جستجو در مقالات منتشر شده


639 نتیجه برای امی

یونس سلیمانی، امیررضا جهانشاهی، داود خضرلو،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هنوز درک روشنی از الگوی آتروفی سابفیلدهای هایپوکامپ در بیماری آلزایمر و افتراق آن از اختلالات شناختی خفیف وجود ندارد. در این مطالعه مقطعی آتروفی سابفیلدهای هایپوکامپ در بیماران آلزایمر با بیماران مبتلا به اختلال شناختی اولیه (EMCI) و پایدار (LMCI) و همچنین گروه کنترل مقایسه شدند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود که از شهریور 1400 تا 1401 در گروه رادیولوژی دانشکده پیراپزشکی تبریز انجام شد. تصاویر MRI مربوط به بیماران آلزایمر، بیمار EMCI، بیمار LMCI و گروه نرمال کنترل (NC) از پایگاه ADNI استخراج شد. با استفاده از ابزار بخشبندی هایپوکامپ در FreeSurfer Software, version 7, Harvard University, USA، سابفیلدهای مختلف هایپوکامپ جداسازی شدند. اختلاف حجم هرکدام از سابفیلدهای هایپوکامپ مابین گروه‌های شرکت‌کننده در مطالعه و همچنین اختلاف حجم دو به دو بین گروه‌ها با استفاده از Kruskal-Wallis H test و Post-hoc Dunn's test بررسی گردید (05/0P<).
یافته‌ها: بیشترین اختلاف معنادار مابین گروه‌های چهارگانه شرکت‌کننده در مطالعه مربوط به سابفیلدهای         Whole hippocampus، DG body، Subiculum body و Subiculum head بود (0001/0P<). هنگام بررسی دو به دو، بیشترین اختلاف معنادار مابین جفت‌گروه NC/AD و کمترین اختلاف معنادار مابین جفت‌گروه LMCI/AD و در سابفیلد Subiculum body مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: در بیشتر سابفیلدهای هایپوکامپ اختلاف معناداری از آتروفی دیده می‌شود. چنین یافته‌هایی می‌تواند به‌عنوان راهنما برای مطالعات آینده به‌منظور بهبود عملکرد تشخیصی برای شناسایی افراد در معرض خطر بالای بیماری آلزایمر کمک‌کننده باشد.

 
فرهاد سلطانی، فروغ دورقی، سعید حسام، فرشته امیری،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش‌های بزرگ در بیماران بستری در بخش ICU بروز Sepsis می‌باشد. میزان بروز Sepsis در بیماران بستری در بخش ICU، از 3/39%-3/16 گزارش شده است. عوامل زیادی مرگ‌ومیر بیماران را تحت تاثیر قرار می‌دهد از جمله پروتیین‌های فاز حاد مانند آلبومین.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع گذشته‌نگر بوده که در آن اطلاعات بیماران با تشخیص Sepsis در طی فروردین تا شهریور 1399 که به بیمارستان گلستان اهواز، مراجعه کرده بودند جمع‌آوری گردید. در مطالعه حاضر بیماران مبتلا به Sepsis بستری بخش ICU که پس از هفت روز به درمان پاسخ ندادند ازنظر مدت‌زمان بستری، Survival و ارتباط آنها با میزان آلبومین بررسی شدند.
یافته‌ها: 124 بیمار شامل 64 زن (6/51%) و 60 مرد (4/48%) با میانگین سنی 4/15±4/66 سال وارد مطالعه شدند. میانگین مدت‌زمان بستری 9/18±4/31 روز بوده که در نهایت 24 بیمار (4/19%) فوت و 100 بیمار (6/80%) از بیمارستان مرخص شدند. سن، میزان آلبومین و پروتیین با پیش‌آگهی‌ بیماری ارتباط داشتند (001/0>P). همچنین طول مدت بستری در بیماران فوت شده نسبت‌به بیماران بهبودیافته بیشتر بوده است (25±7/27 در برابر 1/17±32) (04/0=P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آلبومین تاثیر مستقیمی بر شدت Sepsis دارد و این موضوع بیماران مسن را بیشتر تحت ‌تاثیر قرار می‌دهد. لذا توصیه می‌گردد آلبومین به‌عنوان یک ریسک‌فاکتور و یکی از عوامل تاثیرگذار در انتخاب بهترین استراتژی درمانی درنظر گرفته شود که این موضوع با کاهش میزان مرگ‌ومیر، کاهش مدت‌زمان بستری و هزینه‌های درمان همراه می‌باشد.

 
محمد روحانی، سید امیرحسن حبیبی، الهه امینی، امید آریانی، مهدی دادفر، حمزه زنگنه،
دوره 80، شماره 11 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کره‌آکانتوسیتوز یک بیماری اتوزوم مغلوب است که معمولاً در دهه سوم و با تشنج و اختلالات حرکتی-رفتاری تظاهر می‌یابد. با توجه به اینکه تا‌کنون ‌بررسی جامع و گسترده‌ای از علایم بالینی و رادیولوژیک بیماران کره‌آکانتوسیتوز در ایران انجام نشده است در این مطالعه سعی شده است علایم بالینی و تظاهرات رادیولوژیک در بیماران کره‌آکانتوسیتوز مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی که از فروردین 1397 لغایت اسفند 1398 انجام گردید 27 بیمار مراجعه‌کننده به درمانگاه بیمارستان رسول اکرم (ص) با علامت بالینی کره، وجود آکانتوسیت بیش از 10% در اسمیر خون، شناسایی شدند و علایم بالینی و تصویربرداری مغز آنها توسط دو فلوشیپ اختلالات حرکتی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از بیماران مورد مطالعه 18 نفر مرد و 9 نفر زن بودند. 16 بیمار دارای تشنج بودند و از نظر اختلالات حرکتی 21 نفر دیستونی خوردن داشتند که از این تعداد 71% مرد و 28% زن بودند، 18 نفر تیک موتور و صوتی، 11 نفر اختلال حرکات چشمی و 11 نفر گاز گرفتن زبان و لب داشتند. 23 بیمار فاقد رفلکس بودند. شیوع تشنج 55% بود ودر 94% بیماران از نوع ژنرالیزه بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن در مردان به‌طور معناداری از زنان بیشتر بود (049/0=P). در ام‌آرای مغز بیماران آتروفی کودیت و افزایش سیگنال در کودیت و پوتامن در سکانس T2/Flair رویت شد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه همه بیماران دارای اختلال حرکتی کره بودند اما شایعترین اختلال حرکتی بعد از کره، دیستونی ‌خوردن بود. با در نظر گرفتن تمامی اختلال حرکتی بیماران، مردان در بروز اختلال حرکتی دیستونی در خوردن مستعد‌تر از زنان هستند. ولی این موضوع برای سایر اختلالات حرکتی یافت نشد.

 
یونس سلیمانی، امیررضا جهانشاهی، حامد رضایی‌جم، داود خضرلو،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: رادیومیکس پتانسیل بالایی در زمینه تشخیص و پیش‌آگهی ضایعات کبدی در تصاویر اولتراسوند نشان داده است. علیرغم این، تغییرات پارامترهای تصویربرداری بر تکرارپذیری نتایج رادیومیکس اولتراسوند تأثیر می‌گذارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تکرارپذیری فیچرهای رادیومیکس استخراج شده از تصاویر بیماران مبتلا به کارسینوم سلول‌های کبدی تحت تغییرات پارامترهای اسکن اولتراسوند می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود که از مرداد 1399 تا مرداد 1400 در گروه رادیولوژی دانشکده پیراپزشکی تبریز انجام شد. تصاویر مربوط به 20 بیمار مبتلا به کارسینوم سلول‌های کبدی از پایگاه Cancer imaging archive به‌دست آمدند. این تصاویر تحت پارامترهای تصویربرداری مختلف اخذ شده بودند. مناطق ضایعه به شکل دستی ترسیم شدند. فیچرهای رادیومیکس شامل 24 فیچر GLCM و 16 فیچر GLRLM از تصاویر استخراج شدند. با استفاده از آزمون‌های آماری CV% و ICC تکرارپذیری فیچرهای رادیومیکس مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر 90/0ICC و 20%CV< در این مطالعه به‌عنوان سطح تکرارپذیری در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: هشت مورد از فیچرها تکرارپذیری بالایی را در هردو آزمون CV% و ICC از خود نشان دادند. این فیچرها Joint entropy، Idmn، Imc2 ، Correlation ، MCC ، Sum entropy ، Gray level non uniformity normalized و Run entropy بودند. میانگین مقادیر ICC این فیچرها برابر با 977/0 به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: تغییرات پارامترهای تصویربرداری مستقیما بر تکرارپذیری نتایج رادیومیکس اولتراسوند تأثیر می‌گذارد. برخی از فیچرهای رادیومیکس تحت تغییرات شرایط تصویربرداری، همچنان پایداری و تکرارپذیری بالایی از خود نشان می‌دهند.

 

امین ابوالحسنی فروغی، جلال‌الدین بدرقه، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بزرگی پروستات یک مسئله رایج در بین مردان است که عوارض جانبی قابل‌توجهی را برای مردان مسن ایجاد می‌کند. با توجه به شیوع بالای بزرگی پروستات و اعتیاد به تریاک و مشتقات آن، ارزیابی رابطه بین مصرف تریاک با بزرگی پروستات ممکن است موضوع جالبی باشد.
روش بررسی: داده‌ها به‌صورت مقطعی جمع‌آوری گردید. جامعه هدف بیماران معتاد به تریاک مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای سونوگرافی لگن از شهریور 1398 تا مرداد 1399 بودند. دو گروه در نظر گرفته شد. گروه موردنظر شامل مردانی با سابقه حداقل یک سال سوء مصرف تریاک بود. گروه کنترل مردانی در همان محدوده سنی که به‌دلایل دیگری به جز مشکلات پروستات برای سونوگرافی مراجعه کرده بودند. حجم پروستات بیشتر از ml 20 به‌عنوان پروستات بزرگ شده در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 212 مرد در مطالعه شرکت کردند که 78 بیمار معتاد در گروه موردنظر و 134 نفر سالم در گروه کنترل بودند. میانگین اندازه پروستات در گروه معتاد به‌طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (005/0=P). بین اندازه پروستات و سن در هر دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت. ارتباط معناداری بین سایز پروستات و شاخص توده بدن مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش میل جنسی افراد معتاد، ابتدا انتظار داشتیم در مردان معتاد با پروستات کوچکتر مواجه شویم. با این‌حال، نتایج مطالعه خلاف آن را ثابت کرد. کاهش میل جنسی، احتمال تجمع ترشح در پروستات را افزایش می‌دهد که این ممکن است منجر به واکنش‌های التهابی مزمن، در نتیجه هایپرتروفی، و هایپرپلازی پروستات شود. در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که اعتیاد به تریاک و مشتقات آن می‌تواند احتمال بزرگ شدن پروستات را افزایش دهد.

 

سید حسین حسینی، حسین کریمی مونقی، سید مسعود حسینی، حسن غلامی، وحید قوامی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به پژوهش‌های متعدد در رابطه با سبک‌های یادگیری و همچنین تفاوت این سبک‌ها در دانشجویان، این مطالعه به‌منظورتعیین وضعیت سبک‌های یادگیری در رشته‌های علوم پزشکی در ایران، مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مرور سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد. جستجوی مقالات در این مطالعه از دوم مهر 1401 تا 23 مهر 1401 در پایگاههای داده: proquest, PubMed, iranmedex, scopus, Sid, Magiran Google Scholar, Eric و مجلات آموزش پزشکی، صورت گرفت. محیط پژوهش ایران، مشهد بوده است. با استفاده از کلید واژه های، سبک‌های یادگیری، کلب، دانشجویان علوم پزشکی جستجو در پایگاههای داده مذکور انجام شد. مقالات استخراج شده ابتدا از نظر عنوان پژوهش و سپس چکیده مقاله و در نهایت متن مقاله با استفاده از "چک‌لیست پریزما" ارزیابی شد. درهریک از مراحل مقالات تکراری ومقالاتی که معیارهای ورود را نداشتند، از مطالعه خارج شدند. در پایان 53 مقاله آنالیز قرارگرفت.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین استفاده از سبک های یادگیری در دانشجویان رشته‌های علوم‌پزشکی در ایران، از نوع سبک یادگیری همگرا بود (32% با فاصله اطمینان 95%).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه که بیشترین سبک یادگیری استفاده شده در رشته‌های علوم پزشکی در ایران از نوع سبک یادگیری همگراست و با عنایت به خصوصیات افراد همگرا لازم است به‌منظور ارایه آموزش‌های موثر و اثربخش در رشته‌های علوم پزشکی به سبک‌های یادگیری دانشجویان توجه ویژه‌ای شود تا بتوان براساس سبک‌های یادگیری، آموزش‌ها را هدایت کرد.

 
ملیحه امینیان، مسعود محمدی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

سردبیر محترم
زندگی همه‌ی افراد جامعه از بدو تولد تا پیری متشکل از اتفاقات خوب و بد، شادی و غم، مشکلات، موانع و موفقیتهای زیادی می‌باشد. معمولا افراد مختلف در مواجهه با هر یک از این رویدادها و اتفاقات، متناسب با خصوصیات شخصیتی، شرایط محیطی و نقاط قوت و ضعف خود روش‌ها و رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند. برخی از افراد در مواجهه با مشکلات، موانع و شکست‌های زندگی به‌دلیل نداشتن مهارت‌های لازم و عدم توانایی در برخورد مناسب با این شرایط سخت قادر به حل مشکلات و عبور از موانع به شیوهی مناسب نمی‌باشند، به‌همین دلیل از نظر روحی و روانی دچار بحران می‌گردند. در زمان بروز این بحران‌ها برخی از افراد به دلایلی از قبیل آستانه‌ی تحمل و قدرت سازگاری پایین، نداشتن مهارت حل مسئله و فقدان منابع حمایتی، قادر به پیدا کردن راه حل مناسب جهت عبور از این بحران‌ها نبوده و دچار ناامیدی و درماندگی شدید شده، در نهایت اقدام به خودکشی می‌نمایند. خودکشی به معنای نابود کردن و از بین بردن خود، به هر حالتی از مرگ اطلاق می‌شود که نتیجه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخص آن را انجام داده و از نتیجه‌ی عملش آگاه است. براساس گزارش سازمان بهداشت روانی، خودکشی سیزدهمین علت مرگ‌ومیر در جهان و سومین علت مرگ در گروه سنی 15 تا 34 سال است.1 میزان اقدام به خودکشی 40-10 بار بیشتر از خودکشی منجر به مرگ می‌باشد و با توجه به پیچیده‌تر شدن تعاملات و ارتباطات در همه‌ی جوامع بشری میزان اقدام به خودکشی رو به افزایش است.4-1 ایران از نظر رتبه جهانی خودکشی در رتبه 58 ام قرار دارد که در این میان سه استان ایلام، کرمانشاه و همدان بالاترین آمار خودکشی را دارند.5 علل و انگیزه‌ی خودکشی در ایران به عواملی مانند اختلافات حاد خانوادگی و زناشویی، متشنج بودن شرایط زندگی خانوادگی، ناراحتی‌ها و اختلالات روانی و شخصیتی، شکست‌های عشقی، مشکلات اقتصادی، ورشکستگی، فقر و بیکاری، سوءمصرف مواد مخدر و اعتیادآور، درد و بیماری‌های مزمن جسمانی، بحران مرگ و از دست دادن عزیزان و فقدان حمایت اجتماعی مربوط می‌شود. اگرچه زنان بیشتر از مردان در شرایط بحرانی زندگی شان اقدام به خودکشی می‌کنند اما مردان از روش‌های کشنده‌تری برای از بین بردن خود استفاده می‌نمایند. خودکشی به‌عنوان مهمترین اورژانس روانشناسی و روانپزشکی پدیده‌ای است که نقش اساسی در وضعیت سلامتی فرد و جامعه ایفا می‌کند، از این‌رو پرداختن به این مسئله می‌تواند علاوه بر کمک به افراد، زمینه‌ساز سلامت جامعه نیز باشد. نظر به اینکه امروزه سن اقدام به خودکشی کاهش یافته و تعداد زیادی از افراد جامعه را درگیر این افکار کرده است لذا اقدامات پیشگیرانه جهت جلوگیری از آسیب به خود الزامی مینماید.
حائز اهمیت است که اقدامات پیشگیرانه از سن کودکی آغاز شود که شامل موارد زیادی در زمینه‌های مختلف زندگی افراد از جمله فراگیری مهارت های صحیح فرزند پروری توسط والدین با هدف ایجاد روابط متقابل و موثر بین فرزندان و والدین، آموزش مستمر مهارت‌های زندگی از جمله مهارت حل مسئله، مهارت‌های ارتباطی، تصمیم‌گیری، کنترل خشم متناسب با دوره‌های سنی افراد، آموزش مهارت‌های لازم در جهت افزایش قدرت سازگاری محیطی و تاب‌آوری افراد در مواجهه با مشکلات، تشخیص و درمان به موقع اختلالات و مشکلات روحی و روانی افراد و به آموزش مهارت همدلی در راستای به عمل آوردن حمایت های روانی عاطفی متناسب با شرایط سنی به‌ویژه در دوران نوجوانی می‌باشد. از این‌رو مراجع زیربط می‌توانند با اقدامات پیشگرانه‌ی ذکر شده نرخ اقدام به خودکشی و افکار خودکشی را در جامعه کاهش دهند و از این طریق گام‌های موثری در جهت سلامت فرد و جامعه بردارند.

 
محمد حسین کلامی، زینب برجیان بروجنی، پگاه آردی، احمد ابوالفتحی، محسن بابایی، علی اسدی، مهدی زارعی،
دوره 81، شماره 1 - ( فروردین 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمایشگاه تاثیر زیادی در ایمنی بیمار داشته و 90%-80 تشخیص‌های پزشکی براساس نتایج آزمایشگاهی می‌باشد. این پژوهش با هدف تعیین نوع و میزان وقوع خطاها در کلیه مراحل پیش، حین و پس از آنالیز و تجزیه‌و‌تحلیل علل وقوع و یافتن راهکارهای منطقی جهت کاهش آنها انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی-توصیفی در یک مرکز درمانی در شهر تهران طی سال‌های 1401-1400 براساس متغیرهای موجود در دستورالعمل‌های وزارت بهداشت درخصوص نوع خطاها و عدم‌انطباق‌ها در حیطه شرح وظایف هریک از بخش‌های فنی و غیرفنی موجود در بخش کنترل کیفی کلیه آزمایشگاه‌ها انجام گردید. حجم نمونه حاصل از جمع‌آوری داده‌ها در مدت یک سال و از طریق محاسبات آماری با SPSS software, version 22 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) تحلیل گردید.
یافته‌ها: در مدت مطالعه، تعداد بیمار مراجعه‌کننده حدود ۴۵۰۰۰ نفر و تعداد تست انجام شده ۵۹۴۰۰۰ گزارش گردید. تعداد مطلق خطاها، ۸۳۷ مورد گزارش شد. نسبت خطاها به تعداد مراجعین 9/1% و نسبت به تعداد تست 15/0% محاسبه گردید. از نظر نوع خطا، ۳۷ نوع خطا یا عدم‌انطباق شناسایی گردید که ۱۱ نوع خطا در مرحله پیش از آنالیز، ۱۴ نوع در مرحله آنالیز و ۱۲ نوع در مرحله پس از آنالیز بود. فراوانی خطاها در سه مرحله پیش، حین و پس از آنالیز به‌ترتیب (5/21%)۱۸۰، (3/37%)۳۱۲ و (2/41%)۳۴۵ مورد گزارش گردید که میزان خطاها دارای توزیع نرمال نبود (2df= و 05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی می‌تواند به‌عنوان آگاهی بخشی درخصوص فراوانی خطاهای آزمایشگاهی به‌تفکیک مراحل و نوع آنها در سطح گروه هدف به ارتقا فرهنگ خطاپذیری، گزارش خطا و تلاش در جهت اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی برای کاهش و رفع آنها کمک نماید.

 
علی معذوری، مجید اکلملی، مهدیس محمدیان امیری، پگاه طاهری‌ فرد، دانش امین‌پناه، مهان معماریان،
دوره 81، شماره 2 - ( اردیبهشت 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه سلامت مادران و نوزادان در نظام‌های سلامت اهمیت ویژه‌ای دارد. تاکنون مداخلات مختلفی در راستای ارتقای سلامت مادران باردار اجرا شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر زایمان بی‌درد با استفاده از گاز انتونوکس با بی‌دردی اسپاینال مخدر سوفنتانیل بر آنالیز گازهای شریانی بندناف و آپگار نوزادان بستری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر به‌صورت کارآزمایی بالینی در بین 800 مورد از زنان باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی از تاریخ اردیبهشت ۱۳۹۹ الی بهمن 1400 انجام شد. مادران در دو گروه بی‌حسی اسپاینال و گروه دریافت‌کننده گاز انتونوکس تقسیم شدند. به‌منظور اندازه‌گیری اثربخشی، نمرات آپگار در دقیقه یک و پنج در کنار پارامترهای BE، HCO3، وPCO2  مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران دریافت‌کننده گاز انتونوکس به‌ترتیب 9/9 و 6/8 به‌دست آمد. همچنین، میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران با بی‌حسی اسپاینال به‌ترتیب 8/9 و 2/8 به‌دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پارامترهای حاصل از گازهای شریانی بندناف نوزادان در بین هر دو گروه مادران تفاوت معنی‌داری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری در نمره‌های آپگار در بین هر دو گروه مادران یافت نشد.
نتیجه‌گیری: هیچگونه تفاوت معنا‌داری بین اثربخشی استفاده از گاز انتونوکس با بی‌دردی اسپاینال در زایمان بی‌درد مادران وجود ندارد، بنابراین در نظرگرفتن هزینه هرکدام از مداخلات در کنار اثر آنها ممکن است باعث ایجاد تفاوت در دو مداخله شود و یکی از مداخلات نسبت به دیگری اگرچه اثر بالینی تشخیصی یکسان داشته باشد، اما هزینه کمتر ایجاد نماید و از دید نظام سلامت ارجح شود.

 
هادی قره‌باغیان، مهری امیری، سپیده صیدی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت شایعترین علت نوروپاتی در جهان است و داروهایی مثل گاباپنتین برای درمان علامتی آن استفاده می‌شوند. داروی گیاهی نوروتک (Neurotec) (ترکیب نسترن وحشی، گزنه و تانسی) با افزایش سرعت انتقال پیام عصبی و ترمیم اعصاب محیطی می‌تواند در درمان این بیماری موثر باشد. هدف از این مطالعه مقایسه عوارض و اثربخشی داروی نوروتک بر کاهش علایم حسی نوروپاتی دیابتی با گاباپنتین می‌باشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی یک سوکور تعداد 100 بیمار دیابتی مراجعه‌کننده به کلینیک دیابت بیمارستان طالقانی کرمانشاه از فروردین تا شهریور سال 1397 به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه روزانه mg 300-100 گاباپنتین وگروه دیگر روزانه mg 100 نوروتک دریافت کرده‌اند. در ابتدای مطالعه و در پایان هفته‌های 6 و12، از نظر شدت علایم حسی شامل پارستزی و درد با معیار DN4 questionnaire و معیار آنالوگ بصری VAS در دو گروه مقایسه شدند و نتایج به‌دست آمد و آنالیز شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که نوروتک باعث کاهش احساس سرما، درد، پارستزی، شدت درد وVAS و DN4 می‌شود (به‌ترتیب مقدار P برابربا 01/0، 05/0، 05/0، 05/0، 001/0، 05/0). باوجود اختلاف دو گروه، تنها در کاهش شدت درد، داروی نوروتک برتری معناداری را نسبت به داروی گاباپنتین نشان داد و در سایر موارد تفاوت دو گروه قابل‌توجه نبود. تنها عارضه قابل‌توجه درمورد نوروتک بروز دل‌درد بود اما در گروه گاباپنتین، سرگیجه، خواب آلودگی و احساس گیجی از عوارضی بود که به‌صورت معناداری از گروه نوروتک بیشتر گزارش شد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: استفاده از نوروتک می‌تواند باعث بهبود علایم حسی نوروپاتی دیابتی شود و عوارض جانبی شدیدی ندارد.

 
بابک وحدت‌پور، محمد شیروانی، حمیدرضا جهانبانی اردکانی، امید علی‌زاده خیاط، صادق برادران مهدوی،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه انطباق فرا فرهنگی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف و تعیین پایایی و روایی پرسشنامه در جمعیت فارسی زبان مبتلا به بیماری روتاتور کاف بود.
روش بررسی: این مطالعه در شهر اصفهان و از اردیبهشت 1401 تا اسفند 1401 انجام شده است. شرکت‌کنندگان شامل 56 فرد مبتلا به پاتولوژی روتاتور کاف بودند. پایایی آزمون-بازآزمون با ضریب همبستگی درون کلاسی ایجاد شد. سازگاری درونی با استفاده از آلفا کرونباخ محاسبه گردید. تخمین خطا در اندازهگیری‌ها با خطای استاندارد اندازه‌گیری محاسبه شد. ارزیابی تکرارپذیری با فاصله سه روز بین تکمیل پرسشنامه آزمون -بازآزمون سنجیده شده است.
یافته‌ها: میزان آلفا کرونباخ 971/0 بود که سازگاری درونی بالایی را نشان داد. ضریب همبستگی درون کلاسی 99/0 بود که نشان‌دهنده پایایی بالای آزمون-بازآزمون است. مقدار همبستگی با پرسشنامه DASH برابر با 907/0 و با پرسشنامه SPADI برابر با 941/0 بوده است.
نتیجه‌گیری: نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران با تشخیص آسیب روتاتور کاف است.

 
مهدی یداله‌زاده، نادر رضایی، محسن فرخ‌پور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونه‌برداری و بررسی بافت‌شناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود. 
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی به‌عنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافته‌ها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافت‌شناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).  
نتیجه‌گیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعه‌ای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.

 
سمانه اسلامی، ایمان موسایی، معصومه اندیش، انسیه توانا، امین مرادی، علی تقی‌پور، احسان موسی فرخانی،
دوره 81، شماره 6 - ( شهریور 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلکاپتونوری از طریق فرآیندی به‌نام آکرونوز موجب اختلال در عملکرد اندام‌ها می‌گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژیک مرگ‌ومیر بیماران مبتلا به آلکاپتونوری انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی داده‌های مربوط بـه متوفیان ثبت شده براساس سیستم کددهی بین‌المللی بیماریها. (ICD-10) از سامانه ثبت و طبقه‌بندی علل مرگ‌ومیر ایـران برای مرگ در اثر بیماری آلکاپتونوری بین اسفند 1392 تا دی سال 1401 استخراج گردید. متغیرهـای مـورد بررسـی شـامل سـن، جنسـیت و وضعیت سکونت افراد بود.
یافته‌ها: میزان مرگ اختصاصی 31/0 به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت محاسبه گردید. در این مطالعه 90% موارد مرگ، در گروه سنی کمتر از پنج سال بوده است بین رخداد موارد مرگ در اثر آلکاپتونوری با متغیرهای مذکور تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های موجود در مطالعه حاضر، بیشترین موارد مرگ در گروه‌های سنی پایین رخ می‌دهد که به‌نظر می‌رسد بررسی‌های بیشتر برای شناخت ابعاد مختلف این بیماری مورد نیاز می‌باشد.

 
محمد مهدی غلامیان، مهرنوش دیانت‌خواه، محمد کرمانی القریشی، احسان شیروانی،
دوره 81، شماره 8 - ( آبان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان تطابق روند دارودرمانی بیماران مبتلا به NSTE-ACS با گایدلاین ESC2020 در بیمارستان شهید چمران اصفهان می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده یک مطالعه گذشته‌نگر است که در مقطع زمانی شش ماهه (از فروردین ۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۰) بر روی پرونده ۲۳۹ بیمار NSTE-ACS در بیمارستان شهید چمران اصفهان انجام گرفت. در این تحقیق پرونده بیماران از لحاظ اندیکاسیون تجویز و انتخاب نوع و دوز داروی تجویزی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۱۸ آیتم بررسی شده، در ۱۴ مورد تطابق بالای %۹۵ گزارش شد. تطابق کمتر از ۵۰% با گایدلاین نیز در موارد انتخاب نوع داروی ضدپلاکت، اندیکاسیون و دوز تجویز شده از مهارکننده‌های GP2b3a و انتخاب نوع آنتی‌کواگولانت مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان‌دهنده‌ی تطابق کلی نسبتاٌ بالایی در دارودرمانی بیماران NSTEMI-ACS با گایدلاین  می‌باشد. اما در ارتباط با تجویز مهارکننده‌های GP2b3a و انتخاب نوع داروی ضدپلاکت و آنتی کواگولانت تطابق ضعیفی مشاهده شد.

 
نوید امیدی‌فر، رضا معصوم‌ زاده، منصوره شکری‌پور، یوسف نیک‌منش،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سیتومگالوویروس عامل مهمی در عفونت‌های ویروسی مادرزادی است. اثرات آلودگی با این ویروس از بی‌علامت در افراد سالم تا علایم شدید در نوزادان و افراد دارای سیستم ایمنی ضعیف است. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع سیتومگالوویروس سرم و بررسی ارتباط بالقوه بین سن، جنس و شیوع CMV در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه شهید مطهری شیراز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 2469 نفر که در‌طی فروردین 1398 تا اسفند 1401 در درمانگاه شهید مطهری شیراز که سطح آنتی‌بادی سیتومگالوویروس را چک کرده‌اند، انجام شد. سطوح سرمی IgM و IgG در برابر CMV با روش ELISA ارزیابی شدند. داده‌ها توسط SPSS software, version 19 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و آزمون‌های کای دو پیرسون و آزمون دقیق فیشر برای بررسی ارتباط نتایج مثبت آنتی‌بادی با سن و جنسیت مورد‌ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: از 2469 نفر، تیتر آنتی‌بادی در 1157 نفر (9/46%) مثبت گزارش گردید و 1312نفر (1/53%) تیتر آنتی‌بادی منفی داشتند. بیشترین تعداد مثبت‌ها مربوط به IgG می‌باشد و در IgM عمدتا جواب‌ها منفی بودند. شیوع IgM هیچ ارتباط جنسیتی را نشان نداد اما ارتباط معناداری با سن بیمار نشان داد. شیوع IgG با سن و جنس ارتباط معناداری نشان داد.
نتیجه‌گیری: نظر به اینکه شهرستان شیراز به‌عنوان یکی از قطب‌های درمانی مهم در سطح کشور مطرح است، همچنین با‌توجه به‌شیوع 9/46% عفونت CMV در منطقه، توصیه به استفاده از روش‌های پیشگیرانه مانند واکسن و ایمونوتراپی علیه عفونت CMV در بیماران می‌شود.

 
ارغوان افرا، پوریا نفری، مسعود فروتن، محبوبه ممتازان، ناصر کامیاری،
دوره 81، شماره 9 - ( آذر 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تصمیم‌گیری بالینی صحیح تاثیر به‌سزایی در روند درمان، حصول پیامد بالینی مورد‌انتظار و افزایش رضایتمندی بیماران دارد که شناسایی فاکتورهای موثر بر آن امری ضروری در جهت آموزش پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از مهر 1401 تا مهر 1402 بر روی 45 دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی آبادان انجام شد. پس‌از اخذ رضایت و ثبت اطلاعات دموگرافیک و تحصیلی دانشجویان، جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد، خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی انجام شد. سپس داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 26 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) تجزیه‌و‌تحلیل شد.
یافته‌ها: خودکارآمدی پژوهشی در دانشجویانی که سابقه پژوهش داشتند (03/189) به‌صورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه پژوهش نداشتند (76/140). میانگین نمره خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی پژوهشی و درک ویژگی‌های عملکرد مبتنی‌بر‌شواهد در دانشجویانی که سابقه عضویت در کمیته تحقیقات دانشجویی داشتند به‌صورت معناداری بیشتر از دانشجویانی بود که سابقه عضویت نداشتند. درک ویژگی‌های عملکرد مبتنی‌بر‌شواهد ارتباط مستقیم و معناداری با خودکارآمدی پژوهشی (05/0P<) و خودکارآمدی تحصیلی داشت (001/0P<). در بررسی ارتباط میان خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی نیز مشخص شد که دو متغیر ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند (001/0P<).
نتیجه‌گیری: خودکارآمدی تحصیلی و پژوهشی بر روی درک پزشکی مبتنی‌بر‌شواهد تاثیر دارد و تمام موارد فوق با آموزش به دانشجویان پزشکی و شرکت در کمیته‌های دانشجویی و انجام فعالیت‌های پژوهشی بهبود می‌یابد و می‌تواند سبب بهبود کیفیت درمان در پزشکان شود.

 
محمد رجب‌پور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی می‌باشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافته‌ها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دسته‌بندی شد.
نتیجه‌گیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامه‌های مراقبتی و پیگیرانه دقیق‌تری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.

 
بابک پیامی، شیرین عزیزی‌دوست، نعیم منصوری،
دوره 81، شماره 10 - ( دی 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم وولف-پارکینسون-وایت بیماری ناشایع و شناخته شده می‌باشد که فرد را مستعد آریتمی‌های قلبی می‌کند و گاهی همراهی آن با نارسایی قلبی در فرد مبتلا دیده می‌شود. درمان بیماری ذیل منجر به بهبود نارسایی قلب نیز شده است.
معرفی بیمار: مرد 35 ساله با سابقه سندرم ولف-پارکینسون-وایت، دیلاتاسیون و افت کسر دفعی بطن چپ، با حمله فیبریلاسیون دهلیزی با هدایت از مسیر فرعی به اورژانس مراجعه کرد. بیمار تحت درمان الکتروفیزیولوژی و عمل ابلیشن راه فرعی خلفی-جانبی چپ قرار گرفت. به مرور (در بازه زمانی آذر 1401 تا تیر 1402) عملکرد بطن چپ بیمار رو به بهبودی رفت و علایم تنگی نفس فعالیتی بیمار نیز کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: وجود نارسایی قلبی در بیماران سندرم ولف-پارکینسون-وایت میتواند به‌علل مختلف از جمله وجود راه فرعی و عدم تقارن انقباض داخل بطنی ناشی از آن باشد. حذف این راه فرعی منجر به کنترل حملات آریتمیک و بهبود عملکرد سیستولی بطن چپ میشود.

 
سید آرش یزدان‌بخش، سیمین نجف‌قلیان، آرش ایزد‌پناه، محمد پروهان، عظیم فروزان، امیر الماسی حشیانی،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی حاد گوارشی یکی از اورژانس‌های پزشکی است که در صورت مدیریت صحیح، پیش‌آگهی خوبی دارد. جهت تثبیت وضعیت همودینامیک این بیماران، ترکیبی از درمانهای دارویی، بهترین نتایج بالینی ممکن را داشته است در این مطالعه پیامد‌های کوتاه مدت تجویز همزمان وازوپرسین و ترانکسامیک اسید با تجویز هر یک به تنهایی و بدون‌تجویز این داروها, مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سوکور از آبان ماه 1399-1398 در بیمارستان ولیعصر اراک،120 بیمار واجد شرایط با خونریزی حاد گوارشی در چهار گروه مورد‌بررسی قرار گرفتند. سه گروه علاوه بر اقدامت معمول، وازوپرسین یا ترانکسامیک اسید به تنهایی و یا ترانکسامیک اسید به همراه وازوپرسین دریافت کردند. پیامدهای کوتاه مدت در 24 ساعت پیگیری شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، گروه وازوپرسین کاهش بیشتری در هموگلوبین داشتند (05/0P)، افزایش اوره خون در دو گروه دریافت‌کننده وازوپرسین کمتر از گروه‌های گروه دیگر بود (05/0P)، گروه تحت درمان با ترانکسامیک اسید نسبت به گروه تحت درمان با وازوپرسین شرایط بسیار بهتری از نظر هماتوشزی یا قطع هماتمز، نیاز به انتقال خون، خونریزی مجدد، نیاز به آندوسکوپی و جراحی اورژانسی داشتند و افزودن وازوپرسین به ترانگزامیک اسید نیز منجر به بهبود نتایج شد (05/0P).
نتیجه‌گیری: استفاده از ترانکسامیک اسید همراه با وازوپرسین در خونریزی دستگاه گوارش، با بهبود عملکرد کلیوی و قطع خونریزی و کاهش خطر خونریزی مجدد، نیاز به تزریق خون و مداخله آندوسکوپیک وجراحی همراه است. نتایج بلند مدت آن نیاز به مطالعه بیشتر دارد.

 
حمیدرضا مهریار، پیمان اتابکی، عباس ریاحی، محمد رضا امیری نیک‌پور،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ظهور داروهای ترومبولیتیک افق‌های جدیدی را در درمان مبتلایان به سکته حاد ایسکمیک مغزی گشوده است و این مطالعه با هدف ارزیابی موانع دریافت فعال‌کننده پلاسمینوژن بافتی در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکمیک در بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی-تحلیلی به شیوه مقطعی از اول فروردین الی 29 اسفند 1394 بر روی بیماران مبتلا به سکته حاد ایسکمیک مغزی مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی ارومیه به روش نمونه‌گیری سرشماری انجام شد که برای جمع‌آوری داده‌ها از چک لیستی که شامل اطلاعات دموگرافیک بود استفاده شد که داده‌ها بعد جمع‌آوری وارد SPSS software, version 18 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) شده و با کمک آمار توصیفی تجزیه‌و‌تحلیل شد.
یافته‌ها: در این مطالعه نتایج نشان داد که از 100 بیمار مورد‌بررسی یک درصد بیماران حایز دریافت داروی rtPA بودند و شایعترین عامل ممانعت‌کننده در دریافت دارو به ترتیب مربوط به تاخیر در مراجعه به بیمارستان (69%)، تاخیر در رویت سی‌تی اسکن (49%)، تاخیر در ویزیت سرویس نورولوژی (40%)، تاخیر در آماده شدن آزمایشات (26%) و از میان کنترا اندیکاسیون‌های دریافت دارو، بهبود سریع علایم با 19% قرار داشتند. میانگین‌های زمانی بین شروع علایم تا ورود به اورژانس، ورود بیمار به اورژانس تا ویزیت پزشک، جوابدهی آزمایشات، انجام سی‌تی اسکن، مشاوره نورولوژی و تصمیم نهایی برای بیمار به ترتیب برابر با 1305، 13، 118، 151، 162، 1523 دقیقه به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: مهمترین مانع در شروع به موقع ترومبولیتیک تراپی تاخیر در مراجعه به اورژانس است. بنابراین آموزش همگانی در جهت ارتقاء سطح آگاهی عمومی جامعه می‌تواند در کاهش این تاخیر زمانی موثر باشد.

 

صفحه 31 از 32     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb