65 نتیجه برای حسنی
علیرضا ماهوری، ابراهیم حسنی، حیدر نوروزینیا، بهزاد سینایی، الهام اسماعیلی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پالس اکسیمتری بهشکل وسیعی در بخش مراقبتهای ویژه بهعنوان راهنمای مداخلات درمانی مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات کمی در مورد دقت و صحت پالس اکسیمتری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی صورت گرفته است. هدف ما از این مطالعه، مقایسه پالس اکسیمتری با میزان اشباع اکسیژن نمونه خون شریانی در طی پیگیری بالینی روتین این بیماران و بررسی تاثیر اسیدوز خفیف بر آن بود.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر تحلیلی، 80 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بعد از عمل جراحی قلب باز مورد بررسی قرار گرفتند. یک و یا چندین نمونه از شریان رادیال بیمار گرفته و در همان حین پالس اکسیمتری مداوم برقرار گردید. حدود 137 نمونه جمعآوری شد و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی (SaO2) و پالس اکسیمتری (SPO2) ثبت گردید.
یافتهها: میانگین اختلاف بین میزان اشباع خون شریانی و پالس اکسیمتری 6/1±12/0 درصد بود. در کل 137 نمونه ضریب همبستگی پیرسون نشانگر ارتباط معنیدار بین SaO2 و SPO2 در بیماران با هموگلوبین نرمال بود (001/0P< و 754/0r=)، همچنین در 47 بیمار با اسیدوز خفیف نیز بین SaO2 و SPO2 ارتباط منطقی وجود داشت (ضریب همبستگی پیرسون 799/0 و 001/0P<). در این نمونهها نیز اختلاف بین SPO2 و SaO2 5/1±05/0 درصد بود.
نتیجهگیری: دادهها نشان داد که در بیماران با همودینامیک پایدار و هنگامیکه کیفیت سیگنالهای پالس اکسیمتری خوب است، پالس اکسیمتری بهصورت قابل اعتمادی SaO2 را نشان میدهد. اسیدوز خفیف ارتباط بین SaO2 و SPO2 را تغییر نمیدهد. بنابراین، پالس اکسیمتری مونیتورینگ مفید برای اشباع اکسیژن شریانی در بیماران با همودینامیک پایدار میباشد.
نرمین قادری، خسرو عیسیزاده، علیرضا شعاعحسنی،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آپوپتین، پروتیینی از ویروس آنمی مرغ، عامل القای آپوپتوز بهطور اختصاصی در سلولهای سرطانی بوده و به سلولهای سالم آسیبی نمیرساند. باکتریوفاژها نظیر فاژ لامبدا را میتوان تغییر داد تا کاستهای ژنتیکی را به درون تومورهای سلولهای یوکاریوتی برسانند و آنها را بهشکل ایمن بیان کنند. این مقاله روشی ایمن برای بیان آپوپتین توسط فاژ لامبدا در تومورهای سرطانی انسانی ارایه نموده است.
روش بررسی: این مقاله، مطالعهای تجربی است. کلون حامل ژن آپوپتین تهیه و سپس به درون حامل ژنی CMV-ZAP توسط آنزیمهای تحدیدی BamH1 و HinD-III وارد گردید و با میزبانی باکتری اشریشیا کلی به درون فاژ لامبدا بستهبندی گردید. این ساختار نوترکیب جهت بیان پروتیین آپوپتین در سلولها به روشهای RT-PCR و Western Blot بررسی گردید و عملکرد آپوتین در سلول سرطانی BT-474 جهت ممانعت از رشد تومور حاصل از آن در موشهای Nude مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: ترانسفکت نمودن سلول سرطان سینه توسط فاژ لامبدا که حامل آپوپتین-CMV-ZAPλ بود، از رشد سلول سرطانی در شرایط آزمایشگاهی جلوگیری نمود و هیچ اثری بر سلولهای سالم نداشت. بیان این پروتیین در تومور موشی نیز دیده شد و باعث زنده ماندن موشهای توموری شد. نفوذ فاژ حامل آپوپتین به درون سلول سرطانی بسیار بالا بود و ترانسفکت نمودن پلاسمید حامل آپوپتین بهطور مستقیم تاثیر کمی در توقف رشد این سلول داشت.
نتیجهگیری: باکتریوفاژ لامبدا حاملی بیخطر بوده و آپوپتین بهطور کاملا اختصاصی قادر به از بین بردن تومورهای سرطانی در بدن موجود زنده میباشد. چنین ساختاری روشی بسیار مطمئن برای درمان سرطان در انسان خواهد بود.
امید مرادی مقدم، محمد نیاکان لاهیجی، ولیاله حسنی، فرید کاظمی گزیک، احسان فرازی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مانیتور Bispectral Index (BIS) در ترومای سر جهت ارزیابی هوشیاری استفاده میشود. هدف مطالعه بررسی همخوانی BIS با نوع و محل ضایعه سر در بیماران ترومای سر اینتوبه، در بخش مراقبتهای ویژه بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی (cross-sectional) در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان رسول اکرم (ص) تهران از مهر 1392 تا تیر 1393 انجام شد، که در آن بیماران ترومای حاد سر، بالای 15 سال، پس از تعیین معیارهای ورود و خروج بررسی شدند. عدد آپاچی روز اول بستری و آزمایشات، جهت تعیین جمعیت مورد مطالعه، ارزیابی اولیه و تخمین پیشآگهی ثبت شد. پس از ثبت متغیرهای اصلی یعنی نوع و محل آسیب مغزی و BIS (شش عدد BIS هر روز به فاصله یک ساعت)، میانگین BIS روزانه و مجموع محاسبه شد. ارتباط BIS با نوع ضایعه سر Subdural hematoma (SDH)، Subarachnoid hemorrhage (SAH) و وجود یا نبود ضایعه فرونتال ارزیابی شد.
یافتهها: 21 مرد و 9 زن با میانگین سنی 96/18±6/43 سال در مطالعه حاضر شرکت داشتند. میانگین BIS بیماران در روزهای یک تا سه بهترتیب 86/41، 82/40، 23/41 با انحراف استاندارد 38/7، 28/7، 6/8 بود. میانگین BIS روزانه و مجموع، در بیماران با یا بدون صدمه فرونتال ارتباط آماری معناداری نداشت. (P بهترتیب 507/0، 661/0، 529/0 و BIS مجموع 729/0). میانگین BIS در روزهای دوم و سوم در ضایعات مختلف با هم اختلاف معناداری داشت (P در روز دوم و سوم بهترتیب 026/0 و 04/0).
نتیجهگیری: در بیماران ترومای حاد سر ICU، انواع صدمات سر که پیشآگهی متفاوتی دارند، بهاحتمال محدودههای اعداد BIS متفاوتی دارند. وجود یا نبود ضایعه فرونتال ارتباطی با میانگین BIS بیماران ندارد.
مریم خانهزاد، فرید ابوالحسنی، سید مرتضی کروجی، ایرج راگردی کاشانی، فرشته علی اکبری،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپرمزایی فرآیندی پیچیده و سازمانیافته از تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی است. سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) بهعنوان سلولهای بنیادی منحصر به فرد با توان خود نوزایی، تمایز و انتقال دادههای ژنتیکی به نسل بعد در حفظ باروری نقش اساسی دارند. همچنین سلولهای سرتولی در تعادل بین تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی مؤثر هستند. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده SSCs بهویژه در درمان ناباروری، هدف از انجام این پژوهش نقش همکشتی با سلولهای سرتولی در تعیین سرنوشت سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از آبان 1392 تا آذر 1393 در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر روی موشهای NMRIنابالغ (6-3 روزه) انجام گرفت. ابتدا سلولهای سرتولی و سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی از موشهای نوزاد طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا شدند. ماهیت سلولهای سرتولی با نشانگر ویمنتین و SSCs با نشانگر پروتیین انگشت روی لوسمی پرومیلوسیتیک (Promyelocytic leukemia zinc-finger, PLZF) تأیید شد. سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی در دو گروه همکشتی با سلولهای سرتولی و بدون همکشتی (کنترل) قرار گرفتند. میزان بیان ژن تمایزنیافته مهارکننده اتصال DNA چهار (ID4) و تمایزیافته c-Kit توسط تکنیک واکنش زنجیره پلیمراز ارزیابی شدند.
یافتهها: درصد خلوص SSCs با روش فلوسایتومتری 66/91% گزارش شد. بیان ژن ID4 در گروه همکشتی نسبت به کنترل افزایش معناداری را نشان داد (045/0P=)، در حالی که بیان ژن c-Kit در گروه همکشتی در پایان هر هفته در مقایسه با کنترل کاهش معناداری داشت (046/0P=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، همکشتی با سلولهای سرتولی برای مدت بیشتری سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی را در مرحله تکثیر نگه میدارد، بنابراین میتواند جهت بهینهسازی محیط کشت در کلینیک استفاده شود.
میترا غلامی، شهرام نظری، مهدی فرزادکیا، سید محسن محسنی، سودابه علیزاده متبوع، فخرالدین اکبری دورباش، میثم حسننژاد،
دوره 74، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش کنونی سنتز و بررسی اثرات ضد باکتریایی نانو دندریمر پلیآمیدوآمین-G7 در حذف باکتریهای اشرشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، سالمونلا تیفی، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس در محیط آزمایشگاهی بود.
روش بررسی: مطالعه بهصورت تجربی در تیرماه 1394 در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید، اثر ضدباکتریایی نانو دندریمر پلی آمید و آمین-G7 بهروش انتشار دیسک و رقت لولهای بر روی گونههای استاندارد باکتریایی گرم منفی و گرم مثبت انجام شد. حداقل غلظت بازدارندگی و کُشندگی بر روی باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت بر اساس دستورکارهای موسسهی استاندارد و آزمایشگاه پزشکی بهدست آورده شد.
یافتهها: قطر هاله عدم رشد در غلظت µg/ml25 از نانو دندریمر پلی آمید و آمین-G7 برای اشرشیاکلی، پروتئوس میرابیلیس، سالمونلا تیفی، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس بهترتیب برابر 26، 38، 36، 22 و mm 25 بهدست آمد. در مورد قطر هاله عدم رشد بین باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت اختلاف معناداری مشاهده نشد (16/0P=). حداقل غلظت بازدارندگی برای باکتریهای پروتئوس میرابیلیس، باسیلوس سوبتیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی برابر µg/ml 25/0 و برای باکتری سالمونلا تیفی برابر µg/ml 025/0 میباشد. حداقل غلظت کشندگی نانو دندریمر برای باکتری سالمونلا تیفی برابر 25، برای باکتریهای پروتئوس میرابیلیس و باسیلوس سوبتیلیس برابر µg/ml 50 و برای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی برابر µg/ml 100 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش کنونی نشان میدهد، دندریمر پلیآمیدوآمین-G7 در حذف باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت بسیار موثر است.
زهرا مفیدی منش، خدیجه عنصری، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرآفرین در بروز سقط، ایجاد التهاب و کاهش ایمنی جنین در نتیجه جهش در پلیمورفیسم ژن FCGR2A میباشد. این گیرنده تنها گیرندهای است که قادر به میانکنش با آنتیبادیهای lgG2 میباشد و تنها راه انتقال این ایمونوگلبولین از مادر به گردش خون جنین اتصال آن به کلاسهای Fcgamma receptor (FcγR) میباشد که توسط ژن FCGR2A کد میشود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A با خطر ابتلا به سقط مکرر در زنان نابارور میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی پلیمورفیسم R/H131 در ژن Fcgamma receptor (FcγRIIA) در 150 زن با سابقه سقط مکرر با داشتن کاریوتاپ نرمال و مقایسه آنها با 150 زن سالم بدون سابقه سقط و داشتن فرزند مراجعهکننده به مرکز ناباروری پژوهشگاه رویان در شهر تهران در اسفند 1393 تا شهریور 1394 صورت گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیتهای خون محیطی، بررسی پلیمورفیسم بهروش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) صورت گرفت.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای AA، AG و GG پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A در بیماران بهترتیب 3/31، 7/54 و 14% و در گروه کنترل بهترتیب 3/27، 2/49 و 5/23% بود. ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم این ژن و خطر ابتلا به سقط در این جمعیت مورد مطالعه وجود نداشت (11/0P=)، همچنین تفاوتی میان سن زنان شرکتکننده در هر دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد (083/0P=).
نتیجهگیری: ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم R/H131 با سقط مکرر در زنان نابارور در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد.
هما محسنی کوچصفهانی، سمیه ابراهیمی باروق، جعفر آی، اعظم رحیمی،
دوره 74، شماره 12 - ( اسفند 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریزمولکول پورمورفامین آگونیست پروتیین Smoothened در مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ (Sonic hedgehog) است. استفاده از سونیک هچهاگ باعث پیشروی تمایز عصبی میشود و سلولهای تمایز یافته، پروتیینهای ویژهی بافت عصبی را بیان میکنند. نوروفیلامنت و استیل کولین ترانسفراز، پروتیینهای ویژه نورونهای حرکتی هستند که بیان آنها در سلولهای در حال تمایز نشاندهنده تبدیل آنها به نورونهای حرکتی است. هدف از این مطالعه بررسی توانایی مولکول پورمورفامین در تمایز سلولهای بنیادی اندومتریال به نورون حرکتی است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در مهر ماه 1394 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت، سلولهای بنیادی به روش آنزیمی از بافت اندومتریوم رحم جداسازی شدند. پس از پاساژ سوم فلوسایتومتری برای مارکرهای مزانشیمی انجام شد. سپس سلولها به دو گروه کنترل و تمایزی تقسیم شدند. در گروه تمایزی، سلولها با محیط تمایزی حاوی پورمورفامین تیمار شدند. سپس تست ایمونوسیتوشیمی (ICC) و همچنین Real-time PCR برای بیان مارکرهای سلولهای عصبی انجام شد.
یافتهها: آنالیز فلوسایتومتری نشان داد که سلولهای بنیادی اندومتریال برای CD90, CD105 و CD146 مثبت و برای CD31, CD34 منفی هستند. نتایج ICC و Real-time PCR نشان داد که سلولهای تیمار شده با پورمورفامین، مارکرهای نورونهای حرکتی نوروفیلامان و استیل کولین ترانسفراز را بیان میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ریزمولکول پورمورفامین با فعال نمودن مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ توانایی القای تمایز سلولهای بنیادی به سلولهای عصبی، بهویژه نورونهای حرکتی را دارد.
میترا غلامی، شهرام نظری، احمد رضا یاری، سید محسن محسنی، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 75، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گندزدایی آب به روش الکترولیز در سالهای اخیر رو به گسترش است. هدف از انجام این پژوهش بررسی حذف باکتریهای اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس به روش الکترولیز با الکترود آلومینیم- آهن به حالت تک قطبی موازی از آب آشامیدنی بود.
روش بررسی: مطالعه بهصورت تجربی در خرداد ماه ۱۳۹۵ در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. نمونههای آب آلوده با افزودن ۱۰۳، ۱۰۴ و ۱۰۵ عدد باکتری اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس در میلیلیتر آب آشامیدنی تهیه گردید. متغیرهای مستقل فرآیند شامل سویههای باکتریایی اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس با غلظتهای مختلف باکتریایی ۱۰۳، ۱۰۴ و ۱۰۵ عدد در میلیلیتر (pH اولیه (۷، ۸ و ۹)، زمان واکنش (۵، ۱۰، ۱۵، ۲۰ و ۲۵ دقیقه)، فاصله بین الکترودها (۱، ۲ و cm ۳) و چگالی جریان (۰/۸۳، ۱/۶۷ و mA/cm2 ۳/۳) جهت تعیین شرایط بهینه بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که در شرایط بهینه با افزایش pH از هفت به ۹ راندمان حذف سویههای باکتریایی اشرشیاکلی بهطور معناداری از ۹۸ به ۷۳% و استافیلوکوکوس اورئوس از ۹۹/۱ به ۷۶% کاهش پیدا میکند. در غلظت اولیهCFU/ml ۱۰۴ شرایط بهینه برای pH، چگالی جریان، زمان واکنش و فاصله بین الکترودها بهترتیب برابر ۷، mA/cm2 ۱/۶۷، ۲۰ دقیقه و cm ۲ بهدست آمد. افزایش چگالی جریان و زمان واکنش باعث کاهش معناداری در هر دو سویه باکتریها شد. میزان انرژی برق مصرفی در شرایط بهینه 3KWh/m ۰/۵۱۲۸ محاسبه شد. آزمون آماری صورت گرفته نشان از معناداری (۰/۰۱P<) رابطه غلظتهای اولیه سویههای باکتریایی و راندمان فرایند میباشد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج راندمان حذف سویههای باکتریایی اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس بیشتر از ۹۸% بهدست آمد.
علیرضا ماهوری، ابراهیم حسنی، نازلی کرمی، مهرداد عزیزپور،
دوره 75، شماره 5 - ( مرداد 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: لارنگوسکوپی و لولهگذاری داخل تراشه محرکهای شدیدی هستند که موجب برانگیخته شدن پاسخهای همودینامیک میشوند. این پاسخها بایستی با استفاده از تجویز پیشداروی مناسب، القای آرام بیهوشی و لولهگذاری سریع پیشگیری گردند. گاباپنتین و پرگابالین در برخی از مطالعات پیشنهاد شدهاند. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر گاباپنتین و پرگابالین بهعنوان پیشدارو در پیشگیری از پاسخهای همودینامیک ناشی از لارنگوسکوپی و لولهگذاری بود.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی که از فروردین تا اسفند ۱۳۹۴ در بیمارستان امامخمینی (ره) ارومیه انجام گرفت، ۹۰ بیمار کاندید جراحی انتخابی داخل شکم با فشارخون طبیعی، در محدوده سنی ۲۰ تا ۵۰ سال، وضعیت فیزیکی American Society of Anesthesiologists (ASA) class I و از هر دو جنس بهصورت تصادفی در سه گروه بررسی شدند. گروه یک دارونمای خوراکی، گروه دو گاباپنتین mg ۹۰۰ و گروه سه پرگابالین mg ۱۵۰، دو ساعت پیش از القای بیهوشی دریافت کردند. تکنیک بیهوشی یکسان بوده و بیماران از نظر تغییرات همودینامیک، پیش و پس از القای بیهوشی و سپس دقایق یک، سه و پنج پس از لولهگذاری ارزیابی شدند.
یافتهها: افزایش بارز تعداد ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک پس از لولهگذاری در گروه شاهد دیده شد. این تغییرات بهصورت معناداری در گروه گاباپنتین و پرگابالین کمتر بود (۰/۰۰۱P=). عارضه جانبی خاصی مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: تجویز گاباپنتین بهعنوان پیشدارو، یک روش موثر برای کنترل پاسخهای همودینامیک به لارنگوسکوپی و لولهگذاری میباشد. دادههای بهدست آمده نشان داد که پرگابالین اثرات مشابه با گاباپنتین دارد. هردو دارو برای کنترل پاسخهای همودینامیک سودمند هستند.
شهرزاد شیخحسنی، نادره بهتاش، سهیلا امینیمقدم،
دوره 75، شماره 10 - ( دی 1396 )
چکیده
سارکومهای رحمی بدخیمیهای نادر ژنیکولوژیک هستند که ۷-۳% از کل بدخیمیهای رحم و حدود ۱% از کانسرهای ژنیکولوژیک را تشکیل میدهند و سبب بخش مهمی از مرگومیر بهعلت کانسرهای ژنیکولوژیک میگردند. این تومورها ماهیت تهاجمی و میزان عود بالایی دارند. شایعترین نوع آنها لیومیوسارکوم میباشد. نادرترین نوع سارکوم رحمی اندومتریال استرومال سارکوم میباشد که در سنین جوانتری دیده میشود. در این مقاله مروری با بررسی متون و مقالات (۲۰۰۰-۲۰۱۷) انواع سارکومهای رحمی، روشهای تشخیصی، پاتولوژی و انواع درمانهای اولیه و کمکی این تومورها بررسی و جمعآوری شده است. طبق آخرین طبقهبندی هیستوپاتولوژیک این تومورها بر اساس سیستم FIGO 2009و WHO، سارکومها در سه گروه لیومیوسارکومها، اندومتریال استرومال سارکوم و کارسینوسارکومها طبقهبندی میشوند. تشخیص این تومورها پیش از درمان و افتراق آنها از میومهای خوشخیم با استفاده از روشهای تشخیص کنونی مشکل میباشد. در حال حاضر MRI، سونوگرافی و PET روشهای تشخیصی در دسترس هستند. جراحی کامل و بدون آسیب تومور با حاشیههای منفی، استاندارد طلایی درمان در این نوع تومور میباشد. در موارد بیماری پیشرفته یا عود، جراحی سیتوریداکتیو با هدف حذف بقایای تومور و بهدنبال آن شیمیدرمانی در الویت است. برای بیمارانی که بیماری غیرقابل جراحی یا بیماری متاستاتیک دارند، شیمیدرمانی تسکینی در نظر گرفته میشود. در حال حاضر گزارش شده که ترکیب Docetaxel و Gemcitabine بهترین پاسخ درمانی را دارد. مطالعات اخیر برای اثبات نقش موثر Targeted agents به تنهایی یا همراه با شیمیدرمانی سیتوتوکسیک در درمان این تومورها در حال انجام است. بهطور کلی این تومورها پاسخ مناسبی به شیمیدرمانی و رادیوتراپی ندارند، این بدخیمی در تمامی مراحل پیشآگهی ضعیفی دارد.
پریسا کمیجانی، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، فاطمه بوالحسنی، امین نخستین انصاری،
دوره 76، شماره 1 - ( فروردین 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون بریف بست (Brief-balance evaluation systems test, Brief-BESTest) یک تست بالینی برای ارزیابی تعادل است. هدف این پژوهش، بررسی پایایی بین دو آزمونگر- و یک آزمونگر (inter- and intra-rater) نسخه فارسی بریف بست در ارزیابی تعادل مبتلایان به سکته مغزی بود.
روش بررسی: پژوهش کنونی یک مطالعه مقطعی بود که از مرداد تا آذر ۱۳۹۵ در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. وضعیت تعادل بیماران با استفاده از نسخه فارسی تست بریف بست ارزیابی گردید. جهت بررسی پایایی بین دو آزمونگر، دو آزمونگر با مشاهدهی فیلم ارزیابی بیماران بهطور جداگانه به وضعیت تعادل بیماران امتیاز دادند. جهت ارزیابی پایایی یک آزمونگر، آزمونگر اول پس از یک هفته، دوباره فیلم را مشاهده و به بیماران امتیاز داد.
یافتهها: در این پژوهش ۳۰ بیمار با میانگین سنی ۱۳/۵±۵۷/۳ سال شرکت کردند. مقدار Intraclass correlation coefficient (ICC) برای هر دو پایایی بین دو آزمونگر (۰/۹۸ICC=) و پایایی یک آزمونگر (۰/۹۹ICC=) عالی بود.
نتیجهگیری: نسخه فارسی آزمون بریف بست دارای پایایی بین دو آزمونگر و پایایی یک آزمونگر بالا برای ارزیابی تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی میباشد.
حمیدرضا سلیقه راد، آناهیتا فتحی کازرونی، مهناز نبیل، محمدرضا الویری، مهرداد هداوند، میثم محسنی،
دوره 76، شماره 3 - ( خرداد 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افتراق و ارزیابی نواحی توموری و تورم پیرامون تومور در تومورهای گلیوبلاستومای مغزی بهعلت ناهمگونی ذاتی در توزیع سلولی نواحی مختلف این تومورها در تصاویر دیفیوژن وزنی بسیار پیچیده است. هدف از انجام مطالعه کنونی، افتراق نواحی تومور و تورم پیرامون تومور با استفاده از روشهای محاسباتی ارزیابی ناهمگونی در تصاویر دیفیوژن بود.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر، تصویربرداری در مرکز تصویربرداری بیمارستان امامخمینی (ره) تهران و تحلیل از اردیبهشت تا شهریور ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات تصویربرداری سلولی و مولکولی دانشگاه علوم پزشکی تهران به انجام رسید. نواحی توموری و تورم پیرامون تومور در تصاویر دیفیوژن ۲۰ بیمار مبتلا به گلیوبلاستوما مالتیفرم مغزی که با استفاده از اسکنر ۳ تسلا امآرآی تحت تصویربرداری متداول و دیفیوژن وزنی قرار گرفته بودند، توسط پزشک متخصص بخشبندی شدند و ویژگیهای توصیفکننده شکل هیستوگرام برای هر دو ناحیه استخراج شدند و ترکیب آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: ترکیب هشت ویژگی از مجموع ۱۴ ویژگی هیستوگرام شامل میانه، میانگین نرمالیزه شده، انحرافمعیار استاندارد، چولگی (Skewness)، انرژی، صدکهای ۲۵، ۷۵ و ۹۵، میتواند منجر به افتراق با دقت ۹۶/۴% و عملکرد تشخیصی حدود ۱۰۰% شود. با استفاده از ترکیب ویژگیهای میانه، چولگی، صدک ۷۵ نیز میتوان به دقت افتراقی ۹۲/۷% و عملکرد تشخیصی ۹۸/۹% دست یافت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش کنونی نشان میدهد که نحوه پخش مکانی سلولها در نواحی تومور فعال و تورم پیرامون تومور با یکدیگر متفاوت است و بدینترتیب میتوان با ارزیابی مشخصات بافت توسط تحلیل هیستوگرام، این نواحی را با دقت بالا از یکدیگر تفکیک کرد.
منیژه جمشیدی، احمد نقیبزاده تهامی، الهام ملکی، وحیدرضا برهانینژاد، حسنیه علیزاده، مهرداد فرخنیا، سلمان دانشی،
دوره 76، شماره 3 - ( خرداد 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقش میزان ید در بدن زنان باردار برای سلامت مادر و نوزاد این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه غلظت ید ادراری در زنان باردار اجرا شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی توصیفی- تحلیلی بین فروردین ۱۳۹۳ تا خرداد ۱۳۹۴ در زنان باردار تحت پوشش واحدهای بهداشتی و درمانی شهرستانهای کرمان و راور انجام شد. معیارهای ورود به این مطالعه بارداری و معیارهای خروج سابقه مصرف داروی خاص در این دوران و مبتلا به بیماری تیرویید و سابقه ابتلا به دیابت و فشار خون بود.
یافتهها: میانگین غلظت ید ادرار در شهرستان راور µg/L ۶۷/۴۱±۲۰۰/۲۱ و در شهرستان کرمان µg/L ۶۱/۱۹±۲۳۸/۷۹ برآورد شد (۰/۰۰۱P<). همچنین بین محل زندگی و غلظت ید ادراری زنان باردار ارتباط معنادار آماری وجود داشت (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: غلظت ید ادراری در زنان باردار شهرستان راور نسبت به شهرستان کرمان پایینتر است، محل زندگی میتواند در ارتباط با غلظت ید ادراری باشد.
لیلا حسنی، گلناز اسعدی تهرانی، سینا میرزا احمدی،
دوره 76، شماره 7 - ( مهر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: گلیوما، شایعترین و کشندهترین تومور بدخیم مغزی است. LncRNA THRIL، از نوع آنتی سنس و واسطه مهم مسیر سیگنالی NF-KB، که در بافتها از جمله سیستم عصبی مرکزی بیان میگردد. بخش عمده فرآورده بیان ژن را LncRNA تشکیل میدهد. هدف مطالعه، بررسی تغییرات میزان بیان LncRNA THRIL در آدنوکارسینومای گلیوبلاستوما، رده سلولی T98G تحت تیمار با داروی شیمیدرمانی تموزولامید بود.
روش بررسی: مطالعه کنونی از نوع مورد-شاهدی از فروردین تا شهریور ۱۳۹۶ در مرکز علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی زنجان انجام شده است. رده سلولی T98G در غلظتهای متفاوت داروی تموزولامید (۲۵، ۵۰ و μM ۱۰۰) و در زمانهای مختلف (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت) تیمار شده، بهترتیب استخراج RNA و سنتز cDNA انجام شد. سپس بیان ژن LncRNA THRIL توسط Real-time PCR مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج توسط روش کمیتسنجی نسبی و روش لیواک (Livak method) آنالیز گردید.
یافتهها: بیان ژن THRIL در زمان ۲۴ ساعت در غلظتهای ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) کاهش معنادار مشاهده گردید. زمان ۴۸ ساعت در غلظت μM ۵۰ (۰۰۱/۰P<) به استثنای غلظت ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) افزایش معنادار مشاهده گردید. زمان ۷۲ ساعت در غلظت μM ۵۰ (۰/۰۰۱P<) افزایش معنادار داشته است و در مقابل، غلظتهای ۲۵ و μM ۱۰۰ (۰/۰۰۱P<) نشاندهنده کاهش بیان ژن THRIL بودهاند.
نتیجهگیری: در نتیجه، تغییرات بیان ژن THRIL پس از تیمار، به زمان و غلظت دارو وابسته است و در غلظت μM ۵۰ و زمان ۴۸ ساعت بالاترین تاثیر بر سلول با توجه به بیان ژن داشته است.
فرزاد تاجدینی، رضا شکرریز فومنی، پریناز رضاپور، کامبیز عباچیزاده، مریم محسنی،
دوره 76، شماره 12 - ( اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف الکل یکی از مهمترین عوامل قابل پیشگیری مرگ است. باتوجه به اهمیت روزافزون بیماریهای مرتبط با سبک زندگی (از جمله سوءمصرف الکل) وجود راهنماهای بالینی مبتنی بر شواهد منطبق بر شرایط فرهنگی و اقتصادی در هر کشوری الزامی مینماید. هدف از انجام این مطالعه تدوین راهنمای بالینی بهمنظور کنترل و پیشگیری از مصرف الکل میباشد.
روش بررسی: این پژوهش از مطالعات راهاندازی سیستم علمی/اجرایی (مطالعات مدیریت سیستم سلامت) میباشد که در سال ۱۳۹۶ در بیمارستان طالقانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که با استفاده از الگوی ملی بومیسازی راهکارهای طبابت بالینی با استفاده از نقد راهنماهای بالینی انتخاب شده تا پایان سال ۱۳۹۶ براساس معیارهای سازماندهی مناسب، در دسترس بودن نسخه کامل و به روز بودن راهنما بالینی، بر پایه سیستم امتیازدهیThe Appraisal of Guidelines for Research and Evaluation (AGREE) انجام گردید. راهنما بالینی براساس مدل 5A تدوین گردید.
یافتهها: بهمنظور پیشگیری و کنترل مصرف الکل با توجه به توصیههای پنج راهنمای بالینی خدمات پیشگیری آمریکا، سبک زندگی سالم ایالات متحده، اقدامات پیشگیری در پزشکی عمومی استرالیا، عوامل خطر رفتاری استرالیا و سبک زندگی انگلستان، براساس آخرین توصیهها تا زمان تدوین راهنمای بالینی براساس مدل ۵A شامل (پرسش و ارزیابی، توصیه، توافق و امداد و سازماندهی و قرار جلسات بعدی) راهنمای بالینی تدوین گردید.
نتیجهگیری: بهترین راهکار با توجه به راهنماهای بالینی موجود جهت پیشگیری و کنترل مصرف الکل غربالگری، مشاوره رفتاری کوتاهمدت (۲-۱ جلسه)، درمان با مداخلات رفتاری شناختی (۶-۲ جلسه) و در صورت نیاز ارجاع به مراکز درمانی بالاتر میباشد.
ابوالفضل قریشی، محمد مسعود وکیلی، مریم امیرمحسنی،
دوره 77، شماره 10 - ( دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مسائل جنسی یکی از مهمترین ابعاد زندگی انسانی بوده و اختلالات جنسی از جمله مسائلی هستند که ممکن است در هر جامعهای سبب بروز برخی مشکلات شوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان رضایتمندی زنان متأهل از زندگی زناشویی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از فروردین 1391 تا مرداد همان سال و بر روی 564 زن شوهردار گروه سنی 18 تا 55 سال تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زنجان، انجام شد که از میان مراجعین مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی زنجان و بهروش تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها عبارت بود از پرسشنامه عملکرد جنسی 14 سؤالی Changes in sexual functioning questionnaire (CSFQ)-14 که بهروش خودایفایی تکمیل شد.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد 5/79% زنان مورد مطالعه، به درجاتی از نارضایتی جنسی مبتلا هستند. مطالعه نشان داد که با افزایش سن، میزان نارضایتی از روابط جسنی افزایش یافته و از 1/3% در گروه سنی 19-14 سال، به 2/38% در گروه سنی 39-30 سال رسید. همچنین میزان نارضایتی جنسی با بالارفتن میزان تحصیلات، افزایش یافت و بیشترین نسبت نارضایتی در گروه دارای تحصیلات دیپلم و در مرحله بعد افراد دارای تحصیلات دانشگاهی قرار داشت. نتایج مطالعه، بیشترین نسبت نارضایتی از روابط جنسی را در گروه زنان خانهدار گزارش نمود و با افزایش تعداد سالهای زندگی مشترک نیز نارضایتی از روابط جنسی بهطور معنادار افزایش یافت.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، شیوع نارضایتی بهویژه در زمینه تمایلات جنسی در میان زنان شرکتکننده بیشتر از حد انتظار بوده است.
فاطمه بوالحسنی، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، زهرا فخاری،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپاستیسیته از علایم مهم سکته مغزی است که موجب محدودیت حرکت و ناتوانی میشود. اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان، منجر به اختلال در تعادل و راه رفتن بیماران میگردد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات فوری سوزن زدن خشک (Dry needling) عضلات پلانتار فلکسور مچ پا و انگشتان بر شدت اسپاستیسیته و تعادل بیماران مبتلا به سکته مغزی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعهی بالینی پیش و پسآزمون (pre- and post-test) بود که در درمانگاه فیزیوتراپی ضایعات مغزی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۷ انجام شد. ۲۰ بیمار مبتلا به سکتهی مغزی (۱۲ مرد و هشت زن با میانگین سنی ۱۳±۵۶/۵ سال) انتخاب شدند. یک دقیقه سوزن زدن خشک برای هر یک از عضلات گاستروکنمیوس، خم کننده بلند و کوتاه انگشتان پای مبتلا، در یک جلسه انجام شد. معیارهای پیامد شامل: مقیاس اصلاح شدهی اصلاح شده آشورث (Modified Modified Ashworth Scale, MMAS) برای ارزیابی اسپاستیسیته، آزمون برخاستن و رفتن زمانگیری شده و ایستادن روی یک پا، برای ارزیابی تعادل، بودند. ارزیابی در سه زمان پیش، بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از سوزن زدن خشک انجام شد.
یافتهها: نتایج پژوهش، نشاندهنده کاهش معنادار اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور (۰/۰۰۱P=)، زمان آزمونهای برخاستن و رفتن زمانگیری شده (۰/۰۰۱=P) و افزایش زمان ایستادن روی پای مبتلا (۰/۰۰۱P=) بلافاصله و ۱۵ دقیقه پس از درمان بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سوزن خشک توانست اسپاستیسیته عضلات پلانتار فلکسور بیماران سکته مغزی را کاهش داده و منجر به بهبود تعادل بیماران سکته مغزی شود.
اصغر آقامحمدی، محمدرضا شقاقی، حسن ابوالحسنی، رضا یزدانی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، سوسن محمودی، نیما رضایی، شهره شاه محمودی،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده
بیماریهای ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ اوﻟﯿﻪ ﮔﺮوه ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ از ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ هستند که بهعلت اﺧﺘﻼل در ﺳﯿﺴﺘﻢ دفاﻋﯽ ﺑﺪن اﻧﺴﺎن بهوجود ﻣﯽآیﻨﺪ و مبتلایان را مستعد اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﻋﻔﻮنتهای ﻣﮑﺮر، ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﺧﻮدایمنی، بیماریهای گوارشی و ﺑﺪﺧﯿﻤﯽﻫﺎ ﻣﯽکنند. ۷۰ تا ۹۰% ﻣﺒﺘﻼیان به بیماریهای نقص ایمنی ﺑﺪون ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ و بهدلیل مواجهه با عوامل عفونی و همچنین برخی واکسنهای زنده ضعیف شده در معرض خطر ابتلا و عوارض احتمالی قرار میگیرند. تجویز واکسن خوراکی پولیو در بیماران مبتلا به نقص ایمنی، میتواند باعث افزایش احتمال بروز فلج شل حاد شود. این بیماران حتی اگر دچار فلج نشوند ویروس پولیو را بهمدت طولانی از طریق مدفوع خود دفع میکنند. تکثیر طولانیمدت ویروس واکسن در بدن فرد واکسینه باعث بروز جهش در ویروس واکسن پوﻟﯿو شده و پولیو ویروس مشتق از واکسن ایجاد میکند که جزو چالشهای اساسی مراحل انتهایی ریشهکنی جهانی فلج اطفال است. با افزایش بیماران تشخیص داده شده و انجام غربالگری ﺑﯿﻤﺎران نقص ایمنی و نظارت مداوم بر دفع ویروس از طریق مدفوع در مبتلایان، میتوان از بروز احتمالی اپیدمی پولیو پیشگیری کرد. بههمین جهت، راهاندازی و فعالسازی ﺷﺒﮑﻪ کشوری بیماریهای نقص ایمنی میتواند موجب افزایش آگاهی پزشکان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ، ﺑﻬﺒﻮد رواﺑﻂ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﯿﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن در ﺧﺼﻮص ﻣﺸﺎوره ﭘﺰﺷﮑﯽ و برقراری نظام ارﺟﺎع کارآمد شود که در نتیجه موجب افزایش تشخیص بیماریهای نقص ایمنی اولیه و بهبود وضعیت درمان این بیماران در کشور شود.
سید مجتبی هاشمی حسنی، خلیل کیمیافر، پرویز معروضی، سید مسعود ساداتی، علیرضا بنای یزدیپور، معصومه سرباز،
دوره 78، شماره 5 - ( مرداد 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پرونده الکترونیک سلامت، در برگیرنده اطلاعات مراقبت بهداشتی فردی میباشد. هدف مطالعه، بررسی دیدگاه کاربران در مورد فاکتورهای موثر بر کیفیت دادههای سامانه پرونده الکترونیکی سلامت ایران (سپاس) در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.
روش بررسی: در این پژوهش بهصورت توصیفی-مقطعی، دیدگاه رابطین سامانه سپاس، مسئولین سیستم اطلاعات بیمارستانی Hospital Information System (HIS) و بخشهای فناوری اطلاعات سلامت از طریق پرسشنامه بررسی شد.
یافتهها: مهمترین عامل فردی، آموزش کارکنان در زمینه کیفیت داده (94/19±0/4 از 5) بود. مهمترین عامل سازمانی، یکپارچگی و ارتباط HIS با سامانه ثبت احوال (72/43±0/4)، بود. در بررسی عوامل فنی، کیفیت پاسخگویی تیم پشتیبانی (58/56±0/4) بیشترین امتیاز را کسب کرد.
نتیجهگیری: بهمنظور ارتقاء کیفیت دادههای سپاس، آموزش مداوم کارکنان، تقویت ارتباط HIS با سامانه ثبت احوال و ارتقاء کیفیت پاسخگویی تیم پشتیبانی سامانه سپاس، از مؤثرترین راهکارها در این زمینه میباشند.
پریسا رحمانی، محمد روشنقلب، حسین علیمددی، بهناز بازرگانی، نصیر فخار، ریحانه محسنیپور،
دوره 78، شماره 8 - ( آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت دستگاه عصبی مرکزی میتواند به شکل موضعی یا عمومی باشد. مننژیت آسپتیک و مننگوانسفالیت دو نوع از عوارض اوریون (بهصورت ویروس وحشی یا واکسن) میباشند. با توجه به عوارض شدید مننژیت ما بر آن شدیم که اطلاعاتی در مورد وضعیت کلینیکی و علایم بالینی و یافتههای آزمایشگاهی پس از تزریق واکسن MMR در برخی کودکان ایرانی را بررسی کنیم.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از فروردین 1392 تا اسفند 1393 (بهمدت دو سال) در بیمارستان مرکز طبی کودکان، از بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران، انجام شد، همه کودکانی که با تشخیص مننژیت بهدنبال MMR در بخش عفونی و اورژانس بیمارستان مرکز طبی بستری شده بودند وارد مطالعه شدند و اطلاعات از پرونده آنها گردآوری شد و در پرسشنامه ثبت شد.
یافتهها: 73 کودک با علایم مننژیت و مننگوآنسفالیت وارد مطالعه شدند که از این تعداد 46 پسر و 27 دختر بودند. پس از معاینه علایم بالینی، علایم زیر بهترتیب دیده شد: تب 66%، سردرد 3/49%، تهوع و استفراغ 74%، تورم پاروتید 0%، تشنج در 9/21% و علایم مننژه در 37% افراد مشاهده شد. علایم آزمایشگاهی نشان داد در 2/8% بیماران White blood cell (WBC) در Cerebrospinal fluid (CSF) (مایع مغزی نخاعی) نرمال و در 7/76% افراد غیرطبیعی بود. Polymerase chain reaction (PCR) اوریون در85% از موارد ارسال شده مثبت بود.
نتیجهگیری: مطالعه ما نشان داد که تهوع و استفراغ شایعترین علامت در بیماران با مننژیت آسپتیک بهدنبال واکسیناسیون است و در مرحله بعدی تب قرار دارد. بنابراین ما باید پس از واکسیناسیون MMR مراقب کودکان به خصوص افراد با علامت باشیم.