109 نتیجه برای Omp
فریبا زرین کوب، ابوطالب بیگی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
یرقان یکی از شایعترین مشکلات فراروی اکثریت نوزادان در روزهای اول پس از تولد است. یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد همیشه پاتولوژیک است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد و همچنین ارزیابی عوامل خطر موثر بر آن است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آیندهنگر و مقطعی انجام شد. در تمام نوزادان مبتلا به زردی در 24 ساعت اول پس از تولد، تعیین گروه خون و Rh، هموگلوبین و هماتوکریت،CBC از نظر مرفولوژی اریتروسیتها و شمارش رتیکولوسیت، فعالیت G6PD، تست کومبس غیر مستقیم مادر و تست کومبس مستقیم نوزاد، بیلیروبین توتال، بیلیروبین کونژوگه و غیر کونژوگه انجام شد. همچنین جنس نوزاد، وزن تولد، ضریب آپگار، سن حاملگی، روش زایمان، ترومای زایمانی ناشی از فورسپس یا وانتوز، سفال هماتوم و خونمردگی جلدی ،نیاز به احیاء، نیاز به NICU، روش تغذیه و از دست دادن غیرطبیعی وزن بررسی شد. سن و پاریتی مادران و سابقه زردی در فرزندان دیگر نیز بررسی شد. بررسی و آنالیز آماری دادهها با استفاده از تستهای One-way ANOVA ، t-test ،و 2χ انجام شد.
یافتهها: 122 نوزاد از 2096 نوزاد متولد شده در طی یکسال در 24 ساعت اول پس از تولد دچار یرقان شدهاند. شیوع زردی در 24 ساعت اول پس از تولد 8/5% بوده است. در این مطالعه شیوع عوامل خطر زردی زودرس نوزاد، به ترتیب عبارتند از ناسازگاری ABO، زودرس بودن عفونت، کاهش فعالیت آنزیم G6PD، سفال هماتوم، آسفیکسی و ناسازگاری Rh ارتباط آماری معنیداری بین سن مادران، تعداد حاملگیهای قبلی و روش زایمان با شیوع زردی مشاهده نشد (05/0p>). همچنین ارتباط آماری مهمی بین جنس نوزادان و شیوع زردی زودرس پیدا نشد (05/0p>). ارتباط آماری معنیداری در رابطه با سابقه وجود یرقان نوزادی در خواهران یا برادران نوزاد مبتلا به زردی پیدا نشد (05/0p>).
نتیجهگیری: یرقان در 24 ساعت اول پس از تولد شایع نبوده، ولی همیشه پاتولوژیک است و معاینه مکرر نوزاد در روز اول تولد و بهویژه قبل از ترخیص را میطلبد، خصوصا اگر گروه خونی مادر O باشد.
سیده فاطمه خاتمی، شهین بهجتی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
بیماری همولیتیک ناشی از ناسازگاری گروههای خونی ABO یکی از علل شایع زردی بالینی و علت 66 درصد موارد بیماری همولیتیک در نوزادان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی بیماری و عوارض آن در نوزادانی که تعویض خون شدهاند، انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه آیندهنگر و توصیفی طی سه سال بر روی کلیه نوزادان تعویض خون شده انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل: نوزادان با گروه خونی A یا B که مادران آنها دارای گروه خونی O بدون عدم تجانس RH بودند و طی دو روز اول عمر دچار زردی غیر مستقیم با تست ایمنوهماتولوژیک مثبت بودند
یافتهها: از مجموع 96 بیمار که تعویض خون شدند، 20% مبتلا به ناسارگاری ABO بودند و بیشترین واکنش بین مادران با گروه خونی O و نوزادان با گروه خونی A بود. 100% نوزادان و 84% مادران دارای یک تست ایمنوهماتولوژیک مثبت بودند. در نوزادان نارس بیماری همولیتیک ناشی از ناسازگاری ABO، چهارمین علت انجام تعویض خون و در نوزادان رسیده دومین علت آن بود. در هر دو گروه عوارض آزمایشگاهی شایعتر از عوارض بالینی بود.
نتیجهگیری: 48% علل آلوایمیونیزاسیونها و 42% موارد بیماری همولیتیک ناشی از ناسازگاری گروههای خونی ABO بود. تست مثبت ایمنوهماتولوژیک در نوزاد و مادر نقش مهمی در بروز بیماری همولیتیک داشت. لذا توصیه میشود در مادران با گروه خونی O، در صورت وجود گروههای خونی A یا B در نوزاد در چند ساعت اول بعد از تولد بررسی ایمنوهماتولوژیک در مادر و نوزاد جهت تعیین نورادان پر خطر انجام شود و با شروع فتوتراپی، ایمونوگلبولین وریدی و پروتوپورفیرین مانع تشدید علایم لیز و کاهش نیاز به تعویض خون و عوارض آن شد.
محمدحسین ملکمدنی، علیرضا لاشیئی، جواد بهجتی اردکانی، رحیمه گنجی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
رتینوپاتی دیابتی شایعترین عارضه مزمن دیابت و یکی از مهمترین و مخربترین عوارض آن و شایعترین علت نابینایی بالغین میباشد. هدف این مطالعه تعیین شیوع و شدت رتینوپاتی و همچنین مشخص کردن فاکتورهای مستعدکننده رتینوپاتی در بیماران دیابتیک بستریشده به علت عوارض غیرچشمی دیابت و همینطور بررسی ارتباط بین رتینوپاتی و این عوارض میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه، 84 بیمار دیابتیک که بهدلیل عوارض غیرچشمی دیابت به بیمارستان مراجعه کرده بودند از نظر رتینوپاتی پرولیفراتیو و غیر پرولیفراتیو مورد بررسی قرار گرفتند. رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو به چهار گروه میکروآنوریسم، رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو خفیف، متوسط و شدید تقسیمبندی شده بود.
یافتهها: شیوع رتینوپاتی دیابتیک در مطالعه ما 4/77% (65 بیمار) بود و رتینوپاتی پرولیفراتیو در 23 بیمار (4/35% از مبتلایان به رتینوپاتی) دیده شد. رتینوپاتی در بیماران بستریشده بهدلیل نفروپاتی بیشتر از بیماران مبتلا به پای دیابتی و کتواسیدوز بود (001/0p=) و همینطور در بیماران مبتلا به پای دیابتی بیشتر از کتواسیدوزیها بود (008/0p=). فاکتورهای مرتبط با ایجاد رتینوپاتی دیابت نوع ΙΙ، فشار خون بالا و افزایش کراتینین سرم، طول مدت ابتلا به دیابت و وجود نفروپاتی و پای دیابتی همزمان بودند (05/0>p). در مدل رگرسیون لجستیک دو جانبه، طول مدت دیابت فاکتور پیشبینیکننده خفیف جهت ایجاد رتینوپاتی پرولیفراتیو شناخته شد. (06/0p=).
نتیجهگیری: شیوع و شدت رتینوپاتی دیابتی در بیماران ما، بهویژه در مبتلایان به نفروپاتی بالاست. علاوه بر کنترل قند، کاهش کلسترول و تری گلیسیرید و همچنین تنظیم فشارخون در کاهش شیوع رتینوپاتی دیابتی موثر میباشد.
پیمان نوشیروانپور، فرخ تیرگری، سعید رضا غفاری، افشین عبدی راد،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده
نئوپلاسمها حاصل تجمع انحرافهای ژنی ناشی از آسیبهای ژنی غیر کشنده میباشند. شناسایی انحراف کروموزومی، جایگاه ژنهای کارسینوژن را در کروموزوم مشخص میکند. روش هیبریدیزاسیون ژنومی مقایسهای (CGH) امکان غربالگری تمام کروموزومهای منفرد را از جهت شناسایی و محل قرارگیری تغییرات DNA Copy Number فراهم میکند.
روش بررسی: 20 نمونه کارسینوم مهاجم داکتال پستان که جهت frozen section ارسال شده بود با روش هیبریداسیون ژنومی بررسی شد و انحراف کروموزومی با یافتههای ایمونو هیستوشیمی و پاتولوژی مقایسه شد.
یافتهها: در چهار نمونه بهعلت فقدان کیفیت مطلوب هیبریدیزاسیون امکان ارزیابی وجود نداشت و از مطالعه حذف شدند. در چهار نمونه طرح CGH نرمال و در 12 نمونه دیگر در مجموع 21 مورد انحراف کروموزومی یافت شد که شامل q1+، q17+، q8+، q20+، q13-، q11-، q22-، p1-، q16- و p8- بود. شایعترین انحراف یافتشده q1+، q17+، q8+ و q13- بود که با مطالعات قبلی مطابقت داشت.
نتیجهگیری: انحرافهای کروموزومی q22- و p1- در مطالعات قبلی بر روی کانسر پستان گزارش نشده بود. در این مطالعه انحراف q13- در سه تومور یافت شد که هر سه با متاستاز به غدد لنفاوی زیر بغل همراه بودند. تعداد انحراف کروموزومی در تومورهای همراه با متاستاز به غدد لنفاوی 5/1 انحراف و در تومورهای بدون متاستاز یک انحراف به ازاء هر تومور بود.
پرویز دریایی، فرزاد واقف داوری، محمدرضا میر، ایرج حریرچی، حجت سلماسیان،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
در اکثر روشهای جراحی رزکسیون مری بهطور روتین از لوله بینیمعدی استفاده میشود. با توجه به عوارض بسیار استفاده از این لوله و زیر سؤال بودن آثار مفیدی که به آن نسبت داده میشود و کمبود مطالعات در این زمینه بهخصوص در بیماران مبتلا به کانسر مری در این مطالعه قصد داریم لزوم استفاده از این لوله را بررسی نماییم.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی انجام شد. 40 نفر از مبتلایان به کانسر مری بعد از عمل جراحی ازوفاژکتومی بهطور تصادفی به دو گروه دارای لوله NG و بدون لوله بهعلاوه تجویز متوکلوپرامید تقسیم شدند. تمام بیماران بعد از عمل تحت درمان با هپارین،رانیتیدین و آنتیبیوتیک قرار گرفتند. در مواردی که از لوله NG استفاده نشده بود و در بیمارانی که لوله آنها کشیده شده بود در صورت اتساع شکم یا استفراغهای مکرر لوله NGگذاشته شد. CXRبعد از عمل برای تمام بیماران گرفته شد و تمام بیماران تحت فیزیوتراپی تنفسی قرار گرفتند. متغیرهایی که برای هر فرد ثبت میشدند شامل زمان دفع اولین گاز، زمان دفع اولین مدفوع، زمان سمع صداهای رودهای، تعداد روزهای بستری بعد از عمل، تهوع و استفراغ، اتساع شکم، عوارض ریوی، عوارض زخم، نشت آناستوموز و نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG بودند.
یافتهها: برای 22 نفر لوله NG گذاشته شد در حالی که در 18 نفر از لوله استفاده نشد. بروز نشت آناستوموز در گروه دارای لوله NG بهطور معنیداری بیشتر از گروه دیگر بود. بقیه عوارض هیچ تفاوتی بین دو گروه نداشتند. میانگین زمان دفع گاز، دفع مدفوع، سمع صداهای رودهای و روزهای بستری در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. دو گروه از نظر نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG تفاوتی نداشتند. مرگ بعد از عمل تفاوت معنیداری در دو گروه نداشت.
نتیجهگیری: استفاده روتین از لوله
NG بعد از عمل برای تمام بیماران توصیه نمیشود و بهنظر میرسد بهتر است در مورد استفاده از این لوله بسته به شرایط هر بیمار تصمیمگیری شود
مجید احمدی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده
دبیرخانه علوم پایه پس از انجام امتحان جامع، دانشگاههای شرکتکننده در امتحان مذکور را برحسب نمرات دانشجویان در هر درس و نیز در کلیه دروس ردهبندی مینماید. این پژوهش معتقد است که روش مورد استفاده در ردهبندی دانشگاهها در درس زبان روش درستی نیست و لذا نتایج صحیحی به دست نمیدهد.
روش بررسی: هفت دانشگاه بزرگ و کوچک انتخاب شدند. نمرات زبان کنکور سراسری دانشجویان ورودی سالهای تحصیلی 80-79، 79-1378 و نیز نمرات زبان آنان در امتحان جامع دورههای مربوطه به ترتیب از دانشگاههای مذکور و دبیرخانه علوم پایه دریافت گردید. نمرههای کنکور سراسری و امتحان جامع هر یک از دانشجویان با هم تطبیق داده شدند.
یافتهها: میــان نمره زبان کنکور سراسری و نمرات زبان امتحان جامع در مــورد کلیــه دانشگاههای مورد بررسی همبستگی معنیداری به میزان 27/0 (045/0p<) تا 69/0 (004/0p<) مشاهده گردید. به علاوه مشاهده شد علیرغم خواست دبیرخانه مبنی بر محاسبه نمرهها و ردهبندی دانشگاهها در دو گروه دانشگاههای کوچک و بزرگ، در بسیاری از دورههای امتحان جامع برخی دانشگاههایی کوچک در کنار دانشگاههایی بزرگ و بالعکس ردهبندی شدهاند.
نتیجهگیری: همین امر موجب مخدوش شدن ردهبندی دانشگاههای در درس زبان گردیده است. این پژوهش دو روش ردهبندی پیشنهاد کرده است که میتوانند این نقص موجود در ردهبندی فعلی دانشگاههای در درس زبان را تا حدی رفع نمایند.
نوذر درستان، شهنام عسکرپور، مهدی عسگری، فرامرز پازیار، سید حمیدرضا حسینی خواه منشاوی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده
جهت درمان آپاندیسیت حاد دو روش آپاندکتومی بازو آپاندکتومی لاپاراسکوپیک موجود است. تاکنون مطالعات زیادی برای مقایسه این دو روش درمانی صورت گرفته است که بیشترین فاکتورهای بررسی شده مدت زمان جراحی، مدت زمان بستری، درد بعد از عمل و عوارض عفونی میباشند.
روش بررسی: یک مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی تعداد 100 بیمار شامل 50 مورد آپاندکتومی باز و 50 مورد آپاندکتومی لاپاراسکوپیک صورت گرفت و مدت زمان جراحی، مدت بستری، مخدر مصرف شده و عوارض عفونی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین مدت زمان بستری برای آپاندکتومی لاپاراسکوپیک 48/44 ساعت و باز 80/54 ساعت میباشد 01/0p<. میانگین دوز استاندارد مخدر مصرف شده برای آپاندکتومی لاپاراسکوپیک 40/2 و برای باز 46/3 میباشد 01/0p<. میانگین مدت زمان عمل جراحی برای لاپاراسکوپیک 8/31 دقیقه و برای باز 2/35 دقیقه است 5/0p=. تعداد موارد عفونت زخم در آپاندکتومی باز چهار مورد (8%) و در لاپاراسکوپیک یک مورد (2%) است. موارد آبسه داخل شکم یک مورد در آپاندکتومی باز (2%) بوده است و آبسه داخل شکل بعد از آپاندکتومی لاپاراسکوپیک وجود نداشته است.
نتیجهگیری: طول مدت بستری حداقل 10 ساعت در آپاندکتومی لاپاراسکوپیک کمتر میباشد که از لحاظ آماری معنیدار است (01/0p<).میانگین دوز مصرف مخدر نیز با 01/0 p<در آپاندکتومی لاپاراسکوپیک کمتر است ولی طول مدت عمل جراحی در دو گروه تفاوت معنیداری نداشته است. از نظر عفونت زخم و آبسه داخل شکمی در گروه لاپاراسکوپیک کمتر بوده است.
فاطمه نیری، الهه امینی، مامک شریعت، بابک منصوری،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی سالهای اخیر تغییرات زیادی در نحوه و میزان مراقبت از نوزادان با وزن کمتر از 1000 گرم یا Extremely Low Birth Weight (ELBW) در کشور ما رخ داده است و میزان امید به حیات را در میان این گروه افزایش داده است.
روش بررسی: در طی یک مطالعه آیندهنگر 93 نوزاد یکقلویی را که وزن 1000 گرم و کمتر داشتند و در بیمارستان ولیعصر (عج) در طی چهار سال زنده متولد گردیدند تا موقع ترخیص یا فوت مورد مطالعه قرار دادیم و یکسری اطلاعات نوزاد و مادر ثبت گردید. با استفاده از تستهای آماری مناسب، اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. 05/0p< ملاک معنیداری قرار گرفت.
یافتهها: 93 نوزاد وارد مطالعه گردید. امید حیات در میان آنها 6/36% بود که این میزان با احتساب مرگهای رخ داده در اتاق زایمان و بلافاصله بعد از تولد نیز بود. کمترین وزن تولد 400 گرم، متوسط وزن تولد 48/136±43/850 گرم و کمترین سن حاملگی 23 هفته، متوسط سن حاملگی 77/2±31/28 هفته بود. بیشترین عارضه بعد از تولد RDS با شیوع 89/69% و کمترین عارضه مربوط به انتروکولیت نکروزان آن با شیوع 4/6% بود. 08/44% آنها نسبت به سن حاملگی وزن پایینتر از صدک 10 در منحنی رشد داشتند و 4/48% آنها وزن متناسب با سن حاملگی داشتند.
نتیجهگیری: بهبود کیفیت مراقبت های پرهناتال، کاهش زایمانهای زودرس و نوزادان کموزن، احیاء استاندارد نوزاد در اتاق زایمان، استفاده هرچه بیشتر از استروئید پیش از تولد و در نتیجه کاهش نیاز به رسپیراتور، باعث بهبود پیامد این گروه از نوزادان خواهد شد.
ارسلان سالاری، مهدی عقیلی، ابراهیم نعمتی پور، حسن رنجبرنژاد،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از سرطانها از جمله سرطان پستان، رادیاسیون بهقسمتی از قلب جهت درمان تومور اولیه اجتنابناپذیر است. هدف از انجام این مطالعه نیز بررسی فراوانی عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیمارانی است که بهدنبال کانسر پستان چپ تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند. روش بررسی: در یک بررسی مقطعی، 53 بیمار مبتلا به کانسر پستان سمت چپ که پس از ماستکتومی یا لامپکتومی، در نیمه دوم سال 1384 و نیمه اول سال 1385 در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، بهدنبال شیمیدرمانی با آنتراسیکلینها با دوز تجمعی کمتر از mg/m2450 و اندوکسان همراه با تاکسان/ فلورویوراسیل تحت رادیوتراپی قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از آغاز رادیوتراپی الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی بهعمل میآمد و سپس بیمار تحت رادیوتراپی ناحیه قفسه سینه با دوز F 25 Gray/ 50 قرار میگرفتند و بعد از رادیوتراپی، سه و شش ماه بعد مجددا بیمار از نظر بروز عوارض از جمله پریکاردیال افیوژن، ضایعات دریچهای، کاهش کسرجهشی بطن چپ، اختلالات سیستم هدایتی و برخی دیگر متغیرها بررسی میشدند. یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه در 10 بیمار (64/25%) عارضه پس از رادیوتراپی دیده شد که شایعترین آنها بهترتیب تجمع خفیف مایع در پریکارد با هفت مورد (85/53%) و نارسایی خفیف دریچه میترال با سهمورد (08/23%) و بروز بلوک شاخه راست با دو مورد (38/15%) بود. تا پایان مدت پیگیری هیچ عارضه جدیدی مشاهده نشد. در هیچیک از بیماران نیز تغییری در کسر جهشی بطن چپ دیده نشد. نتیجهگیری: عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیماران دچار کانسر پستان که تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند جدی نبوده و از لحاظ بالینی اهمیت چندانی ندارند. بررسی بیشتر در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
ایرج لطفینیا، مسلم شاکری، محمد شیمیا، بابک محبوبی، امید مشربی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: هماتوم ساب دورال مزمن یکی از شایعترین مشکلات جراحان مغز و اعصاب است و میتواند بهعوارض شدید و دائمی منجر شود. هدف از این مطالعه مشخص نمودن علائم و تظاهرات هماتوم ساب دورال مزمن و مقایسه نتایج و عوارض در بین دو گروه از بیماران که با دو روش مختلف درمان شدهاند، میباشد. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی که بر روی ۱٢۵ بیمار مبتلا به هماتوم ساب دورال مزمن طی سالهای 84- ١۳۷۹ انجام شد. ۸٢ نفر از بیماران تحت جراحی با یک سوراخ در جمجمه و درناژ بسته و ۴۳ نفر از بیماران با دو سوراخ و درناژ بسته قرار گرفته بودند. یافتهها: از ١٢۵ بیمار ۱۰۸ نفر مرد (4/86%) و ۱۷ نفر زن (6/13%) بودند. میانگین سنی بیماران 41/16±79/65 سال بود. شایعترین تظاهر بیماری ضعف اندامها 98 (4/78%) مورد بود. در زمان تشخیص 88 (4/70%) نفر از بیماران چند علامت و 37 (6/29%) نفر از بیماران فقط یک علامت داشتند. 85 (۶۸%) نفر از بیماران سابقه ضربه مغزی خفیف از جمله زمین خوردن را ذکر مینمودند. فاصله زمان بین ضربه وارده به مغز و شروع علائم ١۰ روز تا چهار ماه (میانگین ۴۶ روز) بود. عود هماتوم در گروه با یک سوراخ در جمجمه پنج مورد و در گروه با دو سوراخ در جمجمه دو مورد بود. هماتوم اپیدورال فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود و پنوموآنسفالوس فشارنده نیز فقط در گروه دو سوراخه یک مورد بود. نتیجهگیری: هماتوم ساب دورال مزمن ضایعه شایعی است و عمل جراحی آن همراه با نتایج خوبی میباشد. وضعیت عصبی نهایی بیماران عملشده با یک سوراخ بهصورت معنیداری بهتر از بیماران عملشده با دو سوراخ بود.
جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، جواد خلیلی پویا، حسن توکلی، رسول عبدالرحمن، پیمان سلامتی، مهدی ابوذری،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی رادیکال و بهدنبال آن رادیوتراپی نقش مهمی در درمان کانسر هیپوفارنکس دارد. هر چند که در مورد روش بازسازی پس از رزکسیون جراحی اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه عوارض دو تکنیک Gastric Pull-Up و Pectoralis Major Myocutaneous Flap در بازسازی ناحیه درگیر پس از انجام لارنگوفارنگوازوفاژکتومی میباشد.
روش بررسی: پرونده 64 بیماری که به دنبال جراحی رادیکال تحت بازسازی ناحیه درگیر با یکی از دو روش GPU یا PMMF قرارگرفته بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، محل ضایعه، درگیری proximal margin، سابقه رادیوتراپی، وجود لنفادنوپاتی، دیسکسیون گردنی و عوارضی مثل فیستول گوارشی، تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع و تنگی استوما از پروندههای مربوطه استخراج و بین دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: در مجموع 64 بیمار (43 نفر در گروه GPU و 21 نفر در گروه PMMF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری از لحاظ مشخصات دموگرافیک وجود نداشت. محل درگیری ضایعه تومورال در هفت نفر لارنکس، پنج نفر پروگزیمال مری، پنج نفر خلف کریکوئید، چهار نفر سینوس پیریفورم، دو نفر دیواره خلفـی و 41 نفـر ترکیبـی از نواحـی مختلف بود. تفاوت آماری معنیداری بین دو تکنیک جراحی از نظر ایجاد تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع یا تنگی استوما وجود نداشت در حالیکه ایجاد عارضه فیستول به دنبال عمل جراحی در روش GPU به لحاظ آماری کمتر از روش PMMF بود (001/0
نتیجهگیری: پیدایش تنگیهای عملکردی یا اختلال عملکرد بلع در دو روش مشابه ولی تکنیک GPU با بروز فیستول کمتری همراه است.
امیر کشوری، میهن جعفری جاوید، ایرج نجفی، رضا چمن، محمدکاظم نوری طارملو،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: دیالیز صفاقی یک روش مطمئن جهت درمان مراحل نهائی نارسائی کلیه است. تعداد بیمارانیکه در سطح جهان از این روش درمانی استفاده مینمایند حدود 15% کل بیمارانی است که دیالیز میشوند. در ایران این میزان بسیار کمتر است و گسترش دیالیز صفاقی از اهداف وزارت بهداشت و درمان میباشد. مهمترین علت محروم شدن بیماران ایرانی از کاتتر صفاقی، علل مکانیکی میباشد.
اصلاح روشهای کارگذاری کاتتر، یک راه مهم برای گسترش دیالیز صفاقی در ایران میباشد. بنابراین یک مطالعه آیندهنگر را جهت بررسی نتایج یکروش لاپاروسکوپیک که برای کارگذاری کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بیحسی موضعی انجام میشد طراحی کردیم.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آیندهنگر و بهشیوه پیگیری بهروش تک هم گروه انجام شد. تعداد 115 کاتتر دیالیز صفاقی (دو کاف، گردن غازی، مارپیچ) را طی مدت 16 ماه در حفره پریتوان 109 بیمار که در مراحل انتهایی نارسایی مزمن کلیه بودند، قرار دادیم. این اعمال جراحی با کمک دو پورت لاپاروسکوپی و تحت بیحسی موضعی و داروهای آرامبخش انجام شدند. بیماران را بهمدت 12 تا 28 ماه پیگیری کردیم و بهصورت آیندهنگر عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها و میزان بقا یکساله و دو ساله آنها را مورد بررسی قرار دادیم.
یافتهها: متوسط سنی بیماران 5/51 سال (بین 15 تا 84 سال) و 8/54% زن بودند. بقا کلی یکساله و دو ساله کاتترها بهترتیب 88% و 73% و بقا بدون عارضه 35% بود. شایعترین عارضه عفونی پریتونیت در 52 نفر (2/45%) و شایعترین عارضه مکانیکی، نشت موقت مایع دیالیز در 10 نفر (7/8%) دیده شد.
نتیجهگیری: کارگذاری لاپاروسکوپیک کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بیحسی موضعی یک روش مطمئن و ساده است که میزان بقا و عوارض کاتترها در این روش، در حد قابل قبولی قراردارد.
علی کاظمی خالدی، مجید تقیزاده،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: توموگرافی چند برشی کامپیوتری (MSCT) یک روش غیرتهاجمی در تشخیص بیماری شریان کرونری (CAD) است. هدف این مطالعه تحقیق پیرامون ارزش تشخیصی 64-slice MSCT در جریان مراجعات روتین در بیماران بدون هرگونه گزینش خاص است.
روش بررسی: 64 بیمار با شک به CAD کاندید آنژیوگرافی تحت ارزیابی با هر دو روش 64-MSCT و آنژیوگرافی کمی کرونری (QCA) قرار گرفتند. سیستم CT Somatom Sensation 64, Siemens با تعداد 64 برش در هر چرخش gantry و با رزولوشن فضایی 4/0×4/0×4/0 میلیمتر و زمان چرخش معادل 370 میلیثانیه بود. متوسط فاصله زمانی بین انجام MSCT و QCA، 9/3±2/7 روز بود. حساسیت، ویژگی، دقت تشخیصی، ارزش تشخیصی مثبت (PPV) و ارزش تشخیصی منفی (NPV) برای 64-MSCT در تشخیص یا رد CAD (بنا به تعریف، وجود تنگی بیش از 50% در یک یا بیش از یک سگمان کرونری) هم با آنالیز بر پایه بیمار و هم با آنالیز بر پایه سگمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: 61 CT آنژیوگرام از مجموع 64 مورد (95%) کیفیت تشخیصی قابل قبول داشت. QCA بیماری کرونری را در 64% موارد (61/39) نشان داد و در مابقی موارد بیماری قابل توجه را نشان نداده یا یافتههای نرمال داشت. حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT برحسب آنالیز بر پایه بیمار به ترتیب عبارت بود از 92%، 86%، 90%، 92% و 96%. با آنالیز بر پایه سگمان، از مجموع 791 سگمان، تعداد 695 سگمان (88%) قابل ارزیابی با روش 64-MSCT بود و پارامترهای حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT با آنالیز بر پایه سگمان در تعیین تنگیهای بیش از 50% عبارت بود از: 80%، 92%، 90%، 65% و 96%.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، 64-MSCT یک ارزش تشخیصی بالا هم بر پایه بیمار و هم بر پایه سگمان نشان داد. این یافتهها نقش 64-MSCT را در بهکارگیری جهت تعیین میزان خطر در تشخیص CAD به عنوان یک شیوه تشخیصی غیرتهاجمی مطرح کرده و مورد تاکید قرار میدهد.
محمدعلی نویان اشرف، صالح صالحی، حمیرا پیروی سرشکه، مسعود احمدپور هرسینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: هپاتیت حاد از عوارض هالوتان میباشد که در موارد شدید با مرگ و میر 50 درصدی همراه میشود. به علت این عارضه استفاده از هالوتان در آمریکا و اروپا برای بیهوشی بزرگسالان ممنوع است. هر گاه بیمار به دنبال بیهوشی با هالوتان دچار ایکتر و افزایش شدید آنزیمهای کبدی شود تشخیص هپاتیت هالوتانی مطرح میشود البته سایر تشخیصهای افتراقی زردی بعد از عمل جراحی، باید بررسی و کنار گذاشته شود. هپاتیت هالوتانی درمان ندارد و بهترین راه درمان پرهیز از استفاده از هالوتان است.
معرفی بیمار: خانم 28 سالهای بهدنبال دریافت بیهوشی با هالوتان برای سزارین، دچار هپاتیت شدید شد و بعد از یک ماه بستری و بهبود حال عمومی مرخص شد.
نتیجهگیری: استفاده از هالوتان در بیهوشی بزرگسالان بهعلت عوارض بالقوه آن باید مورد تجدید نظر قرارگرفته و محدود گردد.
مهدی روحانی، احمد خورشیدی، رضوان منیری، مهناز طرفه، فاطمه عبدالشاه، محمود صفاری، غلامرضا شجری، غلامعباس موسوی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سل هنوز یکی از مهمترین علل مرگ و میر
در بسیاری از کشورهاست. با توجه به وقتگیر بودن روشهای معمول تشخیص سل مانند روش
کشت، لازم است روشهای سریع تشخیصی نظیر PCR
مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به اهمیت درمان سریع سل و بهمنظور تعیین حساسیت
و ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110
(IS6110) بهروش PCR
این مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع ارزش تشخیصی بوده که بر روی 248 نمونه
خلط بیماران مشکوک به سل مراجعهکننده به درمانگاه مسلم کاشان در 1386 انجام
پذیرفت. نمونه خلط پس از انجام هموژنیزاسیون و آلودگیزدایی بر روی محیط لون
اشتاین جانسون کشت گردید، DNA مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، با
استفاده از روش جوشاندن استخراج گردید. سپس دو قطعه 123 جفت بازی و 245 جفت بازی
از قطعه الحاقی 6110 تکثیر و با استفاده از الکتروفورز ژل آگارز شناسایی گردید. حساسیت،
ویژگی، ارزش تشخیصی مثبت و منفی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با
استفاده از قطعه الحاقی 6110 تعیین گردید.
یافتهها: در این مطالعه از مجموعه 248 نمونه
خلط اخذ شده از 124 بیمار 40 نمونه اسمیر مثبت (1/16%) و 32 نمونه دارای نتیجه کشت
مثبت (9/12%) بودند. حساسیت، ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده
از قطعه الحاقی 6110 بهترتیب 75/93 و 1/99 درصد بود.
نتیجهگیری: روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از
قطعه الحاقی 6110 نسبت به کشت دارای سرعت زیاد، حساسیت مناسب و ویژگی بالایی میباشد.
فرامرز کریمیان، ژوبین مقدم یگانه، علی امینیان، علی پاشا میثمی، محمدصادق فاضلی، علی کاظمینی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: استفاده از محلول پلیاتیلن
گلیکول (PEG) به منظور آمادهسازی
روده پیش از عمل میتواند با عوارضی همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه
دو روش آمادگی مکانیکی روده در جراحی انتخابی کولون میباشد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی
بالینی تصادفی شده، 129 بیمار کاندید آناستوموز الکتیو کولون مراجعهکننده به
درمانگاه جراحی بیمارستان امامخمینی تهران در سالهای 7-1386 وارد شدند. بیماران
بر حسب روش آمادگی مکانیکی روده، بهطور تصادفی در دو گروه PEG1 (یک لیتر پلیاتیلنگلیکول
یا 70 گرم و 15 میلیگرم بیزاکودیل، 63=n) و PEG4 (چهار لیتر
پلیاتیلنگلیکول، 66=n) تقسیم شدند و محلولهای مورد نظر را در صبح روز قبل از عمل در
مدت 240 دقیقه مصرف میکردند و روز قبل از عمل آنتیبیوتیک خوراکی و رژیم مایعات
صاف شده و قبل از عمل آنتیبیوتیک تزریقی پروفیلاکسیک دریافت میکردند. سپس
بیماران تحت جراحی و آناستوموز کولون قرار میگرفتند. متغیرهایمورد بررسی شامل
تهوع، استفراغ، نفخ شکم، مقدار سدیم و پتاسیم خون شب عمل و رضایت جراح و بیمار از
آمادگی مکانیکی روده و عفونت زخم و لیک آناستوموز کولون بود.
یافتهها: اکثر بیماران مذکر بودند (62%). بروز تهوع
(87/28% در برابر 48/98%، 001/0p=)، نفخ (51/36% در برابر 45/95%، 001/0p=) و استفراغ
(76/4% در برابر 76/75%، 001/0p=) به میزان معنیداری در گروه PEG1 پائینتر بود
و رضایت بیماران نیز در این گروه بالاتر بود. (02/59% در برابر 52/1% راحت بودند،
001/0p=). سدیم سرم پیش از عمل در گروه PEG4 به میزان معنیداری
بالاتر (mg/l63/3±21/141
در برابر 97/2±94/139، 001/0p=) و پتاسیم سرم
پائینتر بود. (mg/l25/0±55/3
در برابر 21/0±76/3، 001/0p=). میزان رضایت
جراح از آمادگی مکانیکی روده در گروه PEG4 به میزان معنیداری
بیشتر بود. (بسیارخوب و خوب 73/72% در برابر 54/43%، 001/0p=) عفونت محل
عمل، آبسه شکمی، نشت محل آناستوموز و انتقال به ICU در دو گروه تفاوت معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: آمادگی روده یک لیتر PEG همراه با سه عدد قرص
بیزاکودیل، به جای چهار لیتر PEG نه تنها میزان تهوع،
استفراغ و نفخ شکم بیماران را کاهش میدهد بلکه میزان رضایت و تحمل آنها را نیز
بالا میبرد، اختلالات الکترولیتی پیش از عمل را کاهش میدهد و موجب افزایش عفونت
زخم و لیک آناستوموز نمیشود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
علی اصغر علوی، سید مهدی جلالی، علی حاجی مبینی، حمیرا پیروی سرشکه،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: توراکوتومی استاندارد بهعلت بریده شدن عضلات بزرگ جدار قفسه سینه سبب ایجاد درد و اختلال در مکانیسم تنفسی میشود. برای احتراز از این مسئله توراکوتومی خلفی- جانبی با حفظ عضلات پیشنهاد شده است. این مطالعه برای مقایسه توراکوتومی خلفی جانبی با حفظ عضلات سراتوس قدامی و لاتیسموس دورسی با روشتوراکوتومی استاندارد طراحیشد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی بیمارانیکه کاندید توراکوتومی الکتیو بودند بهطور تصادفی بهدو گروه مساوی توراکوتومی با حفظ عضلات (روشجدید) و توراکوتومیاستاندارد (شاهد) تقسیمشدند و متغیرها شامل مدت زمان لازم برای باز کردن و بستن قفسهسینه- درد- میزان مصرف نارکوتیک- پیدایش سروما و مدت زمان بستری و نیز محدوده حرکات شانه (فلکسیون- اکستنسیون- ابداکسیون و روتاسیون داخلی) و عملکرد ریوی (FVC, FEV1 و VC)، قبل و هفت روز پساز عمل اندازهگیری شدند.
یافتهها: 60 بیمار (42 مرد) وارد مطالعه شدند که تفاوت معنیداری بین توزیع سنیو جنسی بیماران در دو گروه وجود نداشت. متوسط زمان باز کردن قفسهسینه در گروه روش جدید از گروه شاهد بالاتر بود. در مقابل مدت زمان بستن محل عمل کمتر بود. همچنین FVC پس از عمل و محدوده حرکات شانه در گروه روش جدید از گروه شاهد بالاتر و درد گروه روش جدید کمتر بود در حالیکه بین دو گروه تفاوت معنیداری از نظر مصرف داروهای نارکوتیک و مدت زمان بستری در بیمارستان وجود نداشت. در گروه توراکوتومی با حفظ عضلات در 13% بیماران (چهار بیمار) پساز عمل سروما پدید آمد.
نتیجهگیری: روش توراکوتومی با حفظ عضلات میتواند بهعنوان یک جایگزین مناسب برای توراکوتومی استاندارد در موارد الکتیو استفاده شود.
سوده ثاقب، محمدکاظم طرزمنی، رضا جواد رشید، افشار زمردی، ابوالفضل بهلولی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: تصمیمگیری در مورد اینکه
کدام کلیه دهنده زنده نفرکتومی شود، در هر سرویس جراحی متفاوت است ولی آناتومی عروقی
سادهتر و بدون آنومالی از مهمترین دلایل انتخاب یک کلیه است. بنابراین نفرکتومی
در دهنده زنده نیاز به بررسی دقیق آناتومی عروق کلیوی دارد. به نظرمیرسد سیتی مولتیدتکتور
بهترین روش برای تعیین آنومالیهای
عروقی کلیه و سیستم ادراری باشد.
روش بررسی: در این مطالعه 59
دهنده زنده کلیه توسط سیتی آنژیوگرافی چند لایه تحت بررسی قرار گرفتند. از تمام
دهندگان، پس از تزریق ماده حاجب، تصاویر سیتی با ضخامت 6/0 میلیمتر دریافت شد و
بازسازی و پردازش سه بعدی صورت گرفت و وضعیت شریانهای فرعی، زود شاخه شدن شریان
کلیوی، تعداد وریدها و حالبها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بهدست آمده با نتایج
نفرکتومی بیماران مقایسه شد.
یافتهها: سیتی آنژیوگرافی
چند لایه شیوع شریان فرعی را 4/3% با دقت 98% و زود شاخهشدن شریان کلیوی را در
4/8% موارد با دقت 100% گزارش کرد. ورید کلیوی متعدد در 4/8% موارد دیده شد و دقت
تشخیصی این روش 98% بود. حالب دوگانه در هیچکدام از بیماران مشاهده نشد.
نتیجهگیری: دقت تشخیصی این روش در دیدن شریان و ورید فرعی حدود 98% و در زود شاخه شدن شریان کلیوی 100% است. این نتایج با
آنژیوگرافی معمولی قابل مقایسه است و طبق مطالعات این روش در مقایسه با امآر-
آنژیوگرافی و دیژیتال سابتراکشن آنژیوگرافی، ارزش بیشتری دارد، کم تهاجمیتر است
و میتوان آن را روش تشخیصی طلایی در تشخیص آنومالیهای عروقی و سیستم ادراری در
دهندگان زنده کلیه نام برد.
رضا شهریار کامرانی، سعیدرضا مهرپور، رامین حاجزرگرباشی، مریم طباطبائیان،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بیماری کینباخ نکروز
آوسکولار استخوان لونیت است که اگر درمان نشود اغلب پیشرونده است. با توجه به
تئوریهای موجود برای بیماری کینباخ که برای جراحان وجود داشت روشهای درمانی و
جراحی متعددی برای این بیماری پایهگذاری شد که هیچ یک درمان قطعی نبوده است و در
حال حاضر هیچ درمان جراحی که بتواند موجب درمان قطعی این بیماری شود وجود ندارد. عملهای جراحی پیشنهاد شده اکثراً با عوارض زیادی نیز همراه
بودهاند.
در این مطالعه روش درمان جدیدی برای این بیماری ارائه شده است که
در عین سادگی و بدون عارضه بودن نتایج مشابهی با عملهای متداول این بیماری دارد. در این مطالعه به
دنبال بررسی نتایج بیماران به کمک یک روش جراحی بسیار ساده به نام core
decompression هستیم.
روش بررسی: در این طرح 11 بیمار مبتلا به
کینباخ در مراحل I-IIIb با روش جدید core
decompression استخوان لونیت تحت جراحی
قرار گرفتند و شدت درد، محدوده حرکات و توانایی انجام کارهای روزمره و معیارهای
رادیوگرافیک بیماران پس از دو سال مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: سن متوسط افراد شرکتکننده 29 سال و هشت بیمار
مرد بودند. معیار سنجش درد (VAS) از 5/87 پیش از عمل به 5/13 پس
از آن رسید که اختلاف معنیدار بود همچنین میزان بهبود عملکرد بیماران (DASH) از 84 به
14 با (001/0p<) رسید و محدوده حرکات نیز به
صورت محسوسی بهبود یافت 63% افراد از نتایج بسیار راضی 18% راضی بودند و در 18%
نیز وضعیت تغییر نکرده بود.
نتیجهگیری: مطالعه حال حاضر نشان میدهد که این روش جدید ساده بوده و
میتواند روشی تاثیرگذار در درمان این بیماری باشد.
محمود فرزان، رامین اسپندار، یوسف فلاح، امیر رضا فرهود،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: با
توجه به شیوع سندرمهای عصبی ناشی از گیرافتادن در اندام فوقانی، هزینههای مربوط
به درمان و عدم توانایی انجام کار و همچنین همزمانی بعضی از این سندرمها با هم که
گاهی اوقات رویکرد درمانی را تغییر میدهد، در این طرح شیوع این سندرمها، همزمانی
سندرم تونل کارپ CTS بهعنوان شایعترین سندرم با سایر سندرمها و ریسک فاکتورهای
مرتبط و تطابق معاینه بالینی با یافتههای الکتروفیزیولوژیک بررسی شده است.
روش بررسی: در
یک مطالعه گذشتهنگر، اطلاعات مربوط به یکصد و هفتاد بیمار مبتلا به سندرمهای
مذکور که در طی ده سال متوالی تحت جراحی قرار گرفته بودند بررسی شده، متغیرهای جنس،
سن، بیماریهای همراه، نشانههای بالینی و یافتههای حین عمل جراحی و تطابق آنها
با یافتههای الکتروفیزیولوژیک و همچنین همراهی سندرمهای مختلف با هم مطالعه شدند.
یافتهها: محدوده سنی بیماران
بین 91-10 سال (میانگین: 09/48 سال) بود و 5/74% بیماران زن بودند. در اینمطالعه
سندرم تونل کارپال و کوبیتال در بین سایر علل گیرافتادگی، بیشترین شیوعرا داشتند
(بهترتیب شیوع 7/81% و 8/15%). در 5/23% از بیماران مبتلا به CTS، یافتههای
الکتروفیزیولوژیک منفی بود، اما هیچ مثبت کاذبی در نمونههای ما وجود نداشت.
همزمانی ابتلا به CTS، در سه بیمار مبتلا به سندرم تونل کوبیتال، دو بیمار مبتلا به
سندرم خروجی قفسهسینه و یک بیمار مبتلا به سندرم کانال گویان وجود داشت.
نتیجهگیری: تشخیص سندرمهای عصبی ناشی از
گیرافتادن بهتر است بر پایه علائم بالینی، معاینه و مطالعات الکتروفیزیولوژیک باشد
و باید به فکر وجود مشکلات مشابه در سایر قسمتهای عصب مربوطه یا اعصاب محیطی دیگر
هم بود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4