98 نتیجه برای مقدم
بهرام فرهادی مقدم، مسعود فریدونی،
دوره 78، شماره 9 - ( آذر 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستم اندوکانابینوییدی با سیستمهای وانیلوییدی و اپیوییدی برهمکنش دارد. این تحقیق به بررسی اثر عصاره گلهای حرارتدیده پایه ماده شاهدانه با کپسایسین در سطحنخاعی و نالوکسان در سطح سیستمیک بر شدت احساس دردهای شیمیایی و حرارتی میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در گروه زیستشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، از فروردین تا اسفند سال 1393 بر روی موشهای صحرایی نر بالغ ویستار (200 تاg 250) در گروه های هفتتایی انجام گردید. علاوه بر گروههای کنترل و شم، گروههایی با تجویز صفاقی دوز mg/kg 50 عصاره هیدروالکلی، دوز mg/kg 2 نالوکسان و عصاره بههمراه نالوکسان ارزیابی گردیدند. همچنین، گروههای تجویز نخاعی غلظت μl10/mg01/0 عصاره، غلظت μl10/mg002/0 کپسایسین و عصاره بههمراه کپسایسین ارزیابی شدند. برای سنجش آستانه درد حرارتی از آزمون پرش دم و برای سنجش شدت درد شیمیایی از آزمون فرمالین استفاده شد و دادهها مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافتهها: تجویز نخاعی عصاره با کپسایسین موجب کاهش حس پردردی حرارتی (001/0P<) و شیمیایی (001/0P<) ناشی از کپسایسین گردید. از طرف دیگر تجویز صفاقی نالوکسان بههمراه عصاره تأثیری بر تغییر در آستانه درد حرارتی ناشی از تجویز عصاره نداشت. در حالیکه تجویز نالوکسان شدت درد حاد شیمیایی را نسبت به گروه تیمار شده با عصاره به تنهایی افزایش داد (01/0P<).
نتیجهگیری: احتمالاً کانابینوییدهای عصاره با فعالکردن گیرندههای کانابینوییدی و غیرحساس نمودن گیرنده TRPV1 پردردی ناشی از کپسایسین را مهار کرده است. همچنین تجویز نالوکسان اثر ضددردی عصاره را در مرحله حاد درد شیمیایی تضعیف کرده است. گمان میرود عصاره بخشی از تأثیر ضددردی را از طریق گیرنده های اپیوییدی اعمال نموده است.
بیتا اسلامی، رامش عمرانیپور، بهاره حسامیفر، زهرا بهبودی مقدم، امیرمحسن جلائیفر،
دوره 78، شماره 11 - ( بهمن 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان در خانمهاست و درمان آن شامل جراحیهای مختلفی می باشد. پرسشنامههای Breast-Q ابزار جدیدی برای گزارش پیامدهای جراحیهای مختلف پستان توسط بیماران میباشند. هدف از این مطالعه، ایجاد نسخه فارسی پرسشنامههای Breast-Q و ارزیابی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه بازسازی پستان میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی میباشد و جامعهآماری این پژوهش بهصورت نمونهگیری آسان از خانمهای مراجعهکننده به کلینیک سرپایی انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی در فاصله شهریور 1396 تا مهرماه 1398 و با سابقه سرطان و جراحیهای مختلف پستان، انتخاب شدهاند. پس از اخذ اجازه از سازندگان پرسشنامه و ترجمه پرسشنامهها به فارسی، روایی صوری و محتوایی و پایایی ماژول بازسازی پستان انجام گردید. در نهایت پرسشنامه جدید در 20 نفر از خانمهایی که حداقل شش ماه از بازسازی آنها به روش TRAM flap گذشته بود، بهصورت پایلوت ارزیابی شد.
یافتهها: پس از تهیه نسخه فارسی پرسشنامهها، طی فرآیند روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بازسازی پستان که شامل 116 گویه بود با 72 گویه و با کسب امتیاز ضریب تاثیر بالای 5/1 برای تمامی گویهها، و نمره CVR و CVI مطلوب استخراج گردید. پایایی درونی ابزار با محاسبه آلفای کرونباخ 94/0 تایید گردید. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی افراد به لحاظ روانی و جنسی و رضایتمندی از پستان پایین است.
نتیجهگیری: با توجه به محدودیت پرسشنامههای اختصاصی برای پروسیجرهای مختلف جراحی پستان، پرسشنامههای Breast-Q جهت بررسی کیفیت زندگی و رضایتمندی بیماران بسیار سودمند میباشند. از آنجاییکه ترجمه پرسشنامه، روا و پایا شده است، میتواند در تحقیقات آینده سایر محققین مورد استفاده قرار گیرد.
پویا ایرانپور، آزاده شریفزاده یزدی، رضوان روانفر حقیقی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 79، شماره 4 - ( تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از سادهترین دلایل افزایش غیرضروری مقدار پرتوگیری بیماران، تکرار تصویربرداری بهدلیل کیفیت نامناسب تصویر میباشد. در این مطالعه دلایل کاهش کیفیت تصاویر سیتی آنژیوگرافی ریه بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی طی یک دوره شش ماهه، از خرداد 1397 تا آذر 1397 در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. اطلاعات 75 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که برای تصویربرداری سیتی آنژیوگرافی مراجع کرده بودند، گردآوری شد. جهت بررسی کفایت تقویت دانسیته شریان ریوی، عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی در مقطع قوس آئورت و شریانهای نیمه فوقانی و تحتانی اندازهگیری شد، همچنین هشت فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت تصاویر بررسی شدند.
یافتهها: میانگین عدد هانسفیلد شریان ریوی اصلی 312 در محدوده 124 تا 677 بود. میانگین عدد هانسفیلد در بیماران با و بدون تشخیص آمبولی ریوی بهترتیب 358 و 302 بود. اغلب سیتیها (61%) دارای کیفیت نامناسب جهت تشخیص آمبولی ریوی بودند. در مقایسه با تصاویر و پروتکلهای استاندارد تنها 2% قابل قبول بود. تصویربرداری دیرترازموعد شایعترین فاکتور مخدوشکننده کیفیت در این مطالعه بود.
نتیجهگیری: کیفیت نامطلوب سبب کاهش دقت تشخیص پزشک و در نتیجه تشخیص اشتباه بهعلت کیفیت پایین تصاویر میشود. بهعلاوه گاهی کیفیت ضعیف تصاویر منجر به تکرار تصویربرداری میشود که نتیجه آن افزایش پرتوگیری بیمار و از اینرو افزایش خطرات ناشی از پرتو است. از اینرو میبایست فاکتورهای مخدوشکننده قابل اصلاح شناسایی و تصحیح شوند. یکی از مهمترین این فاکتورها پروتکل زمانبندی تصویربرداری ناصحیح پس از تزریق کنتراست است.
بهزاد ناظمرعایا، مهرداد مسعودیفر، مطهره رجبیمقدم،
دوره 79، شماره 5 - ( مرداد 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل همودینامیک در عملهای جراحی بهویژه عملهای جراحی ستون فقرات از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از شیوههای پیشگیری از تغییرات همودینامیک حین جراحی استفاده از داروهایی نظیر میدازولام (Midazolam) و دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine) است. اثر این داروها در بیهوشی اسپاینال بیماران در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است اما میزان اثر این دو دارو بر روی همودینامیک، مقدار خونریزی، رضایتمندی جراح و بیمار تاکنون مطالعه نشده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش کارآزمایی بالینی دوسوکور است که پس از تصویب آن در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در مرکز بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی ایران ثبت گردید. این مطالعه از اردیبهشت 1398 تا شهریور سال1398 در بیمارستان الزهرا (س) انجام شد. از بین بیماران کاندید عمل جراحی لامینکتومی تحت بیهوشی اسپاینال، 105 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند و به سه گروه میدازولام، دکسمدتومیدین و کنترل تقسیم شدند.
یافتهها: آزمون Analysis of Variance با تکرار مشاهدات نشان داد که هم اثر زمان (001/0>P) و هم اثر گروه (001/0>P) برای فشارخون سیتول، دیاستول و متوسط شریانی در سه گروه معنادار بود، اما اثر گروه (12/0=P) بر تعداد ضربان قلب و Spo2 معنادار نبود و همچنین با مقایسه میانگین مقدار خونریزی و مدت زمان اقامت در ریکاوری مشخص گردید بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: حین عمل فراوانی عوارض در گروه دکسمدتومیدین کمتر از گروه میدازولام بود و فراوانی عوارض در ریکاوری ریکاوری نیز در گروه دکسمدتومیدین کمتر از گروه میدازولام بود.
سلمان دلیری، محمد خانبیگی، رضا حیدری مقدم، پریسا اسداللهی، خیرالله اسداللهی،
دوره 79، شماره 8 - ( آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیرا فشار نبض بهعنوان یک شاخص پیشبینیکننده بیماریهای عروق کرونری قلب مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی شاخصهای عملکرد قلبی- عروقی با فشار نبض انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مورد- شاهدی بر روی 544 نفر از مراجعین بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه از فروردین 1394 تا اسفند 1395 انجام شد. براساس یافتههای آنژیوگرافی، افراد با تنگی عروق بهعنوان گروه مورد و افراد بدون تنگی عروق بهعنوان شاهد در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، Chi-square test و برآورد نسبت شانس توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد
یافتهها: براساس نتایج، سن بالای 50 سال (2/5-1/2 :95%CI ، 3/3OR:)، فشارخون سیستولیک بالا (2/15-3/4 :95%CI ، 8OR:)، فشارخون دیاستولیک بالا (7/11-0/2 :95%CI ، 9/4OR:)، برونده قلبی کمتر از 50% (7/2-3/1 :95%CI ، 8/1OR:) و تنگی عروق (1/5-4/2 :95%CI ، 5/3OR:) با فشار نبض بالا مرتبط بودند. جنسیت مرد نقش پیشگیری کننده در افزایش فشار نبض داشت (9/0-5/0 :95%CI ، 7/0OR:). بین فشارخون سیستولیک با فشار نبض بالا ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (0001/0P<).
نتیجهگیری: براساس نتایج، شانس داشتن فشار نبض بالا در سن بالای 50 سال، جنسیت زن، افزایش فشارخون سیستولی و دیاستولی و شدت تنگی عروق کرونر بالا بوده و با کاهش برونده قلبی و تنگی- عروق کرونر مرتبط میباشد. افزایش فشار نبض یک شاخص پیشبینیکننده ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی است و توصیه میشود سنجش فشار نبض در کلیه مراجعین در دستورکار متخصصین قرار بگیرد تا از بروز آن پیشگیری شود.
سید حمید ذوالجلالی مقدم، رضا لاریپور، ابراهیم حضرتی، حامد باقری، نازیلا عیوضزاده، حمید رضا باغانی، عماد پروانه اول،
دوره 79، شماره 12 - ( اسفند 1400 )
چکیده
سرطان پروستات شایعترین و دومین علت اصلی مرگومیر ناشی از سرطان، در بین مردان جهان بهشمار میرود. پرتودرمانی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی برای معالجه سرطان پروستات شناخته شده است. در پرتودرمانی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه ناشی از پراکندگی پرتوها به اندامهای حساس در معرض خطر، وجود دارد. مطالعات زیادی نشان دادهاند که سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات، در بافتهایی از جمله مثانه و راست روده که در معرض تابش مستقیم و پراکنده اشعه قرار میگیرند، اتفاق میافتد. بنابراین، هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی خطر سرطانهای ثانویه در پرتودرمانی سرطان پروستات و عوامل تاثیرگذار برآن میباشد. در پرتودرمانی سرطان پروستات علاوه براینکه اندامهای مجاور تحت تابش در معرض ریسک بروز سرطان ثانویه می باشند، میتوان به عوامل تاثیرگذار دیگری مانند تغییر آناتومی، افزایش میزان دوز، سیگار کشیدن و تکنیکهای مختلف درمانی اشاره کرد. نتایج مطالعات انجام شده، نشاندهنده کاهش خطر ابتلا به سرطان ثانویه در استفاده از روشهای درمانی جدید همچون پروتون درمانی میباشد. بنابراین ارزیابی روشها و شناسایی عوامل تاثیرگذار در سرطانهای ثانویه بسیار حایز اهمیت است.
لیلا شیرانی بیدآبادی، عباس آقایی افشار، سعیده کاظمی، اسماعیل علیزاده، مقدمه میرزایی، محمد امین گروهی،
دوره 80، شماره 2 - ( اردیبهشت 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شپش سر یکی از موارد تهدید کننده بهداشت جامعه در جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت محسوب میشود. هدف مطالعه تعیین شیوع آلودگی به شپش سر در دانش آموزان دختر شهر کرمان و شناسایی عوامل دخیل در آن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- مقطعی بر روی دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر کرمان در فاصله زمانی مهر 1398 تا اسفند 1398 اجرا گردید. 2850 دانشآموز بهصورت سرشماری مورد معاینه قرار گرفتند. نتایج با استفاده از Chi-square test، Logistic Regression یک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: دانشآموزانی که مادرشان بیسواد هستند 51/3 برابر دیگران در ریسک ابتلا بودند. دانشآموزانی که یکبار در هفته استحمام میکنند 03/0 برابر و افرادی که از وسایل شخصی بهطور مشترک استفاده میکردند، 3/3 برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا بودند.
نتیجهگیری: میزان آلودگی بالای دانشآموزان در شهر کرمان گزارش گردید. توجه جدی به کاهش این آلودگی با برگزاری کلاسهای آموزشی برای مدیران، معلمان و والدین دانشآموزان، ضروری بهنظر میرسد.
سید حامد جعفری، مهشید منوچهرینسب، مهدی سعیدی مقدم، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 5 - ( مرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سیتی اسکن یک روش تشخیصی مهم و استاندارد-طلایی در تشخیص سنگ کلیه و مجاری ادراری است. این تصویربرداری سبب پرتودهی به بیماران و افزایش ریسک ابتلا به سرطان میشود بهویژه در بیمارانی که نیازمند بررسی مکرر هستند. هدف این مطالعه مقایسه توانایی تشخیصی سونوگرافی در کشور نسبت به سیتی برای تشخیص سنگ کلیه در جمعیت بیماران با دردهای کولیکی پهلو است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی گذشتهنگر اطلاعات بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس که از اول فروردین 1398 تا 31 شهریور 1398 برای انجام سیتی به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده بودند بههمراه گزارش سونوگرافی آنها از سیستم پکس جمعآوری شد. برای مقایسه سونوگرافی و سیتی، حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی محاسبه گردید و درصد تفاوت تشخیصی دو مدالیته بررسی شد. کارآیی تشخیصی سونوگرافی در سنگهای با اندازههای مختلف و مکانهای متفاوت نیز بررسی شد.
یافتهها: 807 بیمار وارد مطالعه شدند. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی سونوگرافی در تشخیص اولیه سنگ بهترتیب 47/83%، 15/62%، 94/85% و 58/57% تخمین زده شد. تشخیص سونوگرافی تفاوت چشمگیری با سیتی نداشت.23=P و تشخیصهای سونوگرافی تنها در 11/2% از موارد با سیتی متفاوت بود. سونوگرافی در تشخیص سنگهای بزرگتر از mm 10 در مثانه و پیشابراه بیشترین موفقیت را داشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه مشخص کرد اگرچه سونوگرافی نسبت به سیتی حساسیت و ویژگی کمتری برای تشخیص نفرولیتیازیس دارد، اما استفاده از سونوگرافی میتواند بهعنوان آزمون تشخیصی اولیه در بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس مفید باشد.
سید حامد جعفری، هاجر زاهدی مهر، بنفشه زینلی رفسنجانی، سارا حاصلی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 6 - ( شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: برخی از بیماران نیاز به سیتی دینامیک کبدی دورهای دارند. یک تصویر بیکیفیت، باعث تکرار میشود که افزونبر پرتوگیری غیرضروری بیمار، برای پرسنل و بیمار بسیار وقتگیر است و افزونبرآن برای مرکز از لحاظ زمان و هزینه مقرون به صرفه نیست. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین کیفیت تصویر و واحد-هانسفیلد کبد و عروق آن در فاز شریانی و وریدی به منظور تعیین محدوده قابل قبول واحد-هانسفیلد برای تصاویر سی-تی کبدی برای تولید تصاویر با کیفیت بالا انجام شد.
روش بررسی: کیفیت 146 تصویر سیتی در بیمارستان نمازی شیراز از شهریور 1398 تا مرداد 1400 بهصورت مقطعی بررسی شد. ابتدا ارزیابی کیفی توسط دو متخصص رادیولوژی با تجربه انجام شد. آنها کیفیت تصویر را در سه گروه دستهبندی کردند. سپس ارزیابی کمی تصاویر، با استفاده از واحد هانسفیلد نواحی آئورت، ورید کبدی، ورید باب اصلی، لوب قدامی راست، راست خلفی و چپ کبد در فاز شریانی و وریدی انجام شد.
یافتهها: براساس نتایج ارزیابی کیفی تصاویر سیتی اسکنهای تری فازی، 6/59% کیفیت خوب، 8/17% کیفیت قابلقبول و 6/22% کیفیت ضعیف داشتند. بین کیفیت تصاویر و واحد هانسفیلد در فاز شریانی رابطه معناداری وجود داشت (005/0P>). بین واحد هانسفیلد ورید باب، بخش قدامی راست و خلفی کبد در فاز وریدی ارتباط معناداری مشاهده گردید (03/0P>).
نتیجهگیری: در یک سیتی سهفازی با کیفیت بالا، واحد هانسفیلد قسمتهای مختلف در فاز شریانی بهصورت زیر میباشد، آئورت 78±310، ورید باب 40±150، ورید کبدی 7±44، بخشهای جانبی راست خلفی و قدامی و چپ کبد 11±77، 7±77 و 12±78 واحد هانسفیلد. ورید باب، ورید کبدی و بخشهای خلفی و قدامی راست کبد در فاز وریدی باید بهترتیب 27±155، 30±167، 19±111، 16±112 باشند. از این مقادیر میتوان بهعنوان معیاری برای تصاویر با کیفیت استفاده کرد.
فریبا زارعی، محمدرضا ساسانی، بنفشه زینلی رفسنجانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 80، شماره 7 - ( مهر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آسپراسیون نمونهبرداری سوزنی ظریف (FNAB) تیرویید برای تشخیص ندولهای خوشخیم و بدخیم تیرویید استفاده میشود. این روش باعث ایجاد درد و ترس در بیماران میشود. این مطالعه به بررسی اثر بیحسی موضعی پیش از انجام آسپراسیون درایجاد درد و اضطراب با در نظر گرفتن اندازه ندول پرداخته است.
روش بررسی: دراین مطالعه بهصورت مقطعی 114 نفر که نیاز به انجام FNAB غده تیرویید داشتند شرکت کردند. برای 41 نفر از بیماران بیحسی موضعی پیش از انجام آزمون انجام شد، برای بقیه آزمون بدون بیحسی موضعی انجام گردید. میزان درد و اضطراب بهترتیب براساس مقیاس visual-analog-score و Spielberger اندازهگیری شد و اندازه ندولها به چهار گروه تقسیم شدند. این اطلاعات از شهریور 1396 تا بهمن 1396 در بیمارستانهای دانشگاه در بیمارستان شهید فقیهی شیراز جمعآوری گردید.
یافتهها: بیماران با میانگین سن 69/44 و شاخص توده بدنی 7/26 سال، پیش از انجام آزمون بیحسی دریافت کردند. بیماران با میانگین سن 17/48 شاخص توده بدنی 26 آزمون را بدون بیحسی موضعی انجام دادند. بیماران با اندازه ندول حداکثر mm 10 درد بیشتری را درحین FNAB بدون دریافت بیحسی موضعی احساس کردند ولی از نظر میزان اضطراب (S/T-anxiety-test) تفاوت معناداری در بیماران مشاهده نشد. همچنین تفاوت معناداری از نظر مقیاس درد و اضطراب در بیماران با ندول بزرگتر وجود نداشت.
نتیجهگیری: درد بیشتر در بیماران با اندازه ندول کوچکتر احساس میشود که این میتواند ناشی از اندازه کوچک ندول و نیاز به دستکاری بیشتر و دقت کمتر در هنگام ورود سوزن به توده در انجام آزمون باشد. بنابراین استفاده از بیحسی موضعی پیش از انجام آزمون دربیماران با اندازه ندول کوچکتر از mm 10 میتواند باعث کاهش قابلتوجه درد شود.
مریم دلیلی، فاطمه کلانتریمقدم، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 80، شماره 10 - ( دی 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی زودرس کیسه آب، یکی از عواملی است که میتواند موجب افزایش مرگومیر مادران و نوزادان شود که بروز آن تحت تأثیر عوامل متعددی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر فراوانی پارگی زودرس کیسه آب در زنان باردار بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از بهمن 1396 تا بهمن 1397 در بیمارستان افضلیپور کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، چکلیستی حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار)، تحلیلی Chi-square test و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 400 خانم باردار مورد بررسی قرار گرفتند که 200 نفر آنها دچار پارگی زودرس کیسه آب بودند و 200 نفر وضعیت نرمال داشتند. میانگین سن و سن بارداری آنها بهترتیب، 4/5±4/27 سال و 1/2±1/34 هفته و میانگین پاریتی آنها 4/1±3/2 بود. ریسکفاکتورهایی مانند سن مادر (011/0=P)، تعداد دفعات بارداری (035/0=P)، تحصیلات مادر (018/0=P)، سابقه پارگی زودرس کیسه آب (046/0=P)، سابقه زایمان زودرس (019/0=P)، تروما (037/0=P) و مراقبتهای بارداری (037/0=P) بر پارگی زودرس کیسه آب تأثیر داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد سن مادر، تعداد دفعات بارداری، تحصیلات مادر، سابقه پارگی زودرس کیسه آب، سابقه زایمان زودرس، تروما و مراقبتهای بارداری، عوامل خطری برای پارگی زودرس کیسه آب هستند. بنابراین، با آموزش این عوامل خطر به مادران باردار میتوان بروز پارگی زودرس کیسه آب و عوارض ناشی از آن را کاهش داد.
رضا شمسآبادی، سید حمید ذوالجلالی مقدم، حمید رضا باغانی، سید علی ذوالجلالی مقدم،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ازآنجاکه پرتودرمانی سرطان پروستات ممکن است همراه با عوارض جانبی باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات در اندامهای خارج از میدان است.
روش بررسی: دادههای هیستوگرام دوز حجمی 39 بیمار مبتلا به سرطان پروستات (که توسط پرتودرمانی سهبعدی تطبیقی درمان شده بودند) استخراج شد و میزان دوز جذبشده در بافتهای حساس موردمطالعه با توجه به مفهوم gEUD محاسبه شد. سپس خطر بدخیمیهای متعاقب پرتودرمانی سرطان پروستات با استفاده از مدل معرفیشده در گزارش BEIR محاسبه شد.
یافتهها: مقادیر gEUD راستروده بین 04/51 گری تا 69/74 گری و برای مثانه از 22/27 گری تا 51/75 گری متغیر بود. حداکثر مقادیر احتمال خطر برای راستروده و مثانه بهترتیب 85/49% و 91/74% محاسبه شد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان دادند که احتمال بیشتری برای ایجاد بدخیمیهای ثانویه در مثانه نسبت به راستروده وجود دارد.
فرزانه بلوکی مقدم، ژاله یوسفی، علی باقری حق، مسعود لطیفیپور، مهدی راعی،
دوره 81، شماره 3 - ( خرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حمایت تنفسی در طول بیهوشی بیمار به روشهای مختلفی نظیر انتوباسیون داخل تراشهای و ماسک لارنژیال صورت میگیرد. طی فرآیند حمایت تنفسی بیمار، ممکن است عوارض قابلتوجهی نظیر تهوع، استفراغ، گلودرد و گرفتگی صدا بهویژه در روش لولهگذاری داخل تراشه ایجاد گردد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه عوارض گلودرد و گرفتگی صدا ناشی از دو روش انتوباسیون داخل تراشهای و ماسک لارنژیال در بیماران جراحیشده میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از شهریور تا آبان 1401 روی بیماران مراجعهکننده و تحت عمل جراحی در بیمارستان بقیه الله (عج) انجام گردید. مطالعه از نوع همگروهی است که برروی 60 بیمار که تحت هرگونه عمل جراحی با دو روش بیهوشی انتوباسیون داخل تراشه و لارنژیال ماسک قرار گرفتهاند، انجام شد. جهت ارزیابی عارضه گرفتگی صدا، از پرسشنامه استاندارد VHI10 استفاده شد. جهت ارزیابی عارضه گلودرد ناشی از روش حمایت تنفسی، در مدت زمان 24 ساعت و 14 روز پس از جراحی از چکلیست چهار امتیازی میزان درد استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه ما نشان داد که استفاده از هر دو روش حمایت تنفسی در حین بیهوشی، منجر به عوارضی نظیر گلودرد و گرفتگی صدا در بیماران میشود که این عوارض در هر دو روش با گذشت زمان بهشکل معناداری (001/0P=) کاهش مییابند. مطالعه نشان داد که تفاوت در جنسیت و سن ارتباط آماری معناداری بین نوع بیهوشی و عوارض گرفتگی صدا و گلودرد بهوجود نمیآورد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد میزان عوارض گلودرد و گرفتگی صدا در گروه استفادهکننده از ماسک لارنژیال نسبت به گروه لولهگذاری داخل تراشهای کاهش مییابد، هرچند این اختلاف معنادار نیست.
سمیه زمانی، محمد رضا ساسانی، مهدی سعیدی مقدم،
دوره 81، شماره 4 - ( تیر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امآرآی یک روش تصویربرداری برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی است. این مطالعه سکانس STIR، مهمترین سکانس حساس به مایع، را با تصاویر کنتراست تقویتشده برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی مقایسه میکند.
روش بررسی: پرونده پزشکی 48 بیمار دیابتی مشکوک به استئومیلیت پدال مراجعهکننده به یکی از بیمارستانهای دانشگاه که تحت MRI پا با و بدون تزریق ماده حاجب قرار گرفتند، این مطالعه بهصورت مقطعی در بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از اول فرودین 1395 تا 31 شهریور 1396 جمعآوری و بررسی شد. بهطورکلی، 52 MRI و 60 قسمت استخوانی جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. تشخیصها با همبستگی بالینی تایید شد. در نهایت، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سکانس STIR و تصاویر با کنتراست افزایش یافته مقایسه شد. افزونبراین، اثر افزودن یافتههای تصویر وزن T1 بهدنباله STIR مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: تشخیص نهایی استئومیلیت در 47 استخوان (78%) تایید شد. 13 استخوان (22%) استئومیلیت نداشتند. ویژگی سکانسهای کنتراست تقویت شده و STIR بهترتیب 3/92% و 8/53% بود، درحالیکه حساسیت دو دنباله مشابه (100%) بود.
نتیجهگیری: سکانس STIR حساسیت بالایی برای تشخیص استئومیلیت پدال نشان داد. ویژگی کمتر این دنباله در مقایسه با تصاویر با کنتراست افزایش یافته را میتوان با افزودن سکانس وزن T1 جبران کرد. بنابراین، MRI بدون تزریق ماده حاجب را میتوان بهطور قابل اعتمادی با MRI تقویت شده با کنتراست برای تشخیص استئومیلیت پدال دیابتی جایگزین کرد.
محمد رضا ساسانی، لیلا فضلاللهپور، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 5 - ( مرداد 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی و سیتیاسکن بدون ماده حاجب دقیقترین روش برای تشخیص سنگ است. باتوجه بهاینکه تعیین اندازه سنگ ملاک اصلی در برنامهریزی درمانی است، هدف از این مطالعه مقایسه سونوگرافی و سیتیاسکن بدون کنتراست در تعیین اندازه سنگ کلیه میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیماران بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که از تیر تا مهر سال 1396 مراجعه کرده بودند موردبررسی قرار گرفتند. یک رادیولوژیست سیتیاسکن بیماران را با تصاویر سونوگرافی آنها ازنظر اندازه سنگ بررسی کرد. میزان همبستگی اندازه سنگ در سونوگرافی و سیتیاسکن در زیرگروههای مختلف با دستهبندی اندازه سنگ به سه زیرگروه ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین اندازه سنگ اندازهگیریشده با سونوگرافی و سیتیاسکن بهترتیب 26/5±23/11 و 7/4±48/9 میلیمتر بود که تفاوت معناداری داشت. بیشترین میزان همبستگی در سنگهای بیش از mm 10 (%81) و سپس در mm 5-10 (3/%69) مشاهده شد. کمترین تطابق در سنگهای کمتر از mm 5 (5/%37) مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سونوگرافی اندازه را در مقایسه با سیتیاسکن بیشازحد برآورد میکند. این تفاوت در هر سه زیرگروه مشاهده شد، اما این تفاوت در اندازه سنگ کمتر از mm 5 بیشتر بود. میزان همبستگی در کلیه راست بیشتر از کلیه چپ است. پنجره استخوانی اندازه سنگ را درمقایسه با پنجره بافت نرم کم تخمین است. استفاده از سونوگرافی بهعنوان غربالگری یا آزمایش اولیه برای تشخیص سنگ کلیه توصیه میشود. اما بهدلیل محدودیت آن سیتیاسکن یک روش تشخیصی استاندارد درنظر گرفته میشود.
محسن ابراهیمی، زهرا ولیپور مقدم، سید علی آقاپور، اعظم رشیدباغان،
دوره 81، شماره 7 - ( مهر 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آسم یک بیماری التهابی مزمن مجاری هوایی است. تستهای گوناگون و پرسشنامههای مختلفی برای پایش شدت بیماری آسم طراحی شده است. این مطالعه با هدف مقایسه بین دو پرسشنامه کنترل آسم به نامهای ACQ و ACT-CHILD در کودکان مبتلا به آسم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی-توصیفی روی 92 کودک مبتلا به آسم مراجعهکننده به مرکز آموزشیدرمانی طالقانی گرگان در سال 1402-1401 انجام شد. میزان کنترل آسم بیماران به دو روش آزمون ACT-CHILD و پرسشنامه ACQ سنجیده و مقایسه شد.
یافتهها: 84 کودک 11-4 سال و هشت کودک 16-12 سال به مطالعه وارد شدند. براساس پرسشنامه ACT-CHILD در (2/40%)37 نفر کودکان آسم کنترلشده، (46/44%)44 نفر آسم نسبتا کنترلشده و (20/15%)14 نفر آسم کنترلنشده بود. براساس پرسشنامه ACQ آسم کنترلشده در (5/18%)17 نفر، آسم نسبتا کنترلشده در (8/35%)33 نفر و آسم کنترلنشده در (7/45%)42 نفر از کودکان مشاهده شد. نتایج کنترل آسم براساس دو پرسشنامه اختلاف معناداری با یکدیگر داشتند (001/0P<). توافق میان دو روش ACT-CHILD و ACQ در ارزیابی آسم کودکان در سطح ضعیفی بود (014/0P=، 157/0=κ). با اینحال بین امتیازات دو پرسشنامه ACT-CHILD و ACQ همبستگی منفی و معناداری مشاهده شد (001/0P<، 588/0r=) که پس از تفکیک برمبنای رده سنی این همبستگی تنها در کودکان 11-4 سال تایید شد (001/0>P، 627/0r=).
نتیجهگیری: یافتههای ما نشان دادند که توافق ضعیفی میان یافتههای دو ابزار ACT-CHILD و ACQ در ارزیابی کنترل آسم وجود دارد. مطالعات بیشتر توصیه میشود.
علیرضا دهقان، محبوبه آبشیرینی، حمید نعمتی، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 11 - ( بهمن 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات تکاملی کودکان شامل گروهی از مشکلات، محدودیتهای یادگیری و اکتسابی مهارتها میباشد. تاخیر تکاملی-گلوبال برای توصیف ناتوانی تکاملی کودکان کمتر از پنج سال بوده که در حداقل دو حوزه از دامنههای اصلی تکاملی میباشد. تصویربرداری نورورادیولوژی شامل MRI مغز میتواند حاوی اطلاعات مهمی در این حوزه باشد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی از 79 بیماری که دارای اختلال تکاملی به درمانگاه مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از تاریخ مهر 1392 تا اسفند 1399 مراجعه کرده بودند، 37 نفر MRI مغز داشتند. امتیازات کودکان در پنج حوزهی بالینی ASQ با یافتههای MRI آنها موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: از 37 بیمار، 23 دختر و 14 پسر بودند. 31 نفر از آنها دارای حداقل یک یافتهی غیرطبیعی در MRI مغز خود بودند. بیشترین یافتهها مربوط به دور سر غیرطبیعی با شیوع 54% و کمترین فراوانی میلینیزاسیون غیرطبیعی با شیوع 8/10% بود. نتایج بررسی ارتباط یافتههای MRI با حوزههای تکاملی نشان داد، کودکانی که اختلال مادهی سفید مغزی در MRI داشتند، تاخیر تکاملی شدیدتری در حرکات درشت دارند (049/0>P) و یافتههای MRI مربوط به مشکلات قشر مغز با شدت تاخیر تکاملی در حرکات ظریف ارتباط داشتند (0010/0>P).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت، MRI مغز در کودکان با شواهد تاخیر تکاملی میتواند علاوهبر نقش تشخیصی بهعنوان ابزاری برای کمک در تعیین پیشآگهی در حوزههای تکاملی استفاده شود. همچنین با تمرکز بر حوزهی تکاملی که باتوجه به یافتههای MRI بیشترین احتمال تاخیر در آینده را خواهد داشت، فرآیند درمان و بازتوانی این کودکان در آن زمینه را تحتتاثیر قرار دهد.
سمیرا شهرکی، محمود توکلی، ابوالفضل خواجویراد، مریم مقدم متین، محمد اصل زارع،
دوره 82، شماره 1 - ( فروردین 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مهندسی بافت دارای پتانسیل مناسبی برای افزایش کلیههای موردنیاز جهت پیوند کلیه میباشد. هدف از این مطالعه، شناخت روش مناسب جهت تهیه داربستهای کلیه انسانی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تحقیقی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد از اردیبهشت تا شهریور 1398 انجام گردید. در این مطالعه دو روش سلولزدایی کلیه انسان با هم مقایسه شدند. در روش اول از مواد شوینده Triton X-100 (1A) 1% و SDS (1B) 1% (سدیم دودسیل سولفات) و بهدنبال آن از DNase I استفاده شد. در روش دوم از SDS (2A) 0.5% و SDS (2B) 1% استفاده گردید. کارایی هر یک از روشهای سلولزدایی با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، DAPI، استخراج DNA بافت و رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی بررسی شد.
یافتهها: نتایج رنگآمیزی H&E کلیه انسانی سلولزدایی شده حذف موفق هستههای سلولی و حفظ بهتر ماتریکس خارج سلولی را در قطعات مجاورت داده شده با تریتون (1A) در مقایسه با قطعات مجاورت داده شده با SDS (1B) نشان داد. اندازهگیری DNA داربستها نشان داد که تریتون X-100 جهت کاهش DNA در مقایسه با سایر روشهای سلولزدایی موثرتر میباشد. رنگآمیزی IHC حفظ کلاژن IV و لامینین را طی سلولزدایی با تریتون X-100 در روز پنج نشان داد. نتایج IHC حذف کامل آنتیژن لوکوسیت انسانی (HLA) را در داربستهای کلیه انسانی تهیه شده با تریتون در روز پنج نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که تریتون X-100 ماده شوینده مناسبتری برای سلولزدایی کلیه انسان در مقایسه با SDS میباشد.