جستجو در مقالات منتشر شده


502 نتیجه برای Ph

مهرداد محمدی، جمشید فقری،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس از عوامل بیماری‌زای متداول در انسان است که طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها را ایجاد می‌کند. آنزیم کوآگولاز از عوامل مهم بیماری‌زای این باکتری می‌باشد. همچنین بررسی تنوع ژنتیکی ژن کدکننده این آنزیم (Coa) یکی از روش‌های مولکولی تعیین تیپ ایزوله‌های استافیلوکوکوس اورئوس می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، از اسفند ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷، ۱۵۰ نمونه استافیلوکوس اورئوس جدا شده از نمونه‌های ادرار و خون از بیمارستان‌های آموزشی الزهرا و امام حسین (ع) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از تایید نوع باکتری نمونه با قطعه ژنومی Coa، برای تعیین تیپ کوآگولاز منطقه بسیار متغیر ژن این آنزیم در واکنش Polymerase chain reaction (PCR) تکثیر و سپس مورد هضم آنزیمی با استفاده از آنزیم اندونوکلئاز محدودگر AluI قرار گرفت و تنوع طول قطعات هضم آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۱۵۰ نمونه ۴۵ نمونه استافیلوکوکوس اورئوس با تست‌های بیوشیمیایی تایید و از این تعداد ۳۶ (۸۰%) نمونه‌ها حامل ژن کوآگولاز بودند. در بین الگوهای PCR، الگوی bp680 در ۲۰ نمونه و الگوی bp750 در ۱۶ نمونه به‌دست آمدند. پس از هضم آنزیمی برای آزمون Restriction fragment length polymorphism (RFLP)، چهار الگو به‌دست آمدند که الگوی ۲۸۰+۴۰۰ در ۱۶ نمونه (۴۴/۴%)، الگوی ۲۸۰+۴۷۰ در ۷ نمونه (۱۹/۴%)، الگوی ۳۴۰+۳۴۰ در ۶ نمونه (۱۶/۶%)، الگوی بدون هضم ۷۵۰ در ۷ نمونه (۱۹/۶%) می‌باشند.
نتیجه‌گیری: با استفاده از آزمایشات صورت گرفته مشخص گردید که الگوی PCR-RFLP، ۲۸۰+۴۰۰ جفت بازی الگوی غالب در نمونه‌های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده در اصفهان می‌باشد.

زهرا فصیحی‌زاده، بهرام احمدی، غلامرضا شکوهی، نیلوفر جلالی‌زند، مرجان معتمدی، حسین میرهندی،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دو گونه‌ی ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال عامل بیش از ۸۰% انواع درماتوفیتوزیس می‌باشند. تاکنون روش‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک مختلفی جهت افتراق این دوگونه‌ی بسیار مشابه استفاده شده است، اما این روش‌ها کمابیش زمان‌بر بوده و از ویژگی پایینی برخوردارند. هدف این مطالعه، معرفی یک واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه ساده و سریع برای افتراق این دو گونه از یکدیگر می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه تحلیلی و تجربی است که بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در آزمایشگاه قارچ‌شناسی پزشکی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بدین منظور توالی نوکلئوتیدی ۴ ناحیه ژنی Internal transcribed spacer (ITS)، بتا توبولین، الانگیشن فاکتور یک آلفا و کالمودولین در دو گونه قارچ مدنظر، مورد آنالیز بیوانفورماتیک قرار گرفت و تفاوت‌ها و تشابه‌های نوکلئوتیدها بین دو گونه در هر کدام از ژن‌های یادشده، برای انتخاب پرایمر بررسی گردید. ویژگی پرایمرهای انتخابی جهت انجام واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه (Duplex PCR) در مقابل ایزوله‌های تعیین توالی شده‌ی گونه‌های درماتوفیتی آزمایش گردید.
یافته‌ها: با توجه به مجموع داده‌ها، پرایمرهای اختصاصی از ژن الانگیشن فاکتور یک آلفا انتخاب گردید. این پرایمرها محصولی با ۱۷۳ و۳۸۴ جفت باز به‌ترتیب در گونه‌های ترایکوفایتون روبروم و اینتردیجیتال تولید نمود و در مواجهه با گونه‌های درماتوفیتی مختلف از اختصاصیت بالایی برخوردار بودند.
نتیجه‌گیری: واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه راه‌اندازی شده یک روش افتراقی اختصاصی و سریع نسبت به روش‌های متداول جهت شناسایی دو گونه ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال از یکدیگر می‌باشد.

فریبا کرامت، شهرام همایونفر، محمدعلی سیف ربیعی، کژال عباسی، علی سعادتمند،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری اندوکاردیت عفونی به‌دلیل حضور میکروارگانیسم در اندوکارد و یا دریچه‌های قلب به‌وجود می‌آید. امروزه اندوکاردیت عفونی به‌عنوان یک علت عمده مرگ‌ومیر با میزان بروز کمابیش ۵ تا ۷/۹ مورد در صدهزار نفر می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بود.
روش بررسی: در این بررسی گذشته‌نگر که از فروردین ۱۳۸۴ تا اسفند ۱۳۹۳ در یک دوره ده ساله بر روی بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بستری شده در بیمارستان‌های سینا و اکباتان در شهر همدان انجام شد. بیماران بستری با تشخیص اندوکاردیت عفونی بررسی شدند و داده‌های تظاهرات بالینی، معاینه فیزیکی و گزارش آزمایشات و اکوکاردیوگرافی بیماران در چک لیست طراحی شده ثبت گردید و برای تمام بیماران کشت خون و تست آنتی‌بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع ۶۱ بیمار با تشخیص نهایی اندوکاردیت وارد مطالعه شدند که ۵۰ نفر (۸۲%) مرد و ۱۱ نفر (۱۸%) زن بودند. ۵۴ نفر (۸۸/۵%) اندوکاردیت دریچه طبیعی و ۷ مورد (۱۱/۵%) اندوکاردیت دریچه مصنوعی داشتند. همچنین ۳۸ نفر (۶۲/۳%) از بیماران معتاد تزریقی و ۲۳ نفر (۳۷/۷%) غیرمعتاد تزریقی بودند. شایعترین ارگانیسم عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس در ۱۵ نفر (۵۵/۵۵%) بود که بیشترین مقاومت را نسبت به آنتی‌بیوتیک اگزاسیلین داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های به‌دست آمده می‌توان نتیجه گرفت، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی تغییر کرده است.

علی صالحی، محمدعلی ابطحی، سیدحسین ابطحی، حسن رزمجو، محمد توحیدی، مجتبی اکبری، حمیدرضا جهانبانی-اردکانی،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کورویید لایه‌ی تغذیه‌کننده‌ی نیازهای خونی لایه‌های خارجی شبکیه بوده و در بیماری انسداد ورید مرکزی چشم دچار تغییرات بزرگی می‌شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی ضخامت پایه کورویید زیر فووآی (Baseline subfoveal choroidal thickness) به‌عنوان یک شاخص برای پاسخ بینایی و آناتومیک به بواسیزوماب در بیماران دچار ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی آینده‌نگر ۲۳ مورد جدید از بیماران با ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه درمان‌نشده از بهمن ۱۳۹۵ تا تیر ۱۳۹۶ در بیمارستان چشم‌پزشکی فیض، اصفهان، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران یک تزریق داخل ویتره بواسیزوماب دریافت کردند و برای ۳۰ روز پیگیری شدند. ضخامت زیر فووآی کورویید به‌کمک روش Enhanced depth imaging spectral-domain optical coherence tomography (EDI SD-OCT) ارزیابی شد. نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌عنوان متغیر غیر‌وابسته در نظر گرفته شد. تغییرات بهترین دید اصلاح شده در مقیاس لوگمار (LogMAR visual acuity) (پاسخ بینایی) و نسبت ضخامت مرکز ماکولا ثانویه به اولیه (پاسخ آناتومیکی) در چشم مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه برای آنالیزهای مقایسه‌ای و وابستگی در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: ۴۶ چشم از ۲۳ بیمار (۲۳ چشم سالم در مقایسه با چشم سالم مقابل) وارد مطالعه شدند. مقدار ضخامت زیر فووآی کورویید پایه در چشم‌های دچار انسداد ورید مرکزی شبکیه (µm ۴۶/۰۹±۲۵۱/۹۱) نسبت به چشم سالم بیشتر بود (۰/۰۰۰۱P<، µm ۲۶/۶۲±۲۰۶/۹۵). نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌طور متوسط با پاسخ آناتومیکال به‌شدت با پاسخ بینایی ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس نتایج حاصل از این پژوهش، افزایش ضخامت مشیمیه زیر فووآ در چشم‌های مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه می‌تواند نشان‌دهنده پاسخ بهتر کوتاه‌مدت به داروی بواسیزوماب باشد.

میترا جبل عاملی، سیدتقی هاشمی، سمیه اسدپور،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد یکی از مشکلات شایع پس از بی‌حسی نخاعی در بلوک‌های نوروآگزیال است. رژیم‌های دارویی مختلفی برای درمان پیشنهاد شده است. این مطالعه به بررسی تاثیر آمینوفیلین، پاراستامول و تجویز همزمان این دو دارو بر پیشگیری از سردرد پس از بی‌حسی اسپاینال پرداخت.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، به ارزیابی ۱۲۰ بیمار در ۴ گروه ۳۰ نفره که جهت جراحی اندام تحتانی به بیمارستان‌های الزهرا (س) و کاشانی اصفهان در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مراجعه کرده و تحت بی‌حسی نخاعی قرار گرفته بودند، پرداختیم. در گروه آمینوفیلین، پاراستامول، آمینوفیلین-پاراستامول و شاهد به‌ترتیب، آمینوفیلین (mg/kg ۱/۵) به‌صورت آهسته، پاراستامول (mg ۱۰۰۰)، آمینوفیلین و پاراستامول با دوز مشابه، نرمال سالین، همگی به‌صورت داخل وریدی تزریق گردید. بروز سردرد پیش از بی‌حسی اسپاینال، ۱۵ دقیقه پیش از خروج ریکاوری، روز اول هر ۶ ساعت و هفته اول روزانه در ۴ گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: ۴۲ بیمار (۳۵%) از بیماران مورد مطالعه، ۴۰% از بیمارانی که آمینوفیلین دریافت کردند، ۳۳/۳% از بیمارانی که پاراستامول دریافت کردند، ۲۰% از بیمارانی که پاراستامول و آمینوفیلین را با هم دریافت کردند و ۶/۴۶% از گروه شاهد (نرمال سالین) دچار سردرد شدند (۰/۰۵P=). فراوانی تهوع در هیچ‌کدام از زمان‌ها بین ۴ گروه تفاوت معنادار نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که تجویز همزمان آمینوفیلین و پاراستامول به‌صورت داخل وریدی، موجب کاهش معناداری در سردرد پس از بی‌حسی نخاعی در جراحی اندام تحتانی می‌شود.

فاطمه مروی سماورچی، مسعود فریدونی، علی مقیمی،
دوره 77، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: جانوران یک ساعت بیولوژیک درونی با واسطه هورمون ملاتونین دارند که به آن‌ها در سازگاری با چرخه‌های روشنایی/تاریکی کمک می‌کند. از آن‌جا که ملاتونین با تغییر در تولید گیرنده‌های اپیوییدی در ارتباط است، از این‌رو این مطالعه به ارزیابی اثر تغییر در دوره‌های روشنایی/تاریکی بر حس درد در موش صحرایی پرداخته است. 
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور سال ۱۳۹۴ در گروه زیست‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. به‌منظور بررسی درد حرارتی و شیمیایی در آزمون Tail flick (Sparco, Tehran, Iran) و فرمالین، تعداد ۳۵ موش صحرایی در پنج گروه هفت‌تایی شامل گروه تحت ۲۴ ساعت روشنایی، ۱۶ ساعت روشنایی/۸ ساعت تاریکی، ۱۲ساعت روشنایی/۱۲ساعت تاریکی (کنترل)، ۸ ساعت روشنایی/۱۶ ساعت تاریکی و ۲۴ ساعت تاریکی مورد آزمایش قرار گرفتند. افزون‌براین Rotarod test برای بررسی تعادل حرکتی انجام شد.
یافته‌ها: در آزمون Tail flick، افزایش زمان تاریکی سبب افزایش آستانه درد حرارتی و به‌دنبال آن بروز بی‌دردی در گروه آزمایشی ۲۴ ساعت تاریکی گردید (۰/۰۳=P)، در حالی‌که کاهش زمان تاریکی در گروه ۱۶ ساعت روشنایی/۸ ساعت تاریکی سبب کاهش آستانه درد حرارتی و بروز پردردی شد (۰/۰۰۲=P). در آزمون فرمالین، شدت درد شیمیایی در انتهای مرحله درد مزمن فقط در گروه آزمایشی ۱۶ ساعت روشنایی/ ۸ ساعت تاریکی در مقایسه با کنترل افزایش یافت که نشان‌دهنده بروز پردردی بود (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: به‌احتمال تغییر در دوره‌های روشنایی منجر به تغییر در تولید ملاتونین و اپیوییدها و گیرنده‌های آن‌ها می‌شود. بنابراین انتظار می‌رود که با کاهش طول دوره تاریکی چرخه‌ی نوری و در نتیجه کوتاه‌تر شدن دوره افزایش تولید ملاتونین و در پی آن بیان کمتر گیرنده‌های اپیوییدی، در این گروه‌ها آستانه درد حرارتی کاهش یافته و در نتیجه نوعی پاسخ پردردی ایجاد شود.

آرش بابایی غازانی، سعیده نجارزاده، پژمان مدنی، مازیار آذر، بهناز تیراندازی،
دوره 77، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یک بیماری دژنراتیو است که منجر به تخریب مفصل، درد و کاهش عملکرد آن می‌شود. یکی از درمان‌های غیرجراحی این بیماری، تزریق داخل مفصلی اوزون است. در این مطالعه هدف ما مقایسه اثر درمانی کورتیکواسترویید با اوزون در درمان استئوآرتریت زانو گرید ۳ بود.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، ۳۲ بیمار با تشخیص استئوآرتریت زانو گرید ۳ که از مهرماه ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۷ به درمانگاه‌های طب فیزیکی و توانبخشی بیمارستان‌های حضرت رسول اکرم (ص) و فیروزگر مراجعه کرده بودند که با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و به‌صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در یک گروه مقدار mg ۴۰ تریامسینولون و در گروه دیگر ml ۱۵ اوزون- اکسیژن (μg/ml ۱۵) تحت گاید سونوگرافی داخل مفصل زانو تزریق گردید. ارزیابی بیماران با Visual analog scale (VAS)، دامنه حرکتی، میزان افیوژن مفصل زانو و پرسشنامه Western Ontario and McMaster Universities osteoarthritis index (WOMAC)، در فواصل معین انجام شد.
یافته‌ها: از ۳۲ بیمار وارد شده به مطالعه ۷ بیمار، مرد و ۲۵ بیمار زن بودند. نتایج مطالعه کنونی نشان داد که در هیچکدام از معیارهای (۰/۲۶۱P=)VAS ، (۰/۲۷۰P=) ROM، افیوژن مفصل (۰/۶۳۰P=) و پرسشنامه WOMAC (۰/۲۶۵P=) تفاوت بین دو گروه معنادار نبود. در گروه دریافت کننده استرویید نمره WOMAC در بازه زمانی پیش از تزریق و یک ماه پس از آن معنادار بود (۰/۰۰۸P=). در گروه اوزون کاهش افیوژن مفصل دیده شد (۰/۰۰۹P=).
نتیجه‌گیری: هیچ یک از دو درمان تزریق تحت گاید سونوگرافی کورتیکواسترویید و اوزون در بهبود درد، عملکرد، دامنه حرکتی و افیوژن مفصلی در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو گرید ۳، برتری نسبت به هم ندارند.

سعید‌الله نوحی، متین قاضی‌زاده، لیلا ملکی،
دوره 77، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتامین D در سیستم ایمنی نقش مؤثری داشته و کاهش ایمنی می‌تواند باعث عفونت مکرر لوزه و آدنویید شود. افزایش اندازه لوزه‌ها و آدنویید و علایم انسدادی در زمینه عفونت‌های راجعه اتفاق می‌افتد. از این‌رو کاهش سطح سرمی ویتامین D ممکن است در افزایش اندازه لوزه و آدنویید و مشکلات انسدادی ناشی از آن نقش داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی سطح ویتامین D و هیپرتروفی آدنویید و تانسیل‌ها تنظیم شده است.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت مقطعی آینده‌نگر از اسفند ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۵در کودکان ۳ تا ۱۵ ساله سالم و بدون سابقه درمان با ویتامین D که به درمانگاه گوش و حلق و بینی بیمارستان طالقانی تهران مراجعه نمودند، انجام شد. ابتدا کودکان براساس معاینه اولیه و تعیین گرید تانسیل، به چهار گروه تقسیم شدند و سایز آدنویید در بیماران مشکوک به هیپرتروفی، با گرافی ساده مشخص شد.
یافته‌ها: ۱۴۰ کودک مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی آن‌ها (۳/۲۸SD=) ۷/۶۹ سال بود. ۶۹ نفر (۴۹/۳
%) از آن‌ها دختر و ۷۱ نفر (۵۰/۷%) پسر بودند. سطح ویتامین D در کودکان در این مطالعه از ۵/۵۰ تا ۳۴/۱ با میانگین آن ng/dl ۱۶/۳۵ متغیر بود. سطح ویتامین D در کودکان با گرید ۳ و ۴ پایین‌تر از کودکان با گرید تانسیل ۱ و ۲ بود ولی تفاوت معناداری میان گروه‌ها مشاهده نشد (۰/۲۱۱=P). در مقایسه سطح ویتامین D در کودکان با یا بدون هایپرتروفی آدنویید تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰/۲۵۴=P).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، سطح سرمی ویتامین D نقشی در افزایش اندازه لوزه‌ها و آدنویید و ایجاد هیپرتروفی ندارد.

بیتا دادپور، زهرا حاتمی، امیررضا لیاقت، علی اشراقی، فارس نجاری، درسا نجاری،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پراکندگی QT به معنای تفاوت بین فاصله QT حداقل و حداکثر در الکتروکاردیوگرام دوازده لید استاندارد است. هدف پژوهش کنونی در این پژوهش پیدا کردن رابطه‌ای مابین مسمومیت با متادون و تغییر میزان پراکندگی QT در نوار قلبی بیماران بود.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی، مقطعی، به‌صورت تصادفی، که در بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد از مهر ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ صورت گرفت، از تمامی بیمارانی که با شکایت و یا علایم مسمومیت با متادون به بخش اورژانس مراجعه نموده بودند، در بدو ورود یک نوار قلبی با ۱۲ لید از آن‌ها گرفته ‌شد، و سپس میزان پراکندگی QT در نوار قلبی آن‌ها در مقایسه با سایر پارامترها به‌صورت دستی برای بیماران محاسبه ‌گردید، همچنین، از طرفی برای مشخص نمودن میزان الکترولیت‌ها (پتاسیم، کلسیم، منیزیم) یک نمونه خون نیز از بیماران دریافت، و متغیر‌های موصوف نیز از آن استخراج شدند، و برای اطمینان از درستی شرح حال دریافت‌شده نمونه ادرار نیز برای آزمایش آن از نظر وجود متادون به آزمایشگاه ارسال گردید.
یافته‌ها: ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند، که ۶۵ نفر آن‌ها مرد (۶۵%) و ۳۵ نفر آن‌ها زن (۳۵%) بودند. میانگین سنی آن‌ها ۱۴/۵±۳۳/۸۷ سال بود. متوسط دوز مصرفی متادون در این بیماران mg ۳۵/۷±۳۵/۵ بوده است. میانگین پتاسیم ۰/۵±۳/۹۹، کلسیم ۰/۵±۸/۹۴ و منیزیوم mg/dl ۰/۲۶±۱/۹۸ بود. در داده‌های نوار قلب بیماران میانگین پراکندگی QT میلی‌ثانیه (millisecond) ۰/۰۱۸±۰/۰۴۱ بود.
نتیجه‌گیری: در پژوهش کنونی هیچ رابطه‌ی معناداری مابین میزان پراکندگی QT و مسمومیت با متادون یافت نشد. 

سمیرا مهرعلی‌زاده، مجید میرمحمدخانی، آیلین کلانترزاده،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مجرای شریانی باز یک یافته‌ی شایع در نوزادان نارس است که می‌تواند باعث ایجاد عوارض خطیری مانند خونریزی داخل مغزی، انتروکولیت نکروزان و دیسپلازی ریوی شود. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه‌ی اثربخشی ایبوپروفن خوراکی و استامینوفن داخل وریدی در بسته‌شدن مجرای سرخرگی بازمانده‌ی نوزادان نارس بود.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی تحلیلی- مقطعی که در بیمارستان امیرالمومنین (ع) سمنان از اردیبهشت ۱۳۹۱ تا دی ۱۳۹۵ انجام شد، تمامی نوزادان نارس مبتلا به مجرای سرخرگی بازمانده که تحت درمان با یکی از دو داروی استامینوفن تزریقی و ایبوپروفن خوراکی قرار گرفته بودند، به روش تمام‌شماری انتخاب شدند. یافته‌های اکوکاردیوگرافی قلب و نیز عوارض ناشی از این دو دارو پیش و پس از انجام درمان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: ۲۴ نوزاد (۶۲/۵%) با سن حاملگی ۳/۴۳±۳۱/۴۶ هفته مورد بررسی قرارگرفتند. هیچیک از خصوصیات مربوط به اکوکاردیوگرافی در دو گروه درمان در زمان‌های پیش و پس از درمان و نیز عوارض ناشی از داروها، تفاوت معناداری با هم نداشت. متوسط تعداد دوره‌های درمانی در نوزادان تحت درمان با ایبوپروفن خوراکی (۰/۲۵±۱/۰۶)، تفاوت معناداری با نوزادان تحت درمان با استامینوفن وریدی (۰/۴۶±۱/۲۵) نداشت (۰/۱۹۰=P). وضعیت بسته‌شدن مجرای سرخرگی بازمانده در دو گروه درمان در پایان دوره‌ی اول (۰/۱۱۲=P) و دوم درمانی (۰/۳۸۶=P)، تفاوت معناداری با هم نداشت.
نتیجه‌گیری: اثربخشی ایبوپروفن خوراکی و استامینوفن داخل وریدی در بسته شدن مجرای سرخرگی بازمانده یکسان بوده و میزان بروز عوارض ناشی از دارو نیز در دو گروه تفاوتی نداشت.

شهربانو کیهانیان، نفیسه کوچکی، مجید پویا، مریم ذاکری حمیدی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان و مهمترین عامل مرگ ناشی از سرطان در زنان سراسر دنیاست که در ایران ۱۷% کل سرطان‌های زنان را به خود اختصاص داده و همچنان در رتبه اول قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با درگیری غدد لنفاوی زیربغل در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. 
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از فروردین ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۳ روی ۱۶۷ زن مبتلا به سرطان پستان در بیمارستان‌های شهید بهشتی بابل، شهید رجایی تنکابن و امام سجاد (ع) رامسر انجام شده است.
یافته‌ها: میزان درگیری غدد لنفاوی زیربغلی، ۷۰/۱% بود. متوسط سن بیماران، ۱۱/۶۲±۴۹/۶۴ سال بود. شایعترین گروه سنی، ۴۹-۴۰ سال بودند که بیشترین درگیری غدد لنفاوی (۲۴%) را داشتند. میانگین اندازه تومور cm ۳/۳۹ بود که بیشتر بیماران توموری با اندازه cm ۵-۲ () داشتند. تمام بیماران با اندازه تومور بالای cm ۵ ()، درگیری غدد لنفاوی داشتند. شایعترین نوع پاتولوژی تومور و درجه بافت‌شناسی، به‌ترتیب کارسینوم داکتال مهاجم (۹۳/۴%) و درجه ۲ (۵۲/۱%) بوده است. ۸۵/۱% از بیماران با درجه ۳ بیشترین درگیری غدد لنفاوی را داشتند. ۲۲/۲% از بیماران با تهاجم عروقی، درگیری غدد لنفاوی زیربغلی داشتند. ۶۳% تومورها هر دو گیرنده استروژن و پروژسترون را داشتند. درگیری غدد لنفاوی با اندازه (۰/۰۳۱=P)، نوع (۰/۰۰۷=P) و درجه بافت‌شناسی تومور (۰/۰۱۱=P)، گیرنده استروژن (۰/۰۰۸=P)، گیرنده پروژسترون (۰/۰۳۸=P) ارتباط آماری معناداری داشت. 
نتیجه‌گیری: درگیری غدد لنفاوی زیربغلی با اندازه تومور، نوع تومور، درجه بافت‌شناسی و وضعیت گیرنده‌های استروژن و پروژسترون مرتبط بود. درحالی‌که با سن و وضعیت توأم گیرنده‌های استروژنی و پروژسترونی ارتباط معناداری نداشت.

راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های روتاتورکاف از متداول‌ترین عوامل درد شانه هستند و کمابیش عضله‌ی سوپرااسپیناتوس درگیر می‌شود. آزمون‌های Full can (FC) و Empty can (EC)، آزمون‌های استاندارد طلایی برای ارزیابی ضایعات شانه هستند. به‌تازگی آزمون Hug up (HU) برای ارزیابی سوپرااسپیناتوس مطرح شده است. تاکنون هیچ مطالعه‌ سونوگرافی‌ به مقایسه‌ی ضخامت عضله‌ی سوپرااسپیناتوس در این آزمون‌ها نپرداخته است. هدف این مطالعه مقایسه‌ی ضخامت عضله‌ی سوپرااسپیناتوس در آزمون‌های HU، FC وEC  در زنان سالم جوان است.
روش بررسی: ۴۰ زن سالم (میانگین سن ۲/۴±۲۱/۶۲ سال) در این مطالعه‌ی ‌مقطعی-مقایسه‌ای از فروردین تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده‌ی توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران شرکت کردند. ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت‌های استراحت و انقباضی با وزنه‌ی مچی kg ۰/۵ در ۱) وضعیت EC:  شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحه‌ی استخوان کتف و شست رو به زمین ۲) وضعیت FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحه‌ی استخوان کتف و شست رو به سقف ۳) وضعیت HU: آرنج خم شده و کف دست با انگشتان باز روی شانه‌ی سمت مقابل، اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: آزمون Bonferroni نشان داد، ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت‌های EC، FC و HU به‌طور معنا‌داری بیشتر از وضعیت استراحت بود (۰/۰۰۱>P). ضخامت عضله در وضعیت EC به‌طور معنا‌داری از وضعیت FC کمتر بود (۰/۰۰۱=P) و وضعیت HU با وضعیت‌های EC و FC اختلاف معنا‌دار آماری نداشت.
نتیجه‌گیری: در تمامی وضعیتها میانگین ضخامت عضله‌ نسبت به وضعیت استراحت افزایش داشت و بیشترین ضخامت در وضعیت FC بود. به‌نظر می‌رسد ضخامت سوپرااسپیناتوس در آزمون HU با آزمون‌های EC و FC مشابه است.

سهیلا امینی مقدم، ستاره نصیری، زینب نجفی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی میلوییدی حاد یک اختلال بدخیم هماتولوژیک است که می‌تواند تظاهرات متفاوتی داشته باشد. در اغلب موارد بیماران با نشانه‌های معمول مراجعه می‌کنند اما موارد نادری هم هست که نشانه‌های غیرمعمول تنها علامت اصلی این بیماری می‌باشد. براساس جستجوی ما این اولین گزارشی است که درآن تشخیص لوسمی پس از ارزیابی تورم پرینه در محل غده بارتولن داده شده است.
معرفی‌بیمار: بیمار خانم ۱۸ ساله که با درد و تورم محل غده بارتولن سمت چپ به بیمارستان فیروزگر تهران درتاریخ مهر ماه سال ۹۶ مراجعه کرده بود و حین بررسی‌های دقیق و معاینات سیستمیک کلی حین بستری در نهایت تشخیص اصلی لوسمی میلوییدی حاد برای وی داده شد و براساس دستورکارهای موجود در حیطه درمان این نوع بدخیمی هماتولوژیک، درمان شیمی‌درمانی بی‌درنگ شروع شد، اما متاسفانه حین شیمی‌درمانی بیمار دچار سپتی‌سمی و سپس انعقاد داخل عروقی منتشر شد و در نهایت فوت کرد.
نتیجه‌گیری: معاینه سیستمیک در همه بیماران باید به دقت انجام شود و متمرکز نشدن فقط روی ناحیه خاص مانند پرینه و نیز معاینه سایر بخش‌ها می‌تواند باعث تشخیص بیماری زمینه‌ای دیگر گردد.

ماریا ظهیری، خلیل پورخلیلی، صادق درویشی، حسین حیدری، زهرا اکبری،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آفانیزومنون فلوس آکوا (Aphanizomenon flos-aquae, AFA) نوعی جلبک محتوی فوکوییدان می‌باشد که اثر آن بر مهاجرت سلول‌های بنیادی نشان داده شده است. از آن‌جا که سلول‌های بنیادی در روند ترمیم نقشی اساسی دارند، در این پژوهش تاثیر مصرف خوراکی عصاره جلبک بر روند ترمیم زخم‌های پوستی بررسی شد.
روش بررسی: این پژوهش یک نوع مطالعه تجربی است که در آزمایشگاه گروه فیزیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر از مهر ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. این مطالعه بر روی ۲۱ سر موش صحرایی نر بالغ انجام گرفت. پس از بیهوش نمودن حیوانات، دو زخم تمام ضخامت با استفاده از پانچ استریل در ناحیه پشت هر حیوان ایجاد شد. حیوانات گروه درمان، عصاره جلبک را با دوز ۲۰۰ و یا mg/kg ۴۰۰ حیوانات گروه شاهد، آب مقطر را به روش گاواژ روزانه به‌مدت هفت روز دریافت کردند. روز نهم بافت ترمیمی برداشت شد. روند بسته شدن زخم‌ها با عکسبرداری روزانه و کیفیت ترمیم به‌وسیله ارزیابی هیستولوژیک بررسی شد.
یافته‌ها: اندازه زخم‌ها در گروه درمان با عصاره جلبک با دوز mg/kg ۲۰۰ در مقایسه با گروه شاهد کاهش معناداری را در روز ششم نشان داد (۰/۰۳۲P=). همچنین در گروه درمان با دوز mg/kg ۲۰۰ و ۴۰۰ عصاره جلبک میزان ارتشاح نوتروفیل‌ها و ماکروفاژها، تراکم عروق خونی و جمعیت فیبروبلاست‌ها به‌طور معناداری در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافت. تفاوت معناداری بین دو گروه ۲۰۰ و ۴۰۰ دیده نشد.
نتیجه‌گیری: مصرف خوراکی عصاره جلبک آفانیزومنون فلوس آکوا به‌واسطه کاهش پاسخ‌های التهابی روند ترمیم بافت را به‌نحو مثبتی تحت تاثیر قرار داد.

همایون صادقی بازرگانی، جعفر صادق تبریزی، محمد اصغری جعفرآبادی، رضا یوسفی، مهدی محمدزاده، اسد احمدی، مسعود محمدی،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ایدز یک بیماری نوپدید و به‌عنوان بلای قرن شناخته شده است، این پژوهش بر آن است تا اپیدمیولوژی ۱۰ ساله ایدزHuman immunodeficiency viruses (HIV)/ Acquired immunodeficiency syndrome (AIDS) در استان آذربایجان شرقی را جهت تشخیص، درمان و مراقبت بیماران ارایه دهد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و شامل داده‌های تمامی بیماران HIV-positive (HIV+) یا مبتلا به ایدز گزارش شده از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ دانشگاه علوم پزشکی تبریز می‌باشد. داده‌های در نرم‌افزار Stata, version 11.0 (Stata Corp., College Station, TX, USA) تحلیل و سپس در نرم‌افزار ArcGIS, version 10.7.1 (ESRI Inc., Redlands, CA, USA) نمایش داده شد.
یافته‌ها: براساس نتایج این مطالعه بیشترین مبتلایان با ۸۹/۹% جنس مرد، ۲۸/۹% در سنین زیر ۳۶ سال و۳۲/۳% دارای تحصیلات ابتدایی بودند. بیشترین روش انتقال با ۴۲/۳% از طریق تزریق مشترک بوده است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه بیشترین شیوع ایدز در مردان گروه سنی زیر ۳۶  سال و در تحصیلات ابتدایی و کم‌سواد و در شهر تبریز و مراغه مشاهده شده است.

سمیه معین‌درباری، راحله ابراهیمی، پروانه لایق، آسیه ملکی، علی پزشکیان،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هرپس سیمپلکس در زن باردار به‌ندرت منجر به انسفالیت می‌گردد. در این عفونت بروز تظاهرات نورولوژیک ناشایع است. این گزارش موردی به معرفی یک زن باردار با تشخیص انسفالیت هرپسی به‌دنبال تشنج پرداخته است که بررسی‌های تشخیصی اولیه منفی بود.
معرفی‌بیمار: بیمار زن ۲۳ ساله با سن حاملگی ۲۹ هفته بود که از سه روز پیش دچار ضعف، سردرد، تب و ضعف شناختی شده و به‌دنبال تشنج به بیمارستان مراجعه نموده بود. در واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR)، مایع مغزی-نخاعی از نظر هرپس منفی بود. با توجه به علایم بیمار با شک قوی به انسفالیت هرپسی، بیمار تحت درمان با آسیکلوویر قرار گرفت که با بهبود علایم بالینی همراه بود و در هفته ۳۶ بارداری نوزاد سالم به دنبال زایمان طبیعی متولد شد.
نتیجه‌گیری: انسفالیت هرپسی یک بیماری نادر و خطرناک می‌باشد، ازاین‌رو حتی در بیمار حامله با علایم آتیپیک اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب انجام می‌شود.

مهدی صنعت‌کار، مهرداد گودرزی، ابراهیم اسپهبدی، علیرضا تک‌زارع،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ در دوره پس از عمل به‌عنوان یکی از شایع‌ترین شکایات بیماران پس از عمل جراحی استرابیسم مطرح شده است. هدف از انجام پژوهش کنونی اثربخشی تجویز آتروپین در مقایسه با اوندانسترون بر فراوانی بروز تهوع و استفراغ پس از عمل و مدت اقامت در ریکاوری در بیماران تحت عمل جراحی استرابیسم بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مورد-شاهدی بود که از اسفند ۱۳۹۷ تا اردیبهشت ۱۳۹۸ در بیمارستان فارابی تهران انجام شد. در این مطالعه ۹۰ بیمار ۳ تا ۳۰ ساله به‌طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی یک گروه از بیماران پلاسبو در نظر گرفته شده و برای یک گروه آتروپین وریدی با دوز 
kg ۳۰/µg  و گروه سوم اوندانسترون وریدی با دوز mg/kg ۰/۱ تجویز شد. میزان تهوع و استفراغ پس از عمل، مدت اقامت در ریکاوری و رضایتمندی پرستاران ریکاوری از بیماران مربوط به گروه‌ها مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته‌ها: تجویز آتروپین و اوندانسترون به‌طور چشمگیری موجب کاهش فراوانی بروز تهوع و استفراغ در ریکاوری شد. از نظر میزان بروز تهوع و استفراغ بین گروه آتروپین و اوندانسترون تفاوت چشمگیری مشاهده نشد. با تجویز آتروپین و اوندانسترون مدت زمان اقامت بیماران در ریکاوری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. رضایتمندی پرستاران ریکاوری دو گروه آتروپین و اوندانسترون نیز نسبت به گروه کنترل بالاتر بود.
نتیجه‌گیری: تجویز آتروپین به‌اندازه اوندانسترون در کاهش بروز تهوع و استفراغ پس از عمل و مدت اقامت بیماران در ریکاوری پس از عمل جراحی استرابیسم موثر بود.

رحیمه موسوی، پروانه نظرعلی، فهیمه کاظمی،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تمرینات تی‌آر‌ایکس (TRX) روش تمرینی جدیدی است که اثرات مفیدی بر بهبود تعادل و قدرت دارد. بااین‌حال، نقش این نوع تمرینات بر فاکتورهای مربوط به عملکرد و بیوژنز میتوکندری درک نشده است. بنابراین، هدف از پژوهش کنونی، تعیین تأثیر هشت هفته تمرینات تی‌آر‌ایکس بر سطوح سرمی PGC-1α و سیترات سنتاز در زنان دارای اضافه وزن بود.
روش بررسی: پژوهش کنونی از نوع تجربی بود و از خرداد تا دی ۱۳۹۷ در باشگاه بانوان شهید غفاری در تهران تحت نظارت دانشگاه الزهرا (س) انجام شد. بدین‌منظور ۳۰ زن دارای اضافه وزن به دو گروه کنترل (۱۴ نفر) و تمرین تی‌آر‌ایکس (۱۶ نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی تی‌آر‌ایکس به‌مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد که شامل شش حرکت اصلی بود که به‌مدت ۶۰ دقیقه در هر جلسه انجام شد. خون‌گیری در دو مرحله پیش‌آزمون و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی برای اندازه‌گیری سطوح سرمیPeroxisome proliferator-activated receptor-γ coactivator ۱α (PGC-1α) و سیترات سنتاز انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تمرینات تی‌آر‌ایکس تغییر معناداری در وزن بدن و شاخص توده بدن نسبت به گروه کنترل ایجاد نمی‌کند. همچنین، تمرینات تی‌آر‌ایکس موجب افزایش معنادار سطوح سرمی PGC-1α و سیترات سنتاز نسبت به پیش‌آزمون و نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش کنونی نشان داد که هشت هفته تمرینات تی‌آر‌ایکس توانست سطوح سرمی PGC-۱α و سیترات سنتاز را در زنان دارای اضافه وزن افزایش دهد.

زهرا حامی، امیراحمد سالاریان،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کورکومین یک جزء غیر‌سمی فعال موجود در زردچوبه است و یک ماده با خواص ضد‌التهابی و آنتی‌اکسیدانی قوی است. آهن به‌عنوان یک ریزمغذی نقش مهمی در فرآیندهای فیزیولوژیک ایفا می‌کند. کیتوزان یک پلیمر طبیعی مشتق‌شده از کیتین است و به‌علت سازگاری زیستی بالا، غیر‌سمی بودن و تجزیه زیستی به محصولات بی‌ضرر به‌عنوان مواد زیستی شناخته شده است. هدف از این پژوهش طراحی و سنتز یک نانوذره مغناطیسی اصلاح‌شده می‌باشد که به‌عنوان داروی هدفمند مورد استفاده قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش آزمایشگاهی در دانشگاه علوم پزشکی آجا از خرداد تا آذر ۱۳۹۶ انجام شد. بارگذاری نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاح‌شده با کیتوزان در دو مرحله صورت پذیرفته است. در مرحله اول کیتوزان به‌عنوان یک پلیمر پوشاننده بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن قرار می‌گیرد. در مرحله بعد با افزودن نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاح‌شده با کیتوزان واکنش نهایی صورت می‌پذیرد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی، ساختار، مورفولوژی، خواص فیزیکوشیمیایی و حضور لایه‌های نانوکورکومین بر روی کیتوزان را در نانوذرات به قطر nm ۲۰ به‌خوبی نشان می‌دهد. در طیف‌سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (Fourier transform infrared spectroscopy, FTIR) پیک مربوط به آهن-اکسیژن نشان‌دهنده نانوذرات مغناطیسی آهن و پیک مربوط به اکسیژن-هیدروژن لایه‌های نانوکورکومین بر روی کیتوزان را نشان می‌دهد. طیف پراش انرژی پرتو ایکس با نشان دادن پیک‌های آهن، کربن، اکسیژن، نیتروژن وجود این عناصر را در ترکیب نهایی تایید می‌کند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که نانوکورکومین بر سطح نانوذرات مغناطیسی آهن اصلاح‌شده با کیتوزان با موفقیت بارگذاری شده است.

گلناز علی‌نیا، حسین علیمددی، مریم افشون، کتایون برهانی، بهاره یغمایی، محمود خدابنده،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هایپرائوزینوفیلی می‌تواند در بیماری‌های متفاوتی مانند آلرژی، انگلی و بدخیمی‌ها دیده می‌شود. فاسیولوزیس با نمای بالینی متفاوتی تظاهر کرده که باعث دشواری در تشخیص می‌شود. از تظاهرات آزمایشگاهی آن، ائوزینوفیلی می‌باشد. هدف از این گزارش، معرفی کودک سه ساله‌ای است که با هیپرائوزینوفیلی مراجعه و در نهایت با تشخیص فاسیولوزیس درمان شد.
معرفی بیمار: بیمار دختر سه ساله به‌علت تب طول کشیده و درد شکم به‌مدت دو هفته، بستری شد. در سونوگرافی شکم، اسپلنومگالی و در آزمایشات هایپرائوزینوفیلی داشت. توموگرافی کامپیوتری شکم، لنف‌نودهای پاراآئورتیک متعدد و فلوسیتومتری آسپیراسیون مغز استخوان، افزایش رده ائوزینوفیل داشت. درنهایت با توجه به سرولوژی مثبت ضعیف فاسیولاهپاتیکا، باوجود عدم مشاهده تخم فاسیولا در مدفوع، با تشخیص فاسیولوزیس، تریکلابندازول برای وی شروع شد. حین بستری، تب قطع و ائوزینوفیلی کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: در بیماران هیپرائوزینوفیلی، بیماری‌های انگلی از جمله فاسیولوزیس، حتی در صورت منفی بودن مدفوع از نظر انگل، مدنظر قرار گیرد.


صفحه 21 از 26     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb