جستجو در مقالات منتشر شده


109 نتیجه برای Omp

ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت می‌باشد که در رکتوواژینال کلونیزه می‌شود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS می‌باشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله می‌باشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی می‌شود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام می‌شود. درایران درمان بر‌اساس ریسک فاکتورها انجام می‌شود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعه‌ای نتایج به‌دست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونه‌های ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونه‌های شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافته‌ها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتی‌بیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجه‌گیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، به‌طور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. به‌دلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه می‌گردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسب‌تری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.

 

لیلا ساداتی، پیغام حیدرپور، بابک ثابت، شهرام یزدانی،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه وهدف: توسعه صلاحیت جراحی نیازمند شناسایی دقیق و واکاوی ابعاد مفهوم صلاحیت است. این مطالعه باهدف تبیین و ارایه مدل توسعه صلاحیت جراحی دستیاران رشته جراحی عمومی با استفاده ازرویکرد هشت مرحله‌ای واکر و اوانت انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه کیفی است که در سال 1399 در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفت. برای مشخص کردن ویژگی‌های تعریفی مفهوم صلاحیت جراحی از روش هشت مرحله‌ای تحلیل مفهوم واکر و اوانت استفاده شد. حاصل جست‌وجوی نظام‌مند در پایگاه داده‌ها و بر‌اساس معیارهای ورود، شناسایی تعداد 20 مقاله مرتبط بود.
یافته‌ها: براساس نتایج حاصل از این مطالعه، مفهوم صلاحیت جراحی تعریف شده و ابعاد چهارگانه عناصر، اهداف، مولفه‌ها و فرایند توسعه صلاحیت جراحی مشخص شد. سپس با روشن شدن ویژگی‌های صلاحیت جراحی، مدل توسعه صلاحیت جراحی ترسیم شد.
نتیجهگیری: توسعه صلاحیت جراحی منوط به کسب دانش تخصصی و مهارت‌های متعددی است‌ که ازطریق کسب تجربه و تحت نظارت ‌دیگران در یک جامعه عملی جراحی ‌بهدست می‌آید.

 
حسن بسکابادی، مهدیه میر، مریم ذاکری‌حمیدی،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: جنس نوزاد از عوامل خطرساز زردی نوزادی است ولی اختلاف شدت زردی و پیش‌آگهی زردی بین دو جنس مشخص نیست. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی شدت، طول مدت و عوارض زردی در دو جنس دختر و پسر انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی بوده که روی 2847 نوزاد زرد بالای 35 هفته بستری شده در بخش نوزادان بیمارستان قائم (عج) مشهد طی خرداد 1393 تا خرداد 1400، با نمونه‌گیری در دسترس انجام شده است. پس از تأیید زردی در نوزادان داده‌ها با استفاده از چک‌لیست ‌پژوهشگر ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک مادر، مشخصات کامل نوزاد و یافته‌های آزمایشگاهی ثبت و تکامل نوزادان تا دو سالگی براساس تست دنور دو بررسی شد.
یافته‌ها: 1642 نوزاد (7/57%) پسر و 1205 نوزاد (3/42%) دختر بودند. میانگین و انحراف‌معیار بیلی‌روبین در مقادیر کمتر از mg/dl 20 در پسرها mg/dl 48/2±20/17 و در دخترها mg/dl 80/2±54/16 (000/0P=)، وزن هنگام تولد در پسرها kg 49/0±16/3 ودر دخترها 45/0±07/3 (000/0=P) بود. در دو گروه نوزادان پسر و نوزادان دختر، سن (004/0=P)، بیلی‌روبین مستقیم (000/0=P)، کومبس مستقیم و غیرمستقیم (000/0=P) و کمبود آنزیم G6PD (000/0=P) تفاوت معناداری داشت. کرنیکتروس حاد در 25(03/2%) نوزاد پسر و 4(46/0%) نوزاد دختر گزارش شده است (001/0P<). در فالوآپ دو ساله نوزادان 23 نوزاد (9/1%) پسر و 11 نوزاد (28/1%) دختر تأخیر تکاملی داشته‌اند (05/0P<).
نتیجه‌گیری: میزان بروز زردی در نوزادان پسر بیشتر از نوزادان دختر بوده است که احتمالا درصدی از این اختلاف ناشی از شیوع بالاتر کمبود آنزیم G6PD در پسرها می‌باشد. شدت زردی نیز در مقادیر کمتر از mg/dl 20 در پسرها بیشتر بوده است. زردی در نوزادان پسر پیش‌آگهی وخیمتری دارد.

 

فائزه مقدس، زهرا امینی، راحله کافیه،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم‌های رابط مغز و رایانه از طریق سیگنال‌های مغزی امکان ارتباط با دنیای بیرون را بدون استفاده از واسطه‌های فیزیولوژیکی برای افراد دارای ناتوانی جسمی فراهم می‌کند. یکی از انواع این سیستم‌ها، سیستم‌های مبتنی بر تصور حرکتی است. از مهمترین بخش‌ها در طراحی این سیستم‌ها، طبقه‌بندی سیگنال‌های مغزی مبتنی بر تصور حرکت به کلاس‌های تصور حرکت به‌منظور تبدیل به فرمان کنترلی است. در این مقاله یک روش نوین طبقه‌بندی سیگنال‌های مغزی مبتنی بر تصور حرکتی با استفاده از روش‌های یادگیری عمیق ارایه شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در دانشکده فناوری‌های نوین پزشکی دانشگاه علوم‌ پزشکی اصفهان از بهمن 1398 تا تیر 1401 انجام شد در بلوک پیش-پردازش قطعه‌بندی سیگنال‌های مغزی، انتخاب کانال‌های مناسب و استفاده از فیلتر باترورث (Butterworth filter)، سپس تبدیل موجک جهت انتقال به حوزه زمان-فرکانس و در قسمت طبقه‌بندی از دو طبقه‌بند شبکه یادگیری عمیق کانولوشنی یک‌بعدی با دو معماری و شبکه یادگیری عمیق کانولوشن دوبعدی با دو معماری با ورودی سه موجک مادر Cmor، Mexicanhat و Cgaus به کار گرفته شده و درنهایت عملکرد شبکه‌ها بررسی شده‌اند.
یافته‌ها: سه کانال برای 9 سوژه موردنظر، به‌عنوان بهترین کانال‌ها انتخاب شدند. همچنین پس از یافتن پارامترهای بهینه در ساختار داده، تبدیل موجک با موجک مادر Cgaus بالاترین درصد را در دو معماری پیشنهاد شده، دارد. صحت 53/92%، بالاترین صحت مربوط به معماری دوم شبکه عصبی کانولوشن دوبعدی پیشنهاد داده شده است.
نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده از شبکه‌های پیشنهاد شده، نشان‌دهنده آن است که شبکه‌های یادگیری عمیق مناسب می‌توانند به‌عنوان ابزاری مناسب و دقیق برای طبقه‌بندی دادگان مبتنی بر تصور حرکت مورد استفاده قرار گیرند.

 
لقمان بارانی، حسین جعفری مرندی، مسعود زینالی، حسین صفری،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب طناب نخاعی به‌دنبال تروما از جمله وقایع فاجعه بار محسوب می‌شود که میزان بروز آن، نسبت به دهه‌های گذشته در حال رشد بوده است. در مطالعه حاضر بیماران دارای شکستگی‌های توراسیک و لومبار در دو بازه زمانی کمتر و بیشتر از 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: مطالعه از نوع مقطعی زمانی بوده و بر روی بیماران دارای شکستگی توراکولومبار و توراسیک مراجعه‌کننده به بیمارستان گلستان اهواز در بازه زمانی خرداد 1398 تا دی 1400 انجام شد. شش ماه پس از جراحی، جهت ارزیابی اندام‌های تحتانی از تست‌های برداشتن جسم کوچک با انگشتان پا و دنبال کردن مسیر مستطیل استفاده شد. فورس عضلات پروگزیمال فوقانی و تحتانی نیز برای ارزیابی حرکات Motor gross بررسی شدند.
یافته‌ها: 160 بیمار شامل 133 مرد (1/83%) و 27 زن (9/16%) با میانگین سنی 12±36 سال وارد مطالعه شدند. شایعترین محل شکستگی در ناحیه لومبار (1/53%) و پس از آن به‌ترتیب در ناحیه توراسیک (1/43%) و شکستگی هر دو ناحیه (8/3%) دیده شد. بیشترین مهره اسیب دیده مهره L1 (5/27%) و T12 (8/18%) بوده‌اند. شش ماه پس از جراحی، بیماران با جراحی زیر 24 ساعت به‌طرز معناداری دارای بهبودی بالاتری در برداشتن جسم کوچک با انگشت پا، توانایی دنبال کردن مستطیل و میزان بهبودی (امتیاز 5) بوده‌اند (05/0>P).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که انجام Decompression زیر 24 ساعت در بیماران دچار TSCI، با بهبود چشمگیر حرکات ظریف تحتانی همراه می‌باشد.

 
بهزاد ناظم‌رعایا، عظیم هنرمند، شیما شمس،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تانسیلکتومی، درمان نهایی بزرگی لوزه‌ها می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر لیدوکایین و دکسمدتومیدین بر میزان و شدت عوارض فوری پس از جراحی بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی است که بر روی 90 نفر بیمار کاندید تانسیلکتومی از دی 1401 تا خرداد 1402 در بیمارستان الزهرا اصفهان انجام شد. بیماران به سه گروه لیدوکایین، دکسمدتومیدین و پلاسبو تقسیم شدند. بیماران از نظر خونریزی، لارنگواسپاسم و لارنژیت مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: در دقایق 45، 75 و 90 پس از ریکاوری میانگین نمره‌ی درد و در دقایق 15 و 90 از نظر اضطراب حداقل در یکی از سه گروه با بقیه تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0P<). فشارخون سیستولی و میزان اشباع اکسیژن شریانی در دقایق 30 تا 90 و نیز فشارخون دیاستولی در دقایق 60، 75 و 90 بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف معناداری را نشان داد (05/0P<). بین بروز برنکواسپاسم در هر سه گروه اختلاف معناداری دیده شد. ولی در سرفه و تهوع در گروه‌های مورد مطالعه هیچ اختلاف معناداری مشاهده نگردید. میانگین میزان خونریزی حین جراحی، زمان ریکاوری و اولین زمان تحمل مایعات و جامدات حداقل در یکی از گروه‌ها با بقیه اختلاف معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: دکسمدتومیدین و لیدوکایین هر دو در کاهش درد، ضربان قلب، فشارخون سیستولیک، اولین زمان تحمل مایعات و خونریزی موثر هستند و همچنین کاهشی در اشباع اکسیژن شریانی ایجاد نکردند، در حالی‌که تعداد تنفس، اسپاسم حنجره، برونکواسپاسم، سرفه، تهوع و زمان خروج لوله تفاوت قابلتوجهی بین سه گروه مطالعه نداشت.

 
سمیه زمانی، محمد رضا ساسانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ام‌آرآی یک روش تصویربرداری برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی است. این مطالعه سکانس  STIR، مهمترین سکانس حساس به مایع، را با تصاویر کنتراست تقویت‌شده برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی مقایسه می‌کند.
روش بررسی: پرونده پزشکی 48 بیمار دیابتی مشکوک به استئومیلیت پدال مراجعه‌کننده به یکی از بیمارستان‌های دانشگاه که تحت MRI پا با و بدون تزریق ماده حاجب قرار گرفتند، این مطالعه به‌صورت مقطعی در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از اول فرودین 1395 تا 31 شهریور 1396 جمع‌آوری و بررسی شد. به‌طورکلی، 52 MRI و 60 قسمت استخوانی جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. تشخیص‌ها با همبستگی بالینی تایید شد. در نهایت، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سکانس STIR و تصاویر با کنتراست افزایش یافته مقایسه شد. افزون‌براین، اثر افزودن یافته‌های تصویر وزن T1 به‌دنباله STIR مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: تشخیص نهایی استئومیلیت در 47 استخوان (78%) تایید شد. 13 استخوان (22%) استئومیلیت نداشتند. ویژگی سکانس‌های کنتراست تقویت شده و STIR به‌ترتیب 3/92% و 8/53% بود، درحالی‌که حساسیت دو دنباله مشابه (100%) بود.
نتیجه‌گیری: سکانس STIR حساسیت بالایی برای تشخیص استئومیلیت پدال نشان داد. ویژگی کمتر این دنباله در مقایسه با تصاویر با کنتراست افزایش یافته را می‌توان با افزودن سکانس وزن T1 جبران کرد. بنابراین، MRI بدون تزریق ماده حاجب را می‌توان به‌طور قابل اعتمادی با MRI تقویت شده با کنتراست برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی جایگزین کرد.

 
مهدی یداله‌زاده، نادر رضایی، محسن فرخ‌پور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونه‌برداری و بررسی بافت‌شناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود. 
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی به‌عنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافته‌ها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافت‌شناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).  
نتیجه‌گیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعه‌ای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.

 
سوگل شیرزاد، زینب کریمی، مهدی محسن زاده، مسعود محمدی،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نوتروپنی به کاهش تعداد مطلق نوتروفیل‌ها در گردش خون اطلاق می‌یابد، دارو‌های مشخصی در ارتباط با درمان نوتروپنی مورد‌استفاده قرار می‌گیرد، لذا هدف این مطالعه بررسی و مقایسه اثر‌پذیری درمان دارویی فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران مبتلا به نوتروپنی به‌صورت مرور سیستماتیک است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مرور سیتماتیک انجام‌ شده در ارتباط با مقایسه اثر‌پذیری فیلگراستیم و لنوگراستیم در بیماران نوتروپنی مبتنی‌بر جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی Magiran، SID، Irandoc، ScienceDirect، PubMed، Scholar Google در محدوده زمانی از فروردین 1379 تا شهریور 1402 می‌باشد. کلید واژه‌های مورد‌استفاده برای جستجو در این ‌مطالعه بر‌اساس مطالعات اولیه منتشر شده و MESH انتخاب و پس‌از بررسی دقیق سوالات مورد‌نظر مطالعه، با‌توجه به معیار‌های PECO انتخاب شدند.
یافته‌ها: از هشت مقاله‌ی انتخاب شده سه مقاله تاثیر داروی لنوگراستیم را بیشتر از فیلگراستیم اعلام نمودند. دو مقاله به‌ تاثیر بیشتر فیلگراستیم اشاره کردند و سه مقاله که در سال‌های اخیر به چاپ رسیده‌اند اثر دو دارو را یکسان اعلام کردند. از بین این مقالات، مطالعاتی که میزان دوز دارو را در گروه‌های مورد بررسی یکسان در ‌نظر گرفتند و مطالعاتی که تعداد جامعه‌آماری بیشتری داشتند جهت تعمیم به ‌جامعه، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
نتیجه‌گیری: با‌توجه مطالعاتی که در سال‌های اخیر انجام شده است، هر دو داروی نوترکیب فیلگراستیم و لنوگراستیم از اثرگذاری یکسانی در درمان نوتروپنی‌ها برخوردار هستند.

 

صفحه 6 از 6    
6
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb