جستجو در مقالات منتشر شده


52 نتیجه برای ایزدی

سهیلا سرمدی، نرگس ایزدی‌مود،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: آدنوکارسینوم اندومتریوئید آندومتر از شایع‌ترین بدخیمی‌های دستگاه تناسلی خانم‌ها بوده که به‌دنبال یک‌سری تغییرات ژنتیکی به‌شکل فعال شدن انکوژن‌ها و از بین رفتن فعالیت ژن‌های ساپرس‌کننده تومور ایجاد می‌شود. در حال حاضر شایع‌ترین تغییر ژنتیکی در این کارسینوم موتاسیون در ژن PTEN بوده که در 83-50% از موارد دیده می‌شود.
روش بررسی: تعداد 90 نمونه کورتاژ آندومتر شامل 30 آندومتر پرولیفراتیو، 30 نمونه انواع آندومتر هیپرپلاستیک و 30 کارسینوم آندومتریوئید انتخاب و رنگ‌آمیزی PTEN به‌روش ایمنو هیستوشیمی بر روی بلوک‌های پارافینی صورت گرفت و درصد رنگ‌پذیری به‌شکل نیمه کمی با دو Cut- point 10% و 50% بررسی گردید.
یافته‌ها: با در نظر گرفتن 10% cut-point از بین رفتن بروز PTEN 0%، 0%، 30%، 7/51% به‌ترتیب در فاز پرولیفراتیو، هیپرپلازی ساده، هیپرپلازی پیچیده و کارسینوم آندومتریوئید و در 50% CUT-POINT 0%، 5/3%، 30% و 2/55% به‌ترتیب در فاز پرولیفراتیو، هیپرپلازی ساده، هیپرپلازی پیچیده و کارسینوم آندومتریوئید دیده شد. همچنین با مقایسه عدم بروز PTEN در هیپرپلازی ساده و هیپرپلازی پیچیده بدون آتیپی تفاوت معنی‌دار به‌دست نیامد. علاوه بر این تفاوت معنی‌داری نیز بین هیپرپلازی پیچیده با آتیپی و کارسینوم آندومترئید دیده نشد. اما تفاوت آماری معنی‌داری بین عدم بروز PTEN در فاز پرولیفراتیو و کارسینوم آندومتر دیده شد.
 نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج با عدم بروز ژن PTEN در کارسینوم اندومترئید و هیپرپلازی پیچیده با آتیپی، ارزیابی بروز PTEN به‌طریق ایمنوهیستوشیمی می‌تواند یک روش موثر در شناسایی فقدان این پروتئین در ضایعات مختلف باشد.


شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی، نسترن ایزدی، هایده عدیلی پور،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: گزش حشرات می‌تواند سبب واکنش‌های موضعی یا سیستمیک شود. رابدومیولیز می‌تواند موجب نارسائی حاد کلیه در 7-5% موارد شود. گزش زنبور عسل یک علت نادر رابدومیولیز است، که به‌دنبال 50 گزش یا بیشتر می‌تواند رخ دهد. گزش بیش از 250 زنبور عسل قادر به ایجاد مرگ در انسان می‌باشد.

معرفی بیمار: در این مقاله ما دو مورد گزش متعدد زنبور عسل (>2000) را که با وجود بروز رابدومیولیز و همولیز و نارسائی حاد کلیه کاملاً بهبود یافتند و دو مورد دیگر را که با گزش بیش از 500 بار بدون بروز هیچگونه عارضه‌ای بهبود یافتند، گزارش می‌نماییم.


محمد مهدی مجاهد، مهدی عقیلی، علی کاظمیان، فرشید فرهان، شهرزاد ایزدی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: موکوزیت و عوارض حاد دیگر ناشی‌از درمان کمورادیاسیون یکی‌از عوامل ناراحت‌کننده در بیماران با تومورهای سر و گردن می‌باشد. سیکلواکسیژناز- 2 (COX-2) به‌عنوان آنزیمی که در بافت‌های نرمال التهابی و تومورال فعالیت بیش از حدی دارد شناخته می‌شود. این مطالعه جهت ارزیابی یک مهارکنندۀ COX-2 در کاهش عوارض حاد درمان در بیماران مبتلا به سرطان‌های پیشرفته سر و گردن که تحت درمان با کمورادیاسیون قرار می‌گرفتند طراحی شده است.

روش بررسی: این مطالعه که به‌صورت یک کارآزمایی بالینی فاز III و به‌صورت دوسوکور در بیماران با موارد پیشرفته موضعی سرطان‌های سر و گردن انجام شده است به صورتی‌که درمان رادیوتراپی Gy70-60 و شیمی‌درمانی همزمان با سیس پلاتین هر سه هفته یا هفتگی برای آنها انجام شد. کپسول سلکوکسیب به‌صورت mg100 چهار بار در روز که از روز اول درمان به‌مدت هشت هفته برای گروه مورد و پلاسبو برای گروه شاهد ادامه می‌یافت.

یافته‌ها: در این مطالعه در کل 122 نفر (61 نفر در هر گروه) مورد بررسی قرار گرفته‌اند که 81 نفر مرد و 41 نفر زن بودند. در آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر مشاهده شد که هر دو گروه در طی زمان درمان دچار عوارض موکوزیت، ازوفاژیت و درماتیت و درد شده‌اند ولی به‌طور کاملاً معنی‌داری میزان افزایش درجه (Grade) هر یک از این عوارض در گروه پلاسبو بالاتر از گروه دارو بوده است (001/0p<). وزن در هر دو گروه در طی زمان به‌طور مشابهی کاهش یافته بود که البته در گروه پلاسبو میزان کاهش وزن به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه دارو بوده است (004/0p=). شاخص‌های خونی از قبیل فرمول شمارش خون و کراتینین خون در هر دو گروه کاهش یافته بود که تغییرات معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد استفاده از یک مهارکننده انتخابی COX-2 که دارویی ارزان و کم‌خطر می‌باشد سبب کاهش عوارض حاد درمانی در بیمارانی مبتلا به سرطان پیشرفته سر و گردن که تحت کمورادیاسیون قرار می‌گیرند، خواهد شد.


نرگس ایزدی مود، محمد رضا دهدشتی، زهرا افتخار، سید علی احمدی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سرطان دهانه رحم در خانم‌ها و تشخیص زودرس آن و همچنین حساسیت پایین تست پاپ‌اسمیر معمولی در غربالگری این بیماری، در سالیان اخیر تلاش فراوانی جهت یافتن تست مناسب‌تر انجام شده است. تست‌های سیتولوژی در محیط مایع (Liquid-based cytology) در اکثر مطالعات به عنوان روشی که باعث بهبود کیفیت تست می‌شود معرفی شده است. مواردی از جمله کاهش نمونه‌های ناکافی و افزایش حساسیت در تشخیص ضایعات بدخیمی و پیش بدخیمی از مزایای این روش است. مقایسه پاپ اسمیرهای معمولی و سیتولوژی در محیط مایع با استفاده از مواد و روشprep Liquid از نظر کفایت نمونه و تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در این مطالعه انجام شد.

روش بررسی: در این بررسی آینده‌نگر، بر روی 289 خانم مراجعهکننده به بخش کولپوسکپی بیمارستان میرزا کوچک‌خان در فاصله زمانی بهمن 84 تا اسفند 85 به طور همزمان هر دو تست پاپ‌اسمیر معمولی و سیتولوژی در محیط مایع (Split-sample study) و نتایج این تست‌ها از نظر کفایت نمونه و تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک مورد مقایسه قرار گرفتند. تست سیتولوژی در محیط مایع به روش دستی و مطابق با پروتکل و روشprep Liquid انجام شد و اسمیرها بر اساس سیستم Bethesda 2001 گزارش گردیدند.

یافته‌ها: در روش پاپ اسمیر معمولی، موارد با عدم کفایت نمونه 24 مورد (5%) بود، در حالی که در روش Liquid prep 66 مورد (8/22%) اسمیر با عدم کفایت نمونه وجود داشت که این افزایش موارد ناکافی از لحاظ آماری معنی‌دار بود. تعداد موارد سلول سنگفرشی آتیپیک در تست پاپ‌اسمیر معمولی پنج مورد (8/1%)، در حالی که در روشprep Liquid شش مرد (1/2%) بود که این افزایش موارد تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در روشprep Liquid از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: در این متد سیتولوژی در محیط مایع که به روش دستی مطابق با روشprep  Liquid انجام گرفت، نسبت به روش معمولی موارد unsatisfactory به طور معنی‌داری از نظر آماری، افزایش نشان داد در حالی که افزایش موارد تشخیص سلول سنگفرشی آتیپیک در روشprep Liquid نسبت به روش معمولی از نظر آماری معنی‌دار نبود.


مریم عبیری، سعید صادقیان، الهام حکی، محمدعلی برومند، پروین مهدی‌پور، منیژه ایزدی، محمد کرامتی‌پور،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر Coronary Artery Disease CAD از شایع‌ترین علل مرگ و میر در همه کشورها از جمله ایران می‌باشد. از عوامل مستعدکننده بیماری، سابقه خانوادگی مثبت است که اشاره به ماهیت ژنتیکی CAD دارد. شناخت فاکتورهای ژنتیکی مستعدکننده به CAD، برای شناسایی افراد در معرض خطر بسیار مهم است. تغییر در فاکتورهای محیطی مستعدکننده و احیانا تداخلات دارویی در این افراد، می‌تواند نقش اساسی در پیشگیری از بیماری داشته باشد. بررسی‌های ژنتیکی تاکنون نقش بیش از 100 ژن را در ابتلا به CAD نشان داده‌اند. ژن  Matrix Gla Protein (MGP) از جمله ژن‌هایی می‌باشد که نقش چندشکلی‌‌های آن در جایگاه‌های 7- و 138- در پرموتور ژن، در ایجاد خطر ابتلا به CAD در بعضی از جمعیت‌ها گزارش شده است. مطالعه حاضر به بررسی نقش چندشکلی‌های مذکور در ایجاد خطر ابتلا به CAD، در جمعیت ایرانی پرداخته است.

روش بررسی: 150 فرد مبتلا و 150 شاهد مناسب بر اساس علائم کلینکی و نتایج آنژیوگرافی انتخاب و از نمونه‌های خون DNA استخراج گردید و ژنوتیپ نمونه‌ها در هر دو چندشکلی با روش Polymerase Chain Reaction-Restriction Fragment Length Polymorphism PCR-RFLP و راندن محصولات روی ژل پلی‌آکریل آمید مشخص گردید.

یافته‌ها: مقایسه فراوانی ژنوتیپی و آللی بین گروه بیماران و شاهد نشان داد که آلل A در جایگاه 7- و آلل T در جایگاه 138- در بین بیماران بیشتر از گروه شاهد می‌باشد. هر چند این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل پیشنهادکننده عدم همبستگی چند شکلی‌های مذکور با CAD در جمعیت ایرانی می‌باشد. تایید قطعی این امر نیازمند تکرار مطالعات مشابه می‌باشد.


