502 نتیجه برای Ph
سیدموسی صدرحسینی، علیرضا محبی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
پولیپ اسفنوکوآنال یکی از انواع نادر توده های بینی است که از سینوس اسفنوئید منشا می گیرد و در رینوسکپی قدامی ممکن است با پولیپ آنتروکوآنال اشتباه شود. با آندوسکوپی تشخیصی و سی تی اسکن سینوس های پارانازال می توان این ضایعات را با دقت زیادی تشخیص داد. پولیپکتومی ساده با باقی گذاشتن توده داخل سینوس با ریسک بالای عود همراه است. درمان پولیپ اسفنوکوآنال شامل برداشتن کامل پولیپ با جراحی و گشاد کردن منفذ سینوس اسفنوئید می باشد که در حال حاضر رویکرد مناسب برای این منظور جراحی آندوسکوپی بینی و سینوس می باشد. در این گزارش ما به معرفی یک مورد پولیپ اسفنوکوآنال پرداخته و یافته های کلینیکی، رادیولوژیک و پاتولوژیک آن را مرور کرده و درمان آن بر اپروچ جراحی آندوسکوپی تاکید می کنیم.
علیرضا صالحی نوده، سیدمحمد موذنی، پروین منصوری،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: آلوپشیا آره آتا یک بیماری التهابی مزمن و شایع مو و ناخن هاست که در برخی از موارد منجر به ناتوانی رشد و ریزش موها می گردد. تاکنون عوامل متعددی از جمله عوامل ژنتیکی، خودایمنی، آتوپی، استرس و ... بعنوان عوامل موثر در ابتلا و شدت بیماری شناخته شده اند. با این وجود علت اصلی ابتلای افراد به این بیماری هنوز بطور دقیق شناسایی نشده است. دلایل متعددی نظیر وجود اتوآنتی بادی ها برعلیه آنتی ژنهای فولیکول مو و همچنین ارتشاح سلول های صلاحیت دار سیستم ایمنی در مناطق آسیب دیده از بیماری، باعث شده است تا اکثر محققین این بیماری را در زمره بیماری های خودایمنی قرار دهند. در تحقیقی که در گروه ایمنی شناسی دانشگاه تربیت مدرس در ارتباط با نقش ایمنی هومورال در پاتوژنز بیماری آلوپشیا آره آتا صورت گرفت شواهدی از وجود نئوآنتی ژن ها در فولیکول موهای مبتلا بدست آمد لیکن بدلیل اینکه تحقیقات متعدد انجام شده حاکی از اهمیت بیشتر بازوی سلولی سیستم ایمنی در پاتوژنز آلوپشیا آره آتا می باشد و برآن شدیم تا بکارگیری تست LTT به جستجو و اثبات نئوآنتی ژن ها در فولیکول موهای مبتلا بپردازیم.
مواد و روش ها: به این منظور تعیین پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی در دو گروه بیمار و سالم بطور مجزا برعلیه عصاره فولیکولی افراد سالم و بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنی دار در پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی افراد سالم و مبتلا به آلوپشیا نسبت به عصاره فولیکولی مو سالم بود. این پاسخ ها در عصاره فولیکولی موی مبتلا نیز تفاوت معنی داری از خود نشان نداد (P=0.808).
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج بدست آمده اگرچه نتوانستیم وجود نئوآنتی ژن ها را در فولیکول موی مبتلا به آلوپشیا اثبات نماییم. لیکن این نتایج نمی تواند نقش نئوآنتی ژن ها در پاتوژنز بیماری را بطور کامل رد کند زیرا در آزمایش LTT سلول های تکثیر شونده از نوع خاطره ای بوده و احتمالا درصد این سلول ها در خون محیطی بسیار پایین می باشد و پاسخ ایمنی بیشتر به مناطق درگیر همچون فولیکول های موی مبتلا محدود می شود. لذا تفاوت در پاسخ تکثیری لنفوسیت های خون محیطی نمی تواند دقیقا بیانگر چگونگی پاسخ های ایمنی در مناطق درگیر باشد. روشن است این مسئله نیازمند انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
جواد میکائیلی، مسعود ستوده، محمدحسین درخشان، عباس یزدان بد، بهنوش عابدی اردکانی، سیدمهدی نورایی، محمدجعفر فره وش، رضا ملک زاده،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: اخیرا مطالعات زیادی جهت تعیین عوامل خطر گاستریت ناشی از عفونت هلیکوباکترپیلوری صورت گرفته است. این مطالعات برای فهم بهتر مراحل ابتدایی کارسینوژنز سرطان معده بسیار مفید هستند. در مقاله حاضر، ما وسعت و توپوگرافی گاستریت مزمن را در جمعیت ساکن در یک منطقه پرخطر از نظر میزان بروز سرطان کاردیای معده مورد بررسی قرار داده و نقش هلیکوباکترپیلوری، شاخص خطر سرطان معده و سن را در پاتوژنز آن ارزیابی کردیم.
مواد و روش ها: طی یک مطالعه آندوسکوپیک مبتنی بر جمعیت، 508 نفر از ساکنان بالای چهل سال شهری و روستایی شهرستان مشکین شهر از استان اردبیل وارد مطالعه شدند. تمامی افراد پس از تفهیم و توجیه کافی از اهداف مطالعه و امضای رضایتنامه کتبی تحت معاینه آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی قرار گرفتند. حداقل یک بیوپسی از مناطق استاندارد ششگانه معده افراد شرکت کننده در مطالعه برداشته شد (سه ناحیه از آنتر (ناحیه 1، 2 و 3)، دو ناحیه از تنه (نواحی 4 و 5) و یک ناحیه از کاردیا (ناحیه 6)). شدت و فعالیت گاستریت، اسکور ترکیبی التهاب و وضعیت عفونت هلیکوباکترپیلوری در تمام نمونه های بیوپسی براساس آخرین ویرایش سیستم طبقه بندی گاستریت سیدنی اندازه گیری شدند و تاثیر هلیکوباکترپیلوری، سن، جنس و محل سکونت بر روی میانگین شدت، فعالیت و اسکور ترکیبی التهاب به تفکیک هر ناحیه بیوپسی مورد ارزیابی واقع گردید.
