29 نتیجه برای جهانگیر
بیژن جهانگیری، جمال صادقی،
دوره 23، شماره 10 - ( 1-1345 )
چکیده
در استعمال این مواد می بایست سعی نمود pH معده را که بعلت هیپراسیدیته بسیار کم شده است بحد طبیعی رساند. طبیعی شدن pH باعث از بین رفتن سوزش و تخفیف حس درد می گردد.
در صورت لزوم استعمال بهتر است ضداسیدی مصرف گردد که تا حد امکان برای بیمار عوارضی(خصوصاً عوارض سیستمیک) ایجاد نکند.
اهمیت داروهای ضد اسید در درجه دوم قرار داشته و در درمن زخم های معده و دوازدهم آنچه مهم می باشد تجویز آنتی کلینرژیک ها و رژیم غذائی مناسب است.
بیژن جهانگیری، منوچهر کرمانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 2-1345 )
چکیده
با اینکه هنوز یک ماده دلخواه برای جانشینی خون پیدا نشده است ولی پلاسما رئوماکرودکس و ماکرودکس میتوانند بطور کاملاً بی خطر مورد استفاده قرار بگیرند (برحسب مورد).
درست است که تحقیقات زیادی در این باره هنوز هم ادامه دارد ولی در این نکته هم شکی نیست که برای این منظور هیچ ماده ای بهتر از خود خون نمی باشد.
جمال صادقی، بیژن جهانگیری،
دوره 24، شماره 5 - ( 2-1345 )
چکیده
1- در سالهای اخیر موارد مسمومیت حاد با آهن بعلت خوردن فرآورده های داروئی بخصوص نزد اطفال فراوان دیده شده است زیرا اکثراً اطباء و فامیل بیمار و داروساز دارو را غیر سمی پنداشته و آنرا در دسترس اطفال قرار می دهند. پاره ای از این فرآورده ها بقدری خوش طعم بوده که کودک را به خود جلب می کنند.
2- طبیب در حالیکه حق دارد که از داروی آهن دار استفاده کرده و تجویز نماید بایستی به والدین اطفال تذکر دهد که دارو سمی است و باید آن را از دسترسی اطفال دور نگهدارند. در میان اطباء . متخصصین بیماریهای زنان و مامائی و اطفال که بیشتر این داروها را تجویز می کنند می بایستی دقت بیشتری مبذول دارند تا از موارد مسمومیت کاسته شود.
3- کشف داروی چنگالی دفری اکسامین که میل ترکیبی جدید و خاصی را با آهن سه ظرفیتی دارد پیش آگهی مسمومین را بکلی عوض کرده و نتایج درخشانی از آن در مورد درمان این بیماران ذکر شده است.
4- طبق توصیه Henderson اگر داروی فوق در دسترس نباشد بایستی بجای آن از ملح کلسیم و دی سدیم EDTA به مقدار 80 میلی / کیلو در 24 ساعت استفاده شود.
5- دفری اکسامین در تمام بیماریهای مزمن دیگر که احتباس آهن موجود بوده و منجر به Pharmacothesaurismose شده است مفید واقع شده و درمان به مدت طولانی حتی یکسال عارضه ای نداده است.
محمد دانش پژوه، جهانگیر میرعلاء، بهروز پیروزمند، بهرام مشیری،
دوره 27، شماره 10 - ( 1-1349 )
چکیده
به مناسبت یکی از اشکال نسبتاً نادر بیماری کوآرکتاسیون آئورت که در بیمارستان خزانه بدان برخورد نمودهایم و با موفقیت عمل گردید سعی شده است تا در این مقاله با مراجعه به نشریات پزشکی مختلف جهان بررسی کاملی در این باره بعمل آید.از این مطالعه چنین برمیآید که این بیماری نسبتاً خطرناک بوده و مبتلایان بدان غالباً به چهل سال نمیرسند. بعلاوه خطر این بیماری در نوزادان و زنان باردار بیشتر بوده و عواقب شدید این بیماری مادر و جنین هر دو را تهدید مینماید. از این رو است که غالب آمارهای مختلف چنین نشان میدهد که بهتر است این گونه بیماران را قبل از آنکه مبتلا به عواقب وخیم آن گردند عمل نمود و نتیجه عمل جراحی حتی در اشکال شیرخواران و اشخاص نسبتاً مسن نیز بالنسبه رضایتبخش میباشد.از مقایسه علائم بیمار مورد مطالعه با اشکال معمولی این بیماری چنین استنتاج میشود که:1- نارسایی قلب چپ که سبب مراجعه بیمار ما شده است در موارد نادری دیده میشود.2- فشار خون شریانی در بیمار ما در هر دو بازو 70/130 و در حدود طبیعی بوده است که این خود در کمتر از موارد دیده میشود.3- بررسی نسج برداشته شده به هنگام عمل تشخیص آنژیوگرافی یعنی انسداد کامل ایستم آئورت را تأیید نموده است.
بیژن جهانگیری،
دوره 30، شماره 2 - ( 3-1351 )
چکیده
محمد جهانگیر،
دوره 36، شماره 6 - ( 1-1359 )
چکیده
ترومبوز ورید طحالی نسبتاً نادر می باشد. در اغلب موارد بعلت عدم شناخت آنرا جزو هیپرتانسیون پورتال به حساب می آورند. مهمترین علت مراجعه بیماران خونریزی راههای گوارش بویژه بشکل هماتمز می باشد که غالباً ناگهانی و مکرر می باشد لذا در صورت وجود خونریزی بدون علت راههای گوارشی توجه به ترومبوز ورید طحالی توسط متخصصین داخلی و جراحی ضروریست.در امتحانات رادیولوژیک علائم واریس پیشرفته در انحناء بزرگ و فوندوس معده نمایان می شود راه تشخیص قطعی با انژیوگرافی سلیاک و یا اسپلئوپورتوگرافی از طریق پوست می باشد.در سال 1992 توسط Frick ترومبوز ورید طحالی در کالبد شکافی بعد از مرگ مردی مشاهده و برای اولین بار گزارش نمود در سال 1951 توسط L.Leger در آکادمی جراحی اسپلئوپورتوگرافی از راه پوست شرح و رادیوگرافی ها آن معرفی شد (2-6) و بعد از آن یک آزمایش متداول شده موارد دیگری مشخص و گزارش شده است.
بهمن جهانگیری،
دوره 51، شماره 1 - ( 2-1372 )
چکیده
بی حسی عصب بین دنده ای راست برای عمل جراحی برداشتن کیسه صفرا با لیدوکائین یک درصد همراه با آدرنالین در چهار بیمار (دو مرد و دو زن) بین سنین 75-45 سال انجام شد. این نحوه بی حسی مخصوصا برای بیمارانی که بدحال هستند و خطر سقوط فشار خون با انجام بی حسی نخاعی یا اپیدورال آنها را تهدید می کند، بکار رفته و با تجویز پیش داروی مناسب، بیماران، بی حسی عصب بین دنده ای را بخوبی تحمل نمودند و لزومی به تجویز داروهای بیهوشی دهنده وریدی یا مایعات تبخیر شونده بیهوشی نمی باشد. بعلاوه اثر ضددردی طولانی که بعضی از داروهای بی حسی موضعی از جمله بوپیواکائین همراه با آدرنالین دارد (حدود 14 ساعت)، بی حسی عصب بین دنده ای با این دارو می تواند سبب تسکین درد ساعتها بعد از خاتمه عمل جراحی شود.
بهمن جهانگیری،
دوره 52، شماره 1 - ( 1-1373 )
چکیده
در این بررسی برای 55 بیمار به مدت شش سال بیهوشی در وضعیت نشسته انجام گرفته است زیرا جراح کمتر دسترسی به محل ضایعه دارد و موجب صدمه به نسوج اطراف آن می شود. جهت پیشگیری از افزایش بیشتر فشار داخل جمجمه در بیماران به علت وخامت حال عمومی یک هفته قبل از بیهوشی و عمل جراحی تومور، شنت ونتریکولوآتریال (ventriculoatrial) راست گذاشته شد و برای جلوگیری و اصلاح سقوط فشار خون بانداژ اندام تحتانی بعد از القای بیهوشی در موقع تغییر وضعیت از حالت طاقباز به حالت نشسته انجام شد. قبل از بیهوشی به منظور کنترل فشار وریدی و کشیدن هوا از دهلیز راست در موارد آمبولی هوایی، دستگاه اندازه گیری فشار وریدی مرکزی که سر کاتتر آن در دهلیز راست قرار می گیرد برای تمام بیماران گذاشته شد. پیش داروی (premedication) بیهوشی برای تمام بیماران آتروپین و پتیدین بوده و القای بیهوشی با تیوپنتون و سوکسینیل کولین و تنفس خودبخودی انجام گرفته که در موقع کرانیوتومی از تنفس کنترله با تزریق داروی شل کننده عضلانی غیر دپلاریزان بکار رفته و برای ادامه بیهوشی از هالوتان و N2O استفاده شده است. با تمهیدات لازم در روش بیهوشی و دقت مراقبت جراح در موقع کرانیوتومی، آمبولی هوایی که تهدید کننده حیات بیمار می باشد رخ نداد و همه بیماران این وضعیت را بدون سقوط فشار خون تحمل نموده و با حال عمومی خوب به بخش منتقل شدند.
بهمن جهانگیری،
دوره 54، شماره 2 - ( 2-1375 )
چکیده
ناهنجاریهای مادرزادی کرانیوفاسیال با تعدادی از سندرم شامل: جمجمه، استخوانهای صورت و فک اسفل غیرطبیعی مشخص می شوند که اکثر این بیماران را جمعیت اطفال تشکیل می دهند. برای اداره بیهوشی بیماران با ناهنجاریهای کرانیوفاسیال نکات ذیل رعایت می گردد. 1) معاینه و لزوم بررسی دقیق راه هوائی بیمار 2) بررسی بیمار از نظر غیرطبیعی بودن قلب و ریه 3) بیماران ممکن است دارای افزایش فشار داخل جمجمه باشند 4) داروهای بیهوشی معینی توصیه نشده و تکنیک بیهوشی با تنفس کنترل شده می باشد 5) تمام بیماران بعد از خاتمه عمل جراحی به مدت 48-24 ساعت لازم است در واحد مراقبت ویژه پزشکی تحت نظر قرار گیرند.
بهمن جهانگیری،
دوره 56، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
تزریق انتراتکال سوفنتانیل همراه با آدرنالین در 45 بیمار (20 زن و 25 مرد) بین سنین 60-18 سال انجام شد. برای تمام بیماران وضعیت نشسته، سوزن انتراتکال نمره 25 و سرنگ حاوی سوفنتانیل آغشته به آدرنالین به کار رفته طول مدت بی دردی به مدت 72 ساعت نمره گذاری و بررسی شده است که طول زمان حداکثر بی دردی 12 ساعت در 60 درصد موارد و حداقل آن به مدت 3 ساعت در 13/3 درصد بوده است که تکرار دوزهای وریدی یا عضلانی نارکوتیک را در بخش کاهش داده و برخلاف مرفین انتراتکال، دپرسیون تنفس دیررس با این دارو وجود ندارد.
بهمن جهانگیری، علی موافق،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده
مداوای قبل از عمل یکی از قسمتهای مهم بیهوشی است که در آن دسترسی به هدفهایی چون رهایی از اضطراب، کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل، ثبات همودینامیکی و مواردی دیگر دنبال می شود. دروپریدول (دی هیدروبنزپریدول) و پرومتازین داروهایی هستند که در مداوای قبل از عمل کاربرد دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تغییرات همودینامیک در بیماران الکتیو جراحی بخشهای 3 و 4 جراحی بیمارستان امام خمینی با تجویز دو پیش داروی بیهوشی دروپریدول و پرومتازین در پائیز و زمستان 1375 بود. برای این کار 105 بیمار با روش نمونه برداری تصادفی ساده و با کمک جدول اعداد تصادفی ساده در سه گروه 35 نفری تحت عناوین دروپریدول، پرومتازین و شاهد تقسیم شدند. متغیرهای مورد بررسی شامل فشارخون سیستولیک (SBP)، دیاستولیک (PDB) و ضربان نبض (PR) بودند. نتایج تحقیق نشان داد که پرومتازین و دروپریدول از نظر آماری سبب کاهش
معنی دار PR و (SBP (P<0.001 و (DBP (P<0.01 می شوند، ولی کاهش این متغیرها در گروه دروپریدول از نظر آماری با گروه پرومتازین تفاوت معنی داری ندارد.
بهمن جهانگیری،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده
در این مقاله اثر دو داروی فنتانیل و پتیدین در درمان لرز بعد از بیهوشی مقایسه شده است. بعد از عمل جراحی و بیهوشی، بیمارانی که لرز داشتند در دو گروه 25 نفری تقسیم شدند که همگی در کلاس A.S.A یک و دو قرار داشتند. به یک گروه 25 میلی گرم پتیدین و به گروه دیگر فنتانیل به میزان 75 میکروگرم به صورت وریدی تزریق گردید. ده دقیقه پس از تجویز دارو جهت درمان لرز، در دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. در نتیجه گیری انجام شده معلوم گردید که میزان 75 میکروگرم فنتانیل اثر خوبی (مانند 25 میلی گرم پتیدین) در درمان لرز بیماران بعد از عمل جراحی و بیهوشی داشته است.
منوچهر کیهانی، بهمن شفائیان، جهانگیر احمدی، زهره عطارچی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
(Thrombotic Thrombocytopenic Purpura: TTP) نتیجه پیدایش ترومبوس های پلاکتی منتشره در عروق کوچک بدنبال صدمه آندوتلیوم می باشد. 28 بیمار (16 نفر زن و 12 نفر مرد) مبتلا به ترومبوتیک ترومبوسیتوپنیک پورپورا از سال 1363 تا 1377 تحت بررسی برای عوامل خطر، پیش آگهی و درمان قرار گرفتند. سن بیماران از 18 تا 69 متغیر بود. علائم عصبی، تب، همولیز با میکروآنژیوپاتی و ترومبوسیتوپنی در همه بیماران وجود داشت. علت زمینه ای خاصی در هیچیک از بیماران پیدا نشد. تمام بیماران از نظر آنتی ژن های B و C منفی بودند. پلاسما فورز از 1.5 تا شش لیتر روزانه اساس درمان را تشکیل می داد. حداقل حجم پلاسمای تعویض شده 4.5 لیتر و حداکثر 95 لیتر بوده است. ماده جایگزین شده در 16 نفر پلاسمای تازه (FFP) و در 12 نفر پلاسمای تازه و پلاسمای بدون کرایو (CCP) بود. در 22 بیمار پاسخ مطلوب مشاهده گردید و بهبود کامل پدید آمد. شش نفر فوت نمودند که علل فوت شامل خونریزی مغزی (دو مورد) نارسایی تنفسی (سه مورد) و پنومونی (11 مورد) بوده است. رفع علائم عصبی، پلاکت بالاتر از 100 هزار در میلی متر مکعب و LDH کمتر از 500 نتیجه درمانی پایان کار بود. نتایج این مطالعه نمودار تاثیر قابل توجه پلاسما فورز (تعویض پلاسما) در درمان مغزی بیماران مبتلا به TTP می باشد و نشانه وخامت پیش آگهی در بیمارانی است که خونریزی مغزی، نارسایی قلب و ادم ریه، QT طولانی، سقوط فشار خون و افزایش CPK دارند.
محمد صادقی، سیدموسی صدرحسینی، جهانگیر قربانی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده
آتلکتازی سینوس فکی، بیماری نادر و نسبتا ناشناخته ای است که اغلب با علائم غیر مرتبط با سینوس تظاهر می کند. به نظر می رسد فشار منفی داخل سینوس ناشی از انسداد منفذ آن، علت رتراکسیون جداره ها باشد. دو بیمار با تشخیص آتلکتازی سینوس فکی معرفی می شوند: بیمار اول به علت انوفتالمی مراجعه و در بررسی ها، کدورت و آتلکتازی سینوس فکی، مشخص شده است. بیمار دوم به علت فرورفتگی ناحیه وسط صورت مراجعه و در بررسی های رادیولوژیک و آندوسکوپیک، تشخیص آتلکتازی سینوس فکی مطرح شده است. جهت بیمار اول با تکنیک جراحی آندوسکوپیک سینوس uncinectomy و انتروستومی میانی و برای بیمار دوم جراحی Caldwel-Luc همراه انتروستومی تحتانی انجام شد. در پیگیری یکساله در هر دو بیمار پیشرفت بیماری متوقف و بیماران بدون سمپتوم بودند.
صنمبر صدیقی، محمدعلی محققی، فریدون معماری، جهانگیر رأفت، علیرضا موسویجراحی، علی منتظری، زهرا صدیقی، مریم مستقیمیتهرانی، ماندانا زنگنه،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
این مطالعه جهت مقایسه دو رژیم شیمی درمانی برای بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته و غیر قابل جراحی معده طراحی گردید.
روش کار: طی مدت سه سال 90 بیمار بالغ با تشخیص آدنوکارسینومای معده غیرقابل جراحی، به طور تصادفی در دو گروه قرارگرفتند. گروه اول شیمی درمانی موسوم به ECF شامل 5FU, Cisplatin, Epirubicin و گروه دوم شیمی درمانی TCF مشتمل بر 5FU, Cisplatin, Docetaxel هر سه هفته یک بار دریافت کردند. هدف اولیه تعیین پاسخ درمانی و ایجاد امکان جراحی کامل و اهداف ثانویه تعیین طول عمر، طول عمر بدون عود، عوارض دارویی وکیفیت زندگی بیماران طرح بود.
یافتهها: ارزیابی پاسخ به درمان در 86 بیمار(42 بیمار در گروه اول و44 بیمار در گروه دوم) انجام گردید. پاسخ بیش از50% در حجم تومور به ترتیب در 16 بیمار گروه اول و 19 بیمار گروه دوم بدست آمد. سپس جراحی تومور در شش بیمار در گروه اول و هشت بیمار گروه دوم انجام شد. جراحی کامل تومور در سطح میکروسکوپی در دو بیمار گروه یک و شش بیمار در گروه دوم امکانپذیر گردید. مرگ ناشی از درمان مشاهده نشد. واکنشهای پوستی و اسهال اگرچه خفیف در گروه دوم بیشتر مشاهده شد. به طور کلی بعد از سه نوبت درمان کیفیت زندگی بیماران، درد و بیخوابی از نظر آماری بهبودی قابل توجه نشان داد. میانه طول عمر در هر دو گروه 12 ماه بود.
نتیجه گیری: تفاوت معنیدار از نقطه نظر آماری بین دو روش شیمی درمانی از نظر پاسخ درمانی و طول عمر بیماران در این مطالعه کوچک فاز سه به دست نیامد.
صنمبر صدیقی، محمدعلی محققی، پیمان حداد، رامش عمرانیپور، علیرضا موسوی جراحی، فریدون معماری، جهانگیر رافت، افشین عبدیراد، رامین خطیبسمنانی، شهریار شهریاران، بیژن شهبازخانی، نرجس خلیلی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده با رشد موضعی منطقهای حتی بدون متاستاز دوردست کمتر از یک سال بر آورد میشود. این مطالعه بهمنظور بررسی طول عمر بیماران مبتلا به سرطان معده، با انتشار به ارگانهای اطراف از جمله غدد لنفاوی، پریتونئوم و کبد، با استفاده از شیمیدرمانی قبل از جراحی و کمورادیوتراپی پس از عمل جراحی طراحی گردید.
روش بررسی: 100 بیمار مبتلا به آدنوکارسینومای معده در مرحله II، III و یا IV بیماری ولی بدون متاستاز دوردست، شیمیدرمانی شامل Docetaxel، Cisplatin و 5FU TCF و پس از جراحی شیمیدرمانی شامل 5FU همزمان با رادیوتراپی دریافت کردند.
یافتهها: 57% بیماران در مرحله IV بیماری در طرح وارد شدند. 83% بیماران شیمیدرمانی Neoadjuvant دریافت کردند. تا بهحال برای 75 بیمار جراحی گاسترکتومی D1 یا D0 انجام شده و سه مورد پاسخ کامل پاتولوژیک به شیمیدرمانی قبل از عمل داشتند. مرحله بیماری بهطور مشخص پس از جراحی کاهش نشان داد، به طوریکه از 47 نفر بیمار مرحله IV بیماری تنها 15 نفر در گزارش آسیبشناسی و جراحی در مرحله IV بیماری بودند. تا بهحال 44 بیمار کمورادیوتراپی کامل را دریافت کردهاند. با متوسط زمان پیگیری 16 ماه، 3/2 بیماران هنوز زنده هستند و میانگین طول عمر بیماران 25 ماه است.
نتیجهگیری: با توجه به مرحله پیشرفته بیماری و امکان جراحی برای 75% از بیماران و بهدست آمدن طول عمر بیش از دو سال، بهنظر میرسد استفاده از TCF بهعنوان شیمیدرمانی قبل از جراحی و ادامه درمان با کمورادیوتراپی روشی مناسب برای افزایش امکان جراحی کامل و بهبود طول عمر بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای پیشرفته ولی موضعی معده باشد.
صنمبر صدیقی، فرخ تیرگری، جهانگیر رافت، محمدعلی محققی، سمیه صفوی، ساقی وزیری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: لنفومها گروه شایعی
از نئوپلاسمها را تشکیل میدهند. هدف از این مطالعه گذشتهنگر بررسی
کلینیکوپاتولوژیک موارد لنفوم غیر هوچکین با سلول بزرگ (Diffuse large cell) و ارتباط طبقهبندی پاتولوژیک با مشخصات بالینی و سیر بیماری است.
روش بررسی: اطلاعات مربوط به تشخیص و درمان
کلیه بیماران با تشخیص پاتولوژی لنفوم غیر هوچکین مربوط به دوره 22 ساله از سال
1364 لغایت 1385 در مرکز سانترال بیمارستان امامخمینی جمعآوری شد. بلوک بیوپسی
50 بیمار مبتلا که اطلاعات کامل از سیر بالینی بیماری ایشان موجود بود انتخاب شده
و مورد بازبینی آسیبشناسی و بررسی ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت. زیر گروه بیماری در
طبقهبندی Stage, WHO، مشخصات ایمونوهیستوشیمی و
سیر بیماری بررسی شد.
یافتهها: 220 مورد لنفوم large cell شناسایی گردید. 55 مورد بلوک پاتولوژی در انستیتو کانسر موجود بود
که مورد بازبینی و بررسی ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت. از 55 گزارش large cell پنج مورد لنفوم T Cell
مشخص گردید. در مورد 50 بیمار باقیمانده میانه سنی 45 سال و 60% بیماران مرد
بودند. 24% سمپتوم B و 28% شروع بیماری خارج از غدد
لنفاوی داشتند. تمام بیماران شیمی درمانی و 46% رادیوتراپی شدند. 20% عود بیماری و
13 مورد مرگ ذکر گردید. میانه طول عمر بیماران 34 ماه و طول عمر پنج ساله 45% بود.
نتیجهگیری: مشخصات بالینی و پاتولوژی بیماران با آمارهای بینالمللی
مطابقت داشته است و استفاده از ایمونوهیستوشیمی کمک ارزندهای به تشخیص موارد
لنفوم سلول B بزرگ نموده است.
عباس علیبخشی، سعید صفری، حمید قادری، علی امینیان، یسری جهانگیری، سیده عادله میرجعفری دریاسری،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : تشخیص قبل از جراحی در مورد شکم حاد ضروری نیست بلکه مسوولیت اصلی جراح در برخورد با شکم حاد، تعیین نیاز به لاپاروتومی است. با این حال، در مورد پریتونیتهای لوکالیزهای مثل آپاندیسیت حاد، تابلوی بالینی و معاینه فیزیکی معمولاً آن قدر تشخیصی است که جراح را یکسره به سوی تشخیص نهایی هدایت میکند. از سوی دیگر، تشخیصهای افتراقی آپاندیسیت حاد نیز بسیار فراوان و شایسته توجه هستند چرا که یافتن آپاندیس طبیعی در بیماری که با تشخیص آپاندیسیت حاد جراحی شده است، سرآغاز جستجو به دنبال سایر علل درد شکم است. در این میان، پیچخوردگی امنتوم یک تشخیص نسبتاً نادر است که معمولاً دور از ذهن میماند. با فکر کردن به این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن (خروج مایع سروزی- خونابهای به محض گشودن صفاق) میتوان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد. معرفی بیمار : در این مقاله پسر بچهای 9 ساله با شکم حاد معرفی میشود که با تشخیص آپاندیست جراحی شد و در نهایت پیچخوردگی امنتوم علت درد شکم بود. نتیجهگیری : با آگاهی از این تشخیص و توجه به تظاهر تقریباً ثابت آن، میتوان مانع از تشخیص و درمان ناصحیح شد.
موسی احمدپور کچو، یداله زاهد پاشا، حجتاله احتشاممنش، علیرضا یحیائی شاهاندشتی، فاطمه حیدری، طاهره جهانگیر، فائزه آقاجانپور،
دوره 73، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آبلهمرغان نوزادی، ثانوی به عفونت حواشی تولد در مادر میباشد که در صورت عدم درمان در 30% موارد خطر مرگ بهدنبال دارد. درمان شامل ایزولاسیون و تجویز آسیکلوویر و ایمیون گلوبولین داخل وریدی است. هدف از گزارش این مورد، درمان نارسایی تنفسی ناشی از آبلهمرغان با سورفاکتانت است.
معرفی بیمار: نوزاد پسر هفت روزهای است که بهدلیل دیسترس تنفسی و ضایعات منتشر پاپولووزیکولر در بیمارستان کودکان امیرکلا بابل در اردیبهشت 1391 بستری شد. مادر وی چهار روز پیش از زایمان سابقه آبلهمرغان داشت. آسیکلوویر و آنتیبیوتیکهای وریدی برای وی شروع شد. روز دوم بستری بهدلیل پنومونی شدید و نارسایی تنفسی اینتوبه شد و به ونتیلاتور متصل گردید و سورفاکتانت داخل تراشه در دو دوز مجزا بهدلیل نیاز به تنظیم بالای ونتیلاتور تجویز شد. نوزاد پس از 14 روز با حال عمومی خوب ترخیص شد.
نتیجهگیری: تجویز سورفاکتانت در نارسایی تنفسی ناشی از پنومونی آبلهمرغان میتواند در درمان نارسایی تنفسی آنها مفید باشد.
امیرحسین موحدیان، محمد جهانگیری، مونا نبوتی، محمدرضا شریف، راحله مرادی، زیبا مسیبی،
دوره 77، شماره 9 - ( آذر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای مادرزادی قلبی، دومین دسته از آنومالیهای شایع در نوزادان را تشکیل میدهند که تشخیص زودهنگام این بیماریها به درمان بهتر آن کمک میکند. در این مطالعه به بررسی فراوانی و علل مشاورههای قلب در نوزادان بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تمامی ۲۵۰ مشاوره قلب انجامشده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان شهید بهشتی کاشان از فروردین ۱۳۹۲ تا پایان اسفند همان سال مورد بررسی قرار گرفت. دادههایی چون علت درخواست مشاوره، نوع زایمان، سن مادر، نوع ازدواج، سابقهی فامیلی بیماریهای مادرزادی قلبی، داروهای مصرفی مادر، بیماریهای زمینهای مادر، تشخیص نهایی و نیاز به پیگیری بیماران در پرسشنامه طراحی شده ثبت شد.
یافتهها: میانگین سنی نوزادان مشاورهشده، ۵/۱۴±۴/۸۴ روز و با سن بارداری ۳/۶۵±۳۳/۹۳ هفته بود. جنس مرد و زایمان سزارین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. وضعیت و عملکرد قلبی در ۸۴% از نوزادان طبیعی گزارش شد. شایعترین بیماری قلبی تشخیص داده شده نقصهای سپتوم با ۲۷/۵% و باز ماندن مجرای شریانی با ۱۷/۵% بود. ارتباط معناداری بین زایمان زودرس و تشخیص بیماریهای مادرزادی قلبی وجود داشت (۰/۰۰۱P<)، افزونبراین نارسی با سندرم دیسترس تنفسی و بارداری با روشهای کمک باروری مرتبط بود (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: شیوع بالاتر بیماریهای مادرزادی قلبی در پژوهش کنونی در مقایسه با سایر مطالعات، نشاندهندهی این واقعیت است که درخواست مشاوره قلب بر مبنای شک بالینی منجر به شناسایی موارد بیشتری از بیماریهای مادرزادی قلبی میگردد، یعنی ارجاع بهموقع نوزادان نیازمند دریافت مشاوره با شیوع بالاتر تشخیص نواقص قلبی همراه است.