جستجو در مقالات منتشر شده


46 نتیجه برای مرادی

معصومه میرزا مرادی، زهرا حیدر، پریچهر کیمیایی، معصومه صالح، سپیده اشرفی‌وند،
دوره 73، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اندانسترون (Ondansetron) آنتاگونیست گیرنده پنج هیدروکسی تریپتامین و داروی موثر ضد استفراغ در بیماران کموتراپی؛ دوره پس از جراحی و همچنین تهوع و استفراغ بارداری می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی بروز عوارض جنینی در مادران مصرف‌کننده این دارو انجام شده است. روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی گروه بیماران (case-series study) 22 خانم بارداری که از اردیبهشت 1385 تا شهریور 1392 با شکایت از تهوع و استفراغ تکرار‌شونده در بیمارستان مهدیه تهران بستری شده بودند، به‌دلیل عدم پاسخ به درمان‌های رایج تحت درمان با اندانسترون mg 4 خوراکی سه بار در روز قرار گرفتند. پس از ختم بارداری فاکتورهای مربوط به نوزاد شامل سن زمان تولد، مرگ داخل رحمی، وزن زمان تولد، آپگار نوزاد، نیاز به بستری در NICU و وجود آنومالی ثبت شد. یافته‌ها: بیماران شرکت‌کننده در این مطالعه از نظر سنی از 20 تا 42 سال (22/28±08/5 سال) بوده در موارد بررسی دو مورد سقط (9%)، دو مورد بارداری دوقلویی (9%) بود. اندانسترون در 15 (1/68%) بیمار در متوسط سن حاملگی 9 هفته یعنی دوران اندام‌زایی (Organogenesis) آغاز شد و در 8 (3/36%) بیمار تا سه ماهه سوم بارداری مصرف شد. در بررسی‌های اولیه 100% بیماران کتونوری، 15 (2/68%) هیپوکالمی (mEq/L 5/3 K+ level <) سه مورد (6/13%) هیپرتیروییدی و پنج مورد (7/22%) اختلالات عملکرد کبدی داشتند. در سه مورد (6/13%) کشت ادراری مثبت بود. آپگار دقیقه اول و پنجم نوزادان 9 و 10 و متوسط وزن زمان تولد g 3110 بود و آنومالی مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: مصرف اندانسترون طی بارداری همراه با بروز عوارض تراتوژن نمی‌باشد بنابراین به‌عنوان خط دوم درمان در ویار بارداری قابل تجویز می‌باشد.
امید مرادی مقدم، محمد نیاکان لاهیجی، ولی‌اله حسنی، فرید کاظمی گزیک، احسان فرازی،
دوره 73، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مانیتور Bispectral Index (BIS) در ترومای سر جهت ارزیابی هوشیاری استفاده می‌شود. هدف مطالعه بررسی همخوانی BIS با نوع و محل ضایعه سر در بیماران ترومای سر اینتوبه، در بخش مراقبت‌های ویژه بود. روش بررسی: این مطالعه مقطعی (cross-sectional) در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان رسول اکرم (ص) تهران از مهر 1392 تا تیر 1393 انجام شد، که در آن بیماران ترومای حاد سر، بالای 15 سال، پس از تعیین معیارهای ورود و خروج بررسی شدند. عدد آپاچی روز اول بستری و آزمایشات، جهت تعیین جمعیت مورد مطالعه، ارزیابی اولیه و تخمین پیش‌آگهی ثبت شد. پس از ثبت متغیرهای اصلی یعنی نوع و محل آسیب مغزی و BIS (شش عدد BIS هر روز به فاصله یک ساعت)، میانگین BIS روزانه و مجموع محاسبه شد. ارتباط BIS با نوع ضایعه سر Subdural hematoma (SDH)، Subarachnoid hemorrhage (SAH) و وجود یا نبود ضایعه فرونتال ارزیابی شد. یافته‌ها: 21 مرد و 9 زن با میانگین سنی 96/18±6/43 سال در مطالعه حاضر شرکت داشتند. میانگین BIS بیماران در روزهای یک تا سه به‌ترتیب 86/41، 82/40، 23/41 با انحراف استاندارد 38/7، 28/7، 6/8 بود. میانگین BIS روزانه و مجموع، در بیماران با یا بدون صدمه فرونتال ارتباط آماری معناداری نداشت. (P به‌ترتیب 507/0، 661/0، 529/0 و BIS مجموع 729/0). میانگین BIS در روزهای دوم و سوم در ضایعات مختلف با هم اختلاف معناداری داشت (P در روز دوم و سوم به‌ترتیب 026/0 و 04/0). نتیجه‌گیری: در بیماران ترومای حاد سر ICU، انواع صدمات سر که پیش‌آگهی متفاوتی دارند، به‌احتمال محدوده‌های اعداد BIS متفاوتی دارند. وجود یا نبود ضایعه فرونتال ارتباطی با میانگین BIS بیماران ندارد.
جلال مولودی، سید‌علی کشاورز، رضا پاکزاد، ناصر صدقی، ترانه صادقی، فواد علیمرادی،
دوره 73، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌تازگی بر نقش التهاب و استرس اکسیداتیو در پاتوفیزیولوژی فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل جراحی قلب تاکید شده است. پژوهش کنونی با هدف تجویز ویتامین C به‌عنوان یک آنتی‌اکسیدان در جهت کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی بای‌پس کرونری انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، 290 بیمار که در مرکز قلب و عروق شهید رجایی از فروردین 1392 تا دی 1393 تحت عمل جراحی عروق کرونری قرار گرفته بودند، به‌طور تصادفی به گروه‌های مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله بلافاصله پیش از عمل جراحی در اتاق عمل g 2 ویتامین C به‌صورت داخل وریدی و به‌دنبال آن g 1 دوز خوراکی برای چهار روز پس از عمل دریافت کردند و گروه کنترل پلاسبو دریافت کردند. دو گروه از نظر آریتمی‌های دهلیزی و بطنی پس از عمل، اقامت در بخش مراقبت‌های ویژه و مدت بستری در بیمارستان مقایسه شدند.

یافته‌ها: 113 نفر در گروه مداخله و 177 نفر در گروه کنترل (191 مرد و 99 زن) با میانگین سنی 40/14±40/55 سال در دو گروه قرار گرفتند. بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل در گروه کنترل 55% بود در حالی‌که در گروه مداخله 35% بود (001/0P=). مدت زمان اینتوباسیون در گروه مداخله 91/3±8/11و در گروه کنترل 51/9±14/14 ساعت بود (004/0P=). همچنین میزان تخلیه‌ی درناژ در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل بود (003/0P=). بروز فیبریلاسیون بطنی معنادار نبود (159/0P=).

نتیجه‌گیری: مکمل ویتامین C به‌دلیل کاهش فیبریلاسیون دهلیزی پس از جراحی عروق کرونری و بهبود شرایط جراحی از جمله کاهش مدت زمان اینتوباسیون، اثرات مفیدی می‌تواند داشته باشد.


زینب مرادی کهنکی، خیرالله اسداللهی، قباد آبانگاه، کورش سایه میری،
دوره 74، شماره 9 - ( آذر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبدچرب ‌غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Disease, NAFLD) وضعیتی است که در آن تری‌گلیسیرید در سلول‌های کبدی بدون سابقه مصرف الکل تجمع پیدا می‌کند. مطالعه کنونی در زمینه بررسی عوامل خطر بیماری کبدچرب غیرالکلی انجام گردید.

روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی کنونی در سال 94-1393 بر روی 150 فرد مبتلا به کبد چرب غیرالکلی و 150 فرد غیرمبتلا که به کلینیک‌‌های تخصصی گوارش شهر ایلام مراجعه کرده بودند، انجام شد. داده‌های مربوط به ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، آزمایشات بالینی و رفتارهای‌ بهداشتی مرتبط با شیوه‌ زندگی مانند نوع تغذیه، استعمال سیگار، فعالیت فیزیکی گردآوری و بررسی شد.

یافته‌ها: میانگین سنی شرکت‌کننده‌ها در این مطالعه 15/12±13/42 سال بود. میانگین مقادیر کلسترول تام، تری‌گلیسرید، LDL، ALT، AST، (ALT/AST) و ALP به‌طور معناداری در بیماران بالاتر از گروه شاهد بود (000/0P=). میان سابقه خانوادگی ابتلا به این بیماری (01/0P=)، متاهل بودن (002/0P=) و فعالیت بدنی کم (02/0P=) با بیماری کبد چرب غیرالکلی رابطه معناداری مشاهده شد. مصرف گوشت قرمز در بیماران در مقایسه با گروه شاهد به‌طور معناداری بالاتر (01/0P=) و مصرف لبنیات در بیماران به‌طور معناداری کمتر بود (002/0P=). با استفاده از تحلیل رگرسیون لجستیک‌ چند‌متغیره، متغیر‌های دور کمر، تری‌گلیسرید، ALT و BMI به‌ترتیب با  نسبت شانس تطبیق‌یافته ((002/0P=) (18/1-04/1) 95%CI11/1)، ((04/0P=) (67/6-01/1) %95CI 58/2)، ((002/0P=) (52/15-84/1) %95CI 34/5) و ((004/0P=) (99/27-89/1) 95%CI 28/7) از نظر آماری معنادار شدند. همچنین ارتباط معناداری میان پارامترهای ALT (004/0P=AST (03/0P=) و BMI (006/0P=) با درجه NAFLD مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش کنونی نشان داد، دور کمر، نمایه توده بدنی، غلظت تری‌گلیسرید و سطح ALT می‌تواند وقوع کبد چرب غیرالکلی را پیش‌بینی کند. BMI، سطوح ALT و AST با درجه‌‌بندی سونوگرافی کبد در NAFLD ارتباط داشت، بنابراین می‌توان از این پارامترها برای پیش‌بینی مرحله‌بندی سونوگرافی کبد در این بیماران استفاده کرد.


محمد مرادی، کامران عطاردی، مهشید محمدی‌پور، کامران موسوی حسینی،
دوره 76، شماره 6 - ( شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتیین ترومبوپویتین یک سایتوکین مهم ‌است که در تنظیم تکثیر سلول‌های بنیادی‌خون‌ساز و تمایز مگارکاریوسیت‌ها دخیل است. به‌دلیل مقدار اندک این پروتیین در خون، در بسیاری از مراکز بیوتکنولوژی این پروتیین به‌صورت نوترکیب تولید می‌شود. هدف از این مطالعه همسانه‌سازی و بیان ژن این پروتیین بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی در مرکز تحقیقات انتقال خون تهران، از مرداد ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۶ انجام گرفته است. سلول‌های رده‌ سلولی HepG2 کشت و از آن‌ها RNA جهت الگوی سنتز cDNA استخراج شد. cDNA به‌عنوان الگوی واکنش PCR با استفاده از پرایمرهای طراحی شده قرار گرفت و توالی رمزکننده‌ی دُمین (Domain) عملکردی ترومبوپویتین جداسازی و وارد پلاسمید pET32 شد. وکتور نوترکیب با استفاده از روش ختم زنجیره توالی‌یابی و سپس وکتور نوترکیب به سویه‌ی بیانی رزتاگامی تلقیح شد. القای بیان پروتیین با استفاده از مقادیر مناسب Isopropyl β-D-1-thiogalactopyranoside (IPTG) انجام گرفت. باکتری بیان‌کننده تهیه شده، تحت آزمون وسترن بلات قرار گرفت.
یافته‌ها: با خوانش توالی وکتور نوترکیب، حضور توالی ژن ترومبوپویتین تایید شد. القای بیان، ارزیابی پروتیین کل سلول حاکی از بیان پروتیین هدف به‌صورت محلول در فضای سیتوپلاسمی بود. جایگاه قرارگیری باندهای مربوط به توالی مورد انتظار در ژل پلی‌آکریل آمید و واکنش انجام گرفته با آنتی‌بادی‌های آنتی‌هیستگ در وسترن بلات گویای درستی بیان پروتیین هدف بود.
نتیجه‌گیری: باکتری رزتاگامی توانایی بیان پروتیین نوترکیب ترومبوپویتین را به‌صورت محلول دارد. با این روش می‌توان با استفاده از سیستم پربازده باکتریایی، پروتیین نوترکیبی تولید نمود که به‌صورت انکلوزیون‌بادی نبوده و مستلزم مراحل بازپردازی نمی‌باشد.

معصومه گیتی، بهناز مرادی، رسول آرامی، علی عرب خردمند، محمد علی کاظمی،
دوره 77، شماره 1 - ( فروردین 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تصویربرداری دیفیوژن (DWI) یکی از روش‌های تشخیص توده‌های سرطان پستان می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی سودمندی روش تصویربرداری دیفیوژن و ارزیابی قابلیت عدد ضریب پخش ظاهری (ADC) در تمایز توده‌های خوش‌خیم و بدخیم پستان می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ۷۲ بیمار با ۸۸ توده سرطان پستان به‌مدت دو سال از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶، در مرکز تصویربرداری دکتر اطهری شهر تهران، با دستگاه ۵/۱ تسلا بررسی شدند. بیشتر بیماران تحت بررسی پاتولوژی قرار گرفتند و ۹ بیمار بر اساس پیگیری دو ساله در گروه خوش‌خیم وارد شدند. عدد ADC در بافت نرمال و همچنین در ضایعات توده‌ای و غیر توده‌ای در قسمتی از توده که بیشترین ریستریکشن را نشان داد اندازه‌گیری و مقایسه شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مقدار عدد ADC در بافت نرمال بالاتر از بافت توده می‌باشد (۰۱/۰P). عدد ADC توده‌های خوش‌خیم mm2/s ۳-۱۰×۴۰/۱ و در توده‌های بدخیم mm2/s ۳-۱۰×۰۸/۱ اندازه‌گیری گردید. تعیین نقطه برش مناسب در ضایعات غیر توده‌ای فاقد اعتبار بود و در توده‌ها mm2/s‏ ۱۰×۱۹/۱ ‏تعیین گردید. ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، حساسیت، ویژگی و صحت به‌ترتیب ۸۷/۵۰، ۸۶/۶۷، ۸۹/۷۴، ۸۳/۸۷ و ۸۷/۱۴ بود.
نتیجه‌گیری: در تصویربرداری دیفیوژن با توجه به عدد ADC می‌توان ضایعات توده‌ای خوش‌خیم و بدخیم را مشخص کرد و این روش با حساسیت و ویژگی بالایی می‌تواند توده‌های خوش‌خیم و بدخیم را از هم افتراق دهد ولی در افتراق ضایعات غیر توده‌ای کمک‌کننده نیست.

قباد مرادی، سیده مریم بچشک، نادر اسماعیل‌نسب، بهزاد محسن‌پور، رشید رمضان‌زاده، دائم روشنی، ابراهیم قادری،
دوره 77، شماره 2 - ( اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کلستریدیوم دیفیسیل مقاوم به مترونیدازول یکی از هفت مقاومت میکروبی مهم و از اورژانس‌های مقاومت میکروبی اعلام شده از سوی سازمان جهانی بهداشت است که میزان شیوع مقاومت به آن در حال افزایش است. این مطالعه با هدف تعیین شیوع کلستریدیوم دیفیسیل مقاوم به مترونیدازول، به‌صورت متاآنالیز در ایران انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به‌صورت متاآنالیز می‌باشد که جستجوی مقالات در فاصله زمانی آبان ماه تا اسفندماه ۱۳۹۶ توسط پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد. جستجو در پایگاه‌های فارسی Magiran, Irandoc, Barakat و SID، پایگاه‌های انگلیسی PubMed، ScienceDirect، Scopus در طول سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶ انجام شد. با توجه به هتروژنیسیتی بالا (۵۰%<I2) در این مطالعه، آنالیز داده‌ها با استفاده از مدل اثرات تصادفی (DerSimonian Laird method) صورت گرفت. تحلیل در زیرگروه‌ها براساس استان محل سکونت و سال انجام مطالعه انجام گرفت. در مطالعات برگزیده شده، متد آزمایشگاهی خاصی مدنظر نبوده و از تمامی متدهای موجود، Disk diffusion, E-test, MIC در انجام مطالعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار StatsDirect (StatsDirect Ltd, Cheshire, UK) انجام شد. مقاله حاضر با اعتبارات پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام گرفته است. 
یافته‌ها: براساس جستجو در پایگاه‌های داده‌ی پزشکی در ابتدا ۶۸ مقاله انتخاب شد. پس از بررسی و اعمال معیارهای ورود مطالعات در پایان ۱۹ مطالعه باقی‌مانده، که وارد آنالیز برای متاآنالیز شدند. در این مطالعه شیوع کلی کلستریدیوم دیفیسیل مقاوم به مترونیدازول (۴۴/۳۰، ۲۱/۸۶) ۳۲/۵۷% بوده است و میزان هتروژنیسیتی بین مطالعات ۹۸/۷%(۹۸/۸-۹۸/۵ :۹۵%CI) برآورد شد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این پژوهش میزان شیوع کلستریدیوم دیفیسیل مقاوم به مترونیدازول در ایران بالا و روند آن رو به افزایش است.

منصور رضایی، عبدالله جلیلیان، بهزاد مهکی، مریم ویسمرادی،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع‌ترین بیماری‌های زنان است و بیش از سایر سرطان‌ها منجر به مرگ‌ومیر آنان می‌شود. روند رو به افزایش سرطان پستان در ایران، ضرورت انجام مطالعات گسترده در این زمینه را روشن می‌سازد. برخی مطالعات نشان داده‌اند که در کشورهای مختلف و حتی مناطق مختلف یک کشور تفاوت خطر بروز سرطان پستان وجود دارد. هدف از پژوهش کنونی تعیین ساختار فضایی بروز سرطان پستان براساس مدل‌های آماری و شناسایی مناطق دارای بروز بالای سرطان پستان در ایران بود.
روش بررسی: این مطالعه اکولوژیک از بهمن ۱۳۹۶تا تیر ۱۳۹۷ در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد. داده‌های مربوط به بیماران مبتلا به سرطان پستان تمام استان‌های ایران در فاصله زمانی سال‌های ۸۸-۱۳۸۳ بررسی شدند. عوامل مورد بررسی در این مطالعه شامل مصرف میوه و سبزیجات، فعالیت فیزیکی، اضافه‌وزن یا چاقی و شاخص توسعه انسانی بودند. برای تحلیل داده‌ها از مدل‌های آمیخته خطی تعمیم‌یافته پواسون معمولی و فضایی استفاده گردید.
یافته‌ها: در هر دو مدل، ارتباط مستقیم و معناداری بین بروز سرطان پستان و شاخص توسعه انسانی یافت شد (۰/۰۵P<). افزون‌بر شاخص توسعه انسانی، عوامل اضافه‌وزن یا چاقی در مدل‌های آمیخته خطی تعمیم‌یافته پواسون فضایی نیز به‌طور مستقیم و معناداری با بروز سرطان پستان ارتباط داشت. در مدل‌های آمیخته خطی تعمیم‌یافته پواسون فضایی با ساختار همبستگی بیز کامل، استان‌های گیلان و آذربایجان شرقی دارای بیشترین و استان کهکیلویه و بویر احمد دارای کمترین خطر بروز سرطان پستان بودند.
نتیجه‌گیری: توزیع سرطان پستان در ایران دارای ساختار فضایی است. یعنی استان‌های هم‌جوار خطرات بروز مشابهی در مورد ابتلا به این بیماری دارند.

علی آرش انوشیروانی، عبداللطیف معینی، رضا حاجی حسین، عباس علیمرادیان، مجتبی دیده‌دار،
دوره 77، شماره 5 - ( مرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش بیماران با ایمنی در معرض خطر، عفونت‌های قارچی به‌ویژه عفونت دستگاه تنفسی نیز افزایش یافته است. در پژوهش کنونی آلودگی قارچی دستگاه تنفس بیماران با ایمنی در معرض خطر در نمونه‌های برونکوآلوئولار لاواژ (BAL) مراجعه‌کننده به کلینیک تخصصی ریه بیمارستان امیرالمومنین شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷ برروی بیماران با ایمنی در معرض خطر مشکوک به عفونت ریوی مراجعه‌کننده به کلینیک تخصصی ریه بیمارستان دانشگاهی امیرالمومنین (ع) شهر اراک انجام گرفت. از بین این بیماران، ۶۴ بیمار شامل ۳۵ زن و ۲۹ مرد انتخاب شدند. نمونه برونکوآلوئولار لاواژ (BAL) توسط پزشک از این بیماران تهیه و به‌سرعت به آزمایشگاه قارچ‌شناسی دانشکده پزشکی ارسال گردید. نمونه‌های برونکوآلوئولار لاواژ با رنگ‌آمیزی Grocott-Gomori's methenamine silver (GMS) و روش کشت مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: از ۶۴ بیمار، ۹ (۱۴%) بیمار آلوده به عفونت‌های قارچی ریوی بودند. در بین بیماران آلوده به عفونت قارچی، ۹ بیمار (۱۰۰%) در آزمایش کشت و ۸ بیمار (۷۲%) با رنگ‌آمیزی GMS مثبت شدند. در بین افراد آلوده ۷ (۷۷/۸%) نفر زن و ۲ (۲۲/۲%) نفر مرد بودند. شایع‌ترین قارچ‌های جداشده شامل کاندیدا آلبیکنس، آسپرژیلوس فومیگاتوس و گونه‌های موکور (هر کدام ۲ مورد) بودند. بین آلودگی قارچی با جنس، سن، شغل و نوع بیماری رابطه معنادار مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش کنونی نشان داد، بیماران با ایمنی در معرض خطر مستعد عفونت‌های قارچی به‌ویژه کاندیدیازیس و آسپرژیلوزیس هستند.

مسعود غیاثیان، سجاد دانشیار، خالد کریمی‌نژاد، عباس مرادی،
دوره 77، شماره 8 - ( آبان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آنومالی وریدی شایعترین ناهنجاری عروقی سیستم عصبی مرکزی است که با توجه به مکان درگیری می‌تواند علایم مختلف عصبی ایجاد کند. شناخت علایم بالینی و عوارض احتمالی این بیماری کمک شایانی به تشخیص و درمان آن می‌نماید. این مطالعه با هدف بررسی تظاهرات بالینی بیماران مبتلا به آنومالی وریدی صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه هم‌گروهی آینده‌نگر که در بیمارستان سینا شهر همدان از فروردین ۹۵ تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد، تعداد ۴۱ بیمار مبتلا به آنومالی وریدی مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌های بیماران از نظر مراجعات آنها در طی دوره پیگیری گردآوری و نتایج آن گزارش گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه ۲۱ نفر (۵۱/۲۱%) مرد و ۲۰ نفر (۴۸/۷۹%) زن با میانگین سنی بیماران ۲±۵۰ سال بررسی شدند. شایعترین نشانه اولیه بیماری تشنج در ۲۰ بیمار (۴۸/۷۸%) بود. بیشتر ضایعات در لوب پریتال با ۱۱ مورد (۲۶/۸۲%) و سپس در لوب فرونتال با هشت مورد (۱۹/۵۱%) بود. از نظر عوارض طی فالوآپ ۱۶ بیمار (۳۹/۰۲%) بدون عارضه، ۱۶ بیمار دچار ۴۸ اپیزود تشنج، هفت بیمار دچار ۹ اپیزود خونریزی مغزی، دو بیمار دچار همی‌پارزی اندام، یک بیمار دچار سردرد و یک بیمار دچار فلج عصب شش مغزی شد. از نظر بیماری و ریسک فاکتورها به‌ترتیب ۹ بیمار (۲۶/۸۲%) مبتلا به فشارخون بالا، پنج بیمار (۱۲/۱۹%) مبتلا به مننژیوم و سه بیمار (۷/۳۱%) مبتلا به دیابت بودند. هفت بیمار (۱۷/۰۷%) سابقه خانوادگی مثبت داشتند که شیوع علایم و عوارض در آن‌ها بالاتر از سایر بیماران بود.
نتیجه‌گیری: بیشتر ضایعات به‌صورت تک‌گیر و شایعترین علامت بالینی آن تشنج بود. ضایعات سوپراتنتوریال بیشتر با تشنج و ضایعات اینفراتنتوریال بیشتر با خونریزی همراه بودند.

امیرحسین موحدیان، محمد جهانگیری، مونا نبوتی، محمدرضا شریف، راحله مرادی، زیبا مسیبی،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های مادرزادی قلبی، دومین دسته از آنومالی‌های شایع در نوزادان را تشکیل می‌دهند که تشخیص زودهنگام این بیماری‌ها به درمان بهتر آن کمک می‌کند. در این مطالعه به بررسی فراوانی و علل مشاوره‌های قلب در نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تمامی ۲۵۰ مشاوره قلب انجام‌شده در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان شهید بهشتی کاشان از فروردین ۱۳۹۲ تا پایان اسفند همان سال مورد بررسی قرار گرفت. داده‌هایی چون علت درخواست مشاوره، نوع زایمان، سن مادر، نوع ازدواج، سابقه‌ی فامیلی بیماری‌های مادرزادی قلبی، داروهای مصرفی مادر، بیماری‌های زمینه‌ای مادر، تشخیص نهایی و نیاز به پیگیری بیماران در پرسشنامه طراحی شده ثبت شد.
یافته‌ها: میانگین سنی نوزادان مشاوره‌شده، ۵/۱۴±۴/۸۴ روز و با سن بارداری ۳/۶۵±۳۳/۹۳ هفته بود. جنس مرد و زایمان سزارین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. وضعیت و عملکرد قلبی در ۸۴% از نوزادان طبیعی گزارش شد. شایع‌ترین بیماری قلبی تشخیص داده شده نقص‌های سپتوم با ۲۷/۵% و باز ماندن مجرای شریانی با ۱۷/۵% بود. ارتباط معناداری بین زایمان زودرس و تشخیص بیماری‌های مادرزادی قلبی وجود داشت (۰/۰۰۱P< افزون‌براین نارسی با سندرم دیسترس تنفسی و بارداری با روش‌های کمک باروری مرتبط بود (۰/۰۵P<).
نتیجه‌گیری: شیوع بالاتر بیماری‌های مادرزادی قلبی در پژوهش کنونی در مقایسه با سایر مطالعات، نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که درخواست مشاوره قلب بر مبنای شک بالینی منجر به شناسایی موارد بیشتری از بیماری‌های مادرزادی قلبی می‌گردد، یعنی ارجاع به‌موقع نوزادان نیازمند دریافت مشاوره با شیوع بالاتر تشخیص نواقص قلبی همراه است.

فرزانه شیخ‌الاسلامی، صفورا غریب‌زاده، احسان مصطفوی، نرگس میاندهی، فرزانه احمدنژاد، سعید جدیری اسلامی، جواد واعظ، علی مرادی،
دوره 77، شماره 12 - ( اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی ایمنی‌زایی واکسن هاری با یک روش ارزان، سریع، دارای دقت بالا و سازگار با ارزش‌های اخلاقی بسیار مهم است، بنابراین پژوهشگران به ارایه روش‌های گوناگونی از جمله انتشار یک طرفه شعاعی، روش آزمایشگاهی ارایه شده توسط انستیتوی سلامت ملی آمریکا پرداخته‌اند. مطالعه حاضر با هدف جایگزینی یک روش برون‌تنی سازگار با معیارهای اخلاق پزشکی به جای روش درون‌تنی انجام شد. با پذیرش این نکته که ایمنی‌زایی واکسن هاری، وابسته به مقدار آنتی‌ژن گلیکوپروتیینی موجود در آن است و این که آنتی‌بادی مونوکلونال تا خوردگی صحیح گلیکوپروتیین ویروس هاری را تشخیص می‌دهد، مقدار جزو گلیکوپروتیینی می‌تواند نشان‌دهنده مقدار ایمنی‌زا بودن واکسن باشد.
روش بررسی: این مطالعه کاربردی از شهریور ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در آزمایشگاه مرکز همکاری‌های سازمان بهداشت جهانی برای رفرانس و تحقیقات هاری انستیتو پاستور ایران در تهران انجام گرفت. ما برای تعیین مقدارگلیکوپروتیین ویروسی در واکسن‌های مختلف هاری یک الایزای ایمنی-تسخیری (Immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) طراحی کردیم.
یافته‌ها: در منحنی استاندارد شیب خط برابر (۰/۰۰۱۳R2=۰/۹۸ (P= محاسبه شد. در واکسن‌های انسانی میانگین بین ۷/۳۶۶-۵/۵۵۴ (انحراف‌معیار ۰/۱۰۳۹-۰/۰۴۶۳ به‌ترتیب) و ضریب تغییرات ۲/۴۳۶-۰/۷۷۸ و در واکسن‌های حیوانی میانگین ۵/۹۹۳-۲/۲۹۳ (انحراف‌معیارها ۰/۲۷۲۴-۰/۰۰۴۱) و ضریب تغییرات ۴/۵۴۶-۰/۱۸۲ تعیین گردید. برای واکسن حیوانی ضریب همبستگی پیرسون ۰/۹۹ و برای واکسن انسانی این ضریب ۰/۹۵ به‌دست آمد. همچنین ضریب همبستگی توافقی برای واکسن حیوانی ۰/۹۸ و برای واکسن انسانی ۰/۹۸ بود که نشان‌دهنده وجود توافق متوسط رو به بالا در نمونه‌های واکسن‌های انسانی و حیوانی است.
نتیجه‌گیری: کیت الایزای طراحی شده دارای تکرارپذیری، دقت بینابینی و استواری مناسبی برای سنجش میزان گلیکوپروتیینی واکسن هاری بود که ارتباط مستقیمی با ایمنی‌زایی واکسن داشت.

محمدتقی نجفی، محمدحسین شجاع مرادی، فرزانه‌ سادات مینو،
دوره 78، شماره 2 - ( اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هایپرتانسیون مقاوم هنگامی گفته می‌شود که فشارخون باوجود درمان با سه دارو از کلاس‌های مختلف شامل بلوک‌کننده کانال کلسیمی، مهارکننده سیستم رنین-آنژیوتانسین و دیورتیک، از هدف درمانی بالاتر باشد. در این مقاله رویکرد تشخیصی-درمانی در بیمار مبتلا به هایپرتانسیون مقاوم ارایه می‌شود.
معرفی بیمار: مرد ۵۹ ساله، مورد نفروپاتی دیابتی با کراتینین سرم mg/dl ۱/۲ و فشارخون کنترل نشده که ترکیب داروی ضد فشارخون مناسب دریافت نمی‌کرد. بیمار مورد مونیتورینگ سرپایی فشارخون قرار گرفت و اثر روپوش سفید بر فشارخون، کنار گذاشته شد. با استفاده از بلوک‌کننده کانال کلسیمی دی‌هیدروپریدینی در ترکیب با مهارکننده گیرنده آنژیوتانسین و تبدیل دیورتیک بیمار به شبه تیازیدی و اضافه کردن اسپیرونولاکتون و کارودیلول، کنترل فشارخون بیمار مناسب بود.
نتیجه‌گیری: احتمال ابتلا به عوارض هایپرتانسیون و مرگ‌ومیر در مبتلایان به هایپرتانسیون مقاوم بیشتر است. بنابراین رویکرد تشخیصی و درمانی مناسب در هایپرتانسیون مقاوم اهمیت زیادی دارد.

داریوش افشاری علی‌آبادی، نسرین مرادیان، الهام رحمانیان، مسعود محمدی،
دوره 78، شماره 3 - ( خرداد 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم گیلن باره شدیدترین نوروپاتی ناخوشایند حاد است، از این‌رو هدف این مطالعه بررسی مشخصات بیماران مبتلا به سندرم گیلن باره بود.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی-تحلیلی (مقطعی) و با استفاده از داده‌های بیماران بستری شده در بیمارستان‌های امام رضا (ع) و فارابی کرمانشاه از فروردین ۱۳۷۲ تا اسفند ۱۳۹۲ انجام و تعداد ۲۶۲ پرونده بررسی شد.
یافته‌ها: از افراد مورد بررسی ۵۹/۵% مرد و ۴۰/۵% زن و میانگین سن بیماران مورد مطالعه ۲۲/۹±۴۴/۶ بود. بیشترین افراد مبتلا در سن ۳۰ تا ۵۰ سالگی و بیشترین شیوع در فصل بهار مشاهده گردید. پلی‌رادیکولونوروپاتی دمیلیناتینگ التهابی حاد با ۴/۵۳% شایعترین تظاهر این سندرم در بین بیماران بوده و میزان مرگ‌ومیر نیز ۵/۷% گزارش شد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پلی‌رادیکولونوروپاتی دمیلیناتینگ التهابی حاد بیشترین شیوع را در بیماران داشته و با افزایش سن کاهش‌ و این سندرم در فصل بهار شیوع بیشتری داشته است.

علیرضا حبیبی، سید عطااله سادات شاندیز، علی صالح‌زاده، زینب مرادی شوئیلی،
دوره 78، شماره 7 - ( مهر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان ریه، بیماری با مرگ‌ومیر بالاست که درمان‌های دارویی مرسوم در کنترل آن موفقیت چندانی نداشته است. فعالیت شلاته‌کننده‌های آهن در تحقیقات مختلف، یک راهبرد درمانی جدید مورد توجه دانشمندان بوده است. هدف اصلی این تحقیق سنتز کمپلکس جدیدی از نانوذرات اکسید آهن عامل‌دار با تیوسمی‌کاربازون  
(Fe3o4 thiosemicarbazone complex) و بررسی ویژگی ضد تکثیری آن علیه رده سلولی A549 سرطان ریه بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از شهریور 1397 تا شهریور 1398 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت انجام گرفت. ابتدا به روش واکنش متراکم‌سازی گروه‌های آمینی و آلدییدی، تیوسمی کاربازون (PTSC) سنتز شد. نانوذرات Fe3O4 به روش هم‌رسوبی در حضور گلوتامیک اسید سنتز شدند. کمپلکس Fe3O4@Glu از طریق گروهای عاملی در PTSC عامل‌دار شد. ویژگی‌های ریخت شناسی کمپلکس از طریق میکروسکوپ الکترونی روبشی مشخص شد. بقاء سلولی در غلظت‌های 5/62، 125، 250، 500 وµg/ml  1000 به روش MTT بررسی شد. تغییرات سطح بیان ژن NDRG1 به روش qRT-PCR با استفاده از فرمول 2–ΔΔCt محاسبه شد.
یافته‌ها: تصاویر SEM، کروی بودن کمپلکس Fe3O4@Glu/PTSC را تایید نمود. اندازه نانوذرات یکنواخت و درحدود nm 23-52 بود. نتایج MTT، ویژگی ضد تکثیری این کمپلکس را در غلظت‌های مختلف تایید نمود               (µg/ml 6/135 (IC50=. ژن NDRG1 در سلول‌های تیمار شده، پس از 12 ساعت، 8/1 برابر افزایش بیان داشت. در حالی‌که پس از 24 ساعت انکوباسیون، این ژن کاهش بیان 67/0 نسبت به گروه کنترل از خود نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که Fe3O4@Glu/PTSC با کاهش بیان NDRG1، اثرات ضد تکثیری مناسبی علیه سلول‌های سرطان ریه دارد.

حمیدرضا شتابی، سیدمرتضی حیدری، داریوش مرادی فارسانی، زهرا بچاری،
دوره 79، شماره 1 - ( فروردین 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: جراحی فکومولسیفیکاسیون یکی از رایج ترین جراحی ها در جهان است. داروهای مختلفی بهتنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر برای ایجادآرام‌بخشی موثروایمن دربیماران استفاده شده‌اند اما تاکنون روش دارویی مورد توافق متخصصان بیهوشی پیشنهاد نشده است. هدف از این تحقیق ارزیابی کیفیت آرام بخشی میدازولام یا پروپوفول با دوز کم کتامین در جراحی فاکومولسیفیکاسیون بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادقی دو سو کور که از آذر 1396 تا شهریور 1398 در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. در این مطالعه، 68 بیمار با استفاده از نرم‌افزار تصادفی در گروه‌های میدازولام (M) و پروپوفول (P) قرار گرفته و وارد مطالعه شدند.
گروه(M) میدازولام mg/kg 04/0 و گروه (P) پروپوفول mg/kg 5/0 دریافت کردند سپس در هر دو گروه، کتامین mg/kg 3/0 به‌صورت وریدی تزریق شد. کیفیت آرام‌بخشی، پاسخ قلبی عروقی و رضایت بیمار و جراح ارزیابی و ثبت شد. داده‌ها وارد SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA)  شدند و توسط روش‌های آماری ANOVA و Independent samples t‐test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: در این مطالعه از نظر مشخصات دموگرافیک بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). درگروه KM درصد بیشتری از بیماران به کیفیت آرام‌بخشی مطلوب رسیدند، اما از نظر آماری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (75/0=P). رضایت جراح در گروه KP بیشتر بود (18/0P=)و رضایت بیمار در گروه KM بود (18/0P=) اما اختلاف معناداری وجود نداشت (05/0P>). زمان ریکاوری نیز بین دو گروه مشابه بود. بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود نداشت (98/0P>). در گروه KM در دقیقه پنجم جراحی فشارخون سیستولی به‌صورت معناداری بیش از گروه KP (02/0P=) بود و فشارخون دیاستولی به‌صورت غیرمعناداری بالاتر از گروه دیگر بود (08/0P=).
نتیجه‌گیری: می‌توان اظهار داشت که اضافه کردن دوز کم کتامین به میدازولام و پروپوفول همراه با آرام‌بخشی موثر و پاسخ قلبی عروقی مشابه در طی جراحی فیکوامولسیفیکاسیون می‌باشد.

حمید رضا قاسمی بصیر، فریبا کرامت، عباس مرادی، یگانه قاسمی، علی سعادتمند،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های دستگاه ادراری از جمله بیماری‌های شایع می‌باشند. تجویز به موقع آنتی‌بیوتیک در روند درمان بیماران حایز اهمیت است. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج تست آنتی‌بیوگرام بیماران مشکوک به عفونت ادرار با دو روش سریع و کلاسیک انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از ابتدای فروردین تا ابتدای مهر 1398 روی بیماران دارای عفونت ادراری مراجعه‌کننده به بیمارستان سینا در شهر همدان، انجام شد. از بیماران cc 20 نمونه ادرار گردآوری شد و تست به روش مستقیم، همزمان با کشت نمونه ادرار جهت تعیین حساسیت آنتی‌بیوتیکی انجام شد. توافق بین دو روش به‌صورت خطای بسیار عمده، خطای عمده و خطای جزیی در نظر گرفته شد. در پایان، داده‌ها با SPSS software, version 16 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: 92 بیمار شامل 23 مرد (25%) و 69 زن (75%) با میانگین سنی 49/18±18/53 سال وارد مطالعه شدند. تست مستقیم در 8/90% از نتایج با تست استاندارد توافق معنادار داشت (001/0P<). 2/9% از تست‌های آنتی‌بیوگرام مطابقت نداشتند که 3/0% آن خطای بسیار عمده، 7/4% خطای عمده و 2/4% خطای جزیی بودند. بیشترین میزان توافق مربوط به عفونت ادراری با اشرشیاکلی، آنتی‌بیوتیک‌های نسل سوم سفالوسپورین‌ها و آنتی‌بیوتیک‌های وسیع‌الطیف بود.
نتیجه‌گیری: توافق بین روش آنتی‌بیوگرام مستقیم و استاندارد قابل قبول بود و روش آنتی‌بیوگرام مستقیم در بسیاری از موارد قابل استناد برای پزشکان است.

نیما کوشا، حمیدرضا شتابی، احمد مرادی،
دوره 80، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کاتاراکت سردسته بیماری‌هایی است که باعث کوری می‌شود. درمان آن جراحی است. درد، خارش، سوزش و احساس جسم خارجی در چشم ازشکایات شایع چشمی بیماران در ریکاوری می‌باشند. در این مطالعه به مقایسه اثر قطره چشمی کتورولاک و نفازولین-آنتازولین (NA) برکاهش این شکایات پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی از بهمن ۱۳۹۷ تا اسفند ۱۳۹۸ بر روی بیماران کاندید عمل جراحی کاتاراکت در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. در این مطالعه 54 بیمار در دو گروه دریافت‌کننده قطره چشمی کتورولاک و NA وارد مطالعه شدند. شکایات چشمی بیماران مانند سوزش‌، خارش چشم، درد و شدت آن هر 15 دقیقه در ریکاوری و هر نیم ساعت در بخش تا زمان ترخیص ازبیمارستان بررسی شد.
یافته‌ها: 54 بیمار در دو گروه 27 نفره مورد بررسی قرار گرفتند. در واحد ریکاوری احساس سوزش چشم در گروه NA به‌صورت معناداری پایین‌تر از گروه کتورولاک (02/0=P) بود. در گروه NA احساس جسم خارجی در چشم در ریکاوری (97/0P=) و در بخش (001/0>P) کمتر از گروه کتورولاک بود. درد و شدت آن در گروه کتورولاک در ریکاوری (39/0P=) و در بخش کمتر از NA بود (001/0>P). در ریکاوری در گروه NA احساس سوزش چشم به‌صورت معناداری و احساس جسم خارجی در چشم به‌صورت غیر معناداری کمتر از گروه کتورولاک بود و در بخش در گروه NA احساس خارش چشم کمتر از گروه کتورولاک بود.
نتیجه‌گیری: می‌توان نتیجه گرفت قطره کتورولاک در کاهش درد چشم پس از جراحی آب مروارید موثرتر از NA عمل کرده است و قطره NA در کاهش سوزش، خارش و احساس جسم خارجی در چشم موثرتر از کتورولاک بوده است.

 

محمد مرادی‌جو، علیرضا اولیایی‌منش،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده

سردبیر محترم
راهنماهای طبابت بالینی (Clinical Practice Guidelines)، حاوی توصیههایی برای بهینهسازی مراقبت از بیمار هستند که با مرور نظام‌مند شواهد و ارزیابی مزایا و معایب گزینههای جایگزین انجام می‌گیرند.1
راهنماهای طبابت بالینی به‌عنوان یکی از ابزارهای موثر برای ارتقای پزشکی مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Medicine) محسوب میشوند.2 راهنماهای طبابت بالینی علاوه بر اینکه ابزاری برای کنترل پزشکان هستند، فرصتی برای بهبود کیفیت مراقبت از طریق کاهش تنوع روش‌های درمانی و پیروی از استانداردهای مراقبت‌های خوب ارایه میدهند.3
از عناصر مهم اجرای راهنماهای بالینی، آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به راهنما و توصیه‌های آن است. همچنین اگر قرار است راهنماهای بالینی موثر باشند و مورد استفاده قرار گیرند، اعتماد پزشکان نسبت به فرآیند توسعه (تدوین یا بومی‌سازی) راهنماهای بالینی و توصیه‌های نهایی منتج از آن‌ها ضروری است. نگرش در مورد خوب یا بد بودن راهنماهای بالینی متفاوت است. به‌عنوان مثال، راهنما‌های بالینی برای دولت‌ها و پرداخت‌کنندگان ممکن است به‌عنوان ابزار مناسبی برای کنترل هزینه‌ها معرفی شوند، اما ممکن است برای پزشکان و بیماران به‌عنوان محدودیت در اختیارات تلقی گردند.4
این تصور که راهنماها نقش قضاوت بالینی را کاهش می‌دهند، مانعی برای پذیرش گسترده‌تر توسط پزشکان ایجاد می‌کند. توصیه‌های درمانی در راهنماها عموما بر شواهد اثربخشی تاکید می‌کنند، اما پزشکان باید فاکتورهای دیگری مانند ترجیحات بیمار، هزینه‌ها، اولویت‌های سلامت و میزان مزیت را در هنگام برخورد با بیماران را در نظر بگیرند.5
براساس مطالعه مقطعی در کشور سوئد که به بررسی میزان آشنایی 153 نفر از پزشکان و 82 نفر از فیزیوتراپیست‌های ارایه‌دهنده خدمات مراقبت‌های اولیه پرداخته است، 42% پزشکان و 37% از فیزیوتراپیست‌ها با محتوای راهنماهای مبتنی بر شواهد آشنا نبودند.6
مطالعات دیگر نشان داده‌اند که موانع اجرای راهنماها توسط متخصصان مراقبت‌های سلامت شامل عدم آگاهی و عدم آشنایی با راهنما و توصیه‌های آن است. همچنین نگرش متخصصان مراقبت‌های سلامت و عدم توافق با توصیه‌ها نیز می‌تواند به‌عنوان موانعی برای اجرا عمل کند.7 از طرفی نگرش مثبت پزشکان و پرستاران نسبت به راهنماهای بالینی باعث مقبولیت و اجرای بهتر راهنماهای بالینی می‌شود. بنابراین از طریق اجرای مناسب راهنماهای بالینی مبتنی بر شواهد، می‌توان به حفظ یک محیط مراقبت سلامت ایمن و با کیفیت بالا کمک کرد.8
انتشار راهنماها به‌منظور افزایش آگاهی عموم مردم، بیماران و متخصصان حوزه سلامت از وجود و محتوای راهنما است. طرح‌های مرتبط با انتشار راهنماها به‌طور ایده‌آل به‌موازات توصیه‌های در حال‌ توسعه، ارایه می‌شوند. در آغاز فرآیند توسعه (تدوین یا بومی‌سازی) راهنماها، لازم است که برنامه‌ریزی برای انتشار صورت بگیرد تا دامنه، اهداف، قالب، سبک، جمله‌بندی توصیه‌ها و ابزارهای انتشار تعیین شوند. مشارکت پزشکان در استراتژی‌های انتشار برای توسعه مواد آموزشی، منابع آنلاین و ابزارهای اجرایی که مخاطبان عمومی و حرفه‌ای آن را مفید، قابل درک و متقاعدکننده می‌دانند، ارزشمند است.
راهنماهای بالینی باید عملکرد بالینی را هدایت کنند، اما پزشکان ممکن است از وجود آن‌ها آگاه نباشند یا راهنماها را نخوانند یا بر‌اساس راهنماها عمل نکنند. همه این موارد منجر به این نگرانی می‌شود که آیا پزشکان رفتار خود را مطابق با راهنماها تغییر می‌دهند یا خیر. بنابراین نیاز به توسعه فعالیت‌های ترجمان دانش (Knowledge Translation) مناسب برای تسهیل تبادل شواهد با ارایه‌دهندگان مراقبت‌های سلامت وجود دارد.
استفاده از مداخلات آموزشی مبتنی بر فناوری (آموزش مبتنی بر وب، آموزش الکترونیکی و آموزش آنلاین) برای بهبود آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به راهنماهای طبابت مفید است. همچنین استفاده از چارچوب ترجمان دانش  (KT)برای اجرای راهنماهای طبابت بالینی می‌تواند تغییرات سازمانی چند سطحی را ایجاد کند، اجرای راهنماهای بالینی را تسهیل کند، و پیامدهای سلامتی را در جامعه بهبود بخشد.

 
سجاد عطایی، مسعود زینالی، عظیم معتمدفر، مریم مرادی، حسین جعفری مرندی،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد مزمن (Chronic low back pain, (CLBP از شایعترین اختلالات ستون فقرات می‌باشد که   80%-65 افراد دیده می‌شود. دانستن الگوهای نرمال پارامترهای ستون فقرات و لگن در مشخص کردن احتمال بروز CLBP در افراد بسیار کمک‌کننده می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه در افراد سالم بدون سابقه جراحی و یا اختلالات ستون فقرات، و داشتن رادیوگرافی نرمال از فروردین 1397 تا فروردین 1398 در بیمارستان گلستان اهواز انجام شد. به‌منظور محاسبه زوایا و ایندکس‌ها از تمامی افراد، کلیشه رادیولوژی 36 اینچی در حالت ایستاده تهیه شد.
یافته‌ها: در این مطالعه 50 شرکت‌کننده شامل (54%)27 مرد و (46%)23 زن با میانگین سنی 5/12±33 سال BMI kg/m2 5/5±25 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از بررسی پارامترهای ستونی و لگنی مشخص شد که، Pelvic incidence, (PI) به‌طور معناداری در زنان بیشتر از مردان می‌باشد (02/0=P). همچنین مشخص شد با افزایش سن میزان PI نیز افزایش پیدا می‌کند (043/0=P). به‌طوری‌که در افراد بالای 60 سال میزان PI به‌طرز معناداری از سایر افراد بالاتر است (05/0>P). در ادامه آنالیزهای بیشتر نشان داد که BMI، تاثیر مستقیمی بر میزان TK و (03/0=P) و LL (04/0=P) دارد. به‌طوری‌که بیشترین میزان LL و TK در افراد دارای BMI Kg/m2 9/34-30 دیده شد.
نتیجه‌گیری:یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که ایندکس‌های ستون فقرات و لگن تاثیر مهمی در بروز CLBP دارند. بر این اساس، بررسی این پارامترها در افراد بدون علامت به‌خصوص در سنین بالاتر شدیداً توصیه می‌گردد.

 

صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb