جستجو در مقالات منتشر شده


37 نتیجه برای عسگری

ابوالقاسم یوسفی، فرشته عسگری،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: سندرم نورولپتیک بدخیم واکنش ایدیوسنکراتیک به داروهای نورولپتیک است که با تب، عدم ثبات اتونوم، سفتی عضلانی، تغییر در هوشیاری تظاهر می‌یابد. مکانیسم آن بلوک رسپتورهای دوپامینی در هیپوتالاموس و نیگرواستریاتوم می‌باشد. درمان آن دانترولن، بروموکریپتین، آمانتادین و الکتروشوک درمانی است.

گزارش مورد: بیمار این گزارش خانم 22 ساله‌ای است که با پرخاشگری، رفتارهای تکانشی و کاهش نیاز به خواب به اورژانس بیمارستان روزبه ارجاع و با تشخیص اسکیزوفرنیا بستری می‌شود. با تجویز هالوپریدول تزریقی دچار تب بالا، تعریق و سفتی عضلانی می‌گردد. با تشخیص سندرم نورولپتیک بدخیم تحت درمان با دانترولن، بروموکریپتین و آمانتادین قرار می‌گیرد. علی‌رغم فروکش کردن تب، سایر علایم برطرف نمی‌گردد. با توجه به مدارک موجود درباره تاثیر الکتروشوک درمانی، بیمار تحت الکتروشوک درمانی قرار می‌گیرد.

نتیجه‌گیری: با توجه به پاسخ سریع بیمار و موارد اندک گزارش مشابه در جمعیت ایرانی و مشکلات درمان دارویی این مورد جهت مطالعه بیشتر درباره کاربرد الکتروشوک درمانی در درمان سندرم نورولپتیک بدخیم معرفی می‌گردد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


مهدی عسگری، سید مسیح میررکنی،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: سم بوتولینیوم (دیسپورت) نوعی سم قوی و نیمه بیولوژیک است. این ماده در شکل دارویی خود به‌عنوان یک روش درمانی قابل قبول برای اختلالات خوش‌خیم آنال مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر داروی دیسپورت تزریق شده در اسفنکتر آنال در درمان فیشر مزمن آنال در مقایسه با روش جراحی اسفنکتروتومی لترال اینترال است.

روش بررسی: 36 بیمار در دو گروه مساوی 18 نفره وارد مطالعه شدند. در گروه دیسپورت، 25 واحد سم بوتولینیوم به داخل اسفنکتر در ساعت‌های 3 و 9 در وضعیت لیتوتومی (در مجموع به‌میزان 50 واحد) تزریق شد و در گروه جراحی عمل اسفنکتروتومی کناری- داخلی در سمت چپ انجام شد. نتیجه جراحی و تزریق دیسپورت شامل کاهش درد، بهبودی فیشر و بروز عارضه بی‌اختیاری دفع گاز و مدفوع در دو گروه و در یک دورۀ پی‌گیری شش ماهه با یکدیگر مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین سنی و نسبت جنسی دو گروه تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. شدت درد پس از درمان در گروه جراحی پایین‌تر از گروه دیسپورت بود (7/0±4/0 در مقابل 6/2±2/3، 001/0p<). میزان بهبودی در گروه جراحی بالاتر از گروه دیسپورت بود (95% در مقابل 6/44%، 001/0p<). عارضه بی‌اختیاری پس از شش ماه در هر دو گروه دیده نشد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه به‌نظر می‌رسد تزریق توکسین بوتولینیوم روش درمانی مناسبی در مقایسه با جراحی اسفنکتروتومی در درمان فیشر آنال مزمن نمی‌باشد. انجام مطالعات بیشتر برای رسیدن به نتایج قطعی‌تر ضروری است.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


پریسا صدرپور، عباس بهادر، سهیلا عسگری، رضوان باقری، لیلی چمنی تبریز،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: کلامیدیا تراکوماتیس شایع‌ترین عفونت مقاربتی باکتریایی در جهان است، اما اثر این عفونت بر باروری مردان هم‌چنان مورد بحث می‌باشد. با وجود گزارشاتی مبنی بر میان‌کنش مایکوپلاسما ژنیتالیوم و اسپرم، این پاتوژن نیز در نمونه منی افراد نابارور کم‌تر مطالعه شده است. در این مطالعه فراوانی عفونت کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در مردان نابارور مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: از میان مراجعین به مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا 120 مردی که دارای آزمایش منی غیرطبیعی بودند، انتخاب شدند و از آنان نمونه‌گیری انجام شد. پس از انجام آنالیز مایع منی، DNA‌ی آن‌ها با استفاده از Chelex استخراج گردید. سپس نمونه‌ها توسط آزمون Multiplex Polymerase Chain Reaction (mPCR)) از لحاظ حضور این دو پاتوژن ارزیابی شدند و نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم به ترتیب در 3/23% و 5/12% از نمونه‌ها ردیابی شد. اگرچه فراوانی عفونت مایکوپلاسما ژنیتالیوم با افزایش سن (640/0P=) و کاهش سن اولین تماس جنسی (203/0P=) افزایش یافت و هم‌چنین موارد مثبت عفونت کلامیدیا تراکوماتیس با افزایش سن (619/0P=) و کاهش سن اولین تماس جنسی (511/0P=) افزایش نشان داد، ولی این تفاوت‌ها از نظر آماری معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی افزایش یافته عفونت کلامیدیا تراکوماتیس در مقایسه با تنها مطالعه مشابه در کشور و شیوع بالای عفونت مایکوپلاسما ژنیتالیوم در مردان نابارور به عنوان نتایج حاصل از اولین ارزیابی در کشور، غربالگری مردان نابارور از نظر عفونت کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم از ارزش بالایی برخوردار می‌باشد. به‌علاوه روش mPCR در مقایسه با آزمون Uniplex PCR سریع‌تر می‌باشد و می‌توان به طور هم‌زمان این ارگانیسم‌ها را در نمونه‌های بالینی ردیابی کرد.


نسترن خسروی، نسرین خالصی، ثمیله نوربخش، شیما جوادی‌نیا، رامین عسگریان، آذردخت طباطبایی،
دوره 71، شماره 11 - ( بهمن ماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌دلیل احتمال مرگ و میر بالای نوزادان مبتلا به مننژیت نوزادی، تشخیص سریع این بیماری اهمیت بسیاری دارد. پروتیین واکنشی C (CRP) از پروتیین‌های فاز حاد است که در بسیاری از عفونت‌ها و بیماری‌های التهابی افزایش می‌یابد. هدف از این طرح بررسی ارتباط CRP در مایع مغزی- نخاعی در نوزاد مبتلا به مننژیت نوزادی باکتریایی (چرکی) با مننژیت آسپتیک (غیر‌چرکی) و ارزش تشخیصی این تست در مننژیت‌ نوزادی بود. روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی و مقطعی، 49 نوزاد مشکوک به مننژیت و بستری در بیمارستان، به‌روش غیراحتمالی آسان وارد مطالعه شدند. داده‌های حاصل از معاینات بالینی و آزمایشگاهی نمونه‌ها در پرسش‌نامه وارد شد و کلیه نوزادان براساس داده‌های فوق در دو گروه مننژیت باکتریایی و مننژیت آسپتیک قرار گرفتند. کلیه داده‌ها شامل سطح CRP مایع مغزی- نخاعی در نوزادان دو گروه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار سطح CRP در نوزادان مبتلا به مننژیت چرکی 68/0±95/0 میلی‌گرم در لیتر و در نوزادان مبتلا به مننژیت غیرچرکی 36/0±16/0 میلی‌گرم در لیتر بود. سطح CRP در نوزادان مبتلا به مننژیت چرکی در مقایسه با مننژیت غیر‌چرکی از لحاظ آماری تفاوت معناداری داشت (001/0P<). نقطه برش (Cut off point) برای سطح CRP، 17/0 میلی‌گرم/ لیتر محاسبه شد. حساسیت و ویژگی CRP مایع مغزی- نخاعی به‌عنوان تست تشخیصی به‌ترتیب 95% و 86% محاسبه شد. نتیجه‌گیری: سطح CRP در نوزادان مبتلا به مننژیت چرکی در مقایسه با مننژیت غیر‌چرکی بالاتر بود و در نتیجه می‌توان گفت که CRP می‌تواند به‌عنوان یک واکنش‌دهنده حساس برای افتراق سریع مننژیت باکتریایی از مننژیت آسپتیک مورد توجه قرار گیرد.
شیما جوادی‌نیا، ثمیله نوربخش، آناهیتا ایزدی، محمدرضا شکرالهی، رامین عسگریان، آذردخت طباطبایی،
دوره 71، شماره 12 - ( اسفند 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: شدت عفونت تنفسی توسط عوامل مختلفی از جمله پاتوژن‌ها و واکنش ایمنی میزبان تعیین می‌گردد. ویتامین‌ها و ریز مغذی‌ها نقش بسیار مهمی در حمایت از سیستم دفاعی بدن انسان دارند و هموستاز آن‌ها نقش اساسی در پاسخ به عفونت‌ها دارد. در خاورمیانه و آسیا، فقر غذایی ویتامین‌های A و D در کودکان بسیار شایع می‌باشد. این مشکل به دلیل رژیم غذایی نامناسب و از دست‌رفتن این مواد در دوره‌های عفونت مکرر می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و مقطعی در 65 کودک با سن شش ماه تا پنج سال بستری در بخش‌های کودکان و جراحی بیمارستان‌های رسول اکرم (ص) و بهرامی تهران انجام شد. کلیه نمونه‌ها از لحاظ ابتلا به عفونت حاد تنفسی بر اساس معیارهای WHO ارزیابی شدند و سطوح سرمی ویتامین‌های A و D و هم‌چنین روی سرم به ترتیب با استفاده از روش‌های اتمی، الایزا و اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: سطح سرمی ویتامین A در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی µg/ml 16/0±27/0 و در کودکان فاقد عفونت µg/ml 2/0±41/0 بود که اختلاف از نظر آماری معنا‌دار نبود (4/0P=). سطح سرمی ویتامین D در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی ng/ml 68/34±37/35 و در کودکان فاقد عفونت ng/ml 05/21±78/45 بود که اختلاف از نظر آماری معنا‌دار نبود (1/0P=). سطح سرمی Zn در مبتلایان به عفونت حاد تنفسی µg/dl 34/23±93/87 و در کودکان فاقد عفونت µg/dl 70/23±95/106 بود و اختلاف از نظر آماری معنا‌دار بود (002/0P=). نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر، سطح پایین روی در سرم با ابتلا به عفونت‌‌های تنفسی در کودکان رابطه دارد. ارتباط سطح سرمی ویتامین‌های A و D با ابتلا به این عفونت‌ها نیاز به بررسی بیش‌تری دارد.
شیما جوادی‌نیا، رامین عسگریان، ثمیله نوربخش، بهنام ثبوتی، محمدرضا شکرالهی، آذردخت طباطبایی،
دوره 72، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم شوک توکسیک، از پیامدهای خطرناک سم نوع یک سندرم شوک سمی(Toxic Shock Syndrome Toxin-1, TSST-1) ناشی از استافیلوکوکوس اورئوس است. تشخیص زودرس عفونت استافیلوکوکوس اورئوس و پیشگیری از عواقب تولید TSST-1 در کودکان دچار سوختگی اهمیت زیادی دارد. از مهم‌ترین نشانه‌های تولید TSST-1 در بیماران دچار سوختگی وجود تب است. این مطالعه با هدف مقایسه TSST-1 در نمونه زخم سوختگی دو گروه کودکان تب‌دار و بدون تب این بیماران در سال 92 و از بیماران بستری از بیمارستان شهید مطهری انتخاب شدند. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، 90 کودک بستری در بخش سوختگی در دو گروه 45 نفره تب‌دار (گروه مورد) و بدون تب (گروه کنترل) قرار گرفتند. از نمونه زخم کلیه کودکان دارای سوختگی، نمونه‌برداری انجام شد و سپس نمونه‌ها تحت انجام آزمون PCR برای شناسایی پرایمر اختصاصی ژن TSST-1 قرار گرفتند. در نهایت نتایج آزمایشات جمع‌آوری گردید و تحلیل آماری انجام شد. یافته‌ها: نتایج مثبت آزمون PCR (تولید سم نوع یک سندرم شوک سمی) در کودکان تب‌دار 7/37% و در کودکان فاقد تب 1/11% بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (003/0P=). میانگین و انحراف‌معیار درصد سطح سوختگی در مجموع نتایج مثبت آزمون PCR، 30/9±16/93 و در مجموع نتایج منفی آزمون PCR، (2009±11/02) بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (01/0P=)، اما بین موارد آزمون مثبت PCR و آزمون منفی PCR، تفاوت معناداری از لحاظ جنسیت و سن وجود نداشت (05/0P>). نتیجه‌گیری: در این مطالعه، ارتباط توکسین TSST-1 با ایجاد تب در کودکان دچار سوختگی مورد تأیید قرار گرفت. هم‌چنین ارتباطی بین تولید توکسین TSST-1 و افزایش سطح سوختگی دیده شد. انجام تحقیقات بیش‌تر در این زمینه توصیه می‌شود.
نسترن خسروی، نسرین خالصی، ثمیله نوربخش، آذردخت طباطبایی، بهمن احمدی، رامین عسگریان، شیما جوادی‌نیا،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی سطح سرب سرم در نوزادان می تواند موجب تشخیص زودرس مسمومیت با این عنصر و پیشگیری از اختلالات تکاملی و عصبی شود. این مطالعه با هدف ارزیابی سطوح سرمی سرب خون بندناف در تعدادی از نوزادان بستری انجام شد. روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- مقطعی در بخش نوزادان بیمارستان های اکبرآبادی و رسول اکرم (تهران) از خرداد 1390 تا خرداد 1391 انجام شد. پس از نمونه‌گیری به روش غیر احتمالی، 60 نوزاد تازه متولد شده تحت خونگیری از بندناف قرارگرفتند و سطح سرب نمونه‌خون از طریق اسپکتروفتومتری جذبی اتمی اندازه‌گیری شد. سطح سرب بالاتر از μg/dl 5 با ارزش تلقی شد. یافته‌ها: در مجموع 4/61% نوزادان پسر بودند. میانگین و انحراف‌معیار سن داخل رحمی 64/2±4/37 هفته، وزن زمان تولد 8/642±2701 گرم و سن مادران 73/6±20/29 سال بود. 70% مادران ساکن شهر بودند. 13% مادران سابقه مصرف دارو داشتند و 5% سیگاری بودند. سطح سرب سرم در خون بندناف نوزادان μg/dl 24/2±97/2 بود. این میزان با جنسیت نوزاد، محل سکونت، مصرف دارو و دخانیات ارتباطی نداشت. همچنین این میزان در 7/16% نوزادان بالاتر از μg/dl 5 بود. (سطح پرخطر) موارد پرخطر با سن مادر، وزن و سن جنین ارتباط داشت. (02/0P=، 004/0P=، 03/0P=) نتیجه‌گیری: با وجود پایین بودن سطوح پرخطر سرب سرم در خون بندناف نوزادان، سطح سرب سرم در خون بندناف نوزادان از مطالعات مشابه بالاتر بود. بررسی سطوح سرمی سرب در سایر نوزادان و همچنین در مناطق مختلف توصیه می‌شود.
محمدعلی رشمه‌زاد، الهه علی عسگری، فرزانه تفویضی، سیدعطا اله سادات شاندیز، امیر میرزایی،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه، علی‌رغم کاربردهای بسیار وسیع نانومواد، اطلاعات محدودی در زمینه اثرات آنها بر سلامت انسان وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی مقایسه‌ای اثرات نانوذرات نقره تجاری و نانوذرات نقره سنتز شده به روش زیستی برروی رده‌های سلولی سرطان معده AGS و نرمال MRC-5 می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه تجربی از تیر تا دی ماه سال 1393 در دانشگاه آزاد واحد تهران شرق به انجام رسید. ابتدا، به منظور سنتز نانوذرات نقره زیستی، از عصاره برگ گیاه اکالیپتوس استفاده شد. ریخت‌شناسی نانوذرات نقره زیستی با استفاده از تفرق دینامیکی نوری و میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، اثرات سمیت سلولی نانوذرات تجاری و زیستی با روش رنگ سنجی MTT طی 24، 48 و 72 ساعت در دو رده سلولی سرطانی AGS و رده نرمال MRC-5 مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: تیمار رده سلولی AGS با نانوذرات سنتز شده به روش تجاری و زیستی در مدت 72 ساعت به ترتیب سبب کاهش بقای سلول‌ها به میزان 002/047/7 (002/0P=) و 01/065/3 (003/0P=) درصد شد. همچنین تیمار رده سلولی MRC-5 با نانوذرات نقره سنتز شده به روش تجاری و زیستی در همین مدت سبب کاهش بقای سلول‌ها به میزان 19/027/10 (001/0P=) و 53/116/9 (002/0P=) درصد شد. نتیجه‌گیری: در این مطالعه برای اولین بار از عصاره گیاه اکالیپتوس جهت سنتز نانوذره نقره استفاده شد و نتایج نشان داد که نانوذرات نقره سنتز شده به روش زیستی، اثرات مهاری بیشتری نسبت به نانوذرات تجاری برروی سلول‌های سرطانی از خود نشان می‌دهند.
سمانه عسگری، داود خلیلی، فریدون عزیزی، فاطمه اسکندری، نرگس سربازی، فرزاد حدائق،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دستورکار 2013 کالج کاردیولوژی آمریکا (American College of Cardiology, ACC) و انجمن قلب آمریکا (American Heart Association, AHA) در کنترل کلسترول بالا به تازگی منتشر شده است و نیازمند ارزیابی در جوامع مختلف می‌باشد. هدف از این مطالعه تخمین تعداد افراد کاندید درمان بر اساس دستورکار گفته شده بود. روش بررسی: از مجموع 6275 فرد 75-40 ساله در ابتدای مطالعه قند و لیپید تهران (بهمن 1377 تا اسفند 1388)، 5153 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه با میانه بیش از 10 سال پیگیری بودند. خطر 10 ساله بیماری شدید قلبی- عروقی برای هر یک از شرکت‌کنندگان بر اساس راهنمای بالینی 2013 محاسبه شد و میزان این خطر در واجدین شرایط درمان با استاتین با میزان خطر در افراد با پیشینه بیماری‌های قلبی- عروقی مقایسه شد. یافته‌ها: از حدود 5/6 میلیون مرد و زن ساکن در مناطق شهری ایران (بر اساس سرشماری سال 1375) حدود 4 میلیون نفر (55/2 میلیون مرد و 4/1 میلیون زن) نیاز به درمان با استاتین دارند. با توجه به افزایش حدود 5/2 درصدی جمعیت شهری ایران تا سال 1390، مشاهده شد که تعداد واجدین دریافت استاتین به دو برابر (پنج میلیون مرد و سه میلیون زن) افزایش یافت. همچنین میزان خطر ابتلا به بیماری شدید قلبی- عروقی در مردان غیردیابتی با ریسک محاسبه شده بین 5/7-5% و در زنان دیابتی با خطر کمتر از 5%، نسبت به افراد با سابقه بیماری قلبی- عروقی کمتر از 2/0 بود. با حذف این افراد از گروه واجدین شرایط، حدود 8% کل جمعیت از بار مصرف استاتین کاسته ‌شد. نتیجه‌گیری: استفاده از دستورکار جدید کالج قلب و عروق آمریکا و انجمن قلب آمریکا در جامعه ما برای درمان با استاتین به‌نسبت معقول به نظر می‌رسد. البته مطالعات بیشتری برای محاسبه سود خاص حاصل از درمان در زیرگروه‌های مختلف درمانی نیازمند است.
بهنام ثبوتی، شیما جوادی‌نیا ، ثمیله نوربخش، رامین عسگریان، نسترن خسروی، آذردخت طباطبایی،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل اهمیت تشخیص به موقع مننژیت و طولانی بودن روند کشت مایع مغزی- نخاعی (CSF)، سایر روش‌های تشخیصی مورد توجه قرار گرفتند. این پژوهش با هدف تعیین ارزش تشخیصی سطوح اینترلوکین‌های 1، 6 و 8 (IL-1, IL-6, IL-8) در CSF کودکان و نوجوانان مبتلا به مننژیت اجرا گردید. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، 51 بیمار مبتلا به مننژیت یک ماهه تا 18 ساله در طی دو سال (مهر 1391 تا مهر 1393) از بخش کودکان بیمارستان‌های رسول و علی‌اصغر تهران انتخاب شدند و تحت آسپیراسون CSF قرارگرفتند. آزمایشات معمول شامل کشت، رنگ‌آمیزی و بیوشیمیایی CSF و روشELISA برای بررسی سطح اینترلوکین‌های 1، 6 و 8 انجام شد. یافته‌ها: 49% نمونه‌ها مننژیت باکتریال و 7/64% نمونه‌ها پسر بود و جنسیت بین دو گروه باکتریال و آسپتیک تفاوتی نداشت (7/0P=). میانگین سنی مجموع نمونه‌‌ها 40/858±46/358 روز و در مننژیت باکتریال بالاتر بود (047/0P=). سطح IL-1 در باکتریال pg/ml 04/37±87/10 و آسپتیک pg/ml 64/1±55/0 بود که تفاوتی نداشتند (168/0P=). سطح IL-6 در باکتریال (pg/ml 3/139±51/90) از آسپتیک (pg/ml 84/67±36/21) بالاتر بود (030/0P=). سطح IL-8 در باکتریال (pg/ml 2/765±40/365) از آسپتیک (pg/ml 34/59±66/50) بالاتر بود (047/0P=). سطح تشخیصی IL-8 (8/36) نسبت به IL-1 (05/0) و اینترلوکین 6 (18/1) بالاتر بود. سطوح تشخیصی IL-1 در باکتریال (77/80%) با آسپتیک (00/68%) تفاوتی نداشت (349/0P=). سطوح تشخیصی IL-6 در باکتریال (85/53%) با آسپتیک (00/64%) تفاوتی نداشت (572/0P=). سطوح تشخیصی IL-8 در باکتریال (77/80%) از آسپتیک (00/28%) بالاتر بود (001/0P<). متغیرهای رنگ‌پذیری، شاخص گلبول‌های سفید و قرمز، قند و پروتیین CSF تفاوتی بین دو گروه نداشتند. نتیجه‌گیری: با وجود اهمیت IL-6 و IL-8 در تشخیص افتراقی مننژیت، فقط IL-8 دارای ارزش تشخیصی مناسب در افتراق دو نوع مننژیت باکتریایی و آسپتیک است.
محمد فرهادی، احمد دانشی، شیما جوادی‌نیا، محمد نبوی، رامین عسگریان، محمود فرامرزی، آذردخت طباطبایی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری با بروز بیماری‌های مختلف به‌ویژه اختلالات گوارشی ارتباط دارد و در ترشحات گوش میانی بیماران مبتلا به اوتیت مدیا نیز دیده می‌شود. تشخیص بالینی عفونت هلیکوباکترپیلوری از طریق روش‌های مختلف انجام می‌شود و روش‌های تشخیصی جدید تحت مطالعه قرار دارند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین غلظت اینترلوکین‌های 6، 17 و 23 با آلودگی به عفونت هلیکوباکترپیلوری در ترشحات گوش میانی بیماران مبتلابه اوتیت مدیای با افیوژن اجرا گردید. روش بررسی: 40 بیمار مبتلا به اوتیت ‌مدیای با افیوژن مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از اسفند ماه 1391تا مرداد 1393 در این مطالعه مقطعی وارد شدند. کلیه بیماران تحت عمل جراحی میرنگوتومی همراه با تعبیه لوله ونتیلاسیون قرار گرفتند و نمونه ترشحات آسپیره شده گوش میانی تحت آزمایش قرار گرفت. غلظت اینترلوکین‌های 6، 17 و 23 با استفاده از روش الیزا اندازه‌گیری شد و این مقادیر با نتایج آزمون Polymerase chain reaction (PCR) هلیکوباکترپیلوری مقایسه شد. یافته‌ها: در این مطالعه 5/22% نمونه‌ها دارای آزمون PCR مثبت بود. در مجموع نمونه‌ها، IL-6 دارای غلظتpg/ml 11/10±95/2، IL-17 دارای غلظت pg/ml 89/5±91/0 و IL-23 دارای غلظت pg/ml 07/4±34/1 بود. سطح IL-6 در بیماران PCR مثبت pg/ml 29/22±40/6 و بیماران PCR منفی pg/ml 16/6±88/3 بود که دو گروه تفاوت معنادار بود. (01/0P=). سطح IL-17 در بیماران PCR مثبت pg/ml 16/6±29/1 و بیماران PCR منفی pg/ml 81/5±13/1 بود که تفاوت معناداری نداشت (42/0P=). سطح IL-23 در بیماران PCR مثبت pg/ml 15/6±77/3 و بیماران PCR منفی pg/ml 42/3±33/1 بود که تفاوت معناداری نداشت (27/0P=). نتیجه‌گیری: سطح اینترلوکین 6 با عفونت هلیکوباکترپیلوری گوش میانی در مبتلایان به اوتیت مدیای همراه با افیوژن ارتباط داشت. مطالعات بیشتر برای تعیین رابطه سایتوکین‌ها و عفونت هلیکوباکترپیلوری در آینده پیشنهاد می‌شود.
مهدی عسگری، نوذر درستان، ندا نجیب‌پور، چنگیز دلاوری، محمد بهادرام،
دوره 74، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در جراحی کوله‌سیستکتومی از دستگاه الکتروکوتر و اولتراسونیک جهت جدا کردن کیسه صفرا از بستر کبد استفاده می‌شود. این مطالعه با هدف مقایسه میزان آسیب بافتی این دو دستگاه انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی در بیمارستان رازی اهواز و طی مدت دو سال (فروردین 1392 تا فروردین 1394) انجام شد. 78 بیمار کاندید عمل لاپاروسکوپی کوله‌سیستکتومی به‌صورت تصادفی به دو گروه مساوی اولتراسوند و الکتروکوتر تقسیم‌بندی شدند. سطح لپتین و C-reactive protein (CRP) پیش از عمل و سپس 30 دقیقه پس از شروع، 6 و 24 ساعت پس از آن دو گروه اندازه‌گیری و مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: میزان متوسط لپتین پس از گذشت 30 دقیقه، 6 و 24 ساعت از عمل جراحی در گروه اولتراسوند اختلاف معناداری از لحاظ آماری نشان داد (به‌ترتیب 0001/0P=، 003/0P=، 003/0P=).

نتیجه‌گیری: به‌کارگیری اولتراسوند جهت برش و هموستاز حین عمل کوله‌سیستکتومی سبب بروز آسیب بافتی کمتری می‌شود.


امیر میرزایی، سید عطااله سادات شاندیز، حسن نوربازرگان، الهه علی عسگری،
دوره 74، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه به‌لیمو (Aloysia citrodora) از نظر طب سنتی در ایران حایز اهمیت می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی ترکیبات شیمیایی، اثرات آنتی‌اکسیدانی، ضد باکتریایی، سمیت سلولی و آپوپتوزی عصاره گیاه به‌لیمو بر روی رده سلولی سرطان کولون می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور 1394 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق انجام گرفت. ترکیبات شیمیایی عصاره گیاه به‌لیمو با استفاده از روش Gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) آنالیز شد. اثرات آنتی‌اکسیدانی، ضد باکتریایی و سمیت سلولی عصاره به‌ترتیب از طریق روش DPPH، دیسک دیفیوژن و MTT تعیین شد. مولکول RNA استخراج شد و سپس cDNA ساخته شد. در نهایت، بیان ژن‌های آپوپتوزی Bax و Bcl2 با روش Real-Time PCR ارزیابی شد و القای آپوپتوز توسط روش فلوسایتومتری مشخص شد.

یافته‌ها: آنالیز فیتوشیمیایی عصاره، تعداد 37 ترکیب را نشان داد که بیشترین میزان مربوط به Spathulenol (57/%17) و Caryophyllene oxide (15/%15) بود. همچنین، عصاره مورد مطالعه دارای mg/ml 03/0±6/0 IC50= خاصیت آنتی‌اکسیدانی بود. این عصاره بیشترین اثر را بر روی باکتری گرم منفی و کمترین اثر را بر روی گرم مثبت داشت. افزایش بیان ژن Bax وکاهش بیان Bcl2 به‌ترتیب به‌میزان 72/0±47/3 (05/0P<) و 35/0±43/0 (05/0P<) نشان دادند. همچنین، نتایج فلوسایتومتری میزان آپوپتوز 66/38 درصدی را نشان داد.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که عصاره گیاه به‌لیمو به‌عنوان گیاهان بومی کشورمان پتانسیل آنتی‌اکسیدانتی، ضد باکتریایی و ضد سرطانی بالایی دارد و پیشنهاد می‌شود که مطالعات بیشتر در مورد اهمیت دارویی این گیاه انجام شود.


خدیجه سراوانی، محمدحسین کمال‌الدینی، محبوبه عسگری،
دوره 77، شماره 7 - ( مهر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین ریزبینانه علل مرگ‌و‌میر در کشورهای در حال گسترش اهمیت ویژه‌ای دارد. بنابراین بر آن شدیم تا مطالعه‌ای بر موارد مرگ‌و‌میر اجساد زیر ۱۸ سال ارجاع داده شده به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران انجام دهیم.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی تمامی مرگ‌های کمتر از ۱۸ سال ناشی از حوادث که برای تعیین علت فوت به پزشکی قانونی تهران ارجاع داده شده بودند، انجام شد.
یافته‌ها: در سال ۱۳۹۳ تعدا کل موارد ارجاعی زیر ۱۸ سال به سالن تشریح استان تهران ۴۹۵ مورد و در سال ۱۳۹۴ ۵۰۸ مورد بوده است. تعداد مرگ‌و‌میر از سال ۱۳۹۳ به ۱۳۹۴ سیر افزایش داشته است و شایع‌ترین علت مرگ‌و‌میر، حوادث، مرگ مشکوک، خودکشی و تصادف بوده است.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین عامل مرگ‌و‌میر، مرگ مشکوک، خودکشی و در نهایت تصادف می‌باشد.

محمدرضا امام‌هادی، اشکان عسگری گشت رودخانی، رکسانا امام‌هادی، سمانه قربانی شیرکوهی، ساسان عندلیب،
دوره 78، شماره 2 - ( اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تونل کوبیتال نوروپاتی عصب اولنار است و پس از سندرم تونل کارپال شایعترین سندرم‌ عصب در اندام فوقانی می‌باشد و زمانی ایجاد می‌گردد که یک فشار زیاد به‌مدت طولانی روی عصب وارد شده و موجب اختلال کارکرد آن شود. هدف انجام این مطالعه بررسی علل اتیولوژیک در بیماران سندرم تونل کوبیتال جراحی شده بود.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی گذشته‌نگر، پرونده ۱۰۰ بیمار مبتلا به سندرم تونل کوبیتال که در بخش جراحی اعصاب بیمارستان پورسینا و مرکز آسیب اعصاب محیطی و شبکه بازویی شهر رشت از فروردین ۱۳۸۷ تا اسفند ۱۳۹۶ تحت جراحی اعصاب قرار گرفته‌اند، بررسی شد. علل ایجاد سندرم تونل کوبیتال و داده‌های دموگرافیک بیماران گردآوری و آنالیز گردید.
یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار سن بیماران ۱۱/۵±۳۳/۸ سال بود. در ۸۴% بیماران علت ایدیوپاتیک و در ۱۳% موارد علت ارتوپدیک بود. علل عروقی، توموری و التهابی هرکدام در ۱% بیماران مشاهده گردید. از نظر محل درگیری عصب اولنار در آرنج، در ۵۷% موارد درگیری بین لیگامان‌های کولترال داخلی و آزبورن و در ۲۲% موارد تونل کوبیتال درگیر بود. کمان استراتر و اپیکوندیل داخلی و سپتوم اینترماسکولار داخلی به‌ترتیب در ۸%، ۸% و ۵% بیماران درگیر بود. ۱۲/۴% بیماران سابقه دفورمیتی کوبیتوس والگوس یا کوبیتوس واروس داشتند. ۲۰/۹% بیماران، چاق (۳۰BMI>) و ۱۸% نیز مبتلا به دیابت ملیتوس بودند.
نتیجه‌گیری: داده‌های حاصل از این مطالعه نشان داد که درصد چشمگیری از علل ایجاد سندرم تونل کوبیتال عمل شده ایدیوپاتیک است. همچنین عواملی مانند شغل، چاقی، دیابت و سایر موارد درصد چشمگیری از عوامل همراه سندرم تونل کوبیتال را تشکیل می‌دهند.

رضوان عسگری، میترا بختیاری،
دوره 78، شماره 6 - ( شهریور 1399 )
چکیده

ناباروری به‌عنوان یک فرآیند حیاتی در تولیدمثل، زوج‌های زیادی را در سراسر جهان درگیر می‌کند. اگرچه بسیاری از علل ژنتیکی ناباروری شناخته شده است، اما اساس ژنتیکی ناباروری در مردان به‌طور عمده ناشناخته می‌باشد. بنابراین شناخت بیومارکرهای ژنتیکی در این زمینه حایز اهمیت بوده و پلی‌مورفیسم‌های ژنتیکی در ژن‌های کلیدی مسیر اسپرماتوژنز می‌تواند بیومارکرهای مهمی در این زمینه باشند. پلی‌مورفیسم‌های ژنی همراه با زمینه ژنتیکی ویژه و یا فاکتورهای محیطی می‌توانند منجر به اختلال عملکرد بیضه و یا اختلال در فرآیند تولید اسپرم شوند. با توجه به نقش مهم ماتریکس متالوپروتیینازها (MMPs) در ویژگی‌های ساختاری و عملکردی اندام‌های تولیدمثلی، پلی‌مورفیسم‌های ژنتیکی در ژن‌های MMP که می‌توانند رونویسی ژن و عملکرد بیولوژیکی پروتیین‌ها را تحت تاثیر قرار دهند، قابل توجه می‌باشند. مطالعات نشان داده است که ماتریکس متالوپروتیینازها در تخریب ماتریکس خارج سلولی درگیر بوده و نقش مهمی در اسپرماتوژنز وکیفیت اسپرم ایفا می‌کنند. هدف از انجام این مقاله مروری، بررسی نقش دو پلی‌مورفیسم عملکردی و شایع MMP2 G1575A و MMP9 C-1562T در ناباروری مردان می‌باشد. یافته‌های موجود نشان می‌دهند که پلی‌مورفیسم‌های MMP2 G1575A و MMP9 C-1562T می‌توانند رونویسی ژن، سطح پروتیین و فعالیت آنزیمی را تحت تاثیر قرار داده و به‌عنوان یکی از علل ژنتیکی در ناباروری مردان بین جمعیت‌های مختلف قومی مطرح شوند. بنابراین شناسایی این تغییرات مولکولی می‌تواند به اتخاذ تدابیر مناسب درمانی و تشخیصی و نیز هدایت روش‌های درمانی به سمت درمان‌های هوشمند کمک نماید. جهت دستیابی به یک نتیجه‌گیری قطعی و تایید ارتباط این پلی‌مورفیسم‌ها با ناباروری مردان، بررسی‌های مربوط به تعامل ژن-ژن و ژن-محیط با توجه به اندازه نمونه بزرگتر و در جمعیت‌های نژادی متفاوت می‌تواند حایز اهمیت باشد.
زهرا عسگری، اعظم برخورداری‌نسب، ریحانه حسینی، علیرضا هادی‌زاده، ونوس چگینی، سارا فرزادی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پرپ مکانیکال روده (MBP) پیش از جراحی‌های لاپاراسکوپی ژنیکولوژی به‌طور شایعی مورد استفاده قرار می‌گیرد اما هنوز هم نقش و تاثیر آن در این جراحی‌ها به‌طور کامل اثبات نشده است. در این مطالعه سعی در تعیین میزان بهبود دید فضای لگنی و هندلینگ روده‌ها و همچنین عوارض این فرایند شده است.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت یک کارآزمایی بالینی یک سو‌کور بر روی ۱۲۰ بیمار که کاندید جراحی لاپاراسکوپی ژنیکولوژی خوش‌خیم بودند در فاصله زمانی تیر ماه 1399تا دی ماه 1399 انجام گرفت. بیماران به‌طور تصادفی در دو گروه ۶۰ نفره مورد و شاهدی‌، با و بدون انما با نرمال سالین قرار گرفتند. میزان دید لگنی و هندلینگ روده‌ها از تیم جراحی و میزان علایم گوارشی بیماران توسط پرسش‌نامه‌، جمع‌آوری و ارزیابی شد.
یافته‌ها: هیچ اختلاف معناداری در میزان دید فیلد جراحی و هندلینگ روده‌ها در دو گروه مشاهده نشد.همچنین بیماران تنها در میزان اتساع شکم که در گروه مورد بیشتر بود تفاوتی در میزان علایم گوارشی نداشتند. هیچ اختلاف معناداری در زمان صرف شده برای جراحی، عوارض پس از عمل و میزان خونریزی حین عمل دیده نشد. طول مدت بستری بیمار در بیمارستان حدود پنج ساعت در گروه انما بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: انما با نرمال سالین پیش از لاپاراسکوپی نه‌تنها تاثیری در بهبود دید لگنی و هندلینگ روده‌ها در طول جراحی ندارد و منجر به کاهش عوارض جراحی و علایم گوارشی بیمار پس از عمل نمی‌شود، بلکه منجر به افزایش طول بستری بیمار در بیمارستان و فشار کاری اضافه بر تیم پرستاری می‌گردد. بنابراین انما با 9% نرمال سالین (N/S) پیش از جراحی‌های خوش‌خیم لاپاراسکوپی ژنیکولوژی توصیه نمی‌شود.

فرانک بهناز، آزیتا چگینی، سوگل عسگری،
دوره 80، شماره 3 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کرونا ویروس (COVID-19) نشان‌دهنده یک بحران بهداشت عمومی در ابعاد جهانی است که باعث مرگ‌و‌میر قابل توجه می‌شود. عوامل خطر متعددی برای شدت عفونت، عوارض و مرگ‌و‌میر COVID-19 وجوددارد. که یکی از آن‌ها گروه خونی است هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین گروه خون وابتلای به کووید 19 بود.
روش بررسی: مطالعه‌ای مقطعی برروی 130 بیمار ‌بستری در ICU بیمارستان شهدای تجریش از تاریخ شهریور ماه 1399 تا فروردین ماه 1400 صورت گرفت. تشخیص بیماران COVID-19 مثبت توسط آزمون واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز (PCR)، تایید گردید. گروه خونی آن‌ها، تعیین شد وسپس outcome بیماران را طی مدت زمان بستری از نظر بستری در ICU، follow کردیم. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری و با استفاده از محاسبه Pearson correlation coefficient و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام (stepwise multiple regression analysis)، تحلیل شد. نتایج براساس Fisher’s exact test مشخص گردید.05/0P< معنادار تلقی گردید.
یافته‌ها: (1/%46)، 60 بیمار دارای گروه خونی A، (%20) 26 بیمار گروه خونی AB، (2/%9)12 بیمار گروه خونی B و (7/%24)32 بیمار گروه خونیO  بودند. 55 بیمار(3/42%) زن و75 بیمار (7/57%) مرد بودند. میانگین سنی آنان 05/19±19/43 بود. در کل بدون در نظر گرفتن گروه خونی 1/43% از بیماران بستری اینتوبه شدند. تعداد موارد نیاز به اینتوبیشن در افراد با گروه خونی A مثبت بیشتر بود. کمترین میزان نیاز به اینتوبیشن در گروه خونی B منفی دیده شد. گروه خونی A مثبت (6/39%) و پس از آن AB منفی (3/33%) بیشترین میزان مرگ را داشتند. در حالی‌که در گروه خونی A منفی، B منفی، B مثبت و O منفی مرگ مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: تعداد بیماران مبتلا به COVID-19 با گروه خونی A به‌طور قابل توجهی بیشتر بود (1/46%). شایع‌ترین گروه خونی در این بیماران A، و کمترین آن گروه خونی B بود. تعداد موارد نیاز به لوله‌گذاری در افراد با گروه خونی A مثبت بیشتر بود.

مهدی عسگری، علی سنایی، فرامرز پازیار،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک پلیکاسیون عمودی معده با پیامدهای درازمدت ضعیف، در درصد بالایی از بیماران با افزایش مجدد وزن همراه است. بنابراین در این مطالعه، نتایج درمانی دو روش با و بدون پلیکاسیون قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای در افراد مبتلا به چاقی مرضی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور، 40 بیمار مبتلا به چاقی مرضی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اهواز از اسفند 98 تا اسفند 99، به‌صورت تصادفی به دو گروه، بدون پلیکاسیون (20 تایی) و با پلیکاسیون (20 تایی) قسمت دیستال معده درعمل جراحی روانوای گاستریک بای پس تقسیم شدند. میزان کاهش وزن، عوارض، نتایج جراحی و میزان رضایت‌مندی بیماران ثبت شد. مدت پیگیری بیماران یک سال بود.
یافته‌ها: میانگین درصد کاهش وزن در زمان‌های مختلف بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). طی یک سال پیگیری، هایپرتانسیون، دیابت، HLP و ریفلاکس در روش پلیکاسیون دیستال بهتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P). میزان رضایتمندی بیماران در روش پلیکاسیون دیستال بالاتر بود اما تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0<P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، استفاده از روش پلیکاسیون دیستال معده با لاپاروسکوپی روشی موثر و ایمن است و با کاهش وزن ایده‌آل زودرس‌، کاهش عوارض و افزایش رضایتمندی بیماران با شاخص توده بدنی بیشتر/مساوی 35 kg/m2 همراه است. عدم نیاز به استفاده از جسم خارجی و قابلیت تکرار داشتن نیز از مزایای آن می‌باشد.

 
حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلی‌زاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربه‌های رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهوم‌بندی پریشانی وجودی در مراقبت‌های تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بوده که جست‌وجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانک‌های اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافته‌ها: پس از جست‌وجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربه‌ی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کرده‌اند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانی‌های مربوط به روابط (نگرانی درباره‌ی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقش‌ها، فعالیت‌های لذت‌بخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامه‌های آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهره‌آور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتناب‌ناپذیر مرگ.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوت‌های فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان می‌دهد که مفهوم‌سازی دقیق آن می‌تواند به توسعه‌ی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.

 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb