843 نتیجه برای سی
اسرا مرادخانی، مبین عظمی، معصومه عابدینی،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ابتلا به کووید 19 در برخی از بیماران منجر به طوفان سایتوکینی و بروز لنفوهیستیوسیتوزیس هموفاگوسیتیک (HLH) ثانویه به این عامل ویروسی میشود. HLH بیماری نادر و تهاجمی در کودکان است که با مرگومیر بالا همراه است. هدف از این گزارش، معرفی شیرخوار 14 ماهه مبتلا به کووید 19 با تشخیص HLH میباشد.
معرفی بیمار: بیمار شیرخوار 14 ماهه مبتلا به کووید 19، در آبان 1399 با تب مزمن، ضعف و بیحالی، در بیمارستان سنندج بستری سپس بهدلیل تب مقاوم و افزایش آنزیمهای کبدی به مرکز ثانویه اعزام و دچار لکوسیتوز و هپاتواسپلنومگالی شد. طی بررسیها، تشخیص HLH مطرح شد و تحت درمان با آنتیبیوتیک، IVIG، دگزامتازون و پنتوپرازول قرار گرفت. پس از آن تب کاهش یافت، سپس پردنیزولون خوراکی تجویز و پیگیری مجدد توصیه شد. با حال عمومی خوب ترخیص گردید.
نتیجهگیری: باتوجه به پاندمی کنونی و ارتباط آن با HLH، بررسی معیارهای مربوطه جهت تشخیص و درمان به موقع باید مدنظر قرار گرفته شود تا از عوارض احتمالی ناشی از آن جلوگیری نمود.
صدیقه صفری، اکرم عیدی، مهرناز مهربانی، محمدجواد فاطمی، علیمحمد شریفی،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت یک بیماری دژنراتیو مفصلی و شایعترین نوع آرتریت است که سبب درد، ناتوانی و اختلال در عملکرد بیماران میشود. قند خون بالا به واسطه استرس اکسیداتیو و افزایش میزان گونههای فعال اکسیژن و ایجاد واسطههای التهابی برغضروف تاثیر میگذارد. از آنجایی که درمانهای دارویی برای استئوآرتریت کوتاه مدت و غیرموثر هستند، نیاز به درمانهای جدید جهت درمان استئوآرتریت وجود دارد. استفاده از محلول رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی یا سیکریتا که حاوی محصولات ترشحی ازقبیل فاکتورهای رشد و سیتوکینها است بهعنوان یک جایگزین مناسب جهت درمان استئوآرتریت درنظر گرفته شود. هدف از این مطالعه اثرات سیکریتا براسترس اکسیداتیو القا شده توسط غلظت بالای گلوکز در کندروسیتهای انسانی C28I2 میباشد.
روش بررسی: تحقیق حاضر بهصورت تجربی از اردیبهشت ۱۳۹7 تا شهریور 1399 در گروه فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. اثر سیکریتا و غلظت بالای گلوکز بر میزان بقای سلولهای غضروفی C28I2 توسط آزمون WST1 بررسی گردید. سپس تاثیر سیکریتا بر بیان mRNA، کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز I (SOD1) و گلوتاتیون اس ترانسفرازها I (GSTP1) در گروههای درمانی و غیردرمانی مقایسه شدند.
یافتهها: پیشدرمانی کندروسیتهای انسانی C28I2 با سیکریتا سبب افزایش بیان ژنهای CAT، SOD1 و GSTP1 در سلولهای مجاورت داده شده با غلظت گلوکز بالا نسبت به گروه درماننشده میشود.
نتیجهگیری: سیکریتا میتواند در سلولهای غضروفی تحریکشده توسط غلظت بالای گلوکز، استرس اکسیداتیو را ازطریق افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی کاهش دهد و چون استرس اکسیداتیو از مکانیسمهای اصلی آسیب غضروف میباشند، سیکریتا میتواند در جلوگیری از پیشرفت استئوآرتریت مفید باشد.
لقمان بارانی، حسین جعفری مرندی، مسعود زینالی، حسین صفری،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی بهدنبال تروما از جمله وقایع فاجعه بار محسوب میشود که میزان بروز آن، نسبت به دهههای گذشته در حال رشد بوده است. در مطالعه حاضر بیماران دارای شکستگیهای توراسیک و لومبار در دو بازه زمانی کمتر و بیشتر از 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی زمانی بوده و بر روی بیماران دارای شکستگی توراکولومبار و توراسیک مراجعهکننده به بیمارستان گلستان اهواز در بازه زمانی خرداد 1398 تا دی 1400 انجام شد. شش ماه پس از جراحی، جهت ارزیابی اندامهای تحتانی از تستهای برداشتن جسم کوچک با انگشتان پا و دنبال کردن مسیر مستطیل استفاده شد. فورس عضلات پروگزیمال فوقانی و تحتانی نیز برای ارزیابی حرکات Motor gross بررسی شدند.
یافتهها: 160 بیمار شامل 133 مرد (1/83%) و 27 زن (9/16%) با میانگین سنی 12±36 سال وارد مطالعه شدند. شایعترین محل شکستگی در ناحیه لومبار (1/53%) و پس از آن بهترتیب در ناحیه توراسیک (1/43%) و شکستگی هر دو ناحیه (8/3%) دیده شد. بیشترین مهره اسیب دیده مهره L1 (5/27%) و T12 (8/18%) بودهاند. شش ماه پس از جراحی، بیماران با جراحی زیر 24 ساعت بهطرز معناداری دارای بهبودی بالاتری در برداشتن جسم کوچک با انگشت پا، توانایی دنبال کردن مستطیل و میزان بهبودی (امتیاز 5) بودهاند (05/0>P).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که انجام Decompression زیر 24 ساعت در بیماران دچار TSCI، با بهبود چشمگیر حرکات ظریف تحتانی همراه میباشد.
علی معذوری، مجید اکلملی، مهدیس محمدیان امیری، پگاه طاهری فرد، دانش امینپناه، مهان معماریان،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سلامت مادران و نوزادان در نظامهای سلامت اهمیت ویژهای دارد. تاکنون مداخلات مختلفی در راستای ارتقای سلامت مادران باردار اجرا شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر زایمان بیدرد با استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال مخدر سوفنتانیل بر آنالیز گازهای شریانی بندناف و آپگار نوزادان بستری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر بهصورت کارآزمایی بالینی در بین 800 مورد از زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی از تاریخ اردیبهشت ۱۳۹۹ الی بهمن 1400 انجام شد. مادران در دو گروه بیحسی اسپاینال و گروه دریافتکننده گاز انتونوکس تقسیم شدند. بهمنظور اندازهگیری اثربخشی، نمرات آپگار در دقیقه یک و پنج در کنار پارامترهای BE، HCO3، وPCO2 مورد سنجش قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران دریافتکننده گاز انتونوکس بهترتیب 9/9 و 6/8 بهدست آمد. همچنین، میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران با بیحسی اسپاینال بهترتیب 8/9 و 2/8 بهدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پارامترهای حاصل از گازهای شریانی بندناف نوزادان در بین هر دو گروه مادران تفاوت معنیداری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری در نمرههای آپگار در بین هر دو گروه مادران یافت نشد.
نتیجهگیری: هیچگونه تفاوت معناداری بین اثربخشی استفاده از گاز انتونوکس با بیدردی اسپاینال در زایمان بیدرد مادران وجود ندارد، بنابراین در نظرگرفتن هزینه هرکدام از مداخلات در کنار اثر آنها ممکن است باعث ایجاد تفاوت در دو مداخله شود و یکی از مداخلات نسبت به دیگری اگرچه اثر بالینی تشخیصی یکسان داشته باشد، اما هزینه کمتر ایجاد نماید و از دید نظام سلامت ارجح شود.
پگاه خالص، سارا مینائیان، احمد توکلی،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
بیماری کووید-19 در سطح جهان گسترده شده و منجر به میزان قابل ملاحظهای از موارد ابتلا و مرگومیر در دنیا شده است. کووید-19 عمدتا بهعنوان یک بیماری تنفسی در نظر گرفته میشود، با اینحال از آنجایی که کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2) میتواند از طریق گیرنده خود یعنی آنزیم مبدل آنژیوتانسین-2 که به فراوانی در کلیهها حضور دارد، وارد سلولهای کلیوی شود، کلیهها نیز ممکن است بهعنوان یکی از اهداف مهم عفونت کروناویروسی در نظر گرفته شوند. پیگیری و تحت نظر قرار دادن بیماران مبتلا به کووید-19 از لحاظ بروز آسیبهای کلیوی حایز اهمیت میباشد و اقدامات درمانی به موقع باعث حصول نتایج بالینی بهتر خواهند شد. آسیب کلیوی القا شده توسط SARS-CoV-2 چندعلیتی میباشد. این ویروس مستقیما قادر است تا سلولهای توبولار پروگزیمال و پودوسیتهای کلیوی را آلوده کرده و براساس مسیر آنزیم مبدل آنژیوتانسین-2 میتواند منجر به نکروز حاد توبولار، ترشح پروتیین در داخل کپسول بومن، گلومرولوپاتی و آسیب میتوکندریایی شود. از تنظیم خارج شدن پاسخهای ایمنی ناشی از کروناویروس که شامل طوفان سایتوکینی، سندرم فعالسازی ماکروفاژ و لنفوپنی میباشد نیز از دیگر عوامل ایجاد آسیب حاد کلیوی محسوب میشوند. همچنین برهمکنش بین ارگان های بدن، اختلال در عملکرد اندوتلیال، افزایش فعالیت انعقادی، رابدومیولیز و سپسیس نیز از مکانیسمهای بالقوه دیگر در ایجاد آسیب حاد کلیوی میباشند. نوشتار حاضر به بررسی نقش هر کدام از عوامل فوق در بروز آسیب حاد کلیوی در بیماران مبتلا به کروناویروس میپردازد.
طیبه لکزایی، نیلوفر خوشنام راد، مریم عدالتیفرد، حمیدرضا ابطحی،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفت علم پزشکی و پیوند اعضا، پیوند ریه با عوارض و مرگومیر قابلتوجهی همراه است. در ایران، اولین مورد پیوند ریه در سال ۱۳۷۹ در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. تاکنون بررسی جامعی از بیماران این مرکز صورت نگرفته است، هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت پیوند ریه در این مرکز است.
روش بررسی: در این مطالعه طولی، بیماران پیوند در مرکز تحقیقات پیوند ریه بیمارستان امام خمینی تهران از فروردین 1379 تا اسفند 1401 موردبررسی قرار گرفتند. دادههای دموگرافیک، بالینی، و اطلاعات مرتبط با وضعیت کنونی و پیگیری بیماران از پروندهها ثبت و استخراج شد. آنالیز آماری مرتبط انجام شد.
یافتهها: در مدت مطالعه، تعداد 20 پیوند ریه در این مرکز انجام شده است. 20% از گیرندگان پیوند، زن و 80% مرد بودهاند. میانگین سن بیماران در زمان پیوند 4/11±3/39 سال بود. جوانترین بیمار در زمان پیوند 22 ساله و مسنترین بیمار 60 ساله بود. بقای یک ساله 70% گزارش شد. مقدار FEV1 میانگین بیماران در سال اول حدود 50% بود. اندیکاسیون پیوند در 70% از بیماران، بیماری بینابینی ریه بود. میانگین بقای بیماران پس از پیوند 6/4±75/5 سال و علت اصلی مورتالیتی، ابتلا به عفونتها بوده است.
نتیجهگیری: وضعیت بقا و عوارض بیماران قابلمقایسه با گزارشهای جهانی مراکز پیوند ریه است. باتوجهبه توسعه پیوند ریه در جهان باید توجه بیشتری به کنترل عفونت، انتخاب صحیح بیماران و مراقبتهای حول جراحی شود تا پیامدهای پیوند ریه بهبود یابد.
ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، سارا مینائیان، مرتضی حقیقی حسنآباد،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیتومگالوویروس (CMV) شایعترین علت عفونتهای مادرزادی در جهان بوده که بهدلیل بروز و نمود دیرهنگام عوارض بیماری و محدودیت زمانی تشخیص عفونت به سه هفته آغازین پس از تولد، متاسفانه غالبا شناسایی نمیشود. خوشبختانه اخیرا زمینه تشخیص عفونت از طریق نمونههای خون موجود برروی کارتهای گوتری نوزادان فراهم شده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع عفونت در نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه و نیز ارزیابی قابلیت تشخیصی کارت گوتری اجرا گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و در فاصله زمانی فروردین تا شهریور سال 1396، نمونههای کارتهای گوتری نوزادان بستری در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران جمعآوری و سپس جهت استخراج DNA ویروسی و ردیابی آن از روشهای شوک حرارتی و Nested-PCR استفاده گردید. تایید نهایی نتایج نیز با آزمایش نمونههای ادراری بهروش کمی صورت پذیرفت.
یافتهها: از مجموع 63 نوزاد بررسی شده، هشت مورد ابتلا به عفونت مادرزادی سیتومگالوویروس مشاهده گردید (7/12%). میزان ابتلا در نوزادان دارای علایم اختصاصی عفونت به شکل معناداری بیشتر از دیگر نوزادان بود (02/0P=). همچنین مقایسه نتایج بهدست آمده براساس نمونه و روش انتخابی با نمونه و روش تشخیصی استاندارد، مشابهت 100% نشان داد.
نتیجهگیری: با توجه به قابلیت پیشگیری از بروز برخی عوارض بلندمدت بیماری بهکمک دارو و انجام مداخلات، شناسایی عفونت در نوزادان و بهویژه موارد بستری در بیمارستان مکررا توصیه شده است. در این راستا استفاده از توان بالقوه نظام غربالگری موجود در تامین گستره وسیعی از نمونههای در دسترس و ارزان، پیشنهاد میگردد.
معصومه میرتیموری، سیده اعظم پورحسینی، ملیحه رخشانیفر، سیده حورا موسوی واحد، فدیه حقاللهی،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: موفقیت القای زایمان بستگیبه وضعیت سرویکس در زمان زایمان دارد. هدف این مطالعه تاثیر القای زایمان با سوند فولی داخل سرویکس همزمان با اکسیتوسین درمقایسه با سوند فولی و میزوپرستول بر آمادهسازی سرویکس و میزان زایمان در 24 ساعت اول پس از القا میباشد.
روش بررسی: در مطالعه بالینی تصادفیسازی شده، 74 نفر از زنان باردار با بارداری تکقلویی و سن بارداری بیشتر از 40 هفته، با بیشاپ اسکور کمتر از چهار و کیسهآب سالم مراجعهکننده به بیمارستان امالبنین مشهد در سالهای 1398-1397 با داشتن معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در دو گروه سوند فولی و اکسیتوسین (گروه 1) و یا سوند فولی و میزوپرستول (گروه 2) قرار گرفتند.
یافتهها: 74 خانم باردار بهطور تصادفی در دو گروه 37 نفری موردارزیابی قرار گرفتند. متغیرهای دموگرافیک در دو گروه اختلاف آماری معنادار ندارد. میزان زایمان در 24 ساعت اول اختلاف معنادار داشت و در گروه اکسیتوسین بیشتر بود (009/0=P). بیشاپ اسکور پس از 24 ساعت از القا در دو گروه اختلاف معنادار نداشت. رسیدن به فاز فعال در گروه اکسیتوسین بهطور معنادار کوتاهتر بود (01/0=P). زمان دفع سوند در دو گروه و میزان سزارین و بروز عوارض در دو گروه نیز یکسان بود.
نتیجهگیری: استفاده از اکسیتوسین بههمراه سوند فولی داخل سرویکس میتواند باعث تسریع آمادگی سرویکس و افزایش زایمان در 24 ساعت اول شود، اما عوارض زایمانی را تغییر نمیدهد.
بهزاد ناظمرعایا، عظیم هنرمند، شیما شمس،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تانسیلکتومی، درمان نهایی بزرگی لوزهها میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر لیدوکایین و دکسمدتومیدین بر میزان و شدت عوارض فوری پس از جراحی بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی است که بر روی 90 نفر بیمار کاندید تانسیلکتومی از دی 1401 تا خرداد 1402 در بیمارستان الزهرا اصفهان انجام شد. بیماران به سه گروه لیدوکایین، دکسمدتومیدین و پلاسبو تقسیم شدند. بیماران از نظر خونریزی، لارنگواسپاسم و لارنژیت مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در دقایق 45، 75 و 90 پس از ریکاوری میانگین نمرهی درد و در دقایق 15 و 90 از نظر اضطراب حداقل در یکی از سه گروه با بقیه تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0P<). فشارخون سیستولی و میزان اشباع اکسیژن شریانی در دقایق 30 تا 90 و نیز فشارخون دیاستولی در دقایق 60، 75 و 90 بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف معناداری را نشان داد (05/0P<). بین بروز برنکواسپاسم در هر سه گروه اختلاف معناداری دیده شد. ولی در سرفه و تهوع در گروههای مورد مطالعه هیچ اختلاف معناداری مشاهده نگردید. میانگین میزان خونریزی حین جراحی، زمان ریکاوری و اولین زمان تحمل مایعات و جامدات حداقل در یکی از گروهها با بقیه اختلاف معناداری داشت.
نتیجهگیری: دکسمدتومیدین و لیدوکایین هر دو در کاهش درد، ضربان قلب، فشارخون سیستولیک، اولین زمان تحمل مایعات و خونریزی موثر هستند و همچنین کاهشی در اشباع اکسیژن شریانی ایجاد نکردند، در حالیکه تعداد تنفس، اسپاسم حنجره، برونکواسپاسم، سرفه، تهوع و زمان خروج لوله تفاوت قابلتوجهی بین سه گروه مطالعه نداشت.
یاسمین کاهنی، علی میرصادقی، محمد علی رئیس السادات، محمد جواد قمری، محمد برهمت، تورج زندباف،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل رواج کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی، کنترل مشکلات شایع پس از این جراحی حایز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین عوامل موثر بر درد پس از کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 222 بیمار مبتلا به سنگ کیسه صفرا علامتدار که از فروردین تا اسفند ۱۴۰۰ در بیمارستانهای دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی مشهد تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران، شاخص توده بدنی، سابقه جراحی شکمی، مدت زمان جراحی، فشار دیاکسیدکربن، نوع جراحی (الکتیو یا اورژانس)، تعداد برش جراحی، شدت درد شش و 24 ساعت پس از جراحی گردآوری شد و در انتها با SPSS software, version 26 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: از 22۲ نفر بیمار مورد مطالعه، 6/80% زن بودند و میانگین سنی و شاخص توده بدنی آنها بهترتیب 12/27±68/44 سال و kg/m2 7/4±08/27 بود. درد شش و 24 ساعت پس از عمل در زنان بیشتر از مردان و در جراحی با سه برش بیشتر از چهار برش بود (05/0>P). در بیماران با سابقه جراحی پیشین نیز درد شش ساعت پس از جراحی بیشتر بود (05/0>P). درد شش و 24 ساعت پس از جراحی براساس سن، شاخص توده بدنی، نوع جراحی (اورژانسی یا انتخابی) و مدت زمان جراحی تفاوت معناداری نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: در مطالعه ما جنسیت زن، استفاده از سه برش برای جراحی و سابقه جراحی پیشین با درد بیشتر پس از کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی همراه بود.
بابک وحدتپور، محمد شیروانی، حمیدرضا جهانبانی اردکانی، امید علیزاده خیاط، صادق برادران مهدوی،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه انطباق فرا فرهنگی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف و تعیین پایایی و روایی پرسشنامه در جمعیت فارسی زبان مبتلا به بیماری روتاتور کاف بود.
روش بررسی: این مطالعه در شهر اصفهان و از اردیبهشت 1401 تا اسفند 1401 انجام شده است. شرکتکنندگان شامل 56 فرد مبتلا به پاتولوژی روتاتور کاف بودند. پایایی آزمون-بازآزمون با ضریب همبستگی درون کلاسی ایجاد شد. سازگاری درونی با استفاده از آلفا کرونباخ محاسبه گردید. تخمین خطا در اندازهگیریها با خطای استاندارد اندازهگیری محاسبه شد. ارزیابی تکرارپذیری با فاصله سه روز بین تکمیل پرسشنامه آزمون -بازآزمون سنجیده شده است.
یافتهها: میزان آلفا کرونباخ 971/0 بود که سازگاری درونی بالایی را نشان داد. ضریب همبستگی درون کلاسی 99/0 بود که نشاندهنده پایایی بالای آزمون-بازآزمون است. مقدار همبستگی با پرسشنامه DASH برابر با 907/0 و با پرسشنامه SPADI برابر با 941/0 بوده است.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی روتاتور کاف ابزاری معتبر و قابل اعتماد برای ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران با تشخیص آسیب روتاتور کاف است.
محمد رضا ساسانی، لیلا فضلاللهپور، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی و سیتیاسکن بدون ماده حاجب دقیقترین روش برای تشخیص سنگ است. باتوجه بهاینکه تعیین اندازه سنگ ملاک اصلی در برنامهریزی درمانی است، هدف از این مطالعه مقایسه سونوگرافی و سیتیاسکن بدون کنتراست در تعیین اندازه سنگ کلیه میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیماران بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که از تیر تا مهر سال 1396 مراجعه کرده بودند موردبررسی قرار گرفتند. یک رادیولوژیست سیتیاسکن بیماران را با تصاویر سونوگرافی آنها ازنظر اندازه سنگ بررسی کرد. میزان همبستگی اندازه سنگ در سونوگرافی و سیتیاسکن در زیرگروههای مختلف با دستهبندی اندازه سنگ به سه زیرگروه ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین اندازه سنگ اندازهگیریشده با سونوگرافی و سیتیاسکن بهترتیب 26/5±23/11 و 7/4±48/9 میلیمتر بود که تفاوت معناداری داشت. بیشترین میزان همبستگی در سنگهای بیش از mm 10 (%81) و سپس در mm 5-10 (3/%69) مشاهده شد. کمترین تطابق در سنگهای کمتر از mm 5 (5/%37) مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سونوگرافی اندازه را در مقایسه با سیتیاسکن بیشازحد برآورد میکند. این تفاوت در هر سه زیرگروه مشاهده شد، اما این تفاوت در اندازه سنگ کمتر از mm 5 بیشتر بود. میزان همبستگی در کلیه راست بیشتر از کلیه چپ است. پنجره استخوانی اندازه سنگ را درمقایسه با پنجره بافت نرم کم تخمین است. استفاده از سونوگرافی بهعنوان غربالگری یا آزمایش اولیه برای تشخیص سنگ کلیه توصیه میشود. اما بهدلیل محدودیت آن سیتیاسکن یک روش تشخیصی استاندارد درنظر گرفته میشود.
عظیم معتمدفر، محمدمومن غریبوند، محمدقاسم حنفی، فاطمه نقاب،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، مشخصکردن میزان دقت روش تصویربرداری سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک در مقایسه با نمونه پاتولوژی پس از عمل بیماران مبتلا به کانسر پاپیلاری تیرویید است.
روش بررسی: این مطالعه بهروش اپیدمیولوژیک توصیفی تحلیلی برروی 103 بیمار شناختهشده کانسر پاپیلاری تیرویید که جهت سونوگرافی گردن از شهریور 1400 تا اسفند 1401 به بیمارستان امام و گلستان اهواز مراجعه کردهاند انجام شده است. نتایج سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک با نتایج پاتولوژی پس از عمل بیماران مقایسه گردید.
یافتهها: طبق نتایج بهدستآمده، درگیری متاستاتیک گرههای لنفاوی گردنی در (6/36%)38 نفر از بیماران تشخیص داده شد، که از این میان (7/30%)32 نفر از بیماران مثبت واقعی بودهاند. نتایج سونوگرافی پیش از انجام عمل جراحی در (5/9%)6 نفر از بیماران بهصورت مثبت کاذب نشان داده شد. در (4/58%)60 نفر از بیماران پیش از انجام عمل جراحی متاستاز لنفاتیک رویت نشد که با نتیجه پاتولوژی پس از عمل تطبیق داشت (منفی واقعی). ارزش اخباری مثبت بررسی لنفنودهای متاستاتیک با روش سونوگرافی 2/84% و ارزش اخباری منفی 3/92% برآورد شد. دقت تشخیصی سونوگرافی 89% و میزان حساسیت 86% و میزان اختصاصیت 90% با سطح زیر منحنی884/0AUC= و 001/0P< برآورد زده شد. دقت سونوگرافی تحت تاثیر سایز تومور، تیروییدیت هاشیموتو و محل متاستاز قرار نمیگیرد (05/0P<).
نتیجهگیری: سونوگرافی بهتنهایی دارای دقت تشخیصی قابلقبولی در کشف لنفنودهای متاستاتیک ناشی از کانسر پاپیلاری تیرویید است. اما با کاهش سایز تومور بروز خطای منفی کاذب افزایش مییابد.
ناهید عسکری، علی شفیعیپور، سوده خنامانی فلاحتیپور،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پیوند سلولهای بنیادی مزانشیمی برای بهبود آسیبهای کلیوی نویدبخش بوده، لذا در این پژوهش پتانسیل سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان گربه (fMSCs) در مقایسه با داروی تلمیزارتان در بیماریمزمنکلیوی بررسیشد.
روش بررسی: در 35 گربه نژاد پرشین، مارکرهای سلولهای بنیادی (CD44, CD90, CD105) با استفاده از Real time-PCR در fMSC دریک مطالعه بالینی مداخلهای از 1397 تا 1398 در کرمان، بررسیشد. متغیرهای مستقل سن، وزن و سابقه بیماریهای کلیوی و متغیر وابسته وجود یا عدموجود CKD بود. گروه اول، تزریق اتولوگ fMSCs، گروه دوم تلمیزارتان بهعنوان مسدودکننده رنین-آنژیوتانسین (RAB) استفاده و نتایج با گربههای سالم و بدون درمان، با معاینه فیزیکی حیوانات، اندازهگیری میزان فیلتراسیون گلومرولی (Glomerular filtration rate, GFR)، نیتروژن اوره خون (Blood urea nitrogen, BUN)، کراتینین و اوره سرم، آلانین ترانس آمیناز (Alanine transaminase, ALT) و وزن مخصوص (Specific gravity, SG) ادرار برای روزهای 1، 30، 60، 90 و 120 مقایسه شد. بررسی دادهها با استفاده از SPSS software, version 20 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و آنالیز دو طرفه ANOVA و آزمون توکی انجام و 05/0<P معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: fMSCs باعث کاهش BUN، SCr، و اوره سرم و بهبود GFR و کاهش التهاب، نکروز و فیبروز در بافت کلیه و افزایش بقای سلولهای کلیوی شد. همچنین fMSCs با تاثیر بر روی ژنهای CD44، CD90، CD105، مارکرهای بنیادی را در سلولهای کلیوی تنظیم کرده، بهطوریکه fMSCs بهتر از تلمیزارتان عملکرد که فقط باعث کاهش فشار خون و پروتیینوری در گربهها شد.
نتیجهگیری: سلولهای بنیادی مزانشیمی میتوانند بهعنوان یک کاندید بالقوه برای مطالعات بیشتر در بهبود عملکرد و کاهش آسیب کلیوی در بیماران CKD باشد.
راضیه بهزادمهر، آریانا راسخی، بنفشه زینلی رفسنجانی، علیرضا راسخی،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: چندین یافته تیپیک و غیرمعمول با وضوح بالا (HRCT) کوید-19 مشاهده شد. هیچ مطالعهای برای بررسی رابطه بین وجود ندولها در این بیماران و وضعیت بیمار وجود ندارد. مطالعه حاضر فراوانی ندولهای ریوی را در بیماران کووید-19 از نظر وضعیت بیمار ارزیابی میکند.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر-مقطعی تصاویر پزشکی بیماران مراجعهکننده به سه مرکز وابسته به دانشگاه پزشکی شیراز (بیمارستانهای نمازی، علیاصغر و شهید فقیهی) جهت انجام HRCT کووید-19 از فروردین تا شهریور 1399 با شرایط خوب، نامناسب و نسبتا خوب بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک بیمار، شکل ندول، تعداد، اندازه، محل، وجود کاویتاسیون و GGO در اطراف ندول ارزیابی و ثبت شد.
یافتهها: در مجموع 20576 بیمار وارد مطالعه شدند. 1/2% موارد ندول سالید داشتند. 76/96% آنها با GGO همراه بودند و 42/10% با یک حفره همراه بودند. در شرایط خوب، بیماران بهطور قابلتوجهی ندولهای سالید بیشتری (46/3%) نسبت به سایرین نشان دادند. اندازه ندولها در بیماران با وضعیت خوب (cm 8/1) بهطور قابلتوجهی بیشتر از بیماران نسبتا خوب (cm 22/1) یا بیماران با وضعیت نامناسب (cm 15/1) است. 86/79%، 5/12% و 64/7% از ندولها بهترتیب متعدد، دوگانه/سهتایی و منفرد بودند.
نتیجهگیری: فراوانی ندولها در HRCT بیماران با شرایط خوب بهطور قابلتوجهی بیشتر از بیماران با شرایط نسبتا خوب یا نامناسب بود. آنها همچنین دارای ندولهای متعدد و بزرگتر بودند. آزمون ضریب-پیرسون همبستگی منفی کوچکی را بین وجود ندولها و وضعیت بیمار نشان داد. بهنظر میرسد وجود آنها نشاندهنده ایمنی بالاتر در برابر عفونتهای ویروسی است. در پیگیریها مشخص شد افرادی که ندول داشتند در بخش مراقبتهای ویژه بستری نشدهاند.
شهناز برات، گلدیس اولا، زینتالسادات بوذری، آزیتا قنبرپور، هدی شیرافکن،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیاختیاری استرسی ادرار بهدلیل ضعف اسفنکتر مجرای ادرار و/یا ضعف عضلات کف لگن رخ میدهد. یکی از روشهای درمانی این وضعیت، Trans-obturator tape (TOT) میباشد که عوارض بعد عمل کمتری نشان داده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی عوارض جراحی TOT در درمان زنان با بیاختیاری ادرار استرسی میباشد.
روش بررسی: این یک مطالعه مقطعی میباشد که بر روی 59 خانم مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار که از فروردین 1390 تا انتهای اسفند 1399 در بیمارستانهای روحانی و مهرگان بابل تحت جراحی TOT قرار گرفتند، صورت گرفت. جهت ثبت عوارض زودرس به پرونده پزشکی موجود در درمانگاه، مربوط به بررسی یک هفته و دو ماه پس از عمل بیماران مراجعه شد. عوارض دیررس عمل نیز در زمان ورود به مطالعه تحت بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از SPSS software, version 60 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شده است.
یافتهها: 59 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین سنی شرکتکنندگان 40/9±92/54 سال میباشد. پس از عمل، شایعترین عارضه دیررس دیسپارونی (3/20%) و نادرترین عارضه زودرس آسیب حین عمل به مجرای ادراری یا مثانه (7/1%) بوده است. در پاسخ به این سوال که آیا این جراحی را به دیگران که مشکل مشابه دارند توصیه میکنید، 53 نفر (83/89%) پاسخ مثبت دادند. میانگین میزان رضایت بیماران از عمل (در مقیاس صفر تا 100) 44/23±64/88 بود. براساس آزمون Student’s t-test میان بروز عارضه پس از عمل و میزان رضایت بیماران ارتباط آماری معناداری وجود دارد (001/0>P).
نتیجهگیری: دیسپارونی شایعترین و عوارض حین جراحی مثل آسیب به مجرای ادراری نادرترین عوارض جراحی TOT هستند.
مهدی یدالهزاده، نادر رضایی، محسن فرخپور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونهبرداری و بررسی بافتشناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی بهعنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافتهها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافتشناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).
نتیجهگیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعهای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.
فاطمه سعیدی، مهدیه زکی زاده، محمدباقر سهرابی، مصطفی عنایت راد، سینا حبیب زاده، منصوره فاتح،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنیزایی توسط واکسن موفقیت چشمگیری در پیشگیری از 9 بیماریهای عفونی رایج بهدست آورده است. هرچند واکسنهای مورداستفاده درحالحاضر بسیار اثربخش هستند و عوارض جانبی آنها ناچیز است، هیچ واکسنی عاری از عوارض جانبی نیست. بروز واکنش نامطلوب متعاقب ایمنسازی با نگران کردن والدین، ممکن است سبب انصراف آنها از ایمنسازی بعدی کودکان شود. هدف این مطالعه، بررسی میزان بروز عوارض ناشی از واکسیناسیون رایج کشوری در نوزادان و کودکان زیر هفت سال در شهر شاهرود میباشد.
روش بررسی: جهت جمعآوری اطلاعات دموگرافیک و بالینی در یک مطالعه مقطعی با مراجعه به مراکز بهداشت شهرستان شاهرود، عوارض ثبت شده بهدنبال واکسیناسیون روتین کشوری مانند تب، راش، اسهال، تورم و درد محل تزریق و سایر عوارض واکسیناسیون مرتبط با نوزادان و کودکان زیر هفت سال از فروردین 1396 تا اسفند 1400 جمعآوری شد و توسط SPSS software, version 22 (SPSS Inc, Chicago, IL, USA) آنالیز شد.
یافتهها: از میان 429 عارضه ثبت شده طی سالهای 1400-1396 بیشترین عوارض مربوط به واکسنهای پنتاوالان و سهگانه بود. از میان عوارض ثبت شده بیشترین عوارض را در هر دو گروه ترم و پرهترم، تب بالا (202 مورد) تشکیل میدهد، سایر عوارض بهترتیب شامل بثورات ماکولوپاپولر (59 مورد)، عوارض موضعی خفیف (55 مورد)، استفراغ (41 مورد) و جیغ کشیدن مداوم (36 مورد) بوده است.
نتیجهگیری: بهطورکلی، واکسیناسیون رایج کشوری که علیه 9 بیماری عفونی واگیر انجام میپذیرد از عوارض پایینی برخوردار است. این عوارض عمدتا خفیف و گذرا است و البته در این میان، ممکن است عوارض نادر و خطرناکی مانند تشنج و آنسفالیت رخ دهد. بنابراین یک برنامه دقیق پیگیری و ثبت گزارش عوارض ایمنسازی الزامی است.
هادی لطفی، مرتضی ایزدی، احسان لطفی، هادی اسمعیلی گورچین قلعه،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده
استفاده تعمدی یا تهدیدآمیز از ویروسها، باکتریها، توکسینها و یا مواد سمی تهیه شده از ارگانیسمهای زنده برای ایجاد مرگومیر یا بیماریزایی در انسان، حیوانات و گیاهان، بیوتروریسم نام دارد. میتوان این عوامل را با پاشیدن آنها در هوا یا از طریق ایجاد عفونت در حیوانات و انتقال این عفونت به انسان یا از راه آلوده کردن منابع آب و غذا پخش کرد. اقدامات دفاعی، مانند واکنش اضطراری به این نوع تروریسم، ناآشنا و ناشناخته است. حالت کلی درماندگی ناشی از کمبود آمادگی کامل و راهبردهای ضدآلودگی، موضوع را پیچیدهتر میکند. توانایی و علاقه گسترده پرسنل غیرنظامی برای مشارکت در توسعه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی مستقیما با دسترسی آسان به برتری دانشگاهی در سراسر جهان مرتبط است. عامل دیگر سواستفاده وسوسهانگیز از دادهها و دانش الکترونیکی رایگان در دسترس در مورد تولید آنتیبیوتیکها و واکسنها و سلاحهای متعارف با جزییات مختلف پیچیده آنهاست. استفاده از حیوانات در تحقیقات آزمایشگاهی برای درک بهتر مکانیسم بیماریها، درمان و غلبه بر محدودیت آزمایشهای بالینی سابقه طولانی دارد. پژوهشگران باید درک و شناخت درستی از انواع مدلهای حیوانی داشته باشند تا بتوانند با یک انتخاب صحیح و درست، درک بهتری از علایم بالینی بیماریهای ویروسی و برآیند و گزینههای احتمالی برای درمان و ابداع واکسن ارایهدهند. هدف از مطالعه پیش رو ارایه مدلهای حیوانی بیماریهای ویروسی انسانی برای بررسی کارایی داروها و واکسنهای ویروسی نوپدید و بازپدید است.
رضا عاطف یکتا، هدا کاوسی، پوریا عیسی وند، منیر سادات حاکمی، عبدالوهاب برادران، زهرا تمرتاش،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: درگیری قلبی در بیماری اسکلروز سیستمیک شایع میباشد. فیبروز میوکارد یافتهی اصلی درگیری قلبی در بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک میباشد. با توجه به اینکه درگیری قلبی بهعنوان یک فاکتور با پیشآگهی بد بیماری در اسکلرودرمی شناخته شده است یافتن یک روش امکانپذیر و غیرتهاجمی ارزشمند خواهد بود. در مطالعات اخیر وجود Fragmented QRS complexes (FQRS) در نوارقلب در ارتباط با اسکار و فیبروز نشان داده شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد- شاهد از فروردین 1398 تا اسفند 1398 است که در بیماران مبتلا به اسکلرودرمی مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان شریعتی و افراد غیرایسکیمک مراجعهکننده به درمانگاه قلب بیمارستان شریعتی در گروه کنترل منطبق بر سن و جنس با گروه بیماران انجام شده است.
یافتهها: از میان ۱۴۱ فرد مبتلا به اسکلروز سیستمیک، 127 نفر (81/85%) زن و ۲۱ نفر (19/14%) مرد بودند. 61 نفر (2/%41) از مبتلایان به اسکلرودرمی و هشت نفر (9/%7) از افراد گروه کنترل در این مطالعه دارای تغییرات FQRS در نوار قلب خود بودند. در این مطالعه در مقایسه بین گروه بیماران مبتلا به اسکلرودرمی و افراد گروه کنترل، فاصلههای QRS، QTc و Tp-e بهطور معناداری در بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک بزرگتر از افراد گروه کنترل بود. فراوانی تغییرات FQRS، LAHB و LPHB در مبتلایان به بیماری اسکلروز سیستمیک به شکل معناداری در مقایسه با افراد گروه کنترل بیشتر بود.
نتیجهگیری: یافته FQRS در نوار قلب بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک که علایم قلبی واضحی ندارند ممکن است نشاندهنده فیبروز میوکارد باشد و پیشبینی کننده بروز اختلالات قلبی در آینده میباشد.