175 نتیجه برای امین
محمود فرزان، امیر سبحانی عراقی، حامد مازوچی، زینب زراعتی، رامین اسپندار،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سینداکتیلی شایعترین
آنومالی مادرزادی دست و انسیدانس آن در حدود یک در 2500-2000 تولد زنده میباشد. بنابراین
در این مطالعه به بررسی نتایج نهایی عمل جراحی و عوارض بیماران مبتلا به سینداکتیلی
پرداختیم.
روش بررسی: در این مطالعه بیماران
مبتلا به سینداکتیلی دست که بین سالهای 1375 تا1390 در بیمارستان امامخمینی تحت
عمل جراحی قرار گرفتهاند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، از لحاظ چهار فاکتور
عملکرد، ظاهر، حس و عوارض معاینه و بررسی شدند. مدت پیگیری بیماران حداقل سه سال
بود.
یافتهها: 42 بیمار (27 پسر، 15 دختر)
مورد بررسی قرار گرفتند و میانگین سن بیماران 4/4 سال بود. سابقه فامیلی مثبت در هشت
بیمار وجود داشت. از نظر ظاهری 4/71 درصد، از نظر حس 4/90 درصد و از نظر عملکرد
8/73 درصد در محدوده خوب بودند.
نتیجهگیری: نتایج
نهایی مطالعه ما 5/78 درصد خوب، 5/12 درصد متوسط و 4/8 درصد ضعیف بوده است. نتایج نهایی
عمل جراحی پس از 18 ماهگی، بهتر بود.
محمد جواد مرتضوی، محمود معتمدی، علی نیکنام، حامد مازوچی، رامین اسپندار،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: یکی از مشکلات جراحی
استابولوم دسترسی و دید (Exposure) مناسب است. استئوتومی تروکانتریک Flip
یکی از روشهای جراحی برای دستیابی دیواره خلفی فوقانی میباشد.
هرچند به علت ترس از بعضی عوارض برخی جراحان از انجام آن پرهیز میکنند. هدف این
مطالعه بررسی پیامد انجام درمان جراحی با استفاده از استئوتومی تروکانتریک Flip در بیماران با شکستگی استابولوم مراجعهکننده به بیمارستان امامخمینی
(ره) بین سالهای 1384 تا 1387میباشد.
روش
بررسی: تعداد 14 بیمار به این مطالعه وارد شدند. بیماران حداقل تا یک سال پس
از عمل پیگیری شدند. اطلاعات دموگرافیک، نتیجه رادیوگرافی، میزان درد بر اساس Visual Analogue Scale (VAS)، نمره Harris Hip Score (HHS)، قدرت عضلات ابداکتور و عوارض ایجاد شده ثبت گردید.
یافتهها: میانگین HHS
بیماران 5/82 با محدوده 95-55 بود. تعداد سه نفر دچار استخوانسازی نابهجا شدند.
هیچ موردی از عفونت بعد از عمل و نان یونیون قطعه استئوتومی شده گزارش نشد. تنها
در دو نفر جابهجایی قطعه استئوتومی شده مشاهده شد. میزان ریداکشن در 10 نفر
آناتومیک بود. تنها در یک نفر قدرت عضلات ابداکتور هیپ در حد سه پنجم بود. میانگین
شدت درد در بیماران تحت مطالعه 4/3 با محدوده 7-1 بود. هیچ موردی از استئونکروز سر
فمور گزارش نشد. وضعیت مفصل هیپ با توجه به HHS در چهار و شش بیمار به
ترتیب عالی و خوب بود. در سه بیمار متوسط و تنها یک بیمار در طبقه ضعیف قرار گرفت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد استئوتومی
تروکانتریک Flip عوارض کمتری نسبت به
استئوتومیهای رایج دارد و استفاده از آن در درمان شکستگیهای استابولوم توصیه میشود.
مجید محمودی، علیمحمد علیزاده، فاطمه امینی نجفی، علیرضا خسروی، سیدکاظم حسینی، زهرا صفری، داریوش حیدرنسب،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : فومونیسینها گروه خاصی از مایکوتوکسینها هستند که عمدتاً در گندم، ذرت و فرآوردههای آن یافت میشوند. مطالعات گذشته نشان دادند که فومونیسین B1 ( F umonisin B1, FB1 ) از فراوانترین نوع آن، عامل بسیاری از بیماریها از جمله سرطان در حیوان و انسان میباشد. در مطالعه حاضر اثرات FB1 بر تولید سایتوکینهای پیش التهابی بر ردههای سلولی روده و معده بررسی شد. روش بررسی: ردههای سلولی اپیتلیال معده و آدنوکارسینومای کولون از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و قبل از تحریک سلولها با لیپوپلیساکارید، سلولها بهمدت سه روز در مجاورت FB1 بین صفر تا 100 میکرومول قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از شروع تحریک سلولی، اندازهگیری سایتوکینها شامل فاکتور نکروز توموری آلفا، اینترلوکین- 1 بتا و اینترلوکین- 8، به روش الایزا انجام شد. یافتهها: دادهها نشان دادند که FB1 باعث مهار تولید اینترلوکین- 8 گردید. اثر فومونیسین در کاهش تولید این سایتوکین وابسته به دوز بوده (05/0 P< ) و این کاهش برای هر دو نوع رده سلولی معده و کولون میباشد (05/0 P< ). همچنین FB1 باعث افزایش تولید سایتوکینهای التهابی فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا گردید (05/0 P< ). این افزایش در هر دو نوع رده سلولی معده و کولون دیده شده است (05/0 P< ). نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که FB1 موجب افزایش سایتوکینهای التهابی شامل فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا در ردههای سلولی روده و معده میشود. چنین اثرات FB1 میتواند پیشزمینهای در بروز یا کمک در توسعه التهاب و به تبع آن آتروفی باشد.
محمدرضا قانع، احسان صبوری، امین صبوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پنوموتوراکس از مشکلات بالقوه تهدید کننده حیات بهخصوص در بیماران با مشکلات زمینهای همراه است. در این مطالعه قصد داریم میزان صحت تشخیصی پزشکان عمومی و متخصصین اورژانس در تشخیص رادیوگرافی قفسه صدری بیماران مشکوک به پنوموتوراکس ایاتروژنیک در بخش اورژانس را مورد بررسی قرار دهیم. روش بررسی: مطالعه حاضر بر روی عکسهای رادیوگرافیک 100 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان شهید چمران تهران در طی سالهای 90-1388 که تحت کاتتریزاسیون ورید مرکزی فوقانی قرار گرفتهاند انجام شده است. یافتهها: از کل (500 کلیشه نفر) گرافیهای قفسه صدری 8/96% (معادل 484 کلیشه نفر) توسط پزشک عمومی و 4/99% (معادل 497 کلیشه نفر) توسط پزشک متخصص درست تشخیص داده شده است (0001/0P<). هیچ یک از متغیرهای زمینهای بر روی صحت تشخیصی تاثیرگذار نبودهاند (05/0P>). نتیجهگیری: صحت تشخیصی در پزشکان متخصص به وضوح بالاتر از پزشکان عمومی است لیکن میزان صحت تشخیصی در دو گروه پزشکان بالاتر از مقادیر در مطالعات مشابه است که این اختلاف میتواند به علت آموزشهای داده شده در بخش اورژانس باشد.
محمود فرزان، حامد مازوچی، امیر سبحانی، زینب شجیرات، رویا ذولفقاری، رامین اسپندار،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تونل کارپ شایع ترین مونونوروپاتی فوکال ناشی از تحت فشار قرارگیری یک عصب است.
هدف مطالعه، بررسی موارد سندرم تونل کارپ و عوامل زمینه ای موثر بر آن از جمله شغل، بیماری های همراه و
تاثیر جنس بر ابتلای به آن در یک بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه م یباشد. روش بررسی: در این مطالعه
بیماران بستری بخش ارتوپدی بیمارستان امام خمینی (ره) که با تشخیص سندرم تونل کارپال را به صورت مقطعی
توصیف نموده است. یافت هها: تعداد 362 بیمار در مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی مردان با اختلاف
معنی داری بالاتر از زنان بود. درصد تعداد زنان از مردان بی شتر بود. شیوع ابتلا به نوع ایدیوپاتیک نسبت به شیوع از
شایع ترین شغل در زنان مبتلا ب هترتیب .(P<0/ نوع همراه با عوامل زمین های تفاوت معنی داری داشت ( 0001
خانه داری و سپس آرای شگری و در مردان کارگری بیش ترین شیوع را داشت. دیابت و هیپوتیروییدی بیش ترین
نتیج هگیری: با توجه به یافت ههای تحقیق اکثر موارد .(r =0/8 ،P<0/ همراهی را با سندرم تونل کارپ داشتند ( 0001
این سندرم بدون علت شناخته شده بود. بیماری های زمینه ای به این علت اهمیت دارند که با تشخیص آ نها شاید
نیاز به عمل جراحی برطرف شود. با شناسایی این عوامل و پیشگیری از بروز آن ها و یا اصلاح شیوه فعالیت بتوانیم
از بروز آن پیشگیری کنیم. از طرف دیگر در صورت بروز موارد مرتبط با این عوامل زمین های با رفع آ نها بتوانیم
سندرم تونل کارپ را درمان کنیم و از اعمال جراحی بی مورد پرهیز شود.
دنیا صورتی جابلو، سید رضا عطارزاده حسینی، دلارام صیادپور زنجانی، امین احمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش سن زنان به
تدریج سطح پایه آندروژنها کاهش مییابد، که ممکن است سبب خستـگی، کاهش قدرت
عضلانی و تراکم استخوان شود. به همین منظور این تحقیق با هدف تأثیر تمرینات
مقاومتی و استقامتی بر پاسخهای حاد آندروژنها، کورتیزول و لاکتات زنان مسن انجام
شد.
روش بررسی: 10
زن مسن با میانگین سن 74/3±30/54 سال و نمایه توده بدن 07/2±88/24 کیلوگرم مترمربع به
طور تصادفی در یک جلسه تمرین مقاومتی، استقامتی و یک جلسه استراحت شرکت کردند.
تمرین مقاومتی 45 دقیقه، شامل: سه ست 10 تکراری هشت حرکت وزنه تمرینی با 80% یک
تکرار بیشینه بود. تمرین استقامتی 45 دقیقه فعالیت روی دوچرخه کارسنج با شدت 70%-60% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. در جلسه
استراحت (کنترل) 45 دقیقهای هیچ فعالیتی انجام نمیگرفت. از افراد قبل، بلافاصله
و 15 دقیقه بعد از تمرین و استراحت، نمونهگیری خونی گرفته شد و مقادیر آندروژنها،
کورتیزول و لاکتات سرم اندازهگیری شدند. نتایج با استفاده از روش اندازهگیریهای
تکراری در سطح معنیداری 05/0>P تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: تغییرات درون گروهی
سطوح افزایش یافته تستوسترون پس از مداخله یک جلسه تمرین مقاومتی و
استقامتی معنیدار بود (05/0>P). نتایج نشان داد پس از مداخله یک جلسه تمرین مقاومتی سطح
دهیدرواپیاندرسترون سولفات افزایش معنیدار یافت (05/0>P). در حالی که تغییرات
درون گروهی مقادیر کورتیزول گروهها معنیدار نبود (05/0<P)، تغییرات بین گروهی مقادیر کورتیزول گروهها معنیدار بود (05/0P<). نتیجهگیری: یک
جلسه تمرین مقاومتی میتواند سطوح آندروژنها را در زنان مسن افزایش دهد و از این
نظر میتواند برای سلامت و تندرستی آنها ضروری باشد.
داوود کاظمی صالح، حیدر کریمی، امین صبوری، زهرا نیکنام، بهرام پیشگو، پدرام کریمی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: درمان انتخابی استاندارد بیماران دچار تنگی قابل توجه کاروتید، اندآرترکتومی کاروتید میباشد. درمان جایگزین انتخابی در بیمارانی که دچار دیگر بیماریهای طبی همراه (بهعنوان بیماران پرخطر) باشند، آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید میباشد. در این مطالعه قصد داریم پیامد درمانی زودرس و دیررس حاصل از آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید را در این بیماران بررسی کنیم.
روش بررسی: 82 بیمار مراجعهکننده به بیمارستانهای بقیهالله (عج) و جماران تهران که در طی سالهای 89-1387 بهعلت تنگی قابل توجه شریان کاروتید (تنگی ≥50% در بیماران با علامت و تنگی ≥ 80-70% در بیماران بدون علامت) و بهعلت ریسک بالای جراحی کاندیدای استنتگذاری گردیده بودند وارد مطالعه شدند. تمامی بیماران توسط جراح و متخصص بیهوشی از لحاظ پرخطر بودن برای اندآرترکتومی کاروتید مورد تایید قرار گرفتند. متوسط زمان پیگیری پس از استنتگذاری بیماران 9/15 ماه بود.
یافتهها: مطالعه حاضر به روش مقطعی- توصیفی بر روی 54 بیمار مرد (9/65%) و 28 بیمار زن (1/34%) انجام گرفت. سن متوسط بیماران 2/9±7/69 سال بود. آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید در 79 بیمار (3/96%) موفقیتآمیز بود. متعاقبا 3/7% مرگ، 1/6% Stroke، 9/4% TIA، 9/4% MI بعد از انجام آن مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید روش درمانی موثر، قابل اطمینان و از لحاظ تکنیکی بسیار موفقیتآمیز باشد. همچنین این مداخله ثابت نمود که استفاده از روشدرمانی آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید با میزان شیوع بسیار پایین عوارض حین و بعد عمل همراه است.
امید امینیان، غلامرضا پوریعقوب، محمد شنبه،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی عضلانی شایعترین مشکل سلامتی گزارش شده شغلی است که باعث صرف هزینههای زیاد و کاهش بهرهوری در شاغلین میگردد. اغلب اختلالات اسکلتی عضلانی چند عاملی هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و ارتباط آن با استرس شغلی در کارکنان اداری انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی تعداد 332 نفر کارمند اداری مورد بررسی قرار گرفتند. برای تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از پرسشنامه نوردیک و برای ارزیابی استرس شغلی از پرسشنامه استاندارد نوردیک (QPS Nordic 34+) استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که اختلالات اسکلتی عضلانی در بین کارکنان اداری بیش از جمعیت عمومی است و شاخص استرس در افرادی که اختلالات اسکلتی عضلانی دارند نسبت به افرادی که مشکل ندارند بیشتر است (002/0P=).
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده در این مطالعه نشان میدهد که استرس شغلی یک ریسک فاکتور برای اختلالات اسکلتی عضلانی اندامهای فوقانی محسوب میشود.
نوشین بیات، مجید شهرتی، امین صبوری، زهرا عباسی، غلامحسین علیشیری، بیتا نجفیان،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: گزینه های درمانی متعددی از جمله کلس ی تونین برای بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان پیشنهاد
یکی از مارکرهای جدید روند جذب استخوانی می باشد. هدف C–telopeptide of Type I Collagen (CTX) . شده است
از این مطالعه بررسی اثرات اسپری بینی کلس ی تونین در زنان یائسه با کاهش تراکم استخوان با ارزیابی مارکر جذب
بوده است. CTX استخوانی
روش بررس ی: این مطالعه به صورت کارآزما یی بالینی تک گروهی بر روی 105 خانم یائسه مبتلا به استئوپنی
CTX . 1- انحراف معیار انجام گرفت / مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بقی ه الله (عج) دارای تراکم استخوانی ک م تر از 5
و سایر مارکرهای آزمایشگاه ی قبل و شش ماه بعد از درمان روزانه با اسپری بینی کلس ی تونین ( 200 واحد ) و قرص
400 واحد) ارزیابی شد و مقایسه شد. ) D 1000 ) و ویتامین mg) کلسیم
3/10±2/ سرمی به صورت معن ی داری از 03 CTX یافت هها: در نهایت 52 بیمار در مطالعه باقی ماندند که در ایشان مارکر
در صورتی که سطح سرمی کلسیم، آمینوترا نسفرازهای کبدی، (P<0/ 2 پیکومول بر لیتر تغییر یافت ( 001 /61±1/ به 82
.(P>0/ پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز کاهش داشته ولی این کاهش از لحاظ آماری معن یدار نمی باشد ( 05
CTX نتیج هگیری: به نظر می رسد اسپری بینی کلس ی تونین از طریق جلوگیری از جذب نسج استخوانی که توسط مارکر
نمایان می شود، علاوه بر جلوگیری از پیشرفت بیماری، در درمان بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان م یتواند موثر
باشد هر چند مطالعه ها با حجم نمونه بی شتر و همراه گروه کنترل ضروری به نظر می رسد.
رضا کرباسی افشار، آیت شهماری، نصرالله شفیقی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتکلهای درمانی مختلفی جهت کاهش چربی خون بهخصوص در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثربخشی تجویز سیمواستاتین با و بدون فنوفیبرات در بیماران اختلال چربی خون و بیماران عروق کرونر بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافی میباشد.
روش بررسی: یک کارآزمایی بالینی بر روی 124 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان بقیهالله تهران طی سالهای 89-1387 انجام شد. بیماران در گروه اول 64 نفر، سیمواستاتین (mg20)، فنوفیبرات (mg200) روزانه، رژیم غذایی و فعالیت ورزشی و گروه دوم 60 نفر، سیمواستاتین همراه رژیم فوق به مدت یک سال دریافت کردند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 5/6±3/54 سال بود. در گروه اول نسبت به گروه دوم پروفایل چربی و میزان Left Ventricular Ejection Fraction (LVEF) تغییرات معنیداری داشت (05/0P<) اما پارامترهای کارکرد دیاستولی تغییر معنیدار آماری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد درمان یکساله استاتین بههمراه فنوفیبرات، علاوه بر بهبود موثر پروفایلهای چربی خون، اثر مثبت روی LVEF و در نتیجه عملکرد بهتر قلبی را دارا میباشد.
حجت ا... جعفری فشارکی، فاطمهالسادات نیری، پروین اکبری اسبق، الهه امینی، مجتبی صداقت،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر بهطور عمده از ایبوپروفن برای بستن مجرای شریانی باز (PDA) استفاده میشود ولی، مطالعات اندکی در پیدا کردن دوزهای مؤثرتری از ایبوپروفن انجام شده است. به همین دلیل بر آن شدیم تا با انجام یک مطالعه مداخلهای با مقایسه دوز معمول ایبوپروفن با دوز جدیدی از آن، به دوز موثرتری دست پیدا کنیم.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی شاهددار تصادفی شده، 60 نوزاد مبتلا به PDA تأیید شده با اکوکاردیوگرافی از طریق تصادفیسازی در دو گروه 30 نفری تقسیم و بررسی شدند. به یک گروهmg/kg 10 ایبوپروفن به عنوان دوز اولیه در روز اول و دو دوز mg/kg5 در دو روز متوالی و به گروه دیگر دوزmg/kg 15 به عنوان دوز اولیه در روز اول و دو دوزmg/kg 5/7 در دو روز متوالی تجویز گردید و میزان بسته شدن PDA و عوارض درمانی در دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: 30 نفر (100 درصد) از نوزادان در گروه 15 میلیگرم و 23 نفر (7/76 درصد) در گروه 10 میلیگرم دارای پاسخ درمانی بودند و نیاز به انجام مداخله جراحی پیدا ننمودند که اختلاف آماری معنیداری را بین دو گروه نشان میداد (011/0P=) و بیشترین پاسخ به درمان در دو گروه مورد بررسی بعد از 24 ساعت از تجویز دوز اول دارو بود.
نتیجهگیری: استفاده از دوز بالاتر ایبوپروفن اثربخشی موثرتری در درمان باز ماندن مجرای شریانی در نوزادان دارد و سبب کاهش معنیداری در میزان فراوانی موارد نیازمند جراحی میشود، ولی عوارض دارویی چندانی را در قیاس با دوز معمول این دارو ایجاد نمینماید.
مسعود یوسفی، محمدرضا پورمند، احمدرضا شاهوردی، محسن امینی، فرزانه امین هراتی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس شایعترین عامل عفونتهای بافت نرم و پوست در سراسر دنیا بهشمار میآید. استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین مهمترین عامل عفونتهای بیمارستانی و کسبشده از جامعه بهشمار میآید. نگرانی و هشدارهای زیادی در ارتباط با مقاومت این پاتوژن به آنتیبیوتیکهای مختلف در سراسر جهان وجود دارد. از فلوروکویینولونها بهویژه سیپروفلوکساسین برای درمان بیماریهای ناشی از این پاتوژن بهطور وسیعی استفاده میشود. بروز مقاومت به سیپروفلوکساسین در سویههای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین در حال افزایش است. در مطالعه حاضر حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین- هگزاهیدروکویینولین علیه استافیلوکوکوس اورئوسهای مقاوم به متیسیلین و سیپروفلوکساسین مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: سویه استافیلوکوکوس اورئوس با استفاده از روشهای متداول میکروبشناسی بررسی شد. حساسیت سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و سیپروفلوکساسین با استفاده از روش دیسک دیفیوژن آگار مورد بررسی قرار گرفت. حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین و مشتقات هگزاهیدروکویینولین و ترکیب آنها بهطور مجزا در سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و سیپروفلوکساسین با روش براث میکرودایلوشن تعیین گردید.
یافتهها: میزان حداقل غلظت مهاری رشد سیپروفلوکساسین در مجاورت با مشتقات هگزاهیدروکویینولین در مقایسه با سیپروفلوکساسین بهتنهایی در سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و سیپروفلوکساسین کاهش یافت.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که مشتقات هگزاهیدروکویینولین اثر ضد میکروبی سیپروفلوکساسین علیه سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و سیپروفلوکساسین را افزایش میدهند. در نتیجه شاید بتوان از آنها بهعنوان مهار کنندههای آنتیبیوتیکی برای درمان ترکیبی استفاده کرد. این افزایش احتمالا به اثر مهاری مشتقات هگزاهیدروکویینولین روی بیان پمپ دفع آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین در باکتری مربوط باشد.
اسدالله اماناللهی، جواد نقیزاده، عمیدالدین خطیبی، محمد تقی حلیساز، علیرضا شمسالدینی، امین صبوری،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دو روش ورزش کششی و ماساژ جهت درمان فیبرومیالژی پیشنهاد شده که در مطالعات قبلی برتری هیچ یک به اثبات نرسیده است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر درمانی ماساژ اصطکاکی، ورزشهای کششی و درمان دارویی در بهبود درد بیماران دچار سندرم فیبرومیالژی است.
روش بررسی: بیماران با تشخیص فیبرومیالژی اولیه در کلینیک طب فیزیکی بیمارستان بقیهالله (عج) تهران طی سالهای 90-1389 بهصورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند که گروه اول تحت درمانهای دارویی با ایبوپروفن و نورتریپتیلین خوراکی، گروه دوم تحت درمان ماساژ اصطکاکی و گروه سوم نیز با ورزشهای کششی تحت درمان قرار گرفتند. بیماران با استفاده از Visual Analogue Scale (VAS) طی سه نوبت (ابتدا، پس از یک هفته و چهار هفته) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: درمجموع 129 نفر با میانگین سنی 60/46 وارد مطالعه شدند که همگی زن بودند. میانگین سنی در هر یک از گروههای درمانی به ترتیب عبارت است از: گروه دارو درمانی: 66/46 سال، گروه کششی: 73/46 سال و گروه ماساژ: 65/46 سال. تغییرات مقادیر VAS در طی چهار هفته در گروههای اول، دوم و سوم برابر با 2/4، 1/3 و 9/1 بود که مقادیر گروههای اول و دوم نسبت به گروه سوم تفاوت معنیداری دارد (05/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تاثیر کشش درمانی در کاهش میزان درد برابر با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیشتر است. همچنین تاثیر کشش درمانی در پایایی (پس از چهار هفته) کاهش میزان درد مساوی با دارو درمانی ولی از ماساژ درمانی بیشتر است.
علی رشیدی نژاد، لعیا فخری، صدیقه حنطوشزاده، الهه امینی، نگار سجادیان، پیام حسینزاده، فریده نیکنام اسکویی، سید محمد اکرمی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگ نوزادان حدود دو سوم تمام مرگهای زیر یک سال را تشکیل میدهد. ناهنجاریهای مادرزادی مسئول 5/24% موارد میباشد بنابراین توجه جدی به آنها ضرورتی اجتنابناپذیر است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت قبل، حین و پس از تولد این بیماران در چند بیمارستان دانشگاهی تهران میباشد.
روش بررسی: وضعیت قبل، حین و پس از تولد 77 بیمار با ناهنجاریهای مادرزادی چندگانه از طریق جلسات مشاوره ژنتیک بررسی و تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: این بیماران پیشآگهی خوبی نداشتند و تشخیص زودهنگام آنها در دوران بارداری ضروری به نظر میرسد. در مواردی که غربالگری تریزومیها و اندازهگیری مقدار مایع پشت گردن جنین (Nuchal Translucency, NT) انجام شده بود، نتایج به صورت کم خطر و نتایج سونوگرافی نیز در اکثر موارد طبیعی گزارش شده بود.
نتیجهگیری: تدوین استانداردهای تشخیص پیش از تولد ناهنجاریهای مادرزادی و نظارت بر انجام آنها جهت کاهش ناهنجاریهای مادرزادی و میزان مرگ و میر شیرخواران (IMR) ضروری به نظر میرسد.
نگار سجادیان، حمیده شجری، روزا مفید، رامین جهادی، پیمانه علیزاده طاهری،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: رابطه فصل تولد با بروز بیماریها شناخته شده و چنین رابطهای ممکن است مربوط به نقش فصل و عوامل محیطی در مراحل اولیه نمو خارج رحمی باشد. تجربه متخصصین نوزادان این است که درجه زردی نوزادان ممکن است به دلیل تغییر در شدت تابش آفتاب که وابسته به تغییر فصل است باشد ولی اطلاعات مبتنی بر شواهد در این زمینه بسیار کم است. بنابراین نقش فصل را در میزان افزایش بیلیروبین در دوره نوزادی مورد بررسی قرار دادیم.
روش بررسی: این یک مطالعه آیندهنگر و کوهورت بود که 629 نوزاد ترم و سالم که در بیمارستان شریعتی متولد شدند به ترتیب وارد مطالعه شدند. سطح بیلیروبین بندناف و سطح آن نزدیک به 48 ساعت بعد از تولد اندازهگیری شد و تفاوت فصلی میزان افزایش بیلیروبین مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میزان افزایش بیلیروبین در فصل بهار mg/dl 4/1±95/3، در فصل تابستان mg/dl 69/1±76/3، در فصل پاییز mg/dl 60/1±51/3 و در فصل زمستان mg/dl 99/1±79/4 بود. میزان بیلیروبین بندناف رابطهای با فصل تولد نداشت. بعد از تصحیح نقش احتمالی سایر متغیرها رابطه فصل تولد با میزان افزایش بیلیروبین قابل ملاحظه بود. میزان افزایش بیلیروبین به طور قابل توجهی در فصل زمستان بیشتر از سایر فصول بود (0001/0P<).
نتیجهگیری: فصل به عنوان یک فاکتور مستقل در ایجاد زردی نوزادی عمل میکند و میزان افزایش بیلیروبین در فصل زمستان از سایر فصول بیشتر است. این مطالعه اطلاعاتی را جهت آگاهی پرستاران و در شناسایی عوامل خطر زردی و پیشگیری از بستری مجدد نوزادان ارایه مینماید.
هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسینزاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیشرونده بافت کبد میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیبهای کبدی ناشی از سیروز صفراوی میباشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه بهطور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلیروبین، آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازهگیری و بررسی شد. سپس بهمدت چهار هفته، روزانه و بهصورت داخل صفاقی یکی از گروههای سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیمهای کبدی و بیلیروبین سرم سنجیده شد و نمونههای کبد مورد بررسی بافتشناسی قرار گرفت.
یافتهها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلیروبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موشهای سیروتیک دریافتکننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و همچنین ویژگیهای هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنیداری در ویژگیهای بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلیروبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیانگر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی میباشد.
توحید سیف برقی، رامین کردی، امیرحسین معماری،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ورزشکاران بهطور معمول در زمینههای جسمانی نسبت بهسایر زمینهها تمرینات و مهارت بیشتری دارند و اغلب آگاهی کمتری از فاکتورهای شناختی و روانی موثر بر عملکرد و اجرای ورزشی خود دارند. لذا ورزشکاران رشتههای مختلف بهویژه ورزشهای تیمی، چندان با مهارتهای روانی مرتبط با ورزش آشنا نیستند و کمتر به تمرینات ذهنی میپردازند. بهتازگی تصویرسازی بهعنوان یکی از مهارتهای پایهای مورد نیاز و موثر در ورزش مطرح بوده است. در این مطالعه اثر تصویرسازی شناختی بر عملکرد فوتبالیستهای نخبه در جریان مسابقات رسمی را در دو مطالعه موازی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: بیست و دو ورزشکار در رده جوانان و 22 ورزشکار در رده بزرگسال بهطور جداگانه و بهصورت تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. آموزش تصویرسازی شناختی برای شرکتکنندگان در گروه مداخله، بهمدت 12 هفته و مشابه با هم صورت پذیرفت، درحالیکه بازیکنان گروه شاهد هیچگونه مداخله شناختی دریافت نمیکردند. عملکرد ورزشی ورزشکاران فوتبالیست بهصورت میزان پاسهای صحیح در جریان مسابقات رسمی، قبل و بعد از مداخله تصویرسازی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاکی از تغییر قابلتوجه در عملکرد فوتبالیستهای رده جوانان بعد از دریافت مداخله نسبت به گروه شاهد بود (69/1، 17/1 :95%CI، 000/0P<، 41/1OR=). در رده بزرگسال علیرغم روند رو به رشد بازیکنان در اجرای ورزشی، تفاوت معنیداری میان گروه مداخله و شاهد دیده نشد (4/1، 82/0 :95%CI، 05/0P>، 07/1OR=).
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد مداخلات تصویرسازی شناختی اختصاصی و عمومی میتواند عملکرد فوتبالیستها بهخصوص در رده جوانان را بهبود بخشد.
رضا کرباسی افشار، رضا نورروزیان، آیت شهماری، امین صبوری،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالشدن سمپاتیک کلیوی یکی از کلیدهای اساسی فشارخون اولیه است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر و ایمنی سمپاتکتومی عروق کلیوی در کاهش فشارخون است.
روش بررسی: در این مطالعه تصادفی آیندهنگر بیمارانی که علیرغم دریافت سه داروی ضدفشارخون یا بیشتر، فشارخون پایه سیستولیک mmHg160 یا بالاتر داشتند، بهطور تصادفی انتخاب شده و تحت بررسی قرار گرفتند. یک گروه تحت درمان با قطع عصب سمپاتیک کلیوی (Renal sympathetic denervation) و گروه دیگر (گروه کنترل) تحت ادامه درمان دارویی قبلی قرار گرفتند و تأثیر دو پروتکل درمانی در کنترل فشارخون در طی ششماه ارزیابی شد.
یافتهها: 117 بیمار (54%) از 212 بیمار اولیه برای قطع عصب سمپاتیک کلیوی انتخاب شدند (گروه یک). 95 بیمار (46%) بهمدت ششماه تحت ادامه درمان دارویی بهتنهایی قرار گرفتند (گروه دو). فشارخون براساس کنترل درمانگاهی پیگیری شد که در گروه یک، مقدار متوسط mmHg12/24±15/35 تغییر داشت (001/0P<). در مقابل گروه دو تغییر معنیداری از مقدار پایه نداشت (تغییر mmHg11/22±0/5 و (9/0P: سیستولی و 96/0P: دیاستولی). در عرض شش ماه، 92% از 117 بیمار گروه یک، کاهش فشارخون mmHg20 یا بیشتر را در مقایسه با 15% از 95 نفر گروه کنترل نشان داد (001/0P:). در طول مطالعه هیچ عارضه جدی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد میتوان از روش قطع عصب سمپاتیک کلیوی بهعنوان روشی اثربخش و مطمئن بهعنوان جایگزین درمان دارویی طولانیمدت در بیماران مقاوم به درمانهای معمول ضدفشارخون استفاده کرد. هرچند مطالعات با طول مدت پیگیری طولانیتر و تعداد نمونه بیشتر جهت اثبات این موضوع نیاز است.
مریم امیرعضدی، فرهاد دریانوش، محمدعلی بابایی بیگی، مریم کوشکی جهرمی، امین مهرابی،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمون پپتید گشادکننده رودهای (Vasoactive Intestinal Peptide, VIP)، نقش مهمی در تعدیل جریان خون کرونری ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر سطوح پلاسمایی هورمون VIP، فشارخون و ضربان قلب افراد غیرورزشکار سالم و مبتلا به بیماری کرونری (CAD) است.
روش بررسی: در این پژوهش 15 زن و 15 مرد سالم و 15 زن و 15 مرد بیمار مبتلا به CAD، بهعنوان گروه کنترل و گروه آزمایش بهطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها سه جلسه در هفته با شدت ثابت 10±100 ضربه در دقیقه بهمدت هشت هفته بهفعالیت هوازی پرداختند. برای بررسی تغییرات هورمون VIP، از تمامی آزمودنیها در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از هشت هفته)، نمونهی خونی گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در چهار گروه تفاوت معنیداری بین میزان VIP پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از هشت هفته تمرین مشاهده نشد. از طرف دیگر فشارخون سیستولیک سه نوبت چهار گروه (01/0P=) و فشارخون دیاستولیک سه نوبت، در مردان بیمار و زنان سالم (03/0P=) معنیدار بود، اما در فشارخون دیاستولیک سه نوبت دو گروه دیگر تفاوت معنیداری مشاهده نشد. تفاوت معنیداری بین ضربان قلب سه نوبت سه گروه وجود داشت (002/0P=)؛ اما تفاوتی در مردان سالم مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج فوق بهنظر میرسد باید مدت و شدت هر جلسه تمرینی موردتوجه قرار گیرد تا به آستانه تحریک VIP برسد، شاید باعث ایجاد تغییرات قابلملاحظهای در سطوح VIP گردد.
مهدی امینی، مهرداد روغنی، پیمانه شیرینبیان، محمدتقی جغتایی، علی فرهودیان، محسن روشنپژوه، مرتضی کروجی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کراک نوعی ماده مخدر بوده که مصرف آن در ایران رو به افزایش است و اثرات مخربی بر اعضای مختلف بدن دارد. هدف از این مطالعه، تعیین اثرات کراک مورد مصرف در ایران بر قدرت باروری موشهای نر بالغ میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 25 سر موش نر بالغ بهطور تصادفی به پنج گروه (کنترل، شم و سه گروه آزمایش) تقسیم شدند. موشهای معتاد به کراک که بهمدت هفت روز با دوز افزایشی کراک معتاد شدند، به سه گروه آزمایش I، II و III تقسیم شدند. به گروه آزمایش I (mg/kg5)، گروه آزمایش II (mg/kg35) و گروه آزمایش III (mg/kg70)، کراک بهصورت درونصفاقی روزانه دو نوبت، بهمدت 35 روز تزریق شد. گروه شم محلول سرم فیزیولوژی بهعلاوه آبلیمو (µl/ml2/6) و گروه کنترل فقط آب و غذا دریافت کردند. سپس موشها جراحی و اسپرمها از قسمت دم اپیدیدیم برداشت شدند و از لحاظ تعداد، تحرک، مورفولوژی (طبیعی/غیرطبیعی) و قابلیت حیات مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیضهها نیز برداشت و وزن شدند و مراحل مختلف را جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری طی کردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پارامترهای اسپرم و ضخامت اپیتلیوم لولههای اسپرمساز در گروههای آزمایش نسبت به گروههای شم و کنترل بهصورت معنیدار و وابسته به دوز کاهش یافت (05/0P≤). همچنین شاخص گنادوسوماتیک موشهایی که با بیشترین دوز (mg/kg70) مورد تزریق قرار گرفتند بهصورت معنیداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (05/0P≤).
نتیجهگیری: این مطالعه برای اولینبار نشان داد که کراک مورد مصرف در ایران اثرات مخربی بر باروری و بهخصوص پارامترهای اسپرم موش نر دارد.