25 نتیجه برای موش صحرایی
مهوش حصاری، کامران منصوری، علی مصطفایی، علی بیدمشکی پور،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آنزیمهای پروتئولیتیک، خصوصاً کلاژنازها برای هضم ماتریکس خارج سلولی، جداسازی سلولها و کشت اولیه مورد استفاده قرار میگیرند.
با توجه به مشکلات تخلیص و مقدار کم کلاژنازها در منابع باکتریایی یا جانوری، یافتن منابع جدید و کم هزینه این آنزیمها اهمیت دارد. بههمین جهت در این مطالعه اکتینیدین که فراوانترین پروتیین میوه کیوی است، تخلیص شد و مخلوط مناسبی از آن و تریپسین برای جداسازی سلولهای اندوتلیال آئورت موش صحرایی بهکار رفت.
روش بررسی: سلولهای اندوتلیال آئورت با استفاده از محلول هضمی شامل غلظتهای متفاوت اکتینیدین (دو تا 16 میلیگرم در میلیلیتر) و تریپسین (3/0، 6/0، 2/1 و 4/2 میلیگرم در میلیلیتر) در زمانهای مختلف (15 تا 90 دقیقه) جدا شدند و در محیط کشت DMEM کشت داده شدند. سلولهای جداشده بهواسطه خصوصیات مورفولوژیک و رنگآمیزی ایمونوسیتوشیمی شناسایی شدند و درصد بقا بهکمک آزمون تریپان بلو تخمین زده شد.
یافتهها: اکتینیدین در غلظت 10 میلیگرم در میلیلیتر بههمراه تریپسین با غلظت 2/1 میلیگرم در میلیلیتر بهمدت 60 دقیقه توانست سلولهای اندوتلیال آئورت موش صحرایی را جدا کند. درصد بقای سلولهای ذکر شده در این شرایط 90% تخمین زده شد. خصوصیات مورفولوژیک و ایمونوسیتوشیمی ماهیت سلولهای جدا شده بهعنوان سلولهای اندوتلیال را تأیید نمود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که مخلوط بهینه اکتینیدین و تریپسین اثرات سمی محسوسی بر سلولهای جدا شده نداشته و گزینهای مناسب و جدید برای جداسازی سلولهای اندوتلیال آئورت موش صحرایی است.
مرضیه برزگر، سیدعلیرضا طلائی زواره، محمود سلامی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: شواهد متعددی نشان میدهد که
مواجهه با استرسهای محیطی مختلف در طی دوران بارداری بر رفتارهای فیزیولوژیک فرزندان
موثر است. در این مطالعه تجربی اثر
استرس صوتی در دوران بارداری، بر یادگیری تثبیت حافظه فضایی فرزندان نر
موشهای صحرایی در ماز آبی موریس و نیز میزان کورتیکوسترون سرم آنها بررسی
شده است.
روش بررسی: فرزندان نر از مادرانی که دوره بارداری را به طور
طبیعی گذراندند یا در هفته آخر بارداری در معرض استرس قرار داشتند، به چهار گروه
10 سری شامل یک گروه کنترل، و سه گروه که در هفته آخر جنینی روزانه 1، 2 و 4 ساعت
در معرض استرس صوتی بودند، تقسیم شدند. یادگیری فضایی طی پنج شب و هر شب چهار مرحله آزمایش، توسط ماز آبی موریس سنجیده شد.
در شب آخر میزان تثبیت حافظه فضایی نیز بررسی شد. مدت زمان سپری شده و مسافت پیموده شده در ربعهای مورد نظر
ماز تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج
حاصل نشان داد که مواجهه روزانه به مدت دو و یا چهار ساعت در هفته آخر بارداری
باعث ایجاد اختلال در روند یادگیری و نیز تثبیت حافظه فضایی فرزندان میشود (05/0p<). میزان کورتیکوسترون سرم این حیوانات نیز به وضوح
افزایش یافته بود و با نتایج حاصل از مطالعات رفتاری همخوانی داشت. اعمال روزانه یک
ساعت استرس تغییری در میزان کورتیکوسترون و رفتار فرزندان ایجاد نکرد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای ما، مواجهه روزانه با استرس صوتی در
هفته آخر بارداری، میتواند سبب افزایش کورتیکوسترون سرم و کاهش یادگیری و حافظه
در فرزندان نر بالغ شود.
نسرین تک زارع، اعظم بختیاریان، اسماعیل سعیدی، وحید نیکوئی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: آلپرازولام
جزو خانواده بنزودیازیینها میباشد که امروزه مصرف آن در جامعه بهخصوص خانمهای
باردار به صورت تصاعدی افزایش یافته است. با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در مورد
آثار تراتوژنیک این دارو در دوران ارگانوژنز انجام نگرفته است، هدف از این تحقیق،
بررسی آثار تراتوژنیک آلپرازولام بر جنین موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تأثیر داروی آلپرازولام با دوزهای
مختلف (mg/kg/day6 و 4 و 2 و0) بر روی چهار گروه جنین موش صحرایی
پنج تا 17 روزه که هر گروه شامل پنج جنین موش ماده رت بودند، بررسی گردید. وزن موشها
حدوداً بین 250 تا 300 گرم و همگی بالغ (سه ماهه) و سالم بودند کلیه گروهها بعد
از بروز بارداری هر روزه دوزهای تعیین شده دارو را به صورت تزریقی تا روز پانزدهم
دریافت کردند. پس از طی مراحل بارداری، جنینها خارج شده و مورد مطالعه ماکروسکوپی
(آنومالیهای ظاهری) و میکروسکوپی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصله از مطالعه نشاندهنده این نکته میباشد که
با افزایش دوز آلپرازولام بهخصوص mg/kg/day6 در میزان بروز آنومالیهای ظاهری، چشم غیرطبیعی، شکاف
کام و لب افزایش قابل ملاحظهای دیده میشود. همچنین میانگین قد جنینها با افزایش
دوز دارو، کاهش یافته است. آنالیز آماری نشان داد که میزان اثرات تراتوژنیک
آلپرازولام به صورت معنیداری در گروه چهارم (mg/kg/day6)، بالاتر
از گروههای کنترل و آزمایش اول و دوم میباشد (001/0p=).
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این مطالعه حاکی از تراتوژن
بودن آلپرازولام در دوز بالا میباشد. توصیه میگردد که مادران باردار از مصرف
بنزودیازیینها در سه ماهه اول بارداری خودداری نمایند.
سید فخرالدین مصباح، عایشه بحری، الهه قاسمی، طاهره طلائی خوزانی، حسین میرخانی، محمد ابراهیم پارسانژاد،
دوره 69، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه
و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) علت اصلی
ناباروری ناشی از فقدان تخمکگذاری میباشد. یکی از راههای درمان این سندرم
استفاده از داروی متفورمین است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی تأثیر داروی متفورمین
بر اندومتر رحم در حین لانه گزینی و تعداد جنین در موش صحرایی ماده دچار سندرم
تخمدان پلی کیستیک میباشد.
روش بررسی: تعداد
40 سر موش صحرایی ماده بالغ از نژاد Sprague-Dawley بهطور تصادفی انتخاب و به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه یک: کنترل،
بدون دریافت هیچ دارویی، گروه دو: داروی متفورمین (mg/kg/day150)
دریافت نمودند، گروه سه: با دریافت استرادیول والریت (mg/rat4)، PCOS در آنها
برانگیخته شد، گروه چهار: پس از برانگیختن PCOS، موشها با
متفورمین درمان شدند. وزن بدن، قند خون و هورمونهای LH، FSH،
تستوسترون، پروژسترون و استرادیول در خون موشها اندازهگیری شدند. پس از جفت-گیری
موشهای هر گروه بهطور تصادفی و مساوی به دو زیر گروه تقسیم شدند و زیر گروهها 5
و 15 روز پس از جفتگیری بهترتیب برای بررسی واکنشهای دسیدوا در رحم و شمارش
جنین کشته شدند.
یافتهها: قند خون و هورمونهای LH، FSH،
تستوسترون و استرادیول در موشهای دچار PCOS افزایش معنیدار
داشت. قند خون بهصورت معنیدار در موشهای دچار PCOS دریافتکننده
متفورمین کاهش نشان داد (01/0P£)، در حالی که
وزن و تعداد جنین افزایش نشان داد (01/0P£). وزن
در موشهای دچار PCOS نسبت به گروه کنترل افزایش داشت (01/0P£).
نتیجهگیری: متفورمین
تأثیر معنیدار بر میزان گلوکز و هورمونهای جنسی خون و همچنین تعداد جنین در موش
صحرایی مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک دارد.
عابدین وکیلی، محمد رضا عینعلی، احمد رضا بندگی،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: مطالعات
متعدد نشان دادهاند زعفران اثر محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو در ایسکمی گلوبال
مغزی دارد، اما اثر آن بر ادم مغزی و آسیب اکسیداتیو در ایسکمی مغزی موضعی کاملا
مشخص نیست. این مطالعه با هدف بررسی اثر زعفران بر ادم مغزی، حجم ضایعات مغزی و
میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت (آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون
پراکسید) و غلظت مالون دی آلدیید در بافت ایسکمیک مغز در مدل تجربی سکته مغزی
طراحی شد.
روش بررسی: ایسکمی
موضعی با مسدود کردن موقتی شریان میانی مغز برای مدت یک ساعت در موش صحرایی ایجاد
شد. زعفران با دوز mg/kg ip100 در شروع ایسکمی بهصورت داخل صفاقی تزریق و 24 ساعت بعد ادم و
حجم آسیب مغزی اندازهگیری شد. غلظت مالون دی آلدیید و میزان فعالیت آنزیم سوپر
اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسید در بافت ایسکمیک مغز با استفاده از کیت مخصوص
اندازهگیری شد.
یافتهها: زعفران حجم ضایعات
مغزی را 77% (001/0P<) و ادم مغزی را 60% (001/0P<) در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد. همینطور
زعفران بهطور معنیداری غلظت بافتی مالون دی آلدیید را کاهش داده (001/0P<) و میزان
فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (001/0P<) و گلوتاتیون پراکسید (001/0P<) در بافت
ایسکمیک کورتکس مغز بهطور معنیداری افزایش داد.
نتیجهگیری: زعفران اثرات محافظتی در مقابل آسیب اکسیداتیو ایسکمیک و ادم مغزی در
مدل ایسکمی مغزی موضعی- موقتی در موش صحرایی دارد. این اثر احتمالا از طریق افزایش
ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و کاهش تولید رادیکالهای آزاد اعمال میشود.
محمدنبی سربلوکی، علی محمد علیزاده، محمود خانیکی، صالح عزیزیان، محمدعلی محققی،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سرطان
یک فرایند چند مرحلهای است که دوره شروع آن طولانی بوده و در ادامه سریع و پیشرونده
میباشد. مطالعات گذشته اثر آنتی توموری کورکومین و عملکرد آن بر سلولهای توموری
را تایید کردهاند. روشهای مختلفی برای افزایش کارایی و اثربخشی کورکومین صورت
گفته که یکی از آنها، ساخت نانوذره دندروزوم توسط دکتر سربلوکی بوده است. مطالعه
حاضر جهت بررسی اثر محافظتی ترکیب کورکومین- دندروزومی بر سرطان کولون در مدل
حیوانی طراحی شده است.
روش بررسی: 40 سر موش صحرایی نژاد فیشر به سه گروه کنترل، کورکومین و
کورکومین- دندروزوم تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی کارسینوژنیک آزوکسی متان (mg/kg s.c. 15) هفتهای یکبار و بهمدت
دو
هفته دریافت کردند. حیوانات در گروههای کورکومین و کورکومین- دندروزوم
از دو هفته قبل از تزریق آزوکسی متان تا 14 هفته بعد از آخرین تزریق آن، بهترتیب
کورکومین 2/0% و ترکیب کورکومین- دندروزوم دریافت نمودند. در پایان مطالعه، کولون
حیوانات خارج و تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین تعداد ضایعات، نسبت هسته به
سیتوپلاسم، عدم پولاریته هستهای، کاهش سلولهای گابلت و ناهنجاری ساختاری و نیز
بیان بتا- کاتنین در گروه کنترل بالا بود اما در گروههای تیمار با کورکومین و ترکیب
کورکومین- دندروزوم نسبت به گروه کنترل کمتر شد بهطوری که بهشکل معنیداری در
گروه ترکیبی بهشدت کاهش پیدا کرد (P<0/05).
نتیجهگیری: نتایج
مطالعه حاضر نشان میدهد دندروزوم بهعنوان یک نانوذره مناسب جهت افزایش کارایی
کورکورمین در پیشگیری سرطان کولون میتواند بهکار رود.
غفور موسوی، داریوش مهاجری، علی رضایی، محمدرضا ولیلو، آرمان علی محمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم استخوان، یکی از مسایل چالشبرانگیز جراحان از زمانهای دور بوده است. داروهای استاتینی به عنوان پایین آورنده کلسترول خون دارای اثرات مفید در ترمیم استخوان میباشند. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر آتورواستاتین بر روند استخوانسازی در نقیصه تجربی ایجاد شده در استخوان متراکم فمور موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی بر روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد SD انجام شد. موشها به صورت تصادفی به سه گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی، سوراخی به قطر دو میلیمتر در عرض استخوان ران ایجاد شد. گروه شاهد یک میلیلیتر سرم فیزیولوژی و گروههای آزمایش یک و دو به ترتیب 10 و 20 میلیگرم به ازای کیلوگرم آتورواستاتین به صورت خوراکی دریافت نمودند. 45 روز بعد، موشها آسان کشی شده و مقاطع هیستوپاتولوژیک از محل نقیصه تهیه و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفت.
یافتهها: در گروه شاهد محل نقیصه توسط استخوان نابالغ به همراه فضاهایی از مغز استخوان پر شده بود و استخوانسازی ضعیفی در محل نقیصه قابل مشاهده بود. در گروههای آزمایش، مقادیر فراوان استئوبلاست به همراه تعداد زیادی ترابکولهای استخوانی جوان قابل مشاهده بود که سازمان یافته به نظر میرسیدند. نتایج ارزیابی هیستومورفومتری نشان داد که آتورواستاتین دارای تاثیر معنیداری در التیام استخوان در گروههای مورد آزمایش دوم و سوم نسبت به گروه شاهد میباشد (0001/0P<)، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان میدهد که آتورواستاتین با دوز بالا در گروه سوم دارای تاثیر معنیداری نسبت به گروه دوم میباشد (0001/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که آتورواستاتین قادر به تحریک استخوانسازی در موش صحرایی میباشد
نسرین تک زارع، وحید نیکویی، ستار استاد هادی، سید محمد علی نبوی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع اختلالات وسواسی- جبری و افسردگی در دوران بارداری زیاد است و احتمال تجویز کلومیپرامین و مصرف همزمان داروها و مواد حاوی کافیین در این دوران وجود دارد. با توجه به اینکه تحقیقات کافی در مورد آثار تراتوژنیک کلومیپرامین و مصرف همزمان آن با کافیین در دوران ارگانوژنز انجام نگرفته است، هدف از این تحقیق، بررسی آثار تراتوژنیک کلومیپرامین، کافیین و مصرف همزمان آنها بر جنین موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 42 موش صحرایی باردار، دوزهای تعیین شده داروها را روزانه به صورت تزریقی از روز هشتم تا پانزدهم بارداری دریافت کردند. در روز هفدهم بارداری، جنینها خارج شده و مورد مطالعه ماکروسکوپی و بررسی ناهنجاریهای ظاهری قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش دوز کافیین و مصرف همزمان کافیین و کلومیپرامین، افزایش قابل ملاحظهای در میزان مرگ و میر جنین، ناهنجاریهای ظاهری، چرخش غیرطبیعی، چروکیدگی پوست و خونریزی زیر پوستی دیده میشود. تجزیه آماری نشان داد که میزان اثرات تراتوژنیک کافیین در دوز بالا و تجویز هم زمان کلومیپرامین و کافیین به صورت معنیداری بیشتر از سایر گروهها میباشد (001/0P≤).
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این مطالعه حاکی از تراتوژن بودن کافیین در دوز بالا و مصرف همزمان کلومیپرامین و کافیین میباشد. توصیه میگردد که مادران باردار از مصرف بیرویه داروها و غذاهای کافییندار و مصرف همزمان آنها با کلومیپرامین در سه ماهه اول بارداری خودداری نمایند.
سعیده داوری، سید علیرضا طلایی، منصوره سلطانی، حجتالله علایی، محمود سلامی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت قندی بر پارامترهای متابولیک که منعکسکننده سطح شاخصهای پلاسما هستند تأثیر میگذارد. این بیماری از طریق عوامل استرس اکسیداتیو بر عملکردهای سیستم عصبی از جمله یادگیری و حافظه اثر میگذارد. بررسیها نشان میدهد که پروبیوتیکها اثرات آنتیاکسیدانی دارند. مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر پروبیوتیکها بر یادگیری و حافظه فضایی و فاکتورهای استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی دیابتی طراحی شد.
روش بررسی: این تحقیق تجربی در 40 رأس موش صحرایی نر که بهطور تصادفی به چهار گروه 10 تایی سالم- کنترل؛ کنترل غیردیابتی (CO)، سالم- پروبیوتیک؛ کنترل غیردیابتی دریافتکننده پروبیوتیک (CP)، دیابت- کنترل؛ کنترل دیابتی (DC) و دیابت- پروبیوتیک؛ کنترل دیابتی دریافتکننده پروبیوتیک (DP) تقسیم شدند، انجام شد. مکمل پروبیوتیک شامل باکتریهای لاکتوباسیلوس فرمنتوم و اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس با 1010Colony Forming Unit (CFU)~ برای هر باکتری، همراه با آب آشامیدنی، هر 12 ساعت، بهمدت هشت هفته تجویز شد. یادگیری و حافظه فضایی توسط ماز آبی موریس و انسولین و فاکتورهای استرس اکسیداتیو (8- هیدروکسی2- داکسی گوانوزین؛ 8-OHdG و سوپراکسید دیسموتاز؛ SOD) با کیتهای آزمایشگاهی ارزیابی شدند.
یافتهها: دریافت مخلوط پروبیوتیکها اختلال ایجاد شده در روند یادگیری (008/0P=) و میزان تثبیت حافظه فضایی (01/0P=) موشهای صحرایی دیابتی را بهبود داد. همچنین باعث افزایش انسولین (0001/0P<)، افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (007/0P=)، کاهش قندخون (006/0P=)، و کاهش فاکتور 8-OHdG (0001/0P<) سرم آنها شد.
نتیجهگیری: مکملهای پروبیوتیک، سطح انسولین و گلوکز سرم را در بیماری دیابت به سطح نرمال نزدیک کرده و باعث افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی میشوند. درمان با پروبیوتیک باعث بهبود روند یادگیری و حافظه فضایی موش صحرایی دیابتی میشود. ارتباط بین پدیدههای متابولیک و عملکردهای رفتاری نیاز به بررسی بیشتر دارد.
نسرین تک زارع، سیده حمیده مرتضوی، غلامرضا حسنزاده، سحر صفایی، میرجمال حسینی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از گیاهان دارویی بسیار متداول گشته است. بومادران با اسم علمی Achillea millefolium L. بهدلیل وجود ترکیبات شیمیایی گوناگون، در طب سنتی و مدرن استفاده میشود. امروزه مسئله کنترل جمعیت اهمیت زیادی دارد و دارویی لازم است که بدون عوارض جانبی بوده و باعث مهار تولید اسپرماتوزییدها گردد. هدف این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی سرشاخههای گلدار گیاه بومادران برروی باروری و روند اسپرماتوژنز میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 32 رت بالغ نر، نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول؛ هشت رت، mg/kg200 عصاره الکلی بومادران، گروه دوم؛ هشت رت، mg/kg400 از عصاره الکلی بومادران و گروه آزمایشی سوم؛ هشت رت، mg/kg800 عصاره الکلی بومادران را بهصورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد؛ هشت رت، آب مقطر استریل تزریقی را دریافت کردند. پس از 20 روز موشها کشته شده و برشهای بافتی از بیضه تهیه شد و روند اسپرماتوژنز مورد بررسی دقیق هیستولوژی قرار گرفت.
یافتهها: در مقایسه بین گروههای تجربی با گروه شاهد گروههایی که دوز بالای عصاره را دریافت کرده بودند تغییراتی مانند ضخیمشدگی غشای پایه لوله اسپرمساز، کاهش سلولهای اپیتلیوم ژرمینال، پرخونی در بافت بیضه را نشان دادند (001/0P<).
نتیجهگیری: غلظت بالای عصاره منجر به ایجاد تغییرات ساختمانی و تغییر روند اسپرماتوژنز در بیضه میگردد. این امر میتواند زمینه بررسیهای جامعتر جهت آزمایش برروی انسان بهعنوان داروی ضد باروری طبیعی و بدون خطر گردد.
هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسینزاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیشرونده بافت کبد میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیبهای کبدی ناشی از سیروز صفراوی میباشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه بهطور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلیروبین، آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازهگیری و بررسی شد. سپس بهمدت چهار هفته، روزانه و بهصورت داخل صفاقی یکی از گروههای سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیمهای کبدی و بیلیروبین سرم سنجیده شد و نمونههای کبد مورد بررسی بافتشناسی قرار گرفت.
یافتهها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلیروبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موشهای سیروتیک دریافتکننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و همچنین ویژگیهای هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنیداری در ویژگیهای بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلیروبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیانگر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی میباشد.
بتول قربانی یکتا، محمد ناصحی، شهرزاد خاکپور، محمد رضا زرین دست، یزدان شفی خانی،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت مسیرهای نورونی درگیر در هسته اکومبنس قاعده مغزی بر اساس گزارشهای قبلی نقش مهمی در اتیولوژی و پاتوفیزیولوژی افسردگی، اضطراب و اعتیاد دارد. اما چگونگی این مکانیسمها در مغز روشن نیست. در این راستا نیکوتین به طور مستقیم در هسته اکومبنس مغز تزریق شد تا نقش فرآیندهای شبه اضطرابی آن در این هسته در دستگاه ماز بهعلاوهای شکل مرتفع (Elevated plus maze) موش صحرایی نر بررسی گردد.
روش بررسی: در این تحقیق از موشهای صحرایی استفاده شد. پس از بیهوشی ابتدا در ناحیه پوسته هسته اکومبنس مغز، با استفاده از دستگاه استریوتاکسی عمل جراحی و کانولگذاری دو طرفه انجام شد. بعد از کانولاگذاری به مدت یک هفته به موشهای جراحیشده اجازه داده شد تا بهبودی کامل را بهدست آورند. بعد از بهبودی، رفتار اضطرابی و فعالیت حرکتی حیوانات با استفاده از ماز بهعلاوهای شکل مرتفع آزمایششده و اثر تزریق داروهای مورد نظر در هستهی اکومبنس بر روی رفتار اضطرابی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: آزمایشهای انجام گرفته نشان داد که تزریق دو طرفه نیکوتین (Nicotine)، آگونیست گیرنده نیکوتینی استیلکولین دوز 1/0 از میان دوزهای (5/0 و 25/0، 1/0، 05/0) میکروگرم بر رت، درون هسته نوکلئوس اکومبنس مغز باعث افزایش معنیداری در درصد زمان سپریشده در بازوهای باز نسبت به گروه کنترل میشود (01/0P=).
نتیجهگیری: گیرندههای نیکوتینی نورونهای موجود در پوسته هسته اکومبنس قاعده مغز در رفتارهای شبه اضطرابی در موش صحرایی نر موثر است.
محمود خانیکی، صالح عزیزیان، علیمحمد علیزاده، حمیدرضا همتی، نبی امامیپور، محمدعلی محققی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کورکومین، ماده موثره زردچوبه، بهطور ذاتی توانایی تعدیل مسیرهای سرطانزای و در نتیجه تاخیر یا درمان فرایند سرطانزایی را در گونههای مختلف حیوانی دارا میباشد. زمان احتباس کورکومین درنتیجه دفع سریع آن در بدن کوتاه بوده و بنابراین اثرات درمانی آن محدود میگردد. روشهای مختلفی برای افزایش میزان کورکومین در بافت و یا پلاسما و در نتیجه کارایی آن استفاده میگردد.
روش بررسی: جهت بررسی اثرات آنتیپرولیفراتیو و ضدسرطانی نانوکورکومین، 30 سر موش صحرایی به گروههای کنترل، کورکومین و نانوکورکومین تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی سرطانزای آزوکسیمتان را هفتهای یکبار و به مدت دو هفته متوالی دریافت کردند. حیوانات در گروههای کورکومین و نانوکورکومین تا هفته 22 بهترتیب کورکومین 2/0% و نانوکورکومین را دریافت نمودند. در پایان، کولون حیوانات تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت.
یافتهها: تغییرات سیتولوژیک و مورفولوژیک در گروه نانوکورکومین بهلحاظ آماری با گروه کنترل و کورکومین دارای تفاوت معنیدار بوده و شدت تغییرات در گروه نانوکورکومین کمتر بود (05/0P<). در مطالعه ایمونوهیستوشیمی، میزان بیان مارکر Ki-67 در گروه نانوکورکومین نسبت به گروههای کنترل و کورکومین کاهش پیدا کرد (05/0P<). همچنین بروز مارکر COX-2 در سلولهای اپیتلیالی کولون در گروه نانوکورکومین نسبت به دو گروه دیگر کاهش قابلتوجهی داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استفاده از نانوحاملها همراه با کورکومین، اثربخشی کورکومین را در پیشگیری از سرطان کولون در موشصحرایی افزایش میدهد و اینعمل میتواند راهکار مهم و مطمئن در مصرف این فرآورده طبیعی و ارزانقیمت در پیشگیری و یا درمان سرطان باشد.
سید همایون صدرایی، فاطمه رضایی، مهناز آذرنیا، غلامرضا کاکا، سهیلا جهانی، زهرا شعبانی،
دوره 71، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : آسپیرین داروی چندمنظوره و از پرمصرفترین داروها در دنیا میباشد. آسپیرین در دوزهای پایین یک داروی مطلوب اما در دوزهای بالا عوارض جانبی تهدیدکننده دارد. در این مطالعه اثرات آسپیرین بر بافت کورتکس و مدولای کلیه جنینهای رت بررسی شد.
روش بررسی: تعداد 30 سر موش رت ماده باردارشده بهطور تصادفی به شش گروه مساوی تقسیم شدند؛ گروه شاهد بدون مداخله و گروه شم که ml 2 آبمقطر (حلال آسپیرین) را از روز 20-8 بارداری بهصورت گاواژ دریافت کرد و چهار گروه تجربی آسپیرین را با دوزهای mg/kg 75، 100، 200 و 300 دریافت نمودند. در روز 20 بارداری پساز کشتن مادران باردار و برداشتن کلیه جنینها و انجام مراحل فیکساسیون و پردازش، مقاطع بافتی تهیه و رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین انجام شد. ضخامت کورتکس و مدولای کلیه اندازهگیری و سطح معنادار کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: ناهنجاری جنینی ظاهری در گروههای تجربی مشاهده نگردید. میانگین وزن جنینها، جفتها و میانگین طول سری- دمی در گروههای تجربی با دوز mg/kg 75، 200 و 300 در مقایسه با گروههای شم و شاهد اختلاف معناداری نشان ندادند. اگرچه میانگین وزن جنین و جفت در گروه تجربی با دوز mg/kg 100 نسبت به گروههای شم و شاهد افزایش معناداری داشت . کاهش معناداری در میانگین نسبت ضخامت کورتکس به ضخامت مدولا در گروههای تجربی دوز mg/kg 75، 100 و 300 ، مشاهده شد (بهترتیب 03/0 P= ، 013/0 P= ، 03/0 P= ) .
نتیجهگیری: بهنظر میرسد مصرف آسپیرین در دوران بارداری موجب بروز ناهنجاری ظاهری در جنین نمیشود اما میتواند تغییراتی را در ضخامت کورتکس و مدولای کلیه جنین ایجاد نماید.
سید محمد حسین نوری موگهی، تهمینه مختاری، آمنه امیدی، نسرین تکزارع،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید (NO) در فرایندهای بیولوژیک سلول و بافتهای بدن از جمله سیستم گوارش، نیتریک اکساید بهعنوان یک مولکول پیام بر نقش مهمی در وقایع فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در ناحیه معدی- رودهای دارد. مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تغییرات سلولهای حاشیهای معده در موش صحرایی باردار پس از تجویز L-NG-Nitroarginine Methyl Ester (L-NAME) بهعنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید انجام گرفته است.
روش بررسی: بیست و چهار سر موش صحرایی ماده با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته مورد استفاده قرار گرفتند، پس از جفتگیری و مشاهده پلاک واژینال، این مرحله بهعنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد. سپس موشها به سه گروه هشتتایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروهها به ترتیب ml/kg 2 نرمال سالین و ml/kg L-NAME 20 را به صورت تزریق داخل صفاقی، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز 18 بارداری، موشها کشته شده و معده موشها خارج و در فرمالین 10 درصد قرار داده شد. پس از رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین (H&E)، تغییرات کمی با نرم افزار استریولوژی Image Tools III و تغییرات کیفی با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرارگرفت.
یافتهها: دادهها نشان داد که تعداد (با میانگین 32/4±3/61) و قطر سلولهای حاشیهای معده موشهای گروه دریافتکننده L-NAME (با میانگین قطر µm18/1±12/16) در مقایسه با گروه نرمال سالین و کنترل از لحاظ آماری تفاوت معنادار داشت (05/0P≤).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که L-NAME با تأثیر بر سنتز NO در مرحلهی بارداری باعث کاهش تعداد و افزایش اندازه سلولهای حاشیهای معده میشود و اثرات مخربی بر ساختار سلولهای حاشیهای معده دارد.
محمد مشایخی، داریوش مهاجری، محمدرضا ولیلو،
دوره 72، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کارسینوم سلولهای سنگفرشی مخاط دهان ششمین سرطان شایع در جهان محسوب میشود. اثرات محافظتی مصرف سبزیجات و میوهها بر انواع مختلف سرطان از جمله سرطان دهان مشخص شده است. گوجهفرنگی با داشتن لیکوپن و بیوفلاونوییدها دارای خواص ضدسرطانی میباشد. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات پیشگیرانه پالپ گوجهفرنگی بر تغییرات پیشسرطانی بافت پوششی مخاط زبان موش صحرایی ناشی از 4-نیتروکینولون 1-اکسید (4-NQO) میباشد.
روش بررسی: تعداد 48 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه یک، شاهد در نظر گرفته شد. گروههای دو تا چهار، 4-NQO (ppm 30) را بهمدت 12 هفته در آب آشامیدنی دریافت کردند. گروههای سه و چهار همزمان پالپ گوجهفرنگی (ml/kg 20 و 40) را از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان، ارزیابی هیستولوژی از لحاظ تغییرات سرطانی در بافت پوششی مخاط زبان موشها انجام شد.
یافتهها: در بافت پوششی مخاط زبان موشهای گروه شاهد هیچگونه تغییر پاتولوژیک مشاهده نشد. در گروه تیمار با 4-NQO، دوازده هفته پس از آخرین تیمار تغییرات پیشسرطانی بافت پوششی مخاط زبان ظاهر شد. پالپ گوجهفرنگی با هر دو دوز (ml/kg 20 و 40) شدت بروز تغییرات پیشسرطانی را کاهش داد و باعث کاهش معنادار میزان وقوع ضایعات پیشسرطانی در بافت پوششی مخاط زبان موشها شد (بهترتیب: 024/0P= و 008/0P=). میزان وقوع دیسپلازی از نوع شدید در بافت پوششی مخاط زبان در گروه تیمار با دوز بالای پالپ گوجهفرنگی بهطور معناداری کمتر از گروه تیمار با دوز پایین بود (037/0P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پالپ گوجهفرنگی در مهار پیشرفت سرطان بافت پوششی مخاط زبان ناشی از 4-NQO در موش صحرایی موثر میباشد.
سید علیرضا طلائی، ابوالفضل اعظمی، الهام مهدوی، محمود سلامی،
دوره 73، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طی دوره بحرانی تکامل مغز، پیامهای محیطی نقش مهمی در بلوغ مدارهای عصبی دارند. نشان داده شده است که تغییر در پیامهای بینایی در این دوره باعث ایجاد تغییر در ساختمان و عملکرد گیرندههای گلوتامات در قشر بینایی میشود. بخشی از پیامهای بینایی پس از پردازش در قشر به هیپوکامپ رسیده و در تولید حافظه نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر محرومیت از بینایی در دوره بحرانی تکامل مغز بر بیان زیرواحدهای گیرنده α-amino-3-hydroxy-5-methyl-4-isoxazolepropionic acid (AMPA) در هیپوکامپ موش صحرایی بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در زمستان 1392 در مرکز تحقیقات فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر روی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار که از بدو تولد یا در سیکل 12-12 روشنایی تاریکی (LR) و یا در تاریکی کامل (DR) پرورش یافته بودند، انجام شد. بیان mRNA مربوط به زیرواحدهای GluR1 و GluR2 در هیپوکامپ با روش Reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR) و بیان پروتیین زیرواحدهای گفتهشده با روش وسترنبلات در سنین دو، چهار و شش هفتگی هر دو گروه از حیوانات بررسی شد. دادهها پس از کمیسازی با آنالیز واریانس یکسویه مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: بیان نسبی زیرواحد GluR1 در هیپوکامپ موشهای گروه 6WLR در مقایسه با گروه 2WLR بهمیزان 24% کاهش داشت (004/0P=) و بیان نسبی زیرواحد GluR2 بهمیزان 190% افزایش داشت (0001/0P<). محرومیت از بینایی باعث افزایش بیان هر دو زیرواحد در هیپوکامپ موشهای گروه 6WDR نسبت به 2WDR بهمیزان 20% گردید (01/0P=).
نتیجهگیری: محرومیت از بینایی در دوره بحرانی تکامل مغز طی یک روند وابسته به سن باعث ایجاد تغییر در بیان نسبی و نیز چینش هر دو زیرواحد گیرنده AMPA در هیپوکامپ موش صحرایی میشود.
مهدیه بزمی، میترا حقایقی، رویا لاری، ناصر مهدوی شهری، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استخوان بافت سختی است که محتوای آن مرتب در حال تغییر و تحول میباشد. رشد طولی استخوان بهواسطهی پلاک رشد صورت میگیرد که ساختاری غضروفی در انتهای استخوانهای دراز بدن میباشد. هنگام بلوغ جنسی، ضمن بسته شدن (استخوانی شدن) پلاک رشد، رشد طولی استخوان متوقف میگردد. دیازینون از سموم ارگانوفسفره است که ضمن ایجاد استرس اکسیداتیو میتواند به سلولها و بافتهای بدن آسیب برساند. هدف این مطالعه بررسی اثر سم دیازینون بر تغییرات پهنای پلاک رشد (شامل ناحیه سلولهای در حال تکثیر و ناحیه سلولهای هایپرتروفه) در موش صحرایی نابالغ بود.
روش بررسی: این مطالعهی تجربی در اردیبهشت سال 1392 در دانشگاه فردوسی مشهد و بر روی 12 سر موش صحرایی نر نابالغ از نژاد ویستار که بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و دیازینون قرار گرفتند، انجام شد. تیمارها به صورت گاواژ دهانی و طی 28 روز انجام شد. در روز 28، حیوانات کشته و استخوان ران پای چپ برای بررسیهای هیستومورفومتریک پهنای پلاک رشد اپیفیز ران جدا شدند. بررسیها توسط ImageJ, ver. 1.40g (Wayne Rasband, NIH, USA) و معنادار بودن نتایج توسط آنالیز واریانس ANOVA به همراه Tukey's test انجام شد.
یافتهها: پهنای پلاک رشد در گروه دیازینون نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار (0126/0P=) داشت که به صورت کاهش پهنای ناحیه در حال تکثیر (001/0P<) و افزایش پهنای ناحیه هیپرتروفی شده (016/0P=) مشاهده شد.
نتیجهگیری: دیازینون منجر به کاهش پهنای پلاک رشد اپیفیز ران موشهای صحرایی نابالغ میشود و میتواند عاملی باشد بر اختلال در روند رشد طولی استخوان و بسته شدن پیش از موعد پلاک رشد.
صلاحالدین فیضاله، شیوا خضری،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری تحلیل برنده سیستم عصبی میباشد. هیپوکامپ مرکز اصلی حافظه بوده و در بیماریهای نورودژنراتیو بسیار آسیبپذیر است. هورمونهای جنسی مردانه میتوانند خاصیت حفاظت عصبی داشته باشند. در مطالعه حاضر اثر تستوسترون بر روی حافظه فضایی در ناحیه هیپوکامپ موش صحرایی نر پس از القای دمیلیناسیون با اتیدیوم برماید مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: این پژوهش تجربی، بر روی موشهای سالم در آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه ارومیه در فاصله زمانی مهر 1392 تا بهمن 1393، انجام گرفت. برای القای دمیلیناسیون در موشها، µl 3 اتیدیوم بروماید در ناحیه CA1 هیپوکامپ تزریق شد. حیوانات تحت درمان، روزانه µl 1 تستوسترون &mug/ml 6 از طریق کانولهای گذاشته شده در هیپوکامپ به مدت 20 روز پس از القای دمیلیناسیون دریافت کردند. حافظه فضایی توسط دستگاه ماز شعاعی بررسی شد. دمیلیناسیون و رمیلیناسیون با کمک رنگآمیزی اختصاصی میلین بررسی شد. یافتهها: نتایج بافتی نشان داد که تجویز تستوسترون، رمیلیناسیون را تسریع نموده است. درصد سلولهای پیکنوتیک شده در روز 20 پس از القای دمیلیناسیون در گروه تحت درمان با تستوسترون نسبت به گروه اتیدیوم بروماید کاهش معناداری را نشان داد (008/0P=). مطالعات رفتاری نشان داد که زمان یافتن غذا در گروه دریافتکننده اتیدیوم بروماید در مقایسه با گروههای کنترل افزایش معناداری داشت (001/0P=). بهعلاوه تیمار با تستوسترون میزان دمیلیناسیون را کاهش داده و اختلالات یادگیری و حافظهی القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهطور معناداری بهبود بخشید (001/0P=). نتیجهگیری: تستوسترون میتواند بهعنوان یک عامل نوروپروتکتیو عمل کند و وسعت دمیلیناسیون و تعداد سلولهای پیکنوتیک شده را کاهش دهد، همچنین اختلالات یادگیری القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهبود بخشد.
نوراحمد لطیفی، نوید رضوانی، محمدجواد فاطمی، مجید نوریان، شیرین عراقی، توران باقری،
دوره 73، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بقای گرفت در محل آسیب از مشکلات بزرگ جراحیهای ترمیمی بهحساب میآید. هدف ما در این مطالعه بررسی اثرات درمانی پلاسمای غنی شده با پلاکت و فیبرین غنی شده با پلاکت بر بقای پیوند پوستی تمام ضخامت اتولوگ، در موشهای صحرایی نر بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در اردیبهشت ماه 1394 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 36 راس موش صحرایی نر نژاد اسپراگرداولی (محدوده وزنی gr 250-300) پس از بیهوشی به سه گروه تقسیم شده و پس از برداشتن پوست در گروه اول پلاسمای غنی شده با پلاکت، گروه دوم فیبرین غنی شده با پلاکت و گروه سوم نرمال سالین تزریق شد. 28 روز پس از جراحی، بررسی میکروسکوپی (میزان آنژیوژنز) و ماکروسکوپی (مساحت ناحیه نکروز) از نمونهها بهعمل آمد.
یافتهها: نتایج نشان دادند اختلاف معناداری در مساحت ناحیه نکروز بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت. درصد ناحیهی نکروز در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (0001/0P=) اختلاف معناداری در دانسیتهی عروقی بین گروه کنترل و گروه پلاسمای غنی شده با پلاکت وجود نداشت، در حالی که در حیوانات تحت درمان با فیبرین غنی شده با پلاکت دانسیتهی عروقی بهطور معناداری از گروه کنترل کمتر بود (002/0P=).
نتیجهگیری: استفاده از پلاسمای غنی شده با پلاکت اتولوگ میتواند بر تسریع التیام آسیب بافت نرم و افزایش بقای گرفت مؤثر باشد.