جستجو در مقالات منتشر شده


843 نتیجه برای سی

کسری مردانی، فرهاد نیکخواهی، فاطمه فردصانعی،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سالمونلا انتریکا زیر گونه انتریکا سرووار انتریتیدیس، یکی از مهمترین عوامل بیماری‌های منتقله از غذا است که در اثر مصرف فراورده‌های غذایی آلوده با منشا حیوانی به‌وجود می‌آید. گاستروانتریت سالمونلایی یک عفونت خود محدود شونده است که بدون‌نیاز به درمان آنتی‌بیوتیکی بهبود می‌یابد. اما بیماری می‌تواند به بیماری‌های سیستمیک تبدیل شود و این افراد نیاز به درمان دارند. هدف از مطالعه ما بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی و ژن‌های مقاومت به فلوکوئینولون‌ها می‌باشد.
روش بررسی: در طی این مطالعه در یک مطالعه مقطعی-توصیفی در فاصله زمانی شهریور 1401 تا شهریور1402، 44 جدایه سالمونلا انتریتیدیس از منابع انسانی مورد‌بررسی قرار گرفت. پس از تایید ایزوله‌ها با استفاده از روش‌های استاندارد میکروبیولوژی ومولکولی، الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی جدایه‌ها و فراوانی ژن‌های مقاومت تعیین شد.
یافته‌ها: در این مطالعه از 44 جدایه سالمونلا انتریتیدیس مورد‌مطالعه، 100% سویه‌ها به ایمی‌پنم ومروپنم حساس بودند و حساسیت به آنتی‌بیوتیک‌های سفتریاکسون، سفتازیدیم و سفوتاکسیم به ترتیب2/93%، 9/90%، 1/94% بودند. 8/81% جدایه‌ها به کوتریماکسازول حساس بودند، حساسیت به آمپی‌سیلین 1/84% بود. تنها 1/9% جدایه‌ها به سیپروفلوکساسین حساس بودند. در بین سویه‌های مقاوم به سیپروفلوکساسین به روش فنوتیپی هیچ کدام از ژن‌های و qnrS, qnrA, qnrB مشاهده نگردید. تمام سویه‌های مقاوم به نالیدیکسیک اسید دارای ژن gyrA بودند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه نشان داده شد، مقاومت به خانواده فلورکوئینولون‌ها در بین ایزوله‌های سالمونلا انتریتیدیس در حال افزایش می‌باشد. از طرفی شاهد کاهش حساسیت و بروز سویه‌های مقاوم به سفالوسپورین‌های وسیع‌الطیف در بین سرووار انتریتیدیس هستیم، که داروی انتخابی عفونت‌های خارج روده‌ای می‌باشد.

 
نرجس محمدزاده، سید رسول میرشریفی، علیرضا آبخو، سروش کهنسال، محمد عاشوری،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی گوارشی تحتانی که می‌تواند ایجاد‌کننده‌ی یک وضعیت تحدید‌کننده‌ی حیات باشد، شیوع ۳۳ در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر دارد. مشاوره‌ی جراحی در این بیماران از مهمترین اقدامات درمانی می‌باشد که در درمان به‌موقع و مناسب بیمار نقش به‌سزایی ایفا و از وقوع شوک جلوگیری می‌کند.
معرفی بیمار: در این مقاله ما به معرفی یک مورد‌ خونریزی گوارشی تحتانی در بیمار ۵۰ ساله‌ی مبتلا به سیروز کبدی بستری شده در تاریخ ۲۴ آذر سال ۱۴۰۰ در اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) تهران می‌پردازیم که منشا خونریزی یک کلافه عروقی، در محل اتصال روده باریک به ناف بوده و درمان با رزکسیون سگمنتال روده باریک انجام شد.
نتیجه‌گیری: خونریزی گوارشی در بیماران سیروتیک از اورژانس‌های پزشکی می‌باشد و در صورتی که عامل خونریزی آن از طریق اندوسکوپی و کولونوسکوپی قابل دسترسی نباشد، تشخیص و درمان آن بسیار چالش برانگیز است. سی‌تی آنژیوگرافی و متعاقب آن جراحی روشی مناسب برای تشخیص و درمان این موارد می‌باشد و استفاده از اندوسکوپی، حین عمل، می‌تواند در تشخیص منشا خونریزی راه‌گشا باشد.

 
شکوفه اکبری، منیره رحیم‌خانی، رضا میرنژاد،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین Methicillin-resistant staphylococcus aureus (MRSA) به‌دلیل مقاومت به داروهای ضدمیکروبی به یکی از نگرانی‌های سلامت عمومی تبدیل شده که درمان بیماران مبتلا به عفونت‌های ناشی از این باکتری را با مشکل مواجه کرده است. بنابراین در این بررسی با هدف مقایسه روش‌های فنوتیپی و ژنوتیپی جهت تشخیص استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‌سیلین جدا شده از بیماران بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران و همچنین بررسی ژن nor A در این نمونه‌ها انجام شده است.
روش بررسی: در تحقیق توصیفی- مقطعی حاضر که از بهمن 1401 تا شهریور 1402 به‌طول انجامید، تعداد 43 سویه استافیلوکوکوس اورئوس از بخش‌های مختلف بیمارستان‌های شهر تهران جمع‌آوری و به آزمایشگاه دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران که محل انجام تحقیق بود ارسال شد. پس از شناسایی سویه‌ها، مقاومت جدایه‌ها نسبت به 14 نوع آنتی‌بیوتیک با روش انتشار دیسک بررسی گردید.
یافته‌ها: تست‌های تشخیصی استافیلوکوکوس اورئوس از جمله رنگ‌آمیزی گرم روی کلنی‌ها و انجام تست کاتالاز و DNase و کواگولاز انجام گرفت و مشخص شد که تمام سویه‌ها استافیلوکوکوس اورئوس بودند. در مرحله بعد با روش PCR و استفاده از پرایمر mec A، 43 سویه جدا شده از خون و زخم دارای mec A بوده و از نظر ژنوتیپی وجود سویههای MRSA تایید شد. از 43 سویه استافیلوکوکوس اورئوس با بررسی PCR و الکتروفورز مشحص شد تعداد 26 نمونه دارای ژن nor A بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که میزان شیوع باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در نمونه‌های بیمارستانی قابل توجه بوده و مقاومت به متی‌سیلین و سیپروفلوکسازین در سویه‌های این باکتری افزایش یافته است.

 
المیرا حاجی‌زاده، حسین کریمی مونقی، جمشید جمالی، هانیه مستور،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در زمینه مراقبت‌های بهداشتی کارکنان اتاق عمل با توجه ‌به ماهیت پر استرس کار آنها موضوع تاب‌آوری از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش رواقی بر تاب‌آوری کارکنان اتاق عمل انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه‌تجربی مداخله‌ای از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود که بین 67 نفر از کارکنان اتاق عمل شاغل در بیمارستان‌های امام علی (ع) و امام حسن (ع) شهرستان بجنورد در مهر ۱۴۰۲ و به‌مدت شش روز به‌صورت آنلاین انجام شد. در این مطالعه از چک‌لیست جمعیت‌شناختی و پرسشنامه (1402) استاندارد تاب‌آوری کانر و دیویدسون برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله آموزشی نیز با استفاده از بسته آموزش رواقی “SeRenE” اجرا شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از SPSS software, version 24 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافته‌ها: براساس نتایج نمره کل تاب‌آوری پس از انجام آموزش رواقی (۳۱/۸±۰۳/۷۲) افزایش یافت و اختلاف آماری معنا‌داری را با گروه کنترل (۱۶/۱۱±۰۳/۶۵) نشان داد (005/0P=). پس از آموزش رواقی نتایج نشان داد که میانگین زیر مقیاس‌های تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل و نمره کل تاب‌آوری در گروه آموزش افزایش پیدا کرد. میانگین بعد تأثیرات معنوی اگرچه پس از آموزش افزایش پیدا کرد، اما این افزایش از نظر آماری معنا‌دار نبود (097/0=P).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد که آموزش رواقی تأثیر مثبتی بر جنبه‌های مختلف تاب‌آوری در بین کارکنان اتاق عمل داشته است. توصیه می‌شود برنامه‌های آموزش رواقی در آموزش‌های کارکنان و مراقبین سلامت گنجانده شود.

 
یاسر حسن‌زاده، زهرا ثاقب موفق، آتنا صحرابیگی، حمید حیدریان میری، معصومه غریب،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی اپیدمیولوژیک تومورهای سیستم اعصاب مرکزی اولین گام در کنترل وضعیت این تومورها است. هدف ما بررسی اپیدمیولوژی و هیستوپاتولوژی تومورهای خوش‌خیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در یکی از مراکز دانشگاهی و ارجاعی شرق کشور است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی همه بیمارانی که در بازه زمانی بین فروردین 1388 تا اسفند 1397 با تشخیص قطعی تومور خوش‌خیم یا بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در بیمارستان قائم مشهد پذیرش شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. منابع اطلاعاتی مورد استفاده شامل پرونده بیماران و سیستم اطلاعاتی بیمارستان بود. در نهایت، اطلاعات به‌دست آمده توسط SPSS software, version 28 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تفسیر شد.
یافته‌ها: درمجموع 775 بیمار مبتلا به تومورهای خوش‌خیم و 771 بیمار مبتلا به تومورهای بدخیم سیستم اعصاب مرکزی وارد مطالعه شدند. در مورد تومورهای خوش‌خیم شیوع در زنان تقریباً دو برابر مردان، (۴۷/۶۸ در برابر ۵۳/۳۱%) و میانگین سنی بیماران ۸۱/۱۹±۳۱/۴۵ سال بود. شایعترین تومور خوش‌خیم، مننژیوم با شیوع ۷۷/۷۲% و پس از آن شوانوم با شیوع ۶۷/۱۳% بود. میانگین سنی بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم ۶۷/۱۹±۶۴/۳۶ سال به‌دست آمد که ۰۴/۵۳% آنها مرد و ۹۶/۴۶% زن بوده‌اند. شایعترین تومور بدخیم، گلیوبلاستوم با شیوع ۶۸/۳۲% و سپس آستروسیتوم منتشر با شیوع ۴۷/۱۶% گزارش شد. مرگ‌ومیر داخل بیمارستانی در تومورهای خوش‌خیم و بدخیم به‌ترتیب ۱/۱۰ و ۵/۱۷% بود. نوع تومور و گرید آن عوامل تعیین‌کننده اصلی در مرگ زودرس در تومورهای بدخیم به‌شمار می‌رود.
نتیجه‌گیری: ویژگی‌های اپیدمیولوژیک تومورهای خوش‌خیم و بدخیم سیستم اعصاب مرکزی در مطالعه ما مشابه سایر مطالعات در دیگر جوامع بود.

 
آمنه جوانمرد، علیرضا صالحان،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال 1960، ویروس‌های کرونا کشف شدند. موجودات زنده درشت‌پیکر از خانواده ویروس‌های پاکت‌دار که RNA تک‌رشته‌ای با منشاء جانوری دارند. ویروس‌های کرونا در انسان می‌تواند به بیماری تنفسی خفیف یا شدید تنفسی تبدیل شوند. در سال 2020، سازمان بهداشت جهانی ویروس کووید-19 را یک بیماری همه‌گیر جهانی اعلام کرد. هدف این مطالعه استفاده از ضریب همبستگی جاکارد جهت تعیین شباهت الگوی رفتار بیماری کووید-19 در فصول مختلف سال است.
روش بررسی: در این بررسی از سیستم‌های یادگیری ماشین و معیار تشابه در تعیین الگوی رفتار بیماری کووید-19 در فصل‌های سال‌ استفاده شد. مکان انجام مطالعه، بیمارستان موسی بن جعفر (ع) مشهد و زمان دقیق انجام مطالعه از اردیبهشت 1399 لغایت شهریور 1401 می‌باشد. علایم بیماران مبتلا با مجموعه‌ داده تدوین‌شده مقایسه و تشابه بیماران در ماتریس شباهت تهیه و ضریب همبستگی جاکارد روی داده‌ها انجام شد. نهایتاً تحلیل سویه‌ها از ابتدای پیدایش تا آخرین سویه بررسی شد.
یافته‌ها: شاخص‌های عملکرد الگوریتم در روش تشابه جاکارد، معیار یادآوری با مقدار 94/0، معیار دقت با مقدار 1، معیار امتیاز F1 با مقدار 86/0 و معیار صحت با مقدار 76/0 را نشان داد. مهمترین فاکتورهای مؤثر در بررسی، گلبول‌های سفید خون، پلاکت، RT PCR، CT SCAN، تنگی تنفس، تب، SPO2 و تعداد تنفس می‌باشند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه رفتار ویروس کووید-19 با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین با احتساب موقعیت جغرافیایی و فصلی در بیماران بررسی شد و یک الگوی واضح از ارتباط فصل‌ها در گسترش کووید-19 مشخص گردید، به‌طوری‌که در هر فصل علایم مشخصی مشاهده شده است که با سویه همان فصل مطابقت دارد.

 
بابک پیامی، شیرین عزیزی‌دوست، نعیم منصوری،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم وولف-پارکینسون-وایت بیماری ناشایع و شناخته شده می‌باشد که فرد را مستعد آریتمی‌های قلبی می‌کند و گاهی همراهی آن با نارسایی قلبی در فرد مبتلا دیده می‌شود. درمان بیماری ذیل منجر به بهبود نارسایی قلب نیز شده است.
معرفی بیمار: مرد 35 ساله با سابقه سندرم ولف-پارکینسون-وایت، دیلاتاسیون و افت کسر دفعی بطن چپ، با حمله فیبریلاسیون دهلیزی با هدایت از مسیر فرعی به اورژانس مراجعه کرد. بیمار تحت درمان الکتروفیزیولوژی و عمل ابلیشن راه فرعی خلفی-جانبی چپ قرار گرفت. به مرور (در بازه زمانی آذر 1401 تا تیر 1402) عملکرد بطن چپ بیمار رو به بهبودی رفت و علایم تنگی نفس فعالیتی بیمار نیز کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: وجود نارسایی قلبی در بیماران سندرم ولف-پارکینسون-وایت میتواند به‌علل مختلف از جمله وجود راه فرعی و عدم تقارن انقباض داخل بطنی ناشی از آن باشد. حذف این راه فرعی منجر به کنترل حملات آریتمیک و بهبود عملکرد سیستولی بطن چپ میشود.

 
شیما حیدری، محمد نصراللهی، محمد خداشناس رودسری،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات پاندمی‌های ویروسی در گذشته و همچنین مطالعه بیماران مبتلا به سپسیس نشان داده است که رابطه مستقیمی بین بروز AKI با نرخ مرگ‌و‌میر و شدت، پیش‌آگهی و پیامد نهایی بیماری وجود دارد، انجام یک پژوهش در کووید ضروری است تا بتوان از نتایج آن در جهت برنامه‌ریزی برای درمان به موقع و موثر و کاهش عوارض در این بیماران استفاده کرد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 310 بیمار از بین مبتلایان به بیماری کووید-19 انجام شد که از اول فروردین تا 30 اسفند 1399 در بخش‌های داخلی، مراقبت ویژه و عفونی بیمارستان ولیعصر بیرجند بستری بوده‌اند.
یافته‌ها: شیوع آسیب کلیوی حاد در بیماران 4/7% گزارش شد. در افراد دچار آسیب کلیوی حاد، میزان مرگ‌و‌میر بیشتری مشاهده شد. بین بروزآسیب کلیوی حاد و میزان درگیری ریوی ارتباط معناداری به‌دست نیامد. افراد دارای فشار‌خون بالا، به میزان بیشتری دچار آسیب کلیوی حاد می‌شوند. همچنین افراد با آسیب کلیوی حاد بیشتر دچار لکوسیتوز در مقایسه با افراد بدون‌آسیب کلیوی حاد می‌شوند. بین تعداد لنفوسیت و آسیب کلیوی حاد رابطه معناداری مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که سطح سرمی CRP و سطح سرمی BUN در افراد دارای آسیب کلیوی حاد به طور معناداری بیشتر است.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بروز آسیب کلیوی حاد در بیماران بستری مبتلا به کووید-19 با شدت و پیامد ‌های بالینی ارتباط قابل‌توجهی دارد، با افزایش آسیب کلیوی حاد شانس ابتلا به فازهای شدیدتر بیماری کووید-19و شانس مورتالیتی افزایش می‌یابد.

 
علیرضا دهقان، محبوبه آب‌شیرینی، حمید نعمتی، مهدی سعیدی‌مقدم،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات تکاملی کودکان شامل گروهی از مشکلات، محدودیتهای یادگیری و اکتسابی مهارت‌ها می‌باشد. تاخیر تکاملی-گلوبال برای توصیف ناتوانی تکاملی کودکان کمتر از پنج سال بوده که در حداقل دو حوزه از دامنههای اصلی تکاملی می‌باشد. تصویربرداری نورورادیولوژی شامل MRI مغز می‌تواند حاوی اطلاعات مهمی در این حوزه باشد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی از 79 بیماری که دارای اختلال تکاملی به درمانگاه مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از تاریخ مهر 1392 تا اسفند 1399 مراجعه کرده بودند، 37 نفر MRI مغز داشتند. امتیازات کودکان در پنج حوزهی بالینی ASQ با یافتههای MRI آنها مورد‌بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از 37 بیمار، 23 دختر و 14 پسر بودند. 31 نفر از آنها دارای حداقل یک یافته‌ی غیرطبیعی در MRI مغز خود بودند. بیشترین یافتهها مربوط به دور سر غیرطبیعی با شیوع 54% و کمترین فراوانی میلینیزاسیون غیر‌طبیعی با شیوع 8/10% بود. نتایج بررسی ارتباط یافتههای MRI با حوزه‌های تکاملی نشان داد، کودکانی که اختلال ماده‌ی سفید مغزی در MRI داشتند، تاخیر تکاملی شدیدتری در حرکات درشت دارند (049/0>P) و یافته‌های MRI مربوط به مشکلات قشر مغز با شدت تاخیر تکاملی در حرکات ظریف ارتباط داشتند (0010/0>P).
نتیجه‌گیری: با‌توجه به یافته‌های فوق می‌توان نتیجه گرفت، MRI مغز در کودکان با شواهد تاخیر تکاملی می‌تواند علاوه‌بر نقش تشخیصی به‌عنوان ابزاری برای کمک در تعیین پیش‌آگهی در حوزه‌های تکاملی استفاده شود. همچنین با تمرکز بر حوزه‌ی تکاملی که با‌توجه به یافته‌های MRI بیشترین احتمال تاخیر در آینده را خواهد داشت، فرآیند درمان و بازتوانی این کودکان در آن زمینه را تحت‌تاثیر قرار دهد.

 
سید آرش یزدان‌بخش، سیمین نجف‌قلیان، آرش ایزد‌پناه، محمد پروهان، عظیم فروزان، امیر الماسی حشیانی،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی حاد گوارشی یکی از اورژانس‌های پزشکی است که در صورت مدیریت صحیح، پیش‌آگهی خوبی دارد. جهت تثبیت وضعیت همودینامیک این بیماران، ترکیبی از درمانهای دارویی، بهترین نتایج بالینی ممکن را داشته است در این مطالعه پیامد‌های کوتاه مدت تجویز همزمان وازوپرسین و ترانکسامیک اسید با تجویز هر یک به تنهایی و بدون‌تجویز این داروها, مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سوکور از آبان ماه 1399-1398 در بیمارستان ولیعصر اراک،120 بیمار واجد شرایط با خونریزی حاد گوارشی در چهار گروه مورد‌بررسی قرار گرفتند. سه گروه علاوه بر اقدامت معمول، وازوپرسین یا ترانکسامیک اسید به تنهایی و یا ترانکسامیک اسید به همراه وازوپرسین دریافت کردند. پیامدهای کوتاه مدت در 24 ساعت پیگیری شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، گروه وازوپرسین کاهش بیشتری در هموگلوبین داشتند (05/0P)، افزایش اوره خون در دو گروه دریافت‌کننده وازوپرسین کمتر از گروه‌های گروه دیگر بود (05/0P)، گروه تحت درمان با ترانکسامیک اسید نسبت به گروه تحت درمان با وازوپرسین شرایط بسیار بهتری از نظر هماتوشزی یا قطع هماتمز، نیاز به انتقال خون، خونریزی مجدد، نیاز به آندوسکوپی و جراحی اورژانسی داشتند و افزودن وازوپرسین به ترانگزامیک اسید نیز منجر به بهبود نتایج شد (05/0P).
نتیجه‌گیری: استفاده از ترانکسامیک اسید همراه با وازوپرسین در خونریزی دستگاه گوارش، با بهبود عملکرد کلیوی و قطع خونریزی و کاهش خطر خونریزی مجدد، نیاز به تزریق خون و مداخله آندوسکوپیک وجراحی همراه است. نتایج بلند مدت آن نیاز به مطالعه بیشتر دارد.

 
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماری‌های مزمن کبدی در جهان است که می‌تواند باعث بروز بیماری‌های قلبی- عروقی شود، از این‌رو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و به‌روش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمع‌آوری داده‌ها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش به‌صورت تصادفی به سه گروه هفت‌تایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد    (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخص‌هایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی داده‌ها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجه‌گیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخص‌های این ناهنجاری داشته باشد.

 
نیما نجاتی بوشهری، ولی‌اله دبیدی روشن،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌تحرکی ناشی از اعتیاد به اینترنت Internet addiction (IA) مشکل رایج سلامت عمومی است که باعث اضافه وزن و چاقی می‌شود. روش‌های جدیدی برای رفتارهای کنترل وزن نیاز است. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر برنامه تمرینی کوتاه‌مدت (دو هفته) و متوسط (چهار هفته) واقعیت مجازی Virtual reality (VR) با و بدون پیاده‌روی متناوب نوردیک (INW) در پسران نوجوان IA بر حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و پارامترهای ترکیب بدنی جدید (شاخص آدیپوسیتی بدن (BAI)، شاخص حجم شکمی (AVI)، شاخص مخروطی (CI)، نسبت کمر به قد (WHtR) و شاخص شکل بدن (ABSI) بود.
روش بررسی: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 70 پسر نوجوان مبتلا به IA (8/14 سال، kg/m2 4/24=BMI، ml/kg/min 38=VO2max) در تیر 1402 از شهر کرج انتخاب و به گروه‌های VR، INW، VR+INW و کنترل دسته‌بندی شدند. تمرینات مجزا و ترکیبی VR با و بدون تمرین INW (هفته‌ای سه جلسه 30 دقیقه‌ای)برای مدت دو و یا چهار هفته اجرا شد. پارامترها در ابتدا و دو مرحله پیگیری (دو و چهار هفته پس از مداخله) با ANOVA در اندازه‌گیری‌های مکرر آنالیز شد.
یافته‌ها: در ابتدای مطالعه، هیچ تفاوت معناداری در نمره IA یانگ بین گروه‌های کنترل و مداخله‌ها وجود نداشت (05/0P). IA میزان آمادگی قلبی تنفسی را کاهش می‌دهد. دو هفته مداخله‌ها تأثیر معنا‌داری بر VO2max داشت (05/0P). متعاقب چهار هفته مداخله INW، به‌صورت مجزا و ترکیبی با VR بهبود معناداری در مقادیر VO2max، WHtR و BAI نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (01/0P).
نتیجه‌گیری: اگرچه بهبود VO2max با انجام تمرینات کوتاه‌مدت و میان‌مدت INW، VR و INW+VR حاصل می‌شود، اما مداخله طولانی‌تر یعنی چهار هفته یا بیشتر موجب بهبود شاخص‌های ترکیب بدنی جدید می‌شود.

 
داریوش افشاری، منصور رضایی، مجتبی خزایی، نگین فخری،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: والپروات سدیم خط اول درمان برای پیشگیری از حملات میگرنی است. صداع کپسول گیاهی است که توسط شرکت داروسازی بوعلی دارو براساس طب سنتی تولید می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه اثر کپسول صداع و والپروات سدیم بر سردردهای میگرنی است.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دو مرکزی دوسوکور در کرمانشاه و همدان ( از آذر1400 تا تیر 1401)، 76 بیمار میگرن به‌طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. به‌مدت سه‌ماه، یک گروه داروی روتین همراه کپسول صداع و گروه دیگر داروی روتین همراه کپسول والپروات مصرف کردند. اطلاعات دموگرافیک و بالینی طی سه ماه جمع‌آوری و با SPSS software, version 25 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیز شد.
یافته‌ها: نهایتا 76 بیمار (36 نفر در گروه صداع و 40 نفر در گروه والپروات) بررسی شدند. کاهش شاخص‌های سردرد بین دو گروه معنادار نبود به‌طوری‌که تعداد حملات (1/6±49/7 در مقابل 5/4±75/5، 183/0=P)، شدت حملات (6/1±66/5 در مقابل 8/1±34/6، 089/0=P)، مدت حملات (5/30±48/23 در مقابل 6/32±35/32، 069/0=P) و نمره ناتوانی ناشی از میگرن (3/77±94/53 در مقابل 2/104±94/95، 061/0=P) به‌ترتیب در گروه والپروات و صداع بود. فراوانی عوارض جانبی بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (12 نفر (35%) در گروه صداع در مقابل 21 نفر (55%) در گروه والپروات (090/0P=).
نتیجه‌گیری: در کاهش شاخص‌های سردرد و نمره MIDAS و همچنین عوارض جانبی تفاوت معنا‌داری بین دو گروه والپروات سدیم و صداع وجود نداشت.

 
نعیمه کلالی، سوگند میرشاه، محمد حسین ابراهیم‌زاده، بی‌بی فاطمه کلالی‌نیا، علی مرادی، آذر قریب، نفیسه جیرفتی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

بیش از نیم‌قرن است که از سیمان‌های استخوانی جهت محکم‌شدن مفاصل مصنوعی استفاده می‌شود. نقش اولیه سیمان استخوان پر کردن فضای آزاد بین پروتز و استخوان است که با ایجاد یک ناحیه الاستیک نیروهای وارد بر مفصل را جذب می‌کند. این امر علاوه بر تضمین پایداری ایمپلنت مصنوعی، بهبود استخوان آسیب‌دیده را نیز به همراه دارد. سیمان‌های استخوانی پلیمری از یک ماتریکس پلیمری به نام پلی‌متیل متاکریلات (PMMA) و یک مونومر مایع به نام متیل متاکریلات (MMA) تشکیل شده‌اند، در اثر ترکیب این دو جزء با هم واکنش پلیمریزاسیون رادیکال آزاد رخ می‌دهد و منجر به سخت‌شدن سیمان می‌گردد. خواص سیمان‌های استخوانی از جمله استحکام مکانیکی، زیست‌سازگاری و ویژگی‌های جابه‌جایی را می‌توان با ترکیب پارامترهای مؤثر در پلیمریزاسیون تنظیم کرد. سیمان‌های استخوانی سرامیکی، از ذرات سرامیکی مانند کلسیم فسفات و کلسیم سولفات تشکیل شده‌اند که در یک ماتریکس پلیمری پراکنده‌‌اند. ذرات سرامیکی استحکام مکانیکی و زیست فعالی را فراهم می‌کنند، درحالی‌که ماتریکس پلیمری خواص حمل‌ونقل سیمان را افزایش می‌دهد. ترکیب این مواد امکان ایجاد سیمانی را فراهم می‌کند که زیست‌سازگار، رسانای استخوانی و از نظر مکانیکی پایدار باشند. با پیشرفت مداوم در مواد زیستی، سیمان‌های استخوان سرامیکی و پلیمری می‌توانند انقلابی در زمینه جراحی ارتوپدی ایجاد کنند و نتایج عملکردی بیماران را بهبود بخشند. اخیراً، محققان جهت افزایش عملکرد سیمان‌های استخوانی و رفع محدودیت‌های فعلی در کاربردهای ارتوپدی، روی توسعه سیمان‌های استخوانی جدید با خواص بهبودیافته، مانند زیست‌فعالی، فعالیت ضدباکتریایی و قابلیت‌های انتقال دارو تمرکز کرده‌اند. در مطالعه پیش‌رو، به تفضیل به جزییات انواع سیمان‌های استخوانی، خواص مکانیکی، بیولوژیکی، ساختاری و نحوه‌ی بهینه‌سازی آنها می‌پردازیم.
 
مریم بهمرام، محمد قاسم حنفی، احمد فخری زاده، مهسا اخوان صباغ، الهام فرهادی،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیر‌الکلی (NAFLD) یک بیماری مزمن و پیچیده است که به تجمع نامتعارف چربی در بافت کبد منجر می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی سایز کبد و ارتباط آن با درجه کبد چرب در بیماران مبتلا به NAFLD است.
روش بررسی: بیماران از میان مراجعه‌کنندگان به کلینیک رادیولوژی و سونوگرافی بیمارستان گلستان اهواز از خرداد 1401 تا اردیبهشت 1402 جهت سونوگرافی کبد انتخاب شدند. معیار انتخاب بیماران شرایط بالینی stable، و بازه سنی 60-30 سال بوده است. برای تمامی بیماران آنزیم‌های کبدی ALT و AST اندازه‌گیری گردیدند. پس از انجام سونوگرافی در افرادی که نتایج سونوگرافی آنها کبد چرب را نشان داد، grade کبد چرب و span کبد اندازه‌گیری گردید.
یافته‌ها: براساس نتایج سونوگرافی، span تمامی بیماران به‌طور میانگین 7/14±4/148 سانتی‌متر بود که این میزان به‌طور معناداری در بیماران با گرید دو NAFLD بالاتر بود (001/0>P). بین گریدهای مختلفNAFLD، از نظر شاخص توده بدنی (BMI) تفاوت معنادار دیده شد (001/0>P). میانگین BMI در گرید یک به‌طور معناداری از گرید‌های دو و سه کمتر بود (05/0>P). میانگین ALT در گرید یک به‌طور معناداری از گرید‌های دو و سه کمتر بود (05/0>P). بیشترین میزان AST در گرید سه دیده شد (001/0>P).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد با پیشرفت NAFLD، آنزیم‌های کبدی و سایز کبد افزایش می‌یابند که افزایش سایز کبد بر‌اساس معیارهای سونوگرافی پیشنهاد کننده گرید دو NAFLD می‌باشند، در‌حالی‌که افزایش AST و BMI پیشنهاد کننده گرید سه NAFLD و پیشرفت به سمت سیروز می‌باشد.

 
سمیرا شهرکی، محمود توکلی، ابوالفضل خواجوی‌راد، مریم مقدم متین، محمد اصل‌ زارع،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مهندسی بافت دارای پتانسیل مناسبی برای افزایش کلیه‌های مورد‌نیاز جهت پیوند کلیه می‌باشد. هدف از این مطالعه، شناخت روش مناسب جهت تهیه داربست‌های کلیه انسانی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه تحقیقی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد از اردیبهشت تا شهریور 1398 انجام گردید. در این مطالعه دو روش سلول‌زدایی کلیه انسان با هم مقایسه شدند. در روش اول از مواد شوینده Triton X-100 (1A) 1% و SDS (1B) 1% (سدیم دودسیل سولفات) و به‌دنبال آن از DNase I استفاده شد. در روش دوم از SDS (2A) 0.5% و SDS (2B) 1% استفاده گردید. کارایی هر یک از روشهای سلول‌زدایی با استفاده از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، DAPI، استخراج DNA بافت و رنگ‌آمیزی ایمونوهیستوشیمی بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج رنگ‌آمیزی H&E کلیه انسانی سلولزدایی شده حذف موفق هسته‌های سلولی و حفظ بهتر ماتریکس خارج سلولی را در قطعات مجاورت داده شده با تریتون (1A) در مقایسه با قطعات مجاورت داده شده با SDS (1B) نشان داد. اندازهگیری DNA داربست‌ها نشان داد که تریتون X-100 جهت کاهش DNA در مقایسه با سایر روش‌های سلولزدایی موثرتر می‌باشد. رنگ‌آمیزی IHC حفظ کلاژن IV و لامینین را طی سلول‌زدایی با تریتون X-100 در روز پنج نشان داد. نتایج IHC حذف کامل آنتی‌ژن لوکوسیت انسانی (HLA) را در داربستهای کلیه انسانی تهیه شده با تریتون در روز پنج نشان داد.
نتیجه‌گیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که تریتون X-100 ماده شوینده مناسب‌تری برای سلول‌زدایی کلیه انسان در مقایسه با SDS می‌باشد.

 
پرویز شهابی، جلال عبدالعلی‌زاده، شیرین حسن‌پور، بهناز صادق‌زاده اسکویی، سهیلا بانی،
دوره 82، شماره 2 - ( 2-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب نخاعی (SCI) یک موضوع مهم پزشکی و اجتماعی است که منجر به درجات مختلفی از اختلالات حسی و حرکتی واختلال عملکرد جنسی و مشکلات باروری در مردان می‌شود. درمان‌های آنتی‌اکسیدانی می‌توانند استرس اکسیداتیو ناشی از آسیب نخاعی را کاهش دهند. این مطالعه به بررسی تأثیر سلنیوم و آستاگزانتین بر پارامترهای اسپرم و ترمیم نخاع آسیب‌دیده در موش‌های صحرایی می‌پردازد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از مدل حیوانی موش صحرایی در آزمایشگاه مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی تبریز از تاریخ 9 دی 1401 لغایت 6 آذر 1402 استفاده شد. 50 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به‌طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: کنترل، شم، SCI، تغذیه با سلنیوم و تغذیه با آستاگزانتین. به جز گروه کنترل و شم، در سایر گروه ها آسیب نخاعی ایجاد شد. شش هفته پس از آسیب، اثرات مکمل‌های سلنیوم و آستاگزانتین بر پارامترهای اسپرم و ترمیم نخاع مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: مکمل سلنیوم و آستاگزانتین غلظت، تحرک پیشرونده و زنده ماندن اسپرم را به استثنا، مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم بهبود بخشید (001/0P<). هر دو مکمل سلنیوم و آستاگزانتین عملکردهای حرکتی و حسی موش‌های آسیب دیده را افزایش دادند (001/0P<). سلنیوم نقش بیشتری در ارتقاء ترمیم در مقایسه با آستاگزانتین نشان داد (001/0P<).
نتیجه‌گیری: تغذیه با سلنیوم و آستاگزانتین پارامترهای اسپرم را بهبود می‌بخشند و در بهبود عملکرد حرکتی و حسی رت‌ها پس از آسیب نخاعی موثرند. اما در این میان اثر سلنیوم بهتر از آستاگزانتین بود.

 
روشن نیکبخت، سمیرا پناهنده، فریده مرمضی، مریم فرزانه،
دوره 82، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ناباروری به‌عنوان ناتوانی در حاملگی پس از یک سال مقاربت، بدون‌استفاده از هرگونه روش پیشگیری از بارداری تعریف می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل مرتبط با ناباروری در زوجین نابارور مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی به‌صورت مقطعی از فروردین ماه 1395 الی اسفند ماه 1398 بر روی 800 زوج نابارور که پرونده آنها کامل بود مورد‌مطالعه قرار گرفت. اطلاعات آماری جمعیتی مانند سن، شغل، مدت ناباروری، مصرف دخانیات، سابقه جراحی، آنالیز مایع منی، وضعیت و کیفیت اسپرم از پرونده 800 مرد مراجعه‌کننده به بخش IVF استخراج شد و مشخصات آنها در فرم اطلاعاتی وارد شد. نتایج کمی به‌دست آمده به‌صورت میانگین±انحراف معیار گزارش شدند. تفاوت‌های 05/0P< بین گروه‌ها معنادار درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: در این مطالعه میانگین سن مردان مراجعه‌کننده 5/33 سال، میانگین حجم مایع منی 34/2، میانگین تعداد اسپرم 16365000، میانگین مورفولوژی طبیعی 8/5% و میانگین تحرک اسپرم 24/9% بود. از لحاظ شغلی 89% شاغل و 11% فاقد شغل بودند. سابقه جراحی در مردان مراجعه‌کننده عمدتا واریکوسلکتومی (108 نفر)، بواسیر (29 نفر)، مجاری ادراری (28 نفر)، فتق بیضه (23 نفر) و اپاندکتومی (18 نفر) بود. 24% از افراد مورد‌مطالعه مصرف دخانیات داشتند که در این میان مصرف سیگار در مقایسه با مصرف سایر دخانیات تفاوت معنادار نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سابقه جراحی واریکوسلکتومی و مصرف سیگار در مردان نابارور بیشتر مشاهده می‌شود.

 
مهشاد مهتدی، محمد جواد پسند، غزاله اسلامیان،
دوره 82، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ورزشکاران به‌دنبال راه‌هایی برای بهبود عملکرد ورزشی و محافظت خود در برابر اثرات طولانی مدت ورزش هستند. یکی از راهکارهای احتمالا اثربخش، تجویز مکمل کلستروم است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مکمل کلستروم بر عملکرد سیستم ایمنی ورزشکاران است.
روش بررسی: این مرور نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی و فارسی زبان Medline، Scopus، Embase، ScienceDirect، Magiran، Scientific Information Database، Islamic World Science Citation و Cochrane و سایت Google Scholar بدون‌محدودیت زمانی تا آبان 1402 انجام شد. 18 کارازمایی بالینی تصادفی، با پیروی از پروتکل کاکرین، برای بررسی اثرات مکمل کلستروم بر سیستم ایمنی بدن ورزشکاران بررسی شد.
یافته‌ها: یافتههای این مطالعه نشان داد، مصرف روزانه 2/3 گرم مکمل کلستروم به مدت 24 هفته می‌تواند تولید سیتوکین‌های التهابی ناشی از ورزش را کاهش دهد و سیتوکین‌های ضد‌التهابی را افزایش دهد. علاوه‌بر‌این، مصرف روزانه 20 گرم مکمل کلستروم می‌تواند از کاهش عملکرد نوتروفیل و کاهش پاسخهای ایمنی ناشی از ورزش طولانی مدت جلوگیری کند. در افراد دریافت‌کننده کلستروم در مقایسه با دارونما در مطالعاتی که بروز بیماری‌های دستگاه تنفسی فوقانی را بررسی کردند، بروز این بیماری کمتر بود. هیچ اثر معناداری بر تعداد لوکوسیتها با هر دوزی از مکمل مشاهده نشد و نتایج مطالعات بر روی سایر شاخص‌های ایمنی ضد و نقیض بود.
نتیجه‌گیری: مکمل کلستروم میتواند عملکرد سیستم ایمنی بدن ورزشکاران را با تنظیم پارامترهای ایمنی و کاهش اثرات منفی ناشی از ورزش شدید، بهبود بخشد. با این حال به‌دلیل نتایج متناقض مطالعات، انجام تحقیقات بیشتر برای بررسی دوزهای مختلف کلستروم در ورزشهای مختلف ضروری است.

 
سید حسن امامی رضوی، محمدرضا صالحی، هوشنگ صابری، محمد زارعی، بابک میرزاشاهی، پگاه آفرینش، سپیده خداپرست،
دوره 82، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

عفونت پیوژنیک اولیه ستون فقرات، همچنین به‌عنوان اسپوندیلودیسیت یا استئومیلیت مهره‌ای شناخته می‌شود، یک بیماری جدی و بالقوه ناتوان‌کننده است که شامل عفونت باکتریایی یا قارچی فضای دیسک بین مهره‌ای و بدنه‌های مهره‌های مجاور می‌شود. در‌حالی که نسبتا نادر است، با شیوع تخمینی 4/2 در هر 100000 نفر در سال، این یک اورژانس پزشکی است که نیاز به تشخیص و درمان فوری برای جلوگیری از آسیب دایمی ستون فقرات و عوارض عصبی دارد. شایعترین ارگانیسم‌های عامل بیماری استافیلوکوکوس اورئوس است که تا 50% موارد را تشکیل می‌دهد و پس از آن باکتری‌های گرم منفی مانند اشریشیا کلی و عفونت‌های مایکوباکتریایی مانند مایکوباکتریوم توبرکلوزیس قرار دارند. عوامل خطر برای ایجاد عفونت اولیه ستون فقرات پیوژنیک عبارتند از مصرف داخل وریدی دارو، سیستم ایمنی ضعیف، جراحی اخیر ستون فقرات یا ابزار دقیق و گسترش پیوسته از یک عفونت در سایر نقاط بدن، مانند عفونت دستگاه ادراری یا اندوکاردیت. بیماران معمولا با کمردرد شدید و موضعی، تب و ضعف عمومی مراجعه می‌کنند که به راحتی می‌تواند با بیماری‌های شایعتر ستون فقرات اشتباه گرفته شود. تشخیص سریع بسیار مهم است و شامل تاریخچه پزشکی کامل، معاینه فیزیکی، آزمایشات آزمایشگاهی و مطالعات تصویربرداری پیشرفته مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) است. کشت خون و در برخی موارد بیوپسی ممکن است برای شناسایی ارگانیسم عامل و راهنمایی درمان ضدمیکروبی مناسب لازم باشد. درمان اصلی شروع سریع آنتی‌بیوتیک یا درمان ضدقارچی هدفمند است که اغلب نیاز به تزریق داخل وریدی برای چند هفته دارد. مداخله جراحی ممکن است در برخی موارد ضروری باشد، مانند تخلیه آبسه یا ایجاد ثبات در ستون فقرات. یک رویکرد چند رشته‌ای شامل متخصصان بیماری‌های عفونی، جراحان ستون فقرات و ارایه دهندگان توانبخشی برای مدیریت بهینه و نتایج ضروری است. علیرغم پیشرفت در تشخیص و درمان، عفونت اولیه پیوژنیک نخاعی یک وضعیت چالش برانگیز باقی مانده است. تاخیر در تشخیص و درمان می‌تواند منجر به عوارض ویرانگر از جمله تغییر شکل دایمی ستون فقرات، فلج و حتی مرگ شود. با این‌حال، با مدیریت به موقع و مناسب، اکثر بیماران قادر به دستیابی به یک نتیجه بالینی خوب هستند، اگرچه برخی ممکن است درد باقیمانده یا نقایص عصبی را تجربه کنند.

صفحه 42 از 43     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb