52 نتیجه برای صدر
منصور رفیعی، سیدمحمود صدر، محمدرضا میرجلیلی، مجید نایب زاده، سیده مهدیه نماینده،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: مقایسه پرده های صماخ در گروه شاهد همه بیماران مبتلا به آنژین صدری انسداد عروق کرونر ندارند. یافتن آنژیوگرافی کرونر طبیعی در بیماران مبتلا به آنژین صدری و تست ورزش مثبت بنام سندرم X معروف شده است. این گروه از بیماران حدود 30-25% موارد آنژین صدری که آنژیوگرافی شده اند را تشکیل می دهند. این مطالعه جهت تعیین مشخصات بیماران مبتلا به سندرم X و مقایسه آن با افراد با کرونر غیرطبیعی بیماران مشکوک به بیماری کرونر صورت گرفته است.
مواد و روش ها: تعداد 200 بیمار که جهت آنژیوگرافی عروق کرونر به بیمارستان افشار یزد معرفی شده بودند از نظر سندرم X مورد ارزیابی قرار گرفتند. مطالعه آینده نگر، توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق از نوع Cross-sectional بود. بدلیل مبهم بودن نتایج آنژیوگرافی 6 بیمار از مطالعه خارج شده و نهایتا 194 بیمار در مطالعه شرکت کردند. بیماران از نظر ریسک فاکتورها (فشار خون بالا، سابقه فامیلی مثبت، دیابت، هیپرلیپیدمی، سیگار) علائم بالینی، یافت های ECG و نتایج تست ورزش مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفتند و براساس نتایج آن به دو گروه سندرم X (کرونر نرمال) و گروه با کرونر غیرطبیعی تقسیم شدند.
یافته ها: از 194 بیمار مورد مطالعه 51 بیمار (26.3%) کرونر طبیعی داشتند. همچنین در 38.9% زنان آنژیوگرافی شده کرونر طبیعی وجود داشت (در مقایسه با 21.4 در جامعه مردان (P=0.013)). از نظر فراوانی ریسک فاکتورها در گروه با عروق کرونر نرمال، فشار خون بالا در 37%، هیپرلیپیدمی در 50%، سیگار در 25%، دیابت در 12%، چاقی در 45% و سابقه فامیلی مثبت در 21.5% موارد دیده شد (در مقایسه فشار خون بالا در 42%، هیپرلیپیدمی در 51%، سیگار در 37%، دیابت در 28%، چاقی در 47% و سابقه فامیلی مثبت در 47% بیماران با کرونر غیرطبیعی وجود داشت). درد در 24% بیماران مبتلا به سندرم X به TNG زیرزبانی پاسخ مطلوب داده بود (در مقایسه با 76% پاسخ در گروه با کرونر غیرطبیعی P=0.049) از نظر Functional class هشتاد و هفت درصد بیماران در کلاس 1 و 2 و تنها 13% بیماران در کلاس 3 و 4 قرار گرفتند، 26% درد آتیپیکال و پنجاه درصد ECG طبیعی داشتند و همچنین 51% بیماران توانسته بودند تا مراحل 3 و 4 تست ورزش را انجام دهند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در کل از این مطالعه چنین نتیجه گرفته شد که سندرم X در جامعه زنان شایعتر است، درد با فعالیت ارتباط کمتری دارد (P=0.014)، کمتر به TNG زیرزبانی پاسخ می دهد (P=0.049)، اکثر بیماران سابقه فامیلی بیماری قلبی ندارند و ECG طبیعی در بخش بیشتری از بیماران دیده می شود (P=0.00). دیابت و فشار خون بطور معنی داری در گروه سندرم X کمتر از گروه غیر نرمال است (فشار خون P=0.03) و (دیابت P=0.04).
سیدموسی صدرحسینی، علیرضا محبی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
پولیپ اسفنوکوآنال یکی از انواع نادر توده های بینی است که از سینوس اسفنوئید منشا می گیرد و در رینوسکپی قدامی ممکن است با پولیپ آنتروکوآنال اشتباه شود. با آندوسکوپی تشخیصی و سی تی اسکن سینوس های پارانازال می توان این ضایعات را با دقت زیادی تشخیص داد. پولیپکتومی ساده با باقی گذاشتن توده داخل سینوس با ریسک بالای عود همراه است. درمان پولیپ اسفنوکوآنال شامل برداشتن کامل پولیپ با جراحی و گشاد کردن منفذ سینوس اسفنوئید می باشد که در حال حاضر رویکرد مناسب برای این منظور جراحی آندوسکوپی بینی و سینوس می باشد. در این گزارش ما به معرفی یک مورد پولیپ اسفنوکوآنال پرداخته و یافته های کلینیکی، رادیولوژیک و پاتولوژیک آن را مرور کرده و درمان آن بر اپروچ جراحی آندوسکوپی تاکید می کنیم.
منصور رفیعی، سیدمحمود صدربافقی، محمد افخمی اردکانی، سیده مهدیه نماینده، امیرمحمد عرفا، محمدحسین احمدیه، حمیدرضا دهقان، رضا رفیعی، مسعود رحمانیان،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری قلبی و عروقی علت اصلی مرگ ناشی از دیابت است و در بیماران مبتلا به دیابت 4-2 برابر شایعتر از جمعیت عمومی می باشد. بیماری های عروق محیطی نیز در بیماران دیابتی 4 برابر شایعتر است. مطالعات متعددی همراهی عروق محیطی را با درگیری عروق کرونر و حتی کاروتید به اثبات رسانیده اند. اندکس (ABI: Ankle/Brachial Index) یک تست حساس و اختصاصی (حساسیت 95% و ویژگی 99%) جهت سنجش بیماری های عروق محیطی می باشد. هدف این مطالعه ارزیابی قدرت پیش گویی کننده اندکس ABI در تشخیص بیماری های ایسکمیک عروق کرونر در بیماران دیابتی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد 948 بیماران دیابتی که دو سال یا بیشتر از تشخیص دیابت آنها می گذشت و جهت مراقبت دیابت به مرکز تحقیقات دیابت مراجعه کردند در طول یکسال وارد مطالعه شدند. اندکس ABI برای تمامی بیماران محاسبه گردید و مشخصات دموگرافی و ریسک فاکتورهای بیماران ثبت گردید. کلیه افرادی که ABI آنها کمتر از 1.1 یا بیشتر از 1.4 بود (172 نفر) تست ورزش شدند 105 نفر هم از نفرات باقیمانده بعنوان کنترل جمعا تعداد 279 نفر با پروتکل Bruce تست ورزش شدند. نتایج تست ورزش با نتایج اندکس ABI مقایسه شدند. یافته ها: از تعداد 948 بیمار 497 نفر (52.4%) زن و 451 نفر (47.6%) مرد بودند. میانگین سنی 10.02±55.25 بود. میانگین مدت ابتلا به دیابت 1.2±8.84 سال بود. 56% فشار خون بالا داشتند. 10.2% بیماران ABI<1 داشتند. ABI در گروه سنی >60 سال کاهش معنی داری نشان می داد (P=0.02) بیماران در سه گروه تقسیم شدند. گروه I با ABI<=1.1 با 238 نفر (25.1%)، گروه II با 1.1=1.4 هشتاد و پنج نفر (9%) بودند. 52.8% بیماران در گروه I و 19.6% بیماران در گروه II و 44.7% بیماران در گروه III تست ورزش مثبت داشتند (P II,III=0.05) و (P I,II=0). در مجموع 108 بیمار (38%) از 279 بیمار تست ورزش مثبت داشتند که اکثرا در گروه I و III بودند. 72.2% در گروه I و 52.5% در گروه II فشار خون بالا داشتند (P=0.00). شصت و شش درصد از افراد هیپرتنسیو گروه I و 80% از افراد هیپرتنسیو گروه III تست ورزش مثبت داشتند در مقابل 37% از افراد هیپرتنسیو گروه II که تست ورزش مثبت داشتند. 55% از زنان و 24% از مردان فشار خون بالا داشتند (P=0.00). ریسک ابتلا به فشار خون در زنان 2.3 برابر بیشتر از مردان دیابتی بود (OR=2.28-CI=1.68
محمد صادقی حسن آبادی، سیدموسی صدرحسینی، بابک ساعدی،
دوره 62، شماره 6 - ( 6-1383 )
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر توجه ویژه ای به عمل های زیبایی می شود. در این میان باتوجه به موقعیت مرکزی بینی در صورت و پیچیدگی تکنیک، عمل رینوپلاستی اهمیت بسزایی دارد. در هر Outcome research زمانی که یافته های Subjective تبدیل به Objective شود ارزش بیشتری پیدا می کند که استفاده از ایندکس های استتیک این موضوع را محقق می کند. باتوجه به موضوعات بالا تحقیق فوق انتخاب گردیده تا بتوان نتایج عمل رینوپلاستی را در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان امام خمینی بین سال های 1380 و 1381 تعیین نمود.
مواد و روش ها: جهت تعیین نتایج، عکس های بیماران عمل شده در مقطع زمانی فوق جهت بررسی ایندکس ها با نرم افزار Photoshop7 مورد آنالیز قرار گرفت. سپس بعد از حداقل 6 ماه عکس بعد از عمل گرفته شد و میزان رضایت بعد از عمل مورد پرسش قرار گرفته سپس نتایج با نرم افزار SPSS10 مورد آنالیز واقع شد. نوع مطالعه از نوع Quasi experimental می باشد.
یافته ها: از 120 بیماری که در این مدت مورد عمل جراحی قرار گرفتند 90 بیمار بعد از پیگیری در برنامه شرکت کردند که از این میان شش بیمار بعلت ناقص بودن و استاندارد نبودن عکس ها حذف شده و نتایج 84 بیمار به این شرح می باشد: میانگین سنی 24.26 و SD=3.6، شیوع جنسی 57% مرد و 43% زن، متوسط Fallow up برابر با 9.4 ماه بود، ضخامت پوست 76% نرمال و بقیه پوست های ضخیم و نازک بودند. بیماران بعد از درمان 72% موارد راضی و یا بسیار راضی بودند. عمل انجام شده در تصحیح طول بینی، پهنا، زاویه نازوفرنتال، نازولابیال، پروژکسیون با موفقیت نسبتا کم همراه بود. اما در تصحیح Hump و Tip و Dorsum استخوانی و زاویه نازوفاشیال نسبتا موفق بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: میزان رضایت بعد از عمل با ضخامت پوست زاویه نازوفرنتال و پروژکسیون ارتباط داشت. با بقیه ایندکس ها ارتباط معنی داری نداشت.
سیدموسی صدرحسینی، امیرآروین سازگار، مهسا مهم،
دوره 62، شماره 6 - ( 6-1383 )
چکیده
مقدمه: جراحی آندوسکوپیک سینوس ها بعلت مجاورت با عناصر حیاتی و نیز پیچیدگی آناتومی، خطرات بالقوه ای به همراه دارد. مطالعات اولیه بر روی کاداور و توجه به نشانه های ثابت آناتومیک در کنار تجربه بصری آندوسکوپیک کمک بزرگی در جلوگیری از عوارض حین عمل خواهد داشت.
مواد و روش ها: در این مطالعه بر روی 40 حفره بینی در 20 کاداور بزرگسال در مرکز تحقیقات آندوسکوپی پزشکی قانونی تهران تشریح آندوسکوپی انجام شد. پس از فرونتواتموئیدکتومی شریان اتموئید قدامی در طول قاعده جمجمه مشخص گردید و فاصله آن تا دو نشانه ثابت آناتومیک با کولیس اندازه گیری شد.
یافته ها: شریان اتموئید قدامی در تمامی موارد وجود داشت. میانگین فاصله آن تا قوس کورنه میانی در سمت راست 19.61mm و در سمت چپ 19.98mm گزارش شد. شریان اتموئید قدامی، قوس کورنه میانی و لبه فوقانی میانی نوستریل در یک امتداد قرار دارد.
نتیجه گیری و توصیه ها: در مقایسه نتایج ما با نتایج مطالعه ای بر روی نژاد چینی فاصله شریان اتموئید قدامی تا قوس کورنه میانی در دو جمعیت نژادی مختلف تقریبا یکی بوده 20mm و این نشانه از نظر کلینیکی در نژادهای مختلف قابل استفاده می باشد.
محبوبه تسلیمیطالقانی، سیدابوالقاسم جزایری، سیدعلی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، عباس رحیمی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: دوران نوجوانی از بحرانی ترین دورانهای زندگی محسوب میگردد. نتایج مطالعات مختلف بیانگر پایین بودن سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای نوجوانان بویژه دختران میباشد. لذا در سالهای اخیر آموزش تغذیه به عنوان امری ضروری مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین برخی از عوامل اقتصادی- اجتماعی با اثر بخشی آموزش پرداخته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر وضعیت تحصیلات والدین، شغل والدین، بعد خانوار، نوع مالکیت مسکن، نحوه نظارت درسی، تصور ذهنی از بدن، میزان پول توجیبی ماهانه و معدل نمرات درسی بر اثربخشی آموزش تغذیه در ارتقاء سطح آگاهی و نگرش تغذیه ای دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی تهران صورت گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه 300 نفر دانش آموز به شکل سه گروه 100 نفری ( آموزش از راه جزوه ، آموزش از راه بحث گروهی و کنترل) از 11 مدرسه به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از آزمون اولیه و ثانویه، قبل وچهار هفته بعد از اجرای آموزش که از طریق تکمیل سه پرسشنامه عمومی، آگاهی و نگرش صورت گرفت، اطلاعات جمعآوری گردید. آموزش به صورت ارائه جزوه و جلسات بحث گروهی طی 4 جلسه یک و نیم ساعته در دو گروه اجرا و به گروه کنترل آموزشی داده نشد.
یافته ها: بررسی نتایج نشان داد تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با افزایش نمرات آگاهی ارتباط مثبت داشته است (007/0= p). دو متغیر سطح تحصیلات مادر و معدل نمرات درسی به دلیل ارتباط با سطح نگرش تغذیه ای از میزان تاثیر آموزش بر تغییر سطح نمرات نگرش کاسته اند(139/0= p و 29/0= p) و تاثیر آموزش بر ایجاد افزایش در نمرات آگاهی مستقل از متغیر پول توجیبی ماهانه نبوده است(035/0= p). بجز موارد مذکور، سایرمتغیرها نه بطور مستقل و نه از طریق تاثیر متقابل با نوع آموزش، هیچگونه رابطه معنی داری با تغییر نمرات آگاهی و نگرش نداشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: بطور کلی مشخص گردید به استثنای متغیر پول توجیبی، تاثیرنوع آموزش بر سطح آگاهی و نگرش مستقل از متغیرهای مورد مطالعه بوده است و از بین کلیه متغیرهای مستقل تنها تحصیلات مادر به طور مستقل از نوع آموزش با نمرات آگاهی ارتباط داشته است.
سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، عباس اندیشمند، محمدحسین سلطانی، مصطفی متفکر، محمود امامی میبدی، محمدرضا امینی پور،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: بیماریهای ایسکمپک قلب و عروق علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی در اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران می باشد. بیماری زودرس عروق کرونر حدود 25% حوادث حاد عروق کرونر را به خود اختصاص می دهد. تفاوتهائی از نظر فاکتورهای خطر، سابقه فامیلی و پیش آگهی این بیماران با سایر بیماران مشاهده گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافی، بالینی ، آزمایشگاهی و پیش آگهی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد زودرس ور مقایسه آن با افراد مبتلا به شکل دیر رس بیماری بود.
مواد و روش ها: 823 مورد بیمار مبتلا به MI حاد که طی 18 ماه در سی سی یوهای شهر یزد بستری شدند وارد مطالعه گردیدند. از بین کل افراد مورد مطالعه 200 نفر در گروه (Premature Coronary Artery Disease) PCAD (گروه I ) و 623 نفر در گروه (Late Onset Coronary Artery Disease) LOAD ( گروه II ) گرفتند. بیماران به طور سرشماری وارد مطالعه شدند و از نظر فاکتورهای خطر، مشخصات دموگرافی، اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی، عوارض بیمارستانی پیش آگهی با سایر بیماران مقایسه شدند.
یافته ها: بطور کلی گروه I 5/24% از کل بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد را به خود اختصاص دادند. شیوع PCAD در زنان 9/17% و در مردان 7/27% بود. (P<0.01) گروه I بطور معنی داری بیشتر دارای سابقه چاقی، کلسترول بیشتر از 200، مصرف سیگار و سابقه فامیلی بیماری تنگی کرونر بودند. 67% بیماران گروه I استرپتوکیناز دریافت نمودند که این آمار در گروه II 8/51% بود. (P=0.001) شدت تنگی عروق اصلی کرونر با معیار gensini score به طور معنی داری در گروه I کمتر بود. (P=0.04) شدت تنگی در مردان بیشتر از زنان بود. (10.7 در مقابل 9 ) (P=0.3). شدت تنگی در بیماران مبتلا به هیپرلپیدمی به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. (P=0.02) مورتالیتی بیمارستانی در گروه I 6/3% در مقابل 3/14% در گروه II مشاهده شد. (r=0.1) (P=0.001) [odd=0.2(0-1-0.4)]
نتیجه گیری و توصیه ها: انفارکتوس میوکارد زودرس بیشتر در بین مردان سیگاری، دارای سابقه فامیلی مثبت، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و چاقی در بین زنان مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد می شود. این افراد شدت تنگی کرونر کمتری داشته و مورتالیتی بیمارستانی پائین تری دارند.
حسن مرادی شهربابک، احمدرضا درستی مطلق، مصطفی حسینی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات مختلف دلالت بر شیوع نسبتاً بالای سوء تغذیه در میان کودکان زیر 5 سال ایران دارد و بعد از عفونت تنفسی و اسهال، سوء تغذیه بعنوان سومین عامل مرگ و میر کودکان شناخته شده و آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر وضع تغذیه کودک میباشد و برای موفقیت در ارتقاء سطح بهداشت و سلامت در نظرگرفتن نیازها، آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای ضروری بنظر میرسد و هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادران است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی اطلاعات مربوط به 632 مادر دارای کودک 36-6 ماهه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان از طریق مصاحبه و پرونده بهداشتی کودک جمعآوری گردید و وضعیت آگاهی، نگرش و کاربست مادران براساس امتیاز کسب شده به سه گروه وضعیت خوب (کسب بیش از 80% امتیاز)، متوسط (کسب 60 تا 80 درصد امتیاز) و ضعیف (کسب کمتر از 60% امتیاز) تقسیمبندی شد. روشهای آماری مورد استفاده شامل توزیع فراوانی، ضریب همبستگی پیرسون، تست ویلکاکسون وآزمون کایدو بود.
یافتهها: بر اساس یافتهها 2/40% مادران در خصوص تغذیه کودکان دارای آگاهی خوب، 9/26% کاربست خوب و6/73% دارای نگرش خوب هستند. وابستگی آماری معنیدار بین سواد مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر مشاهده شد درآمد سرانه خانوار با آگاهی تغذیه ای مادر وابستگی آماری معنیدار داشت ولی با کاربست و نگرش تغذیهای مادر هیچگونه ارتباطی نداشت. بین سن مادر با آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر وابستگی مشاهده نشد و همبستگی مثبت معنیدار بین سه متغیر آگاهی و نگرش و کاربست وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج این بررسی حکایت از پایین بودن سطح آگاهی و همچنین کاربست تغذیهای نامطلوب مادران دارد با توجه به ارتباط آگاهی، نگرش و کاربست تغذیهای مادر با وضع تغذیه کودک توصیه میشود آموزش مادران در زمینه تغذیه و بهداشت کودک بصورت مداوم و مستمر در مراکز بهداشتی و درمانی توسط کارشناسان تغذیه اعمال گردد تا با ارتقاء آگاهی تغذیه ای مادران و ایجاد نگرش و عملکرد تغذیهای صحیح گامی مؤثر در جهت بهبود وضع تغذیه کودکان برداشته شود.
محمد حضوری، سید علی کشاورز، سید مصطفی حسینی، شهرام فرج زاده، علی اکبر صبور یراقی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: تغذیه در دوران پس از تمرینات ورزشی از جایگاه ویژهای برخوردار است زیرا تحقیقات نشانگر آن است که نحوه تغذیه در این دوره، علاوه بر تسهیل ترمیم بافتها، تأثیر قابل توجهی بر تجدید و بازسازی ذخایر انرژی بدن ورزشکاران دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دریافت دو وعده غذایی با نسبت متفاوت کربوهیدرات و پروتیین بر غلظت انسولین و گلوکز سرم و عملکرد ورزشی ورزشکاران رشته فوتبال شهر تهران میباشد.
روش بررسی: 19 مرد جوان (میانگین سنی 83/0 2/17) ورزشکار رشته فوتبال، در یک طرح مطالعاتی کارآزمایی بالینی متقاطع به سه گروه تقسیم شده و طی دو مرحله مورد آزمون قرار گرفتند. در هر مرحله آزمون، افراد به انجام فعالیت بدنی تا سر حد واماندگی پرداخته و سپس به مصرف یکی از سه وعده غذایی: واجد پروتیین بیشتر (شامل: کربوهیدرات 56%، پروتیین 19% و چربی 25% کل انرژی)؛ با کربوهیدرات بیشتر (شامل: کربوهیدرات 64%، پروتیین 11% و چربی 25% کل انرژی) و وعده غذایی کنترل (شامل: کربوهیدرات 60%، پروتیین 15% و چربی 25% کل انرژی) که نسبت کربوهیدرات به پروتیین در آنها به ترتیب 3 به 1؛ 6 به 1 و 5/4 به 1 میباشد، مبادرت نمودند. سپس قبل از شروع صرف غذا و نیز طی زمانهای 30، 60 و 120 دقیقه از زمان شروع صرف غذا، نمونهگیری جهت سنجش انسولین و گلوکز سرم صورت گرفت. 3 ساعت پس از صرف غذا، آزمون عملکرد سنجی، براساس آزمون Conconi، برای تمامی ورزشکاران صورت گرفت.
یافتهها: نتایج حاصله نشانگر آن است که در طی دو مرحله آزمون تفاوت معنیداری بین تغییرات گلوکز و انسولین سرم در بین سه گروه ورزشکاران در مدت زمانی 2 ساعت پس از صرف وعدههای غذایی وجود ندارد
نتیجهگیری: براساس نتایج حاصله، دریافت هیچ یک از سه وعده غذایی هم انرژی با نسبتهای متفاوت کربوهیدرات به پروتیین، بر غلظت گلوکز و انسولین سرم و نیز عملکرد ورزشی تأثیری ندارد. بنابراین چنین به نظر میرسد که محتوای انرژی کل وعدههای غذایی، از ترکیب وعدههای غذایی اهمیت بیشتری را دارا میباشد.
سید محمود صدر بافقی، مهناز سالاری، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، مهران کریمی، سید خلیل فروزان نیا،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
سندرم متابولیک به مجموعهای از اختلالات متابولیک اطلاق میشود که وقوع همزمان آنها در هر شخص بیشتر از خطر وقوع احتمالی هر یک به تنهایی است. این سندرم به علت ارتباط با دیابت و بیماریهای قلبی ـ عروقی و نیز به خاطر شیوع بالا در جمعیتها، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب نموده است.
روش بررسی: یک مطالعه cross -sectional بر روی 1110 نفر از افراد 74 -20 ساله شهر یزد بصورت نمونه گیری خوشهای انجام شد.
یافتهها: شیوع سندرم متابولیک 1/32% بود که در زنان بطور معنی داری بیشتر از مردان بود. شیوع سندرم متابولیک با افزایش سن و نیز افزایش BMI در هر دو جنس افزایش یافت. شایعترین اختلال متابولیک تری گلیسیرید≥150 بود. 2/19% از افراد مورد مطالعه فاقد معیار سندرم متابولیک بودند و1/21% یک معیار،6/27% دو معیار، 8/20% سه معیار، 9% چهار معیار و 3/2% هر پنج معیار را داشتند.
نتیجهگیری: نزدیک به یک سوم مردم یزد دچار سندرم متابولیک هستند و با توجه به آمار دیگر ایران، شیوع سندرم متابولیک در ایران نسبت به آمریکا و اروپا بالاست لذا باید برنامههای غربالگری و درمانی کنترل ریسک فاکتورها با دقت در کشور اجرا گردند.
مصطفی متفکر، سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، لیلا بهادرزاده، سیده مهدیه نماینده، مهران کریمی، علی محمد عبدلی،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی شیوع عدم تحرک بدنی در جمعیت شهری یزد و عوامل مرتبط با آن بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه 1500 نفر از جمعیت شهری بالای 20 سال شهر یزد به صورت نمونهگیری خوشهای وارد شدند. جهت بررسی فعالیت فیزیکی از پرسشنامه International Physical Activity Questionnaire (IPAQ) استفاده شد.
یافتهها: میزان آگاهی جامعه مورد مطالعه%1/2 ضعیف، 10% متوسط، 9/39% خوب، 48% بسیار خوب بود. میزان نگرش 1% نامطلوب، 4/32% تا حدودی مطلوب، 7/67% مطلوب بود. در بررسی سطوح فعالیت بدنی، 3/67% عدم تحرک بدنی، 15% تحرک کافی و 7/17% تحرک زیاد داشتند که پس از تطابق نتایج سطوح مختلف فعالیت بدنی با نسبت درصد گروه سنی جمعیت شهری استان یزد شیوع عدم تحرک بدنی 8/65% تحرک کافی8/13% و تحرک زیاد 8/19% بدست آمد. میزان عدم تحرک بدنی در مردان 6/81% و در خانمها 4/54% بود. میزان عدم تحرک بدنی در گروه سنی 29-20 سال 8/57%، 44-30 سال، 9/66%، 59-45 سال 4/70% و بالای 60 سال 4/68% بود. با افزایش تحصیـلات و سطح اجتماعی - اقتصادی تحرک بدنی بصورت معنی داری کاهش می یافت.
نتیجهگیری: سطح فعالیت بدنی در جمعیت شهری یزد پایین می باشد و این مسأله به علت عدم آگاهی نیست. گروههای در معرض خطر عدم تحرک بدنی، افراد با سن بالا، کارمندان، افراد با شغل آزاد، بازنشسته، سطح اجتماعی اقتصادی بالاتر و تحصیلات بالاتر میباشند و لزوم توجه به این گروهها در برنامهریزیهای ارتقاء سطح فعالیت بدنی محسوس میباشد.
ناصر صدر ممتاز، سید جمالالدین طبیبی، محمود محمودی،
دوره 65، شماره 13 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 1 1386 )
چکیده
برابر گزارش جهانی حوادث مبنی بر قرارگرفتن ایران در زمره هفت کشور نخست آسیبپذیر جهان و وجود 31 نوع بلا از 40 نوع بلای طبیعی شناخته شده در جهان و بروز 1536 زلزله خفیف و شدید در ایران در دهه 80-1370 و بروز 712 مورد بلای دیگر در مدت فوق، پرداختن به امر برنامهریزی مدیریت بلایا در ایران، هدف این پژوهش است.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی- تطبیقی و موردی است که پژوهشگر با انتخاب جامعه آماری از بین کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه جهان از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی استفاده نموده و پس از تهیه پرسشنامه، اطلاعات مورد نظر را از طریق مطالعات کتابخانهای، مقالات و گزارشات منابع موثق جهانی استخراج نموده و دادهها را مورد تحلیل قرار داده است.
یافتهها: از میان کشورهای مورد مطالعه که شامل کانادا، ژاپن، هند، امریکا، ترکیه، پاکستان، ایران، بودند، یافتهها حاکی از آن است که بین نوع و میزان توسعهیافتگی و برنامهریزی پیشرفته برای مدیریت بلایا سنخیت وجود داشته و راهبرد متوازن در تمامی مراحل مدیریت بلایا در برنامهریزی مدیریت بلایا در کشورهای پیشرفته مورد مطالعه، مورد عمل قرار میگیرد. برنامهریزی غیر متمرکز در کشورهای مورد مطالعه باعث شده است تا مشارکت جامع برنامهریزان را در سطوح مختلف در اجرای برنامه جلب کند و برنامهها منطبق با واقعیات و استفاده حداکثر از ظرفیتهای جامعه تنظیم گردند که نتیجتا موجب کاهش آسیبپذیری گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه کشور ما از برنامهریزی متمرکز برای مدیریت بلایا استفاده مینماید چرخش رویکرد برنامهریزی مدیریت بلایا به سطوح استانی، شهرستانی، بخشی و روستایی با حفظ تعاملات سطوح مختلف مورد پیشنهاد پژوهشگر است تا برنامهها منطبق با واقعیات تنظیم شده و ضمن استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای موجود، برنامهریزی در تمامی چرخه مدیریت بلایا بهطور متوازن صورت پذیرد.
پونه انگورانی، سید علی کشاورز، هاله صدرزاده یگانه، عباس رحیمی،
دوره 65، شماره 14 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 2 1386 )
چکیده
تغذیه به عنوان یک عامل مهم در تعیین سلامتی میتواند بر موفقیت تحصیلی دانشآموز موثر باشد. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشاندهنده آن است که دانشآموزانی که دارای سوء تغذیه هستند از دقت و تمرکز کمتری برخوردار هستند و افت تحصیلی قابل توجهای داشتهاند. هدف از این مطالعه تعیین اثر کتابچه آموزش تغذیه در مورد صبحانه بر آگاهی دانشآموزان سال چهارم دبستانهای دخترانه منطقه شش آموزش و پرورش تهران، سال تحصیلی 82-1381.
روش بررسی: مطالعه از نوع مداخلهای بود. تعداد نمونهها 100 نفر بود که به طور مساوی بین دو گروه مورد (آموزش گیرنده) و شاهد تقسیم شدند. در ابتدای مطالعه در هر دو گروه، پیشآزمون آگاهی انجام گرفت و سپس به گروه مورد، کتابچه ارائه شد تا هر دانشآموز خودش آن را مطالعه کند و در گروه شاهد هیچ آموزشی صورت نگرفت. دو هفته بعد از آن دوباره آزمون آگاهی عیناً در هر دو گروه تکرار شد. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه (عمومی و آگاهی) استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمرات آگاهی در گروه کتابچه در مقایسه با گروه شاهد، 22/2 نمره افزایش یافت که از نظر آماری معنیدار بود (001/0p<). هیچ یک از متغیرهای مستقل (بعد خانوار، تحصیلات و شغل والدین، ساعت صرف شام، خواب و بیدار شدن دانشآموز، مسئول تهیه صبحانه خانوار و وضعیت مصرف صبحانه در سایر افراد خانواده) بر میانگین تفاوت نمرات آگاهی تأثیر آماری معنیدار نداشت.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که کتابچه آموزش تغذیه در مورد صبحانه، باعث افزایش سطح آگاهی دانشآموزان دختر این گروه سنی میشود.
منصور رفیعی، سید محمد حسین صدر بافقی، منصوره نصیریان، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، سید محمود صدر بافقی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آترواسکلروز و عوارض آن علت اصلی مرگ و بیشتر ناتوانیها در بیماران دیابتی میباشد. دیس لیپیدمی دیابتی که با افزایش تریگلیسیرید و LDL-c) low density Lipoprotein-cholesterol) متراکم و کوچک و کاهش HDL-c high density Lipoprotein-cholesterol تعریف میشود. عامل اصلی آترواسکلروز در این بیماران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه با استفاده از اطلاعات مربوط به مرحله اول برنامه قلب سالم یزد که یک پروژه مداخلهای جامعهنگر در پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی است، بر روی 2000 نمونه 74-20 ساله جمعیت شهری یزد انجام گرفت. نمونهگیری بهصورت خوشهای انجام شد و 100 خوشه 20 نفره وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافی و بالینی و پاراکلینیک بیماران طی دو جلسه مجزا که جلسه اول درب منزل و جلسه بعد در مرکز بهداشتی درمانی بود در پرسشنامه ثبت شد.
یافتهها: در این مطالعه 382 نفر (2/19%) مبتلا به دیابت، 43 نفر (3%) IFG و 220 نفر (2/14%) IGTT و 1190 نفر(2/63%) غیر دیابتی شرکت داشتند. شایعترین اختلال لیپید در افراد دیابت تیپ II، تری گلیسیرید بیشتر از 150 بود. (1/67%) و 6/54% این افراد از وضعیت تری گلیسرید خود آگاهی نداشتند. افراد دیابتی میانگین سطوح لیپید بالاتری را نسبت به سه گروه دیگر (Normal, Impaired Glucose Tolerance Test (IGTT), Impaired Fasting Glucose (IFG داشتند که در مورد تری گلیسیرید این اختلاف معنیدار بود. در مطالعه ما، زنان نسبت به مردان میانگین کلسترول، LDL-c، HDL-c بالاتری داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه شیوع هیپرتری گلیسیریدمی در جمعیت مورد مطالعه قابل توجه بود و بیش از نیمی از این افراد از آن آگاه نبودند و با توجه به اهمیت موضوع و شیوع قابل توجه دیابت در یزد، تشخیص به موقع و کنترل دیس لیپیدمی قبل از بروز عوارض در این گروه پر خطر مد نظر باید قرار گیرد.
رضا باقری، علیرضا توسلی، علی صدری زاده، محمدتقی رجبیمشهدی، فرامرز شهری،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای نافذ توراکو-ابدومینال میتوانند با آسیب دیافراگم و احشاء شکمی همراه باشند. 20-15% بیماران با شرایط عمومی پایدار که تحت درمانهای نگهدارنده قرار میگیرند دچار آسیبهای مخفی دیافراگم هستند که در نهایت منجر به هرنیهای مزمن دیافراگم میشوند. هدف از این مطالعه بررسی دقت تشخیصی توراکوسکوپی در تشخیص آسیبهای مخفی دیافراگم در ترومای نافذ توراکو-ابدومینال است.
روش بررسی: 30 بیمار دچار ترومای نافذ توراکو-ابدومینال با علائم حیاتی پایدار و عدم وجود آسیب ارگانهای دیگر و با نیاز به اکسپلوراسیون اورژانس، تحت توراکوسکوپی جهت بررسی آسیب مخفی دیافراگم قرار گرفتند. در صورت وجود آسیب دیافراگم ترمیم بهکمک توراکوسکوپی یا لاپاراتومی انجام شد و تمام بیماران شش ماه بعد جهت تشخیص هرنی مزمن تحت CT- اسکن قرار گرفتند.
یافتهها: متوسط سن بیماران 2/26 سال و نسبت مرد به زن پنج به یک بود. در بررسی توراکوسکوپیک، ترومای مخفی دیافراگم در پنج نفر (7/16%) وجود داشت که ترمیم توراکوسکوپیک در سه مورد (9/9%) و لاپاراتومی و ترمیم دیافراگم در دو مورد (6/6%) انجام شد. آسیب همزمان ریوی در دو بیمار (6/6%) رویت شد که ترمیم توراکوسکوپیک انجام شد. آسیب همزمان داخل شکمی نیز در یک بیمار (3/3%) رویت شد که ترمیم با لاپاراتومی انجام شد. هیچ عارضهای مربوط به توراکوسکوپی گزارش نشد و در بررسی مجدد با CT Scan شکم و قفسه سینه که پس از شش ماه صورت گرفت، در هیچیک از بیماران شواهدی به نفع هرنی دیافراگماتیک مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به دقت تشخیصی بالا و حداقل تهاجم و قابلیت تشخیصی و درمانی ما انجام توراکوسکوپی را در تمام بیماران با آسیب نافذ توراکو-ابدومینال با شرایط پایدار توصیه میکنیم.
علیرضا کریمییزدی، امیر آروین سازگار، حمید رضا آقایان، سید موسی صدر حسینی، بابک ارجمند، علی توسلی، سید حسن امامی رضوی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای مختلفی برای بازسازی گوش در بیماران مبتلا به میکروتیا بهکار میرود. یکی از موارد، غضروف دندهای است که از خود بیمار یا از جسد تهیه میشود. هدف این مطالعه بررسی نتایج حاصل از بازسازی لاله گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت فرآوری شده در بانک فرآوردههای پیوندی ایران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 10 بیمار مبتلا به میکروتیای مادرزادی که در فاصله مهر 1385 تا تیر 1386 جهت عمل جراحی ترمیم لاله گوش به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. ترمیم گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت و براساس الگوی تهیه شده از گوش بیمار در بخش گوش و حلق و بینی انجام گرفت. شکل ظاهری لاله گوش، ضخامت غضروف و واکنش نسجی در فواصل پیگیری بیماران بررسی شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران 085/11 سال (حدود اطمینان 57/5) و میانگین مدت پیگیری 29/6 ماه (حدود اطمینان 12/3) بود. از نظر سمت درگیری، در شش مورد گوش راست، دو مورد گوش چپ و دو مورد دیگر درگیری دو طرفه مشاهده شد. از نظر حفظ وضعیت ظاهری قسمتهای مختلف گوش پیوند شده، در 11 گوش ظاهر هلیکس 100% حفظ شده بود و در 10 گوش هماهنگی کامل لبول با هلیکس وجود داشت. ارتفاع و عرض گوش بازسازی شده در مقایسه با سمت سالم یک تا دو میلیمتر اختلاف داشت. شایعترین واکنشزودرس قرمزی محل بود. عوارض دیررس شامل بیرونزدگی بخشی از غضروف و عفونت زخم بود که در یک بیمار دیده شد.
نتیجهگیری: استفاده از غضروف هموگرافت فرآوری شده جهت بازسازی لاله گوش در میکروتیای مادرزادی با نتایج کوتاهمدت قابل قبول همراه است. میزان جذب در این روش بسیار پائین و عوارض زودرس و تاخیری نسبتا اندک است.
رضا باقری، ضیاءا... حقی، محمد راه روح، محمود رضا کلانتری، علی صدریزاده،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بیوپسی سوزنی ترانس توراسیک روش مورد تایید در تشخیص پاتولوژیک ضایعات ریوی بوده که بهدنبال انجام برونکوسکوپی قادر به تشخیص ضایعه نبودیم. هدف مطالعه بررسی ایمنی و دقت تشخیص TTNB با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی آیندهنگر از مهر 84، 30 بیمار با توده محیطی ریه با قطر بیشتر ازcm3 که فاصله آنها از جداره قفسهسینه کمتر یا مساوی cm5 بوده با راهنمایی سونوگرافی نمونهبرداری بافتی شده و از نظر دقت تشخیصی و عوارض، بررسی شدند.
یافتهها: نسبت مرد به زن، دو به یک و متوسط سن بیماران 2/61 سال و اغلب ضایعات در سمت راست (60%) بوده است. در تمامی بیماران نمونه کافی جهت پاتولوژیست تهیه شد ولی در 6/86% دقت تشخیصی داشته و در 3/13% جهت تشخیص دقیق بافتی نیاز به بیوپسی باز ریه ضرورت یافت با تشخیص، آمبولی ارگانیزه، گرانولوماتوز سلی، برونکوآلوئولار کارسینوما و آدنوکارسینومای متاستاتیک بودند. در بررسی کلی پاتولوژی 3/83% دچار ضایعه بدخیم بوده که شایعترین آن اسکواموس سل کارسینوما و آدنوکارسینوما ریه بودهاست و 6/16% دچار ضایعه خوشخیمی بوده که شایعترین آن گرانولوماتوزسلی بوده است. 3/13% بیماران دچار عارضه شده که 6/6% پنوموتوراکس و 6/6% هموپتزی داشتهاند. مرگ و میر نداشتیم.
نتیجهگیری: با توجه به دقت مناسب تشخیصی سهولت دسترسی، ارزانی و عوارض قابل قبول توصیه ما انجام TTNB با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه میباشد.
علی زمانی، علیرضا کریمی، محسن ناصری، الهه امینی، محمد میلانی، امیرآروین سازگار، سید موسی صدر حسینی، محمد صادقی حسن آبادی، فاطمه نیری، فیروزه نیلی، مامک شریعت، مصطفی وثیق، فریبا نساج، فاطمه زمانی، نرگس زمانی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: از آنجا که تقریباً
نیمی از شیرخواران مبتلا به کمشنوایی هیچیک از فاکتورهای خطر را نشان نمیدهند،
انجمن آمریکا غربالگری را توصیه نموده است ولی در کشورهایی که امکان غربالگری
همگانی نیست، نوزادان در معرض خطر بررسی میشوند. لذا این مطالعه با هدف غربالگری
شنوایی 950 نوزاد بستری در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران با
استفاده از تست Oto-
Acoustic Emission به بررسی کاهش شنوایی
نوزادان در معرض خطر میپردازد.
روش
بررسی: 950
نوزاد بستری در بخشهای نوزادان و NICU در بیمارستانهای ولیعصر، شریعتی،
مرکز طبی و بهرامی تهران (در طی سالهای 85-83 تحت انجام تست شنواییسنجی، در صورت احراز حداقل یکی از
عوامل خطر احتمالی کاهش شنوایی وارد این مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی شدند. عوامل
خطر مورد بررسی در این مطالعه عبارت بود از سپتی سمی، بیماری قلبی مادرزادی، آپگار
دقیقه پنج کمتر از شش، پارگی زودرس پردهها بیشاز شش ساعت، زردی منجر بهتعویض
خون، تشنج، نیاز به بستری در NICU، پنومونی و مصرف داروهای اوتوتوکسیک. پیامد مورد نظر کمشنوایی یا ناشنوایی بود. دادههای
مورد بررسی شامل سوابق بیماری، درمانهای بهکار رفته، علایم و عوارض بیماری، پاسخ
به تست و در موارد مشکوک تایید Auditory Brain stem Response بودند.
یافتهها: با
آنالیز چند متغیره رگرسیون لجستیک و دوتایی مشخص شد که تعویضخون، کموزنی و آپگار پایین دقیقه اول بیشترین خطر را بهطور مستقل
برای نوزادان فراهم کرده بودند.
نتیجهگیری: علیرغم شیوع پایین کمشنوایی اما غربالگری با هدف
یافتن زودهنگام موارد مبتلا از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
پویا پورنقی، رجبعلی صدرخانلو، شاپور حسنزاده، امیرعبّاس فرشید،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: دیابت یک اختلال
متابولیکی است که بر تمام بدن از جمله دستگاه تناسلی ماده تأثیر میگذارد و از
عوامل مؤثر در ناباروری میباشد. متفورمین از داروهای رایج کنترل قندخون بیماران
دیابتی است. هدف این مطالعه بررسی تغییرات فوقریزبینی فولیکولهای تخمدانی رتهای
دیابتی و سنجش میزان اثربخشی داروی متفورمین در این زمینه بود.
روش بررسی: تعداد 36 سر رت ماده بالغ نژاد Sprague-Dawley (210-170 گرم)
در سه گروه (کنترل، دیابتی و دیابتی درمانشده با متفورمین) مطالعه شدند. در گروههای دوم و سوم، رتها با تزریق mg/kg45 استرپتوزوتوسین
دیابتی و در گروه سوم با mg/kg/day100 متفورمین منوهیدروکلراید تیمار شدند. در پایان دوره آزمایش، رتها
تشریح و تخمدان راست آنها پس از طی مراحل آمادهسازی، با میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) مطالعه گردیدند.
یافتهها: نسبت به گروه کنترل، کاهش در ضخامت پرده شفاف و کاهش در
میانگین تعداد میکروویلیهای درون واحد سطح آن، در گروه دیابتی معنیدار (بهترتیب
01/0>P و 001/0>P) و در گروه
دیابتی درمانشده با متفورمین بهترتیب معنیدار (05/0>P) و غیرمعنیدار بود. اندامکهای سیتوپلاسم
اووسیت در گروه دیابتی درمانشده با متفورمین نسبت به گروه دیابتی به تعداد بیشتر
و با اشکال طبیعی و یا نزدیک به طبیعی ملاحظه شد. کاهش تعداد و بالونیشدن
کریستاهای میتوکندریها از بارزترین تغییرات در گروه دیابتی بودند.
نتیجهگیری: دیابت باعث کاهش در ضخامت پرده
شفاف و تعداد میکروویلیهای درون آن، کاهش تعداد اندامکهای اووسیت و تغییر ساختاری
آنها میگردد. در بیماران دیابتی درمان با متفورمین شرایط بهتر در موارد فوق را
فراهم میکند.
آرام احمدی، رجبعلی صدرخانلو، سیامک سلامی، عباس احمدی،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: مصرف بعضی از داروهای آنتیسایکوتیک
تاثیر شدیدی بر باروری جنس نر دارد. اثرات هیپوفیزی و تغییر در غلظت سرمی بعضی از هورمونها
مثل پرولاکتین، LH و FSH تاثیرات مختلفی بر تولید اسپرم
دارد. در این مطالعه اثر داروی سولپراید بر روی کیفیت، میزان آسیب DNA و وضعیت بلوغ
هسته اسپرم مطالعه شد.
روش بررسی: 24 موش نر سوری بالغ (سن:
8-6 هفته) به سه گروه تیمار، کنترل شم و کنترل تقسیم شدند. بهمدت 45 روز روزانه به
گروه تیمار محلول سولپراید بهمیزان mg/kg40 و به کنترل شم حلاّل دارو بهصورت داخل صفاقی تزریق شد. گروه
کنترل چیزی دریافت نکرد. پس از این مدت تمامی موشها به روش جابهجایی گردن کشته شده،
اپیدیدیم به روش جراحی خارج شد و درml 1 محیط کشت Human Tubal Fluid (HTF) بهمدت نیم ساعت در داخل
انکوباتورCO2 به منظور شناورسازی اسپرمها گذاشته
شد. تعداد، قدرت تحرک و قدرت زیستپذیری اسپرمها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کیفیت
بلوغ هسته و میزان آسیب DNA اسپرم توسط رنگآمیزی آنیلین بلو و آکریدین
اورنج ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در موشهای
گروه درمانی، کاهش چشمگیری در تعداد و قدرت تحرک اسپرمها مشاهده شد و تعداد اسپرمهای
غیرطبیعی در مقایسه با دو گروه دیگر افزایش معنیداری داشت (05/0P<). کاهش مشخصی در قدرت زیستپذیری
و بلوغ هسته اسپرمها دیده شد و میزان آسیب DNA در مقایسه با گروههای دیگر
افزایش چشمگیری یافت (05/0P<).
نتیجهگیری: مشخص شده داروی آنتیسایکوتیک سولپراید دارای اثرات منفی
بر پارامترهای اسپرم در موشهای درمان شده است و در تعدادی از نمونهها هیپوگنادیسم
ثانویه ایجاد میکند.