50 نتیجه برای کمال
عباس محققی، علیرضا پناهی، داریوش کمال هدایت، بتول قربانی یکتا،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: گرفتگی کرونر اصلی چپ با مرگ و میر فراوان همراه و تشخیص زودرس آن میتواند از
مرگ و میر سالهای آتی جلوگیری نماید. عوامل خطرساز متابولیک و فیزیولوژیک بیماریهای
قلبی و عروقی تحت عنوان سندرم متابولیک نامیده میشود و ریسک فاکتور برای بیماریهای
عروقی کرونر است. تاثیر سندرم متابولیک بر گرفتگی کرونر اصلی چپ مشخص نبوده و هدف
این مطالعه ارزیابی این اثرات بر گرفتگی کرونر اصلی چپ است.
روش بررسی: تعداد 495 نفر
بیمار تحت آنژیوگرافی قرار گرفته و براساس تعاریف استاندارد جهانی سندرم متابولیک
در آنها مشخص شد و سپس در کل بیماران آنژیوگرافی شده میزان گرفتگی کرونر اصلی سمت
چپ و میزان همراهی آنها با هم و با ریسکفاکتورها سنجیده شد.
یافتهها: 249 (3/50%) مرد و 246
(7/49%) زن بودند. میانگین سن آنها 10±01/58 بود. سندرم
متابولیک در 86 نفر (4/17%) حضور داشت. گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ در 25 بیمار (5%)
حضور داشت. بین سندرم متابولیک و گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ ارتباط معنیدار بود
012/0P=، 305/0r= بین سن 05/0P=، 192/0r=، جنس 007/0P=، 334/0r= دیابت 03/0P=، 253/0r= و سیگار 03/0P=، 253/0r= و گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ ارتباط معنیدار بود.
نتیجهگیری: سندرم متابولیک میتواند با گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ همراه باشد. احتمال
همراهی سندرم متابولیک برای گرفتگی کرونر اصلی سمت چپ با افزایش قند خون، سن، جنس
مرد و استعمال سیگار وابسته است. این عوامل بهطور همکار ریسکفاکتور گرفتگی کرونر
اصلی سمت چپ را در بیماران سندرم متابولیک بالا میبرند.
محسن صدقیپور، سید عبدالحسین طباطبایی، فرشته سدادی، داریوش کمال هدایت، فرحناز نیکدوست، حسین ساطع، بتول قربانی یکتا،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: هیپرتروفی
بطن چپ Left Ventricular Hypertrophy (LVH)
یکی از مهمترین علل مرگ و میر در گیرندگان پیوند کلیه است و رگرسیون هیپرتروفی در
بطن چپ یک هدف مهم در گیرندگان پیوند کلیه میباشد. هدف پژوهش حاضر در یک مطالعه
بالینی بررسی اثرات سیرولیموس Sirolimus (SRL) و سیکلوسپورین بر LVH و مقایسه آنها میباشد.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه بیماران
دریافتکننده کلیه در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سالهای 89-1388 میباشند. بیماران
بر اساس نوع داروی ایمونوساپرسیو تجویز شده به دو گروه تقسیم شدند. گروه سیرولیموس
و سیکلوسپورین. شاخصههای اکوکاردیوگرافی و بالینی آنها در ابتدا و پس از یکسال
بررسی، ثبت و آنالیز شد.
یافتهها: در مجموع 55
بیمار (33 نفر 60% مرد و 22 نفر 40% زن) بررسی شدند که 36 نفر آنها 5/65% در گروه
(سیکلوسپورین) و 19 نفر آنها 5/34% در گروه (سیرولیموس) طبقهبندی شدند. eGFR در گروه SRL
از 7±713/53 به 2m73/1ml/min 6±05/54 رسید،
بهعلاوه ترشح پروتیین در ادرار در گروه SRL
از 10±7/35 به h24/mg 9/7±7/33 رسید
که این اختلاف معنیدار بوده و در گروه CNI
از 11±86/36 به 8±19/36
رسید. در ارتباط با دادههای اکوکاردیوگرافی کاهش IVSD, PWD, LVMi, LVM بعد از پیگیری نسبت به حالت
پایه در گروه SRL در مقایسه با گروه شاهد معنیدار
بود (0/05>P). دادههای اکوکاردیوگرافی EF, RWT, EDD, FS گروه SRL
تفاوت معنیداری نسبت به گروه شاهد بعد از یکسال نداشت (0/05
نتیجهگیری: مطالعه حاضر اولین مطالعه در ایران با بررسی جزیی
اکوکاردیوگرافیک در مصرف SRL بهصورت مطالعه بالینی بوده که
نشاندهنده اثرات کاهنده SRL بر LVH
میباشد.
الهام هراتی، حمیدرضا صادقیپور رودسری، بهجت سیفی، محمد کمالینژاد، سارا نیک سرشت،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی ماژور است. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل دخیل در پاتوفیزیولوژی افسردگی ماژور میباشد. بنابراین داروهایی که دارای عمل آنتیاکسیدانی میباشند، میتوانند بهعنوان هدف جالب توجهی برای درمان اختلالات افسردگی باشند. بابونه و سلنیوم منابع طبیعی آنتیاکسیدان هستند. هدف این مطالعه بررسی اثرات عصاره بابونه و سلنیوم بر افسردگی پس از زایمان و سیستم اکسیدان- آنتیاکسیدان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 70 سر موش سوری ماده بالغ در هفت گروه دهتایی مورد استفاده قرار گرفت. پس از مدلسازی افسردگی پس از زایمان با پروژسترون، در گروههای درمانی بسته به گروه مورد نظر، ترکیبات عصاره بابونه mg/kg 300، سلنیوم mg/kg 1/0 و ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم با دوزهای ذکر شده به صورت گاواژ و در گروه استاندارد ایمیپرامین mg/kg 15 داخل صفاقی، یک ساعت پیش از ارزیابی سیستم حرکتی و تست شنای اجباری (Forced swimming test) به موشها داده شدند. برای بررسی نقش سیستم اکسیدان- آنتیاکسیدان پلاسما، پارامترهای بالانس پرواکسیدان- آنتیاکسیدان (Prooxidant-antioxidant balance) و مالوندیآلدهید (Malondialdehyde) پلاسما اندازهگیری شدند.
یافتهها: تمام گروههای درمانی و گروه استاندارد زمان بیحرکتی کمتری از گروه کنترل داشتند (05/0>Р). تغییرات معناداری در پارامترهای استرس اکسیداتیو (PAB و MDA) در گروههای درمانی و گروه استاندارد نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. غلظت MDA در گروه پروژسترون Withdrawalنسبت به گروه سالین کمتر میباشد، ولی اختلاف و کاهش آن معنادار نمیباشد. در گروه ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم غلظت MDA پلاسما نسبت به گروه پروژسترون Withdrawal(گروه کنترل) افزایش یافته، اگرچه افزایش آن معنادار نمیباشد.
نتیجهگیری: بابونه و سلنیوم دارای اثرات ضدافسردگی در مدل تجربی افسردگی پس از زایمان القا شده با پروژسترون میباشند. به نظر میرسد این ترکیبات در این مدل تجربی افسردگی پس از زایمان از طریق اثر بر سیستم اکسیدان-آنتیاکسیدان در بهبود علایم افسردگی موثر نبوده و از طریق مسیر دیگری اثرات ضدافسردگی خود را اعمال کردهاند.
نیما صالحی، سهیلا روحانی، محمد کمالینژاد، فرید زائری، افشین متقیفر،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی یکی از بهترین راههای درمان کیست هیداتیک است. استفاده از مواد پروتواسکولکس کش در حین جراحی کیست هیداتیک جهت جلوگیری از بهوجود آمدن کیستهای ثانویه، امری ضروری میباشد. تا بهحال ماده پروتواسکولکس کشی که بهطور کامل موثر بوده و عوارض جانبی کمی داشته باشد شناخته نشده است. زرشک از گیاهان بومی ایران است که از دیرباز جهت درمان برخی بیماریها از آن استفاده شده است. مطالعات نشان میدهد که این گیاه دارای اثرات ضدباکتریایی، ضدقارچی و ضدانگلی است.
روش بررسی: کبدهای آلوده به کیست هیداتید از کشتارگاه جمعآوری شدند. درصد حیات پروتواسکولکسها توسط رنگآمیزی حیاتی ائوزین 1/0% سنجیده شد. فعالیت پروتواسکولکس کشی عصاره آبی 5/0، 1، 2 و mg/ml 4 و عصاره آبی- الکلی 25/0، 5/0، 1 و 2 میلیگرم در میلیلیتر در زمانهای 5، 15 و 30 دقیقه مورد بررسی قرار گرفت. سرم فیزیولوژی و آب نمک اشباع به عنوان کنترل منفی و مثبت مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: غلظت mg/ml 4 عصاره آبی زرشک مانند کنترل مثبت عمل کرد و در پنج دقیقه اول مواجهه 100% پروتواسکولکسها را از بین برد. کمترین درصد پروتواسکولکس کشی (3/12%) مربوط به رقت mg/ml 5/0 بود. عصاره آبی- الکلی در غلظت mg/ml 2 در پنج دقیقه اول مواجهه 100% پروتواسکولکسها را از بین برد که مشابه کنترل مثبت بود. در هر دو عصاره، فعالیت پروتواسکولکس کشی با افزایش رقت، افزایش یافت (001/0P<).
نتیجهگیری: اثر پروتواسکولکس کشی عصاره آبی و آبی- الکلی میوه زرشک در رقت پایین و زمان کم بسیار چشمگیر بوده است. بنابراین این ماده میتواند پس از بررسی در مدل حیوانی و آزمایشهای تکمیلی، بهعنوان پروتواسکولکس کش موثر و مناسب، مورد استفاده قرار گیرد.
امیرکمال حردانی، فیروزه نیلی، مامک شریعت، فاطمه السادات نیری، حسین دلیلی،
دوره 72، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: روش جدید نمرهدهی آپگار که روش ترکیبی نامیده میشود، توان ارزیابی دقیقتر و پیشبینی مناسبتر آسفیکسی را داراست. مطالعه حاضر با هدف مقایسه روش نمرهدهی آپگار مرسوم و ترکیبی جهت پیشگویی عوارض نوزادی، بهخصوص در آسفیکسی است.
روش بررسی: این مطالعه آیندهنگر کوهورت در 464 نوزاد زنده متولد شده که به علل مختلف در بیمارستان ولی عصر (عج) دانشگاه علوم پزشکی تهران، طی مدت یک سال از مهر 1391 لغایت مهر 1392 بستری شدهاند، انجام شد. در نوزادان مبتلا به آسفیکسی، ارتباط بین نمره آپگار با دو روش مرسوم و ترکیبی و آسفیکسی معین شده و ارزش دو روش در پیشگویی آسفیکسی مقایسه شد.
یافتهها: در 2200 نوزاد متولد شده، 464 نوزاد مورد مطالعه قرار گرفت که 3/9% آنها آسفیکسی داشتهاند که معادل 2% کل موالید زنده در مدت مطالعه بوده است، در نوزادان آسفیکسی نسبت به غیر مبتلایان بهصورت معناداری عدد آپگار در آسفیکسی پایینتر بوده است و روش ترکیبی نسبت به روش مرسوم حساسیت بیشتری داشته است (حساسیت=97% و ویژگی=69% و 0001/0P=).
نتیجهگیری: در نوزادان مبتلا به آسفیکسی در مقایسه با غیر مبتلایان، روش جدید ترکیبی حساسیت و ویژگی بالاتری در مقابل روش مرسوم نشان میدهد، از اینروی توصیه میشود در ارزیابی سلامت نوزادان، روش نمرهدهی ترکیبی جای روش مرسوم بهکار رود تا تصمیمگیری بهتری اتخاذ گردد.
مریم اختری، مهدی کمالی، غلامرضا جوادی، سیده راضیه هاشمی،
دوره 74، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین عوامل ابتلا به سرطان گردن رحم، ویروس پاپلیومای انسانی (HPV) است که با وارد کردن ژنوم خود به ژنوم میزبان، منجر به ضایعات پوستی و در مراحل شدیدتر، سرطان میشود. در این سرطان مانند دیگر سرطانها، آنزیم تلومراز بیان بالایی دارد. تلومراز یک آنزیم رونوشت بردار معکوس میباشد که از دو جزء پروتیین کاتالیتیکی به نام Human Telomerase Reverse Transcriptase (hTERT) و توالی RNA به نام hTR، تشکیل شده است. در این مطالعه میزان بیان ژن hTERT در این دو نوع رده سلولی بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه تجربی (آزمایشگاهی) مرکز تحقیقات نانوبیوتکنولوژی دانشگاه بقیهالله تهران از خرداد ماه 1392 تا اردیبهشت 1393 مورد مطالعه قرار گرفت. به صورت شاهدی از نمونههای رده سلولی Caski و Hela استفاده شد که به ترتیب واجد HPV16 و HPV18 هستند. پس از کشت سلولها، با تکنیک Real-time PCR، پس از نرمالسازی شرایط با کمک ژن بیانشونده دائمی Glyceraldehyde-3-phosphate dehydrogenase (GADPH)، میزان بیان ژن hTERT در دو رده سلولی بررسی شد.
یافتهها: طبق دادههای نمودارهای Real-time PCR، بیان ژن hTERT در رده سلولی سرطانی Caski نسبت به Hela تفاوت آماری معناداری داشت، نتایج بهدست آمده با استفاده از روش Student’s t-test، 0319/0P= را نشان داد. نمودارها در نرمافزار GraphPad Prism, version 5 (GraphPad Software, Inc., San Diego, CA, USA) نیز این نتایج را تأیید کرد.
نتیجهگیری: به منظور بررسی میزان بیان تلومراز، طراحی پرایمر اختصاصی برای تشخیص هردو رده ویروس سرطانی HPV16 و HPV18 ضروری به نظر میرسد. با این روش میتوان از hTERT به منظور تشخیص سریع و دقیقتر نوع سرطان گردن رحم وابسته به HPV16 و یا HPV18 استفاده شود.
سید کمال سادات حسینی، ولیالله دبیدی روشن،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دوکسوروبیسین، یکی از رایجترین داروهای شیمیدرمانی است، که با کاهش آنتیاکسیدانها و القای آپوپتوز منجر به سمیت کبدی میشود. پژوهش کنونی با هدف بررسی اثرات تعاملی دو شیوه تمرین اجباری و اختیاری و مکمل نانوکورکومین، بر آسیب بافت کبد آزمودنیهای مدل سالمندی، انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در آزمایشگاه جانوری گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه مازندران در فروردین 1393 انجام شد. 80 سر رت نر نژاد ویستار، 9 هفته بهصورت روزانه در معرض تزریق 100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دی گالاکتوز بهصورت زیر صفاقی قرار گرفتند و بهصورت تصادفی به 10 گروه تقسیم شدند. تمرین اجباری نوارگردان بهصورت پیشرونده، 54-25 دقیقه در روز، سرعت 20-15 متر در دقیقه، پنج جلسه در هفته و بهمدت شش هفته، و تمرین اختیاری چرخ دوار بهمدت شش هفته بود. دوکسوروبیسین، 15روز، روزانه mg/kg 1 بهصورت زیر صفاقی تزریق شد. نانوکورکومین 14 روز بهصورت روزانه mg/kg 100 بهصورت گاواژ خورانده شد. سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و فاکتور محرک آپوپتوز (AIF) بهروش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: اجرای تمرینات اجباری و اختیاری بههمراه نانوکورکومین، بهترتیب منجر به کاهش و افزایش غیرمعنادار SOD، در مقایسه با اجرای این تمرینات بهتنهایی، شد (955/0P= و 99/0P=). بهدنبال اجرای این تمرینات بههمراه نانوکورکومین، AIF، کاهشی غیر معنادار نسبت به اجرای این تمرینات بهتنهایی داشت (99/0P= و 99/0P=).
نتیجهگیری: هر چند اجرای این تمرینات بههمراه نانوکورکومین تا حدودی منجر به تعدیل اثرات جانبی ناشی از دوکسوروبیسین میشود، لیکن این سطح از مداخلات جهت حفاظت در مقابل سمیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین، کافی نیست.
کامران ابراهیمی، شاکر سالاریلک، کمال خادم وطن،
دوره 75، شماره 3 - ( خرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلب و عروق شایعترین علت مرگ در جهان بوده که بیشترین علت آن گرفتاری عروق است که این مطالعه به جهت محاسبه و مقایسه سالهای از دست رفته عمر بهدلیل مرگ و ناتوانی برای مهمترین عامل مرگ (سکته قلبی) در جامعه مورد بررسی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و طی سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ با همکاری معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت، تمامی بیماران با تایید رخداد سکته قلبی بر اساس علایم بالینی، بروز تغییرات در نوار قلب و افزایش آنزیمهای قلبی وارد مطالعه شدند و بار سلامتی ناشی از سکته قلبی، با استفاده از شاخص Disability adjusted life years (DALY) محاسبه گردید. دادههای ابتلا از سامانه ثبت سکته قلبی وزارت بهداشت و دادههای مرگ بر اساس نظام ثبت مرگ ICD۱۰ از معاونت بهداشت دانشگاه استخراج گردید.
یافتهها: تعداد رخداد سکته قلبی ۷۲۳۵ نفر (مردان ۶۰/۶% و زنان ۳۹/۴%) بود که میانگین سنی ۶۹±۱۵ سال بود. نتایج گویای ۵۳۸۰۴ سال (۱۷/۷ در هزار نفر) مفید از دسته رفته عمر بهدلیل مرگ یا ناتوانی ناشی از سکته قلبی بود که سهم مرگ زودرس ناشی از سکته قلبی ۵۲۱۷۰ سال (۱۷/۱ در هزار نفر) و ناتوانی حاصل از این بیماری ۱۶۳۴ سال (۰/۵۴ در هزار نفر) بود. بار سکته قلبی در مردان بیشتر از زنان بود. در هر دو جنس بیشترین بار در گروه سنی ۸۰ به بالا بود. میزان شیوع بیماری ۳۷۶ (در صدهزار نفر) برآورد شد و سکته قلبی ۱۸/۸% از کل علل مرگ را به خود اختصاص داد.
نتیجهگیری: بالا بودن بار ناشی از سکته قلبی بهویژه در مردان، رخداد سکته قلبی را بهعنوان یک اولویت بهداشتی و لزوم برنامهریزی مناسب در جهت اقدامات موثر پیشگیری و درمان مطرح میکند.
ثریا قربانی، روشنک داعی قزوینی، سید جمال هاشمی، پریوش کردبچه، انسیه زیبافر، زهرا کمالی سروستانی، حیدر بخشی، پگاه آردی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا قارچ مخمری فرصت طلب است که در صورت ضعف عملکرد سیستم ایمنی میزبان، قادر به ایجاد عفونت و بیماری میباشد. در سالهای اخیر عفونتهای قارچی مهاجم در نوزادان بهطور چشمگیری افزایش یافته است و حتی منجر به مرگ آنها شده است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین الگوی حساسیت دارویی گونههای کاندیدای کلونیزه شده بر پوست و مخاط نوزادان نسبت به داروهای ضدقارچی فلوکونازول، آمفوتریسین B و کاسپوفانژین بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی به مدت هفت ماه از خردادماه تا آذرماه ۱۳۹۵ در آزمایشگاه قارچشناسی و سرولوژی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ۲۳ ایزوله کاندیدا شامل: کاندیدا پاراپسیلوزیس، کاندیدا آلبیکانس، کاندیدا تروپیکالیس، کاندیدا گیلرموندی و کاندیدا کروزیی از پوست و مخاط نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان امامخمینی (ره) و مرکز طبی کودکان در تهران که با روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (RFLP-PCR) (هضم محصولات PCR توسط آنزیم اندونوکلئازی) پیشتر تعیین هویت شده بودند، از این رو جهت بررسی حساسیت آنها به داروهای ضدقارچی فلوکونازول، آمفوتریسین B و کاسپوفانژین مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: ایزولههای کاندیدا گیلرموندی به فلوکونازول حساس بودند ولی در کاندیدا کروزیی حساسیت وابسته به دوز دیده شد. در بررسی آمفوتریسین B و کاسپوفانژین، تمامی گونههای جدا شده در همهی موارد نسبت به آن حساس بودند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده، حساسیت گونههای کاندیدای جداشده به داروهای ضدقارچی آمفوتریسین B و کاسپوفانژین بیشتر است.
زهرا کمالی سروستانی، علیرضا داسدار، ستاره آقا کوچک افشاری، محسن گرامی شعار، سید جمال هاشمی، رضا پاکزاد، پگاه آردی، علیرضا عبدالهی، محمدتقی حقی آشتیانی، شهرام محمودی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپورهای قارچی از بیوآئروسلهای مهم موجود در محیط بیمارستانها و علت عفونتهای بیمارستانی در حال ظهور هستند. عفونتهای بیمارستانی باعث مرگ و میر قابل توجهی شده و از طرفی بار مالی زیادی در سیستم بهداشت و درمان کشور در پی خواهند داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نوع و میزان قارچهای موجود در هوای بخشهای منتخب بیمارستانی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر به مدت شش ماه از تیر تا آذر ۱۳۹۵ با استفاده از روش پلیتگذاری در ۲۰ بخش منتخب بیمارستانهای امامخمینی (ره) و مرکز طبی تهران انجام شد. شناسایی قارچهای رشتهای با استفاده از مشخصات مورفولوژی ماکروسکوپی کلنیها و ساختارهای میکروسکوپی در کشت بر روی لام (Slide culture) صورت گرفت. برای قارچهای مخمری از کشت بر روی محیط کروم گار کاندیدا استفاده گردید و شناسایی ایزولههای ناشناس به روش تعیین توالی ناحیه ژنی ITS1-5.8 S-ITS2 از DNA ریبوزومال صورت گرفت.
یافتهها: در مجموع تعداد ۲۰۲ کلنی قارچی به دست آمد. گونههای کلادوسپوریوم، پنیسیلیوم و آسپرژیلوس بهترتیب شایعترین عوامل جدا شده در این مطالعه بودند. بخش عفونی بیمارستان امامخمینی (ره) و همچنین بخشهای اورژانس و اورولوژی در مرکز طبی کودکان بیشترین آلودگی را داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه میزان آلودگی قارچی هوا در دو مرکز آموزشی- درمانی تحت بررسی متفاوت بوده و بهطور کلی هوای بخشهای مرکز طبی کودکان آلودگی قارچی کمتری داشت. همچنین میزان و نوع قارچهای جدا شده در هر بخش و هر بیمارستان متفاوت بود. بنابراین انجام بررسیهای دورهای و بهبود سیستمهای تهویه بهویژه در بخشهای نگهداری بیماران مستعد بهمنظور کنترل و حذف این عوامل میتواند مفید واقع شود.
بابک مصطفیزاده، محمد حسین کمالالدینی، فارس نجاری،
دوره 75، شماره 6 - ( شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: دادههای مرگومیر درست و دقیق بهمنظور برنامهریزیها امری ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی انطباق گواهیهای فوت صادر شده با اصول صحیح علمی میباشد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی گذشتهنگر، با استفاده از دادهها در پرونده بالینی از اول فروردین سال ۱۳۹۲ تا پایان اسفند ۱۳۹۳ در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی پروندههای فوتی در بیمارستان شهدای تجریش و مدرس تهران بوده که با روش سرشماری انتخاب و دادههای آن استخراج شده است.
یافتهها: ۴۵/۶% از گواهیهای فوت توسط متخصص پزشکی قانونی صادر و ۷۶/۴% از گواهیهای فوت، علت مرگ با پرونده بالینی فرد همخوانی داشته و ۲۳/۶% از موارد همخوانی نداشته است. در ۶۴/۸% موارد کد ۱۰-ICD درست درج شده است.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که گواهی فوت توسط متخصصین پزشکی قانونی بهصورت صحیح و اصولیتر تکمیل شده است.
رقیه افسرقرهباغ، میرحسین سیدمحمدزاد، علیاکبر نصیری، کمال خادموطن، سیما قائمیمیرآباد، عباس مآلاندیش،
دوره 76، شماره 9 - ( آذر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستاتین C بهعنوان یک مهارکنندهی پروتئاز سیستیین توسط تمامی سلولهای هستهدار در یک سطح ثابت ترشح و تولید میشود. هدف از پژوهش کنونی بررسی ارتباط بین سطوح سرمی سیستاتین C با پدیدهی جریان آهسته کرونری و شاخص تودهی بدن در مردان بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی-تحلیلی کنونی بر روی بیماران مرد ۳۴ تا ۷۳ سال مراجعهکننده به بیمارستان سیدالشهدا ارومیه از فروردین ۱۳۹۴ تا اسفند ۱۳۹۵ که به هر علتی برای نخستین بار تحت آنژیوگرافی تشخیصی عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام پذیرفت. ۷۴ بیمار مرد تحت آنژیوگرافی تشخیصی عروق کرونری بهعنوان نمونه انتخاب شده و بهطور داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. ویژگیهای دموگرافیک شامل سن، قد، وزن، شاخص تودهی بدن تمامی بیماران گردآوری و ثبت شد. بیماران با سیستم آنژیوگرافی متحرک از نظر جریان خون کرونری بررسی شدند که بهصورت کمی و با شمارش چارچوب تصحیحشدهی ترومبولیز در انفارکتوس میوکارد انجام شد. سطوح سرمی سیستاتین C با دستگاه الایزا از نمونههای خونی حاصل از ورید بازویی اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین متغیرهای دموگرافیک و فیزیولوژیک آزمودنیها عبارتند از سن ۹/۰۰±۵۴/۷۷ سال، قد cm ۰/۱۲±۱/۷۴، وزن kg ۶/۸۵±۷۳/۱۳ و شاخص تودهی بدن kg/m۲ ۳/۸۳±۲۶/۹۸. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین سطوح سرمی سیستاتین C با جریان آهستهی کرونری و شاخص تودهی بدن رابطه معناداری وجود نداشت (بهترتیب ۰/۸۷۱P= و ۰/۴۹۴P=).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سطوح سرمی سیستاتین C با پدیدهی جریان آهسته کرونری و شاخص تودهی بدن در بیماران مرد کاندید آنژیوگرافی ۳۴ تا ۷۳ سال ارتباط معناداری نداشت.
آزاده زاهدی، سید مختار اسمعیل نژاد گنجی، سکینه کمالی آهنگر، رحمتاله جوکار،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: از عوارض دیابت، زخم پا است که در صورت عدم درمان مناسب منجر به آمپوتاسیون میشود. گچگیری تماس کامل روشی در ارتوپدی است که بهعنوان استاندارد طلایی در درمان زخمهای نوروپاتیک و نوروایسکمیک پا، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش کنونی با هدف بررسی نتایج درمانی گچگیری تماس کامل در بیماران با زخم پای دیابتی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر، ۹۲ بیمار که در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴ به بیمارستان شهید بهشتی بابل با شکایت زخم پای دیابتی گرید ۰، ۱ و ۲ (درجهبندی واگنر) مراجعه کرده بودند، شرکت داشتند. دادههای مربوط به ویژگیهای دموگرافیک، بیوشیمیایی و ابعاد زخم گردآوری گردید. پس از اقدامات اولیه در پاکسازی زخم، برای بیماران گچگیری تماس کامل بسته شده و هر هفته تا زمان بهبود تعویض شد. سرعت ترمیم زخم بهصورت کاهش هفتگی مساحت زخم محاسبه گردید.
یافتهها: جامعه کل با میانگین سنی ۱۰/۵۶±۶۳/۹ سال متشکل از ۱۶ نفر با دیابت نوع یک و ۷۶ نفر با دیابت نوع دو بودند. مدت گچگیری با تماس کامل بهطور میانگین ۱/۹±۶/۸ هفته بود. سرعت ترمیم زخم پس از گچگیری با تماس کامل در تمامی افراد بهطور میانگین cm2/week ۰/۱۶۸±۰/۴۰۶ بود. سرعت التیام زخم با بالا رفتن سن بیمار (۰/۰۰۱P<) و افزایش طول مدت ابتلا به دیابت (۰/۰۰۳P=) کاهش یافت.
نتیجهگیری: گچگیری تماس کامل میتواند روشی موثر در التیام زخمهای پای دیابتی باشد. بیماران با سن بالا و سابقه بیشتر ابتلا به دیابت به درمان طولانیتری جهت بهبود کامل زخم نیاز دارند.
خدیجه سراوانی، محمدحسین کمالالدینی، محبوبه عسگری،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین ریزبینانه علل مرگومیر در کشورهای در حال گسترش اهمیت ویژهای دارد. بنابراین بر آن شدیم تا مطالعهای بر موارد مرگومیر اجساد زیر ۱۸ سال ارجاع داده شده به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران انجام دهیم.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی تمامی مرگهای کمتر از ۱۸ سال ناشی از حوادث که برای تعیین علت فوت به پزشکی قانونی تهران ارجاع داده شده بودند، انجام شد.
یافتهها: در سال ۱۳۹۳ تعدا کل موارد ارجاعی زیر ۱۸ سال به سالن تشریح استان تهران ۴۹۵ مورد و در سال ۱۳۹۴ ۵۰۸ مورد بوده است. تعداد مرگومیر از سال ۱۳۹۳ به ۱۳۹۴ سیر افزایش داشته است و شایعترین علت مرگومیر، حوادث، مرگ مشکوک، خودکشی و تصادف بوده است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین عامل مرگومیر، مرگ مشکوک، خودکشی و در نهایت تصادف میباشد.
محمد حسین کمالالدینی، خدیجه سراوانی،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: ترخیص با رضایت شخصی به معنی انصراف بیمار از اختیاراتی که پیشتر به کادر درمـان بـرای ارایه خدمت داده بود، میباشد. هدف از این مطالعه تعیین علل رضایت شخصی در بخشهای بستری بیمارستان است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهرستان زابل وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زابل است که به بررسی دلایل ترخیص با رضایت شخصی در ارتباط با بیمار، کادر بیمارستان و وضعیت اقامتی بیمارستان در بازه زمانی فروردین تا اسفند ۱۳۹۶ پرداخته است.
یافتهها: در این پژوهش در مجموع ۶۴۴۵ بیمار در بخشهای مختلف بیمارستان پذیرش شدند. بیشتر مراجعات بهدلیل شکایات نورولوژیک بود (۵۱%). ۸۰۳ (۸۰%) مددجو بهدلیل مسایل مرتبط با خود بیمار و ۱۶۳ (۱۶%) بیمار بهدلیل مسایل مرتبط با کادر بیمارستان، با دادن رضایت شخصی بیمارستان را ترک نمودند.
نتیجهگیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، بیشترین موارد ترخیص با رضایت شخصی بهدلیل مسایل مرتبط با خود بیمار بوده است.
محمد حسین کمالالدینی، خدیجه سراوانی،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه بهعنوان یک بررسی ساختار یافته و فراتحلیل در جهت تعیین سطح کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با همودیالیز و دریافتکنندگان پیوند کلیه در ایران و مقایسه این دو با هم انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز است. از بین پژوهشهای متعددی که در این زمینه انجام شده بود، تمام مطالعات مرتبط از خرداد ۱۳۷۴ تا تیر ۱۳۹۷ که در ایران انجام شدهاند مورد بررسی قرار گرفتند. ۹ پژوهش (که از لحاظ روش شناختی، فرضیهسازی، روش تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری و روش تحلیل آماری) مورد قبول بودند انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار این پژوهش، چکلیست فرا تحلیل بود.
یافتهها: در نهایت، ۹ مطالعه وارد فرآیند متاآنالیز شد. کل حجم نمونه مورد بررسی ۱۷۳۶ نفر بودند. نتایج آنالیز نمرههای کل کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه و بیماران تحت همودیالیز نشان داد که میانگین کلی کیفیت زندگی بیماران پیوندی 42/66±12/42 و میانگین نمره کلی بیماران همودیالیزی 36/68±9/42 میباشد. اختلاف میانگین کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه و بیماران تحت همودیالیز از لحاظ آماری معنادار بود (001/0P=). بیماران پیوند کلیوی کیفیت زندگی بهتری نسبت به بیماران دیالیزی داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بیمارانی که تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفتهاند بهطور معناداری از کیفیت زندگی بیشتری نسبت به بیمران همودیالیزی برخوردارند و میتوان نتیجه گرفت که پیوند کلیه به میزان قابلتوجهی QOL را در بیماران تحت درمان با دیالیز بهبود میبخشد.
خدیجه سراوانی، محمد حسین کمال الدینی، سیما سراوانی،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه استفاده از اکترئوتاید بهمنظور درمان موارد هیپوگلایسمی مکرر و مقاوم به درمان ناشی از مصرف گلیبنکلامید میباشد.
معرفی بیمار: در این مطالعه چهار بیمار با میانگین سنی 75/30 سال و رنج سنی 18 تا 40 سال بهدنبال خودکشی با دوز زیاد گلیبنکلامید دچار حملات هیپوگلیسمی مقاوم به درمان شده بودند بنابراین، برای این بیماران اکترئوتاید با دوز gµ 50 هر شش ساعت شروع شد که همهی آنها به درمان با اکترئوتاید پاسخ دادند. بیماران مورد مطالعه در هنگام مراجعه تحت رژیم اولیه دکستروز 50% قرار گرفتند با این حال گلوکز خون آنها افت قابلملاحظهای داشت و به رژیم دکستروز پاسخ نمیداد اما دریافت دوز اول اکترئوتاید با افزایش قابلتوجهی در گلوکز خون بیماران، نمایانگر تاثیر مطلوب اکترئوتاید در این مطالعه بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تجویز اکترئوتاید با دوز gµ 50 هر شش ساعت نقش مهمی در کنترل هایپوگلایسمی مکرر و مقاوم به درمان در بیماران با مسمومیت گلیبنکلامید داشت.
فرزانه کیانیان، مهری کدخدایی، بهجت سیفی، فریبا آخوندزاده، کمال عبدالمحمدی، آرش عبدی، مینا رنجبران،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فرضیه مورد بررسی در این مطالعه آن است که ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمال (CM) سبب کاهش استرس اکسیداتیو در بافت مغز در موشهای صحرایی نر مبتلا به سپسیس میگردد.
روش بررسی: این مطالعه در گروه فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران از شهریور 1397 تا اردیبهشت 1398 انجام شد. ترشحات از سلولهای بنیادی مزانشیمال بافت چربی موش در پاساژ دوم جمعآوری شد. موشهای صحرایی نر نژاد ویستار (g 250-220) به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند: شم، سپسیس و CM. سپسیس در گروههای سپسیس و CM القا شد. دو ساعت پس از القاء سپسیس، حیوانات در گروه CM، ترشحات 105×5 سلول بنیادی مزانشیمی را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از درمان، فشار سیستولی و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در حیوانات اندازهگیری شد. سپس نمونه خون حیوانات بهمنظور سنجش شاخصهای التهابی و نمونه بافت مغز بهمنظور اندازهگیری شاخصهای اکسیداتیو گردآوری گردید.
یافتهها: در حیوانات سپتیک، کاهش معنادار در فشارخون سیستولی، درصد اشباع اکسیژن خون شریانی و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز مشاهده گردید (05/0>P). در این گروه، افزایش معنادار در سطوح شاخصهای التهابی و محتوای مالون دیآلدهید مغزی نسبت به گروه شم دیده شد (05/0>P). استفاده از CM سبب بهبود معنادار فشارخون سیستولی، درصد اشباع اکسیژن خون شریانی، شاخصهای التهابی پلاسما و پارامترهای اکسیداتیو مغزی گردید (05/0>P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که استفاده از ترشحات سلولهای بنیادی سبب بهبود وضعیت التهابی و اکسیداتیو در موشهای مبتلا به سپسیس میگردد و ممکن است بتوان آن را بهعنوان یک درمان موثر در بیماران مبتلا به سپسیس در آینده بهکار برد.
سحر صدیق، فاطمه خلیلی، اصغر عبدلی، فاطمه آذرکیش، کمال عبدالمحمدی،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، سرطان دهانه رحم از سرطانهای شایع در بین زنان پس از سرطانهای سینه، کولورکتال و ریه است. همه زنان احتمال ابتلا به این بیماری را داشته و شانس وقوع آن در زنان بالای 30 سال بیشتر میباشد. این سرطان، یکی از انواع سرطانهای قابل پیشگیری از طریق واکسیناسیون است. مطالعه پیش رو با هدف تحقیق درباره نقش واکسن در پیشگیری از ابتلا به سرطان دهانه رحم انجام شده است. در این مطالعه مروری مقالات منتشر شده طی سالهای 1400-1394 از پایگاههای Pubmed، SID، Cochrane Library،Science Direct و Google Scholar بررسی شدند. از کلمات کلیدی واکسن پاپیلوما و سرطان دهانه رحم در منابع فارسی و HPV vaccine و Cervical Cancer در منابع انگلیسی استفاده شد. جستوجوی موضوعی نیز با استفاده از سرعنوانهای موضوعی پزشکی MeSH انجام شد. واکسیناسیون علیه ویروس پاپیلومای انسانی مقرون بهصرفهترین اقدام بهداشت عمومی علیه سرطان دهانه رحم میباشد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برنامههای جدی واکسیناسیون ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) و غربالگری علیه سرطان دهانه رحم در حال اجراست. واکسیناسیون HPV دارای اثربخشی بالا و در بسیاری از کشورها به برنامه ایمنسازی آنها افزوده شده است. در حال حاضر سه نوع واکسن معرفی شده که واکسن گارداسیل نه ظرفیتی، اثربخشی بالاتری نسبت به دو نوع دیگر دارد، ولی از نظر هزینه-اثربخشی واکسن گارداسیل چهار ظرفیتی بیشتر توصیه گردیده است. باتوجه به شیوع بالای سرطان دهانه رحم در ایران، استفاده از واکسن، هدفمندسازی و اجرای بهموقع تستهای غربالگری و آموزش راههای پیشگیری از ابتلا به سرطان دهانه رحم پیشنهاد میشود.
سیّد کمال اسحق حسینی، جواد حکیم الهی، محمد آقاعلی، زهرا مهرابی، رسول کریمی مطلوب، سعید کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پورپورای ترومبوسایتوپنیک ایدیوپاتیک (اتوایمیون)، شایعترین علت شروع حاد ترومبوسایتوپنی در کودکی که از جهات دیگر سالم است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر پاسخ به درمان در کودکان بستری انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه گذشتهنگر با بررسی پرونده بیماران بستری بهعلت ITP در بیمارستان حضرت معصومه (س) از فروردین 1388 تا تا اسفند 1397 انجام شد. معیارهای سن، جنس، علایم بالینی بدو ورود، پلاکت اولیه و نیز روزهای 3، 5، 14 و 180 از پرونده بیماران استخراج شد. نوع پروتکل درمانی، نیاز به تکرار درمان، عود بیماری و عوارض عمده درمان از پرونده ی بیماران استخراج و در نهایت دادهها با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از 229 بیمار مبتلا به ITP، 1/51% پسر و 9/48% دختر و میانگین سنی 4/3±7/3 بود. 3% افراد نیاز به تکرار درمان داشته و عود 2/15% بود. پاسخ به درمان در روزهای مختلف بدون ارتباط با سن و جنس و پلاکت اولیه (بهجز یک مورد استثنا) بوده است (05/0P>). در ارتباط با علایم بالینی، پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج مرتبط با علایم بالینی بدو مراجعه و در روزهای 14 و 180 بدون ارتباط با آن بوده است. پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج در پروتکلهای درمانی مختلف ارتباط معنادار داشته اما در روزهای 14 و 180 تفاوت قابلتوجهی وجود نداشت (05/0P<).
نتیجهگیری: بهترین پاسخ در گروه درمان ترکیبی با متیل پردنیزولون و IVIg بوده و کمترین پاسخ به درمان در گیرندگان متیل پردنیزولون به تنهایی مشاهده شد.