یافته ها: کلا 508 داوطلب با میانگین سنی 11.3±54.6 سال وارد مطالعه شدند. 234 نفر (46.1%) مرد و 274 (53.9%) زن بودند. براساس معیار هیستولوژیک 80.5% افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت بودند. میانگین اسکور فعالیت غیر از ناحیه 5 در تمام نواحی، در افراد دارای هلیکوباکترپیلوری بیشتر از افراد بدون عفونت بود (P<0.01). میانگین اسکور ترکیبی التهاب در تمام نواحی در افراد آلوده بیشتر از افراد غیر آلوده بود (P<0.01). در 44% افراد آلوده، میانگین اسکور ترکیبی التهاب تنه بیشتر و یا حداقل برابر آنتر معده ارزیابی شد. همچنین در 54% افراد آلوده، میانگین اسکور ترکیبی التهاب ناحیه کاردیا بیشتر یا برابر آنتر معده بود. سن ارتباط معکوس و معنی داری (P<0.01) با اسکور ترکیبی ناحیه آنتر نشان می داد. این ارتباط در کاردیا مثبت و قویتر بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: هلیکوباکترپیلوری عامل اصلی فعالیت گاستریت در تمام نواحی معده می باشد. این تاثیر در آنتر و کاردیا بسیار قوی می باشد. بنظر می رسد التهاب مزمن و ممتد مخاط کاردیا در سنین بالا زمینه ساز پیدایش سرطان کاردیای معده در این منطقه باشد.
منصور رفیعی، سیدمحمود صدربافقی، محمد افخمی اردکانی، سیده مهدیه نماینده، امیرمحمد عرفا، محمدحسین احمدیه، حمیدرضا دهقان، رضا رفیعی، مسعود رحمانیان،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری قلبی و عروقی علت اصلی مرگ ناشی از دیابت است و در بیماران مبتلا به دیابت 4-2 برابر شایعتر از جمعیت عمومی می باشد. بیماری های عروق محیطی نیز در بیماران دیابتی 4 برابر شایعتر است. مطالعات متعددی همراهی عروق محیطی را با درگیری عروق کرونر و حتی کاروتید به اثبات رسانیده اند. اندکس (ABI: Ankle/Brachial Index) یک تست حساس و اختصاصی (حساسیت 95% و ویژگی 99%) جهت سنجش بیماری های عروق محیطی می باشد. هدف این مطالعه ارزیابی قدرت پیش گویی کننده اندکس ABI در تشخیص بیماری های ایسکمیک عروق کرونر در بیماران دیابتی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد 948 بیماران دیابتی که دو سال یا بیشتر از تشخیص دیابت آنها می گذشت و جهت مراقبت دیابت به مرکز تحقیقات دیابت مراجعه کردند در طول یکسال وارد مطالعه شدند. اندکس ABI برای تمامی بیماران محاسبه گردید و مشخصات دموگرافی و ریسک فاکتورهای بیماران ثبت گردید. کلیه افرادی که ABI آنها کمتر از 1.1 یا بیشتر از 1.4 بود (172 نفر) تست ورزش شدند 105 نفر هم از نفرات باقیمانده بعنوان کنترل جمعا تعداد 279 نفر با پروتکل Bruce تست ورزش شدند. نتایج تست ورزش با نتایج اندکس ABI مقایسه شدند. یافته ها: از تعداد 948 بیمار 497 نفر (52.4%) زن و 451 نفر (47.6%) مرد بودند. میانگین سنی 10.02±55.25 بود. میانگین مدت ابتلا به دیابت 1.2±8.84 سال بود. 56% فشار خون بالا داشتند. 10.2% بیماران ABI<1 داشتند. ABI در گروه سنی >60 سال کاهش معنی داری نشان می داد (P=0.02) بیماران در سه گروه تقسیم شدند. گروه I با ABI<=1.1 با 238 نفر (25.1%)، گروه II با 1.1=1.4 هشتاد و پنج نفر (9%) بودند. 52.8% بیماران در گروه I و 19.6% بیماران در گروه II و 44.7% بیماران در گروه III تست ورزش مثبت داشتند (P II,III=0.05) و (P I,II=0). در مجموع 108 بیمار (38%) از 279 بیمار تست ورزش مثبت داشتند که اکثرا در گروه I و III بودند. 72.2% در گروه I و 52.5% در گروه II فشار خون بالا داشتند (P=0.00). شصت و شش درصد از افراد هیپرتنسیو گروه I و 80% از افراد هیپرتنسیو گروه III تست ورزش مثبت داشتند در مقابل 37% از افراد هیپرتنسیو گروه II که تست ورزش مثبت داشتند. 55% از زنان و 24% از مردان فشار خون بالا داشتند (P=0.00). ریسک ابتلا به فشار خون در زنان 2.3 برابر بیشتر از مردان دیابتی بود (OR=2.28-CI=1.68
سیدجمال هاشمی، معصومه شوهانی،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: گیرندگان پیوند مغز استخوان بعلت پرتودرمانی و شیمی درمانی دچار سرکوب شدید سیستم ایمنی شده و مستعد ابتلا به عفونت های قارچی فرصت طلب می باشند. این بیماران آلودگی قارچی را عمدتا از طریق هوا یا وسایل موجود در بخش های مختلف بیمارستان در قبل و بعد از پیوند کسب می کنند. لذا بررسی فلور قارچی هوا و وسایل اتاق های بیماران و نمونه های بالینی آنها برای مقایسه آنها و تخمین احتمالی مخزن آلودگی بسیار کمک کننده می باشد.
مواد و روش ها: به همین منظور این بررسی بمدت 8 ماه از فضا، وسایل و دریچه هواکش های بخش های مختلف مرکز خون و پیوند مغز استخوان و نمونه های بالینی بیماران پیوندی صورت گرفت. روش مطالعه براساس نمونه برداری از فضای اطراف بیماران و نمونه برداری از وسایل موجود در بخش ها و دریچه هواکش های بخش با استفاده از سواپ استریل و کشت آنها بر روی محیط سابرو دکستروز آگار کلرامفنیکل دار (SC) بوده است. جهت بررسی نمونه های بالینی بیماران آزمایش مستقیم با بلودومتیلن و کشت بر روی محیط SC صورت گرفت.
یافته ها: در این بررسی از تعداد 4838 محیط کشت در مورد هوا و وسایل بخش ها و دریچه هواکش ها و نمونه های بالینی در 985 مورد قارچ جدا شد که قارچ های جدا شده بترتیب پنی سیلیوم (33.6%)، کلادوسپوریوم (33.4%) و آسپرژیلوس فلاووس (11.6%) بوده است. از نمونه های بالینی روتین (خلط، ادرار و سواپ بینی) بیماران پیوندی هیچ مورد مثبت قارچی جدا نشد. ولی از 50 نمونه بالینی بیماران مشکوک به عفونت قارچی در 3 مورد از شستشوی سینوس های بینی ارگانیسم قارچی جدا گردید که شامل دو مورد آسپرژیلوس فلاووس و یک مورد تریکودرما بوده است.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد که علیرغم استفاده از ابزارهای پیشگیری کننده، بیماران پیوندی می توانند آلودگی به قارچ های ساپروفیت را از محیط بیمارستان کسب نمایند.
جلال رضائی، خلیل اسفندیاری،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: سنگ های مجرای صفراوی مشترک (CBD=Common bile duct) شایعترین علت یرقان انسدادی و کلانژیت هستند و همچنین ایجاد پانکراتیت می کنند که بویژه در افراد مسن و افرادی که بیماری های زمینه ای مهم دارند می تواند تهدیدکننده حیات باشد.
مواد و روش ها: در این بررسی تعداد 200 بیمار از مبتلایان به سنگ CBD که توسط دو روش درمانی کله سیستکتومی به همراهی اسفنکتروتومی آندوسکوپیک قبل از عمل و کله سیستکتومی و اکسپلور باز CBD مورد درمان قرار گرفته بودند با یکدیگر از نظر عوارض عمل، موفقیت درمان و طول مدت و مشکلات مربوط به بستری مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها به این قرار بود که دو گروه مورد بررسی از نظر عوارض عمل جراحی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. همچنین یافته های مربوط به طول مدت بستری که اندکس موربیدیته بیمار بودند نیز تفاوت قابل ملاحظه ای نداشتند. ولی بیماران گروه اول عوارض اسفنکتروتومی آندوسکوپیک را نیز متحمل می شدند و از طرفی از نظر طول مدت بستری نیز از نظر آماری تفاوت معنی داری با گروه دوم داشتند و مهمتر اینکه میزان شکست در خروج سنگ نه تنها بلافاصله بعد از درمان بلکه در بررسی بعدی نیز در گروه تحت درمان با اسفنکتروتومی آندوسکوپیک بشکل معنی داری بالاتر از گروه تحت درمان با کله سیستکتومی و اکسپلور باز CBD می باشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: این یافته ها این نتیجه را مطرح می سازد که اسفنکتروتومی آندوسکوپیک نه تنها عوارض کوتاه مدت و طول مدت بستری را می افزاید بلکه میزان شکست آن در خروج سنگ نیز بیشتر است.
فریدون سرگلزایی اول، علی قلی سبحانی، محمد اکبری، بهروز نیک نفس، عظیم هدایت پور،
دوره 62، شماره 4 - ( 4-1383 )
چکیده
مقدمه: تحقیق حاضر بمنظور ارزیابی ظرفیت القا استخوان سازی و روند ترمیم ضایعات استخوانی در استخوان های پهن با استفاده از ترکیب OCP/BMG طراحی گردید. مواد و روش ها: در این تحقیق از 40 سر موش صحرایی جوان (6-5 هفته ای) از جنس نر و از نژاد Sprague Dawley استفاده شد. حیوانات بطور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ضایعه ای به قطر 5 میلیمتر بر روی استخوان پاریتال ایجاد و در گروه آزمایشی ترکیبی از OCP/BMG به نسبت 1.4 در محل ضایعه کشت داده شد. جهت بررسی روند استخوان سازی در طی روزهای 5، 7، 14 و 21 نمونه های لازم برداشت گردید. پس از آماده سازی بافتی، از نمونه های بدست آمده مقاطع بافتی به ضخامت 5 میکرون تهیه گردید. سپس با H & E و آلسین بلو رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته ها: در روز پنجم پس از کشت سلول های آماسی در اطراف مواد کاشت شده مشاهده گردید که در اطراف قطعات OCP از شدت بیشتری برخوردار بود. روند ترمیم با ظهور بافت غضروفی اندک در درون قطعات BMG در روز هفتم آغاز شده منتهی بافت استخوانی جدید به وضوح قابل مشاهده نبود. در روز چهاردهم استخوان جدید به وضوح مشهود بوده و علاوه بر استخوان سازی جدید در مجاورت حاشیه ضایعه، جزایر استخوانی در بین مواد کاشت شده نیز مشاهده شد. در پایان روز بیست و یکم قسمت اعظم مواد کاشت شده جذب گشته و ترابکول های منظم استخوانی همراه با حفرات مغز استخوان ایجاد شده بود. درصورتیکه در نمونه های گروه کنترل استخوان سازی ضعیفی فقط در مجاورت استخوان میزبان مشاهده شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ترکیب OCP/BMG باعث تحریک فعالیت استخوان سازی و افزایش بافت استخوانی جدید در ناحیه ضایعه دیده استخوان پاریتال در موش صحرایی می شود. از این رو بنظر می رسد که این ترکیب ممکن است بتواند از نظر بالینی در مواردی که نقایص استخوانی بزرگ وجود دارد، موثر باشد.
عباس مدنی، مرجان شکیبا، نعمتالله عطایی، سیدطاهر اصفهانی، پروین محسنی،
دوره 63، شماره 1 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه:ESRD به جهت مرگ و میر بالا، عوارض بیماری و کیفیت پایین زندگی و مشکلات درمان اعم از دیالیز و پیوند، از معضلات طب اطفال میباشد. در این مطالعه اتیولوژی و outcome در کودکان مبتلا به ESRD تحت همودیالیز در بیمارستان مرکز طبی کودکان تحت بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: 216 بیمار طی مدت 14 سال (از سال 1368 تا پایان سال 1381) در این مرکز تحت بررسی قرار گرفتند.
یافته ها و نتیجه گیری: نسبت ابتلا مذکر به مونث بود و پیک شیوع سنی 10 سال بود. در 30% بیماران علت ESRD اختلالات اورولوژیک مادرزادی بود که از این گروه 21% مبتلا به VUR و 5/8% دچار اوروپاتیهای انسدادی مادرزادی بودند. در 20% بیماران گلومرولوپاتیها علت ESRD بودند. 3/14% به علت نفروپاتیهای ارثی دچار ESRD شدند و 7% مبتلا به بیماریهای مولتی سیستمیک بودند. در 2/16% موارد علت ESRD مشخص نشد. از 216 بیمار 203 بیمار در این مرکز تحت پیگیری قرار گرفتند که از این تعداد در 145 نفر (4/71%) همودیالیز ادامه یافت، 28 نفر (8/13%) پیوند ناموفق و 15 نفر (4/17%) پیوند موفق داشتند. Mortality rate در این مطالعه 4/7% بود.
گیتا کلباسی، سعید طالبیانمقدم، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، غلامرضا علیانی، نادر معروفی ، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: با توجه به بیثباتی ذاتی ستون فقرات و نقش برجسته عضلات در تأمین ثبات آن و جلوگیری از صدمات و عوارض حاصله و نظر به اهمیت مطالعه الگوی فعالیت عضلات ستون فقرات کمری و کمربندلگنی در افراد سالم ( بدون علامت )، جهت مقابله با انواع اغتشاشات اعمال شده بر بدن در شرایط مختلف محیطی به عنوان مبنای مطالعات بالینی این تحقیق در این تحقیق، 20 فرد سالم مؤنث از دانشجویان دانشکدههای علوم توانبخشی دانشگاههای علوم پزشکی تهران و ایران صورت گرفت. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نحوه فعالیت عضلات مختلف در هر یک از آزمونهای بارگذاری و نیز بررسی نحوه فعالیت هر یک از عضلات در آزمونهای مختلف بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف بود.
مواد و روشها: در این بررسی گروه سنی (30ـ18) سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه در حالت تعادلی استاتیک در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف ( سطح خنثی، شیب مثبت، شیب منفی )، باری معادل 7% وزن کل بدن از طریق اندامهای فوقانی بر افراد نمونه اعمال میگردید و با ثبت سطحی فعالیت الکتریکی عضلات دلتویید، گلوتئوس ماگزیموس، مایل داخلی شکم و پارااسپاینال کمری، زمان شروع فعالیت (Onset Time)، سطح فعالیت ( شاخصRMS) و مدت زمان فعالیت (Duration) محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که در آزمونهای بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف، جهت جبران گشتاور فلکسوری حاصل از اعمال اغتشاش از سمت قدام، ابتدا عضلات خلف تنه ( آگونیستها ) فعال میشوند (Switch-on) و پس از آن عضلات قدام تنه (آنتاگونیستها) جهت جبران نیروهای واکنشی حاصل از فعالیت عضلات آگونیست، فعال میگردند. در کلیه آزمونهای بارگذاری عضله مایل داخلی شکم با وجود ایفای نقش آنتاگونیستی، بیشترین سطح فعالیت را داشت و در آن هرگز، کاهش فعالیت (Shut-off ) مشاهده نگردید. این امر میتواند دال بر نقش عضله مایل داخلی شکم به عنوان یکی از ثبات دهندههای اصلی تنه باشد.
نتیجهگیری و توصیهها: از آنجایی که نوع سطح اتکاء بر روی زمان شروع فعالیت هر یک از عضلات و سطح و مدّت زمان فعالیت آنها در آزمونهای مختلف تأثیری نداشت میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً فعال شدن گیرندههای حس عمقی نواحی تنه و ستون فقرات در اثر اغتشاشات خارجی، تنها مسئول راه اندازی ( Triggering ) پاسخهای پاسچرال هستند و در تعیین نحوه فعالیت عضلات یعنی زمانبندی ( Timing ) و میزان بزرگی پاسخ ( Scaling ) نقشی ندارند.
سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، شیوا موسوی، پگاه خواجوی، عاطفه طالبیان،
دوره 63، شماره 3 - ( 3-1384 )
چکیده
مقدمه: کمر درد یکی از شایع ترین مشکلات ستون فقرات کمر در انسان است و نقش عضلات کمری و رفتار آن در حرکات روزمره از اهمیت خاصی بر خوردار میباشد. رفتار حرکتی مناسب مفاصل ران و زانو در انجام حرکات نرم و بدون استرس بر اساس بیومکانیک میتواند سلامت حرکتی ستون فقرات را تامین کند، بطوریکه وجود حرکات دقیق و مناسب در مفاصل ران و زانو در زنجیره حرکتی با ستون فقرات کمری میتواند برآیند و تبدیل نیروهای وارده به مهرههای کمری را مناسب تر و کار آمد تر در جهت افزایش بازده حرکتی نماید. این پژوهش نگرشی دارد بر میزان مداخله مفاصل مجاور ستون فقرات کمری در بهبود علائم در بیماران مبتلا به کمردرد و توجه به آن در درمانهای فیزیکی.
مواد و روشها: تعداد 50 بیمار خانم مبتلا به کمر درد با علت استئوآرتریت ستون فقرات کمری در این پژوهش شرکت کردند و به دو گروه کنترل و درمان مکمل تقسیم شدند. گروه کنترل تحت درمان فیزیوتراپی با روش رایج ( گرمای سطحی، اولتراسوند، تنس، ورزشهای فلکسوری و اکستانسوری کمر ) قرار گرفتند و گروه دوم کلیه مراحل درمانی گروه اول را به همراه درمانهای تقویتی و استرچینگ عضلات مؤثر در حرکات ران و زانو ( لاتیسیموس دورسی، ایلیوپسوآس، گلوتئوس ماکزیموس، کوادریسپس و همسترینگ ) را دریافت میکردند. دامنه حرکتی مفاصل کمر، ران و زانو توسط گونیامتر و درد حین حرکت ستون فقرات کمر در تمام محورها توسط مقیاس کمّی درد ( VAS ) در قبل، بعد از جلسه پنجم ودهم جهت مقایسه اندازه گیری شدند.
یافته ها: در گروه اول دامنه حرکتی مفاصل ران، زانو قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی تفاوت معنی داری را نشان ندادند ولی کاهش معنی داری بین جلسات قبل و دهم برای شاخص درد وجود دارد ( 05/0 P < ) در حالیکه این کاهش در بین جلسات قبل و پنجم و همچنین پنجم و دهم معنی دار نیستند. همچنین افزایش مختصر و معنی داری در حرکات ستون فقرات کمری بین جلسات قبل و دهم بوجود آمد ( 05/0 P < ). در گروه دوم دامنه حرکتی مفاصل ران، زانو و کمر و همچنین مقیاس درد در حرکات کمر قبل و بعد از درمان فیزیوتراپی تفاوت معنی داری را بین جلسات قبل و دهم و همچنین جلسات قبل و پنجم و نیز پنجم و دهم نشان دادند ( 05/0 P < ). مقایسه دو گروه تفاوت معنی داری را بین قدر ت عضلات در قبل و بعد از درمان به همراه نداشت ولی افزایش دامنه حرکتی ران، زانو و کمر بعد از فیزیوتراپی در گروه دوم بیشتر از گروه اول بود ( 05/0 P < ). در بررسی اثر درمان فیزیوتراپی بر کاهش درد در حرکات ستون فقرات کمری گروه درمان مکمل بهبودی بیشتری را گزارش کردند ( 05/0 P < ).
نتیجهگیری و توصیهها :همراهی کاهش درد در سطح قابل قبول با بهبود حرکتی در مفاصل کمر، ران و زانو نشان میدهد که درد بیماران کمر دردی زمانی کاهش پیدا میکند که رفتار حرکتی در اندامهای تحتانی و کمر بطور همزمان به محدوده طبیعی نزدیک شوند. یعنی استرچ عضلات کوادریسپس، همسترینگ، گلوتئوس ماگزیموس و لاتیسیموس دورسی و تقویت آنها در کنار ورزشهای انتخابی ستون فقرات کمر، میتواند پاسخ بیماران به درمانهای ضد التهابی و تسکینی را بهتر کند.
نعمتاله عطایی، عباس مدنی، احمد حسینی،
دوره 63، شماره 3 - ( 3-1384 )
چکیده
مقدمه: اگر چه درسال های اخیر در رابطه با درمان لوپوس تحقیقات متمرکزی صورت گرفته، لیکن تعداد کمی از این مطالعات در ارتباط با نفریت لوپوسی در اطفال بوده است. این بیماری درکودکان بویژه در گروه های مبتلا به گلومرولونفریت پرولیفراتیو منتشر و التهاب فعال انترسیس با پیش آگهی نامساعدی روبرو می باشد. همزمان با د سترسی به پروتکل های درمانی جدید در رابطه با بیماران مبتلا به انواع شدید نفریت لوپوسی، مشخص نمودن کودکانی که در معرض ابتلا به نارسائی کلیه قرار دارند، میتواند از اهمیت فزاینده ای برخور دار باشد. این مطالعه به منظور بررسی سیر بالینی، هیستوپاتولوژی، یافتههای سرولوژیک و اهمیت پروگنوستیک برخی پارامترها در تعیین ریسک فاکتورهای دخیل در پیدایش نارسائی کلیه و مرگ و میردر کودکان مبتلا به نفریت لوپوسی انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه پرونده 30 کودک زیر ١٦ سال و مبتلا به نفریت لوپوسی که در مرکز طبی کودکان بین سالهای ١٣٦٨ لغایت ١٣٧٧ بستری و تحت درمان قرارگرفته بودند، بصورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت. از همه بیماران قبل از شروع درمان بیوپسی کلیه از راه پوست بعمل آمد. در 3 مورد بیوپسی پیگیری انجام شد. ضایعات بر اساس کلاسیفیکاسیون سازمان بهداشت جهانی) Organization (WHO World Health درجه بندی گردید. پارا مترهای بالینی و سرولوژیکی در زمان بیوپسی کلیه ثبت گردید .
یافته ها: از همه بیماران طی یکسال از شروع بیماری بیوپسی کلیه بعمل آمد. از این تعداد بر اساس طبقه بندی WHO در یک مورد کلاس II، ٥ مورد (٧/١٦%) کلاس III، ٢١ مورد ( ٧٠% ) کلاس IV و ٣ مورد ( ١٠%) کلاس Vاز جمله یافته های مشاهده شده در مطالعه هیستولوژیک بود. میانگین پیگیری بیماران ٦٠ ماه بود .در بیوپسی های انجام شده در زمان پیگیری یافتهها از نظر هیستولوژیکی در دو مورد ثابت ودر یک مورد پیشرونده گزارش گردید. در مجموع میزان ماندگاری ٥ ساله کلیه و بیمار بترتیب ٦٧/٤٦% (١٤ از٣٠) و ٣٣/٩٣% (٢ از ٣٠) بود. در گروه مبتلا به کلاس IV این میزان بترتیب٦١/٤٧% (١٠ از٢١) و ٢١/٩٥% ( ٠ ٢ از ٢١) از بیماران را شامل میشد. بیشترین موارد نارسائی پیشرفته کلیه ٦٦/٦٦% (٢ از٣) و مرگ و میر ٣٣/٣٣% (١ از٣) در کودکانی مشاهده شد که مبتلا به کلاس V بیماری بودند. هیپرتانسیون مداوم، آنمی ( هموگلوبین کمتر از <10gr/dl )، کلیرانس کراتینین کمتر از ml/min/1.73m2 /75، پروتئین اوری در حد نفروتیک در زمان انجام اولین بیوپسی از جمله پارامترهائی بودندکه بین این فاکتورها و سیر بیماری بطرف اختلال عملکرد یا نارسائی پیشرفته کلیه رابطه معنیداری وجود داشت (P<0.01).
نتیجهگیری و توصیهها: در این مطالعه کودکان مبتلا به کلاس IV نفریت لوپوسی نسبت به دیگر مطالعات انجام شده در سالهای قبل از پیشآگهی بهتری برخوردار بودند. از طرف دیگر بیماران مبتلا به پرفشاری خون، آنمی، کلیرانس کراتینین کمتر از ml/min/1.73m2 /75، پروتئین اوری در حد نفروتیک و نفریت لوپوسی کلاس V د ر زمان تشخیص با ریسک بالائی از سیر بیماری بطرف اختلال عملکرد یا نارسائی پیشرفته کلیه مواجه می باشند. کلاسیفیکاسیون هیستولوژیک ضایعات در شروع بیماری، اعمال برخی مراقبت های درمانی ویژه، استفاده از برخی روش های درمانی تهاجمی از قبیل انفوزیون پالس متیل پردیزولون و پالس سیکلوفسفاماید از جمله اقداماتی هستند که بنظر می رسد در پیشگیری از مختل شدن عملکرد کلیه و افزایش میزان بقاء کلیه و ماندگاری بیماران موثر باشد.
محمدتقی خرسندی آشتیانی، غلامعلی دشتی خویدکی، سیدهادی صمیمی اردستانی،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: برداشتن کامل حنجره بدلیل ابتلای بیماران به سرطان حنجره دارای عوارض متعددی از جمله از دست دادن صدا میباشد. جهت برقراری مجدد ارتباط کلامی بیماران روشهای مختلفی وجود دارد که ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز صوتی یکی از پذیرفته شدهترین آنها میباشد.
روش بررسی: در این تحقیق 10 بیمار که در سالهای 80 تا 82 جهت آنها سوراخ نایی مروی ایجاد شده بود تحت بررسی قرار گرفتند. در 4 بیمار پروتز بصورت اولیه و بلافاصله پس از برداشتن کامل حنجره تعبیه شد و در 6 بیمار این کار بصورت ثانویه انجام گرفت. بیماران همگی مرد بودند و در دو بیمارستان امیر اعلم و امام خمینی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند.
یافتهها: سن بیماران 50 تا 70 سال بود. 90% آنها سیگار و 10% الکل مصرف میکردند. روانی گفتار در 30% بیماران در حد خوب، در 60% متوسط و در 10% ضعیف بود. از نظر مفهوم بودن گفتار نیز 40% بیماران خوب، 50% متوسط و 10% ضعیف بودند. کیفیت صوت در 40% بیماران خوب، در 50% متوسط و در 10% ضعیف بدست آمد. 30% بیماران دچار نشت بزاق شدند که با درمان نگهدارنده بهبود یافتند.
نتیجهگیری: در پایان این طور نتیجه گرفتیم که روش ایجاد سوراخ نایی مروی و تعبیه پروتز یکی از روشهای نسبتاً کم عارضه و دارای کیفیت مطلوب نسبت به سایر روشهای بازتوانی صوتی در بیماران بدون حنجره میباشد. از نکات مهمی که باید در این روش مدنظر قرار گیرد، انتخاب صحیح بیماران و توجه به انگیزه و توانایی کامل آنها جهت نگهداری از پروتز و همچنین انتخاب صحیح اندازه پروتز برای هر بیمار میباشد.
ابراهیم نعمتی پور، بتول السادات حیدری،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی- عروقی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در کشورهای پیشرفته و نیز جهان سوم بوده و شایعترین علت آن آترواسکلروز میباشد. از آنجایی که احتمال درگیری همزمان عروق محیطی و عروق کرونر زیاد است در این مطالعه، اندکس پایی- بازویی( ABI )که یک وسیله حساس تشخیصی جهت بیماری عروق محیطی است به عنوان یک فاکتور تشخیصی زود هنگام بیماری عروق کرونر مورد بررسی واقع شده است.
روش بررسی: از فروردین ماه سال 1382 لغایت اردیبهشت ماه سال 1383 در 100 بیمار مراجعه کننده به بخش کاتتریسم بیمارستان امام خمینی جهت انجام آنژیوگرافی عروق کرونر ABI اندازهگیری شد. سپس بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفته و بر اساس یافتههای آنژیوگرافی به دو گروه شامل 50 بیماربا حداقل درگیری 50% در یکی از عروق اصلی کرونربه عنوان گروه مبتلا به بیماری عروق کرونر( CAD) و50 بیماربا عروق کرونر نرمال به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. در تمام بیماران مورد مطالعه ارتباط ABI با متغیرهای سن,جنس, فشار خون, دیابت, سیگار, لنگش متناوب, هایپرلیپیدمی و سابقه بیماری زودرس کرونری در خانواده مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: متوسط سن بیماران با درگیری عروق کرونر 16±2/56 سال بود که 66% مرد و 34% زن بودند و متوسط سن بیماران با عروق کرونر نرمال 15±52 سال بود که 48% مرد و 52% زن بودند. متوسط ABI در بیماران با عروق کرونر درگیر 02/0±07/1 و در بیماران با عروق کرونر نرمال01/0 ±12/1 بود که از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشتند (128/0(P. همچنین بین ABI ودیگر متغیرهای اشاره شده از نظرآماری رابطه معناداری بدست نیامد. همه بیماران با 9/0≥ ABI (14%بیماران) بیماری عروق کرونر داشتند و با افزایش تعداد درگیری عروق کرونر مقدار عددی ABI کاهش نشان داد.
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص شد اگر چه 9/0 ABI ≤ ارزش تشخیصی مثبت بالایی جهت بیماری کرونری دارد اما تست حساسی برای تشخیص بیماری کرونری نمیباشد زیرا تعداد زیادی از بیماران با CAD، ABI > 0.9 داشتند و این سطح از ABI نمی تواند وجود بیماری کرونری را رد کند.
زینت قنبری، بهاره حاجی براتعلی، مهدی فضائلی، پروین مهدیزاده، منصور دادیار،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی غیر طبیعی رحمی (AUB)، شامل خونریزی های ناشی از قاعدگی (با و بدون تخمک گذاری) و خونریزی با علل دیگر می باشد.
روش های مختلفی جهت تشخیص AUB وجود دارد که استفاده از همه آنها مستلزم صرف وقت و هزینه برای بیمار و سیستم بهداشتی است.
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه روش های تشخیصی رایج در ایران که شامل بیوپسی آندومتر، تعیین ضخامت آندومتر در سونوگرافی واژینال، با دیلاتاسیون و کورتاژ (D&C) به عنوان استاندارد طلایی تشخیص می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، آینده نگر - توصیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود. طی این مطالعه، 50 زن مبتلا به AUB مقاوم به درمان طبی که کاندید عمل هیسترکتومی شده بودند انتخاب شده، قبل از انجام عمل جراحی، جهت بررسی آندومتر تحت بیوپسی آندومتر و سونوگرافی ترانس واژینال قرار گرفتند. جهت مقایسه و بررسی این دو روش تشخیصی با روش استاندارد طلایی یعنی D&C ، در روز جراحی و قبل از انجام هیسترکتومی با کسب رضایت از بیمار، D&C به عمل آمد.
یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 62/48 سال بود. طی بررسی روش های مورد نظر، حساسیت و ویژگی سونوگرافی واژینال از همه روش ها کمتر بود ( به ترتیب 70 و 68 درصد)، حساسیت و ویژگی بیوپسی آندومتر در مرحله بعدی قرار داشت (به ترتیب 70 و 75 درصد).
نتیجه گیری: بهترین روش تشخیص در AUB ، D&C است و بیوپسی آندومتر اگر با سونوگرافی واژینال همراه شود ارزش تشخیصی بالاتری نخواهد داشت.
فرناز آموزگارهاشمی، فریده رضی، ابراهیم عصمتی، مرتضی سجادی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد و مطالعات انجام شده حاکی از وجود ژنوم ویروس ابشتین بار در سلولهای اپیتلیال نازوفارنگس بیماران مبتلا به کارسینوم نازوفارنگس است. وجود این ویروس در سلولهای اپیتلیال نازوفارنگس، همراه با تیترهای بالای آنتیبادیهای IgA و IgG در سرم این بیماران است. با توجه به فقدان یک روش آزمایشگاهی جهت غربالگری افراد پرخطر و پیگیری پس از درمان بیماران مبتلا به این بدخیمی، اندازه گیری تیتر این آنتیبادیها می تواند در جهت دستیابی به این منظور سودمند باشد.
روش بررسی: در این مطالعه در بیماران مبتلا به کارسینوم نازوفارنگس مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی در سال 83-82، میزان مثبت بودن آنتیبادیهای ابشتینبار ویروس، قبل از درمان و میزان کاهش عیار آن سه ماه پس از خاتمه درمان رادیوتراپی (یا رادیوتراپی و کموتراپی همزمان)، مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: براساس نتایج این تحقیق، میزان مثبت بودن تیتر آنتیبادیهای قبل از درمان بیماران، بیشتر از 77% می باشد. سه ماه پس از خاتمه درمان، تیتر آنتیبادیهای تمام بیمارانی که تیتر مثبت داشتند کاهش یافت که این کاهش تیتر به لحاظ آماری معنی دار بود (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به مثبت بودن تیتر آنتیبادیهای IgG و IgAدر درصد قابل توجهی از بیماران و کاهش تیتر آن پس از درمان، میتوان از تیتراژ این آنتیبادیها جهت غربالگری افراد پر خطر و پیگیری پس از درمان بیماران سود جست. پیگیری و مطالعات تکمیلی بر روی بیماران توصیه می شود.
سیروس صیادی، محمد اکبری، علیقلی سبحانی، فرید ابوالحسنی، نسرین تک زارع، پریچهر پاسبخش،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف :با توجه به این که هیالورونان نقش مهمی در نفوذ پذیری، موتیلیتی اسپرم و عمل متقابل گامت ها دارد و این عمل می تواند نقش مهمی در میزان باروری افراد داشته باشد، در تحقیق حاضر اثر دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیترهیالورونان روی عوامل مورفولوژی، موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم های موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 40 سر موش (20 سر نر و 20 سر ماده) به صورت تصادفی انتخاب شدند. اسپرم های به دست آمده از هر حیوان نر به چهار گروه تقسیم شدند که یکی از آن ها به عنوان گروه کنترل (درمحیط کشت RPMI، فاقد هیالورونان)، گروه های دوم، سوم و چهارم به مدت 2 ساعت به ترتیب در معرض دوزهای 750، 1000 و 1250 میکرو گرم در میلی لیتر هیالورونان قرار گرفتند. بعد از انکوباسیون، شمارش اسپرم ها با استفاده از لام نئوبار، مورفولوژی آن ها توسط رنگ آمیزی پاپانیکولا و بررسی ویتالیتی آن ها با رنگ آمیزی فوق حیاتی ائوزین B مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین موتیلیتی اسپرم ها با مشاهده میکروسکوپی طبق استاندارد WHO و میزان لقاح آن ها بعد از IVF با شمارش جنین های دو سلولی حاصل از آن بررسی شد.
یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر، بیشترین تاثیر را روی موتیلیتی، ویتالیتی و میزان لقاح اسپرم ها دارد، تاثیر دوز 1000 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق نیز مثبت بود اما از دوز 750 میکرو گرم در میلی لیتر پایین تر بود. تاثیر دوز 1250 میکرو گرم در میلی لیتر بر روی عوامل فوق منفی بود و در این مطالعه هیچ تاثیری از دوزهای فوق الذکر هیالورونان روی مورفولوژی اسپرم ها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که دوز مناسب هیالورونان (750 میکرو گرم در میلی لیتر) باعث افزایش تحرک، ویتالیتی و میزان لقاح در طی فرایند IVF می شود.
همایون امینی، جواد علاقبندار، ونداد شریفی، رزیتا داوری آشتیانی، حسن کاویانی، زهرا شهریور، امیر شعبانی، فریبا عربگل، الهام شیرازی، میترا حکیم وشتری،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
مصاحبه تشخیصی جامع بینالمللی (CIDI) یک مصاحبه کاملاً ساختار یافته و جامع برای ارزیابی اختلالات روانی است که توسط سازمان بهداشت جهانی ابداع گردیده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی نسخه فارسی (CIDI) ]نسخه کامل و مدول سایکوز/ مانیا (شامل بخشهایF, G و P)[ در تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی (مانیا) صورت گرفت.
روش بررسی: مطالعه در پنج مرکز روانپزشکی شهر تهران در سال 1382 انجام شد. در مجموع 307 نفر وارد مطالعه شدند. برای 203 نفر نسخه کامل CIDI و برای 104 نفر مدول سایکوز/ مانیا تکمیل شد. انتخاب نمونهها به شکل نمونه گیری در دسترس بود. کلیه افراد پس از کسب رضایت نامه کتبی آگاهانه وارد مطالعه میشدند. پرسشگری CIDI توسط کارشناسان یا کارشناسان ارشد روانشناسی بالینی آموزش دیده انجام شد. چک لیست تشخیصی ICD-10 و DSM-IV توسط بالینگران به شکل توافقی تکمیل گردید. پرسشگران و بالینگران از تشخیص یکدیگر اطلاعی نداشتند. میزان توافق تشخیصی، حساسیت و ویژگی محاسبه شد.
یافتهها: حساسیت تشخیصی اسکیزوفرنیا طبق DSM-IV 12/0 و ویژگی 96/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 19/0 و 92/0). حساسیت تشخیصی اختلال دوقطبی طبق معیار DSM-IV، 21/0 و ویژگی 90/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 17/0 و 89/0) بود. در ضمن حساسیت و ویژگی درمورد مدل سایکوز/ مانیا تفاوت بارزی با نسخه کامل نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع CIDI برای تشخیصهای اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی ازحساسیت پایینی حداقل در محیطهای بالینی برخوردار است. ولی قوت این ابزار ویژگی بسیار بالای نسخه فارسی آن برای تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی است
مریم مدرس، ماندانا میرمحمدعلی، حمید حقانی، رباب آرامی، پروین رهنما،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
گستردهترین آزمونی که برای ارزیابی سلامت جنین قبل از زایمان انجام میگیرد NST یا آزمون بدون استرس جنین میباشد. در این آزمون تعداد تسریعهای ضربان قلب به کمک دستگاه داپلر یا مانیتورالکترونیکی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج این آزمون میزان مثبت کاذب بالایی دارد. مطالعات مختلف همراهی تحریک صوتی ارتعاشی با NST را جهت کاهش موارد غیرواکنشی و مدت آزمون پیشنهاد نمودهاند.
روش بررسی: این پژوهش از نوع بررسی تستها به صورت یک گروهی و به روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونهها 40 نفر و ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه و برگ ثبت اطلاعات، دستگاه سونوگرافی و Non Stress Test (NST)، کاغذ الگوهای ضربان قلب، مسواک الکتریکی و ساعت بود. تحریک صوتی ارتعاشی با مسواک الکتریکی به مدت سه ثانیه بالای سر جنین از روی شکم مادر انجام و NST ده دقیقه دیگر ادامه مییافت. سپس نتایج آن را ثبت و بیمار جهت پروفایل بیوفیزیکی (BPP) ارجاع میشد. دادههای بدست آمده توسط نرمافزار SPSS جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی کایدو و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این پژوهش 70% موارد غیرواکنشی با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی به واکنشی تغییر یافت و در همه آنها نمره BPP طبیعی (نمره هشت از هشت) بود (ارزش پیشگویی منفی 100%). میزان مثبت کاذب با تحریک صوتی ارتعاشی کمتر از NST بود.
نتیجهگیری: با استفاده از تحریک صوتی ارتعاشی در ارزیابی سلامت جنین میتوان با صرفهجویی در وقت و هزینه و پرسنل، سلامتی جنین را زودتر و بهتر تشخیص داد.
بتول احمدی، معصومه علی محمدیان، محمود محمودی،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
افراد مسن در بسیاری از موارد به منظور پیشگیری و درمان بیماریها همزمان از چند دارو استفاده مینمایند که میتواند با افزایش خطر بروز عوارض همراه شود. در این پژوهش فراوانی مصرف چند دارویی در افراد بزرگسال بیش از 55 سال سن و عوامل مؤثر بر آن در ساکنین شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی که اطلاعات آن به صورت مقطعی جمع آوری شده بود، 400 نمونه تصادفی دو مرحلهای انتخاب و پرسشنامه از طریق مصاحبه در درب منازل تکمیل گردید. برای آنالیز دادهها از آزمونهای Chi-Squareو Fisher Exact Test و همچنین از Odds Ratio استفاده شده است.
یافتهها: مصرف همزمان بیش از سه دارو در 6/39 درصد نمونهها مشاهده گردید که با بالارفتن تعداد داروهای مصرفی الگوی مصرف نسخهای آنها نیز افزایش می یافت (002/0 P=). در افرادی که مصرف چند دارویی داشتهاند مراجعه به پزشکان متعدد تقریباً دو برابر (98/2 و 28/1) 95% :CI، 96/1=OR (002/0P<) و بروز عارضه جانبی تقریباً 5/2 برابر بیشتر (05/4 و 47/1) 95% :CI، 44/2=OR مشاهده شده است(001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای مصرف چند دارویی و الگوی تهیه آنها در افراد مسن و احتمال افزایش خطر بروز عارضه جانبی، ارائه برنامههای آموزشی برای پزشکان و داروسازان در ارتباط با تجویز منطقی دارو و افزایش آگاهی خانوادهها میتواند به ترویج فرهنگ صحیح مصرف دارو کمک نموده و از آثار سوء این مشکل بکاهد.
شهرزاد شهیدی، شیوا صیرفیان، بهنام شایگاننیا، هایده عدیلی پور،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
در ایـن تحقیق میـزان بروز کانـسر در بیماران پیوند کلیه و رابطه آن با برخی عوامل بررسـی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر 350 بیمار که حداقل یکسال از عمر کلیه پیوندی آنها میگذرد از نظر سن، جنس، بروز کانسر، داروهای ایمنوساپرسیو، نوع پیوند، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند بررسی شدند. از این تعداد 289 نفر معیارهای ورود به مطالعه را داشتند.
روش بررسی: از 289 بیمار 186 نفر مرد، 103 نفر زن، میانگین سنی آنها 9/13±17/42 سال و متوسط پیگیری بیماران 24/33±46/52 ماه بود. شش مورد (1/2%) کانسر در شش بیمار تشخیص داده شده بود. میانگین سنی 7/14±71/51 (68-26 سال) و میانگین مدت زمان بروز کانسر بعد از پیوند 1/26±8/50 (بین 15 تا 82 ماه) بود. دو بیمار مبتلا به اسکواموس سل کارسینوما، دو بیمار مبتلا به بازال سل کارسینوما و دو بیمار مبتلا به لنفوم بودند، و دو نفر از شش بیمار فوق فوت کردند.
نتیجهگیری: سن، جنس، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند، مصرف داروهای ایمنوساپرسیو و داروهای ضد رد پیوند با بروز کانسر ارتباطی نداشتند. میزان بروز کانسر، کمتر از آمار ارائه شده از سایر مراکز بود که میتوان کوتاه بودن زمان پیگیری و کم بودن شیوع کانسر در جمعیت عادی شهر را در آن دخیل دانست. بروز بدخیمی 28 برابر جمعیت عادی شهر بود. مرگ و میر در بیماران پیوندی دچار کانسر نسبت به بیماران پیوندی بدون کانسر افزایش مییابد که لزوم بررسیهای روتین بیماران چه قبل و چه بعد از پیوند را تائید میکند.