44 نتیجه برای مولوی
محمد علی مولوی،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1335 )
چکیده
سید محمد مولوی،
دوره 14، شماره 3 - ( 2-1335 )
چکیده
محمد علی مولوی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1335 )
چکیده
محمد مولوی،
دوره 14، شماره 9 - ( 1-1336 )
چکیده
محمد مولوی،
دوره 14، شماره 10 - ( 1-1336 )
چکیده
محمد علی مولوی،
دوره 16، شماره 3 - ( 1-1337 )
چکیده
بینش ور، مولوی، یلدا،
دوره 17، شماره 9 - ( 1-1339 )
چکیده
محمد علی مولوی،
دوره 21، شماره 7 - ( 1-1343 )
چکیده
مولوی،
دوره 21، شماره 9 - ( 1-1343 )
چکیده
منوچهر اقبال، محمدعلی مولوی، موثقی، جعفرزاده،
دوره 24، شماره 1 - ( 2-1345 )
چکیده
در پنج ماه اخیر سه کودک مبتلی به کالاآزار به ترتیب سنین 2-4 و 12 ساله در بخش عفونی یک تشخیص و درمان شده اند. بیمار اول (کودک 4 ساله) نسبت به تداوی گلوکانتیم به سرعت جواب داده. به طوری که 7 روز بعد از تداوی بحالت تقریباً طبیعی عودت کرد. در این بیمار اجسام لیشمان در مغز استخوان یافتند.
بیمار دوم ما از جیرفت کرمان بود که بعلت اسهال مزمن و علائم کارانس شدید و تغییرات پوستی و طحال و کبد بزرگ و تبهای نامنظم و آسیت مراجعه کرده بود. پس از تحقیقات تکمیلی در این بیمار اجسام لیشمان را در بزل طحال پیدا کردند. درمان با گلوکانتیم در این بیمار نیز اثر درخشانی داشت به طوری که از روز 6 درمان تب و اسهال قطع شد ولی به سبب آنمی شدید و اسهال سخت یک شیشه خون به بیمار تزریق شد در آخر دوران اول درمان وزن بیمار 6 کیلو افزایش نشان می دهد و به تدریج طحال و کبد کوچک می گردد اکنون در هنگام نگارش مقاله 4 تزریق از دوران دوم تداوی نیز انجام شده است و حالت بیمار فوق العاده رضایت بخش می باشد.
بیمار سوم ما رقیه دو ساله از اهل زرند که بعلت شکم بزرگ و آسیت و کبد خیلی بزرگ و سفت و طحال حجیم و تبهای نامنظم مراجعه کرده فرمول ژلیفیکاسیون در این بیمار بر خلاف دو بیمار دیگر ما منفی بود در بزل طحال و مغز استخوان و خون محیطی انگل را پیدا نکردیم (دو بار بزل مغز استخوان منفی بود) ولی در بیوپسی غده گردن موفق به پیدا کردن انگل و تشخیص حتمی بیماری گشتیم. تداوی این بیمار با سلومتیبوزان انجام شد ولی اثر این تداوی در وی چندان آشکار نبود به طوری که ناچار شدیم بعلت باقی ماندن تب و تغییر نکردن قابل ملاحظه علائم عمومی چهار تزریق گلوکانتیم انجام دهیم حالت عمومی 6 روز بعد از درمان دوره اول بهتر شده تب افتاد وزن افزایش یافته کبد و طحال تغییری فاحشی پیدا نکرده است یعنی اکنون طول طحال 14 سانتیمتر و عرض آن 11 ، طول کبد 7 سانتیمتر و عرض آن 22 سانتیمتر است. آسیت کمی کاهش یافته است.
اکنون دوران دوم تداوی را شروع کرده ایم حال بیمار بتدریج بهتر می شود حجم شکم کاهش پیدا می کند و بدین ترتیب به نظر می رسد که اثر گلوکانتین در این بیمار بهتر و جالب تر از سلوسیتبوزان می باشد.
در خاتمه از آقای دکتر مفیدی و دکتر حاجیان که در تشخیص و اهدای دارو و عکسبرداری از بیماران ما کمک و مساعدت نموده اند کمال سپاسگزاری را داریم. همچنین از بخش خون و آزمایشگاه بیمارستان پهلوی امتنان داریم، ضمناً یادآوری می شود که یک بیمار دیگر اخیراً به بخش مراجعه کرده است که هنوز آزمایشات وی کامل نشده است بعداً نتایج آن گزارش خواهد شد.
محمدعلی مولوی،
دوره 24، شماره 3 - ( 2-1345 )
چکیده
منوچهر شریعتی، محمد علی مولوی، ضیاء شمسا، حسن آشتیانی پور، احمد ربانی،
دوره 28، شماره 2 - ( 1-1350 )
چکیده
رضا جمالیان، محمد علی مولوی، علیرضا یلدا، محمد حسین نصیرزاده،
دوره 32، شماره 3 - ( 2-1353 )
چکیده
2 خانم جوان که مبتلا به لنفادنوپاتی ژنرالیزه بوده و با توجه به نتایج مثبت ایمونوفلوئورسانس و آگلودیناسیون به توکسوپلاسموز مشکوک شده و با جدا کردن سوش توکسوپلاسما گوندئی از مغز موش هایی که با تلقیح غدد لنفاوی بیماران فوق به محوطه صفاقی آنها آلوده شده بودند معرفی شدند.بیماران ما با دختر جوان دیگری که توسط آقایان دکتر قربانی و سمیعی مورد مطالعه قرار گرفته اند در ایران اولین بیمارانی هستند که با جدا کردن سوش از بافتهای آنها پس از تلقیح به حیوان تشخیص نهایی داده شده است.بهترین روش برای تشخیص توکسوپلاسموز پس از انجام تست های ایمونولوژیک وسرولوژیک و اشکال همراه با آدنوپاتیل جدا کردن انگل می باشد.
فاطمه محجوب، فاطمه فرهمند، سیامند مولوی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
هدف این مطالعه، نشان دادن توانایی روش های موجود برای تشخیص بیمارانی است که شک بالینی قوی ابتلا به سلیاک داشته اند.
روش بررسی: در این مطالعه آینده نگر، 95 بیمار با شک بالینی سلیاک تحت آندوسکوپی فوقانی قرار گرفته و نمونه بیوپسی از دئودنوم تحت رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین (H&E) و ایمونوهیستوشیمی با آنتی ژن مشترک لکوسیتی در موارد خاص قرار گرفت، همزمان تست آنتی میوزیال نیز انجام شد. تقسیمبندی بافت شناسی بر اساس سیستم درجه بندی Marsh انجام شد و سپس نتایج با تست آنتیاندومیوزیال مقایسه گردید.
یافتهها: بیماران 95 نفر شامل 49 نفر پسر و 46 دختر با میانگین سنی 3/6 سال بودند. شایعترین شکایت بیماران درد شکم (6/48%) بوده است. آزمایش سرولوژیک آنتی اندومیوزیال در 43 نفر مثبت و در 52 نفر منفی و در بررسی هیستوپاتولوژیک طرح غیر طبیعی در 78 مورد مشاهده گردید، که اکثرا در گروه مارش A3 (51 نفر) قرار گرفتند. درجات مارش B3 و C3 که در موارد استقرار یافته سلیاک دیده میشود، تنها در 16 مورد از بیماران ما یافت شد. بین نتایج آزمایش آنتی اندومیوزیال و طرح بافت شناسی هیچ رابطه معنی داری به دست نیامد. نمونه 20 بیمار که در مارش صفر و یک قرار داشتند مورد رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی قرار گرفت ولی نتایج، تفاوت معنی داری با رنگآمیزی H&E نداشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، نشان داد که متأسفانه تلفیق علایم بالینی، آسیب شناسی روده و آزمایشات سرولوژیک برای تشخیص قطعی با کاستی های زیادی همراه بوده و برای رسیدن به راهی که تشخیص قطعی را مطرح نماید، راه زیادی در پیش است.
حسن پیوندی، محمد طالبپور، زهرا بگم اورنگ، هادی احمدی آملی، نبی مطلبی، حمیدرضا حلاج مفرد، بهنام مولوی، حسین عاشری،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
انجام کالبد شکافی به فرم مرسوم در اغلب موارد برای صاحبان متوفی امری ناخوشایند به حساب میآید. هدف از انجام این تحقیق، بررسی آسیبهای شکمی به روش لاپاراسکوپی و تعیین صحت و دقت روش لاپاراسکوپی با روش کالبد شکافی مرسوم میباشد.
روش بررسی: از آذر ماه 1383 لغایت شهریور ماه 1384 از میان اجساد ارجاع شده به مرکز پزشکی قانونی کهریزک تعداد 50 جسد تازه (کمتر از 24 ساعت از فوت گذشته باشد) که در اثر ترومای غیرنافذ فوت شده بودند، انتخاب شد. ابتدا با روش لاپاراسکوپی از نظر ضایعات داخل صفاقی و خلف صفاقی تحت بررسی قرار گرفتند و در مرحله بعد، کالبد شکافی (به عنوان روش استاندارد) انجام شده و تکتک ارگانها از نظر وجود آسیب بررسی و Grading آن مشخص گردید و با نتایج لاپاراسکوپی مورد مقایسه قرار گرفت. صحت تشخیصی لاپاراسکوپی برای هر یک از موارد با محدوده اطمینان 95% (CI95%) محاسبه گردید و با آزمون دقیق فیشر بررسی شد.
یافتهها: آمارههای صحت تشخیصی برای اعضاء داخل صفاقی و خارج صفاقی و در نهایت آمارههای صحت تشخیصی کلی از لحاظ آماری معنیدار بودند. صحت لاپاراسکوپی برای اعضا داخل صفاقی 90% (CI95% 8/94% تا 7/81%) و برای اعضا خارج صفاقی 92% (CI95% 96% تا 7/84%) بود. صحت کلی لاپاراسکوپی84% (CI95% 5/90% تا 3/74%) بود.
نتیجهگیری : روش لاپاراسکوپی در مورد آسیبهای داخل صفاقی حساسیت و ویژگی قابل قبولی دارد ولی در تشخیص آسیب اعضا خارج صفاقی حساسیت کمتری دارد. لذا این روش در مورد آسیبهای داخل صفاقی جایگزین مناسبی برای کالبد شکافی به روش سنتی به نظر میرسد.
علی اصغر مولوی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
نوشتن یک کُد کامپیوتری برای محاسبه متوسط دوز جذبی غدهای در ماموگرافی برای تخمین دوز دقیق و سریع، مؤثر است.
روش بررسی: در این پژوهش، با استفاده از پارامترهای محاسبه شده توسط
Sobol-Wu، یک کُد برای محاسبه دوز به زبان فرترن نوشته شده است. این کُد کامپیوتری، دوز را برای ماموگرامهای با هدف- فیلتر Mo-Mo، Rh-Rh و Mo-Rh به ازای پارامترهای ورودی: ولتاژ، ضخامت نیم لایه اشعه X، ضخامت پستان، و کسر غدهای بافت پستان محاسبه میکند.
یافتهها: با اجرای کُد، تغییرات متوسط دوز جذبی غدهای برای سه آرایش هدف- فیلتر و به ازای cm 4d=، mm 34/0HVL=، و 5/0g= بر حسب ولتاژ لامپ اشعه X دستگاه ماموگرام، و تغییرات آن بر حسب درصد غدهای بافت پستان به ازای 25kV=، mm 34/0HVL=، و cm 4d= محاسبه شده است. همچنین تغییرات متوسط دوز جذبی غدهای بر حسب HVL اشعه X دستگاه ماموگرام به ازای 28kV=، 4d=، و 6/0g= گزارش شده و نتایج بدست آمده از این کُد در توافق بسیار خوبی با نتایج دیگران است.
نتیجهگیری: علاوه بر جامعیت، سرعت و دقت دوز محاسبه شده و استفاده آسان کُد توسط کاربر، میتوان از آن برای بهینهسازی دوز تابشی در ماموگرافی استفاده کرد.
مرجان پشت مشهدی، مرضیه مولوی نجومی، سید کاظم ملکوتی، جعفر بوالهری، صفیه اصغر زاده امین، علی اصغر اصغر نژاد فرید،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
مشکلات روانی اجتماعی و وجود سیستمهای حمایتی در اقدام به خودکشی حایز اهمیتاند. این مقاله به بررسی عوامل استرسزا و وضعیت حمایت عملی در اقدامکنندگان کرجی میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه قسمتی از بخش ایرانی مطالعه چند مکانی پیشگیری از خودکشی(SUPREMISS) است که توسط سازمان جهانی بهداشت در هشت کشور انجام گرفته است. در این مقاله دادههای مربوط به 632 اقدامکننده کرجی طی 10 ماه ارایه شده است.
یافتهها: از نظر فاصله زمانی با اقدام برخی عوامل مستعدکننده یا دیستال (مشکلات مالی، تحصیلی، شغلی و وجود بیماری جسمی طولانی)، و برخی دیگر تسهیلکننده یا پروکزیمال (اختلاف با خانواده و همسر) میباشد. اختلاف با خانواده (25%) و با همسر (35%) شایعترین مشکلات اقدامکنندگان از یک ماه پیش تا زمان اقدام بود. اختلاف با همسر در افرادی که کمتر از هفت سال از ازدواج آنها میگذشت، بیشتر بود. در افراد کمتر از 25 سال اختلاف با والدین شایعترین مشکل بود و سیستم حمایتی برای زنان اهمیت بیشتری داشت.
نتیجهگیری: نقش عوامل استرسزا در اقدام به خودکشی متفاوت است. اختلاف با خانواده و با همسر در اقدام به خودکشی هم عوامل زمینه ساز و هم آشکار سازند، شبکههای حمایتی در پیشگیری از اقدام به خودکشی، بخصوص در زنان، نقش موثری دارد.
رسول میرشریفی، سیما مولوی، علی امینیان، فرامرز کریمیان، محمد حسین حریرچیان، محمد صادق فاضلی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: میاستنیگراویس یک
اختلال عصبی- عضلانی است که بهشکل ضعف و ناتوانی عضلات اسکلتی خود را نشان میدهد.
در حال حاضر تایمکتومی بهعنوان یک گزینه درمانی در این بیماری مطرح است. هدف از
این مطالعه بررسی بالینی تأثیر تایمکتومی در بیماران مبتلا به میاستنیگراویس میباشد.
روش
بررسی: بیماران مبتلا به
میاستنیگراویس با سابقه تایمکتومی طی
12 سال در یک مرکز
مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که حداقل شش ماه از عمل تایمکتومی آنها گذشته
بود، از طریق تماس تلفنی فراخوانده شدند. برای ارزیابی میزان بهبودی از اظهارنظر
بیمار در مورد نوع و دوز داروهای مصرفی و علایم بیماری استفاده شد.
یافتهها: 60
بیمار میاستنیگراویس با اکثریت مؤنث (46 نفر= 7/76%) و میانگین سنی 1/11±4/30
سال وارد
مطالعه شدند. 48 بیمار تحت عمل جراحی با برش استرنوتومی و 12
بیمار تحت جراحی کم تهاجمی از طریق توراکوسکوپی قرار گرفته بودند. در 17 مورد (3/28%) ˝بهبودی کامل˝ و در 34 مورد (6/56%) ˝بهترشدن˝
مشاهده شد. در شش مورد (10%) ˝عدم تغییر˝ و در سه مورد (5%) ˝تشدید بیماری˝ دیده
شد. در مجموع حدود 85% بیماران از عمل جراحی سود بردند. سن، جنس، مدت و شدت بیماری قبل از عمل، میزان مصرف دارو
قبل از عمل، تکنیک جراحی و نوع بافتشناسی تیموس، اثری بر پاسخ به تایمکتومی
نداشتند. رضایت از نتیجه عمل در 17% بیماران در حد عالی، 43%
خوب، 35% متوسط و 5% بد بیان شد.
نتیجهگیری: تیمکتومی یک روش درمانی مناسب در بیماران مبتلا به
میاستنی گراویس بوده است و میتواند در کلیه این بیماران صرفنظر از سن، جنس، مدت
و شدت بیماری و وجود تیموما بهکار رود.
داریوش ساعدی، محمد مولوی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: CT اسکن اسپیرال بدون کنتراست در بسیاری از بیماران قبل از انجام سنگشکن (ESWL) انجام میشود، در این مطالعه سعی میشود تا ارتباط یافتههای CT با موفقیت سنگشکن تعیین گردد.
روش بررسی: مطالعه گذشتهنگر روی 100 بیمار با سنگ کلیه واحد با قطر cm5/0 تا cm5/2 که برای اولینبار تحت سنگشکن قرار گرفتند، انجام شد. CT قبل از درمان از لحاظ دانسیته، فاصله از پوست، محل و سایز سنگ بررسی گردید. موفقیت سنگشکن بر اساس KUB دو هفته بعد از آن بهصورت بدون سنگ، قطعات <mm5 (هر دو موفق)، قطعات >mm5 و بدون تغییر (هر دو ناموفق) تعریف گردید.
یافتهها: از 100 مورد، 32 زن و 68 مرد با میانگین سنی 7/46 سال بودند. 55 مورد سنگشکن موفق و 45 مورد ناموفق ثبت گردید. جنس (301/0P=)، سن (895/0P=) و میانگین فاصله سنگ از پوست (06/4P=) با موفقیت سنگشکن رابطهای نداشت. حجم سنگ با موفقیت سنگشکن رابطه داشت (01/0P=). میانگین دانسیته در گروه سنگشکن موفق و ناموفق بهترتیب HU7/545 و HU3/962 و دانسیته با 01/0P< با موفقیت سنگشکن مرتبط بود. احتمال عدم موفقیت سنگشکن در سنگهای با دانسیته بالاتر از HU740، پنج برابر سنگهای با دانسیته کمتر است.
نتیجهگیری: اندازهگیری دانسیته سنگهای ادراری در CT در حالت Bone window توصیه میشود و پیشنهاد میگردد که برای درمان سنگهای ادراری با دانسیته بیشتر از HU740 در CT، از روشهای درمانی جایگزین غیر از سنگشکن استفاده شود.
محمد مولوی، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، حسن محمودی، علیرضا زمانی، فریبا کرامت، سارا سلیمانی اصل،
دوره 75، شماره 6 - ( شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یک بیماری باکتریال مشترک بین انسان و دام میباشد. در بیماری بروسلوز، ایمنی هومورال و سلولی نقش اساسی دارند. با توجه به اینکه حجامت بر عملکرد سیستم ایمنی میزبان موثر است و توانایی نهفته در تنظیم واکنشهای التهابی را دارد و بهعنوان یکی از روشهای درمانی مورد توجه در طب سنتی جهت درمان بیماریهای التهابی بهشمار میآید، از اینرو هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر حجامت بر سطح سرمی اینترفرون گاما (IFN-γ) در رتهای آزمایشگاهی مبتلا به بیماری بروسلوز بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی از فروردین ۱۳۹۴ تا شهریور ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروبشناسی و حیوانخانه دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش تجربی بر روی ۴۸ سر رت در شش گروه انجام گرفت. ابتدا رتها بهروش تزریق داخل صفاقی با مقدار cfu/ml ۱۰۵×۵ از سویه بروسلا ملیتنسیس (Brucella melitensis) آلوده شدند. پس از گذشت یک هفته جهت اطمینان از صحت ابتلا رتهای آلوده شده با بروسلا از تستهای سرولوژی (رایت، کومبس رایت و ۲-مرکاپتواتانول) (Wright, Coombs Wright, 2-Mercaptoethanol) جهت اثبات بیماری استفاده شد. سپس رتها از ناحیه ساکرال حجامت شدند و پس از گذشت دو هفته سطح سرمی اینترفرون گاما با روش الیزا و مطالعه بافتها با روش رنگآمیزی هماتوکسیلین ائوزین مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد که حجامت باعث افزایش چشمگیری در میزان میانگین سطح سرمی اینترفرون گاما میگردد. در بررسی هیستوپاتولوژی بافت کبد رتها در گروههای مبتلا شده به بروسلوز و حجامت شده، نشان از تأثیر حجامت بر بهبود ضایعات بافتی بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که انجام حجامت میتواند باعث افزایش سطح سرمی اینترفرون گاما و در نتیجه کمک به پاکسازی بیماری و بهبود آسیبهای حاصل بیماری بروسلوز گردد.