28 نتیجه برای قد
عاطفه کلامزاده، عبدالحسین کیهانی، جمشید حاجتی، مهدی نورایی، افشینه لطیفینیا، فریده ذاکری، نعمتالله خوانساری،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده
با توجه به گسترش روز افزون کاربرد رادیوایزوتوپها و پرتوهای یونیزان در بخشهای رادیولوژی و پزشکی هستهای بیمارستانها، امکان افزایش تولید رادیکالهای آزاد در بدن کارکنان این بخشها بعید بهنظر نمیرسد. با توجه بهاینکه افزایش رادیکالهای آزاد سبب تضعیف سیستم ایمنی میشود، تصمیم گرفته شد سطح آنتیاکسیدان تام پلاسما و عملکرد سیستم ایمنی افراد شاغل در این مراکز مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه میزان قدرت آنتیاکسیدان تام پلاسما و عملکردهای سلولهای سیستم ایمنی شامل پاسخ تکثیری لنفوسیتها، حرکت هدفدار نوتروفیلها، شدت انفجار تنفسی نوتروفیلها و سطح اینترلوکینهای 2 و 4 مورد بررسی قرار گرفتند. افراد مورد بررسی 61 نفر (زن و مرد) پرسنل رادیولوژی و پزشکی هستهای بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بین سنین 50-25 سال بودند که بهعنوان گروه مورد مطالعه و 40 نفر (زن و مرد) از مراجعهکنندگان درمانگاهها و اورژانس بودند که بهعنوان گروه شاهد انتخاب شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح آنتیاکسیدان تام پلاسما و سطح 2IL - در گروه مورد مطالعه نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری داشت. شدت انفجار تنفسی و حرکت هدفدار نوتروفیلها و سطح 4IL - و پاسخ تکثیری لنفوسیتها کاهش مختصری داشت که از نظر آماری معنیدار نبود ولی کاهش میزان آنتیاکسیدان تام پلاسمای افراد مورد مطالعه قابل توجه بود.
نتیجهگیری: مواجهه مزمن با پرتوهای یونیزان و با دوز کم تاثیری بر روی حرکت هدفدار نوتروفیلها و شدت انفجار تنفسی ندارد ولی میتواند روی عملکرد لنفوسیتها بهخصوص در ترشح سایتوکاینهایی مانند اینتر لوکین 2 نقش موثری داشته باشد.
بهنوش وثاقی قراملکی، منصور کشاورز، شهریار غریبزاده، حمیدرضا مروی، جواد مصیبنژاد، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شکل کلی آسیب عضلانی ناشی از انقباضات اکسنتریک، درد عضلانی با تاخیر Delayed-Onset Muscle Soreness (DOMS) و کاهش قدرت عضلانی طولانی مدت است. گرم کردن غیرفعال در کاهش آسیبهای عضلانی موثر است. بهعلت تداخل اثر عوامل مختلف در موجود کامل، از عضله اسکلتی گاستروکنمیوس داخلی ایزوله پرفیوز شده جهت مطالعه اثر مستقیم دما بر کاهش قدرت متعاقب تمرینات اکسنتریک استفاده نمودیم.
روش بررسی: پس از لولهگذاری در شریان رانی و جداسازی عضله گاستروکنمیوس داخلی، کل اندام تحتانی چپ به داخل محفظهای با دمای oC35 انتقال داده شد. دمای محفظه قبل یا در حین انقباض اکسنتریک به 31oC و 39 رسانده شد و مقدار کاهش قدرت ایزومتریک متعاقب پانزده انقباض اکسنتریک اندازهگیری گردید و با دمای oC35 مقایسه شد (9-7=n).
یافتهها: کاهش در حداکثر قدرت ایزومتریک بهعنوان شاخصی جهت تعیین آسیب ایجاد شده توسط انقباضات اکسنتریک استفاده میشود. در این تحقیق اعمال 15 انقباض اکسنتریک سبب کاهش شدیدی در مقدار حداکثر قدرت ایزومتریک در تمام گروهها گردید. (01/0
oC و 39، در حین یا قبل از انقباض، با دمای 35oC وجود نداشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشاندهنده عدم تاثیر تغییر دمای عضله قبل یا در حین انقباضات بر مقدار کاهش قدرت عضلانی متعاقب تمرینات اکسنتریک است.
محمدنقی طهماسبی، مصطفی شاهرضایی، محمدحسن کاسب، آرش متقی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی
(ACL) یکی از مهمترین لیگامانهای تثبیتکننده زانو میباشد. از آنجا که میزان بروز پارگی آن خصوصاً در ورزشکاران قابل توجه میباشد، بازسازی آن بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتایج کوتاهمدت پارگی لیگامان صلیبی قدامی که بهروش اتوگرافت با تاندون همسترینگ یا تاندون پاتلا بازسازی شده است، پرداختهایم.
روش بررسی: 96 بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره پنجساله (86-1381) به مرکز درمانی بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند تحت بازسازی ACL قرار گرفتند. موارد مورد بررسی شامل علل آسیب، ضایعات غضروفی همراه، آسیب منیسک، رضایت از جراحی، عوارض عمل، محدوده حرکات زانو قبل و بعد از عمل بود.
یافتهها: بیماران شامل سه زن و 93 مرد با میانگین سنی6/27±82/4 سال (48-19) بودند. میانگین زمان تاخیر در جراحی 18 ماه (77-1) و شایعترین علت پارگی ACL ورزش فوتبال بود. زانوی راست در 38 بیمار و زانوی چپ در 58 بیمار درگیر بود. آسیب منیسک در 78 بیمار وجود داشت (63 بیمار منیسکداخلی و 29 بیمار منیسکخارجی). ضایعاتغضروفی همراه در 54 بیمار موجود بود. 68% بیماران به فعالیت قبل از عمل بازگشتند. هیچگونه محدودیتی در اکستانسیون وجود نداشت. محدودیت فلکسیون بهمیزان کمتر از 20 درجه در شش بیمار وجود داشت. در آخرین ویزیت بیماران رتبه International Knee Documentation Committee IKDC در گروه A و مجموعاً 96% بود.
نتیجهگیری: بازسازی آرتروسکوپیک ACL یک روش مناسب و بیخطر در درمان پارگی ACL میباشد. استفاده از سیستم رتبهبندی IKDC، Lysholm برای مقایسه بیماران قبل و بعد از عمل مفید میباشد. ضمناً جراحی بایستی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب انجام گردد. بازسازی ACL در بیماران با سن بالاتر در صورت عدم وجود علائم دژنراسیون مفصل زانو (DJD) همانند جوانان نتیجهبخش است.
محمدرضا گیتی، صفا صیانتی،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: ناپایداریهای
قدامی شانه با استفاده از روشهای جراحی باز و آرتروسکوپیک قابل اصلاح میباشند. هدف
از این مطالعه بررسی رتروسپکتیو نتایج جراحی ترمیم آرتروسکوپیک ناپایداریهای قدامی شانه با استفاده از
آنکور سوچور بوده است.
روش بررسی: نتایج
ترمیم آرتروسکوپیک بنکارت با استفاده از آنکور سوچور در سیبیمار با ناپایداری
قدامی و مکرر شانه که بهمدت بیست تا پنجاه ماه مورد پیگیری قرار گرفتند بررسی شد. در زمان آخرین پیگیری (متوسط 33 ماه)
بیماران با دو وسیله ارزیابی نتیجه (اسکور روو و اسکور کانستنت) ارزیابی شدند.
میزان عود محدوده حرکتی و عوامل خطر عود پس از جراحی بررسی شد.
یافتهها: بر طبق مقیاس روو 12 بیمار (40%) نتیجه عالی، 13 بیمار (43%) نتیجه خوب، چهار بیمار (13%) نتیجه متوسط و
یک بیمار (4%) نتیجه ضعیف داشتند. متوسط اسکور Rowe بیماران 8/81 و متوسط اسکور Constant بیماران 5/85 بود. در مجموع میزان عود ناپایداری پس از جراحی 10%
بود (دو مورد دررفتگی کامل و یک مورد ساب لاکسیون). متوسط زمان تا بروز عود 20 ماه
بود. محدودیت چرخش بهخارج نسبت بهسمت سالم در 30% بیماران کمتر از 10
درجه و در 10% بیماران بیش از 10 درجه بود. تعداد متوسط آنکور سوچور
استفاده شده 2/3 بود که در بررسی
رادیوگرافیها تمامی آنها داخل گلنویید استخوانی بودند. در بررسی پیش از عمل
بیماران بهطور روتین 3D
CT ناحیه شانه بهعمل نیامد. نشانههای
رادیوگرافیک تغییرات دژنراتیو در یک شانه رویت شد.
نتیجهگیری: ترمیم آرتروسکوپیک کمپلکس
کپسولولبرال با استفاده از آنکور سوچور میتواند نتایج رضایتبخشی در رابطه با
میزان فعالیت و محدوده حرکتی و میزان عود ایجاد کند.
محمد نقی طهماسبی، محمد آیتی فیروزآبادی، بهنام پنجوی، محمد حسن کاسب،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر یکی از شایعترین مراجعات درمانگاهی ارتوپدی، تروماهای مستقیم و غیرمستقیم به زانو بوده که به پارگی لیگامان صلیبی قدامی منجر میشوند. بازسازی لیگامان صلیبی قدامی پاره شده زانو در یک بیمار فعال به شدت توصیه میگردد. تا به حال جهت بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی روشهای متعددی پیشنهاد گردیده است که در آنها گرافت لیگامانی با روشهای مختلفی فیکس گردیدهاند. در این مطالعه پایداری زانو به دنبال فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال بهوسیله دو روش پینگذاری ترانس فمورال و اندوباتون در بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی با هم مقایسه میگردد.
روش بررسی: بیمارانی که در طی سالهای 1388 -1387 در بیمارستان شریعتی تهران تحت جراحی بازسازی لیگامان صلیبی قدامی قرار گرفتهاند پس از حداقل 15 ماه با آرترومتر ساخت دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف و معاینه بالینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس نتایج آرترومتر از بین هفت بیمار فیکس شده با اندوباتون، دو بیمار و از بین هفت بیمار فیکس شده با پین ترانس فمورال نیز یک بیمار، میزان تفاوت جابهجایی تیبیا نسبت به فمور در بین دو اندام سالم و مبتلا در تست لاچمن 25 درجه بیش از mm5 گزارش شده است و هیچکدام از بیماران از خالی کردن زیر زانو پس از جراحی شاکی نبودند.
نتیجهگیری: از نظر کلینیکی نتیجه تست عملکردی و پایداری زانو در فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال به روش ترانس فمورال بهتر از اندوباتون است.
محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای
بیمارانی است که بنا بهدلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان
میباشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی
است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای
خوبی در اکثر بیماران میشود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این
عمل، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ناراضی میباشند. لیگامان صلیبی قدامی بهصورت
طبیعی دارای ساختاری سه بعدی میباشد که فاسیکولهای چند باندلی دارند. این
فاسیکولها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل
انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آنها بر روی
تیبیا انتخاب شده است.
روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان
صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سالهای 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14
بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم
مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی بهوسیله آرترومتر و
معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: براساس نتایج
آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابهجایی
فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلیمتر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچیک
از بیماران میزان جابهجایی بیشتر از پنج میلیمتر نبود.
نتیجهگیری: بازسازی دو
باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر
از بازسازی تک باندلی است.
محمد حسن کاسب، سید شاهین میرکریمی، صادق صابری،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: درد قدامی زانو یکی از
شایعترین علل مراجعه افراد به درمانگاههای ارتوپدی میباشد که در مرحله اول با
روشهای غیرجراحی درمان میشود و اکثر بیماران به این روشها پاسخ مثبت میدهند
اما تعداد کمی از این بیماران به دلیل عدم جواب به درمان غیرجراحی نیازمند روشهای
جراحی میباشند که هدف این مطالعه، بررسی میزان تأثیر روش جراحی کاهش فشار استخوان
از طریق متهکاری استخوان کشکک (Intraosseous drilling and decompression) در درمان مبتلایان به درد مزمن قدامی زانو
در مراجعهکنندگان به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان امامخمینی (ره) تهران در سالهای
1388 و 1389 بود.
روش بررسی: این
مطالعه از نوع Case-series میباشد که در آن 10 بیمار مبتلا به درد مزمن قدامی زانو که به
درمانگاه ارتوپدی بیمارستان امامخمینی (ره) تهران در سالهای
1388 و 1389 مراجعه نموده بودند و معیارهای خروج را نداشتند، وارد مطالعه شدند.
یافتهها: میانگین شدت درد قبل از مداخله در بیماران، 2/8 با انحرافمعیار
78/0 بود و میانگین شدت درد بعد از مداخله، 5/2 با انحرافمعیار 26/1 بود و به طور
میانگین 7/5 واحد کاهش در شدت درد در بیماران مشاهده گردید و اختلاف آماری معنیداری
بین شدت درد قبل و بعد از مداخله وجود داشت (0001/0P<).
نتیجهگیری: در مجموع بر اساس نتایج به دست
آمده در این مطالعه چنین استنباط میشود که کاهش فشار استخوان از طریق متهکاری استخوان
کشکک (Intraosseous drilling and decompression) در درمان مبتلایان به درد
مزمن قدامی زانو روشی موثر و کم عارضه در درمان درد مزمن قدامی زانو
محسوب میگردد.
وحید نیکویی، حمیدرضا پازکی طرودی، ستار استاد هادی، آناهیتا رحمنی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پذیرفته شده است که بازکنندههای انتخابی کانالهای پتاسیم وابسته به آدنوزین تریفسفات (KATP) نقش موثری در درمان بعضی از بیماریهای قلبی- عروقی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر داروی دیازوکساید به عنوان یک بازکننده قوی کانالهای پتاسیم وابسته به ATP بر دهلیز مجزای موش صحرایی و حصول دستاوردهایی کاربردیتر و دقیقتر از دیازوکساید در زمینه درمان بیماریهای قلبی- عروقی به ویژه بیماریهای مرتبط با دهلیز از جمله آریتمی دهلیزی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 48 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (Wistar) استفاده گردید. پس از بیهوش کردن حیوانات، دهلیز را جدا کرده و با ثبت توسط دستگاه فیزیوگراف، اثر مستقیم داروی دیازوکساید بر ضربان و قدرت انقباضی دهلیز مجزای موش صحرایی را در زمانهای پنج، 10، 15 و 20 دقیقه بعد از اضافه کردن دیازوکساید با غلظتهای µg/ml100-2 مورد بررسی قرار دادیم.
یافتهها: دیازوکساید در غلظتهای µg/ml100-2 منجر به کاهش ضربان انقباضی دهلیز از هفت تا 49 درصد (وابسته به غلظت دارو) گردید (001/0≥P)، درحالی که این تغییرات کاهشی برای نیروی انقباضی از 5/1 تا 67 درصد (وابسته به غلظت دارو) بود (001/0≥P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که دیازوکساید بر عملکرد قلبی اثر وابسته به غلظت مستقیمی دارد و منجر به کاهش ضربان و نیروی انقباضی قلب میگردد. به نظر میرسد این اثر در زمینه فعال کردن کانالهای پتاسیم وابسته به ATP میتوکندریایی و یا سارکولمایی باشد. همچنین ممکن است این دارو اثرات ضد آریتمی داشته باشد.
مهدی مقتدایی، راضیه نبی، علی امیری، فرزام مکرمی،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی Anterior Cruciate Ligament (ACL) با بهکارگیری همسترینگهای خود فرد، در سالهای اخیر مقبولیت روزافزون پیدا کرده است و از طرف دیگر همسترینگها خود نیز در حرکات خم کردن و چرخش داخلی زانو موثر هستند، بنابراین، مطالعه حاضر طراحی شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 مرد (45-18 سال) با پارگی ایزوله ACL که کاندید عمل بازسازی هستند، وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه 25 نفره (در یکی بازسازی با همسترینگ خود فرد و در گروه دیگر با آلوگرافت) قرار گرفتند. قبل عمل و شش ماه بعد عمل برای تمام افراد پرسشنامه IKDC پر شد و قدرت خم کردن زانو به صورت ایزوکینتیک با دستگاه Biodex dynamometer IV ثبت شد و همچنین قدرت چرخش داخلی زانو به صورت ایزومتریک مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در کل، تمامی بیماران افزایش معنادار در امتیاز IKDC و در قدرت خم کردن و چرخش داخلی بعد از عمل نسبت به قبل از عمل نشان دادند، ولی این تغییر، بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود (7/0P=). کاهش عملکردی نیز، با هر دو نوع گرافت مشاهده نشد (82/0P=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج چون برتری آلوگرافت مشهود نبود، کاربرد اتوگرافت برای بازسازی با توجه به عوارض احتمالی کمتر، توصیه میشود.
علی قاسمی، عبدالله بنیهاشم، نصرت قائمی، ساقی علمی، حبیبالله اسماعیلی، رضا عرفانی سیار، سام علمی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) و لنفوم غیرهوچکین (NHL) تحت شیمیدرمانی با و بدون پرتو درمانی، عوارضی بهدنبال درمان مانند آندوکرینوپاتیها رخ میدهد. این مطالعه با هدف بررسی چاقی و عملکرد تیرویید در این بیماران انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی در 50 کودک مبتلا به ALL (25n=) و NHL (25n=) که شیمیدرمانی بهتنهایی (25n=) و یا توام با پرتو درمانی (25n=) شده بودند، معیارهای رشد و عملکرد تیرویید بررسی شد.
یافتهها: در شش نفر (12%) کوتاهی قد با صدک قدی کمتر از 5% اثبات شد. صدک وزنی در سه نفر (6%) بالای 95% و در شش نفر (12%) کمتر از 5% بود. در مورد T4 تفاوت معناداری بین دو گروه با رژیم درمانی متفاوت وجود داشت (049/0P=). دو پسر 14 ساله و شش ساله هر دو مبتلا به ALL بدون سابقه رادیوتراپی مبتلا به هیپوتیروییدی بودند.
نتیجهگیری: پیشنهاد میکنیم کودکان و نوجوانان مبتلا به ALL و NHL، نیاز به توجه بیشتری به روند رشد و تستهای تیروییدی دارند تا از عوارض درازمدت درمانهای بدخیمیهای کودکان جلوگیری شود.
بابک شهباز، مهدی نوروزی، حمیده طباطبایی،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
ویروسها از عوامل مهم بیماریهای حاد و مزمن در انسانها هستند. صرفنظر از کثرت ایجاد عفونت در جوامع، بیشتر انواع ویروسها پاتوژنهای مهم بیمارستانی هستند. عفونتهای وابسته به اقدامات بهداشتی یک منبع مهم در ابتلا و مرگ و میر بیماران میباشند. ضدعفونی یک راه اصلی در کاهش یا قطع انتقال ویروسها از راه سطوح محیطی، ابزار و دستها میباشد که بهترتیب با ضدعفونیکنندههای شیمیایی و آنتیسپتیکها انجام میپذیرد. در این مقاله مروری درباره عوامل شیمیایی با خواص ویروسیدی، مکانیسمهای عمل و کاربردشان در کنترل عفونتهای ویروسی وابسته به اقدامات بهداشتی بحث شده است. علاوه بر این نظر اجمالی در سلسله مراتب ویروسها در چالش با ضدعفونیکنندهها، عوامل موثر در غیرفعالسازی ویروسی بهعبارتی ویروسهای هدف، پایداری و مدت زمان بقا ویروسها در سطوح محیطی و دستها بحث شد. همچنین ضدعفونی سطوح، چالشها در غیرفعالسازی پاتوژنهای ویروسی نوپدید، مقاومتهای ویروسی به ضدعفونیکنندههای شیمیایی توضیح داده شد. سپس، خواص آنتیسپتیکها شرح داده شد و آنتیسپتیکهای منتخب با خواص ویروسیدی گسترده معرفی شدند، زیرا دستها یک نقش مهمی در گسترش بسیاری از بیماریهای ویروسی بازی میکنند و بهداشت مناسب و منظم دستها برای آلودگیهای اساسی است و میتواند زنجیره گسترش ویروسی را قطع نماید. در این مقاله روشهای اخیر آزمایشگاهی، روشهای استاندارد از چندین کشور و نوع ویروسها در این روشها برای ارزیابی فعالیت ویروسیدی را مقایسه کردیم. در پایان، بهتر است بدانیم: هر ضدعفونیکننده، ویروسید نیست مگر اینکه با روشهای آزمایشگاهی به تایید برسد.
ریحانه پیرجانی، زینت قنبری، مهسا رضایی، محبوبه شیرازی، پریچهر پورانصاری،
دوره 74، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: درد ناحیه کمر و لگن در بسیاری از خانمهای باردار باعث درجات مختلفی از ناتوانی در این افراد میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین دردهای کمربند لگنی و عملکرد عضلات کف لگن و نیز بیاختیاری ادراری در خانمهای باردار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که در بیمارستان جامع بانوان آرش، دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. 300 زن باردار مراجعهکننده به درمانگاه پرهناتال از نظر ابتلا به درد کمربند لگنی، بیاختیاری ادراری، قدرت ماهیچه و الگوی انقباضی و انبساطی عضلات کف لگن مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از 300 خانم باردار مورد بررسی، 150 مورد درد کمربند لگنی داشتند شیوع بیاختیاری ادراری در زنان مبتلا به این درد، 5/41% بود در حالی که شیوع بیاختیاری ادراری در زنان بدون مشکل درد، 95/21% بود. در آنالیز رگرسیون چند متغیره ارتباط بین درد کمربند لگنی و عملکرد عضلات کف لگن نشان داد که قدرت عضلات کف لگن در افراد مبتلا به درد کمربند لگنی نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری کمتر بود (001/0=P). همچنین طول مدت انقباض عضلات کف لگن نیز در افراد مبتلا به درد کمربند لگنی نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری کوتاهتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که افراد مبتلا به درد کمربند لگنی در مقایسه با افراد فاقد این درد، بهطور معناداری مبتلا به بیاختیاری ادراری بودند. همچنین قدرت عضلات کف لگن و طول مدت انقباض عضلات کف لگن در زنان مبتلا به درد کمربند لگنی بهطور معناداری کمتر از افراد فاقد درد کمربند لگنی بود.
پروین باستانی، سکینه حاج ابراهیمی، فریبا قادری، زهرا وکیل آزاد، مرتضی قوجازاده،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آمیزش دردناک (Dyspareunia) نوعی درد در ناحیه تناسلی است که از عوامل مهم اختلال عملکرد جنسی میباشد. بنابراین هدف این مطالعه بررسی تاثیر درمانهای فیزیکی کف لگن بر عملکرد جنسی و قدرت و تحمل عضلات کف لگن در زنان مبتلا بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی بدون گروه شاهد که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی تبریز از فروردین 1394 تا اسفند 1394 انجام گرفت، 32 زن 50-20 ساله و فعال از نظر جنسی با شکایت آمیزش دردناک پیش از شروع مداخله، از نظر سلامت ژنیتال و قدرت و تحمل عضلات کف لگن معاینه شدند و پس از اطمینان از سلامت روانی، بهمدت 10 جلسه طی سه ماه تحت درمان قرار گرفتند. در نهایت بیماران از نظر تغییر وضعیت عملکرد جنسی با پرسشنامه معیار عملکرد جنسی زنان، بهبودی علایم، قدرت و تحمل عضلات کف لگن در دو مرحله پیش و پس از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در 32 بیمار با میانگین سنی 24/1±38 سال، نمره شاخص میل جنسی پیش از مداخله، 1/0+29/2، پس از مداخله، 1/0+25/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص تهییج جنسی پیش از مداخله، 14/0+57/2، پس از مداخله، 13/0+59/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص رطوبت مهبلی پیش از مداخله، 13/0+00/3، پس از مداخله، 1/0+67/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص اوج لذت جنسی پیش از مداخله، 15/0+88/2، پس از مداخله، 1/0+59/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص رضایتمندی پیش از مداخله، 2/0+98/2، پس از مداخله، 13/0+02/4 با 001/0P< بود. نمره شاخص درد پیش از مداخله، 15/0+46/2، پس از مداخله، 15/0+52/3 با 001/0P< بود. نمره شاخص قدرت عضلات کف لگن پیش از مداخله، 11/0+65/1، پس از مداخله، 11/0+09/4 با 001/0P< بود. نمره شاخص تحمل عضلات کف لگن پیش از مداخله، 22/0+56/2، پس از مداخله، 14/0+62/9 با 001/0P< بود.
نتیجهگیری: درمانهای فیزیکی کف لگن تاثیر معناداری در زنان مبتلا به آمیزش دردناک داشتند. شدت آمیزش دردناک، قدرت و تحمل عضلات کف لگن پس از مداخله فیزیوتراپی بهبودی آشکاری از نظر بالینی داشت.
مصطفی حسینآبادی، مجتبی کامیاب، فاطمه آزادینیا، جواد صرافزاده،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عضلات اکستانسور، ساپورتکنندههای اصلی ستونفقرات هستند بهگونهای که حفظ پاسچر قایم تنه وابسته به عملکرد آنهاست. انحراف از پاسچر ایدهآل مانند پاسچر کایفوتیک ممکن است موجب تغییر در فعالیت عضلات تنه شود که میتواند تغییر در حس عمقی ستون فقرات را بهدنبال داشته باشد. هدف از پژوهش کنونی بررسی تأثیر استفاده از ارتوز اسپاینومد بر زاویه کایفوز، حداکثر قدرت عضلات اکستانسور تنه و حس نیرو در سالمندان مبتلا به هایپرکایفوز بود.
روش بررسی: ۲۶ سالمند مبتلا به هایپرکایفوز که حایز معیارهای ورود به مطالعه شناخته شدند از شهریور تا آذر ۱۳۹۶ در دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این مطالعه پایلوت شرکت کردند. افراد بهصورت تصادفی به دو گروه آزمون (پوشیدن ارتوز همراه با حفظ فعالیتهای بدنی روزمره) و کنترل (حفظ فعالیتهای بدنی روزمره) اختصاص داده شدند. زاویه کایفوز، خطای مطلق بازسازی حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه در تمامی شرکتکنندگان پیش از مداخله و نه هفته پس از مداخله سنجیده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در گروه آزمون بهصورت معنادار زاویه کایفوز و خطای مطلق حس نیرو کاهش و قدرت عضلات اکستانسور تنه بهبود یافته است. مقایسه تغییرات زاویه کایفوز، حس نیرو و قدرت عضلات اکستانسور تنه بین دو گروه آزمون و کنترل با استفاده از Independent t-test، حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه و برتری ارتوز در بهبود این متغیرها بود.
نتیجهگیری: استفاده از ارتوز اسپاینومد بهمدت ۲ ماه (۲ ساعت در روز)، افزونبر اصلاح راستای ستون فقرات، بهبود کنترل نیروی عضلانی را نیز در پی داشت.
سمیه نیکنظر، لیلا سیمنی، حسن پیوندی، علیاصغر پیوندی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
بخش حلزونی گوش داخلی دارای ساختار بسیار پیچیدهای است که حاوی سلولهای مختلف بهویژه سلولهای حسی شنوایی یا سلولهای مویی میباشد. سلولهای مویی در پستانداران، سلولهای تمایز یافتهای هستند که قدرت نوزایی و بازسازی خود را پس از تکامل از دست میدهند. گیرندههای حسی شنوایی تحت تاثیر عواملی مانند عفونت مزمن گوش، اختلالات ژنتیکی، استفاده از مواد مخدر، سر و صدا بیش از حد و پیری آسیب میبینند که این آسیب باعث کاهش شنوایی بهصورت دایمی میگردد. بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در جهان ناشنوا هستند. ناشنوایی بهطور کلی ناشی از نقص در گیرندههای حسی (سلولهای مویی) و یا اعصاب مرتبط با آنها (نورونهای عقده مارپیچی) میباشد. از آنجاییکه پتانسیل سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای مختلف نشان داده شده است، باور بر این است که استفاده از سلولهای بنیادی یک روش درمانی نوید دهنده در درمان آسیب شنوایی است. در همین راستا مطالعات و تحقیقات بر روشهایی تمرکز یافته است که بتوان سلولهای مویی را از سلولهای بنیادی اگزوژن و اندوژن تامین نمود. اگر چه محدودیتها و موانع متعددی وجود دارد اما با توجه به تحقیقات اخیر پیشبینی میشود در آینده استفاده از سلولهای بنیادی در بازسازی سلولهای حسی شنوایی کاربردی گردد. در این مطالعه، رویکردهای مختلف برای استفاده از سلولهای بنیادی برای ترمیم و جایگزینی سلولهای مویی آسیب دیده ارایه میشود و همچنین موانع و محدودیتهایی که در حال حاضر مانع از کاربرد بالینی آنها میشود.
صادق نوروزی، فاطمه اسفندیارپور، علی شکوری راد، نسیم کیانی یوسفزاده، زینب هلالات، رضا صالحی، مهرنوش امین، فرزام فرهمند،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مفرط جابجایی قدامی تیبیا در تمرینات توانبخشی تنش وارد بر زانوهای با پارگی لیگامان متقاطع قدامی را افزایش میدهد. تمرینات لانج (Lunge exercise) و اکستانسیون زنجیره باز زانو، تمرینات رایج در توانبخشی این لیگامان هستند، ولی آگاهی کافی در مورد جابجایی قدامی تیبیا در دو فاز اکسنتریک و کانسنتریک آنها وجود ندارد. این مطالعه جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانسنتریک این دو تمرین بین زانوهای سالم و با آسیب لیگامان مقایسه کرد.
روش بررسی: با روش نمونهگیری غیراحتمالی ساده، ۱۴ مرد با آسیب یکطرفه لیگامان متقاطع قدامی برای ورود به این مطالعه مقطعی انتخاب شدند. شرکتکنندگان از کلینکهای فیزیوتراپی دانشگاه فراخوانده شدند. از یک فلوروسکوپ تکصفحهای برای تصویربرداری از زانوی شرکتکنندگان در حین انجام تمرینات لانج و اکستانسیون زنجیره باز با پای سالم و آسیب دیده در ترتیبی تصادفی استفاده شد. تصویربرداری در مرکز رادیولوژی بیمارستان سینا، تهران، از دی تا اسفند ۱۳۹۲ انجام شد.
یافتهها: در تمرین لانج، تفاوت معناداری بین جابجایی قدامی در زانوی سالم و آسیبدیده و فازهای اکسنتریک و کانسنتریک مشاهده نشد. در اکستانسیون زنجیره باز، جابجایی قدامی در زانوهای آسیبدیده در اکستانسیون صفر درجه بیشتر از زانوهای سالم بود (۰/۰۰۷P=). جابجایی قدامی در فاز اکسنتریک این تمرین، در زوایای صفر (۰/۰۴۰P=) و °۱۵(۰/۰۲۴P=)، بیشتر از فاز کانسنتریک بود.
نتیجهگیری: در تمرین لانج، مقدار جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانستریک و زانوهای سالم و آسیبدیده تفاوتی نداشت، اما، در زوایای صفر تا ۱۵ درجهی تمرین اکستانسیون زنجیره باز، در فاز اکسنتریک بیش از کانسنتریک و در زانوهای آسیب دیده به بیش از زانوهای سالم بود.
سپهر اسلامی، سید حمید موسوی، کیوان قدیمی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه روشهای جراحی در بیماران با پارگی رباط صلیبی قدامی کاربردهای فراوانی در درمان داشته است و بهدنبال آن با نتایج موفقیتآمیز همراهی داشته است. بنابراین هدف از پژوهش کنونی تعیین و مقایسه نتایج بازسازی رباط صلیبی قدامی به دو روش لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۶۰ بیمار مراجعهکننده به مرکز درمانی و آموزشی کاشانی اصفهان (تحت نظارت و حمایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷ انجام گرفت. ۳۰ بیمار با روش لوپ ثابت و ۳۰ بیمار با روش لوپ قابل تنظیم تحت عمل جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی قرار گرفتند. نتایج پس از عمل در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میزان فراوانی استاتیک لاکسیتی زیر mm ۸ در گروه لوپ ثابت ۸۳/۳% و در گروه دیگر ۷۶/۷% بود که اختلاف معناداری بین دو گروه از این نظر وجود نداشت. همچنین هیچگونه عفونتی در دو گروه دیده نشد. اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر دامنه حرکت و نمره زانو پیش و پس از عمل وجود نداشت. پس از عمل ۹۶/۷% از گروه لوپ ثابت و ۸۶/۷% از گروه لوپ قابل تنظیم به فعالیت عادی بازگشتند. بین دو گروه اختلاف معناداری از نظر بازگشت به فعالیت عادی و میزان رضایتمندی وجود نداشت.
نتیجهگیری: استفاده از گرفت لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم روشهای موثر، مفید و کم عارضهای برای درمان بیماران با رباط صلیبی قدامی بود.
فرزانه شیخالاسلامی، صفورا غریبزاده، احسان مصطفوی، نرگس میاندهی، فرزانه احمدنژاد، سعید جدیری اسلامی، جواد واعظ، علی مرادی،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی ایمنیزایی واکسن هاری با یک روش ارزان، سریع، دارای دقت بالا و سازگار با ارزشهای اخلاقی بسیار مهم است، بنابراین پژوهشگران به ارایه روشهای گوناگونی از جمله انتشار یک طرفه شعاعی، روش آزمایشگاهی ارایه شده توسط انستیتوی سلامت ملی آمریکا پرداختهاند. مطالعه حاضر با هدف جایگزینی یک روش برونتنی سازگار با معیارهای اخلاق پزشکی به جای روش درونتنی انجام شد. با پذیرش این نکته که ایمنیزایی واکسن هاری، وابسته به مقدار آنتیژن گلیکوپروتیینی موجود در آن است و این که آنتیبادی مونوکلونال تا خوردگی صحیح گلیکوپروتیین ویروس هاری را تشخیص میدهد، مقدار جزو گلیکوپروتیینی میتواند نشاندهنده مقدار ایمنیزا بودن واکسن باشد.
روش بررسی: این مطالعه کاربردی از شهریور ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در آزمایشگاه مرکز همکاریهای سازمان بهداشت جهانی برای رفرانس و تحقیقات هاری انستیتو پاستور ایران در تهران انجام گرفت. ما برای تعیین مقدارگلیکوپروتیین ویروسی در واکسنهای مختلف هاری یک الایزای ایمنی-تسخیری (Immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) طراحی کردیم.
یافتهها: در منحنی استاندارد شیب خط برابر (۰/۰۰۱۳R2=۰/۹۸ (P= محاسبه شد. در واکسنهای انسانی میانگین بین ۷/۳۶۶-۵/۵۵۴ (انحرافمعیار ۰/۱۰۳۹-۰/۰۴۶۳ بهترتیب) و ضریب تغییرات ۲/۴۳۶-۰/۷۷۸ و در واکسنهای حیوانی میانگین ۵/۹۹۳-۲/۲۹۳ (انحرافمعیارها ۰/۲۷۲۴-۰/۰۰۴۱) و ضریب تغییرات ۴/۵۴۶-۰/۱۸۲ تعیین گردید. برای واکسن حیوانی ضریب همبستگی پیرسون ۰/۹۹ و برای واکسن انسانی این ضریب ۰/۹۵ بهدست آمد. همچنین ضریب همبستگی توافقی برای واکسن حیوانی ۰/۹۸ و برای واکسن انسانی ۰/۹۸ بود که نشاندهنده وجود توافق متوسط رو به بالا در نمونههای واکسنهای انسانی و حیوانی است.
نتیجهگیری: کیت الایزای طراحی شده دارای تکرارپذیری، دقت بینابینی و استواری مناسبی برای سنجش میزان گلیکوپروتیینی واکسن هاری بود که ارتباط مستقیمی با ایمنیزایی واکسن داشت.
سمیرا شیری، محمود قاسمی، خیراله اسدالهی، مریم دلدار، کوروش سایهمیری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف هورمون رشد داروهای لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول میتواند باعث افزایش قد در کودکان و نوجوانان گردد. با توجه به اینکه برآوردی کلی از میزان تاثیر این داروها بر افزایش قد کودکان و نوجوانان با کوتاه قدی ایدیوپاتیک (ISS) وجود ندارد و مطالعات مختلف برآوردهای متفاوتی ارایه دادهاند، هدف این مطالعه مقایسه اثر هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون، آناستروزول و ترکیب هورمون رشد و مهارکنندههای آروماتاز بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به (ISS) بهروش متاآنالیز است.
روش بررسی: با جستوجو در پایگاههای الکترونیکیWeb of Science، Scopus، ISI، Google Scholar Cochrane و PubMed با استفاده از کلید واژههای Body Height، Short Stature، Aromatase، Idiopathic، Inhibitors، Anastrozole، Oxandrolone، Letrozole و Growth Hormone مطالعات بالینی تصادفی شده (RCT) که به بررسی اثر ترکیب هورمون رشد و داروهای مهارکننده آروماتاز، هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به کوتاه قدی پرداختهاند استخراج شد. برای سنجش میزان افزایش قد از شاخص نمره انحراف معیار قد (HSDS) پیش و پس از مداخله استفاده شد.
یافتهها: شاخص افزایش قد (HSDS)، با مصرف ترکیب هورمون رشد و یکی از داروهای مهارکننده آروماتاز (58/1-38/0=CI%95)98/0SMD=، با مصرف داروی هورمون رشد (14/1-62/0=CI%95)88/0SMD=، با مصرف داروی لتروزول (51/1-16/0=CI%95)83/0=SMD، با مصرف داروی اکساندرولون (99/12-0/0=CI%95)56/0SMD= و با مصرف آناستروزول (63/0-00/0=CI%95)31/0SMD= بهدست آمد، که نشان میدهد همه داروهای مذکور در افزایش قد تاثیر معناداری داشتهاند. (05/0P<).
نتیجهگیری: هرچند که تاثیرگذاری داروی هورمون رشد بر افزایش قد، بیشتر از داروهای مهارکننده آروماتاز بود اما با اضافه کردن یکی از مهارکنندههای آروماتاز به هورمون رشد میتوان اثربخشی هورمون رشد را افزایش داد.
ماندانا رضایی، نادر صدری اقدم، محمود رضا آذغانی، فریبا قادری، حکیمه آدیگوزلی،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: روش مرسوم اندازهگیری قدرت عضلانی جهت تخمین آسیبهای ورزشی اندام تحتانی در ورزشکاران و نیز طراحی پروتکلهای پیشگیری از آسیب، روش دینامومتری میباشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر وضعیت مفصل ران بر شاخصهای دینامومتری مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی بود.
روش بررسی: 44 ورزشکار مرد (فوتبال=22 و دومیدانی=22) با نمونهگیری غیراحتمالی ساده وارد این مطالعه توصیفی-تحلیلی شدند. شاخصهای دینامومتری مفصل زانو شامل حداکثر گشتاورهای فلکسوری و اکستانسوری، طول بهینه، زاویه کراس اور و نسبتهای تعادل عملکرد عضلانی در سرعت 60 درجه بر ثانیه و در دو وضعیت نشسته و خوابیده (با توجه وضعیت مفصل ران) در دو گروه ارزیابی و با یکدیگر مقایسه شدند. این مطالعه در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (از مهر 1398 تا مهر 1399) اجرا شد.
یافتهها: اثر متقابل گروه و وضعیت مفصل ران در شاخصها معنادار نشد (05/0<P). میزان گشتاور کانسنتریک و اکسنتریک اکستانسوری و فلکسوری و نسبت مرسوم فلکسوری به اکستانسوری در وضعیت نشسته بهصورت معناداری بیشتر از وضعیت خوابیده بود. طول بهینه فلکسوری در وضعیت خوابیده بیشتر از نشسته و زاویه کراس اور در وضعیت خوابیده کمتر از وضعیت نشسته بود (05/0>P). وضعیت مفصل ران بر روی نسبت عملکردی فلکسوری به اکستانسوری تاثیری نداشت (05/0<P). شاخصهای دینامومتری بین دو گروه فوتبال و دومیدانی نیز با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر اهمیت وضعیتدهی مفصل ران را در اندازهگیری قدرت عضلانی مفصل زانو در ورزشکاران فوتبال و دومیدانی نشان میدهد که میتواند بر طراحی تمرینات تقویتی در ورزشکاران و تخمین میزان آسیبهای ورزشی اثرگذار باشد.