87 نتیجه برای موسوی
علی رضایی، غفور موسوی، چنگیز احمدی زاده، بهبود جعفری،
دوره 69، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه گل سرخ بهواسطه اثرات آرام بخشی، ضد تشنجی و ضد دردی از دیرباز در طب سنتی ایران و اکثر کشورها جایگاه خاصی داشته است. این گیاه با توجه به داشتن آلکالوییدها، فلاونوییدها و ترکیبات آلی همواره در جهت کاهش فشارهای عصبی، درمان افسردگی، بیخوابی مزمن، ایجاد اثرات آرامبخش و ترمیمکنندگی پوست مورد استفاده قرار گرفته است. در حال حاضر با وجود اینکه از داروهای آرامبخش و ضد اضطراب شیمیایی بهمنظور تسکین دهندگی و پیشبیهوشی استفاده میشود ولی بهعلت عوارض جانبی این داروهای سنتتیک و مسایل اقتصادی بر آن شدیم تا اثرات ضداضطرابی و پیش بیهوشی عصاره این گیاه را با داروی سنتتیک بهصورت مقایسهای مورد مطالعه قرار دهیم
روش بررسی: به گروه های مختلف موش های نر نژاد ویستار عصاره گل سرخ با
1/2 و دی متیل سولفوکساید با همان حجم 30 دقیقه قبل از mg/kg 300 و 450 و دیازپام با دوز ،150mg/kg دوزهای
40 تزریق شد و برای mg/kg ارزیابی اثرات تسکینی و پیش بیهوشی (مدت خواب القاء شده با کتامین) با دوز
استفاده شد. یافت هها: نتایج به دست آمده بیان گر Rota rod و Elevated plus maze ارزیابی اثرات ضد اضطرابی از
افزایش معن یدار مدت خواب القاء شده با کتامین و ه مچنین افزایش معن یدار مدت زمان سپری شده در بازوهای باز
نتیج هگیری: نتایج حاصله نشان داد که عصاره گل .(P≤0/ در گروه های تیمار با دوزهای بالا و پایین عصاره بود ( 01
450 دارای اثرات تسکینی، پیش بیهوشی و ضد اضطرابی است
کامران موسوی حسینی، مجید حیدری، فاطمه یاری،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: در
سالهای اخیر بهطور مداوم از مصرف خون کامل در بیماران کاسته شده و بر مصرف
فرآوردههای دارویی بیولوژیک مشتق از خون از قبیل آلبومین، ایمونوگلوبولینها، و
فاکتورهای انعقادی افزوده گردیده است. توجه به ساختمان مولکولی آلبومین جهت
جداسازی آلبومین از پلاسما انسانی اهمیت فراوانی دارد. مولکول آلبومین پروتیین تک
زنجیرهای با وزن مولکولی 66500 دالتون میباشد و از حدود 585 آمینواسید تشکیل شده
است و مولکولی پایدار و بهشکل کروی میباشد. برای تولید آلبومین انسانی روشهای
گوناگونی وجود دارد، ولی با توجه به میزان بالای نیاز به این ماده بیولوژیکی، در
درمان بالینی همواره روشهایی مورد نظر بوده است که با عملیات کمتر و زمان محدودتر
حجم بالایی از آلبومین تولید گردد.
روش
بررسی: در روش تهیه آلبومین از پالایش پلاسما به کمک اتانول سرد معمولاً از
فراکشن 5 که پس از جداسازی از مخلوط فراکشنهای 6+5 بهدست میآید استفاده میگردد. در این مطالعه بهمنظور کوتاه
نمودن روش کار و کاهش در هزینه، بهکمک Hollow fiber cartridge توانستهایم
آلبومین را با غلظت و خلوص مناسب بدون جداسازی فراکشن 5 از فراکشن 6 تهیه نماییم.
یافتهها: در این مطالعه آلبومین
انسانی از مخلوط فراکشن 6+5 با استفاده از Hollow fiber cartridge تهیه گردید. آلبومین بهدست آمده دارای غلظت
20% و منومر 5/96 و پلیمر و اگرگیت 5/3% میباشد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر کیفیت آلبومین بهدست آمده پس از جداسازی را با چند
نمونه تجاری بهکمک SDS-page مقایسه نمودیم و با توجه به میزان پلیمر و اگرگیت 5/3 درصد بهدست
آمده جهت آلبومین تهیه شده، نتایج رضایتبخش بود.
غفور موسوی، داریوش مهاجری، علی رضایی، محمدرضا ولیلو، آرمان علی محمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم استخوان، یکی از مسایل چالشبرانگیز جراحان از زمانهای دور بوده است. داروهای استاتینی به عنوان پایین آورنده کلسترول خون دارای اثرات مفید در ترمیم استخوان میباشند. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر آتورواستاتین بر روند استخوانسازی در نقیصه تجربی ایجاد شده در استخوان متراکم فمور موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی بر روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد SD انجام شد. موشها به صورت تصادفی به سه گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی، سوراخی به قطر دو میلیمتر در عرض استخوان ران ایجاد شد. گروه شاهد یک میلیلیتر سرم فیزیولوژی و گروههای آزمایش یک و دو به ترتیب 10 و 20 میلیگرم به ازای کیلوگرم آتورواستاتین به صورت خوراکی دریافت نمودند. 45 روز بعد، موشها آسان کشی شده و مقاطع هیستوپاتولوژیک از محل نقیصه تهیه و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفت.
یافتهها: در گروه شاهد محل نقیصه توسط استخوان نابالغ به همراه فضاهایی از مغز استخوان پر شده بود و استخوانسازی ضعیفی در محل نقیصه قابل مشاهده بود. در گروههای آزمایش، مقادیر فراوان استئوبلاست به همراه تعداد زیادی ترابکولهای استخوانی جوان قابل مشاهده بود که سازمان یافته به نظر میرسیدند. نتایج ارزیابی هیستومورفومتری نشان داد که آتورواستاتین دارای تاثیر معنیداری در التیام استخوان در گروههای مورد آزمایش دوم و سوم نسبت به گروه شاهد میباشد (0001/0P<)، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان میدهد که آتورواستاتین با دوز بالا در گروه سوم دارای تاثیر معنیداری نسبت به گروه دوم میباشد (0001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که آتورواستاتین قادر به تحریک استخوانسازی در موش صحرایی میباشد
مهشید طالبی طاهر، مریم لطیفنیا، سید علی جواد موسوی، مریم ادابی، عبدالعزیز رستگار لاری، مجتبی فتاحی عبدی زاده، شاهین بابازاده،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی وابسته به دستگاه تنفس مصنوعی یکی از عوارض جدی است که در بخشهای مراقبت ویژه رخ میدهد. هدف از این مطالعه تعیین عوامل خطر برای کسب عفونت با آسینتوباکتر و تعیین نمای حساسیت دارویی آنها میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بخشهای مراقبت ویژه انجام شد. تعداد 51 نمونه خلط تهیه شده از بیماران دارای لوله تراشه که تشخیص پنومونی وابسته به دستگاه داشتهاند مورد بررسی باکتریولوژیکی قرار گرفتند. حساسیت دارویی با دو روش دیسک دیفیوژن و تهیه رقتهای سریال از آنتیبیوتیک (Broth microdilution) انجام شد.
یافتهها: از 51 نمونه خلط، 35 مورد گونههای آسینتوباکتر یافت شد. درصد بالایی از ایزولهها مقاوم به ایمیپنم، پیپراسیلین- تازوباکتام، سفالوسپورینهای نسل سوم و جنتامایسین بودند.
نتیجهگیری: مقاومت باکتریهای گرم منفی بهویژه گونههای آسینتوباکتر رو به افزایش است و اقدامات پیشگیریکننده باید به فوریت انجام شود.
حسین اکبری، محمد جواد فاطمی، ظهراب شکور، سید جابر موسوی، پژمان مدنی، میر سپهر پدرام،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در برخی از صدمات عصبی که امکان ترمیم اولیه وجود ندارد، روش ارجح استفاده از پیوند عصب با استفاده از عصب خود بیمار (اتوگرافت) میباشد. از نظر تئوری این احتمال وجود دارد که متعاقب پیوند معکوس عصب از خروج آکسون از شاخههای فرعی ممانعت به عمل آید. پژوهش حاضر به مقایسه دو روش پیوند عصب به صورت مستقیم و معکوس میپردازد.
روش بررسی: 40 عدد رت به دو گروه تقسیم شدند و مورد عمل جراحی قرار گرفتند. عصب سیاتیک ران راست آنها به طول 5/1 سانتیمتر قطع شده در گروه اول به صورت مستقیم و در گروه B به صورت معکوس بین دو سر پروگزیمال و دیستال عصب مجدداً آناستوموز شدند. یک و 16 هفته پس از عمل جراحی، از رتها اثر کف پا گرفته شد. در هفته 16 بررسی پاتولوژی و شمارش آکسون انجام شد. نتیجه این دو روش گرافت عصبی از نظر کلینیکی بر اساس ایندکس عملکرد سیاتیک (Sciatic functional index) بر مبنای اثر کف پا و از نظر پاراکلینیکی بر مبنای شمارش آکسونی مقایسه شدند.
یافتهها: استفاده از گرافت عصبی به روش معمول و به روش معکوس از جنبه بالینی (SFI) در هفته اول (22/0P=) و هفته شانزدهم (87/0P=) و همچنین از جنبه پاراکلینیکی شمارش آکسون، در هفته شانزدهم (68/0P=) تفاوت معنیداری با هم ندارند.
نتیجهگیری: در ضایعات عصبی با طول کوتاه، نتایج پیوند عصب به روش معمول و معکوس تفاوتی ندارد. نتیجهگیری در نقایص با طول بلند و نیز انسان نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
اعظم السادات موسوی، ستاره اخوان،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه: تومورهای موسینی بینابینی (بوردرلاین) تخمدان به دو گروه مورفولوژیک تقسیم میشوند: نوع شبه اندوسرویکال و نوع رودهای. اغلب آدنوکارسینومهای اندوسرویکال تمایز موسینی و یا شبه اندومتری از خود نشان میدهند. این تومورها به ندرت به تخمدانها متاستاز میدهند اما گاهاً علایم تومورهای تخمدانی را دارند. در بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم موسینی در حفره شکم، در تفسیر اینکه منشا احتمالی تومور بر پایه پروفایلهای ایمونوهیستوشیمی کدام نقطه است، باید با احتیاط عمل کرد، بهعلاوه بررسی DNAی ویروس پاپیلومای انسانی در شناسایی تومور اولیه از موارد متاستاتیک ارزش دارد. در این مطالعه یک خانم 36 ساله با دو نئوپلاسم همزمان ژنیتال معرفی میشود.
معرفی مورد: بیمار خانم 36 سالهای بود که با خونریزی غیرطبیعی رحمی و درد قسمت تحتانی شکم مراجعه نمود. در شرح حال سابقهای از پولیپ دهانه رحم داشت. سونوگرافی لگنی تودهای در آدنکس راست نشان داد و اندازه سرویکس بزرگتر از حد طبیعی بود. تشخیص بافتشناسی نمونهبرداری سرویکس، آدنوکارسینوم دهانه رحم را نشان داد. بیمار تحت هیسترکتومی رادیکال تیپ III همراه با سالپنگواووفورکتومی قرار گرفت. آزمایش DNAی ویروس HPV در بافت تومورال منفی بود. یافته اخیر نشان داد که این تومور یک آدنوکارسینوم اندوسرویکال متاستاتیک نیست.
نتیجهگیری: به نظر میرسد در مواردی که تومور دو عضو مختلف را درگیر کرده باید بررسیهای تشخیصی دقیق جهت افتراق نوع اولیه از ثانویه انجام شود چرا که شاید عوامل ایجادکنندهی رشد غیرطبیعی سلولی روی سلولهای مشابه اثر همزمان داشته باشند.
کامران اسعدی، امین ادهمی، سید جابر موسوی، ابوالحسن امامی، فرهاد حافظی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی ادم و اکیموز متعاقب رینوپلاستی و تأثیر درناژ بسته در درمان این عوارض انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهروش کارآزمایی بالینی تصادفیشده انجام شد. کلیه افراد به دو گروه بیمارانی که تحت عمل جراحی رینوپلاستی با درناژ بسته ناحیه خلفی سپتوم و بیمارانی که تحت عمل جراحی رینوپلاستی عادی قرار گرفتند تقسیم شدند. اطلاعات مورد نیاز بیماران پساز انجام عکسبرداری ثبت شد.
یافتهها: نتایج حاصله حاکیاز عدم تفاوت معنیدار در بین دو گروه با درناژ بسته و کنترل از نظر تفاوت میزان ادم سوپراتیپ در تمامی بازههای زمانی بود. ادم پلکها در بین دو گروه تفاوت معنیداری را در هیچیک از روزهای ویزیت بعد از عمل نشان نداد. اکیموز پلکها فقط در روز 14 بعد از عمل معنیدار شد بهطوریکه کاهش را در گروه درناژ در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (03/0P=). مقایسه بین دو گروه از نظر اکیموز ناحیه پارانازال حاکیاز تفاوت معنیدار بین دو گروه در روزهای هفت و 14 بعد از عمل بود بهطوریکه میزان اکیموز پارانازال در گروه با درناژ بسته کمتر از گروه کنترل بود (03/0P=).
نتیجهگیری: کاهش قابلتوجه اکیموز پلکها در روز 14 و نیز کاهش موثر در ناحیه پارانازال و گونهها در روز هفت و 14 بعد از عمل جراحی در استفاده از تیوب درناژ نشان داده شد. استفاده از تیوب درناژ در رینوپلاستی تاثیر معنیداری در کاهش ادم سوپراتیپ و پلکها بهدنبال نداشت.
اعظم السادات موسوی، مژگان کریمی زارچی، نادره بهتاش، مهناز مختاری گرگانی، نیلی مهرداد، میترا روحی، سید حسین حکمتی مقدم،
دوره 72، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آمار سازمان بهداشت جهانی نشانگر این است که یک زن از هر ۵۵ زن در جهان مبتلا به سرطان تخمدان در مقطعی از زندگیش میشود. سن شایع ابتدا به سرطان تخمدان بعد از 50 سالگی میباشد. هدف این مطالعه بررسی نقش کموتراپی داخل صفاقی با کربوپلاتین بهعنوان درمان نگهدارنده در کاهش میزان عود و افزایش میزان بقای مبتلایان به سرطان پیشرفتهی تخمدان و همچنین بررسی سمیت این روش درمانی میباشد.
روش بررسی: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی در بخش انکولوژی زنان بیمارستان ولیعصر (عج) دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سالهای 1389-1384 انجام شد. 30 بیمار مبتلا به سرطان اپیتلیالی تخمدان با Stage II-IV به صورت غیرتصادفی ساده وارد مطالعه شدند. 18 بیمار در گروه کموتراپی داخل صفاقی و 12 بیمار در گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه مداخله سه هفته پس از شیمی درمانی وریدی در سه دوره به فاصلهی 21 روز، شیمی درمانی داخل صفاقی با کربوپلاتین دریافت کردند. بقای عمر دو و پنج ساله، بقای عمر بدون بیماری (فاصلهی زمانی اتمام درمان تا عود بیماری)، بقای کلی، توکسیسیتی و عود، ثبت و آنالیز شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران در گروه مورد 6/8±4/52 سال و گروه شاهد 5/11±1/55 سال بود. میانگین بقای بدون عود در بیماران گروه مورد 6/8±13 و در گروه شاهد 3/4±5/9 ماه بود. میانگین مدت بقا در گروه مورد 5/16±39 و در گروه شاهد 2/16±8/30 ماه بهدست آمد که در هیچکدام از موارد بالا تفاوت معنادار نبود (05/0P>). میزان بقای کلی در گروه کموتراپی همراه با کربوپلاتین 2/72% و در گروه بدون کموتراپی داخل صفاقی 3/33% بود. فراوانی سمیت در گروه مداخله 6/5% بود که شامل دردهای خفیف و متوسط شکمی و تهوع و استفراغ بود.
نتیجهگیری: درمان نگهدارنده بهروش داخل صفاقی بهصورت معناداری باعث افزایش میزان بقا، کاهش چشمگیر عود و مرگ بیماران نمیشود، هر چند سمیت بالایی برای این روش دیده نشد.
اعظم آذرگون، راهب قربانی، سحر موسوی،
دوره 72، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، تعیین عوامل پیشبینی کننده شکست درمان با رژیم تک دوز متوتروکسات Metotrexate (MTX) بود.
روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی نیمه تجربی در 70 بیمار تحت درمان با رژیم تک دوز MTX طی سالهای 92-89 انجام شد. کاهش در هورمون گنادوتروپین کوریونی انسانی (beta-hCG) به mIU/ml≥ 10 بعد از اولین دوز MTX موفقیت و نیاز به دوز دوم، سوم یا جراحی شکست درمان محسوب شد. این دو گروه از نظر تیتر beta-hCG روز اول و چهارم درمان و کاهش ≤ 15% این هورمون بین روزهای یک و چهارم، سن، تعداد حاملگیها، تعداد زایمانها، سایز توده حاملگی و ضخامت آندومتر با همدیگر مقایسه شدند.
یافتهها: میزان موفقیت درمان 1/77% بود. هیچ ارتباطی بین سن، تعداد حاملگیها، تعداد زایمانها، سایز توده حاملگی و ضخامت آندومتریوم بین دو گروه مشاهده نشد. ولی تیتر beta-hCG روز اول و چهارم بهطور معناداری در افراد موفق کمتر از افراد با شکست درمان بود. همچنین در افراد موفق کاهش ≤ 15% beta-hCG روز چهارم نسبت به روز اول در 9/80% و در گروه دوم در 5/38% مشاهده شد (003/0P=).
نتیجهگیری: در بیمارانی که با حاملگی خارج رحم کاندید درمان رژیم تک دوز MTX میشوند، تیتر بالای beta-hCG در روز اول و چهارم و همچنین کاهش کمتر از 15% این هورمون بین روزهای یک و چهارم از فاکتورهای مهم شکست درمان بودند.
فرهاد تفقدی، علی زمانی، سیده صابره موسوی موسوی،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تومورال کلسینوزیس (Tumoral calcinosis) یک اختلال ارثی و نقص در تنظیم متابولیسم فسفات و یک نوع کلسینوزیس ایدیوپاتیک میباشد که به رسوب فسفات کلسیم در بافتهای اطراف مفاصل گفته میشود و باعث ایجاد تودههای کلسیفیه با حدود لبوله و مشخص در اطراف مفاصل بزرگ و رسوب در سطوح اکستانسورها میشود.
معرفیبیمار: بیمار دختر هفت سالهای است که به خاطر تورم دردناک بین انگشتان سوم و چهارم دست چپ و هیپ چپ همراه با قرمزی و ترشحات زردرنگ در سال 1391 در بخش کودکان بیمارستان ولیعصر (عج) بستری شد و در رادیوگرافی تودههای کلسیفیه بهصورت کدورتهای فراوان و متراکم در اطراف آن داشت. بیمار با تشخیص تومورال کلسینوزیس تحت درمان جراحی برداشتن توده قرار گرفت و در ادامه با کلوگزاسیلین و رژیم غذایی کم فسفات درمان شد.
نتیجهگیری: تومورال کلسینوزیس بهندرت مفاصل انگشتان دست را گرفتار میکند و بهعلت فشار توده کلسیفیه روی اعصاب (Cutaneus) دردناک میگردد و گاهی اوقات با ترشحات استریل همراه بوده که بهندرت مانند بیمار ما دچار عفونت ثانویه میگردد. رادیولوژیست میتواند نقش مهمی در تشخیص زودرس بیماری و عوارض احتمالی آن داشته باشد.
حسن محمودی، محمدرضا عربستانی، سید فضلالله موسوی، صفیه غافل، محمدیوسف علیخانی،
دوره 73، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتیین A یک جزو اصلی در دیوارهی سلولی استافیلوکوکوس اورئوس است که آنالیز توالی نوکلئوتیدها در ناحیه x ژن spa کدکننده پروتیین A نشان داد این ناحیه از 24 جفت باز تکراری تشکیل شده که دارای پلیمورفیسم بالایی است. در این مطالعه الگوهای ژن spa استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در مجموع 200 نمونه بالینی از بیماران بستری و سواپ بینی از کارکنان بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان از مهر 1392تا مرداد 1393 جمعآوری گردید. بعد از تایید سویههای جدا شده، بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی بهروش دیسک دیفیوژن با توجه به دستورکار Clinical and laboratory standards institute (CLSI) و شناسایی ژن mecA سویههای Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) و spa (کدکننده پروتیین A) با روش PCR انجام شد. محصولات PCR با روش Polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) و آنزیم Rsa I (Afa I) برش خوردند. یافتهها: سویهها MRSA بهترتیب بیشترین حساسیت و مقاومت را به کلیندامایسین و سیپروفلوکساسین داشتند. در مجموع هشت محصول PCR، با اندازههای مختلف برای ژن spa شناسایی شد که پس از برش آنزیمی 9 الگو بهدست آمد که برخی از این الگوها در ایزولههای جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مشترک بودند. نتیجهگیری: الگوهای مشابه ژن spa در بیماران بستری و کارکنان بیانگر این مطلب است که یک منبع عفونت مشترک در چرخش و انتقال از فرد به فرد در بیمارستان است. تجزیه و تحلیل این الگوها میتواند انتقال عفونت در میان کارکنان و بیماران بستری در بیمارستانها را کاهش داد و همچنین در درمانهای دارویی میتواند به پزشکان و بیماران کمک کند.
بتولالسادات موسوی فرد، لیلا زیدابادی نژاد، صدیقه پوراسترابادی، مریم دهستانی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، بررسی نظری برهمکنش مولکول وانیلین با حاملهای آلفا، بتا- و گاما- سیکلودکسترین جهت دارورسانی هدفمند و مقایسه کارکرد بین آنها بود.
روش بررسی: تمامی محاسبات با استفاده از یک رایانه Intel® Core™ i5 Processors (Intel Corp., Santa Clara, CA, USA) در دانشگاه کرمان به مدت سه ماه (اسفند 1392- اردیبهشت 1393) انجام شد. در این مطالعه نظری، مولکولها با استفاده از GaussView software, version 5 (Gaussian, Inc., Wallingford, USA) رسم شدند. بهینهسازی ساختارها با روش تابعی چگالی با استفاده از Gaussian 09 program package (Gaussian, Inc., Wallingford, USA) انجام شد. تحلیل دادهها با AIMAll software version 14 (Todd A. Keith, TK Gristmill software, Overland Park KS, USA) انجام گرفت.
یافتهها: هیدروژن گروه هیدروکسیل سیکلودکسترین با اتم اکسیژن گروه کربونیل مولکول دارویی وانیلین پیوند هیدروژنی برقرار میکند. گاما- سیکلودکسترین، قویترین برهمکنش را با وانیلین نشان میدهد. در تمامی کمپلکسهای وانیلین با سیکلودکسترین، جهت انتقال بار از دارو به حامل میباشد.
نتیجهگیری: گاما- سیکلودکسترین به دلیل حلالیت زیاد و برهمکنش قوی آن، بهترین گزینه بهعنوان حامل داروی وانیلین است.
محبوبه شیرازی، فاطمه رحیمی شعرباف، سید اکبر موسوی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی رحم هنگام بارداری یک عارضه کشنده و مرگ و میر بالایی را برای مادر و جنین به دنبال دارد. شیوع پارگی رحم در افرادی که اسکار رحمی نداشتهاند نادر میباشد. مهمترین عارضه دیلاتاسیون و کورتاژ سوراخ شدن رحم میباشد اما کورتاژ بهعنوان عامل خطر مهمی برای پارگی رحم مطرح نیست.
معرفی بیمار: یک مورد پارگی رحم در بیمارستان جامع زنان تهران در آذر سال 1393در یک زن باردار نولیپار با سن بارداری 41 هفته بدون وجود عوامل خطری ازجمله تنگی لگن، جنین ماکروزوم، اسکار و جراحی رحمی گزارش شد. بیمار سابقه حاملگی ناخواسته دو سال پیش از آخرین بارداری و کورتاژ در مطب در سن 9 هفتگی بارداری پیشین را داشت.
نتیجهگیری: برای کاهش مرگ و میر مادران، بارداریهای ناخواسته و همچنین دقت بیشتر در اعمال جراحی زنان از جمله کورتاژ در سنین باروری و توجه به سابقه کورتاژ بهعنوان یک عامل خطر پارگی رحم ضروری بهنظر میرسد.
محمدرضا عربستانی، سحر راستیانی، سید فضلالله موسوی، صفیه غافل، محمد یوسف علیخانی،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس فاکتورهای مختلف شامل توکسین سندرم شوک سمی (TSST-1) و اگزفولیاتو (ET) را تولید میکند که در کلونیزه شدن و ایجاد بیماری نقش دارند. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی ژنهای TSST-1 و ET در ایزولههای کلینیکی استافیلوکوکوس اورئوس بود. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 100 سویه استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) و 100 سویه استافیلوکوک اورئوس حساس به متیسیلین (MSSA) جدا شده از نمونههای بالینی بیماران بستری، سرپایی و ناقلین بیمارستانهای آموزشی شهر همدان از مهر 1392 تا مرداد 1393 انجام گرفت. گونههای شناسایی شده به روش بیوشیمیایی با استفاده از تکنیک مولکولی Polymerase chain reaction (PCR) نیز تایید شدند. الگوی حساسیت دارویی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام شد. وجود ژنهای TSST-1 و ET با روش PCR مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بیشترین حساسیت و مقاومت سویههای MRSA، MSSA و سویههای ناقلین در برابر آنتیبیوتیکها به ترتیب شامل کلیندامایسین و سیپروفلوکساسین، کلیندامایسین و تتراسایکلین، اریترومایسین و جنتاماسین مشاهده شد. بهطور کلی (13%) 26 سویه از 200 دارای ژن توکسین سندرم شوک سمی و اگزفولیاتیو بودند. فراوانی مربوط به ژنTSST (11%) 22 و فراوانی ژن ETD (2%) 4، میباشد. با توجه به نتایج آماری ارتباطی بین سویههای MRSA و MSSA با ژنهای TSST و ETD دیده نشد (به ترتیب با 058/0P= و 36/0P=). نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که میزان شیوع استافیلوکوکوس اورئوس حامل TSST در شهر همدان موضوع نگران کنندهای است. گردش این ایزولهها در افراد جامعه به ویژه افراد مسن و افراد دچار نقص سیستم ایمنی در کشور و در افراد سالم که گاه تا60-50% میرسد، دارای اهمیت میباشد.
محمد جواد فاطمی، فرزین پاکفطرت، محمدرضا آخوندینسب، کوروش منصوری، سید جابر موسوی، سید ابوذر حسینی، میترا نیازی،
دوره 73، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب اعصاب محیطی یکی از مشکلات چالشبرانگیز در جراحی ترمیمی مدرن است. پیشرفتهای اخیر در درک راههای فیزیولوژیک و مولکولی اثبات کرده است که فاکتورهای رشدی نقش مهمی در تکامل و رژنراسیون عصب محیطی ایفا میکند. هدف این مطالعه بررسی اثر پلاسمای غلیظ شده با پلاکت بر بازسازی و ترمیم عصب سیاتیک در مدل حیوانی (رت) بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر ماه سال 1392 انجام شد، 24 رت نر سالم از نژاد Sprague-Dawley با وزن تقریبی gr 250-200 بهطور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند و پس از بریدن عصب سیاتیک در گروه اول مقدار ml 05/0 از محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت به زیر اپینوریوم در پروگزیمال محل ترمیم و به قسمت دیستال در زیر اپینوریوم و در گروه دوم به همان میزان نرمال سالین تزریق شد. پس از شش هفته آنالیز رد پا و ارزیابیهای نوروفیزیولوژیک و هیستوپاتولوژی انجام شد.
یافتهها: تست عملکرد عصب سیاتیک در گروه محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت بهطور قابل توجهی بهتر بود (001/0P=). همچنین تست زمان تاخیر هدایت عصبی در این گروه بهطور معناداری کمتر بود (000/0P=). غلاف میلین در گروه محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت بهطور قابل توجهی ضخیم تر بود اما اختلاف تعداد آکسون بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود (298/0P=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که PRP میتواند نقش مهمی در بازسازی اعصاب محیطی و بهبود عملکرد پس از پارگی عصب و ترمیم داشته باشد.
رایکا جمالی، ابراهیم موسوی جهان آباد، طیب رمیم،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از آنزیمهای مرحله استرس اکسیداتیو روشی غیرتهاجمی در پیشبینی پاتولوژی کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی است. پژوهش کنونی با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی روی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) با یافتههای پاتولوژی کبد انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت کوهورت همراه با گروه کنترل در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعهکننده به درمانگاه گوارش بیمارستان سینا، تهران در مدت یکسال (فروردین 1393 تا فروردین 1394) انجام شد. افرادی که فاقد بیماری در بالین و سونوگرافی کبدی و آزمایشات طبیعی بودند بهعنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. در افراد شرکتکننده سطح سرمی روی با روش اسپکترومتری جذب اتمی مورد بررسی قرار گرفت. سطح طبیعی روی µmol/L 9/22- 7/10 (µg/dL 70-150) بوده و سطوح کمتر از (µg/dL 46) µg/dl 7 بهعنوان کمبود روی در نظر گرفته شد.
یافتهها: دو گروه 60 نفری در این مطالعه شرکت کردند. در گروه مورد، شش نفر و در گروه شاهد 26 نفر بهدلیل عدم رضایت به انجام آزمایشات حذف شدند. در نهایت 54 نفر در گروه مورد (35 مرد، 19 زن) و 34 نفر در گروه شاهد (22 مرد، 12 زن) در بررسی نهایی شرکت داده شدند. میانگین سنی بیماران در گروه مورد 82/9±02/37 سال و در گروه شاهد 01/12±24/33 سال بود (111/0P=). اختلاف آماری معناداری بین دو گروه از نظر سطح روی وجود نداشت (50/0P=).
نتیجهگیری: یافتههای بهدستآمده نشان داد که ارتباط آماری معناداری میان سطح سرمی روی و استئاتوز، التهاب لوبولار و فیبروز کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی وجود ندارد.
هدا کشمیری نقاب، بهرام گلیایی، علی اکبر صبوری، علی اکبر موسوی موحدی،
دوره 74، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص دقیق و زودهنگام بیماریها بهویژه سرطان، بهخصوص زمانی که بیماری هنوز ایجاد علامت نکرده و فرد احساس ناخوشی ندارد، مهمتر و آسانتر از درمان بیماری در مراحل پیشرفته و توأم با ظهور عوارض است.
روش بررسی: گرماسنجی روبشی تفاضلی، روشی انتخابی جهت بررسی خواص ترمودینامیکی واسرشته شدن پروتیینها و استفاده از آن در شناسایی و تفکیک پروتیینهای پلاسمایی میباشد. مایعات زیستی مانند خون، مایع مغزی- نخاعی، ادرار، مغز استخوان و بزاق حاوی دادههای ارزشمندی از نوع و میزان پیشرفت بیماری میباشد.
یافتهها: نتایج حاکی از آن است که نمودار حرارتی حاصل از بیماریها و سرطانها در مراحل و شدتهای مختلف، شکلهای متفاوت و منحصر به فردی از خود بروز مینمایند که میتواند در تشخیص اولیه و زودهنگام بیماریها از آن بهره برد.
نتیجهگیری: در این مقاله گرماسنجی روبشی دمایی، بهعنوان یک روش جدید و حساس برای شناسایی نشانگرهای زیستی پروتیینی و در نهایت تشخیص بعضی بیماریها معرفی میگردد.
شیرین نیرومنش، نیما موسوی درزیکلایی، فاطمه رحیمی شعرباف، محبوبه شیرازی،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نمونهبرداری از پرزهای جفتی یا مایع آمنیونی روشهای تهاجمی هستند که برای تشخیص بیماریهای کروموزومی، ژنتیکی و متابولیک در دوره جنینی استفاده میشوند. این روشها با عوارضی از جمله مرگ جنینی، پارگی پردهها، خونریزی واژینال، کوریوآمنیونیت همراه میباشند. سایر عوامل خطر احتمالی سن مادر، سن بارداری، موقعیت جفت، دوقلویی، فیبروم، دفعات سوزن زدن و مایع آمنیوتیک خونی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای زودرس و دیررس بارداری در دوروش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر در بارداریهایی که اندیکاسیون نمونهگیری از پرزهای جفتی و مایع آمنیونی داشتند در بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1380 تا اسفند 1390 انجام شد. پیامدهای مختلف بارداری در آنها مقایسه شدند و نقش فاکتورهای مختلف در بروز آنها بررسی گردید.
یافتهها: مجموعاً 1535 بیمار بررسی شد. میزان بروز مرگ جنینی پیش از هفته 24 در گروه آمنیوسنتز 6/0% و در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی 1/1% بود که به لحاظ آماری معنادار نبود (318/0P=). در مورد عوارضی چون میزان بروز زایمان پرهترم، وزن کم و بسیار کم هنگام تولد، پارگی پردهها، خونریزی واژینال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. کوریوآمنیونیت به طور معناداری در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی (%3) بیش از گروه آمنیوسنتز (%0) بود (028/0P=). از بین عوامل مختلف شامل سن مادر، سن بارداری، دو بار سوزن زدن، محل جفت، سابقهی سقط پیشین و خونی بودن مایع آمنیوتیک تنها دو بار سوزن زدن با افزایش بروز مرگ جنینی به دنبال نمونهبرداری از پرزهای جفتی همراه بود (019/0P=).
نتیجهگیری: دو روش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی در مجموع از نظر پیامدهای دیررس و اکثر عوارض زودرس اختلاف مشخصی ندارند.
محبوبه علیزاده، مجید موسوی موحد، شکراله صدرالدینی، اشرفالسادات مصطفوی، محسن فتحی،
دوره 74، شماره 9 - ( آذر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشها نشان میدهد که عوامل مختلفی بر نتایج احیا قلبی-ریوی مؤثرند. این مطالعه با هدف بررسی نتایج احیا قلبی-ریوی و عوامل مؤثر بر آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- تحلیلی گذشتهنگر در طول سال 1393 در بیمارستان بهارلو تهران انجام گرفت. نمونهگیری در این مطالعه بهصورت سرشماری بوده و معیار ورود تمامی بیمارانی بودند که احیا قلبی-ریوی بر روی آنها انجام گرفته بود و بیمارانی که ثبت دادهها در آنها ناقص انجام گرفته و یا با علایم مرگ وارد اورژانس شده بودند، از مطالعه خارج شدند. همچنین روش دسترسی به دادهها از طریق واحدهای آمار، مدارک پزشکی و دفتر بهبود کیفیت بود.
یافتهها: در این مطالعه، از تعداد 891 پرونده مورد بررسی، 78 پرونده بهعلت عدم ثبت کامل دادهها و فوت بیماران پیش از ورود به بخش اورژانس از مطالعه خارج و 813 مورد وارد این مطالعه شدند که از این بین، 498 مورد مرد (3/%61) و 315 مورد زن (7/%38) بودند. 334 مورد احیا موفق (1/%41) و 479 مورد احیا ناموفق (9/58%) بود. میانگین و انحرافمعیار زمانی احیا بهترتیب 80/28 و 06/12 دقیقه و بیشترین فراوانی در تشخیص اولیه مربوط به بیماریهای قلبی-عروقی بود. در این مطالعه ارتباط معناداری بین سن بیمار و مدت زمان احیا با احیای موفق وجود داشت (02/0P=) و همچنین اختلاف معناداری بین بخش بستری و تیم احیا با احیای موفق وجود نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هر چه سن بیمار و مدت زمان احیای قلبی کمتر باشد و احیای قلبی-ریوی با علت زمینهای غیرقلبی باشد، احتمال موفقیت بیشتر است.
عباس کاظمی آشتیانی، پیمان خوشنود، محمد جواد فاطمی، سید جابر موسوی، سید ابوذر حسینی،
دوره 74، شماره 10 - ( دی 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: روشها و داروهای سیستمیک و موضعی زیادی برای جلوگیری از ایسکمی در فلپهای تصادفی توصیه شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سلولهای بنیادی برگرفته از خون بندناف در بقای فلپ تصادفی در رت میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در سال 1392 انجام شد. در این مطالعه بیست رت از جنس نر با نژاد Sprague-dawley با وزن تقریبی 300 تا gr 350 انتخاب شده و بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه پس از بیهوشی یک فلپ با اندازه cm 6×2 در خلف ایجاد شد. در ناحیه فلپ گروه مداخله، سلولهای بنیادی مشتق از خون بندناف تزریق شد و پس از هشت روز اثرات آن بر زنده ماندن فلپ مورد بررسی نرمافزاری عکس دیجیتال و نیز پاتولوژیک قرار گرفت.
یافتهها: میانگین مقدار فلپ زنده در گروه مداخله 43/1±57/6 و در گروه شاهد cm2 96/1±71/4 بود این اختلاف معنادار بوده و سطح مقطع سالم فلپ در گروه مداخله بیشتر بود. (49/0P=) در بررسی پاتولوژی انجام شده نیز نکروز اپیدرمی ضمائم درم و نکروز عضلات پوست در گروه مداخله در سه مورد ولی در گروه کنترل در پنج مورد گزارش شد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که سلولهای بنیادی خون بندناف میتوانند تا حدودی در کاهش ایسکمی و افزایش طول فلپ تصادفی موثر واقع شوند. اما توصیه میشود برای مقایسه نتایج این دارو با پلاسبو یا یک داروی مؤثر ثابت شده مطالعهای مشابه انجام گردد.