جستجو در مقالات منتشر شده


93 نتیجه برای کریمی

محمدتقی خرسندی، علیرضا کریمی یزدی، پیمان دبیرمقدم،
دوره 60، شماره 4 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: نقش آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در جراحی اتیت مزمن میانی همچنان مورد تردید است و بنابراین سو مصرف آنتی بیوتیک پروفیلاکسی بصورت گسترده دیده می شود. مطالعات قبلی نتایج متضادی در مورد تاثیر آنتی بیوتیک در این مورد ارائه داده اند. با توجه به عدم وجود مطالعه قبلی در زمینه تاثیر آنتی بیوتیک موضعی در پیشگیری از عفونت زخم بعد از جراحی اتیت مزمن میانی، مطالعه حاضر طراحی گردید. فرضیه اولیه این بود که آنتی بیوتیک موضعی با آنتی بیوتیک وریدی در پیشگیری از عفونت زخم تفاوتی ندارد.

مواد و روشها: 193 بیمار که شرایط ورود به مطالعه را داشتند بصورت تصادفی در 2 گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد تنها آنتی بیوتیک موضعی دریافت می کردند. در حالیکه گروه شاهد در حین عمل یک دوز و بعد از عمل 3 دوز آنتی بیوتیک وریدی دریافت می کردند. بعد از آن هیچ یک از بیماران آنتی بیوتیک نمی گرفتند. بیماران تا 3 هفته از جهت شواهد عفونت زخم پیگیری شدند. در پایان 3 ماه وضعیت گرافت و وضعیت شنوائی بیماران بررسی شد.

یافته ها: احتمال عفونت بعد از عمل در گروه مورد 3/1 درصد و در گروه شاهد 6/1 درصد بود که از نظر آماری معنی دار نیست. وضعیت گوش قبل از عمل تاثیر معنی داری از جهت احتمال عفونت بعد از عمل نداشت. احتمال گرفتن گرافت در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری نداشت. آنتی بیوتیک موضعی مورد استفاده تاثیر منفی روی وضعیت شنوائی بیماران نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به عدم تفاوت نتایج استفاده از آنتی بیوتیک موضعی با تجویز سیستمیک آنتی بیوتیک، این روش می تواند بعنوان یک روش جایگزین در پیشگیری از عفونت زخم بعد از جراحی اتیت مزمن میانی مطرح باشد.


محمد قرگزلو، سیمین خلیلی، محمد حلاج مفرد، بهزاد کریمی، مجید هنرمند، حسین جعفری، سید غلامعباس موسوی،
دوره 60، شماره 5 - ( 5-1381 )
چکیده

مقدمه: آسم، رینیت آلرژیک و اگزما بیماری هایی هستند که تفاوت های چشمگیری درباره فراوانی آنها در کشورها و مناطق مختلف جهان گزارش می شود. مطالعه بین المللی آسم و آلرژی ها در کودکان (ISAAC) بمنظور تهیه روش استانداردی برای تعیین فراوانی بیماری های مذکور در مناطق مختلف پایه ریزی شد. مقایسه نسبت فراوانی در مناطق جغرافیایی می تواند به یافتن عوامل موثر در ایجاد این بیماری ها کمک نماید.

مواد و روش ها: بمنظور انجام مطالعه توصیفی در این رابطه، پرسشنامه کتبی ISAAC توسط والدین 3000 کودک دبستانی 7-6 ساله شهر کاشان در پاییز سال 1377 تکمیل گردید.

یافته ها: فراوانی خس خس در زندگی کودکان دختر و پسر بترتیب 10.2 و 18.2% و فراوانی خس خس در 12 ماه گذشته در دانش آموزان دختر و پسر بترتیب 6.9 و 13.1% بوده است، درحالیکه فراوانی آسم تشخیص داده شده توسط پزشک در دختران و پسران اول ابتدایی بترتیب 1.3 و 2.2% گزارش شد که اختلاف قابل توجهی را با علائم گزارش شده نشان می دهد. فراوانی علائم رینیت (عطسه، گرفتگی و آبریزش بینی) در طی زندگی در دختران و پسران اول ابتدایی بترتیب 14.7 و 16.9% و ضایعات پوستی خارش دار مزمن در طی زندگی کودکان اول ابتدایی دختر و پسر بترتیب 5.1 و 8.3% گزارش شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: بیماری های آلرژیک در این منطقه شایع بوده و فراوانی آنها شبیه سایر مناطق ایران و بسیاری از کشورهای دیگر جهان است. فراوانی آسم تشخیص داده شده توسط پزشک در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده بوسیله همین روش، درصد پایینی را نشان می دهد.


محمد قرگزلو، سیمین خلیلی، محمد حلاج مفرد، بهزاد کریمی، مجید هنرمند، حسین جعفری، سید غلامعباس موسوی،
دوره 61، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

مقدمه: آسم، رینیت آلرژیک و اگزما بیماری هایی هستند که تفاوت های چشمگیری درباره فراوانی آنها در کشورها و مناطق مختلف جهان گزارش می شود. مطالعه بین المللی آسم و آلرژی ها در کودکان (ISAAC) بمنظور تهیه روش استانداردی برای تعیین فراوانی بیماری های مذکور در مناطق مختلف پایه ریزی شد. مقایسه نسبت فراوانی در مناطق جغرافیایی می تواند به یافتن عوامل موثر در ایجاد این بیماری ها کمک نماید. مواد و

روش ها: بمنظور انجام مطالعه توصیفی در این رابطه، پرسشنامه کتبی ISAAC توسط والدین 3000 کودک دبستانی 7-6 ساله شهر کاشان در پاییز سال 1377 تکمیل گردید.

یافته ها: فراوانی خس خس در زندگی کودکان دختر و پسر بترتیب 10.2 و 18.2 درصد و فراوانی خس خس در 12 ماه گذشته در دانش آموزان دختر و پسر بترتیب 6.9 و 13.1 درصد بوده است، درحالیکه فراوانی آسم تشخیص داده شده توسط پزشک در دختران و پسران اول ابتدایی بترتیب 1.3 و 2.2 درصد گزارش شد که اختلاف قابل توجهی را با علائم گزارش شده نشان می دهد. فراوانی علائم رینیت (عطسه، گرفتگی و آبریزش بینی) در طی زندگی در دختران و پسران اول ابتدایی بترتیب 14.7 و 16.9 درصد و ضایعات پوستی خارش دار مزمن در طی زندگی کودکان اول ابتدایی دختر و پسر بترتیب 5.1% و 8.3% گزارش شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: بیماری های آلرژیک در این منطقه شایع بوده و فراوانی آنها شبیه سایر مناطق ایران و بسیاری از کشورهای دیگر جهان است. فراوانی آسم تشخیص داده شده توسط پزشک در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده بوسیله همین روش، درصد پایینی را نشان می دهد.


علی محمد شریفی، بهنام حشمتیان، سیدمرتضی کریمیان، نسرین اکبرلو،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: پرفشاری خون اولیه یکی از مهمترین عوامل خطر در بروز بیماری های قلبی عروقی است. این بیماری ها اولین عامل مرگ و میر بزرگسالان در جوامع کنونی بشر هستند. هرچند اتیولوژی پرفشاری خون کاملا شناخته شده نیست، بنظر می رسد سیستم رنین آنژیوتانسین (RAS: Renin angiotensin system) نقش مهمی در اتیولوژی آن داشته باشد. لذا شناخت بیشتر این سیستم و تغییرات فعالیت و یا تغییر پاسخدهی عروق به اجزا این سیستم در خلال توسعه پرفشاری خون می تواند در درک بهتر بیماریزایی پرفشاری خون و درمان کارآمد آن موثر باشد. در این مطالعه پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین I و II در حضور و عدم حضور ماده مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (کاپتوپریل)، در خلال پیشرفت فشار خون کلیوی (2k-1 clip: Two kidney one clip goldblatt hypertension) مورد بررسی قرار گرفت.

 مواد و روش ها: این کار در زمان های دو، چهار، شش و هشت هفته پس از القا فشار خون در گروه های فشار خونی شده، شاهد جراحی و کنترل انجام شد.

یافته ها: این مطالعه نشان می دهد که میانگین پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین II در حیواناتی که چهار هفته از فشار خونی شدن آنها می گذرد، با P<0.05 و در هفته ششم و هشتم پس از القا فشار خون بترتیب با P<0.01 و P<0.001 اختلاف معنی داری با گروه های شاهد و کنترل دارد. افزایش پاسخدهی به آنژیوتانسین II با افزایش معنی دار میزان فشار خون شریانی گروه فشار خونی شده همراه می باشد. از طرفی با وجود مهار آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین بوسیله کاپتوپریل در حیواناتی که هشت هفته در معرض پرفشاری خون بوده اند بر خلاف سایر گروه ها، پاسخدهی به آنژیوتانسین II کماکان وجود دارد.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعات نتایج کلی زیر حاصل شد: شش تا هشت هفته پس از القا فشار خون کلیوی پاسخدهی عروق به آنژیوتانسین I و II افزایش می یابد، هشت هفته پس از القا فشار خون کلیوی کاپتوپریل پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین I را مهار نمی کند. لذا تلاش بر روی مهار کامل تبدیل آنژیوتانسین I به آنژیوتانسین II ممکن است افق روشنی را در درمان فشار خون اولیه نوید دهد.


سیدمحمود صدربافقی، منصور رفیعی، منیره مدرس مصدق، محمدحسین احمدیه، فریدون زندی کریمی، کاظم عقیلی،
دوره 61، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: آنژین ناپایدار در مرکز طیفی قرار دارد که یک سوی آن انفارکتوس حاد میوکارد و سوی دیگر آن آنژین پایدار است به منظور بررسی مشخصات کلینیکی و پاراکلینیکی آنژین ناپایدار در یزد این مطالعه انجام گرفت.

مواد و روش ها: 200 بیمار با تعریف مشخص آنژین ناپایدار که در بخش های سی سی یو یزد بستری شدند، طی یک مطالعه Cross-sectional مورد بررسی قرار گرفتند ویژگی های کلینیکی و پاراکلینیکی شامل کلاس شدت آنژین، شرایط کلینیکی همراه، برنامه دارویی، ریسک فاکتورها، تغییرات ECG و وضعیت بیمار موقع ترخیص مورد مطالعه قرار گرفت.

یافته ها: سن متوسط بیماران 61.85 سال بود. 57% زن و 43% مرد بودند. شایعترین ریسک فاکتور در مردان سیگار (48.8%) و در زنان هیپرتانسیون 62.2% بود. توزیع فراوانی بیماران در کلاس های شدت آنژین براساس پیشنهاد «براون والد» شامل کلاس I برابر با (24.5%)، کلاس II برابر با (4%) و کلاس III برابر با (71.5%) بود. 24.5% از بیماران در موقع بستری شدن ECG نرمال داشتند و 67% در موقع ترخیص ECG نرمال را نشان دادند. توزیع فراوانی بیماران بستری شده براساس طبقه بندی خطر (Risk stratification) بترتیب در سه گروه کم خطر 22.5%، گروه خطر متوسط 58.5% و گروه پرخطر 19% بودند. 3.5% از بیماران در مدت بستری شدن دچار انفارکتوس حاد میوکارد شدند که عمدتا از کلاس III آنژین بودند.

تنتیجه گیری و توصیه ها: مطالعه حاضر کنترل ریسک فاکتورهای اساسی مثل سیگار در مردان و فشارخون بالا در زنان را بعنوان مهمترین عوامل خطر پیشنهاد می کند. همچنین موفقیت اولیه درمانی در طی فاز حاد آنژین ناپایدار نشانگر یک اندکس پیشگویی کننده مطلوب نزد این بیماران نمی باشد و بسیاری از آنها بعد از ترخیص نیاز به ارزیابی های بیشتر مثل تست ورزش و آنژیوگرافی کرونر خواهند داشت تا با درمان مناسب از عود حوادث حاد کرونری بعدی جلوگیری شود.


امیرآروین سازگار، علیرضا کریمی یزدی، سعید امانپور، خالد دولابی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: پرفوراسیون پرده صماخ بعنوان نشانه ای از بیماری های مختلف گوشی دارای علل متعدد و فراوانی هستند، از جمله پارگی های تروماتیک که اغلب موارد بطور خودبخود بهبود می یابند. با این وجود غالبا پرفوراسیون های بزرگ و پایدار محتاج مداخله متخصص گوش و حلق و بینی می باشند. اخیرا از موادی همچون: اسید هیالورونیک (Hyaluronic acid) و فاکتور رشد اپیدرمال جهت تحریک ترمیم پرده صماخ استفاده شده که اثربخشی آن تاحدی اثبات شده است. پنتوکسی فیلین (Pentoxifylline) دارویی است که آثار آنتی ترومبوتیک آن شناخته شده و باعث افزایش پرفیوژن بافتی گشته و ترمیم زخم را بهبود می بخشد. بدین دلیل ما در این مطالعه از این دارو جهت بررسی اثر آن در افزایش میزان بهبودی پارگی تروماتیک پرده صماخ استفاده کرده ایم.

 مواد و روش ها: این مطالعه بصورت آینده نگر انجام شده و اثر پنتوکسی فیلین را روی ترمیم پارگی تروماتیک پرده صماخ 32 عدد گوش خوکچه هندی نشان می دهد. به 8 عدد خوکچه هندی (یا بعبارتی 16 عدد گوش) بر پایه دوزاژ دارو در مطالعات قبلی (1) پنتوکسی فیلین با دوز 20 میلی گرم بصورت داخل پریتوئن و به 8 عدد خوکچه هندی دیگر سرم نمکی نرمال سالین به مقدار یک سی سی بصورت دو بار در روز تزریق می شد.

یافته ها و نتیجه گیری: مطالعه نهایی اتومیکروسکوپی بعد از گذشت 3 هفته نشاندهنده عدم وجود اختلاف عمده در میزان ترمیم پرده صماخ در گروه پنتوکسی فیلین نسبت به گروه کنترل بوده است.


علیرضا کریمی یزدی، محمد صادقی، عباس ندیمی تهرانی، محسن نراقی، غلامعلی دشتی خویدکی، کسری ثابتی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: اثر مخرب اصوات با شدت زیاد روی ساختمان های گوش داخلی از سال ها پیش شناخته شده است. اثر سر و صدای ناشی از دریل جراحی روی گوش مقابل یکی از این اثرات است که کمتر در مورد آن بحث شده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی کاهش شنوایی در گوش عمل نشده توسط دستگاه ادیومتر (اندازه گیری تون خالص یا Pure tone audiometery: PTA) و دستگاه OAE (اندازه گیری بازتاب شنوایی یا Distortion product otoacoustic emission: DPOAE) در بیمارانی است که تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته اند می باشد.

مواد و روش ها: طی این مطالعه توصیفی تحلیلی، 49 بیمار که در سال 1379 در بیمارستان های امیراعلم و امام خمینی تهران تحت عمل ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند از نظر آسیب صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل ارزیابی شدند. وضعیت شنوایی قبل از عمل بیماران با انجام آزمایشات PTA و DPOAE و وضعیت پس از عمل آنها نیز به کمک آزمایشات PTA و DPOAE مجدد ارزیابی شد.

یافته ها: دامنه سنی بیماران 9 تا 55 سال با میانگین سنی 29 سال بود. 25 بیمار مرد و 24 بیمار زن بودند. در بررسی انجام شده در 10-7 روز بعد از عمل، از مجموع 49 بیمار، 4 بیمار (8.1%) تغییر در آستانه های PTA و 7 بیمار (14.2%) تغییر در دامنه های DPOAE پیدا کردند. در کنترل مجدد یکماه بعد از آن در دو بیمار دچار کاهش شنوایی در PTA و 5 بیمار از 7 بیمار دچار تغییر دامنه در DPOAE بهبود مشاهده شد.

نتیجه گیری و توصیه ها: بطور خلاصه می توان نتیجه گرفت که ترومای صوتی حاصل از دریل جراحی روی گوش مقابل در تعداد کمی از بیماران رخ داده که اکثرا قابل برگشت می باشد.


شاهین گوهرپی، محمد جبل عاملی، حسین کریمی، همایون هادیزاده خرازی، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: اختلالات مفصل پاتلوفمورال یکی از شایعترین علل مراجعه بیماران به درمانگاه های ارتوپدی و فیزیوتراپی بوده که عمدتا با درد قدامی زانو مطرح می باشند. یکی از علل ایجاد کننده درد قدامی زانو، جابجایی خارجی کشکک ناشی از ضعف عضله پهن مایل داخلی و یا کوتاهی ساختارهای خارجی مانند رتیناکولوم خارجی و یا ایلیوتیبیال باند می باشد. برای ارزیابی و تشخیص دقیق این ضایعه نیاز به بررسی های پاراکلینیک مانند رادیوگرافی ساده، سی تی اسکن و یا MRI می باشد. اشکال رادیوگرافی ساده در این بوده که فقط قادر به نمایش دادن وضعیت استخوان کشکک نسبت به ناودان بین کندیلی استخوان ران در یک زاویه و در یک تصویر است. امروزه با پیشرفت سیستم های MRI تصویربرداری در زوایای مختلف دامنه حرکتی تحت عنوان MRI کینماتیک توسعه یافته که می تواند موقعیت استخوان کشکک را نسبت به استخوان ران در زوایای متوالی نشان دهد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت استخوان کشکک توسط MRI کینماتیک در 5 زاویه متوالی (40، 30، 20، 10 و 0 درجه) از دامنه حرکتی مفصل زانو در بیماران مبتلا به جابجایی خارجی استخوان کشکک می باشد. مواد و روش ها: این بررسی بر روی 10 فرد سالم و 30 بیمار مبتلا به جابجایی خارجی کشکک انجام شده است.

یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد در گروه بیماران، استخوان کشکک بیشترین ثبات را در زاویه 40 درجه فلکسیون داشته و با کاهش دامنه حرکتی به سوی اکستانسیون کامل، کشکک به سوی خارج جابجا شده و بیشترین بی ثباتی را در زوایای صفر تا 20 درجه دارد.


علیرضا رفیعی، عبدالحسین کیهانی، آمینا کریمی نیا، سوسن کبودانیان اردستانی، مینو محرز، علی امیرخانی،
دوره 62، شماره 5 - ( 5-1383 )
چکیده

مقدمه: بروسلوز انسانی یک بیماری عفونی قابل انتقال بین انسان و دام در سراسر جهان می باشد که توسط باکتری های داخل سلولی جنس بروسلا ایجاد می شود. مطالعات انجام شده در موش نشان می دهد که مقاومت در این بیماری مربوط به پاسخ های Th1 می باشد. درحالیکه پاسخ های Th2 در تشدید وخامت بیماری نقش دارند. ارزیابی تولید سیتوکاین ها بویژه سیتوکاین های داخل سلولی ابزار مهمی در بررسی پاسخ های ایمنی در مقابل محرک هایی نظیر عوامل بیماریزا، واکسن ها و سایر چالش های ایمنی می باشد. در این مقاله بمنظور ارائه روشی ساده، سریع، دقیق و قابل استفاده در آزمایشگاه های تشخیص طبی برای بررسی وضعیت ایمنی، تولید سیتوکاین های داخل سلولی IFN-? و IL-13 در خون کامل افراد سالم و بیماران به دو فرم حاد و مزمن بروسلوز مطالعه شده است.

مواد و روش ها: نمونه های خون کامل رقیق شده بیماران (15 نفر با میانگین سنی 18.2±39.53 سال) و داوطلبان سالم (14 نفر با میانگین سنی 12±36.33 سال) در حضور میتوژن، باکتری های کشته شده بروسلا ملی تنسیس یا محیط کشت تنها، کشت داده شد و IFN-? و IL-13 در سوپ کشت سلولی با ELISA ساندویجی اختصاصی و تولید داخل سلولی این سیتوکاین ها در سلول های +CD3 با روش فلوسیتومتری (CFC) بررسی گردید.

یافته ها: نتایج نشان می دهد که نه تنها تولید اختصاصی IFN-? بلکه تعداد سلول های +CD3 تولید کننده IFN-? در بیماران با بروسلوز مزمن بطور معنی دار کاهش می یابد. وجود ارتباط معکوس بین درصد سلول های +CD3 تولید کننده IFN-? با سلول های +CD3 تولید کننده IL-13 در گروه حاد بیانگر انحراف پاسخ های ایمنی به سمت Th1 در این بیماران است. گرچه درصد سلول های +CD3 تولید کننده IL-13 بطور چشمگیر در بیماران با بروسلوز مزمن زیاد است ولی ارتباط معنی داری بین تعداد سلول های +CD3 تولید کننده IFN-? با سلول های CD3+ IL-13 پیدا نشد.

نتیجه گیری و توصیه ها: نمی توان ارتباط بین ایجاد پاسخ های Th2 و پیشرفت بیماری بروسلوز مزمن را اثبات کرد. با این وجود، کاهش تولید سیتوکاین های Th1 در گروه مزمن ممکن است ناشی از عدم پاسخگویی سلول های T اختصاصی بروسلا باشد که به طولانی شدن سیر بیماری در این گروه از بیماران می انجامد.


علیرضا شعبانزاده، سیدمرتضی کریمیان، محمدرضا طاهری کته سری، علی احدی،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

 زمینه و هدف: در بیماران صرعی اختلالات عصبی رفتاری یکی از مهمترین علائم می‌باشد. بنابراین ارزیابی این اختلالات توسط مدل حیوانی ضروری بنظر میرسد. نقش عنصر روی در این اختلالات و همچنین ارتباط غلظت آن در سرم و هیپوکامپ می‌تواند در روشن شدن روشهای پیش‌گیری و درمانی کمک کننده باشد هدف اصلی این طرح ارزیابی اثر عنصر روی به تنهایی و ارتباط آن با میزان فعالیت سیستم گابا ارژیک می‌باشد.
روش بررسی: برای این منظور 48 موش صحرایی نر سفید در 6 گروه 8 تایی به مدت 2 ماه تحت رژیم روی و آب معمولی قرار گرفتند. به سه گروه اول آب معمولی و به سه گروه بعدی روی با غلظت mg/lit248 در آب خوراکی داده شد.اختلالات رفتاری با استفاده از معیار بدرسون سنجیده شد. مقدار روی سرم با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی اندازه گیری گردید. القاء صرع و تشنج با استفاده از تزریق داخل صفاقی کلرید لیتیوم( mg/kg127) و بیست ساعت بعد از آن پیلوکارپین( mg/kg50) صورت گرفت. بعد از تزریق دوم سپس بلافاصله به گروه 1 و 4 نرمال‌سالین( CC1/0)،به گروه 2 و 5 بیکوکولین( mg/kg1) و به گروه 3 و 6 پنتوباربیتال ( mg/kg10) بصورت داخل صفاقی تزریق گردید.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان دهنده تشدید اختلالات رفتاری به موازات مصرف روی است. بیکوکولین موجب تشدید اثرات مذکور و پنتوباربیتال موجب تقلیل اثرات فوق گردید. مقدار روی سرم در گروههای مختلف تفاوت معنی‌داری نشان نداد
نتیجه‌گیری‌: یافته‌های فوق نشان می‌دهد که روی موجب تشدید اختلالات عصبی رفتاری گردیده که احتمالاً سیستم گاباارژیک در آن نقش دارد.


رویا کیانی شیرازی، سیروس زینلی، مرتضی کریمی پور، بهناز زربخش، رضا علی بخشی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: آلفاتالاسمی شایع‌ترین اختلال توارثی سنتز هموگلوبین در دنیا می‌باشد. آلفاتالاسمی عمدتاً حاصل حذف یک یا هردو ژن آلفا موجود در کروموزوم 16 می‌باشد. حاملین اشکال حذفی آلفاتالاسمی- -/αα) یا (-α/αα , -α/-α از نظر بالینی طبیعی بوده ولی کم خونی هیپوکروم، میکروسیتیک دارند. هتروزیگوت‌های مرکب (- - /-α) کم‌خونی نسبتاً شدیدی دارند و بیماری HbH نامیده می‌شود. جنین‌هایی که هیچ ژن آلفایی به ارث نمی‌برند (--/--) (سندرم هیدروپس فتالیس) در دوران جنینی یا مدت کوتاهی بعد از تولد می‌میرند. بیش از 95% آلفاتالاسمی‌های شناخته شده حذف یک یا هر دو ژن آلفاگلوبین موجود بر روی کروموزوم 16 را دارند.
روش بررسی: آزمایش بر روی 114 فرد ایرانی با MCV و MCH پایین و HbA2 نرمال که به درمان آهن هم پاسخی ندادند از طرف مراکز بهداشتی کشور به انستیتو پاستور ایران ارجاع داده شده بودند، انجام گرفت. DNA ژنومی از سلول‌های سفید خونی به روش Salting Out تخلیص گردید. در این تحقیق در یک لوله منفرد Multiplex-PCR برای هفت حذف (-- SEA, --THAI, --FIL , -α20.5, --MED, -α4.2, -α3.7) آلفاتالاسمی انجام گردید.
یافته‌ها: DNA حاملین آلفاتالاسمی برای وجود انواع متفاوت جهش‌های ژن آلفاگلوبین مورد آزمایش قرارگرفتند. جهش‌های ژنی (حذفها) در تعدادی از نمونه‌های مورد مطالعه شناسایی گردیدند. این حذف‌ها شامل: حذف‌های تک ژن -α3.7 و -α4.2 و حذف‌های دو ژنی مدیترانه‌ای --MED و -α20.5 بودند.
نتیجه‌گیری: حذف -α3.7 شایع‌ترین حذف ژن آلفاگلوبین در نمونه‌های مورد مطالعه می‌باشد. Multiplex-PCR روشی ساده‌، سریع و حساس برای تعیین حذف‌های ژن آلفاگلوبین می‌باشد.


یوسف فکور، جواد محمودی قرائی، محمد رضا محمدی، مهدی کریمی، ماهیار آذر، مریم ممتاز بخش،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

بازگوئی روانشناختی روشی است که در پیشگیری از بروز نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه در آسیب‌های مختلف به‌کار رفته است. درمان‌های شناختی - رفتاری نیز در درمان این اختلال موثر بوده است. در این مطالعه اثر این روش‌های مداخله بین گروه‌های سنی مختلف بازماندگان زلزله بم مقایسه می‌شود.
روش بررسی: در یک مطالعه تک گروهی از نوع کار آزمایی بالینی نیمه تجربی قبل- بعد، بازماندگان زلزله بم که نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه را داشتند در سه گروه سنی جوانان، میانسالان و سالمندان تحت درمان گروهی شامل یک جلسه بازگوئی روانشناختی و سه جلسه درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. و نشانه‌های اختلال توسط مقیاس CAPS ارزیابی شد و نتایج قبل و بعد از انجام مداخله مقایسه شدند.
یافته‌ها: تعداد 130 نفر از بازماندگان زلزله وارد مطالعه شدند و 51 نفر از مطالعه خارج شدند. تغییر تواتر نشانه‌های اختلال در یک دوره سه ماهه معنی‌دار بود. ولی مداخلات فقط در کوتاه مدت بر شدت نشانه‌ها مؤثر بودند. تغییر میانگین نشانه‌های اجتنابی قابل توجه بوده و مداخلات بر نشانه‌های یادآوری واقعه در دراز مدت و بر نشانه‌های برانگیختگی در کوتاه مدت و دراز مدت اثری نداشتند. گروه‌های سنی در پاسخ‌دهی به مداخلات با یکدیگر تفاوتی نداشتند.
نتیجه‌گیری: مداخلات حمایتی روانی-اجتماعی شامل مداخلات گروهی رفتاری شناختی در بلایای طبیعی بر برخی نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه مؤثر است ولی در اثر بخشی این مداخلات بین گروه‌های سنی مختلف تفاوتی وجود ندارد.


سید محمود صدر بافقی، مهناز سالاری، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، مهران کریمی، سید خلیل فروزان نیا،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

سندرم متابولیک به مجموعه‌ای از اختلالات متابولیک اطلاق می‌شود که وقوع همزمان آنها در هر شخص بیشتر از خطر وقوع احتمالی هر یک به تنهایی است. این سندرم به علت ارتباط با دیابت و بیماریهای قلبی ـ عروقی و نیز به خاطر شیوع بالا در جمعیت‌ها، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب نموده است.
روش بررسی: یک مطالعه cross -sectional بر روی 1110 نفر از افراد 74 -20 ساله شهر یزد بصورت نمونه گیری خوشه‌ای انجام شد.
یافته‌ها: شیوع سندرم متابولیک 1/32% بود که در زنان بطور معنی داری بیشتر از مردان بود. شیوع سندرم متابولیک با افزایش سن و نیز افزایش BMI در هر دو جنس افزایش یافت. شایع‌ترین اختلال متابولیک تری گلیسیرید≥150 بود. 2/19% از افراد مورد مطالعه فاقد معیار سندرم متابولیک بودند و1/21% یک معیار،6/27% دو معیار، 8/20% سه معیار، 9% چهار معیار و 3/2% هر پنج معیار را داشتند.
نتیجه‌گیری: نزدیک به یک سوم مردم یزد دچار سندرم متابولیک هستند و با توجه به آمار دیگر ایران، شیوع سندرم متابولیک در ایران نسبت به آمریکا و اروپا بالاست لذا باید برنامه‌های غربالگری و درمانی کنترل ریسک فاکتورها با دقت در کشور اجرا گردند.


نادره بهتاش، مژگان کریمی زارچی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

سرطان سرویکس دومین سرطان شایع زنان در دنیا می‌باشد. انجام برنامه‌های 50 ساله غربالگری، در برخی کشورها توانسته شیوع و بروز آن را تا حدود 70% کاهش دهد. در حالیکه در بیشتر نقاط جهان، این سرطان دومین یا سومین سرطان شایع زنان می‌باشد. از آنجائیکه ویروس پاپیلوم انسانی((HPV عامل شناخته شده ایجاد سرطان سرویکس است، مطالعات انجام شده در زمینه پیشگیری از آن طی دو دهه اخیر، منجر به تولید واکسن و معرفی آن به بازار در سال گذشته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که عوامل ایجاد سرطان سرویکس و جزئیات واکسیناسیون مورد بحث قرار گیرد. بنظر می‌رسد در صورت اجرای برنامه واکسیناسیون در دختران جوان، امکان ریشه‌کن کردن سرطان سرویکس در سه دهه آینده وجود داشته باشد.


زهرا احمدی نژاد، احمدرضامبین، آمیناکریمی نیا، شیرین افهمی،  زینت نادیا حتمی، ابراهیم ترک آبادی، علیرضا یلدا،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

سپسیس از علل عمده مرگ بیماران بوده و پیامد بیماری، بستگی به پاسخ Th1 و Th2 دارد به طوری که در پاسخ غالب Th2، شدت بیماری افزایش می‌یابد. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین سطوح سایتوکین‌ها و شدت بیماری می‌باشد.
روش بررسی: یک مطالعه مقطعی جهت بررسی سطوح سلولی سایتوکین‌ها در بیماران دچار سپسیس و سپسیس شدید در به بیمارستان امام خمینی طی سال‌های 1383 و 1384 انجام شد. این مطالعه شامل 37 بیمار (24 مرد و 13 زن) بود. بیست و شش بیمار دچار سپسیس و 11 نفر دچار سپسیس شدید بودند. 37 داوطلب سالم به عنوان کنترل بود. میانگین سنی بیماران 3/23± 57 (محدوده 21 تا 92 سال) بود. بعد از سانتریفوژ کردن نمونه خون کامل بیماران و گروه کنترل، مونوسیت و لوکوسیت را جدا و سپس کشت داده و مقدار IFN-, IL-4 IL-12و IL-10 را با و بدون تحریک سلولی، به روش الیزا اندازه‌گیری کردیم.
یافته‌ها: ارتباط معنی‌داری در تولید IFN- در بیماران سپسیسی با سپسیس شدید و حتی در آنها که فوت کردند با افراد زنده، پیدا نشد، اما سطوح IL-12 در بیماران دچار سپسیس شدید در مقایسه با بیماران دچار سپسیس، کاهش معنی‌دار داشت (048/0p=) ونیز در افراد فوت شده در مقایسه با زنده مانده‌ها (028/0p=). همچنین سطوح IFN- IL-10, و IL-4 در بیماران در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی‌دار داشت، اختلاف معنی‌داری در تولید IL-12 بین دو گروه ذکر شده وجود نداشت. از نظر جنس و سن (بالای 55 و کمتر)، اختلاف معنی‌داری در تولید سایتوکین‌ها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج ما نشان داد که سلول Tکمک کننده غالب در بیماران دچار سپسیس شدید و بیماران فوت شده Th2 است و ارتباط معنی‌داری در تولید سایتوکین‌های Th1 و پیشرفت سپسیس وجود دارد و به احتمال قوی، سطوح IL-12 بطور مشخص در بیماران فوت شده و سپسیس شدید، کاهش می‌یابد.


سید عباس میروکیلی، محمد حسین برادران‌فر، قاسم کریمی، مهدی لبیبی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

شانس بهبود خود بخود پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان در صورت رعایت مراقبت‌های بهداشتی توصیه شده توسط پزشک بالا است. در این مقاله عوامل مؤثر در میزان بهبودی و الگوی مناسب درمانی جهت درمان این بیماران مورد بررسی قرارگرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و روش تحقیق Outcome Study با پیگیری سه ماهه می‌باشد. 202 بیمار مبتلا به پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان به دو گروه دارای پرفوراسیون‌ کوچک (pinpoint) و بزرگ تقسیم شدند. از تمامی آنها ادیومتری به عمل آمد و به مدت سه ماه از نظر میزان بهبودی، وجود اتوره و نیاز به گذاشتن Paper Patch در پایان ماه دوم مورد پیگیری قرار گرفتند.
یافته‌ها: در پایان ماه اول میزان بهبودی خود بخودی پارگی‌های با اندازه کوچک 1/84% و در مورد پارگی‌های بزرگ 5/12% بود که این میزان در پایان ماه دوم به ترتیب به 4/99% و 50% افزایش یافت در بیمارانی که نکات بهداشتی را رعایت کرده بودند در پایان ماه اول 3/87% بهبودی دیده شد و در بیمارانی که نکات بهداشتی را رعایت نکرده بودند و عفونت و اتوره داشتند تنها 6/5% بهبودی دیده شد). از 17 بیماری که پایان ماه دوم تحت Paper Patch قرار گرفتند. شش نفر بهبودی یافتند.
نتیجه‌گیری: نتایج بهبودی خودبخودی پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان با اندازه پرفوراسیون و رعایت مراقبت‌های بهداشتی و پرهیز از ورود آب به گوش ارتباط دارد و بیماران قبل از مداخله جراحی باید بین دو هفته تا سه ماه تحت تحت نظر باشند.


اعظم السادات موسوی، نادره بهتاش، مژگان کریمی زارچی، میترا مدرس گیلانی، فاطمه قائم مقامی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

اگرچه سرطان آندومتر، بیماری خانمهای پس از یائسگی محسوب می‌شود، در 5-3% موارد در زنان 40 سال یا جوان‌تر رخ می‌دهد. این بیماران اغلب تاریخچه‌ای از نازایی و در نتیجه تمایل قوی به حفظ باروری دارند. تجویز هورمون‌ها، در بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم آندومتر و هیپرپلازی کمپلکس آتیپیک می‌تواند درمان پیشنهادی باشد.
معرفی بیمار: در سه بیمار جوان مبتلا به هیپرپلازی آتیپیک و آدنوکارسینوم آندومتر نتایج درمان هورمونی گزارش می‌شود.
نتیجه‌گیری: درمان طبی برای بیماران جوان مبتلا به کنسر اندومتر گرید I که تمایل به حفظ باروری دارند، قابل قبول می‌باشد.


ایرج میرزایی دیزگاه، مرتضی کریمیان، محمدرضا زرین دست، حمید سوهانکی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

اعتیاد به اوپیوئیدها یکی از مشکلات عمده جوامع بشری به‌ویژه ایران است و درمان آن از اولویت‌های بهداشتی جامعه به‌شمار می‌رود، مطالعه در این زمینه نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. مکانیسم دقیق وابستگی به اوپیوئیدها و سندرم قطع مصرف هنوز بدرستی شناخته نشده است. به نظر می‌رسد که سیستم دوپامینی و همچنین هسته لوکوس سرولئوس نقش مهمی در بروز علائم جسمی ناشی از سندرم قطع مصرف دارند. مطالعه حاضر به تأثیر آگونیست و آنتاگونیست گیرنده‌های دوپامینرژیک D2 تجویز شده در هسته لوکوس سرولئوس بر شدت بروز علائم قطع مصرف در موش‌های صحرایی وابسته به مرفین پرداخته است.
روش بررسی: برای این منظور 64 رأس موش صحرایی نر در گروه‌های هشت تایی تقسیم گردیدند. هسته لوکوس سرولئوس به‌صورت دوطرفه طبق اطلس پاکسینوس با دستگاه استریوتاکس کانول‌گذاری شد. یک هفته پس از بهبودی، هفت گروه از حیوانات با تزریق مرفین زیر‌جلدی روزانه به مدت یک هفته وابسته گردیدند. در گروه کنترل سالم نرمال سالین تزریق شد. در روز هشتم ابتدا در هسته لوکوس سرولئوس نرمال سالین و یا سه دوز از آگونیست (کوئین پیرول) یا آنتاگونیست (سولپیراید) گیرنده‌های دوپامینی D2 و سپس جهت القای عوارض قطع مصرف نالوکسان (زیر جلدی) تزریق گردید.
یافته‌ها: امتیاز کل به‌عنوان شاخصی در ارزشیابی شدت عوارض قطع، با تجویز دوز µg/site 1/0 کوئین پیرول و دوزهای µg/site 30 و 15 سولپیراید کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که احتمالا˝ سیستم دوپامینی گیرنده‌های
 D2 در هسته لوکوس سرولئوس در بروز سندرم قطع مصرف مرفین در موش‌های صحرایی نقش دارد.


مصطفی متفکر، سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، لیلا بهادرزاده، سیده مهدیه نماینده، مهران کریمی، علی محمد عبدلی،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

هدف از انجام این مطالعه بررسی شیوع عدم تحرک بدنی در جمعیت شهری یزد و عوامل مرتبط با آن بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه 1500 نفر از جمعیت شهری بالای 20 سال شهر یزد به صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای وارد شدند. جهت بررسی فعالیت فیزیکی از پرسشنامه International Physical Activity Questionnaire (IPAQ) استفاده شد.

یافته‌ها: میزان آگاهی جامعه مورد مطالعه%1/2 ضعیف، 10% متوسط، 9/39% خوب، 48% بسیار خوب بود. میزان نگرش 1% نامطلوب، 4/32% تا حدودی مطلوب، 7/67% مطلوب بود. در بررسی سطوح فعالیت بدنی، 3/67% عدم تحرک بدنی، 15% تحرک کافی و 7/17% تحرک زیاد داشتند که پس از تطابق نتایج سطوح مختلف فعالیت بدنی با نسبت درصد گروه سنی جمعیت شهری استان یزد شیوع عدم تحرک بدنی 8/65% تحرک کافی8/13% و تحرک زیاد 8/19% بدست آمد. میزان عدم تحرک بدنی در مردان 6/81% و در خانم‌ها 4/54% بود. میزان عدم تحرک بدنی در گروه سنی 29-20 سال 8/57%، 44-30 سال، 9/66%، 59-45 سال 4/70% و بالای 60 سال 4/68% بود. با افزایش تحصیـلات و سطح اجتماعی - اقتصادی تحرک بدنی بصورت معنی داری کاهش می یافت.

نتیجه‌گیری: سطح فعالیت بدنی در جمعیت شهری یزد پایین می باشد و این مسأله به علت عدم آگاهی نیست. گروههای در معرض خطر عدم تحرک بدنی، افراد با سن بالا، کارمندان، افراد با شغل آزاد، بازنشسته، سطح اجتماعی اقتصادی بالاتر و تحصیلات بالاتر می‌باشند و لزوم توجه به این گروهها در برنامه‌ریزی‌های ارتقاء سطح فعالیت بدنی محسوس می‌باشد.


محمدرضا عرب، احمداله یاری، فریدون سرگلزایی اول، هوشنگ رفیق دوست، مهربد کریمی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

ماتریکس خارج سلولی شبکه پیچیده‌ای از پروتئین‌ها و گلیکوزآمینوگلیکانها است که نقش با اهمیتی در فیزیولوژی طبیعی سلولها و تنظیم میان‌کنش‌های سلول- سلول و سلول- ماتریکس خارج سلولی ایفا می‌کند. تغییر اجزای این بخش بافتی زمینه‌ساز ترانسفورماسیون‌های سلولی و متاستاز می‌باشد. هدف این مطالعه ردیابی تغییرات اسید هیالورونیک ماتریکس خارج سلولی در استرومای کارسینومای کولون در پاسخ به رنگ‌آمیزی آلسین بلو به روش تغییر بحرانی غلظت یون منیزیم بود.

روش بررسی: بلوکهای پارافینی 30 بیمار با تشخیص کارسینومای کولون (از هر گرید 10 بیمار) از فایل آسیب‌شناسی انتخاب گردید. پس از بریدن مقاطعی با ضخامت 5-6 میکرومتر برشها با روش هماتوکسیلن- ائوزین رنگ‌آمیزی شدند. پس از تایید تشخیص قبلی سایر برشها به روش آلسین بلو با 8/5pH= به طریقه تغییر غلظت بحرانی یون منیزیم رنگ‌آمیزی شدند و آنگاه بر اساس شدت رنگ‌آمیزی به گریدهای سه‌گانه (1) و (2) و (3) به ترتیب از کم به متوسط به زیاد درجه‌بندی شدند. اطلاعات حاصله به کمک نرم‌افزار آماری SPSS با تست‌های غیر پارامتری تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین گریدینگ هیستوپاتولوژیک و شدت واکنش استرومای تومور به آلسین‌بلو ارتباط معنی‌داری وجود دارد (005/0p<). با تست Man Whitney میان گرید I هیستوپاتولوژی با گرید II آن از نظر شدت پاسخ استروما به آلسین بلو اختلاف معنی‌داری وجود نداشت در حالی که این اختلاف برای گرید I با III و گرید II باIII به ترتیب با (002/0p<) و (005/0p<) معنی‌دار است.

نتیجه‌گیری: اختلاف واکنش استرومای تومور به آلسین‌بلو در گریدهای مختلف سرطان کولون انعکاسی از میزان متفاوت اسید هیالورونیک استروما بوده و می‌تواند در توجیه پتانسیل متفاوت سلولهای سرطانی با گریدهای مختلف در ایجاد متاستاز کمک‌کننده باشد.



صفحه 2 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb