جستجو در مقالات منتشر شده


214 نتیجه برای نور

عاطفه کلام‌زاده، عبدالحسین کیهانی، جمشید حاجتی، مهدی نورایی، افشینه لطیفی‌نیا، فریده ذاکری، نعمت‌الله خوانساری،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

با توجه به گسترش روز افزون کاربرد رادیوایزوتوپ‌ها و پرتوهای یونیزان در بخش‌های رادیولوژی و پزشکی هسته‌ای بیمارستان‌ها، امکان افزایش تولید رادیکال‌های آزاد در بدن کارکنان این بخش‌ها بعید به‌نظر نمی‌رسد. با توجه به‌اینکه افزایش رادیکال‌های آزاد سبب تضعیف سیستم ایمنی می‌شود، تصمیم گرفته شد سطح آنتی‌اکسیدان تام پلاسما و عملکرد سیستم ایمنی افراد شاغل در این مراکز مورد بررسی قرار گیرد.

روش بررسی: در این مطالعه میزان قدرت آنتی‌اکسیدان تام پلاسما و عملکردهای سلول‌های سیستم ایمنی شامل پاسخ تکثیری لنفوسیت‌ها، حرکت هدف‌دار نوتروفیل‌ها، شدت انفجار تنفسی نوتروفیلها و سطح اینترلوکین‌های 2 و 4 مورد بررسی قرار گرفتند. افراد مورد بررسی 61 نفر (زن و مرد) پرسنل رادیولوژی و پزشکی هسته‌ای بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران بین سنین 50-25 سال بودند که به‌عنوان گروه مورد مطالعه و 40 نفر (زن و مرد) از مراجعه‌کنندگان درمانگاه‌ها و اورژانس بودند که به‌عنوان گروه شاهد انتخاب شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح آنتی‌اکسیدان تام پلاسما و سطح 2IL - در گروه مورد مطالعه نسبت به گروه شاهد کاهش معنی‌داری داشت. شدت انفجار تنفسی و حرکت هدفدار نوتروفیل‌ها و سطح 4IL - و پاسخ تکثیری لنفوسیت‌ها کاهش مختصری داشت که از نظر آماری معنی‌دار نبود ولی کاهش میزان آنتی‌اکسیدان تام پلاسمای افراد مورد مطالعه قابل توجه بود.

نتیجه‌گیری: مواجهه مزمن با پرتوهای یونیزان و با دوز کم تاثیری بر روی حرکت هدفدار نوتروفیل‌ها و شدت انفجار تنفسی ندارد ولی می‌تواند روی عملکرد لنفوسیت‌ها به‌خصوص در ترشح سایتوکاینهایی مانند اینتر لوکین 2 نقش موثری داشته باشد.


رضا بدل‌زاده، علی نوروز زاده، علیرضا عسگری، علی خوش باطن،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

تماس با سرب موجب افزایش فشار خون در انسان و حیوانات آزمایشگاهی می شود. مکانیسم‌های دقیق هیپرتانسیون ناشی از سرب به خوبی شناخته نشده، لیکن فاکتورهای مختلفی از جمله تغییر در پاسخ‌دهی سیستم قلب و عروق به آدرنرژیک‌ها می‌توانند در این زمینه دخیل باشند. در مطالعه حاضر، اثر تماس با ppm 100 استات سرب از طریق آب آشامیدنی در دوره‌های 4، 8 و 12 هفته‌ای بر فشار خون و پاسخ‌دهی قلب ایزوله به β- آدرنرژیک‌ها در موش‌های صحرائی نر بررسی شد.

روش بررسی: پس از بیهوشی و اندازه‌گیری فشار خون از طریق دم، قلب حیوانات تحت تنفس مصنوعی از بدن جدا و بلافاصله به دستگاه قلب ایزوله لانگندرف انتقال یافت. پاسخ‌دهی تعداد ضربان و قدرت انقباضی قلب ایزوله به بتا آدرنرژیک‌ها با اضافه کردن غلظت‌های مختلف آگونیست β آدرنرژیکی (ایزوپروترنول) در حضور و عدم حضور آنتاگونیست مربوطه (پروپرانولول) مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: فشار خون در گروه‌های مسموم به سرب 8 و 12 هفته‌ای نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌دار افزایش یافت (01/0p<). پاسخ انقباضی و ضربان قلب به ایزوپروترنول در گروه‌های مسموم هشت و 12 هفته‌ای نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد (05/0p<)، در حالی که اختلاف این پاسخ‌ها در گروه‌های مسموم چهار هفته‌ای و کنترل معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهند که تماس با غلظت‌های پایین سرب، اثرات کرونوتروپیکی و اینوتروپیکی مثبت β- آدرنرژیک‌ها را تقویت می‌کند. این اثرات قلبی سرب می‌توانند نقش موثری در پاتوژنز فشار خون ناشی از آن داشته باشند.


عبدالحسن طلائی‌زاده، محمد نوری زاده،
دوره 65، شماره 14 - ( دوره 65، ویژه نامه شماره 2 1386 )
چکیده

فتق اینگوینال یکی از شایع‌ترین فتق‌ها بوده و 80% اعمال جراحی در مورد فتق را به خود اختصاص می‌دهد و شایع‌ترین عمل جراحی اطفال می‌باشد. روشهای مختلفی در ترمیم فتق اینگوینال از جمله ترمیم بافتی و ترمیم صناعی وجود دارد که عود در این اعمال جراحی حدود 3-1% می‌باشد. در این تحقیق شیوه جدیدی به نام روش ترمیم دوگانه (double repair) را برای ترمیم فتق اینگوینال به کار برده و عود و عوارض آن را مورد ارزیابی قرار داده‌ایم.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمائی بالینی آینده‌نگر از سال 1377 تا 1380 تعداد 174 بیمار که فتق اینگوینال اعم از مستقیم و غیرمستقیم داشتند به طریقه double repair مورد جراحی قرار گرفتند. در این روش جراحی با استفاده از نخ نایلون یا پرولن پس از برداشتن ساک فتق کف کانال اینگوینال را در دو لایه یکی در سطح لیگامان کوپر و فاشیا ترانسورسالیس و دیگری در سطح لیگامان اینگوینال و لیگامان مختلف به صورت پیوسته به هم نزدیک کرده و با چند برش آزادکننده روی فاشیای خارجی رکتوس فشار را از روی خط ترمیم برداشتیم و فاشیای عضله اکسترنال را روی cord با نخ قابل جذب دوختیم. سپس بیماران را به مدت پنج سال متوالی به صورت متناوب از نظر بروز عوارض زودرس و دیررس و عود فتق مورد بررسی قرار دادیم. نتایج حاصله را با نتایج حاصل از عمل جراحی استاندارد ترمیم‌های نسجی متداول بدون استفاده از مش پرولن مقایسه نمودیم. یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 28 سال بود (3/94%) 164 مرد و (7/5%)10 زن بودند. (34%)59 نفر مبتلا به فتق اینگوینال در سمت چپ و (52%)92 بیمار در سمت راست بودند و (13%)23 فتق اینگوینال دوطرفه داشتند. دو مورد عود (15/1%) پس از دو سال مشاهده شد. هیچ گونه عارضه دیگر زودرس یا دیررس ناشی از این روش جراحی پس از پنج سال در این گروه بیماران دیده نشد.

نتیجه‌گیری: اختلاف معنی‌داری بین میزان عود فتق با روش دوگانه (1/1%) در مقایسه با روشهای استاندارد موجود همانند ترمیم بافتی یا ترمیم مصنوعی (3-1%) دیده نشد. (05/0p<) ولی با توجه به سادگی و زمان کوتاه این شیوه جراحی و نداشتن عارضه جدی، این روش می‌تواند جایگزین خوبی برای روش‌های متداول مانند ترمیم بافتی و ترمیم مصنوعی شود ولی هنوز با توجه به نوین بودن روش، ارزیابی طولانی مدت‌تری برای بررسی عود و عوارض فتق باید صورت گیرد.


میترا براتی، ثمیله نوربخش، هادی باقری حسینی، حمید رضا مرتضوی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های عفونی از معضلات بهداشتی در تمام دنیا به‌ویژه جوامع در حال رشد بوده و تشخیص سریع عفونت و میکروارگانیسم عامل آن نقش عمده‌ای در درمان بیماران دارد. سیستم باکتِک یک روش کشت سریع است.
 روش بررسی: در این مطالعه مشاهده‌ای- توصیفی با روش نمونه‌گیری مستمر و آسان 262 نمونه تهیه‌شده از مایعات استریل بیماران بستری در بخش‌های داخلی و اطفال بیمارستان رسول اکرم (ص) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها:
کشت 72 نمونه (5/27%) مثبت بود که 32 مورد (2/12%) فقط به‌روش باکتِک و چهار مورد (5/1%) فقط به‌روش معمولی و 36 نمونه (7/13%) با هر دو روش مثبت بود که‌این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (003/0p=). مقایسه دو محیط بر حسب محل مثبت شدن نمونه در خون معنی‌دار بوده (02/0p=) ولی در مایعات دیگر معنی‌دار نبود. میزان کشت مثبت در مواردی که مصرف همزمان آنتی‌بیوتیک وجود داشته است در دو روش باکتِک و معمولی متفاوت نشان داده شد (001/0p<). میانگین زمان مثبت شدن کشت در روش باکتِک 88/5+5/17 ساعت و در روش معمول 98/13+36/62 ساعت بود. آلودگی در روش باکتِک چهار مورد و در روش معمول دو مورد بود که اختلاف آماری بین آنها معنی‌دار نبود.
 نتیجه‌گیری:
محیط کشت باکتِک در جدا کردن میکروارگانیسم‌ها از مایعات استریل بدن به‌خصوص از خون موفق‌تر از روش معمولی بوده و در هنگام مصرف همزمان آنتی‌بیوتیک روش مناسب‌تری محسوب می‌شود همچنین قادر است در زمان کوتاه‌تری جداسازی ارگانیسم‌ها را انجام دهد. استفاده از این روش امکان تشخیص سریع و درست عامل عفونت را مقدور می‌سازد و زمان بستری در بیمارستان را کوتاه‌تر می‌کند.


امیر کشوری، میهن جعفری جاوید، ایرج نجفی، رضا چمن، محمدکاظم نوری طارملو،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: دیالیز صفاقی یک روش مطمئن جهت درمان مراحل نهائی نارسائی کلیه است. تعداد بیمارانی‌که در سطح جهان از این روش درمانی استفاده می‌نمایند حدود 15% کل بیمارانی است که دیالیز می‌شوند. در ایران این میزان بسیار کمتر است و گسترش دیالیز صفاقی از اهداف وزارت بهداشت و درمان می‌باشد. مهمترین علت محروم شدن بیماران ایرانی از کاتتر صفاقی، علل مکانیکی می‌باشد. اصلاح روش‌های کارگذاری کاتتر، یک راه مهم برای گسترش دیالیز صفاقی در ایران می‌باشد. بنابراین یک مطالعه آینده‌نگر را جهت بررسی نتایج یک‌روش لاپاروسکوپیک که برای کارگذاری کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی انجام می‌شد طراحی کردیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت آینده‌نگر و به‌شیوه پی‌گیری به‌روش تک هم گروه انجام شد. تعداد 115 کاتتر دیالیز صفاقی (دو کاف، گردن غازی، مارپیچ) را طی مدت 16 ماه در حفره پریتوان 109 بیمار که در مراحل انتهایی نارسایی مزمن کلیه بودند، قرار دادیم. این اعمال جراحی با کمک دو پورت لاپاروسکوپی و تحت بی‌حسی موضعی و داروهای آرام‌بخش انجام شدند. بیماران را به‌مدت 12 تا 28 ماه پی‌گیری کردیم و به‌صورت آینده‌نگر عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها و میزان بقا یک‌ساله و دو ساله آنها را مورد بررسی قرار دادیم. 

یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 5/51 سال (بین 15 تا 84 سال) و 8/54% زن بودند. بقا کلی یک‌ساله و دو ساله کاتترها به‌ترتیب 88% و 73% و بقا بدون عارضه 35% بود. شایع‌ترین عارضه عفونی پریتونیت در 52 نفر (2/45%) و شایع‌ترین عارضه مکانیکی، نشت موقت مایع دیالیز در 10 نفر (7/8%) دیده شد. 

نتیجه‌گیری: کارگذاری لاپاروسکوپیک کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی یک روش مطمئن و ساده است که میزان بقا و عوارض کاتترها در این روش، در حد قابل قبولی قراردارد.


سعیده دهاقین، سیدآرش طهرانی بنی‌هاشمی، محمد حسین فروزانفر، سیده‌طاهره فائزی، الهام نوراله‌زاده، ژاله غلامی، مژگان برغمدی، فریدون دواچی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: مداخلات پیشگیرانه برای کاهش خطر ابتلا و پیشرفت استئوآرتریت زانو اهمیت ویژه‌ای دارد، چراکه علاوه بر تاثیر روی کیفیت زندگی بیماران، باعث کاهش بار اقتصادی بر جامعه و خانواده می‌گردد. طراحی برنامه‌های پیشگیری از آرتروز زانو مستلزم شناخت عوامل خطر خصوصاً عوامل خطر قابل اصلاح می‌باشد. روش بررسی: مطالعه فاز سوم برنامه جامعه‌نگر کنترل بیماری‌های روماتیسمی COPCORD، موردی-شاهدی بوده و انتخاب گروه‌ها به‌صورت تصادفی از افراد مرحله اول طرح صورت گرفته و تعداد 480 بیمار با تشخیص آرتروز زانو و 490 نفر به عنوان گروه شاهد مورد پرسشگری و معاینه قرار گرفتند. تشخیص آرتروز زانو درصورت درد زانو همراه وجود حداقل سه معیار از شش معیار ACR گذاشته شد. عوامل خطر مورد بررسی: سن، جنس، چاقی، قومیت، مذهب، سطح تحصیلات، سابقه مصرف سیگار و یا انواع تنباکو. ارتباط عوامل فوق با آرتروز زانو با مدل GEE با ارائه 95%CI، OR بررسی گردید. یافته‌ها: فاکتور سن به همراه فاکتور جنس به صورت معنی‌دار عامل خطر برای آرتروز زانو محسوب می‌گردد و خانم‌ها بیشتر مبتلا به آرتروز زانو می‌گردند. اضافه وزن، چاقی و نسبت دور کمر به دور باسن در افراد مبتلا به آرتروز زانو بیشتر از گروه شاهد بود. هرچه سطح تحصیلات بالاتر باشد احتمال آرتروز زانو کمتر می‌گردد. افراد با دیپلم و تحصیلات دانشگاهی نسبت به افراد بی‌سواد/ تحصیلات ابتدایی نسبت شانس کمتری برای آرتروز زانو داشتند. نتیجه‌گیری: عواملی نظیر سن و جنس، چاقی، اضافه وزن و BMI به‌عنوان عامل خطر در آرتروز زانو بوده و سطح تحصیلات، یک عامل محافظت‌کننده می‌باشد. مذهب، قومیت، مصرف سیگار و قلیان عوامل خطر برای آرتروز زانو نبودند.


ثمیله نوربخش، آذردخت طباطبایی، منصور پرورش، حسن تنکابنی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: در سال‌های اخیر مواردی از فعال شدن مجدد سایتومگالو ویروس در بیماران بدحال بدون سابقه نقص ایمنی گزارش شده است. هدف اصلی تعیین فراوانی عفونت CMV (به روش PCR) در مایع نخاع مبتلا به مننگوآنسفالیت بستری در بخش‌های کودکان بود.

روش بررسی: مطالعه مقطعی، روش نمونه‌گیری آسان‌ در طی دو سال بود. 132 بیمار  مننگوآنسفالیت بستری در بخش‌های کودکان رسول اکرم و مفید انتخاب شدند. جستجوی دی‌ان‌ای سایتومگالو ویروس با روش PCR کیفی در مایع نخاع انجام شد.

یافته‌ها: سن بیماران: پنج ماه تا 13 سال، میانه سنی دو سال انحراف‌معیار ±7/3 سال بود. (9/65%)87 پسر، (1/34%)45 دختر. تشنج 4/94%(77 نفر)، 4/70%(76 نفر)، مننژیت 8/18%(25 نفر)، کاهش سطح هوشیاری 37%(47 نفر)، ضایعات عصبی 9/15% از مایع نخاع 11 بیمار دی‌ان‌ای استخراج گردید. دو مورد مایکو پلاسما، از 9 موردDNA-CMV در 5/1%(132/2 نفر) و DNA-HSV در 3/5%(132/7 نفر) کودکان مثبت بود. شیرخوار پنج ماهه با  اختلال تکاملی، میکروسفالی، تشنج‌‌های مکرر، دختر یک ساله با آتروفی مغزی، هیدروسفالی پیشرونده و شانت مغزی 

نتیجه‌گیری: افتراق مننگوآنسفالیت ناشی از هرپس ویروس‌ها از سایر آنسفالوپاتی‌ها بر اساس علایم بالینی مشکل است. سایتومگالو ویروس با 5/1% از هرپس سیمپلکس تیپ یک با 3/5% شیوع کمتری دارد. چون سایر هرپس ویروس‌ها (مانند واریسلا و هرپس انسانی تیپ دو، هرپس زوستر، ابشتاین ویروس، هرپس 6 و7 و8) در مننگوآنسفالیت‌های کودکان نقش دارند استفاده از روش جدید سریع، حساس و مطمئن PCR مولتی پلکس تک‌لوله‌ای توصیه می‌شود. تشخیص سریع و درمان زودرس برای کاهش مرگ و میر در مننگوآنسفالیت لازم است.


عزیزه قاسمی‌نژاد، نسرین خدادادی، کرامت‌ا... نوری جلیانی، مامک شریعت، الهام هاشمیان،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: نشان داده شده است که بین سطح سرمی برخی عوامل آنتی‌اکسیدان مثل سرولوپلاسمین با وقوع پره‌اکلامپسی و شدت آن ارتباطی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی این ارتباط می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه تحلیلی Case-Control، در درمانگاه و بخش زایمان بیمارستان میرزاکوچک خان تهران 90 زن حامله 38-19 ساله با سن حاملگی بیشتر از w20 در دو گروه مورد (پره‌اکلامپسی) و کنترل (مادر سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه Case متشکل از دو گروه 30 نفری مبتلا به پره‌اکلامپسی خفیف و پره‌اکلامپسی شدید بود. این گروه بر اساس سن حاملگی به دو گروه پره‌اکلامپسی زودرس با سن حاملگی کمتر از 37 هفته (41=n) و پره‌اکلامپسی دیررس با سن حامگی مساوی یا بیشتر از 37 هفته (19=n) تقسیم شدند. گروه کنترل شامل 30 زن حامله با فشارخون نرمال بود. در افراد تحت مطالعه، سطح سرمی سرولوپلاسمین اندازه‌گیری شد و ارتباط این فاکتور با پره‌اکلامپسی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین سطح سرمی سرولوپلاسمین در زنان مبتلا به پره‌اکلامپسی شدید (mg/dl83/390) و پره‌اکلامپسی خفیف (mg/dl43/319) به طور معنی‌داری بیشتر از گروه کنترل (mg/dl7/212) بود. میانگین سطح سرمی سرولوپلاسمین در پره‌اکلامپسی شدید (mg/dl83/390) به طور معنی‌داری بیشتر از پره‌اکلامپسی خفیف (mg/dl43/319) و در پره‌اکلامپسی زودرس (mg/dl28/373) بیشتر از پره‌اکلامپسی دیررس (mg/dl34/298) بود.

 نتیجه‌گیری: در زنان در معرض خطر بالای پره…اکلامپسی، با اندازه…گیری سطح سرمی برخی فاکتور…های بیوشیمیایی از جمله سرولوپلاسمین می توان وقوع پره…اکلامپسی را پیش‌بینی کرد و احتمال ابتلا به آن را کاهش داد.


محمد رضا نوری دلویی، رضا ابراهیم زاده وصال،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

پروستات به‌شکل غده‌ا‌ی‌کوچک در زیر مثانه قرار داشته‌و بخش بالایی مجرای‌ادراری را دربر می‌گیرد. در کشورهای توسعه‌یافته سرطان پروستات دومین سرطان رایج (پس از سرطان پوست) و دومین سرطان مرگ‌آور (پس از سرطان ریه) در مردان است. چندین مطالعه تجمع خانوادگی از سرطان پروستات را نشان داده‌اند. دلیل اصلی برای این تجمع به ارث بردن ژن‌های درگیر است. سابقۀ ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به این سرطان است. ژن گیرنده آندروژن نقش مهمی در بروز و پیشرفت سرطان پروستات دارد. همچنین ژن‌های AR، CYP17، SRD5A2، HSD3B1 و HSD3B2 در متابولیسم آندروژن و تکثیر سلولی در پروستات جایگاه ویژه‌ای دارند. برخی چندشکلی‌ها در این ژن‌ها با افزایش خطر سرطان پروستات همراه است. شماری از ژن‌ها که در پروستات بیان می‌شوند و عمدتاً در ارتباط با تولید مایع منی هستند با سرطان پروستات هم در ارتباط می‌باشند. تغییرات اپی ژنتیک، به‌ویژه هیپرمتیلاسیون DNA در نواحی پروموتر نقش مهمی در کاهش بیان ژن‌های مهمی برای مراقبت و پیشگیری از بروز سرطان پروستات دارند. شماری از تغییرات مولکولی و ژنتیکی در سرطان پروستات مشاهده شده است. ژن‌های مهارکننده متاستاز هم در سرطان پروستات شناخته شده‌اند. در این مقاله‌مروری، با استفاده از ده‌ها منبع‌معتبر و جدید، تازه‌ترین یافته‌ها پیرامون ژنتیک مولکولی، پیشگیری و به‌ویژه ژن درمانی در سرطان پروستات ارایه شده است.


هادی کریم‌زاده بیدهندی، سعید رضا پاکزاد، محمود محمودی، سهیلا اژدری، مهدی نوروزی، مینو اکبری، مریم دارم، سید محمد جزایری،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: طبق توصیه WHO، واکسیناسیون هپاتیت B از سال 1991 در برنامه کاری ایمن‌سازی روتین قرار گرفته است. از آنجایی‌که در تعداد معدودی از موارد عدم پاسخ به واکسن مشاهده شده که می‌تواند به علت‌های مختلف از جمله: موتاسیون ویروسی، اشکال در سیستم ایمنی فرد، کاهش کارایی واکسن و غیره باشد. لذا کیفیت واکسن هپاتیت B بایستی با روش مناسبی ارزیابی شود.

روش بررسی: در روش In vitro با استفاده از روش الایزا بر روی رقت‌های واکسن استاندارد و واکسن مورد آزمایش، مقدار آنتی‌ژن موجود در واکسن مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش In vivo دوزهای مختلفی از واکسن استاندارد و تست به موش‌های Balb/c تلقیح گردید. همچنین ماتریکس واکسن به یک گروه موش به‌عنوان گروه کنترل تزریق شد. پس از چهار هفته، سرم موش‌ها توسط روش الایزا از جهت حضور آنتی‌بادی علیه هپاتیت B مورد آزمایش قرار گرفت. سپس نتایج توسط روش Probit آنالیز گردید.

 یافته‌ها: با ارزیابی سری ساخت‌های مختلف واکسن هپاتیت B هر دو روش In vitro و In vivo در آزمایشگاه ملی کنترل راه‌اندازی شد و مشاهده گردید که هر دو روش نتایج قابل مقایسه‌ای را نشان می‌دهند. لذا می‌توان جهت کنترل کیفی واکسن از تست In vitro به‌طور روتین استفاده نمود.

نتیجه‌گیری: روش In vitro را می‌توان جایگزین روش پرهزینه و وقت‌گیر In vivo نمود. همچنین از آنجایی‌که در روش In vitro از حیوان آزمایشگاهی استفاده نمی‌شود، این روش با مفهوم 3R و تمایل استفاده از روش‌های بدون حیوان مطابقت می‌کند.


محمد خلیلی، سعید رضا نوراللهی فرد،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: لیشمانیوز جلدی بیماری زئونوزی بوده که عامل آن لیشمانیا ماژور و لیشمانیا تروپیکا می‌باشد. در این مطالعه به‌منظور تشخیص گونه‌های لیشمانیا در کانون‌های لیشمانیوز جلدی در جنوب شرق ایران از روش RFLP استفاده شده است.

روش بررسی: بدین منظور تعداد 55 نمونه بالینی از بیماران مراجعه‌کننده به مراکز درمانی شهرستان بم و تعداد 28 نمونه از شیراز جمع‌آوری گردید. پس از نمونه‌گیری از محل ضایعه، خون و پوسته‌های زخم روی کاغذهای صافی واتمن قرار داده شد. پس از خشک شدن، نمونه‌ها به‌آزمایشگاه منتقل و تا زمان استخراج اسید نوکلئیک در دمای °c4 نگهداری گردیدند. اسید نوکلئیک نمونه‌ها با استفاده از کیت استخراج DNA جدا و در °c20- تا زمان انجام آزمایش نگهداری شد. ناحیه مشترک 400 جفت بازی در جنس لیشمانیا  ITS1با استفاده از پرایمرهای مشترک جنس لیشمانیا آمپلی فای شده و در ادامه با آنزیم HaeIII آمپلیکون هضم شده و الگوی شکسته شدن آنها در مقایسه با سوش‌های رفرانس مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج حاصله نشان داد که تمامی نمونه‌های اخذ شده از شهرستان بم گونه لیشمانیا تروپیکا و از نمونه‌های شیراز تنها یک نمونه لیشمانیا ماژور و بقیه تروپیکا تشخیص داده شد. این امر قابل تفسیر می‌باشد چرا که لیشمانیوز پوستی ایجاد شده توسط لیشمانیا تروپیکا ناشی از مخازن شهری انگل (سگ و سگ سانان) می‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده با توجه به نوع زخم و تاریخچه بیماران که از مناطق شهری مراجعه نموده قابل تفسیر می‌باشد. ضمن آنکه روش RFLP تکنیکی با حساسیت و ویژگی بالا بوده و می‌تواند در یک روز کاری علاوه بر تشخیص لیشمانیوز، نوع گونه را مشخص نماید.


علیرضا پرتوآذر، محمود قاضی خوانساری، محمدحسن عابدی، مهدی کاویانی، سید مهدی نوراشرف‌الدین، مجیدرضا بصیری، مریم طالبی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پیشگیری از بروز سرطان همچون تشخیص و درمان سرطان از اهمیت ویژه‌ایی برخوردار می‌باشد. از آنجایی‌که برخی از ترکیبات شیمیایی مورد استفاده در آزمایشگاه‌های پزشکی قانونی مانند بنزن، گزیلول و فرمالدئید جهش‌زا و سرطان‌زا بوده و پرسنل آزمایشگاهی که با این ترکیبات برای طولانی‌مدت کار می‌کنند ممکن است در ریسک ابتلاء به سرطان قرار داشته باشند لذا در این مطالعه آزمایشاتی که شرایط جهش‌زا بودن محیط را نشان دهد مدنظر قرار گرفت.

روش‌بررسی: در این‌تحقیق 57 نمونه ادرار عصاره‌گیری‌شده پرسنل آزمایشگاه‌های پزشکی‌قانونی تهران به‌وسیله ستون C18 از طریق سوش‌های استاندارد TA100 و TA98 آزمون Ames، مورد آزمایش قرار گرفتند. برای هر نمونه از دو روش آزمایش همراه و بدون سیستم فعال‌کننده متابولیسم استفاده گردید تا مواد جهش‌زا و پیش‌جهش‌زا (پرو موتازن) شناسایی گردند. 

یافته‌ها: نتایج‌مثبت جهش‌زایی در بین نمونه‌های‌مورد آزمایش در یک مورد در روش بدون استفاده از سیستم فعال‌کننده متابولیسم با استفاده از سوش‌های TA98 و دو مورد در روش همراه با سیستم فعال‌کننده متابولیسم و در مجاورت سوش‌های TA98 متعلق به پرسنل آزمایشگاه پاتولوژی مشاهده گردید. این دو فرد در طول هفته و ساعات‌طولانی در این بخش مشغول به‌کار بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه‌به نتایج مثبت آزمون جهش‌زایی در این سری از آزمایشات می‌توان گفت که ریسک آسیب ژنتیکی از قبیل ابتلاء به سرطان در بخش پاتولوژی آزمایشگاه پاتولوژی پزشکی قانونی محتمل بوده و باید تمهیدات لازم مدنظر قرارگیرد. نتیجه مثبت کاذب با توجه به‌عدم حضور عوامل مداخله‌گر در کیس‌های مطرحه به‌احتمال بسیار زیاد منتفی می‌باشد.


مریم خلیل‌پور، شبنم نوروززاده، مجید دادرس،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: سی‌تی‌اسکن اولین بار در سال 1972 میلادی در معاینات کلینیکی مورد استفاده قرار گرفت و هم‌اکنون یکی از روش‌های رایج تشخیصی است. در مطالعه سال 1998 توسط سازمان ملی حفاظت پرتوی بریتانیا، مشخص گردید اگرچه فقط 2% کل معاینات پرتو تشخیصی مربوط به سی‌تی‌اسکن است ولی سهم آن در دوز دریافتی بیماران از کل معاینات تشخیصی با اشعه ایکس 20% می‌باشد. هدف از این مطالعه تدوین پروتکلی برای بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران براساس میزان دوز رسیده به بیمار و راهنمایی بیمار جهت مراجعه درست به هر بیمارستان براساس نوع وخامت بیماری می‌باشد.

روش بررسی: در این تحقیق، به منظور محاسبه دوز اعضاء و دوز موثر به کمک نرم‌افزار ImPACT، اطلاعات مربوط به بیماران شامل قد، وزن، جنس و شرایط پرتونگاری در یک فرم مخصوص ثبت گردید. با استفاده از این اطلاعات و وارد نمودن آن در فایل ورودی نرم‌افزار ImPACT دوز اعضاء و موثر برای 150 بیمار (تحت معاینه سی‌تی‌اسکن معمولی سر) محاسبه گردید.

یافته‌ها: بیشترین دوز مغز، برای بیماران مورد معاینه در بیمارستان امام‌خمینی به‌دست آمد. در حالی‌که بیماران مورد معاینه در بیمارستان امیراعلم کمترین دوز در بین پنج مرکز دریافت داشتند. ماکزیمم دوز موثر بیماران در این مطالعه از مقدار گزارش شده در نشریه سال 1991 NRPB کمتر می‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از اندازه‌گیری دوز موثر و اعضا در دو مرکز یاد شده با یک نوع دستگاه (EX/Toshiba Xvision) می‌تواند موید این باشد که طریقه استفاده از دستگاه و میزان mAs, Kvp آن عامل مهمتری از نوع دستگاه می‌باشد. چرا که هم ماکزیمم دوز و هم مینیمم دوز در یک نوع دستگاه ولی در دو مرکز مختلف واقع شده است.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


صدیقه برنا، فدیه حق اللهی، بنفشه گلستان، منصوره نوروزی، پریچهر حناچی، مامک شریعت، عبدالفتاح صراف‌نژاد، شیرین‌ نیرومنش،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

800x600

زمینه و هدف: عنصر روی یکی از المان‌های ضروری رشد و سلامتی در انسان است. بسیاری از شواهد نشان می‌دهد که کمبود روی یکی از مشکلات اساسی در جوامع پیشرفته و در حال رشد می‌باشد به‌دلیل در معرض خطر بودن و خطرات بیشتر کمبود روی، این مطالعه جهت تعیین میزان روی سرم در زنان باردار ایرانی در سه ماهه بارداری و مقایسه این یافته‌ها با افراد شاهد سالم انجام شده است.

روش بررسی: در این مطالعه تعداد 675 خانم حامله سالم در سه تریمستر بارداری با 145 خانم غیر حامله سالم به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد و آزمایش خون ناشتا جهت بررسی میزان روی سرم در مرکز آزمایشگاهی واحدی از نمونه‌ها گرفته و با روش اسپکتروفتومتری (Enzymatic) بررسی گردید. یافته‌ها: کمبود روی در 16% زنان باردار دیده شد، هیچ‌یک از زنان غیر باردار دچار کمبود روی نبودند. اختلاف آماری معنی‌داری بین دو گروه وجود داشت (001/0p<). کمبود روی ارتباطی با سن مادر، تریمستر بارداری، مصرف آهن، تعداد زایمان و BMI نداشت اما هموگلوبین با کمبود روی در ارتباط بود و سطح کمبود روی در هموگلوبین کمتر از 12 به وضوح بیشتر بود 41/2OR=، 26/4-36/1CI:).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، در سطوح هموگلوبین کمتر از 12 علی‌رغم مصرف مکمل آهن، کمبود روی بیشتر مشاهده شد. در این موارد به‌نظر می‌رسد مصرف مکمل آهن و روی جهت رساندن هموگلوبین به سطح نرمال موثرتر عمل نماید. همچنین با انجام مطالعات گسترده‌تر و با اندازه‌گیری روی سرم و Hb، در دوران بارداری در صورت نیاز مکمل‌های آهن و روی تجویز شود.


سعیده دهاقین، احمدرضا جمشیدی، سید آرش طهرانی بنی‌هاشمی، ژاله غلامی، محمدحسین فروزانفر، معصومه اخلاقی، علیرضا خبازی، الهام نوراله‌زاده، مژگان برغمدی، بزرگمهر عرب زاده، فریدون دواچی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف : آرتروز از شایع‌ترین بیماری‌های روماتیسمی می‌باشد در این مطالعه به بررسی شیوع آرتروز علامت‌دار دست در جامعه شهری می‌پردازیم. رو ش بررسی : ساکنین (15 سال یا بالاتر) مناطق 22گانه تهران در مطالعه جامعه‌نگر بررسی مشکلات روماتیسمی (COPCORD) شامل آرتروز شرکت کردند. در مجموع، برای 10291 نفر پرسشنامه تکمیل شد (پاسخگویی 75%). در مورد وجود درد دست در هفت روز اخیر/ گذشته و یا سابقه‌ی درد، تورم، تندرنس، خشکی صبح‌گاهی در استخوان‌ها/ مفاصل دست داشته‌اند پرسش گردید. در صورت وجود شکایت مفصلی- استخوانی، یا تظاهرات خارج مفصلی، معاینه کامل فیزیکی انجام شد. آرتروز مفاصل دست به صورت وجود برجستگی قابل لمس (گره هبردن/ بوشارد/ دفرمیتی CMC اول)، درد، سفتی، تورم یا ترکیبی از این علائم در هر یک از مفاصل (DIP-PIP-MCP-CMC1) تعریف گردید. تشخیص آرتروز دست هنگامی مطرح است که حداقل در یکی از مفاصل، تشخیص آرتروز داده شود. یافته‌ها : میانگین سنی افراد مطالعه شده 1/37 و انحراف‌معیار 3/16و 6/52% زن بودند. آرتروز دست در 8/2% موارد مشاهده شد (4/3-3/2 CI , )، شیوع در زنان (4/4% در مقابل 3/1%، 0001/0 p< ) و افراد مسن بیشتر بود (افراد زیر 30سال 1/0% در مقابل افراد بالای 70 سال 23%، 0001/0 p< ). شایع‌ترین علائم در مفاصل DIP, PIP, CMC1 به ترتیب 1- وجود برجستگی (ندول) 2- خشکی 3- درد هنگام حرکت بودند. نتیجه‌گیری : آرتروز دست بیماری‌ شایع مفصلی- استخوانی می‌باشد. بررسی شیوع، الگوی درگیری مفاصل و ارتباط آن با سن و جنس در یک جامعه شرقی نشان داد که این آرتروز از جهات فوق مشابه مطالعات غربی است. با توجه به شیوع بالای آرتروز دست، ارائه راهکار مناسب در پیشگیری و درمان آن در مطالعات بعدی ضروری است.


محمد رضا نوری دلویی، سروش شهریار حسامی،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 تلومر که در سال 1938 برای اولین بار شناسایی شد، ساختار انتهایی کروموزوم در یوکاریوت‌ها است که وظیفه حیاتی حفاظت از انتهای کروموزوم را بر عهده دارد. در انسان و مهره‌داران تلومر از هزاران تکرار '3'-TTAGGG-5 که به‌شکل پشت سر هم در انتهای کروموزوم قرار دارند، تشکیل شده است و وظیفه اصلی آن حفاظت و پایداری کرموزوم می‌باشد. تلومر انتهای کرموزوم را از تجزیه شدن، نوآرایی و الحاق انتهایی حفظ می‌کند. در هر تقسیم سلولی به‌شکل پیوسته بخشی از درازای تلومر کوتاه می‌شود. کوتاه شدن پیوسته تلومر به جدا شدن یک‌سری از پروتئین‌ها از ساختار تلومرو تغییر بیان‌ژن منجر می‌شود. وجود تلومر موجب سرکوب ژن‌های‌مجاور می‌شود و کوتاه شدن تلومر موجب کاهش قلمرو اثر آن در سرکوب ژن‌های مجاور می‌گردد و ژن‌هایی که تاکنون خاموش بوده‌اند، روشن می‌شوند. کوتاه شدن مداوم تلومر به‌توقف چرخه سلولی و مرگ سلولی می‌انجامد. سه مکانیسم کلی برای افزایش درازای تلومر در موجودات یوکاریوت وجود دارد و مکانیسم غالب استفاده از آنزیم تلومراز است. تلومراز آنزیمی است که بدون نیاز به الگو موجب سنتز تلومر می‌شود. در حدود 90% از سلول‌های سرطانی دارای سطح بالایی از آنزیم تلومراز هستند. این سلول‌ها به‌کمک آنزیم تلومراز، کوتاه شدن تلومر را که در پی تقسیم‌های متوالی روی می‌دهد جبران می‌کنند. در مجموع تلومراز می‌تواند یک‌هدف مناسب در درمان و مهار سرطان به‌حساب آید و تاکنون روش‌های گوناگونی مانند مهار مستقیم تلومراز و ایمنی‌درمانی تلومراز برای‌مهار این‌آنزیم پیشنهاد شده است.


مهناز محمودی‌راد، آمنه شیرین ظفرقندی، مریم عامل ذبیحی، یاسمن میردامادی، نورینا رهبریان، بهنوش عباس آبادی، مهتاب شیوایی، زهره امیری،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی یک بیماری قارچی خارش‌دار همراه با ترشحات سفید رنگ می‌باشد. تشخیص گونه‌های کاندیدا برای به‌کارگیری درمان مناسب، امری مهم می‌باشد. در این تحقیق برای تعیین گونه 191 کاندیدای جدا شده از نمونه‌های واژینال 175 بیمار مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی از روش multiplex PCR استفاده شد.
روش بررسی: 175 نمونه سواب واژینال روی محیط سابورو دکستروز آگار کشت داده شد. در این بررسی، ناحیه ITS1 و قسمت‌هایی از نواحی 5.8S و 18S ریبوزومال RNA به‌همراه قطعه‌ای از ناحیه ITS2 که اختصاصی گونه C.albicans است تکثیر شد و محصولات multiplex PCR با الکتروفورز روی آگاروز 2% جدا گردیدند.
یافته‌ها: 191 ایزوله کاندیدا در نمونه‌های واژینال تشخیص داده شد. در 7/89% نمونه‌ها یک گونه کاندیدا و در 3/10% آنها چند گونه کاندیدا جدا گردید. از نظر شیوع انواع گونه‌های کاندیدا، در 114 مورد C. albicans، 23 مورد C. glabrata، 11 مورد C. tropicalis، هفت مورد C. krusei، یک مورد C. guilliermondii، یک مورد C. parapsilosis به‌تنهایی عامل بروز ولوواژنیت کاندیدایی بودند و در 10 مورد C. glabrata و C. albicans، دو مورد C. parapsilosis و C. albicans، یک مورد C. krusei و C. albicans، یک مورد C. tropicalis و C. albicans، یک مورد C. glabrata و C. tropicalis، یک مورد C. krusei و C. tropicalis، یک مورد C. glabrata و C. krusei و یک مورد ترکیب C. glabrata و C. krusei و C. albicans عامل بیماری بودند.
نتیجه‌گیری: شایع‌ترین عامل بیماری ولوواژنیت کاندیدایی C. albicans و سپس C. glabrata و شایع‌ترین ترکیب عامل بیماری نیز این دو گونه بودند.


هژیر سیکارودی، مریم نوروزیان، ستاره آرام،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در افراد راست دست، فعالیت‌های تکلمی عمدتاً در سمت چپ مغز (یا نیمکره غالب) ساماندهی می‌شود؛ اما در مورد نیمکره غالب (از نظر تکلم) در افراد چپ دست، هنوز اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه، امکان تعیین نیمکره غالب تکلمی در افراد چپ دست و مقایسه آن با افراد راست دست به‌وسیله سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال است. همچنین، تاثیر احتمالی جنس روی نیمکره غالب تکلمی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
روش بررسی: این پژوهش روی ٦٢ فرد سالم (٣٠ نفر راست دست و ٣٠ نفر چپ دست)، انجام شد. نیمی از افراد هر گروه زن و نیمی دیگر مرد بودند. ابتدا سوبوتری (راست دست یا چپ دست بودن) افراد توسط پرسشنامه Edinburgh تعیین شد. سپس در تمام افراد، سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال عملکردی حین آزمون کلمه‌سازی انجام، و در هر فرد، تغییرات سرعت متوسط جریان خون هر دو شریان مغزی میانی راست و چپ، بررسی شد.
یافته‌ها:
حین آزمون کلمه‌سازی، سرعت جریان خون در سمت چپ در 55% (33 نفر) و در سمت راست در 45% (27 نفر) افراد مورد مطالعه افزایش قابل توجه نشان داد. غلبه نیمکره چپ در 7/56% افراد راست دست و 3/53% افراد چپ دست، و غلبه نیمکره راست در 3/43% افراد راست دست و 7/46% افراد چپ دست مشاهده شد. سرعت جریان خون شریان مغزی میانی در حالت استراحت، در خانم‌ها بیشتر از آقایان بود.
نتیجه‌گیری: در فعالیت‌های تکلمی، برتری قابل توجه نیمکره راست در افراد چپ دست، و نیمکره چپ در افراد راست دست، دیده نشد.


مهدی گلچین، فاطمه نوری، علی‌اکبر خلیلی یزدی،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌بادی‌های نوترکیب نسل جدیدی از آنتی‌بادی‌های مونوکلونال می‌باشند که با روش‌های جدید بیولوژی مولکولی ساخته می‌شوند. این آنتی‌بادی‌ها معمولاً توسط فن‌آوری نمایش بر روی سطح فاژ از کتابخانه‌های فاژی ایمن یا غیر‌ایمن بر علیه آنتی‌ژن مورد نظر جدا می‌گردند و از آنها جهت تشخیص و درمان برخی از بیماری‌ها و همچنین شناسایی تعداد زیادی از آنتی‌ژن‌ها استفاده می‌شود. در موارد تشخیصی، تشکیل کمپلکس آنتی‌بادی آنتی‌ژن بایستی به نحوی ردیابی شود که از روش‌های گوناگونی جهت آشکارسازی آنها استفاده می‌شود. هدف از انجام این تحقیق رنگ‌آمیزی یک فاژ آنتی‌بادی نوترکیب ضد آنتی‌ژن K99 توسط دو رنگ مخصوص رنگ‌آمیزی پروتیین‌ها و سنجش فعالیت فاژ رنگ‌آمیزی شده در تشخیص مستقیم فیمبریه K99 می‌باشد.

روش بررسی: فاژمید وکتور حامل ژن آنتی‌بادی ضد فیمبریه K99 را پس از خالص‌سازی به سلول E. coli سویه TG1 انتقال داده تا این آنتی‌بادی به‌شکلPhage- scFv  بیان گردد. پس از بیان آنتی‌بادی فوق و خالص نمودن آن، با استفاده از رنگ‌های Coomassie brilliant blue و Disperse Red dye 60 اقدام به رنگ‌آمیزی آن نموده و توانایی شناسایی آنتی‌بادی رنگ‌آمیزی شده نسبت به آنتی‌ژن K99 خالص مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: رنگ‌آمیزی فاژ آنتی‌بادی با هر دو رنگ فوق قابل انجام بوده و آنتی‌بادی مذکور بعد از رنگ‌آمیزی قادر به شناسایی آنتی‌ژن K99 می‌باشد.

نتیجه‌گیری: می‌توان از رنگ‌های فوق که قابلیت رنگ‌آمیزی پروتیین‌ها را دارند و همچنین باعث تخریب ساختار آن‌ها نمی‌شوند در رنگ‌آمیزی فاژ آنتی‌بادی‌ها بهره جست و از آنها در جهت شناسایی آنتی‌ژن مربوطه استفاده نمود.


محمد رضا نوری دلویی، نازنین جلیلیان،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 از زمان شناسایی تعداد دقیق کروموزوم‌های انسان در سال 1956 تاکنون فنون متفاوتی برای شناسایی اختلالات ساختاری و تعداد کروموزوم‌ها ایجاد شده‌اند. در این‌میان برخی‌از فنون مانند تهیۀ کاریوتایپ و دو رگه‌سازی درجای فلئورسنت (FISH) افزون بر حضور در عرصۀ پژوهش، در مطالعات بالینی نیز پرکاربرد ظاهر شده‌اند. یکی از عمده-‌ترین محدودیت‌های این فنون قدرت تفکیک بوده است. به این ترتیب بسیاری از تغییرات ریز ژنومی قابل شناسایی نبوده و عامل محدود کننده بعدی عدم توانایی بررسی هم‌زمان تمام ژنوم بود. در سال 1997 سولیناس-تولدو روش جدیدی را معرفی کردند که می‌توانست بسیاری از کاستی‌های روش‌های پیشین را برطرف کند. این فن، دو رگه‌سازی ژنومی مقایسه‌ای (آرایه CGH)، قدرت تفکیک بالای FISH و توانایی مطالعه همه کروموزوم‌ها را همزمان به‌همراه دارد. آرایه CGH سرعت بالایی به‌پژوهش‌های ژنتیکی بخشیده است. به‌کمک این فن که پس از سال 1997 توسعه و تقویت نیز شد، پیشرفت‌های چشمگیری در دانش سرطان‌شناسی و همچنین در زمینه بیماری‌های ژنتیکی به‌دست آمده است. آرایه CGH این قابلیت را دارد که افزون بر کاربردهای پژوهشی، در زمینه تشخیص‌های بالینی نیز وارد گردد. این مقاله مروری با استفاده از ده‌ها منبع معتبر و به‌روز بر آن است تا همراه با معرفی فن آرایه CGH و مقایسه آن با روش‌های سیتوژنتیک مولکولی، به‌برخی کاربردهای آن در سرطان‌شناسی و بیماری‌های ژنتیکی بپردازد.



صفحه 4 از 11     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb