1407 نتیجه برای محمد
حمیدرضا مهریار، پیمان اتابکی، عباس ریاحی، محمد رضا امیری نیکپور،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ظهور داروهای ترومبولیتیک افقهای جدیدی را در درمان مبتلایان به سکته حاد ایسکمیک مغزی گشوده است و این مطالعه با هدف ارزیابی موانع دریافت فعالکننده پلاسمینوژن بافتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکمیک در بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی-تحلیلی به شیوه مقطعی از اول فروردین الی 29 اسفند 1394 بر روی بیماران مبتلا به سکته حاد ایسکمیک مغزی مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی ارومیه به روش نمونهگیری سرشماری انجام شد که برای جمعآوری دادهها از چک لیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود استفاده شد که دادهها بعد جمعآوری وارد SPSS software, version 18 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 100 بیمار موردبررسی یک درصد بیماران حایز دریافت داروی rtPA بودند و شایعترین عامل ممانعتکننده در دریافت دارو به ترتیب مربوط به تاخیر در مراجعه به بیمارستان (69%)، تاخیر در رویت سیتی اسکن (49%)، تاخیر در ویزیت سرویس نورولوژی (40%)، تاخیر در آماده شدن آزمایشات (26%) و از میان کنترا اندیکاسیونهای دریافت دارو، بهبود سریع علایم با 19% قرار داشتند. میانگینهای زمانی بین شروع علایم تا ورود به اورژانس، ورود بیمار به اورژانس تا ویزیت پزشک، جوابدهی آزمایشات، انجام سیتی اسکن، مشاوره نورولوژی و تصمیم نهایی برای بیمار به ترتیب برابر با 1305، 13، 118، 151، 162، 1523 دقیقه بهدست آمد.
نتیجهگیری: مهمترین مانع در شروع به موقع ترومبولیتیک تراپی تاخیر در مراجعه به اورژانس است. بنابراین آموزش همگانی در جهت ارتقاء سطح آگاهی عمومی جامعه میتواند در کاهش این تاخیر زمانی موثر باشد.
نعیمه کلالی، سوگند میرشاه، محمد حسین ابراهیمزاده، بیبی فاطمه کلالینیا، علی مرادی، آذر قریب، نفیسه جیرفتی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
بیش از نیمقرن است که از سیمانهای استخوانی جهت محکمشدن مفاصل مصنوعی استفاده میشود. نقش اولیه سیمان استخوان پر کردن فضای آزاد بین پروتز و استخوان است که با ایجاد یک ناحیه الاستیک نیروهای وارد بر مفصل را جذب میکند. این امر علاوه بر تضمین پایداری ایمپلنت مصنوعی، بهبود استخوان آسیبدیده را نیز به همراه دارد. سیمانهای استخوانی پلیمری از یک ماتریکس پلیمری به نام پلیمتیل متاکریلات (PMMA) و یک مونومر مایع به نام متیل متاکریلات (MMA) تشکیل شدهاند، در اثر ترکیب این دو جزء با هم واکنش پلیمریزاسیون رادیکال آزاد رخ میدهد و منجر به سختشدن سیمان میگردد. خواص سیمانهای استخوانی از جمله استحکام مکانیکی، زیستسازگاری و ویژگیهای جابهجایی را میتوان با ترکیب پارامترهای مؤثر در پلیمریزاسیون تنظیم کرد. سیمانهای استخوانی سرامیکی، از ذرات سرامیکی مانند کلسیم فسفات و کلسیم سولفات تشکیل شدهاند که در یک ماتریکس پلیمری پراکندهاند. ذرات سرامیکی استحکام مکانیکی و زیست فعالی را فراهم میکنند، درحالیکه ماتریکس پلیمری خواص حملونقل سیمان را افزایش میدهد. ترکیب این مواد امکان ایجاد سیمانی را فراهم میکند که زیستسازگار، رسانای استخوانی و از نظر مکانیکی پایدار باشند. با پیشرفت مداوم در مواد زیستی، سیمانهای استخوان سرامیکی و پلیمری میتوانند انقلابی در زمینه جراحی ارتوپدی ایجاد کنند و نتایج عملکردی بیماران را بهبود بخشند. اخیراً، محققان جهت افزایش عملکرد سیمانهای استخوانی و رفع محدودیتهای فعلی در کاربردهای ارتوپدی، روی توسعه سیمانهای استخوانی جدید با خواص بهبودیافته، مانند زیستفعالی، فعالیت ضدباکتریایی و قابلیتهای انتقال دارو تمرکز کردهاند. در مطالعه پیشرو، به تفضیل به جزییات انواع سیمانهای استخوانی، خواص مکانیکی، بیولوژیکی، ساختاری و نحوهی بهینهسازی آنها میپردازیم.
حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلیزاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربههای رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهومبندی پریشانی وجودی در مراقبتهای تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند بوده که جستوجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانکهای اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافتهها: پس از جستوجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربهی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کردهاند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانیهای مربوط به روابط (نگرانی دربارهی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقشها، فعالیتهای لذتبخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامههای آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهرهآور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتنابناپذیر مرگ.
نتیجهگیری: به نظر میرسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوتهای فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان میدهد که مفهومسازی دقیق آن میتواند به توسعهی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماریهای مزمن کبدی در جهان است که میتواند باعث بروز بیماریهای قلبی- عروقی شود، از اینرو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و بهروش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمعآوری دادهها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش بهصورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخصهایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی دادهها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافتهها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخصهای این ناهنجاری داشته باشد.
غلامرضا خاتمینیا، رضا پاپهن، عاطفه مهدیانراد، سروش کرمیراد، سمانه محمدپور،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بهبود وضعیت روانشناختی-اجتماعی بیماران بهدنبال جراحی موفقیت آمیز استرابیسم در مطالعات گذشته گزارش شده است. اما تاثیر جراحی استرابیسم بر هوش هیجانی بیماران نامشخص است. هدف این مطالعه بررسی اثر انجام جراحی استرابیسم بر هوش هیجانی در بیماران مراجعهکننده به بیمارستان امامخمینی اهواز بود.
روش بررسی: این مطالعه آیندهنگر مداخلهای بر روی بیماران تحت جراحی استرابیسم در بیمارستان امامخمینی اهواز از خرداد 1400 تا فروردین 1401 انجام شد. در مجموع 38 بیمار قبل و 3 ماه پس از عمل موفقیتآمیز استرابیسم ارزیابی شدند. از پرسشنامههای هوش هیجانی (MSCEIT)، عزتنفس روزنبرگ، نگرانی تصویر از بدن، اضطراب اجتماعی و اجتناب اجتماعی لایبویتز استفاده شد.
یافتهها: پس از جراحی در مقایسه با پیش از جراحی، بهبود قابل توجه در زیرمقیاسهای هوش هیجانی شامل خودآگاهی (016/0=P)، خودتنظیمی (0001/0>P)، خودانگیختگی (0001/0>P)، همدلی (0001/0>P)، مهارتهای اجتماعی (0001/0>P) و نمره کلی EQ (0001/0P<) مشاهده شد. همچنین بهبود معنادار در تصویر از بدن (0001/0>P)، اضطراب اجتماعی (004/0=P) و اجتناب اجتماعی (002/0=P) مشاهده شد. نتایج نشان داد بهبود هوش هیجانی پس از عمل استرابیسم در گروه سنی کمتر از 12 سال بهطور معناداری بیشتر بود (0001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بهبود قابلتوجه در معیارهای روانشناختی-اجتماعی افراد از جمله هوش هیجانی، تصور از بدن، اضطراب و اجتناب اجتماعی پس از عمل جراحی استرابیسم را نشان داد. این نتایج نشان میدهد جراحی موفق استرابیسم فراتر از بهبود فانکشنال و زیبایی، میتواند باعث بهبود هوش هیجانی شود و این تاثیر در بیماران کمسنتر بیشتر است.
حمیدرضا مهریار، محمد رفیعی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ازدحام در بخش اورژانس به عنوان یک معضل سیستم بهداشت عمومی مطرح میباشد و مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ازدحام بخش اورژانس بیمارستان امام خمینی ارومیه بر اساس شاخص EDWIN انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی-تحلیلی و به روش مقطعی از اول فروردین لغایت 29 اسفند 1398 به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده در بیماران مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان امامخیمنی ارومیه انجام شد، که برای جمعآوری اطلاعات از چکلیست اطلاعات دموگرافیک استفاده و شاخص EDWIN محاسبه شد. سپس اطلاعات وارد SPSS software, version 18 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و با کمک آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از نظر فراوانی سطح تریاژ بهترتیب 4/5% سطح یک، 6/65% سطح دو، 3/26% سطح سه، 7/2% در سطح چهار و هیچ بیماری در سطح پنج نبود. از نظر شیفت مراجعه، 5/22% در شیفت صبح، 6/27% در شیفت عصر و 9/49% در شیفت شب مراجعه کرده بودند. میانگین شاخص EDWIN در 10 نوبت زمانی برابر با 30/5 (شلوغ) بود و 60% بازههای زمانی مورد بررسی شلوغ، 30% موارد ازدحام متوسط و در 10% خلوت بودند. تفاوت معناداری بین شلوغی اورژانس ( نوع روز) و نوع شیفت وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که در بیشتر روزهای مورد بررسی اورژانس براساس معیار EDWIN شلوغ ارزیابی شد. همچنین تفاوت معناداری بین شلوغی اورژانس بر حسب روز تعطیل یا کاری و همچنین شیفت کاری صبح، عصر و شب وجود نداشت.
جمالالدین بگجانی، بهاره یغمایی، اعظم محمودی، محمد مهدی رجبی،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: طولانی شدن مدتزمان بستری در بخش مراقبتهای ویژه سبب بدتر شدن پیشآگهی بیماران میشود و بار اقتصادی قابلتوجهی به دنبال دارد. در مطالعات پیشین موثربودن اجرای تحرک زودهنگام بر کاهش مدت بستری بیماران بزرگسال در بخش مراقبتهای ویژه گزارش شد، اما درباره اثرات آن در کودکان یافتههای متناقضی گزارش شده است، لذا این پژوهش به بررسی تاثیر تحرک زودهنگام بر طول مدت بستری کودکان در بخش مراقبتهای ویژه پرداخت.
روش بررسی: این مطالعه نیمهتجربی بر روی 60 کودک بستری در بیمارستان مرکز طبی کودکان از فروردین 1399 تا تیر 1400 انجام شد. برای گروه کنترل فیزیوتراپی روتین از روز دوم اینتوباسیون اجرا شد. برای گروه مداخله از یک پروتکل تحرک زودهنگام شامل تمرینات فعال و غیرفعال استفاده شد. در گروه مداخله تمرینات غیرفعال از روز دوم اینتوباسیون آغاز شد. در هر شیفت، پرستاران سطح آرام سازی و وجود دلیریوم را در بیماران بررسی کردند. در صورت عمیق نبودن آرام سازی و نبود دلیریوم، تمرینات فعال شروع میشد. در غیر این صورت کودک در مرحله تمرینات غیرفعال میماند. مدت بستری براساس سوابق بیماران ثبت شد. تجزیهوتحلیل دادهها با SPSS software, version 23 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که از نظر مدت زمان بستری کودکان در بخش مراقبتهای ویژه، بین گروه کنترل (34/6±20/23 روز) و مداخله (18/6±60/22 روز) تفاوت معناداری وجود نداشت (77/0=P).
نتیجهگیری: اجرای تحرک زودهنگام سبب کاهش معنادار مدت بستری کودکان در بخش مراقبتهای ویژه نشد. به پژوهشگران توصیه میشود که به شناسایی و ارزیابی دستورالعملهای مبتنی بر شواهد برای اجرای تحرک زودهنگام در کودکان با تشخیصهای مختلف بپردازند.
مریم بهمرام، محمد قاسم حنفی، احمد فخری زاده، مهسا اخوان صباغ، الهام فرهادی،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) یک بیماری مزمن و پیچیده است که به تجمع نامتعارف چربی در بافت کبد منجر میشود. هدف از این مطالعه بررسی سایز کبد و ارتباط آن با درجه کبد چرب در بیماران مبتلا به NAFLD است.
روش بررسی: بیماران از میان مراجعهکنندگان به کلینیک رادیولوژی و سونوگرافی بیمارستان گلستان اهواز از خرداد 1401 تا اردیبهشت 1402 جهت سونوگرافی کبد انتخاب شدند. معیار انتخاب بیماران شرایط بالینی stable، و بازه سنی 60-30 سال بوده است. برای تمامی بیماران آنزیمهای کبدی ALT و AST اندازهگیری گردیدند. پس از انجام سونوگرافی در افرادی که نتایج سونوگرافی آنها کبد چرب را نشان داد، grade کبد چرب و span کبد اندازهگیری گردید.
یافتهها: براساس نتایج سونوگرافی، span تمامی بیماران بهطور میانگین 7/14±4/148 سانتیمتر بود که این میزان بهطور معناداری در بیماران با گرید دو NAFLD بالاتر بود (001/0>P). بین گریدهای مختلفNAFLD، از نظر شاخص توده بدنی (BMI) تفاوت معنادار دیده شد (001/0>P). میانگین BMI در گرید یک بهطور معناداری از گریدهای دو و سه کمتر بود (05/0>P). میانگین ALT در گرید یک بهطور معناداری از گریدهای دو و سه کمتر بود (05/0>P). بیشترین میزان AST در گرید سه دیده شد (001/0>P).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد با پیشرفت NAFLD، آنزیمهای کبدی و سایز کبد افزایش مییابند که افزایش سایز کبد براساس معیارهای سونوگرافی پیشنهاد کننده گرید دو NAFLD میباشند، درحالیکه افزایش AST و BMI پیشنهاد کننده گرید سه NAFLD و پیشرفت به سمت سیروز میباشد.
مرادعلی زارعیپور، شهلا محمد خانی، بهجت خرسندی، فائزه افخمی عقدا، فاطمه مشیری نیا، مهدیه حردانی نعیمزاده،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب نوع زایمان یکی از مهمترین رویدادهای زندگی زنان است. هدف این مطالعه بررسی نوع زایمان و تاثیر آن بر سلامت مادر و نوزاد میباشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بر روی 69321 مادر زایمان کرده در بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر یزد از فروردین 1397 تا اسفند 1400 انجام شد و دادهها از وبسایت ایمان و پروندهها جمعآوری شد. برای تحلیل از Independent samples t-test و Chi-square test و برای تعیین نسبت خطر نسبی از نسبت شانس استفاده شد. تمامی تحلیلها در (SPSS software, version 26 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) با در نظر گرفتن سطح معناداری %۵ انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین سن شرکت کنندگان 44/6±45/34 سال بود. پیامدهای نوزادی نشان داد که نوزادانی که از زایمان طبیعی متولد میشوند، نسبت به نوزادان زایمان سزارین، احتمال بیشتری برای داشتن نمره آپگار نامطلوب (بین چهار تا شش) دارند (55/1-99/0CI=، 05/0P=، 24/1OR=) و همچنین شانس بیشتری برای داشتن نمره آپگار کمتر از شش (03/1-90CI=، 001/0P=، 1/1OR=) دارند. نسبت شانس مرگ نوزادی در زایمان سزارین 22/1 بار بیشتر از زایمان طبیعی بود (25/1-19/1CI=، 001/0P<، 22/1OR=). همچنین احتمال بستری شدن مادران در بخش مراقبتهای ویژه پس از زایمان سزارین تقریبا 9/4 برابر بیشتر از زایمان طبیعی بود (12/5-71/4CI=، 001/0P=، 9/4OR=). شانس بستری شدن مادران در اتاق عمل پس از زایمان سزارین نیز تقریبا 3/14 برابر بیشتر از زایمان طبیعی بود (31/1-53/3CI=، 001/0P=، 33/14OR=).
نتیجهگیری: باتوجه به مطالعه انجام شده در بیمارستانهای شهر یزد، نتایج نشان داد که زایمان سزارین عوارض بیشتری دارد، بنابراین ترویج زایمان طبیعی امری ضروری است.
سمیرا شهرکی، محمود توکلی، ابوالفضل خواجویراد، مریم مقدم متین، محمد اصل زارع،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مهندسی بافت دارای پتانسیل مناسبی برای افزایش کلیههای موردنیاز جهت پیوند کلیه میباشد. هدف از این مطالعه، شناخت روش مناسب جهت تهیه داربستهای کلیه انسانی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تحقیقی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد از اردیبهشت تا شهریور 1398 انجام گردید. در این مطالعه دو روش سلولزدایی کلیه انسان با هم مقایسه شدند. در روش اول از مواد شوینده Triton X-100 (1A) 1% و SDS (1B) 1% (سدیم دودسیل سولفات) و بهدنبال آن از DNase I استفاده شد. در روش دوم از SDS (2A) 0.5% و SDS (2B) 1% استفاده گردید. کارایی هر یک از روشهای سلولزدایی با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، DAPI، استخراج DNA بافت و رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج رنگآمیزی H&E کلیه انسانی سلولزدایی شده حذف موفق هستههای سلولی و حفظ بهتر ماتریکس خارج سلولی را در قطعات مجاورت داده شده با تریتون (1A) در مقایسه با قطعات مجاورت داده شده با SDS (1B) نشان داد. اندازهگیری DNA داربستها نشان داد که تریتون X-100 جهت کاهش DNA در مقایسه با سایر روشهای سلولزدایی موثرتر میباشد. رنگآمیزی IHC حفظ کلاژن IV و لامینین را طی سلولزدایی با تریتون X-100 در روز پنج نشان داد. نتایج IHC حذف کامل آنتیژن لوکوسیت انسانی (HLA) را در داربستهای کلیه انسانی تهیه شده با تریتون در روز پنج نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که تریتون X-100 ماده شوینده مناسبتری برای سلولزدایی کلیه انسان در مقایسه با SDS میباشد.
آیدا اصغری، عباس وثوق مقدم، علی محمد مصدقراد، ابراهیم جعفریپویان،
دوره 82، شماره 2 - ( اردیبهشت 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تعامل و همکاری بین سازمانهای ارائهدهنده مراقبتهای سلامت بهمنظور یکپارچگی و بهبود کیفیت و عدالت در ارائه خدمات سلامت اهمیت پیدا کرده است و یکپارچگی بهعنوان یک راهحل توسط سازمان بهداشت جهانی بیان شده است. هدف از این مرور شناسایی چالشها و راهکارهای یکپارچگی در خدمات سلامت بود.
روش بررسی: این پژوهش با روش مرور حیطهای از شهریور 1402تا فروردین 1403 انجام شده است. کلیه مقالات منتشر شده در زمینه یکپارچگی در نظام سلامت در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2024 میلادی در پایگاههای PubMed، Scopus و Web of Science و موتور جستجوگر Google Scholar با کلیدواژههای مناسب جستجو و جمعآوری شد. در نهایت، تعداد 27 مقاله انتخاب و با روش تحلیل چارچوب تحلیل شدند.
یافتهها: تعداد 46 چالش و 26 راهکار استخراج شده از مقالات در حوزه یکپارچگی در خدمات سلامت، براساس چارچوب بلوکهای ساختاری WHO در پنج حوزه حاکمیت و رهبری، تامین مالی، نیروی انسانی، نظام اطلاعاتی و ارائه خدمت دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: ادغام خدمات بهداشتی و درمانی مجموعهای از چالشها را متحمل میشود که عمدتاً شامل فقدان قوانین و مقررات برای فرآیندهای مشارکتی و ضعف در برنامهریزی، کمبود منابع مالی، مقاومت ارائهدهندگان و کارکنان در برابر تغییرات و عدم نیازسنجی است که نیازمند راه حلهای نوآورانه است. پرداختن به مسائلی مانند تجزیه و تحلیل قدرت- منفعت ذینفعان، قابلیت همکاری و به اشتراکگذاری دادهها و تنظیم برنامهها و قوانین در میان ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی میتواند برای یکپارچگی موفقیتآمیز ضروری باشد.
محمد اشرف عظیمی، رسول نیکدل، سید حسن سید شریفی،
دوره 82، شماره 2 - ( اردیبهشت 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: احیای قلبی-ریوی یک درمان نجاتدهنده برای ایست قلبی میباشد، در این مطالعه بیمار با پارگی کبد بهدنبال احیای قلبی ریوی گزارش میگردد.
معرفی بیمار: بیمار خانم 76 ساله، با درد شکم که از یک هفته شروع شده، در دی 1402، به اورژانس بیمارستان امامعلی (ع) بجنورد مراجعه کرده است. معاینه مطرحکننده شوک و پریتونیت بود. در گرافی قفسهسینه هوای آزاد شکم گزارش شد. شکم با برش میدلاین باز شد، باتوجه به گانگرن روده باریک، رزکسیون و ایلئوستومی انجام شد. به علت ارست قبلی بیمار، در انتهای جراحی احیای قلبی شروع شد. پس از شروع ماساژ بیمار دچار پارگی کبد شدکه با پک کردن متوقف شد و احیا ادامه پیدا کرد ولی متاسفانه بیمار فوت نمود.
نتیجهگیری: از عوارض نادر احیای قلبی آسیب احشا مخصوصا پارگی کبد میباشد. با توجه به اینکه علائم آن با بیمار قلبی مشترک میباشد، تشخیص آن دشوار بوده و درصد مرگومیر بالایی دارد.
سیده فاطمه حسینی نژاد، مهشید وزیری، احمد رضا مهتدی، الهام کارگر زاده، محمد پاکزادی،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تهوع و استفراغ پس از عمل (PONV) یک چالش رایج در جراحیهای سزارین است، از طرفی استفاده از دگزامتازون بهعنوان یک پروفیلاکسی موثر در مدیریت این عوارض مطرح شده است. این مطالعه به ارزیابی تاثیر دگزامتازون در کاهش PONV پرداخت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی و دوسوکور، از فروردین 1401 تا شهریور 1402 در بیمارستان رازی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. بیماران کاندید سزارین الکتیو تحت بیحسی اسپاینال به دو گروه30 نفره تقسیم شدند. در طول عمل جراحی و پس از آن در فواصل زمانی مشخص، پارامترهایی نظیر فشارخون، ضربان قلب و وقوع تهوع و استفراغ از طریق جدول نمرهبندی V&N و لرز از طریق جدول نمرهبندی لرز ثبت شد. در بخش نیز این پارامترها در یک، دو، چهار، شش و 12 ساعت پس از عمل ثبت شد.
یافتهها: اگرچه در ساعت اول پس از عمل تفاوت معناداری بین دگزامتازون وپلاسبو مشاهده نشد ولی در ساعات بعد دگزامتازون بهطور معناداری تهوع و استفراغ را کاهش داد از طرفی ضربان قلب و فشارخون در گروههای دریافت کنندهی دگزامتازون سریعتر کاهش یافته است.
نتیجهگیری: دگزامتازون به شکل معناداری در کاهش تهوع واستفراغ پس از اعمال جراحی سزارین موثر است. همچنین نقش مثبتی در کاهش ضربان قلب و فشارخون وکنترل عوارض پس از بیحسی نخاعی پس از عمل دارد.
سید حسن امامی رضوی، محمدرضا صالحی، هوشنگ صابری، محمد زارعی، بابک میرزاشاهی، پگاه آفرینش، سپیده خداپرست،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
عفونت پیوژنیک اولیه ستون فقرات، همچنین بهعنوان اسپوندیلودیسیت یا استئومیلیت مهرهای شناخته میشود، یک بیماری جدی و بالقوه ناتوانکننده است که شامل عفونت باکتریایی یا قارچی فضای دیسک بین مهرهای و بدنههای مهرههای مجاور میشود. درحالی که نسبتا نادر است، با شیوع تخمینی 4/2 در هر 100000 نفر در سال، این یک اورژانس پزشکی است که نیاز به تشخیص و درمان فوری برای جلوگیری از آسیب دایمی ستون فقرات و عوارض عصبی دارد. شایعترین ارگانیسمهای عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس است که تا 50% موارد را تشکیل میدهد و پس از آن باکتریهای گرم منفی مانند اشریشیا کلی و عفونتهای مایکوباکتریایی مانند مایکوباکتریوم توبرکلوزیس قرار دارند. عوامل خطر برای ایجاد عفونت اولیه ستون فقرات پیوژنیک عبارتند از مصرف داخل وریدی دارو، سیستم ایمنی ضعیف، جراحی اخیر ستون فقرات یا ابزار دقیق و گسترش پیوسته از یک عفونت در سایر نقاط بدن، مانند عفونت دستگاه ادراری یا اندوکاردیت. بیماران معمولا با کمردرد شدید و موضعی، تب و ضعف عمومی مراجعه میکنند که به راحتی میتواند با بیماریهای شایعتر ستون فقرات اشتباه گرفته شود. تشخیص سریع بسیار مهم است و شامل تاریخچه پزشکی کامل، معاینه فیزیکی، آزمایشات آزمایشگاهی و مطالعات تصویربرداری پیشرفته مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) است. کشت خون و در برخی موارد بیوپسی ممکن است برای شناسایی ارگانیسم عامل و راهنمایی درمان ضدمیکروبی مناسب لازم باشد. درمان اصلی شروع سریع آنتیبیوتیک یا درمان ضدقارچی هدفمند است که اغلب نیاز به تزریق داخل وریدی برای چند هفته دارد. مداخله جراحی ممکن است در برخی موارد ضروری باشد، مانند تخلیه آبسه یا ایجاد ثبات در ستون فقرات. یک رویکرد چند رشتهای شامل متخصصان بیماریهای عفونی، جراحان ستون فقرات و ارایه دهندگان توانبخشی برای مدیریت بهینه و نتایج ضروری است. علیرغم پیشرفت در تشخیص و درمان، عفونت اولیه پیوژنیک نخاعی یک وضعیت چالش برانگیز باقی مانده است. تاخیر در تشخیص و درمان میتواند منجر به عوارض ویرانگر از جمله تغییر شکل دایمی ستون فقرات، فلج و حتی مرگ شود. با اینحال، با مدیریت به موقع و مناسب، اکثر بیماران قادر به دستیابی به یک نتیجه بالینی خوب هستند، اگرچه برخی ممکن است درد باقیمانده یا نقایص عصبی را تجربه کنند.
فاطمه خاکسار مدنی، عظیم معتمدفر، محمد مومن غریبوند،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایعترین سرطانها در زنان و یکی از علل اصلی مرگومیر در سراسر جهان است. تعیین وضعیت لنف نودهای آگزیلاری بدونمتاستاز دور دست، مهمترین شاخص پیشآگهی در بیماران مبتلا به سرطان پستان است. سونوگرافی بهعنوان یک روش تشخیصی غیرتهاجمی، بهویژه در ارزیابی بافتهای متراکم پستان کاربرد دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی دقت سونوگرافی در تشخیص لنف نودهای آگزیلاری بدخیم در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بر روی 150 بیمار مبتلا به سرطان پستان که به بیمارستان گلستان اهواز از مهر ماه 1400 تا آبان ماه 1401 مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران پس از معاینات اولیه و با استفاده از دستگاه سونوگرافی GE مدل S6 logic موردارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار Stata تحلیل و حساسیت و ویژگی سونوگرافی با استفاده از نتایج پاتولوژی بهعنوان استاندارد طلایی محاسبه شدند.
یافتهها: در این مطالعه، مشخص شد که7/77% از بیماران دارای لنف نودهای متاستاتیک بودند، که نشاندهنده شیوع بالای متاستاز در جمعیت مطالعهشده است. حساسیت و ویژگی سونوگرافی در تشخیص لنف نودهای بدخیم به ترتیب 09/86% و 52/51% محاسبه شد. نتایج همچنین نشان داد که لنف نودهایی با ویژگیهای رادیولوژیک بدخیمی، بهطور معناداری با نتایج پاتولوژیک مثبت همبستگی داشتند.
نتیجهگیری: سونوگرافی میتواند بهعنوان یک ابزار ارزشمند در تشخیص لنف نودهای آگزیلاری بدخیم در بیماران مبتلا به سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد. با اینحال، برای تعیین دقیقتر نقش سونوگرافی در مدیریت این بیماران نیاز به تحقیقات بیشتری است.
مهشاد مهتدی، محمد جواد پسند، غزاله اسلامیان،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: ورزشکاران بهدنبال راههایی برای بهبود عملکرد ورزشی و محافظت خود در برابر اثرات طولانی مدت ورزش هستند. یکی از راهکارهای احتمالا اثربخش، تجویز مکمل کلستروم است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مکمل کلستروم بر عملکرد سیستم ایمنی ورزشکاران است.
روش بررسی: این مرور نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی و فارسی زبان Medline، Scopus، Embase، ScienceDirect، Magiran، Scientific Information Database، Islamic World Science Citation و Cochrane و سایت Google Scholar بدونمحدودیت زمانی تا آبان 1402 انجام شد. 18 کارازمایی بالینی تصادفی، با پیروی از پروتکل کاکرین، برای بررسی اثرات مکمل کلستروم بر سیستم ایمنی بدن ورزشکاران بررسی شد.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد، مصرف روزانه 2/3 گرم مکمل کلستروم به مدت 24 هفته میتواند تولید سیتوکینهای التهابی ناشی از ورزش را کاهش دهد و سیتوکینهای ضدالتهابی را افزایش دهد. علاوهبراین، مصرف روزانه 20 گرم مکمل کلستروم میتواند از کاهش عملکرد نوتروفیل و کاهش پاسخهای ایمنی ناشی از ورزش طولانی مدت جلوگیری کند. در افراد دریافتکننده کلستروم در مقایسه با دارونما در مطالعاتی که بروز بیماریهای دستگاه تنفسی فوقانی را بررسی کردند، بروز این بیماری کمتر بود. هیچ اثر معناداری بر تعداد لوکوسیتها با هر دوزی از مکمل مشاهده نشد و نتایج مطالعات بر روی سایر شاخصهای ایمنی ضد و نقیض بود.
نتیجهگیری: مکمل کلستروم میتواند عملکرد سیستم ایمنی بدن ورزشکاران را با تنظیم پارامترهای ایمنی و کاهش اثرات منفی ناشی از ورزش شدید، بهبود بخشد. با این حال بهدلیل نتایج متناقض مطالعات، انجام تحقیقات بیشتر برای بررسی دوزهای مختلف کلستروم در ورزشهای مختلف ضروری است.
نوید قرایی، محمد علی جعفری، مائده جعفری، فاطمه کرمی رباطی، سعیده پرورش،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نفرولیتیازیس یکی از قدیمیترین بیماریهای سیستمیک شناختهشده کلیه و مجاری ادراری در کودکان است. هدف مطالعه حاضر، مقایسه سطح سرمی ویتامین D در کودکان مبتلا به نفرولیتیازیس و کودکان سالم بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی روی 74 کودک مبتلا به سنگ کلیه و 63 کودک سالم مراجعهکننده به بیمارستان افضلیپور کرمان از مهر 1396 تا شهریور 1398 انجام شد. همه بیماران، تحت سونوگرافی کلیهها و مجاری ادراری قرار گرفتند. تشخیص سنگ کلیه براساس نظر رادیولوژیست بود. مشخصات دموگرافیک بیماران (سن و جنس) ثبت شد. آزمایش خون بیماران از نظر ویتامین D و کلسیم بررسی شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روشهای آمار توصیفی، تحلیلی و SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن کودکان مبتلا به سنگ کلیه و کودکان سالم، بهترتیب، 8/1±41/5 و 41/0±06/10 سال بود (971/0=P). بیشترین تعداد بیماران، پسر بودند (1/58%). 7/29% بیماران و 9/15% کودکان سالم، سابقه خانوادگی سنگ کلیه داشتند (056/0P=) 71/6% بیماران، سنگ کلیه یک طرفه و 28%، سنگ کلیه دو طرفه داشتند. میانگین سطح سرمی ویتامین D در کودکان سالم (021/0=P) و میانگین کلسیم در کودکان مبتلا به سنگ کلیه، بیشتر بود (001/0=P). میانگین کلسیم در کودکان مبتلا به سنگ کلیه که سابقه خانوادگی سنگ کلیه داشتند، بیشتر بود (018/0=P). میانگین کلسیم در کودکان با سنگ کلیه دو طرفه بیشتر بود (033/0=P). میانگین کلسیم در کودکان مبتلا به سنگ کلیه با کمبود ویتامین D (001/0=P) و سطح کافی ویتامین D (037/0=P) بیشتر بود.
نتیجهگیری: میانگین سطح سرمی ویتامین D در کودکان سالم بهطور قابلتوجهی بیشتر از کودکان مبتلا به سنگ کلیه و میانگین کلسیم در کودکان مبتلا به سنگ کلیه، بهطور قابلتوجهی بیشتر از کودکان سالم بود. مطالعات گستردهتر با تعداد بیماران بیشتر برای بررسی این رابطهها، مورد نیاز است.
مجتبی قائدی، مجتبی سهرابپور، غلامرضا معتضدیان، نوید کلانی، رضا صحرایی، محمد صادق صنیع جهرمی،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی حین عمل سپتورینوپلاستی یکی دیگر از عوارضی است که تاکنون راهکارهای متفاوتی برای کاهش آن بهکار برده شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر دکسمدتومدین وریدی بر روی میزان خونریزی و رضایت جراح در بیماران تحت عمل جراحی سپتورینوپلاستی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویهکور بر روی 50 بیمار 18 تا 45 سال تحت عمل جراحی سپتورینوپلاستی مراجعهکننده به بیمارستان استاد مطهری شهرستان جهرم در بازه زمانی اردیبهشت تا شهریور 1402 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی به دو گروه دکسمدتومیدین و کنترل، تقسیم شدند. میزان آرامبخشی، خونریزی و رضایت جراح مورد ارزیابی و ثبت قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و آمارهای توصیفی و آزمونهای آماری استنباطی در سطح معناداری 05/0P< انجام شد.
یافتهها: فراوانی آرامبخشی بیمار در گروه دکسمدتومیدین، کمتر از گروه کنترل، بوده است اما از نظر آماری معنادار نبوده است (05/0>P). نتایج آزمون آماری Mann-Whitney U test نشان داد که در ابتدای عمل و در 90 دقیقه بعد، میزان رضایت جراح بیمار در گروه دکسمدتومیدین بهصورت معناداری بهتر از گروه کنترل بوده است (001/0<P). در گروه دکسمدتومیدین میدان دید جراح نسبتا واضح و کاملا واضح بوده است. نتایج آزمون آماری Mann-Whitney U test نشان داد که میزان خونریزی در گروه دکسمدتومیدین، کمتر از گروه کنترل، بوده است اما از نظر آماری معنادار نبوده است (05/0<P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دکسمدتومدین با کاهش خونریزی و بهبود میدان دید جراح سبب افزایش رضایت جراح شده بود. بنابراین میتوان از این دارو بهعنوان یک داروی کمک بیهوشی در اعمال جراحی بهره برد.
حمید رضا مهریار، محمد رضا حسینی آذر، افشین ابراهیمی، امید گرکز،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: گرچه سیستم تنفسی بهعنوان ارکان اصلی درگیری در بیماری کووید-۱۹ میباشد، با این وجود گزارشهایی از درگیری دیگر ارگانها و علائم کمتر آنها شایع شده است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی علائم گوارشی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی بر روی تمام بیماران با تشخیص کووید-19 بستری در بیمارستان امامخمینی در فروردین لغایت شهریور 1400 بهروش سرشماری انجام شد که دادهها با استفاده از چکلیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود جمعآوری شد دادهها بعد جمعآوری وارد SPSS software, version 18 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 2580 بیمار بستری 54% زن و 46% مرد بودند و میانگین سنی بیماران 67/58±68/17 بود. بیشترین فراوانی افراد در بازه سنی 59-40 سال (۹۲۵ نفر) بود. %۶۴ از بیماران حداقل یک علامت گوارشی داشتند. بیاشتهایی %۴۰ با ارجحیت مردان (%۵۷) و بیشترین فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۴۳۰ نفر)، خونریزی گوارشی %۱۰ با ارجحیت مردان (%۸۰) و بیشترین فراوانی در بازه سنی ۷۹-۶۰ سال (۱۱۲) نفر، درد شکم ۸% با ارجحیت زنان (%۶۵) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۶۵ نفر)، استفراغ ۳% با ارجحیت زنان (%۵۱) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 80-99 سال (۵۸ نفر) بود.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد که بیماری کووید-۱۹ نه تنها میتواند سیستم تنفسی بلکه میتواند سیستم گوارشی را در سیر و یا ابتدای بیماری درگیر کند.
نجیبه محسنی معلم کلائی، عبدالرضا جعفریراد، محمدحسین حسامیرستمی، خدیجه معیل طبقدهی، مجتبی قربانی، ابوالفضل حسیننتاج،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگومیر یکی از پیامدهای جدی ناشی از سوختگی میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اختلافنظر موجود مبنی بر بستری بیماران سوختگی بالای 90% در بخش مراقبتهای ویژه سوختگی با اتاق ایزوله بخش سوختگی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی گذشتهنگر از فروردین 1390 الی اسفند 1401 انجام شده است. جامعه آماری پروندههای بیماران بستری در بخشهای سوختگی و بخش مراقبتهای ویژه سوختگی مرکز روانپزشکی و سوختگی زارع که فوت شدند، بود. تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها به کمک SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد. برای توصیف دادههای کمی از میانگین و انحرافمعیار و برای توصیف دادههای کیفی، فراوانی و درصد بکار برده شد.
یافتهها: از میان 882 پرونده، 226 بیمار، سوختگی بالای 90% داشتند. 143 پرونده مربوط به مردان (3/63%) بود. اکثر بیماران در رده سنی 19 تا 40 سال (9/61%) قرار داشتند. عامل سوختگی (9/54%) شعله بود. از میان بیماران (2/83%) در اتاق ایزوله بخش سوختگی بستری شدند. گرچه میانگین روزهای بستری بیماران بالای 90% در بخش مراقبتهای ویژه سوختگی 71/13±82/11 روز و اتاق ایزوله بخش سوختگی 66/8±11/9 روز بود اما آزمون Mann-Whitney U test نشان داد میانگین مدت زمان زنده ماندن این بیماران در اتاق ایزوله بخش سوختگی با بخش مراقبتهای ویژه تفاوت معناداری دارد (001/0=sig).
نتیجهگیری: گرچه میانگین مدت زنده ماندن در دو گروه تفاوت معناداری را نشان میدهد، درنهایت همه بیماران دو گروه با چند روز اختلاف فوت شدند.