جستجو در مقالات منتشر شده


142 نتیجه برای کار

مهدی نیک‌سرشت، محمود نیک‌سرشت، ولی‌الله دبیدی روشن،
دوره 75، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های قلبی-عروقی مهمترین عامل مرگ‌ومیر در جهان هستند. ایسکمی میوکارد یکی از انواع بیماری‌های قلبی-عروقی است که با افزایش سن خطر آن گسترش می‌یابد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه ایسکمی میوکارد به شیوه غیرتهاجمی در بیماران مبتلا به مشکلات قلبی در رده‌های سنی متفاوت بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسه‌ای بود که طی ماه‌های تیر تا مهر سال ۱۳۹۵ در دانشگاه مازندران انجام گرفت. ۱۷۵ مرد (۵۹-۴۵ سال) و ۱۲۴ مرد ( ۷۷-۶۰ سال) با ناراحتی قلبی در این مطالعه شرکت کردند. پرسشنامه‌های آنژین صدری رز (برای ارزیابی خطر ایسکمی میوکارد)، سبک زندگی و سطح فعالیت بدنی توسط آزمودنی‌ها تکمیل شد. افزون‌بر، ویژگی‌های آنتروپومتری، فشارخون و اکسیژن مصرفی اوج آزمودنی‌ها اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال به‌طور معناداری بالاتر از مردان سنین ۵۹-۴۵ سال بود (۰/۰۴۹=P). مردان ۷۷-۶۰ سال در شاخص‌های خوب (سطح فعالیت بدنی، اکسیژن مصرفی بیشینه و بیشتر شاخص‌های سبک زندگی) به‌طور معناداری پایین‌تر و در شاخص‌های بد (نسبت کمر/لگن، شاخص شکل بدن، فشارخون سیستول مچ پا، فشارخون سیستول و دیاستول بازو) به‌طور معناداری بالاتر از مردان ۴۵-۵۹ سال بودند (۰/۰۳۱˂P، برای همه متغیرها). همچنین، تفاوت معناداری در خطر ایسکمی بین گروه‌ها مشاهده نشد، وقتی بر اساس سطح فعالیت بدنی یکسان بودند.
نتیجه‌گیری: با توجه به این یافته‌ها، به‌نظر می‌رسد که بالاتر بودن خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال در مقایسه با مردان سنین ۵۹-۴۵ سال تنها به دلیل تفاوت در سن نیست، بلکه افزایش شاخص‌های بد و کاهش شاخص‌های خوب یا ترکیبی از این دو تأثیر قابل توجهی دارند.

یونس مهری‌فر، حمیده پیرامی، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با فیوم منگنز در فرآیندهای جوشکاری باعث اثرات عصبی زیان‌آور بر سلامت افراد جوشکار می‌شود. مواجهه طولانی‌مدت با منگنز باعث تغییر در عملکرد سیستم عصبی مرکزی می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران مواجهه یافته با فیوم‌های فلزی حاوی منگنز بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت در فروردین ماه سال ۱۳۹۶ در یک مجتمع ذوب آهن انجام گرفت. با روش سرشماری ساده تعداد ۴۰ نفر جوشکار به‌عنوان گروه مواجهه و ۳۵ نفر از کارکنان واحد اداری به‌عنوان گروه شاهد تعیین شدند. داده‌های مربوط به‌ علایم سردرد میگرن با استفاده از پرسشنامه‌ی ارزیابی میگرن اهواز (AMQ) جمع‌آوری گردیدند. نمونه‌های هوا توسط فیلتر استر سلولزی مخلوط (MCE) نمونه‌برداری و از طریق دستگاه نشر اتمی پلاسما (ICP- AES) (روش NIOSH۷۳۰۰) آنالیز شدند.
یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار تراکم غلظت مواجهه افراد جوشکار با منگنز برابر mg/m۲ ۲/۹۱±۷/۴۲ بود که این مقدار خیلی بالاتر (۳۵ برابر) از حد مجاز شغلی وزنی-زمانی توصیه شده برای فلز مذکور بوده است. فراوانی علایم سردرد میگرن در گروه جوشکاران به‌طور معناداری بیشتر از گروه کارکنان اداری غیرمواجهه بود (۰/۰۴۲=P). همبستگی بین میزان بروز علایم سردرد میگرن با میزان تراکم غلظت منگنز در هوای منطقه تنفسی جوشکاران معنادار بود (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: میزان مواجهه جوشکاران با فیوم منگنز فراتر از حد مجاز بود و فراوانی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران در مقایسه با گروه شاهد نیز بیشتر بود و از نظر آماری نیز همبستگی معناداری بین تراکم منگنز هوا و شیوع سردرد میگرنی یافت شد.

منیژه جمشیدی، احمد نقیب‌زاده تهامی، الهام ملکی، وحیدرضا برهانی‌نژاد، حسنیه علیزاده، مهرداد فرخ‌نیا، سلمان دانشی،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نقش میزان ید در بدن زنان باردار برای سلامت مادر و نوزاد این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه غلظت ید ادراری در زنان باردار اجرا شد.
روش بررسی: مطالعه به‌صورت مقطعی توصیفی- تحلیلی بین فروردین ۱۳۹۳ تا خرداد ۱۳۹۴ در زنان باردار تحت پوشش واحدهای بهداشتی و درمانی شهرستان‌های کرمان و راور انجام شد. معیارهای ورود به این مطالعه بارداری و معیارهای خروج سابقه مصرف داروی خاص در این دوران و مبتلا به بیماری تیرویید و سابقه ابتلا به دیابت و فشار خون بود.
یافته‌ها: میانگین غلظت ید ادرار در شهرستان راور µg/L ۶۷/۴۱±۲۰۰/۲۱ و در شهرستان کرمان µg/L ۶۱/۱۹±۲۳۸/۷۹ برآورد شد (۰/۰۰۱P<). همچنین بین محل زندگی و غلظت ید ادراری زنان باردار ارتباط معنادار آماری وجود داشت (۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: غلظت ید ادراری در زنان باردار شهرستان راور نسبت به شهرستان کرمان پایین‌تر است، محل زندگی می‌تواند در ارتباط با غلظت ید ادراری باشد.

سوگند تورانی، سلمان باش‌زر، شکوفه نیکفر، حمید رواقی، مهران صادقی،
دوره 76، شماره 6 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ترومبولیتیک درمانی گزینه مناسب درمانی در ساعات اولیه پس از شروع نشانه‌های بیماری در شرایط عدم دسترسی به آنژیوپلاستی اولیه برای درمان انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST (STEMI) می‌باشند. هدف این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی استرپتوکیناز در مقایسه با داروی جدیدتر تنکتپلاز در درمان انفارکتوس حاد میوکارد بود.
روش بررسی: یک مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز می‌باشد که در شهریور ۱۳۹۶ در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام پذیرفت. پایگاه‌های داده‌ای MEDLINE, Cochrane library,Web of Science, EMBASE در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا مارس ۲۰۱۷ به منظور پیدا کردن مطالعات ایمنی و اثربخشی بالینی به‌صورت الکترونیکی و ژورنال‌های قلب و عروق آمریکا، اروپا و ایران و کارآزمایی‌های در حال انجام به‌صورت دستی جستجو شدند. کارآزمایی‌های بالینی و مطالعات مشاهده‌ای مرتبط که به یکی از زبان‌های فارسی- انگلیسی و کره‌ای بودند وارد مطالعه شدند. ارزیابی کیفیت مطالعات توسط دو نفر به‌صورت جداگانه انجام گرفت و داده‌ها با استفاده از فرم استخراج داده‌های کاکرین صورت پذیرفت، سپس داده‌ها با نرم‌افزار Review Manager, Version 5.3 (The Nordic Cochrane Centre, Cochrane Collaboration, 2014, Copenhagen, Denmark) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: چهار مطالعه مورد-شاهدی وارد این پژوهش شدند. مطالعات دارای کیفیت بالا بودند. تفاوتی میان تنکتپلاز و استرپتوکیناز در خطر مرگ‌ومیر (۰/۴۰P=، ۱/۰۳-۰/۲۰ =%۹۵ CI، ۰/۴۵RR=)، افت فشارخون (۰/۳۳P=)، خونریزی (۰/۵۳P=، ۳/۹۹- ۰/۴۹ =۹۵% CI، ۱/۴۰=RR) و همچنین در پیامد ST-segment resolution >۵۰% (۰/۸۱P=) وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که اثربخشی و ایمنی استرپتوکیناز با داروی تنکتپلاز یکسان می‌باشد.

بهمن حسن‌نسب، نادیا بنی‌هاشم، شهرام سیفی، منیژه یزدانمهر،
دوره 76، شماره 6 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد یک عارضه شایع در بیهوشی به روش بی‌حسی نخاعی می‌باشد و به‌علت سوراخ شدن دورا، کمابیش هفت روز پس از پارگی رخ می‌دهد. در این مطالعه اثر آمینوفیلین وریدی در پیشگیری از سردرد، از بی‌حسی نخاعی در بیماران که تحت سزارین الکتیو قرار می‌گیرند، بررسی شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی روی ۱۴۰ زن ۱۸ تا ۳۵ سال با American Society of Anesthesiologists Classification (ASA Class) I, II کاندید بی‌حسی نخاعی در عمل سزارین الکتیو انجام شد. بیماران به‌صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. پس از کلامپ بندناف نوزاد، mg/kg ۱ وزن بدن آمینوفیلین حل شده در cc ۱۰۰ نرمال سالین به گروه مداخله انفوزیون گردید اما تنها ml ۱۰۰ نرمال سالین برای گروه کنترل انفوزیون شد. فشارخون و ضربان قلب بیمار پیش از بی‌حسی نخاعی، بلافاصله پس از آن، پس از برش رحم و کلامپ بندناف، پس از تزریق دارو و سپس هر پنج دقیقه ثبت گردید. در ساعات چهار، هشت، ۲۴، ۴۸ و ۷۲ پس از عمل، وجود سردرد در بیماران بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دو گروه از نظر سنی با یکدیگر همسان بوده‌اند به‌ترتیب (۳/۷۸±۲۸/۱۸ و ۳/۸۰±۲۸/۷۲، ۰/۴۰=P) گرچه شدت و استمرار سردرد در گروه مداخله بیشتر بود، ولی هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. متوسط تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در گروه مداخله بیشتر بود (۰/۰۰۱P<). متوسط تغییرات ضربان قلب در گروه شاهد نسبت به گروه مداخله بیشتر بود (۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که آمینوفیلین وریدی هیچ تأثیری در پیشگیری از بروز و شدت سردرد پس از بی‌حسی نخاعی در عمل سزارین الکتیو ندارد.

جعفر محمدشاهی، سهیلا رفاهی، بهاره یوسفی‌پور، مهران سرداری، رقیه تیمورپور،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

هپاتیت B یک بیماری تهدید‌کننده حیات است که کبد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تظاهرات بالینی بیماری از فرم بدون علامت تا عوارض شدید مانند سرطان کبد و سیروز متفاوت است. باوجود در دسترس بودن واکسن و دارو، این بیماری هنوز یک مشکل بزرگ برای سلامتی انسان در سرتاسر جهان باقی مانده است. هپاتیت B بسیار مسری بوده و از طریق خون و مایعات آلوده، مادر به جنین، استفاده از سوزن آلوده و تماس جنسی با فرد آلوده منتقل می‌شود. ویروس هپاتیت B به‌کمک رسپتور سدیم توروکولات کوترانسپورتینگ پلی‌پپتید (NTCP) وارد هپاتوسیت‌ها شده و با تکثیر در این سلول‌ها باعث اختلال در عملکرد کبد می‌شود. در واقع آسیب‌های کبدی نتیجه تکثیر ویروس و فعال شدن سیستم ایمنی به‌ویژه سلول‌های T سایتوتوکسیک اختصاصی ویروس است. سلول‌های CTL و CD4Th1 از طریق کشتن سلول‌های آلوده و تحریک تولید سایتوکین‌های ضد ویروسی تکثیر ویروس را کنترل می‌کنند. از طرفی عمکلرد این سلول‌ها در افرادی که به‌شکل موفق ویروس را حذف می‌کنند بسیار قوی می‌باشد، در مقابل در افراد مبتلا به عفونت‌های مزمن این دسته از سلول‌ها تضعیف شده‌اند. بسیاری از مطالعات نشان داده است که چالش اصلی در حذف کامل ویروس مربوط به حضور Covalently closed circular DNA (cccDNA) است. این ساختار در فرآیند سیکل تکثیری ویروس تولید شده و به‌مدت طولانی در داخل سلول میزبان باقی مانده و به‌عنوان الگویی برای تولید Pre-genomic RNA و تکثیر ویروس عمل می‌کند. تاکنون هیچ داروی ضد ویروسی نتوانسته این ساختار را از بین ببرد.

رویا طاهری‌تفتی، موج طاهری‌تفتی،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فوتوتراپی موثرترین روش درمان زردی نوزادان است و فوتوتراپی متناوب باوجود موثر بودن، دارای فواید بیشتر و عوارض کمتر نسبت به فوتوتراپی مداوم است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو روش فوتوتراپی متناوب و مداوم بر کاهش بیلی‌روبین سرم نوزادان ترم زرد و ارزیابی طول مدت بستری ومدت فوتوتراپی در این دو روش صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در ۶۰ نوزاد ترم زرد که از دی‌ماه سال ۱۳۹۵ تا دی‌ماه ۱۳۹۶در بیمارستان لقمان تهران بستری گردیدند، انجام شد. نوزادان به‌صورت تصادفی به دو گروه فوتوتراپی متناوب (اول) و مداوم (دوم) تقسیم شدند. در گروه (دوم) دستگاه فوتوتراپی در تمام شبانه روز روشن بود. در گروه (اول) دستگاه فوتوتراپی ۱۶ ساعت روشن و هشت ساعت (از ساعت ۱۰ شب تا شش صبح) خاموش می‌شد و پس از فوتوتراپی بیلی‌روبین سرمی بتوالی اندازه‌گیری شد. معیار ورود شامل نوزادان ترم زرد با علت غیرهمولیتیک بستری در بخش بود و معیارهای خروج شامل سپسیس و بیلی‌روبین بیش از mg/dl ۱۸ و ایکتر همولیتیک بودند. پیامدهای زودرس شامل میزان کاهش بیلی‌روبین و مدت بستری و مدت فوتوتراپی و دیررس نظیر کرنیکتروس بررسی گردیدند.
یافته‌ها: دو گروه از نظر معیارهای دموگرافیک مشابه بودند. طول بستری بر حسب روز در گروه مداوم ۰/۶۰±۲/۳ و در گروه متناوب ۰/۹۳±۲/۴۶ بود و تفاوت معناداری نداشتند (۰/۵۱۶P=) مدت زمان فوتوتراپی بر حسب ساعت در گروه فوتوتراپی مداوم ۱۶/۳۹±۴۵/۲۶ و در گروه متناوب ۱۱/۸۲±۴۶ بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند (۰/۸۴۳P=) سرعت کاهش بیلی‌روبین پس از ۳۶ ساعت در دو گروه یکسان بود وتفاوت معنادار آماری نداشتند (۰/۴۲۹P=).
نتیجه‌گیری: فوتوتراپی متناوب به اندازه فوتوتراپی مداوم در کاهش بیلی‌روبین نوزادان ایکتریک موثر می‌باشد.


سعید ولیان، صوفیا نقدی، نورالدین نخستین انصاری، شهره جلائی، ناصر سلسبیلی،
دوره 76، شماره 11 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تنها پرسشنامه معتبر برای ارزیابی مشکلات ران و کشاله ران، مقیاس ارزیابی ران و کشاله ران کپنهاک می‌باشد که به زبان انگلیسی است. هدف پژوهش کنونی، ترجمه و تطابق فرهنگی این پرسشنامه به فارسی و بررسی پایایی آن در ورزشکاران مبتلا به درد ران و کشاله ران بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع ساخت آزمون و به‌صورت مقطعی از خرداد ۱۳۹۳ تا اردیبهشت ۱۳۹۴ در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در این پژوهش، ابتدا نسخه فارسی پرسشنامه تهیه گردید و سپس توسط ورزشکاران مبتلا به درد ران و کشاله ران پر شد. برای بررسی پایایی آزمون-بازآزمون، نمونه‌ها پس از یک تا دو هفته، بار دیگر پرسشنامه را تکمیل کردند.
یافته‌ها: در این پژوهش ۵۰ ورزشکار مرد با میانگین سنی ۳/۳۷±۲۶/۱۲ سال شرکت کردند. مقدار همبستگی درون گروهی برای نمره کل پرسشنامه ۰/۷۴ (۰/۰۰۰۱P<) محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی پرسشنامه "مقیاس ارزیابی ران و کشاله ران کپنهاگ" ابزاری پایا برای ارزیابی ورزشکاران مبتلا به درد ران و کشاله ران می‌باشد.

لیلا پورعلی، صدیقه آیتی، عطیه وطنچی، غزل قاسمی، سمیرا ساجدی رشخوار، عالیه بصیری،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری سرویکال نوعی نادر از بارداری‌های خارج رحم است. نوع درمان وابسته به وضعیت همودینامیک بیمار می‌باشد که می‌توان از درمان محافظتی تا درمان تهاجمی مانند هیسترکتومی اورژانس را به‌کار برد. هدف از این گزارش معرفی یک مورد درمان محافظه‌کارانه موفقیت‌آمیز حاملگی سرویکال بود.
معرفی‌بیمار:  زن ۳۰ ساله حاملگی دوم و سابقه تولد زنده و یک‌بار سزارین پیشین که با تشخیص اولیه سقط فراموش شده در سال ۱۳۹۶ به بیمارستان قائم (عج) مراجعه کرد. به‌دلیل عدم دفع در حین کورتاژ، بارداری سرویکال تشخیص داده شد. خونریزی واژینال شدید تهدیدکننده حیات با سوند فولی داخل رحمی حاوی cc ۶۰ نرمال سالین و گذاشتن تامپون داخل واژن کنترل و بیمار با حال عمومی خوب مرخص شد.
نتیجه‌گیری: در بیماران با بارداری سرویکال و وضعیت همودینامیک نامناسب
و تمایل به حفظ باروری، جاگذاری سوند فولی داخل رحم همراه با گذاشتن تامپون داخل واژن به‌دنبال کورتاژ، کمک‌کننده می‌باشد.

مرجان قربانی انارکولی، سارا دبیریان، حسن مولادوست، ادیب زنده دل، محمد هادی بهادری،
دوره 77، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی بقای سلولی در مطالعات دارویی و سرطان برای تعیین حساسیت سلولی مهم و تعیین‌کننده نتیجه درمان است. بنابراین روش‌های مختلفی استفاده می‌گردد که نقطه پایانی متفاوتی را ارزیابی می‌کنند. تعیین وجود همبستگی بین روش‌ها دارای اهمیت می‌باشد. در این مطالعه، حساسیت روش‌های رنگ‌سنجی ۳-(۴و۵-دی متیل تیازول-۲-ایل)-۲و۵-دی فنیل تترازولیوم برماید (MTT)، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک در تعیین بقای رده سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک ارزیابی گردید.
روش بررسی: مطالعه تجربی کنونی از مهر تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام پذیرفت. رده سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک انسانی کشت شده در محیط Dulbecco;s modified Eagle;s medium (DMEM) حاوی ۱۰% Fetal bovine serum (FBS)، به‌مدت ۲۴ ساعت با ملاتونین تیمار گردید، سپس بقای سلولی توسط تست‌های MTT، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک بررسی و از راندمان کشت و درصد کسر بقا جهت رسم منحنی بقا در سنجش کلونوژنیک استفاده گردید.
یافته‌ها: غلظت ملاتونین در نقطه IC50 در روش‌های MTT، تریپان‌بلو و سنجش کلونوژنیک به‌ترتیب، شامل ۰/۱۱۷±۴/۷۹۴، 
۰/۸۹۴±۴/۳۷۵ و ۰/۳۲۶±۲/۲۴۶ میلی‌مولار بود که مقایسه مقادیر IC50 در آزمون MTT و تریپان‌بلو اختلاف معناداری را نشان نداده (۰/۶۴۴۶P=)، در‌حالی‌که بین MTT-سنجش کلونوژنیک (۰/۰۰۳۲P= تریپان‌بلو-سنجش کلونوژنیک (۰/۰۰۷۸P=) اختلاف معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون بقای سلولی، نشان‌دهنده همبستگی خطی، مثبت و معنادار بین روش‌ها بوده که بین روش‌های MTT و تریپان‌بلو همبستگی بیشتر بود (۰/۹۹r=، ۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند، هر سه روش برای تعیین سمیّت سلولی سرطان تیرویید آناپلاستیک مؤثر بوده و روش‌های MTT و تریپان‌بلو نسبت به سنجش کلونوژنیک، حساسیت بالاتری دارند.

فریبا کرامت، شهرام همایونفر، محمدعلی سیف ربیعی، کژال عباسی، علی سعادتمند،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری اندوکاردیت عفونی به‌دلیل حضور میکروارگانیسم در اندوکارد و یا دریچه‌های قلب به‌وجود می‌آید. امروزه اندوکاردیت عفونی به‌عنوان یک علت عمده مرگ‌ومیر با میزان بروز کمابیش ۵ تا ۷/۹ مورد در صدهزار نفر می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بود.
روش بررسی: در این بررسی گذشته‌نگر که از فروردین ۱۳۸۴ تا اسفند ۱۳۹۳ در یک دوره ده ساله بر روی بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی بستری شده در بیمارستان‌های سینا و اکباتان در شهر همدان انجام شد. بیماران بستری با تشخیص اندوکاردیت عفونی بررسی شدند و داده‌های تظاهرات بالینی، معاینه فیزیکی و گزارش آزمایشات و اکوکاردیوگرافی بیماران در چک لیست طراحی شده ثبت گردید و برای تمام بیماران کشت خون و تست آنتی‌بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع ۶۱ بیمار با تشخیص نهایی اندوکاردیت وارد مطالعه شدند که ۵۰ نفر (۸۲%) مرد و ۱۱ نفر (۱۸%) زن بودند. ۵۴ نفر (۸۸/۵%) اندوکاردیت دریچه طبیعی و ۷ مورد (۱۱/۵%) اندوکاردیت دریچه مصنوعی داشتند. همچنین ۳۸ نفر (۶۲/۳%) از بیماران معتاد تزریقی و ۲۳ نفر (۳۷/۷%) غیرمعتاد تزریقی بودند. شایعترین ارگانیسم عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس در ۱۵ نفر (۵۵/۵۵%) بود که بیشترین مقاومت را نسبت به آنتی‌بیوتیک اگزاسیلین داشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های به‌دست آمده می‌توان نتیجه گرفت، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی عوامل باکتریال جدا شده از کشت خون بیماران مبتلا به اندوکاردیت عفونی تغییر کرده است.

بیتا دادپور، زهرا حاتمی، امیررضا لیاقت، علی اشراقی، فارس نجاری، درسا نجاری،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پراکندگی QT به معنای تفاوت بین فاصله QT حداقل و حداکثر در الکتروکاردیوگرام دوازده لید استاندارد است. هدف پژوهش کنونی در این پژوهش پیدا کردن رابطه‌ای مابین مسمومیت با متادون و تغییر میزان پراکندگی QT در نوار قلبی بیماران بود.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی، مقطعی، به‌صورت تصادفی، که در بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد از مهر ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ صورت گرفت، از تمامی بیمارانی که با شکایت و یا علایم مسمومیت با متادون به بخش اورژانس مراجعه نموده بودند، در بدو ورود یک نوار قلبی با ۱۲ لید از آن‌ها گرفته ‌شد، و سپس میزان پراکندگی QT در نوار قلبی آن‌ها در مقایسه با سایر پارامترها به‌صورت دستی برای بیماران محاسبه ‌گردید، همچنین، از طرفی برای مشخص نمودن میزان الکترولیت‌ها (پتاسیم، کلسیم، منیزیم) یک نمونه خون نیز از بیماران دریافت، و متغیر‌های موصوف نیز از آن استخراج شدند، و برای اطمینان از درستی شرح حال دریافت‌شده نمونه ادرار نیز برای آزمایش آن از نظر وجود متادون به آزمایشگاه ارسال گردید.
یافته‌ها: ۱۰۰ بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند، که ۶۵ نفر آن‌ها مرد (۶۵%) و ۳۵ نفر آن‌ها زن (۳۵%) بودند. میانگین سنی آن‌ها ۱۴/۵±۳۳/۸۷ سال بود. متوسط دوز مصرفی متادون در این بیماران mg ۳۵/۷±۳۵/۵ بوده است. میانگین پتاسیم ۰/۵±۳/۹۹، کلسیم ۰/۵±۸/۹۴ و منیزیوم mg/dl ۰/۲۶±۱/۹۸ بود. در داده‌های نوار قلب بیماران میانگین پراکندگی QT میلی‌ثانیه (millisecond) ۰/۰۱۸±۰/۰۴۱ بود.
نتیجه‌گیری: در پژوهش کنونی هیچ رابطه‌ی معناداری مابین میزان پراکندگی QT و مسمومیت با متادون یافت نشد. 

علیرضا نجیمی ورزنه، محمد غلامی فشارکی، محسن روضاتی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک به‌عنوان عامل خطر اصلی برای ابتلا افراد به بیماری قلبی-عروقی شناخته می‌شود. با توجه به اهمیت کنترل سندرم متابولیک، بررسی عوامل موثر بر این سندرم از اولویت‏های مهم پژوهشی در جهان و ایران می‌باشد. یکی از این عوامل موثر که مطالعات پیشین روابط ضد و نقیضی در مورد رابطه آن با سندرم متابولیک اشاره نموده‌اند، متغیر نوبت‏کاری می‌باشد. از این‌رو این مطالعه کوهورت آینده‏نگر جهت بررسی رابطه بین نوبت‏کاری با سندرم متابولیک بر روی مردان کارگر انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت آینده‏‏نگر پنج ساله بر روی یک نمونه تصادفی از کارگران کارخانه فولاد مبارکه اصفهان (ایران) از فروردین تا اسفندماه، طی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ انجام پذیرفته شده است. در این مطالعه متغیر نوبت‌کاری و سندرم متابولیک به‌عنوان متغیر مستقل و وابسته و متغیرهای سن، تحصیلات و سابقه به‌عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تعداد افراد شرکت‏کننده در این مطالعه را ۱۳۲۱ نفر مرد (میانگین سنی ۴۳ سال) تشکیل می‌داد. در این مطالعه، نمونه شامل ۵۲۸ نفر (۴۰%) روزکار، ۱۵۵ نفر (۱۲%) نوبتکار چرخشی هفتگی و ۶۳۸ نفر (۴۸%) نوبت‌کار معمولی بود. شانس نسبی (OR) پنج ساله ابتلا به سندرم متابولیک در نوبت کارهای معمولی نسبت به روزکاران برابر با ۱/۹۳OR= با ۰/۰۴۴P= و برای نوبت‌کاران هفتگی برابر با ۱/۲۶OR= با ۰/۶۴P= بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، داشتن شانس بیشتر در ابتلا به سندرم متابولیک در نوبت‌کاران معمولی نسبت به روزکاران تایید، اما این افزایش در نوبت‌کاران هفتگی تایید نشد.

علیرضا ماهوری، نازلی کرمی، سیده زهرا کریمی سرابی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine) یک آگونیست α۲ آدرنورسپتور است که آرامش‌بخشی عالی با کمترین ناپایداری قلبی-عروقی یا دپرسیون تنفسی را فرآهم می‌کند و ممکن است برای تسهیل خارج کردن لوله تراشه و جلوگیری از پاسخ‌های همودینامیک آن مفید واقع شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر دکسمدتومیدین بر روی پاسخ‌های همودینامیک در طی خارج کردن لوله تراشه بود.
روش بررسی: در یک مطالعه تحلیلی آینده‌نگر از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۷، پنجاه زن ۲۰ تا ۵۰ ساله کاندید عمل جراحی کوله‌سیستکتومی تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، به‌طور تصادفی در دو گروه مساوی وارد مطالعه شدند. ده دقیقه پیش از پایان جراحی انفوزیون دکسمدتومیدین با دوز ۰/۸ میکروگرم به‌ازای هر کیلوگرم وزن بدن (µg/kg) در گروه مطالعه شروع و در گروه کنترل نیز نرمال‌سالین به‌عنوان پلاسبو تجویز شد. پس از خروج لوله تراشه، فشارخون، تعداد ضربان قلب، درصد اشباع اکسیژن در دقایق ۰، ۱، ۲، ۳ و ۵ و میزان آرام‌بخشی با استفاده از جدول رمزی در ریکاوری اندازه‌گیری و ثبت گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تعداد ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک هنگام اکستوباسیون در بیمارانی که دکسمدتومیدین دریافت کردند به‌طور معناداری نسبت به گروه کنترل پایین‌تر بود. همچنین در بیماران گروه مطالعه ۸۰% همکاری‌کننده، آگاه به زمان و مکان بودند در‌حالی‌که در گروه شاهد این مقدار ۲۸% بود (۰/۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: انفوزیون وریدی دکسمدتومیدین با دوز µg/kg ۰/۸، ۱۰ دقیقه پیش از خروج لوله تراشه باعث پایدار شدن همودینامیک بیماران و تسهیل اکستوباسیون شد.

ابوالفضل قریشی، محمد مسعود وکیلی، مریم امیرمحسنی،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مسائل جنسی یکی از مهمترین ابعاد زندگی انسانی بوده و اختلالات جنسی از جمله مسائلی هستند که ممکن است در هر جامعه‌ای سبب بروز برخی مشکلات شوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان رضایتمندی زنان متأهل از زندگی زناشویی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از فروردین 1391 تا مرداد همان سال و بر روی 564 زن شوهردار گروه سنی 18 تا 55 سال تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زنجان، انجام شد که از میان مراجعین مراکز آموزشی-درمانی دانشگاه علوم پزشکی زنجان و به‌روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها عبارت بود از پرسشنامه عملکرد جنسی 14 سؤالی Changes in sexual functioning questionnaire (CSFQ)-14 که به‌روش خودایفایی تکمیل شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد 5/79% زنان مورد مطالعه، به درجاتی از نارضایتی جنسی مبتلا هستند. مطالعه نشان داد که با افزایش سن، میزان نارضایتی از روابط جسنی افزایش یافته و از 1/3% در گروه سنی 19-14 سال، به 2/38% در گروه سنی 39-30 سال رسید. همچنین میزان نارضایتی جنسی با بالارفتن میزان تحصیلات، افزایش یافت و بیشترین نسبت نارضایتی در گروه دارای تحصیلات دیپلم و در مرحله بعد افراد دارای تحصیلات دانشگاهی  قرار داشت. نتایج مطالعه، بیشترین نسبت نارضایتی از روابط جنسی را در گروه زنان خانه‌دار گزارش نمود و با افزایش تعداد سال‌های زندگی مشترک نیز نارضایتی از روابط جنسی به‌طور معنادار افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، شیوع نارضایتی به‌ویژه در زمینه تمایلات جنسی در میان زنان شرکت‌کننده بیشتر از حد انتظار بوده است.

فاطمه نسیمی، حسین زراعتی، جواد شاهین‌فر، محمدرضا صفدری، علی اسماعیلی، مریم قربان‌زاده،
دوره 78، شماره 2 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت رویه‌های استرس‌زای زیادی قرار می‌گیرند که سبب تغییرات فیزیولوژیک در آن‌ها می‌گردد. تحریک چندحسی یک طبقه‌بندی گسترده از مداخلاتی است که در راستای بهبود پیامد‌های تکاملی و فیزیولوژیک نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان طراحی شده‌اند تا استرس‌ها را در محیط بخش مراقبت ویژه نوزادان به حداقل برسانند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور که از اردیبهشت‌ تا آذر ۱۳۹۵ در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان شهید مطهری شهرستان جهرم انجام شد، تعداد ۸۰ نوزاد نارس با سن حاملگی ۳۴ تا ۳۶ هفته به‌صورت تصادفی در دو گروه تحریک چندحسی و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی را یک نوبت به‌مدت ۶۰ دقیقه و در گروه کنترل فقط مراقبت‌های معمول بخش را دریافت کردند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل پرسشنامه و چک لیست معیارهای فیزیولوژیک نوزادان بود.
یافته‌ها: آزمون‌های آماری نشان‌ داد که در مرحله حین مداخله (نیم ساعت اول و دوم) یک روند رو به کاهش در میانگین تمامی شاخص‌های فیزیولوژیک وجود داشت (۰/۰۰۱>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنا‌دار نبوده است. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری نشان داد که تفاوت معنا‌داری بین تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک در بین دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی وجود داشت (۰/۰۰۱>P).
نتیجه‌گیری: تحریک چندحسی منجر به کاهش تعداد ضربان قلب و تنفس و ثبات فشار خون نوزادان نارس شد.

آیدا علی ضمیر، سیدمهدی رضوانجو، الهام خانلرزاده، فرناز فریبا،
دوره 78، شماره 3 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص زودهنگام سندرم‌های کرونری در تعیین پیش‌آگهی و پیشگیری از عوارض ناگوار نقش مهمی داشته و می‌تواند نجات‌بخش جان بیماران باشد. در این مطالعه سطح پروتیین A پلاسمایی مرتبط با حاملگی (PAPP-A) در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد با گروه کنترل و با سایر مارکرهای قلبی شامل تروپونین و کراتین کیناز-MB مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، به‌روش شیوه نمونه‌گیری آسان از بین بیماران مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان قلب فرشچیان همدان از تیر ۱۳۹۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۷، تعداد ۱۱۶ بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد با ۱۱۶ فرد غیرمبتلا به آن (گروه کنترل) از نظر بیومارکرهای پروتیین A پلاسمایی مرتبط با حاملگی، کراتین کیناز-MB و تروپونین سرم مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار پروتیین A پلاسمایی مرتبط با حاملگی در مبتلایان به سندرم کرونری حاد و گروه کنترل به‌ترتیب ۲۷/۵۶±۹۳/۸۵ و ۷/۲۹±۸۹/۶۳ بود، بنابراین بین بیماران و گروه کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد، اما سطح کمی PAPP-A در بیماران انفارکتوس میوکارد همراه با صعود قطعه ST به‌طور معناداری بالاتر از مبتلایان به آنژین ناپایدار و انفارکتوس میوکارد بدون صعود قطعه ST بود (۰/۰۰۱P<). میانگین و انحراف‌معیار PAPP-A در بیماران سندرم حاد کرونری با نتیجه تروپونین مثبت و منفی به‌ترتیب ۲۷/۵۲±۹۹/۴۲ و ۱۸/۷۹±۹۰/۶۹ بود (۰/۰۲۱P=). ضریب همبستگی ۰/۰۷ بین سطح سرمی PAPP-A با کراتین کیناز-MB به‌دست آمد (۰/۲۹۲P=).
نتیجه‌گیری: در مبتلایان به سندرم کرونری حاد، افزون‌بر مثبت شدن تروپونین قلبی، پروتیین A پلاسمایی مرتبط با حاملگی نیز به‌طور معناداری افزایش یافت. 

حسین شاکری، علی‌اصغر عربی میانرودی، محمدعلی حق‌بین، نرگس خانجانی،
دوره 78، شماره 3 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از مشکلات عمده در اعمال جراحی، درد پس از آن است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی تیزانیدین به‌عنوان پیش‌دارو در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور از فروردین تا اسفند ۱۳۹۳ در بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان آموزشی درمانی شفا کرمان بر روی ۷۱ بیمار ۱۸ تا ۵۰ ساله‌ی کاندید جراحی سپتوپلاستی برای اولین بار، انجام گردید. بیماران به‌طورتصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داروی تیزانیدین با دوز mg ۴ دو ساعت پیش از جراحی (سپتوپلاستی) به‌صورت خوراکی به بیماران گروه مداخله داده شد. در گروه کنترل دارونما تجویز گردید. داده‌های مربوط به‌شدت درد چهار ساعت، هشت ساعت و صبح روز پس از جراحی اندازه‌گیری و ثبت شد.
یافته‌ها: بیماران ۶۲ نفر (۸۷/۳۲%) مرد و ۹ نفر (۱۲/۶۸%) زن بودند. میانگین سنی افراد مورد بررسی ۷/۵±۲۴/۶ سال بود. دو گروه مداخله و شاهد از نظر سن همسان بودند (۰/۵۴P=)، اما طول مدت جراحی در دو گروه متفاوت بود (۰/۰۳۸P=) و در گروهی که تیزانیدین دریافت کردند، طولانی‌تر بود. میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از چهار ساعت، متفاوت و در گروهی که تیزانیدین دریافت کرده بودند، بیشتر بود (۰/۰۴۳P=). میانگین امتیاز درد در دو گروه پس از هشت ساعت (۰/۹۵P=) و یک روز (۰/۷۹P=) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه تجویز تیزانیدین پیش از عمل در کاهش درد پس از عمل جراحی سپتوپلاستی مؤثر نبود.

محدثه مظفری، سید ابوالقاسم مهری ‌نژاد، جمشید باقری، مهرانگیز پیوسته‌گر، مسعود ثقفی‌نیا،
دوره 78، شماره 3 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش‌های پیشین نتایج متناقضی را در خصوص عملکرد حافظه‌کاری پس از جراحی بای‌پس عروق کرونر قلب ارایه داده‌اند. این پژوهش به‌منظور مقایسه حافظه کاری بیماران جوان بای‌پس عروق کرونر با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال که یک سال از عمل جراحی آنان گذشته است با افراد سالم انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی که در فاصله زمانی بهمن ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷ انجام گرفت، ۴۰ بیمار مرد بای‌پس عروق کرونر قلب با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال که طی یک‌سال گذشته در مرکز قلب تهران بستری بودند، به‌عنوان گروه آزمایشی و ۶۴ مرد سالم با دامنه سنی همتا به‌عنوان گروه کنترل به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه با آزمون حافظه کاری وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه در آزمون حافظه کاری در زیر مقیاس‌های حافظه شنیداری رو به جلو و معکوس، نمره کل حافظه شنیداری، حافظه دیداری معکوس و فراخنای حافظه شنیداری در سطح خطای ۱% از نظر آماری معنادار است (۰/۰۱>P). همچنین، تفاوت دو گروه در زیر مقیاس نمره کل حافظه دیداری در سطح خطای ۵% از نظر آماری معنادار است (۰/۰۵>P). نتایج گویای عملکرد ضعیف‌تر گروه بیماران در تمامی زیر مقیاس‌های آزمون حافظه کاری نسبت به افراد سالم می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه شیوع کاهش شناختی به‌نسبت بالا به‌ویژه در حافظه کاری پس از CABG را تأیید می‌کند و الگویی از تداوم کاهش شناختی پس از گذشت یکسال از عمل بای‌پس عروق کرونر در بیماران جوان با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال ارایه می‌دهد.

علیرضا رای، سیروس امیری، محمدرضا صبحیه،
دوره 78، شماره 4 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: عدم کارایی فیستول‌های همودیالیز موجب تحمیل هزینه‌های زیاد و افزایش آمار مرگ‌ومیر و عوارض می‌گردد. کارایی بالون دارویی و غیردارویی در فیستول‌های شریانی وریدی بدون عملکرد مناسب در یک دوره شش ماهه بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی است. ۵۰ بیمار همودیالیزی که به‌علت عدم کارایی فیستول شریانی وریدی در سال ۱۳۹۶ به بیمارستان امام‌رضا (ع) کرمانشاه مراجعه کردند، به‌طور تصادفی در دو گروه مجزا قرار گرفتند. همه این بیماران توسط یک جراح عروق، تحت آنژیوپلاستی فیستول با بالون دارویی و غیردارویی قرار گرفتند. بیماران در فاصله زمانی شش ماهه پیگیری شدند.
یافته‌ها: درصد موفقیت کارایی بالون دارویی نسبت به غیردارویی در عملکرد فیستول‌های شریانی وریدی به‌طور معناداری افزایش یافت (05/0P<). همچنین ارتباط معناداری بین سن و ابتلا به دیابت در طول عمر فیستول وجود دارد.
نتیجه‌گیری: کاربرد بالون‌های دارویی نسبت به غیردارویی در کارایی فیستول‌های شریانی وریدی موثرتر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb