113 نتیجه برای لک
آذر حدادی، مهرناز رسولی نژاد، زهره ملکی، مجتبی مجتهد زاده، مسعود یو نسیان، سید علی احمدی، حمیده باقریان،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
تعیین الگوی مقاومت باسیلهای گرم منفی شایع عفونت بیمارستانی با روش دیسک و E-Test و مقایسه نتایج این دو.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی مقطعی در سال 1384-1383 در بیمارستانهای سینا و امام خمینی تهران بر روی عفونتهای بیمارستانی با میکروبهای کلبسیلا، پسودوموناس، آسینتوباکتر و اشریشیا کلی انجام شد و الگوی مقاومت با روش E-Test برای ایمیپنم، سفتازیدیم، سیپروفلوکساسین، سفپیم و سفتریاکسون بررسی و نتایج با دیسک دیفیوژن مقایسه شد.
یافتهها: فراوانترین میکروبها عبارت بودند از: کلبسیلا (40%)، پسودوموناس (28%)، آسینتوباکتر (20%) و اشریشیا کلی (12%). فعالترین آنتی بیوتیکها به ترتیب، ایمیپنم (84%)، سفپیم (26%)، سپیروفلوکساسین (26%)، سفتازیدیم (20%) و سفتریاکسون (10%) بوده است. حساسیت کلبسیلا به ایمیپنم 91%، سفپیم 25%، سیپرو فلوکساسین 21%، سفتازیدیم 13% و سفتریاکسون7% بوده است. حساسیت E-coli به ایمی پنم91%، سفتریاکسون 21%، سفتازیدیم 21% ، سفپیم 19% و سیپرو فلوکساسین17% بوده است. برای پسودوموناس حساسیت ایمیپنم (75%) و سیپروفلوکساسین (39%) بوده است. حساسیت آسینتوباکتر به ایمیپنم 77% و سیپروفلوکساسین 21% بوده است. در مقایسه روش دیسک دیفیوژن با روش E-Test در سوشهای مقاوم نسبتا دو تست همخوانی داشتهاند.
نتیجهگیری: روند مقاومت در میکروبهای گرم منفی در حال افزایش است و لازم است هرچه سریعتر سیاستی برای پیشگیری از ایجاد مقاومت در بیمارستانها انخاذ گردد. گرچه E-test روش بهتری برای ارزیابی مقاومت میکروبی میباشد اما مطالعه ما نشان داد که روش دیسک نیز در بیشتر مواقع نتایج مشابه می دهد و همچنان قابل استفاده میباشد.
نوید محمدی، مژگان کار بخش داوری، عبدالکریم پژومند،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
تعیین ویژگیهای اپیدمیولوژیک نوجوانانی که اقدام به مسمومیت عمدی کرده، به تنها بیمارستان تخصصی- ارجاعی مسمومیت در تهران مراجعه نموده یا ارجاع شده بودند.
روش بررسی: در این پژوهش که توسط مرکز تحقیقات تروما و جراحی سینا در بیمارستان لقمان انجام شد تمام موارد مسمومیت حاد در فاصله زمانی اردیبهشت تا آذر ماه 1382، وارد این مطالعه مقطعی شدند. گروه سنی نوجوانان، از 13 تا 19 سال در نظر گرفته شد و اطلاعات آنها جهت این مقاله مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل دادهها با نرمافزارهای آماری 8 STATA وSPSS ویراست 13 به انجام رسید.
یافتهها: از 9203 مورد مسمومیت عمدی، 5/28 %، نوجوان بودند (2626 نفر) نسبت دختر به پسر، 20/2 بود. 8/86% مجرد و 7/55%، دانشآموز و اغلب موارد شهرنشین بودند. مجموعاً مصرف 4859 مورد دارو یا سم، گزارش شد (میانگین 85/1 برای هر نفر). بین میانگین سنی پسران و دختران، اختلاف آماری معنیدار وجود داشت، در حالی که از نظر سابقه اختلالات جسمی و روانی، دو جنس، تفاوت معنی داری نداشتند. اکثریت بیماران، سابقه ای از اقدام به خودکشی قبلی نداشتهاند.
نتیجهگیری: برتری عددی دختران در اقدام به مسموم کردن خود، دیده میشود. با وجود این، پسران در سن پایینتری اقدام به مسمومسازی خود کرده بودند. فراوانی اختلالات روانی در نوجوانان مورد مطالعه کم تر از فراوانی آن درجمعیت عام بود که می تواند به دلیل شیوع کمتر این اختلال در آن ها بوده یا به خاطر برآورد کم تر از حد واقعی باشد. مسئله مهم، لزوم انجام مراقبتهای روان پزشکی برای کسانی است که اقدام به مسمومیت عمدی (خودکشی) میکنند. این مراقبتها باید مبتنی بر ارزیابیهای مناسب پایهای افراد و متناسب با نیازهای آنها باشد.
مرجان پشت مشهدی، مرضیه مولوی نجومی، سید کاظم ملکوتی، جعفر بوالهری، صفیه اصغر زاده امین، علی اصغر اصغر نژاد فرید،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
مشکلات روانی اجتماعی و وجود سیستمهای حمایتی در اقدام به خودکشی حایز اهمیتاند. این مقاله به بررسی عوامل استرسزا و وضعیت حمایت عملی در اقدامکنندگان کرجی میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه قسمتی از بخش ایرانی مطالعه چند مکانی پیشگیری از خودکشی(SUPREMISS) است که توسط سازمان جهانی بهداشت در هشت کشور انجام گرفته است. در این مقاله دادههای مربوط به 632 اقدامکننده کرجی طی 10 ماه ارایه شده است.
یافتهها: از نظر فاصله زمانی با اقدام برخی عوامل مستعدکننده یا دیستال (مشکلات مالی، تحصیلی، شغلی و وجود بیماری جسمی طولانی)، و برخی دیگر تسهیلکننده یا پروکزیمال (اختلاف با خانواده و همسر) میباشد. اختلاف با خانواده (25%) و با همسر (35%) شایعترین مشکلات اقدامکنندگان از یک ماه پیش تا زمان اقدام بود. اختلاف با همسر در افرادی که کمتر از هفت سال از ازدواج آنها میگذشت، بیشتر بود. در افراد کمتر از 25 سال اختلاف با والدین شایعترین مشکل بود و سیستم حمایتی برای زنان اهمیت بیشتری داشت.
نتیجهگیری: نقش عوامل استرسزا در اقدام به خودکشی متفاوت است. اختلاف با خانواده و با همسر در اقدام به خودکشی هم عوامل زمینه ساز و هم آشکار سازند، شبکههای حمایتی در پیشگیری از اقدام به خودکشی، بخصوص در زنان، نقش موثری دارد.
محمدحسین ملکمدنی، علیرضا لاشیئی، جواد بهجتی اردکانی، رحیمه گنجی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
رتینوپاتی دیابتی شایعترین عارضه مزمن دیابت و یکی از مهمترین و مخربترین عوارض آن و شایعترین علت نابینایی بالغین میباشد. هدف این مطالعه تعیین شیوع و شدت رتینوپاتی و همچنین مشخص کردن فاکتورهای مستعدکننده رتینوپاتی در بیماران دیابتیک بستریشده به علت عوارض غیرچشمی دیابت و همینطور بررسی ارتباط بین رتینوپاتی و این عوارض میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه، 84 بیمار دیابتیک که بهدلیل عوارض غیرچشمی دیابت به بیمارستان مراجعه کرده بودند از نظر رتینوپاتی پرولیفراتیو و غیر پرولیفراتیو مورد بررسی قرار گرفتند. رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو به چهار گروه میکروآنوریسم، رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو خفیف، متوسط و شدید تقسیمبندی شده بود.
یافتهها: شیوع رتینوپاتی دیابتیک در مطالعه ما 4/77% (65 بیمار) بود و رتینوپاتی پرولیفراتیو در 23 بیمار (4/35% از مبتلایان به رتینوپاتی) دیده شد. رتینوپاتی در بیماران بستریشده بهدلیل نفروپاتی بیشتر از بیماران مبتلا به پای دیابتی و کتواسیدوز بود (001/0p=) و همینطور در بیماران مبتلا به پای دیابتی بیشتر از کتواسیدوزیها بود (008/0p=). فاکتورهای مرتبط با ایجاد رتینوپاتی دیابت نوع ΙΙ، فشار خون بالا و افزایش کراتینین سرم، طول مدت ابتلا به دیابت و وجود نفروپاتی و پای دیابتی همزمان بودند (05/0>p). در مدل رگرسیون لجستیک دو جانبه، طول مدت دیابت فاکتور پیشبینیکننده خفیف جهت ایجاد رتینوپاتی پرولیفراتیو شناخته شد. (06/0p=).
نتیجهگیری: شیوع و شدت رتینوپاتی دیابتی در بیماران ما، بهویژه در مبتلایان به نفروپاتی بالاست. علاوه بر کنترل قند، کاهش کلسترول و تری گلیسیرید و همچنین تنظیم فشارخون در کاهش شیوع رتینوپاتی دیابتی موثر میباشد.
فاطمه رمضانزاده، احمدعلی نوربالا، حسین ملک افضلی، نسرین عابدینیا، عباس رحیمی فروشانی، مامک شریعت، بتول رشیدی، انسیه تهرانینژاد، فرناز سهرابوند، مریم باقری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
عدم باروری میتواند منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرسزای هیجانی شود. هدف از این مطالعه تاثیر مداخلات روانپزشکی در میزان بروز حاملگی زوجین نابارور میباشد.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی بوده، از بین 638 مراجعهکننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، 140 زوج نابارور داوطلبانه انتخاب شده سپس بهصورت تصادفی 70 زوج در گروه مداخله و 70 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت شش ماه با داروی فلوکستین mg 60-20 روزانه و درمانهای شناختی- رفتاری و روان درمانی حمایتی، تحت درمان قرار گرفتند. سپس میزان حاملگی کلینیکی در طی شش ماه پیگیری هر دو گروه با مشاهده کیسه حاملگی در سونوگرافی، شش هفته بعد ازLMP مقایسه شد. ابزارهای بهکار برده شده شامل آزمون افسردگی بک (BDI)، مقیاس درجهبندی سازگاری مجدد اجتماعی (هولمز- ریهی) و پرسشنامه دموگرافیک- اجتماعی بوده است.
یافتهها: نتایج بررسی نشان داد که 1/47% در گروه درمان و 1/7% در گروه کنترل حاملگی داشتهاند. شانس حاملگی در طبقه تحصیلی سیکل- دبیرستان (در گروه مردان)، طول مدت ازدواج و نازائی کمتر از پنج سال، استرس کمتر و ناباروری با علت نامشخص (Unexplained) بیشتر مشاهده گردید و این ارتباطات از لحاظ آماری معنیدار بود (001/0p<).
نتیجهگیری: با توجه به موثر بودن مداخلات روانی در بروز حاملگی که در این مطالعه اثر آن معنیدار بود باید توجه جدی به درمان این گروه بیماران صورت گیرد. بدون شک این امر منجر به سلامت روان و همچنین افزایش میزان باروری خواهد شد.
رضا شبانلوئی، فضل اله احمدی، جلیل واعظ قراملکی، ابراهیم حاجی زاده، یوسف جوادزاده،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده
استوماتیت یا موکوزیت دهانی ناشی از شیمیدرمانی یک عارضه داروهای ضد سرطان است که در درصد بالایی از بیماران مشاهده میشود. تنها راه پیشگیری از بروز آن، استفاده از دهانشویه مناسب و بهداشت دهان میباشد و این مهم در تسکین آلام بیماران اثربخش بوده و منجر به افزایش کیفیت زندگی آنها میگردد. این مطالعه بهمنظور بررسی تاثیر دهانشویه آلوپورینول بر پیشگیری از استوماتیت ناشیاز شیمیدرمانی انجام شده است.
روش بررسی: در این تحقیق نیمهتجربی 42 بیمار که بهطور تصادفی در گروه آزمون (28 بیمار) و شاهد (14 بیمار) قرار داده شدند. بیماران گروه آزمون از دهانشویه ترکیبی پنج میلیگرم در میلیلیتر آلوپورینول با هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و گروه شاهد از آب معمولی برای شستشوی دهان بهمدت 16 روز استفاده نمودند.
یافتهها: دادههای بهدست آمده و بررسی روزانه مخاط دهان بیماران نشان میدهد که دهانشویه آلوپورینول توانسته است بهطور معنیداری شدت استوماتیت، شدت درد ناشی از استوماتیت و میزان بقای استوماتیت را کاهش دهد (05/0p<).
نتیجهگیری: پیشگیری از بروز استوماتیت در بیماران تحت شیمیدرمانی موجب پذیرش بهتر درمان از طرف بیمار میشود. آلوپورینول میتواند بهعنوان دهانشویه مناسب در بیماران تحت شیمیدرمانی جهت پیشگیری از استوماتیت ناشی از شیمیدرمانی مورد استفاده قرار گرفته و موجب بهبودی تغذیه و رضایت بیماران گردد.
کیارش قزوینی، طاهره راشد، حسن بسکابادی، ملکتاج یزدان پناه، فریده خاکزادان، حمید صفایی، لیلا محمد پور،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی با افزایش مرگ و میر و مدت بستری از عمدهترین مشکلات بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه نوزادان میباشد. از آنجاییکه کنترل و پیشگیری موثر از این عفونتهای نیازمند آگاهی کافی از اپیدمیولوژی این عفونتها است. این مطالعه برای تعیین میزان بروز عفونتهای بیمارستانی و شناسایی عوامل باکتریایی شایع ایجاد کننده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که از 1/9/83 لغایت 1/9/84 در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) مشهد، انجام گرفت 971 نوزاد بستری مورد بررسی قرارگرفتند. در این پژوهش تعاریف استاندارد عفونتهای بیمارستانی مد نظر قرار داشت و از آزمون
2χ و سایر تستها برای تحلیل آماری نتایج استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه 32 نوزاد مبتلا به عفونت بیمارستانی شناسایی گردید. استافیلوکوکوسهای کوآگولاز منفی (74/34%) فراوانترین باکتری جداشده از این بیماران بود و پس از آن کلبسیلا پنومونیه (42/31%) و برخی باسیلهای گرم منفی دیگر قرار داشتند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد عفونتهای بیمارستانی در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان قائم شایع نمیباشد، با این وجود بایستی بر اقدامات پیشگیرانه تاکید گردد و در این بین شستشوی مناسب دستها برای جلوگیری از بروز عفونتهای بیمارستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بهنوش وثاقی قراملکی، منصور کشاورز، شهریار غریبزاده، حمیدرضا مروی، جواد مصیبنژاد، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شکل کلی آسیب عضلانی ناشی از انقباضات اکسنتریک، درد عضلانی با تاخیر Delayed-Onset Muscle Soreness (DOMS) و کاهش قدرت عضلانی طولانی مدت است. گرم کردن غیرفعال در کاهش آسیبهای عضلانی موثر است. بهعلت تداخل اثر عوامل مختلف در موجود کامل، از عضله اسکلتی گاستروکنمیوس داخلی ایزوله پرفیوز شده جهت مطالعه اثر مستقیم دما بر کاهش قدرت متعاقب تمرینات اکسنتریک استفاده نمودیم.
روش بررسی: پس از لولهگذاری در شریان رانی و جداسازی عضله گاستروکنمیوس داخلی، کل اندام تحتانی چپ به داخل محفظهای با دمای oC35 انتقال داده شد. دمای محفظه قبل یا در حین انقباض اکسنتریک به 31oC و 39 رسانده شد و مقدار کاهش قدرت ایزومتریک متعاقب پانزده انقباض اکسنتریک اندازهگیری گردید و با دمای oC35 مقایسه شد (9-7=n).
یافتهها: کاهش در حداکثر قدرت ایزومتریک بهعنوان شاخصی جهت تعیین آسیب ایجاد شده توسط انقباضات اکسنتریک استفاده میشود. در این تحقیق اعمال 15 انقباض اکسنتریک سبب کاهش شدیدی در مقدار حداکثر قدرت ایزومتریک در تمام گروهها گردید. (01/0
oC و 39، در حین یا قبل از انقباض، با دمای 35oC وجود نداشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشاندهنده عدم تاثیر تغییر دمای عضله قبل یا در حین انقباضات بر مقدار کاهش قدرت عضلانی متعاقب تمرینات اکسنتریک است.
مهدی مقتدایی، سیروس ملکپور، حسین فراهینی، ابوالفضل خسروی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: عفونت و شل شدن محل پین در کشش خارجی
یکی از معضلات ارتوپدی محسوب میشود و روشهایی که بهطور
معمول به منظور درمان این دو عارضه بهکار میروند پر هزینه و گاهی همراه با عوارض
جانبی هستند.
هدف
از انجام این مطالعه بررسی تاثیر استفاده از محافظ گچی در شلشدگی و عفونت محل پین
پروگزیمال تیبیا میباشد.
روشبررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 60 بیمار مراجعهکننده
به بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی ایران بیمارستان رسولاکرم (ص) در سالهای
84-1383 که نیاز به حداقل یک ماه پین پروگزیمال تیبیا داشتند مورد مطالعه قرار
گرفتند. در تمام بیماران تا 24 ساعت آنتیبیوتیک خوراکی تجویز گردید. بیماران بر
اساس به کارگیری و عدم بهکارگیری محافظ گچی بهصورت تصادفی به دو گروه با محافظ
گچی (30=n)
و بدون محافظ گچی (30=n) تقسیم شدند. میزان عفونت و شلشدگی پین پس
از یکماه در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: در گروه فاقد محافظ گچی عفونت در
7/26% بیماران مشاهده شد و این مقدار در گروه واجد محافظ 3/13% بود که اختلاف معنیداری
نداشتند بهعلاوه اگرچه میزان شلشدگی در گروه فاقد محافظ گچی از گروه دارای آن بیشتر بود
اما این اختلاف نیز از لحاظ آماری معنیدار نبود. (20% در برابر 10%، 47/0=p).
نتیجهگیری:
استفاده یا عدم استفاده از محافظ گچی تاثیری در میزان عفونت و شل شدگی پین کار
گذاشته شده در استخوان تیبیا ندارد. در حالی که رعایت تکنیک صحیح گذاشتن پین، شامل
عدم ایجاد آسیب حرارتی و هماتوم موضعی اهمیت فراوانی دارد.
زاهد حسینخان، اشکان تقیزاده ایمانی، غزال عابدینی، ترانه نقیبی، نسیم شاملو، نقی عابدینی، آناهید ملکی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: درد همراه با تزریق داخل وریدی پروپوفول در 28% تا 90% از بیماران دیده شده است. روشهای متعددی برای کاهش درد حین تزریق پروپوفول مورد بررسی قرار گرفتهاند که با نتایج متفاوتی همراه بودهاند. در این مطالعه اثربخشی پیش درمانی با افدرین و لیدوکائین را در جلوگیری از درد حین تزریق پروپوفول بررسی کردهایم.
روش بررسی: 120 بیمار بالغ با وضعیت فیزیکی معادل ASA I, II که کاندید جراحی انتخابی بودند بهصورت تصادفی به شش گروه (هر یک 20 نفر) تقسیم شدند. گروه نرمال سالین (نرمال سالین) گروه لیدوکائین (لیدوکائین 2% (mg40)) و گروه افدرین (در دوزهای µg/kg30، µg/kg70، µg/kg100، µg/kg150) دریافت کردند. تمامی پیش داروها در حجم دو میلیلیتر تهیه شده بودند. درد حین تزریق پروپوفول توسط مقیاس سنجشبینایی درد (VAS) (0= بدون درد و 10= شدیدترین درد) سنجیده می شد و توسط verbal rating scale (VRS) از صفر تا سه، هر پنج ثانیه هنگام تزریق پروپوفول کنترل و هماهنگ میشد.
یافتهها: میانگین شدت درد در گروه نرمال سالین به میزان معنیداری از گروه لیدوکائین و افدرین بیشتر است اما اختلاف معنیداری بین دو گروه لیدوکائین و افدرین دیده نشد. همچنین فراوانی بروز درد در گروه نرمال سالین به میزان معنیداری از گروه لیدوکائین بیشتر بود اما اختلاف معنیداری بین دو گروه و لیدوکائین و افدرین یافت نشد. (نرمال سالین 85%، لیدوکائین 55%، افدرین E30 50%، افدرین E70 40%، افدرین E100 45% و افدرین E150 50%).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد پیش درمانی با افدرین موجب کاهش شدت درد حین تزریق پروپوفول میشود که با داروی لیدوکائین قابل مقایسه است اما بر بروز آن تأثیری ندارد. همچنین در دوزهای پایین (ترجیحاً µ/kg70) با حمایت از سیستم همودینامیک بدن از عوارض شناخته شده پروپوفول جلوگیری میکند.
فرید آزموده اردلان، سپیده سالکی، حمیدرضا افتخاری،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص بعد از مرگ انفارکت میوکارد در مراحل اولیه از موارد پیچیده پزشکی قانونی میباشد. روشهای معمول بررسی هیستوپاتولوژیک قلب شامل بررسی ماکروسکوپی نمونه و میکروسکپی اسلایدهایی که بهروش H&E
رنگآمیزی شدهاند، اغلب کمککننده نمیباشند.
روش بررسی: به منظور دستیابی به روشی قابل اطمینان و نسبتاً ساده، در این مطالعه از مارکر تروپونین T قلبی به روش ایمنوهیستوشیمی بر روی 67 اتوپسی قلب در بخش پاتولوژی سازمان پزشکی قانونی کشور استفاده شده است. موارد به سه گروه بدین شرح تقسیم شدند: گروه مثبت شامل مواردی با تشخیص قطعی انفارکت میوکارد به عنوان علت مرگ، گروه مرگ غیرقلبی و بالاخره گروه مشکوک که شامل مواردی میباشد که به احتمال قریب به یقین علت مرگ انفارکت میوکارد در مراحل اولیه است لیکن بررسیهای هیستوپاتولوژیک معمول شواهد قطعی به نفع آن را نشان نمیدهد.
یافتهها: با استفاده از روش پیشنهادی ما، این تست در 19 مورد از 22 مورد گروه مثبت (4/86%)، هیچکدام از 17 مورد منفی (ویژگی 100%) و 15 مورد از 28 مرد مشکوک (6/53%) نتیجه مثبت نشان داد.
نتیجهگیری: با استفاده روتین از این روش حساسیت روشهای معمول هیستوپاتولوژی در تشخیص بعد از مرگ انفارکت میوکارد افزایش پیدا میکند
علی ملکی، کامران منصوری، منوچهر میرشاهی، علیاکبر پورفتحاله، محمد اکرمی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پلاسمینوژن توسط یکسری فعالکنندهها (PAs) به آنزیم فعال پلاسمین تبدیل میشود و نقش خود را که انحلال لخته فیبرینی است بهانجام میرساند. سیستم فیبرینولیز همچنین در فرآیند آنژیوژنز نیز دارای نقش اساسی میباشد. فعالیت سیستم فیبرینولیز از طریق پروتئولیز با واسطه فیبرین، مهاجرت و تهاجم سلولی را کنترل میکند. بهعلاوه آنزیم پلاسمین رشد تومور و متاستاز را تنظیم میکند. آنتیبادیهای منوکلونال بهعنوان ابزارهای بیولوژیک کارآمد نقش مهمی را در تحقیقات بنیادین ایفاء میکنند.
روش بررسی: نخست به روشهای مختلف چشمی، سنجش کمی قطعات DD/E بهروش D- دایمر و استفاده از سوبسترای کروموژنیک S-2251 (روش الیزا)، تأثیر آنتیبادیها بر فعالیت سیستم فیبرینولیز در حضور فعالکنندهها بررسی شد. در مرحله بعد اثر آنتیبادیها بر فرآیند آنژیوژنز در یک مدل رگزایی در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصله نشان داد که آنتیبادی MC2B8 که مهارکننده فعالیت پلاسمینوژن در حضور فعالکنندههای پلاسمینوژن است، بر فرآیند رگزایی نیز اثر مهاری دارد. A1D12 که یک آنتیبادی علیه بخش N- ترمینال پلاسمینوژن است علاوه بر تسریع فعالیت سیستم فیبرینولیز در حضور فعالکنندهها، باعث فعال شدن فرآیند آنژیوژنز در شرایط آزمایشگاهی میشود.
نتیجهگیری: تشکیل پلاسمین یک مرحله کلیدی در تهاجم و مهاجرت سلولهای اندوتلیال جهت تشکیل عروق خونی است. پلاسمین بهطور مستقیم توسط تجزیه ماتریکس فیبرینی و دیگر ماتریکسها و بهطور غیرمستقیم توسط فعال کردن ماتریکس متالوپروتئازها و فاکتورهای رشد رگزایی در رگزایی نقش دارد. بر طبق نتایج آزمایشگاهی بهدست آمده آنتیبادیهای منوکلونال MC2B8 و A1D12 در یک حالت وابسته به دوز در این فرایند نقش دارند.
بهمن مالک، رویا سقلیس، علی دباغ،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشهای متعددی از آگاهی بیماران در حین بیهوشی، ریسک فاکتورهای مرتبط با این حالت و روشهای مناسب برای پیشگیری از آن ارائه شده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان آگاهی در اعمال جراحی الکتیو شکم در طی بیهوشی عمومی در معتادان به تریاک و مقایسه آن با افراد غیر معتاد به تریاک بود. روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی، 120 نفر بیمار در دو گروه غیر معتاد و معتاد (دارای سابقه مصرف تریاک) قرار گرفتند. دو گروه از نظر متغیرهای بالینی حین بیهوشی و نتایج بررسیهای برآمده از تکمیل پرسشنامه، در زمان 24 ساعت پس از خارج سازی لوله تراشه، مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی وقوع آگاهی حین بیهوشی، از یک چک لیست بالینی استفاده به عمل آمد؛ اما علاوه بر آن، از دو پرسشنامه نیز استفاده شد، که این دو ، از نوع پرسشنامههای با سوالات باز بود و تکمیل آن بر عهده یکی از همکاران قرار داشت. یافتهها: متغیرهای زمینهای در دو گروه اختلافی نداشت (05/0p>)، اما شیوع علایم بالینی مرتبط با آگاهی و نتایج مصاحبه با بیماران، نشاندهنده شیوع بیشتر آگاهی حین بیهوشی در گروه معتاد بود (001/0p<). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بیماران معتاد به تریاک، از نظر احتمال وقوع آگاهی حین بیهوشی در اعمال جراحی شکم، در ریسک بالاتری قرار دارند. در ضمن، با این مطالعه میتوان سابقه اعتیاد به تریاک را نیز به عنوان ریسک فاکتور ایجاد آگاهی حین بیهوشی به ریسک فاکتورهای مورد بررسی در مطالعات مشابه قبلی اضافه کرد.
زهره صناعت، مهتاب رضازاده، جلیل واعظ قراملکی، جمال عیوضی ضیایی، علی اصفهانی، مرتضی قوجازاده،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: میلوم متعدد دیسکرازی
پلاسماسلهاست که با تجمع در مغز استخوان و تولید ایمونوگلوبولین مونوکلونال، مشخص
میشود. داروی آرسنیک تریاکسید (ATO) در درمان لوسمی پرومیلوسیتی حاد (APL) مورد
تایید قرار گرفته و برای درمان میلوم مورد توجه واقع شده است. این مطالعه به منظور
ارزیابی اثرات آرسنیک تریاکسید در بیماران مبتلا به بیماری میلوم متعدد مقاوم بهدرمان
و عوارض احتمالی آن طراحی و اجرا گردید.
روش
بررسی:
مطالعه روی بیماران میلومی که حداقل به دو درمان استاندارد مقاوم بودند و به
درمانگاه یا بخش خون مرکز آموزشی- درمانی شهید قاضی طباطبایی تبریز مراجعه کرده
بودند، انجام شد. پروتکل مورد استفاده شامل انفوزیون آرسنیک تریاکسید با دوز mg/kg/day 0/25 طی پنج روز در هفته بهمدت دو هفته متوالی و سپس دو هفته بدون
درمان بود. در پایان هفته چهار بیماران از نظر پاسخ به درمان ارزیابی شدند.
یافتهها: 12 بیمار مقاوم به روشهای شیمی درمانی معمول تحت
درمان با ﺁرسنیک تریاکسید قرار گرفتند. ارزیابی پاسخ به درمان بر اساس الکتروفورز
پروتیینهای سرم انجام شد. از 10 بیمار، چهار بیمار (33%) بیماری ثابت، پنج بیمار پیشرفت بیماری، یک بیمار پاسخ کامل داشتند. در دو بیمار بهعلت افزایش
ﺁنزیمهای کبدی بعد از هفته اول در مان قابل به بررسی پاسخ بالینی نبودیم. یک
بیمار شش دوره کامل درمان را به اتمام رساند. عوارض مشاهده شده افزایش آنزیمهای
کبدی و کراتینین، نوتروپنی، تهوع، خارش، ادم اندامها و اسهال بود.
نتیجهگیری: درمان با آرسنیک تریاکسید (41% پاسخ داشته نتیجهگیری
تعدیل شود) میتواند باعث کنترل بیماری میلوم متعدد در بیماران مقاوم گردد.
سمیه شاطیزاده ملکشاهی، ژیلا یاوریان، مریم ناصری، فرهاد رضایی، طلعت مختاری آزاد،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 مقدمه: عفونتهای
تنفسی بهعلت گسترش جهانی، سرعت بالای انتشار در جامعه، بیماری و مرگ ومیر بالای
ناشی از آنها بهعنوان یک مشکل بهداشتی مهم میباشند. در ضمن آنها یکی از علل
شایع بستری شدن کودکان زیر شش سال میباشند. در برخی موارد درگیری با دو ویروس
مختلف منجر به تشدید علایم بیماری و لذا بستری شدن میگردد.
معرفی بیماران: در این مقاله
دو مورد عفونت همزمان آدنوویروس با دیگر ویروسهای تنفسی را که از 202 نمونه جمعآوری
شده از کودکان زیر شش سال مبتلا به عفونت تنفسی به روش مولکولی PCR شناسایی شدهاند،
گزارش میشود.
نتیجهگیری: عفونتهای
توام تنفسی گاهی منجر به بیماری شدید میشود که این مسئله اهمیت شناسایی عفونتهای
همزمان را بیشتر کرده است. عفونت همزمان ویروس سینسیشیال تنفسی با آدنوویروس و
ویروس A/H1N1 پاندمی اخیر
(ویروس انفلوانزای خوکی نوع A) با
آدنوویروس یافت شد که شواهد نشانگر تشدید علایم در عفونت توام ویروس پاندمی
اخیر (S-OIV) با آدنوویروس
بود که منجر به بستری کودک شده بود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
رضا سعیدی، عبدالکریم حامدی، محبوبه غلامی رباطسنگی، علی جوادی، شیما دین پرور،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: بهکارگیری انواع سورفاکتانت طبیعی و مصنوعی در درمان سندرم
دیسترس تنفسی، بهعنوان درمان نجاتبخش، پذیرفته شده است. هدف این مطالعه، مقایسه
اثرات براکتانت (سوروانتا) و پروکتانتآلفا (کوروسورف) در کاهش مرگ و میر و عوارض
این داروها در نوزادان نارس و مبتلا به سندرم زجر تنفسی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه، کارآزمایی بالینی
دو گروهه میباشد که در آن، اطلاعات 104 نوزاد مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی تحت
درمان با سوروانتا و کوروسورف در بخش نوزادان بیمارستان قائم مشهد جمعآوری میشد.
حجم نمونه با اطمینان 95% و توان آزمون 80%، 30 نفر در گروه کوروسورف و 74 نفر در
گروه سوروانتا محاسبه شد. سطح معنیدار در تمام موارد کمتر از 05/0 در نظر گرفته
شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری
در سن حاملگی (7/0p=) و وزن تولد (3/0p=)
در دو گروه وجود نداشت. میزان بروز خونریزی داخل بطنهای مغزی درجه IV و III،
در گروه کوروسورف 3/13% و در گروه سوروانتا 5/13% (76/0p=)، پنوموتوراکس در گروه کوروسورف
3/28% و در گروه سوروانتا 20% (63/0p=)،
مرگ در روز 28 تولد در گروه کوروسورف 6/26% و در گروه سوروانتا 28% (5/0p=)، انتروکولیت نکروزان در گروه کوروسورف 10%
و در گروه سوروانتا 2/8% (01/0p=)،
محاسبه شد. همچنین تفاوت معنیداری در بروز خونریزی داخل بطنهای مغزی (7/0p=)، بازماندن مجرای شریان (63/0p=)، پنوموتوراکس (6/0p=)
انتروکولیت نکروزان (2/0p=) و مرگ و میر در دو گروه (5/0p=) مشاهده نشد.
نتیجهگیری: استفاده از دو داروی سوروانتا و کوروسورف در
نوزادان نارس مبتلا به بیماری غشاء هیالن (RDS)،
تاثیر یکسانی دارد.
زهرا ملکپور دهکردی، ابراهیم جوادی، محمود دوستی، ملیحه پاکنژاد، میترا نوربخش، نرگس یاسا، سیاوش گرایش نژاد، رامین حشمت،
دوره 69، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
به عنوان یک واسط ATP Binding Cassette transporter A1 (ABC A زمینه و هدف: پروتیین انتقال دهنده غشایی ( 1
که اولین مرحله در انتقال معکوس A کلیدی در تحویل کلسترول از ماکروفاژهای غنی از لیپید به آپو لیپوپروتیین 1
ATP binding cassette کلسترول در بدن و مرحله قطعی در جلوگیری از آترواسکلروز است، می باشد. افزایش بیان
ممکن است مانع از تشکیل ماکروفاژهای غنی از لیپید شود و ب هدنبال آن خطر بروز آترواسکلروز transporter A1
کاهش یابد. با توجه به خاصیت ضد آترواسکلروزی و ضد آتروژنیکی سیر در دیواره عروق، هدف از این مطالعه
انسانی THP- در ماکروفاژهای 1 ATP binding cassette transporter A بررسی اثر عصاره الکلی سیر بر بیان ژن 1
می باشد. روش بررسی: با استفاده از آزمایش تعیین دوز توکسیک، دوز توکسیک عصاره الکلی سیر بر ماکروفاژهای
RNA . تعیین شد. سلول های ماکروفاژ با غلظ تهای مختلف عصاره الکلی سیر ب همدت 48 ساعت تیمار شدند THP-1
بررسی شد. پروتیین از سلول های ماکروفاژ تیمار Real-time PCR از ماکروفاژهای تیمارشده استخراج و به وسیله
شده استخراج و با آزمایش وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفت. یافت هها: غلظت های مختلف عصاره الکلی سیر،
18 % در - 20 % و بیان پروتیین آن را به میزان 37 - را ب همیزان 23 ATP binding cassette transporter A1 mRNA بیان
افزایش داد. نتیج هگیری: عصاره الکلی (P<0/ مقایسه با گروه کنترل (سلول های تیمار نشده) به طور معن یداری ( 05
در سلول های ماکروفاژ است و احتمالاً با ATP binding cassette transporter A سیر دارای اثرات مثبتی بر بیان ژن 1
افزایش انتقال معکوس کلسترول در ماکروفاژ از ایجاد آترواسکلروز جلوگیری می کند.
حمید زاهدی، آناهید ملکی،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه: داروهای توپیکال چشمی میتوانند
با درجات متفاوتی بهطور سیستمیک جذب شوند و قابلیت ایجاد عوارض سیستمیک جدی را
دارا هستند. بهویژه کودکان در برابر بروز عوارض سیستمیک داروهای توپیکال چشمی که
دوز آنها مطابق با وزن آنها تجویز نمیشود، آسیبپذیر هستند.
معرفیبیمار: در این گزارش عوارض سیستمیک ناشی از استفاده همزمان
داروهای توپیکال فنیل افرین، تتراکایین، تروپیکامید و آتروپین را در یک پسر 17
ساله کاندیدای ویترکتومی عمیق در بیمارستان فارابی در سال 1389 بررسی میکنیم. پس
از چند بار استفاده از ترکیب این قطرهها بیمار دچار علایم افزایش فشارخون و کاهش
هوشیاری میشود.
نتیجهگیری: تعداد قطرهها و چندین بیمار استفاده پیاپی از قطرهها میتواند
سبب بروز عوارض ناشی از مصرف زیاد این قطرهها شود استفاده از غلظت پایین دارو،
استفاده از یک نوع دارو، قطرههای کوچک دارو و مسدود کردن سوراخ مجرای اشکی برای
به حداقل رساندن جذب دارو نتایجی هستند که از این مطالعه بهدست آمد و لازم است که
جهت پیشگیری از دوز توکسیک در بدن بیمار رعایت شوند.
آرش عبدالملکی، صابر زهری، ابوالفضل بضاعت پور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کمپلکسهای فلزی سالن بهطور موفقیتآمیز و در محدوده وسیعی از واکنشهای غیرمتقارن و مهم از لحاظ صنعتی و داروسازی بهکار برده میشوند. در این مطالعه سمیت و اثرات تراتوژنیک ترکیب سالن وانادیوم اکساید (VOsalen) نسبت به جنین جوجه بهعنوان مدل حیوانی و سلولهای کبدی و فیبروبلاستی مشتق از آن مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: ترکیب VOsalen سنتز گردید. ترکیب حاصل در غلظتهای مختلف، در سه تکرار و در روز سوم انکوباسیون جنین مرغ، درون کیسه هوا تزریق شد. تخممرغهای تیمار شده و شاهد، در روز 19 انکوباسیون باز و جنینها توزین شدند سپس میزان مرگ و میر آنها ثبت شد. سلولهای کبدی و فیبروبلاستی از جنین شاهد جداسازی، کشت و تیمار شده و تغییرات مورفولوژیک و درصد بقای سلولها ثبت شدند.
یافتهها: میزان درصد بقای جنینها بستگی به غلظت تیمار دارد بهطوری که در بالاترین غلظت 300 میکرومولار تنها 32/36% از جنینها زنده ماند و میزان (LD50) دوز کشنده در 50% جمعیت برابر با 37/226 میکرومولار بهازای تخممرغ برآورد شد. از نظر شکل ظاهری، ناهنجاری از نوع تاخیر در رشد و از نظر اسکلتی، حذف مهرههای دمی مشاهده گردید. نتایج بررسی سایتوتوکسیسیتی VOsalen بر سلولهای کبدی و فیبروبلاستی جنین نشانگر تراکم سیتوپلاسمی و گسسته شدن اتصالات سلولی بود و میزان IC50 آن بهترتیب برابر با 25/1047 و 82/1036 میکرومولار است.
نتیجهگیری: در غلظتهای پایین ترکیب سالن وانادیوم اکساید اثرات سمی قابل توجهی بر روی جنین و کشت سلول مشاهده نشد. با این وجود بهطور قابل توجهی سلولهای در حال تکثیر را تحت تاثیر قرار داد و از طرف دیگر تاثیر ضد تکثیری این ترکیب بر سلولهای کبدی کمتر از سلولهای فیبروبلاستی بود.
عبدالرضا ملک، یحیی عقیقی، بهنام پرویزی عمران، سیدرضا رئیس کرمی، وحید ضیایی،
دوره 72، شماره 3 - ( خرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آرتریت روماتویید جوانان شایعترین بیماری مزمن روماتولوژیک کودکان است. با توجه به اینکه مطالعه اپیدمیولوژیکی در مورد این بیماری در ایران منتشر نشده است این مطالعه بدینمنظور طراحی و انجام شد.
روش بررسی: این بررسی 10 ساله در کودکان بستری با تشخیص آرتریت روماتویید جوانان براساس کرایتریای انجمن روماتولوژی آمریکا در بخش روماتولوژی کودکان در یک بیمارستان ارجاعی صورت گرفت. اطلاعات بیمارانی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند براساس پروندههای بیمارستانی در پرسشنامههای جداگانه جمعآوری شد و بهلحاظ سن موقع مراجعه، جنس، قومیت، تظاهرات بالینی اولیه، مفاصل درگیر، وجود بیماری همراه و درگیری خارج مفصلی بررسی گردیدند.
یافتهها: جمعیت مورد مطالعه 171 بیمار بودند. میانگین سن بیماران در زمان بروز تظاهرات بیماری 5/3±2/5 و در زمان تشخیص 6/3±7/5 سال بود. شایعترین نوع بیماری شکل چندمفصلی (پلیآرتیکولار) بود. در توزیع قومیتی بیشترین بیماران بهترتیب فارس و ترک بودند. شایعترین تظاهر عمومی در بیماران تب بود و بهطور معناداری تب و خشکی صبحگاهی در مبتلایان به نوع چندمفصلی بیشتر وجود داشت. شایعترین تظاهر خارج مفصلی درگیری پوستی بود. یووییت در 8/5% بیماران وجود داشت. سن شروع علایم و تشخیص بیماری در نوع پلیآرتیکولار بهطور معناداری بالاتر از نوع پاسیآرتیکولار و سیستمیک بود (005/0P=) (04/6 در مقابل 4/4 سال). ارتباطی میان جنس بیماران و زیرگروه آرتریت مزمن پیدا نشد.
نتیجهگیری: شیوع زیرگروههای آرتریت روماتویید جوانان در این مطالعه با جوامع دیگر متفاوت بود و نوع چندمفصلی بیماری شایعتر و برتری جنسیتی در هیچ زیرگروه بیماری وجود نداشت.