فاطمه رحیمی شعرباف، فاطمه میرزایی، نرگس ایزدی مود،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: دوقلویی آکاردیا یک عارضۀ نادر حاملگی‌های دوقلویی منوزیگوت است، که به‌علت جریان معکوس شریانی بین دو قل ایجاد می‌شود. یک قل دهنده از طریق آناستوموز عروقی به قل گیرنده خون‌رسانی می‌کند. با توجه به خون‌رسانی ناکافی و متفاوت طیف وسیعی از آنومالی در قل گیرنده مشاهده می‌شود. ما در اینجا دو نوع از دوقلوی آکاردیا که در حقیقت در دو طرف طیف تظاهرات متفاوت قرار داشته را گزارش می‌کنیم.
معرفی بیمار
: مورد اول دوقلویی آکاردیا با یک جنین سالم به‌علاوه یک جنین بدون سر و گردن و قسمت فوقانی تنه و اندام‌های فوقانی (Acardia acephalus) است (دوقلویی آکاردیا کلاسیک) که در ادامه حاملگی به‌علت وجود علائم نارسایی قلبی در سونوگرافی داپلر مجرای وریدی و تست بدون استرس نامطمئن (Non Reassuring NST) در سن 29 هفتگی، حاملگی ختم داده شد. مورد دوم در سن حاملگی 26 یک جنین سالم همراه قل آکاردیا شامل اندام تحتانی هیپوپلاستیک و وجود ارگانی مشابه روده تشخیص داده شد، و حاملگی با سونوگرافی پی‌گیری شد و منجر به زایمان یک نوزاد سالم و یک ساک حاملگی حاوی قسمتی از روده بزرگ در ترم شد. هر دو حاملگی در 26 هفتگی تشخیص آکاردیا داده شد و هر دو مورد منجر به تولد زنده قل دهنده شد.


بابک پوراکبری، ستاره ممیشی، امید پژند، سید علیرضا ناجی، فاطمه محجوب، لیلی کوچک‌زاده، مینا ایزدیار، نیما پروانه، فرح صابونی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: ژنوم فاز نهفته عفونت ویروس اپشتین- بار (EBV) در سلول‌های بدخیم تقریباً در یک‌سوم موارد بیماری لنفوم هوچکین یافت می‌شود. شناسایی DNA ویروسی می‌تواند به‌طور بالقوه به‌عنوان یک بیومارکر از فعالیت بیماری به‌کار رود.

روش بررسی: از نمونه خون 44 بیمار مبتلا به لنفوم و 44 فرد کنترل جهت استخراج DNA و اندازه‌گیری تیتر IgG ضد EBNA-1 ویروس استفاده شد. همزمان بلوک‌های پارافینه هر فرد بیمار نیز مورد استخراج DNA قرار گرفت. جهت شناسایی ویروس آزمون Nested PCR که هر دو تیپ ویروس را شناسایی می‌کردند، انتخاب شدند.

یافته‌ها: از 44 بیمار به‌ترتیب (1/84%)37 آزمون ELISA، (3/27%)12 Blood PCR و (6/13%)6 Biopsy PCR و از افراد کنترل نیز به‌ترتیب (7/47%)21 و (16%)7 آزمون ELISA و Blood PCR مثبت داشتند. نتایج آزمون‌های ELISA و Blood PCR و Biopsy PCR مثبت در گروه بیماران هوچکینی و غیرهوچکینی به‌ترتیب (84%)21، (24%)6، (16%)4 و (2/84%)16، (6/31%)6، (5/10%)2 بوده است. مقایسه نتایج این آزمون‌ها بین دو گروه بیماران تفاوت معنی‌داری را نشان نداد (مقادیر p برای ELISA، Blood PCR و Biopsy PCR به‌ترتیب 26/0، 73/0 و 68/0 بوده است).

نتیجه‌گیری: نتایج مقایسه ELISA و Blood PCR این مطالعه در طیف سنی اطفال و بالغین بیمار با طیف سنی مشابه در گروه کنترل نشان داد که تنها در آزمون ELISA و فقط در بین اطفال تفاوت معنی‌دار وجود داشت و نتایج حاصل از PCR معنی‌دار نبود. به‌علاوه نتایج آزمون‌ها بین بیماران هوچکینی با گروه کنترل فقط در نتایج ELISA دارای تفاوت معنی‌دار بود. نتایج آزمون‌های بیماران هوچکینی و غیر هوچکینی در هیچ‌یک از آزمون‌ها تفاوت معنی‌دار نشان نداد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


علی جانباز وطن، زهرا فروهش تهرانی، نرگس ایزدی مود، علی ملایری،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتور ترانس کریپشن تیروییدی- 1 (TTF-1) به‌طور وسیع در تشخیص کارسینوم‌های ریه و تیرویید به‌کار برده می‌شود. اگرچه گزارشاتی از ایمونوراکتیویتی TTF-1 در تومورهای غیر از ریه و تیرویید وجود دارد ولی مطالعات با نمونه‌های بزرگ در مورد آدنوکارسینوم اندومتر و اندوسرویکس وجود ندارد لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان بروز TTF-1 در این دو نوع آدنوکارسینوم است.

روش بررسی: تعداد 13 مورد آدنوکارسینوم اندوسرویکس، تعداد 39 مورد آدنوکارسینوم اندومتریویید اندومتر و چهار مورد کارسینوم سروز رحمی با مارکر TTF-1 رنگ‌آمیزی شده و موارد مثبت TTF-1 هسته‌ای ثبت شد. هیچ‌کدام از این موارد جزء نورواندوکرینی نداشتند. برای ارزیابی توزیع رنگ‌پذیری TTF-1 از یک سیستم درجه‌بندی نیمه کمّی استفاده شد (صفر= منفی، 5% ³ +1، 25-5% =+2، 26-5% =+3، 75-51% =+4 و 75% ³+5). برای ارزیابی شدت رنگ‌پذیری از سیستم کیفی استفاده شد (ضعیف و متوسط و شدید). 

یافته‌ها: TTF-1 در یک از 13 مورد (7/7%) از کارسینوم‌های اندوسرویکس به‌صورت +1 و ضعیف و در آدنوکارسینوم با تمایز متوسط مثبت شد. همچنین TTF-1 در دو از 39 مورد (1/5%) از آدنوکارسینوم‌های اندومتریویید اندومتر (یکی grade I و دیگری grade II) به‌صورت +1 و ضعیف مثبت شد و ارتباطی بین درجه تمایز تومور و میزان مثبت شدن TTF-1 وجود نداشت. در هیچ‌کدام از چهار مورد آدنوکارسینوم سروز اندومتر TTF-1 مثبت نشد. 

نتیجه‌گیری: اگرچه بعضی از مطالعات اخیر اختصاصی بودن TTF-1 را برای کارسینوم‌های تیرویید و ریه مورد تردید قرار داده‌اند اما مطالعه ما نشان داد که TTF-1 در آدنوکارسینوم اندومتر و اندوسرویکس منفی بود. لذا اختصاصی بودن TTF-1 برای کارسینوم‌های ریه و تیرویید تایید شد.


علی بهاری، شاهرخ ایزدی، پیمان ادیبی، اسماعیل صانعی مقدم، هما خسروی، توران شهرکی،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: هپاتیت B در گروه‌های پر خطر مانند زندانیان شیوع بالایی داشته و لزوم واکسیناسیون سریع‌تر در این گروه ضروری به‌نظر می‌رسد. هدف اصلی این مطالعه بررسی این مطلب بود که آیا ایمنی بخشی شیوه «واکسیناسیون هپاتیت B در دو نوبت با دوز دو برابر» با شیوه معمولی سه دوزی برابری می‌کند؟

روش‌بررسی: طی یک کار آزمایی بالینی تصادفی‌سازی شده، شیوه واکسیناسیون سریع (صفر و یک ماه) با دوز دو برابر (µg20) با شیوه واکسیناسیون معمولی (صفر و یک و شش ماه) با دوز معمول (µg10) در 100 زندانی زندان مرکزی زاهدان مورد مقایسه قرار گرفت. 

یافته‌ها: یک ماه پس از واکسیناسیون نوبت دوم mIU/ml10HBsAb> در 2/79% شرکت‌کنندگان گروه واکسیناسیون معمولی و در 8/95% از شرکت‌کنندگان گروه واکسیناسیون سریع با دوز دو برابر مشاهده شد (188/0P=). در ماه هفتم، تیتر آنتی‌بادی مذکور در گروه واکسیناسیون معمولی در 1/94% و در گروه واکسیناسیون سریع دوز دو برابر 3/93% مشاهده شد (1P=). میانگین تیتر آنتی‌‌بادی در ماه دوم در گروه اول 1/332 و در گروه دوم 8/212 میکرو واحد در میلی‌‌لیتر (383/0P=) و در ماه هفتم در گروه اول 1/514 و در گروه دوم 0/130 میکرو واحد در میلی‌لیتر بود (002/0P=).

نتیجه‌گیری: نتایج واکسیناسیون سریع هپاتیت B در دو نوبت صفر و یک ماه با دوز دو برابر، یک روش مطمئن و قابل قبول بوده و نتایج آن با روش معمول و استاندارد سه دوزی قابل مقایسه است.


نرگس ایزدی مود، سهیلا سرمدی، فرزانه حیدری‌فرزان، هایده حائری، زهرا فروهش تهرانی،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: کارسینوم دهانه رحم دومین بدخیمی مسبب مرگ و میر زنان در جهان و شایع‌ترین بدخیمی در کشورهای در حال توسعه است. از آن‌جا که بسیاری از زنان مبتلا کارسینوم سرویکس قبلاً توسط پاپ‌اسمیر غربالگری نشده بودند، پزشکان براین عقیده‌اند که پاپ‌اسمیر از دقت بالایی برخوردار است، امّا مسایلی مانند عدم تکرارپذیری کارایی آن را به چالش کشیده است و تاکنون مطالعات چندانی برای بررسی میزان تکرارپذیری صورت نگرفته است.

روش بررسی: 162 اسلاید پاپ‌اسمیر با تشخیص‌های: ASC-US،ASC-H ،LSIL ،HSIL ، SCC، AGC و آدنوکارسینوما از فایل سیتولوژی بیمارستان زنان انتخاب گردیده و سپس توسط پاتولوژیست مرجع مورد بازخوانی قرار گرفت و در یکی از دسته‌های تشخیصی ذکر شده قرار داده شدند. این 162 اسلاید به طور مستقل توسط سه پاتولوژیست دیگر نیز مورد بازبینی قرار گرفتند. داده‌های مطالعه مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.

یافته‌ها: بیشترین و کم‌ترین میزان تکرارپذیری بین فردی به ترتیب در دسته تهاجمی‌ها (SCC به علاوه آدنوکارسینوم) با 53/0K= و دسته HSIL بود (19/0K=). در کل میزان تکرارپذیری در بین مشاهده‌گران اندک بود (26/0K=). توافق نسبی تا کامل در 42% اسلایدها دیده شد اما در 5/10% اسلایدها هیچ‌گونه توافقی بین چهار مشاهده‌گر وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: اندک بودن میزان توافق بین فردی با برخی مطالعات دیگر از این دست هم‌خوانی داشت. توصیه می‌شود که مطالعاتی با حجم نمونه بالاتر در تمام گروه‌های تشخیصی پاپ‌اسمیر انجام شود تا نتایج قابل استنادتری برای مداخلاتی جهت کاهش اختلاف نظر در تفسیر پاپ‌اسمیر به دست آید.


سهیلا سرمدی، نرگس ایزدی‌مود، بنفشه رجبیان،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: علی‌رغم این‌که سرطان آندومتر شایع‌ترین بدخیمی دستگاه تناسلی خانم‌ها می‌باشد اما هنوز ابهاماتی در مکانیسم‌های زمینه‌ساز پاتوژنز این بدخیمی وجود دارد. کارسینوم آندومتریویید آندومتر به دو نوع تیپ I که وابسته به استروژن بوده (آندومتریویید آدنوکارسینوم) و تیپ II (غیروابسته به استروژن) تقسیم گردیده، که هورمون استروژن را به‌عنوان القا‌کننده هیپرپلازی و در نهایت آدنوکارسینوم تیپ I و هورمون پروژسترون را آنتاگونیست این روند به‌عنوان ممانعت‌کننده و حتی درمان‌کننده در این نوع آدنوکارسینوم تلقی می‌کنند. 

روش بررسی: تعداد 47 نمونه کورتاژ آندومتر شامل 23 نمونه انواع آندومتر هیپرپلاستیک (12 مورد هیپرپلازی ساده، پنج مورد هیپرپلازی پیچیده بدون آتیپی و شش مورد هیپرپلازی پیچیده با آتیپی) و 24 مورد کارسینوم آندومتریال انتخاب و رنگ‌آمیزی برای گیرنده‌های استروژن و پروژسترون به‌روش ایمونوهیستوشیمی بر روی بلوک‌های پارافینی صورت گرفت و با توجه به درصد رنگ‌آمیزی مثبت، بروز گیرنده‌های استروژن و پروژسترون درجه‌بندی شد. 

یافته‌ها: از  24 مورد کارسینوم آندومتریویید، گیرنده پروژسترون در 18 (75%) مورد رنگ گرفت و در تمامی 23 (100%) مورد انواع هیپرپلازی گیرنده پروژسترون رنگ گرفت، که تفاوت معنی‌داری در بروز رسپتور پروژسترون بین این دو گروه به‌دست آمد (023/0P=). هم‌چنین 18 مورد (7/85%) انواع هیپرپلازی دارای شدت رنگ‌پذیری 3+ برای گیرنده پروژسترون بودند ولیکن در 17 مورد (8/70%) موارد کارسینوم آندومتریال شدت رنگ‌پذیری 3+ به‌دست آمد و این تفاوت معنی‌دار بود (02/0P=).

نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات مهاری پروژسترون و پرولیفراسیون اپیتلیال و افزایش بروز گیرنده‌های پروژسترونی در هیپرپلازی آندومتر در مقایسه با کارسینوم آندومتریال آندومتر استفاده از پروژسترون درمان انتخابی برای هایپرپلازی آندومتر محسوب می‌شود.


فریبا یارندی، فرحناز سادات احمدی، زهرا رضایی، نرگس ایزدی، سهیلا سرمدی، سلیمان عباسی، شهرزاد آقاعمو، مینا اکرمی،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه: تومور سلول استرویید یکی از تومورهای نادر تخمدانی بوده و حدود 1/0% از کل تومورهای تخمدان را تشکیل می‌دهد و به سه زیر گروه تقسیم می‌شود. تومور سلول استروییدی که هیچ طبقه‌بندی خاصی ندارد شایع‌ترین نوع بوده و حدود 60 درصد تومورهای سلول استرویید را تشکیل می‌دهد. از قابل توجه‌ترین علایم این تومور، فعالیت هورمونی، به‌ویژه خواص آندروژنی تومور می‌باشد. درمان اولیه شامل ریشه‌کنی ضایعه اولیه از طریق عمل جراحی است.
معرفی بیمار: بیمار دختر 29 ساله‌ای است که با سابقه 10 سال سندروم تخمدان پلی‌کیستیک، برای پی‌گیری درمان به‌طور سرپایی در سال 1389 به درمانگاه بیمارستان جامع زنان تهران مراجعه نمود. در سونوگرافی به‌عمل آمده در آدنکس راست توده 49×64 میلی‌متری حاوی اجزای هموژن وجود داشت که تحت لاپاراتومی قرار گرفت. گزارش آسیب‌شناسی تومور سلول استرویید بود.
نتیجه‌گیری: هدف از این مطالعه، گزارش یکی از تومورهای نادر تخمدان و بررسی روش صحیح شناسایی و درمان می‌باشد.


شیما جوادی نیا، ثمیله نوربخش، آناهیتا ایزدی، فهیمه سهیلی‌پور، آذردخت طباطبایی، محمدرضا شکرالهی،
دوره 71، شماره 4 - ( تيرماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت دستگاه ادراری از عفونت‌های شایع دهه اول زندگی شیرخواران و کودکان می‌باشد. این بیماران در معرض عوارضی مانند مختل‌شدن رشد، هیپرتانسیون شریانی، پروتیینوری و نارسایی مزمن کلیه می‌باشند. ریزمغذی‌ها، ویتامین‌ها و مواد معدنی مورد نیاز برای متابولیسم کارآمد بدن هستند که وجود آن‌ها برای عملکرد صحیح سیستم‌های مختلف بدن ضروری می‌باشد. در این مطالعه ارتباط بین سطح سرم ویتامین A و D و Zn در کودکان مبتلا به عفونت ادراری و گروه کنترل مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 25 بیمار مبتلا به عفونت ادراری بستری در بخش کودکان بیمارستان‌های رسول اکرم (ص) و بهرامی و هم‌چنین 40 بیمار به‌عنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. 72% بیماران مذکر و 28% مونث با میانگین سنی 17/2 بودند. میزان ویتامین A و D و Zn سطح سرم در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: میزان ویتامین A و D در بیماران در مقایسه با کنترل کم‌تر بود، ولی اختلاف معنی‌داری نداشت (به ترتیب 4/0P= و 9/0P=). میزان Zn در سرم بیماران در مقایسه با کنترل کم‌تر و از نظر آماری معنی‌دار بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: ویتامین A و D می‌تواند در استعداد ابتلا به عفونت ادراری نقش داشته باشند. با در نظر گرفتن تفاوت آن در گروه‌های سنی مختلف بیماران نیاز به بررسی در حجم وسیع‌تر دارد. اما از آن‌جا که کاهش سطح سرمی روی با افزایش استعداد ابتلا به عفونت ادراری همراه بود، شاید تجویز روی در عفونت ادراری مفید باشد.

نرگس ایزدی مود، سهیلا سرمدی،
دوره 71، شماره 6 - ( شهريورماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های تروفوبلاستیک بارداری (Gestational Trophoblastic Disease, GTD) شامل گروه هتروژنی است که برخاسته از اپی‌تلیوم تروفوبلاستیک جفت بوده و براساس تقسیم‌بندی WHO شامل: مول هیداتیفرم، مول مهاجم، کوریوکارسینوما و تومور تروفوبلاستیک محل جفت می‌باشند. مول هیداتیفرم شایع‌ترین بیماری این گروه است که تشخیص قطعی آن بر اساس یافته‌های هیستولوژی می‌باشد. از آن‌جایی‌که بیماری‌های تروفوبلاستیک بارداری دارای پتانسیل‌های متفاوتی برای تهاجم موضعی و متاستاز دوردست هستند، تشخیص سریع موارد مول هیداتیفرم و به دنبال آن درمان مناسب و پیشگیری از عوارض وخیم این بیماری بسیار مهم می‌باشد.
روش بررسی: تعداد 220 خانم با تشخیص پاتولوژی GTD از بخش پاتولوژی بیمارستان زنان انتخاب شدند و سپس از نظر یافته‌های بالینی و سونوگرافی از جهت حاملگی، سابقه سقط و مول بررسی شده و توافق بین تشخیص قطعی پاتولوژی بیماران و تشخیص سونوگرافی با آزمون کاپا تعیین گردید.
یافته‌ها: از کل 220 مورد بیمار با تشخیص بالینی GTD، تعداد 197 مورد با بررسی بافت‌شناسی تایید گردید که فراوانی تشخیص‌های پاتولوژیک شامل 98 مورد (7/49%) حاملگی مولار کامل، 84 حاملگی (7/42%) مولار ناقص، چهار مورد (2%) مول مهاجم و 11 مورد (6/5%) کوریوکارسینوم بود. از تعداد 98 مورد مول کامل، سونوگرافی در تنها چهار مورد تشخیص نادرست داده بود و بین نتایج حاصل از سونوگرافی و هیستوپاتولوژی در تشخیص مول کامل توافق به نسبت بالایی دیده شد (0005/0P=).
نتیجه‌گیری: سونوگرافی به همراه معاینات بالینی هم‌زمان از کارایی بالایی در تشخیص موارد مول کامل برخوردار است ولی این نتایج در مورد مول ناقص در این مطالعه بالا نمی‌باشد.

نرگس ایزدی مود، سهیلا سرمدی، بنفشه رجبیان، فریبا یارندی، افسانه رجبیانی،
دوره 71، شماره 10 - ( دی ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر در تشخیص هیستولوژیک کارسینوماهای سروز تخمدان سیستم درجه‌بندی دوگانه (two tier grading) مورد قبول بسیاری از محققان می‌باشد. این روش تقسیم بر مبنای اصول بیولوژی مولکولی و ژنتیک استوار است. با توجه به توافق بین فردی بالای این سیستم درجه‌بندی ما نیز سعی در بازنگری کارسینوماهای سروز نموده، تا با در نظر گرفتن نمای مورفولوژیک و استفاده از مطالعه ایمونوهیستوشیمیایی P53 به بررسی آن‌ها بپردازیم. روش بررسی: پس از بازنگری 32 مورد (هشت مورد تومور با تمایز خوب و 24 مورد با تمایز ضعیف تا متوسط) با در نظر گرفتن معیارهای تعریف شده بر اساس سیستم درجه‌بندی دوگانه، در دو گروه با درجه پایین (Low grade) و درجه بالا (High grade) بار دیگر طبقه‌بندی شده و بروز ایمنوهیستوشیمیایی P53 در آن‌ها بررسی گردید. یافته‌ها: بر اساس طبقه‌بندی گذشته کارسینوماهای سروز با تمایز متوسط و ضعیف، به‌طور عمده در گروه با درجه بالا قرار گرفتند در حالی‌که کارسینوم‌های با تمایز خوب در گروه با درجه پایین جای داده شدند که ارتباط معناداری در هر گروه پیدا گردید (005/0P<). هم‌چنین رنگ‌پذیری P53 در کارسینوم‌های با درجه بالا در 12 مورد (54%) دیده شد، در حالی‌که در هیچ‌کدام از کارسینوم‌های با درجه پایین واکنش مثبت مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری: علی‌رغم این‌که بروز P53 در کلیه موارد کارسینوم با درجه پایین منفی بود ولی به دلیل تعداد اندک این دسته از کارسینوم‌های تخمدان و هم‌چنین پایین بودن تعداد نمونه‌های ما تفاوت آشکاری بین میزان بقا و بروز P53 به روش ایمنوهیستوشیمی در دو گروه کارسینوم با درجه بالا و پایین در این تعداد از بیماران دیده نشد.
شیما جوادی‌نیا، ثمیله نوربخش، آناهیتا ایزدی، محمدرضا شکرالهی، رامین عسگریان، آذردخت طباطبایی،
دوره 71، شماره 12 - ( اسفند 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: شدت عفونت تنفسی توسط عوامل مختلفی از جمله پاتوژن‌ها و واکنش ایمنی میزبان تعیین می‌گردد. ویتامین‌ها و ریز مغذی‌ها نقش بسیار مهمی در حمایت از سیستم دفاعی بدن انسان دارند و هموستاز آن‌ها نقش اساسی در پاسخ به عفونت‌ها دارد. در خاورمیانه و آسیا، فقر غذایی ویتامین‌های A و D در کودکان بسیار شایع می‌باشد. این مشکل به دلیل رژیم غذایی نامناسب و از دست‌رفتن این مواد در دوره‌های عفونت مکرر می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و مقطعی در 65 کودک با سن شش ماه تا پنج سال بستری در بخش‌های کودکان و جراحی بیمارستان‌های رسول اکرم (ص) و بهرامی تهران انجام شد. کلیه نمونه‌ها از لحاظ ابتلا به عفونت حاد تنفسی بر اساس معیارهای WHO ارزیابی شدند و سطوح سرمی ویتامین‌های A و D و هم‌چنین روی سرم به ترتیب با استفاده از روش‌های اتمی، الایزا و اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: سطح سرمی ویتامین A در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی µg/ml 16/0±27/0 و در کودکان فاقد عفونت µg/ml 2/0±41/0 بود که اختلاف از نظر آماری معنا‌دار نبود (4/0P=). سطح سرمی ویتامین D در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی ng/ml 68/34±37/35 و در کودکان فاقد عفونت ng/ml 05/21±78/45 بود که اختلاف از نظر آماری معنا‌دار نبود (1/0P=). سطح سرمی Zn در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی µg/dl 34/23±93/87 و در کودکان فاقد عفونت µg/dl 70/23±95/106 بود و اختلاف از نظر آماری معنا‌دار بود (002/0P=). نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر، سطح پایین روی در سرم با ابتلا به عفونت‌‌های تنفسی در کودکان رابطه دارد. ارتباط سطح سرمی ویتامین‌های A و D با ابتلا به این عفونت‌ها نیاز به بررسی بیش‌تری دارد.
حسین فرامرزی، الهام مسلمی، امیر ایزدی،
دوره 73، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پژوهش‌های مولکولی نشان می‌دهد که بعضی از ژن‌ها در ناحیه پروموتر خود به‌صورتی متحمل متیلاسیون می‌شوند که باعث خاموشی یا کاهش بیان ژن‌های دخیل در مسیرهای رشد سلولی می‌شود. تشخیص موقعیت متیلاسیون می‌تواند به‌عنوان مارکری برای تشخیص سرطان و پیش‌بینی بیماری باشد. ژن سرکوب‌گر تومور CDKN2A پروتیینی را رمزگذاری می‌کند که در مهار CDK4/6 و کاهش سطح فسفریلاسیون پروتیین رتینوبلاستوما (pRb) نقش دارد. هدف این مطالعه، بررسی مولکولی هیپرمتیلاسیون اگزون 1، CDKN2A در افراد دارای سرطان کولورکتال و افراد سالم بود. روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی که جمعیت مورد مطالعه آن شامل 20 فرد مبتلا به سرطان کولورکتال و 10 فرد سالم بودند. نمونه‌ها به‌صورت بلوک پارافینه، از دی 1389 تا خرداد 1391 از بخش پاتولوژی بیمارستان مهر تهران تهیه گردید. سپس برای حالت‌های متیله و غیرمتیله ژن CDKN2A، آغازگر اختصاصی طراحی شد، به‌منظور بررسی سطح متیلاسیون اگزون 1، ژن CDKN2A از روش PCR اختصاصی متیلاسیون (MSP) استفاده گردید. یافته‌ها: در این مطالعه، هایپرمتیلاسیون اگزون 1، ژن CDKN2A در بافت توموری 80% (16 نمونه) و در بافت سالم 20% (دو نمونه) مشاهده گردید. در بیمارانی که سن آنها بیشتر از 50 سال بود متیلاسیون ژن CDKN2A با فراوانی بیشتری نسبت به بیمارانی با سن کمتر از 50 سال مشاهده گردید (66% در برابر 34%) (001/0P<). نتیجه‌گیری: نتایج این آزمایش نقش هایپرمتیلاسیون نواحی CpG پروموتر ژن CDKN2A در بافت توموری را به‌عنوان عامل ایجاد‌کننده سرطان کولورکتال در انسان تایید نمود و می‌توان به‌عنوان یک مارکر در تشخیص زود‌هنگام بیماری و شناسایی افراد مستعد استفاده نمود.
شیرین ایزدی، هوناز اکبری، بهزاد فراهانی، شاهرخ ایزدی،
دوره 73، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری انسدادی مزمن ریوی و نارسایی احتقانی قلب چپ، اختلالاتی شایع، با عوارض و مرگ و میر بالایی هستند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی نارسایی بطن چپ در بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریوی بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریوی مراجعه‌کننده به بیمارستان فیروزگر در سال‌های 1390 و 1391 بررسی شدند. یافته‌ها: جمعیت کل 74 نفر با میانگین سنی 7/67 سال (انحراف‌معیار 9/12) شامل 56 نفر مرد (7/75%) بود. شیوع نارسایی قلبی سیستولیک در بیماری انسدادی مزمن ریوی 7/25% و به تفکیک ابتلا و عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری به ترتیب 3/33% و 6/15% و شیوع نارسایی قلبی دیاستولیک 6/74% و در گروه‌های یادشده 4/85% و 60% برآورد شد. ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری و شدت بیماری انسدادی مزمن ریوی در شیوع نارسایی قلبی تفاوتی ایجاد نکرد (161/0P=). نتیجه‌گیری: نارسایی قلب چپ در بیماری انسدادی مزمن ریوی مستقل از شدت آن و همراهی با بیماری کرونری قلبی ارزیابی شود.
سجاد شفاعی، الهام مسلمی، مهدی محمدی، کسری اصفهانی، امیر ایزدی،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطان‌هایی است که مردان را مبتلا می‌کند. گرچه سرطان پروستات در اغلب موارد مرگبار نیست، شناخت عوامل موثر در تشخیص و درمان به‌موقع آن اهمیت دارد. افزایش بیان KLK2 در سرطان پروستات رخ می‌دهد و در نتیجه می‌تواند به‌عنوان یک بیومارکر برای سرطان پروستات عمل کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن KLK2 به‌عنوان فاکتور احتمالی دخیل در تشخیص سرطان پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، تعداد ۵۰ نمونه ادرار افراد مبتلا به سرطان پروستات و ۵۰ نمونه ادرار افراد سالم، مراجعه‌کننده به بیمارستان مهر تهران (دی ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴)، در بازه سنی ۴۶ تا ۷۱ سال جمع‌آوری گردید. سپس RNA نمونه‌ها استخراج و سنتز cDNA به کمک آنزیم MMuLV و پرایمرهای Oligo dt و Random hexamer  انجام شد.
یافته‌ها: میانگین افزایش بیان ژن KLK2 در افراد کمتر از ۵۰ سال و در افراد بیشتر از ۵۰ سال به‌ترتیب برابر با ۲/۳۲ و ۵/۷۹، ۰/۰۰۰۱P< بود. در بررسی بیماران با گروه‌بندی مرحله بیماری گروه GS6 با کمترین میزان بیان ۳/۴۰ برابر و در گروه GS8 با بیشترین میزان بیان ۱۰/۷۴ برابر نسبت به نمونه‌های نرمال افزایش بیان (۰/۰۰۰۱P<) مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بیان ژن KLK2 در افراد مبتلا به سرطان پروستات بیشتر از افراد سالم است. در نهایت با توجه به نتایج می‌توان بیان نمود که ژن KLK2 می‌تواند به‌عنوان یک عامل موثر و دخیل در سرطان پروستات مطرح شود که افزایش بیان آن با پیشرفت و توسعه بیماری در ارتباط است. 

 

هادی لطفی، مرتضی ایزدی، احسان لطفی، هادی اسمعیلی گورچین قلعه،
دوره 81، شماره 7 - ( مهر 1402 )
چکیده

استفاده تعمدی یا تهدیدآمیز از ویروس‌ها، باکتری‌ها، توکسین‌ها و یا مواد سمی تهیه شده از ارگانیسم‌های زنده برای ایجاد مرگ‌و‌میر یا بیماری‌زایی در انسان، حیوانات و گیاهان، بیوتروریسم نام دارد. می‌توان این عوامل را با پاشیدن آنها در هوا یا از طریق ایجاد عفونت در حیوانات و انتقال این عفونت به انسان یا از راه آلوده کردن منابع آب و غذا پخش کرد. اقدامات دفاعی، مانند واکنش اضطراری به ‌این نوع تروریسم، ناآشنا و ناشناخته است. حالت کلی درماندگی ناشی از کمبود آمادگی کامل و راهبردهای ضد‌آلودگی، موضوع را پیچیده‌تر می‌کند. توانایی و علاقه گسترده پرسنل غیر‌نظامی برای مشارکت در توسعه سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی مستقیما با دسترسی آسان به برتری دانشگاهی در سراسر جهان مرتبط است. عامل دیگر سواستفاده وسوسه‌انگیز از داده‌ها و دانش الکترونیکی رایگان در دسترس در مورد تولید آنتی‌بیوتیک‌ها و واکسن‌ها و سلاح‌های متعارف با جزییات مختلف پیچیده آنهاست. استفاده از حیوانات در تحقیقات آزمایشگاهی برای درک بهتر مکانیسم‌‌ بیماری‌ها، درمان و غلبه ‌بر محدودیت آزمایش‌های بالینی سابقه طولانی دارد. پژوهشگران باید درک و شناخت درستی از انواع مدل‌های حیوانی داشته باشند تا بتوانند با یک انتخاب صحیح و درست، درک بهتری از علایم بالینی بیماری‌های ویروسی و برآیند و گزینه‌های احتمالی برای درمان و ابداع واکسن ارایه‌دهند. هدف از مطالعه پیش رو ارایه مدل‌های حیوانی بیماری‌های ویروسی انسانی برای بررسی کارایی داروها و واکسن‌های ویروسی نوپدید و بازپدید است.
 

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb