82 نتیجه برای شیری
مهناز محمودیراد، آمنه شیرین ظفرقندی، مهتاب شیوایی، نیکی محمودیراد، بهنوش عباس آبادی، مریم عامل ذبیحی، زهره امیری،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: این تحقیق بهمنظور بررسی میزان تأثیر ایتراکونازول،
میکونازول، فلوکونازول و فلوسیتوزین در شرایط آزمایشگاهی بهروش میکرودایلوشن
برات، بر روی 191 گونه کاندیدای جدا شده از 175 بیمار مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی
که بین سالهای 1385 تا 1387 به بیمارستان مهدیه مراجعه کرده بودند، صورت گرفت.
روش بررسی: 191 گونه کاندیدا از نمونههای
بالینی جدا گردید. تست حساسیت داروهای ضد قارچی بر اساس روش میکرودایلوشن برات NCCLS انجام شد و نتایج بعد از 48 ساعت قرائت
گردید.
یافتهها: C. albicans نسبت به هر چهار نوع داروی بررسی شده حساسیت
قابل قبولی (>90%) داشت. C. glabrata نسبت به میکونازول و سپس نسبت به فلوسیتوزین
حساسیت قابل قبولی داشت ولی نسبت به ایتراکونازول و فلوکونازول مقاومتر بود. C.
tropicalis بهترتیب به میکونازول و بعد به فلوکونازول
حساسیت قابل قبولی داشت و مقاومت دارویی ناچیزی در برابر چهار داروی بررسی شده
نشان داد که بیشترین مقاومت آن در برابر فلوسیتوزین بود. C. krusei بیشترین حساسیت را نسبت به میکونازول داشت و
حساسیتش نسبت به سه داروی دیگر بیشتر وابسته به دوز بود و بیشترین مقاومت را نیز
نسبت به فلوکونازول نشان میداد.
نتیجهگیری: گونههای بررسی شده در این مطالعه بیشترین حساسیت دارویی را
نسبت به میکونازول و همچنین حساسیت قابل قبولی نیز نسبت به سایر داروهای فوق
داشتند. شیوع موارد مقاومت دارویی در گونههای C. krusei و C.
glabrata نسبت به سایر گونهها بالاتر بود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زینت قنبری، شیرین گودرزی، مامک شریعت، زهرا مشتاقی، فاطمه زمانی،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: بیاختیاری
استرسی ادرار شایعترین بیماری کاهندۀ کیفیت زندگی در زنان است هر چند که روشهای
جراحی مختلفی تاکنون برای آن بهکار رفته است اما همیشه پس از درمان جراحی برخی از
مشکلات متاثر کننده کیفیت زندگی برطرف نمیشود لذا با این فرضیه این مطالعه به
منظور بررسی روش جراحی ترانس ابتوراتور (TOT) در
درمان و تأثیر آن در بهبود کیفیت زندگی این بیماران به انجام رسید.
روش بررسی: 54
بیمار مبتلا به بیاختیاری استرسی ادراری (SUI)،
تحت جراحی TOT، با و یا بدون جراحی ترمیم
پرولاپس (در صورت نیاز) قرار گرفتند. کیفیت زندگی، قبل و پس از عمل با استفاده از
پرسشنامۀ اختصاصی بیاختیاری (I-QOL)
بررسی شد. عوارض زودرس و دیررس جراحی همچون پارگی و آسیب به مثانه، حالب و روده، همچنین
خونریزی و عفونت ارزیابی و ثبت شدند.
یافتهها: میزان کلی عوارض حین عمل و عوارض زودرس بعد از جراحی،
به ترتیب 5/5% و 7/3% بودند. هیچ موردی از هماتوم، آسیب مثانه یا روده وجود نداشت.
نمرات I-QOL بهطور چشمگیر پس از جراحی
بالاتر بودند. متوسط نمرۀ I-QOL، قبل از جراحی 6/23 و پس از
عمل 64 بود.
این بهبود، ارتباطی به ترمیم همزمان کف لگن، یائسگی، بیماری زمینهای، تعداد
زایمان، شاخص بوده بدن (BMI) و
سن نداشت.
اکثریت زنان از نتایج عمل رضایت داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه، ثابت میکند که درمان جراحی بیاختیاری
ادراری در زنان با روش ترانس ابتوراتور (TOT) برای درمان SUI روش ایمن و مناسبی است، که میتواند
کیفیت زندگی بیماران را نیز ارتقا بخشد.
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، پریسا کریمزاده، بهرام چهاردولی، ناهید عینالهی، اسداله موسوی، بابک بهار، حسین درگاهی، غلامرضا توگه، کامران علیمقدم، اردشیر قوامزاده، سیدحمیداله غفاری،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده
ییک تیروزین کیناز غیر رسپتوری است که نقش مهمی در اختلالات میلوئیدی ایفا می کند. اخی را JAK زمینه و هد ف: 2
شناسایی شده (MPNs) در تعداد زیادی از بیماران مبتلا به نئوپلاس مهای میلوپرولیفراتیو JAK2 V617F جهش اکتسابی
واقع بر روی کروموزوم 9 JAK در نوکلئوتی د 1849 در اگزون 12 از ژن 2 T به G است. این جهش ناشی از تغییر
م ی گردد . در JAK است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جا ی وال ین در موقعی ت 617 از پ روتیین 2
بر (AS-PCR) و آلل اختصاصی DNA بر روی (ARMS-PCR) مطالعه حاضر دو روش سیستم تکثیر متزلزل جه ش ها
در ارزیابی این جهش مقایسه شد ه اند. روش بررس ی: مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود . در این مطالعه RNA روی
با روش نمون هگیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به JAK2 V617F جهش
مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای تایید نتایج، سه نمونه از AS-PCR و ARMS-PCR بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش
نتایج مشابه ی در بیماران AS-PCR و ARMS-PCR قرار گرفت . یافت هها: با هر دو روش Sequencing بیماران مورد
61 %) به دست آمد . اما در بیماران ترومبوسیتمی اولیه با روش / 86 %) و بیماران میلوفیبروز اولیه ( 5 / پلی سیتمی ورا ( 6
8) به دست آمد . وجود جهش توسط روش /15)% شیوع 53 AS-PCR 7) و با روش /15)%46/ شیوع 6 ARMS-PCR
با هر دو روش، قابل مقایسه با نتایج JAK مورد تایید قرارگرفت . نتیج هگیری: میزان شیوع جهش 2 Sequencing
گزارش شده قبلی می باشد و تفاوت در نتایج گزارش شده می تواند وابسته به تکنیک مورد استفاده باشد.
ثمیله نوربخش، بهروز جلیلی، احمدرضا شمشیری، الهام شیرازی، آذردخت طباطبائی، رضا تقیپور، احمد مدرس فتحی،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: اخیراً
بهعوارض سایکولوژیک و نورولوژیک متعاقب ابتلا بهعفونت استرپتوکوک گروه A (PANDAS) بهواسطه
تولید آنتیبادیهای اتوایمیون اشاره میشود. هدف این مطالعه مقایسه تیتر آنتیبادیهای
برعلیه استرپتوکوک بتا همولیتیک گروه A (GABHS) در کودکان مبتلا به
اختلالات حرکتی تیک و توره (PANDAS) با گروه سالم (شاهد) بود.
روش بررسی: بررسی مقطعی- تحلیلی طی دو سال (89-1387)
در 52 بیمار با اختلالات حرکتی تیک و یا توره مراجعهکننده به درمانگاه اعصاب و روانپزشکی
کودکان در دو بیمارستان رسولاکرم و علیاصغر دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. میزان
آنتی هیالورونیداز، آنتی استرپتولیزین و آنتی دیانآز با روش الیزا در سرم 53 بیمار
و 76 شاهد مقایسه گردید. با معیار 2c و ضریب اطمینان CI=95%، (05/0p<) مقایسه انجام
شد. سطح زیر منحنی راک تعیین و حساسیت و ویژگی، ارزش اخباری مثبت تستها مشخص
گردید.
یافتهها: سن بیماران بین 16-4
سال، 7/71% (38 نفر) مذکر بودند. تیتر هر سه آنتیبادی در بیماران بیشتر از گروه
شاهد بود (001/0p<). تیتر
Anti-DNase (170>Cut off) حساسیت 70%،
ویژگی 99%، ارزش اخباری مثبت 90، برای تیتر آنتیبادی ASOT (200>Cut
off) حساسیت 75%، ویژگی 84%، ارزش اخباری مثبت 80% تعیین شد. تیتر آنتی
استرپتوکیناز (IU/ml332>Cut off) حساسیت 34%، ویژگی
85% داشت.
نتیجهگیری: در مبتلایان اختلالات حرکتی مثل تیک و توره هر سه نوع آنتیبادی بر
علیه استرپتوکوک بهطور معنیداری بالاتر از گروه کنترل است. احتمالاً عفونت استرپتوکوک
نقش واضحی در سندرم پانداس کودکان دارد. درمان عفونتهای استرپتوکوکی با پنیسیلین
درازمدت امکانپذیر است. تصمیمگیری برای استفادهاز درمانهای تهاجمیتر برای
پانداس (تعویض پلاسما و غیره) نیاز بهمطالعه بالینی تصادفی شاهددار میباشد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
شیرین نیرومنش، معصومه داداش علیها، مینا اکرمی،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: سرویکس
مطلوب و انقباضات رحمی دو عامل اساسی در زایمان هستند و برای موفقیت القای زایمان حایز
اهمیت هستند. روشهای مختلفی برای القای زایمان وجود دارد که میتوان به
میزوپروستول و اکسیتوسین اشاره کرد. هدف این مطالعه مقایسه کارایی و ایمنی محلول میزوپروستول
با اکسیتوسین جهت القای زایمان در افراد با معاینه نامناسب سرویکس میباشد.
روش بررسی: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی دوسوکور
است. 140 خانم باردار 42-34 هفته مراجعهکننده به بیمارستان زنان در طی سالهای
89-1388 که کاندیدای ختم حاملگی بوده و سرویکس نامناسب داشتند با استفاده از جدول اعداد
تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه محلول میزوپروستول خوراکی با دوز اولیه 20
میکروگرم در ساعت همراه با پلاسبوی وریدی و یک گروه اکسیتوسین با دوز اولیه شش میلییونیت
در دقیقه همراه با پلاسبو خوراکی دریافت نمودند و در هر دو گروه در صورت نامناسب
بودن انقباضات دوز دارو افزوده شد. در ادامه زمان بستری تا زایمان، نوع زایمان و عوارض
دارویی در هر دو گروه بررسی شدند.
یافتهها: در گروه میزوپروستول فاصله زمانی
دریافت اولین دوز تا زایمان طبیعی 62/3±07/11
ساعت و در گروه اکسیتوسین 11/3±87/14 ساعت بود که بهمیزان
معنیداری در گروه میزوپروستول کمتر بود (001/0P=). نوع زایمان و همچنین میزان فراوانی عوارض
دارویی در دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: محلول میزوپروستول خوراکی نهتنها
دارویی ایمن و کارا در القای زایمان در افراد با سرویکس نامناسب میباشد بلکه نسبت
به اکسیتوسین فاصله بین شروع اینداکشن تا زایمان واژینال را کوتاهتر میکند.
ثمیله نوربخش، فریده ابراهیمیتاج، الهام شیرازی، احمدرضا شمشیری، آذردخت طباطبائی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: عفونت استرپتوکوکی
ریسک بروز پانداس (اختلالات عصبی روانی ناشی از استرپتوکوک در کودکان) را افزایش میدهد. هدف این مطالعه مقایسه آنتیبادیهای
ضد استرپتوکوک در کودکان با علایم پانداس (وسواس و بیشفعالی) و کودکان سالم میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی/
مورد شاهدی در درمانگاه روانپزشکی و کودکان بیمارستان رسول اکرم تهران طی سالهای
1389-1387 انجام شد. آنتیاسترپتوکیناز، آنتیاسترپتولایزین و آنتی DNase با روش الایزا و به طور کمّی با استفاده از کیتهای آزمایشگاهی ABCam ELISA USA در سرم 79 بیمار و 39 نفر شاهد اندازهگیری و مقایسه گردید.
یافتهها: هر سه نوع آنتیبادی در سرم بیماران و گروه شاهد تفاوت
معنیداری داشت. آنتیاسترپتولیزین با حد مرزی 195، حساسیت 90% و ویژگی 82%، ارزش
اخباری مثبت 92%، میزان آنتیبادی بین گروه بیمار و کنترل تفاوت داشت. آنتیاسترپتوکیناز
با حد مرزی 223 حساسیت 82% و ویژگی 82%، ارزش اخباری مثبت 95% و بین دو گروه بیمار
و سالم اختلاف واضحی داشت. آنتی DNase با حد مرزی
(Cut off) 140
حساسیت 92% و ویژگی 82%، ارزش اخباری مثبت 92% و بین گروه بیمار با گروه سالم
تفاوت واضحی داشت.
نتیجهگیری: چون
هر سه نوع آنتیبادی بر علیه استرپتوکوک در بیماران مبتلا بهOCD and ADHD (پانداس)
به طور معنیداری بالاتر از گروه کنترل است احتمالا عفونت استرپتوکوک نقش واضحی در
این بیماری دارد. درمان عفونتهای استرپتوکوکی با پنیسیلین طولانیمدت انجام میشود،
استفاده از درمانهای تهاجمیتر برای بیماران مبتلا به پانداس مانند تعویض پلاسما
و ایمونوگلوبولین وریدی نیاز به مطالعات بالینی در آینده دارد.
نوشین بیات، مجید شهرتی، امین صبوری، زهرا عباسی، غلامحسین علیشیری، بیتا نجفیان،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: گزینه های درمانی متعددی از جمله کلس ی تونین برای بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان پیشنهاد
یکی از مارکرهای جدید روند جذب استخوانی می باشد. هدف C–telopeptide of Type I Collagen (CTX) . شده است
از این مطالعه بررسی اثرات اسپری بینی کلس ی تونین در زنان یائسه با کاهش تراکم استخوان با ارزیابی مارکر جذب
بوده است. CTX استخوانی
روش بررس ی: این مطالعه به صورت کارآزما یی بالینی تک گروهی بر روی 105 خانم یائسه مبتلا به استئوپنی
CTX . 1- انحراف معیار انجام گرفت / مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بقی ه الله (عج) دارای تراکم استخوانی ک م تر از 5
و سایر مارکرهای آزمایشگاه ی قبل و شش ماه بعد از درمان روزانه با اسپری بینی کلس ی تونین ( 200 واحد ) و قرص
400 واحد) ارزیابی شد و مقایسه شد. ) D 1000 ) و ویتامین mg) کلسیم
3/10±2/ سرمی به صورت معن ی داری از 03 CTX یافت هها: در نهایت 52 بیمار در مطالعه باقی ماندند که در ایشان مارکر
در صورتی که سطح سرمی کلسیم، آمینوترا نسفرازهای کبدی، (P<0/ 2 پیکومول بر لیتر تغییر یافت ( 001 /61±1/ به 82
.(P>0/ پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز کاهش داشته ولی این کاهش از لحاظ آماری معن یدار نمی باشد ( 05
CTX نتیج هگیری: به نظر می رسد اسپری بینی کلس ی تونین از طریق جلوگیری از جذب نسج استخوانی که توسط مارکر
نمایان می شود، علاوه بر جلوگیری از پیشرفت بیماری، در درمان بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان م یتواند موثر
باشد هر چند مطالعه ها با حجم نمونه بی شتر و همراه گروه کنترل ضروری به نظر می رسد.
مهدی امینی، مهرداد روغنی، پیمانه شیرینبیان، محمدتقی جغتایی، علی فرهودیان، محسن روشنپژوه، مرتضی کروجی،
دوره 71، شماره 5 - ( مردادماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کراک نوعی ماده مخدر بوده که مصرف آن در ایران رو به افزایش است و اثرات مخربی بر اعضای مختلف بدن دارد. هدف از این مطالعه، تعیین اثرات کراک مورد مصرف در ایران بر قدرت باروری موشهای نر بالغ میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 25 سر موش نر بالغ بهطور تصادفی به پنج گروه (کنترل، شم و سه گروه آزمایش) تقسیم شدند. موشهای معتاد به کراک که بهمدت هفت روز با دوز افزایشی کراک معتاد شدند، به سه گروه آزمایش I، II و III تقسیم شدند. به گروه آزمایش I (mg/kg5)، گروه آزمایش II (mg/kg35) و گروه آزمایش III (mg/kg70)، کراک بهصورت درونصفاقی روزانه دو نوبت، بهمدت 35 روز تزریق شد. گروه شم محلول سرم فیزیولوژی بهعلاوه آبلیمو (µl/ml2/6) و گروه کنترل فقط آب و غذا دریافت کردند. سپس موشها جراحی و اسپرمها از قسمت دم اپیدیدیم برداشت شدند و از لحاظ تعداد، تحرک، مورفولوژی (طبیعی/غیرطبیعی) و قابلیت حیات مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیضهها نیز برداشت و وزن شدند و مراحل مختلف را جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری طی کردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پارامترهای اسپرم و ضخامت اپیتلیوم لولههای اسپرمساز در گروههای آزمایش نسبت به گروههای شم و کنترل بهصورت معنیدار و وابسته به دوز کاهش یافت (05/0P≤). همچنین شاخص گنادوسوماتیک موشهایی که با بیشترین دوز (mg/kg70) مورد تزریق قرار گرفتند بهصورت معنیداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (05/0P≤).
نتیجهگیری: این مطالعه برای اولینبار نشان داد که کراک مورد مصرف در ایران اثرات مخربی بر باروری و بهخصوص پارامترهای اسپرم موش نر دارد.
صادق صابری، امیر سبحانی عراقی، محمود فرزان، حسین صفرعلی فرخانی، شیرین مردوخپور، محمود میرزاآقاپور،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ناهنجاری چرخشی پساز نیلگذاری فمور یک عارضه شناختهشده میباشد. این شکل از ناهنجاری؛ شایعترین فرم بد جوشخوردگی است و هدف از مطالعه تعیین میزان آن در بیماران مبتلا به شکستگی شفت فمور پساز انجام نیلگذاری فمور بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 70 بیمار مبتلا به شکستگی ایزوله شفت فمور که در سالهای 1387 تا 1390 در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران تحت درمان نیلگذاری فمور بهروش Antegrade قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. در حین جراحی، تعیین میزان چرخش بهکمک معاینه کلینیکی انجام شد و سپس طی مراجعات بعدی بیماران به درمانگاه جهت پیگیری، بار دیگر تحت معاینه قرار گرفتند و سیتیاسکن جهت بررسی میزان اختلال چرخش فمور درخواست شد.
یافتهها: میانگین سنی مورد بررسی 21/28 سال با انحرافمعیار 14 سال بود. 39 نفر (7/55 درصد) چرخش فمور به خارج و 31 نفر (3/44 درصد) چرخش به داخل داشتند. درجه میزان چرخش در 6/8 درصد کمتر از پنج درجه، در 7/75 درصد پنج تا 10 درجه و در 7/15 درصد بین 10 تا 15 درجه بود و به سن، جنسیت، محل شکستگی و محدودیت فعالیت بیماران ارتباط نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: 7/15 درصد از بیماران چرخش 10 درجه یا بیشتر داشتند و بروز این عارضه ارتباطی به محل شکستگی نداشت. بیماران مبتلا به اختلال چرخش به خارج بیشتر از بیماران مبتلا به چرخش به داخل علامتدار بودند که البته در مطالعه ما ارتباط آماری معناداری در این زمینه دیده نشد.
محمد جواد فاطمی، امیر اسدالله خواجه رحیمی، بابک نیکومرام، مریم سخایی، شبنم مصطفوینیا، امیر آتشی، میر سپهر پدرام، حمیدرضا آقایان، شیرین عراقی، مجید سلطانی، مجید مصاحبی محمدی،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی در درمان طیف وسیعی از بیماریها کاربرد دارند و از بافتهای مختلف بدن قابل جداسازی هستند. این سلولها به دو روش ترشح سایتوکینها و فاکتورهای رشد و نیز افتراق سلولی به درمان بیماریها کمک میکنند. زخمهای سوختگی یکی از مشکلات جراحی ترمیمی میباشند و ممکن است سلولهای بنیادی بتوانند به ترمیم سریعتر این زخمها کمک نمایند.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه تجربی بوده و از دی ماه 1391 تا اردیبهشت 1392 در مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. در این مطالعه 30 رت بهطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. چربی اینگوینال یک گروه ده تایی برای تهیه سلول بنیادی اتولوگ مورد استفاده قرار گرفت. از آمنیون آسلولار بهعنوان اسکافولد برای انتقال سلول بنیادی استفاده شد. در هر 30 رت یک زخم سوختگی ایجاد شد. پس از 24 ساعت زخم اکسیزیون و در گروه اول پانسمان معمولی و در گروه دوم آمنیون آسلولار و در گروه سوم که پیشتر چربی آنها برداشته شده بود آمنیون آسلولار با سلول بنیادی برای پوشش زخم استفاده شد. سرعت ترمیم زخم و مشخصات پاتولوژی در سه گروه با هم مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از سلول بنیادی در طی 15 روز،cm2 53/4 با انحرافمعیار 23/2± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 82/0 و cm2 5/10 بوده است. میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از آمنیون آسلولار در طی 15 روز،cm2 31/10 با انحرافمعیار 52/4± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 57/3 و cm2 9/21 بود (شکل 5). میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از پماد سیلور در طی 15 روز،cm2 06/9 با انحرافمعیار 37/1± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 5/5 و cm2 33/12 بوده است. میانگین سطح زخم در گروه آمنیون آسلولار دارای سلول بنیادی از هر دو گروه دیگر در روزهای سوم تا 15 بعد از جراحی بهطور معنادار کوچکتر بود (01/0P<). همچنین فیبروپلازی و واسکولاریزاسیون در زخمهای دارای سلول بنیادی بهطور معنادار بهتر از دو گروه دیگر بود (001/0P<)
نتیجهگیری: آمنیون آسلولار بهعنوان یک اسکافولد مناسب به همراه سلول بنیادی با منشاء چربی میتواند به ترمیم زودتر زخم سوختگی منجر شود.
لیلا قاسمپور شیرازی، شیرین رفیعی طاری،
دوره 73، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: علت بروز تهوع و استفراغ شدید دوران حاملگی Hyperemesis gravidarum (HG) ناشناخته است، پژوهشهای اخیر در جهان، به نقش احتمالی هلیکوباکترپیلوری در بروز آن اشاره دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط عفونت هلیکوباکترپیلوری با تهوع و استفراغ شدید حاملگی بود.
روش بررسی: در مطالعه مورد- شاهدی از اردیبهشت 1392 بهمدت شش ماه از میان بیماران مراجعهکننده به متخصص زنان شهر مرودشت، 63 نفر با تهوع و استفراغ شدید برای گروه مورد و 60 نفر که فاقد این علامت و علت مراجعهشان مراقبتهای درمانی بود بهعنوان گروه شاهد بهروش تصادفی انتخاب و همسانسازی شدند. تیتر آنتیبادیهای اختصاصی هلیکوباکترپیلوری (IgG, IgM) سرم افراد دو گروه بهروش الایزا اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: 49 نفر از 63 نفر گروه مورد دارای IgG مثبت و 12 نفرشان IgM مثبت شدند، 48 از 60 نفر شاهدان دارای IgG مثبت و 20 نفرشان IgM مثبت گردیدند. میانگین تیتر آنتیبادی IgG گروه مورد 91/33±6/51 و گروه شاهد 27/36±7/54 شد (685/0P=). میانگین تیتر آنتیبادی IgM در گروه مورد 86/16±7/27 و در گروه شاهد 62/25±6/32 بود (675/0P=) که تفاوت معناداری بین این دو از لحاظ آماری مشاهده نشد. بین گروه خونی و تهوع و استفراغ شدید حاملگی تفاوت معناداری از لحاظ آماری دیده شد (002/0P=).
نتیجهگیری: بین تهوع و استفراغ شدید حاملگی با تیتر آنتیبادیهای حاد و مزمن هلیکوباکترپیلوری ارتباطی مشاهده نشد. از آنجا که این باکتری در ایجاد تهوع و استفراغ شدید بارداری موثر و یکی از عوامل خطرزا محسوب میشود برای اثبات این رابطه، پژوهشهای بیشتری با استفاده از روشهای تشخیصی عفونت فعال هلیکوباکترپیلوری لازم است.
بتول حسین رشیدی، کیاندخت کیانی، فدیه حقاللهی، شیرین شهبازی صیقلده،
دوره 73، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سلامت جنسی جزیی از بهداشت باروری است که بر سلامت افراد و جامعه تاثیر زیادی دارد. این مطالعه کیفی به هدف تبیین یک تعریف مبتنی بر فرهنگ از سلامت جنسی در ایران و توصیف اجزای آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با رویکرد کیفی در تهران از بهمن سال 1388 تا آذر 1392 انجام شد. نمونهها بهروش هدفمند از متخصصین حوزه سلامت جنسی انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته در طی مصاحبه فردی جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد. پس از انجام هر مصاحبه، متن آنها کلمه به کلمه پیاده شده و سپس تجزیه و تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تجزیه و تحلیل محتوای کیفی استفاده شد.
یافتهها: از دادههای مطالعه، درونمایه سلامت فرد و خانواده استخراج شد. از این درونمایه و طبقات آن، تعریف سلامت جنسی در ایران و استخراج اجزای آن صورت گرفت که عبارتند از میزان آگاهی و دادهها (نیازهای آموزشی)، سلامت و تکامل جسم و روان، نیازهای اقتصادی، ارزشهای فرهنگی اجتماعی و ارزشهای مذهبی. براساس نتایج، در افراد بالغ سلامت جنسی ارضای رضایتبخش و درست نیازهای جنسی از طریق برقراری یک رابطه سالم و تعریف شده اجتماعی، با فردی از جنس مخالف، میباشد.
نتیجهگیری: سلامت جنسی همچون سیستمی است که از اجزایی انتزاعی تشکیل شده است و بدون شکلگیری مناسب و درست تکتک این اجزا، امکان دستیابی به سلامت جنسی بهطور کامل فراهم نخواهد شد. بهنظر میرسد یکی از مهمترین اجزای تامینکننده سلامت جنسی، میزان آگاهیهای جنسی افراد باشد، اگرچه انجام مطالعات بیشتر برای تایید این نتیجه لازم است.
شیرین ایزدی، هوناز اکبری، بهزاد فراهانی، شاهرخ ایزدی،
دوره 73، شماره 4 - ( تیر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری انسدادی مزمن ریوی و نارسایی احتقانی قلب چپ، اختلالاتی شایع، با عوارض و مرگ و میر بالایی هستند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی نارسایی بطن چپ در بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریوی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریوی مراجعهکننده به بیمارستان فیروزگر در سالهای 1390 و 1391 بررسی شدند.
یافتهها: جمعیت کل 74 نفر با میانگین سنی 7/67 سال (انحرافمعیار 9/12) شامل 56 نفر مرد (7/75%) بود. شیوع نارسایی قلبی سیستولیک در بیماری انسدادی مزمن ریوی 7/25% و به تفکیک ابتلا و عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری به ترتیب 3/33% و 6/15% و شیوع نارسایی قلبی دیاستولیک 6/74% و در گروههای یادشده 4/85% و 60% برآورد شد. ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری عروق کرونری و شدت بیماری انسدادی مزمن ریوی در شیوع نارسایی قلبی تفاوتی ایجاد نکرد (161/0P=).
نتیجهگیری: نارسایی قلب چپ در بیماری انسدادی مزمن ریوی مستقل از شدت آن و همراهی با بیماری کرونری قلبی ارزیابی شود.
ابوالفضل عباسزاده، طیبه محزونی، سید ابوالحسن امامی، حسین اکبری، محمدجواد فاطمی، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی، شیرین عراقی،
دوره 73، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمیترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار بهترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان بهصورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکسبرداری بهصورت هر سه روز یکبار با ImageJ, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلولهای التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافتهها: میانگین سطح زخمها در چهار گروه در اولین مرتبه عکسبرداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخمها در گروههای چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخمها در گروههای گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا میباشد.
نوراحمد لطیفی، نوید رضوانی، محمدجواد فاطمی، مجید نوریان، شیرین عراقی، توران باقری،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بقای گرفت در محل آسیب از مشکلات بزرگ جراحیهای ترمیمی بهحساب میآید. هدف ما در این مطالعه بررسی اثرات درمانی پلاسمای غنی شده با پلاکت و فیبرین غنی شده با پلاکت بر بقای پیوند پوستی تمام ضخامت اتولوگ، در موشهای صحرایی نر بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در اردیبهشت ماه 1394 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 36 راس موش صحرایی نر نژاد اسپراگرداولی (محدوده وزنی gr 250-300) پس از بیهوشی به سه گروه تقسیم شده و پس از برداشتن پوست در گروه اول پلاسمای غنی شده با پلاکت، گروه دوم فیبرین غنی شده با پلاکت و گروه سوم نرمال سالین تزریق شد. 28 روز پس از جراحی، بررسی میکروسکوپی (میزان آنژیوژنز) و ماکروسکوپی (مساحت ناحیه نکروز) از نمونهها بهعمل آمد.
یافتهها: نتایج نشان دادند اختلاف معناداری در مساحت ناحیه نکروز بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت. درصد ناحیهی نکروز در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (0001/0P=) اختلاف معناداری در دانسیتهی عروقی بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت، در حالی که در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت دانسیتهی عروقی بهطور معناداری از گروه کنترل کمتر بود (002/0P=).
نتیجهگیری: استفاده از پلاسمای غنی شده با پلاکت اتولوگ میتواند بر تسریع التیام آسیب بافت نرم و افزایش بقای گرفت مؤثر باشد.
حسین قیومیزاده، سوگل معصومزاده، شیرین نور، سوگل کیان ارثی، زهرا عیوضیزاده، فریناز جنیدی شریعتزاده، جواد حدادنیا، فرنوش خمسه، نسرین احمدی نژاد،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
دمای بدن انسان میتواند شاخصی طبیعی برای تشخیص برخی از بیماریها باشد. در دهههای اخیر تحقیقات وسیعی برای افزایش استفاده از دوربینهای حرارتی و به دست آوردن ارتباط نزدیک بین فیزیولوژی حرارتی و دمای پوست انجام شده است. تصویربرداری حرارتی (ترموگرافی) با استفاده از روش مادون قرمز شیوهای سریع، غیرتهاجمی، بدون تماس و انعطافپذیر برای نظارت بر درجه حرارت بدن انسان میباشد. در این مقاله با بررسی مطالعات انجام شده در دو بازه زمانی پیش و پس از سال 2000 و با تأکید بیشتر بر روی مقالات جدید، در مورد نحوه انجام و ارزیابی تصویربرداری حرارتی، ابعاد مختلف انجام تصویربرداری وتکنولوژیهای موجود در این عرصه و معایب این روش، در تشخیص سرطان پستان، توضیحاتی ارایه خواهد شد. تصویربرداری حرارتی در دو حوزه پزشکی و مهندسی پزشکی در تشخیص سرطان پستان مورد استفاده پژوهشگران قرار میگیرد. ترموگرافی، دادههایی پیرامون ساختارهای مورفولوژی پستان فراهم نمیکند، اما دادههای عملکردی دما و شرایط عروق بافت پستان را ارایه میدهد. گمان میرود این تغییرات عملکردی پیش از آغاز تغییرات ساختاری که در نتیجه بیماری و یا سرطان پدید میآیند، ایجاد شوند. در حال حاضر تصویربرداری حرارتی، روشی در جهت غربالگری و یا روش تشخیصی در مراکز معتبر علمی ثابت نگردیده است. اما مراکز مختلفی وجود دارد که با کمک سیستمهای نرمافزاریِ طراحی شده در این زمینه جهت معاینه و بررسی استفاده میکنند. روش تصویربرداری حرارتی موثر است در جهت غربالگری سرطان پستان (با توجه به هزینه پایین و عدم مضربودن) که این تاثیر با ترکیب روشهای دیگر همچون ماموگرافی افزایش خواهد یافت، اما در جهت تشخیص نوع توده (خوشخیمی و بدخیمی) و بیماریهای مرتبط با بافت پستان هنوز از جایگاه چشمگیری برخوردار نمیباشد.
شیرین نیرومنش، نیما موسوی درزیکلایی، فاطمه رحیمی شعرباف، محبوبه شیرازی،
دوره 74، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نمونهبرداری از پرزهای جفتی یا مایع آمنیونی روشهای تهاجمی هستند که برای تشخیص بیماریهای کروموزومی، ژنتیکی و متابولیک در دوره جنینی استفاده میشوند. این روشها با عوارضی از جمله مرگ جنینی، پارگی پردهها، خونریزی واژینال، کوریوآمنیونیت همراه میباشند. سایر عوامل خطر احتمالی سن مادر، سن بارداری، موقعیت جفت، دوقلویی، فیبروم، دفعات سوزن زدن و مایع آمنیوتیک خونی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای زودرس و دیررس بارداری در دوروش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر در بارداریهایی که اندیکاسیون نمونهگیری از پرزهای جفتی و مایع آمنیونی داشتند در بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1380 تا اسفند 1390 انجام شد. پیامدهای مختلف بارداری در آنها مقایسه شدند و نقش فاکتورهای مختلف در بروز آنها بررسی گردید.
یافتهها: مجموعاً 1535 بیمار بررسی شد. میزان بروز مرگ جنینی پیش از هفته 24 در گروه آمنیوسنتز 6/0% و در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی 1/1% بود که به لحاظ آماری معنادار نبود (318/0P=). در مورد عوارضی چون میزان بروز زایمان پرهترم، وزن کم و بسیار کم هنگام تولد، پارگی پردهها، خونریزی واژینال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. کوریوآمنیونیت به طور معناداری در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی (%3) بیش از گروه آمنیوسنتز (%0) بود (028/0P=). از بین عوامل مختلف شامل سن مادر، سن بارداری، دو بار سوزن زدن، محل جفت، سابقهی سقط پیشین و خونی بودن مایع آمنیوتیک تنها دو بار سوزن زدن با افزایش بروز مرگ جنینی به دنبال نمونهبرداری از پرزهای جفتی همراه بود (019/0P=).
نتیجهگیری: دو روش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی در مجموع از نظر پیامدهای دیررس و اکثر عوارض زودرس اختلاف مشخصی ندارند.
محبوبه شیرازی، فاطمه آزادی، مامک شریعت، شیرین نیرومنش، محمود شیرازی،
دوره 74، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهدی وجود دارد که به نقش استرس بر نتیجه بارداری اشاره کرده است. نگرانی مداوم در طول دوران بارداری موجب ترشح هورمونهایی میشود که سبب پیامدهای نامطلوب در بارداری میگردد. هدف پژوهش کنونی، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس در سه ماهه اول بارداری بر کاهش اضطراب زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان جامع زنان بود.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی همراه با پیشآزمون-پسآزمون بود که در بیمارستان یاس در سال 1393 و 1394 انجام شد. 75 زن باردار در سه ماه اول بارداری از نظر میزان اضطراب با استفاده از آزمون استاندارد اضطراب همیلتون ارزیابی شدند. در این آزمون نمرات 18 تا 25 بهعنوان اضطراب خفیف، 35-25 اضطراب متوسط و نمرات بالاتر از 35 اضطراب شدید میباشد. بر این اساس، گروه اضطراب متوسط و شدید بهعنوان گروه مداخله در کارگاههایی تحت درمان روانشناختی قرار گرفتند. کارگاه شامل بهکارگیری تکنیک ذهن آگاهی و مدیریت اضطراب بود. گروهی که اضطراب خفیف داشتند بهعنوان گروه کنترل فقط مراقبتهای پریناتال بدون هرگونه مداخلات روانشناختی را دریافت کردند.
یافتهها: نمره اضطراب در هر دو گروه پس از انجام مداخلات روانشناختی کاهش پیدا کرد. بهطوری که میانگین نمره اضطراب در گروه دارای اضطراب متوسط پیش از درمان 52/27 و پس از درمان 76/14 (001/0P<) و در گروه دارای اضطراب شدید 12/40 و پس از اتمام دوره درمانی 6/16 (0001/0P<) بود.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت سه ماه اول بارداری در فرایند رشد کودک و فراوانی اضطراب زنان باردار در این دوره حساس رشدی، میتوان بیان داشت آموزش تکنیکهای مقابله با استرس، بهبود کیفیت زندگی مادر را بههمراه خواهد داشت.
بتول کاویانی، محمد یوسف علیخانی، محمدرضا عربستانی، شیرین مرادخانی، محمد طاهری،
دوره 74، شماره 8 - ( آبان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه باکتریهای مقاوم به دارو مشکلات عمدهای را در زمینه طراحی و ساخت داروهای شیمیایی ایجاد کردهاند. از انواع باکتریهای مقاوم به درمانهای آنتیبیوتیکی میتوان سودوموناس آئروژینوزا را نام برد که تاکنون مشکلات فراوانی را در زمینه درمان با انواع آنتیبیوتیکها ایجاد کرده است، همچنین میتوان آن را یکی از عوامل مهم عفونتهای بیمارستانی به حساب آورد. گیاهان دارویی هزاران سال است که به منظور پیشگیری و یا درمان بیماریهای عفونی مورد توجه بودهاند. امروزه نیز داروسازان علاقه زیادی دارند که با استفاده از گیاهان دارویی ترکیبات ضدمیکروبی جدید تهیه کنند. از اینرو هدف از این مطالعه میزان بیان ژنهای کد کننده الاستاز و اگزوتوکسین A در باکتری سودوموناس آئروژینوزا سویه PAO1 در حضور گیاه دارویی سیر بود.
روش بررسی: مطالعه پیش رو که از انواع مطالعات تجربی بود، در سال 95-1394 در دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گرفت. در ابتدا کمترین غلظتی از عصاره که مهار کننده رشد باکتری و همچنین باعث مرگ باکتری میشود، تعیین و سپس در غلظتهای پایینتر از کمترین غلظت کشندگی میزان بیان ژنهای مورد مطالعه با روش Real-Time PCR بررسی شدند.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، عصاره آبی سیر تاثیر بهتری بر کاهش میزان بیان ژنهای الاستاز و اگزوتوکسین A داشته به طوری که در غلظتهای 8 و mg/ml 64، بیان هر دو ژن بیماریزا کاهش یافت. همچنین میزان بیان ژن الاستاز بیشتر تحت تاثیر گیاه سیر قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانکننده این بود که عصارههای آبی و الکلی سیر دارای ترکیبات مناسبی برای مهار تولید فاکتورهای بیماریزا در سودوموناس آئروژینوزا بودند.
زهره یوسفی، لعیا شیرینزاده، مرجانه فرازستانیان، امیرحسین جعفریان، رویا جلالی،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی واژینال از شایعترین علت مراجعه بیماران مبتلا به بیماری ترفوبلاستیک حاملگی بهویژه کوریوکارسینوم پس از زایمان است. در خونریزی واژینال طول کشیده و دیررس در دوران نفاس احتمال کوریوکارسینوم جفتی هم در لیست تشخیصهای افتراقی مطرح است. هدف پژوهش کنونی گزارش یک مورد بیمار با کوریوکارسینوم پس از سزارین بود.
معرفی بیمار: خانم 33 ساله با حاملگی دوم و شکایت ادامه خونریزی واژینال در طی یکماه پس از سزارین با تشخیص بیماری بدخیم ترفوبلاستیک حاملگی به بخش انکولوژی زنان بیمارستان قائم (عج) در سال 1395 ارجاع شد. بررسیهای تکمیلی تشخیص بیماری موید کوریوکارسینوم در مرحله یک بیماری ترفوبلاستیک حاملگی بود. بهدلیل عدم پاسخ شیمیدرمانی تکدارویی، رژیم چند دارویی تجویز شد که خوشبختانه تیتراژ β-HCG به حد نرمال رسید و درحال حاضر با میزان β-hCG نرمال و بدون هیچ علایمی از عود بیماری تحت پیگیری دورهای میباشد.
نتیجهگیری: درخونریزی دیررس پس از زایمان احتمال کوریوکارسینوم باید مدنظر باشد.