جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای بیگی

رباب بهدانی، ابوطالب بیگی، نوشین مبارکی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

در جوامع مختلف میزان بارداری از موعد گذشته حدود 10% از کل نوزادان متولد شده را تشکیل می‌دهد. اندازه‌گیری CRL جنین با سونوگرافی در تریمستر اول یکی از دقیق ترین اندازه گیری ها برای محاسبه سن بارداری می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تعیین سن حاملگی در سه ماهه اول با سونوگرافی بر کاهش حاملگی از موعد گذشته می‌باشد تا از نتایج حاصل از آن بتوان مشاوره بهتری به خانم‌های باردار ارائه نمود.

روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی می‌باشد که بر روی مادران مراجعه‌کننده به درمانگاه پره‌ناتال بیمارستان آرش صورت گرفته است. اطلاعات از روی سونوگرافی تریمستر اول و LMP (اولین روز آخرین قاعدگی) بیماران در قالب پرسشنامه تکمیل شد.

یافته‌ها: در مادران بارداری که تحت بررسی سونوگرافی تریمستر اول قرار گرفته بودند میزان موارد حاملگی از موعد گذشته (post term) کمتر بود. لذا توجه ویژه به انجام سونوگرافی در سه ماهه اول می‌تواند باعث کاهش موارد حاملگی‌های post term شود. در مجموع 217 مورد زایمان مورد مطالعه قرار گرفت، که میزان حاملگی از موعد گذشته در آنها بر طبق LMP 6/10% و با سونوگرافی تریمستر اول 7/3% بود. (005/0p=).

نتیجه‌گیری: از آنجایی که میزان شیوع حاملگی پست ترم بین دو نوع روش محاسبه سن بارداری تفاوت داشت، با سونوگرافی تریمستر اول میزان حاملگی‌های post term کمتر بود، برای کاهش حاملگی‌های از موعد گذشته، انجام سونوگرافی در سه ماهه اول توصیه می‌شود.


ماندانا خطیبی، زهرا احمدی‌نژاد، محسن نصیری طوسی، بشیر حاجی بیگی، حامد زاهدی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت هپاتیت C نه تنها باعث بیماری‌های مزمن کبدی بلکه تظاهرات خارج کبدی مانند کرایوگلوبولینمی و لیکن پلان دهانی نیز می‌گردد. لیکن پلان نیز درماتوز شایع پوستی مخاطی است که به دلیل سیر مزمن و احتمال بروز تغییرات بدخیمی کشف و درمان آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی لیکن پلان دهانی در بیماران آلوده به ویروس هپاتیت C انجام شد.

روش بررسی: تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی روی 150 بیمار آلوده به ویروس هپاتیت C مراجعه‌کننده به بخش کبد، گوارش و عفونی بیمارستان امام‌خمینی و سازمان انتقال خون تهران در طی سال‌های 1384 و 85 انجام شد. نمونه‌گیری به روش sequential صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از 150 بیمار مبتلا به هپاتیت C در این مطالعه 7/88% (133 نفر) مرد و 3/11% (17 نفر) زن بودند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه 2/39 (±4/11) سال بود. در شش بیمار (4%) ضایعات لیکن پلان در دهان مشاهده شد که همه موارد از نوع کراتوتیک بود. شایع‌ترین محل ضایعه مخاط باکال و ضایعه در 7/66% یک‌طرفه بود. ارتباطی بین متغیرهای زمینه‌ای و مستقل از جمله سن، بیماری زمینه‌ای، مصرف سیگار، اینترفرون و ژنوتیپ ویروس با بروز لیکن پلان وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به فراوانی بالاتر لیکن پلان دهانی در افراد آلوده به ویروس هپاتیت C در این مطالعه (4%) نسبت به جمعیت نرمال، باید به لیکن پلان دهانی به عنوان یکی از تظاهرات خارج کبدی هپاتیت C توجه بیشتری نمود.


ابوطالب بیگی، هدی طبرستانی، اشرف معینی، فریبا زرین‌کوب، میترا کاظمی‌پور، آرش هادیان‌امری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: خونریزی بعد از زایمان از علل مهم مورتالینی و موربیدیتی مادران باردار است. کنترل فعال مرحله سوم زایمان یک روش شناخته‌شده پیشگیری از خونریزی بعد از زایمان است این مطالعه مقایسه بین دو داروی یوترونیک در پیشگیری از خونریزی پس از زایمان می‌باشد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 542 بیمار حامله‌ نخست‌زا در طی سال‌های ۸۵ تا ۸۷ انجام شد. مادران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه 400 میکروگرم میزوپروستول زیرزبانی و در گروه دیگر 20 واحد اکسیتوسین وریدی بلافاصله بعد از تولد نوزاد تجویز شد. داد‌ه‌ها با استفاده از نرم‌افزار institute, USA) JMP  (Version 4, SASو آزمون‌های 2 cو تی مستقل آنالیز گردید.

یافته‌ها: خونریزی پس از زایمان در بیماران تحت درمان با میزوپرستول به میزان معنی‌داری کمتر از گروه تحت درمان با اکسی‌توسین بود. طول مرحله سوم زایمان نیز در گروه میزوپروستول کمتر از گروه اکسی‌توسین بود (45/6 دقیقه در گروه میزوپروستول در قیاس با 9/6 دقیقه در گروه اکسی‌توسین. مقایسه تفاوت هموگلوبین‌ قبل و بعد از زایمان بین دو گروه نشان داد که خونریزی در گروه میزوپرستول کمتر بود و این گروه افت هموگلوبین کمتری داشت. عوارض جانبی در گروه مصرف‌کننده میزوپرستول، بالاتر بود، ولی خطرناک نبودند. شایع‌ترین عارضه در گروه میزوپروستول لرز (66/35%) و در گروه اکسی‌توسین سردرد (63/9%) بود.

نتیجه‌گیری: میزوپروستول در کنترل خونریزی بعد از زایمان موثرتر از اکسی‌توسین است.


ابوطالب بیگی، سیده میترا کاظمی‌پور، هدی طبرستانی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سرویکس مطلوب و انقباضات رحمی دو عامل اساسی در زایمان هستند و برای موفقیت القای لیبر حایز اهمیت هستند. درمان‌های مختلفی برای القای زایمان استفاده می‌شود که از آن جمله می‌توان به میزوپروستول اشاره نمود. این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع و نیز عدم وجود مطالعه مشابهی در ایران به‌منظور مقایسه اثر میزوپروستول زیرزبانی و واژینال در القای لیبر در بیماران ترم انجام شده است.
روش بررسی:
این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور است. 250 خانم باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان آرش در طی سال‌های 88-87 با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه mg25 میزوپروستول واژینال همراه با پلاسبوی خوراکی و یک گروه mg25 میزوپروستول خوراکی همراه با پلاسبوی واژینال دریافت نمودند و در ادامه عوارض جنینی و مادری و امتیاز بیشاپ و زمان آغاز درد و فاصله آن تا زایمان در دو گروه بررسی شدند. 
یافته‌ها:
میانگین امتیاز بیشاپ قبل و بعد از تجویز میزوپروستول و نیز زمان شروع درد و فاصله آن تا زایمان و تعداد دوزهای مصرفی میزوپروستول در دو گروه تفاوتی نداشت (05/0
نتیجه‌گیری: تفاوتی بین دو روش زیرزبانی و واژینال تجویز میزوپروستول از نظر نتایج بارداری و عوارض مادری و جنینی وجود ندارد و لذا هر یک از آن‌ها را می‌توان با توجه به شرایط بیمار و پزشک استفاده نمود.


افسانه تهرانیان، فرناز بیگی‌شاه، اشرف معینی، ملیحه عرب، فرح فرزانه،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: میزوپروستول واژینال به عنوان یک داروی موثر برای ایجاد رسیدن سرویکس و القاء سقط جنین شناخته شده است . هدف از انجام این مط العه بررسی تاثیر اضافه کردن هیوسین به میزوپروستول واژینال بر میزان موفقیت سقط جنین می باشد. روش بررس ی: در یک کارآزمایی بالینی 74 زن که در بیمارستان آرش که از اسفند ماه 86 لغا یت اسفند ماه 87 جهت انجام سقط قانونی در سه ماهه اول حاملگی مراجعه کرده بودند، وارد شدند و به 400 واژینال ) μg/4h) و یا میزوپروستول (n= 400 واژینال ) ( 37 μg/4h) صورت تصادفی در دو گروه میزوپروستول قرار می گرفتند. شکایات بیمار شامل تهوع و استفراغ، تب، درد، نیاز (n= 20 داخل وریدی ) ( 37 mg) همراه با هیوسین 3، نیاز به تزریق خون، شکست درمان براساس g/dl به ضد درد، اسهال، خونریزی واژینال، افت هموگ لوبین بیش از عدم وقوع سقط و باز شدن دهانه رحم در 24 ساعت بعد از شروع درمان و مدت زمان بستری در بیمارستان بین دو گروه مقایسه شد . یافت هها: بین فراوانی عوارض درمان شامل موارد تهوع، درد شکم و خونریزی واژینال مختصر ب ین دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. در گروه میزوپروستول به همراه هیوسین میزان موفقیت سقط به میزان و همچنین طول مدت بستری در بیمارستان کوتا ه تر بود (p=0/04 ،%18/ 40 % در برابر 9 / معنی داری بالاتر بود ( 5 تب در هی چ یک از بیماران دو گروه دیده نشد و هی چیک از بیماران (p=0/ 1/42 روز ، 01 0/ 1/16 در برابر 45 0/41) دو گروه نیاز به تزریق خون پیدا نکردند و هیچکدام از بیماران خونریزی واژینال با اهمیت نداشتند . نتیج هگیر ی: 20 داخل وریدی به میزوپروستول واژینال موجب افزایش میزان موفقیت سقط جنین و mg اضافه کردن هیوسین کاهش طول مدت بستری در بیمارستان بدون افزایش عوارض برای مادر می شود.
راضیه قاسمی خوراسگانی، مرضیه ثنایی، مجید محمدبیگی،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه تا سال‌ها استفاده از روش‌های سنتی در تولید واکسن مرسوم بود، اما با پیدایش علومی مانند مهندسی ژنتیک و بیوانفورماتیک، فرصتی برای توسعه‌ی واکسن‌های جدید و بهبود یافته فراهم گردیده است.
روش بررسی: طراحی واکسن معکوس اولین بار در تهیه‌ی واکسن علیه نایسریا مننژیتیدیس به کار برده شد. در این روش، ژنوم کامل یک پاتوژن به کمک آنالیزهای کامپیوتری بررسی می‌شود تا آنتی‌ژن‌هایی که بیش‌ترین احتمال ایمنی‌زایی را دارند، شناسایی شوند.
یافته‌ها: با استفاده از این روش پس از بررسی ژنوم باکتری نایسریا مننژیتیدیس، 600 پروتیین سطحی یا ترشحی شناسایی گردیده که در این میان 350 پروتیین بیان و خالص‌سازی شده‌اند. در نهایت هفت پروتیین شناسایی شده که قادر به ایجاد ایمنی در برابر طیف وسیعی از سویه‌ها می‌باشند.
نتیجه‌گیری: توسعه‌ی تکنیک‌های کامپیوتری محققان را قادر ساخته تا ویژگی‌های بیولوژیکی پیچیده را با اطمینان بالاتری پیش‌بینی کنند و زمینه‌ی حرکت به سمت زیست فناوری مبتنی بر کامپیوتر را فراهم نمایند.


سید ابراهیم نوریان، علی اکبر بیگی، معصومه صفایی، کیان حشمت قهدریجانی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه: لنفوم اولیه پانکراس بسیار نادر است و حدود 9/4-2/0 درصد از کل بدخیمی‌های پانکراس را شامل می‌شود. تشخیص لنفوم اولیه پانکراس مشکل است چون علایم و نشانه‌های آن مشابه آدنوکارسینوم پانکراس می‌باشد.
معرفی‌ بیمار: آقای 30 ساله‌ای با درد شکم مراجعه کردند. در بررسی‌ها متوجه طحال بزرگ و کاهش سه رده سلول‌های خونی شده و به این ترتیب بیمار آماده برای طحال برداری گشت. در موقع لاپاراتومی متوجه توده‌ای در پانکراس شده که از آن نمونه‌گیری انجام و در پاتولوژی لنفوم لنفوبلاستیک پانکراس گزارش شد.
نتیجه‌گیری: تشخیص لنفوم از آدنوکارسینوم پانکراس بسیار مهم است. چون درمان و پیش‌آگهی آن‌ها با هم کاملا متفاوت است. لنفوم پانکراس باید همیشه در تشخیص‌های افتراقی توده‌های پانکراس قرار بگیرد و به خصوص در افراد جوان قبل از اقدام به جراحی رادیکال نمونه‌گیری از توده انجام شود.


هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسین‌زاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیش‌رونده بافت کبد می‌گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیب‌های کبدی ناشی از سیروز صفراوی می‌باشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه به‌طور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلی‌روبین، آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازه‌گیری و بررسی شد. سپس به‌مدت چهار هفته، روزانه و به‌صورت داخل صفاقی یکی از گروه‌های سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیم‌های کبدی و بیلی‌روبین سرم سنجیده شد و نمونه‌های کبد مورد بررسی بافت‌شناسی قرار گرفت.
یافته‌ها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلی‌روبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موش‌های سیروتیک دریافت‌کننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و هم‌چنین ویژگی‌های هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنی‌داری در ویژگی‌های بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلی‌روبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیان‌گر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی می‌باشد.


مریم امیرعضدی، فرهاد دریانوش، محمد‌علی بابایی بیگی، مریم کوشکی جهرمی، امین مهرابی،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هورمون پپتید گشاد‌کننده روده‌ای (Vasoactive Intestinal Peptide, VIP)، نقش مهمی در تعدیل جریان خون کرونری ایفا می‌کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر سطوح پلاسمایی هورمون VIP، فشارخون و ضربان قلب افراد غیرورزشکار سالم و مبتلا به بیماری کرونری (CAD) است.
روش بررسی: در این پژوهش 15 زن و 15 مرد سالم و 15 زن و 15 مرد بیمار مبتلا به CAD، به‌عنوان گروه کنترل و گروه آزمایش به‌طور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی‌ها سه جلسه در هفته با شدت ثابت 10±100 ضربه در دقیقه به‌مدت هشت هفته به‌فعالیت هوازی پرداختند. برای بررسی تغییرات هورمون VIP، از تمامی آزمودنی‌ها در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از هشت هفته)، نمونه‌ی خونی گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در چهار گروه تفاوت معنی‌داری بین میزان VIP پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از هشت هفته تمرین مشاهده نشد. از طرف دیگر فشارخون سیستولیک سه نوبت چهار گروه (01/0P=) و فشارخون دیاستولیک سه نوبت، در مردان بیمار و زنان سالم (03/0P=) معنی‌دار بود، اما در فشارخون دیاستولیک سه نوبت دو گروه دیگر تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد. تفاوت معنی‌داری بین ضربان قلب سه نوبت سه گروه وجود داشت (002/0P=)؛ اما تفاوتی در مردان سالم مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج فوق به‌نظر می‌رسد باید مدت و شدت هر جلسه تمرینی مورد‌توجه قرار گیرد تا به آستانه تحریک VIP برسد، شاید باعث ایجاد تغییرات قابل‌ملاحظه‌ای در سطوح VIP گردد.

ابوطالب بیگی، نیما طاهری، حمیدرضا نوروزی،
دوره 71، شماره 3 - ( خردادماه 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان زودرس بیش‌ترین تأثیر را در شاخص میزان مرگ‌و‌میر نوزادان دارد. این مطالعه با‌هدف بررسی شیوع زایمان بسیار زودرس (32-26 هفته)، عوامل خطر و عوارض نوزادی زودرس آن (28 روز اول زندگی یا کم‌تر) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش توصیفی- مقطعی گذشته‌نگر انجام شد. از 4393 مورد زایمان در بیمارستان آرش در سال 1388، 59 زایمان و 79 تولد، بسیار زودرس بود که از نظر عوامل خطر مادری، و عوارض نوزادی بررسی شدند.
یافته‌ها: از 59 زن باردار، 12/27% حاملگی چند‌قلو و 12/27% پارگی زودرس پرده‌های جنینی داشتند. در حدود نیمی از نوزادان وزن بسیار پایین تولد، 74 نفر (93/67%) سندرم دیسترس تنفسی و 13 مورد مرگ گزارش شد.
نتیجه‌گیری: زایمان زودرس یک پدیده چندعلتی است و شناسایی علل خطر و جلب مشارکت مادران باردار و بالابردن آگاهی آن‌ها می‌تواند در کاهش ابتلا به آن مؤثر باشد.

حبیب‌اله یاری بیگی، حجت تقی‌پور، حمیدرضا تقی‌پور،
دوره 72، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع ریسک فاکتورهای قلبی بین افرادی که جراحی عروق کرونر انجام داده‌اند خیلی مشخص نیست. روش بررسی: مطالعه حاضر روی 1592 بیماری که بین فروردین 1388 تا فروردین 1392 تحت عمل جراحی بای‌پس عروق کرونر (CABG) قرار گرفتند انجام گرفت. فاکتورها و عوامل موثر در بروز بیماری‌های قلبی بررسی گردیده و اطلاعات لازم جمع‌آوری و ارزیابی شد. یافته‌ها: 8/70% از بیماران مرد و 2/29% زن بودند. میانگین سنی 5/739/60 سال و میانگین وزنی 3/6 kg 91/73 بود. 3/47% دارای دیابت، 4/79% هایپرکلسترومی، 3/34% سابقه مصرف سیگار، 5/64% پرفشاری خون و 2/44% نیز دارای سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی بودند. در بین عوامل آتیپیک نیز شیوع آنژین در آنها بالا بود (8/88%). میانگین BMI این بیماران نیز بالاتر از حد نرمال بود 1/246/27. اما سایر عوامل غیر کلاسیک شیوع بالایی نداشتند. نتیجه‌گیری: با غربالگری و شناسایی افرادی که دارای ریسک فاکتورهای بیماری‌های قلبی می‌باشند می‌توان از بروز آترواسکلروز و در نتیجه انجام جراحی بای‌پس عروق کرونر در آینده پیشگیری نمود.
محبوبه سادات حسینی، محمد جواد باهوش، غلامحسین علیشیری، ناهید خلیلی، حبیب یاری بیگی،
دوره 75، شماره 11 - ( بهمن 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع بیماری دیابت به‌دلیل عوامل مختلف به‌شدت در حال افزایش است. پدیده مقاومت به انسولین یکی از علل اصلی بروز این بیماری است که به دلایل مختلفی همچون کاهش سطح سرمی ویتامین دی‌۳ رخ می‌دهد. در این مطالعه رابطه بین سطح پلاسمایی ویتامین دی‌۳ با مقاومت به انسولین و فاکتورهای لیپیدی پلاسما ارزیابی گردید.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه‌کننده به کلینیک دیابت درمانگاه بقیه‌اله تهران از تیر تا شهریور ۱۳۹۴ انجام گرفت. ابتدا داده‌های دموگرافیک گردآوری و سپس مقادیر سرمی ناشتای ویتامین دی۳، گلوکز و لیپیدهای پلاسمایی اندازه‌گیری شد. بیماران به دو گروه نرمال و دچار کمبود ویتامین دی۳ تقسیم شده و میزان لیپیدهای پلاسما و فشارخون بین آن‌ها مقایسه گردید. سپس افراد هایپوویتامینوز تحت درمان با ویتامین دی۳ به‌مدت هشت هفته قرار گرفتند تا سطح آن به بالای ng/ml ۳۰ برسد. سپس روی درمان نگه‌دارنده ۵۰۰۰۰ واحد ویتامین دی۳ ماهیانه و g ۱/۵ کربنات کلسیم روزانه قرار گرفتند. پس از دو ماه دوباره بررسی شدند.
یافته‌ها: ۱۸۷ نفر (۹۹ مرد و ۸۸ زن) وارد مطالعه شدند. شیوع هایپوویتامینوز در افراد چاق بیشتر بود. درمان با ویتامین دی۳ موجب تغییر معنادار HbA۱c، HDL، تری‌گلیسرید، قندخون ناشتا و ویتامین دی۳ گردید، اما در سایر شاخصه‌ها تغییرات معنادار ایجاد نشد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد کمبود ویتامین دی۳ یکی از علل افزایش گلوکز پلاسما و دیس‌لیپیدمی باشد. همچنین اصلاح سطح پلاسمایی ویتامین دی۳ می‌تواند منجر به کاهش مقاومت به انسولین و نیز اصلاح الگوی لیپیدی پلاسما در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو گردد.

میثم هواسی مهر، فاطمه صفارزاده، اشکان دیوان بیگی، فریبا کریم‌زاده،
دوره 76، شماره 2 - ( اردیبهشت 1397 )
چکیده

امروزه مدل‌های حیوانی متعددی برای القای تشنج‌های حاد و مزمن از نوع شیمیایی، الکتریکی و ژنتیکی به عرصه تحقیقات راه یافته‌اند. مکانیسم‌های متفاوت هر کدام سبب القای نوع متفاوتی از تشنج می‌گردد. این تنوع در مدل‌های حیوانی، موجب سردرگمی پژوهشگران جوان گشته است که کدام مدل در یک طرح تحقیقاتی باید به‌کار گرفته شود. هدف این مطالعه معرفی انواع مدل‌های حیوانی تشنج و بیان انتخاب مناسب‌ترین مدل در یک پژوهش است. مدل‌های پنی‌سیلین و بیکوکولین مناسب‌ترین مدل به‌منظور القای تشنج‌های فوکال معرفی شده‌اند. پیلوکارپین و کاینیک اسید نیز می‌توانند در تکامل تشنج‌های لوب تمپورال به‌کار گرفته شوند. مدل‌های پنتیلن تترازول و سم تتانوس نیز از جمله تشنج‌زاهایی هستند که می‌توانند تشنج‌های حاد و مزمن منتشر و تونیک-کلونیک را القا نمایند. مدل‌های الکتریکی القای تشنج مانند شوک الکتریکی ماکزیمم مناسب‌ترین مدل برای القای تشنج‌های حاد هستند. کیندلینگ الکتریکی آمیگدال نیز می‌تواند تشنج‌های تکرار شونده لوب تمپورال را القا نماید. مدل‌های ژنتیکی از جمله مدل‌های تشنج‌های راجعه خودبه‌خودی و مدل‌های رفلکسی نیز در برخی مطالعات از جمله صرع غیابی و اودیوژنیک کاربرد بسیار دارند که موش‌های WAG/Rij از جمله معتبرترین مدل‌های ژنتیکی صرع غیابی می‌باشند. انتخاب مدل حیوانی مناسب در بین مدل‌های حیوانی متعدد برای طراحی یک پژوهش بسیار حیاتی است. شواهد مرور شده در این مطالعه سبب توانمند شدن پژوهشگران جوان خواهد شد تا بتوانند مدل مناسبی را انتخاب نمایند.

عادله پورصالح، محمد نجفی، فرحناز صادق‌بیگی،
دوره 77، شماره 3 - ( خرداد 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: پاسخ‌های مرتبط با سیستم ایمنی در سلول‌های عروقی ممکن است شامل افزایش بیان مولکول‌های چسبان، رولینگ و نفوذ لکوسیت باشد. بررسی وقایع سلولی و مولکولی درگیر در فرآیند رولینگ برای درمان یا پیشگیری تنگی عروق به‌ویژه در شریان‌های کرونری مفید است. miRNAها، RNA‌های غیر‌کدکننده کوچک تک‌رشته‌ای با حدود ۲۳-۱۹ نوکلئوتید می‌باشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سرکوب microRNA-125 بر چسبندگی سلولی در فرآیند رولینگ به‌منظور کاهش یا مهار تنگی عروق در افراد مستعد بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که از تیر تا دی ۱۳۹۶ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت، نمونه‌های بافت آئورت از افراد سالمی که به هر دلیل دچار مرگ مغزی شده و مشمول اهدای قلب و سایر نسوج بودند، از بخش جراحی واحد فرآهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری تهیه و با رعایت شرایط کاملا استریل در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی منتقل شد. سلول‌های اندوتلیال از آئورت با استفاده از کلاژناز و مونوسیتها با استفاده از کیت RosetteSep Kit (StemCell Technologies, Vancouver, Canada)، از خون کامل جدا شدند. microRNA-125 با استفاده از نانو ذره Polyethylenimine (PEI) به درون سلول‌های اندوتلیال منتقل شدند. سطح بیان مولکول چسبان اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) با روش Quantitative reverse transcription polymerase chain reaction (qRT-PCR) و میزان چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت با CytoSelect™ leukocyte-endothelium adhesion assay kit (Cell Biolabs, San Diego, CA, USA) ارزیابی شد.
یافته‌ها: براساس نتایج سطح بیان ژن اینتگرین بتا ۲ (ITGB2) و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال-مونوسیت تحت درمان با
microRNA-125 در مقایسه با نمونه‌های کنترل به‌طور معناداری کاهش یافت (به‌ترتیب ۰/۰۰۸P= و ۰/۰۲P=) که در نتیجه منجر به کاهش یا تعدیل فرآیند رولینگ می‌شود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که microRNA-125 میزان بیان مولکول چسبان ITGB2 و چسبندگی سلول‌های اندوتلیال را به‌طور چشمگیری کاهش داد.

سعید بکائی، حسام‌الدین اکبرین، بهناز بیگی، احسان موسی فرخانی،
دوره 78، شماره 1 - ( فروردین 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه به‌دلیل تغییر سبک زندگی افراد بیماری‌های منتقله از راه غذا رو به افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان مرگ‌‌ومیر در اثر این بیماری‌ها صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۰ تا اسفند ۱۳۹۷ انجام گرفت، داد‌ه‌های مربوط به متوفیان ثبت شده براساس سیستم کددهی بین‌المللی بیماری‌ها ICD-۱۰ از سامانه ثبت و طبقه‌بندی علل مرگ‌ومیر ایران برای مرگ در اثر بیماری‌های منتقله از راه آب و غذا استخراج گردید. متغیرهای مورد بررسی شامل سن، جنسیت، ملیت و محل سکونت افراد بود.
یافته‌ها: بیشترین موارد مرگ در سن ۶۰ سال و بالاتر (۰/۰۰۱<P) و در مردان رخ داد (۰/۱۱۰P=). غالب متوفیان از افراد ساکن مناطق شهری (۰/۰۰۰۱>P) و در فصول گرم گزارش شدند. در این مطالعه میزان مرگ خام ۱۰ مورد به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: بین میزان رخداد مرگ در اثر عوامل باکتریایی مختلف، تفاوت چشمگیری وجود داشت.

احمد حرمتی، مجید آزاد، ابوالفضل محمدبیگی، وجیهه مقصودی، سجاد رضوان، محمدحسین مختاریان، محبوبه عفیفیان،
دوره 79، شماره 6 - ( شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری التهابی روده (Inflammatory bowel diseases)، شامل کولیت اولسراتیو (Ulcerative colitis)، اختلالی رو به رشدی است که کیفیت زندگی بیماران را متأثر می‌کند. فاکتورهای محیطی متعدد از جمله کمبودهای تغذیه‌ای بر سیر این بیماری تأثیر دارند. مطالعه‌ی حاضر با هدف نقش کمبود ویتامین D با عود این بیماری انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در دانشگاه علوم پزشکی قم از شهریور 1396 تا شهریور 1397 بر روی تعداد 50 بیمار مبتلا به کولیت اولسراتیو و در فاز خاموش بیماری که حداقل شش ماه از تشخیص بیماری گذشته باشد، در بیمارستان شهید بهشتی قم انجام شد. بیماران به مدت شش ماه از نظر علایم و عود بیماری مورد بررسی قرار گرفتند و در پایان این دوره سطح سرمی ویتامین D اندازه‌گیری شد. اطلاعات با استفاده از چک لیست گردآوری گردیده و با استفاده از SPSS software, version 18 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و Independent Samples t-test، Chi-square test و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: از بین 50 بیمار، 23 نفر (46%) مرد و 27 نفر (54%) زن بودند. میانگین سنی بیماران 07/10±24/35 و میانگین طول مدت بیماری از زمان تشخیص 67/6±14/15 ماه بود. میانگین تعداد دوره‌های عود 89/1±34/1 بود. سطح سرمی ویتامین D در بیماران به‌طور متوسط 45/13±30/22 بود که به‌طور معناداری با افزایش دفعات عود ارتباط داشت (001/0>P).
نتیجه‌گیری: کمبود ویتامین D به‌طور معناداری با ریسک بالاتر عود در بیماران مبتلا به کولیت اولسرو همراه است.

سلمان دلیری، محمد خانبیگی، رضا حیدری مقدم، پریسا اسداللهی، خیرالله اسداللهی،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیرا فشار نبض به‌عنوان یک شاخص پیش‌بینی‌کننده بیماری‌های عروق کرونری قلب مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی شاخص‌های عملکرد قلبی- عروقی با فشار نبض انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به‌صورت مورد- شاهدی بر روی 544 نفر از مراجعین بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه از فروردین 1394 تا اسفند 1395 انجام شد. براساس یافته‌های آنژیوگرافی، افراد با تنگی عروق به‌عنوان گروه مورد و افراد بدون تنگی عروق به‌عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی، Chi-square test و برآورد نسبت شانس توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد
یافته‌ها: براساس نتایج، سن بالای 50 سال (2/5-1/2 :95%CI ، 3/3OR:)، فشارخون سیستولیک بالا (2/15-3/4 :95%CI ، 8OR:)، فشارخون دیاستولیک بالا (7/11-0/2 :95%CI ، 9/4OR:)، برون‌ده قلبی کمتر از 50% (7/2-3/1 :95%CI ، 8/1OR:) و تنگی عروق (1/5-4/2 :95%CI ، 5/3OR:) با فشار نبض بالا مرتبط بودند. جنسیت مرد نقش پیشگیری کننده در افزایش فشار نبض داشت (9/0-5/0 :95%CI ، 7/0OR:). بین فشارخون سیستولیک با فشار نبض بالا ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (0001/0P<).
نتیجه‌گیری: براساس نتایج، شانس داشتن فشار نبض بالا در سن بالای 50 سال، جنسیت زن، افزایش فشارخون سیستولی و دیاستولی و شدت تنگی عروق کرونر بالا بوده و با کاهش برون‌ده قلبی و تنگی- عروق کرونر مرتبط می‌باشد. افزایش فشار نبض یک شاخص پیش‌بینی‌کننده ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی است و توصیه می‌شود سنجش فشار نبض در کلیه مراجعین در دستورکار متخصصین قرار بگیرد تا از بروز آن پیشگیری شود.

کیهان مصطفوی، فریبا قربانی، مجتبی مخبر دزفولی، مهدیه حضرتی، احسان علی‌بیگی، نفسیه محمدی‌زاده،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مسائل اخلاقی پیوند اعضا به‌تازگی به کرات مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به آمار بالای مرگ‌ومیر بیماران در لیست انتظار پیوند، از مهمترین چالش‌های اخلاقی پیوند اعضا، کمبود ارگان‌های پیوندی و روش‌های حل این معضل می‌باشد.  
روش بررسی: در این پژوهش به صورت مرور مقالات به بررسی ملاحظات اخلاقی مورد نیاز در استفاده از موارد مرگ قلبی جهت تامین عضو در ایران پرداخته شده است.
یافته‌ها: بسیاری از اقدامات انجام شده جهت افرایش تعداد ارگان‌های فراهم‌آوری شده از موارد مرگ مغزی در دنیا هنوز نتوانسته فاصله میان عرضه و تقاضا را در پیوند اعضا کمتر نماید. از این‌رو از سال‌های 1980 برنامه پیوند اعضا از مرگ قلبی (Non-heart-beating donor) دهندگان با ایست قلبی برگشت‌ناپذیر در دنیا مجدداً مورد بازنگری و استفاده قرار گرفت. براساس دسته‌بندی ماستریت(Maastricht classification) ، دهندگان ایست قلبی در دو دسته کلی کنترل نشده و کنترل شده جای می‌گیرند. گروه اهدای عضو ایتالیا تیپ شش یا دهندگان با جریان خون غیرطبیعی که روی  Extracorporeal membrane oxygenation (ECMO)هستند را اخیراً معرفی کرده است .در خصوص فراهم‌آوری اعضا از اهداکنندگان بدون ضربان قلب، ملاحظات اخلاقی زیادی وجود دارد که هم شامل دهنده و هم شامل گیرنده پیوند می‌باشد، از این‌رو با توجه به اینکه شرایط بالینی دهنده مرگ مغزی در بعضی مواقع بسیار ناپایدار است، پیش از اهدای عضو ممکن است قلب دچار ایست شود. در این موارد امکان برداشت عضو پس از بروز وضعیت مرگ قلبی در دهنده‌ای که مرگ مغزی بوده، وجود دارد.
نتیجه‌گیری: لازم است ملاحظات اخلاقی لازم در خصوص اهدای عضو از موارد مرگ قلبی تدوین و قوانین لازم تصویب گردد.       

 
مهران کوچک، نیلوفر طاهرپور، میرمحمد میری، روجا اسدپور، فاطمه ایل‌بیگی، سید پوژیا شجاعی، محمد سیستانی‌زاد،
دوره 80، شماره 9 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: فشارخون بالا یک عامل خطر مهم و قابل کنترل برای بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، نارسایی کلیه و بیماری‌های عروق محیطی محسوب می‌شود. هدف از مطالعه حال حاضر تعیین میزان آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده نسبت ‌به کنترل فشارخون و ارایه راهکارهایی جهت ارتقا سطح آگاهی بیماران بوده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی-توصیفی می‌باشد که با هدف ارزیابی آگاهی بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده نسبت‌ به مصرف داروهای ضد‌فشارخون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این طرح شامل تمام بیماران مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده، بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران در بازه زمانی شهریور تا اسفند ۱۳۹۹ بودند. اطلاعات مرتبط با آگاهی از فشارخون و مصرف داروها توسط محقق و با روش ارتباط مستقیم با بیمار یا همراه بیمار تکمیل گردید. در این پژوهش، 17 نفر از مبتلایان سکته مغزی خونریزی‌دهنده متعاقب بیماری پرفشاری خون در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران وارد مطالعه شدند. میزان تبعیت صحیح از درمان در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه موریسکی بررسی گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه میانه سنی بیماران 67 سال بوده‌است که 10 نفر (82/58%) زن بودند. میانه فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در بدو ورود 170 و mmHg 95 بود. چهار نفر (53/23%) از وجود این بیماری در خود آگاهی نداشتند. از 13 نفری که از بیماری پرفشاری خون خود آگاه بودند، 11 نفر (71/64%) تحت نظر پزشک بودند. اما هفت نفر (64/63%) با وجود اینکه تحت نظر پزشک بودند و تبعیت از درمان مطلوبی داشتند، فشار خون کنترل‌شده نداشتند که منجر به فوت شده است.
نتیجه‌گیری: این مطالعه هشداری برای بیماران و پرسنل بهداشتی به‌‌منظور توجه بیشتر به کنترل فشارخون می‌باشد. همچنین آموزش افراد جامعه و نیز کادر بهداشتی در زمینه‌ اهمیت تشخیص به‌موقع و درمان دقیق پرفشاری خون به‌شدت توصیه می‌گردد.

 
یاسر حسن‌زاده، زهرا ثاقب موفق، آتنا صحرابیگی، حمید حیدریان میری، معصومه غریب،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی اپیدمیولوژیک تومورهای سیستم اعصاب مرکزی اولین گام در کنترل وضعیت این تومورها است. هدف ما بررسی اپیدمیولوژی و هیستوپاتولوژی تومورهای خوش‌خیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در یکی از مراکز دانشگاهی و ارجاعی شرق کشور است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی همه بیمارانی که در بازه زمانی بین فروردین 1388 تا اسفند 1397 با تشخیص قطعی تومور خوش‌خیم یا بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در بیمارستان قائم مشهد پذیرش شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. منابع اطلاعاتی مورد استفاده شامل پرونده بیماران و سیستم اطلاعاتی بیمارستان بود. در نهایت، اطلاعات به‌دست آمده توسط SPSS software, version 28 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تفسیر شد.
یافته‌ها: درمجموع 775 بیمار مبتلا به تومورهای خوش‌خیم و 771 بیمار مبتلا به تومورهای بدخیم سیستم اعصاب مرکزی وارد مطالعه شدند. در مورد تومورهای خوش‌خیم شیوع در زنان تقریباً دو برابر مردان، (۴۷/۶۸ در برابر ۵۳/۳۱%) و میانگین سنی بیماران ۸۱/۱۹±۳۱/۴۵ سال بود. شایعترین تومور خوش‌خیم، مننژیوم با شیوع ۷۷/۷۲% و پس از آن شوانوم با شیوع ۶۷/۱۳% بود. میانگین سنی بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم ۶۷/۱۹±۶۴/۳۶ سال به‌دست آمد که ۰۴/۵۳% آنها مرد و ۹۶/۴۶% زن بوده‌اند. شایعترین تومور بدخیم، گلیوبلاستوم با شیوع ۶۸/۳۲% و سپس آستروسیتوم منتشر با شیوع ۴۷/۱۶% گزارش شد. مرگ‌ومیر داخل بیمارستانی در تومورهای خوش‌خیم و بدخیم به‌ترتیب ۱/۱۰ و ۵/۱۷% بود. نوع تومور و گرید آن عوامل تعیین‌کننده اصلی در مرگ زودرس در تومورهای بدخیم به‌شمار می‌رود.
نتیجه‌گیری: ویژگی‌های اپیدمیولوژیک تومورهای خوش‌خیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در مطالعه ما مشابه سایر مطالعات در دیگر جوامع بود.

 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb