100 نتیجه برای Pha
شهربانو نخعی، یاسمین محمدزاده، رضا بهمدی، عذری ابراهیمینسب، لیلا عسگرزاده،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یبوست عملکردی و بیماری ریفلاکس معده به مری دو اختلال گوارشی رایج در اطفال میباشند که در صورت عدم درمان سبب عوارض بسیاری در آنها میگردند. از آنجاییکه همپوشانی میان بیماریهای عملکردی دستگاه گوارش در برخی مطالعات نشان داده شده است، از اینروی پژوهش حاضر با هدف بررسی فراوانی یبوست عملکردی در کودکان مبتلا به ریفلاکس معده به مری در مقایسه با کودکان بدون ریفلاکس انجام گردید.
روش بررسی: در یک پژوهش مقطعی، کلیه کودکان کمتر از 16 سال مراجعهکننده به درمانگاه بیماریهای گوارشی بیمارستان علیاصغر تهران از ابتدای فروردین 1387 تا پایان دی 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران مراجعهکننده جهت پیگیری از مطالعه خارج شده و در مجموع 474 کودک وارد این مطالعه شدند. پرسشنامهای شامل علایم بیماریهای ریفلاکس و یبوست عملکردی توسط مجری طرح برای تمام شرکتکنندگان تکمیل گردید. نتایج بررسیهای پاراکلینیک انجام شده جهت تشخیص یبوست عملکردی نیز جمعآوری شدند.
یافتهها: بهطور کلی 247 نفر از کودکان پسر و 227 نفر دختر بودند. در این پژوهش 19 کودک مبتلا به ریفلاکس بودند. بیماری یبوست عملکردی نیز در 60 کودک وجود داشت. از 19 کودک مبتلا به ریفلاکس 12 بیمار (2/63%) دچار یبوست عملکردی نیز بودند، در حالیکه از 455 کودک غیرمبتلا به ریفلاکس 48 بیمار (5/10%) یبوست عملکردی داشتند. این اختلاف در میزان فراوانی یبوست عملکردی در کودکان مبتلا و غیرمبتلا به ریفلاکس از نظر آماری معنادار بود (001/0P=).
نتیجهگیری: فراوانی یبوست عملکردی در کودکان مبتلا به ریفلاکس بهمیزان معناداری بیشتر از فراوانی آن در کودکانی است که ریفلاکس ندارند.
ریحانه اسدی، پریسا محمدینژاد، فاطمه داوری تنها، مهدی صفرپور، احمد ابراهیمی،
دوره 72، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه مسیرهای هورمونی به ویژه استروژن و نقش آن در ابتلا به بیماری اندومتریوز، بهنظر میرسد هرگونه تغییر در ژنها و جایگاههای ژنی مرتبط با این مسیرهای هورمونی میتواند دارای اهمیت بهسزایی در ایجاد، شناسایی و تشخیص زودرس اندومتریوز باشند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی اهمیت پلیمورفیسم rs9340799 ژن ESR1 بهعنوان یکی از مهمترین ژنهای شناخته شده مرتبط با ترشح استروژن در جمعیت زنان ایرانی و ارتباط آن با اندومتریوز پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه مورد- شاهدی حاضر از دی ماه 1391 تا شهریور 1392 بر روی 100 بیمار مبتلا به اندومتریوز و 100 فرد سالم در بیمارستان جامع زنان محب یاس تهران انجام گرفت. پس از استخراج DNA از لکوسیتهای خون محیطی به روش نمک اشباع شده و کیفیت سنجی آن، پلیمورفیسم rs9340799 بهروش Amplification refractory mutation system- polymerase chain reaction (ARMS-PCR) تعیین ژنوتیپ شد. سپس آنالیز وابستگی فراوانی آللها و ژنوتیپها با بیماری در مقایسه با کنترل با استفاده از نرمافزار PLINK انجام شد.
یافتهها: بر مبنای نتایج بهدست آمده ژنوتیپ AG شایعترین ژنوتیپ در گروه بیماران (52%) و گروه شاهد (48%) بود، اگرچه شایعترین آلل در گروه بیماران آلل A (57%) و در گروه شاهد آلل G (52%) بود. از سوی دیگر یافتههای بهدست آمده نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنادار در فراوانی آللی و ژنوتیپی در دو گروه بیماران و گروه شاهد بود (بهترتیب 07/0 P= و 17/0P=).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که پلیمورفیسم (rs9340799) ژن ESR1 با خطر ابتلا به اندومتریوز در جمعیت ایران مرتبط نمیباشد. اگرچه انجام مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر در سایر جمعیتها و قومیتها به منظور تایید نتایج حاصل در این پژوهش ضروری است.
فرهاد تفقدی، علی زمانی، سیده صابره موسوی موسوی،
دوره 72، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تومورال کلسینوزیس (Tumoral calcinosis) یک اختلال ارثی و نقص در تنظیم متابولیسم فسفات و یک نوع کلسینوزیس ایدیوپاتیک میباشد که به رسوب فسفات کلسیم در بافتهای اطراف مفاصل گفته میشود و باعث ایجاد تودههای کلسیفیه با حدود لبوله و مشخص در اطراف مفاصل بزرگ و رسوب در سطوح اکستانسورها میشود.
معرفیبیمار: بیمار دختر هفت سالهای است که به خاطر تورم دردناک بین انگشتان سوم و چهارم دست چپ و هیپ چپ همراه با قرمزی و ترشحات زردرنگ در سال 1391 در بخش کودکان بیمارستان ولیعصر (عج) بستری شد و در رادیوگرافی تودههای کلسیفیه بهصورت کدورتهای فراوان و متراکم در اطراف آن داشت. بیمار با تشخیص تومورال کلسینوزیس تحت درمان جراحی برداشتن توده قرار گرفت و در ادامه با کلوگزاسیلین و رژیم غذایی کم فسفات درمان شد.
نتیجهگیری: تومورال کلسینوزیس بهندرت مفاصل انگشتان دست را گرفتار میکند و بهعلت فشار توده کلسیفیه روی اعصاب (Cutaneus) دردناک میگردد و گاهی اوقات با ترشحات استریل همراه بوده که بهندرت مانند بیمار ما دچار عفونت ثانویه میگردد. رادیولوژیست میتواند نقش مهمی در تشخیص زودرس بیماری و عوارض احتمالی آن داشته باشد.
ابوالفضل عباسزاده، طیبه محزونی، سید ابوالحسن امامی، حسین اکبری، محمدجواد فاطمی، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی، شیرین عراقی،
دوره 73، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمیترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار بهترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان بهصورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکسبرداری بهصورت هر سه روز یکبار با ImageJ, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلولهای التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافتهها: میانگین سطح زخمها در چهار گروه در اولین مرتبه عکسبرداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخمها در گروههای چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخمها در گروههای گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا میباشد.
هاشم فخر یاسری، غلامرضا حمصی، طیب رمیم،
دوره 74، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مانومتری مری با قدرت تفکیک بالا جدیدترین روش تشخیصی بررسی اختلالات حرکتی مری است که میتواند مبتلایان به بیماری آشالازی را از اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری تفکیک نماید. این مطالعه با هدف بررسی علایم بالینی مبتلایان به اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری و مقایسه آن با بیماران آشالازی انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر در 963 بیمار که با علایم گوارشی فوقانی (دیسفاژی، درد سینه غیرقلبی، برگشت غذا، سوزش پشت جناغ سینه، خشونت صدا، آسم و استفراغ) و کاهش وزن از فروردین 1391 تا فروردین 1394 به بخش مانومتری مرکز تحقیقات گوارش فیروزگر، مراجعه کرده بودند انجام گردید. برای همه بیماران، مانومتر مری با روشهای استاندارد جهانی، انجام شد. سپس تراسههای مانومتری در بیمارانی که Integrated relaxation pressure 4 (IRP4) مساوی یا کمتر از mmHg 15 داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: پژوهش کنونی نشان داد که اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری (%58) شایعتر از بیماری آشالازی (2/%18) است. سوزش پشت جناغ سینه (5/%68)، برگشت غذا (4/%65) و درد سینه (6/%60) شایعترین علامت این بیماران بود. هر چند استفراغ (7/%91) و کاهش وزن (%63) شایعترین علامتهای بیماران مراجعهکننده بود ولی در مبتلایان به اختلالات حرکتی غیر آشالازی مری ارزش تشخیصی ندارند. اختلال عمل حرکتی بینابینی مری (2/%67) شایعترین و فقدان پریستالتیسم مری (%7) و مری پرقدرت (3/%3) نادرترین یافتهها در اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری بودند.
نتیجهگیری: هر چند آشالازی از اختلات حرکتی درمانپذیر مری محسوب میشود ولی اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری شایعتر است. همچنین علایم بالینی همیشه نمیتواند انواع مختلف اختلالات حرکتی غیرآشالازی مری را از همدیگر افتراق دهد، بنابراین مانومتری مری در تشخیص و تعیین نوع درمان این اختلالات، بهخصوص در بیمارانی که رفلاکس گاستروازوفاژیال دارند، ضروری است.
لیلا پورعلی، آزاده خزاعی، صدیقه آیتی، پروانه لایق، سلمه دادگر، فاطمه میرزامرجانی، احسان اسماعیلپور،
دوره 74، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه: آنسفالیت هرپسی شایعترین علت انسفالیت کشنده است. در این مطالعه یک مورد مرگ مادر ناشی از آنسفالیت هرپسی گزارش شد.
معرفی بیمار: زن باردار 16 سالهای با حاملگی 36 هفته بهعلت تشنج تونیک-کلونیک ژنرالیزه و فشارخون mmHg 90/140 با تشخیص اکلامپسی به اورژانس زنان بیمارستان قائم اعزام شد. بیمار بهعلت دیسترس جنینی با تشخیص اکلامپسی دور از زایمان سزارین شد. پس از شش ساعت بهعلت بروز تب و تداوم اختلال هوشیاری، تصویربرداری مغزی با MRI انجام شد که نرمال بود. با تشخیص احتمالی مننگوآنسفالیت ویرال آسیکلوویر وریدی تجویز شد. واکنش زنجیرهای پلیمراز در بررسی مایع مغزی-نخاعی از نظر ویروس هرپس سیمپلکس نوع یک، مثبت و بیمار با تشخیص آنسفالیت هرپسی و انفارکت دو طرفه در زمینه تشنجهای مکرر پس از 35 روز فوت شد.
نتیجهگیری: بروز تشنج در زنان حامله و تشخیص اولیه اکلامپسی نباید مانع از توجه پزشک به سایر تشخیص افتراقیهای مهم و کشنده شود.
لیلا پورعلی، صدیقه آیتی، عطیه وطنچی، پروانه لایق، نسرین پورمقدم،
دوره 74، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم ورنیکه کورساکوف مهمترین عارضه کمبود شدید ویتامین B1 (تیامین) است. گیجی و اختلال تعادل در راه رفتن بهترتیب شایعترین علایم هستند. عدم وجود علایم تریاد کلاسیک بهطور همزمان بیشتر منجر به کمتر تشخیص داده شدن این عارضه میشود و میتواند منجر به مرگومیر نیز بشود. هدف از این مطالعه گزارش یک مورد انسفالوپاتی ورنیکه بهدنبال ویار شدید بارداری میباشد.
معرفی بیمار: بیمار خانم 28 ساله، حاملگی سوم با سابقه یکبار زایمان طبیعی و یکبار سقط (G3L1ab1) با سن حاملگی 19 هفته با شکایت از تهوع و استفراغ شدید و ناتوانی در راه رفتن و صحبت کردن ارجاع شده بود. MRI مغزی انجام شد که ضایعاتی در نواحی اطراف تالاموس هر دو طرف بهنفع انسفالوپاتی ورنیکه مشاهده شد. پس از تجویز دوز بالای تیامین و سایر درمانهای نگهدارنده، علایم بیمار بهسرعت بهبود یافت.
نتیجهگیری: مدنظر داشتن تشخیص آنسفالوپاتی ورنیکه منجر به تشخیص زودرس و درمان صحیح این عارضه شده و میتواند منجر به بهبودی کامل بیمار و پیشگیری از عوارض شدید و مرگومیر مادری و جنینی شود.
زهره یوسفی، سیما کدخدایان، ملیحه حسنزاده مفرد، بهروز دواچی، منصوره متقی، الهام حسینی، منور افضل اقایی، آسیه ملکی،
دوره 74، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان استاندارد بیماران با سرطان تخمدان مرحلهبندی جراحی که لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک جزو اصلی درمان است. هدف از انجام مطالعه بررسی جراحی مرحلهبندی و نقش لنفادنکتومی پاراآئورتیک در مرحلهبندی جراحی در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی از نوع آیندهنگر کوهورت همگروهی تحلیلی از آذر 1392 تا اسفند 1394 در بخش ژنیکولوژی انکولوژی بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. تمام بیماران با تشخیص سرطان تخمدان مراجعهکننده به این مرکز که تحت عمل جراحی مرحلهبندی سرطان تخمدان و لنفادنکتومی سیستماتیک لگنی و لنفادنکتومی پاراآئورتیک قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. تمام اعمال جراحی توسط ژنیکولوژیست انکولوژیست انجام میشد. نقش لنفادنکتومی پاراآئورتیک در مرحلهبندی جراحی سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه از مجموع 57 بیمار مبتلا به سرطان تخمدان واجد شرایط، 27 مورد در مرحله یک سرطان بودند و تحت عمل جراحی مرحلهبندی سرطان تخمدان و سیستماتیک لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک قرار گرفتند، فقط یک بیمار غده لنفاوی مثبت در پاراآئورتیک داشت. متوسط غدههای لنفاوی برداشته شده در لگن 9 عدد و در پاراآئورتیک هفت عدد بود. متوسط افزایش مدت زمان عمل جراحی 20 دقیقه و میزان ازدیاد خونریزی cm3 60 تخمین زده شد.
نتیجهگیری: جراحی سرطان تخمدان در مرحله یک بیماری بهتر است در مراکز ژنیکولوژی انکولوژی انجام شود و سیستماتیک لنفادنکتومی لگنی و پاراآئورتیک همراه جراحی مرحلهبندی سرطان انجام شود.
بختیار ترتیبیان، زینب شیخلو، عباس مآلاندیش، محمد رحمتی یامچی، رقیه افسرقرهباغ،
دوره 74، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نتایج مطالعات نشان میدهد که فعالیت ورزشی هوازی با تحریک سلولهای استخوانساز باعث پیشگیری از پوکی استخوان در دوران یائسگی میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط بر بیان ژن آلکالین فسفاتاز، سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز، هورمون پاراتیرویید و کلسیم در زنان کمتحرک بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی است که در شهریور ماه سال 1394 در دانشگاه ارومیه انجام گردید. زنان یائسه کمتحرک 65-50 سال شهرستان ارومیه، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. 20 آزمودنی داوطلب و واجد شرایط با میانگین سنی 12/2±60 سال و شاخص توده بدن kg/m2 24/3±46/29 بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین (10 زن) و کنترل (10 زن) با روش نمونهگیری تصادفی در این پژوهش شرکت نمودند. گروه تمرین به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه و در هر جلسه به مدت 60-50 دقیقه تمرینات هوازی پیادهروی و دوی سبک را با شدت 65 تا 70% حداکثر ضربان قلب تمرین اجرا کردند، در حالیکه گروه کنترل در هیچ مداخلهای شرکت نداشتند. از گروه تمرین و کنترل 24 ساعت پیش و پس از 12هفته برنامهی تمرینی بهمنظور اندازهگیری بیان ژن آلکالین فسفاتاز و مارکرهای سرمی استخوان نمونهگیری خون بهعمل آمد. ارزیابی بیان ژنی با دستگاه Real-time RT-PCR (Applied, USA) و مارکرهای سرمی استخوان با دستگاههای Auto-analyzer (Biotechnica, Italy) و ELISA reader (Stat Fax-4200, Awareness Inc., USA) صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد بیان ژن آلکالینفسفاتاز و هورمون پاراتیرویید پس از 12 هفته تمرینات هوازی شدت متوسط در بین گروهی افزایش معناداری داشتند (بهترتیب 027/0=P و 006/0=P)، ولی سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز و کلسیم تفاوت معناداری نداشتند (بهترتیب 941/0=P و 990/0=P).
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن است که 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی پیادهروی و دوی سبک با 65 تا 70% بیشینه ضربان قلب تمرین بیان ژن آلکالین فسفاتاز و هورمون پاراتیرویید را در زنان یائسه کمتحرک افزایش میدهد.
الهام حویزی، طیبه محمدی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان از مهمترین عوامل مرگومیر در دنیا میباشد و بنابراین هرگونه مطالعه در زمینه بیولوژی سرطان از اهمیت خاصی برخوردار است. سرطانهای سروگردن 5-2% سرطانهای بدن را در بر میگیرند که در برخی کشورها حتی بالاتر است. القای آپوپتوز یکی از مناسبترین درمانهای سرطان است. سیکلوفسفامید، ماده آلکیلهکنندهای است که باعث توقف تکثیر DNA و در نتیجه توقف تکثیر و بقای سلولی میگردد. بنابراین سیکلوفسفامید برای درمان سرطانها استفاده میشود. هدف از انجام این مطالعه مقایسه اثر ضد تکثیری سیکلوفسفامید بر بقای سلولهای HN5 و فیبروبلاستها بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در آزمایشگاه سلولی تکوینی دانشکده علوم دانشگاه شهید چمران اهواز در بهار ١٣٩5 انجام گرفت و سلولهای HN5 و فیبروبلاستهای جنینی در محیط Dulbecco's modified Eagle's medium (DMEM) حاوی 10% سرم و پنیسیلین/استرپتومایسین در 37 درجه کشت و رقتهای مختلف سیکلوفسفامید بر بقای سلولها با روش MTT بررسی شد. رنگ DAPI برای تعیین هستههای پیکنوتیک در سلولهای آپوپتوزی انجام گرفت. فیبروبلاستها بر اساس روشهای استاندارد از جنینهای 13 روزه موشهای نژاد NMRI استخراج شدند. در این مطالعه سلولهای HN5 و فیبروبلاستها بهمدت 72 ساعت در معرض سیکلوفسفامید قرار گرفتند.
یافتهها: غلظتهای مختلف سیکلوفسفامید بر مرگ سلولهای HN5 و فیبروبلاستی اثرگذارند. ﻏﻠﻈت µg/ml 1 بیشترین درﺻﺪ ﻛﺎﻫﺶ حیات سلولی را در روز سوم با میانگین 50% و با 001/0P< در بر داشت. بهطور جالبی سیکلوفسفامید در غلظتهای پایینتر اثرات توکسیک بیشتری در مقایسه با غلظتهای بالاتر داشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی سیکوفسفامید اثرات سیتوتوکسیک پایینی بر سلولها داشته اما بهطور معناداری اثرات سیتوتوکسیک آن بر سلولهای HN5 بیشتر از فیبروبلاستها بود. این نتایج نشان میدهد که سیکلوفسفامید میتواند بهعنوان عامل ضد سرطان استفاده شود.
هما محسنی کوچصفهانی، سمیه ابراهیمی باروق، جعفر آی، اعظم رحیمی،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریزمولکول پورمورفامین آگونیست پروتیین Smoothened در مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ (Sonic hedgehog) است. استفاده از سونیک هچهاگ باعث پیشروی تمایز عصبی میشود و سلولهای تمایز یافته، پروتیینهای ویژهی بافت عصبی را بیان میکنند. نوروفیلامنت و استیل کولین ترانسفراز، پروتیینهای ویژه نورونهای حرکتی هستند که بیان آنها در سلولهای در حال تمایز نشاندهنده تبدیل آنها به نورونهای حرکتی است. هدف از این مطالعه بررسی توانایی مولکول پورمورفامین در تمایز سلولهای بنیادی اندومتریال به نورون حرکتی است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در مهر ماه 1394 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت، سلولهای بنیادی به روش آنزیمی از بافت اندومتریوم رحم جداسازی شدند. پس از پاساژ سوم فلوسایتومتری برای مارکرهای مزانشیمی انجام شد. سپس سلولها به دو گروه کنترل و تمایزی تقسیم شدند. در گروه تمایزی، سلولها با محیط تمایزی حاوی پورمورفامین تیمار شدند. سپس تست ایمونوسیتوشیمی (ICC) و همچنین Real-time PCR برای بیان مارکرهای سلولهای عصبی انجام شد.
یافتهها: آنالیز فلوسایتومتری نشان داد که سلولهای بنیادی اندومتریال برای CD90, CD105 و CD146 مثبت و برای CD31, CD34 منفی هستند. نتایج ICC و Real-time PCR نشان داد که سلولهای تیمار شده با پورمورفامین، مارکرهای نورونهای حرکتی نوروفیلامان و استیل کولین ترانسفراز را بیان میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ریزمولکول پورمورفامین با فعال نمودن مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ توانایی القای تمایز سلولهای بنیادی به سلولهای عصبی، بهویژه نورونهای حرکتی را دارد.
بهاره عباسی، نفیسه انصارینژاد، فرشید فرداد، طیب رمیم،
دوره 75، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: میکرونوکلئی بهعنوان یکی از شاخصهای آسیب کروموزومی در رادیوتراپی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات میکرونوکلئی لنفوسیتهای خون محیطی در بیماران مبتلا به سرطان دستگاه گوارش پیش و پس از کمورادیوتراپی انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی بود که در مبتلایان به سرطان دستگاه گوارش مراجعهکننده به بخش انکولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) تهران از دی ماه تا اسفند ماه ۱۳۹۴ انجام شد. از تمامی بیماران نمونه خون محیطی به میزان ml ۳ جهت ارزیابیهای سیتوژنتیکی طی دو مرحله پیش و چهار هفته پس از شروع درمان گرفته شد. در مراحل نمونهگیری، فراوانی بروز میکرونوکلئی به ازای ۱۰۰۰ سلول لنفوسیتی دو هستهای مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: ۶۱ بیمار مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت ۱۱ بیمار از مطالعه خارج شدند. ۵۰ بیمار (۳۴ مرد، ۱۶ زن) با میانگین سنی ۱۳/۳۴±۵۹/۷۴ سال بررسی شدند. ۲۴ نفر (%۴۸) در گروه سنی کمتر از ۶۰ سال و ۲۶ نفر (%۵۲) در گروه سنی ۶۰ سال و بالاتر قرار داشتند. ۳۷ نفر (%۷۴) سرطان معده و ۱۳ نفر (%۲۶) سرطان مری داشتند. اختلاف آماری معناداری در میانگین میکرونوکلئی پیش و پس از درمان وجود داشت (۴۴/۸۸ در مقابل ۳۶۴/۴۰ در ۱۰۰۰ سلول) (۰/۰۰۵=P). اختلاف آماری معناداری میان میانگین تعداد میکرونوکلئی پیش و پس از درمان بر حسب نوع سرطان، جنسیت و گروههای سنی وجود نداشت.
نتیجهگیری: در بیماران دارای سرطان دستگاه گوارش که تحت رژیمهای کمورادیوتراپی قرار گرفته بودند، تعداد میکرونوکلئیهای خون محیطی به میزان معناداری افزایش یافت. البته بهنظر میرسد که این افزایش با سن، جنس و نوع سرطان ارتباطی نداشت.
داود فرجزاده، صدیقه کریمیقریق، سیاوش دستمالچی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
فاکتور نکروزدهندهی تومور-آلفا (TNF-α) یک سایتوکین پیشالتهابی است که در انواع مختلفی از سلولهای خونساز و غیرخونساز و بدخیم تولید میشود که این سلولها بهطور عمده شامل ماکروفاژها، لنفوسیتهای T، لنفوسیتهای B، سلولهای کشنده طبیعی، نوتروفیلها، آستروسیتها، سلولهای اندوتلیال، سلولهای ماهیچهی صاف میباشند ولی بهطور عمده توسط ماکروفاژهای فعالشده تولید میشوند. بهطور کلی، TNF-α سیستمهای کنترلی درگیر در تکثیر سلولی، تمایززایی، التهاب، مرگ و تنظیم ایمنی را فعال میکند. اگرچه سطح طبیعی TNF-α برای تنظیم پاسخهای ایمنی بسیار مهم است، اما تداوم واکنش ایمنی که در اثر تولید نابهجا و بیش از حد آن ایجاد میشود میتواند سبب بعضی از بیماریهای التهابی یا خودایمنی شود. بنابراین خنثیسازی آن و یا بلوکهکردن گیرندههای آن با استفاده از مهارکنندههای آن میتواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماریهایی باشد. برای مهار TNF-α از چندین روش استفاده میشود، از جمله تولید آنتیبادیهای کایمریک و یا بهطور کامل انسانی، گیرندههای آن که محلول در خون هستند، مولکولهای کوچک ضد TNF-α که باعث مسدود شدن مسیرهای بیوسنتز mRNAهای سنتزکنندهی آن میشوند و یا مانع از پیامرسانی میشوند که در تولید آن درگیر است، همچنین میتوانند ترجمه mRNA مولکول TNF-α یا پردازش پس از ترجمهی آن را مهار کنند و یا مانع از برهمکنش آن با گیرنده آن شوند. بنابراین هدف قراردادن TNF-α با استفاده از مهارکنندههای آن میتواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماریهایی باشد. در این مطالعه مروری، ساختار و ویژگی فاکتور نکروزدهندهی تومور-آلفا و گیرندههای مرتبط با آن، نحوه سیگنالینگ آن در ارتباط با بیماریهای مختلف و نیز راهکارهای مهار آن مورد بررسی قرار گرفته است.
احسان عالی، رزاق محمودی، مسعود کاظمینیا، رضا حضرتی، فرزین آذرپی،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
اسانسها مخلوطی از ترکیبات روغنی فرار بوده که بهعنوان یک متابولیت ثانویه در گیاهان دارویی ساخته میشوند. بر اساس نظریه سازمان استانداردسازی بینالمللی، اسانسها بهعنوان محصولات استخراجی از منابع گیاهی یا میوهجات با استفاده از روش تقطیر با بخار یا آب در نظر گرفته میشوند. ترکیبات شیمیایی آنها بر اساس فاکتورهایی همچون گیاه، محیط و روش استخراج بسیار متفاوت میباشد. اسانسها بهدلیل ویژگی ضد میکروبی، ضد اکسیدانی، ضد التهابی و ضد سرطان میتوانند جایگزین مناسبی در زمینههای غذایی و دارویی باشند، امروزه با افزایش آگهیهای تولیدکنندگان در بهکارگیری مواد طبیعی بهویژه در مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی و دارویی اسانسها محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند. بررسی حاضر خلاصهای جامع در مورد تعریف اسانس، روش استخراج از گیاهان دارویی، فعالیت بیولوژیکی و فارماکولوژیکی، بررسی ترکیبات شیمیایی و نیز مزایای بالقوه اسانسها بهمنظور افزایش سطح سلامتی جامعه را ارایه میدهد. دادههای مربوط به این پژوهش حاصل جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی مانند Science Direct، Elsevier، PubMed، Google scholar و SID از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ و با استفاده از کلیدواژههای اسانس، گیاهان دارویی، افزودنی طبیعی، خواص درمانی اسانسها، Medicinal Plants، Essential Oil و Natural Additive میباشد. اسانسها فعالیتهای ضد میکروبی گستردهای دارند و در بسیاری از موارد سبب از بین بردن باکتریها، قارچها و ویروسها میشوند، بدون اینکه اثرهای نامطلوبی بر سلامت مصرفکننده داشته باشند. در این بررسی عمدهترین ترکیبات شیمیایی مشترک در اسانسهای گیاهی شامل تیمول، آلفا پینن، بتا پینن، کارواکرول، لینالول، ژرماکرن و کومین آلدهید بود. همچنین اسانسها فعالیت ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و بسیاری خواص فارماکولوژیکی با دامنه وسیع دارند که کاربرد آنها را بهعنوان فرآوردههای طبیعی دوچندان میسازد. اسانسها فعالیتهای بیولوژیکی و فارماکولوژیکی بالقوهای داشته و بنابراین دارای کاربردهای فراوانی در حوزه داروسازی و صنایع غذایی میباشند.
لیلا ولیزاده، گلنار قهرمانی، منیژه مصطفی قرهباغی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 75، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ریفلاکس گاستروازوفاژیال امری شایع در بین نوزادان نارس هست که افزایش آن باعث مشکلاتی مانند کاهش میزان وزنگیری و افزایش طول مدت بستری میگردد. وضعیتدهی بدنی روش مناسبی برای کاهش ریفلاکس میباشد. اما در این زمینه مطالعات کافی در دسترس نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر وضعیتهای بدنی بر میزان بروز ریفلاکس پس از تغذیه در نوزادان نارس بستری میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که از دی تا اسفند ماه سال ۱۳۹۳ در بیمارستان الزهرای تبریز انجام پذیرفت ۳۲ نوزاد نارس بستری در بخش نوزادان با سن ۳۶-۳۳ هفته حاملگی انتخاب شدند. هر نوزاد به مدت چهار روز در مطالعه حضور داشت که در هر روز پس از هر دوره تغذیه و حدود دو ساعت تا شروع دوره تغذیه بعدی در طی یک دوره ۱۲ ساعته (هشت صبح تا هشت عصر) بهصورت تصادفی و غیرتکرار شونده و با استفاده از بلوکهای تصادفی در یکی از وضعیتهای لترال جنینی، لترال آزاد، سوپاین جنینی و سوپاین آزاد قرار گرفت و سپس میزان بروز ریفلاکس اندازهگیری شد.
یافتهها: با توجه به نتایج آماری، وضعیت لترال جنینی از نظر بروز ریفلاکس اختلاف معناداری با سایر وضعیتها داشت (۰/۰۰۱>P). تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیتهایی که حالت جنینی داشت کمتر از وضعیتهای بود که حالت آزاد داشت ولی در این رابطه اختلاف آماری معناداری مشاهده نگردید، همچنین تعداد دفعات ریفلاکس در وضعیتهایی که پوزیشن لترال داشتند بهطور معناداری کمتر از وضعیتهایی با پوزیشن سوپاین بود (۰/۰۴=P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده حالت بدنی جنینی و پوزیشن لترال باعث کاهش تعداد دفعات بروز ریفلاکس در نوزادان نارس بستری میگردد.
سلمان دلیری، خیراله اسدالهی، نازیلا رحیمی، کورش سایهمیری،
دوره 75، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود آنزیم گلوکز-۶-فسفات دهیدروژناز (Glucose-6-phosphate dehydrogenase) از شایعترین بیماریهای ژنتیکی در انسان میباشد. مطالعات انجامشده گزارشات مختلفی در زمینه ارتباط ابتلا به مالاریا با بقای افراد مبتلا به این نقص داشتهاند. اما در ایران مطالعههای اندکی در این زمینه صورت گرفته است. در نتیجه پژوهش کنونی با هدف برآورد میزان بروز نقص آنزیم G6PD در نوزادان استان فارس و بررسی بروز آن در مناطق مالاریاخیز انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کنونی بهصورت اکولوژیک و توصیفی-تحلیلی بر روی ۵۹۷۴۵ نوزاد مبتلا به نقص آنزیم G6PD در استان فارس از ابتدای فروردین ۱۳۹۰ تا پایان اسفند ۱۳۹۴ انجام شد. میزان بروز نقص با استفاده از روش آماری برآورد میزان بروز سالیانه محاسبه شد. جهت تهیه نقشههای جغرافیایی و چگونگی توزیع بیماری در مناطق مالاریاخیز از ArcGIS software, version 10.3 (ESRI, Redlands, CA, USA) استفاده شد. سطح معناداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: بروز نقص آنزیم G6PD در کل نوزادان ۱۵/۵۸، در نوزادان پسر ۱۶/۲۵ و در نوزادان دختر ۱۴/۸۵ در صد تولد زنده برآورد شد. میزان بروز این نقص در مناطق مالاریاخیز به مراتب بیشتر از سایر مناطق بود. بهطوریکه هرچه میزان شدت مالاریاخیز بودن منطقه بیشتر بود میزان بروز نقص نیز شایعتر بود که این رابطه از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۳۹P=).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش کنونی استان فارس از مناطق با بروز بالای نقص آنزیم G6PD میباشد. میزان بروز نقص آنزیم G6PD در مناطق مالاریاخیز استان فارس بیشتر از سایر مناطق بود و هرچه شدت مالاریاخیز بودن افزایش مییافت بروز این نقص نیز افزایش مییافت که نشاندهنده بقای بهتر بیماران در گذشته در برابر بیماری مالاریا میباشد.
مریم عامری، سهیلا قربانی، ابراهیم عامری، فروزان فارس،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. هدف از انجام این مطالعه، تخمین جنسیت افراد با استفاده از اندازهگیری استخوانهای فالانژ و متاکارپال بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی، از فروردین ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۶، بر روی تصاویر پرتوی ایکس دست افراد بالغ، در مرکز آموزشی درمانی شفایحیاییان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. در پزشکی قانونی استفاده از بقایای اجساد برای تعیین جنسیت فرد، امری رایج است. ۲۰۰ فرد بالغ که فاقد بیماری زمینهای استخوانی بودند، در این مطالعه وارد شدند. طول بند دیستال، بند میانی، بند پروگزیمال، طول متاکارپ، طول انگشت بدون محاسبه بافت نرم نوک انگشت و طول انگشت با محاسبه بافت نرم نوک آن اندازهگیری شد.
یافتهها: مقایسه میانگین نسبت اندازه استخوانهای انگشتان و کف دست در هر دو جنس نشان داد که بین نسبت طول انگشتان اول به دوم، اول به سوم و اول به چهارم، با و بدون محاسبه بافت نرم، در هر دو دست، بین دو جنس تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱P<) و بیشترین معناداری در نسبت انگشت اول به سوم مشاهده شد. در بین استخوانهای متاکارپال نیز معنادارترین تفاوت بین دو جنس در نسبت متاکارپ چهارم به پنجم دست راست بود (۰/۰۰۱P=). در بین بندهای مختلف انگشتان نیز بیشترین تفاوتهای جنسیتی در بندهای دیستال دست چپ و مدیال و پروگزیمال دست راست مشاهده شد (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: یافتههای بهدست آمده نشان داد نسبت طول انگشت اول به سوم و همچنین طول متاکارپ چهارم به پنجم، در دو جنس بهطور معناداری متفاوت است.
وحید نعمان،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
آناپلاسما فاگوسیتوفیلم باکتری درون سلولی گرم منفی میباشد که توسط کنههای سخت انتقال مییابد. یکی از ویژگیهای جالب آناپلاسما فاگوسیتوفیلم این است که آلودگی و رشد فعال آن در نوتروفیلها، با استفاده از یک سری مکانیزمها و با متوقف ساختن فعالیت ضد باکتری نوتروفیلها ایجاد میشود. همچنین باکتری قادر است تا در داخل بدن میزبان به ظاهر ایمن، با استفاده از مکانیزم پیچیده تغییرات آنتیژنتیکی، زنده بماند. آناپلاسما فاگوسیتوفیلم انسان و گونههای مختلف حیوانات را آلوده میکند. بیماری در انسان تحت عنوان آناپلاسموزیس گرانولوسیتیک انسان، در سگ آناپلاسموزیس گرانولوسیتیک سگسانان، در اسب آناپلاسموزیس گرانولوسیتیک اسبسانان و در نشخوارکنندگان تب ناشی از کنه نامیده میشود. علایم بیماری در انسان شامل تب شدید ناشی از حضور باکتری در خون و لکوپنی ناشی از نوتروپنی، لنفوسیتوپنی و ترومبوسیتوپنی است که یک هفته پس از گزش کنه آلوده ایجاد میشود و ممکن است به مرگ بیانجامد. در ایران تحقیقات اندکی در خصوص این عامل مشترک بین انسان و دام انجام شده است و در بررسیهای مولکولی انجام شده عامل بیماری در نشخوارکنندگان اهلی ایران شناسایی شده است. در این مقاله مروری تاریخچه، باکتریشناسی، همهگیرشناسی، بیماریزایی، تشخیص و روشهای آزمایشگاهی و کنترل و درمان بیماری ناشی از آناپلاسما فاگوسیتوفیلم براساس جدیدترین یافتههای علمی نگاشته شده است. با توجه به پتانسیل مشترک بودن بیماری در انسان و دام متاسفانه در ایران تاکنون مدرک مستندی در خصوص شناسایی آناپلاسما فاگوسیتوفیلم در انسان وجود ندارد و بررسی در خصوص حضور، شیوع و همهگیرشناسی بیماری در جوامع انسانی ضروری بهنظر می رسد.
شهربانو کیهانیان، نفیسه کوچکی، مجید پویا، مریم ذاکری حمیدی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان و مهمترین عامل مرگ ناشی از سرطان در زنان سراسر دنیاست که در ایران ۱۷% کل سرطانهای زنان را به خود اختصاص داده و همچنان در رتبه اول قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با درگیری غدد لنفاوی زیربغل در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از فروردین ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۳ روی ۱۶۷ زن مبتلا به سرطان پستان در بیمارستانهای شهید بهشتی بابل، شهید رجایی تنکابن و امام سجاد (ع) رامسر انجام شده است.
یافتهها: میزان درگیری غدد لنفاوی زیربغلی، ۷۰/۱% بود. متوسط سن بیماران، ۱۱/۶۲±۴۹/۶۴ سال بود. شایعترین گروه سنی، ۴۹-۴۰ سال بودند که بیشترین درگیری غدد لنفاوی (۲۴%) را داشتند. میانگین اندازه تومور cm ۳/۳۹ بود که بیشتر بیماران توموری با اندازه cm ۵-۲ (T۲) داشتند. تمام بیماران با اندازه تومور بالای cm ۵ (T۳)، درگیری غدد لنفاوی داشتند. شایعترین نوع پاتولوژی تومور و درجه بافتشناسی، بهترتیب کارسینوم داکتال مهاجم (۹۳/۴%) و درجه ۲ (۵۲/۱%) بوده است. ۸۵/۱% از بیماران با درجه ۳ بیشترین درگیری غدد لنفاوی را داشتند. ۲۲/۲% از بیماران با تهاجم عروقی، درگیری غدد لنفاوی زیربغلی داشتند. ۶۳% تومورها هر دو گیرنده استروژن و پروژسترون را داشتند. درگیری غدد لنفاوی با اندازه (۰/۰۳۱=P)، نوع (۰/۰۰۷=P) و درجه بافتشناسی تومور (۰/۰۱۱=P)، گیرنده استروژن (۰/۰۰۸=P)، گیرنده پروژسترون (۰/۰۳۸=P) ارتباط آماری معناداری داشت.
نتیجهگیری: درگیری غدد لنفاوی زیربغلی با اندازه تومور، نوع تومور، درجه بافتشناسی و وضعیت گیرندههای استروژن و پروژسترون مرتبط بود. درحالیکه با سن و وضعیت توأم گیرندههای استروژنی و پروژسترونی ارتباط معناداری نداشت.
سهیلا امینی مقدم، ستاره نصیری، زینب نجفی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوییدی حاد یک اختلال بدخیم هماتولوژیک است که میتواند تظاهرات متفاوتی داشته باشد. در اغلب موارد بیماران با نشانههای معمول مراجعه میکنند اما موارد نادری هم هست که نشانههای غیرمعمول تنها علامت اصلی این بیماری میباشد. براساس جستجوی ما این اولین گزارشی است که درآن تشخیص لوسمی پس از ارزیابی تورم پرینه در محل غده بارتولن داده شده است.
معرفیبیمار: بیمار خانم ۱۸ ساله که با درد و تورم محل غده بارتولن سمت چپ به بیمارستان فیروزگر تهران درتاریخ مهر ماه سال ۹۶ مراجعه کرده بود و حین بررسیهای دقیق و معاینات سیستمیک کلی حین بستری در نهایت تشخیص اصلی لوسمی میلوییدی حاد برای وی داده شد و براساس دستورکارهای موجود در حیطه درمان این نوع بدخیمی هماتولوژیک، درمان شیمیدرمانی بیدرنگ شروع شد، اما متاسفانه حین شیمیدرمانی بیمار دچار سپتیسمی و سپس انعقاد داخل عروقی منتشر شد و در نهایت فوت کرد.
نتیجهگیری: معاینه سیستمیک در همه بیماران باید به دقت انجام شود و متمرکز نشدن فقط روی ناحیه خاص مانند پرینه و نیز معاینه سایر بخشها میتواند باعث تشخیص بیماری زمینهای دیگر گردد.