جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای رشد

علی صالحی، محمدعلی ابطحی، سیدحسین ابطحی، حسن رزمجو، محمد توحیدی، مجتبی اکبری، حمیدرضا جهانبانی-اردکانی،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کورویید لایه‌ی تغذیه‌کننده‌ی نیازهای خونی لایه‌های خارجی شبکیه بوده و در بیماری انسداد ورید مرکزی چشم دچار تغییرات بزرگی می‌شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی ضخامت پایه کورویید زیر فووآی (Baseline subfoveal choroidal thickness) به‌عنوان یک شاخص برای پاسخ بینایی و آناتومیک به بواسیزوماب در بیماران دچار ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی آینده‌نگر ۲۳ مورد جدید از بیماران با ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه درمان‌نشده از بهمن ۱۳۹۵ تا تیر ۱۳۹۶ در بیمارستان چشم‌پزشکی فیض، اصفهان، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران یک تزریق داخل ویتره بواسیزوماب دریافت کردند و برای ۳۰ روز پیگیری شدند. ضخامت زیر فووآی کورویید به‌کمک روش Enhanced depth imaging spectral-domain optical coherence tomography (EDI SD-OCT) ارزیابی شد. نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌عنوان متغیر غیر‌وابسته در نظر گرفته شد. تغییرات بهترین دید اصلاح شده در مقیاس لوگمار (LogMAR visual acuity) (پاسخ بینایی) و نسبت ضخامت مرکز ماکولا ثانویه به اولیه (پاسخ آناتومیکی) در چشم مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه برای آنالیزهای مقایسه‌ای و وابستگی در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: ۴۶ چشم از ۲۳ بیمار (۲۳ چشم سالم در مقایسه با چشم سالم مقابل) وارد مطالعه شدند. مقدار ضخامت زیر فووآی کورویید پایه در چشم‌های دچار انسداد ورید مرکزی شبکیه (µm ۴۶/۰۹±۲۵۱/۹۱) نسبت به چشم سالم بیشتر بود (۰/۰۰۰۱P<، µm ۲۶/۶۲±۲۰۶/۹۵). نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌طور متوسط با پاسخ آناتومیکال به‌شدت با پاسخ بینایی ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس نتایج حاصل از این پژوهش، افزایش ضخامت مشیمیه زیر فووآ در چشم‌های مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه می‌تواند نشان‌دهنده پاسخ بهتر کوتاه‌مدت به داروی بواسیزوماب باشد.

احسان آقایی مقدم، محمدرضا میرزاآقاییان، آزاده سیاری فرد، مرجان کوهنورد، آذین قمری،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات رشد در کودکان مبتلا به بیماری قلبی شایع است. کودکان سندرمیک (سندرم داون) نیز از شیوع بالای اختلالات رشد رنج می‌برند. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت رشد کودکان مبتلا به سندرم داون و بیماری مادرزادی قلب کاندید عمل جراحی ترمیمی بود.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت گذشته‌نگر از فروردین ۱۳۹۰ تا فروردین ۱۳۹۶ با بررسی پرونده‌ی همه بیمارانی که در مرکز طبی کودکان، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تحت عمل جراحی قلبی قرار گرفتند، انجام شد. سن، وزن، قد، شاخص وزن برای سن، شاخص وزن برای قد، شاخص قد برای سن، مورتالیتی و میزان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه در این بیماران ثبت شد.
یافته‌ها: ۳۵ (۵۱/۵%) بیمار زن و ۳۳ (۴۸/۵%) بیمار مرد بودند. میانگین سن، وزن و قد این کودکان به‌ترتیب برابر با ۲۴/۹±۲۶/۹ ماه، kg ۹/۱±۴/۹۵ و cm ۱۷/۹۵±۷۹/۵۵ بوده است. میانگین شاخص وزن برای قد، شاخص وزن برای سن و شاخص قد برای سن در این کودکان به‌ترتیب برابر با ۱/۶۵±۲/۱۸
-، ۲/۲۵±۱/۹۵- و ۳/۱۱±۱/۲۲- بود. براساس مقادیر شاخص‌های وزن برای سن، وزن برای قد و قد برای سن به‌ترتیب ۸۵/۳%، ۷۷/۹% و ۷۵% از بیماران درجاتی از سو‌تغذیه (خفیف تا شدید، شاخص کمتر از ۱-) را داشتند. شایع‌ترین اختلال قلبی مشاهده‌شده در این بیماران، نقص دیواره‌ی بین بطنی (نقص دیواره‌ی بین بطنی) همراه با هایپرتانسیون شریان پولمونری بوده است.
نتیجه‌گیری: اختلال تغذیه‌ای در کودکان با سندرم داون و بیماری مادرزادی قلبی، شیوع بالایی داشت.

میترا رادفر، نرجس جعفری، مونا کریمی خالدی، نعیمه تسلیمی طالقانی، ریحانه عسکری کچوسنگی، لیلا یزدی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تاخیر در تکامل در نوزادان پره‌ترم بیشتر از نوزادان ترم برآورد شده است. شناسایی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی می‌تواند به متخصصان این حوزه در پیشگیری از مشکلات تکاملی نوزادان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی شیرخواران پره‌ترم در سال اول زندگی بود.
روش بررسی: در این پژوهش تحلیلی-مقطعی، 87 شیرخوار پره‌ترم به روش نمونه‌گیری در دسترس در بازه زمانی فروردین 1397 تا اسفند 1398 و از دو بیمارستان امام‌حسین (ع) و مهدیه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و اولیه شیرخواران مانند سن، جنسیت، سن بارداری و مشکلات بالینی مشاهده شده در بدو تولد از طریق پرونده پزشکی شیرخواران گردآوری شد. به‌منظور ارزیابی وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی، از تست غربالگری تکامل ASQ استفاده شد.
یافته‌ها: 23 شیرخوار (4/26%) تکامل غیر‌طبیعی داشتند. بین سن، قد بدو تولد، وزن یک سالگی، قد یک سالگی، مدت اتصال به ونتیلاتور، آپگار دقیقه اول و بیستم، تشنج، کاهش رفلکس‌های نوزادی، پنومونی، تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی، بروز ضایعه رتینوپاتی، کاردرمانی و یافته‌های غیرطبیعی نوار قلبی با وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی رابطه آماری معناداری وجود داشت. تنها متغیر تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی قدرت پیش‌بینی وضعیت تکاملی شیرخواران را داشت (18/0=OR).
نتیجه‌گیری: احتمال بروز تاخیر تکاملی در شیرخواران پره‌ترمی که در یک سال اول زندگی با شیر مادر و یا ترکیب شیر مادر و غذای کمکی تغذیه می‌شدند به میزان یک پنجم کمتر از شیرخوارانی بود که در یک سال اول زندگی از شیر مادر تغذیه نمی‌کردند.

سمیرا شیری، محمود قاسمی، خیراله اسدالهی، مریم دلدار، کوروش سایه‌میری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف هورمون رشد داروهای لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول می‌تواند باعث افزایش قد در کودکان و نوجوانان گردد. با توجه به این‌که برآوردی کلی از میزان تاثیر این داروها بر افزایش قد کودکان و نوجوانان با کوتاه قدی ایدیوپاتیک (ISS) وجود ندارد و مطالعات مختلف برآوردهای متفاوتی ارایه داده‌اند، هدف این مطالعه مقایسه اثر هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون، آناستروزول و ترکیب هورمون رشد و مهارکننده‌های آروماتاز بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به (ISS) به‌روش متاآنالیز است.
روش بررسی: با جست‌وجو در پایگاه‌های الکترونیکیWeb of Science، Scopus، ISI، Google Scholar Cochrane و PubMed با استفاده از کلید واژه‌های Body Height، Short Stature، Aromatase، Idiopathic، Inhibitors، Anastrozole، Oxandrolone، Letrozole و Growth Hormone مطالعات بالینی تصادفی‌ شده (RCT) که به بررسی اثر ترکیب هورمون رشد و داروهای مهارکننده آروماتاز، هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به کوتاه قدی پرداخته‌اند استخراج شد. برای سنجش میزان افزایش قد از شاخص نمره انحراف معیار قد (HSDS) پیش و پس از مداخله استفاده شد.
یافته‌ها: شاخص افزایش قد (HSDS)، با مصرف ترکیب هورمون رشد و یکی از داروهای مهارکننده آروماتاز (58/1-38/0=CI%95)98/0SMD=، با مصرف داروی هورمون رشد (14/1-62/0=CI%95)88/0SMD=، با مصرف داروی لتروزول (51/1-16/0=CI%95)83/0=SMD، با مصرف داروی اکساندرولون (99/12-0/0=CI%95)56/0SMD= و با مصرف آناستروزول (63/0-00/0=CI%95)31/0SMD= به‌دست آمد، که نشان می‌دهد همه داروهای مذکور در افزایش قد تاثیر معناداری داشته‌اند. (05/0P<).
نتیجه‌گیری: هرچند که تاثیرگذاری داروی هورمون رشد بر افزایش قد، بیشتر از داروهای مهارکننده آروماتاز بود اما با اضافه کردن یکی از مهارکننده‌های آروماتاز به هورمون رشد می‌توان اثربخشی هورمون رشد را افزایش داد.

پریسا ذاکری، مسعود امینی، اشرف امین‌الرعایا، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی میزان بروز دیابت از طریق شناسایی کلاس‌های افراد پیش‌دیابتی براساس سیر تغییرات سطح قندخون آن‌ها می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با پیش‌بینی ابتلا به این بیماری در آینده در این افراد پر خطر فراهم کند. تحقیق حاضر با هدف کلاس‌بندی بیماران پیش‌دیابتی بر‌اساس بررسی سیر تغییرات قندخون و ارتباط آن با ابتلا بیماری دیابت در آنها انجام شده‌است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت آینده‌نگر در جریان براساس اطلاعات طرح پیشگیری از دیابت اصفهان (IDPS)، انجام شده است. در این پژوهش از اطلاعات 1228 نفر بیمار پیش‌دیابتی شرکت‌کننده از فروردین‌ 1383 تا اسفند 1397 در درمانگاه‌های مرکز تحقیقات غدد درون‌ریز و متابولیسم اصفهان استفاده شده است. همچنین در این مطالعه مقدار متغیرهای بالینی در سه زمان ثبت شده‌اند. تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل درخت رشد کلاس پنهان (Latent Class Growth Trees model, LCGT) در نرم‌افزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین‌ (انحراف‌معیار) سن شرکت‌کنندگان (86/6)44 سال می‌باشد. افراد براساس روند تغییرات سطح قندخون به دو کلاس قندخون مختل کم ‌خطر (1165=n) و قندخون مختل پر خطر (63=n) دسته‌بندی شدند. میانگین قندخون در کلاس اول (28/104) و در کلاس دوم (41/132) برآورد شد.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین میزان ابتلا به دیابت و کلاس‌های قندخون تشکیل شده براساس سیر تغییرات قندخون در بیماران پیش‌دیابت مشاهده شد. بنابراین با مدیریت سطح قندخون بیماران پیش‌دیابتی از طریق مشاوره تغذیه و آزمایشات دوره‌ای می‌توان در جهت پیشگیری از ابتلا به دیابت اقدام نمود.

تارا غفوری، نگین معنوی‌زاده،
دوره 80، شماره 7 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعه حاضر، یک رویکرد انتخاب ویژگی ترکیبی از روشهای فیلتر و بسته‌بندی، با هدف تشخیص وضعیت بیماری و بقای بیمار، برای تعدادی از مجموعه دادگان علوم زیستی با تعداد متفاوت نمونه، ویژگی و کلاس پیاده‌سازی می‌شود؛ بنابراین، این راهبرد از مزایای هر دو روش، شامل سرعت عملکرد، تعمیم‌پذیری و دقت بالا بهره می‌برد.
روش بررسی: الگوریتم‌های انتخاب ویژگی در چارچوب بازشناسی آماری الگو در نرم‌افزار Matlab R2021a طی فروردین و اردیبهشت 1401 مدل‌سازی شده‌اند. ابتدا ویژگی‌ها بر پایه اطلاعات متقابل بهنجار شده رتبه‌بندی می‌شوند و یک زیرمجموعه ویژگی بهینه با بالاترین دقت دسته‌بند انتخاب می‌شود. پس از خوشه‌بندی مجموعه داده به‌روش Mini Batch K-means و استخراج ویژگی‌های رتبه‌بندی‌شده، الگوریتمهای شمول و خروج ویژگی به مجموعه دادگان اعمال می‌شوند.
یافته‌ها: رویکردهای انتخاب ویژگی پیشنهادی برای مجموعه دادگان زیست‌شناسی مولکولی، ویروس هپاتیت C و باکتری E.coli، امتیاز صحت و فراخوانی بالای 98% را نتیجه می‌دهند، که به‌ معنای حضور تعداد بسیار کم موارد مثبت کاذب و منفی کاذب در دسته‌بندی با ماشین بردار پشتیبان خطی است. برای مجموعه داده ویروس هپاتیت C، با انتخاب 9 ویژگی مرتبط از 13 ویژگی موجود با روش خروج ویژگی، دقت دستهبندی 92/98% و امتیاز F1 02/%99 به‌دست میآید. رویکرد شمول ویژگی نیز با یک اختلاف جزیی، دقت 78/98% را نتیجه میدهد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان‌دهنده توانمندی رویکردهای انتخاب ویژگی به‌کار رفته برای مجموعه دادگان علوم زیستی با ابعاد بالای ویژگی همچون مجموعه داده بیان پروتیین می‌باشد. قابلیت تعمیم‌پذیری به سایر دسته‌بندها و تعیین خودکار تعداد ویژگی‌های بهینه در طول فرآیند انتخاب ویژگی، این رویکردها را در بسیاری از کاربردهای داده‌کاوی برای علوم زیستی انعطاف‌پذیر می‌سازد.

 
محمدعلی قرائت، یعقوب مهری الوار،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آنژیوژنز فرآیندی سودمند است که شبکه مویرگی را تقویت نموده و معمولا در پاسخ به تمرین بدنی آغاز می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات فاکتورهای فیزیولوژیکی دخیل در رگ‌زایی در پاسخ به تمرین‌های دایره‌ای یا مقاومتی سنتی انجام شد.
روش بررسی: 36 دانشجوی مرد کم‌تحرک سالم در حال تحصیل در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران (سن: 3/2±1/22 سال، قد: cm 1/5±7/172) به‌طور داوطلبانه وارد مطالعه شده و از آبان لغایت بهمن 1401 در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به‌طور تصادفی در گروه تمرین‌های مقاومتی دایره‌ای (CRT) یا گروه تمرین قدرتی سنتی (RT) تقسیم شدند. گروه CRT به انجام تمرین چهار دور/ سه بار در هفته/ هشت هفته با شدت 55%-50 یک تکرار بیشینه (1RM) پرداخت (12n=). گروه RT نیز به انجام سه ست/ سه بار در هفته/ هشت هفته حرکات یکسان با شدت 75% 1RM و به‌دنبال آن دو دقیقه استراحت بین ست‌ها پرداخت (12n=). گروه کنترل نیز هیچ فعالیتی نداشت (12n=). میزان پاسخ فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، سطح پلاسمایی هورمون رشد (GH) و فاکتور رشد پایه فیبروبلاست (BFGF) اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: هر دو پروتکل CRT و RT منجر به افزایش این فاکتورها در پس آزمون نسبت به پیش‌آزمون شدند. افزون‌براین، میزان VEGF و GH در پس آزمون به‌طور معناداری بیشتر از کنترل بود. نتایج نشانگر همبستگی قوی بین مقدار مطلق GH و VEGF به‌دنبال CRT و RT است.
نتیجه‌گیری: این پژوهش نشان داد که CRT و RT ممکن است رگ‌زایی را از طریق افزایش VEGF، BFGF و GH افزایش دهند.

 
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماری‌های مزمن کبدی در جهان است که می‌تواند باعث بروز بیماری‌های قلبی- عروقی شود، از این‌رو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و به‌روش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمع‌آوری داده‌ها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش به‌صورت تصادفی به سه گروه هفت‌تایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد    (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخص‌هایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی داده‌ها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجه‌گیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخص‌های این ناهنجاری داشته باشد.

 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb