جستجو در مقالات منتشر شده


214 نتیجه برای نور

هاجرالسادات قادری، زهرا نورمحمدی، مهدی حبیبی انبوهی، فاطمه کاظمی لمعه دشت، مهدی بهدانی،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتیین SLC39A6 (solute carrier family 39) یا LIV-1 یک پروتیین انتقال‌دهنده روی می‌باشد که در سرطان‌های استروژن مثبت مانند سرطان سینه بیان بیش‌ازحد دارد. افزایش بیش‌ از حد غلظت روی می‌تواند محرک تقسیم سلولی نامنظم و سرطان و متاستاز شود. بنابراین مهار پروتیین‌های انتقالی روی می‌تواند در درمان سرطان موثر باشد. پروتیین LIV-1 می‌تواند به‌عنوان یک نشانگر تشخیصی مناسب سرطان نیز در روش‌های آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گیرد. مطالعه حاضر جهت تهیه پلی‌کلونال آنتی‌بادی شتری برای شناسایی پروتیین LIV-1 در سطح سلول صورت گرفته است.
روش بررسی: مطالعه پژوهشی حاضر در انستیتو پاستور ایران، از مهر 1397 تا اسفند 1398 انجام شد. در ابتدا سازه ژنی بیانی حاوی LIV-1 انسانی تهیه و به باکتری E.coli BL21 انتقال داده شد و بیان این پروتیین با IPTG القا شد و سپس به‌وسیله ستون کروماتوگرافی تمایلی، پروتیین نوترکیب تخلیص گردید. سپس حیوان شتر یا استفاده از این پروتیین ایمن‌سازی شد. سرم حیوان ایمن شده جدا گردید و عملکرد پلی‌کلونال آنتی‌بادی در تست‌های تشخیصی الایزا وسترن بلات و فلوسیتومتری در شناسایی پروتیین LIV-1 مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که پروتیین LIV-1 به‌خوبی تخلیص شده است و شتر علیه این پروتیین ایمن شده است. با توجه به نتایج، وسترن بلات، الایزا و فلوسایتومتری نشان داده شد این سرم قابلیت اتصال و شناسایی پروتیین LIV-1 را دارا می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این پژوهش نشان داده شد که آنتی‌بادی پلی‌کلونال شتری قابلیت استفاده در روش‌های آزمایشگاهی را دارد و می‌تواند برای تست‌های ایمونولوژی و کاربردهای درمانی مورد توجه قرار گیرد.

امیرحسین احمدی حکمتی‌کار، صادق امانی شلمزاری، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تمرینات شدید و طولانی‌مدت منجر به تغییر در عملکرد سلول‌های سیستم ایمنی در ورزشکاران می‌شوند و آنها را مستعد ابتلا به عفونت‌های ویروسی مانند بیماری کووید-19 می‌نمایند. هدف از این گزارش کوتاه ارایه پروتکل‌های مرتبط با ورزشکاران برای پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های عفونی بوده است.
روش بررسی: برای بررسی پاسخ‌های سیستم ایمنی به‌دنبال فعالیت‌های ورزشی، مقالات از تمام پایگاه‌های اطلاعاتی Science Direct، PubMed، Scopus، Web of Science، Springer، Google Scholar، SID در اردیبهشت 1400 جمع‌آوری شدند و جدیدترین مقالات انتخاب شدند.
یافته‌ها: انجام فعالیت ورزشی با شدت بالا می‌تواند در سرکوب سیستم ایمنی موثر باشد. در نظر گرفتن اصول تمرین می‌تواند به ورزشکاران در بهبود پاسخ‌های سیستم ایمنی کمک کند.
نتیجه‌گیری: با توجه به پاندمی بیماری کرونا و ناشناخته بودن آن، ارایه برخی از رهنمودهای بهداشتی و تغذیه‌ای برای شروع تمرینات و مسابقات ورزشی به‌منظور پیشگیری از انتقال این بیماری در دستور کار مقاله حاضر قرار گرفته است.

فخرالدین آقاجان‌پور، رضا سلطانی، آذر افشار، حجت‌الله عباس‌زاده، رضا ماستری فراهانی، محسن نوروزیان،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: عصب مدین یکی از مهمترین شاخه‌های شبکه بازویی است. با توجه به نقش آن در عصب‌دهی حرکتی و حسی در ساعد و دست، الگوی خونرسانی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. آگاهی از واریاسیون‌های شریان تغذیه‌کننده این عصب سبب کاهش بروز نکروز و ایسکمی عصب طی پروسیجرهای جراحی و تشخیصی می‌شود.
معرفی بیمار: در طی تشریح روتین جسد مردی در حدود ۶۵ سال فیکس شده در فرمالین، مشاهده کردیم که یک شاخه قطور منشا گرفته از شریان رادیال، با عبور از سطح قدامی عضله فلکسور کارپی رادیالیس عصب مدین را در انتهای دیستال ساعد سمت چپ خونرسانی می‌کند، درحالی‌که هیچ شاخه اصلی دیگری عصب را در ساعد تغذیه نمی‌کرد.
نتیجه‌گیری: با توجه به موقعیت سطحی عصب مدین در انتهای دیستال ساعد آسیب‌های فیزیکی به عصب و شریان تغذیه‌کننده آن منجر به نکروز و ایسکمی عصب شده و در نهایت انتقال پیام‌های حسی و حرکتی مختل می‌شود.

حمیدرضا عزیزی فارسانی، شایسته خراسانی‌زاده، نورمحمد عارفیان، هومن تیموریان، غلامرضا محسنی، فرانک بهناز، حمیده آرین‌نیا،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر بی‌دردی ایبوپروفن وریدی و آپوتل در مقایسه با رژیم مورفین وریدی در بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که با روش کارآزمایی دوسوکور بر روی بیماران تحت عمل جراحی دیسک کمر با درد متوسط تا شدید (نمره‌ی VAS یا Visual analog scale بیشتر از چهار) که در شهریور 1397 به بیمارستان شهدای تجریش مراجعه کرده بودند انجام شد، بیماران به دو گروه تقسیم شدند. برای بیماران گروه A ایبوپروفن با دوز mg 800 در cc 100 نرمال سالین به ‌مدت 30 دقیقه و سپس mg 400 در cc 100 نرمال سالین هر شش ساعت و نیز آپوتل با دوز mg 30 به‌ازای هر kg وزن در cc 100 نرمال سالین به مدت 15 دقیقه هر هشت ساعت تجویز شد. در گروه B، مورفین با دوز  μg70 به‌ازای هـر kg با دوز بارگیری (Loading dose) به‌صورت بولوس و در ادامه برای دوز نگهدارنده ((Maintenance، μg 20 به‌ازای هر kg بر ساعت (حداکثر یک mg در ساعت) با استفاده از پمپ PCA انفوزیون گردید و 60 دقیقه پس از عمل، درد بیماران با استفاده از مقیاس آنالوگ اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: براساس نتایج، بیشترین میزان درد در هر دو گروه مـورد مطالعه پس از گذشت زمان بـه‌صورت معناداری کاهش پیدا کرد. اما اختلاف معنا‌داری بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که ترکیب ایبوپروفن و آپوتل با عوارض کمتر نسبت به مورفین توانسته در کنترل درد پس از جراحی مؤثر باشد.

علیرضا سرمدی، احمد کچویی، مصطفی واحدیان، عنایت‌اله نوری، مژده بهادرزاده، امراله سلیمی، محمد حسین عاصی،
دوره 79، شماره 9 - ( آذر 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سختی عمل کوله‌سیستوکتومی لاپاراسکوپیک در بیماران دیابتی به‌طور واضح روشن نیست و روش ارجح عمل جراحی کوله‌سیستکتومی در این افراد هنوز موضوع مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دیابت بیماران بر سختی عمل کوله‌سیستکتومی لاپاراسکوپیک بود.
روش بررسی: در این مطالعه، اطلاعات بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان فرقانی و شهید بهشتی قم که از فرودین 1398 تا فروردین 1399 تحت کوله‌سیستکتومی لاپاراسکوپیک قرار گرفته بودند به دو گروه دیابتی و غیر دیابتی تقسیم و سپس اطلاعات حین عمل شامل مدت زمان عمل، خونریزی، چسبندگی و تبدیل به عمل باز از پروندههای مربوطه استخراج و وارد چک لیست شدند. در مرحله آخر فاکتور دیابت به‌عنوان یک ریسک فاکتور در این دو گروه مقایسه شد.
یافته‌ها: اسکار شکمی، کیسه صفرا قابل لمس و نگ صفرا در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (33/0=P). اما سابقه حملات کوله‌سیستکتومی در دو گروه تفاوت معناداری داشت (05/0P<). مقادیر آزمایشگاهی بین دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت (05/0P<). عمل‌های سخت در بیماران دیابتی به نسبت بیماران غیر دیابتی بیشتر بود و حتی دو مورد تبدیل به عمل باز در گروه بیماران دیابتی دیده شد، اما تفاوت آماری معناداری بین دو گروه از نظر سختی عمل مشاهده نشد (09/0=P). خونریزی حین عمل، در بین دو گروه تفاوت آماری معناداری داشت (02/0=P). اما چسبندگی حین عمل بین دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت (38/0=P).
نتیجه‌گیری: در نهایت مطالعه ما نشان داد که دیابت می‌تواند به‌عنوان یک ریسک فاکتور برای سختی عمل کوله‌سیستکتومی قابل پیش‌بینی باشد.

احمد علی نوربالا، قاسم رجبی واسوکلایی، حجت رحمانی،
دوره 79، شماره 11 - ( بهمن 1400 )
چکیده

سردبیر محترم
سلامت روان به‌عنوان یک جزو جدایی‌ناپذیر و ضروری سلامت شناخته می‌شود و دسترسی به سلامت کامل بدون عبور و گذر از چالش‌های حیطه سلامت روان دور از ذهن و ناممکن است. بنابر‌این همپایی و همسویی سایر بخش‌ها در دست‌یابی به سلامت کامل را می‌طلبد.
داده‌های بار بیماری سلامت بر‌اساس شاخص سال‌های عمر تطبیق شده برای ناتوانی (DALYs) نشان می‌دهد که در کشور ایران بیمارهای روانی از سال 1394 تاکنون در بین 22 گروه بیماری، رتبه دوم را به‌خود اختصاص داده است و داده‌های سال 1398 نشان می‌دهد که DALYs بیماری‌های روانی 31/10 % از کل این شاخص را سهم‌بری می‌نماید.1
در ایران نیز چهار پیمایش ملی در حوزه سنجش اختلالات و مشکلات روانی اجرا شد که آخرین مطالعه نشان داد 4/23% مردم ایران از مشکلات روانی رنج می‌برند.2
سرانه هزینه دولت در سلامت روان در سال 2017 در اروپا 7/21 دلار، آمریکا 8/11 دلار، مدیترانه شرقی 2 دلار، جنوب شرق آسیا 1/0 دلار، غرب اقیانوسیه 1/1 دلار و در آفریقا 1/0 دلار می‌باشد و میانگین جهانی نیز 5/2 دلار آمریکا گزارش شده است.
میانه هزینه دولت در کشور‌های با درآمد بالا 24/80 دلار و در کشور‌های با درآمد پایین 02/0 دلار می‌باشد و اختلاف فاحشی وجود دارد. مطالعات نشان می‌دهد، در کشور‌هایی که تولید ناخالص داخلی زیادتری دارند، هزینه‌های دولت در حوزه سلامت روان افزایش پیدا می‌نماید.
در تامین نیروی انسانی نیز میانگین جهانی نه پرسنل با تخصص سلامت روان به‌‌ازای هر 100 هزار نفر جمعیت وجود دارد. این میزان در منطقه اروپا 50 نفر، آمریکا 9/10 نفر، مدیترانه شرقی 7/7 نفر، آفریقا 9/0 نفر، جنوب شرق آسیا 5/2 نفر و غرب اقیانوسیه 10 نفر به‌ازای هر 100000 نفر جمعیت است. همچنین در کشورهای با درآمد بالا 7/71 نفر و در کشور‌های با درآمد پایین 6/1 نفر به‌ازای هر 100 هزار جمعیت وجود دارد.3
در ایران نیز، 39 بیمارستان روان‌ پزشکی با 6735 تخت و 159 بیمارستان عمومی با 3700 تخت روان پزشکی خدمات ارایه می‌دهند.
در حوزه کودکان نیز 11 بیمارستان با مجموع 181 تخت به ارایه خدمات روان پزشکی می‌پردازند. به‌طور کلی به ازای هر 100000 نفر 2/13 تخت روان پزشکی وجود دارد و همچنین 178 مرکز مرتبط با نگهداری بیماری‌های مزمن با تعداد 12180 تخت برای بیمارانی که ناتوانی و اختلالات روانی شدید و مزمن دارند، وجود دارد.
در طرح تحول سلامت، بیش از 1200روان‌شناس بالینی در مراکز جامع سلامت با همکاری پزشکان عمومی خدمات سلامت روان را ارایه می‌دهند و همچنین 1600 روان‌پزشک بزرگسالان و 120 روان‌پزشک با تخصص کودکان در کشور در مراکز جامع سلامت، بیمارستان‌های عمومی و خصوصی مشغول به فعالیت می‌باشند.2
در حوزه بهزیستی و رفاه اجتماعی تعداد 66 مرکز روزانه روانی، 178 مراکز شبانه‌روزی بیماران روانی مزمن، 150 مراکز ارایه‌دهنده خدمت در منزل، 74 مرکز مشاوره تلفنی، 2850 مراکز مشاوره حضوری، 277 مراکز سلامت روان محلی به کلیه مردم به‌صورت عمومی و تخصصی در حوزه سلامت روان خدمات ارایه می‌دهند.4
بکارگیری اقدامات مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت روان می‌تواند تاثیرات اجتماعی و هزینه‌های اقتصادی مشکلات و اختلالات روانی را به‌طور مطلوب مدیریت کند و منجر به کاهش نابرابری، جلوگیری از مرگ‌و‌میر و ناتوانی و در نهایت توسعه کشور گردد و به همین جهت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری باید بر‌اساس آن صورت پذیرد.
سیاستگذاران و مدیران دولتی برای تشخیص جایگاه و ظرفیت خود در سیاستگذاری باید به‌طور همزمان به سه چشم‌انداز سازمانی، سیاسی و فنی جهت بهبود مشارکت خود در فرآیند سیاستگذاری توجه نمایند. شرایط اجتماعی و اقتصادی کنونی دولت‌ها را ناگزیر می‌سازد تا از سیاست‌گذاری و نهادسازی موثر و کارآمد در حوزه
914
سلامت روان بهره‌مند شوند. از این‌رو راهبردهایی نظیر اولویت‌دهی به موضوع سلامت روان در سیاست‌گذاری‌های عمومی کشور، اقناع و حساس‌سازی سیاست‌گذاران و مدیران کشور به حیطه سلامت روان، نگاشت نهادی کارآمد و شفافیت در تولی‌گری، آینده‌نگاری و آینده‌پژوهشی سلامت روان در ایران، یکپارچگی در قانون‌گذاری و برنامه‌ریزی مبتنی بر نیاز و ظرفیت‌ها درون‌بخشی و بین‌بخشی، عدالت در ارایه خدمات و توجه به دسترسی و فراهمی مبتنی بر توان پرداخت و نیاز می‌تواند در توسعه خدمات سلامت روان اثرگذار باشند.
همچنین توجه به سطح‌بندی خدمات، استقرار نظام ارجاع بین‌بخشی و بین‌سطحی، حمایت‌طلبی و استفاده از ظرفیت رسانه‌ها و جریان‌سازی فرهنگی، ارزش‌گذاری اجتماعی موضوع سلامت روان، تامین و توانمندسازی نیروی انسانی متخصص و بهره‌ور، مشارکت‌دهی آحاد جامعه در پیشگیری، درمان و توانبخشی مشکلات و اختلالات روانی، اختصاص بودجه بیشتر به این حوزه، تعرفه‌گذاری روزآمد خدمات سلامت روان، برقراری بیمه مشاوران و روان‌شناسان، رفع تعارض و تضاد منافع و استفاده از ظرفیت فناوری اطلاعات در حکمرانی و ارایه خدمات باید در دستور کار سیاست‌گذاران و مدیران حیطه سلامت روان در ایران باشد.
به‌طور کلی با بازاندیشی در حـوزه سیاست‌گذاری سلامت روان

و تدوین راهبرد‌های مبتنی بر ارزش‌ها، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعه‌ای می‌توان تصویر روشنی از ارایه خدمات سلامت روان یکپارچه و مبتنی بر شواهد ارایه نمود. از طرف دیگر مناسب‌سازی و استاندارد‌سازی خدمات، ارتقا سطح پاسخگویی، مدیریت هزینه و تقاضا، افزایش دسترسی، رعایت عدالت در بهره‌مندی از خدمات، هم‌افزایی و جلوگیری از موازی‌کاری، افزایش اثربخشی و کارایی و همچنین شفافیت در امور از پیامد‌های سیاست‌گذاری اثر‌بخش در حوزه سلامت روان می‌باشد.

بهزاد حاتمی، سعید عبدی، حسین نوری، حمید مهراد،
دوره 80، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تغییرات آزمایشگاهی عملکرد کبد و تیرویید در بیماران درگیر مسمومیت با سرب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 100 بیمار با شواهد بالینی مسمومیت با سرب انجام شد که از اردیبهشت 1397 تا دی 1397 به بیمارستان لقمان حکیم تهران ارجاع شده بودند. همچنین، 100 شرکت‌کننده دیگر با جنسیت و سن همسان، با سابقه مصرف تریاک و تماس با سرب یا فلزات غیر مرتبط با محل کار و با سطح نرمال سرب، به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: میانگین سطح سرمی سرب در گروه‌های مورد و شاهد به‌ترتیب dl/µg 4/0±12/63 و dl/µg 1/0±2/6، با اختلاف آماری معنادار (001/0>P) بود. با این‌حال، سطح آنزیم‌های آلکالن فسفاتاز (ALKp)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در گروه بیمار در مقایسه با گروه شاهد به‌طور معناداری بالاتر بود (001/0>P). سطح هورمون محرک تیرویید (TSH) در بیماران مبتلا به مسمومیت با سرب (MIU/L 04/3±0/0) در مقایسه با گروه کنترل (23/1±2/2) به‌طور قابل توجهی کمتر بود (04/0=P).
نتیجه‌گیری: مسمومیت با سرب می‌تواند عملکرد کبد را مختل کند و باعث افزایش آنزیم‌های کبدی شود. همچنین مسمومیت با سرب می‌تواند بر روی سطوح هورمون تحریک‌کننده تیرویید و هورمون لووتیروکسین تاثیر بگذارد. درک دقیق مکانیسم‌ها ممکن است به کنترل اثرات هپاتوتوکسیک در بیماران کمک کند. همچنین دانستن الگوی افزایش آنزیم‌های کبدی و تغییرات هورمون‌های تیروییدی ممکن است به تمیز مسمومیت با سرب از سایر تشخیص‌های افتراقی کمک کند.

 

حمیدرضا شتابی، مهرداد نوروزی، حسین محجوبی‌پور، آناهیتا ناویافر،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کروناویروس در سال 2019 به‌عنوان یکی از علل اصلی مرگ‌و‌میر در سراسر جهان شناخته شد. در گزارشات نرخ مرگ‌و‌میر در افرادی که به تهویه مکانیکی نیاز دارند از 50 تا 97% متغیر است. هدف از مطالعه حاضر بررسی پیامد بیماری کووید-19 براساس متغیرهای مختلف در بیماران تحت تهویه مکانیکی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 160 بیمار با تشخیص قطعی کووید-19 تحت تهویه مکانیکی  بستری دربخش مراقبتهای ویژه بیمارستان (ICU) الزهرا اصفهان از فروردین 1399 تا اسفند 1399 انجام شد.
یافته‌ها: نرخ کلی مرگ‌ومیر در بین بیماران تحت تهویه مکانیکی برابر با 5/62% بود. میانگین سنی بیماران 87/17±99/69 سال و میانگین مدت زمان بستری در بیماران زنده مانده 73/11±47/15 روز و فوت شده 14/69±21/55 روز بود. میانگین سنی افراد فوت شده (16/59±65/71) به‌صورت معناداری بالاتر از گروه زنده مانده (21/17±53) بود (0001/0=P). مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه فوت شده به‌صورت معناداری بیشتر از گروه زنده مانده بود (005/0P=). در نتایج، مد ونتیلاتور و دریافت اینوتروپ (Inotrope) حین درمان شانس مرگ‌و‌میر را در بیماران تحت تهویه مکانیک افزایش داد (001/0P=). بین بیماریهای زمینه‌ای فشارخون، بیماری کلیوی و بیماری خود ایمنی با مرگ‌ومیر در بیماران نیز رابطه معناداری یافت شد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: عوامل مختلفی شامل سن، مدت اقامت در بیمارستان، بیماری‌های همراه مثل فشارخون، بیماری کلیوی و خود ایمنی ممکن است بر پیامد بیماران بدحال بستری در ICU که تحت تهویه مکانیک هستند تأثیرگذار باشد. بیمارانی که هنگام بستری در ICU نیاز به تهویه تهاجمی طولانی‌مدت و استفاده از داروهای اینوتروپ جهت حفظ وضعیت قلبی عروقی دارند در خطر بیشتری جهت مرگ‌ومیر قرار دارند.

 
حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی، علیرضا پیمان، حامد نوروزی،
دوره 80، شماره 8 - ( آبان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: برای بهبود کیفیت آرامبخشی در پروسیجرهای مختلف داروهای مختلفی به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر استفاده شده‌اند، اما تاکنون روش دارویی که مورد توافق متخصصان بیهوشی باشد ارایه نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی و ایمنی کتامین داخل بینی درمقایسه با کتامین وریدی در جراحی کاتاراکت بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی آینده‌نگر تصادفی شده از آذر 1397 لغایت اسفند 1398 در بیمارستان فیض اصفهان بر روی 90 بیمار بالای 18 سال کاندید جراحی کاتاراکت در در دو گروه دریافت‌کننده کتامین mg/kg 1 به‌صورت داخل بینی (INK) یا وریدی (IVK) انجام شد. 10 دقیقه پیش از شروع جراحی، درگروه INK کتامین و در گروه IVK سالین داخل بینی تجویز شد. دو دقیقه پیش از شروع جراحی در گروه INK نرمال سالین و در گروه IVK کتامین وریدی تجویز شد. بیماران حین پرپ و درپ میدازولام mg/kg 04/0 وریدی دریافت کردند. کیفیت آرامبخشی و بیدردی، علایم حیاتی، رضایت بیمار و پزشک و عوارض جانبی در زمان‌های مطالعه ثبت شد. داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 90 نفر که 53 نفر (9/58%) از آنها مرد بودند وارد مطالعه شـدند. میانگین سـنی بیماران 6/10±5/61 بود. دو گروه تفاوت معناداری از نظر جنس (696/0P= سن (960/0P=)، وزن (212/0P=)، قد (632/0P=)، بیماری زمینه‌ای (094/0P=) و نوع بیماری زمینه‌ای (090/0P=) نداشتند. دو گروه از نظر میانگین تعداد ضربان قلب (77/0P=)، میانگین فشارخون شریانی (13/0P=) و میانگین اشباع اکسیژن خون (58/0P=)، میزان رضایتمندی بیمار (470/0P=) و جراح (115/0P=)، شدت درد (506/0P=)، سطح آرامبخشی (477/0P=) و عوارض جانبی (221/0P=) تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجه‌گیری: تجویز کتامین به‌صورت داخل بینی در مقایسه با تجویز وریدی کتامین فراهم آورنده آرامبخشی و پاسخ قلبی-عروقی مشابه می‌باشد. تجویز کتامین به‌صورت داخل بینی روشی غیرتهاجمی ایمن و موثر با کاربرد آسان است می‌تواند جایگرینی مناسب برای تجویز وریدی باشد.

 
سیروس نوروزی، پانیذ پورسیاه‌بیدی،
دوره 80، شماره 12 - ( اسفند 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: احیای قلبی ریوی به‌عنوان یک مداخله‌ای سریع و فوری در جلوگیری از مرگ در فردی است که به‌طور ناگهانی دچار ایست قلبی-تنفسی شده است، این مطالعه با هدف بررسی نتایج احیای قلبی ریوی و عوامل موثر بر آن با تاکید بر علت ایست قلبی و پروگنوز یک ساله بیماران نجات یافته انجام خواهد شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته‌نگر است که به‌مدت 24 ماه، از اول فروردین 1397 تا پایان اسفند ۱۳۹8 در بیمارستان شهید مصطفی خمینی شهر ایلام در تیر 1401 تا شهریور 1401 انجام شد. اطلاعات لازم براساس داده‌های موجود در پرونده‌های بیماران جمع‌آوری گردید.
یافته‌ها: از 152 بیمار، (1/42%)64 مرد و (9/57%)88 زن بودند. میانگین در گروهی که CPR موفق داشتند 75/60 سال و در گروهی که CPR ناموفق داشتند 27/68 سال بوده است. 7/13% کل CPRها در زمان تعویض شیفت رخ داده بود، تعداد CPR در تعویض شیفت شب با صبح 11 مورد (2/7%) و در تعویض شیفت عصر با شب شش مورد (9/3%) و تعویض شیفت عصر با شب چهار مورد (6/2%) بوده است. بیشترین بیمارانی که تحت CPR قرار گرفتند بیماران مبتلا به بیماریهای داخلی بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج بیانگر این است که انجام CPR در هر زمانی مورد توجه قرار می‌گیرد. با این وجود دلایل عدم موفقیت عملیات احیا را بایستی در عوامل دیگر جستجو کرد. این عوامل می‌توانند شامل روزآمد کردن دانش پرستاری و پزشکی در زمینه تیم احیا، تجره و مهارت تیم احیا، آموزش‌های ادواری تیم احیا باشند.

 
ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، سارا مینائیان، مرتضی حقیقی حسن‌آباد،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سیتومگالوویروس (CMV) شایعترین علت عفونت‌های مادرزادی در جهان بوده که به‌دلیل بروز و نمود دیرهنگام عوارض بیماری و محدودیت زمانی تشخیص عفونت به سه هفته آغازین پس از تولد، متاسفانه غالبا شناسایی نمی‌شود. خوشبختانه اخیرا زمینه تشخیص عفونت از طریق نمونه‌های خون موجود برروی کارت‌های گوتری نوزادان فراهم شده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع عفونت در نوزادان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه و نیز ارزیابی قابلیت تشخیصی کارت گوتری اجرا گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و در فاصله زمانی فروردین تا شهریور سال 1396، نمونه‌های کارت‌های گوتری نوزادان بستری در بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران جمع‌آوری و سپس جهت استخراج DNA ویروسی و ردیابی آن از روش‌های شوک حرارتی و Nested-PCR استفاده گردید. تایید نهایی نتایج نیز با آزمایش نمونه‌های ادراری به‌روش کمی صورت پذیرفت.
یافته‌ها: از مجموع 63 نوزاد بررسی شده، هشت مورد ابتلا به عفونت مادرزادی سیتومگالوویروس مشاهده گردید (7/12%). میزان ابتلا در نوزادان دارای علایم اختصاصی عفونت به شکل معناداری بیشتر از دیگر نوزادان بود (02/0P=). همچنین مقایسه نتایج به‌دست آمده براساس نمونه و روش انتخابی با نمونه و روش تشخیصی استاندارد، مشابهت 100% نشان داد.
نتیجه‌گیری: با توجه به قابلیت پیشگیری از بروز برخی عوارض بلندمدت بیماری به‌کمک دارو و انجام مداخلات، شناسایی عفونت در نوزادان و به‌ویژه موارد بستری در بیمارستان مکررا توصیه شده است. در این راستا استفاده از توان بالقوه نظام غربالگری موجود در تامین گستره وسیعی از نمونه‌های در دسترس و ارزان، پیشنهاد می‌گردد.

 
علی تقی‌زاده، لیلا پورعلی، مونا جودی، بهاره مکوندی، الهه حسن‌زاده، سعیده احمدی سیماب، گلشید نوری حسینی، مهرداد گزانچیان،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در میان زنان است به‌طوری‌که عامل 18% از تمام سرطان‌های زنان می‌باشد. متوسط سن بیماران در هنگام تشخیص 4/48 سال است و رایج‌ترین سن این بیماری در محدوده           49-40 سال است. در ایران، اطلاعات محدودی درمورد الگوهای عود و بقا براساس نوع زیرگروه سرطان پستان در مراحل اولیه بیماری موجود است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عود و بقای بیماران سرطان پستان اولیه (بدون درگیری لنفاوی) براساس انواع زیرگروه‌های آن می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر پرونده‌ی 500 بیمار مبتلا به سرطان پستان که درمدت 10 سال (فروردین 1385 تا اسفند 1395) به درمانگاه‌های بیمارستان امام رضا (ع) و امید مشهد مراجعه کرده بودند بررسی شد. آنالیز آماری با SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام گردید. 05/0 از نظر آماری معنادار درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: 230 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین بقای کلی 7/130 ماه و بقای کلی پنج و 10 ساله به‌ترتیب 2/83%        و 8/78% بود. ارتباط معنادار بین مرحله بالینی بیماری با عود و متاستاز وجود داشت (000/0P=). زیرگروه سرطان پستان به‌طور معناداری با عود و متاستاز (01/0P=) مرتبط بود به‌طوری‌که بیماران تریپل نگاتیو در مقایسه با سایر انواع، بیشترین میزان عود و متاستاز را داشتند.
نتیجه‌گیری: زیرگروه سرطان پستان به‌طور معناداری با عود و متاستاز بیماری در ارتباط بود به‌طوری‌که بیماران با سرطان پستان تریپل نگاتیو بیشترین میزان عود و متاستاز را دارا بودند. همچنین این گروه از بیماران، کمترین میزان بقای کلی و نیز بقای بدون بیماری را داشتند.

 
سعیده کیوانی قمصری، کیانا نوری، علی خالصه نژاد، شکوفه حسنی،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده

در‌حال‌حاضر سرطان پستان علت اصلی مرگ‌و‌میر ناشی از سرطان در زنان به شمار می‌رود که با وجود پیشرفت‌های گسترده در تشخیص و درمان آن، همچنان سبب مرگ بسیاری از زنان در جهان می‌باشد. در سال‌های اخیر میکروبیوتای افراد به‌عنوان یک ریسک فاکتور جدید در ابتلا به سرطان پستان شناخته شده است. تغییر میکروبیوتای روده که در اثر بسیاری از فاکتورهای محیطی و داخلی بدن رخ می‌دهد، می‌تواند با تاثیر بر سیگنال‌های درون سلولی در گسترش سرطان موثر باشد. بررسی‌ها نشان داده است دیس بیوز روده با اثر بر تولید استروژن و یا مکانیسم‌های غیر‌مرتبط با استروژن، مانند تولید متابولیت‌هایی که بر سیستم ایمنی و التهاب موثر هستند، بر گسترش سرطان پستان اثر می‌گذارد. علاوه‌بر‌این اثبات شده است بافت پستان دارای میکروبیوتای خاص خود می‌باشد که ترکیب آن در افراد سالم و افراد مبتلا متفاوت می‌باشد. به گونه‌ای که در بافت پستان سالم میزان زیادی پروتئوباکتریا، فیرمیکوت‌ها، لاکتوباسیلوس‌ها و اکتینوباکتر‌ها مشاهده می‌شود در حالی‌که نسبت آنها در بافت‌های سرطانی تغییر می‌یابد. بنابراین ارتباط قابل‌توجه میکروبیوتا و سرطان پستان، چشم انداز جدیدی جهت مدیریت این بیماری می‌باشد. از این رو ترکیباتی مانند پروبیوتیک‌ها که می‌توانند بر متعادل سازی میکروبیوتای روده اثر بگذارند، رویکرد موثری جهت پیشگیری و درمان سرطان پستان در نظر گرفته می‌شوند. این مطالعه به بررسی و اهمیت میکروبیوتا در سرطان پستان، تفاوت میکروبیوتا در یک فرد سالم و فرد مبتلا، و نقش پروبیوتیک‌ها در درمان سرطان پستان می‌پردازد.
 
غزال منصوری، فاطمه نوری کوهبنانی، فاطمه کرمی رباطی، ربابه حسینی سادات،
دوره 82، شماره 2 - ( اردیبهشت 1403 )
چکیده

زمینه و هدف: انتخاب تخصص در رشته پزشکی، یک تصمیم مهم برای فرد و سیستم سلامت است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر علاقه‌مندی دستیاران تخصصی به ادامه تحصیل در رشته‌های فوق‌تخصصی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-مقطعی حاضر از فروردین تا اسفند 1400 به بررسی عوامل مؤثر بر علاقه‌مندی 261 دستیار تخصصی به ادامه تحصیل پرداخت. تمامی دستیاران تخصصی دانشگاه علوم پزشکی کرمان که تا پایان اسفند 1400 دوران دستیاریشان ادامه داشت به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، یک پرسشنامه چهار قسمتی بود.
یافته‌ها: میانگین سن دستیاران، 90/3±53/31 سال بود. 5/57%، علاقه به ادامه تحصیل داشتند. بیشترین علت علاقه‌مندی آنها، «افزایش دانش عملی-بالینی» بود (1/80%) که در دستیاران داخلی مشاهده شد (33/17%). سن، رشته تخصصی و داشتن بستگان درجه اول دارای مدرک فوق‌تخصص با علاقه دستیاران به ادامه تحصیل، ارتباط معناداری داشتند.
نتیجه‌گیری: درصد قابل‌توجهی از دستیاران، علاقه‌مند به ادامه تحصیل بودند که تحت تأثیر سن، رشته تخصصی دستیار و داشتن بستگان درجه اول دارای مدرک فوق‌تخصص بود.

 

صفحه 11 از 11    
...
11
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb