29 نتیجه برای آسیب
هادی احمدی آملی، محمد رضا ظفرقندی، حسن توکلی، مهدی داودی، پاتریشیا خشایار،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: تروما بهعنوان مشکل جهانی بهخصوص در سنین جوانی با مرگ و
میر بالا ناشی از آسیب قفسهسینه، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از مطالعه
بررسی اپیدمیولوژی ترومای قفسهسینه و شدت آسیب ناشی از آن میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و آیندهنگر،
اطلاعات بیمارانی که با ترومای قفسهسینه از
خرداد 76-75 در سهمرکز درمانی شهر تهران مراجعهو بستری شدهاند جمعآوریو ارزیابی شد. ایناطلاعات شاملاطلاعات
دموگرافیک بیماران، نوع و شدت آسیب (ISS) و اقدامات
درمانی انجامگرفته جهت بیماران بود.
یافتهها: اکثریت 342
بیماری که بهعلت ترومای قفسهسینه در این بیمارستانها بستری شده بودند را بالغین
مذکر تشکیل میدادند؛ که در بیشتر موارد تروما بهدنبال تصادف با اتومبیل رخ داده بود.
ترومای همراه در (82%)280 از موارد وجود داشت. آسیب سطحی جدار قفسهسینه شایعترین
نوع ترومای توراسیک در بیماران بود. آسیب خفیف در (53%)181 موارد گزارش شد (7ISS<).
تنها (12%)42 نفر از بیماران مورد مطالعه به مداخلات جراحی جهت درمان ترومای قفسهسینه
نیاز داشتند. میزان مرگ و میر 14% و وابسته به ISS
بود.
نتیجهگیری: ترومای
قفسهسینه در بیماران ترومایی از شیوع بالایی برخوردار بوده و در بیشتر موارد با
آسیب سایر ارگانها همراه میباشد. با توجه بهمیزان بالای مرگ و میر ناشی از این
نوع تروما در افراد مسن، توجه ویژه به آسیبهای قفسهسینه در این گروه اهمیت ویژهای
دارد.
محمدنقی طهماسبی، مصطفی شاهرضایی، محمدحسن کاسب، آرش متقی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی
(ACL) یکی از مهمترین لیگامانهای تثبیتکننده زانو میباشد. از آنجا که میزان بروز پارگی آن خصوصاً در ورزشکاران قابل توجه میباشد، بازسازی آن بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتایج کوتاهمدت پارگی لیگامان صلیبی قدامی که بهروش اتوگرافت با تاندون همسترینگ یا تاندون پاتلا بازسازی شده است، پرداختهایم.
روش بررسی: 96 بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره پنجساله (86-1381) به مرکز درمانی بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند تحت بازسازی ACL قرار گرفتند. موارد مورد بررسی شامل علل آسیب، ضایعات غضروفی همراه، آسیب منیسک، رضایت از جراحی، عوارض عمل، محدوده حرکات زانو قبل و بعد از عمل بود.
یافتهها: بیماران شامل سه زن و 93 مرد با میانگین سنی6/27±82/4 سال (48-19) بودند. میانگین زمان تاخیر در جراحی 18 ماه (77-1) و شایعترین علت پارگی ACL ورزش فوتبال بود. زانوی راست در 38 بیمار و زانوی چپ در 58 بیمار درگیر بود. آسیب منیسک در 78 بیمار وجود داشت (63 بیمار منیسکداخلی و 29 بیمار منیسکخارجی). ضایعاتغضروفی همراه در 54 بیمار موجود بود. 68% بیماران به فعالیت قبل از عمل بازگشتند. هیچگونه محدودیتی در اکستانسیون وجود نداشت. محدودیت فلکسیون بهمیزان کمتر از 20 درجه در شش بیمار وجود داشت. در آخرین ویزیت بیماران رتبه International Knee Documentation Committee IKDC در گروه A و مجموعاً 96% بود.
نتیجهگیری: بازسازی آرتروسکوپیک ACL یک روش مناسب و بیخطر در درمان پارگی ACL میباشد. استفاده از سیستم رتبهبندی IKDC، Lysholm برای مقایسه بیماران قبل و بعد از عمل مفید میباشد. ضمناً جراحی بایستی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب انجام گردد. بازسازی ACL در بیماران با سن بالاتر در صورت عدم وجود علائم دژنراسیون مفصل زانو (DJD) همانند جوانان نتیجهبخش است.
رضا باقری، سجاد نورشفیعی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: کاتتر ورید مرکزی از مفیدترین ابزارهای پایش بیماران بدحال
و مسیر عمدۀ تغذیه وریدی است و در بیمارستانهای عمومی و بخش مراقبتهای ویژه
بهطور شایع مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این وسیله با عوارض شایع و نادر همراه است.
معرفی بیمار: خانمی 24
ساله بهعلت ترومای نافذ قفسه سینه و هموتوراکس حجیم که به اورژانس جراحی
بیمارستان قائم (عج)، دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه نموده و
تحت عمل جراحی اورژانس توراکوتومی قرار گرفته و جهت احیای بیمار قبل از جراحی
کاتتر ورید مرکزی (از طریق ورید ژگولر داخلی) گذاشته شد. حین
کارگذاری کاتتر، ورید اجوف فوقانی دچار آسیب شد که به صورت یک هماتوم حجیم و
تاخیری در مدیاستن خود را نمایان ساخت.
نتیجهگیری: هدف از ارایه این گزارش، آگاه شدن بر این عارضه نادر
و نحوۀ برخورد با آن است که میتواند بسته بهشدت آسیب به صورت محافظهکارانه و یا مداخله جراحی
باشد.
عابدین وکیلی، محمد رضا عینعلی، احمد رضا بندگی،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: مطالعات
متعدد نشان دادهاند زعفران اثر محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو در ایسکمی گلوبال
مغزی دارد، اما اثر آن بر ادم مغزی و آسیب اکسیداتیو در ایسکمی مغزی موضعی کاملا
مشخص نیست. این مطالعه با هدف بررسی اثر زعفران بر ادم مغزی، حجم ضایعات مغزی و
میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت (آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون
پراکسید) و غلظت مالون دی آلدیید در بافت ایسکمیک مغز در مدل تجربی سکته مغزی
طراحی شد.
روش بررسی: ایسکمی
موضعی با مسدود کردن موقتی شریان میانی مغز برای مدت یک ساعت در موش صحرایی ایجاد
شد. زعفران با دوز mg/kg ip100 در شروع ایسکمی بهصورت داخل صفاقی تزریق و 24 ساعت بعد ادم و
حجم آسیب مغزی اندازهگیری شد. غلظت مالون دی آلدیید و میزان فعالیت آنزیم سوپر
اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسید در بافت ایسکمیک مغز با استفاده از کیت مخصوص
اندازهگیری شد.
یافتهها: زعفران حجم ضایعات
مغزی را 77% (001/0P<) و ادم مغزی را 60% (001/0P<) در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد. همینطور
زعفران بهطور معنیداری غلظت بافتی مالون دی آلدیید را کاهش داده (001/0P<) و میزان
فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (001/0P<) و گلوتاتیون پراکسید (001/0P<) در بافت
ایسکمیک کورتکس مغز بهطور معنیداری افزایش داد.
نتیجهگیری: زعفران اثرات محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو ایسکمیک و ادم مغزی در
مدل ایسکمی مغزی موضعی- موقتی در موش صحرایی دارد. این اثر احتمالا از طریق افزایش
ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و کاهش تولید رادیکالهای آزاد اعمال میشود.
مهری کدخدایی، حسین خواستار، بهجت سیفی، عاطفه نجفی، فاطمه دلاوری،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه
و هدف: در مطالعه قبلی ما نقش انتقال
لکوسیتها را در القای آسیب کبدی بهدنبال ایسکمی- خونرسانی مجدد (IR) کلیوی در
موش سوری Inbred نشان داده شد. مطالعه حاضر نقش انتقال لکوسیتها را از موش مبتلا
به آسیب ایسکمی- خونرسانی مجدد (60 دقیقه انسداد دو طرفه شریان کلیوی و سه ساعت
پرفیوژن مجدد) در ایجاد آسیب کلیوی در موش پذیرنده بررسی مینماید.
روش
بررسی: موشها در دو گروه Sham و IR قرار گرفتند. پس از بیهوشی و برداشت خون و بافت کلیوی، لکوسیتها
از خون جدا شده و به دو گروه پذیرنده منتقل شدند: موشهای پذیرنده که لکوسیتهای
گروه شم را دریافت کردند (Sham recipient) و موشهای پذیرنده که لکوسیتهای گروه IR را دریافت نمودند (IR recipient). بعد از 24 ساعت نمونههای خون و بافت کلیه
جمعآوری شد.
یافتهها: در گروه IR recipient نسبت به گروه Sham recipient میزان مالون
دی آلدهاید (MDA) بافت کلیه بهطور معنیدار افزایش و گلوتاتیون و سوپراکسید
دیسموتاز کاهش یافتند. Blood Urea Nitrogen (BUN) و کرآتینین پلاسما اگرچه در گروه IR donor با شم تفاوت
معنیداری داشت (05/0P<) ولی در دو گروه پذیرنده تفاوت معنیدار وجود نداشت.
بافت کلیه در گروه IR donor در مقایسه با گروه Sham donor آسیبهای بسیاری را نشان داد. اما گروه IR recipient اگرچه با گروه
شم مربوطه بسیار متفاوت است ولی با گروه IR donor هم تفاوت بسیاری دارد.
نتیجهگیری: این یافتهها لکوسیتها را به
عنوان یک عامل دخیل در آسیب بافتی و القای استرس اکسیداتیو در آسیب IR کلیه مطرح مینماید.
آرام احمدی، رجبعلی صدرخانلو، سیامک سلامی، عباس احمدی،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: مصرف بعضی از داروهای آنتیسایکوتیک
تاثیر شدیدی بر باروری جنس نر دارد. اثرات هیپوفیزی و تغییر در غلظت سرمی بعضی از هورمونها
مثل پرولاکتین، LH و FSH تاثیرات مختلفی بر تولید اسپرم
دارد. در این مطالعه اثر داروی سولپراید بر روی کیفیت، میزان آسیب DNA و وضعیت بلوغ
هسته اسپرم مطالعه شد.
روش بررسی: 24 موش نر سوری بالغ (سن:
8-6 هفته) به سه گروه تیمار، کنترل شم و کنترل تقسیم شدند. بهمدت 45 روز روزانه به
گروه تیمار محلول سولپراید بهمیزان mg/kg40 و به کنترل شم حلاّل دارو بهصورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه
کنترل چیزی دریافت نکرد. پس از این مدت تمامی موشها به روش جابهجایی گردن کشته شده،
اپیدیدیم به روش جراحی خارج شد و درml 1 محیط کشت Human Tubal Fluid (HTF) بهمدت نیم ساعت در داخل
انکوباتورCO2 به منظور شناورسازی اسپرمها گذاشته
شد. تعداد، قدرت تحرک و قدرت زیستپذیری اسپرمها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کیفیت
بلوغ هسته و میزان آسیب DNA اسپرم توسط رنگآمیزی آنیلین بلو و آکریدین
اورنج ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در موشهای
گروه درمانی، کاهش چشمگیری در تعداد و قدرت تحرک اسپرمها مشاهده شد و تعداد اسپرمهای
غیرطبیعی در مقایسه با دو گروه دیگر افزایش معنیداری داشت (05/0P<). کاهش مشخصی در قدرت زیستپذیری
و بلوغ هسته اسپرمها دیده شد و میزان آسیب DNA در مقایسه با گروههای دیگر
افزایش چشمگیری یافت (05/0P<).
نتیجهگیری: مشخص شده داروی آنتیسایکوتیک سولپراید دارای اثرات منفی
بر پارامترهای اسپرم در موشهای درمان شده است و در تعدادی از نمونهها هیپوگنادیسم
ثانویه ایجاد میکند.
بهجت سیفی، مهری کدخدایی، عنایتاله بخشی، مینا رنجبران، پریسا احقری، بهاره یثربی،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت عصب سمپاتیک در نارسایی کلیوی افزایش مییابد و هسته پاراونتریکولار هیپوتالاموس محل مرکزی مهمی برای فعالیت عصب سمپاتیک است. در ضمن این هسته محتوی گیرندههای آنژیوتانسین II نیز میباشد. هدف این مطالعه بررسی اثرات آنژیوتانسین II در هسته پاراونتریکولار هیپوتالاموس در آسیب ایسکمی- پرفیوژن مجدد کلیه و ارزیابی فعالیت عصب سمپاتیک کلیه Renal Sympathetic Nerve Activity (RSNA) بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال 1391 در گروه فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفته است، در این مطالعه یک هفته پیش از القای ایسکمی پرفیوژن مجدد کلیه در موشهای صحرایی نر نژاد Sprague-Dawley، کانولی در هسته پاراونتریکولار راست به منظور تزریق آنژیوتانسین II (3، 30 و 300 نانوگرم) تعبیه گردید. سپس نفرکتومی راست انجام شد، یک هفته بعد آسیب ایسکمی- پرفیوژن مجدد کلیه توسط کلامپ کردن شریان کلیوی چپ به مدت 45 دقیقه و پرفیوژن مجدد به مدت سه یا 24 ساعت القاء شد. میزان آسیب کلیوی، فعالیت عصب سمپاتیک کلیه و شاخصهای استرس اکسیداتیو در هسته پاراونتریکولار ارزیابی شدند.
یافتهها: تزریق دوزهای فارماکولوژیک آنژیوتانسین II در هسته پاراونتریکولار، منجر به تشدید آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد کلیه به صورت افزایش در میزان کراتینین پلاسما و BUN (05/0P<) و بدتر شدن وضعیت بافتی کلیه شد. با افزایش دوز آنژیوتانسین II وضعیت عملکردی و بافتی کلیه بدتر شد. افزایش RSNA و افزایش فعالیت آنزیم سوپر اکسیددسموتاز و سطح مالون دیآلدهید در هسته پاراونتریکولار (05/0
رضا شهریار کامرانی، محمد حسین نبیان، لیلا اوریادی زنجانی،
دوره 72، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آرتروسکوپی مچ دست بهعنوان ابزاری کارآمد جهت درمان بسیاری از بیماریهای مچ دست در حال تکامل است. در این مطالعه نتایج حاصل از آرتروسکوپی تشخیصی و درمانی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه به صورت آیندهنگر بر روی بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای بیمارستان شریعتی و میلاد در تهران از مهر 1388 تا پایان اسفند 1391، انجام گرفت. بیماران دچار درد مزمن مچ دست بدون پاسخ به درمانهای طبی وارد مطالعه شدند. در صورت تشخیص هر نوع بیماری نیازمند جراحی باز طی بررسیهای تکمیلی، بیمار از مطالعه خارج شد. با بررسی نتایج عملکردی آرتروسکوپی مچ دست در بیماران، طبقهبندی و گزارش موارد کاربرد، یافتهها، عوارض و عوامل پیشآگهی دهنده نتایج حاصل از آرتروسکوپی مچ دست صورت گرفت.
یافتهها: 100 بیمار با شکایت درد مزمن مچ دست تحت آرتروسکوپی تشخیصی- درمانی قرار گرفتند. میانگین سنی بیماران 6/9±7/30 سال بود. نتایج عملکردی در آخرین پیگیری (میانگین 19 ماه) حاکی از بهبودی 62±6/28 درجه دامنه حرکات بوده که از نظر آماری معنادار نبوده، کاهش 4/3±1/5 در شدت نمرهدهی درد (04/0P=)، کاهش 33±5/47 در نمره نقص عملکردی اندام (009/0P=) و بهبودی 30±9/37 در نمره عملکردی اندام (02/0P<) بود. در پیگیری نهایی 82% بیماران از نتایج عمل رضایت داشتند و 16% دچار عود شدند.
نتیجهگیری: در موارد پیشرفته و مزمن بیماری کین باخ و همچنین آسیبهای کمپلکس فیبری- غضروفی سه گوش این تکنیک میتواند با نتایج قابل قبول همراه باشد که قابل مقایسه با موارد عمل جراحی باز بوده است.
کامران آقاخانی، ابراهیم عامری، مریم عامری، سید علی محترمی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای ارتوپدی در کودکان شایع میباشد و سبب مشکلات فراوان مادی و خسارت روحی کودک و خانواده میگردد. شناسایی اپیدمیولوژی این آسیبها میتواند در جلوگیری از آسیب و همچنین برنامهریزیهای درمانی موثر باشد. هدف از این مطالعه شناسایی ابعاد مختلف آسیبهای ارتوپدی در جامعه ایرانی است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آیندهنگر کلیه بیماران زیر 19 سال که در طی یکسال در فاصله زمانی اول اردیبهشت 1392 تا پایان فروردین 1393 از طریق اورژانس بیمارستان شفا یحیاییان بستری گردیدند، بهصورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گرفتند. سن، جنس و مکانیسم تروما جمعآوری و بررسی شد. یافتهها: در طول مدت مطالعه 1081 بیمار زیر 19 سال با آسیب ارتوپدی بستری گردیدند که اکثریت را پسران تشکیل میدادند (830 نفر، 8/76%). دختران (251 نفر، 2/23%) میانگین سنی 63/4±67/8 سال در قیاس با 06/5±04/11 سال در پسران داشتند که اختلاف معناداری داشت (001/0P<). حداکثر شیوع سنی پسران 18 سال بود. در حالیکه در دختران دو پیک سنی، در سه و 9 سالگی دیده شد. شکستگی در 621 بیمار (8/70%) در اندام فوقانی و 256 بیمار (2/29%) در اندام تحتانی بود. 27 بیمار دچار دررفتگی مفاصل، پنج مورد ضایعه لیگامانی زانو، 128 بیمار آسیب نسوج نرم اندامها و 44 بیمار ضایعات ستون فقرات داشتند. شایعترین مکانیسم تروما در هر دو جنس سقوط از حالت ایستاده بود (5/48%). شایعترین استخوان دچار آسیب، استخوانهای رادیوس و اولنا (146 مورد 7/16%) و سپس سوپراکوندیلر آرنج (134 مورد 3/15%) بود. بیشترین شیوع در فصل تابستان 1/30% و کمترین در زمستان 1/18% مشاهده شد. نتیجهگیری: مطالعه حاضر افزونبر شناخت اپیدمیولوژی آسیبهای ارتوپدی اطفال، زمینه آموزش والدین برای جلوگیری از بروز آسیب در کودکان در معرض خطر را فراهم مینماید.
سعید خدایاری، حمید خدایاری، علی محمد علیزاده،
دوره 74، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
فرضیه بر این است که از دست دادن سلولهای میوکارد قلب برگشتناپذیر باشد. مطالعات متعدد روی سلولهای بنیادی رویکردی مناسب و قابل قبول جهت برطرف نمودن آسیبهای قلبی پیش روی ما قرار داده است. سلولهای بنیادی جمعیتی از سلولها با توان بالقوه در خودنوزایی و تمایز به انواع سلولها میباشند که نقش مهمی در اندامزایی و تکوین جنین میتوانند ایفا کنند. تاکنون هفت نوع از سلول بنیادی قلبی با فنوتیپهای مولکولی و پتانسیل تمایز متفاوت کشف و مورد مطالعه قرار گرفته است. افزایش میزان تکثیر و تمایز این سلولها در نواحی ایسکمی قلبی عامل مهمی در ترمیم و بهبود آسیب قلبی میباشد. این عملکرد سلولهای بنیادی درونزاد قلبی میتواند تحت کنترل عوامل متعددی مانند فاکتورهای پاراکرینی و اتوکراینی، ماتریکس خارج سلولی و عوامل ژنتیکی قرار گیرد. در مجموع به خوبی مشخص شده است که فاکتورهای مذکور عملکرد قابل قبولی در افزایش بازده درمان ضایعات قلبی میتوانند داشته باشند. مشاهده شده عملکرد سایتوکینها و فاکتورهای رشد در افزایش توان تکثیر و مهاجرت سلولهای بنیادی درونزاد قلبی نقش مهمی را ایفا میکند که بهرهگیری از این فاکتورها در کنار سلولهای بنیادی قلبی به منظور افزایش بازده ترمیم آسیبهای قلبی از جمله روشهای کارآمدی میباشد. بنابراین در مطالعه مروری حاضر به بررسی انواع سلولهای بنیادی قلبی و فنوتیپ مولکولی آنها، زیستشناسی سلولهای بنیادی قلبی و توان این سلولها بهمنظور درمان آسیبهای قلبی پرداخته شد. درک درست مکانیزمهای مولکولی و مسیرهای پیام رسانی دخیل در عملکرد سلولهای بنیادی قلبی، رویکرد مناسبی را به منظور توسعه و ارایهی روش درمانی ضایعات قلبی با استفاده از سلولهای بنیادی قلبی فراهم میکند.
آیسا رسولی، ملیکه نبئی، ناصر فتورائی، قائمه نبئی،
دوره 75، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپوترمی مغزی با کاهش دمای مایع مغزی-نخاعی با استفاده از پد خنککننده در ناحیه سینهای انجام میپذیرد که بهطور بالقوه میتواند از عملکرد مغز در مقابل آسیبهای ایسکمی محافظت کند. در این مطالعه هیپوترمی مغزی با استفاده از مدلسازی عددی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: برای بررسی این پدیده، در این مطالعه مدلی عددی از سر، با در نظر گرفتن ساختار بافت مغز و سهم آن در انتقال حرارت در آزمایشگاه مکانیک سیالات زیستی دانشگاه صنعتی امیرکبیر در بهمن ۱۳۹۴ ارایه گردید. در این مدل، معادله پنس (Pennes's bioheat equation) و تحلیل المان محدود برای پیشبینی توزیع دما در بافت مغز بهکار گرفته شده است. هندسه مدل در دو حالت بدون و با در نظرگرفتن بطنهای مغزی که در تولید مایع مغزی-نخاعی دخیل میباشند، طراحی شده است. بنابراین در حالت دوم، جریان مغزی-نخاعی بهعنوان عامل انتقال حرارت جابهجایی در نظر گرفته شده است.
یافتهها: با سرد کردن حدود پنج درجه مایع نخاعی به این نتیجه رسیدیم که در حالت اول یعنی بدون در نظر گرفتن حرکت مایع نخاعی، دمای بافت مغز در نزدیکی مغزی-نخاعی در قسمت ماده خاکستری حدود چهار درجه کاهش یافت و در مرکز بافت در قسمت ماده سفید هیچ تغییری در دما صورت نگرفت. با در نظر گرفتن حرکت مایع مغزی-نخاعی توزیع دما نامتقارنتر بود. در گوشهها میزان افت دما بیشتر شد و حدود °C ۳ بود.
نتیجهگیری: در حالت ایسکمی میزان افت دما بیشتر از حالت عادی بود. بنابراین در هنگام آسیبهای مغزی برای جلوگیری از آسیبهای جدی میتوان با سرد کردن مایع نخاعی میزان متابولیسم مغز را کاهش داد.
نسیم قضاوی خوراسگانی، الهام جانقربان لاریچه، مرضیه تولائی، دینا ظهرابی، همایون عباسی، محمد حسین نصراصفهانی،
دوره 75، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتیین متصل به دُمین WW غلاف خلف آکروزومی (PAWP) بهعنوان یکی از فاکتورهای اسپرمی مرتبط با فعالسازی تخمک معرفی شده که در اسپرماتیدهای طویل شده، بیان میگردد. مطالعات پیشین نشان دادهاند که افزایش دمای بیضه در مردان نابارور با واریکوسل میتواند روی کیفیت مایع منی، بیان ژنها و پروتیینها تاثیر گذارد. در این مطالعه، بیان PAWP در هر دو سطح RNA و پروتیین و همچنین آسیب DNA اسپرم بین مردان بارور و مردان نابارور با واریکوسل مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، نمونههای مایع منی از ۲۰ فرد بارور و ۳۵ نابارور با واریکوسل مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان از دی ۱۳۹۴ تا شهریور ۱۳۹۵ جمعآوری شده بود. پارامترهای اسپرمی، آسیب DNA، بیان PAWP در هر دو سطح RNA و پروتیین بهترتیب بر اساس دستور کار سازمان بهداشت جهانی، تست کروماتین، واکنش زنجیره پلیمراز همزمان و تکنیک وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفت و دادهها مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین غلظت اسپرم، درصد تحرک و بیان PAWP در هر دو سطح RNA (۰/۰۰۱P<) و پروتیین (۰/۰۳P=) در افراد نابارور با واریکوسل در مقایسه با افراد بارور بهطور معناداری پایینتر بود. همچنین میانگین درصد مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم و آسیب DNA افراد نابارور با واریکوسل در مقایسه با افراد بارور بهطور معناداری بیشتر بود (۰/۰۳P=).
نتیجهگیری: بیان PAWP بهعنوان پروتیینی که در فرآیند اسپرماتوژنز و لقاح نقش دارد، در افراد نابارور با واریکوسل کاهش یافت. همچنین سلامت DNA اسپرم در این افراد مختل شده که میتوان بهعنوان اتیولوژیهای مهم ناباروری در نظر گرفت.
کامران آقاخانی، سید حسین اسلامی، افشین خارا، محسن بیجندی،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده
آسیب سر از مهمترین انواع آسیب است و مسئول بیشتر مرگهای ناشی از تروما میباشد. کشورهای با درآمد پایین و متوسط با ریسک فاکتورهای بیشتری برای آسیب سر مواجه هستند. مکانیسمهای متعددی برای آسیب سر شامل تصادفات وسایل نقلیه، سقوط، حمله و خشونت وجود دارد. سقوط پس از تصادف وسایل نقلیه دومین دلیل مهم آسیب سر میباشد. میزان مرگ ناشی از سقوط در کشورهای با شرایط اقتصادی-اجتماعی پایینتر بیشتر است. برای گردآوری دادهها از پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Google Scholar استفاده گردید. تعداد ۶۴ مقاله مرتبط از سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار گرفتند. از کلید واژههای "آسیب سر"، "تروما سر"، "آسیب مغزی"، "مکانیسم سقوط"، "ایران" و "اپیدمیولوژی" جهت جستجوی مقالات استفاده شد. سقوط دومین مکانیسم آسیب سر در ایران میباشد. مکانیسم سقوط در کودکان با سن پایین و افراد مسن شایعتر است. شیوع مکانیسم سقوط در مردان مبتلای به آسیب سر بیشتر از زنان بود. در سایر کشورها نیز سقوط بهعنوان اولین و دومین مکانیسم آسیب سر میباشد. همچنین سقوط از ارتفاع پایین مکانیسم شایعتری نسبت به سقوط از ارتفاع بالاتر در آسیب سر میباشد. شیوع مکانیسم سقوط در کودکان و افراد مسن دچار آسیب سر بیشتر است. باوجود تلاشهایی که در سالهای گذشته برای تعیین الگوی اپیدمیولوژی ترومای سر و نتایج آن در ایران شده است، دادههای کافی در زمینه آسیب سر ناشی از سقوط وجود ندارد. با توجه به اینکه آسیب تروماتیک سر یکی از معمولترین و خطرناکترین نتایج سقوط است، هدف از این مطالعه مروری بررسی اپیدمیولوژک آسیب سر ناشی از سقوط میباشد.
صادق نوروزی، فاطمه اسفندیارپور، علی شکوری راد، نسیم کیانی یوسفزاده، زینب هلالات، رضا صالحی، مهرنوش امین، فرزام فرهمند،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مفرط جابجایی قدامی تیبیا در تمرینات توانبخشی تنش وارد بر زانوهای با پارگی لیگامان متقاطع قدامی را افزایش میدهد. تمرینات لانج (Lunge exercise) و اکستانسیون زنجیره باز زانو، تمرینات رایج در توانبخشی این لیگامان هستند، ولی آگاهی کافی در مورد جابجایی قدامی تیبیا در دو فاز اکسنتریک و کانسنتریک آنها وجود ندارد. این مطالعه جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانسنتریک این دو تمرین بین زانوهای سالم و با آسیب لیگامان مقایسه کرد.
روش بررسی: با روش نمونهگیری غیراحتمالی ساده، ۱۴ مرد با آسیب یکطرفه لیگامان متقاطع قدامی برای ورود به این مطالعه مقطعی انتخاب شدند. شرکتکنندگان از کلینکهای فیزیوتراپی دانشگاه فراخوانده شدند. از یک فلوروسکوپ تکصفحهای برای تصویربرداری از زانوی شرکتکنندگان در حین انجام تمرینات لانج و اکستانسیون زنجیره باز با پای سالم و آسیب دیده در ترتیبی تصادفی استفاده شد. تصویربرداری در مرکز رادیولوژی بیمارستان سینا، تهران، از دی تا اسفند ۱۳۹۲ انجام شد.
یافتهها: در تمرین لانج، تفاوت معناداری بین جابجایی قدامی در زانوی سالم و آسیبدیده و فازهای اکسنتریک و کانسنتریک مشاهده نشد. در اکستانسیون زنجیره باز، جابجایی قدامی در زانوهای آسیبدیده در اکستانسیون صفر درجه بیشتر از زانوهای سالم بود (۰/۰۰۷P=). جابجایی قدامی در فاز اکسنتریک این تمرین، در زوایای صفر (۰/۰۴۰P=) و °۱۵(۰/۰۲۴P=)، بیشتر از فاز کانسنتریک بود.
نتیجهگیری: در تمرین لانج، مقدار جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانستریک و زانوهای سالم و آسیبدیده تفاوتی نداشت، اما، در زوایای صفر تا ۱۵ درجهی تمرین اکستانسیون زنجیره باز، در فاز اکسنتریک بیش از کانسنتریک و در زانوهای آسیب دیده به بیش از زانوهای سالم بود.
وحید اسلامی، آذین قیمتی،
دوره 78، شماره 8 - ( 8-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کلوپیدوگرل داروی ضد پلاکتی موثرو ایمن در درمان بیماریهای آترواسکلروتیک میباشد،گرچه مواردی ازعوارض مهم مانند آسیب کبدی برای آن گزارش شده است.
معرفی بیمار: بیمار آقای 67 ساله، در تیر 1398 با تشخیص سکته قلبی ابتدا در یک بیمارستان دانشگاهی (بدون امکان آنژیوگرافی) تحت درمان ترومبولیتیک و فردای آن روز در بیمارستان دانشگاهی دیگری تحت آنژیوپلاستی قرار میگیرد و با حال عمومی مناسب و آزمایشات نرمال مرخص میشود. پس از 30 روز با علایم بیاشتهایی و زردی مراجعه مینماید. در بررسی آزمایشگاهی افزایش آنزیمهای کبدی و بهویژه بیلیروبین، و آلکالن فسفاتاز و گلوتامین ترانسفراز گاما دیده میشود، آزمایشهای ویروسی هپاتیتهای A, B, C, E و ایمونولوژیک منفی بودند و بررسیهای تصویربرداری نکته پاتولوژیکی را نشان ندادند. با تشخیص احتمالی آسیب کبدی ناشی از دارو بهترتیب داروهای بیمار قطع میشوند، فقط پس از قطع کلوپیدوگرل و شروع تیکاگرلور پس از 10 روز تمامی آزمایشات بیمار نرمال شده و حال عمومی بهبود مییابد.
نتیجهگیری: کلوپیدوگرل داروی بهنسبت ایمنی میباشد ولی توجه به عوارض ناشایع و درمان این عوارض لازم و ضروری است. در این مقاله به بررسی بیمار و مقالات منتشر شده در مورد عوارض هپاتوسلولار کلوپیدوگرل پرداخته میشود.
رضا سلطانی، فخرالدین آقاجان پور، محسن نوروزیان، غلامرضا حسن زاده، حجت الله عباس زاده، فاطمه فدایی فتح آبادی،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اکستانسور کارپی رادیالیس لانگوس (ECRL) و اکستانسور کارپی رادیالیس برویس (ECRB) دو عضله سطحی کمپارتمان خلفی ساعد میباشند. واریاسیونهای این عضلات بسیار شایع بوده و معمولا حین جراحی تشخیص داده میشوند. گاهی اوقات این واریاسیونها علامتدار بوده و میتوانند در اقدامات بالینی مانند جراحی کمککننده باشند.
معرفی بیمار: طی تشریح روتین جسد مردی حدودا 70 ساله فیکس شده در فرمالین 10% در گروه بیولوژی و علوم تشریح دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران دو مورد واریاسیون تاندون عضلات ECRL و ECRB در ثلث فوقانی ساعد دست چپ مشاهده کردیم. تاندون این عضلات در ثلث فوقانی ساعد به دو شاخه تقسیم شده بودند. شاخه فرعی این عضلات در انتهای تحتانی ساعد با یکدیگر تقاطع کرده و هر کدام به شاخه اصلی تاندون عضله مقابل متصل شده بود.
نتیجه گیری: آگاهی از این واریاسیونها میتواند به رادیولوژیستها و جراحان در تشخیص و درمان کمک شایانی کند.
مرضیه خادمی، مریم مسائلی، مهدی آزرمنیا، مسعود شهابیان، مازیار کرمنژاد، محمد رضا عظیمی اول، آزاده اصغری بیربنه،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما یکی از شایعترین علل مرگومیر درتمام سنین میباشد. باتوجه به شیوع تروما در جامعه و عوارض و هزینههای آن، استفاده از ابزارهای کمکی جهت تشخیص و اقدامات به موقع مورد اهمیت میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که از فروردین تا اسفند ١٣٩٧ در اورژانس بیمارستان بعثت نهاجا اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعهکننده دارای لسراسیونهای (Lacerations) عمقی اندامهای فوقانی میباشند که آسیب عناصرسطحی/عمقی (تاندونها، اعصاب) در آنها وجود داشته است. برای تمامی بیماران که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، سونوگرافی در بالین با پروب سطحی فرکانس ۱۱ مگاهرتز توسط محقق و با نظارت رادیولوژیست انجام شد و با نتایج حاصل از اکسپلور موضعی تحت نظارت جراح مقایسه شد و پس ازاتمام حجم نمونه و جمعآوری دادهها، با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیزآماری انجام شد.
یافتهها: دراین پژوهش از ۱۴۴ نفر با ترومای نافذ اندام فوقانی ۵۶ نفر در ارزیابی مشکوک به آسیب عصبی و ۵۰ نفر مشکوک به آسیب تاندونی بودند. پس از ارزیابی با پروب سونوگرافی از ۲۳ مورد آسیب مشکوک عصبی در اکسپلور، ۲۱ مورد تایید و از ۲۸ نفر مشکوک به آسیب تاندونی در اکسپلور ۲۷ مورد تایید شد. دقت سونوگرافی در ارزیابی آسیب عصبی 64/%96 و در آسیب تاندونی %۹۲ برآورد گردید و همچنین حساسیت سونوگرافی در تشخیص آسیب عصبی 30/91% و در تشخیص آسیبهای تاندونی 42/96% محاسبه گردید.
نتیجهگیری: سونوگرافی ضمن تشخیص سریعتر و میدان دید وسیعتر، آسیبهای احتمالی ثانویه را نیزکم کرده، دقت تشخیص را افزایش میدهد.
پگاه خالص، سارا مینائیان، احمد توکلی،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
بیماری کووید-19 در سطح جهان گسترده شده و منجر به میزان قابل ملاحظهای از موارد ابتلا و مرگومیر در دنیا شده است. کووید-19 عمدتا بهعنوان یک بیماری تنفسی در نظر گرفته میشود، با اینحال از آنجایی که کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2) میتواند از طریق گیرنده خود یعنی آنزیم مبدل آنژیوتانسین-2 که به فراوانی در کلیهها حضور دارد، وارد سلولهای کلیوی شود، کلیهها نیز ممکن است بهعنوان یکی از اهداف مهم عفونت کروناویروسی در نظر گرفته شوند. پیگیری و تحت نظر قرار دادن بیماران مبتلا به کووید-19 از لحاظ بروز آسیبهای کلیوی حایز اهمیت میباشد و اقدامات درمانی به موقع باعث حصول نتایج بالینی بهتر خواهند شد. آسیب کلیوی القا شده توسط SARS-CoV-2 چندعلیتی میباشد. این ویروس مستقیما قادر است تا سلولهای توبولار پروگزیمال و پودوسیتهای کلیوی را آلوده کرده و براساس مسیر آنزیم مبدل آنژیوتانسین-2 میتواند منجر به نکروز حاد توبولار، ترشح پروتیین در داخل کپسول بومن، گلومرولوپاتی و آسیب میتوکندریایی شود. از تنظیم خارج شدن پاسخهای ایمنی ناشی از کروناویروس که شامل طوفان سایتوکینی، سندرم فعالسازی ماکروفاژ و لنفوپنی میباشد نیز از دیگر عوامل ایجاد آسیب حاد کلیوی محسوب میشوند. همچنین برهمکنش بین ارگان های بدن، اختلال در عملکرد اندوتلیال، افزایش فعالیت انعقادی، رابدومیولیز و سپسیس نیز از مکانیسمهای بالقوه دیگر در ایجاد آسیب حاد کلیوی میباشند. نوشتار حاضر به بررسی نقش هر کدام از عوامل فوق در بروز آسیب حاد کلیوی در بیماران مبتلا به کروناویروس میپردازد.
لقمان بارانی، حسین جعفری مرندی، مسعود زینالی، حسین صفری،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی بهدنبال تروما از جمله وقایع فاجعه بار محسوب میشود که میزان بروز آن، نسبت به دهههای گذشته در حال رشد بوده است. در مطالعه حاضر بیماران دارای شکستگیهای توراسیک و لومبار در دو بازه زمانی کمتر و بیشتر از 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی زمانی بوده و بر روی بیماران دارای شکستگی توراکولومبار و توراسیک مراجعهکننده به بیمارستان گلستان اهواز در بازه زمانی خرداد 1398 تا دی 1400 انجام شد. شش ماه پس از جراحی، جهت ارزیابی اندامهای تحتانی از تستهای برداشتن جسم کوچک با انگشتان پا و دنبال کردن مسیر مستطیل استفاده شد. فورس عضلات پروگزیمال فوقانی و تحتانی نیز برای ارزیابی حرکات Motor gross بررسی شدند.
یافتهها: 160 بیمار شامل 133 مرد (1/83%) و 27 زن (9/16%) با میانگین سنی 12±36 سال وارد مطالعه شدند. شایعترین محل شکستگی در ناحیه لومبار (1/53%) و پس از آن بهترتیب در ناحیه توراسیک (1/43%) و شکستگی هر دو ناحیه (8/3%) دیده شد. بیشترین مهره اسیب دیده مهره L1 (5/27%) و T12 (8/18%) بودهاند. شش ماه پس از جراحی، بیماران با جراحی زیر 24 ساعت بهطرز معناداری دارای بهبودی بالاتری در برداشتن جسم کوچک با انگشت پا، توانایی دنبال کردن مستطیل و میزان بهبودی (امتیاز 5) بودهاند (05/0>P).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که انجام Decompression زیر 24 ساعت در بیماران دچار TSCI، با بهبود چشمگیر حرکات ظریف تحتانی همراه میباشد.
شیما حیدری، محمد نصراللهی، محمد خداشناس رودسری،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات پاندمیهای ویروسی در گذشته و همچنین مطالعه بیماران مبتلا به سپسیس نشان داده است که رابطه مستقیمی بین بروز AKI با نرخ مرگومیر و شدت، پیشآگهی و پیامد نهایی بیماری وجود دارد، انجام یک پژوهش در کووید ضروری است تا بتوان از نتایج آن در جهت برنامهریزی برای درمان به موقع و موثر و کاهش عوارض در این بیماران استفاده کرد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 310 بیمار از بین مبتلایان به بیماری کووید-19 انجام شد که از اول فروردین تا 30 اسفند 1399 در بخشهای داخلی، مراقبت ویژه و عفونی بیمارستان ولیعصر بیرجند بستری بودهاند.
یافتهها: شیوع آسیب کلیوی حاد در بیماران 4/7% گزارش شد. در افراد دچار آسیب کلیوی حاد، میزان مرگومیر بیشتری مشاهده شد. بین بروزآسیب کلیوی حاد و میزان درگیری ریوی ارتباط معناداری بهدست نیامد. افراد دارای فشارخون بالا، به میزان بیشتری دچار آسیب کلیوی حاد میشوند. همچنین افراد با آسیب کلیوی حاد بیشتر دچار لکوسیتوز در مقایسه با افراد بدونآسیب کلیوی حاد میشوند. بین تعداد لنفوسیت و آسیب کلیوی حاد رابطه معناداری مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که سطح سرمی CRP و سطح سرمی BUN در افراد دارای آسیب کلیوی حاد به طور معناداری بیشتر است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که بروز آسیب کلیوی حاد در بیماران بستری مبتلا به کووید-19 با شدت و پیامد های بالینی ارتباط قابلتوجهی دارد، با افزایش آسیب کلیوی حاد شانس ابتلا به فازهای شدیدتر بیماری کووید-19و شانس مورتالیتی افزایش مییابد.