جستجو در مقالات منتشر شده


74 نتیجه برای فرهاد

امید پژند، مازیار ضییائیان، اسدالله موسوی، زویا هژبری، بهرام کاظمی، عباس بهادر، محمد حمیدیان، اشرف السادات موسوی، فرهاد بنکدار هاشمی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

نقش GVHD (Graft Versus Host Disease) حاد در بروز افزایش‌یافته فعال شدن عفونت HCMV (Human CytoMegaloVirus) نشان داده شده است. در این مطالعه، روش ساده، سریع و کم هزینه PCR نیمه‌کمّی در اندازه‌گیری بار‌ژنومی HCMV در سلول‌های لکوسیت (PBL) و نمونه پلاسمای بیماران گیرنده پیوند " سلول‌های بنیادی خون ساز" بر اساس درجه GVHD بیماران بررسی گردیده است.
روش بررسی: وجود DNA سایتومگالوویروس در 201 نمونه لکوسیت خون محیطی (PBL) و 201 نمونه پلاسما جمع آوری شده از 26 بیمار گیرنده " سلول‌های خون ساز" (HCT) مورد بررسی قرار گرفت. باندهای بدست آمده از PCR 10 تا 106 ملکول در میکرو‌لیتر از "پلاسمید کلون شده" و همچنین نمونه‌های بالینی، با نرم افزار Lab Works تعیین دانسیته گردید و با نتایج مربوط به پلاسمید منحنی استاندارد رسم گردیده و. با نتایج آزمون آنتی ژنمیای هر بیمار نیز مقایسه شد.
یافته‌ها: دامنه بار ویروسی در نمونه‌های PBL و پلاسما، از کمتر از 100 تا 104×3/1 اندازه‌گیری شد. همچنین هفت بیمار (26%)، 14 دوره مثبت شدن آنتی ژنمیا را بروز دادند که بیشترین میزان بار ویروسی (آنتی ژنمیا و ژنوم ویروسی) در بیماران مبتلا به GVHD حاد مشاهده شد. ارتباط معناداری بین میزان بار ویروسی در PBL و پلاسما (005/0P<)، و آنتی ‌ژنمیا (91/0 r:و 0001/0P<) شناسایی شد. بوسیله آنالیز Receiver Operating Characteristic (ROC) تعداد 2200 نسخه ویروسی در هر میکرو‌گرم DNA در نمونه‌های PBL به عنوان ارزش آستانه (Threshold value) جهت شروع درمان با گان سیکلویر تعیین گردید.
نتیجه‌گیری: GVHD grade II-IV به عنوان عامل مساعد‌کننده فعال شدن عفونت HCMV و بروز بیماری ناشی از آن مطرح می‌باشد به همین دلیل استفاده از تست‌های حساس‌تری چون PCR کمّی برای اثبات عفونت فعال که منجر به بیماری HCMV می‌گردد توصیه میشود.


محمد فتوحی، فرهاد سمیعی، فرناز اموزگار هاشمی، پیمان حداد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

درماتیت حاد رادیاسیون یکی از عوارض شایع پرتودرمانی در بسیاری از سرطانها، از جمله سرطان پستان می‌باشد. علیرغم شیوع بالای درماتیت حاد رادیاسیون، مطالعات اندکی برای پیشگیری از این عارضه با درمانهای موضعی انجام گرفته است. علیرغم ارزش کورتیکواستروییدهای موضعی، بعلت نگرانی از عوارض، معمولا˝ از آنها در کار بالینی استفاده نمی‌شود. این کارآزمایی برای یافتن درمان جدیدی با تاثیری مشابه کورتیکواستروییدها و بدون عوارض جانبی آنها انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بیماران ٧٣-٣٠ ساله با تشخیص سرطان پستان که پرتودرمانی پستان برای آنها در نظر گرفته شده بود، وارد طرح شدند. دوز دریافتی در بیماران با جراحی رادیکال مودیفیه ۵٠ گری در پنج هفته و در بیماران با جراحی کنسرواتیو ٦٠ گری در شش هفته در فراکشنهای ٢٠٠ سانتی‌گری بود. در مجموع ٦٠ بیمار بطور تصادفی به دو گروه بتامتازون (٣٠) و کالاندولا (٣٠) تقسیم شدند. به یک گروه پماد بتامتازون و به گروه دیگر پماد کالاندولا تجویز شد. بیماران دارو را از روز اول شروع درمان تا یکماه پس از خاتمه درمان روزانه دو بار در محل پرتودرمانی استفاده کردند. ویزیت بیماران بطور هفتگی و نیز یکماه پس از خاتمه درمان انجام شد و یافته‌ها در پرسشنامه ثبت گردید.
یافته‌ها: میانگین زمانی بروز درماتیت در دو گروه بتامتازون و کالاندولا به ترتیب ٧/٣ و٨٧/٣ (هفته) بود. حداکثر شدت درماتیت در طول درمان در گروه بتامتازون گرید صفر ٧/٦%، یک ٣/٧٣%، دو ٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% و در گروه کالاندولا به‌ترتیب گرید صفر ٣/١٣%، یک ٦٧%، دو٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% بود (762/0>(P که اختلاف آماری معنی‌داری نداشت. میزان بروز سمپتوم‌هایی مانند خارش، سوزش و درد هم در دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: پماد کالاندولا در کاهش شدت درماتیت حاد رادیاسیون دارای تاثیری معادل بتامتازون است و در عین حال عوارض دراز مدت کورتیکواستروییدها را ندارد.


نادره بهتاش، فرهاد فخرجهانی، علیرضا خفاف، الهام غیوری آذر،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

همراهی پاپ اسمیر (AGC) Atypical Glandular Cell با یافته‌های جدی پاتولوژیک، به میزان 50-30% می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی و ارتباط پاپ اسمیر (AGC) و یافته‌های مهم پاتولوژیک پس از انجام اقدامات تشخیصی می‌باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر طی سالهای 84-1381، از میان 26893 پاپ اسمیر 122 مورد (45/0%) پاپ اسمیر AGC ارجاعی به کلینیک کولپوسکوپی، اقدامات تشخیصی کولپوسکوپی و بیوپسی، کورتاژ اندوسرویکس، نمونه‌برداری آندومتر و نهایتا˝ کونیزاسیون سرویکس انجام شد. در بررسی نمونه‌های ارسالی به یک پاتولوژیست، هر نوع ضایعه نئوپلازیک (مساوی یا بالاتر از CIN I) "با اهمیت" (significant) تلقی شد.
یافته‌ها: از میان 122 پاپ اسمیر AGC تعداد 41 بیمار، انجام بررسی‌های تشخیصی را پذیرفته و در مطالعه وارد شدند. میانگین سنی خانمها 48/11±92/46 سال (80-23 سال) بود. شیوع یافته‌های پاتولوژیک مهم 41/13(7/31%) بود که شامل چهار مورد (7/9%)High Grade Squamous Intraepithelial Lesion (HSIL) سه مورد (3/7%) Low grade SIL (LSIL)، دو مورد (8/4%) هیپرپلازی اندومتر، یک مورد (4/2%) آدنو کارسینوم اندومتر، یک مورد (4/2%) آدنوکارسینوم سرویکس، یک مورد (4/2%) کارسینوم سلول سنگفرشی سرویکس و یک مورد (4/2%) تومور پاپیلری سروز تخمدان بود. تفاوت معنی‌داری بین ضایعات گلاندولار و اسکواموس در زنان یائسه و غیر یائسه یافت نشد.
نتیجه‌گیری: پاپ اسمیر AGC در یک سوم موارد با یافته‌های"مهم" پاتولوژیک همراه است. لذا انجام اقدامات تشخیصی کولپوسکوپی، کورتاژ اندوسرویکس و بیوپسی آندومتر ضروری به‌نظر می‌رسد


فرهاد غریب دوست، فریده صمدی، رضا تقی پور، محمود اکبریان، فرهاد شهرام، عبدالهادی ناجی، احمدرضا جمشیدی، فریدون دواچی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

بافت سینویال بیماران آرتریت روماتوئید به‌صورت پروسه التهابی مزمن است که سبب تغییر در هموستاز سلولی شده که به آسیب بافتی منجر می‌شود اگر چه سلول T و آنتی بادی علیه HSP60 در پاتوژنز آرتریت روماتوئید دخیل است ولی نقش پروتئین شوک حرارتی- 70 هنوز کاملا واضح نمی‌باشد. در این مطالعه سطح پروتئین شوک حرارتی در مایع سینویال بیماران آرتریت روماتوئید و اوستئوآرتریت مقایسه می‌گردد.

روش بررسی: مایع سینویال مفصل زانوی 34 بیمار مبتلا به اوستئوآرتریت با میانگین سنی 01/9±59/59 (21 زن و 13 مرد) که دارای افیوژن زانو می‌باشند و از یک‌ماه قبل داروی ضد التهابی غیر استروئیدی مصرف ننموده‌اند و 34 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید ساکن تهران با میانگین سنی 46/12±24/49 سال (25 زن و 9 مرد) که تحت درمان با متوتروکسات و کلروکین و پردنیزولون دوز کمتر از 15 میلی‌گرم بوده و داروی ضد التهابی غیر استروئیدی مصرف نموده‌اند، مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین سطح پروتئین شوک حرارتی 70 در مایع مفصلی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید به‌طور قابل توجهی از بیماران مبتلا به استئوآرتریت بالاتر بوده است و سطح ماده فوق در بیماران دچار دردهای مکانیکال زانو توام با افیوژن غیر التهابی بوده مشابه بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید می‌باشد.

نتیجه‌گیری: سطح پروتئین شوک حرارتی در اوستئوآرتریت پائین‌تر است که بیانگر فقدان نقش این ماده در پاتوژنز اوستئوآرتریت می‌باشد. با توجه به اینکه سطح این پروتئین در مایع مفصل مبتلایان به آرتریت روماتوئید مشابه سطح بیماران مبتلا به اوستئوآرتریت می‌باشد نقش عوامل سیتوکین را در افزایش ماده فوق مطرح می‌سازد.


یدالله رضایی، علیرضا رحیم‌نیا، سید مهدی میرمحمد، کاووس وزیری، فرهاد فخر جهانی،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

زانو از شایع‌ترین مفاصلی است که دچار آسیب می‌شود. هدف از این مطالعه تشخیص ضایعات وارده به عناصر داخلی مفصل زانو به‌روش MRI و مقایسه آن با آرتروسکوپی می‌باشد.

روش بررسی: مطالعه از اردیبهشت 83 تا شهریور 85 بر روی 90 بیمار صورت گرفت که به‌دلیل ضایعات عناصر داخل زانو در بخش ارتوپدی بیمارستان بقیه‌الله بستری بودند. پس از انجام MRI و گزارش آن توسط یک رادیولوژیست مجرب، بیماران تحت آرتروسکوپی قرار می‌گرفتند.

یافته‌ها: از 90 بیمار، 81 مورد مرد و 9 بیمار زن بودند. میانگین سنی بیماران 6/31 سال (با دامنه 71-17) بود. در 4/42% از بیمارانی‌که در MRI، لیگمان متقاطع قدامی آنها سالم گزارش شده بود، در آرتروسکوپی پاره گزارش شد. میزان حساسیت MRI در گزارش وضعیت لیگمان متقاطع قدامی در مقایسه با آرتروسکوپی 73% و میزان اختصاصیت آن 7/77% بود. در 3/1% از کسانی‌که در MRI، لیگمان متقاطع خلفی سالم داشتند، در آرتروسکوپی پاره گزارش شد. در گزارش منیسک خارجی باز میان گزارش MRI و آرتروسکوپی تفاوت وجود داشت (حساسیت 40% و اختصاصیت 94%). 1/9% بیمارانی‌که در MRI، منیسک سالم داشتند، در آرتروسکوپی منیسک پاره گزارش شد (حساسیت 70% و اختصاصیت 98%).

نتیجه‌گیری: با توجه به اختلاف بین گزارش MRI و آرتروسکوپی در مورد عناصر داخلی مفصل زانو و تصمیم‌گیری در خصوص پیامد بیماری و اقدام درمانی به‌صرف تکیه بر MRI مقدور نمی‌باشد. تنها باید از MRI به‌عنوان یک ابزار کمکی استفاده نمود.


ستاره ممیشی، نجم الدین کلانتری،  فرهاد بنکدار هاشمی، قمر تاج خطایی، سید احمد سیادتی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

عفونت‌های دستگاه تنفسی سالانه باعث مرگ حدود 5/4 میلیون کودک در سراسر جهان می‌شوند که بیشتر این مرگ و میرها در کشورهای در حال توسعه روی می‌دهد. پاتوژن‌های باکتریایی و ویروس‌ها هر دو عامل ایجاد این مرگ و میرها هستند. ویروس پاراآنفلوانزا یکی از عوامل شایع ایجادکننده عفونت‌های دستگاه تنفسی می‌باشد. پاراآنفلوانزا باعث ایجاد 30% از عفونت‌های دستگاه تنفسی در کودکان قبل از سن مدرسه می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی شیوع عفونت ویروس پاراآنفلوانزا انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که از بهمن ماه سال 1382 تا بهمن ماه 1383 برروی 96 کودک بدو تولد تا پنج سال، مراجعه‌کننده به بیمارستان مرکز طبی کودکان انجام شده، سعی بر این بوده است که با بررسی ترشحات نازوفارنکس بیماران با روش ایمونوفلوئورسانس آنتی‌بادی فراوانی عفونت تنفسی پاراآنفلوانزا تعیین شده و بیماران از نظر توزیع فصلی، سن شایع درگیری و علائم و نشانه‌های کلینیکی مختلف مورد بررسی قرار گیرند.

یافته‌ها: در این بررسی فراوانی نسبی عفونت ناشی از ویروس پاراآنفلوانزا 26% می‌باشد. شایع‌ترین سن ابتلا در بررسی ما سن 25 تا 36 ماهگی می‌باشد. فصل پاییز شایع‌ترین فصل بروز عفونت‌های دستگاه تنفسی ناشی از پاراآنفلوانزا می‌باشد. رینوره (96%) و سرفه (84%) شایع‌ترین علامت بالینی و تب (68%) شایع‌ترین نشانه بالینی به‌دست آمده بود. شایع‌ترین بیماری کلینیکی، فارنگوتونسیلیت با شیوع 40% بود.

نتیجه‌گیری: فراوانی عفونت پاراآنفلوانزا و سن شایع ابتلا مشابه مطالعات قبلی انجام شده در سایر کشورها می‌باشد همچنین در مطالعات انجام شده در اکثر کشورها فصل شایع پاییز و زمستان بوده است و در مطالعه ما هم در فصل پاییز شایع‌تر بوده است.


نوشین علی ملایری، حسین کاویانی، سید محمد اسعدی، فرهاد فرید حسینی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی ابعاد شخصیت به‌وسیله پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر
TCI در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه‌کننده به بیمارستان روزبه بود.روش بررسی: نمونه مورد مطالعه 27 نفر زن و مرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی براساس مصاحبه بالینی DSM-TV-TR، SCIDII بود. میزان اضطراب و افسردگی افراد بر اساس پرسشنامه‌های اضطراب و افسردگی بک BAI، BDI سنجیده شد. ابعاد مختلف سرشت و منش براساس پرسشنامه سرشت و منش شامل 125 عبارت سنجیده شد.
یافته‌ها:
نتایج با جمعیت بهنجار ایرانی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان‌دهنده نمرات نوجویی و آسیب‌پرهیزی بالاتر و خودراهبری، خودفراروی و همکاری پایین‌تر در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است. 

نتیجه‌گیری: نتایج بحث تست ارزیابی سرشت و منش کلونینجر (TCI) در این مطالعه و مقایسه آن با جمعیت نرمال ایرانی نشان‌دهنده نمرات نوجوئی و آسیب‌پرهیزی بالاتر و نمرات خود راهبری، خودفراروی و همکاری پایین‌تر در بیماران مبتلا اختلال شخصیت مرزی است. در مطالعه‌ای که انجام شد نتایج منطبق بر نتایج به‌دست آمده در مطالعات کلونینجر است. تنها اختلاف نمره پاداش وابستگی بود که در این مطالعه اختلاف معنی‌داری با جمعیت نرمال ایرانی نشان نداد. علت آن می‌تواند حجم نمونه کوچک و یا مخدوش شدن به‌وسیله متغیرهای دیگر (دارو، مواد و غیره) باشد. در مورد ارتباط بین ابعاد و سرشت و منش با یکدیگر در مطالعه آقای دکتر کاویانی تنها ضریب همبستگی بالاتر از 40/0 متعلق به آسیب‌پرهیزی و خود راهبری است که ضریب آن منفی است. در مطالعه حاضر نیز این مطلب صدق می‌کند.


اشرف احمدی شادمهری، محمد حسین نیکنام، محمدعلی شکرگزار، مهدی محمودی، شیلا سریال، اعظم احمدی شادمهری، بتول مرادی، الهام فرهادی، علی‌اکبر امیرزرگر،
دوره 68، شماره 2 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: اسکلروز متعدد یک بیماری التهابی مزمن دمیلینه کننده سیستم اعصاب مرکزی است که منشاء خود خود واکنش گر ب ه عنوان واسط ه های مهم فرایندهای ایمونوپاتولوژیک پذیرفته شده اند . T ایمن دارد . سلول های از مولکو لهای کمک تحریکی است که نقش B-7-CD یکی از اعضای ابر خانواده 28 Programmed Death 1 (PD-1) مهار کنندگی سلول را بر عهده دارد . روش بررس : ی در این مطالعه تعداد 150 بیمار مبتلا به اسکلروز متعدد 34 ) و 202 کنترل سالم ( 73 مرد و 129 زن با میانگین / عود کننده- بهبود یابنده ( 34 مرد و 116 زن با میانگین سنی 98 سنی 30 سال ) انتخاب شدند . تا ب هحال بیش از 30 پلی مورفیسم مختلف در این ژن شناخته شده است . در این مطالعه به Runx در تنظیم بیان ژن به دلیل اختلال در اتصال فاکتور نسخه برداری 1 PD- انتخاب شدند که 1.3 PD- و 1.9 PD-1.3 در سنتز پروتئین با تبدیل آمینو اسید وال ین به آلانین دخالت دارند. PD- و 1.9 (Enhancer) تقویت کننده مورد بررسی قرار PCR-RFLP با روش PD-1.9 (7625 C/T Exon و ( 5 PD-1.3 (7146 G/A Intron پلی مورفیسم های ( 4 گرفتند. سپس فراوانی آلل ها و ژنوتی پها در دو موقعیت فوق در دو گروه بیمار و کنترل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . یافت هه:ا نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معنی داری در هر دو موقعیت فوق از آلل ها و ژنوتیپ ها بین گروه بیمار و کنترل یافت نشد . نتیج هگیر : ی با توجه به اینکه در این مطالعه حجم محدودی از بیماران عو د کننده- بهبود یابنده مورد بررسی قرار گرفتند، به نظر می رسد جهت قضاوت دقیق به بررسی در حجم بسیار زیادی از بیماران خصوصاً از انواع مختلف بیماری ضروری م یباشد.
ابراهیم فقیه‌لو، فرهاد رضایی، وحید سلیمی، مریم ناصری، ستاره ممیشی، محمود محمودی، طلعت مختاری آزاد،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس سینسیشیال تنفسی انسان (HRSV) مهم‌ترین عامل ویروسی عفونت‌های حاد دستگاه تنفسی تحتانی در نوزادان و کودکان در سرتاسر دنیا محسوب می‌شود. این ویروس مسئول 50% از برونشیولیت و 25% از پنومونی ایجاد شده در نوزادان می‌باشد. با این وجود اطلاعات کمی در رابطه با اپیدمیولوژی مولکولی این ویروس در کشورهای در حال توسعه وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اپیدمیولوژی مولکولی HRSV در ایران می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه بر روی 72 نمونه تنفسی به‌دست آمده از کودکان زیر پنج سال مبتلا به علایم حاد تنفسی در سال 1386، RT-PCR برای شناسایی ویروس HRSV براساس دومین ناحیه متغیر گلیکوپروتیین G صورت گرفته است. 
یافته‌ها:
از 72 نمونه تنفسی آزمایش شده 14 نمونه (44/19%) از لحاظ HRSV مثبت بودند. بررسی‌های فیلوژنیک نشان داد نمونه‌های مثبت در سه ژنوتیپ از زیر گروه A قرار داشتند: 12 سویه (71/85%) در ژنوتیپ GA2، یک سویه (1/7%) در ژنوتیپ GA1 و یک سویه (1/7%) در ژنوتیپ GA5. لازم به ذکر است که‌در طی این زمان هیچ ژنوتیپی از زیرگروه B یافت نشده است.
نتیجه‌گیری:
این مطالعه حضور هم‌زمان چندین ژنوتیپ از زیر گروه A در کودکان ایرانی زیر پنج سال را نشان می‌دهد. با توجه به این‌که ژنوتیپ GA2 به‌عنوان ژنوتیپ غالب از چندین شهر از جمله تهران، اصفهان، کرج، قزوین، بندرعباس و شهرضا به‌دست آمده، ممکن است GA2، ژنوتیپ غالب HRSV در سال 1386 در ایران باشد. این مطالعه تعیین ژنوتیپ HRSV به‌روش RT-PCR بر اساس ناحیه متغیر دوم ژن G را به‌عنوان یک روش مؤثر در مطالعات بعدی اپیدمیولوژی مولکولی HRSV در ایران معرفی می‌نماید.


محمود اکبریان، سیده طاهره فائزی، فرهاد غریب‌دوست، فرهاد شهرام، عبدالهادی ناجی، احمد رضا جمشیدی، معصومه اخلاقی، ناهید شفائی، مریم اخلاق‌خواه، فریدون دواچی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری لوپوس اریتماتوی سیستمیک (SLE) یک بیماری التهابی مولتی سیستم و خود ایمن با تولید اتو آنتی‌بادی علیه اجزای مختلف سلول است. این بیماری اتیولوژی ناشناخته و تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی متفاوتی داشته، در نقاط مختلف کره زمین انتشار جغرافیایی وسیعی دارد. تظاهرات بیماری در بین گروه‌های نژادی و جغرافیایی مختلف متفاوت است. هدف این مطالعه ارائه چهره بیماری SLE در بیماران ایرانی است.

روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر توصیفی بر اساس اطلاعات ثبت شده بیماران SLE مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران در طی سال‌های 1355 تا 1386 انجام شده است. 

یافته‌ها: تعداد 2143 بیمار مطالعه شدند. نسبت زن به مرد 8:1/8 و میانگین سنی در هنگام شروع بیماری 10±2/24 سال بود. شیوع تظاهرات بالینی در این بیماران شامل درگیری عضلانی- اسکلتی 2/85%، پوستی 1/83%، کلیوی 6/66%، عصبی- روانی 24%، ریوی 3/22%، قلبی 5/17% و خونی 1/67% بود. FANA مثبت در 3/78% و Anti- DNA بالا در 70% بیماران گزارش شد. سندروم همپوشانی و سابقه فامیلی مثبت به‌ترتیب در 9/14% و 5/3% بیماران دیده شد.

نتیجه‌گیری: در مقایسه با بیماران لوپوسی سایر مناطق دنیا، شیوع تظاهرات پوستی- مخاطی و کلیوی در بیماران ایرانی همانند کشورهای منطقه (با عوامل محیطی مشابه) و شیوع تظاهرات خونی و مفصلی همانند کشورهای اروپایی (با نژاد یکسان) بود. این نتایج می‌تواند تاثیر متفاوت فاکتورهای ژنتیکی و یا محیطی را در بروز تظاهرات بالینی مختلف لوپوس مطرح نماید.


ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، فریده ابراهیمی تاج، زهرا حججی، آذردخت طباطبایی،
دوره 68، شماره 8 - ( آبان 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف : استرپتوکک پنومونیه از علل شایع عفونت تنفسی است. عفونت‌های تنفسی فوقانی در کودکان به ندرت توام با باکتریمی است. هدف این مطالعه جستجوی عفونت پنوموککی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی فوقانی با روش تعیین آنتی‌ژن ادراری پنوموکک و آنتی‌بادی سرمی پنومولیزین (علاوه بر روش معمول کشت) است. روش بررسی: در مطالعه مقطعی/ مورد- شاهدی 133 بیمار مبتلا به عفونت‌های تنفسی فوقانی(اوتیت، سینوزیت، آدنوییدیت، تراکییت) در درمانگاه و بخش‌های کودکان و گوش و حلق و بینی بیمارستان رسول‌اکرم (1388-1386) مطالعه شدند. بیماران مبتلا به عفونت‌های بیمارستانی حذف گردیدند. 60 بیمار با روش کشت و آنتی‌ژن ادراری پنوموکک (بیناکس) پی‌گیری شدند. میزان آنتی‌بادی بر علیه پنومولیزین در سرم 45 بیمار و 66 کنترل سالم با روش الیزا اندازه‌گیری و مقایسه شد. یافته‌ها: از 60 بیمار چهار نفر (6/6%) کشت مثبت پنوموکک و یا هموفیلوس داشتند. آنتی‌ژن ادراری پنوموکک مثبت در (60/30)50% در مقایسه با (4/66 نفر)6% در گروه کنترل بود (01/0 p= ) . سطح کات‌آف برای پنومولیزین، pg/ml 525 سطح زیر منحنی برای آنتی‌بادی پنومولیزین سرمی (97/0-86/0=95% CI ، 923/0) (0001/0 p< ). میانگین سطح پنومولیزین بین بیماران (980) 441 + 982 و گروه کنترل سالم (525) 42 + 525 متفاوت بود (0001/0 p< ) ، سطح پنومولیزین pg/ml 525 حساسیت 87% و ویژگی 82% در افتراق دو گروه داشت. نتیجه‌گیری: سطح آنتی‌بادی اختصاصی پنومولیزین در بیماران مبتلا به عفونت‌های تنفسی غیر بیمارستانی با مقادیر ناچیز pg/ml 525 حساسیت (87%) و ویژگی (82%) مناسبی جهت تشخیص و افتراق عفونت پنوموککی بین بیماران و گروه کنترل سالم داشته و قویا به نفع عفونت پنوموککی است. مشروط به اینکه به روش استاندارد طلایی (کشت) و نیز تعیین آنتی‌ژن پنوموککی در ادرار افزوده گردد.


مهدی عقیلی، مریم مشتاقی، فرهاد سمیعی، ابراهیم عصمتی، مهبد اصفهانی، حسنعلی ندائی، پیمان حداد،
دوره 68، شماره 8 - ( آبان 1389 )
چکیده

  زمینه و هدف : درمان استاندارد متداول آدنوکارسینوم معده بعد از رزکسیون جراحی کمورادیاسیون همزمان، بر اساس مطالعه اینترگروپ 0116 می‌باشد. اجرای صحیح رادیوتراپی کانسر معده یک مسأله مهم است. هدف از این مطالعه مقایسه سه تکنیک تجربی درمان سه بعدی، با تکنیک قراردادی متداول قدام و خلف بود. روش‌بررسی: در این مطالعه 24 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم معده که برای درمان ادجوانت کمورادیاسیون در بخش رادیوتراپی- انکولوژی پذیرش شده بودند، انتخاب شدند. ابتدا تحت سیمولاسیون ساده قرار گرفتند و به کمک آن حجم هدف ( PTV ) و ارگان‌های حیاتی مشخص شدند. سپس همه بیماران تحت مشابه‌سازی CT قرار گرفتند. حجم‌های مربوطه بر روی گرافی‌های سی‌تی‌اسکن مشخص گردیدند. ابعاد فیلدها و شیلدهای تکنیک قراردادی به وسیله نرم‌افزار طراحی درمان بازسازی گردیدند. برای هر کدام از بیماران سه طرح درمان رادیوتراپی بر اساس تکنیک‌های سه بعدی درمان اجرا گردید. 3D-POP-C obalt- 60) ، 3D-C obalt-60-3field و 3D-L inac- 2 field ). داده‌های D ose- V olume H istogram (DVH s) هر چهار طرح درمان از لحاظ پوشش PTV و دوزهای دریافتی ارگان‌های در معرض خطر با هم مقایسه شدند. یافته‌ها: در هر سه طرح درمان سه بعدی، منحنی ایزودوز 90%، 99% از حجم هدف ( PTV ) را پوشش می‌داد. ولی در طرح درمان C onv- C obalt- 60 ، منحنی ایزودوز 90%، 6/89% از حجم PTV را پوشش می‌داد (0001/0 p< ) . بررسی مقایسه‌ای، هیستوگرام کلیه‌ها و نخاع نشان داد که در تکنیک‌های سه بعدی پیشنهادی تجربی میزان دوز دریافتی نخاع و کلیه‌ها نسبت به تکنیک‌های قدام و خلف کاهش نشان می‌دهد (000/0 p= ) . اگرچه که در تکنیک‌های سه بعدی تجربی دوز دریافتی کبد بالاتر بود (03/0 p= ) ، ولی در حد تحمل کبد بود. نتیجه‌گیری: به‌کار بردن تکنیک‌های قراردادی درمان رادیوتراپی باعث پوشش ناکافی حجم هدف درمانی به میزان 10% گردید. در استفاده از تکنیک‌های سه بعدی کاهش دوز دریافتی حداقل یک کلیه و نخاع حاصل می‌شود.


سمیه شاطی‌زاده ملک‌شاهی، ژیلا یاوریان، مریم ناصری، فرهاد رضایی، طلعت مختاری آزاد،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده

800x600 مقدمه: عفونت‌های تنفسی به‌علت گسترش جهانی، سرعت بالای انتشار در جامعه، بیماری و مرگ ومیر بالای ناشی از آن‌ها به‌عنوان یک مشکل بهداشتی مهم می‌باشند. در ضمن آن‌ها یکی از علل شایع بستری شدن کودکان زیر شش سال می‌باشند. در برخی موارد درگیری با دو ویروس مختلف منجر به تشدید علایم بیماری و لذا بستری شدن می‌گردد.

معرفی بیماران: در این مقاله دو مورد عفونت همزمان آدنوویروس با دیگر ویروس‌های تنفسی را که از 202 نمونه جمع‌آوری شده از کودکان زیر شش سال مبتلا به عفونت تنفسی به روش مولکولی PCR شناسایی شده‌اند، گزارش می‌شود.

نتیجه‌گیری: عفونت‌های توام تنفسی گاهی منجر به بیماری شدید می‌شود که این مسئله اهمیت شناسایی عفونت‌های همزمان را بیشتر کرده است. عفونت همزمان ویروس سینسیشیال تنفسی با آدنوویروس و ویروس A/H1N1 پاندمی اخیر (ویروس انفلوانزای خوکی نوع A) با آدنوویروس یافت شد که شواهد نشانگر تشدید علایم در عفونت توام ویروس پاندمی اخیر (S-OIV) با آدنوویروس بود که منجر به بستری کودک شده بود.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


مهرداد آقایی، فرهاد غریب دوست، حبیب زینی، معصومه اخلاقی، سیما صدیقی، عبدالرحمان رستمیان، ناصر اقدمی، مهدیه شجاع،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: اسکلرودرمی یک اختلال سیستمیک با علل ناشناخته می‌باشد که با ضخیم شدگی پوست و درگیری ارگان‌های داخلی مشخص می‌گردد. اندوتلین- 1 (ET-1) پلاسمایی در فیبروزی شدن پوست بیماران مبتلا موثر می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح اندوتلین- 1 با علایم و نشانه‌های متفاوت بیماری در افراد مبتلا به اسکلرودرمی انجام شده است.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 85-84 بر روی 95 بیمار مبتلا به اسکلرودرمی مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان شریعتی تهران انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه، ml5 نمونه خون از بیماران گرفته و سطح اندوتلین- 1 پلاسما اندازه‌گیری شد. داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد مبتلا 29/12±38 سال بود.96 درصد از افراد مبتلا به اسکلرودرمی را زنان تشکیل دادند. از کل افراد مورد بررسی 52 نفر(7/54%) درگیری نوع محدود داشته و بقیه (3/45%) از نوع منتشر بودند. شایع‌ترین علایم بالینی پدیده رینود (91 درصد) گزارش شد. رابطه بین کوتاه شدن انگشتان ناشی از ایسکمی با میانگین سطح اندوتلین معنی‌دار بود (001/0p=). ارتباط وجود زخم نوک انگشتان نیز با میانگین سطح اندوتلین معنی‌دار بود (05/0p<). بین سایر علایم بیماری با میانگین سطح اندوتلین رابطه آماری معنی‌داری مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای پدیده رینود در بیماران که مشابه مطالعات قبلی می‌باشد، می‌توان از آن به عنوان فاکتوری جهت تشخیص بیماری اسکلرودرمی بهره برد. همچنین از آن‌جا که سطح اندوتلین در بیماران افزایش می‌یابد شاید بتوان آن را به عنوان یک فاکتور تشخیصی در نظر گرفت.


فرهاد اعتضادی، آیلار آهنگری، هاجر شکری، محمدرضا خاجوی،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

سندرم نورولوژیک موقت (TNS) به‌صورت کمر درد یا درد در ناحیه باسن و اندام تحتانی بوده و معمولا موقتی می‌باشد. این سندرم اولین‌بار توسط Schneider در سال 1993 گزارش گردیده و به‌نام سندرم نورولوژیک موقت نامیده شد. انسیدانس سندروم نورولوژیک موقت بعد از بی‌حسی اسپاینال با لیدوکایین، 10% تا 40% گزارش شده است. هدف اولیه این مطالعه تعیین درصد بروز سندرم نورولوژیک موقت در این بیماران و هدف ثانویه تعیین ارتباط بروز سندرم نورولوژیک موقت با نوع سوزن یا نوع پوزیشن جراحی بوده است. این مطالعه آینده‌نگر بر روی 250 بیمار (ASA I-II) در محدوده سنی 18 تا 60 سال که کاندیدای جراحی در دو پوزیشن لیتوتومی و سوپاین بودند طراحی گردید. بیماران با توجه به نوع سوزن اسپاینال (Sprotte or Quincke) و نوع داروی بی‌حسی (Lidocaine or bupivacaine) به‌طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. همه بیماران بعد از انجام مانیتورینگ استاندارد توسط متخصص بیهوشی در سطح L2- L3 یا L3- L4 تحت بی‌حسی اسپاینال قرار گرفتند. بعد از بی‌حسی اسپاینال بیماران با توجه به نوع جراحی، در وضعیت سوپاین یا لیتوتومی قرار گرفتند. در طی سه روز بعد از عمل جراحی بیماران از نظر بروز (TNS) مورد بررسی قرار گرفتند. هرگونه درد و کرختی یا هیپرآلژزی در ناحیه کمر، باسن، قسمت قدامی یا خلفی ران، زانو، ساق و پاها به‌صورت یک‌طرفه یا دوطرفه ثبت گردید. همین‌طور خصوصیات درد مانند احساس سوزش، انتشار درد، ارتباط درد با خواب و پوزیشن بیمار، مدت درد و نیاز به آنالژزیک نیز بررسی شد. انسیدانس سندرم نورولوژیک موقت در بیمارانی‌که با لیدوکایین اسپاینال شده بودند بیشتر بود (003/0P= 22% Vs. 68%) سندرم نورولوژیک موقت در 85% از بیماران گروه لیدوکایین و 58% از بیماران گروه بوپیواکایین که در پوزیشن لیتوتومی جراحی شده بودند بروز نمود. بیمارانی‌که علایم داشتند به‌طور عمده در گروه لیدوکایین و پوزیشن لیتوتومی بودند (002/0P=). در 77 بیمار درد در ناحیه لومبوساکرال با انتشار به اندام تحتانی بود که با نشستن تشدید می‌یافت و در 22 مورد درد در ناحیه ران بود. دردها به‌طور عمده 8-6 ساعت بعد از اسپاینال شروع می‌شد. متوسط درد بیماران برحسب Visual Analog Scale (VAS) شش بود که با داروی پتدین کاهش می‌یافت. از نظر نوع سوزن اسپاینال اختلاف واضحی بین دو نوع سوزن، در بروز سندرم نورولوژیک موقت وجود نداشت (7/0P=). در این مطالعه، انسیدانس عوارض نورولوژیک با لیدوکایین بیشتر از بوپیواکایین بود که این یافته با مطالعه Keld هم‌خوانی دارد. در پوزیشن Supine بروز کمردرد بسیار کمتر بود، شاید علت آن این باشد که در وضعیت سوپاین ستون فقرات کمری حالت لوردوز طبیعی خود را حفظ می‌کند ولی در وضعیت لیتوتومی لوردوز کمری کاهش یافته و حالت صاف پیدا می‌کند. در این وضعیت عضلات، تاندون‌ها، مفاصل و اعصاب دم‌اسبی کشیدگی یافته و احتمال بروز کمردرد افزایش می‌یابد. نوروتوکسیسیته لیدوکایین در مقایسه با بوپیواکایین بیشتر است که شاید یکی از علل افزایش بروز (TNS) در گروه لیدوکایین باشد.


محمد فرهادی، آذردخت طباطبایی، مهدی شکرابی، ثمیله نوربخش، محمود خطیب، شیما جوادی نیا،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: مطالعات زیادی در مورد نقش سیستم ایمنی به‌عنوان زمینه‌ساز ایجاد پولیپ بینی در دست اجرا است. به‌منظور بررسی عملکرد احتمالی سلول‌های Th1 (T-Helper 1) و Th2 (T-Helper 2) در تشدید بیماری و یا القا با زمینه آلرژی و بیماران پولیپوز در این مطالعه ژن‌های سایتوکینی دخیل در دو گروه مبتلا به پولیپ بینی آلرژیک و غیر آلرژیک بررسی شد.

روش بررسی: 75 بیمار مبتلا به پولیپ بینی با میانگین سنی بیماران 38 سال (از 18 تا 81 سال) مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. از این بیماران تست غلظت تام IgE (Immunoglobin E) سرم و IgE اختصاصی سرم و تست جلدی جهت تایید دو گروه آلرژیک (38 نفر) و غیر آلرژیک (37 نفر) انجام شد. به‌منظور ارزیابی همبستگی احتمالی واکنش‌های آلرژیک در مجاری تنفسی فوفانی و پولیپ بینی بروز این ژن‌ها با روش Reverse Transcriptase-Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) بررسی گردید.

یافته‌ها: فراوانی بروز ژن‌های سایتوکین‌های اینترفرون گاما (5/39% در مقابل 2/16%، 30/0P=) و اینترلوکین 4 (7/44% در مقابل 9/18%، 02/0P=) در بیماران آلرژیک بیش‌تر از غیر آلرژیک مشاهده گردید. بروز ژن سایتوکین‌های اینترلوکین-10، اینترلوکین-12 فراکسیون‌های P40 و P35 بین دو گروه اختلاف معنی‌دار آماری نداشت.

نتیجه‌گیری: این تحقیق نشان می‌دهد که عدم تعادل بین سلول‌های Th1 و Th2 نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی پولیپ بینی دارد. بنابراین اگرچه پولیپ بینی یک بیماری با اتیولوژی‌های مختلف است ولی التهاب مزمن مداوم عامل اصلی در ایجاد آن محسوب می‌شود.


محمد مهدی سلطان دلال، فرهاد نیکخواهی، احمد خیرخواه، صابر مولایی، سید کاظم حسینی، عبدالعزیز رستگار لاری، عباس رحیمی فروشانی، احد خوش زبان، زهره کلافی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: غشای آمنیونی انسان از یک دیواره داخلی، کیسه غشایی تشکیل شده است که جنین را در طی بارداری احاطه و محافظت می‌کند. مزیت اصلی مشاهده شده غشای آمنیونی در درمان کراتیت باکتریال، خاصیتی شبیه به نوار زخم‌بندی اپی‌تلیالی است. مطالعات قبلی نشان داد که در مایع آمنیونی پروتیین و پپتیدهای ضدمیکروبی نظیر لاکتوفرین، لیزوزیم، پروتیین‌های افزایش‌دهنده قدرت نفوذپذیری غشا و مواد باکتری کش، کالپروتسین {MRP8/ 14}، LL37 و دفنسین‌های نوتروفیلی (HNP1-3) وجود دارد. غشای آمنیونی به خاطر این‌که فاقد آنتی‌ژن‌های HLA-A, B, C, DR می‌باشد به جلوگیری از رد پیوند کمک می‌کند. این ساختار به عنوان یک سد ایمونوبیولوژیکی عمل می‌کند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر غشای آمنیونی در بهبودی قرنیه دچار کراتیت سودوموناسی با استفاده از مدل حیوانی می‌باشد.

روش بررسی: تعداد 14 خرگوش به دو گروه تقسیم شد: 1- کنترل 2- غشای آمنیونی. به استرومای قرنیه تمام آن‌ها باکتری سودوموناس آئروژینوزا ATCC 27853 با استفاده از سرنگ تزریق شد. پس از 20 ساعت که کراتیت ایجاد گردید، به گروه دو غشای آمنیونی پیوند زده شد، نتایج از لحاظ اندازه پرفوراسیون و انفیلتراسیون در روزهای اول، سوم و هفتم مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه کنترل پرفوراسیون دیده شد (001/0P<). غشای آمنیونی در گروه دو به خوبی اثر خود را نشان داد به طوری که در این گروه پرفوراسیون ایجاد نشد ولی به لحاظ اندازه انفیلتراسیون نیز تفاوت مشخصی دیده نشد (2/0P=).

نتیجه‌گیری: غشا آمنیونی در روند بهبود کراتیت سودوموناسی و جلوگیری از سوراخ‌شدگی قرنیه و کنترل این عارضه موثر می‌باشد.


فرح بخارائی سلیم، حسین کیوانی، فرهاد زمانی، فاطمه جهانبخش سفیدی، افسانه امیری،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: گرچه ویروس هپاتیت C، ویروسی هپاتوتروپیک است، گزارشاتی مبنی بر حضور این ویروس در مناطق خارج کبدی از جمله سلول‌های تک‌هسته‌ای خون محیطی وجود دارد. در این مطالعه روی عفونت‌های مخلوط و هم‌چنین ژنوتیپ‌های متفاوت این ویروس در پلاسما، سلول‌های تک‌هسته‌ای خون محیطی و نمونه بیوپسی کبد بیماران مبتلا به عفونت مزمن هپاتیت C بررسی شد.

روش بررسی: این پژوهش روی 152 بیمار مبتلا به عفونت مزمن هپاتیت C مراجعه‌کننده به بیمارستان فیروزگر از شهریور سال 1387 تا فروردین 1389، انجام شد. پس از جمع‌آوری نمونه پلاسما و سلول‌های تک‌هسته‌ای خون محیطی و بیوپسی کبد بیماران، RNA آن‌ها استخراج شد و ژنوتیپ ویروس هپاتیت C، با استفاده از کیت INNO-LiPATM HCV II، تعیین گردید. برای تأیید نوع ژنوتیپ ویروس، محصول PCR ناحیه 5'-UTR نمونه‌ها، تعیین توالی شد.

یافته‌ها: میانگین سنی بیماران مورد بررسی 9/16±2/31 بود. عفونت مخلوط با ژنوتیپ‌های مختلف ویروس هپاتیت C در پلاسمای چهار بیمار (6/2%)، در سلول‌های تک‌هسته‌ای خون محیطی 10 بیمار (6/6%) از 152 بیمار مورد بررسی و نمونه بیوپسی کبد 9 بیمار (8/18%) از 48 بیمار مورد بررسی تشخیص داده شد. قابل ذکر است که در (8/13%)21 مورد ژنوتیپ ویروس در نمونه‌های پلاسما، سلول‌های تک‌هسته‌ای خون محیطی و بیوپسی کبد بیماران با هم متفاوت بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که نسبت قابل توجهی از بیمارانی که دچار عفونت با ویروس هپاتیت C هستند با ژنوتیپ‌های متفاوتی از این ویروس آلوده شده‌اند که ممکن است در پلاسمای بیماران قابل ردیابی نباشند. 


فرهاد سمیعی، افسانه مداح صفایی، ابراهیم عصمتی، عباس علی‌بخشی، منیر سادات میرایی آشتیانی، پیمان حداد،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: رژیم اپیروبیسین، اگزالی‌پلاتین و کپسیتابین (EOX) یکی از رژیم‌هایی است که برای شیمی‌درمانی نئواجوانت مراحل موضعی پیشرفته و غیر قابل جراحی‌ سرطان معده پذیرفته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان پاسخ به این رژیم و تحمل‌‌پذیری نسبت به آن می‌باشد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی فاز ۲، 28 بیمار مبتلا به آدنوکارسینوم مرحله‌ی موضعی پیشرفته‌ی معده، یا محل اتصال مری به معده تایید شده با بررسی پاتولوژیک و بررسی‌های اولیه برای مرحله‌بندی سرطان شامل سی‌تی‌اسکن قفسه‌ی سینه و شکم، اندوسکوپی و اندوسونوگرافی مری و معده و بررسی آزمایشگاهی که طی سال ۱۳۹۰ به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند، تحت سه دوره شیمی‌درمانی نئواجوانت با رژیم EOX به‌فاصله ۲۱ روز (اپیروبیسین ۲m/mg۵۰ روز اول، اگزالی‌پلاتین ۲m/mg۱۳۰ روز اول و کپسیتابین ۲m/mg۶۲۵ دو بار در روز برای ۲۱ روز) قرار گرفتند. پاسخ به درمان با استفاده از اندوسونوگرافی مری و معده و سی‌تی‌اسکن شکم و قفسه‌ی سینه مورد بررسی قرار گرفت. طی مدت درمان عوارض شیمی‌درمانی نیز ارزیابی شد.
یافته‌ها: قبل از شیمی‌درمانی، اکثر بیماران در مرحله‌ی III (۸/۹۲%) و پس از آن در مرحله‌ی II (۱۴/۵۷%) قرار داشتند. قبل از انجام شیمی‌درمانی، فقط ۵/۲۸% تومورها قابل برداشت با جراحی بودند، اما پس از آن، ۱/۸۲% تومورها قابل برداشت بودند. شایع‌ترین عارضه این رژیم نوتروپنی درجه سه و چهار بود که در ۲۵% بیماران اتفاق افتاد.
نتیجه‌گیری: این رژیم به‌خوبی تحمل و به‌طور قابل توجه موجب پاسخ و افت مرحله‌ی بیماری شد. لذا به‌نظر می‌رسد که بررسی این رژیم در مطالعات بزرگ‌تر و در کارآزمایی‌های فاز سه منطقی و ضروری است.


محمد فرهادی، آذردخت طباطبایی، مهدی شکرآبی، ثمیله نوربخش، شیما جوادی‌نیا، یاسر قوامی،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوک اورئوس سوپرآنتی‌ژن‌های زیادی ترشح می‌کند که در التهاب مخاط سینوس‌ها و ایجاد رینوسینوزیت مزمن نقش دارند. هدف این مطالعه، بررسی وجود این سوپرآنتی‌ژن‌ها در بافت پولیپ بینی مبتلایان به رینوسینوزیت مزمن و مقایسه آن با گروه کنترل بود.
روش بررسی: آنالیز بافت پولیپ بینی در 38 بیمار و نمونه مخاطی 14 کنترل از نظر وجود سوپرآنتی‌ژن‌های اگزوتوکسین A، B، C، D و TSST1 با روش RT-PCR و ELISA انجام شد.
یافته‌ها: در بررسی RT-PCR در 2/88% بیماران و 5/45% گروه کنترل حداقل یک سوپرآنتی‌ژن شناسایی شد که از نظر آماری اختلاف معنی‌داری دارد (03/0P=). در بررسی کلی از نظر سوپرآنتی‌ژن‌ها با روش ELISA در 100% بیماران و 5/35% گروه کنترل حداقل یک سوپرآنتی‌ژن شناسایی شد که از نظر آماری اختلاف معنی‌داری داشت (001/0P<).
نتیجه‌گیری: نشان داده شد که بین سوپرآنتی‌ژن‌های استافیلوکوکی و پولیپ بینی و احتمال دخالت آن‌ها با پاتوژنز پولیپوز بینی ارتباط وجود دارد.



صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb