جستجو در مقالات منتشر شده


647 نتیجه برای امی

الهام احمدی، ساسان فلاحی، بهنوش جلالیان، پویان امینی شکیب،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر با نارسایی غدد اگزوکرین مرتبط است و ممکن است یکی از علل خشکی دهان باشد. هدف از این مقاله، معرفی یک مورد نادر فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن با آنتی‌سانترومر آنتی‌بادی مثبت در بیمار آدیسون بود که با پوسیدگی‌های دندانی مراجعه کرده بود.
معرفی بیمار: یک زن ۲۹ ساله مبتلا به آدیسون با پوسیدگی‌های دندانی عود‌کننده به کلینیک دندانپزشکی مراجعه کرد. در بررسی ضمن تایید آزمایشگاهی آدیسون، خشکی دهان و چشم، رینود، رفلاکس معده به مری، چهره ماسکه و آنتی‌سانترومر مثبت یافت شد. با توجه به دارا بودن بعضی از علایم شوگرن و برخی از علایم اسکلرودرمی محدود و نه معیارهای کامل هر کدام از این دو بیماری، تشخیص فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن برای وی مطرح گردید.
نتیجه‌گیری: در پوسیدگی‌های دندانی عود‌کننده به‌ویژه در مبتلایان به یک بیماری خودایمن، آنتی‌بادی آنتی‌سانترومر می‌تواند در شناسایی عامل خشکی دهان و نیز شناخت زودرس مراحل اولیه اسکلرودرمی یا فنوتیپ بینابینی اسکلرودرمی-شوگرن مفید باشد.

حسین شیروانی، امین عیسی‌نژاد، مصطفی رحیمی، بهزاد بازگیر، علی محمد علیزاده،
دوره 76، شماره 5 - ( مرداد 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه تجویز ورزش در درمان بیماری‏ها مطرح است. هدف پژوهش کنونی تعیین تأثیر هشت هفته تمرین اینتروال هوازی بر میزان پروتیین مونوکربوکسیلات ترانسپورتر ۱ (Monocarboxylate transporter 1, MCT1) و بیان ژن p53 در تومور موش‏های مبتلا به سرطان کولون بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه‏الله از اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد ۲۰ سر موش نژاد BALB/c در سن سه هفتگی با میانگین وزنی g ۱/۴±۱۷/۶ انتخاب و به‏طور تصادفی به چهار گروه پنج‏تایی شامل کنترل‏، تمرین ورزشی‏، تومور و تمرین ورزشی+ تومور تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق زیر‏جلدی داروی کارسینوژنیک آزوکسی‏متان با دوز (mg/kg ۱۰) هفته‏ای یک‏بار و به‌مدت سه هفته ایجاد گردید و تمرین اینتروال هوازی به‏مدت هشت هفته، هر هفته پنج روز روی دستگاه نوار‏گردان اعمال شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین مداخله موش‏ها کشته و کولون خارج شد. اندازه‏گیری میزان پروتیین MCT1 با روش ELISA و بررسی بیان نسبی mRNA ژن p۵۳ با روش Real-time PCR انجام شد. داده‏ها در بخش توصیفی با میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی با Kruskal-Wallis test و Mann-Whitney U test آنالیز شد.
یافته‌ها: در گروه تومور کولون نسبت به سایر گروه‏ها، افزایش معنادار در میزان پروتیین‏ MCT1 (۰/۰۱P<) و کاهش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) مشاهده شد. همچنین کاهش معنا‏دار در میزان پروتیین‏ MCT1 (۰/۰۱P<) و افزایش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) در گروه تمرین و گروه تمرین‏+ تومور نسبت به گروه کنترل و گروه تومور مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تمرین تناوبی هوازی باعث کاهش محتوای پروتیینی MCT1 و افزایش بیان ژن ‏p۵۳ (به‌عنوان مهارکننده تومور) در تومور موش‏های مبتلا به سرطان کولون شده است.

سمیه فتاحی، حامد کرد ورکانه، مهران پزشکی، امیرحسین قهرمانیان، سکینه شب بیدار،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تلاش برای یافتن دارویی با اثربخشی بالینی بیشتر برای درمان چاقی یکی از اولویت‌ها می‌باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه‌ای داروهای اورلیستات، سیبوترامین، لورکاسرین و متفورمین بر کاهش وزن افراد چاق بود.
روش بررسی: پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Google Scholar و Cochrane تا تاریخ آبان ۱۳۹۶ جستجو گردید. از روش مقایسه دو به دو برای مقایسه اختلاف میانگین کاهش وزن به‌دنبال مصرف داروها به دو روش مستقیم (مقایسه داروها با گروه کنترل) و غیرمستقیم (مقایسه داروها با یکدیگر) استفاده گردید. از مقیاس کمی پنج نمره‌ای جداد Quantitative 5-point Jadad scale برای ارزیابی کیفیت مطالعات استفاده شد. سوگیری در انتشار مطالعات با نمودار فانل پلات Funnel plot)) و آزمون ایگر (Egger;s test) گزارش شد.
یافته‌ها: این پژوهش که بر روی ۳۶ مطالعه کارآزمایی بالینی با جمعیت ۳۶۷۲ نفر انجام شد، نشان داد که داروی سیبوترامین (kg ۴/۹۷-، فاصله اطمینان ۶/۷۰- تا ۳/۲۳-) و پس از آن داروهای متفورمین (kg ۴/۴۵-، فاصله اطمینان ۹/۲۷- تا ۰/۳۸)، اورلیستات (kg ۲/۳۷-، فاصله اطمینان ۳/۴۵- تا ۱/۳۰-)، لورکاسرین (kg ۲/۳۶-، فاصله اطمینان ۴/۵۸- تا ۰/۱۵-)، به‌ترتیب بیشترین تاثیر را در کاهش وزن در مقایسه با گروه دارونما داشتند. همچنین، مصرف داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین (kg ۰/۰۱-، فاصله اطمینان ۲/۴۷- تا ۲/۴۵) میزان کاهش وزن بیشتر، ولی در مقایسه با داروی متفورمین (kg ۲/۰۷، فاصله اطمینان: ۲/۷۸- تا ۷/۰۲) و سیبوترامین (kg ۰/۵۲، فاصله اطمینان: ۴/۴۶- تا ۵/۵۰) کاهش وزن کمتری نشان داد.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که داروی اورلیستات در مقایسه با داروی لورکاسرین تأثیر بیشتر و در مقایسه با سیبوترامین و متفورمین تاثیر کمتری در کاهش وزن افراد چاق به ظاهر سالم دارد.

غلامرضا امین، آرام موسوی، شهره وثوق، زهرا جعفری آذر، مامک شریعت، فدیه حق‌اللهی، شیما افشار،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به عوارض سیتالوپرام و مطالعات صورت گرفته در مورد گیاهان دارویی موجود در ایران، هدف این مطالعه تعیین اثر درمانی ترکیب سرشاخه‌های خشک گیاه بادرنجبویه با میوه رازیانه و پودر سیاه‌دانه، بر روی علایم یائسگی در زنان یائسه و مقایسه آن با اثر درمان با سیتالوپرام بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی- تصادفی از فروردین ۱۳۹۴ تا مهرماه ۱۳۹۶ در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی تهران انجام شده است. ۵۶ زن یائسه مراجعه‌کننده به مراکز آموزشی-درمانی شهر گرگان با شکایت گرگرفتگی در کارآزمایی بالینی با کنترل سیتالوپرام، در یک دوره هشت هفته‌ای بررسی شدند. بیماران در گروه درمانی: گروه ۱ (۲۸ نفر)، mg ۱۰۰۰ (ترکیب شاخه عصاره برگ ملیس، پودر سیاه‌دانه و میوه رازیانه) و گروه ۲ (۱۹ نفر)،   mg ۲۰ سیتالوپرام (روزانه یک عدد) درمان را ادامه دادند. پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصـی دوران یائسگی (MENQOL) برای بررسی و مقایسه علایم یائسگی در دو گروه استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سن در گروه درمان گیاهی ۵/۳±۴۷/۷۸ سال و در گروه سیتالوپرام ۴/۹±۴۶/۴۰ سال بود. در گروه فرآورده ترکیبی تفاوت معناداری در بهبود علایم یائسگی نسبت به گروه سیتالوپرام مشاهده نشد، ولی احساس عصبانیت و خستگی در گروه سیتالوپرام پس از درمان بیشتر می‌باشد (۰/۰۳P=).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که ترکیب گیاهان سیاه‌دانه، عصاره برگ ملیس و میوه رازیانه به‌طور کلی علایم یائسگی را در زنان یائسه کاهش نمی‌دهد و فقط در خصوص کاهش احساس عصبانیت و خستگی بهتر از گروه سیتالو‌پرام عمل نموده است.

کامران آقاخانی، سید حسین اسلامی، افشین خارا، محسن بیجندی،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

آسیب سر از مهمترین انواع آسیب است و مسئول بیشتر مرگ‌های ناشی از تروما می‌باشد. کشورهای با درآمد پایین و متوسط با ریسک فاکتورهای بیشتری برای آسیب سر مواجه هستند. مکانیسم‌های متعددی برای آسیب سر شامل تصادفات وسایل نقلیه، سقوط، حمله و خشونت وجود دارد. سقوط پس از تصادف وسایل نقلیه دومین دلیل مهم آسیب سر می‌باشد. میزان مرگ ناشی از سقوط در کشورهای با شرایط اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر بیشتر است. برای گردآوری داده‌ها از پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus و Google Scholar استفاده گردید. تعداد ۶۴ مقاله مرتبط از سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار گرفتند. از کلید واژه‌های "آسیب سر"، "تروما سر"، "آسیب مغزی"، "مکانیسم سقوط"، "ایران" و "اپیدمیولوژی" جهت جستجوی مقالات استفاده شد. سقوط دومین مکانیسم آسیب سر در ایران می‌باشد. مکانیسم سقوط در کودکان با سن پایین و افراد مسن شایع‌تر است. شیوع مکانیسم سقوط در مردان مبتلای به آسیب سر بیشتر از زنان بود. در سایر کشورها نیز سقوط به‌عنوان اولین و دومین مکانیسم آسیب سر می‌باشد. همچنین سقوط از ارتفاع پایین مکانیسم شایع‌تری نسبت به سقوط از ارتفاع بالاتر در آسیب سر می‌باشد. شیوع مکانیسم سقوط در کودکان و افراد مسن دچار آسیب سر بیشتر است. باوجود تلاش‌هایی که در سال‌های گذشته برای تعیین الگوی اپیدمیولوژی ترومای سر و نتایج آن در ایران شده است، داده‌های کافی در زمینه آسیب سر ناشی از سقوط وجود ندارد. با توجه به اینکه آسیب تروماتیک سر یکی از معمول‌ترین و خطرناک‌ترین نتایج سقوط است، هدف از این مطالعه مروری بررسی اپیدمیولوژک آسیب سر ناشی از سقوط می‌باشد.

آسیه سادات زاهدی، بهاره صداقتی خیاط، سارا بهنامی، فریدون عزیزی، مریم السادات دانشپور،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک مجموعه‌ای از ناهنجاری‌های متابولیکی است که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را افزایش می‌دهد. مطالعات فراوانی نشان داده‌اند که پلی‌مورفیسم‌های (۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs) ژن پروتیین تنظیم‌کننده گلوکوکیناز (GCKR) با مقادیر گلوکزخون، تری‌گلیسرید پلاسما و سندرم متابولیک در ارتباط هستند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط این دو پلی‌مورفیسم ژن GCKR با سندرم متابولیک و شاخص‌های آن در جمعیت بزرگسالان مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) بود.
روش بررسی: در مطالعه مورد-شاهدی کنونی که از فروردین تا مرداد ۱۳۹۶ انجام شد، تعداد ۸۷۱۰ فرد (۳۵۲۲ مرد و ۵۱۸۸ زن) بالای ۱۹ سال غیرمرتبط خونی از افراد شرکت‌کننده در مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شدند. بر مبنای معیار Joint interim statement (JIS) افراد در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. نمونه‌های ژنومی با HumanOmniExpress-24 v1.0 BeadChips (Illumina, San Diego, CA, USA) تعیین ژنوتیپ شدند.
یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ TT هر دو پلی‌مورفیسم به‌صورت معناداری در گروه افراد مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر بود و برحسب نسبت شانس تعدیل‌یافته (۷۱/۲OR=  برای ۱۲۶۰۳۲۶rs، ۵۲/۲OR=  برای ۷۸۰۰۹۴rs)، هر دو پلی‌مورفیسم با سندرم متابولیک ارتباط داشتند. ژنوتیپ TT در افرادی که میزان C-reactive protein (CRP) آن‌ها بیشتر از mg/l ۳ بود، فراوانی بیشتری داشت. آلل T هر دو پلی‌مورفیسم با میزان تری‌گلیسرید ارتباط افزایشی و با میزان قند‌خون ارتباط کاهشی نشان داد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش بین ۷۸۰۰۹۴rs و ۱۲۶۰۳۲۶rs، دو پلی‌مورفیسم رایج ژن GCKR و سندرم متابولیک در جمعیت مورد بررسی تهرانی ارتباط وجود دارد. این دو پلی‌مورفیسم با سطح تری‌گلیسرید و قند‌خون نیز به‌صورت معکوس ارتباط نشان دادند که تایید‌کننده نتایج مطالعات پیشین است.

شهرام شهرکی زاهدانی، مژده جهان‌تیغ، یوسف امینی،
دوره 76، شماره 8 - ( آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا پاتوژن فرصت طلب و یکی از عوامل مهم عفونت‌های بیمارستانی است. این باکتری عامل عفونت ادراری، تنفسی در بیماران مبتلا به سیستیک فیبروزیس، عفونت زخم در بیماران سوختگی، سپتی‌سمی و مننژیت می‌باشد. با توجه به توانایی ذاتی و اکتسابی این باکتری در ایجاد مقاومت به عوامل ضد میکروبی، شناسایی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی آن اهمیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی سویه‌های سودوموناس بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی ۲۰۰ ایزوله سودوموناس آئروژینوزا از نمونه‌های مختلف بالینی ادرار، خون، زخم و سایر موارد از بیمارستان‌های آموزشی زاهدان از خردادماه تا بهمن ماه ۱۳۹۶جمع‌آوری شدند. پس از انجام آزمون‌های بیوشیمیایی و تایید نوع باکتری، مقاومت آنتی‌بیوتیکی سویه‌ها برای ده آنتی‌بیوتیک به روش دیسک دیفیوژن و بر اساس استاندارد Clinical Laboratory Standards Institute (CLSI) تعیین شد. همچنین حداقل غلظت مهارکننده (MIC) سه آنتی‌بیوتیک ایمی‌پنم، پیپراسیلین تازوباکتام و سفتازیدیم به روش Epsilometer agar diffusion gradient test (E-test, Liofilchem®, Roseto degli Abruzzi, Teramo, Italy) مشخص شد. پس از جمع‌آوری داده‌ها، نتایج توسط SPSS software, version 16 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و آزمون‌های آماری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه از مجموع ۲۰۰ ایزوله سودوموناس آئروژینوزا سویه‌های جدا شده از منابع ادرار (۵۴%) و خون (۲۳/۵%) دارای بیشترین فراوانی بودند. بیشترین میزان مقاومت مربوط به سیپروفلوکساسین (۳۷%) و کمترین میزان مقاومت مربوط به پیپراسیلین تازوباکتام و سفتازیدیم به‌ترتیب ۶/۵
% و ۶% بود. همچنین تمامی سویه‌ها به آنتی‌بیوتیک کلیستین حساس بودند.
نتیجه‌گیری: طی این مطالعه سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا کمترین مقاومت را در برابر سفتازیدیم از خود نشان دادند که این آنتی‌بیوتیک می‌تواند گزینه اصلی درمان باشد.

امیر حسن‌زاده، محمدرضا پورمند، شهرام گوران، حسن حسین‌زادگان، اصغر تنومند، غلامرضا پورمند،
دوره 76، شماره 9 - ( آذر 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: باکتری اشریشیا کلی از مهمترین عوامل عفونی در بیماران تحت بیوپسی پروستات است. هدف از انجام پژوهش کنونی، تایپینگ مولکولی ایزوله‌های اشریشیاکلی کلونیزه مقاوم به فلوروکینولون و عفونت‌های ناشی از آن در بیماران تحت بیوپسی پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت که از فروردین تا بهمن ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات ارولوژی بیمارستان سینا (تهران) انجام گردید، سواب‌های رکتال از ۱۵۸ بیمار مرد پیش از بیوپسی پروستات گردآوری شد. باکتری‌های گرم منفی مقاوم به سیپروفلوکساسین به‌همراه پس‌زمینه فیلوژنتیکی (با استفاده از روش Quadruplex PCR)، شیوع ST131 و ساب‌کلون‌های آن (H30 and H30-RX131) در دو گروه ایزوله‌های اشریشیاکلی کلونیزه و بالینی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: از مجموع، ۷۳ بیمار دارای کشت مثبت رکتال برای باکتری‌های گرم منفی مقاوم به فلوروکینولون بودند که غالب‌ترین ایزوله اشریشیاکلی بود. بیشترین ایزوله‌ها در گروه فیلوژنتیک B2 و به‌دنبال آن به‌ترتیب در گروه‌های A، E، C و D، B1 و F قرار داشتند. ایزوله‌های اشریشیاکلی مقاوم به فلوروکینولون، مقاومت سطح خیلی بالا به آمپی‌سیلین و تریمتوپریم- سولفامتوکسازول را از خود نشان دادند. به‌طور کلی، بیشتر ایزوله‌های اشریشیاکلی مقاوم به چندین آنتی‌بیوتیک در گروه B2 و با ژنوتایپ ST131 تشخیص داده شد. باوجود افزایش عفونت در میان بیماران کلونیزه با سویه E. coli ST131، تفاوت کمابیش معناداری در شیوع آن در بین دو گروه مشاهده شد (0/06P=).
نتیجه‌گیری: پاتوژن ST131 شیوع بالایی را در کلونیزاسیون رکتال و عفونت‌های پس از بیوپسی پروستات داشت که مقاومت گسترده‌ای به آنتی‌بیوتیک‌های رایج را نشان داد.

محمد مهدی سلطان‌دلال، منا مشیری، عباس میرشفیعی، معصومه دورقی، فرهاد رضایی، مهرداد غلامی،
دوره 76، شماره 11 - ( بهمن 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های لاکتوباسیلوس به‌دلیل داشتن توانایی تعدیل پاسخ‌های ایمنی در انسان و اثرات درمانی در اختلالات التهابی، به‌عنوان باکتری‌های پروبیوتیک در نظر گرفته شده‌اند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات استرین‌های پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس بر روی بیان ژن‌های TLR۲, TLR۴ در رده‌ی سلول‌های سرطان کولون (HT-۲۹) عفونی شده با سالمونلا انتریتیدیس بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات میکروبیولوژی مواد غذایی دانشگاه علوم پزشکی تهران اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. در این مطالعه از دو سویه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس PTCC۱۶۴۳ و لاکتوباسیلوس کازیی PTCC ۱۶۰۸ استفاده شد. سلول‌های HT۲۹ کشت داده شدند و سپس این سلول‌ها پیش و پس از چالش با پاتوژن، توسط سویه‌های پروبیوتیکی لاکتوباسیلوس تیمار شدند. پس از استخراج RNA تام از سلول‌ها و سنتز cDNA، توانایی ‏لاکتوباسیلوس‌ها در تعدیل بیان ژن‌های TLR-۲ و TLR-۴ توسط روش Real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: یافته‌هﺎی ﻣﺎ نشان داد ﮐﻪ پس از تیمار ﺳﻠﻮل‌هﺎی ﺳﺎﻟﻢ و غیرعفونی HT۲۹، ﺑﺎ هﺮ یﮏ از دو ﺑﺎﮐﺘﺮی ﭘﺮوﺑﯿﻮﺗﯿﮏ، ﺑﯿﺎن ژن‌هﺎی TLR۲-۴ ﺑﻪ‌ﻃﻮر چشمگیری اﻓﺰایﺶ داشت. ﺑﺮﺧﻼف آن، ﻣﯿﺰان ﺑﯿﺎن ایﻦ دو ژن در ﺳﻠﻮل‌هﺎی آﻟﻮده ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻤﻮﻧﻼ اﻧﺘﺮیﺘﯿﺪیﺲ، پیش و پس از درﻣﺎن ﺑﺎ هﺮ یﮏ از ﺑﺎﮐﺘﺮی‌هﺎی ﭘﺮوﺑﯿﻮﺗﯿﮏ ﻻﮐﺘﻮﺑﺎﺳﯿﻠﻮس اﺳﯿﺪوﻓﯿﻠﻮس و ﻻﮐﺘﻮﺑﺎﺳﯿﻠﻮس ﮐﺎزیی ﺑﻪ‌صورت معناداری ﮐﺎهﺶ یﺎﻓﺖ (۰/۰۵P<).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، لاکتوباسیلوس‏های ‏پروبیوتیکی دارای اثر چشمگیر ضدالتهابی در برابر بیماری‏زایی باکتری سالمونلا انتریتیدیس هستند. اما در این مطالعه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس فعالیت ضد التهابی قوی‌تری را نسبت به لاکتوباسیلوس کازیی از خود نشان داد.

 

لیلا پورعلی، امیرحسین جعفریان، عطیه وطنچی، مژگان سلطانی، علی مقیمی رودی،
دوره 76، شماره 11 - ( بهمن 1397 )
چکیده

زمینه: کیست هیداتید یک بیماری آندمیک در ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه می‌باشد. هدف از این مطالعه گزارش یک مورد تظاهر نادر کیست هیداتید امنتوم بود.
معرفی بیمار: زن ۲۶ ساله با درد شکمی در ناحیه هیپوگاستر به درمانگاه زنان بیمارستان قائم در سال ۱۳۹۶ مراجعه کرد. در سونوگرافی تصویر کیست به سایز mm ۹۵×۱۰۵ در آدنکس راست رویت شد. به‌علت ادامه درد شکمی، بیمار لاپاراتومی شد. یک کیست cm ۱۵×۱۰ با جدار نازک چسبیده به امنتوم و انتهای کوچک معده رویت شد که با یک پدیکول    cm ۶×۳ به انحنای کوچک معده متصل بود. با گرفتن پایه پدیکول، کیست به‌صورت کامل و بدون پارگی خارج گردید. بافت خارج‌شده براساس گزارش پاتولوژی کیست هیداتید چسبیده به امنتوم بود.
نتیجه‌گیری: در صورت وجود توده سیستیک در فضای پریتوان باید کیست هیداتید را در نظر داشت. جهت پیشگیری از عوارض و عود بیماری بهتر است در حین جراحی تا حد امکان از پاره شدن کیست اجتناب گردد.

