23 نتیجه برای حمیدی
امید پژند، مازیار ضییائیان، اسدالله موسوی، زویا هژبری، بهرام کاظمی، عباس بهادر، محمد حمیدیان، اشرف السادات موسوی، فرهاد بنکدار هاشمی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
نقش GVHD (Graft Versus Host Disease) حاد در بروز افزایشیافته فعال شدن عفونت HCMV (Human CytoMegaloVirus) نشان داده شده است. در این مطالعه، روش ساده، سریع و کم هزینه PCR نیمهکمّی در اندازهگیری بارژنومی HCMV در سلولهای لکوسیت (PBL) و نمونه پلاسمای بیماران گیرنده پیوند " سلولهای بنیادی خون ساز" بر اساس درجه GVHD بیماران بررسی گردیده است.
روش بررسی: وجود DNA سایتومگالوویروس در 201 نمونه لکوسیت خون محیطی (PBL) و 201 نمونه پلاسما جمع آوری شده از 26 بیمار گیرنده " سلولهای خون ساز" (HCT) مورد بررسی قرار گرفت. باندهای بدست آمده از PCR 10 تا 106 ملکول در میکرولیتر از "پلاسمید کلون شده" و همچنین نمونههای بالینی، با نرم افزار Lab Works تعیین دانسیته گردید و با نتایج مربوط به پلاسمید منحنی استاندارد رسم گردیده و. با نتایج آزمون آنتی ژنمیای هر بیمار نیز مقایسه شد.
یافتهها: دامنه بار ویروسی در نمونههای PBL و پلاسما، از کمتر از 100 تا 104×3/1 اندازهگیری شد. همچنین هفت بیمار (26%)، 14 دوره مثبت شدن آنتی ژنمیا را بروز دادند که بیشترین میزان بار ویروسی (آنتی ژنمیا و ژنوم ویروسی) در بیماران مبتلا به GVHD حاد مشاهده شد. ارتباط معناداری بین میزان بار ویروسی در PBL و پلاسما (005/0P<)، و آنتی ژنمیا (91/0 r:و 0001/0P<) شناسایی شد. بوسیله آنالیز Receiver Operating Characteristic (ROC) تعداد 2200 نسخه ویروسی در هر میکروگرم DNA در نمونههای PBL به عنوان ارزش آستانه (Threshold value) جهت شروع درمان با گان سیکلویر تعیین گردید.
نتیجهگیری: GVHD grade II-IV به عنوان عامل مساعدکننده فعال شدن عفونت HCMV و بروز بیماری ناشی از آن مطرح میباشد به همین دلیل استفاده از تستهای حساستری چون PCR کمّی برای اثبات عفونت فعال که منجر به بیماری HCMV میگردد توصیه میشود.
اکبر میرصالحیان، فرخ اکبری نخجوانی، امیر پیمانی، فرشته جبل عاملی، سید محمد میرافشار، محمد حمیدیان،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
شیوع باکتریهای تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیعالطیف (ESBLs) در بخشهای ICU منجر به محدودشدن راههای کنترل عفونت و گزینههای درمانی صحیح شده است. هدف مطالعه تعیین فراوانی و ارزیابی اپیدمیولوژی گونههای آنتروباکتریاسه مولد ESBL در بیماران بخشهای ICU میباشد.
روش بررسی: ابتدا بهمدت هفت ماه تعداد 150 نمونه از ادرار، خلط، خون، زخم و سایر منابع بالینی بیماران بستری در بخش ICU جمعآوری سپس باکتریها ایزوله و تعیین هویت شدند. سپس از نظر تولید ESBLs، با استفاده ازروش(DAD) مطابق دستورالعمل NCCLS غربالگری شدند. گونههای که در معیارهای غربالی ESBL قرار گرفتند، با استفاده از آزمایشهای تاییدی در حضور کلاولانیک اسید بررسی شدند.
یافتهها: از مجموع 150 ایزوله، 133(3/89%) نمونه حداقل به یکی از نشانگرهای سفالوسپورین مورد آزمایش مقاوم بودند. 121(6/80%) ایزوله به تمامی نشانگرهای مورد مطالعه مقاومت نشان دادند. 89 (3/59%) از ایزولهها تولیدکننده ESBL بودند. شایعترین گونههای آنترو باکتریاسیه تولیدکننده ESBL عبارت بودند از: کلبسیلا پنومونیه 33 (74/76%)، اشرشیاکلی 20 (60/60%)، آنتروباکترکلوآکه 8 (05/47%) و ضمنا˝ تمامی نمونهها به ایمی پنم حساس بودهاند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر حاکی از آن است که باکتریهای خانواده آنتروباکتریاسه مولد ESBLs در بیماران بخش ICU از شیوع بالایی برخوردارند. افزایش میزان این گونهها غالبا˝ ناشی از تجویز غیرمنطقی آنتیبیوتیکها است که رفع این مشکل مستلزم بهکارگیری عوامل ضد میکروبی جدید و محدود نمودن استفاده غیرضروری از عوامل ضدمیکروبی و افزایش بهرهگیری از ابزارهای کنترل عفونت میباشد.
مهدی اشرفی، محمد تقی حمیدی بهشتی، شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در زمینه بررسی بقا کلیه پیوندی در ایران مطالعاتی با رویکرد صرفاً بالینی انجام شده است. این مقاله به بررسی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر بقا پیوند کلیه بعد از عمل پیوند میپردازد و با استفاده از توانایی شبکههای عصبی در زمینه مدلسازی روابط پیچیده، در این مقاله مدلی برای پیشبینی بقای پنج ساله کلیههای پیوندی ارائه شده است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت گذشتهنگر بر روی 316 بیمار گیرنده پیوند کلیه از سال 1363 تا سال 1385 انجام شده است. از روشهای کاپلان مایر، آزمون رگرسیون کاکس، نیکویی برازش و شبکههای عصبی مصنوعی برای تحلیل استفاده شده است.
یافتهها: عوامل شاخص توده بدنی و نوع پیوند (جسد یا زنده) از عوامل تاثیرگذار بر بقای کلیه پیوندی میباشند. بقای یکساله، سه ساله و پنج سال کلیه پیوندی بهترتیب 96 و 93 و 90 درصد برآورد شده است. نتایج تست مدل شبکه عصبی ایجاد شده برای پیشبینی بقای پنج ساله بیماران حاکی از آن است که علاوه بر دقت مناسب شبکه (72 درصد)، نتایج بهدست آمده از شبکه، نیکویی برازش مناسبی نیز دارند و حساسیت مدل در شناسایی صحیح کلیههای بقا یافته بیشتر از شناسایی صحیح کلیههای از دست رفته میباشد (72 درصد در مقابل 61 درصد).
نتیجهگیری: میزان بقای کلیه پیوندی در پیوندهای زنده بیشتر از پیوندهای جسدی میباشد. با افزایش شاخص توده بدنی بیماران در زمان پیوند، میزان بقای کلیه پیوندی کاهش مییابد. از شبکههای عصبی در ایجاد مدلهایی برای پیشبینی بقای کلیه پیوندی میتوان استفاده نمود.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری،
دوره 71، شماره 12 - ( اسفند 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان طبیعی بهترین روش زایمانی است. زایمان طبیعی در زمان ترم در مقایسه با سزارینهای بدون اندیکاسیون با بهترین پیامدهای بارداری همراه است و بهدلایل مزایای سلامتی، اقتصادی و اجتماعی، کاهش آمار سزارین یکی از اهداف ایالات متحده برای مدت 25 سال است. از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه پیامدهای زایمان طبیعی و سزارین در مادر و نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی طی سالهای 1386 تا 1392 در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. 536 نوزاد ترم سه تا 14 روزه که به روشهای طبیعی (گروه کنترل) و سزارین (گروه مورد) متولد شده بودند با روش نمونهگیری دردسترس، وارد مطالعه شدند. پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی اطلاعات فردی مادر، (سن مادر، نوع زایمان، وزن مادر، طول مدت زایمان، مدت بستری مادر در بیمارستان، رفلکس خروج شیر، وضعیت شیردهی)، اطلاعات مربوط به نوزاد (سن، جنس، وزن، نمره آپگار، زردی، دفعات دفع ادرار و مدفوع) تکمیل گردید.
یافتهها: سن نوزاد (425/0P=)، وزن نوزاد (278/0P=)، زردی (162/0P=)، دفعات دفع ادرار (165/0P=) با روش زایمان، ارتباط معناداری نداشت. اما نمره آپگار (020/0P=)، اولین زمان شیردهی (000/0P<)، دفعات دفع مدفوع (000/0P<)، مدت زایمان (000/0P<)، مدت بستری مادر (025/0P=) پوزیشن شیردهی (029/0P=)، رفلکس خروج شیر (012/0P=)، ماستیت (025/0P=)، مشکلات پستانی (027/0P=) با نوع زایمان، ارتباط معناداری داشت. بدین معنا که در گروه زایمان سزارین، دفعات دفع مدفوع، مدت بستری مادر، نمره آپگار، ماستیت و مشکلات پستانی بیشتر بود، اما شیردهی زودهنگام بعد از زایمان، مدت زایمان، وضعیت مناسب شیردهی و رفلکس خروج شیر در گروه زایمان طبیعی، بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که زایمان طبیعی در مقایسه با سزارین پیامدهای مطلوبتری از لحاظ مشکلات پستانی، وضعیت شیردهی، مدت زایمان، مدت بستری مادر فراهم میکند. از اینرو اتخاذ دستورالعملهای دقیق در مدیریت و ادارهی زایمانها میتواند به گسترش تصمیمگیری برای زایمان طبیعی و بهبود پیامدهای زایمانی کمک کند.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری، عباس بسکابادی،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: زردی، شایعترین علت بستری نوزادان در ماه اول تولد است. از اینرو شناسایی علل زردی بر اساس سن بروز و سن مراجعه و ارایه آموزشهای لازم در این زمانها، میتواند روند زردی و عوارض آن را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی علل زردی نوزادان بر اساس سن بروز و سن مراجعه به بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از 3130 نوزاد مبتلا به زردی مراجعهکننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سالهای 1394-1382، 2658 نوزاد بررسی گردید. تمام آزمایشات لازم درخواست شد. پس از تأیید زردی در نوزادان بر اساس تشخیص پزشک و نتایج آزمایشگاهی، پرسشنامه محققساخته حاوی مشخصات نوزادان تکمیل گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج مطالعه ما، علت 9/27% زردی نوزادان مشخص گردید. علل زردی شناختهشده به ترتیب شامل ناسازگاری گروههای خونی (40%)، عفونت (19%)، کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز (12%) اختلالات اندوکرین (8%)، دهیدراسیون هیپرناترمیک (7%)، پلیسیتمی (6%)، بیماری مادرزادی قلبی (4%)، خونریزی مخفی (3%) و Crigler-Najjar syndrome (2%) بود. شایعترین علت بروز زردی در روزهای 3-1، ناسازگاری خونی و در روزهای چهار تا 12، عفونت بود. شایعترین زمان مراجعه در ناسازگاریهای خونی، خونریزی مخفی، اختلالات اندوکرین، دهیدراتاسیون هیپرناترمیک، بیماری مادرزادی قلبی، پلیسیتمی و کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، روزهای 6-4 و در عفونتها پس از روز هفت بود.
نتیجهگیری: گرچه سن بروز ناسازگاریهای خونی سه روز اول بود ولی حدود دو روز پس از آن مراجعه کردند. از اینرو مراجعه این نوزادان در شایعترین زمان بروز آن و بنابراین دریافت درمان مناسب و بهموقع، به کاهش عوارض جدی از جمله کرنیکتروس و افزایش سلامت آنان کمک میکند.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری،
دوره 75، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپربیلیروبینمی شایعترین علت بستری مجدد نوزادان میباشد. شناخت عوامل خطر ماژور و مینور زردی در نوزادان به شناسایی سریعتر نوزادان در معرض خطر زردی و پیشگیری از آن کمک میکند. از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی ریسک فاکتورهای ماژور و مینور زردی در نوزادان مبتلا به زردی بستری شده در بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از اردیبهشت ۱۳۸۸ تا خرداد ۱۳۹۴ بر روی ۲۲۰۷ نوزاد ترم سه تا ۱۵ روزه مبتلا به زردی با بیلیروبین بالای mg/dl ۱۵ در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. پس از تأیید زردی نوزادان بر اساس تشخیص پزشک متخصص اطفال و نتایج آزمایشگاهی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی دادههای مادر و مشخصات نوزاد تکمیل شد.
یافتهها: ۶۱% نوزادان عامل خطر ماژور و ۷۹/۵% عامل خطر مینور برای زردی داشتند. عوامل خطر ماژور زردی بهترتیب کاهش وزن قابل توجه (۵/۲۷%)، زردی قابل رؤیت در ۲۴ ساعت اول (۱۶/۳%)، سابقه درمان خواهر یا برادر زرد با فتوتراپی و تعویض خون (۱۴/۸%)، سن حاملگی ۳۵ تا ۳۶ هفته (۹/۹%)، ناسازگاری ABO (۹/۲%)، ناسازگاری RH (۳/۳%)، کمبود G6PD (۳/۳۳%) و عوامل خطر مینور، سن بالای ۲۵ سال (۵۱/۴%)، جنس پسر (۷۹/۴%)، سابقه زردی در خواهر یا برادر (۲۲/۳%)، نوزاد مادر دیابتی (۱/۵%) بود. نیاز به تعویض خون و بروز عوارض در موارد وجود ریسک فاکتور ماژور آشکارا بیشتر از گروه دیگر بود.
نتیجهگیری: کاهش وزن قابل توجه، زردی قابل رؤیت در ۲۴ ساعت اول، سابقه درمان خواهر یا برادر زرد با فتوتراپی و تعویض خون، سن حاملگی ۳۵ تا ۳۶ هفته، ناسازگاری ABO، ناسازگاری RH و کمبود G6PD از عمدهترین عوامل خطر بروز زردی در نوزادان بود.
حسن بسکابادی، مریم ذاکریحمیدی، عباس بسکابادی،
دوره 75، شماره 4 - ( تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: زردی، شایعترین علت بستری نوزادان در ماه اول تولد است. از اینرو شناسایی عوامل خطر زردی، میتواند سیر زردی و عوارض ناشی از آن را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی و مشخصات نوزادان مبتلا به زردی مادران دیابتی و مقایسه با نوزادان مبتلا به زردی با علت نامشخص انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، از۲۸۰۰ نوزاد مبتلا به زردی مراجعهکننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳، مشخصات ۵۹ نوزاد مبتلا به زردی با سابقه مادری دیابت حاملگی (گروه مورد) با ۷۸ نوزاد مبتلا به زردی که علتی برای زردی آنها پیدا نشد (گروه کنترل) مقایسه گردید. پس از تأیید زردی (بیلیروبین سرم ≥mg/dl ۱۷) در نوزادان بر اساس تشخیص پزشک و نتایج آزمایشگاهی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی دادههای مادر (مشکلات مادر در حاملگی، نوع زایمان) و مشخصات نوزاد (سن، جنس، وزن هنگام تولد، وزن هنگام بروز زردی، طول مدت بستری و سن بروز زردی، سن بهبودی) و دادههای آزمایشگاهی (بیلیروبین، بیلیروبین مستقیم، هماتوکریت، پلاکت، سدیم، پتاسیم، BUN و Cr) تکمیل گردید.
یافتهها: شیوع زردی ناشی از دیابت مادر، ۲/۱۰% بود. وزن هنگام تولد (۰/۰۲=P)، وزن نوزاد هنگام مراجعه (۰/۰۰۳=P)، پاریتی (۰/۰۰۱P<)، سن مادر (۰/۰۰۱P<)، سن بهبودی (۰/۰۴=P)، زایمان سزارین (۰/۰۰۱P=)، پرهترم (۰/۰۰۱P<)، مشکلات بارداری (۰/۰۰۱P<)، معاینات فیزیکی غیرطبیعی (۰/۰۰۱=P) در گروه نوزادان مادران دیابتی و همچنین بیلیروبین (۰/۰۰۱P<)، مدت بستری (۰/۰۰۳=P)، در گروه نوزادان مبتلا به زردی با علت نامشخص بالاتر بود.
نتیجهگیری: نوزادان مادران دیابتی در معرض خطر وزن بالای هنگام تولد، زایمان پره ترم، مشکلات بارداری، سزارین، معاینات فیزیکی غیرطبیعی، بروز زردی بیشتر و بهبودی دیرتر قرار دارند.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: طول مدت بستری مادران در بیمارستان پس از زایمان بدون عارضه کاهش یافته است و به امری عادی در سراسر دنیا تبدیل شده است. با گسترش ترخیص زودهنگام مادران در سالهای اخیر، شناسایی، پیگیری و درمان مناسب مشکلات نوزادان (مانند زردی) با چالشهایی روبهرو شده است. این مطالعه با هدف بررسی طول مدت بستری مادر پس از زایمان و اثر بر میزان بیلیروبین نوزادی انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، ۱۳۴۷ نوزاد مبتلا به زردی بستری در بیمارستان قائم (عج) مشهد از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ تا آبان ۱۳۹۶ مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی سه بخش بود. بخش اول شامل دادههای دموگرافیک مادر، بخش دوم شامل دادههای مربوط به نوزاد (سن، وزن هنگام تولد، وزن هنگام بستری، طول مدت بستری) و بخش سوم شامل دادههای آزمایشگاهی (بیلیروبین سرم، هماتوکریت، پلاکت) بود. رابطه شدت زردی نوزادان بستری شده با طول مدت بستری مادر مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: ۷۵۲ نفر (%۵۶) از مادران در انتهای روز اول مرخص شده بودند. میانگین مدت بستری مادر در زایمان طبیعی ۰/۵۷±۱/۳۱ روز و در زایمان سزارین ۰/۶۵±۱/۷۳ روز بود (۰/۰۰۱P<). آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که افزایش مدت بستری مادر، با مواردی در نوزاد چون کاهش میزان بیلیروبین سرم (۰/۰۰۱P<)، افزایش سن پذیرش مجدد در بیمارستان (۰/۰۴۵=P)، کاهش میزان از دست دادن وزن روزانه (۰/۰۱۲=P) و کاهش درصد از دست دادن وزن روزانه همراه بود (۰/۰۰۲=P).
نتیجهگیری: با افزایش مدت بستری مادر در بیمارستان، میزان بیلیروبین سرم، میزان و درصد از دست دادن وزن روزانه نوزاد کاهش یافت.
لیلا پورعلی، عطیه وطنچی، صدیقه آیتی، آناهیتا حمیدی، اکرم زارعی ابوالخیر،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بارداری دوقلویی مول کامل بههمراه جنین زنده یک بارداری نادر میباشد. در این مقاله یک مورد بارداری مولار کامل و جنین زنده با کاریوتایپ تریپل X گزارش شد.
معرفی بیمار: بیمار خانم ۲۲ ساله با بارداری ۱۸-۱۷ هفته بود که در مهر ۱۳۹۵ با شکایت خونریزی واژینال به مرکز آموزشی درمانی امالبنین وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرد. در سونوگرافی ۱۳ هفته، یک جنین زنده نرمال بههمراه جفت قدامی حجیم بهنفع مول گزارش شده بود، بنابراین برای بیمار حاملگی مول پارشیل یا حاملگی دوقلویی بههمراه مول کامل مطرح شد. نتیجه آمنیوسنتز بیمار تریپل X گزارش شد. بهدنبال خونریزی شدید واژینال تهدیدکننده حیات برای بیمار هیستروتومی انجام شد و یک جنین بدون آنومالی آشکار همراه با یک جفت هیدروپیک حجیم خارج شد. پس از یک ماه با توجه به تشخیص نئوپلازی تروفوبلاستیک جفتی تحت کموتراپی قرار گرفت.
نتیجهگیری: افتراق حاملگی دوقلویی مولار کامل و جنین زنده با حاملگی مول پارشیل از موارد چالشبرانگیز مامایی میباشد که برای افتراق ایندو میتوان از رادیولوژیست متبحر و آمنیوسنتز کمک گرفت.
سیده حورا موسوی واحد، ملیحه عافیت، فهیمه علیزاده، آناهیتا حمیدی لاین، زینب خادمی، آذین نیکوزاده،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فیبروما شایعترین تومور سالید درجه پایین تخمدان است. فیبرومای تخمدان در ۱۰-۱ درصد موارد با سندرم میگز (Meigs syndrome) همراهی دارد.
معرفی بیمار: بیمار زن ۶۵ ساله منوپوز با شکایت درد شکمی، فروردین ۱۳۹۷ به مرکز دانشگاهی امام رضا (ع) مشهد مراجعه کرد. در معاینه شکم، تودهی ۲۰۰×۱۰۰ میلیمتری با قوام نرم لمس شد. در آزمایشات، لکوسیتوز و CA125 بالاتر از ۲۰۰ بود. در تصویر قفسه صدری افیوژن پلورال دوطرفه گزارش و در سیتی اسکن کانون هتروژن ۱۷۰×۱۰۰ میلیمتری لبوله با منشا آدنکس راست با انهنسمنت (Enhancement) ضعیف دیده شد. در لاپاراتومی تجسسی آسیت فراوان مشهود بود. امنتوم ملتهب سطح تخمدان راست را پوشانده و توده حجیم سالید-کیستیک، نامنظم، لبوله و محصور درون کپسول در محل آدنکس راست دیده شد. سالپنگواووفورکتومی راست انجام و نتایج آسیبشناسی ضایعات پرولیفراتیو خوشخیم سلولهای فیبروبلاست بدون میتوز منطبق بر فیبروم تخمدانی را گزارش کرد.
نتیجهگیری: در موارد همراهی توده تخمدان با آسیت و پلورال افیوژن میبایست سندرم میگز در تشخیصهای افتراقی قرار گیرد.
شهربانو کیهانیان، نفیسه کوچکی، مجید پویا، مریم ذاکری حمیدی،
دوره 77، شماره 8 - ( آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان و مهمترین عامل مرگ ناشی از سرطان در زنان سراسر دنیاست که در ایران ۱۷% کل سرطانهای زنان را به خود اختصاص داده و همچنان در رتبه اول قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با درگیری غدد لنفاوی زیربغل در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از فروردین ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۳ روی ۱۶۷ زن مبتلا به سرطان پستان در بیمارستانهای شهید بهشتی بابل، شهید رجایی تنکابن و امام سجاد (ع) رامسر انجام شده است.
یافتهها: میزان درگیری غدد لنفاوی زیربغلی، ۷۰/۱% بود. متوسط سن بیماران، ۱۱/۶۲±۴۹/۶۴ سال بود. شایعترین گروه سنی، ۴۹-۴۰ سال بودند که بیشترین درگیری غدد لنفاوی (۲۴%) را داشتند. میانگین اندازه تومور cm ۳/۳۹ بود که بیشتر بیماران توموری با اندازه cm ۵-۲ (T۲) داشتند. تمام بیماران با اندازه تومور بالای cm ۵ (T۳)، درگیری غدد لنفاوی داشتند. شایعترین نوع پاتولوژی تومور و درجه بافتشناسی، بهترتیب کارسینوم داکتال مهاجم (۹۳/۴%) و درجه ۲ (۵۲/۱%) بوده است. ۸۵/۱% از بیماران با درجه ۳ بیشترین درگیری غدد لنفاوی را داشتند. ۲۲/۲% از بیماران با تهاجم عروقی، درگیری غدد لنفاوی زیربغلی داشتند. ۶۳% تومورها هر دو گیرنده استروژن و پروژسترون را داشتند. درگیری غدد لنفاوی با اندازه (۰/۰۳۱=P)، نوع (۰/۰۰۷=P) و درجه بافتشناسی تومور (۰/۰۱۱=P)، گیرنده استروژن (۰/۰۰۸=P)، گیرنده پروژسترون (۰/۰۳۸=P) ارتباط آماری معناداری داشت.
نتیجهگیری: درگیری غدد لنفاوی زیربغلی با اندازه تومور، نوع تومور، درجه بافتشناسی و وضعیت گیرندههای استروژن و پروژسترون مرتبط بود. درحالیکه با سن و وضعیت توأم گیرندههای استروژنی و پروژسترونی ارتباط معناداری نداشت.
حسن بسکابادی، فاطمه باقری، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 77، شماره 10 - ( دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تب ناشی از دهیدراتاسیون نوزادی یک مشکل شایع هفته اول زندگی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه مشخصات نوزادان مراجعهکننده با تب ناشی از دهیدراتاسیون و نوزادان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی ۳۲۴ نوزاد شامل ۱۲۰ نوزاد با دمای طبیعی بدن و ۲۰۴ نوزاد دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون مراجعهکننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۸ با روش نمونهگیری آسان انجام شد. نوزادانیکه با دمای بالای بدن مراجعه کردند و درجه حرارت زیر بغل بالاتر یا مساوی درجه حرارت رکتال داشتند و شواهد کلینیکی یا آزمایشگاهی عفونت را نداشتهاند بهعنوان هایپرترمی محسوب شدند (گروه مورد). نوزادانیکه برای معاینه روتین مراجعه کرده یا زردی داشتهاند ولی نیاز به درمان نداشتند بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. مشخصات مادری و نوزادی دو گروه ثبت گردید.
یافتهها: در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون (هایپرترمی)، مقادیر متغیرهای وزن هنگام مراجعه، دفعات و مدت تغذیه، دفعات دفع مدفوع، سن و وزن مادر، کمتر و مقادیر متغیرهای سن مراجعه، وزن هنگام تولد و زمان اولین تغذیه بیشتر بود (۰/۰۵P<). در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون، بیقراری، خشکی مخاطی، فونتانل فرورفته و برجسته، تشنج، آپنه، کاهش هوشیاری، مصرف شیر مادر همراه با دکستروز، ترنجبین، شیرخشت، پوزیشن شیردهی نامناسب، عدم وجود رفلکس خروج شیر، تأخیر در شروع شیردهی، مشکلات پستانی و زردی بیشتر بود.
نتیجهگیری: نوزادان مبتلا به هایپرترمی، بیشتر در معرض خطر کاهش وزن، تأخیر در اولین تغذیه و دفعات کمتر تغذیه و مدت زمان کوتاهتر تغذیه قرار دارند. مشکلات پستان، وضعیت نامناسب شیردهی، عدم وجود رفلکس ترشح شیر، تأخیر در شیردهی، شیردهی کمتر، مصرف شیر مادر با دکستروز، ترنجبین و شیرخشت از عوامل خطر تب ناشی از هایپرترمی میباشند.
نفیسه ثقفی، لیلا پورعلی، الهام حمیدی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: وارونگی رحم در زمانی غیر از زایمان یافته نادری است. بسیاری از متخصصین زنان ممکن است حتی شاهد یک مورد از آن در دوران طبابت خود نباشند. وارونگی رحم به خروج رحم از سرویکس دیلاته گفته میشود. در این مقاله یک مورد وارونگی رحم پس از یائسگی گزارش میشود.
معرفی بیمار: بیمار زن ۶۶ ساله مولتیپار ۶ با شکایت خونریزی رحمی، درد شکم و خروج توده از واژن در مهر ۱۳۹۶ به بیمارستان قائم (عج) مشهد مراجعه کرده بود. بیمار با تشخیص میوم همراه با وارونگی کامل رحم تحت میومکتومی واژینال قرار گرفت. با رویکرد شکمی-پرینئال، وارونگی رحم بهطور کامل رفع و هیسترکتومی انجام شد. دو ماه پس از عمل هیچگونه شکایت و یافته بالینی غیرطبیعی وجود نداشت.
نتیجهگیری: وارونگی حاد رحم یک وضعیت خطرناک میباشد (خونریزی، درد شدید، احتمال نکروز رحم و عفونت سیستمیک) که در سنین پس از منوپوز بهعنوان یک تشخیص افتراقی مهم در تودههای واژینال باید مدنظر قرار گیرد.
عماد بهبودی، وحیده حمیدی صوفیانی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده
سردبیر محترم
در ۳۱ ماه دسامبر ۲۰۱۹ میلادی، مواردی از عفونت شدید تنفسی در شهر ووهان کشور چین مشاهده شد. گزارشهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC) حاکی از آن است که عامل اپیدمی تنفسی اخیر، کروناویروس جدید ۲۰۱۹ (۲۰۱۹-nCoV) میباشد. احتمال داده میشود که این بیماری به واسطه غذاهای دریایی و حیوانات شیوع پیدا کرده باشد و همچنین احتمال انتقال بیماری بهصورت انسان به انسان در بین مبتلایان وجود دارد.۱ از آنجایی که خفاش منبع طبیعی انواع مختلفی از ویروسها از جمله کروناویروس میباشد، این احتمال وجود دارد که خفاش مخزن اصلی ویروس جدید باشد.۲ موتاسیون در کروناویروسها بسیار رایج است و این تغییرات بیشتر بهدلیل نوترکیبیها در ژنوم ویروس در مرحله تکثیر ویروس و طی تکثیر RNA سابژنومیک حاصل میشوند. این نوترکیبیهای همولوگوس در کروناویروسها به واسطه پدیده Copy-choice اتفاق میافتند.۳ اگرچه این ویروس کشنده بوده اما براساس آمار بروزرسانی شده جهانی در بین مبتلایان به ویروس کرونای جدید در کشورهای مختلف تنها در چین مرگ و میر گزارش شده است.۴ این رخداد را میتوان به موتاسیونهای رخ داده در ویروس نسبت داد، زیرا این امکان وجود دارد که به واسطه پاساژ یافتن متعدد ویروس طی انتقال در میزبانهای متعدد و متفاوت (خفاش و انسان) بواسطه وجود فشار انتخابی و تغییرات ژنومی حاصل از آن، از شدت پاتوژنیسیته ویروس کاسته شده باشد. تجزیه و تحلیلها فشار انتخابی بر ساختار ویروس و موتاسیون پروتیینهای سطحی (پروتیین S) و پروتئین نوکلوکپسید N را مسبب پایداری ذرات ویروسی نشان داده است.۵ پروتیین S ویروسی مسئولیت ورود ویروس به سلول پس از اتصال به گیرنده سلولی و فیوژن غشایی، که نقش اساسی در عفونت ویروسی و پاتوژنز ویروس میباشد را عهدهدار است. پروتیین N یک پروتیین ساختاری درگیر در بستهبندی ویریون، نقش محوری در رونویسی ویروس و خروج ویروس را ایفا میکند.۵ موتاسیون این پروتیینها عامل مهم پایداری ویروس کرونای جدید نسبت به عامل سارس خفاش و پاتوژنیسیته کمتر ویروس نسبت به عامل سارس است. این ویژگیها میتوانند بهدلیل انتقال Zoonotic این ویروس بوده و دلیل شدت بیماری کمتر از سارس باشند. از طرف دیگر ویرولانس بالای بیماری در شرایط حاضر غیرقابل انکار است و مسبب خسارات زیادی بر کشورهای درگیر خواهد بود. بنابراین سیاستگذاران وزارت بهداشت باید به تقویت زمینههای پیشگیری از ورود بیماری به کشور و همچنین پیشگیری از انتقال بیماری بپردازند. در این راستا، سیاست ملی و برنامه استراتژیک وزارت بهداشت شامل مجموعه اقداماتی برای پیشگیری از ورود بیماری به کشور باید تدوین شود.
عماد بهبودی، وحیده حمیدی صوفیانی،
دوره 78، شماره 8 - ( آبان 1399 )
چکیده
سردبیر محترم
در 31 ماه دسامبر 2019 میلادی، مواردی از عفونت شدید تنفسی در شهر ووهان کشور چین گزارش شد. گزارشهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC) حاکی از آن است که عامل اپیدمی تنفسی اخیر، کرونا ویروس جدید 2019 (2019-nCoV) میباشد. احتمال داده میشود که این بیماری به واسطه غذاهای دریایی و حیوانات شیوع پیدا کرده باشد و همچنین احتمال انتقال بیماری بهصورت انسان به انسان در بین مبتلایان وجود دارد.1 از آنجایی که خفاش منبع طبیعی انواع مختلفی از ویروسها از جمله کرونا ویروس میباشد، این احتمال وجود دارد که خفاش مخزن اصلی ویروس جدید باشد.2 موتاسیون در کرونا ویروسها بسیار رایج است و این تغییرات بیشتر بهدلیل نوترکیبیها در ژنوم ویروس در مرحله تکثیر ویروس و طی تکثیر RNA سابژنومیک حاصل میشوند. این نوترکیبیهای همولوگوس در کوروناویروسها بهواسطه پدیده Copy-choice اتفاق میافتند.3 اگرچه این ویروس کشنده بوده اما نسبت به سایر ویروسهای کشنده هم خانواده خود نظیر سارس از قدرت کشندگی کمتری برخوردار است.4 این رخداد را میتوان به موتاسیونهای رخ داده در ویروس نسبت داد، زیرا این امکان وجود دارد که بهواسطه پاساژ یافتن متعدد ویروس طی انتقال در میزبانهای متعدد و متفاوت (خفاش و انسان) بهواسطه وجود فشار انتخابی و تغییرات ژنومی حاصل از آن، از شدت پاتوژنیسیته ویروس کاسته شده باشد. تجزیه و تحلیلها فشار انتخابی بر ساختار ویروس و موتاسیون پروتیینهای سطحی (پروتیین S) و پروتیین نوکلوکپسید N را مسبب پایداری ذرات ویروسی نشان
داده است.5 پروتیین S ویروسی مسئولیت ورود ویروس به سلول پس از اتصال به گیرنده سلولی و فیوژن غشایی را عهدهدار است که نقش اساسی در عفونت ویروسی و پاتوژنز ویروس دارد. پروتیین N یک پروتیین ساختاری درگیر در بستهبندی ویریون است که نقش محوری در رونویسی ویروس و خروج ویروس را ایفا میکند.5 موتاسیون این پروتیینها عامل مهم پایداری ویروس کرونای جدید نسبت به عامل سارس خفاش و پاتوژنیسیته کمتر ویروس نسبت به عامل سارس است. این ویژگیها میتوانند به دلیل انتقال Zoonotic این ویروس بوده و دلیل شدت بیماری کمتر از سارس باشند. از طرف دیگر ویرولانس بالای بیماری در شرایط حاضر غیرقابل انکار است و مسبب خسارات زیادی بر کشورهای درگیر خواهد بود. بنابراین سیاستگذاران وزارت بهداشت باید به تقویت زمینههای پیشگیری از ورود بیماری به کشور و همچنین پیشگیری از انتقال بیماری بپردازند. در این راستا، سیاست ملی و برنامه استراتژیک وزارت بهداشت شامل مجموعه اقداماتی برای پیشگیری از ورود بیماری به کشور باید تدوین شود.
بهنام عسکری، مژگان حاج احمدی پوررفسنجانی، پرین حمیدی آذر،
دوره 79، شماره 3 - ( خرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ارزیابی ریسک جراحی قلب چندین سیستم اسکوربندی در دسترس میباشد. سستی(Frailty) باعث افزایش پیامدهای نامطلوب پس از عمل بیماران میشود. سیستم ارزیابی سستی روش نسبتا جدیدی است و ما در این مطالعه به بررسی و مقایسه آن با روش مرسوم یورواسکور پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع تحلیلی_مشاهدهای آیندهنگر در طی فاصله زمانی بین آبان 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان قلب سیدالشهدا ارومیه بر روی 88 بیمار با سن بیش از 65 سال (65 تا 91 سال) که تحت جراحی قلبی بایپس عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام شد. براساس ارزیابی معیارهای سیستم سستی یا اسکورینگکاف و سیستم ارزیابی یورواسکور در مرحله پیش از عمل نمره کل فرد محاسبه گردید. سپس پیگیری بیماران تا یک ماه پس از عمل از نظر عوارض و مرگومیر انجام شد. اطلاعات بیماران جمعآوری و ارتباط بین نمره کل هر دو سیستم و عواقب پس از عمل آنالیز آماری گردید.
یافتهها: در این مطالعه، میانگین سنی بیماران 84-70 سال بود که 9/73% موارد مذکر بودند. اکثر بیماران (1/84%) در گروه سستی متوسط قرار داشتند. در دوره پس از عمل دو مورد فوتی (3/2%) و چهار مورد عوارض(55/4%) وجود داشت. در مقایسه دو روش برای پیشبینی خطرات جراحی، میانگین نمره یورواسکور در دو بیمار فوت شده بهصورت معناداری بیشتر از بیماران ترخیص شده بود. (11/8 در مقابل 89/2 با 001/0=P)
نتیجهگیری: در مقایسه با ارزیابی کاف، ارزیابی نمرهبندی یورواسکور، پیشگوییکننده بهتر مورتالیتی بود و ارزیابی سادهتری داشت.
مینا میر نظامی، حمید حمیدی، سعید کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات به نقش پدیده استرس اکسیداتیو در ویتیلیگو اشاره کردهاند. کوآنزیم"کیوتن" یک آنتیاکسیدان لیپوفیلیک ویژه است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر درمانی کوآنزیم" کیوتن" در بیماران مبتلا به ویتیلیگو جنرالیزه است.
روش بررسی: مطالعه بهصورت کارآزمایی بالینی، در مبتلایان به ویتیلیگو جنرالیزه مراجعهکننده به درمانگاههای پوست بیمارستان ولیعصر (عج) و کلینیک امامرضا (ع) در اردیبهشت تا مرداد سال 1395 انجام شد. بیماران هنگام مراجعه تحت درمان استاندارد و گروه مورد، علاوه بر درمان استاندارد تحت درمان با قرصهای حاوی کوآنزیم"کیوتن" قرار گرفتند. بیماران در هنگام اولین مراجعه، یک و سه ماه پس از شروع درمان از جهت پاسخ درمانی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 50 بیمار، میانگین سنی 3/4±2/26 سال بود. قطر بزرگترین پچ دپیگمانته در هر دو گروه مداخله (000/0P=) و کنترل (001/0P=) در طول سه ماه درمان کاهش یافت. تفاوت فراوانی بیماران در درجهبندی رپیگمانتاسیون مذکور، در انتهای ماه سوم نسبت به انتهای ماه اول درمان، در هر دو گروه مداخله (01/0P=) و کنترل (02/0P=) معنادار بود. در انتهای ماه سوم نیز فراوانی بیماران در هر دو گروه مداخله با 21 بیمار (76%) و کنترل با 18 بیمار (72%) بیشتر در گریدهای 1 و 2 بود، در حالیکه در انتهای ماه اول فراوانی بیماران در هر دو گروه مداخله با 23 بیمار (92%) و کنترل با 23 بیمار (92%) بیشتر در گریدهای صفر و یک بود.
نتیجهگیری: درمان کمکی با کوآنزیم"کیوتن"خوراکی تاثیری در بهبود پچ دپیگمانته در بیماری ویتیلیگو ندارد.
حسن بسکابادی، مهدیه میر، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: جنس نوزاد از عوامل خطرساز زردی نوزادی است ولی اختلاف شدت زردی و پیشآگهی زردی بین دو جنس مشخص نیست. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی شدت، طول مدت و عوارض زردی در دو جنس دختر و پسر انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بوده که روی 2847 نوزاد زرد بالای 35 هفته بستری شده در بخش نوزادان بیمارستان قائم (عج) مشهد طی خرداد 1393 تا خرداد 1400، با نمونهگیری در دسترس انجام شده است. پس از تأیید زردی در نوزادان دادهها با استفاده از چکلیست پژوهشگر ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک مادر، مشخصات کامل نوزاد و یافتههای آزمایشگاهی ثبت و تکامل نوزادان تا دو سالگی براساس تست دنور دو بررسی شد.
یافتهها: 1642 نوزاد (7/57%) پسر و 1205 نوزاد (3/42%) دختر بودند. میانگین و انحرافمعیار بیلیروبین در مقادیر کمتر از mg/dl 20 در پسرها mg/dl 48/2±20/17 و در دخترها mg/dl 80/2±54/16 (000/0P=)، وزن هنگام تولد در پسرها kg 49/0±16/3 ودر دخترها 45/0±07/3 (000/0=P) بود. در دو گروه نوزادان پسر و نوزادان دختر، سن (004/0=P)، بیلیروبین مستقیم (000/0=P)، کومبس مستقیم و غیرمستقیم (000/0=P) و کمبود آنزیم G6PD (000/0=P) تفاوت معناداری داشت. کرنیکتروس حاد در 25(03/2%) نوزاد پسر و 4(46/0%) نوزاد دختر گزارش شده است (001/0P<). در فالوآپ دو ساله نوزادان 23 نوزاد (9/1%) پسر و 11 نوزاد (28/1%) دختر تأخیر تکاملی داشتهاند (05/0P<).
نتیجهگیری: میزان بروز زردی در نوزادان پسر بیشتر از نوزادان دختر بوده است که احتمالا درصدی از این اختلاف ناشی از شیوع بالاتر کمبود آنزیم G6PD در پسرها میباشد. شدت زردی نیز در مقادیر کمتر از mg/dl 20 در پسرها بیشتر بوده است. زردی در نوزادان پسر پیشآگهی وخیمتری دارد.
حسن بسکابادی، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سپسیس نوزادی یک عفونت باکتریایی سیستمیک شدید است که بر پیشآگهی نوزادان نارس اثر میگذارد. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف بررسی پیشآگهی کوتاهمدت عفونت نوزادی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 729 نوزاد پرهترم مشکوک به عفونت در بخش نوزادان بیمارستان قائم (عج) مشهد طی خرداد 1394 تا خرداد 1400 با نمونهگیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، چک لیست پژوهشگر ساخته شامل مشخصات نوزادی (سن حاملگی، وزن هنگام تولد، نمره آپگار دقیقه اول و پنجم، وضعیت موقع ترخیص) و یافتههای آزمایشگاهی (تعداد گلبولهای سفید و پلاکتها، C-reactive Protein و کشت خون و مایع مغزی نخاع) بود. پیشآگهی نوزادی از نظر مرگ یا ترخیص بین نوزادان دارای عفونت قطعی و بدون آن، مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: براساس نتایج این مطالعه وزن کم هنگام تولد و سن حاملگی کمتر و نمره آپگار پایینتر ریسک مرگ نوزادی را افزایش میدهد. حدود یک پنجم نوزادان با عفونت قطعی فوت کردند. مرگ ناشی از عفونت حدود پنج برابر گروه نوزادان ترخیص شده بود. 44% از نوزادان مبتلا به سپسیس زودرس و 40% از نوزادان مبتلا به سپسیس دیررس فوت شدند. در موارد مرگ نوزادی ناشی از سپسیس، شایعترین عامل عفونی گرم منفی، آسینتوباکتر و شایعترین عامل عفونی گرم مثبت، انتروکوک بوده است.
نتیجهگیری: عفونت قطعی نوزادان، پیشآگهی آنها را بدتر میکند. بهطوریکه خطر مرگ نوزادان نارس را پنج برابر افزایش میدهد. احتمال مرگ در مننژیت بیش از سپسیس و در سپسیس زودرس بیش از دیررس و در سپسیس ناشی از گرم منفی بیشتر از گرم مثبت میباشد.
حسن بسکابادی، نفیسه پوربدخشان، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای مادر از جمله دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بارداری با عوارض جنینی و نوزادی همراه میباشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، مقایسه پیشآگهی نوزادی در بیماریهای مادر میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که روی 600 نوزاد پرهترم با مادران مبتلا به دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. این مطالعه از فروردین 1394 تا اردیبهشت 1400 و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات در این مطالعه، چکلیست پژوهشگر ساخت شامل مشخصات نوزادی (سن حاملگی، نمره آپگار دقیقه اول، نمره آپگار دقیقه پنجم) و مادری (نوع زایمان، مراقبتهای بارداری، پارگی زودرس کیسه آب) بود. پیشآگهی نوزادی در زمان تولد مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Kolmogorov-Smirnov و Chi-square انجام شده است.
یافتهها: نوزادان دارای مادران مبتلا به صرع، کمترین نمره آپگار دقیقه اول و کمترین سن حاملگی و نوزادان دارای مادران مبتلا به دیابت، کمترین نمره آپگار دقیقه پنجم را داشتند. مادران مبتلا به هایپوتیرویید، بیشترین میزان پارگی زودرس کیسه آب و مادران مبتلا به هایپرتانسیون و پرهاکلامپسی، بیشترین موارد زایمان سزارین را داشتند.
نتیجهگیری: بیماریهای مادر شامل دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع، پیشآگهی نوزادان را از نظر شدت نارسی، پارگی زودرس کیسه آب، نوع زایمان، نمره آپگار دقیقه اول و نمره آپگار دقیقه پنجم تحت تأثیر قرار میدهد. لذا کنترل و درمان مناسب این موارد از بیماریهای مادر ممکن است پیشآگهی نوزادی را بهبود دهد.