646 نتیجه برای امی
محمد حسین کلامی، زینب برجیان بروجنی، پگاه آردی، احمد ابوالفتحی، محسن بابایی، علی اسدی، مهدی زارعی،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمایشگاه تاثیر زیادی در ایمنی بیمار داشته و 90%-80 تشخیصهای پزشکی براساس نتایج آزمایشگاهی میباشد. این پژوهش با هدف تعیین نوع و میزان وقوع خطاها در کلیه مراحل پیش، حین و پس از آنالیز و تجزیهوتحلیل علل وقوع و یافتن راهکارهای منطقی جهت کاهش آنها انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی-توصیفی در یک مرکز درمانی در شهر تهران طی سالهای 1401-1400 براساس متغیرهای موجود در دستورالعملهای وزارت بهداشت درخصوص نوع خطاها و عدمانطباقها در حیطه شرح وظایف هریک از بخشهای فنی و غیرفنی موجود در بخش کنترل کیفی کلیه آزمایشگاهها انجام گردید. حجم نمونه حاصل از جمعآوری دادهها در مدت یک سال و از طریق محاسبات آماری با SPSS software, version 22 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) تحلیل گردید.
یافتهها: در مدت مطالعه، تعداد بیمار مراجعهکننده حدود ۴۵۰۰۰ نفر و تعداد تست انجام شده ۵۹۴۰۰۰ گزارش گردید. تعداد مطلق خطاها، ۸۳۷ مورد گزارش شد. نسبت خطاها به تعداد مراجعین 9/1% و نسبت به تعداد تست 15/0% محاسبه گردید. از نظر نوع خطا، ۳۷ نوع خطا یا عدمانطباق شناسایی گردید که ۱۱ نوع خطا در مرحله پیش از آنالیز، ۱۴ نوع در مرحله آنالیز و ۱۲ نوع در مرحله پس از آنالیز بود. فراوانی خطاها در سه مرحله پیش، حین و پس از آنالیز بهترتیب (5/21%)۱۸۰، (3/37%)۳۱۲ و (2/41%)۳۴۵ مورد گزارش گردید که میزان خطاها دارای توزیع نرمال نبود (2df= و 05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج این بررسی میتواند بهعنوان آگاهی بخشی درخصوص فراوانی خطاهای آزمایشگاهی بهتفکیک مراحل و نوع آنها در سطح گروه هدف به ارتقا فرهنگ خطاپذیری، گزارش خطا و تلاش در جهت اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی برای کاهش و رفع آنها کمک نماید.
علی معذوری، مجید اکلملی، مهدیس محمدیان امیری، پگاه طاهری فرد، دانش امینپناه، مهان معماریان،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سلامت مادران و نوزادان در نظامهای سلامت اهمیت ویژهای دارد. تاکنون مداخلات مختلفی در راستای ارتقای سلامت مادران باردار اجرا شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر زایمان بیدرد با استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال مخدر سوفنتانیل بر آنالیز گازهای شریانی بندناف و آپگار نوزادان بستری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر بهصورت کارآزمایی بالینی در بین 800 مورد از زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی از تاریخ اردیبهشت ۱۳۹۹ الی بهمن 1400 انجام شد. مادران در دو گروه بیحسی اسپاینال و گروه دریافتکننده گاز انتونوکس تقسیم شدند. بهمنظور اندازهگیری اثربخشی، نمرات آپگار در دقیقه یک و پنج در کنار پارامترهای BE، HCO3، وPCO2 مورد سنجش قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران دریافتکننده گاز انتونوکس بهترتیب 9/9 و 6/8 بهدست آمد. همچنین، میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران با بیحسی اسپاینال بهترتیب 8/9 و 2/8 بهدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پارامترهای حاصل از گازهای شریانی بندناف نوزادان در بین هر دو گروه مادران تفاوت معنیداری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری در نمرههای آپگار در بین هر دو گروه مادران یافت نشد.
نتیجهگیری: هیچگونه تفاوت معناداری بین اثربخشی استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال در زایمان بیدرد مادران وجود ندارد، بنابراین در نظرگرفتن هزینه هرکدام از مداخلات در کنار اثر آنها ممکن است باعث ایجاد تفاوت در دو مداخله شود و یکی از مداخلات نسبت به دیگری اگرچه اثر بالینی تشخیصی یکسان داشته باشد، اما هزینه کمتر ایجاد نماید و از دید نظام سلامت ارجح شود.
هادی قرهباغیان، مهری امیری، سپیده صیدی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شایعترین علت نوروپاتی در جهان است و داروهایی مثل گاباپنتین برای درمان علامتی آن استفاده میشوند. داروی گیاهی نوروتک (Neurotec) (ترکیب نسترن وحشی، گزنه و تانسی) با افزایش سرعت انتقال پیام عصبی و ترمیم اعصاب محیطی میتواند در درمان این بیماری موثر باشد. هدف از این مطالعه مقایسه عوارض و اثربخشی داروی نوروتک بر کاهش علایم حسی نوروپاتی دیابتی با گاباپنتین میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی یک سوکور تعداد 100 بیمار دیابتی مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه از فروردین تا شهریور سال 1397 به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه روزانه mg 300-100 گاباپنتین وگروه دیگر روزانه mg 100 نوروتک دریافت کردهاند. در ابتدای مطالعه و در پایان هفتههای 6 و12، از نظر شدت علایم حسی شامل پارستزی و درد با معیار DN4 questionnaire و معیار آنالوگ بصری VAS در دو گروه مقایسه شدند و نتایج بهدست آمد و آنالیز شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که نوروتک باعث کاهش احساس سرما، درد، پارستزی، شدت درد وVAS و DN4 میشود (بهترتیب مقدار P برابربا 01/0، 05/0، 05/0، 05/0، 001/0، 05/0). باوجود اختلاف دو گروه، تنها در کاهش شدت درد، داروی نوروتک برتری معناداری را نسبت به داروی گاباپنتین نشان داد و در سایر موارد تفاوت دو گروه قابلتوجه نبود. تنها عارضه قابلتوجه درمورد نوروتک بروز دلدرد بود اما در گروه گاباپنتین، سرگیجه، خواب آلودگی و احساس گیجی از عوارضی بود که بهصورت معناداری از گروه نوروتک بیشتر گزارش شد (05/0P>).
نتیجهگیری: استفاده از نوروتک میتواند باعث بهبود علایم حسی نوروپاتی دیابتی شود و عوارض جانبی شدیدی ندارد.
بابک وحدتپور، محمد شیروانی، حمیدرضا جهانبانی اردکانی، امید علیزاده خیاط، صادق برادران مهدوی،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه انطباق فرا فرهنگی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف و تعیین پایایی و روایی پرسشنامه در جمعیت فارسی زبان مبتلا به بیماری روتاتور کاف بود.
روش بررسی: این مطالعه در شهر اصفهان و از اردیبهشت 1401 تا اسفند 1401 انجام شده است. شرکتکنندگان شامل 56 فرد مبتلا به پاتولوژی روتاتور کاف بودند. پایایی آزمون-بازآزمون با ضریب همبستگی درون کلاسی ایجاد شد. سازگاری درونی با استفاده از آلفا کرونباخ محاسبه گردید. تخمین خطا در اندازهگیریها با خطای استاندارد اندازهگیری محاسبه شد. ارزیابی تکرارپذیری با فاصله سه روز بین تکمیل پرسشنامه آزمون -بازآزمون سنجیده شده است.
یافتهها: میزان آلفا کرونباخ 971/0 بود که سازگاری درونی بالایی را نشان داد. ضریب همبستگی درون کلاسی 99/0 بود که نشاندهنده پایایی بالای آزمون-بازآزمون است. مقدار همبستگی با پرسشنامه DASH برابر با 907/0 و با پرسشنامه SPADI برابر با 941/0 بوده است.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران با تشخیص آسیب روتاتور کاف است.
مهدی یدالهزاده، نادر رضایی، محسن فرخپور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونهبرداری و بررسی بافتشناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی بهعنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافتشناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).
نتیجهگیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعهای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.
سمانه اسلامی، ایمان موسایی، معصومه اندیش، انسیه توانا، امین مرادی، علی تقیپور، احسان موسی فرخانی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آلکاپتونوری از طریق فرآیندی بهنام آکرونوز موجب اختلال در عملکرد اندامها میگردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیر بیماران مبتلا به آلکاپتونوری انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی دادههای مربوط بـه متوفیان ثبت شده براساس سیستم کددهی بینالمللی بیماریها. (ICD-10) از سامانه ثبت و طبقهبندی علل مرگومیر ایـران برای مرگ در اثر بیماری آلکاپتونوری بین اسفند 1392 تا دی سال 1401 استخراج گردید. متغیرهـای مـورد بررسـی شـامل سـن، جنسـیت و وضعیت سکونت افراد بود.
یافتهها: میزان مرگ اختصاصی 31/0 به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت محاسبه گردید. در این مطالعه 90% موارد مرگ، در گروه سنی کمتر از پنج سال بوده است بین رخداد موارد مرگ در اثر آلکاپتونوری با متغیرهای مذکور تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای موجود در مطالعه حاضر، بیشترین موارد مرگ در گروههای سنی پایین رخ میدهد که بهنظر میرسد بررسیهای بیشتر برای شناخت ابعاد مختلف این بیماری مورد نیاز میباشد.
محمد مهدی غلامیان، مهرنوش دیانتخواه، محمد کرمانی القریشی، احسان شیروانی،
دوره 81، شماره 8 - ( آبان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان تطابق روند دارودرمانی بیماران مبتلا به NSTE-ACS با گایدلاین ESC2020 در بیمارستان شهید چمران اصفهان میباشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده یک مطالعه گذشتهنگر است که در مقطع زمانی شش ماهه (از فروردین ۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۰) بر روی پرونده ۲۳۹ بیمار NSTE-ACS در بیمارستان شهید چمران اصفهان انجام گرفت. در این تحقیق پرونده بیماران از لحاظ اندیکاسیون تجویز و انتخاب نوع و دوز داروی تجویزی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: از ۱۸ آیتم بررسی شده، در ۱۴ مورد تطابق بالای %۹۵ گزارش شد. تطابق کمتر از ۵۰% با گایدلاین نیز در موارد انتخاب نوع داروی ضدپلاکت، اندیکاسیون و دوز تجویز شده از مهارکنندههای GP2b3a و انتخاب نوع آنتیکواگولانت مشاهده شد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشاندهندهی تطابق کلی نسبتاٌ بالایی در دارودرمانی بیماران NSTEMI-ACS با گایدلاین میباشد. اما در ارتباط با تجویز مهارکنندههای GP2b3a و انتخاب نوع داروی ضدپلاکت و آنتی کواگولانت تطابق ضعیفی مشاهده شد.
نوید امیدیفر، رضا معصوم زاده، منصوره شکریپور، یوسف نیکمنش،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیتومگالوویروس عامل مهمی در عفونتهای ویروسی مادرزادی است. اثرات آلودگی با این ویروس از بیعلامت در افراد سالم تا علایم شدید در نوزادان و افراد دارای سیستم ایمنی ضعیف است. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع سیتومگالوویروس سرم و بررسی ارتباط بالقوه بین سن، جنس و شیوع CMV در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه شهید مطهری شیراز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 2469 نفر که درطی فروردین 1398 تا اسفند 1401 در درمانگاه شهید مطهری شیراز که سطح آنتیبادی سیتومگالوویروس را چک کردهاند، انجام شد. سطوح سرمی IgM و IgG در برابر CMV با روش ELISA ارزیابی شدند. دادهها توسط SPSS software, version 19 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و آزمونهای کای دو پیرسون و آزمون دقیق فیشر برای بررسی ارتباط نتایج مثبت آنتیبادی با سن و جنسیت موردارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: از 2469 نفر، تیتر آنتیبادی در 1157 نفر (9/46%) مثبت گزارش گردید و 1312نفر (1/53%) تیتر آنتیبادی منفی داشتند. بیشترین تعداد مثبتها مربوط به IgG میباشد و در IgM عمدتا جوابها منفی بودند. شیوع IgM هیچ ارتباط جنسیتی را نشان نداد اما ارتباط معناداری با سن بیمار نشان داد. شیوع IgG با سن و جنس ارتباط معناداری نشان داد.
نتیجهگیری: نظر به اینکه شهرستان شیراز بهعنوان یکی از قطبهای درمانی مهم در سطح کشور مطرح است، همچنین باتوجه بهشیوع 9/46% عفونت CMV در منطقه، توصیه به استفاده از روشهای پیشگیرانه مانند واکسن و ایمونوتراپی علیه عفونت CMV در بیماران میشود.
ارغوان افرا، پوریا نفری، مسعود فروتن، محبوبه ممتازان، ناصر کامیاری،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تصمیمگیری بالینی صحیح تاثیر بهسزایی در روند درمان، حصول پیامد بالینی موردانتظار و افزایش رضایتمندی بیماران دارد که شناسایی فاکتورهای موثر بر آن امری ضروری در جهت آموزش پزشکی مبتنیبرشواهد میباشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از مهر 1401 تا مهر 1402 بر روی 45 دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی آبادان انجام شد. پساز اخذ رضایت و ثبت اطلاعات دموگرافیک و تحصیلی دانشجویان، جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای پزشکی مبتنیبرشواهد، خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی انجام شد. سپس دادهها با استفاده از SPSS software, version 26 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: خودکارآمدی پژوهشی در دانشجویانی که سابقه پژوهش داشتند (03/189) بهصورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه پژوهش نداشتند (76/140). میانگین نمره خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی پژوهشی و درک ویژگیهای عملکرد مبتنیبرشواهد در دانشجویانی که سابقه عضویت در کمیته تحقیقات دانشجویی داشتند بهصورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه عضویت نداشتند. درک ویژگیهای عملکرد مبتنیبرشواهد ارتباط مستقیم و معناداری با خودکارآمدی پژوهشی (05/0P<) و خودکارآمدی تحصیلی داشت (001/0P<). در بررسی ارتباط میان خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی نیز مشخص شد که دو متغیر ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند (001/0P<).
نتیجهگیری: خودکارآمدی تحصیلی و پژوهشی بر روی درک پزشکی مبتنیبرشواهد تاثیر دارد و تمام موارد فوق با آموزش به دانشجویان پزشکی و شرکت در کمیتههای دانشجویی و انجام فعالیتهای پژوهشی بهبود مییابد و میتواند سبب بهبود کیفیت درمان در پزشکان شود.
محمد رجبپور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی میباشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافتهها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دستهبندی شد.
نتیجهگیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامههای مراقبتی و پیگیرانه دقیقتری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.
بابک پیامی، شیرین عزیزیدوست، نعیم منصوری،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم وولف-پارکینسون-وایت بیماری ناشایع و شناخته شده میباشد که فرد را مستعد آریتمیهای قلبی میکند و گاهی همراهی آن با نارسایی قلبی در فرد مبتلا دیده میشود. درمان بیماری ذیل منجر به بهبود نارسایی قلب نیز شده است.
معرفی بیمار: مرد 35 ساله با سابقه سندرم ولف-پارکینسون-وایت، دیلاتاسیون و افت کسر دفعی بطن چپ، با حمله فیبریلاسیون دهلیزی با هدایت از مسیر فرعی به اورژانس مراجعه کرد. بیمار تحت درمان الکتروفیزیولوژی و عمل ابلیشن راه فرعی خلفی-جانبی چپ قرار گرفت. به مرور (در بازه زمانی آذر 1401 تا تیر 1402) عملکرد بطن چپ بیمار رو به بهبودی رفت و علایم تنگی نفس فعالیتی بیمار نیز کاهش یافت.
نتیجهگیری: وجود نارسایی قلبی در بیماران سندرم ولف-پارکینسون-وایت میتواند بهعلل مختلف از جمله وجود راه فرعی و عدم تقارن انقباض داخل بطنی ناشی از آن باشد. حذف این راه فرعی منجر به کنترل حملات آریتمیک و بهبود عملکرد سیستولی بطن چپ میشود.
سید آرش یزدانبخش، سیمین نجفقلیان، آرش ایزدپناه، محمد پروهان، عظیم فروزان، امیر الماسی حشیانی،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی حاد گوارشی یکی از اورژانسهای پزشکی است که در صورت مدیریت صحیح، پیشآگهی خوبی دارد. جهت تثبیت وضعیت همودینامیک این بیماران، ترکیبی از درمانهای دارویی، بهترین نتایج بالینی ممکن را داشته است در این مطالعه پیامدهای کوتاه مدت تجویز همزمان وازوپرسین و ترانکسامیک اسید با تجویز هر یک به تنهایی و بدونتجویز این داروها, مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سوکور از آبان ماه 1399-1398 در بیمارستان ولیعصر اراک،120 بیمار واجد شرایط با خونریزی حاد گوارشی در چهار گروه موردبررسی قرار گرفتند. سه گروه علاوه بر اقدامت معمول، وازوپرسین یا ترانکسامیک اسید به تنهایی و یا ترانکسامیک اسید به همراه وازوپرسین دریافت کردند. پیامدهای کوتاه مدت در 24 ساعت پیگیری شد.
یافتهها: در این مطالعه، گروه وازوپرسین کاهش بیشتری در هموگلوبین داشتند (05/0≤P)، افزایش اوره خون در دو گروه دریافتکننده وازوپرسین کمتر از گروههای گروه دیگر بود (05/0≤P)، گروه تحت درمان با ترانکسامیک اسید نسبت به گروه تحت درمان با وازوپرسین شرایط بسیار بهتری از نظر هماتوشزی یا قطع هماتمز، نیاز به انتقال خون، خونریزی مجدد، نیاز به آندوسکوپی و جراحی اورژانسی داشتند و افزودن وازوپرسین به ترانگزامیک اسید نیز منجر به بهبود نتایج شد (05/0≤P).
نتیجهگیری: استفاده از ترانکسامیک اسید همراه با وازوپرسین در خونریزی دستگاه گوارش، با بهبود عملکرد کلیوی و قطع خونریزی و کاهش خطر خونریزی مجدد، نیاز به تزریق خون و مداخله آندوسکوپیک وجراحی همراه است. نتایج بلند مدت آن نیاز به مطالعه بیشتر دارد.
حمیدرضا مهریار، پیمان اتابکی، عباس ریاحی، محمد رضا امیری نیکپور،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ظهور داروهای ترومبولیتیک افقهای جدیدی را در درمان مبتلایان به سکته حاد ایسکمیک مغزی گشوده است و این مطالعه با هدف ارزیابی موانع دریافت فعالکننده پلاسمینوژن بافتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکمیک در بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی-تحلیلی به شیوه مقطعی از اول فروردین الی 29 اسفند 1394 بر روی بیماران مبتلا به سکته حاد ایسکمیک مغزی مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی ارومیه به روش نمونهگیری سرشماری انجام شد که برای جمعآوری دادهها از چک لیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود استفاده شد که دادهها بعد جمعآوری وارد SPSS software, version 18 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 100 بیمار موردبررسی یک درصد بیماران حایز دریافت داروی rtPA بودند و شایعترین عامل ممانعتکننده در دریافت دارو به ترتیب مربوط به تاخیر در مراجعه به بیمارستان (69%)، تاخیر در رویت سیتی اسکن (49%)، تاخیر در ویزیت سرویس نورولوژی (40%)، تاخیر در آماده شدن آزمایشات (26%) و از میان کنترا اندیکاسیونهای دریافت دارو، بهبود سریع علایم با 19% قرار داشتند. میانگینهای زمانی بین شروع علایم تا ورود به اورژانس، ورود بیمار به اورژانس تا ویزیت پزشک، جوابدهی آزمایشات، انجام سیتی اسکن، مشاوره نورولوژی و تصمیم نهایی برای بیمار به ترتیب برابر با 1305، 13، 118، 151، 162، 1523 دقیقه بهدست آمد.
نتیجهگیری: مهمترین مانع در شروع به موقع ترومبولیتیک تراپی تاخیر در مراجعه به اورژانس است. بنابراین آموزش همگانی در جهت ارتقاء سطح آگاهی عمومی جامعه میتواند در کاهش این تاخیر زمانی موثر باشد.
فاطمه نجفی، معصومه امیری دلوئی، مریم مرادی، پرستو سرخوش، زهرا رضائیان، فرنوش شریفیمود، فاطمه کاملی،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین عارضههای مهم کووید-19 سرفه است، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر نبولایزر گیاه گل ختمی و اکالیپتوس بر شدت سرفه در بیماران مبتلا به کووید-19 طراحی شده است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی از دی ماه 1400تا خرداد ماه 1401، 36 بیمار مبتلا به کووید-19 به روش در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. در ادامه شدت سرفه دو ساعت پیش از انجام مداخله ثبت و سپس برای گروه گل ختمی، یک سیسی و برای گروه اکالیپتوس چهار سیسی به مدت 15 دقیقه یک بار در روز نبولایزر شد، دو ساعت پس از انجام مداخله مجددا شدت سرفه در دو گروه ثبت گردید این مداخله تا زمان بستری بیماران ادامه داشت، برای گروه کنترل مداخلهای انجام نشد. دادهها با SPSS software, version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و در سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: پیش از انجام مداخله اختلاف آماری معناداری بین سه گروه از نظر شدت سرفه وجود نداشت (05/0P>) ولی پس از انجام مداخله در روزهای دوم و سوم اختلاف آماری معناداری بین سه گروه از نظر شدت سرفه وجود داشت. بهطوریکه میزان کاهش شدت سرفه در گروه گل ختمی از دو گروه دیگر بیشتر بود (05/0<P).
نتیجهگیری: استفاده از نبولایزر گیاه گل ختمی و اکالیپتوس باعث بهبود شدت سرفه در بیماران مبتلا به کووید-19 شد ولی نبولایزر گل ختمی در مقایسه با اکالیپتوس تاثیر بیشتری بر شدت سرفه داشت. پیشنهاد میشود نبولایزر گل ختمی و همچنین اکالیپتوس بهعنوان یک روش درمانی در کنار روشهای درمانی دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
نسرین چنگیزی، آرش شیردل، امین دائمی،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
سردبیر محترم
مرگ ناشی از بارداری یکی از شاخصهای توسعه محسوب میشود.1 مرگومیر مادر بر اثر عوارض بارداری و زایمان، نشانگری حساس از وضعیت زنان در جامعه، دسترسی به مراقبتها، کفایت و کیفیت مراقبتهای سلامتی، ظرفیت سیستم ارایه خدمات در پاسخگویی به نیازهای جامعه زنان و نشان دهنده اوضاع اقتصادی و اجتماعی هر جامعهای است. مرگ یک مادر، مرگ یک نفر نیست، بلکه مرگ و ناتوانی خانواده و جامعه است.2 مرگ مادر فقط مرگ یک انسان نیست. مادرانی که بهدلیل عوارض بارداری و زایمان فوت میشوند، ممکن است فرزندان دیگری در خانه داشته باشند که با مرگ مادر، وضعیت تغذیه آن فرزندان نیز دچار مشکل میشود و رشد و حتی بقای آن فرزندان را در معرض تهدید قرار میدهد.2 مرگ مادر همچنین موجب میشود فرزندان بزرگتر، ترک تحصیل نمایند.2 بهطور کلی، مرگ مادر باعث از هم پاشیدن خانواده میشود و کودکان را از نظر رشد، تحصیلات و اشتغال تحت تاثیر قرار میدهد.2و3 مطالعات نشان میدهند که مرگ مادری بر ارایه کنندگان مراقبتهای سلامت نیز تاثیرگذار است و موجب آسیبهایی از جمله بیخوابی، از دست دادن اشتها، و خستگی شدید میشود.4 علاوه بر آثار منفی مرگ مادری که در سطور بالا اشاره شد، بروز مرگ مادری میتواند به وجههی بیمارستان نیز آسیب برساند.5 یکی از مواردی که میتواند نشان دهندهی وجههی بیمارستان باشد، کاهش یا افزایش مراجعین آن بیمارستان است. مقالهی حاضر، تغییر تعداد زایمانهای یک بیمارستان شهرستانی متعاقب وقوع مرگ مادری را بررسی کرده است. طبق بیانیه هلسینکی در مورداخلاق پژوهش، باتوجه به ماهیت مطالعه که از دادههای بینام استفاده شد و باتوجه به اینکه دادههای مورد استفاده، با اهداف مدیریتی و اداری جمعآوری شده بودند، نیازی به اخذ رضایت آگاهانه نبود. در سال 1399 در بیمارستان محل مطالعه، دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه اتفاق افتاد که مورد اول در شهریور ماه 1399 و مورد دوم در آذر ماه 1399 بود. هر دو مورد مرگ مادری بهدلیل خونریزی بود. نمودار 1 تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه را نشان میدهد.
|
|
 |
نمودار1: تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان و بیمارستانهای سایر شهرستانها
در این نمودار، ستونهای آبی رنگ تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در بیمارستان همان شهرستان را نشان میدهد. ستونهای نارنجی رنگ، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان محل مطالعه در سایر بیمارستانها را نشان میدهد. به عبارت دیگر، ستونهای نارنجی تعداد مادرانی را نشان میدهد که برای زایمان به بیمارستان شهر خودشان مراجعه نکردهاند و به شهرهای دیگر مراجعه کردهاند. و خط قرمز رنگ نیز درصد زایمانهای ساکنان آن شهر که در شهرهای دیگر انجام شده است را نشان میدهد. همانگونه که در نمودار1 مشاهده میشود، تعداد زایمانهای بیمارستان محل مطالعه، پس از وقوع اولین مورد مرگ مادری در شهریور 1399، شروع به کاهش کرده است. در مقابل، تعداد زایمانهای ساکنان شهرستان در سایر بیمارستانها افزایش یافته است. بهطوری که درصد زایمانهای ساکنان این شهرستان در بیمارستانهای غیر از بیمارستان شهر خودشان (خط قرمز) روند افزایشی داشته و از حدود 18% در دورهی پیش از وقوع مرگ مادری، به 45% در تابستان 1400 رسیده است. بدین معنی که نزدیک به نیمی از ساکنان شهر ترجیح دادهاند در بیمارستان شهر خودشان زایمان نداشته باشند. وقوع دو مورد مرگ مادری به فاصلهی سه ماه از همدیگر در بیمارستان موجب شد که حدود نیمی از مادران باردار آن شهرستان برای زایمان به بیمارستانهای شهرستانهای مراجعه کنند. این موضوع میتواند به این معنی باشد که وجههی بیمارستان در نزد مردم آسیب دیده است. مطالعهای که در 25 بیمارستان در ایالات متحده آمریکا بر روی بیماران انفارکتوس قلبی انجام شد نشان داد که میزان بالای رضایت بیماران با میزان بالای مطابقت مراقبتها با استانداردها و گایدلاینها مرتبط است و در طرف دیگر، میزان پایین رضایت بیماران با میزان بالای مرگ و میر بیمارستان مرتبط است.6 بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تصور مردم از کیفیت مراقبت، دور از واقعیت نیست. مطالعات پیشین گزارش کردهاند که تصور مردم از کیفیت مراقبتهای سلامت بر انتخاب ارایه کننده تاثیرگذار است.7 میتوان گفت به خاطر همین تغییر در تصور مردم از کیفیت مراقبتهای بیمارستان، تعداد مراجعین آن کاهش یافته است. مطالعهای که در اندونزی انجام شد نشان داد که موارد نزدیک به مرگ (Near Miss) مراقبت با کیفیتتری نسبت به موارد مرگ مادری دریافت کرده بودند.8 بنابراین میتوان گفت که کیفیت مراقبتها بر مرگ مادری تاثیرگذار است. اما باید به این نکته توجه داشت که کیفیت مراقبتها، بخصوص در مورد مرگ مادری، فقط وابسته به فرد ارایه دهنده خدمت نیست و تحتتاثیر عوامل زیادی است. بهطوری که مطالعهای که در مورد کیفیت مراقبتها و مرگ مادری در موزامبیک انجام شد نشان داد که برای کاهش مرگ مادری، لازم است تشخیص بیماری مادر به درستی انجام شود، مهارتهای بالینی پرسنل ارتقا یابد و آزمایشهای با کیفیت انجام شود تا از خطاهای بالینی اجتناب شود.9 مطالعهای که به مرور مرگهای مادری در آمریکا پرداخته بود گزارش کرد که فقدان هماهنگی بین ارایه کنندگان مراقبت در مادران دارای بیماری مزمن، مراقبت تکه تکه و غیریکپارچه و مراقبت کمتر از استاندارد از جمله عوامل تاثیرگذار بر وقوع مرگ مادری بودند.10 مطالعات دیگر نشان دادهاند که مردم تفاوت بین کیفیت فنی مراقبتها (از جمله جنبههای پزشکی و پرستاری مراقبتها) و کیفیت غیرفنی مراقبتها (از جمله نظافت و غذا) را به خوبی متوجه میشوند.6 و به جنبههای بالینی کیفیت، بیشتر از جنبههای غیربالینی آن اهمیت میدهند.11
دو مورد مرگ مادری موضوع این مطالعه نیز مطابق نظام کشوری مراقبت مرگ مادران در کمیته مرگ مادران بررسی شدهاند و بر اساس تقسیمبندی ICD 10 در گروه سوم تحت عنوان خونریزیهای مامایی قرار گرفتهاند که جزو مرگهای قابلاجتناب محسوب میشوند. شاید از نظر مدیران بیمارستانی، بارزترین اثر کاهش تعداد مراجعین در بیمارستان، کاهش درآمد بیمارستان باشد که میتواند بیمارستان را در تنگنای مالی قرار دهد، اما مهمترین تاثیر کاهش اعتماد به تک بیمارستان شهرستان، لزوم مسافرتهای بین شهری، سختی دسترسی به خدمات درمانی مناسب در زمان مناسب برای بیماران یا مادران باردار باشد، که میتواند آنها را در معرض خطراتی چون تصادفات جادهای قرار دهد و عوارض شدید و حتی مرگ را به همراه داشته باشد. بنابراین مسئولین استانی سلامت مادران باید به این جنبه از آثار مرگ مادری نیز توجه داشته باشند و هم زمان با تلاش برای اصلاح فرایندهای معیوب ارایه خدمات، مدیریت حمایتی مردم خصوصا مادران باردار و همراهان را بهعمل آورند.
همچنین بایستی توجه داشت که تذکرات کتبی یا شفاهی به افراد، محرومیت و یا قطع همکاری با افراد، میتواند برای آن پرونده خاص در مراجع قانونی براساس شکایات موردی مطرح باشد، اما در روند اصلاح فرایندها، این قبیل رویکردهای تنبیهی فردی-گروهی، یکی از عوامل مهم مخدوش کننده مستندات برای پروندههای بعدی جهت گریز از تنبیه و تذکرات احتمالی از سوی ارایه دهندگان خدمت خواهد شد. باتوجه به مطالب فوق، پیشنهادات شامل این موارد است، 1- پرهیز از رویکرد تنبیهی-توبیخی فردی، 2- استفاده از نظرات دریافت کنندگان و ارایه کنندگان خدمات سلامت برای بهبود این خدمات، 3- اتخاذ رویکرد سیستمی در ارتقای فرآیندهای ارایه خدمات، 4- شفافسازی اطلاعات و ایجاد ارتباط موثر با مردم و اعلام تغییرات و بهبودها به ایشان.
سید حسن امامی رضوی، محمدرضا صالحی، هوشنگ صابری، محمد زارعی، بابک میرزاشاهی، پگاه آفرینش، سپیده خداپرست،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
عفونت پیوژنیک اولیه ستون فقرات، همچنین بهعنوان اسپوندیلودیسیت یا استئومیلیت مهرهای شناخته میشود، یک بیماری جدی و بالقوه ناتوانکننده است که شامل عفونت باکتریایی یا قارچی فضای دیسک بین مهرهای و بدنههای مهرههای مجاور میشود. درحالی که نسبتا نادر است، با شیوع تخمینی 4/2 در هر 100000 نفر در سال، این یک اورژانس پزشکی است که نیاز به تشخیص و درمان فوری برای جلوگیری از آسیب دایمی ستون فقرات و عوارض عصبی دارد. شایعترین ارگانیسمهای عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس است که تا 50% موارد را تشکیل میدهد و پس از آن باکتریهای گرم منفی مانند اشریشیا کلی و عفونتهای مایکوباکتریایی مانند مایکوباکتریوم توبرکلوزیس قرار دارند. عوامل خطر برای ایجاد عفونت اولیه ستون فقرات پیوژنیک عبارتند از مصرف داخل وریدی دارو، سیستم ایمنی ضعیف، جراحی اخیر ستون فقرات یا ابزار دقیق و گسترش پیوسته از یک عفونت در سایر نقاط بدن، مانند عفونت دستگاه ادراری یا اندوکاردیت. بیماران معمولا با کمردرد شدید و موضعی، تب و ضعف عمومی مراجعه میکنند که به راحتی میتواند با بیماریهای شایعتر ستون فقرات اشتباه گرفته شود. تشخیص سریع بسیار مهم است و شامل تاریخچه پزشکی کامل، معاینه فیزیکی، آزمایشات آزمایشگاهی و مطالعات تصویربرداری پیشرفته مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) است. کشت خون و در برخی موارد بیوپسی ممکن است برای شناسایی ارگانیسم عامل و راهنمایی درمان ضدمیکروبی مناسب لازم باشد. درمان اصلی شروع سریع آنتیبیوتیک یا درمان ضدقارچی هدفمند است که اغلب نیاز به تزریق داخل وریدی برای چند هفته دارد. مداخله جراحی ممکن است در برخی موارد ضروری باشد، مانند تخلیه آبسه یا ایجاد ثبات در ستون فقرات. یک رویکرد چند رشتهای شامل متخصصان بیماریهای عفونی، جراحان ستون فقرات و ارایه دهندگان توانبخشی برای مدیریت بهینه و نتایج ضروری است. علیرغم پیشرفت در تشخیص و درمان، عفونت اولیه پیوژنیک نخاعی یک وضعیت چالش برانگیز باقی مانده است. تاخیر در تشخیص و درمان میتواند منجر به عوارض ویرانگر از جمله تغییر شکل دایمی ستون فقرات، فلج و حتی مرگ شود. با اینحال، با مدیریت به موقع و مناسب، اکثر بیماران قادر به دستیابی به یک نتیجه بالینی خوب هستند، اگرچه برخی ممکن است درد باقیمانده یا نقایص عصبی را تجربه کنند.
معصومه عسگر شیرازی، زهرا امیدی، حسین دلیلی، مامک شریعت، سیدرضا رئیسکرمی، زینب کاویانی، مجتبی فاضل،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود ویتامین D در بین زنان باردار بسیار شایع است و در دوران بارداری میتواند منجر به عوارض مادری و جنینی شود. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سطح سرمی ویتامین D مادر با شاخصهای انتروپومتریک نوزاد و تکامل مغزی-عصبی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آیندهنگر بر روی زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران از مهر تا پایان اسفند 1399 انجام شد. اطلاعات جمعیت شناختی و خصوصیات انتروپومتریک بدو تولد نوزاد با استفاده از پرونده پزشکی جمعآوری شد و سطح سرمی ویتامین D مادر با خونگیری در زمان زایمان بررسی شد. تکامل مغزی-عصبی در شش ماهگی با ابزار ASQ ارزیابی شد. متغیرهای جمعیت شناختی مادران و نوزادان با آمارههای توصیفی و ارتباط بین سطح ویتامین D مادر با شاخصهای انتروپومتریک و حیطههای تکامل مغزی-عصبی نوزاد به ترتیب با آزمون همبستگی اسپیرمن و من-ویتنی بررسی شدند.
یافتهها: بهطور کلی 123 مادر باردار بررسی شدند. میانگین سن مادران 41/31 سال و میانگین قد، وزن و دور سر نوزاد به ترتیب 32/34 سانتیمتر، 33/3208 گرم و 33/50 سانتیمتر بودند. بین ویتامین D مادر با شاخصهای انتروپومتریک نوزاد و حیطههای تکامل مغزی-عصبی ارتباط معنادار آماری مشاهده نشد (05/0>P).
نتیجهگیری: اگرچه ارتباط مثبتی بین سطح سرمی ویتامین D مادر با شاخصهای انتروپومتریک و حیطههای تکامل مغزی-عصبی نوزادان در شش ماهگی یافت نشد. اما با در نظر گرفتن محدودیتهای این مطالعه توصیه میشود نتایج با احتیاط تفسیر شود و انجام مطالعات کوهورت آیندهنگر با حجم نمونه بالا در جمعیتهای مختلف از سراسر کشور توصیه میشود.
مهشاد مهتدی، محمد جواد پسند، غزاله اسلامیان،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: ورزشکاران بهدنبال راههایی برای بهبود عملکرد ورزشی و محافظت خود در برابر اثرات طولانی مدت ورزش هستند. یکی از راهکارهای احتمالا اثربخش، تجویز مکمل کلستروم است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مکمل کلستروم بر عملکرد سیستم ایمنی ورزشکاران است.
روش بررسی: این مرور نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی و فارسی زبان Medline، Scopus، Embase، ScienceDirect، Magiran، Scientific Information Database، Islamic World Science Citation و Cochrane و سایت Google Scholar بدونمحدودیت زمانی تا آبان 1402 انجام شد. 18 کارازمایی بالینی تصادفی، با پیروی از پروتکل کاکرین، برای بررسی اثرات مکمل کلستروم بر سیستم ایمنی بدن ورزشکاران بررسی شد.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد، مصرف روزانه 2/3 گرم مکمل کلستروم به مدت 24 هفته میتواند تولید سیتوکینهای التهابی ناشی از ورزش را کاهش دهد و سیتوکینهای ضدالتهابی را افزایش دهد. علاوهبراین، مصرف روزانه 20 گرم مکمل کلستروم میتواند از کاهش عملکرد نوتروفیل و کاهش پاسخهای ایمنی ناشی از ورزش طولانی مدت جلوگیری کند. در افراد دریافتکننده کلستروم در مقایسه با دارونما در مطالعاتی که بروز بیماریهای دستگاه تنفسی فوقانی را بررسی کردند، بروز این بیماری کمتر بود. هیچ اثر معناداری بر تعداد لوکوسیتها با هر دوزی از مکمل مشاهده نشد و نتایج مطالعات بر روی سایر شاخصهای ایمنی ضد و نقیض بود.
نتیجهگیری: مکمل کلستروم میتواند عملکرد سیستم ایمنی بدن ورزشکاران را با تنظیم پارامترهای ایمنی و کاهش اثرات منفی ناشی از ورزش شدید، بهبود بخشد. با این حال بهدلیل نتایج متناقض مطالعات، انجام تحقیقات بیشتر برای بررسی دوزهای مختلف کلستروم در ورزشهای مختلف ضروری است.
حمید رضا مهریار، محمد رضا حسینی آذر، افشین ابراهیمی، امید گرکز،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: گرچه سیستم تنفسی بهعنوان ارکان اصلی درگیری در بیماری کووید-۱۹ میباشد، با این وجود گزارشهایی از درگیری دیگر ارگانها و علائم کمتر آنها شایع شده است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی علائم گوارشی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی بر روی تمام بیماران با تشخیص کووید-19 بستری در بیمارستان امامخمینی در فروردین لغایت شهریور 1400 بهروش سرشماری انجام شد که دادهها با استفاده از چکلیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود جمعآوری شد دادهها بعد جمعآوری وارد SPSS software, version 18 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 2580 بیمار بستری 54% زن و 46% مرد بودند و میانگین سنی بیماران 67/58±68/17 بود. بیشترین فراوانی افراد در بازه سنی 59-40 سال (۹۲۵ نفر) بود. %۶۴ از بیماران حداقل یک علامت گوارشی داشتند. بیاشتهایی %۴۰ با ارجحیت مردان (%۵۷) و بیشترین فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۴۳۰ نفر)، خونریزی گوارشی %۱۰ با ارجحیت مردان (%۸۰) و بیشترین فراوانی در بازه سنی ۷۹-۶۰ سال (۱۱۲) نفر، درد شکم ۸% با ارجحیت زنان (%۶۵) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۶۵ نفر)، استفراغ ۳% با ارجحیت زنان (%۵۱) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 80-99 سال (۵۸ نفر) بود.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد که بیماری کووید-۱۹ نه تنها میتواند سیستم تنفسی بلکه میتواند سیستم گوارشی را در سیر و یا ابتدای بیماری درگیر کند.
نجیبه محسنی معلم کلائی، عبدالرضا جعفریراد، محمدحسین حسامیرستمی، خدیجه معیل طبقدهی، مجتبی قربانی، ابوالفضل حسیننتاج،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگومیر یکی از پیامدهای جدی ناشی از سوختگی میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اختلافنظر موجود مبنی بر بستری بیماران سوختگی بالای 90% در بخش مراقبتهای ویژه سوختگی با اتاق ایزوله بخش سوختگی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی گذشتهنگر از فروردین 1390 الی اسفند 1401 انجام شده است. جامعه آماری پروندههای بیماران بستری در بخشهای سوختگی و بخش مراقبتهای ویژه سوختگی مرکز روانپزشکی و سوختگی زارع که فوت شدند، بود. تحلیل توصیفی و استنباطی دادهها به کمک SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد. برای توصیف دادههای کمی از میانگین و انحرافمعیار و برای توصیف دادههای کیفی، فراوانی و درصد بکار برده شد.
یافتهها: از میان 882 پرونده، 226 بیمار، سوختگی بالای 90% داشتند. 143 پرونده مربوط به مردان (3/63%) بود. اکثر بیماران در رده سنی 19 تا 40 سال (9/61%) قرار داشتند. عامل سوختگی (9/54%) شعله بود. از میان بیماران (2/83%) در اتاق ایزوله بخش سوختگی بستری شدند. گرچه میانگین روزهای بستری بیماران بالای 90% در بخش مراقبتهای ویژه سوختگی 71/13±82/11 روز و اتاق ایزوله بخش سوختگی 66/8±11/9 روز بود اما آزمون Mann-Whitney U test نشان داد میانگین مدت زمان زنده ماندن این بیماران در اتاق ایزوله بخش سوختگی با بخش مراقبتهای ویژه تفاوت معناداری دارد (001/0=sig).
نتیجهگیری: گرچه میانگین مدت زنده ماندن در دو گروه تفاوت معناداری را نشان میدهد، درنهایت همه بیماران دو گروه با چند روز اختلاف فوت شدند.