معصومه گیتی، بهناز مرادی، رسول آرامی، علی عرب خردمند، محمد علی کاظمی،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تصویربرداری دیفیوژن (DWI) یکی از روش‌های تشخیص توده‌های سرطان پستان می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی سودمندی روش تصویربرداری دیفیوژن و ارزیابی قابلیت عدد ضریب پخش ظاهری (ADC) در تمایز توده‌های خوش‌خیم و بدخیم پستان می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ۷۲ بیمار با ۸۸ توده سرطان پستان به‌مدت دو سال از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶، در مرکز تصویربرداری دکتر اطهری شهر تهران، با دستگاه ۵/۱ تسلا بررسی شدند. بیشتر بیماران تحت بررسی پاتولوژی قرار گرفتند و ۹ بیمار بر اساس پیگیری دو ساله در گروه خوش‌خیم وارد شدند. عدد ADC در بافت نرمال و همچنین در ضایعات توده‌ای و غیر توده‌ای در قسمتی از توده که بیشترین ریستریکشن را نشان داد اندازه‌گیری و مقایسه شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مقدار عدد ADC در بافت نرمال بالاتر از بافت توده می‌باشد (۰۱/۰P). عدد ADC توده‌های خوش‌خیم mm2/s ۳-۱۰×۴۰/۱ و در توده‌های بدخیم mm2/s ۳-۱۰×۰۸/۱ اندازه‌گیری گردید. تعیین نقطه برش مناسب در ضایعات غیر توده‌ای فاقد اعتبار بود و در توده‌ها mm2/s‏ ۱۰×۱۹/۱ ‏تعیین گردید. ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، حساسیت، ویژگی و صحت به‌ترتیب ۸۷/۵۰، ۸۶/۶۷، ۸۹/۷۴، ۸۳/۸۷ و ۸۷/۱۴ بود.
نتیجه‌گیری: در تصویربرداری دیفیوژن با توجه به عدد ADC می‌توان ضایعات توده‌ای خوش‌خیم و بدخیم را مشخص کرد و این روش با حساسیت و ویژگی بالایی می‌تواند توده‌های خوش‌خیم و بدخیم را از هم افتراق دهد ولی در افتراق ضایعات غیر توده‌ای کمک‌کننده نیست.

امیرحسین هاشمیان، سارا منوچهری، داریوش افشاری، زهره منوچهری، نادر سالاری، سوده شهسواری،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی تخریب‌کننده است که روش مهم تشخیص آن استفاده از دستگاه Magnetic resonance imaging (MRI) است، اما ازآنجاکه MRI از یک میدان مغناطیسی بسیار پرقدرت استفاده می‌کند، در صورت وجود اجسام فلزی در بدن بیماران باعث ایجاد اختلال در وضعیت سلامت بیمار، کارکرد دستگاه و نیز انحراف و تاری در تصاویر می‌شود. با توجه به چنین محدودیتی‌ در استفاده از دستگاه MRI نیاز به‌روش کمک غربالگری احساس می‌شود. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه دو مدل ماشین‌بردار پشتیبان (Support vector machine, SVM) و جنگل تصادفی (Random forest, RF) انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کنونی تحلیلی و از نوع مدل‌سازی بود که از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۷ در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد. روش پیشنهادی پژوهش بر روی مجموعه داده‌های بیماری MS که مشخصات آن‌ها در سیستم ثبت سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه ثبت گردیده، پیاده‌سازی شد. تعداد افراد مورد مطالعه ۳۱۷ نفر بودند (۱۸۸ نفر مبتلابه بیماری MS و ۱۲۸ نفر فاقد آن). به‌منظور برازش مدل SVM، از تابع کرنل شعاع مبنا (Radial basis function, RBF) که پارامترهای آن با الگوریتم ژنتیک (Genetic algorithm, GA) بهینه‌سازی شده‌اند، استفاده شد. سپس مدل SVM با استفاده از معیارهای صحت، حساسیت و ویژگی با مدل RF مقایسه گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج، صحت، حساسیت و ویژگی مدل SVM به‌ترتیب ۰/۷۹، ۰/۸۰، ۰/۷۸ و برای مدل RF به‌ترتیب ۰/۷۶، ۰/۸۱، ۰/۷۰ به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: دو مدل عملکرد مناسبی داشتند، اما با توجه به صحت به‌عنوان یک معیار مهم برای مقایسه عملکرد مدل‌ها در این حوزه، می‌توان گفت مدل SVM کارایی بهتری نسبت به RF در تشخیص بیماری MS داشت.

زهرا ایمانیان، علی محمد مصدق‌راد، مجتبی امیری، محسن قدمی، رابرت مک‌شری،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اعتباربخشی نقش مهمی در بهبود کیفیت، ایمنی، اثربخشی و کارایی خدمات بیمارستانی دارد. برای ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستان‌ها به‌طور معمول از چک‌لیست‌های عمومی استفاده می‌شود، در‌حالی‌که، بیمارستان‌های تک تخصصی نیاز به استانداردهای اعتباربخشی اختصاصی دارند.
روش بررسی: پژوهش کنونی یک مطالعه توصیفی و مقطعی بود. ابتدا، استانداردها و سنجه‌های اعتباربخشی بیمارستان دوست‌دار کودک با مرور تطبیقی ۱۰ مدل ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستانی شناسایی شدند. افزون‌براین، با ۵۷ نفر از مدیران ارشد، مترون‌ها، سوپروایزرها، پزشکان متخصص کودکان و سرپرستاران بخش کودکان سه بیمارستان تخصصی کودکان برای شناسایی استانداردها و سنجه‌های بیشتر اعتباربخشی بیمارستان‌های کودکان مصاحبه شد. در نهایت، پنج متخصص کودکان، استانداردها و سنجه‌های اعتباربخشی بیمارستان دوست‌دار کودک تدوین شده را مرور، اصلاح، نهایی و تایید کردند.
یافته‌ها: الگوی پیشنهادی اعتباربخشی بیمارستان دوستدار کودک ایران شامل ده استاندارد در محورهای مدیریت و رهبری، برنامه‌ریزی و خط مشی گذاری، آموزش، مدیریت کارکنان، مدیریت بیماران، مدیریت منابع، مدیریت فرایندها، نتایج کارکنان، نتایج بیماران و نتایج بیمارستان و ۱۳۲ سنجه است.
نتیجه‌گیری: این مطالعه منجر به طراحی مدل اعتباربخشی بیمارستان‌های کودکان شد که ارزشیابی معتبر و صحیحی از بیمارستان‌های تخصصی کودکان ارایه می‌دهد.

امین بنایی، بیژن هاشمی، محسن بخشنده، بهرام مفید،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌های پرکاربرد پرتودرمانی پروستات، پرتودرمانی با شدت تعدیلی (Intensity-modulated radiation therapy, IMRT) می‌باشد که با روش‌های مختلفی انجام می‌شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثرات دوزیمتریکی و زیست‌پرتویی روش‌های مختلف IMRT پروستات با توجه به درصد حجم مشترک بین بافت هدف و اندام‌های بحرانی به‌عنوان متغیر آناتومیکی بیماران بود.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعه‌ای مقطعی، تحلیلی و کمی بود که از فروردین ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۷ در مرکز پرتودرمانی بیمارستان شهدای تجریش و گروه فیزیک پزشکی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. چهار روش پرتودرمانی IMRT (۹، ۷ و ۵ میدانه و خودکار) بر روی تصاویر سی‌تی ۶۳ بیمار طراحی شدند. اثرات زیست‌پرتویی بر اندام‌های حیاتی (مثانه و رکتوم) و همچنین بافت هدف با روش سریالیتی نسبی محاسبه گردید. نتایج روش‌های مختلف پرتودرمانی با یکدیگر بر مبنای متغیر آناتومیکی مقایسه شدند.
یافته‌ها: برای بیماران با حجم مشترک بین صفر تا ۱۵%، اختلافی بین متغیرهای زیست‌پرتویی در روش‌های مختلف IMRT مشاهده نشد. با افزایش درصد حجم مشترک، احتمال‌های کنترل تومور و کنترل تومور بدون آسیب، کاهش و احتمال آسیب به بافت نرمال، افزایش داشتند. در تمام مقادیر حجم مشترک، روش‌های ۹ و ۷ میدانه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (۰/۰۶=P). در حجم‌های مشترک بیشتر از ۳۰%، روش‌های ۹ و ۷ میدانه مقادیر زیست‌پرتویی بهتری داشتند (۰/۰۰۹=P).
نتیجه‌گیری: در بیماران با درصد حجم مشترک پایین، می‌توان از هر کدام از روش‌های IMRT استفاده کرد، اما در حجم‌های مشترک بالا (>۳۰%) روش‌های ۹ و ۷ میدانه نتایج مناسب‌تری دارند. می‌توان به جای روش ۹ میدانه به‌ویژه در مواردی با عدم قطعیت زیاد در تنظیم بیمار، از روش ۷ میدانه استفاده کرد.

فارس نجاری، بابک مصطفی‌زاده، میترا بهرامی، درسا نجاری،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تروما یکی از علل اصلی مرگ‌ومیر و معلولیت مادران در جوامع است، که سالانه موجب مرگ میلیون‌ها انسان در سراسر جهان شده و بار مالی زیادی را به دستگاه‌های بهداشتی تحمیل می‌کند، هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی ترومای فیزیکی و عوامل همراه آن در دوران حاملگی می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش با طراحی توصیفی، پرونده زنان بارداری را که در طی سال‌های ۹۳-۱۳۸۳ به بیمارستان مهدیه تهران با شکایت تروما مراجعه نموده‌اند، مورد بررسی قرار داده شد، و داده‌های پژوهش از پرونده پزشکی بیماران با استفاده از یک فرم گردآوری پژوهشگر ساخته، استخراج و ثبت شده است. در این پژوهش تمامی افرادی که واجد شروط ورود به مطالعه (براساس معیارهای ورود و خروج از مطالعه) بودند به‌عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. سطح معناداری آزمون‌ها نیز ۵%P< در نظر گرفته شد. از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی اسپیرمن و Chi-square test استفاده شده است.
یافته‌ها: تعداد ۶۸ نفر براساس معیارهای انتخاب‌شده وارد مطالعه شدند که در این بین میانگین سنی افراد نمونه برابر با ۲۶ سال و ۱۰۰% فاقد سابقه سقط بودند. الگوی تروما در ۱۰۰% موارد غیرنافذ بوده است و در ۶۳% موارد ضربه به شکم، در ۲۳% به کمر و در ۱۴% موارد به پهلو وارد شده است. ضرباتی که به ناحیه شکم و کمر وارد آمده، به‌ترتیب در ۳% و ۸% موارد موجب سقط جنین شده است. در مواردی که دکولمان جفت از لترال آن بود، در تمام آن‌ها  (۶ مورد) ترومای فیزیکی نیز مطرح بوده است.
نتیجه‌گیری: ترومای فیزیکی در دوران بارداری شایع است و دکولمان جفت از لترال می‌تواند یکی از شواهد بارز ایراد ضربه باشد.

مصطفی حسین‌آبادی، مجتبی کامیاب، فاطمه آزادی‌نیا، جواد صراف‌زاده،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: عضلات اکستانسور، ساپورت‌کننده‌های اصلی ستون‌فقرات هستند به‌گونه‌ای که حفظ پاسچر قایم تنه وابسته به عملکرد آن‌هاست. انحراف از پاسچر ایده‌آل مانند پاسچر کایفوتیک ممکن است موجب تغییر در فعالیت عضلات تنه شود که می‌تواند تغییر در حس عمقی ستون فقرات را به‌دنبال داشته باشد. هدف از پژوهش کنونی بررسی تأثیر استفاده از ارتوز اسپاینومد بر زاویه کایفوز، حداکثر قدرت عضلات اکستانسور تنه و حس نیرو در سالمندان مبتلا به هایپرکایفوز بود.
روش بررسی: ۲۶ سالمند مبتلا به هایپرکایفوز که حایز معیارهای ورود به مطالعه شناخته شدند از شهریور تا آذر ۱۳۹۶ در دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه پایلوت شرکت کردند. افراد به‌صورت تصادفی به دو گروه آزمون (پوشیدن ارتوز همراه با حفظ فعالیت‌های بدنی روزمره) و کنترل (حفظ فعالیت‌های بدنی روزمره) اختصاص داده شدند. زاویه کایفوز، خطای مطلق بازسازی حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه در تمامی شرکت‌کنندگان پیش از مداخله و نه هفته پس از مداخله سنجیده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمون به‌صورت معنادار زاویه کایفوز و خطای مطلق حس نیرو کاهش و قدرت عضلات اکستانسور تنه بهبود یافته است. مقایسه تغییرات زاویه کایفوز، حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه بین دو گروه آزمون و کنترل با استفاده از Independent t-test، حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه و برتری ارتوز در بهبود این متغیرها بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از ارتوز اسپاینومد به‌مدت ۲ ماه (۲ ساعت در روز)، افزون‌بر اصلاح راستای ستون فقرات، بهبود کنترل نیروی عضلانی را نیز در پی داشت.

محمود ابراهیمی، محمد کریمی، فرانک دهقانی، امیر بی‌ریایی، نفیسه فرهادیان، شیوا گل محمدزاده،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: روغن کنجد می‌تواند در زمینه درمان بیماری‌های قلبی-عروقی مانند آترواسکلروز از طریق کاهش سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام مطالعه کنونی تهیه میکروامولسیون حاوی روغن کنجد به‌عنوان یک نانوحامل دارویی با قابلیت بهبود حلالیت آبی و اثر درمانی مطلوب‌تر در کاهش فاکتور هفت و فیبرینوژن در محیط حیوانی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا دی ۱۳۹۵ در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد جهت تهیه انواع میکروامولسیون‌ها و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت بررسی عملکرد نمونه‌ها در محیط حیوانی انجام شده است. در راستای تهیه میکروامولسیون‌ها با روش تیتراسیون، تویین۸۰ و اسپن۸۰ به‌عنوان زوج سورفکتانتی و نسبت‌های سورفکتانتی ۸:۱، ۹:۱ و ۱۰:۱ جهت رسم نمودارهای شبه‌سه‌فازی تعیین شد. در مرحله تست حیوانی خرگوش‌های سفید نیوزلندی در سه گروه دریافت‌کننده رژیم پایه، رژیم پرکلسترول و رژیم پرکلسترول به‌همراه میکروامولسیون دسته‌بندی شدند.
یافته‌ها: میانگین اندازه ذرات نمونه‌ها در محدوده ۰/۱±۱۶/۶۴ تا nm ۰/۲±۲۱/۱۶ با توزیع ذرات یکنواخت، پتانسیل زتا در محدوده ۱۰/۷- تا ۱۸/۴- میلی‌ولت، شاخص شکست نور در حدود ۱/۳۹، ضریب هدایت الکتریکی در محدوده ۳۱۱ تا ۲۹۷ میکروزیمنس و pH تمامی نمونه‌ها معادل ۶/۴۲ تعیین شد. تمامی نمونه‌ها پایداری فیزیکی داشته و نمونه تهیه‌شده با نسبت سورفکتانتی ۹:۱ با توجه به درصد روغن بالاتر نسبت به سایر نمونه‌های پایدار در مدت زمان ۶ ماه، جهت انجام تست حیوانی انتخاب شد. کاهش معنادار سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت در سومین گروه خرگوش‌ها در مقایسه با دیگر گروه‌ها مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده عملکرد مؤثر نانوحامل‌های دارویی میکروامولسیونی در بهبود حلالیت آبی و اثرات درمانی ترکیبات آب‌گریز مانند روغن‌های گیاهی می‌باشد.

حمیدرضا بهرامی طاقانکی، احسان موسی فرخانی، سعید بکایی، سید جواد حسینی، پگاه بهرامی طاقانکی، سیما بریدکاظمی،
دوره 77، شماره 4 - ( تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج خود‌گزارشی ابتلا به بیماری‌های مزمن به‌طور چشمگیری مورد استفاده پژوهشگران و متخصصین حوزه سلامت قرار می‌گیرد. این مطالعه با هدف بررسی روایی خود‌گزارشی ابتلا به بیماری فشارخون طراحی شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از نتایج سرشماری سال ۱۳۹۴ در شهر مشهد که یک بررسی مبتنی بر جمعیت در افراد بالای ۳۰ سال (۳۰۰۷۴۵n=) بوده و در سامانه پرونده الکترونیک سلامت سینا )®(SinaEHR با کدهای تشخیصی I۱۰ و I۱۱ مورد تایید پزشک قرار گرفته بود به‌عنوان رفرانس جهت تعیین نسبت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون استفاده نمودیم.
یافته‌ها: حساسیت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون ۲۳/۹۲%، ویژگی ۹۷/۰۳%، ۸/۰۶%PLR ، ۰/۷۸%NLR ، ۴۶/۳۴% PPV و ۹۲/۲۵% NPV می‌باشد. این حساسیت در بین زنان و مردان تفاوت معناداری نداشت، اما در افراد ایرانی، مجرد، سن ۶۰، ۱۸/۵>BMI و دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتر بوده است.
نتیجه‌گیری: اگرچه حساسیت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون در مطالعه حاضر پایین بوده اما ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی آن به‌نسبت خوب است.

علیرضا خاتونی، سمیرامیس قوام، حامد توان،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: لیپوپروتیین با تراکم کم، یکی از علل بیماری‌های عروق قلبی است. هدف این پژوهش مقایسه میزان تاثیر آتروواستاتین بر کاهش لیپوپروتیین با تراکم کم و پروتیین واکنش‌گر C به‌روش مرور سیستماتیک و متاآنالیز می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه سیستماتیک و متاآنالیز با استفاده از کلید واژه‌های آتروواستاتین، کاهش لیپوپروتیین با تراکم کم و پروتیین واکنش‌گر C، و جستجو در پایگاه‌های Scopus و PubMed در فاصله فروردین ۱۳۸۲ تا اسفند ۱۳۹۷، ۹۰ مقاله شناسایی شدند که در نهایت، ۲۰ مقاله وارد مرحله نهایی شدند.
یافته‌ها: میزان کاهش لیپوپروتیین با تراکم کم، توسط آتروواستاتین mg/dl ۵۱ بود (۰/۰۰۱P<، ۹۸/۴۸I۲=). همچنین میزان پروتیین واکنش‌گر C پیش از مصرف آتروواستاتین، برابر (۳/۰۳-۰/۹۶)۱/۹۹ بود که پس از مصرف به (۱/۴۳-۰/۰۸)۰/۷۶ رسیده بود. نتایج متارگرسیون مطالعات بر حسب سن نشان داد که در مطالعاتی که سن نمونه‌ها کمتر بوده است میزان لیپوپروتیین با تراکم کم، زیاد بوده است و در مطالعاتی که سن نمونه بیشتر بوده است میزان لیپوپروتیین با تراکم کم، پایین بوده است. نتایج متارگرسیون مطالعات بر حسب حجم توده بدن و ارتباط کاهش لیپوپروتیین با تراکم کم، توسط آتروواستاتین، نشان داد که در افرادی که حجم توده بدن بیشتری داشته‌اند، لیپوپروتیین با تراکم کم آن‌ها بیشتر کاهش یافته است.
نتیجه‌گیری: میزان کاهش لیپوپروتیین با تراکم کم در افراد جوان و چاق، بهتر و سریع‌تر نسبت به افراد مسن و لاغر انجام می‌شود. پیشنهاد می‌شود که همه افراد به‌ویژه بیماران قلبی، رژیم غذایی مناسب داشته باشند و ورزش منظم را در برنامه روزانه خود قرار دهند.

بیتا دادپور، زهرا حاتمی، امیررضا لیاقت، علی اشراقی، فارس نجاری، درسا نجاری،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پراکندگی QT به معنای تفاوت بین فاصله QT حداقل و حداکثر در الکتروکاردیوگرام دوازده لید استاندارد است. هدف پژوهش کنونی در این پژوهش پیدا کردن رابطه‌ای مابین مسمومیت با متادون و تغییر میزان پراکندگی QT در نوار قلبی بیماران بود.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی، مقطعی، به‌صورت تصادفی، که در بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد از مهر ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ صورت گرفت، از تمامی بیمارانی که با شکایت و یا علایم مسمومیت با متادون به بخش اورژانس مراجعه نموده بودند، در بدو ورود یک نوار قلبی با ۱۲ لید از آن‌ها گرفته ‌شد، و سپس میزان پراکندگی QT در نوار قلبی آن‌ها در مقایسه با سایر پارامترها به‌صورت دستی برای بیماران محاسبه ‌گردید، همچنین، از طرفی برای مشخص نمودن میزان الکترولیت‌ها (پتاسیم، کلسیم، منیزیم) یک نمونه خون نیز از بیماران دریافت، و متغیر‌های موصوف نیز از آن استخراج شدند، و برای اطمینان از درستی شرح حال دریافت‌شده نمونه ادرار نیز برای آزمایش آن از نظر وجود متادون به آزمایشگاه ارسال گردید.
یافته‌ها: ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند، که ۶۵ نفر آن‌ها مرد (۶۵%) و ۳۵ نفر آن‌ها زن (۳۵%) بودند. میانگین سنی آن‌ها ۱۴/۵±۳۳/۸۷ سال بود. متوسط دوز مصرفی متادون در این بیماران mg ۳۵/۷±۳۵/۵ بوده است. میانگین پتاسیم ۰/۵±۳/۹۹، کلسیم ۰/۵±۸/۹۴ و منیزیوم mg/dl ۰/۲۶±۱/۹۸ بود. در داده‌های نوار قلب بیماران میانگین پراکندگی QT میلی‌ثانیه (millisecond) ۰/۰۱۸±۰/۰۴۱ بود.
نتیجه‌گیری: در پژوهش کنونی هیچ رابطه‌ی معناداری مابین میزان پراکندگی QT و مسمومیت با متادون یافت نشد. 


صفحه 27 از 33     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb