جستجو در مقالات منتشر شده


552 نتیجه برای مو

حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی، علیرضا پیمان، شیما تقی‌زاده،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: خطر بیهوشی با افزایش سن بیشتر می‌شود، از این‌رو انتخاب روشی ایمن و موثر ضروری است. در این مطالعه به مقایسه اثربخشی فنتانیل داخل بینی و وریدی درعمل جراحی کاتاراکت پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. 90 بیمار بالای 18 سال کاندید جراحی کاتاراکت در دو گروه دریافت‌کننده فنتانیل وریدی (IVF) و فنتانیل داخل بینی (INF) وارد مطالعه شدند. دوز فنتانیل در هر دو گروه را  µg/kg5/1 تا سقف µg 100 در نظر گرفتیم. در گروه IVF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی، نرمال سالین به‌صورت ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل به‌صورت وریدی تزریق شد. در گروه INF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از جراحی، ml 2 سالین به‌صورت داخل وریدی تجویز شد. علایم حیاتی، سطح آرام‌بخشی و بی‌دردی، رضایت بیمار و پزشک در زمان‌های مطالعه ارزیابی و ثبت شد. در پایان داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیز شدند.
یافته‌ها: در این مطالعه بین دو گروه از نظر میانگین ضربان قلب (762/0=P)، میانگین اشباع اکسیژن خون (262/0=P)، میانگین فشارخون سیستول (264/0=P)، میانگین فشارخون شریانی (462/0=P)، میزان رضایتمندی بیمار (231/0=P)، مدت عمل جراحی (612/0=P) و شدت درد (087/0=P) تفاوت معناداری نداشتیم. سطح آرام‌بخشی (002/0=P) و میزان رضایتمندی جراح (001/0>P) در گروه فنتانیل وریدی بالاتر بود. بین دو گروه از نظر عوارض جانبی تفاوت معناداری وجود نداشت (171/0=P).
نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که تجویز فنتانیل به‌صورت داخل بینی در مقایسه با تجویز وریدی فنتانیل فراهم آورنده آرام‌بخشی و پاسخ قلبی-عروقی مشابه می‌باشد. تجویز فنتانیل به‌صورت داخل بینی روشی غیرتهاجمی ایمن و موثر با کاربرد آسان است می‌تواند جایگرینی مناسب برای تجویز وریدی باشد.

کامبیز جوادزاده سیاهکل رودی، شاهپور شجاع، کریم ناصری، فرزاد سر‌شیوی، شاهرخ ابن رسولی، محمد عزیز رسولی، شاهو شجاع،
دوره 79، شماره 7 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌حسی منطقه‌ای داخل وریدی روشی قابل اعتماد در عمل‌های جراحی کوتاه‌ مدت اندام است. تعیین اثر محل تزریق ماده بی‌حسی موضعی بر کیفیت بلوک داخل وریدی اندام فوقانی هدف مطالعه است.
روش بررسی: این کارآزمایی که در مرکز آموزشی بهداشتی درمانی کوثر (سنندج، ایران) از اردیبهشت ماه 1399 تا دی ماه 1399 انجام شد. پس از مانیتورینگ و سدیشن برای بیماران، در هر دو گروه در دست غیرجراحی سرم رینگر  ml/kg 10 تجویز شد. در بیماران هر دو گروه بسته به‌ قرار گرفتن بیمار در گروه مداخله یا کنترل براساس ترتیب بلوک‌های تعیین‌ شده، در ناحیه پروگزیمال و دیستال بیمار آنژیوکت 22 یا 24 وصل و پس از تخلیه خون اندام، تورنیکه در ناحیه بازو به میزان  mm Hg150 بالاتر از فشارخون سیستولیک بسته و باند اسمارچ باز شد. برای بیمارmg/kg  3 لیدوکائین (Lidocaine) 5/%0، از طریق آنژیوکت تجویز و پس از پنج دقیقه میزان بی‌حسی بیمار و شدت درد اندازه‌گیری ‌گردید. پس از جراحی هر 10 دقیقه ریکاوری حسی و حرکتی دست ارزیابی شد. رضایت بیمار از بی‌حسی با شاخص عالی، خوب، متوسط (احساس کم درد)، ناموفق (نیاز به مسکن) مشخص و در صورت عدم رسیدن به عمق کافی بی‌دردی رمی‌فنتانیل وریدی تزریق گردید.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو گروه در هرکدام از متغییرهای جنسیت (063/0=P)، نوع کلاس بیهوشی (964/0=P)، نوع جراحی(694/0=P)، رضایت بی‌حسی (578/0=P)، بلوک حسی دست (529/0=P)، بلوک حرکتی دست (059/0=P)، شدت درد (634/0=P)، درخواست مسکن (755/0=P) و شاخص توده بدنی (099/0=P) تفاوت معناداری وجود ندارد و همسان‌سازی شده‌اند. همچنین تفاوت معناداری در میانگین فشار سیستولیک، میانگین فشار دیاستولیک و میانگین ضربان قلب در دو گروه در زمان‌های معین گزارش نشد.
نتیجه‌گیری: تفاوت چشمگیری در مقایسه دو روش مشاهده نشد و می‌توان از بلوک بیر (Bier Block) پروگزیمال در صورت نیاز به‌عنوان جایگزین استفاده کرد.

علی حسینی‌نسب، فاطمه کرمی رباطی، فاطمه حسینی‌نسب، اعظم دهقانی،
دوره 79، شماره 7 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مایکوپلاسما پنومونیه از­جمله عوامل مؤثر بر دستگاه تنفس فوقانی و تحتانی به‌خصوص در کودکان است که آنتی‌بیوتیک‌های موثر بر دیواره سلولی بر عفونت‌های ناشی از آن موثر نیستند. هدف این مطالعه بررسی شیوع مایکوپلاسما پنومونیه و مقاومت به ماکرولیدها در کودکان مبتلا به پنومونی اکتسابی از جامعه در شهر کرمان بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از تیرماه 97 تا تیرماه 98 در یک بیمارستان آموزشی منتخب در شهر کرمان انجام شد. 51 کودک بستری در بخش کودکان با تشخیص پنومونی باکتریال اکتسابی از جامعه به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها چک ‌لیست استانداردی بود که توسط والدین تکمیل شد. از همه بیماران، نمونه‌های سواپ بینی و حلق گرفته و برای شناسایی مایکوپلاسما، از روش PCR استفاده شد.
یافته‌ها: بیشترین تعداد بیماران پسر بودند (2/59%). میانگین سنی بیماران 93/3±52/5 سال و میانگین وزن آن‌ها 55/10±23/17 kg بود. درگیری ریه در بیش از نیمی از بیماران، یک‌طرفه و بیشترین نوع درگیری، لوبار بود (4/31%). بیش از نیمی از بیماران درگیری همراه نداشتند (9/52%). بیشترین نوع درگیری همراه، افزایش پریبرونکیال (4/29%) بود. بیشترین آنتی‌بیوتیک‌ مورد استفاده، سفتریاکسون بود (5/76%). شیوع مایکوپلاسما پنومونیه در کودکان مبتلا به پنومونی 2% بود. این کودکان دارای ژن rRNA در موقعیت 2063 بودند که دارای مقاومت سطح بالا به ماکرولیدها است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان‌دهنده آمار بسیار پایین آلودگی با مایکوپلاسما پنومونیه در کودکان مبتلا به پنومونی بود، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت علاوه بر مایکوپلاسما پنومونیه، عوامل ویروسی و باکتریایی دیگری نیز در عفونت‌های تنفسی نقش دارند که باید شناسایی شوند و مورد توجه قرار گیرند.

معصومه طبری، مرجانه فرازستانیان، هلنا عظیمی، مریم اسماعیل‌پور، ملیحه حسن‌زاده،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

امروزه جراحی، درمان بسیاری از بیماری‌ها به‌شمار می‌رود. ترس از درد پس عمل سبب استرس اغلب بیماران می‌گردد. کنترل درد پس از عمل در روند بهبودی، طول مدت بستری و میزان رضایت بیماران موثر است. کنترل ناکافی درد پس از عمل بر عوارض وهزینه‌های مراقبتی می‌افزاید. آنالژزی موضعی یکی از اجزای آنالژزی چندگانه برای کنترل درد پس از عمل می‌باشد. تکنیک آنالژزی موضعی یک روش آسان، در دسترس و قابل استفاده برای عمل‌های جراحی مختلف است. هدف این مطالعه مروری، بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه تاثیر تزریق موضعی ماده آنالژزیک در محل برش جراحی در کنترل درد پس از عمل می‌باشد. به‌منظور دست‌یابی به مستندات علمی مرتبط جست‌وجو به زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از کلید واژه‌های تزریق موضعی محل انسزیون، انفیلتراسیون زخم با مواد آنالژزیک و کنترل درد پس از عمل در پایگاههای اطلاعاتیGoogle Scholar ،PubMed  و Scopus طی سالهای 2000 تا 2020 انجام شد. تاکید ما بر روی مطالعاتی بود که از تزریق تک دوز داروی آنالژزیک موضعی در محل برش جراحی در پایان عمل جراحی برای کنترل درد استفاده کرده بودند. درمجموع 10 مطالعه مرور شد. چهار مطالعه در زمینه عمل‌های لاپاروسکوپی ژنیکولوژی و غیر ژنیکولوژی، سه مطالعه در زمینه لاپاراتومی و سه مطالعه مروری بود. بررسی‌ها نشان داد که تزریق آنالژزیک موضعی در برش جراحی برای کنترل درد پس از عمل، ایمن و بدون عوارض جانبی می‌باشد و زمان عمل جراحی را افزایش نمی‌دهد.
سمیرا شیری، محمود قاسمی، خیراله اسدالهی، مریم دلدار، کوروش سایه‌میری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف هورمون رشد داروهای لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول می‌تواند باعث افزایش قد در کودکان و نوجوانان گردد. با توجه به این‌که برآوردی کلی از میزان تاثیر این داروها بر افزایش قد کودکان و نوجوانان با کوتاه قدی ایدیوپاتیک (ISS) وجود ندارد و مطالعات مختلف برآوردهای متفاوتی ارایه داده‌اند، هدف این مطالعه مقایسه اثر هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون، آناستروزول و ترکیب هورمون رشد و مهارکننده‌های آروماتاز بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به (ISS) به‌روش متاآنالیز است.
روش بررسی: با جست‌وجو در پایگاه‌های الکترونیکیWeb of Science، Scopus، ISI، Google Scholar Cochrane و PubMed با استفاده از کلید واژه‌های Body Height، Short Stature، Aromatase، Idiopathic، Inhibitors، Anastrozole، Oxandrolone، Letrozole و Growth Hormone مطالعات بالینی تصادفی‌ شده (RCT) که به بررسی اثر ترکیب هورمون رشد و داروهای مهارکننده آروماتاز، هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به کوتاه قدی پرداخته‌اند استخراج شد. برای سنجش میزان افزایش قد از شاخص نمره انحراف معیار قد (HSDS) پیش و پس از مداخله استفاده شد.
یافته‌ها: شاخص افزایش قد (HSDS)، با مصرف ترکیب هورمون رشد و یکی از داروهای مهارکننده آروماتاز (58/1-38/0=CI%95)98/0SMD=، با مصرف داروی هورمون رشد (14/1-62/0=CI%95)88/0SMD=، با مصرف داروی لتروزول (51/1-16/0=CI%95)83/0=SMD، با مصرف داروی اکساندرولون (99/12-0/0=CI%95)56/0SMD= و با مصرف آناستروزول (63/0-00/0=CI%95)31/0SMD= به‌دست آمد، که نشان می‌دهد همه داروهای مذکور در افزایش قد تاثیر معناداری داشته‌اند. (05/0P<).
نتیجه‌گیری: هرچند که تاثیرگذاری داروی هورمون رشد بر افزایش قد، بیشتر از داروهای مهارکننده آروماتاز بود اما با اضافه کردن یکی از مهارکننده‌های آروماتاز به هورمون رشد می‌توان اثربخشی هورمون رشد را افزایش داد.

امیر حسین مردانی، محمد حسن پور، شهلا خسروی، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: رویکرد دوره‌های آموزش اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تهران برای تغییر نگرش و ارتقای دانش اخلاق پزشکی فراگیران دارای چالش‌هایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش‌های موجود در آموزش اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: این یک مطالعه کیفی، و با مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته است که در اردیبهشت سال 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. با استفاده از نمونه‌گیری هدف‌مند 23 شرکت‌کننده از اعضای هیئت‌ علمی بالینی و گروه اخلاق پزشکی و دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. داده‌ها با روش تحلیل درون‌مایه مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که چالش‌های آموزش اخلاق پزشکی از دیدگاه شرکت‌کنندگان در سه تم: 1- برنامه درسی (Curriculum) پنهان 2- ضرورت تکمیل برنامه آموزشی اخلاق پزشکی 3- عوامل اجرایی و مدیریتی کلان دسته‌بندی می‌شوند.
نتیجه‌گیری: اثرگذاری و بازده ارایه درس اخلاق پزشکی جهت تغییر در رفتار و نگرش فراگیران قابل ‌قبول نیست. مقابله با چالش‌های موجود نیازمند تلاش گروه اخلاق پزشکی برای استفاده حداکثری از منابع موجود و تعامل اثربخش با سایر بخش‌های دانشگاهی است.

فریده ظفری زنگنه، صمد محمدنژاد، محمد مهدی نقی‌زاده، مریم باقری، الناز حکمت،
دوره 79، شماره 11 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کانکسنها (Connexin) پروتیین غشایی در ساختار اتصال شکافی یا گپ‌‌ جانکشنها هستند که عهده‌دار انتقال یون‌ها و مولکول‌های پیام‌رسان به تخمک‌اند. هدف این مطالعه بررسی نقش گیرنده بتا-دو آدرنرژیک در روند رشد فولیکول براساس بیان ژن دو کانکسن (Connexin 37 و 43 گپ‌ جانکشن‌هاست که نقش اولیه را در از سرگیری مجدد روند میوتیک و بلوغ اووسیت دارند.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی از فروردین 98 تا آبان 1399 در مرکز تحقیقات بهداشت باروری بیمارستان امام خمینی تهران در دو گروه مطالعه (زنان با پاسخ ضعیف تخمدان) و کنترل (زنان اهدا‌کننده تخمک) انجام شد. هر گروه با معیار بولونیا (Bologna) و ضوابط ورود اندکس توده بدنی زیر m2/kg 28 و محدوده سنی45-20 سال و ضوابط خروج عدم مصرف دارو به‌جز تحریک‌کننده‌های تخمدان و عدم ابتلا به بیماری وارد مطالعه شدند. سیکل تحریک تخمک‌گذاری اجرا و کومولوس‌ها پس از پانکچر جدا و در محیط کشت سلولی قرار گرفتند. ایزوپروترنول (آگونیست) و پروپرانولول (آنتاگونیست) گیرنده بتا-دو با غلظتnM  100 به محیط اضافه و استخراج RNA انجام و cDNA سنتز گردید. بیان ژن توسط تکنیک Real-time PCR تعیین شد.
یافته‌ها: بیان ژن هر دو کانکسن (Connexin) در گروه مطالعه بدون دارو (001/0P<)، پروپانولول (001/0P<) و ایزوپروترنول (001/0P<) نسبت به گروه کنترل تغییر معنادار داشت. ایزوپروترنول سبب کاهش و پروپانولول منجر به افزایش بیان ژن گردید (001/0P<).
نتیجه‌گیری: این نتایج نشان داد که پاسخ ضعیف تخمدان با فعالیت گیرنده بتا-دو در تعامل معنادار است.

پژمان پورفخر، محمد امین میرزایی، فرهاد اعتضادی، رضا شریعت محرری، محمد رضا خاجوی،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش مهارت اینتوباسیون تراشه و حفظ راه هوایی یکی از مهارت‌های پایه در علوم پزشکی محسوب می‌شود در این مطالعه میزان موفقیت آموزش اینتوباسیون تراشه با ویدیو لارنگوسکوپ ارزیابی می‌شود.
روش بررسی: این مطالعه با شرکت 30 نفر از دانشجویان پزشکی در دو گروه 15 نفره گلایدوسکوپ و مکینتاش در بیمارستان سینا در تیر 1399 تا خرداد 1400 انجام گرفت. گروه اول ابتدا با مولاژ 10 نوبت لوله‌گذاری تراشه را با گلایدوسکوپ انجام دادند و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل لوله‌گذاری تراشه را در بیمار ان واقعی آموزش گرفتند. گروه مکینتاش ابتدا اینتوباسیون را با مولاژ 10 نوبت و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل آموزش گرفتند. سپس، تمام دانشجویان در اتاق عمل دو بیمار را توسط لارنگوسکوپ مکینتاش اینتوبه کردند. عملکرد آنها توسط اساتید ارزیابی شد و مدت زمان دستیابی به حنجره و زمان صرف شده برای لوله‌گذاری تراشه در دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافته‌ها: 76% افراد گروه گلایدوسکوپ در عرض 20 ثانیه توانستند حنجره را مشاهده کنند ولی در گروه مکینتاش 43% افراد در همین زمان توانستند حنجره را مشاهده کنند. 72% از دانشجویان گروه گلایدوسکوپ در عرض 40 ثانیه در اولین تلاش خود با موفقیت لوله‌گذاری تراشه را انجام دادند ولی در گروه مکینتاش 44% افراد در عرض 40 ثانیه لوله‌گذاری تراشه را انجام دادند (00/0P=). میانگین نمرات ارزیابی اساتید و رضایتمندی فراگیران گروه گلایدوسکوپ بیشتر از مکینتاش بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از ویدیو لارنگوسکوپ در آموزش اینتوباسیون دانشجویان سرعت، دقت و رضایتمندی آنها را افزایش می‌دهد.

حسن اسدی گندمانی، عبدالرضا ناصر مقدسی، محمد علی صحرائیان، شراره اسکندریه،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بروز بیماری Multiple sclerosis (MS) فرم پیشرونده اولیه (Primary progressive multiple sclerosis, PPMS) می‌تواند به‌واسطه عواملی مانند مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی کاهش یابد. هدف این مطالعه تعیین اثر مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی در بروز بیماری مذکور است.
روش بررسی: این مطالعه، مورد-شاهدی است که در آن موارد بیماران MS فرم پیشرونده اولیه و کنترل‌های سالم از جمعیت عمومی شهر تهران از شهریور 1398 تا شهریور 1399 گردآوری شده‌اند. برای انتخاب کنترل‌های همسان براساس جنس از روش شماره‌گیری تصادفی تلفنی (RDD) استفاده شده است. میزان مواجهه با نور آفتاب بر حسب ساعت و مواجهه در دو گروه سنی 13-19 سال و بالای 20 سال در دو فصل زمستان و تابستان ارزیابی شد. میزان فعالیت فیزیکی نیز در هفته محاسبه گردید.
یافته‌ها: مطالعه روی 146 مورد و 294 کنترل انجام گردید. مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان در گروه سنی         19-13 سال با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (82/0-57/0CI=) 68/0OR=). این ارتباط منفی در میزان مواجهه 5/0 تا 2 ساعت در تابستان در گروه مردان (53/1730-39/10CI=) 10/134OR=) در گروه خانم‌های با مواجهه بالای پنج ساعت درتابستان (96/0-01/0CI=) 09/0OR=) رویت شد. در گروه بالای 20 سال مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان (66/0-36/0CI=) 49/0OR=) و زمستان (28/0-07/0CI=) 14/0=OR) با بروز بیماری ارتباط منفی داشت. فعالیت فیزیکی بالا در هفته در گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (59/26-05/1=CI) 30/5=OR).
نتیجه‌گیری: مواجهه با نور آفتاب در فصل زمستان و تابستان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است. فعالیت فیزیکی نیز تنها در مقادیر بسیار بالا و گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است.

منیره حسینی، زهرا منوچهری،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشی‌عمومی، نقش معناداری در بروز عوارض در اعمال جراحی داشته است. به‌همین منظور مطالعه‌ حاضر با شناسایی علل رخداد نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشی، پیش‌بینی و پیشگیری از آنها صورت گرفته است.
روش بررسی: برای این پژوهش که به‌صورت کوهرت گذشته‌نگر می‌باشد، از روش‌های داده‌کاوی در مجموعه داده‌ای، شامل داده‌های مربوط به 2640 بیمار که از فروردین 1397 تا شهریور 1398 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) کرمانشاه که 18 سال و بالاتر داشتند و تحت القاء بیهوشی عمومی با استفاده از پروپوفل و متعاقباً لوله‌گذاری تراشه برای جراحی‌های غیرقلبی قرارگرفتند، استفاده شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، از 53 ویژگی پرونده بیماران استفاده شد که برای هر ویژگی مقدار P محاسبه گردید و از پرتکرارترین الگوریتم‌های‌داده‌کاوی جهت پیش‌بینی فشارخون استفاده شد. همچنین، عملکرد الگوریتم‌های ‌پیش‌بینی در داده‌کاوی مورد ارزیابی قرارگرفته شدند.
نتیجه‌گیری: شش ویژگی با 05/0P< انتخاب شدند که مدل رگرسیون‌لجستیک از دقت بیشتری برخوردار بود که از آن به‌عنوان مدل نهایی پیش‌بینی افزایش نوسان فشارخون با ضرایب مسیر ارایه شد

آرش بستانی، هادی قره‌باغیان آذر، مهدی جعفری، مستانه بابایی گرمخانی،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی یکی از ناتوان‌کننده‌ترین علایم در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می‌باشد که تاکنون درمان قطعی برای آن ثبت نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان با میدان مغناطیسی بر خستگی مبتلایان به MS انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور از فروردین سال 1398 تا شهریور سال1400 بر روی 46 بیمار مبتلا به MS انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه مداخله مگنتوتراپی و گروه کنترل تقسیم شدند. مداخله به‌صورت میدان مغناطیس پالسی با فرکانس Hz 15 و شدت mT 5/4 انجام شد.
یافته‌ها: متوسط شدت خستگی در گروه مداخله از 91/4 به 27/4 و در گروه کنترل نیز از83/4 به 37/4 کاهش یافت که از نظر آماری معنادار بودند (به‌ترتیب 024/0P= و 028/0P=). اما اختلاف پاسخ دو گروه به درمان از نظر آماری معنادار نبود (382/0=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به عدم اختلاف چشمگیر درکاهش خستگی، شدت خستگی، این روش درمانی برای درمان خستگی بیماران MS توصیه نمی‌شود.

 
سمانه جهان‌آبادی، سمیرا دبستانی تفتی،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوگلیتازون آگونیست انتخابی رسپور PPAR-γ می‌باشد که در درمان دیابت نوع 2 تجویز می‌شود و می‌تواند خاصیت ضدافسردگی نیز داشته باشد. نیتریک اکسـاید به‌عنوان نورومدولاتور در فرآیندهای گسترده‌ای در مغز همانند یادگیری حافظه و نوروژنز و بیماری آلزایمر، پارکینسون و افسردگی نقش دارد. میزان شیوع افسردگی در زنان با بالا رفتن سن به‌علت کمبود استروژن افزایش یافته و این افراد بیشتر در معـرض افسـردگی، تحریـکپذیری و بد خلقی قرار می‌گیرند.از این‌رو در ایـن مطالعـه اثر ضدافسردگی داروی پیوگلیتازون و تداخل آن با سیستم ﻧﻴﺘﺮرژﻳﻚ (Nitrergic system) در موش‌های سوری ماده اواریکتومی (Ovariectomy) شده بررسی می‌شود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین 1398 تا دی 1398 در گروه فارماکولوژی و سم‌شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بر روی موش‌های سوری نژاد NMRI انجام شد.  پـس از انجـام اواریکتومی، در هر گروه تاثیر دوزهای مختلف پیوگلیتازون (10، 20 و 40 mg/kg)، پیوگلیتازون به‌همراه ال‌‌ارژنین و پیوگـلیتازون به‌هـمراه L-NAME به کمک تست‌های رفتاری تسـت‌شـناسی اجبـاری (FST)، تسـت دم معلـق (TST) و تست جعبه باز (OFT) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: اواریکتومی کردن موش‌های ماده باعث بروز رفتارهای شبه‌افسردگی در آن‌ها می‌شود که با افزایش زمان بی‌حرکتی درFST و TST و عدم تغییر در  فعالیت لوکوموتور در OFT مشخص شد. پیوگلیتازون (mg/kg 40) موجب کاهش زمان بی‌تحرکی در موش‌های اواریکتومی شده در تست‌های رفتـاری شد. همچنین تجویز توام L-NAME به‌همراه دوز غیر موثر پیوگلیتازون سبب معکوس شدن افسردگی در موش‌های سوری می‌شود و تجویز ال-آرژنین اثر ضد‌افسردگی پیوگلیتازون را مهار کرد.
نتیجه‌گیری: داروی پیوگلیتازون می‌تواند موجب بـروز اثرات ضدافسردگی در موش‌های سوری اوارکتومی گردد و بخشی از ایـن اثـرات توسط سیستم نیتررژیک اعمال می‌شود.

 

بهزاد حاتمی، سعید عبدی، حسین نوری، حمید مهراد،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تغییرات آزمایشگاهی عملکرد کبد و تیرویید در بیماران درگیر مسمومیت با سرب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 100 بیمار با شواهد بالینی مسمومیت با سرب انجام شد که از اردیبهشت 1397 تا دی 1397 به بیمارستان لقمان حکیم تهران ارجاع شده بودند. همچنین، 100 شرکت‌کننده دیگر با جنسیت و سن همسان، با سابقه مصرف تریاک و تماس با سرب یا فلزات غیر مرتبط با محل کار و با سطح نرمال سرب، به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: میانگین سطح سرمی سرب در گروه‌های مورد و شاهد به‌ترتیب dl/µg 4/0±12/63 و dl/µg 1/0±2/6، با اختلاف آماری معنادار (001/0>P) بود. با این‌حال، سطح آنزیم‌های آلکالن فسفاتاز (ALKp)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در گروه بیمار در مقایسه با گروه شاهد به‌طور معناداری بالاتر بود (001/0>P). سطح هورمون محرک تیرویید (TSH) در بیماران مبتلا به مسمومیت با سرب (MIU/L 04/3±0/0) در مقایسه با گروه کنترل (23/1±2/2) به‌طور قابل توجهی کمتر بود (04/0=P).
نتیجه‌گیری: مسمومیت با سرب می‌تواند عملکرد کبد را مختل کند و باعث افزایش آنزیم‌های کبدی شود. همچنین مسمومیت با سرب می‌تواند بر روی سطوح هورمون تحریک‌کننده تیرویید و هورمون لووتیروکسین تاثیر بگذارد. درک دقیق مکانیسم‌ها ممکن است به کنترل اثرات هپاتوتوکسیک در بیماران کمک کند. همچنین دانستن الگوی افزایش آنزیم‌های کبدی و تغییرات هورمون‌های تیروییدی ممکن است به تمیز مسمومیت با سرب از سایر تشخیص‌های افتراقی کمک کند.

 

حمید ارشدی، پویا حکمتی، حجت‌الله راجی، محمد واسعی، مهرزاد مهدی‌زاده،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: فیستول آپاندیس به مثانه در بیماران مبتلا به کیستیک فیبرزوزیس، موردی نادر است که لحاظ آن در تشخیص‌های افتراقی درد شکم این بیماران مهم می‌باشد. این مورد سومین گزارش از این نوع در بیماران کیستیک فیبروزیس می‌باشد.
معرفی بیمار: در این مقاله یک دختر نه ساله ایرانی مبتلا به کیستیک فیبروزیس که در دی ماه سال 1399، با تشخیص توده مثانه در بیمارستان مرکز طبی کودکان دانشگاه علوم تهران، تحت عمل جراحی قرار گرفت، گزارش می‌شود. در حین جراحی مشخص گردید که این توده در واقع آپاندیس بیمار با تهاجم به دیواره مثانه است، که به‌صورت توده مثانه تظاهر کرده است.
نتیجه‌گیری: نظر به این‌که درد‌های شکمی یک عارضه نسبتا شایع در بیماران کیستیک فیبروزیس می‌باشد، توجه به علل نسبتا ناشایع‌تر نیز در این بیماران، در صورت عدم پاسخ به درمان‌های معمول لازم می‌باشد.

سید حسن سید شریفی، علیرضا توسلی، محمد اعتضادپور،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: همورویید یکی از شایع‌ترین بیماری‌های پری‌آنال می‌باشد که درمان جراحی و غیر جراحی دارد. هموروییدوپکسی با استاپلر اخیرا مقبولیت گسترده‌ای ‌پیدا کرده است. هموروییدوپکسی چند عارضه نادر و تهدیدکننده حیات دارد. در این مقاله یک مورد پرفوراسیون رکتوم به‌دنبال هموروییدوپکسی گزارش می‌شود.
معرفی بیمار: بیمار آقای 43 ساله‌ای می‌باشد که به‌دلیل درد شکم در تیر ماه سال 1399 به اورژانس بیمارستان قائم (عج) مشهد مراجعه کرد. بیمار سابقه جراحی همورویید با استاپلرحلقوی پنج روز پیش دارد، در معاینه تندرنس و ریباند تندرنس شکم دارد. در سی‌تی ‌اسکن، رتروپنوموپریتوئن گزارش شد. بیمار با تشخیص پارگی رکتوم تحت جراحی و آنتی‌بیوتیک ‌تراپی قرار گرفت. پس از جراحی حال عمومی بیمار بهبود یافت.
نتیجه‌گیری: هموروییدوپکسی با استاپلر اخیرا نسبت به روش‌های دستی مقبولیت گسترده‌ای پیدا کرده است، این روش معمولا عوارض خفیفی دارد ولی گاهی اوقات دچار عوارض نادر تهدیدکننده حیات مثلا پرفوراسیون رکتوم می‌شود و نیازمند تشخیص سریع و درمان مناسب می‌باشد.

 

سعیده ابراهیمی، سعید کلانتری، سهیل رحمانی‌ فرد، میترا کهندل، زهرا امیری، یوسف علی محمدی، سارا مینائیان،
دوره 80، شماره 2 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: علیرغم پیشرفت‌های بسیار، درمان کامل بیماری ایدز با چالش‌هایی ازجمله مقاومت ویروسی و درمان ناموفق دارویی مواجه گردیده است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت در پروفایل سایتوکینی در بیماران با درمان موفق و بیماران با درمان ناموفق جهت فهم بهتر سازوکار شکست درمان دارویی می‌باشد.
روش بررسی: 69 بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی که از مهر 1397 تا اسفند 1399 به مرکز بهداشت غرب تهران جهت درمان مراجعه کردند، در این مطالعه وارد گردیدند. تعداد سلول‌های CD4+ و همچنین بار ویروسی خونی بیماران به‌ترتیب با روشهای فلوسایتومتری و واکنش زنجیره‌ای پلیمراز بی‌درنگ کمی (RT-qPCR) اندازه‌گیری گردید و براساس آن بیماران به دو گروه درمان موفق (36 نفر) و درمان ناموفق (33 نفر) تقسیم شدند. سپس سطح سرمی سایتوکینهای فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین-10 (IL-10) در آنان توسط روش الایزا اندازه‌گیری شد. 
یافته‌ها: نتایج آزمایشات نشاندهنده این بود که سطح فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) در بیماران گروه درمان ناموفق به‌صورت قابل‌توجهی از بیماران گروه درمان موفق بالاتر بود (pg/ml 17/10±43/10 در مقابل  pg/ml 25/5±37/5، 01/0P=) در سطح سرمی اینترلوکین-10 (IL-10) بین دو گروه مورد مطالعه تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین مدل‌های رگرسیون خطی نشان داد که در بیماران با درمان ناموفق، رژیم درمانی مهارکننده‌های ترانس کریپتاز معکوس غیرنوکلئوزیدی (NNRTI)، بر میزان سطح سرمی IL-10 تاثیرگذار می‌باشد (ضریب رگرسیون 88/10 (45/20-32/1 CI:)، 03/0P=).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نقش بالقوه TNF-α را به‌عنوان فاکتور پیش‌التهابی در پیشرفت بیماری ایدز یا شکست درمان نشان می‌دهد. از این رو، مطالعات بیشتر در آینده جهت شفاف‌سازی این رابطه می‌تواند کمک بسزایی در پیشرفت دانش درمانی در مقابله با بیماری ایدز باشد.

ملیحه حسن‌زاده، مرجانه فرازستانیان، افروز آزاد، پرنیان ملکوتی، مریم اسماعیل‌پور،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آنژیومیگزوما تهاجمی یک تومور مزانشیمال نادر است که به‌صورت تیپیک در لگن و ناحیه پری‌آنال اتفاق می‌افتد. اغلب بیماران با شکایت توده بدون درد با رشد آهسته در ناحیه پرینه مراجعه می‌کنند. توده اغلب ارگان‌های مجاور مثل مجرای ادراری و مقعد را درگیر نمی‌کند از این‌رو باعث علایم انسدادی نمی‌شود. میزان بروز در خانم‌ها شش برابر آقایان است. علیرغم تهاجم وسیع موضعی متاستاز دور دست نادر است. تشخیص پیش از جراحی و بررسی پاتولوژی دشوار است. MRI شایعترین ابزار تشخیصی است. از سی‌تی اسکن و سونوگرافی هم استفاده می‌شود. بیماران نیاز به فالواپ طولانی‌مدت دارند. درمان عود جراحی است ولی اقدامات غیرجراحی هم با میزان موفقیت متغیر همراه بوده‌اند.
معرفی بیمار: بیمار خانم 54 ساله با توده پرینه در بهمن 1399 مراجعه کرد. بیمار بیان می‌کرد توده مذکور از 10 سال پیش وجود داشته است که طی دو سال اخیر افزایش سایز پیدا کرده است. بیمار تحت جراحی قرار گرفت. گزارش آسیب‌شناسی آنژیومیگزوم تهاجمی بود. پس از جراحی تحت درمان با آگونیست GNRH قرار گرفت. در حال حاضر تحت فالواپ است و تاکنون (اسفند 1400) عود نداشته است.
نتیجه‌گیری: آنژیومیگزومای تهاجمی تومور مزانشیمی نادری است. شایعترین ویژگی این تومورها دارا بودن گیرنده استروژن و پروژسترون است. بهترین درمان برای آنژیومیگزومای مهاجم هنوز ناشناخته باقی‌مانده است. برداشت موضعی وسیع ضایعه به‌عنوان اقدام درمانی مهم گزارش شده است. در عود، جراحی مجدد و هورمون‌تراپی میتواند مفید باشد. مهم است که متخصص زنان در برخورد با توده‌های ولو این مورد را در تشخیص افتراقی قرار دهد.

 
مریم تاجور، امیرحسین مرتضایی، علی صادقی‌نیا، سید ناصر عمادی، زینب خالدیان،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو (Vitiligo) با تخریب کامل یا نسبی ملانوسیت‌های پوست در نقاط درگیر تظاهر یافته و زمینه‌ساز مشکلات روانی اجتماعی و نقص در کیفیت زندگی بیماران می‌شود. از آن‌جایی که نقش عوامل روحی روانی در برخی از بیماری‌های پوستی و اختلالات مزمن شناسایی شده است، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر وقایع استرس‌زای زندگی در بروز بیماری ویتیلیگو انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد شاهدی (گذشته‌نگر) در بیمارستان رازی وابسته به دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از شهریور ماه 1399 تا اسفند ماه 1399 انجام شد. 87 نفر از بیماران ویتیلیگو دارای تشخیص قطعی زیر سه سال با 130 نفر از مبتلایان به سایر بیماری‌های پوستی غیرمرتبط با عوامل روان‌تنی به‌روش در دسترس انتخاب و از نظرحوادث استرس‌زای تجربه شده طی یک سال پیش از تشخیص بیماری مقایسه شدند. بدین منظور از پرسش‌نامه حوادث استرس‌زای زندگی (SLE) استفاده شد. سایر متغیرها شامل مشخصات دموگرافیک و وضعیت اجتماعی اقتصادی، تاریخچه پزشکی و وضعیت بیماری فعلی از پرونده پزشکی افراد استخراج و داده‌ها در محیط نرم‌افزار SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیز شد.
یافته‌ها: تجربه وقایع استرس‌زای زندگی با بروز بیماری ویتیلیگو با کنترل متغیرهای زمینه‌ای ارتباط معنادار داشت (89/1=OR، 95%=CI، 1/0=P). به‌ازای یک واحد افزایش در میانگین وقایع استرس‌زا، شانس ایجاد بیماری 89% افزایش می‌یافت. در بررسی انواع حوادث، افزایش در تضادهای شخصی (23/2 =OR،00/0=P)، نگرانی‌های تحصیلی (94/1=OR،00/0=P)، امنیت شغلی (28/1=OR، 03/0=P) و زندگی خانوادگی (57/1=OR، 03/0=P) به‌طور معنادار (95%=CI) شانس ایجاد ویتیلیگو را افزایش می‌داد و سایر وقایع استرس‌زا در دو گروه تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نقش استرس به‌عنوان عامل زمینه‌ساز باید به جایگاه مداخلات روان‌شناختی در پیشگیری و درمان بیماری توجه نمود.



سپهر صحرائیان، علیرضا پارساپور، امیر احمد شجاعی،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سالیان اخیر تلاش‌‌ بسیاری برای ارتقای آموزش اخلاق‌پزشکی صورت گرفته است، اما با توجه به نوپا بودن این ساختار آموزشی، نیازمند پژوهش‌های بیشتری برای شناسایی و رفع مشکلات آن می‌باشیم. هدف این مطالعه توصیف وضعیت آموزش این واحد درسی در دانشگاه علوم پزشکی تهران و موانع موجود در اثربخشی آن می‌باشد تا بتوان با برنامه‌ریزی مناسب سبب ارتقای آن شد.
روش بررسی: نوع این پژوهش کمی-کیفی توصیفی با روش نمونه‌گیری سرشماری است و داده‌های آن از تاریخ دی 1397 تا مهر 1398 در دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع‌آوری شده است. ابتدا 165 مقطع تحصیلی در دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود واحد اخلاق‌پزشکی یا حرفه‌ای در کوریکولوم اموزشی توصیف شدند. سپس مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از افراد موثر در آموزش این واحد درسی برای توصیف چگونگی وضعیت مدرسین-آموزش و شناسایی موانع در اثربخشی انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد در 53% مقاطع از 165 مقطع تحصیلی بررسی شده در کوریکولوم آموزشی، واحد درسی اخلاق‌پزشکی یا حرفه‌ای به‌صورت جداگانه وجود ندارد و بیشترین پوشش آموزشی این واحد درسی در دانشکده‌های پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و مامایی صورت می‌گرفت. موانع موجود در اثربخشی آموزش آن، در پنج مقوله اصلی کوریکولوم آموزشی، کوریکولوم پنهان، شیوه تدریس، مدرسین و مدیریت آموزش دسته‌بندی گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادکه محتوای برنامه‌های درسی نیاز به بازنگری دارد و آموزش باید فراگیر باشد. ایجاد یک سازمان آموزشی منسجم و نظارت بر آموزش پنهان از دیگر موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

کوروس دیوسالار، سارا حسامی، مجید محمودی، نویدرضا گیاهی، فاطمه دیوسالار، محمد پوررنجبر، امین هنرمند،
دوره 80، شماره 7 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: افراد سوء مصرف‌کننده مواد اپیوییدی دست‌خوش ابتلا به بسیاری از بیماری‌ها می‌باشند. در این مطالعه تعداد کپی DNA میتوکندری در گلبول‌های سفید خون محیطی یک گروه از افراد سوء مصرف‌کننده مواد اپیوییدی در مقایسه با افراد سالم بررسی شده است.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد-شاهدی که از آذرماه 1397 تا اسفند ماه 1398 به طول انجامید. به میزان پنج ml خون محیطی 32 فرد وابسته به تریاک، 24 فرد وابسته به هرویین و 25 فرد سالم جمع‌آوری گردید. افراد گروه‌های مورد به درمانگاه ترک مواد مخدر جهت ترک مواد مراجعه نمودند. جهت اندازه‌گیری تکثیر DNA میتوکندری از آزمون Real-Time PCR استفاده شد.
یافته‌ها: دو گروه مورد مطالعه و گروه کنترل از نظر شاخص‌های دموگرافیک همگون بوده و اختلاف آماری معناداری نداشتند. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد سوء مصرف‌کننده تریاک بیشتر است نسبت به این میانگین در افراد گروه کنترل سالم (11/0P=).میانگین تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد مصرف‌کننده هرویین هم بیشتر بود نسبت به این میانگین در افراد گروه کنترل (21/0P=).هرچند این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده افزایش تعداد کپی DNA میتوکندری در افراد سوء مصرف‌کننده مواد اپیوییدی است. با در نظر گرفتن اینکه تغییر در تعداد کپی DNA میتوکندری همراه با ابتلا به بسیاری از بیماری‌ها از جمله سرطان می‌باشد، تحقیقات بیشتر با تعداد افراد شرکت‌کننده بیشتری مورد نیاز است که اثر سوء مصرف این مواد را بر ژنوم انسانی روشن نماید.

 

صفحه 26 از 28     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb