56 نتیجه برای بابک
امیرفرهنگ زند پارسا، حمید ضیایی، بابک فلاحی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مورتالیته و موربیدیته بیماری قلبی عروقی، محل درگیری عروق کرونر میباشد. تعیین این محل میتواند در تصمیمگیری تشخیصی و درمانی به پزشک کمک کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین محل درگیری عروق کرونر با ریسک فاکتورهای قلبی عروقی (دیابت، هیپرتانسیون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه که بهصورت مورد- شاهدی انجام شده است، از بیمارانی که مورد آنژیوگرافی انتخابی قرار گرفتند، 125 بیمار که در آنژیوگرافی، حداقل یک تنگی بیش از 50% در قسمت پروگزیمال یکی از عروق کرونر داشتند بهعنوان مورد و 125 بیمار با درگیری منحصر به قسمتهای میانی یا انتهایی کرونر پس از تطبیق از نظر سن و جنس بهعنوان شاهد انتخاب شدند و وجود یا عدم وجود ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: فراوانی نسبی دیابت در گروه مورد 6/33% و گروه شاهد 4/10% بود که تفاوت مشاهدهشده از نظر آماری معنیدار بود (0001/0>p) ولی در فراوانی هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنیداری مشاهده نشد. درگیری چند رگی با ابتلاء به دیابت ارتباط داشت(0001/0>p) اما با هیپرتانسیون 41/0=p، هیپرکلسترولمی 052/0=p، هیپرتری گلیسریدمی 38/0=p و مصرف سیگار 375/0=p ارتباط نداشت.
نتیجهگیری: دیابت با درگیری پروگزیمال عروق کرونر و درگیری چند رگی ارتباط دارد اما بین سابقه هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار با محل درگیری و تعداد عروق کرونر درگیر ارتباطی دیده نشد.
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، پریسا کریمزاده، بهرام چهاردولی، ناهید عینالهی، اسداله موسوی، بابک بهار، حسین درگاهی، غلامرضا توگه، کامران علیمقدم، اردشیر قوامزاده، سیدحمیداله غفاری،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده
ییک تیروزین کیناز غیر رسپتوری است که نقش مهمی در اختلالات میلوئیدی ایفا می کند. اخی را JAK زمینه و هد ف: 2
شناسایی شده (MPNs) در تعداد زیادی از بیماران مبتلا به نئوپلاس مهای میلوپرولیفراتیو JAK2 V617F جهش اکتسابی
واقع بر روی کروموزوم 9 JAK در نوکلئوتی د 1849 در اگزون 12 از ژن 2 T به G است. این جهش ناشی از تغییر
م ی گردد . در JAK است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جا ی وال ین در موقعی ت 617 از پ روتیین 2
بر (AS-PCR) و آلل اختصاصی DNA بر روی (ARMS-PCR) مطالعه حاضر دو روش سیستم تکثیر متزلزل جه ش ها
در ارزیابی این جهش مقایسه شد ه اند. روش بررس ی: مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود . در این مطالعه RNA روی
با روش نمون هگیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به JAK2 V617F جهش
مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای تایید نتایج، سه نمونه از AS-PCR و ARMS-PCR بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش
نتایج مشابه ی در بیماران AS-PCR و ARMS-PCR قرار گرفت . یافت هها: با هر دو روش Sequencing بیماران مورد
61 %) به دست آمد . اما در بیماران ترومبوسیتمی اولیه با روش / 86 %) و بیماران میلوفیبروز اولیه ( 5 / پلی سیتمی ورا ( 6
8) به دست آمد . وجود جهش توسط روش /15)% شیوع 53 AS-PCR 7) و با روش /15)%46/ شیوع 6 ARMS-PCR
با هر دو روش، قابل مقایسه با نتایج JAK مورد تایید قرارگرفت . نتیج هگیری: میزان شیوع جهش 2 Sequencing
گزارش شده قبلی می باشد و تفاوت در نتایج گزارش شده می تواند وابسته به تکنیک مورد استفاده باشد.
علی کوشان، میرمصطفی سادات، محمدرضا گلبخش، بابک سیاوشی، ستاره مهران، علی تاجیک،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: روشهای مختلفی برای ارزیابی بیماران مبتلا به درد رادیکولر
کمر وجود دارند که هر یک دقت تشخیصی و کارآیی خاص خود را دارند و مقایسه آنها به
ما امکان انتخاب روش برتر را میدهد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تطابق
یافتههای EMG و MRI
در بیماران مبتلا به کمردرد رادیکولر بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه که بهصورت توصیفی مقطعی انجام شده
است، 101 بیمار که با کمردرد رادیکولر حاد یا مزمن طی سالهای 1386 تا 1388 به
بیمارستان سینای تهران مراجعه نمودند و بر اساس اندیکاسیونهای موجود برای آنها EMG و MRI
درخواست گردید، مورد مطالعه واقع شدند و یافتههای EMG
و MRI آنها و نیز مشخصات دموگرافیک و اطلاعات
مربوط به کمردرد آنها ثبت گردید.
یافتهها: در مجموع از
بین 101 بیمار مورد بررسی، 90 بیمار (89 درصد) دارای EMG
غیرطبیعی بودند و 94 بیمار (93 درصد) MRI غیرطبیعی
داشتند. نتایج دو آزمون MRI و EMG در 89 بیمار (88 درصد) مشابه بود و همخوانی داشت (05/0p=). حساسیت و اختصاصی بودن MRI بهترتیب 6/95 و 3/27 درصد و حساسیت و
اختصاصی بودن EMG بهترتیب 5/91 و 60 درصد بهدست آمد.
نتیجهگیری: در مجموع بر
اساس یافتههای حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در
این زمینه چنین استنباط میگردد که MRI و EMG هر دو دارای حساسیت خوبی میباشند و استفاده
از MRI و EMG
در کنار هم سبب افزایش قدرت تشخیصی در مبتلایان به درد رادیکولر کمر میگردند.
بابک حاجی براتی، علی غفوری،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: اختلاف
فاحش بین بازگشت بهکار بیماران سینوس پایلونیدال عمل شده با دو روش ترمیم اولیه و
ثانویه، انگیزه مطالعه بود. هدف این مطالعه بررسی نتایج جراحی سینوس پایلونیدال با
دو روش «ترمیم اولیه» با «ترمیم ثانویه» میباشد.
روش بررسی: مراجعین با سینوس پایلونیدال به بیمارستان
شریعتی در سال 87-1386 وارد مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، شدند. تخلیه بافتهای
ناسالم بهعلاوه ترمیم فوری زخم (ترمیم اولیه، 40n=) یا برداشتن بافتها بدون ترمیم (ترمیم
ثانویه، 40n=) صورت گرفت. بیماران با آبسه از مطالعه خارج شدند. پیامدهای مهم،
مدت بستری، مدت بهبودی زخم، مدت دوری از کار، درد پس از عمل، میزان رضایت بیماران
و میزان عود بودند.
یافتهها: اکثر (50/87%) بیماران
مذکر بودند و میانگین مدت دوری از کار در ترمیم اولیه (73/1±65/8 در برابر 33/2±53/11 روز، 001/0p=) و مدت بهبودی
کامل (92/0±43/3 در برابر 79/0±3/5 روز، 001/0p=) بهطور معنیداری کوتاه بودند اما اختلاف
معنیداری در مدت بستری و ویزیتها مشاهده نشد. در ترمیم اولیه، میانگین شدت درد
در روزهای اول (5/6±75/37 در برابر 06/5±63/43، 001/0p=)، دوم (66/6±75/26 در برابر 48/5±63/34، 001/0p=)، سوم (05/6±25/18 در برابر
88/6±88/27، 001/0p=) و هفتم (85/3±45/8 در برابر 19/6±88/17، 001/0p=) پس از عمل کمتر
بود. فراوانی عوارض و نیاز به تکرار عمل در دو گروه اختلاف معنیداری نداشتند.
میانگین میزان رضایت بیماران در گروه ترمیم اولیه (53/0±15/4 در برابر 5/0±6/3، 001/0p=) بیشتر بود.
نتیجهگیری: تخلیه و ترمیم اولیه روش برتر است. مزایا شامل میانگین کوتاهتر مدت
دوری از کار، بهبود سریعتر زخم، درد کمتر پس از عمل و رضایت بیشتر بیماران علیرغم
عوارض و عود مساوی با روش ترمیم ثانویه.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
احسان فلاح، بابک سیاوشی، صفورا عبادی، محمد جواد زهتاب، محمدرضا گلبخش،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما به دست بسیار شایع است و در نتیجه شکستگی متاکارپ نادر نیست. بعضی از این شکستگیها نیاز به درمان جراحی دارند. با توجه به متعدد بودن روشهای جراحی موجود برای درمان این نوع شکستگی و از طرفی مهم بودن نیاز به بازگشت کامل عملکرد و بازگشت سریع این افراد به کار که بیشتر از قشر کارگر و یا ورزشکاران هستند، در این تحقیق، به بررسی پیامد درمان این شکستگیها با پیچ و پلاک مینیاتوری برآمدیم.
روش بررسی: در این مطالعه 18 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان سینا بین سالهای86 تا 89 که دچار شکستگی متاکارپ باز یا خرد شده بودهاند تحت درمان فیکساسیون با پیچ و پلاک مینیاتوری قرار گرفتند که در نهایت 14 بیمار با 17 متاکارپ شکسته مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 14 بیمار 13 بیمار جوشخوردگی کامل داشتند. بیمار با عدم جوشخوردگی تحت جراحی مجدد و گرافت استخوانی قرار گرفت. چهار بیمار دچار کاهش اکستانسیون (Extensor lag) به میزان 15 درجه شدند که با اختلال عملکردی برای بیمار همراه نبود. دو بیمار دچار سفتی مفصل شدند که با ارجاع به فیزیوتراپی بهبود یافتند. یک بیمار دچار بازشدگی مجدد زخم و ترشح شد که با دبریدمان و درمان آنتیبیوتیک بدون خروج پلاک بهبود یافت. شش بیمار از برجستگی جسم سخت شکایت داشتند که بدون عارضه برای آنها خارج شد و در نهایت 79% رضایت کامل از نتایج درمان وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر و علیرغم عوارض ذکر شده به نظر میرسد درمان با پیچ و پلاک مینیاتوری برای بیماران دچار شکستگی خرد شده (Comminuted) متاکارپ، درمان مناسبی باشد.
بابک رمضانی، زهرا مجد، مریم کدیور، سعادت مولانایی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: اولین
ایزوفرم آنزیم آلدهید دهیدروژناز (ALDH1) مارکر سلولهای بنیادی و سرطانی پستان بوده و بروز آن احتمالا با پروگنوز بدتر
تومور همراه میباشد. انجام مطالعاتی در جهت شناسایی سلولهای ALDH1+ میتواند به درمان بیماران سرطان پستان کمک
نماید. هدف از این مطالعه تعیین میزان فعالیت آنزیم ALDH1 در سرطان پستان و ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور میباشد.
روش بررسی: میزان فعالیت ALDH1 در نمونههای بافتی پارافینی 121 بیمار
مبتلا به کانسر پستان مراجعهکننده به بخش پاتولوژی بیمارستان میلاد تهران توسط
آزمایش ایمونوهیستوشیمی سنجیده شد، سپس ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور
(سایز، Grade، درگیری لنف نود یا عروق) مورد بررسی قرار
گرفت.
یافتهها: 1/85% از
نمونههای سرطان پستان مورد بررسی با درجات متفاوتی (ضعیف، متوسط، قوی) ALDH1 را در سیتوپلاسم بیان میکردند. 18 مورد
(9/14%) نیز از نظر ALDH1 منفی بودند. ALDH1 در اکثر موارد (1/97%) در استرومای نمونههای تهیهشده مثبت بود که شدت آن از رنگآمیزی
ضعیف (9/2%) تا قوی (5/73%) متغیر بود. ALDH1 H-score (درصد سلولهای ALDH1 مثبت ×Intensity ) در سلولهای تومورال از صفر تا 240 متغیر
بوده و میانگین آن 80 بود. میزان ALDH1 H-score در 62 مورد (2/51%) کمتر یا مساوی 80 و در
59 مورد (8/48%) بیشتر از 80 بود. اما بین ALDH1 H-score با سن بیماران
(358/0P=)،
سایز تومور (375/0P=)، Grade تومور (207/0P=)، و میزان تهاجم به لنف نود (125/0P=) یا عروقی خونی (190/0P=) ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: فعالیت ALDH1 در 1/85% از
موارد تومور پستان مثبت است و میزان فعالیت آن با ویژگیهای پاتولوژیک تومور رابطه
معنیداری ندارد.
محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای
بیمارانی است که بنا بهدلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان
میباشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی
است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای
خوبی در اکثر بیماران میشود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این
عمل، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ناراضی میباشند. لیگامان صلیبی قدامی بهصورت
طبیعی دارای ساختاری سه بعدی میباشد که فاسیکولهای چند باندلی دارند. این
فاسیکولها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل
انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آنها بر روی
تیبیا انتخاب شده است.
روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان
صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سالهای 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14
بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم
مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی بهوسیله آرترومتر و
معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: براساس نتایج
آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابهجایی
فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلیمتر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچیک
از بیماران میزان جابهجایی بیشتر از پنج میلیمتر نبود.
نتیجهگیری: بازسازی دو
باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر
از بازسازی تک باندلی است.
رویا ستارزاده بادکوبه، لیلا درخشان، امیر فرهنگ زند پارسا، علی پاشامیثمی، بختیار خسروی، بابک گراییلی، سیدمصطفی جباری،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تعیین شدت تنگی دریچه میترال و ارایه بهترین روشهای درمانی علاوه بر اطلاعات بالینی، اندازهگیری دقیق سطح دریچه میترال ضروری است. این مطالعه با هدف مقایسه روش اکوکاردیوگرافی غیرتهاجمی معادله همبستگی جریان (Continuity equation) با پلنی متری در اندازهگیری سطح دریچه میترال انجام شد.
روش بررسی: بیماران مبتلا به تنگی میترال مراجعهکننده به کلینیک اکوکاردیوگرافی بیمارستان امامخمینی (ره) از ابتدا تا انتهای سال 1389 که برای انجام اکوکاردیوگرافی قبل از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار یا بهصورت روتین به این مرکز مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد موارد مورد مطالعه 73 بیمار بود، از این تعداد 17 نفر (3/23%) مرد و 56 نفر (6/76%) زن بودند متوسط سن بیماران 9/8±18/42 سال بود. در کل این بیماران روش معادله همبستگی با روش پلنی متری، ضریب همبستگی 832/0 (001/0P<) داشت. روش Pressure Half-Time (PHT) با روش پلنی متری ضریب همبستگی 720/0 (001/0P<) و روش PHT با روش Continuity equation ضریب همبستگی 604/0 (001/0P<) داشت. در زیر گروه بیماران با ریتم فیبریلاسیون دهلیزی و نارسایی میترال قابل توجه، ضریب همبستگی بین پلنی متری و Continuity equation کمتر قابل اطمینان بود.
نتیجهگیری: با توجه به ضریب همبستگی بالا بین روش پلنی متری مستقیم و روش Continuity equation میتوان نتیجه گرفت که روش Continuity equation روش قابل اعتمادی در اندازهگیری سطح دریچه میترال میباشد و در مواردی که انجام پلنی متری با محدودیت مواجه است، از جمله کلسیفیکاسیون شدید دریچه میترال و بلافاصله بعد از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار، میتوان از روش Continuity equation بهعنوان جایگزین استفاده کرد.
نگار امیدی، بابک شریف کاشانی، محمد اسد پور پیرانفر، محمد رفیع خورگامی، بتول قربانی یکتا، حامد امیدی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین روشهای تشخیصی با حساسیت بالا و در دسترس بودن آن در مراکز بیمارستانی میتواند در بهبود وضعیت بیماران عروق کرونر بهترین نقش را داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط اختلال عملکرد دیاستولیک و شمارش فریمهای آنژیوگرافیک در بیماران عروق کرونر میباشد.
روش بررسی: بیماران به دو گروه مورد و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه دارای آنژین پایدار قلبی بودند. اطلاعات بیماران بر اساس چک لیستهای تهیهشده بر اساس دادههای آنژیوگرافی TIMI و دادههای اکوکاردیوگرافی اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به آنژین پایدار قلبی جمعآوری گردیده و بعد از آنالیز، نتایج بهدستآمده جهت تعیین ارتباط اختلال عملکرد دیاستولیک در اکوکاردیوگرافی با شمارش تعداد فریمهای حاصل از آنژیوگرافی (TFC) در دو گروه تحلیل شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر میانگین TFC در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری بیشتر بود. همراهی Em با میانگین TFC در هر سه رگ معنیدار بود (0001/0P=). در مطالعه حاضر میانگین Sm بهطور معنیداری در گروه آزمایش کمتر بود (0001/0P=). میانگین E/A در افراد با 21TFC≥ (7/0) و در افراد با TFC زیر 21 مقدار آن یک بود. مدت زمان رسیدن موج E از پیک به خط پایان (Deceleration time) در مطالعه حاضر در افرادی که میانگین 21TFC≥ داشتند بهطور معنیداری بیشتر بود (0001/0P=) و همراهی آن با TFC نیز توسط آزمون آماری معنیدار تلقی گردید (0001/0P=). ارتباط میانگین نمرات آنژیوگرافی و نقص دیاستولیک معنیدار بود (0001/0P=).
نتیجهگیری: این مطالعه با توجه به اهمیت شاخص عملکرد دیاستولیک همراهی TFC را با شاخصهای مهم اکوکاردیوگرافی نشان داد.
محمدرضا گلبخش، بابک سیاوشی، مجید عطار، طیب رمیم،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپوندیلولیستزیس به تغییرات دژنراتیو در ستون مهرهها اطلاق میگردد که در موارد شدید با افزایش شیب ساکروم همراه است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ناپایداری ستون فقرات کمری و شیب ساکروم با اسپوندیلولیستزیس شدید دژنراتیو انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر در بیماران با درد کمر مراجعهکننده به بیمارستانهای شفایحیاییان و سینا در مدت 18 ماه ( از فروردین 1389 الی مهر 1390) انجام شد. سه ماه کمردرد متناوب یا دایم و سابقه اولین کمردرد از یکسال قبل که حداقل دو حمله کمردرد ناتوانکننده داشته باشد از معیارهای ورود بود. بیماران باردار از مطالعه خارج شدند. نسبت جابهجایی مهره در حالت دینامیک، بهاندازه جسم مهره بر اساس درصد مشخص شد که بالاتر از هشت درصد، ناپایداری کمری تلقی گردید. میزان چرخش بیشتر از 11 درجه غیرطبیعی در نظر گرفته شد.
یافتهها: 52 بیمار با میانگین سنی 49/9±35/38 سال (30 مرد، 22 زن) وارد مطالعه شدند. میانگین ایندکس توده بدنی برابر 2kg/m59/4±01/23 بود. مقدار میانگین جابهجایی مهره در30 نفر غیرطبیعی بود. از نظر چرخش زاویهای 12 بیمار (77 درصد) در گروه بیشتر از 11 درجه قرار داشتند. ایندکس لگنی در گروه جابهجایی طبیعی با گروه با جابهجایی غیرطبیعی اختلاف آماری معنیداری نداشت (443/0P=). همچنین میانگین ایندکس لگنی در گروه با چرخش زاویهای طبیعی 97/55 درجه و در گروه با جابهجایی بیشتر از 11 درجه برابر 58/53 درجه بود که اختلاف آماری معنیداری نداشت (556/0P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد دژنراسیون دیسک ارتباطی با شیب ساکروم ندارد. شیب ساکروم بالا هر چند باعث تشدید اسپوندیلولیستزیس میگردد ولی در بروز اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو شدید نقشی نداشته و باید علل دیگری را در این زمینه جستجو نمود.
نسرین مقدمی تبریزی، خدیجه ادبی، عذرا آزموده، سپیده نکوئی، بابک دبیر اشرافی، کامیار دبیر اشرافی، بتول قربانی یکتا،
دوره 71، شماره 4 - ( تيرماه 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اندومتریوز تخمدانی یکی از بیماریهای زنان در سنین باروری است. اثرات سیستکتومی در باروری این بیماران مورد بحث است. در این مطالعه، ما به بررسی اثر جراحی سیستکتومی لاپاراسکوپیک اندومتریوز تخمدانی از نظر پاسخ به تحریک تخمکگذاری در مقایسه با تخمدان مقابل پرداختیم.
روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، 30 بیمار مبتلا به اندومتریوما یک طرفه تخمدان که سابقه جراحی سیستکتومی لاپاراسکوپیک به روش Stripping داشتند، از سال 1388 الی 1391 در بیمارستان زنان دانشگاه علوم پزشکی تهران تحت تحریک تخمکگذاری در سیکل In Vitro Fertilization (IVF) قرار گرفتند. سپس تخمدان سیستکتومی شده با تخمدان مقابل از نظر تعداد فولیکولهای تولید شده مقایسه شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران (4/3±3/32) سال بود. میانگین اندازه کیست اندومتریومای جراحی شده (2/10±4/42) میلیمتر بود. میانگین تعداد فولیکولها در تخمدانهای جراحی شده (2/1±5/2) با دامنه (5-1) بود و در تخمدانهای کنترل میانگین تعداد فولیکولها (4/1±9/3) با دامنه (6-1) بود. آزمون آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین تعداد فولیکولها در تخمدانهای جراحی شده در مقایسه با تخمدانهای جراحی نشده، وجود داشت به طوریکه کاهش معنیدار در ذخیره تخمدانی و تولید فولیکولها در تخمدانهای جراحی شده مشاهده شد (0/6- الی0/2-). 95%CI و (001/0>P).
نتیجهگیری: سیستکتومی لاپاراسکوپیک اندومتریوما باعث کاهش پاسخ تخمدان به تحریک تخمکگذاری در سیکل IVF میشود. این کاهش پاسخ تخمدان ارتباط معنیداری با سن، شاخص توده بدنی، اندازه و محل کیست و فاصله زمانی از جراحی تخمدان نداشت.
بهزاد ایمنی، رضا صفیآریان، بابک منافی، آرزو کرمپوریان، کریم قاضی خانلو ثانی،
دوره 72، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالسازی پلاکتها و تجمع آنها نقش اساسی را در تشکیل و انتشار ترومبوز عروق کرونری ایفا مینماید. امروزه در بازار دارویی ایران داروی کلوپیدوگرل بهعنوان مهارکننده تجمع پلاکتی به شکل خوراکی تجویز میشود. بهدلیل قیمت بالای برند اصلی کلوپیدوگرل، یک برند ایرانی تحت عنوان اسویکس (Osvix) تولید شده است. این مطالعه با هدف بررسی کارایی برند ایرانی کلوپیدوگرل اجرا گردید.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور تعداد 80 بیمار تحت عمل جراحی قلب باز در بیمارستان اکباتان همدان در دو گروه مستقل در مهر ماه 1390 لغایت خرداد ماه 1391 مورد مطالعه بودند. یکی از گروهها از برند ایرانی کلوپیدوگرل (اسویکس) و گروه دیگر از برند اصلی (پلاویکس) استفاده نمودند. بهمنظور بررسی کارایی این دو رژیم دارویی در مهارکنندگی پلاکتها، نمونههای خونی از بیماران مورد مطالعه دریافت شد. تست تجمع پلاکتی از نمونههای خونی با استفاده از سیستم اگریگومتر انجام شد.
یافتهها: میانگین پلاسمای غنی شده با پلاکت در گروه درمانی اسویکس و پلاویکس بهترتیب 123444236260 و 85204153290 پلاکت در میکرولیتر بوده است. نتایج بیانگر وجود اختلاف معنادار در پلاسمای غنی شده با پلاکت (001/0P=) و میزان آدنوزین دیفسفات (004/0P=) در گروه مردان و زنان برای گروه درمانی پلاویکس و اسویکس بود. همچنین اختلاف معنادار آماری برای شمارش پلاکت (000/0P=) برای گروه درمانی پلاویکس و اسویکس وجود داشت.
نتیجهگیری: برند ایرانی کلوپیدوگرل (اسویکس) از لحاظ فاکتورهای کارایی در جلوگیری از تجمع پلاکتی کارایی کمتری نسبت به برند اصلی (پلاویکس) نشان میدهد.
محمد جواد فاطمی، امیر اسدالله خواجه رحیمی، بابک نیکومرام، مریم سخایی، شبنم مصطفوینیا، امیر آتشی، میر سپهر پدرام، حمیدرضا آقایان، شیرین عراقی، مجید سلطانی، مجید مصاحبی محمدی،
دوره 72، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی در درمان طیف وسیعی از بیماریها کاربرد دارند و از بافتهای مختلف بدن قابل جداسازی هستند. این سلولها به دو روش ترشح سایتوکینها و فاکتورهای رشد و نیز افتراق سلولی به درمان بیماریها کمک میکنند. زخمهای سوختگی یکی از مشکلات جراحی ترمیمی میباشند و ممکن است سلولهای بنیادی بتوانند به ترمیم سریعتر این زخمها کمک نمایند.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه تجربی بوده و از دی ماه 1391 تا اردیبهشت 1392 در مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. در این مطالعه 30 رت بهطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. چربی اینگوینال یک گروه ده تایی برای تهیه سلول بنیادی اتولوگ مورد استفاده قرار گرفت. از آمنیون آسلولار بهعنوان اسکافولد برای انتقال سلول بنیادی استفاده شد. در هر 30 رت یک زخم سوختگی ایجاد شد. پس از 24 ساعت زخم اکسیزیون و در گروه اول پانسمان معمولی و در گروه دوم آمنیون آسلولار و در گروه سوم که پیشتر چربی آنها برداشته شده بود آمنیون آسلولار با سلول بنیادی برای پوشش زخم استفاده شد. سرعت ترمیم زخم و مشخصات پاتولوژی در سه گروه با هم مقایسه گردید.
یافتهها: میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از سلول بنیادی در طی 15 روز،cm2 53/4 با انحرافمعیار 23/2± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 82/0 و cm2 5/10 بوده است. میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از آمنیون آسلولار در طی 15 روز،cm2 31/10 با انحرافمعیار 52/4± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 57/3 و cm2 9/21 بود (شکل 5). میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از پماد سیلور در طی 15 روز،cm2 06/9 با انحرافمعیار 37/1± و حداقل و حداکثر سطح بهترتیب cm2 5/5 و cm2 33/12 بوده است. میانگین سطح زخم در گروه آمنیون آسلولار دارای سلول بنیادی از هر دو گروه دیگر در روزهای سوم تا 15 بعد از جراحی بهطور معنادار کوچکتر بود (01/0P<). همچنین فیبروپلازی و واسکولاریزاسیون در زخمهای دارای سلول بنیادی بهطور معنادار بهتر از دو گروه دیگر بود (001/0P<)
نتیجهگیری: آمنیون آسلولار بهعنوان یک اسکافولد مناسب به همراه سلول بنیادی با منشاء چربی میتواند به ترمیم زودتر زخم سوختگی منجر شود.
داریوش گوران سوادکوهی، بابک سیاوشی، مژگان سیفی، طیّب رمیم،
دوره 72، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی پروتزهای Short-stem فمور جهت تعویض کامل مفصل هیپ و برطرف کردن ضعف پروتزهای استاندارد صورت گرفت. هدف از این مطالعه مقایسه نتایج درمانی پروتز Short-stem و پروتز Standard-stem بود.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی در بیماران تعویض کامل مفصل هیپ بیمارستان سینا در سال 91-1389 انجام شد. بیماران دو هفته، شش هفته، سه ماه، شش ماه و یکسال پس از آن از نظر موقعیت پروتز بررسی شدند. عفونت، درد، لنگش، توانایی بالارفتن از پله، استفاده از عصا و وزنگذاری بیماران نیز ارزیابی شد.
یافتهها: 84 نفر در دو گروه 42 نفری با متوسط سنی 68/8±1/61 سال وارد مطالعه شدند. شایعترین علت انجام عمل، استئوآرتریت، نکروز آواسکولار و دیسپلازی هیپ بود. مقدار خونریزی حین عمل در گروه Short-stem، ml 44/393 و در گروه Standard-stem، ml 83/454 بود که اختلاف آماری معناداری بین دو گروه از این نظر وجود داشت (001/0=P). میانگین معیار هاریس (Harris Hip Score, HHS) در Short-stem بالاتر از Standard-stem بود. در هفته ششم و ماه سوم اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر معیار هاریس وجود داشت (0001/0P<).
نتیجهگیری: استفاده از پروتز Short-stem در کوتاهمدت میتواند در بهبود عملکرد بیمار موثر باشد ولی در بلندمدت تفاوت آشکاری با پروتزهای Standard-stem بهکار گرفته شده ندارد.
نجمه جویان، بابک صفاری، الهام داوودی دهاقانی، نگار سلیانی، سارا سنمار، مرضیه بهاری، ندا جویان، محمد علی استوان،
دوره 72، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ژن عامل رونویسی بالا دست نوع 1 (Upstream Stimulatory Factor1, USF1)، یک عامل رونویسی است که ارتباط پلیمورفیسمهای آن با بیماریهای هایپرلپیدمیای خانوادگی (Familial combined hyperlipidemia, FCHL)، دیابت نوع دو و بیماریهای قلب و عروق مشاهده شده است. در این مطالعه ارتباط پلیمورفیسم USF1s2 با بیماری عروق کرونر زودرس PCAD) (Premature coronary artery disease, در جمعیت جنوب ایران برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفت. USF1s2 دارای بهترین پتانسیل بهعنوان یک متغیر عملکردی در ژن USF1 میباشد.
روش بررسی: در یک پژوهش مورد- شاهدی بر روی 321 بیمار، 186 زن زیر 55 سال و 135 مرد کمتر از 50 سال که از ابتدای مهر تا پایان اسفند 1389 در بیمارستانهای سعدی، نمازی و مرکز قلب کوثر شیراز تحت آنژیوگرافی قرار گرفته و واجد گرفتگی عروق کرونری قلبی بودند، پلیمورفیسم USF1s2 با روش PCR-RFLP (Polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism) و با استفاده از آنزیم محدودکننده BsiHKA Iتعیین ژنوتیپ شد. پروفایل قند و چربی خون نیز با اندازهگیری سطح قند خون ناشتا، کلسترول تام، تریگلیسرید، Low-density lipoprotein (LDL) و High-density lipoprotein (HDL) بهدست آمد.
یافتهها: فراوانی آللهای ماژور (G) و مینور (A) USF1s2، در کل جمعیت به ترتیب 74/0 و 26/0 بود. همچنین، میزان شیوع آلل مینور بهطور قابل توجهی در بیماران واجد PCAD در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود، این تفاوت حتی پس از تنظیم پارامترهای مداخلهگر، معنادار باقی ماند. در واقع، افراد با ژنوتیپ هموزیگوت جهش یافته (AA) حدود پنج برابر بیشتر نسبت به افراد با ژنوتیپ هموزیگوت نوع وحشی (GG) مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر زودرس بودند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد، در جامعه ما پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی USF1s2 یک عامل پیشبینی کننده PCAD است که میتواند مستقل از فاکتورهای قندی و لیپیدی خون باشد.
حسین مشهدینژاد، بابک گنجهایفر،
دوره 73، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فتق دیسک کمری در صورتیکه منجر به درد شدید سیاتیک شود، نیازمند مداخله جراحی است، اما زمان مناسب جهت عمل جراحی و حذف فتق دیسک کمری همواره مورد بحث بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مقطعی در 147 بیمار دارای نشانههای بالینی و رادیولوژیک فتق دیسک کمری L4-5 و L5-S1 که از فروردین 1388 تا اسفند 1390 در بیمارستان قائم (عج) مشهد برای اولینبار تحت عمل جراحی قرار گرفتند، انجام شد. در این بیماران مدت زمان درد سیاتیک با معیارهای نمره Modified Oswestry Disability Index (MODI)، Visual Analogue Scale (VAS) و Prolo Functional Economic Outcome Rating Scale پیش از جراحی و یکسال پس از جراحی ارزیابی شد. بهعلاوه، رضایتمندی بیماران دو سال پس از جراحی در تماس تلفنی با بیماران ثبت شد.
یافتهها: 147 بیمار با متوسط سنی 4/7±4/37 با توجه به مدت زمان درد سیاتیک پیش از عمل به چهار گروه تقسیم شدند؛ <3 ماه، سه تا <6 ماه، شش تا <12 ماه و >12 ماه. تفاوت معناداری بین درد سیاتیک کمتر از سهماه پیش از جراحی و بهبود امتیاز VAS یکسال پس از جراحی بهنسبت پیش از جراحی مشاهده شد (022/0P=). اما ارتباطی بین مدت درد سیاتیک پیش از جراحی و سایر معیارهای بالینی شامل نمره MODI (63/0P=) و Prolo scale (85/0P=) پس از یکسال و همچنین رضایتمندی پس از دو سال از عمل جراحی و برگشت بهکار (73/0P=) مشاهده نشد.
نتیجهگیری: گرچه ممکن است نتایج جراحی یکساله در افرادی که درد سیاتیک کمتر از سهماه داشتهاند بهتر از بیماران با درد سیاتیک بیشتر از سهماه باشد، ولی رضایتمندی بیماران پس از دو سال تفاوت قابلتوجهی نداشته است.
فاطمه همایی، ملیحه حسنزاده مفرد، معصومه میرتیموری، منور افضل آقایی، بابک اسلامی،
دوره 73، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تومورهای استرومای طناب جنسی تخمدان از بدخیمیهای نادر تخمدان میباشند. این تومورها مسئول 8-5% تمامی بدخیمیهای تخمدان هستند. شایعترین انواع تومورهای استرومای طناب جنسی تخمدان تومورهای گرانولوزا هستند. هدف این مطالعه بررسی خصوصیات بالینی، آسیبشناختی و نتایج درمانی این تومورها بود. روش بررسی: این پژوهش توصیفی گذشتهنگر در بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم استرومای طناب جنسی تخمدان که به تومور کلینیک بیمارستانهای قائم (عج) و امید مشهد در فاصله زمانی 29 اسفند 1376 تا 29 اسفند 1386 مراجعه کرده بودند، انجام شد. دادههای پروندههای مربوط به بیماران جمعآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: از 398 بیمار مبتلا به تومورهای تخمدان، تومورهای استرومای طناب جنسی تخمدان، 39 بیمار (9/5%) را شامل میشد. شایعترین نوع آسیبشناختی این تومورها، تومور سلول گرانولوزای بزرگسالی 25 بیمار (6/80%) بود. 27 نفر (1/87%) در هنگام تشخیص در مراحل ابتدایی بیماری (مرحله I) قرار داشتند. از 31 بیمار تحت مطالعه 14 بیمار (2/45%) سن زیر 40 سال داشتند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه در زمان تشخیص 41 سال (محدوده 76-16 سال) بود. در 14 بیمار (7/46%) جراحی همراه با مرحلهبندی صحیح جراحی انجام شد. در 12 بیمار (40%) جراحی، همراه با حفظ توانایی باروری انجام شد. بقای کل دو ساله و پنج ساله، 95% بودند. بقای بیشتر با مراحل ابتدایی بیماری ارتباط داشت (002/0P=). سن، جراحی محافظهکارانه و شیمیدرمانی ارتباطی با بقا نداشتند. نتیجهگیری: در تومورهای استرومای طناب جنسی تنها عامل قطعی مؤثر بر بقا مرحله بیماری میباشد.
بهمن منصوری، عبدالحمید پیلهور، بابک آزادنیا،
دوره 73، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تصاویر تشدید مغناطیسی بهدلیل قدرت تفکیکپذیری خیلی خوبی که برای بافتهای نرم و غیرنرم در بدن انسان دارد، در موارد بسیار زیادی برای کمک در تشخیص و درمان تومور مغز مورد استفاده قرار میگیرد. روش بررسی: روش پیشنهادی مبتنی بر یک روش بدون ناظر است که ناحیه تومور را با آنالیز شباهت دو نیمکره کشف میکند. این آنالیز، تصویر یک تابع هدف که مبتنی بر ضریب Bhattacharyya است را محاسبه میکند که در مرحله بعد برای کشف ناحیه تومور یا بخشی از آن مورد استفاده قرار میگیرد. در این مرحله برای کم کردن تنوع رنگ، تصویر خاکستری مغز سگمنت شده را رنگی کرده و دوباره تبدیل به خاکستری میکنیم. سپس با استفاده از شبکه عصبی Self-organizing map (SOM) تصویر مغز سگمنت شده را رنگآمیزی کرده و در نهایت با تطابق ناحیه کشفشده و تصویر رنگی، تومور آشکار میشود. این روش بهعنوان یک روش پیشنهادی برای آنالیز تصاویر و کشف تومور مغزی، در دانشگاه بوعلیسینا همدان در بهمن ماه سال 1392 ارایه شد. یافتهها: نتایج حاصل از این روش برای 30 بیمار که بهصورت تصادفی از بانک دادههای مرکز تصویربرداری MRI همدان انتخاب گردیده و با تقسیمبندی دستی که توسط متخصصین انجام گردید، مقایسه شده است. روش پیشنهادی در معیار جاکارد (Jaccard Similarity Inde, JSI) دقتی در حدود 95% را از خود نشان داد. نتیجهگیری: نتایج آزمایشها نشان داد که استفاده از آشکارسازی سریع تومور مغز با استفاده از ضریب شباهت Bhattacharyya برای پردازش تصاویر تشدید مغناطیسی میتواند نتایج پذیرفتنی را برای جداسازی خودکار تومور از بافتهای طبیعی مغز ارایه دهد، در حدی که میتوان به عملکرد این روش در کاربرد عملی با اطمینان زیادی اتکا کرد.
بابک شهباز، مهدی نوروزی، حمیده طباطبایی،
دوره 73، شماره 12 - ( اسفند 1394 )
چکیده
ویروسها از عوامل مهم بیماریهای حاد و مزمن در انسانها هستند. صرفنظر از کثرت ایجاد عفونت در جوامع، بیشتر انواع ویروسها پاتوژنهای مهم بیمارستانی هستند. عفونتهای وابسته به اقدامات بهداشتی یک منبع مهم در ابتلا و مرگ و میر بیماران میباشند. ضدعفونی یک راه اصلی در کاهش یا قطع انتقال ویروسها از راه سطوح محیطی، ابزار و دستها میباشد که بهترتیب با ضدعفونیکنندههای شیمیایی و آنتیسپتیکها انجام میپذیرد. در این مقاله مروری درباره عوامل شیمیایی با خواص ویروسیدی، مکانیسمهای عمل و کاربردشان در کنترل عفونتهای ویروسی وابسته به اقدامات بهداشتی بحث شده است. علاوه بر این نظر اجمالی در سلسله مراتب ویروسها در چالش با ضدعفونیکنندهها، عوامل موثر در غیرفعالسازی ویروسی بهعبارتی ویروسهای هدف، پایداری و مدت زمان بقا ویروسها در سطوح محیطی و دستها بحث شد. همچنین ضدعفونی سطوح، چالشها در غیرفعالسازی پاتوژنهای ویروسی نوپدید، مقاومتهای ویروسی به ضدعفونیکنندههای شیمیایی توضیح داده شد. سپس، خواص آنتیسپتیکها شرح داده شد و آنتیسپتیکهای منتخب با خواص ویروسیدی گسترده معرفی شدند، زیرا دستها یک نقش مهمی در گسترش بسیاری از بیماریهای ویروسی بازی میکنند و بهداشت مناسب و منظم دستها برای آلودگیهای اساسی است و میتواند زنجیره گسترش ویروسی را قطع نماید. در این مقاله روشهای اخیر آزمایشگاهی، روشهای استاندارد از چندین کشور و نوع ویروسها در این روشها برای ارزیابی فعالیت ویروسیدی را مقایسه کردیم. در پایان، بهتر است بدانیم: هر ضدعفونیکننده، ویروسید نیست مگر اینکه با روشهای آزمایشگاهی به تایید برسد.
رویا ستارزاده بادکوبه، بابک گرایلی، محسن نصیری طوسی، علی جعفریان، کاظم حیدری،
دوره 74، شماره 11 - ( بهمن 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از بیماران سیروتیک عوارض قلبی منجر به مرگ میشود. در این مطالعه عملکرد سیستولی قلب در بیماران سیروزی کاندید پیوند کبد در مقایسه با گروه کنترل بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از اول فروردین 1387 تا آخر اسفند 1390 انجام شد. نمونهگیری بهروش غیرتصادفی ساده بود. بدینترتیب که 81 بیمار با سیروز کبدی و کاندید پیوند کبد وارد مطالعه شدند. 32 داوطلب سالم نیز بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای دو گروه اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک (دوبعدی، داپلر رنگی و داپلر بافتی) انجام شد. بیماران با هموگلوبین کمتر از g/dl 9، اختلالات عملکرد تیرویید (هیپو یا هیپرتیروییدیسم)، بیماران با ریسک فاکتورهای متعدد بیماری عروق کرونر یا سن بالای 40 سال که شواهد ایسکمی میوکارد یا سایر بیماریهای قلبی مانند بیماری دریچهای قلب (بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافیک) داشتند، از مطالعه خارج شدند.
یافتهها: ابعاد دهلیز راست و چپ، سایز بطن راست در قسمت بازال و حجم پایان دیاستولی بطن چپ در گروه بیماران افزایش معناداری داشت (001/0P<). Tei index و فاصله زمانی سیستولیک بطن چپ بهطور معناداری در گروه سیروتیک بیشتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، اثرات سیروز کبدی بر روی قلب منجر به بزرگی حفرات قلب میشود و بنابراین باید از ایندکسهای قلبی غیر وابسته به حجم برای ارزیابی عملکرد سیستولی در بیماران سیروزی استفاده کرد.