35 نتیجه برای کام
سید علیرضا طلائی، ابوالفضل اعظمی، الهام مهدوی، محمود سلامی،
دوره 73، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طی دوره بحرانی تکامل مغز، پیامهای محیطی نقش مهمی در بلوغ مدارهای عصبی دارند. نشان داده شده است که تغییر در پیامهای بینایی در این دوره باعث ایجاد تغییر در ساختمان و عملکرد گیرندههای گلوتامات در قشر بینایی میشود. بخشی از پیامهای بینایی پس از پردازش در قشر به هیپوکامپ رسیده و در تولید حافظه نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر محرومیت از بینایی در دوره بحرانی تکامل مغز بر بیان زیرواحدهای گیرنده α-amino-3-hydroxy-5-methyl-4-isoxazolepropionic acid (AMPA) در هیپوکامپ موش صحرایی بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در زمستان 1392 در مرکز تحقیقات فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر روی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار که از بدو تولد یا در سیکل 12-12 روشنایی تاریکی (LR) و یا در تاریکی کامل (DR) پرورش یافته بودند، انجام شد. بیان mRNA مربوط به زیرواحدهای GluR1 و GluR2 در هیپوکامپ با روش Reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR) و بیان پروتیین زیرواحدهای گفتهشده با روش وسترنبلات در سنین دو، چهار و شش هفتگی هر دو گروه از حیوانات بررسی شد. دادهها پس از کمیسازی با آنالیز واریانس یکسویه مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: بیان نسبی زیرواحد GluR1 در هیپوکامپ موشهای گروه 6WLR در مقایسه با گروه 2WLR بهمیزان 24% کاهش داشت (004/0P=) و بیان نسبی زیرواحد GluR2 بهمیزان 190% افزایش داشت (0001/0P<). محرومیت از بینایی باعث افزایش بیان هر دو زیرواحد در هیپوکامپ موشهای گروه 6WDR نسبت به 2WDR بهمیزان 20% گردید (01/0P=).
نتیجهگیری: محرومیت از بینایی در دوره بحرانی تکامل مغز طی یک روند وابسته به سن باعث ایجاد تغییر در بیان نسبی و نیز چینش هر دو زیرواحد گیرنده AMPA در هیپوکامپ موش صحرایی میشود.
سبا گرشاسبی، داریوش سلیمی، عباس دوستی،
دوره 73، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشهای زیادی چاقی را بهعنوان یک ریسک فاکتور مؤثر در ایجاد سرطان پستان تأًیید میکند، اما ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان هنوز به درستی روشن نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی اولویت ژنهای مؤثر در ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از فروردین تا تیر 1393 در مرکز پژوهشهای بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران بهروش شبیهسازی رایانهای برای الویتبندی ژنهای مؤثر در ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان انجام شد و از الگوریتم Multiple Data Sources برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. ژنهای آموزشی از میان ژنهایی انتخاب شد که تأثیر آنها در یکی از اختلالات چاقی و سرطان پستان و یا در هر دو، در مطالعات پیشین تأیید شده بود. دو دسته ژن کاندیدا وارد مطالعه شدند. گروه اول ژنهایی که در پنج ناحیه کروموزومی مشترک چاقی و سرطان پستان قرار داشتند و گروه دوم ژنهای حاصل از آنالیز نتایج میکرواری پژوهش Creighton و همکاران بودند. یافتهها: تعداد 72 ژن حاصل آنالیز میکرواری و ژنهای پنج ناحیهی کروموزومی، به چهار سبک اولویتبندی شدند که از این میان پنج ژن NTRK3, TNFRSF10B, F2, IGFALS و HSP90B1 در 10 اولویت اول دو بار تکرار شده بود. این پنج ژن در ایجاد ارتباط مولکولی بین چاقی و سرطان پستان در اولویت قرار گرفتند. نتیجهگیری: وجود ژنهای مشترک بین سرطان پستان و چاقی نشانگر وجود ارتباط مولکولی بین این دو موضوع میباشد. در این پژوهش امکان تأثیر پلیمورفیسم ژن F2 در ایجاد سرطان پستان همراه با ریسک فاکتور چاقی تأیید شد که در پژوهشهای گذشته مطرح نشده بود.
سهیلا حسینزاده، مریم زحمتکش، غلامرضا حسنزاده، مرتضی کریمیان، منصور حیدری، محمود کرمی،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتیین سلادین-یک (Seladin-1) از نورونها در برابر توکسیسیتی حاصل از آمیلویید بتا محافظت میکند و بیان آن در مناطق تحت آسیب مغز بیماران مبتلا به آلزایمر کاهش مییابد. از طرفی تغییرات سطح سرمی S100&beta بهعنوان شاخص صدمه مغزی در بیماریهای نورودژنراتیو مطرح میباشد. بنابراین مطالعه حاضر جهت بررسی ارتباط بین روند تغییرات سطح سرمی پروتیین S100&beta و بیان ژن سلادین-یک هیپوکامپ در مدل آلزایمر اسپورادیک حیوانی طراحی گردید. روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده فنآوریهای نوین پزشکی، گروه علوم اعصاب از اسفند 90 تا اردیبهشت 92 انجام شد، 72 سر رت نر بهطور تصادفی به گروههای کنترل، سالین و استرپتوزوتوسین 4، 7، 14 و 21 روز تقسیم شدند. مدل آلزایمر به روش تزریق داخل بطنی استرپتوزوسین به میزان mg/kg 3 در روزهای اول و سوم القاء شد. تغییرات سطح S100&beta سرم و بیان ژن سلادین-یک هیپوکامپ در گروههای آزمایشی مورد ارزیابی قرار گرفت. عملکرد رفتاری حیوان از نظر تأخیر اولیه و تأخیر در حین عبور در آزمون رفتار اجتنابی غیرفعال تعیین گردید. یافتهها: سطح S100&beta سرم و بیان ژن سلادین-یک هیپوکامپ در گروههای مورد مطالعه تفاوت معناداری نشان داد (0001/0=P). ارتباط معناداری بین کاهش سطح سرمی پروتیین S100&beta و بیان ژن سلادین-یک هیپوکامپ مشاهده شد (001/0=P). همچنین کاهش تأخیر در حین عبور در گروه استرپتوزوتوسین 21 روز در مقایسه با گروههای کنترل و سالین معنادار بود (001/0=P). نتیجهگیری: پایش تغییرات سطح سرمی پروتیین S100&beta بهواسطه ارتباط با تغییرات ژن سلادین-یک هیپوکامپ میتواند بهعنوان شاخص صدمه نورونی در بیماران مبتلا به آلزایمر مفید واقع شود.
محمد کریم سهرابی، علیرضا تاجیک،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: وارفارین داروی ضدانعقاد میباشد که نقش آن پیشگیری از ایجاد لختگی است. هدف از این مقاله، ارایه روشی مناسب برای انتخاب ویژگیهای مهم کلینیکی و ژنتیکی و پیشبینی میزان دوز وارفارین بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی، از اردیبهشت تا خرداد 1394 بر روی 552 نفر از بیمارانی که در بیمارستان مرکز قلب تهران کاندید استفاده از وارفارین بودند، انجام گرفت. عوامل تأثیرگذار در میزان دوز استخراج شده، و روشهای انتخاب ویژگی و شبکههای عصبی در نرمافزار MATLAB (MathWorks, MA, USA) پیادهسازی گردید.
یافتهها: از بین دو الگوریتم بهکار گرفته شده، الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات دارای دقت مناسبتری بوده و برای میانگین مربعات خطا، جذر میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا به ترتیب 0262/0، 1621/0 و 1164/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده، با تعداد ویژگیهای کمتر، میتوان به دقت مناسبی از پیشبینی دوز وارفارین دست یافت. همچنین از این مدل میتوان بهعنوان یک سیستم پشتیبان تصمیمگیری بهره برد.
فرین سلیمانی، فرحناز محمدی شاهبلاغی، فاطمه نیری، حسین دلیلی، مامک شریعت،
دوره 74، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تبیین نیازها و مهارتهای لازم برای تربیت فوقتخصص طب نوزادان طراحی شد.
روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی، با تمرکز بر روش تحلیل محتوایی معمول و با اتکا بهروش نمونهگیری هدفمند بر روی استادان، دستیاران سال دوم و دانشآموختگان رشته فوقتخصصی طب نوزادان در پنج سال گذشته، انجام شد. اشباع دادهها نیز بهعنوان ملاک پایان مرحله جمعآوری دادهها قرار داده شد. روش جمعآوری دادهها مصاحبه نیمهساختارمند و بحث گروهی متمرکز بود.
یافتهها: پاسخدهندگان نظر خود را در حیطه "کفایت فردی دانشآموخته"، "ضعف برنامه آموزشی دوره مربوطه"، "چالشهای آموزشی"، "نیاز به بازنگری برنامه آموزشی دوره مربوطه"، "ضرورت اصلاح نظام آموزشی پزشکی کشور" و "راهبردهای موثر در آموزش مراقبت تکاملی مغزی-عصبی" ابراز کردند.
نتیجهگیری: تغییر و تکمیل برنامه آموزشی (کوریکولوم) دوره فوقتخصص نوزادان در مورد مراقبتهای تکاملی مغزی-عصبی همراه با آموزشهای منسجم مهارتهای بالینی مفید میباشد.
سید سعید طباطبایی، عبدالسلام رزاقی،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیسپلازی تکاملی مفصل هیپ (Developmental dysplasia of the hip, DDH) طیفی از اختلالات وابسته به تکامل غیرطبیعی هیپ را در برمیگیرد که ممکن است در هر زمانی (دوره جنینی، شیرخوارگی و یا کودکی) نمایان گردد. هدف از این مطالعه بررسی نتایج بالینی و رادیوگرافی بیماران مبتلا به دیسپلازی تکاملی هیپ پس از درمان با جااندازی باز، کپسولورافی و استئوتومی بهروش پمبرتون میباشد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت آیندهنگر بر روی 13 کودک مبتلا به دیسپلازی تکاملی هیپ در بیمارستان رازی اهواز در سالهای 93-1391 انجام شد. معیارهای ورود شامل محدوده سنی 18 ماه تا هشت سال و شاخص استابولار بالاتر یا مساوی 40 درجه بودند. معیارهای خروج شامل بیماریهای بافت همبند، دررفتگی ثانویه بهعلت عفونت پیشین و دیسپلازی استابولوم در زمینه سندرم خاص بودند. بیماران پیش از جراحی و حداقل یک سال پس از عمل به لحاظ بالینی، میزان Dislocation یا Subluxation مفصل هیپ، Congruity مفصل هیپ و یافتههای رادیوگرافی بهترتیب بر اساس معیارهای McKay، Tonnis grading، Severin و شاخص استابولار مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: شاخص استابولار پس از عمل کاهش معناداری در مقایسه با پیش از عمل داشت (002/0P=). بر اساس تقسیمبندی Tonnis grading، پس از عمل 6/91% بیماران در کلاس I-II قرار داشتند. بر اساس معیار ارزیابی McKay، 6/%66 بیماران نتایج عالی و خوب را پس از عمل نشان دادند. در بررسی یافتههای رادیوگرافی پس از عمل بر اساس معیار Severin، 2/%83 بیماران در کلاس I-III قرار گرفتند. معیارهای ارزیابی Tonnis grading، McKay و Severin بهبود چشمگیری از نظر آماری را در بیماران نسبت به پیش از عمل نشان دادند.
نتیجهگیری: استئوتومی پمبرتون میتواند یک روش موثر در درمان بیماران مبتلا به دیسپلازی تکاملی هیپ باشد که در سنین بالا و با تاخیر مراجعه میکنند و میتواند همراه با سایر روشهای جراحی انجام شود.
ایوب امیرنیا، پریناز محنتی، نصراله جباری،
دوره 75، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در ناحیه شکم و لگن بهدلیل بودن ارگانهای حساس به پرتو و افزایش تعداد درخواستهای آزمونهای سیتیاسکن، نگرانیها نسبت به افزایش دوز بیماران بهشدت افزیش یافته است. از اینرو هدف از این مطالعه تعیین دوز جذبی ارگانهای حساس به پرتو و دوز موثر بیماران در سیتیاسکن شکم و لگن با استفاده از نرمافزار ImPACT CT Patient Dosimetry بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی، از آبان تا اسفند سال ۱۳۹۴ در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه انجام شد. دادههای دموگرافی و دوزیمتری ۱۰۰ بیمار اسکن شده با سیتیاسکن ۶ اسلایسی، از طریق فرمهای جمعآوری دادهها، گردآوری شدند. برای تعیین دوز جذبی ارگانهای حساس به پرتو و در نهایت دوز موثر بیماران، نرمافزار محاسباتیImPACT CT Patients Dosimetry Calculator (version ۱.۰.۴, Imaging Performance Assessment on Computed Tomography, www.impactscan.org) مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین و انحرافمعیار دوز بیماران در اسکن سیتی شکم و لگن برابر با ۰/۱۶۴±۴/۹۲۷ میلیسیورت (milliSievert, mSv) بود. مثانه در هر دو جنس بالاترین میانگین دوز ارگان را داشت که میانگین و انحرافمعیار آن در مردان ۱۷/۱۵±۶۴/۷۱ میلیگری و در زنان ۱۸/۴۸±۷۷/۵۶ میلیگری بود (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: مقادیر دوز موثر این آزمون در محدوده مقادیر گزارش شده از مطالعات پیشین و توصیههای International Commission on Radiological Protection (ICRP) است. با این حال، دوز پرتوی در اسکن سیتی، هنوز بیشترین سهم را در تصویربرداری پزشکی دارد. بر اساس اصل As low as reasonably achievable (ALARA) توصیه میشود که پارامترهای اسکن، بهویژه میلیآمپر ثانیه (mAs)، طوری انتخاب شوند که دوز بیمار حداقل و کیفیت تصویر حداکثر باشد. همچنین از سایر روشهای تصویربرداری بهعنوان جایگزین سیتی استفاده شود.
داریوش خرمیان، سروش سیستانی، امین بنایی، سالار بیجاری،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای متعددی بهمنظور کاهش دوز مانند استفاده از سیستم کنترل خودکار تابشدهی، در تصویربرداریهای سیتی اسکن ابداع شدهاند. در این مطالعه تاثیر استفاده از این سیستم بر دوز دریافتی اندامهای حساس به پرتو بیماران زن در سیتی اسکن قفسه سینه، ارزیابی شده است.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعهای مقطعی، تحلیلی و کمی بوده که در بهار سال ۱۳۹۶ در بخش تصویربرداری بیمارستان فیروزگر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با ثبت پارامترهای تابشدهی به ۵۴ بیمار زن هنگام سیتی اسکن قفسه سینه انجام شده است. ۲۵ آزمون با سیستم کنترل خودکار تابشدهی و بقیه بدون این سیستم انجام شدند. شاخص دوز سیتی در مرکز و اطراف فانتوم استاندارد اندازهگیری و شاخص وزنی دوز سیتی محاسبه شد. همچنین دوز موثر اندامها با استفاده از CT-Expo software, version 2 (Medizinische Hochschule, Hannover, Germany) و نویز بهعنوان مشخصهای از کیفیت تصویر در فانتوم آب برای هر دو گروه محاسبه و مقایسه شد.
یافتهها: شاخص وزنی دوز سیتی، با استفاده از سیستم کنترل خودکار تابشدهی، ۹/۹۴ میلیگری (mGy) و دوز موثر، ۵/۴ میلیسیورت (mSv) بود. بدون استفاده از این سیستم، این مقادیر بهترتیب،mGy ۱۲/۴۶ و mSv ۶/۳ بودند. درحالیکه نویز از ۴/۲۰ به ۴/۷۴ (۱۱/۳%) افزایش داشت. بیشترین دوز موثر دریافتی مربوط به پستان، مری، ریه و تیموس بهترتیب با میزان ۱۵، ۱۴، ۱۴ و mSv ۱۴ در پروتکل بدون سیستم کنترل خودکار تابشدهی بود.
نتیجهگیری: استفاده از سیستم کنترل خودکار تابشدهی بهمنظور کاهش دوز بیمار در سیتی اسکن قفسه سینه زنان، به طور معناداری موثر بوده و نویز اضافه شده به تصویر در حد قابل قبولی میباشد.
فرین سلیمانی، زهرا باجلان،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز اختلالات تکاملی و رفتاری از شایعترین مشکل در طب کودکان است. رشد و تکامل تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اجتماعی قرار دارد و مهمترین و آغازیترین مرحله آن از دوران جنینی و نوزادی شکل میگیرد. با توجه به اهمیت تکامل، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخصهای رشدی هنگام تولد با وضعیت تکاملی انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی شیرخواران ۶ تا ۱۸ ماهه پرداخت که از مرداد تا آذر ۱۳۹۶ به مراکز جامع سلامت وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قزوین مراجعه نمودند. حجم نمونه در این بررسی ۲۰۰ نفر بود و شرکتکنندگان در دو گروه ۱۰۰ نفره شیرخواران دارای تاخیر تکاملی و شیرخواران با تکامل طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای تنسنجی هنگام تولد از پرونده بهداشتی و وضعیت تکاملی با پرسشنامه سنین و مراحل سنجیده شد.
یافتهها: میانگین سنی شیرخواران در گروه مورد ۱/۷۲±۱۲/۶۳ ماه و در گروه شاهد ۱/۶۹±۱۲/۶۸ ماه بود و ۴۵/۶% از کودکان دارای تاخیر تکاملی دختر بودند. بیشترین شیوع تاخیر تکاملی، در حیطه شخصی-اجتماعی (۲۶/۹%) و کمترین شیوع در حیطه حرکات درشت (۱۲/۷%) بود. ارتباط معناداری بین دور سر (۰/۳۲P=) و قد هنگام تولد (۰/۱۱P=) و وضعیت تکاملی وجود نداشت. درحالیکه ارتباط معناداری بین تاخیر تکاملی در حیطه برقراری ارتباط (۰/۰۴P=) و در حیطه حرکات درشت (۰/۰۲P=) با وزن هنگام تولد وجود داشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، وزن هنگام تولد با تاخیر تکاملی رابطه داشته باشد. در این مطالعه وزن کم هنگام تولد با تأخیر تکاملی در حیطههای برقراری ارتباط و حرکات درشت رابطه داشت.
میترا رادفر، نرجس جعفری، مونا کریمی خالدی، نعیمه تسلیمی طالقانی، ریحانه عسکری کچوسنگی، لیلا یزدی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تاخیر در تکامل در نوزادان پرهترم بیشتر از نوزادان ترم برآورد شده است. شناسایی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی میتواند به متخصصان این حوزه در پیشگیری از مشکلات تکاملی نوزادان کمک کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مستعدکننده تاخیر تکاملی شیرخواران پرهترم در سال اول زندگی بود.
روش بررسی: در این پژوهش تحلیلی-مقطعی، 87 شیرخوار پرهترم به روش نمونهگیری در دسترس در بازه زمانی فروردین 1397 تا اسفند 1398 و از دو بیمارستان امامحسین (ع) و مهدیه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و اولیه شیرخواران مانند سن، جنسیت، سن بارداری و مشکلات بالینی مشاهده شده در بدو تولد از طریق پرونده پزشکی شیرخواران گردآوری شد. بهمنظور ارزیابی وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی، از تست غربالگری تکامل ASQ استفاده شد.
یافتهها: 23 شیرخوار (4/26%) تکامل غیرطبیعی داشتند. بین سن، قد بدو تولد، وزن یک سالگی، قد یک سالگی، مدت اتصال به ونتیلاتور، آپگار دقیقه اول و بیستم، تشنج، کاهش رفلکسهای نوزادی، پنومونی، تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی، بروز ضایعه رتینوپاتی، کاردرمانی و یافتههای غیرطبیعی نوار قلبی با وضعیت تکاملی شیرخواران در یک سالگی رابطه آماری معناداری وجود داشت. تنها متغیر تغذیه با شیر مادر در یک سال اول زندگی قدرت پیشبینی وضعیت تکاملی شیرخواران را داشت (18/0=OR).
نتیجهگیری: احتمال بروز تاخیر تکاملی در شیرخواران پرهترمی که در یک سال اول زندگی با شیر مادر و یا ترکیب شیر مادر و غذای کمکی تغذیه میشدند به میزان یک پنجم کمتر از شیرخوارانی بود که در یک سال اول زندگی از شیر مادر تغذیه نمیکردند.
زهره دلیرثانی، آتسسا پاکفطرت، نصرالله ساغروانیان، نگین سمیعی، سمانه سالاری،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوم، بدخیمی سلولهای لنفوئیدی است. لنفوم T-Cell بهصورت خارج نودی بسیار نادر میباشد. لنفومهای دهانی درصد کمی از بدخیمیهای سر و گردن را شامل میشوند. لنفوم نانهوچکین در دهان نادر است و بیشتر در افراد با ضعف سیستم ایمنی ایجاد میشود.
معرفی بیمار: بیمار خانمی 67 ساله با زخمی در کام که از دو ماه قبل ایجاد شده بود، مراجعه کرد. در نمای بالینی، یک ضایعه اندوفیتیک با سطح گرانولر در سمت چپ کام سخت به سمت کام نرم و ریج آلوئولر مشاهده شد. با تشخیص احتمالی اسکواموس سل کارسینوما تحت بیوپسی قرار گرفت. بررسی میکروسکوپی و ایمونوهیستوشیمی متاستاز لنفوم T-Cell را نشان داد. با توجه به سابقه ابتلای بیمار به لنفوم T-Cell روده کوچک، به انکولوژیست ارجاع گردید.
نتیجهگیری: متاستاز بدخیمیها به حفره دهان میتواند به صورت تورم و زخم بروز یابد. معاینه دقیق و گرفتن تاریخچه کامل در تشخیص زودهنگام ودرمان بهموقع میتواند مفید باشد.
علی عامری، محمود شیری، معصومه گیتی، محمد علی اخایی،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده
سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان است. ماموگرافی غربالگری یک روش تصویربرداری اشعه ایکس با دوز پایین است که برای تشخیص سرطان پستان در مراحل اولیه بهکار میرود. برای کمک به رادیولوژیست در خواندن ماموگرام سیستمهای کمکیار (CAD) ساخته شدهاند که نرمافزارهایی هستند که میتوانند نواحی سرطانی را در ماموگرام تشخیص دهند. با پیشرفتهای نرمافزاری و سختافزاری اخیر که منجر به تکامل الگوریتمهای یادگیری عمیق (DL) گردیده، انقلابی در رشتههای مختلف مهندسی و همچنین فناوریهای پزشکی بهوجود آمده است. اخیرا، مدلهای DL در سیستمهای کمکیار ماموگرافی مورد استفاده قرار گرفتهاند و به عملکرد بالایی دست پیدا کردهاند. روشهای DL برخلاف روشهای سنتی یادگیری ماشین، نیازی به فرایند مشکل و زمانبر مهندسی ویژگیها ندارند و میتوانند بهطور خودکار، ویژگیهای مورد نیاز را از روی تصویر یاد گرفته و استخراج کنند. یکی از پرکاربردترین الگوریتمهای DL، شبکه عصبی کانولوشنال (CNN) میباشد. برای تشخیص ضایعات سرطانی در ماموگرام، CNN باید در یک الگوریتم مبتنی بر ناحیه مانند R-CNN، Fast R-CNN، Faster R-CNN و YOLO بهکار گرفته شود. برای آموزش مدلهای DL، نیاز به حجم زیادی از تصاویر ماموگرافی است که ضایعات سرطانی در آنها توسط یک رادیولوژیست مجرب، مشخص شده باشند. به همین دلیل، تهیه و جمعآوری یک مجموعه داده بزرگ ماموگرافی مارک شده، برای ساخت یک سیستم کمکیار با دقت بالا، ضروری میباشد. این مقاله با هدف گردآوری وضعیت بهرهمندی و پیشرفتهای تکنولوژی یادگیری عمیق در سیستمهای کمکیار ماموگرافی نوشته شده است.
وحید ورمزیاری، امیررضا رشتی، علی درخشنده، آیدا مقدس، آزاده مقدس،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رژیم Hyper-CVAD یکی از مهمترین رژیمهای مورد استفاده در درمان بیماران مبتلا به لوکمی حاد لنفوسیتی (ALL) در ایران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در طول بازه زمانی فروردین 1395 تا فروردین 1398، در بیمارستان سیدالشهدا (ع) اصفهان بر روی 90 بیمار مبتلا به ALL تحت درمان با رژیم Hyper-CVAD صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک، بالینی و همچنین اطلاعات مربوط به بقای کلی، بقای بدون پیشرفت بیماری و میزان پاسخدهی کلی بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماران بهترتیب 93/2±48/44 ماه و 30/3±44/44 ماه تخمین زده شد. از بین بیماران، 4/84% وارد بهبودی کامل شدند. متغیر بهبودی کامل به تنهایی بر میزان بقای کلی بیماران موثر میباشد. 40% از بیماران در این مطالعه در نهایت فوت کردهاند.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده با سایر مطالعات صورت گرفته در این زمینه همخوانی داشت و قابل استفاده جهت مقایسه با رژیم های درمانی جدید است.
یونس سلیمانی، امیررضا جهانشاهی، داود خضرلو،
دوره 80، شماره 11 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هنوز درک روشنی از الگوی آتروفی سابفیلدهای هایپوکامپ در بیماری آلزایمر و افتراق آن از اختلالات شناختی خفیف وجود ندارد. در این مطالعه مقطعی آتروفی سابفیلدهای هایپوکامپ در بیماران آلزایمر با بیماران مبتلا به اختلال شناختی اولیه (EMCI) و پایدار (LMCI) و همچنین گروه کنترل مقایسه شدند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود که از شهریور 1400 تا 1401 در گروه رادیولوژی دانشکده پیراپزشکی تبریز انجام شد. تصاویر MRI مربوط به بیماران آلزایمر، بیمار EMCI، بیمار LMCI و گروه نرمال کنترل (NC) از پایگاه ADNI استخراج شد. با استفاده از ابزار بخشبندی هایپوکامپ در FreeSurfer Software, version 7, Harvard University, USA، سابفیلدهای مختلف هایپوکامپ جداسازی شدند. اختلاف حجم هرکدام از سابفیلدهای هایپوکامپ مابین گروههای شرکتکننده در مطالعه و همچنین اختلاف حجم دو به دو بین گروهها با استفاده از Kruskal-Wallis H test و Post-hoc Dunn's test بررسی گردید (05/0P<).
یافتهها: بیشترین اختلاف معنادار مابین گروههای چهارگانه شرکتکننده در مطالعه مربوط به سابفیلدهای Whole hippocampus، DG body، Subiculum body و Subiculum head بود (0001/0P<). هنگام بررسی دو به دو، بیشترین اختلاف معنادار مابین جفتگروه NC/AD و کمترین اختلاف معنادار مابین جفتگروه LMCI/AD و در سابفیلد Subiculum body مشاهده شد.
نتیجهگیری: در بیشتر سابفیلدهای هایپوکامپ اختلاف معناداری از آتروفی دیده میشود. چنین یافتههایی میتواند بهعنوان راهنما برای مطالعات آینده بهمنظور بهبود عملکرد تشخیصی برای شناسایی افراد در معرض خطر بالای بیماری آلزایمر کمککننده باشد.
علیرضا دهقان، محبوبه آبشیرینی، حمید نعمتی، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات تکاملی کودکان شامل گروهی از مشکلات، محدودیتهای یادگیری و اکتسابی مهارتها میباشد. تاخیر تکاملی-گلوبال برای توصیف ناتوانی تکاملی کودکان کمتر از پنج سال بوده که در حداقل دو حوزه از دامنههای اصلی تکاملی میباشد. تصویربرداری نورورادیولوژی شامل MRI مغز میتواند حاوی اطلاعات مهمی در این حوزه باشد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی از 79 بیماری که دارای اختلال تکاملی به درمانگاه مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از تاریخ مهر 1392 تا اسفند 1399 مراجعه کرده بودند، 37 نفر MRI مغز داشتند. امتیازات کودکان در پنج حوزهی بالینی ASQ با یافتههای MRI آنها موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: از 37 بیمار، 23 دختر و 14 پسر بودند. 31 نفر از آنها دارای حداقل یک یافتهی غیرطبیعی در MRI مغز خود بودند. بیشترین یافتهها مربوط به دور سر غیرطبیعی با شیوع 54% و کمترین فراوانی میلینیزاسیون غیرطبیعی با شیوع 8/10% بود. نتایج بررسی ارتباط یافتههای MRI با حوزههای تکاملی نشان داد، کودکانی که اختلال مادهی سفید مغزی در MRI داشتند، تاخیر تکاملی شدیدتری در حرکات درشت دارند (049/0>P) و یافتههای MRI مربوط به مشکلات قشر مغز با شدت تاخیر تکاملی در حرکات ظریف ارتباط داشتند (0010/0>P).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت، MRI مغز در کودکان با شواهد تاخیر تکاملی میتواند علاوهبر نقش تشخیصی بهعنوان ابزاری برای کمک در تعیین پیشآگهی در حوزههای تکاملی استفاده شود. همچنین با تمرکز بر حوزهی تکاملی که باتوجه به یافتههای MRI بیشترین احتمال تاخیر در آینده را خواهد داشت، فرآیند درمان و بازتوانی این کودکان در آن زمینه را تحتتاثیر قرار دهد.