502 نتیجه برای Ph
لیلا پورعلی، عطیه وطنچی، نگار رمضانپور، صدیقه آیتی، فرزانه رمضانی،
دوره 78، شماره 11 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم لوکوآنسفالوپاتی خلفی برگشتپذیر یک سندرم بالینی و رادیولوژیک است که در هر سنی ممکن است رخ دهد. پاتوژنز سندرم لوکوآنسفالوپاتی خلفی برگشتپذیر نامشخص است اگرچه اختلالات فشارخون، بیماریهای کلیوی و درمانهای سرکوبکننده ایمنی از عوامل مهم مستعدکننده بروز آن میباشند. هدف از این گزارش، معرفی یک مورد آنسفالوپاتی برگشتپذیر بهدنبال پورپورای ترومبوتیک ترومبوسیتوپنیک پس از زایمان میباشد.
معرفی بیمار: بیمار زن 30 ساله حاملگی اول و 33 هفته بود که در تیر 1396 بهعلت تشنج به بیمارستان قائم مشهد مراجعه کرده بود. پس از زایمان دچار چندین نوبت تشنج، کاهش شدید سطح هوشیاری و نارسایی کلیه شد که با تشخیص پورپورای ترومبوتیک ترومبوسیتوپنیک تحت پلاسما فرز قرار گرفت و با حال عمومی خوب مرخص شد.
نتیجه گیری: در صورت شک به لوکوآنسفالوپاتی در بارداری، تشخیص زودرس و درمان عامل زمینهای در کاهش مرگومیر و ناتوانی حایز اهمیت میباشد.
مریم باقری، هاشم خرسند محمدپور، کامران موسوی حسینی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقشهای متعدد آلبومین در بدن، تزریق فرآورده دارویی آن بهعنوان یکی از راهکارهای درمانی یا مدیریتی در شرایطی نظیر خونریزیهای شدید، سوختگیها، نارساییهای کبدی و بیماریهای همولیتیک نوزادان در دستور کار پزشکان قرار میگیرد. با در نظر گرفتن این موضوع که آلبومین، فراوانترین پروتیین پلاسما محسوب میشود، طراحی یک روش مناسب برای تخلیص آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه پیش رو، به بررسی دو روش مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی در تخلیص آلبومین از پلاسمای انسانی و مقایسه کیفیت فرآوردههای نهایی حاصل شده به هر دو روش میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه از بهمن 1397 تا مهر 1398 در مرکز تحقیقات سازمان انتقال خون ایران انجام پذیرفت. در این پژوهش، 10 کیسه حاوی پلاسمای انسانی بهصورت تصادفی گردآوری و برای تخلیص پروتیین آلبومین با روشهای مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تبادل یونی بهکار گرفته شد و خلوص فرآوردههای نهایی، به واسطه انجام تستهای الکتروفورز استات سلولز و SDS-PAGE مقایسه گردید. نمونه حاصل از روش تلفیقی، پاستوریزه شد و به منظور بررسی تجمعات پلیمری، آنالیز HPLC برروی آن انجام گرفت.
یافتهها: فرآورده نهایی حاصل شده با روش تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی برخلاف روش مستقیم از خلوص مناسبی برخوردار بود با میانگین حدود 95% و میزان پلیمر موجود در آن نیز توسط آنالیز HPLC کمتر از 5% برآورد گردید (05/0P<).
نتیجهگیری: به واسطه رقیق نمودن پلاسما و متعاقبا کاهش قدرت یونی، میتوان تنها با بهرهگیری از دو مرحله کروماتوگرافی تعویض یونی، آلبومین را با درجه خلوص مناسب از پلاسمای انسانی جداسازی نمود.
سونا زارع، رحیم احمدی، عبدالرضا محمدنیا، محمد علی نیلفروشزاده، مینو محمودی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کاربرد سلولهای بنیادی مزانشیمی در ترمیم زخمهای مزمن از چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه سلول درمانی است. مطالعه حاضر با استفاده از تصویربرداری امواج فراصوت به بررسی اثربخشی تزریق اینترادرمال سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون بندناف در ترمیم زخمهای دیابتی در مدل حیوانی پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از مهر 1398 تا مهر 1399 در دانشگاه علوم پزشکی تهران بر روی 10 نمونه بندناف نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان میلاد تهران انجام شد. ابتدا سلولهای بنیادی مزانشیمی از ژله وارتون جداسازی شدند. توانایی تمایزی سلولها و بیان مارکرهای اختصاصی سلولهای بنیادی مزانشیمی بررسی شد. مدل دیابت در 42 موش صحرایی نر نژاد ویستار ایجاد شد. حیوانات به دو گروه تزریق نرمال سالین و تزریق سلول تقسیم شدند. ضخامت و چگالی پوست با استفاده از تصویربرداری اولتراسوند در روزهای 7، 14 و 21 ارزیابی شد. در آخر دادهها با استفاده از Student’s t-test و Analysis of variance مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی سلولها نشان داد که سلولهای بنیادی مزانشیمی از سلامت و کیفیت لازم برخوردار بودند. نتایج اندازهگیری بیومتریک پوست ناحیه زخم در موشهای صحرایی نشان داد که ضخامت و چگالی پوست در روزهای هفت، 14 و 21 در گروه تزریق سلولهای بنیادی مزانشیمی ژله وارتون نسبت به گروه کنترل دارای افزایش معناداری بود.
نتیجهگیری: تزریق سلولهای بنیادی مزانشیمی ژله وارتون در ناحیه اینترادرمال زخم دیابتی، باعث ترمیم سریعتر زخم در موشهای صحرایی دیابتی میگردد. بر این مبنا استفاده از این سلولهای بنیادی میتواند در سلول درمانی بهویژه در حیطه ترمیم زخمهای مزمن مورد توجه قرار گیرد.
فریبا همتی، زهرا هاشمی، نگار یزدانی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: زردی از مشکلات شایع نوزادان است که در موارد شدید به کرنیکتروس منجر میشود. از آنجاییکه تشخیص و درمان به موقع زردی در پیشگیری از عوارض آن اهمیت دارد، ارزیابی بیلیروبین پیش از ترخیص نوزاد ضروری است. روشهای تشخیصی مختلفی برای اندازهگیری سطح بیلیروبین وجود دارد. از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه روش اندازهگیری پوستی بیلیروبین با اندازهگیری بیلیروبین سرم با اسپکتروفتومتری برای غربالگری زردی نوزادان ترم پیش از ترخیص از بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مشاهدهای تحلیلی بر روی 600 نوزاد سالم، با وزن تولد حداقل g 2000 و سن حاملگی حداقل 35 هفته از مهر 1391 تا اسفند 1391 در بیمارستان حافظ شیراز انجام شد. بیلیروبین نوزادان با دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی با دستگاه بیلی چک دارای طول موجهای چندگانه اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: آزمون آماری همبستگی معناداری را بین دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی نشان داد (63/0r=)، (05/0P<). بین بیلیروبین اندازهگیری شده با هر یک از دو روش در گروههای مختلف جنسی (896/0=P)، وزن تولد (419/0=P) و نوع تغذیه (323/0=P) اختلاف معنادار مشاهده نشد، ولی در گروههای مختلف سن حاملگی و سن پس از تولد اختلاف معنادار شد (0001/0>P). همچنین یافتهها ارتباط معناداری را بین دو روش اسپکتروفتومتری و پوستی در متغیرهای دموگرافیک نشان داد (0001/0>P).
نتیجهگیری: بهطورکلی روش اندازهگیری پوستی، بیلیروبین را کمتر از روش سرمی تخمین میزند و این اختلاف در نوزادان با سن حامگی و سن پس از تولد کمتر، قابل توجهتر میباشد.
حمیدرضا شتابی، سیدمرتضی حیدری، داریوش مرادی فارسانی، زهرا بچاری،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی فکومولسیفیکاسیون یکی از رایج ترین جراحی ها در جهان است. داروهای مختلفی بهتنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر برای ایجادآرامبخشی موثروایمن دربیماران استفاده شدهاند اما تاکنون روش دارویی مورد توافق متخصصان بیهوشی پیشنهاد نشده است. هدف از این تحقیق ارزیابی کیفیت آرام بخشی میدازولام یا پروپوفول با دوز کم کتامین در جراحی فاکومولسیفیکاسیون بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادقی دو سو کور که از آذر 1396 تا شهریور 1398 در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. در این مطالعه، 68 بیمار با استفاده از نرمافزار تصادفی در گروههای میدازولام (M) و پروپوفول (P) قرار گرفته و وارد مطالعه شدند.
گروه(M) میدازولام mg/kg 04/0 و گروه (P) پروپوفول mg/kg 5/0 دریافت کردند سپس در هر دو گروه، کتامین mg/kg 3/0 بهصورت وریدی تزریق شد. کیفیت آرامبخشی، پاسخ قلبی عروقی و رضایت بیمار و جراح ارزیابی و ثبت شد. دادهها وارد SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شدند و توسط روشهای آماری ANOVA و Independent samples t‐test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). درگروه KM درصد بیشتری از بیماران به کیفیت آرامبخشی مطلوب رسیدند، اما از نظر آماری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (75/0=P). رضایت جراح در گروه KP بیشتر بود (18/0P=)و رضایت بیمار در گروه KM بود (18/0P=) اما اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0P>). زمان ریکاوری نیز بین دو گروه مشابه بود. بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود نداشت (98/0P>). در گروه KM در دقیقه پنجم جراحی فشارخون سیستولی بهصورت معناداری بیش از گروه KP (02/0P=) بود و فشارخون دیاستولی بهصورت غیرمعناداری بالاتر از گروه دیگر بود (08/0P=).
نتیجهگیری: میتوان اظهار داشت که اضافه کردن دوز کم کتامین به میدازولام و پروپوفول همراه با آرامبخشی موثر و پاسخ قلبی عروقی مشابه در طی جراحی فیکوامولسیفیکاسیون میباشد.
زهره دلیرثانی، آتسسا پاکفطرت، نصرالله ساغروانیان، نگین سمیعی، سمانه سالاری،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوم، بدخیمی سلولهای لنفوئیدی است. لنفوم T-Cell بهصورت خارج نودی بسیار نادر میباشد. لنفومهای دهانی درصد کمی از بدخیمیهای سر و گردن را شامل میشوند. لنفوم نانهوچکین در دهان نادر است و بیشتر در افراد با ضعف سیستم ایمنی ایجاد میشود.
معرفی بیمار: بیمار خانمی 67 ساله با زخمی در کام که از دو ماه قبل ایجاد شده بود، مراجعه کرد. در نمای بالینی، یک ضایعه اندوفیتیک با سطح گرانولر در سمت چپ کام سخت به سمت کام نرم و ریج آلوئولر مشاهده شد. با تشخیص احتمالی اسکواموس سل کارسینوما تحت بیوپسی قرار گرفت. بررسی میکروسکوپی و ایمونوهیستوشیمی متاستاز لنفوم T-Cell را نشان داد. با توجه به سابقه ابتلای بیمار به لنفوم T-Cell روده کوچک، به انکولوژیست ارجاع گردید.
نتیجهگیری: متاستاز بدخیمیها به حفره دهان میتواند به صورت تورم و زخم بروز یابد. معاینه دقیق و گرفتن تاریخچه کامل در تشخیص زودهنگام ودرمان بهموقع میتواند مفید باشد.
زینب محمودیان، سیروس نعیمی، محمد مهدی مغنی باشی، خلیل خاشعی ورنامخواستی، ، مرضیه علیپور،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود سالها پژوهش مداوم، هنوز هم مرگ مادران در اثر پرهاکلامپسی بهعنوان یک تهدید جدی مطرح میباشد. محققین بر این باورند که پرهاکلامپسی یک بیماری چند عاملی است و عوامل خطر متعددی از جمله عوامل ایمونولوژیکی را برای آن پیشنهاد نمودهاند. بنابراین بررسی رابطهی پره اکلامپسی با تغییرات ایمونولوژیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به نقش عوامل ایمونولوژیک و التهابی در اتیولوژی پرهاکلامپسی، در تحقیق حاضر ارتباط پلیمورفیسم (rs1028181) -513T/C ژن اینترلوکین 19 با بیماری پرهاکلامپسی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی از دی 1395 تا خرداد 1396 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون انجام شد. 150 زن مبتلا به بیماری پرهاکلامپسی بهعنوان مورد و150 زن سالم باردار فاقد هر گونه بیماری، مراجعهکننده به بیمارستان ولیعصر کازرون بهعنوان شاهد انتخاب شدند. پس از نمونهگیری و استخراج DNA، ژنوتیپهای مربوط به پلیمورفیسم اشاره شده با روش Tetra Primer ARMS PCR مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS software, version 16 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و Chi-square test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: اختلاف معناداری در فراوانی همه ژنوتیپها (CC، CT و TT) (001/0P=) و هر دو آلل (C و T) (002/0P=) در موقعیت پلیمورفیسم (rs1028181) -513T/C بین زنان باردار مبتلا به پرهاکلامپسی و زنان باردار سالم مشاهده شد. میان سایر پارامترهای پاراکلینیکی مورد نظر تحقیق با پلیمورفیسم مذکور ارتباط معناداری در گروه بیمار و کنترل دیده نشد.
نتیجهگیری: حضور پلیمورفیسم (rs1028181) -513T/C را میتوان بهعنوان عامل پیشبینی کنندهی ایجاد پره اکلامپسی در نظر گرفت.
زهره شالچی، کتایون برهانی، حمید اسحاقی، محمود خدابنده،
دوره 79، شماره 2 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: فرد مبتلا به لنفادنیت گردنی چرکی با تظاهراتی ازجمله تب مراجعه و نیاز به درمان آنتیبیوتیکی دارد. در صورت عدم پاسخ به درمان میبایست علل دیگر از جمله موارد عفونی غیر شایع، بدخیمی و کاوازاکی را در نظر داشت. هدف این مطالعه معرفی کودکی با شک به لنفادنیت گردنی چرکی بود که در نهایت تشخیص کاوازاکی داده شد.
معرفی بیمار: بیمار پسر 10 ساله که با تب و لنفادنیت شدید گردنی، به بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران در اردیبهشت 1397 مراجعه کرد و تحت درمان آنتیبیوتیکی قرار گرفت. با توجه به عدم پاسخ به درمان، ادامه تب، افزایش ESR و بروز آرترالژی، برای بیمار اکوکاردیوگرافی به عمل آمد که اکتازی عروق کرونر مشاهده شد (LAD>2/5 SD) و با تشخیص کاوازاکی درمان شد که بهصورت دراماتیک به درمان پاسخ داد.
نتیجهگیری: بیماری کاوازاکی یکی از علل لنفادنیت گردنی میباشد که در صورت عدم پاسخ لنفادنیت چرکی گردن به آنتیبیوتیک، میبایست مدنظر قرار گیرد.
مینا خان حسینی، حسین شیبانی، سلمان دلیری، زهرا حدادی، هنگامه خسروانی،
دوره 79، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی-عروقی سندرم کرونری حاد از جمله علل ناتوانی و مرگ میباشد. سطح اسید اوریک، گلوکز خون و دیسلیپیدمی از عوامل خطر ابتلا به این بیماری هستند، اما نقش این عوامل در تغییرات الکتروکاردیوگرافی مورد بررسی قرار نگرفته است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی خصوصیات دموگرافیک و بالینی با تغییرات الکتروکاردیوگرافی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، بهصورت توصیفی تحلیلی بر روی 484 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد پذیرش شده در بیمارستان امام حسین شاهرود از ابتدای دی 1397 تا پایان خرداد 1398 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از چک لیست محقق ساخته از پرونده بیماران استخراج گردید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای Analysis of variance و Chi-square test انجام شد.
یافتهها: نسبت انحرافات STD در زنان مبتلا به سندرم کرونری حاد 6/12% بیشتر از مردان بود اما نسبت انحرافاتSTE و Dynamic changes در مردان بهترتیب 4/10% و 2/12% بیشتر از زنان بود. نسبت انحرافات STD، STE، inverted T و Dynamic changes در افراد دچار هایپرلیپیدمی بهترتیب 8/67%، 6/77%، 6/74% و 8/75% با افرادی که هایپرلیپیدمی نداشتند و نسبت انحرافات STD، STE، inverted T و Dynamic changes در بیماران با فشار خون بالا بهترتیب 12/0%، 5%، 2/11% و 1/19% با بیماران بدون فشار خون بالا اختلاف داشتند.
نتیجهگیری: براساس یافتهها جنسیت، اعتیاد، پرفشاری خون، کراتینین، سطح LDL، گلوکز ناشتا و تعداد گلبولهای سفید خون با تغییرات الکتروکاردیوگرام ارتباط معناداری داشت.
بنفشه صفایی فرد، مهری قاسمی، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان، یعقوب شاوهئی،
دوره 79، شماره 4 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پوسچروگرافی روشی است که در آن با اندازهگیری نوسان مرکز فشار، ثبات وضعیتی افراد ارزیابی میشود. هدف مطالعه حاضر بررسی تکرارپذیری اندازهگیری نوسان مرکز فشار در حالت ایستاده با نوسان داخلی در خانمهای جوان سالم و مبتلا به افزایش انحنای پشتی میباشد.
روش بررسی: 10خانم مبتلا به افزایش انحنای پشتی با 65/2±5/23 سال و 10 خانم سالم با 3/1±9/21 سال از مهر تا بهمن 1397 وارد مطالعه شدند. از افراد خواسته شد بالا بردن سریع اندامهای فوقانی را در حالت ایستاده روی صفحه نیرو انجام دهند. انحرافمعیار آمپلیتود و سرعت نوسان مرکز فشار در محورهای قدامی-خلفی و طرفی و سطح نوسان مرکز فشار برای تحلیل آماری استفاده شدند. اندازهگیریها توسط یک آزمونگر با فاصله یک روز در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. تکرارپذیری اندازهگیریها با استفاده از ضریب همبستگی (ICC)، خطای معیار اندازهگیری (SEM) و حداقل تغییر قابل اندازهگیری (MDC) محاسبه گردید.
یافتهها: تکرارپذیری اندازهگیری انحرافمعیار سرعت و آمپلیتود مرکز فشار در دو محور در دو گروه بیش از 75/0 بود. تکرارپذیری اندازهگیری سطح نوسان مرکز فشار در گروه سالم و مبتلا بهترتیب 42/0 و 38/0 بود.
نتیجهگیری: در مطالعات آینده میتوان از متغیرهای انحرافمعیار آمپلیتود و سرعت مرکز فشار بهعنوان متغیرهای پایا برای ارزیابی تعادل ایستا در زنان جوان با و بدون ابتلا به افزایش انحنای پشتی استفاده کرد. هر چند بیثباتی سطح جابجایی مرکز فشار نشان میدهد که استفاده از آن برای تمایز بین افراد و ارزیابی نتایج مداخلات بر ثبات وضعیتی بایستی با احتیاط صورت گیرد.
پویا ایرانپور، آزاده شریفزاده یزدی، رضوان روانفر حقیقی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 79، شماره 4 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از سادهترین دلایل افزایش غیرضروری مقدار پرتوگیری بیماران، تکرار تصویربرداری بهدلیل کیفیت نامناسب تصویر میباشد. در این مطالعه دلایل کاهش کیفیت تصاویر سیتی آنژیوگرافی ریه بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی طی یک دوره شش ماهه، از خرداد 1397 تا آذر 1397 در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. اطلاعات 75 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که برای تصویربرداری سیتی آنژیوگرافی مراجع کرده بودند، گردآوری شد. جهت بررسی کفایت تقویت دانسیته شریان ریوی، عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی در مقطع قوس آئورت و شریانهای نیمه فوقانی و تحتانی اندازهگیری شد، همچنین هشت فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت تصاویر بررسی شدند.
یافتهها: میانگین عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی 312 در محدوده 124 تا 677 بود. میانگین عدد هانسفیلد در بیماران با و بدون تشخیص آمبولی ریوی بهترتیب 358 و 302 بود. اغلب سیتیها (61%) دارای کیفیت نامناسب جهت تشخیص آمبولی ریوی بودند. در مقایسه با تصاویر و پروتکلهای استاندارد تنها 2% قابل قبول بود. تصویربرداری دیرترازموعد شایعترین فاکتور مخدوشکننده کیفیت در این مطالعه بود.
نتیجهگیری: کیفیت نامطلوب سبب کاهش دقت تشخیص پزشک و در نتیجه تشخیص اشتباه بهعلت کیفیت پایین تصاویر میشود. بهعلاوه گاهی کیفیت ضعیف تصاویر منجر به تکرار تصویربرداری میشود که نتیجه آن افزایش پرتوگیری بیمار و از اینرو افزایش خطرات ناشی از پرتو است. از اینرو میبایست فاکتورهای مخدوشکننده قابل اصلاح شناسایی و تصحیح شوند. یکی از مهمترین این فاکتورها پروتکل زمانبندی تصویربرداری ناصحیح پس از تزریق کنتراست است.
همایون تابش، آزاده کیوانی بروجنی، محمدباقر صادقی، مائده رویگری، محمد حسامیان، بهرام امین منصور، حمیدرضا خانی،
دوره 79، شماره 4 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دژنراسیون دیسک کمر یک بیماری تخریبی و پیشرونده ستون فقرات است که تحت تاثیر فاکتورهای ژنتیک و محیطی قرار میگیرد. قسمت عمده دیسک کمر از ماتریکس خارج سلولی و بافت غضروفی تشکیل شده است که کلاژن نوع XI در ساخت آن شرکت دارد. Rs1676486 یک Single-nucleotide polymorphism (SNP) است که منجر به تبدیل C-T شده در نتیجه تغییر در بیان زنجیره آلفا 1 کلاژن 11رخ میدهد. الل T منجر به کاهش رونوشت زنجیره آلفا 1 کلاژن 11 شده و در نهایت منجر به عدم تعادل در بیان ژن میشود.
روش بررسی: در این مطالعه شاهد-کنترل 100بیمار که در فاصله زمانی فروردین 1395 تا شهریور 1396به بیمارستان الزهرا اصفهان مراجعه کردند، بههمراه 100 فرد سالم وارد مطالعه شدند. جهت تعیین ژنوتیپ افراد از تکنیک High resolution melting (HRM) استفاده شد. سپس بهمنظور بررسی شناسایی تفاوت ژنوتیپ و توزیع آلل بین دو جمعیت بیمار و کنترل از Fisher’s exact test و Chi-square test استفاده و برای مقایسه بین ژنوتیپ و ویژگیهای کلینیکی بیماران از Mann Whitney U test استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعات نشاندهنده این میباشد که Rs1676486 در ژن زنجیره آلفا 1 کلاژن 11منجر به تغییر بیان ژن در سن کمتر از 50 سال شده و باعث افزایش ریسک ابتلا به دژنراسیون دیسک کمر در بیماران با سن بیش از 50 سال میشود. بیماران با فراوانی ژنوتیپ AA بیشتر از کنترل بوده و Rs1676486 منجر به افزایش ابتلا به دژنراسیون دیسک کمر میشود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بیان کلاژن XI با سن و فاکتور ژنتیک در بیماران دژنراسیون دیسک کمر ارتباط دارد.
علی عامری، محمود شیری، معصومه گیتی، محمد علی اخایی،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده
سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان است. ماموگرافی غربالگری یک روش تصویربرداری اشعه ایکس با دوز پایین است که برای تشخیص سرطان پستان در مراحل اولیه بهکار میرود. برای کمک به رادیولوژیست در خواندن ماموگرام سیستمهای کمکیار (CAD) ساخته شدهاند که نرمافزارهایی هستند که میتوانند نواحی سرطانی را در ماموگرام تشخیص دهند. با پیشرفتهای نرمافزاری و سختافزاری اخیر که منجر به تکامل الگوریتمهای یادگیری عمیق (DL) گردیده، انقلابی در رشتههای مختلف مهندسی و همچنین فناوریهای پزشکی بهوجود آمده است. اخیرا، مدلهای DL در سیستمهای کمکیار ماموگرافی مورد استفاده قرار گرفتهاند و به عملکرد بالایی دست پیدا کردهاند. روشهای DL برخلاف روشهای سنتی یادگیری ماشین، نیازی به فرایند مشکل و زمانبر مهندسی ویژگیها ندارند و میتوانند بهطور خودکار، ویژگیهای مورد نیاز را از روی تصویر یاد گرفته و استخراج کنند. یکی از پرکاربردترین الگوریتمهای DL، شبکه عصبی کانولوشنال (CNN) میباشد. برای تشخیص ضایعات سرطانی در ماموگرام، CNN باید در یک الگوریتم مبتنی بر ناحیه مانند R-CNN، Fast R-CNN، Faster R-CNN و YOLO بهکار گرفته شود. برای آموزش مدلهای DL، نیاز به حجم زیادی از تصاویر ماموگرافی است که ضایعات سرطانی در آنها توسط یک رادیولوژیست مجرب، مشخص شده باشند. به همین دلیل، تهیه و جمعآوری یک مجموعه داده بزرگ ماموگرافی مارک شده، برای ساخت یک سیستم کمکیار با دقت بالا، ضروری میباشد. این مقاله با هدف گردآوری وضعیت بهرهمندی و پیشرفتهای تکنولوژی یادگیری عمیق در سیستمهای کمکیار ماموگرافی نوشته شده است.
مینو موحدی، مریم سادات ترابی پور، مهسا سلطان محمدی، مامک شریعت، فدیه حقاللهی، مریم حاجیهاشمی،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان طبیعی می تواند باعث اختلال در عملکرد جنسی و بیاختیاری ادرار و مدفوع در زنان شود. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی نقش فیزیوتراپی و ورزشهای کف لگن در بهبود اختلالات عملکرد جنسی و بیاختیاری زنان نخستزا انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی-تصادفی بر روی زنان مراجعهکننده به بیماستانهای آموزشی الزهرا (س) و شهید بهشتی اصفهان از اسفند 1397 تا اسفند 1398 انجام شد. بیماران به دو گروه کنترل و مداخله (57 نفره) تقسیم شدند. در گروه کنترل، مداخلهای انجام نشد و در گروه مداخله، فیزیوتراپی و ورزشهای کف لگن بهمدت دو ماه انجام شد. عملکرد جنسی و بیاختیاری ادرار و مدفوع 8 و16 هفته پس از زایمان با تکمیل دو پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در دو گروه مداخله و کنترل، میانگین سن مادران، شاخص توده بدنی و وزن تولد نوزاد معنادار نبود (05/0P<). در گروه مداخله در هفتههای 8 و 16 پس از زایمان، میانگین مجموع نمرههای عملکرد جنسی و یا بیاختیاری ادرار و مدفوع زنان تفاوت معناداری داشت (05/0P<). میانگین عملکرد جنسی و آزردگی کف لگن در هفته 16 پس از زایمان در دو گروه تفاوتی معنادار داشت. فیزیوتراپی و مداخلات ورزشی در کف لگن باعث کاهش تحریک کف لگن و بهبود عملکرد جنسی میشود.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد انجام همزمان فیزیوتراپی (Biofeedback) و ورزشهای کف لگن باعث افزایش عملکرد جنسی و همچنین بهبود نسبی آزردگی کف لگن در دوران پس از زایمان میشود.
رایکا جمالی، رضا زمانی، طیب رمیم،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعهInlet patch بافت اپیتیلیوم ستونی معده در خارج از معده است. با علایمی مانند احساس توده در گلو، سرفه مزمن و لارنژیت همراه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط احساس توده در گلو و اختلال ساختاری Inlet patch در بیماران مبتلا به بیماری ریفلاکس گاستروازوفاژیال انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهروش مورد-شاهد در بیماران مراجعهکننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان سینا تهران از مهر 1397 تا مهر 1398 انجام شد. بیماران با تشخیص ریفلاکس معده به مری و اندیکاسیون آندوسکوپی وارد مطالعه شدند. علایم Inlet patch از جمله احساس توده در گلو مشخص و ثبت شد. فراوانی احساس توده در گلو در گروه بیماران با اختلال ساختاری Inlet patch (گروه بیمار) و بدون آن (گروه شاهد) مقایسه گردید.
یافتهها: بیماران شامل42 مرد (42%) و 58 زن (58%) بودند. میانگین سنی بیماران 35/10±17/41 سال (18 تا 77 سال) بود. شدت ریفلاکس خفیف 57%، ریفلاکس متوسط 27% و ریفلاکس شدید 16% بود. 28% بیماران احساس توده در گلو و 12 بیمار دارای Inlet patchبودند. ارتباط آماری معناداری میان Inlet patch و احساس توده در گلو وجود داشت (001/0=P). بیماران واجد Inlet patch احساس توده در گلو داشتند. 8/81% بیماران بدون Inlet patch احساس توده در گلو نداشتند. اختلاف آماری معنادار میان دو گروه دارا و بدون Inlet patch از نظر احساس توده در گلو بهطور کلی و برحسب متغیرهای بالینی مختلف بود (001/0=P).
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که Inlet patch با احساس توده در گلو ارتباط معناداری داشته و در بیمار با احساس توده در گلو بدون ازوفاژیت، هرنی هیاتال، سوزش سر دل و سندرم متابولیک میتوان به Inlet patch شک کرد.
حمیدرضا عزیزی فارسانی، شایسته خراسانیزاده، نورمحمد عارفیان، هومن تیموریان، غلامرضا محسنی، فرانک بهناز، حمیده آریننیا،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر بیدردی ایبوپروفن وریدی و آپوتل در مقایسه با رژیم مورفین وریدی در بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که با روش کارآزمایی دوسوکور بر روی بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر با درد متوسط تا شدید (نمرهی VAS یا Visual analog scale بیشتر از چهار) که در شهریور 1397 به بیمارستان شهدای تجریش مراجعه کرده بودند انجام شد، بیماران به دو گروه تقسیم شدند. برای بیماران گروه A ایبوپروفن با دوز mg 800 در cc 100 نرمال سالین به مدت 30 دقیقه و سپس mg 400 در cc 100 نرمال سالین هر شش ساعت و نیز آپوتل با دوز mg 30 بهازای هر kg وزن در cc 100 نرمال سالین به مدت 15 دقیقه هر هشت ساعت تجویز شد. در گروه B، مورفین با دوز μg70 بهازای هـر kg با دوز بارگیری (Loading dose) بهصورت بولوس و در ادامه برای دوز نگهدارنده ((Maintenance، μg 20 بهازای هر kg بر ساعت (حداکثر یک mg در ساعت) با استفاده از پمپ PCA انفوزیون گردید و 60 دقیقه پس از عمل، درد بیماران با استفاده از مقیاس آنالوگ اندازهگیری شد.
یافتهها: براساس نتایج، بیشترین میزان درد در هر دو گروه مـورد مطالعه پس از گذشت زمان بـهصورت معناداری کاهش پیدا کرد. اما اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که ترکیب ایبوپروفن و آپوتل با عوارض کمتر نسبت به مورفین توانسته در کنترل درد پس از جراحی مؤثر باشد.
محدثه وفائی، راحله محمدپور، منوچهر وثوقی، پژمان ساسانپور،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
ثبت فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی نورونهای مغزی در نیم قرن اخیر بهعنوان یکی از ابزارهای کارآمد توسعه علوم اعصاب مطرح بوده است. از جمله تکنیکهایی که برای ثبت فعالیت سلولهای عصبی بهکار میرود، استفاده از آرایههای چند الکترودی است. آرایههای چند الکترودی یک پلت فرم بالقوه برای مطالعه الکتروفیزیولوژی سلولی است و برای ثبت عملکرد در بلندمدت و غیرتهاجمی بودن مشهور هستند. این آرایهها شامل آرایهای از الکترودها با ابعاد میکرومتری و نانومتری هستند و برای تحریک و ثبت پتانسیل عمل سلولی طراحی شدهاند که به کمک فناوریهای ریزماشینکاری ساخته میشوند. فلزاتی مانند طلا و پلاتین بهدلیل هدایت الکتریکی زیاد و زیستسازگاری برای ساخت آرایههای چند الکترودی استفاده میشوند. با وجود رشد سریع، آرایههای چند الکترودی کنونی برای کاربردهای عصبی، هنوز با محدودیتهایی مانند نسبت سیگنال به نویز پایین و قدرت تفکیک فضایی کم روبرو هستند. برای دستیابی بهوضوح مکانی بهتر و سطح نویز کمتر و در نتیجه سیگنال دقیقتر، نیاز به توسعه آرایههایی با اندازه کوچکتر و امپدانس کمتر وجود دارد. در این میان، نانوساختارهای گوناگون مانند گرافن، نانولولههای کربنی و نانوذرات طلا با توجه به خواص جالب توجهی که دارند، تبدیل به کاندیدهای جذابی برای این کاربرد شدهاند. در این مقاله، تکنولوژی آرایههای چند الکترودی، نحوه عملکرد و قسمتهای مختلف آن معرفی شده و در نهایت چالشها و پیشرفتهای پیش روی این حوزه مورد بررسی قرار گرفتهاند. فناوری آرایههای چند الکترودی برای تحقیقات علوم اعصاب، تجزیه و تحلیل شبکههای عصبی، مطالعه اثرات دارو و مطالعات پروتزهای عصبی استفاده میشود.
حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی، علیرضا پیمان، شیما تقیزاده،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: خطر بیهوشی با افزایش سن بیشتر میشود، از اینرو انتخاب روشی ایمن و موثر ضروری است. در این مطالعه به مقایسه اثربخشی فنتانیل داخل بینی و وریدی درعمل جراحی کاتاراکت پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. 90 بیمار بالای 18 سال کاندید جراحی کاتاراکت در دو گروه دریافتکننده فنتانیل وریدی (IVF) و فنتانیل داخل بینی (INF) وارد مطالعه شدند. دوز فنتانیل در هر دو گروه را µg/kg5/1 تا سقف µg 100 در نظر گرفتیم. در گروه IVF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی، نرمال سالین بهصورت ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل بهصورت وریدی تزریق شد. در گروه INF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از جراحی، ml 2 سالین بهصورت داخل وریدی تجویز شد. علایم حیاتی، سطح آرامبخشی و بیدردی، رضایت بیمار و پزشک در زمانهای مطالعه ارزیابی و ثبت شد. در پایان دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیز شدند.
یافتهها: در این مطالعه بین دو گروه از نظر میانگین ضربان قلب (762/0=P)، میانگین اشباع اکسیژن خون (262/0=P)، میانگین فشارخون سیستول (264/0=P)، میانگین فشارخون شریانی (462/0=P)، میزان رضایتمندی بیمار (231/0=P)، مدت عمل جراحی (612/0=P) و شدت درد (087/0=P) تفاوت معناداری نداشتیم. سطح آرامبخشی (002/0=P) و میزان رضایتمندی جراح (001/0>P) در گروه فنتانیل وریدی بالاتر بود. بین دو گروه از نظر عوارض جانبی تفاوت معناداری وجود نداشت (171/0=P).
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که تجویز فنتانیل بهصورت داخل بینی در مقایسه با تجویز وریدی فنتانیل فراهم آورنده آرامبخشی و پاسخ قلبی-عروقی مشابه میباشد. تجویز فنتانیل بهصورت داخل بینی روشی غیرتهاجمی ایمن و موثر با کاربرد آسان است میتواند جایگرینی مناسب برای تجویز وریدی باشد.
محمد رضا عربی، سیمین نجف قلیان، مرتضی غریبی، فاطمه رفیعی، مهران اعظمی، مجتبی احمدلو،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم کمپارتمان حاد، عارضه ناتوانکننده تروما به اندام میباشد. تشخیص زودهنگام آن، ما را در درمان و پیشگیری از عوارض یاری خواهد کرد.
روش بررسی: در این طرح تحلیلی-مقطعی، کلیه بیماران تروما به اندام مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان ولیعصر و امیرالمومنین اراک در بازه زمانی مهر ۱۳۹۷ تا فروردین ۱۳۹۸، در صورتیکه شرایط ورود به مطالعه را داشتند، ارزیابی شدند. دادهها پس از معاینه، ثبت علایم حیاتی، تعیین فشار داخل کمپارتمان با تکنیک سوزنی و اندازهگیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز، با SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 70 بیمار شامل 65 نفر مرد (1/93%) و پنج نفر زن (9/6%) بررسی شدند. بین فشار داخل کمپارتمان و آنزیم کراتین فسفوکیناز ارتباط معناداری وجود دارد و هرچه فشار داخل کمپارتمان بیشتر شود سطح کراتین فسفوکیناز بیشتر میشود. همچنین، فشار داخل کمپارتمان با رنگ پریدگی، ادم، عدم نبض اندام و فشار دیاستولیک بیمار ارتباط معنادار دارد و با درد، بیحسی، ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک ارتباطی وجود ندارد. کراتین فسفو کیناز با ادم و عدم نبض اندام ارتباط معناداری دارد و با درد، رنگ پریدگی، بیحسی و ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک و دیاستولیک ارتباط معناداری ندارد.
نتیجهگیری: برای تشخیص سندرم کمپارتمان میتوانیم از اندازهگیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز به جای فشار داخل کمپارتمان استفاده کنیم و از آسیب غیرقابل جبران اندام جلوگیری کنیم.
سید محمدرضا افشانی، حدیثه اقتداری سلیمی، سید محمدحسن عادل، محمد مومن غریبوند،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: روش دسترسی معمول شریان رادیال بهعنوان یکی از تکنیکهای اصلی دسترسی در آنژیوگرافی در نظر گرفته میشود. رگگیری شریان رادیال از سطح پشتی دست در ناحیه انفیهدان بهعنوان یک راه حل مناسب برای غلبه بر برخی معایب روش استاندارد شریان رادیال معرفی شده است. از آنجایی که مطالعات در زمینه مقایسه این دو روش محدود میباشند از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه بررسی عوارض در دو روش مذکور انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 100 نفر از بیماران مراجعهکننده به بیمارستان امام اهواز از مهر تا اسفند 1399 اجرا شد. 50 نفر از بیماران تحت آنژیوگرافی با دسترسی معمول شریان رادیال و 50 نفر از بیماران با روش دسترسی انفیهدان،آنژیوگرافی شدند. تمام افراد مورد بررسی در دو گروه، 24 ساعت پس از آنژیوگرافی تحت سونوگرافی شریان رادیال قرار گرفتند. همچنین عوارض آنژیوگرافی شامل انسداد شریان رادیال (ترومبوز)، درد، هماتوم و بیحسی ثبت شدند.
یافتهها: در مطالعه حاضر میانگین سنی در دو گروه مشابه و در حدود 60-50 سال بود. توزیع زنان و مردان، دیابت، فشارخون، وزن و قد در این مطالعه در هر دو گروه همگن بود. تنها یک نفر (2%) از افراد مورد مطالعه در گروه انفیهدان تشریحی دچار عارضه ترومبوز، هماتوم و تورم شدند که این متغیرها در گروه رادیال در تعداد افراد بیشتری رخ داده بود که از نظر آماری تفاوت معناداری از نظر بروز عوارض ترومبوز و درد در دو گروه وجود دارد.
نتیجهگیری: آنژیوگرافی از انفیهدان تشریحی درمقایسه با روش رادیال معمول عوارض کمتری داشته و از طرفی منجر به راحتی بیشتر بیماران نیز میشود، از اینرو میتواند بهعنوان یک روش امن و مناسب جهت آنژیوگرافی بهکار برده شود.