جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای قد

پروین باستانی، سکینه حاج ابراهیمی، فریبا قادری، زهرا وکیل آزاد، مرتضی قوجازاده،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آمیزش دردناک (Dyspareunia) نوعی درد در ناحیه تناسلی است که از عوامل مهم اختلال عملکرد جنسی می‌باشد. بنابراین هدف این مطالعه بررسی تاثیر درمان‌های فیزیکی کف لگن بر عملکرد جنسی و قدرت و تحمل عضلات کف لگن در زنان مبتلا بود.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی بدون گروه شاهد که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی تبریز از فروردین 1394 تا اسفند 1394 انجام گرفت، 32 زن 50-20 ساله و فعال از نظر جنسی با شکایت آمیزش دردناک پیش از شروع مداخله، از نظر سلامت ژنیتال و قدرت و تحمل عضلات کف لگن معاینه شدند و پس از اطمینان از سلامت روانی، به‌مدت 10 جلسه طی سه ماه تحت درمان قرار گرفتند. در نهایت بیماران از نظر تغییر وضعیت عملکرد جنسی با پرسشنامه معیار عملکرد جنسی زنان، بهبودی علایم، قدرت و تحمل عضلات کف لگن در دو مرحله پیش و پس از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: در 32 بیمار با میانگین سنی 24/1±38 سال، نمره شاخص میل جنسی پیش از مداخله، 1/0+29/2، پس از مداخله، 1/0+25/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص تهییج جنسی پیش از مداخله، 14/0+57/2، پس از مداخله، 13/0+59/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص رطوبت مهبلی پیش از مداخله، 13/0+00/3، پس از مداخله، 1/0+67/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص اوج لذت جنسی پیش از مداخله، 15/0+88/2، پس از مداخله، 1/0+59/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص رضایتمندی پیش از مداخله، 2/0+98/2، پس از مداخله، 13/0+02/4 با 001/0P< بود. نمره شاخص درد پیش از مداخله، 15/0+46/2، پس از مداخله، 15/0+52/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص قدرت عضلات کف لگن پیش از مداخله، 11/0+65/1، پس از مداخله، 11/0+09/4 با 001/0P< بود. نمره شاخص تحمل عضلات کف لگن پیش از مداخله، 22/0+56/2، پس از مداخله، 14/0+62/9 با 001/0P< بود.

نتیجه‌گیری: درمان‌های فیزیکی کف لگن تاثیر معناداری در زنان مبتلا به آمیزش دردناک داشتند. شدت آمیزش دردناک، قدرت و تحمل عضلات کف لگن پس از مداخله فیزیوتراپی بهبودی آشکاری از نظر بالینی داشت.


مصطفی حسین‌آبادی، مجتبی کامیاب، فاطمه آزادی‌نیا، جواد صراف‌زاده،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: عضلات اکستانسور، ساپورت‌کننده‌های اصلی ستون‌فقرات هستند به‌گونه‌ای که حفظ پاسچر قایم تنه وابسته به عملکرد آن‌هاست. انحراف از پاسچر ایده‌آل مانند پاسچر کایفوتیک ممکن است موجب تغییر در فعالیت عضلات تنه شود که می‌تواند تغییر در حس عمقی ستون فقرات را به‌دنبال داشته باشد. هدف از پژوهش کنونی بررسی تأثیر استفاده از ارتوز اسپاینومد بر زاویه کایفوز، حداکثر قدرت عضلات اکستانسور تنه و حس نیرو در سالمندان مبتلا به هایپرکایفوز بود.
روش بررسی: ۲۶ سالمند مبتلا به هایپرکایفوز که حایز معیارهای ورود به مطالعه شناخته شدند از شهریور تا آذر ۱۳۹۶ در دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه پایلوت شرکت کردند. افراد به‌صورت تصادفی به دو گروه آزمون (پوشیدن ارتوز همراه با حفظ فعالیت‌های بدنی روزمره) و کنترل (حفظ فعالیت‌های بدنی روزمره) اختصاص داده شدند. زاویه کایفوز، خطای مطلق بازسازی حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه در تمامی شرکت‌کنندگان پیش از مداخله و نه هفته پس از مداخله سنجیده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمون به‌صورت معنادار زاویه کایفوز و خطای مطلق حس نیرو کاهش و قدرت عضلات اکستانسور تنه بهبود یافته است. مقایسه تغییرات زاویه کایفوز، حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه بین دو گروه آزمون و کنترل با استفاده از Independent t-test، حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه و برتری ارتوز در بهبود این متغیرها بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از ارتوز اسپاینومد به‌مدت ۲ ماه (۲ ساعت در روز)، افزون‌بر اصلاح راستای ستون فقرات، بهبود کنترل نیروی عضلانی را نیز در پی داشت.

سمیه نیک‌نظر، لیلا سی‌منی، حسن پیوندی، علی‌اصغر پیوندی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

بخش حلزونی گوش داخلی دارای ساختار بسیار پیچیده‌ای است که حاوی سلول‌های مختلف به‌ویژه سلول‌های حسی شنوایی یا سلول‌های مویی می‌باشد. سلول‌های مویی در پستانداران، سلول‌های تمایز یافته‌ای هستند که قدرت نوزایی و بازسازی خود را پس از تکامل از دست می‌دهند. گیرنده‌های حسی شنوایی تحت تاثیر عواملی مانند عفونت مزمن گوش، اختلالات ژنتیکی، استفاده از مواد مخدر، سر و صدا بیش از حد و پیری آسیب می‌بینند که این آسیب باعث کاهش شنوایی به‌صورت دایمی می‌گردد. بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در جهان ناشنوا هستند. ناشنوایی به‌طور کلی ناشی از نقص در گیرنده‌های حسی (سلول‌های مویی) و یا اعصاب مرتبط با آن‌ها (نورون‌های عقده مارپیچی) می‌باشد. از آن‌جایی‌که پتانسیل سلول‌های بنیادی در درمان بیماری‌های مختلف نشان داده شده است، باور بر این است که استفاده از سلول‌های بنیادی یک روش درمانی نوید دهنده در درمان آسیب شنوایی است. در همین راستا مطالعات و تحقیقات بر روش‌هایی تمرکز یافته است که بتوان سلول‌های مویی را از سلول‌های بنیادی اگزوژن و اندوژن تامین نمود. اگر چه محدودیت‌ها و موانع متعددی وجود دارد اما با توجه به تحقیقات اخیر پیش‌بینی می‌شود در آینده استفاده از سلول‌های بنیادی در بازسازی سلول‌های حسی شنوایی کاربردی گردد. در این مطالعه، رویکردهای مختلف برای استفاده از سلول‌های بنیادی برای ترمیم و جایگزینی سلول‌های مویی آسیب دیده ارایه می‌شود و همچنین موانع و محدودیت‌هایی که در حال حاضر مانع از کاربرد بالینی آن‌ها می‌شود.

صادق نوروزی، فاطمه اسفندیارپور، علی شکوری ‌راد، نسیم کیانی یوسف‌زاده، زینب هلالات، رضا صالحی، مهرنوش امین، فرزام فرهمند،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش مفرط جابجایی قدامی تی‌بیا در تمرینات توانبخشی تنش وارد بر زانوهای با پارگی لیگامان متقاطع قدامی را افزایش می‌دهد. تمرینات لانج (Lunge exercise) و اکستانسیون زنجیره باز زانو، تمرینات رایج در توانبخشی این لیگامان هستند، ولی آگاهی کافی در مورد جابجایی قدامی تی‌بیا در دو فاز اکسنتریک و کانسنتریک آن‌ها وجود ندارد. این مطالعه جابجایی قدامی تی‌بیا در فازهای اکسنتریک و کانسنتریک این دو تمرین بین زانوهای سالم و با آسیب لیگامان مقایسه کرد.
روش بررسی: با روش نمونه‌گیری غیراحتمالی ساده، ۱۴ مرد با آسیب یک‌طرفه لیگامان متقاطع قدامی برای ورود به این مطالعه مقطعی انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان از کلینک‌های فیزیوتراپی دانشگاه فراخوانده شدند. از یک فلوروسکوپ تک‌صفحه‌ای برای تصویربرداری از زانوی شرکت‌کنندگان در حین انجام تمرینات لانج و اکستانسیون زنجیره باز با پای سالم و آسیب دیده در ترتیبی تصادفی استفاده شد. تصویربرداری در مرکز رادیولوژی بیمارستان سینا، تهران، از دی تا اسفند ۱۳۹۲ انجام شد.
یافته‌ها: در تمرین لانج، تفاوت معناداری بین جابجایی قدامی در زانوی سالم و آسیب‌دیده و فازهای اکسنتریک و کانسنتریک مشاهده نشد. در اکستانسیون زنجیره باز، جابجایی قدامی در زانوهای آسیب‌دیده در اکستانسیون صفر درجه بیشتر از زانوهای سالم بود (۰/۰۰۷P=). جابجایی قدامی در فاز اکسنتریک این تمرین، در زوایای صفر (۰/۰۴۰P=) و °۱۵(۰/۰۲۴P=)، بیشتر از فاز کانسنتریک بود.
نتیجه‌گیری: در تمرین لانج، مقدار جابجایی قدامی تی‌بیا در فازهای اکسنتریک و کانستریک و زانوهای سالم و آسیب‌دیده تفاوتی نداشت، اما، در زوایای صفر تا ۱۵ درجه‌ی تمرین اکستانسیون زنجیره باز، در فاز اکسنتریک بیش از کانسنتریک و در زانوهای آسیب دیده به بیش از زانوهای سالم بود.

سپهر اسلامی، سید حمید موسوی، کیوان قدیمی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه روش‌های جراحی در بیماران با پارگی رباط صلیبی قدامی کاربردهای فراوانی در درمان داشته است و به‌دنبال آن با نتایج موفقیت‌آمیز همراهی داشته است. بنابراین هدف از پژوهش کنونی تعیین و مقایسه نتایج بازسازی رباط صلیبی قدامی به دو روش لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۶۰ بیمار مراجعه‌کننده به مرکز درمانی و آموزشی کاشانی اصفهان (تحت نظارت و حمایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷ انجام گرفت. ۳۰ بیمار با روش لوپ ثابت و ۳۰ بیمار با روش لوپ قابل تنظیم تحت عمل جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی قرار گرفتند. نتایج پس از عمل در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: میزان فراوانی استاتیک لاکسیتی زیر mm ۸ در گروه لوپ ثابت ۸۳/۳% و در گروه دیگر ۷۶/۷% بود که اختلاف معناداری بین دو گروه از این نظر وجود نداشت. همچنین هیچ‌گونه عفونتی در دو گروه دیده نشد. اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر دامنه حرکت و نمره زانو پیش و پس از عمل وجود نداشت. پس از عمل ۹۶/۷% از گروه لوپ ثابت و ۸۶/۷% از گروه لوپ قابل تنظیم به فعالیت عادی بازگشتند. بین دو گروه اختلاف معناداری از نظر بازگشت به فعالیت عادی و میزان رضایتمندی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: استفاده از گرفت لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم روش‌های موثر، مفید و کم عارضه‌ای برای درمان بیماران با رباط صلیبی قدامی بود.

فرزانه شیخ‌الاسلامی، صفورا غریب‌زاده، احسان مصطفوی، نرگس میاندهی، فرزانه احمدنژاد، سعید جدیری اسلامی، جواد واعظ، علی مرادی،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی ایمنی‌زایی واکسن هاری با یک روش ارزان، سریع، دارای دقت بالا و سازگار با ارزش‌های اخلاقی بسیار مهم است، بنابراین پژوهشگران به ارایه روش‌های گوناگونی از جمله انتشار یک طرفه شعاعی، روش آزمایشگاهی ارایه شده توسط انستیتوی سلامت ملی آمریکا پرداخته‌اند. مطالعه حاضر با هدف جایگزینی یک روش برون‌تنی سازگار با معیارهای اخلاق پزشکی به جای روش درون‌تنی انجام شد. با پذیرش این نکته که ایمنی‌زایی واکسن هاری، وابسته به مقدار آنتی‌ژن گلیکوپروتیینی موجود در آن است و این که آنتی‌بادی مونوکلونال تا خوردگی صحیح گلیکوپروتیین ویروس هاری را تشخیص می‌دهد، مقدار جزو گلیکوپروتیینی می‌تواند نشان‌دهنده مقدار ایمنی‌زا بودن واکسن باشد.
روش بررسی: این مطالعه کاربردی از شهریور ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در آزمایشگاه مرکز همکاری‌های سازمان بهداشت جهانی برای رفرانس و تحقیقات هاری انستیتو پاستور ایران در تهران انجام گرفت. ما برای تعیین مقدارگلیکوپروتیین ویروسی در واکسن‌های مختلف هاری یک الایزای ایمنی-تسخیری (Immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) طراحی کردیم.
یافته‌ها: در منحنی استاندارد شیب خط برابر (۰/۰۰۱۳R2=۰/۹۸ (P= محاسبه شد. در واکسن‌های انسانی میانگین بین ۷/۳۶۶-۵/۵۵۴ (انحراف‌معیار ۰/۱۰۳۹-۰/۰۴۶۳ به‌ترتیب) و ضریب تغییرات ۲/۴۳۶-۰/۷۷۸ و در واکسن‌های حیوانی میانگین ۵/۹۹۳-۲/۲۹۳ (انحراف‌معیارها ۰/۲۷۲۴-۰/۰۰۴۱) و ضریب تغییرات ۴/۵۴۶-۰/۱۸۲ تعیین گردید. برای واکسن حیوانی ضریب همبستگی پیرسون ۰/۹۹ و برای واکسن انسانی این ضریب ۰/۹۵ به‌دست آمد. همچنین ضریب همبستگی توافقی برای واکسن حیوانی ۰/۹۸ و برای واکسن انسانی ۰/۹۸ بود که نشان‌دهنده وجود توافق متوسط رو به بالا در نمونه‌های واکسن‌های انسانی و حیوانی است.
نتیجه‌گیری: کیت الایزای طراحی شده دارای تکرارپذیری، دقت بینابینی و استواری مناسبی برای سنجش میزان گلیکوپروتیینی واکسن هاری بود که ارتباط مستقیمی با ایمنی‌زایی واکسن داشت.

سمیرا شیری، محمود قاسمی، خیراله اسدالهی، مریم دلدار، کوروش سایه‌میری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف هورمون رشد داروهای لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول می‌تواند باعث افزایش قد در کودکان و نوجوانان گردد. با توجه به این‌که برآوردی کلی از میزان تاثیر این داروها بر افزایش قد کودکان و نوجوانان با کوتاه قدی ایدیوپاتیک (ISS) وجود ندارد و مطالعات مختلف برآوردهای متفاوتی ارایه داده‌اند، هدف این مطالعه مقایسه اثر هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون، آناستروزول و ترکیب هورمون رشد و مهارکننده‌های آروماتاز بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به (ISS) به‌روش متاآنالیز است.
روش بررسی: با جست‌وجو در پایگاه‌های الکترونیکیWeb of Science، Scopus، ISI، Google Scholar Cochrane و PubMed با استفاده از کلید واژه‌های Body Height، Short Stature، Aromatase، Idiopathic، Inhibitors، Anastrozole، Oxandrolone، Letrozole و Growth Hormone مطالعات بالینی تصادفی‌ شده (RCT) که به بررسی اثر ترکیب هورمون رشد و داروهای مهارکننده آروماتاز، هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به کوتاه قدی پرداخته‌اند استخراج شد. برای سنجش میزان افزایش قد از شاخص نمره انحراف معیار قد (HSDS) پیش و پس از مداخله استفاده شد.
یافته‌ها: شاخص افزایش قد (HSDS)، با مصرف ترکیب هورمون رشد و یکی از داروهای مهارکننده آروماتاز (58/1-38/0=CI%95)98/0SMD=، با مصرف داروی هورمون رشد (14/1-62/0=CI%95)88/0SMD=، با مصرف داروی لتروزول (51/1-16/0=CI%95)83/0=SMD، با مصرف داروی اکساندرولون (99/12-0/0=CI%95)56/0SMD= و با مصرف آناستروزول (63/0-00/0=CI%95)31/0SMD= به‌دست آمد، که نشان می‌دهد همه داروهای مذکور در افزایش قد تاثیر معناداری داشته‌اند. (05/0P<).
نتیجه‌گیری: هرچند که تاثیرگذاری داروی هورمون رشد بر افزایش قد، بیشتر از داروهای مهارکننده آروماتاز بود اما با اضافه کردن یکی از مهارکننده‌های آروماتاز به هورمون رشد می‌توان اثربخشی هورمون رشد را افزایش داد.

ماندانا رضایی، نادر صدری اقدم، محمود رضا آذغانی، فریبا قادری، حکیمه آدی‌گوزلی،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: روش مرسوم اندازه‌گیری قدرت عضلانی جهت تخمین آسیب‌های ورزشی اندام تحتانی در ورزشکاران و نیز طراحی پروتکل‌های پیشگیری از آسیب، روش دینامومتری می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر وضعیت مفصل ران بر شاخص‌های دینامومتری مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی بود.
روش بررسی: 44 ورزشکار مرد (فوتبال=22 و دومیدانی=22) با نمونه‌گیری غیراحتمالی ساده وارد این مطالعه توصیفی-تحلیلی شدند. شاخص‌های دینامومتری مفصل زانو شامل حداکثر گشتاورهای فلکسوری و اکستانسوری، طول بهینه، زاویه کراس اور و نسبت‌های تعادل عملکرد عضلانی در سرعت 60 درجه بر ثانیه و در دو وضعیت نشسته و خوابیده (با توجه وضعیت مفصل ران) در دو گروه ارزیابی و با یکدیگر مقایسه شدند. این مطالعه در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (از مهر 1398 تا مهر 1399) اجرا شد.
یافته‌ها: اثر متقابل گروه و وضعیت مفصل ران در شاخص‌ها معنادار نشد (05/0<P). میزان گشتاور کانسنتریک و اکسنتریک اکستانسوری و فلکسوری و نسبت مرسوم فلکسوری به اکستانسوری در وضعیت نشسته به‌صورت معناداری بیشتر از وضعیت خوابیده بود. طول بهینه فلکسوری در وضعیت خوابیده بیشتر از نشسته و زاویه کراس اور در وضعیت خوابیده کمتر از وضعیت نشسته بود (05/0>P). وضعیت مفصل ران بر روی نسبت عملکردی فلکسوری به اکستانسوری تاثیری نداشت (05/0<P). شاخص‌های دینامومتری بین دو گروه فوتبال و دومیدانی نیز با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P).
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر اهمیت وضعیت‌دهی مفصل ران را در اندازه‌گیری قدرت عضلانی مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی نشان می‌دهد که می‌تواند بر طراحی تمرینات تقویتی در ورزشکاران و تخمین میزان آسیب‌های ورزشی اثرگذار باشد.

 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb