145 نتیجه برای حسینی
مریم باقری، هاشم خرسند محمدپور، کامران موسوی حسینی،
دوره 78، شماره 12 - ( اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقشهای متعدد آلبومین در بدن، تزریق فرآورده دارویی آن بهعنوان یکی از راهکارهای درمانی یا مدیریتی در شرایطی نظیر خونریزیهای شدید، سوختگیها، نارساییهای کبدی و بیماریهای همولیتیک نوزادان در دستور کار پزشکان قرار میگیرد. با در نظر گرفتن این موضوع که آلبومین، فراوانترین پروتیین پلاسما محسوب میشود، طراحی یک روش مناسب برای تخلیص آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه پیش رو، به بررسی دو روش مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی در تخلیص آلبومین از پلاسمای انسانی و مقایسه کیفیت فرآوردههای نهایی حاصل شده به هر دو روش میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه از بهمن 1397 تا مهر 1398 در مرکز تحقیقات سازمان انتقال خون ایران انجام پذیرفت. در این پژوهش، 10 کیسه حاوی پلاسمای انسانی بهصورت تصادفی گردآوری و برای تخلیص پروتیین آلبومین با روشهای مستقیم و تلفیقی کروماتوگرافی تبادل یونی بهکار گرفته شد و خلوص فرآوردههای نهایی، به واسطه انجام تستهای الکتروفورز استات سلولز و SDS-PAGE مقایسه گردید. نمونه حاصل از روش تلفیقی، پاستوریزه شد و به منظور بررسی تجمعات پلیمری، آنالیز HPLC برروی آن انجام گرفت.
یافتهها: فرآورده نهایی حاصل شده با روش تلفیقی کروماتوگرافی تعویض یونی برخلاف روش مستقیم از خلوص مناسبی برخوردار بود با میانگین حدود 95% و میزان پلیمر موجود در آن نیز توسط آنالیز HPLC کمتر از 5% برآورد گردید (05/0P<).
نتیجهگیری: به واسطه رقیق نمودن پلاسما و متعاقبا کاهش قدرت یونی، میتوان تنها با بهرهگیری از دو مرحله کروماتوگرافی تعویض یونی، آلبومین را با درجه خلوص مناسب از پلاسمای انسانی جداسازی نمود.
هاتف قاسمی حمیدآبادی، مریم نظم بجنوردی، نوراله رضایی، مجتبی حاجی حسینی، علی دلبری،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: درک ساختارهای ناحیه دست برای تشخیص بیماریها و صدمات آن ضروری است. روشهای مختلفی برای آموزش آناتومی این ناحیه وجود دارد. در این مقاله ابزار آموزشی جدیدی را معرفی و تاثیر استفاده از آن را بررسی میکنیم.
روش بررسی: ابتدا ابزار آموزشی ساخته شد. 280 دانشجوی شرکتکننده در پژوهش به دو گروه شاهد (الف) و تجربی (ب) تقسیم شدند. هر دو گروه در یک پیشآزمون شرکت کردند. پس از تدریس تئوری مبحث دست برای هر دو گروه، گروه شاهد با روش سنتی و گروه تجربی با استفاده از ابزار آموزشی پیشنهادی، آموزش عملی دریافت نمودند و هر دو گروه در یک پسآزمون شرکت نمودند و نمرات پیش و پسآزمون گروهها مقایسه شد.
یافتهها: نمرات پیشآزمون گروه الف و ب بهترتیب 197/48±1/3 و 481/49±1/3 و نمرات پسآزمون گروه الف و ب بهترتیب 504/97±1/6 و 303/1±54/10 بود.
نتیجهگیری: ابزار آموزشی پیشنهادی در زمینه آموزش آناتومی دست موثر است.
مینا خان حسینی، حسین شیبانی، سلمان دلیری، زهرا حدادی، هنگامه خسروانی،
دوره 79، شماره 3 - ( خرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی-عروقی سندرم کرونری حاد از جمله علل ناتوانی و مرگ میباشد. سطح اسید اوریک، گلوکز خون و دیسلیپیدمی از عوامل خطر ابتلا به این بیماری هستند، اما نقش این عوامل در تغییرات الکتروکاردیوگرافی مورد بررسی قرار نگرفته است. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی خصوصیات دموگرافیک و بالینی با تغییرات الکتروکاردیوگرافی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، بهصورت توصیفی تحلیلی بر روی 484 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد پذیرش شده در بیمارستان امام حسین شاهرود از ابتدای دی 1397 تا پایان خرداد 1398 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از چک لیست محقق ساخته از پرونده بیماران استخراج گردید. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای Analysis of variance و Chi-square test انجام شد.
یافتهها: نسبت انحرافات STD در زنان مبتلا به سندرم کرونری حاد 6/12% بیشتر از مردان بود اما نسبت انحرافاتSTE و Dynamic changes در مردان بهترتیب 4/10% و 2/12% بیشتر از زنان بود. نسبت انحرافات STD، STE، inverted T و Dynamic changes در افراد دچار هایپرلیپیدمی بهترتیب 8/67%، 6/77%، 6/74% و 8/75% با افرادی که هایپرلیپیدمی نداشتند و نسبت انحرافات STD، STE، inverted T و Dynamic changes در بیماران با فشار خون بالا بهترتیب 12/0%، 5%، 2/11% و 1/19% با بیماران بدون فشار خون بالا اختلاف داشتند.
نتیجهگیری: براساس یافتهها جنسیت، اعتیاد، پرفشاری خون، کراتینین، سطح LDL، گلوکز ناشتا و تعداد گلبولهای سفید خون با تغییرات الکتروکاردیوگرام ارتباط معناداری داشت.
علی حسینینسب، فاطمه کرمی رباطی، فاطمه حسینینسب، اعظم دهقانی،
دوره 79، شماره 7 - ( مهر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مایکوپلاسما پنومونیه ازجمله عوامل مؤثر بر دستگاه تنفس فوقانی و تحتانی بهخصوص در کودکان است که آنتیبیوتیکهای موثر بر دیواره سلولی بر عفونتهای ناشی از آن موثر نیستند. هدف این مطالعه بررسی شیوع مایکوپلاسما پنومونیه و مقاومت به ماکرولیدها در کودکان مبتلا به پنومونی اکتسابی از جامعه در شهر کرمان بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از تیرماه 97 تا تیرماه 98 در یک بیمارستان آموزشی منتخب در شهر کرمان انجام شد. 51 کودک بستری در بخش کودکان با تشخیص پنومونی باکتریال اکتسابی از جامعه به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادهها چک لیست استانداردی بود که توسط والدین تکمیل شد. از همه بیماران، نمونههای سواپ بینی و حلق گرفته و برای شناسایی مایکوپلاسما، از روش PCR استفاده شد.
یافتهها: بیشترین تعداد بیماران پسر بودند (2/59%). میانگین سنی بیماران 93/3±52/5 سال و میانگین وزن آنها 55/10±23/17 kg بود. درگیری ریه در بیش از نیمی از بیماران، یکطرفه و بیشترین نوع درگیری، لوبار بود (4/31%). بیش از نیمی از بیماران درگیری همراه نداشتند (9/52%). بیشترین نوع درگیری همراه، افزایش پریبرونکیال (4/29%) بود. بیشترین آنتیبیوتیک مورد استفاده، سفتریاکسون بود (5/76%). شیوع مایکوپلاسما پنومونیه در کودکان مبتلا به پنومونی 2% بود. این کودکان دارای ژن rRNA در موقعیت 2063 بودند که دارای مقاومت سطح بالا به ماکرولیدها است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشاندهنده آمار بسیار پایین آلودگی با مایکوپلاسما پنومونیه در کودکان مبتلا به پنومونی بود، بنابراین میتوان نتیجه گرفت علاوه بر مایکوپلاسما پنومونیه، عوامل ویروسی و باکتریایی دیگری نیز در عفونتهای تنفسی نقش دارند که باید شناسایی شوند و مورد توجه قرار گیرند.
زهرا عسگری، اعظم برخوردارینسب، ریحانه حسینی، علیرضا هادیزاده، ونوس چگینی، سارا فرزادی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه پرپ مکانیکال روده (MBP) پیش از جراحیهای لاپاراسکوپی ژنیکولوژی بهطور شایعی مورد استفاده قرار میگیرد اما هنوز هم نقش و تاثیر آن در این جراحیها بهطور کامل اثبات نشده است. در این مطالعه سعی در تعیین میزان بهبود دید فضای لگنی و هندلینگ رودهها و همچنین عوارض این فرایند شده است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت یک کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی ۱۲۰ بیمار که کاندید جراحی لاپاراسکوپی ژنیکولوژی خوشخیم بودند در فاصله زمانی تیر ماه 1399تا دی ماه 1399 انجام گرفت. بیماران بهطور تصادفی در دو گروه ۶۰ نفره مورد و شاهدی، با و بدون انما با نرمال سالین قرار گرفتند. میزان دید لگنی و هندلینگ رودهها از تیم جراحی و میزان علایم گوارشی بیماران توسط پرسشنامه، جمعآوری و ارزیابی شد.
یافتهها: هیچ اختلاف معناداری در میزان دید فیلد جراحی و هندلینگ رودهها در دو گروه مشاهده نشد.همچنین بیماران تنها در میزان اتساع شکم که در گروه مورد بیشتر بود تفاوتی در میزان علایم گوارشی نداشتند. هیچ اختلاف معناداری در زمان صرف شده برای جراحی، عوارض پس از عمل و میزان خونریزی حین عمل دیده نشد. طول مدت بستری بیمار در بیمارستان حدود پنج ساعت در گروه انما بیشتر بود.
نتیجهگیری: انما با نرمال سالین پیش از لاپاراسکوپی نهتنها تاثیری در بهبود دید لگنی و هندلینگ رودهها در طول جراحی ندارد و منجر به کاهش عوارض جراحی و علایم گوارشی بیمار پس از عمل نمیشود، بلکه منجر به افزایش طول بستری بیمار در بیمارستان و فشار کاری اضافه بر تیم پرستاری میگردد. بنابراین انما با 9% نرمال سالین (N/S) پیش از جراحیهای خوشخیم لاپاراسکوپی ژنیکولوژی توصیه نمیشود.
منیره حسینی، زهرا منوچهری،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشیعمومی، نقش معناداری در بروز عوارض در اعمال جراحی داشته است. بههمین منظور مطالعه حاضر با شناسایی علل رخداد نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشی، پیشبینی و پیشگیری از آنها صورت گرفته است.
روش بررسی: برای این پژوهش که بهصورت کوهرت گذشتهنگر میباشد، از روشهای دادهکاوی در مجموعه دادهای، شامل دادههای مربوط به 2640 بیمار که از فروردین 1397 تا شهریور 1398 در بیمارستان امامخمینی (ره) کرمانشاه که 18 سال و بالاتر داشتند و تحت القاء بیهوشی عمومی با استفاده از پروپوفل و متعاقباً لولهگذاری تراشه برای جراحیهای غیرقلبی قرارگرفتند، استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، از 53 ویژگی پرونده بیماران استفاده شد که برای هر ویژگی مقدار P محاسبه گردید و از پرتکرارترین الگوریتمهایدادهکاوی جهت پیشبینی فشارخون استفاده شد. همچنین، عملکرد الگوریتمهای پیشبینی در دادهکاوی مورد ارزیابی قرارگرفته شدند.
نتیجهگیری: شش ویژگی با 05/0P< انتخاب شدند که مدل رگرسیونلجستیک از دقت بیشتری برخوردار بود که از آن بهعنوان مدل نهایی پیشبینی افزایش نوسان فشارخون با ضرایب مسیر ارایه شد
سمیه نظری، راحله رفایی، حامد قزوینی، المیرا بیرامی، سارا چاوشینژاد، سیده معصومه سیدحسینی تمیجانی،
دوره 80، شماره 4 - ( تیر 1401 )
چکیده
عصب واگ طولانیترین عصب مغزی و جزء اصلی سیستم پاراسمپاتیک است که سیستم عصبی مرکزی را به سیستمهای قلبی- عروقی، گوارشی، ایمنی و اندوکرین مرتبط کرده و با کنترل این سیستمها در هموستاز بدن نقش دارد. تحریک عصب واگ (VNS) مرتبط به هر تکنیکی است که عصب واگ را از طریق تحریک الکتریکی تحریک میکند. تکنیک تحریک عصب واگ، درمان تایید شده توسط FDA برای درمان صرع راجعه، افسردگی مقاوم به دارو و میگرن میباشد. اگرچه VNS از طریق شاخه گردنی و گوشی عصب واگ در بیماریهای دیگری مانند وزوز گوش و بیماری آلزایمر هم بررسی شده است. امروزه دو روش برای تحریک عصب واگ وجود دارد. الف) تحریک تهاجمی عصب واگ که نیاز به جراحی داشته و طی آن یک دستگاه تولید کننده ایمپالس در جدار قدامی قفسه سینه کاشته و توسط یک سیم به کاف الکترود که به دور عصب گردنی واگ پیچیده شده، مرتبط میگردد. ب) تحریک غیرتهاجمی تحت جلدی عصب واگ که با عوارض جانبی کمی همراه است. نتایج مطالعه با استفاده از جستجوی پیشرفته در پایگاههای اطلاعاتی Scientific Information Database (SID) Google Scholar, PubMed, Scopus در بازه زمانی 1390 تا 1400 گردآوری گردید. از 671 مقاله بهدست آمده، پس از ارزیابی، 53 مقاله وارد مطالعه شدند. جستجوی موضوعی نیز با استفاده از MeSH انجام شد. مطالعات نشان دادهاند که VNS با تغییر فعالیت عصبی مراکز تنظیم خلق مرتبط است، اما مکانیسم دقیق اثر VNS بر نتایج بالینی هنوز ناشناخته است. هدف این مطالعه مرور اثرات VNS در درمان اختلالات روانپزشکی و نورولوژیک و همچنین بحث در خصوص فرضیات مربوط به مکانیسمهای درمانی آن است.
رضا سعیدی، علی سعیدی، عذری ایزانلو، مهدی حسینی،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده
زردی در 80%-60 نوزادان در چند روز اول تولد رخ میدهد و بیشتر فیزیولوژیک بوده و معمولاً بدون درمان بهبود مییابد. حجامت گوش، یکی از درمانهای زردی نوزادی است که در سالهای اخیر رایج شده است. در این مطالعه مروری به ارزیابی مقالات و احادیث طبی برای کاربرد این روش در زردی نوزادی پرداختهایم. در این مطالعه مروری، مقالات بانکهای اطلاعاتی Pubmed، Cochrane، Collaboration library، Google schoolar، SID، Magiran و منابع حدیثی که به موضوع حجامت پرداخته بودند، در بین سالهای 1983 تا 2019 وارد مطالعه شدند. در این مطالعه تمام مقالات با عنوان حجامت و حجامت نوزادان، حجامت اطفال، حجامت گوش و چکیده مقالات ارایه شده در کنفرانسها وارد مطالعه شدند. سپس در مرحله ارزیابی مقالات تمام مطالعات نامرتبط با موضوع حجامت نوزادان از پژوهش خارج شدند. همچنین در این مطالعه همه منابع حدیثی شیعه و سنی و قرآن کریم مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی احادیث توسط نرمافزار جامع الاحادیث که مجموعه کاملی از کتب حدیث شیعه و سنی میباشد انجام شد. در مجموع 1120 مقاله حجامت یافت شد که هیچکدام مربوط به زردی نوزادی نبودند، در کتب حدیث هم تنها دو روایت با مضمون تقریباً یکسان توصیه به حجامت شیرخواران بعد از چهار ماهگی نموده با هدف پیشگیری از بیماری و نه درمان آن آمده است که ارتباطی به حجامت گوش و درمان زردی نوزادی نداشت. طبق یافتههای این مطالعه در ارزیابی مقالات متعدد و همچنین روایات حجامت، هیچ مقاله و روایتی یافت نشد که توصیه به حجامت گوش برای درمان زردی نوزادی کرده باشد.
سیّد کمال اسحق حسینی، جواد حکیم الهی، محمد آقاعلی، زهرا مهرابی، رسول کریمی مطلوب، سعید کریمی مطلوب،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پورپورای ترومبوسایتوپنیک ایدیوپاتیک (اتوایمیون)، شایعترین علت شروع حاد ترومبوسایتوپنی در کودکی که از جهات دیگر سالم است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر پاسخ به درمان در کودکان بستری انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه گذشتهنگر با بررسی پرونده بیماران بستری بهعلت ITP در بیمارستان حضرت معصومه (س) از فروردین 1388 تا تا اسفند 1397 انجام شد. معیارهای سن، جنس، علایم بالینی بدو ورود، پلاکت اولیه و نیز روزهای 3، 5، 14 و 180 از پرونده بیماران استخراج شد. نوع پروتکل درمانی، نیاز به تکرار درمان، عود بیماری و عوارض عمده درمان از پرونده ی بیماران استخراج و در نهایت دادهها با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از 229 بیمار مبتلا به ITP، 1/51% پسر و 9/48% دختر و میانگین سنی 4/3±7/3 بود. 3% افراد نیاز به تکرار درمان داشته و عود 2/15% بود. پاسخ به درمان در روزهای مختلف بدون ارتباط با سن و جنس و پلاکت اولیه (بهجز یک مورد استثنا) بوده است (05/0P>). در ارتباط با علایم بالینی، پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج مرتبط با علایم بالینی بدو مراجعه و در روزهای 14 و 180 بدون ارتباط با آن بوده است. پاسخ به درمان در روزهای سه و پنج در پروتکلهای درمانی مختلف ارتباط معنادار داشته اما در روزهای 14 و 180 تفاوت قابلتوجهی وجود نداشت (05/0P<).
نتیجهگیری: بهترین پاسخ در گروه درمان ترکیبی با متیل پردنیزولون و IVIg بوده و کمترین پاسخ به درمان در گیرندگان متیل پردنیزولون به تنهایی مشاهده شد.
سید حسین حسینی، حسین کریمی مونقی، سید مسعود حسینی، حسن غلامی، وحید قوامی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به پژوهشهای متعدد در رابطه با سبکهای یادگیری و همچنین تفاوت این سبکها در دانشجویان، این مطالعه بهمنظورتعیین وضعیت سبکهای یادگیری در رشتههای علوم پزشکی در ایران، مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مرور سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد. جستجوی مقالات در این مطالعه از دوم مهر 1401 تا 23 مهر 1401 در پایگاههای داده: proquest, PubMed, iranmedex, scopus, Sid, Magiran Google Scholar, Eric و مجلات آموزش پزشکی، صورت گرفت. محیط پژوهش ایران، مشهد بوده است. با استفاده از کلید واژه های، سبکهای یادگیری، کلب، دانشجویان علوم پزشکی جستجو در پایگاههای داده مذکور انجام شد. مقالات استخراج شده ابتدا از نظر عنوان پژوهش و سپس چکیده مقاله و در نهایت متن مقاله با استفاده از "چکلیست پریزما" ارزیابی شد. درهریک از مراحل مقالات تکراری ومقالاتی که معیارهای ورود را نداشتند، از مطالعه خارج شدند. در پایان 53 مقاله آنالیز قرارگرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین استفاده از سبک های یادگیری در دانشجویان رشتههای علومپزشکی در ایران، از نوع سبک یادگیری همگرا بود (32% با فاصله اطمینان 95%).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه که بیشترین سبک یادگیری استفاده شده در رشتههای علوم پزشکی در ایران از نوع سبک یادگیری همگراست و با عنایت به خصوصیات افراد همگرا لازم است بهمنظور ارایه آموزشهای موثر و اثربخش در رشتههای علوم پزشکی به سبکهای یادگیری دانشجویان توجه ویژهای شود تا بتوان براساس سبکهای یادگیری، آموزشها را هدایت کرد.
محمدرضا صبری، بهار دهقان، مهسا رفیعی الحسینی،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس مطالعات انجامشده، درمان دارویی سنکوپ رفلکسی در کاهش عود آن تاثیر قابلتوجهی ندارد. پیگیری 36 ماهه کوهورت پایلوت ما نشان داده بود که درمانهای غیردارویی بهتنهایی در کاهش دفعات عود موثر است. هدف این مطالعه بررسی نتایج طولانی مدت و پیگیری هشت ساله بیماران قبلی میباشد.
روش بررسی: مطالعه کنونی در ادامه یک کوهورت آیندهنگر پایلوت است که به بررسی نتایج هشت ساله پیگیری کودکان با سنکوپ رفلکسی که تحت درمانهای غیردارویی بهتنهایی یا همراه با دارو قرار گرفته بودند، میپردازد. لذا با بیمارانی که در مطالعه پایلوت شرکت داشتند (30 بیمار در گروه دریافتکنندگان دارو و 40 بیمار در گروه بدون دارو)، تماس گرفته شد. درنهایت برروی 26 بیمار در گروه دریافتکنندگان دارو و 31 بیمار در گروه بدون دریافت دارو (پس از اعمال معیارهای خروج از مطالعه) مقایسه میزان رخداد حملات سنکوپ و پرهسنکوپ با استفاده از Chi-square test انجام شد.
یافتهها: بررسی یافتهها نشان میدهند که پس از گذشت پنج سال از آخرین پیگیری، میزان حملات پرهسنکوپ در بیمارانی که رژیم غذایی و یا تمرینات تیلت را در منزل ادامه نداده بودند مجددا در هر دو گروه افزایش پیدا کرد اما میزان وقوع سنکوپ و پرهسنکوپ بین دو گروه بیماران (بدون دریافت دارو و دریافتکننده دارو) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: بهمنظور پیشگیری از عود، استفاده از روشهای غیردارویی موثر است ولی جهت پایداری این بهبودی، پیگیری و تداوم این روشها ضروری میباشد.
علی تقیزاده، لیلا پورعلی، مونا جودی، بهاره مکوندی، الهه حسنزاده، سعیده احمدی سیماب، گلشید نوری حسینی، مهرداد گزانچیان،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در میان زنان است بهطوریکه عامل 18% از تمام سرطانهای زنان میباشد. متوسط سن بیماران در هنگام تشخیص 4/48 سال است و رایجترین سن این بیماری در محدوده 49-40 سال است. در ایران، اطلاعات محدودی درمورد الگوهای عود و بقا براساس نوع زیرگروه سرطان پستان در مراحل اولیه بیماری موجود است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عود و بقای بیماران سرطان پستان اولیه (بدون درگیری لنفاوی) براساس انواع زیرگروههای آن میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر پروندهی 500 بیمار مبتلا به سرطان پستان که درمدت 10 سال (فروردین 1385 تا اسفند 1395) به درمانگاههای بیمارستان امام رضا (ع) و امید مشهد مراجعه کرده بودند بررسی شد. آنالیز آماری با SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام گردید. 05/0P˂ از نظر آماری معنادار درنظر گرفته شد.
یافتهها: 230 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین بقای کلی 7/130 ماه و بقای کلی پنج و 10 ساله بهترتیب 2/83% و 8/78% بود. ارتباط معنادار بین مرحله بالینی بیماری با عود و متاستاز وجود داشت (000/0P=). زیرگروه سرطان پستان بهطور معناداری با عود و متاستاز (01/0P=) مرتبط بود بهطوریکه بیماران تریپل نگاتیو در مقایسه با سایر انواع، بیشترین میزان عود و متاستاز را داشتند.
نتیجهگیری: زیرگروه سرطان پستان بهطور معناداری با عود و متاستاز بیماری در ارتباط بود بهطوریکه بیماران با سرطان پستان تریپل نگاتیو بیشترین میزان عود و متاستاز را دارا بودند. همچنین این گروه از بیماران، کمترین میزان بقای کلی و نیز بقای بدون بیماری را داشتند.
معصومه میرتیموری، سیده اعظم پورحسینی، ملیحه رخشانیفر، سیده حورا موسوی واحد، فدیه حقاللهی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: موفقیت القای زایمان بستگیبه وضعیت سرویکس در زمان زایمان دارد. هدف این مطالعه تاثیر القای زایمان با سوند فولی داخل سرویکس همزمان با اکسیتوسین درمقایسه با سوند فولی و میزوپرستول بر آمادهسازی سرویکس و میزان زایمان در 24 ساعت اول پس از القا میباشد.
روش بررسی: در مطالعه بالینی تصادفیسازی شده، 74 نفر از زنان باردار با بارداری تکقلویی و سن بارداری بیشتر از 40 هفته، با بیشاپ اسکور کمتر از چهار و کیسهآب سالم مراجعهکننده به بیمارستان امالبنین مشهد در سالهای 1398-1397 با داشتن معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در دو گروه سوند فولی و اکسیتوسین (گروه 1) و یا سوند فولی و میزوپرستول (گروه 2) قرار گرفتند.
یافتهها: 74 خانم باردار بهطور تصادفی در دو گروه 37 نفری موردارزیابی قرار گرفتند. متغیرهای دموگرافیک در دو گروه اختلاف آماری معنادار ندارد. میزان زایمان در 24 ساعت اول اختلاف معنادار داشت و در گروه اکسیتوسین بیشتر بود (009/0=P). بیشاپ اسکور پس از 24 ساعت از القا در دو گروه اختلاف معنادار نداشت. رسیدن به فاز فعال در گروه اکسیتوسین بهطور معنادار کوتاهتر بود (01/0=P). زمان دفع سوند در دو گروه و میزان سزارین و بروز عوارض در دو گروه نیز یکسان بود.
نتیجهگیری: استفاده از اکسیتوسین بههمراه سوند فولی داخل سرویکس میتواند باعث تسریع آمادگی سرویکس و افزایش زایمان در 24 ساعت اول شود، اما عوارض زایمانی را تغییر نمیدهد.
محمدرضا شیخی چمان، ندا حسینی آبفروش، اقدس صوراسرافیل، وحید مختومی،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده
سردبیر محترم
مطابق اصول عدالت اجتماعی و عدالت در سلامت، سلامت یک حق است. این حق باید از طرف دولت و با تولیت نظام سلامت، در اختیار همه گروههای مختلف جمعیتی قرار گیرد و مانعی برای دستیابی به آن وجود نداشته باشد. هر سازمانی در جامعه، برای پاسخ به نیازهای مشخصی ایجاد شده تا بتواند باری را از دوش مردم بردارد. سازمانهای بهداشتی و درمانی نیز، از بالاترین سطح که همان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ایران است تا پایینترین سطح که خانههای بهداشت روستایی هستند، هر کدام به طریقی پاسخگوی نیازهای سلامت جامعهاند. این سازمانها شدیدا پیچیده بوده و توسط مدیران اداره میشوند.1و2
سرمایههای انسانی، مهمترین گنجینه هر سازمان هستند (اصطلاحات سرمایههای انسانی، کارکنان، کادر، پرسنل و ارایهدهندگان خدمات سلامت، مترادف یکدیگر بوده و هر کدام برای تنوع بخشی به متن در موقعیتی استفاده شدهاند). حیات سازمان به وجود آنها وابسته است. کارکنان باید از جهات گوناگون مورد توجه و رسیدگی متولیان مربوطه قرار گیرند.3و4 هر گونه کوتاهی در این زمینه، اثرات کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت خود را بر روی شاخصهای سلامت جامعه بروز خواهد داد. شرایط کاری مدافعان سلامت کشور را میتوان در حال حاضر از دو جنبه اصلی بررسی کرد؛ وضعیت فعلی اقتصاد ایران و کمبود سرمایههای انسانی:
1- در خصوص جنبه اول، اقتصاد ایران از چالشهای بیشماری همچون بیثباتی، تک قطبی بودن (وابستگی به نفت)، تحریمهای بینالمللی، کسری بودجه، پایدار نبودن چرخه تامین مالی، بها ندادن به بخش غیردولتی و ... رنج میبرد.5 بر کسی پوشیده نیست که این عوامل، باعث ایجاد تورم شدید در سالهای اخیر شده و اقتصاد کشور را شکننده کرده است. وجود تورم بالا، باعث وخیمتر شدن اختلاف طبقاتی در کشور و افزوده شدن به جمعیت زیر خطر فقر میشود. هر دوی این حالات، تبعات اجتماعی زیادی با خود به همراه دارند و امید به آینده را از جامعه میگیرند.
2- در خصوص جنبه دوم، کمبود سرمایههای انسانی حوزه سلامت و عدم توزیع عادلانه آنها، از جمله چالشهای همیشگی نظامهای سلامت در کشورهای در حال توسعه است.6و7 در ایران، وقوع همهگیری کووید-19 از انتهای سال 1398، فشار کاری مضاعفی را برای مدافعان سلامت در همه سطوح مراقبتی ایجاد کرد. ایثارگران سلامت برای مهار همهگیری با همه توانی که داشتند به دفاع از جان مردمشان پرداخته و شهدای بیشماری را تقدیم راه پرافتخار وطن کردند. پیش از آن هم، اجرای طرح تحول نظام سلامت از ابتدای سال 1393، بار کاری پرسنل بهداشت و درمان را افزایش داده بود. قدر مسلم تحت این فشار، استرس، فرسودگی شغلی و نارضایتی شغلی میان کارکنان افزایش یافته، و بهرهوری تقلیل مییابد.8و9 همچنین ورود به سایر مشاغل غیرپایهای سلامت (همانند ترویج کلینیکهای زیبایی) و ترک شغل نیز میتواند در این وضعیت رخ دهد.
قرارگیری دو مولفه مذکور دوشادوش یکدیگر، سرمایههای انسانی سلامت را برای دستیابی به استانداردهای زندگی بالاتر و جستجوی رفاه بهتر، به سوی مهاجرت وسیعتر به کشورهای دیگر سوق خواهد داد تا بتوانند متناسب با میزان مسئولیتهای کاری که دارند درآمد کسب کنند. از طرفی، سایر جنبههای اجتماعی خود و خانواده خود را ارتقا بخشند. نکته مهم اینکه مهاجرت فقط مختص ارایهدهندگان خدمات سلامت نیست، بلکه پژوهشگران، فعالان استارتاپها و اساتید دانشگاهی عضو هیات علمی را هم به این سرنوشت دچار کرده است.10و11 مهاجرت یا فرار مغزها و نخبگان علوم سلامت، هزینههای بسیار بالایی برای کشور دارد. در این میان، سیستم سلامت ایران اکنون بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند وجود مدیران الهامبخش است.
در نظام سلامت، سیاستگذاری، مدیریت و اقتصاد، در کنارهم تشکیل یک چرخه مسنجم و پویا را میدهند. سیاستگذاریهای هر چند دقیق، اگر در مرحله اجرا با ضعف مدیریتی مواجه شوند نخواهند توانست که به درستی اهداف از پیش تعیین شده خود را لمس کنند.12 یک مدیر اجرایی بهداشت و درمان، باید از توانمندیهای بسیاری
برخوردار باشد، هم مهارتهای سخت شامل دانش مدیریتی و هم مهارتهای نرم شامل تبحر در مهارتهای انسانی، ارتباطی و ادراکی. بهعبارتی، یک مدیر فقط با تسلط بر مهارتهای سخت نمیتواند سازمان را به درستی هدایت کرده و به موفقیت برساند، بلکه مهارتهای نرم هم باید ضمیمه وظایف اساسیاش باشد. هر انسانی از جهات گوناگون متفاوت از دیگری بوده و با یک سیستم واحد مدیریتی، نمیتوان انتظارات همه پرسنل را پوشش داد.یک مدیر الهامبخش، رهبری تربیت شده است که با مجهز بودن به مهارتها و توانمندیهای ظریف و دقیق انسانی و سلاحِ قدرتمند هوش هیجانی، به اصول و ارزشهای اخلاقی جامعه پایبند است، به همه نیازهای کارکنان خود فعالانه توجه دارد، گوش شنوا دارد، اعتمادسازی میکند، با آنها همدل است، حامی و همپایشان است، به مشکلات آنها سریعا رسیدگی مینماید، احترام و اعتماد کارکنان خود را بهدست میآورد، فرهنگ سازمانی مثبتی را در سازمان پرورش میدهد، ارتباطات سازمانی موثر پایهریزی میکند، در دسترس است، خود کانال ارتباطی بازی دارد، چشمانداز روشنی برای دستگاه متصور است، برنامهریزی گام به گام دارد، به شکل سالمی تیمسازی میکند، برای تیم اهداف شفافی تعیین میکند، آموزشهای لازم در خصوص نحوه انجام فعالیتها را فراهم مینماید، کار گروهی و یادگیری را تشویق میکند، انگیزهدهی و انرژی بخشی مداوم در دستور کارش قرار دارد، راهحل محور است، مهارت حل مسئله دارد، تعارضات احتمالی میان افراد را برطرف میکند، انتقاداتش سازنده است، فرصت رشد فراهم مینماید، تفویض اختیار میکند، به نوآوری و خلاقیت بها میدهد، سیستم ارتقای شغلی عادلانهای (مبتنی بر شایسته سالاری) تعریف میکند، مشوقهای غیرمالی متنوعی دارد، به بازخوردهای دریافتی توجه دارد، سازمان را با محیط بیرونی منطبق میکند و در مواجهه با بحرانها، ضمن حفظ خونسردی، قدرت تصمیمگیری اثربخش دارد (موارد دیگری را نیز میتوان به موارد فوقالذکر افزود). فعالیت در چنین محیطی، به احتمال بالا، برای سرمایههای انسانی در حیطه سلامت لذت بخش بوده و آنها را برای نشان دادن بهترین نسخه از عملکردشان تهییج میکند. طبق اصول بازاریابی داخلی نیز، لازمه ارایه خدمات باکیفیت به مشتریان بیرونی (مراجعهکنندگان)، رسیدگی دقیق به مسائل و مشکلات مشتریان درونی (کارکنان) است.3
در مجموع، حفظ، بازیابی و ارتقای سطح سلامت مردم، نیازمند وجود سرمایههای انسانی متخصص، تحت نظارت مدیران الهامبخش است. در درجه اول، مهاجرت کارکنان حوزه سلامت به ضرر جمعیت محروم و آسیبپذیر کشور خواهد بود، چرا که این گروه جمعیتی، بیشتر از سایرین به سیستم سلامت دولتی متکی بوده و نیازهای سلامت برآورده نشده بالاتری هم دارند. لازم به ذکر است که نگاه به موضوعات نظام سلامت باید نظاممند باشد. به بیانی، صرفا الهامبخشی مدیران نمیتواند سرمایههای انسانی را از گردونه مهاجرت خارج کند. همگام با فعالیت این مدیران، دولت مردان نیز باید به اصلاح شاخصهای اجتماعی-اقتصادی کشور اهتمام ورزند. سیاستگذاران و اقتصاددانان سلامت هم ضمن مذاکره و چانهزنی با مسئولان بالادستی، به وضعیت معیشتی کادر سلامت رسیدگی کرده و نظام پرداخت عادلانهای را برای آنها تدارک ببینند. علاوه بر دلایل مطروحه، مهاجرت سرمایهها ریشههای مهم دیگری نیز دارد. پیشنهاد میشود که در مطالعات آتی (کیفی، کمی)، وضعیت الهامبخشی مدیران فعلی نظام سلامت کشور مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین میتوان شاخصی با همین عنوان را همراه با ابزار اندازهگیری معتبر طراحی و آماده بهرهبرداری از سوی پژوهشگران داخلی کرد.
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماریهای مزمن کبدی در جهان است که میتواند باعث بروز بیماریهای قلبی- عروقی شود، از اینرو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و بهروش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمعآوری دادهها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش بهصورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخصهایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی دادهها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافتهها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخصهای این ناهنجاری داشته باشد.
لیدا سعید، نیوشا بهمنپور، ربابه حسینیسادات، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 81، شماره 12 - ( اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل مؤثر بر نتیجه بارداری، شاخص توده بدنی اولیه و مقدار وزنگیری دوران بارداری است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین BMI اولیه مادر و افزایش وزن دوران بارداری با پیامدهای بارداری بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از شهریور 1400 تا شهریور 1401، روی 455 زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان افضلیپور کرمان انجام شد. برای گردآوری دادهها، وزن اولیه مادر، قد مادر، میزان افزایش وزن طی بارداری و BMI محاسبه و به چهار طبقه پایینتر از نرمال، نرمال، اضافه وزن و چاق تقسیم شد. عوارض مادری-جنینی در فرم ثبت اطلاعات درج شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، تحلیلی و SPSS software, version 24 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن زنان 82/6±56/27 سال بود. BMI بیش از 40% آنها (4/44%)، نرمال (26-8/19) و بیش از 45% آنها دارای اضافه وزن 5/11-16 بودند (5/45%). بین BMI اولیه با افزایش وزن دوران بارداری (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و وزن نوزادان (019/0=P) ارتباط معناداری وجود داشت. بین افزایش وزن دوران بارداری با زایمان زودرس (001/0=P)، زایمان طبیعی (001/0=P)، دیابت بارداری (001/0=P) و آپگار نوزادان (001/0=P) نیز ارتباط معناداری دیده شد.
نتیجهگیری: بالا بودن BMI مادر و افزایش وزن دوران بارداری میتوانند موجب عوارضی در مادر و جنین شوند. بنابراین، مراقبتهای دوران بارداری باید با دقت بیشتری انجام شوند و ارایهدهندگان مراقبتهای خدمات سلامت، باید مادرانی را که BMI غیرطبیعی و افزایش وزن بارداری نامناسب دارند در گروه پرخطر و تحت مراقبت خاص قرار دهند تا عوارض مادری و جنینی به حداقل برسد.
غزال منصوری، فاطمه نوری کوهبنانی، فاطمه کرمی رباطی، ربابه حسینی سادات،
دوره 82، شماره 2 - ( اردیبهشت 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب تخصص در رشته پزشکی، یک تصمیم مهم برای فرد و سیستم سلامت است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر علاقهمندی دستیاران تخصصی به ادامه تحصیل در رشتههای فوقتخصصی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر از فروردین تا اسفند 1400 به بررسی عوامل مؤثر بر علاقهمندی 261 دستیار تخصصی به ادامه تحصیل پرداخت. تمامی دستیاران تخصصی دانشگاه علوم پزشکی کرمان که تا پایان اسفند 1400 دوران دستیاریشان ادامه داشت به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، یک پرسشنامه چهار قسمتی بود.
یافتهها: میانگین سن دستیاران، 90/3±53/31 سال بود. 5/57%، علاقه به ادامه تحصیل داشتند. بیشترین علت علاقهمندی آنها، «افزایش دانش عملی-بالینی» بود (1/80%) که در دستیاران داخلی مشاهده شد (33/17%). سن، رشته تخصصی و داشتن بستگان درجه اول دارای مدرک فوقتخصص با علاقه دستیاران به ادامه تحصیل، ارتباط معناداری داشتند.
نتیجهگیری: درصد قابلتوجهی از دستیاران، علاقهمند به ادامه تحصیل بودند که تحت تأثیر سن، رشته تخصصی دستیار و داشتن بستگان درجه اول دارای مدرک فوقتخصص بود.
سیده فاطمه حسینی نژاد، مهشید وزیری، احمد رضا مهتدی، الهام کارگر زاده، محمد پاکزادی،
دوره 82، شماره 3 - ( خرداد 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تهوع و استفراغ پس از عمل (PONV) یک چالش رایج در جراحیهای سزارین است، از طرفی استفاده از دگزامتازون بهعنوان یک پروفیلاکسی موثر در مدیریت این عوارض مطرح شده است. این مطالعه به ارزیابی تاثیر دگزامتازون در کاهش PONV پرداخت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی و دوسوکور، از فروردین 1401 تا شهریور 1402 در بیمارستان رازی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. بیماران کاندید سزارین الکتیو تحت بیحسی اسپاینال به دو گروه30 نفره تقسیم شدند. در طول عمل جراحی و پس از آن در فواصل زمانی مشخص، پارامترهایی نظیر فشارخون، ضربان قلب و وقوع تهوع و استفراغ از طریق جدول نمرهبندی V&N و لرز از طریق جدول نمرهبندی لرز ثبت شد. در بخش نیز این پارامترها در یک، دو، چهار، شش و 12 ساعت پس از عمل ثبت شد.
یافتهها: اگرچه در ساعت اول پس از عمل تفاوت معناداری بین دگزامتازون وپلاسبو مشاهده نشد ولی در ساعات بعد دگزامتازون بهطور معناداری تهوع و استفراغ را کاهش داد از طرفی ضربان قلب و فشارخون در گروههای دریافت کنندهی دگزامتازون سریعتر کاهش یافته است.
نتیجهگیری: دگزامتازون به شکل معناداری در کاهش تهوع واستفراغ پس از اعمال جراحی سزارین موثر است. همچنین نقش مثبتی در کاهش ضربان قلب و فشارخون وکنترل عوارض پس از بیحسی نخاعی پس از عمل دارد.
مجید سلمانیان مشهدی، انوشه حقیقی، ناهید کیانمهر، مرجان مخترع، سارا زراسوندنیا، پرنا حسینی میگونی، سیده مریم میرقربانی،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: فیبروز کبد یکی از نگرانیهای اصلی مرتبط با عوارض جانبی طولانیمدت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید تحت درمان با متوتروکسات میباشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه شاخص فیبروز-4 ونتایج شدت فیبروز کبدی حاصل از دستگاه فیبرواسکن در بیماران آرتریت روماتویید تحت درمان با متوتروکسات بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهروش مقطعی در 70 بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید مراجعهکننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران از تیر 1401 تا تیر 1402 انجام شد. ابتدا، شاخص فیبروز-4 برای تمام بیماران محاسبه شد و با دادههای حاصل از الاستوگرافی که با استفاده از دستگاه فیبرواسکن برای تشخیص فیبروز کبد برای هر بیمار انجام شده بود، مقایسه شد.
یافتهها: درجه فیبرواسکن با سن، جنس، شاخص توده بدن، دوز متوتروکسات و طول مدت بیماری ارتباطی نداشت (05/0P>). میانگین شاخص فیبروز-4، 6/0±25/1 بود که با جنس، شاخص توده بدن، طول مدت بیماری و دوز متوتروکسات ارتباط معناداری نداشت (05/0P>) اما با سن بیماران ارتباط مستقیم داشت (001/0P<، 53/0-51/0، 95%CI). میان شاخص فیبروز-4 و فیبرواسکن یک همبستگی مثبت وجود داشت که از نظر آماری معنادار نبود (594/0P=، 4/0-24/0، 95%CI، 06/0r=). شاخص فیبروز-4 در درجه نرمال تا متوسط 85% رد کننده درجه متوسط تا شدید در فیبرواسکن بود اما هیچکدام از نظر آماری معنادار نبود (146/0P=).
نتیجهگیری: شاخص فیبروز-4 در پردیکت کردن جواب فیبرواسکن ناتوان بود و نتایج فیبرواسکن نیز نتایج اندکس بیماران را توجیح نکرد.شاخص فیبروز-4 نمیتواند جایگزین فیبرواسکن در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید باشد. انجام مطالعات آتی با حجم بیشتر نمونه در بیماران فوق پیشنهاد میشود.
حمید رضا مهریار، محمد رضا حسینی آذر، افشین ابراهیمی، امید گرکز،
دوره 82، شماره 4 - ( تیر 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: گرچه سیستم تنفسی بهعنوان ارکان اصلی درگیری در بیماری کووید-۱۹ میباشد، با این وجود گزارشهایی از درگیری دیگر ارگانها و علائم کمتر آنها شایع شده است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی علائم گوارشی بیماران مبتلا به کووید-19 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی بر روی تمام بیماران با تشخیص کووید-19 بستری در بیمارستان امامخمینی در فروردین لغایت شهریور 1400 بهروش سرشماری انجام شد که دادهها با استفاده از چکلیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود جمعآوری شد دادهها بعد جمعآوری وارد SPSS software, version 18 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 2580 بیمار بستری 54% زن و 46% مرد بودند و میانگین سنی بیماران 67/58±68/17 بود. بیشترین فراوانی افراد در بازه سنی 59-40 سال (۹۲۵ نفر) بود. %۶۴ از بیماران حداقل یک علامت گوارشی داشتند. بیاشتهایی %۴۰ با ارجحیت مردان (%۵۷) و بیشترین فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۴۳۰ نفر)، خونریزی گوارشی %۱۰ با ارجحیت مردان (%۸۰) و بیشترین فراوانی در بازه سنی ۷۹-۶۰ سال (۱۱۲) نفر، درد شکم ۸% با ارجحیت زنان (%۶۵) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 40-59 سال (۶۵ نفر)، استفراغ ۳% با ارجحیت زنان (%۵۱) با ارجحیت فراوانی در بازه سنی 80-99 سال (۵۸ نفر) بود.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد که بیماری کووید-۱۹ نه تنها میتواند سیستم تنفسی بلکه میتواند سیستم گوارشی را در سیر و یا ابتدای بیماری درگیر کند.