جستجو در مقالات منتشر شده


160 نتیجه برای زن

عبدالرضا استقامتی، علی بادامچی، مهری نقدعلیپور، محمود فرامرزی، مرتضی حقیقی حسن‌آبادی، آذردخت طباطبایی،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های منتقله جنسی از مهمترین و شایعترین انواع عفونت‌های انسانی است. اوره آپلاسما و مایکوپلاسما باکتری‌هایی هستند که در ایجاد اورتریت‌های غیرگونوکوکی و سایر اختلالات دستگاه ادراری- تناسلی مانند عفونت گردن رحم و بیماری التهابی لگن و ناباروری نقش مهمی دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و مایکوپلاسما ژنیتالیوم و ارزیابی عوامل خطر، مرتبط با عفونت در زنان باردار در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- مقطعی، در مدت هشت ماه در سال ۱۳۹۴ (از اردیبهشت تا آذر ماه)، نمونه‌های ادرار از ۱۹۴ زن باردار مراجعه‌کننده به بخش زنان بیمارستان رسول اکرم (ص) در شهر تهران جمع‌آوری شد و نمونه‌ها با رعایت شرایط استریل به آزمایشگاه مرکز تحقیقات بیماری‌های عفونی کودکان بیمارستان رسول اکرم (ص) دانشگاه علوم پزشکی ایران ارسال شد و DNA از رسوب ادراری استخراج گردید و با روش PCR برای تشخیص عفونت مایکوپلاسمایی قرار گرفت.
یافته‌ها: فراوانی ادراری مایکوپلاسما ژنیتالیوم، اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و عفونت همزمان هر دو ارگانیسم به ترتیب ۵/۶% و ۱۱/۲% و ۲/۶% بود و بین ابتلا به عفونت مایکوپلاسما ژنیتالیوم و ابتلا به عفونت اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم، ارتباط معنادار آماری دیده شد. سابقه مثبت سقط جنین با افزایش ابتلا به هر دو عفونت ارتباط آماری معنادار داشت. با افزایش سن بارداری فراوانی مایکوپلاسما ژنیتالیوم کمتر شد. همچنین سابقه بیماری‌های منتقله جنسی با ابتلا به اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم رابطه داشت.
نتیجه‌گیری: وجود ارگانیسم‌های اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در زنان باردار، یکی از علل سقط جنین بود.

آزیتا فتح‌نژاد کاظمی، سپیده حاجیان، مهرانگیز ابراهیمی-ممقانی، مهدی خبازخوب،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

اتخاذ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت، استراتژی مهمی برای دستیابی به پیامدهای مطلوب بارداری و موثر بر سلامت آینده مادر و فرزند اوست. داده‌های این مطالعه با جستجوی پیشرفته در پایگاه‌های اطلاعاتیIranmedex, Magiran, SID, IranDoc, PubMed, Google Scholar, Web of Science, Scopus به‌دست آمد. مقالاتی که دارای متن کامل بودند، با استفاده از کلید واژه‌های "رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت یا سبک زندگی و بارداری" برای مقالات فارسی و معادل آن‌ها در مش برای مقالات انگلیسی با محدودیت زمانی ۲۰۱۰ تا اواسط ۲۰۱۷ گردآوری شد. از ۳۲۴۷ مقاله به‌دست آمده، پس از غربالگری اولیه و ارزیابی منابع، مقالات با طراحی مشاهده‌ای و کیفی که شامل چهار مقاله فارسی و ۲۵ مقاله انگلیسی بود، وارد مطالعه شدند. مرور مطالعات حاکی از آن بود که نخست زنان طی بارداری به‌دلیل ترس از سلامت جنین، انگیزه بالایی برای اتخاذ رفتارهای بهداشتی دارند، اما عوامل فردی مانند نداشتن زمان و عدم آگاهی کافی درباره بارداری و عملکردهای مرتبط با سلامت، عوامل اجتماعی شامل مشکلات سیستم بهداشتی و عوامل فرهنگی، مانعی برای اتخاذ چنین رفتارهایی ذکر شده‌اند. دوم، عواملی همچون سن، تحصیلات، باورهای فردی، عوامل مرتبط با بارداری مانند حاملگی پرخطر و عوامل محیطی از جمله حمایت‌های اجتماعی و عملکرد سیستم بهداشتی برای پرداختن به رفتارهای مرتبط با سلامت نقش مهمی دارند. می‌توان گفت برای افزایش توان بالقوه زنان باردار در جهت اتخاذ رفتارهای سالم، تغییر رویکرد سیستم بهداشتی و توجه به تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت ضرورت چشمگیری داشته و جهت انجام مداخلات لازم انجام مطالعات کیفی و دارای طراحی مناسب برای بررسی عمیق موضوع در پس زمینه فرهنگی توصیه می‌شود.

ارمغان کاظمی‌نژاد، جمشید یزدانی چراتی، قاسم رحمت‌پور، عباس مسعودزاده، سحر باقری،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: زگیل تناسلی از شایعترین عفونت قابل انتقال جنسی است. ۱% جمعیت فعال از نظر جنسی را مبتلا می‌کند. بنابر مطالعات پیشین، این بیماری کیفیت زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تحمیل هزینه‌های مالی بر سیستم‌های بهداشتی می‌شود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد- شاهدی است که در بهار سال ۲۰۱۸ انجام شد. کیفیت زندگی ۶۵ بیمار مبتلا به زگیل مقعدی- تناسلی که برای درمان بیماری خود به بیمارستان بوعلی‌سینا ساری در سال ۲۰۱۸ مراجعه کرده بودند, با ۶۵ فرد کنترل سالم بررسی شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی World Health Organization Quality of Life Brief Version (WHOQOL-BREF) استفاده شد.
یافته‌ها: براساس نتایج، در بین مبتلایان به بیماری زگیل مقعدی- تناسلی شرکت‌کننده در طرح، اکثریت دچار افت کیفیت رابطه جنسی پس از ابتلا به این بیماری نشدند (۷۰%). تفاوت معناداری بین میانگین نمرات سلامت جسمی و نمرات سلامت روانی در دو گروه شاهد و بیمار وجود نداشت. میانگین نمره سلامت جسمی با شدت بیماری ارتباط نداشت (۰/۱۳P=) ولی نمره سلامت روانی با شدت بیماری تفاوت معناداری داشت (۰/۰۱P=). نمرات سلامت جسمی در کل افراد شرکت کننده ارتباط معنادار با جنسیت داشت به‌طوری‌که در جنس زن سطح سلامت جسمی پایین‌تر از جنس مرد بود، اما میانگین نمره سلامت روانی بیماران زن و مرد تفاوت معناداری نداشت (۰/۱۸P=).
نتیجه‌گیری: میانگین نمره سلامت جسمی و روانی در زنان پایین‌تر از مردان بود و اگرچه در این مطالعه بین سلامت روانی در گروه شاهد و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت، اما نتایج نشان داد که شدت بیماری با سلامت روانی ارتباط مستقیم دارد.

میلاد پزشکی، جمشید انصاری،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها در زنان سرتاسر دنیا است. میزان شیوع سرطان پستان در زنان ایرانی در حال افزایش است. عوامل خارجی و داخلی مختلفی بر روی ثبات ژنوم و خطر ابتلا به سرطان پستان تاثیر دارند. چندشکلی‌های تک نوکلئوتیدی موجود در ژن‌های تعمیری DNA با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان در ارتباط هستند. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین خطر سرطان پستان و پلی‌مورفیسم FokI در ژن XRCC3 بود.
روش بررسی: این مطالعه موردی- شاهدی در بازه زمانی مهر ۱۳۹۵ تا اسفند ۱۳۹۶ در زنان مبتلا به سرطان پستان و زنان سالم واقع در استان مرکزی در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه اراک، شهر اراک انجام شد. در این مطالعه ارتباط پلی‌مورفیسم FokI ژن XRCC3 با خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان با استفاده از روش هضم آنزیمی PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: اختلاف معناداری بین دو گروه بیمار و کنترل برای سه ژنوتیپ جایگاه rs1799794 مشاهده نشد (۰/۴۳۵P=).
نتیجه‌گیری: ارتباط معناداری میان چندشکلی FokI در ژن XRCC3 و خطر ابتلا به سرطان پستان وجود نداشت.

مهرناز نیکخواه بداغی، ایرج ملکی، شهرام آگاه، آزیتا حکمت‌دوست،
دوره 76، شماره 11 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: التهاب مزمن و استرس اکسیداتیو دو عامل تعیین‌کننده شروع و شدت بیماری کولیت اولسروز (Ulcerative colitis) می‌باشند. پژوهش کنونی با هدف بررسی اثر زنجبیل به‌عنوان یک ماده خوراکی ضد التهاب و آنتی‌اکسیدان بر کیفیت زندگی، فعالیت بیماری و نیز سطح سرمی برخی از فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو بیماران کولیت اولسروز خفیف تا متوسط فعال صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور کنترل‌شده با دارونما بوده که در کلینیک تغذیه و رژیم درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در بازه زمانی آبان ۱۳۹۶ تا تیر۱۳۹۷ به انجام رسید. ۴۶ بیمار مبتلا به کولیت اولسروز خفیف تا متوسط فعال روزانه چهار عدد کپسول حاوی mg ۵۰۰ پودر ریشه خشک‌شده زنجبیل یا دارونمای مشابه را به‌مدت شش هفته همراه با وعده‌های غذایی مصرف کردند. فعالیت بالینی بیماری، کیفیت زندگی افراد با استفاده از پرسشنامه‌های دقیق و معتبر و نیز سطح سرمی فاکتورهای Total antioxidant capacity (TAC)، Malondialdehyde (MDA)، Tumor necrosis factor-α (TNF-α)، High-sensitivity C-reactive protein (hs-CRP) و Nuclear factor kappa B (NF-κB) پیش و پس از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: مصرف زنجبیل سطح فاکتور MDA سرم را در گروه آزمون نسبت به گروه دارونما کاهش داد (۰/۰۴P=). افزون‌براین فاکتور TNF-α و فعالیت بیماری در گروه مصرف‌کننده زنجبیل پس از شش هفته مداخله نسبت به ابتدای مطالعه کاهش یافت درحالی‌که افزایش امتیاز کیفیت زندگی در این گروه نسبت به ابتدای مطالعه از نظر آماری معنادار نبود (۰/۰۵P>).
نتیجه‌گیری: مصرف g ۲ پودر ریشه خشک‌شده زنجبیل به‌مدت شش هفته موجب کاهش استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به کولیت اولسروز خفیف تا متوسط فعال می‌شود.

فرزاد تاجدینی، رضا شکرریز فومنی، پری‌ناز رضاپور، کامبیز عباچی‌زاده، مریم محسنی،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف الکل یکی از مهمترین عوامل قابل پیشگیری مرگ است. باتوجه به اهمیت روزافزون بیماری‌های مرتبط با سبک زندگی (از جمله سوءمصرف الکل) وجود راهنماهای بالینی مبتنی بر شواهد منطبق بر شرایط فرهنگی و اقتصادی در هر کشوری الزامی می‌نماید. هدف از انجام این مطالعه تدوین راهنمای بالینی به‌منظور کنترل و پیشگیری از مصرف الکل می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش از مطالعات راه‌اندازی سیستم علمی/اجرایی (مطالعات مدیریت سیستم سلامت) می‌باشد که در سال ۱۳۹۶ در بیمارستان طالقانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که با استفاده از الگوی ملی بومی‌سازی راهکارهای طبابت بالینی با استفاده از نقد راهنماهای بالینی انتخاب شده تا پایان سال ۱۳۹۶ براساس معیارهای سازماندهی مناسب، در دسترس بودن نسخه کامل و به روز بودن راهنما بالینی، بر پایه سیستم امتیازدهیThe Appraisal of Guidelines for Research and Evaluation (AGREE) انجام گردید. راهنما بالینی براساس مدل 5A تدوین گردید.
یافته‌ها: به‌منظور پیشگیری و کنترل مصرف الکل با توجه به توصیه‌های پنج راهنمای بالینی خدمات پیشگیری آمریکا، سبک زندگی سالم ایالات متحده، اقدامات پیشگیری در پزشکی عمومی استرالیا، عوامل خطر رفتاری استرالیا و سبک زندگی انگلستان، براساس آخرین توصیه‌ها تا زمان تدوین راهنمای بالینی براساس مدل ۵A شامل (پرسش و ارزیابی، توصیه، توافق و امداد و سازماندهی و قرار جلسات بعدی) راهنمای بالینی تدوین گردید.
نتیجه‌گیری: بهترین راهکار با توجه به راهنماهای بالینی موجود جهت پیشگیری و کنترل مصرف الکل غربالگری، مشاوره رفتاری کوتاه‌مدت (۲-۱ جلسه)، درمان با مداخلات رفتاری شناختی (۶-۲ جلسه) و در صورت نیاز ارجاع به مراکز درمانی بالاتر می‌باشد.

پروانه صادقی مقدم، الهام فراست، حسین حیدری، زهرا موحدی، محمد آقاعلی،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش تعداد نوزادان نارس در کشور، نگرانی‌هایی در مورد عوارض مختص این گروه از نوزادان به وجود آمده است. از این‌رو این پژوهش در جهت ارزیابی اثربخشی فلوکونازول وریدی بر میزان ابتلا به عفونت قارچی و دیگر عوارض مرتبط در نوزادان نارس زیر g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش کارآزمایی میدانی انجام شد. مداخله شامل تزریق وریدی فلوکونازول در نوزادان با وزن تولد کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بیمارستان ایزدی قم بود. مداخله از تاریخ شهریور ۱۳۹۵ در تمام جمعیت مورد مطالعه انجام شده است. گروه کنترل به‌صورت گذشته‌نگر و از نوزادان بستری در بیمارستان ایزدی قم که پیش از شروع مداخله بستری بودند گرفته شد. پیامدهای مورد نظر (مانند نیاز به تزریق آمفوتریسین، مرگ، سپسیس و مدت زمان بستری) بین دو گروه با کنترل متغیرهای زمینه‌ای مقایسه شد.
یافته‌ها: پس از انجام مداخله از بین پیامدهای مورد بررسی، ابتلا به عفونت قارچی (از ۶۵ به ۴۸/۳%) و نیاز به تزریق آمفوتریسین (از ۲۷/۱ به ۵%) به‌طور معناداری کاهش پیدا کرد. میزان مرگ نیز پس از انجام مداخله از ۴۰ به ۲۸/۳% کاهش پیدا کرد اما این کاهش از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد تجویز فلوکونازول وریدی می‌تواند باعث کاهش عفونت در نوزادان با وزن کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه شود، ولی این مطالعه نتوانست تاثیر فلوکونازول بر کاهش مرگ، پنوموتوراکس، آپنه و نیاز به حمایت تنفسی را نشان دهد.

محسن شجاع، محدثه سلیمانی، مریم عامریان، نیلوفر اسبقی‌پور، پیمان حجازی،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش روزافزون کاربرد پرتو ایکس در تشخیص بیماری‌ها، احتمال پرتوگیری جنین در افراد باردار نیز افزایش می‌یابد. هدف از این مطالعه بررسی میزان رعایت اصول حفاظتی و قانون ۱۰ روز در تصویربرداری از زنان مستعد بارداری است. 
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از تیر تا مهر ۱۳۹۶ در مراکز تصویربرداری دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. ابتدا از بیماران در خصوص اطلاع‌رسانی پرتوکاران در خصوص قانون ۱۰ روز، پرسش شد. سپس  پرسشنامه‌ای در اختیار پرتوکاران قرار گرفت. همچنین وجود کاردستور حفاظتی نیز تعیین شد.
یافته‌ها: پرسش از بیماران در خصوص باردار بودن به میزان ۱۹% انجام نشد که ارتباط معناداری با مجرد بودن بیماران نداشت (۰/۰۰۰۴=P). همچنین میانگین نمره میزان آگاهی پرتوکاران ۰/۹۶±۱۴/۲۱ به‌دست آمد که ارتباط معناداری با سابقه کاری و محل خدمت و میزان تحصیلات آنان نیز نداشت (۰/۰۹=P). از طرفی در نیمی از مراکز کاردستور‌های مکتوب موجود نبود. 
نتیجه‌گیری: اصول حفاظت پرتو و قانون ۱۰ روز در رادیوگرافی از زنان مستعد بارداری، به میزان مطلوبی انجام شد.

فهیمه قطبی‌زاده وحدانی، مریم دلدار پسیخانی، تهمینه اعزازی، زهرا پناهی،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: نگاه حرفه‌ای به‌مقوله آموزش با توجه به رشد فزآینده دانش فنی آموزش در حیطه آموزش پزشکی ضروری می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی اثر آموزش به‌شیوه تئوریک و سمیولوژیک مباحث کف لگن در آموزش دستیاران رشته جراحی زنان و زایمان در دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: پژوهش کنونی در ۶۶ نفر از دستیاران تخصصی رشته زنان و زایمان سال سوم و چهارم دانشگاه علوم پزشکی تهران در اسفند ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۶ انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل یک پرسشنامه، شامل ۱۹ سوال چهار گزینه‌ای در مورد مبحث آناتومی کف لگن بود. ابتدا پرسشنامه‌ها تحت عنوان آزمون پیش‌آزمون در اختیار دستیاران بالینی قرار گرفت، سپس کلاس آموزشی تئوری و عملی آناتومی کف لگن توسط اساتید و دستیاران فوق تخصصی گروه کف لگن برگزار شد و در پایان کلاس‌ها دوباره پرسشنامه‌های پیش‌آزمون قرار گرفت و میزان پاسخ‌گویی سوالات پیش و پس از آموزش مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: از مجموع ۶۶ نفر، ۳۰ نفر در پیش‌آزمون و ۶۶ نفر در پس‌آزمون شرکت کرده بودند. میانگین نمره دستیاران بالینی زنان در مبحث آناتومی کف لگن پیش از مداخله ۷/۱۴±۵/۳۸۸ و پس از مداخله ۲/۱۸۱±۱۲/۵۷ بود (۰/۰۰۱P=). اختلاف میانگین‌ها پیش و پس از آموزش در تمامی سطوح از نظر آماری تفاوت معنادار داشت. نمرات کلی آگاهی در پس‌آزمون، به‌صورت معنادار آماری (۰۵/۰P<) نسبت به پیش‌آزمون افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان بیان کرد آموزش به‌شیوه تئوری و سمیولوژیک مبحث آناتومی کف لگن در آموزش دوره دستیاری تخصصی رشته زنان و زایمان سبب افزایش دانش و آگاهی آن‌ها شد.

منصور بهاردوست، مرجان مخترع، آرزو چهارمحالی، فاطمه موسی‌زاده، شهرام آگاه،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارتباط بین بیماری‌های مزمن با تعداد زیادی از بیماری‌های روانی و مشکلات اجتماعی شامل افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی به اثبات رسیده است. هپاتیت یکی از بیماری‌های مزمن کبدی است که می‌تواند کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف مقایسه‌ی کیفیت زندگی بین بیماران مبتلا به هپاتیت B و C طراحی شد.
روش بررسی: مطالعه کنونی در قالب یک مطالعه‌ی تحلیلی آینده‌نگر، ۸۶ بیمار مبتلا به هپاتیت B را با ۸۶ بیمار مبتلا به هپاتبت C که از ابتدای فروردین ۱۳۹۴ تا ابتدای فروردین ۱۳۹۷ به بیمارستان رسول اکرم (ص) شهر تهران مراجعه کرده‌اند، از نظر کیفیت زندگی و فاکتورهای موثر بر کیفیت زندگی مورد مقایسه قرار داد. کیفیت زندگی بیماران با استفاده از پرسشنامه 36-item short-form health survey (SF-36) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: به‌طور کلی امتیاز کیفیت زندگی به‌طور معناداری برای بیماران مبتلا به هپاتیت c (۹/۳۷±۳۴/۱۳) کمتر از بیماران مبتلا به هپاتیت B (۱۰/۵±۵۱/۵) برآورد شد (۰/۰۰۱P=) بر اساس نتایج رگرسیون لاجستیک بُعد عاطفی بیماران به‌عنوان مهمترین بُعد موثر بر کیفیت زندگی بیماران گزارش شد (OR=۹/۱۵, ۹۵% CI= (۴/۱۱-۱۵/۴۱), P=۰/۰۰۱). بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون خطی، نوع هپاتیت (۰/۰۰۱P=، ۴/۲۱B=)، میزان درآمد بیماران (۰/۰۰۱P=، ۲/۵۷B=)، سطح تحصیلات (۰/۰۱۴P=، ۲/۹B=) و جنس بیماران (۰/۰۲۳P=، ۲/۷۷B=) به‌ترتیب به‌عنوان مهمترین فاکتورهای موثر بر کیفیت زندگی بیماران گزارش شدند.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، کیفیت زندگی در بیمارن مبتلا به هپاتیت C پایین‌تر از بیماران مبتلا به هپاتیت B گزارش شد.

اسماء سلیمانی، افرا خسروی، عنایت اسدی،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال در سوخت و ساز لیپیدها حیات انسانی را در تمامی کشورها با درصدهای متفاوت تهدید می‌کند و باعث بروز بیماری‌های قلبی-عروقی می‌شود. کاهش میزان فعالیت بدنی و حذف برخی غذا داروها گسترش این عوارض را تسریع بخشیده‌اند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر ۱۰ هفته مصرف مکمل زنجبیل بر نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن زنان چاق به‌دنبال تمرین ورزشی پیلاتس انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش نیمه‌تجربی در مرکز گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام از شهریور تا آذر ۱۳۹۶ انجام شد. در این مطالعه، ۹۰ زن چاق مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌طور تصادفی به ۳ گروه مکمل، دارونما و کنترل (هر گروه ۳۰ نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل ده هفته فعالیت ورزشی پیلاتس است. گروه مکمل روزانه g ۲ پودر زنجبیل را، به‌مدت ۱۰ هفته مصرف می‌کردند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد ۱۰ هفته مصرف مکمل زنجبیل به‌دنبال تمرین ورزشی پیلاتس در پیش‌آزمون و پس‌آزمون باعث افزایش سطوح لیپوپروتیین پرچگال و کاهش تری‌گلیسیرید، لیپوپروتیین کم‌چگال، کلسترول تام، ترکیب و وزن بدن زنان چاق می‌شود. همچنین مصرف ۱۰ هفته مکمل زنجبیل به‌دنبال تمرین هوازی پیلاتس بر سطوح تری‌گلیسیرید (۰/۰۰۱P=)، لیپوپروتیین کم‌چگال (۰/۰۲P=)، کلسترول تام (۰/۰۵P=) و لیپوپروتیین پر‌چگال (۰/۰۱P=) زنان چاق گروه مکمل و دارونما تاثیر معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین پیلاتس به‌همراه مصرف روزانه g ۲ مکمل زنجبیل به‌مدت ۱۰ هفته، باعث کاهش معنادار در سطوح نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن، وزن و نسبت محیط کمر به لگن شد.

مهرداد محمدی، جمشید فقری،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس از عوامل بیماری‌زای متداول در انسان است که طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها را ایجاد می‌کند. آنزیم کوآگولاز از عوامل مهم بیماری‌زای این باکتری می‌باشد. همچنین بررسی تنوع ژنتیکی ژن کدکننده این آنزیم (Coa) یکی از روش‌های مولکولی تعیین تیپ ایزوله‌های استافیلوکوکوس اورئوس می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، از اسفند ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷، ۱۵۰ نمونه استافیلوکوس اورئوس جدا شده از نمونه‌های ادرار و خون از بیمارستان‌های آموزشی الزهرا و امام حسین (ع) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از تایید نوع باکتری نمونه با قطعه ژنومی Coa، برای تعیین تیپ کوآگولاز منطقه بسیار متغیر ژن این آنزیم در واکنش Polymerase chain reaction (PCR) تکثیر و سپس مورد هضم آنزیمی با استفاده از آنزیم اندونوکلئاز محدودگر AluI قرار گرفت و تنوع طول قطعات هضم آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۱۵۰ نمونه ۴۵ نمونه استافیلوکوکوس اورئوس با تست‌های بیوشیمیایی تایید و از این تعداد ۳۶ (۸۰%) نمونه‌ها حامل ژن کوآگولاز بودند. در بین الگوهای PCR، الگوی bp680 در ۲۰ نمونه و الگوی bp750 در ۱۶ نمونه به‌دست آمدند. پس از هضم آنزیمی برای آزمون Restriction fragment length polymorphism (RFLP)، چهار الگو به‌دست آمدند که الگوی ۲۸۰+۴۰۰ در ۱۶ نمونه (۴۴/۴%)، الگوی ۲۸۰+۴۷۰ در ۷ نمونه (۱۹/۴%)، الگوی ۳۴۰+۳۴۰ در ۶ نمونه (۱۶/۶%)، الگوی بدون هضم ۷۵۰ در ۷ نمونه (۱۹/۶%) می‌باشند.
نتیجه‌گیری: با استفاده از آزمایشات صورت گرفته مشخص گردید که الگوی PCR-RFLP، ۲۸۰+۴۰۰ جفت بازی الگوی غالب در نمونه‌های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده در اصفهان می‌باشد.

زهرا فصیحی‌زاده، بهرام احمدی، غلامرضا شکوهی، نیلوفر جلالی‌زند، مرجان معتمدی، حسین میرهندی،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دو گونه‌ی ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال عامل بیش از ۸۰% انواع درماتوفیتوزیس می‌باشند. تاکنون روش‌های مورفولوژیک و فیزیولوژیک مختلفی جهت افتراق این دوگونه‌ی بسیار مشابه استفاده شده است، اما این روش‌ها کمابیش زمان‌بر بوده و از ویژگی پایینی برخوردارند. هدف این مطالعه، معرفی یک واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه ساده و سریع برای افتراق این دو گونه از یکدیگر می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه تحلیلی و تجربی است که بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در آزمایشگاه قارچ‌شناسی پزشکی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بدین منظور توالی نوکلئوتیدی ۴ ناحیه ژنی Internal transcribed spacer (ITS)، بتا توبولین، الانگیشن فاکتور یک آلفا و کالمودولین در دو گونه قارچ مدنظر، مورد آنالیز بیوانفورماتیک قرار گرفت و تفاوت‌ها و تشابه‌های نوکلئوتیدها بین دو گونه در هر کدام از ژن‌های یادشده، برای انتخاب پرایمر بررسی گردید. ویژگی پرایمرهای انتخابی جهت انجام واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه (Duplex PCR) در مقابل ایزوله‌های تعیین توالی شده‌ی گونه‌های درماتوفیتی آزمایش گردید.
یافته‌ها: با توجه به مجموع داده‌ها، پرایمرهای اختصاصی از ژن الانگیشن فاکتور یک آلفا انتخاب گردید. این پرایمرها محصولی با ۱۷۳ و۳۸۴ جفت باز به‌ترتیب در گونه‌های ترایکوفایتون روبروم و اینتردیجیتال تولید نمود و در مواجهه با گونه‌های درماتوفیتی مختلف از اختصاصیت بالایی برخوردار بودند.
نتیجه‌گیری: واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز دوگانه راه‌اندازی شده یک روش افتراقی اختصاصی و سریع نسبت به روش‌های متداول جهت شناسایی دو گونه ترایکوفایتون روبروم و ترایکوفایتون اینتردیجیتال از یکدیگر می‌باشد.

منصور رضایی، فاطمه رجعتی، نگین فخری،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بارداری از شایعترین عوارض طبی بارداری با عوارض متعدد جنینی و مادری است. شاخص توده بدنی زنان باردار به‌عنوان عاملی موثر در بروز دیابت بارداری مطرح است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط شاخص توده بدنی زنان باردار با بروز دیابت بارداری بود.
روش بررسی: در این مطالعه هم‌گروهی گذشته‌نگر پرونده ۶۵۹ زن باردار که از شهریور ۱۳۸۹ تا شهریور ۱۳۹۱ به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمانشاه مراجعه کردند با حمایت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و بررسی شد. براساس اندازه‌گیری قد و وزن، شاخص توده بدنی زنان در ابتدای بارداری محاسبه شد. زنان باردار به چهار گروه لاغر (شاخص توده بدنی کمتر از kg/m2 ۱۸/۹)، نرمال (شاخص توده بدنی بین kg/m2 ۱۹ و kg/m2 ۲۴/۹)، دارای اضافه وزن (شاخص توده بدنی بین kg/m2 ۲۵ و kg/m2 ۲۹/۹ و چاق (شاخص توده بدنی بیشتر از kg/m2 ۳۰) تقسیم شدند. زنانی که در ابتدای بارداری دیابت داشتند از مطالعه حذف شدند.
یافته‌ها: میانگین سن ۵/۸۵±۲۷/۷ سال و شاخص توده بدنی kg/m2 ۴/۰±۲۴/۴ بود. ۳۰/۷% زنان به دیابت بارداری مبتلا بودند (قندخون ناشتا بزرگتر یا مساوی ۹۲). شاخص توده بدنی و ابتلا به دیابت بارداری ارتباط آماری معناداری (۰/۰۰۱P<) داشت. به ازای هر واحد افزایش این شاخص، خطر دیابت بارداری ۲۴/۱ برابر شد (۰/۰۰۱P<). خطر دیابت بارداری در زنان با وزن بیشتر از نرمال، به‌طور معناداری بیشتر بود (۰/۰۰۱P<). این خطر در زنان لاغر نیز بیشتر از زنان دارای وزن نرمال بود، اما تفاوت معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: شاخص توده بدنی زنان باردار با بروز دیابت بارداری ارتباط دارد و افزایش آن با افزایش بروز دیابت بارداری همراه است.

مهشاد علی کروسی، فریده شیشه‌بر، کریم مولا، میثم عالیپور،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی یکی از عوامل بروز و تشدید بیماری آرتریت روماتویید محسوب می‌شود. با این وجود مطالعات محدودی ارتباط بین ترکیب بدن و شدت این بیماری را مورد بررسی قرار داده‌اند. این مطالعه به‌منظور بررسی ارتباط شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی و مقایسه شاخص‌های آنتروپومتری بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید و افراد سالم انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش مورد-شاهدی در بیمارستان گلستان شهر اهواز از اردیبهشت تا بهمن ۱۳۹۵ انجام شد. در این مطالعه، ۹۵ بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید و ۹۵ فرد سالم به‌عنوان گروه کنترل شرکت کردند. وزن، قد، درصد چربی و شاخص‌های آنتروپومتری ارزیابی شدند. شدت بیماری آرتریت روماتویید براساس معیار DAS28 محاسبه شد.
یافته‌ها: وزن، نمایه توده بدن، چربی بدن، اندازه دور کمر، نسبت دور کمر به لگن، نسبت دور کمر/ قد و دیگر شاخص‌های جدید چاقی شامل شاخص شکل بدن، شاخص چاقی بدن، شاخص حجم شکمی، اندازه سطح بدن و شاخص Conicity در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید نسبت به افراد سالم به‌طور معنادار بالاتر بود (۰/۰۵P<). شاخص دورکمر/ قد و شاخص چاقی بدن در مقایسه با شاخص‌های دیگر بیشترین ارتباط را با امتیاز DAS28 داشتند. خطر ابتلا به آرتریت روماتویید در افراد مبتلا به چاقی مرکزی (براساس اندازه دور کمر) نسبت به چاقی نمایه توده بدن و درصد چربی بدن بیشتر است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد شدت بیماری آرتریت روماتویید با انواع چاقی (به‌ویژه چاقی شکمی) و شاخص‌های آنتروپومتری ارتباط دارد.

مرضیه کازرانی، ناهید جلالیان الهی، نجمه مهاجری، کیارش قزوینی، سارا تقدیسی، محمدرضا قفقازی، مهدیه متقی، رزیتا داودی،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص مولکولی به‌روش تقویت اسیدهای نوکلییک که تحت عنوان واکنش زنجیره پلی‌مراز (Polymerase chain reaction, PCR) شناخته می‌شود به‌تازگی مطرح گردیده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه روش تشخیصی اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز نسبت به کشت از نظر حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در تشخیص بیماری سل ریوی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، نمونه خلط ۵۸ بیمار مشکوک به سل ریوی مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد، از ابتدای فروردین تا پایان اسفند ۱۳۹۶، گردآوری گردید. نمونه‌ها در کمتر از ۷۲ ساعت تحویل آزمایشگاه شد. از بیماران سه نوبت نمونه گرفته شد، در بیمارانی که قادر به تولید خلط نبودند برونکوسکوپی و برونکوآلوئولار لاواژ انجام شد. پس از ۲۴ ساعت، جواب اسمیر گزارش شد. روش کشت به‌عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد و حساسیت و ویژگی واکنش زنجیره پلی‌مراز و اسمیرخلط با آن مقایسه گردید.
یافته‌ها: بیماران در محدوده سنی بین ۱۸ تا ۸۹ سال بودند. از بین ۵۸ سل ریوی مشکوک، در روش کشت وجود بیماری در ۲۵ مورد (۴۳/۱%)، روش اسمیر اسید فست وجود بیماری در ۲۷ بیمار (۴۶/۶%) و روش واکنش زنجیره پلی‌مراز در ۲۴ بیمار (۴۱/۴%) تایید و به اثبات رسیده است. حساسیت اسمیر خلط در تشخیص سل ریوی ۱۰۰% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۲/۶% و منفی ۱۰۰% می‌باشد. حساسیت روش واکنش زنجیره پلی‌مراز، ۸۸% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۱/۷% و منفی ۹۱/۲% می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه از بین دو روش اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز، روش اسمیر اسید فست دارای حساسیت بالاتری در تشخیص سل ریوی نسبت به واکنش زنجیره پلی‌مراز داشته و ویژگی هر دو روش یکسان بوده است.

شهربانو کیهانیان، نفیسه کوچکی، مجید پویا، مریم ذاکری حمیدی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان و مهمترین عامل مرگ ناشی از سرطان در زنان سراسر دنیاست که در ایران ۱۷% کل سرطان‌های زنان را به خود اختصاص داده و همچنان در رتبه اول قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با درگیری غدد لنفاوی زیربغل در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. 
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از فروردین ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۳ روی ۱۶۷ زن مبتلا به سرطان پستان در بیمارستان‌های شهید بهشتی بابل، شهید رجایی تنکابن و امام سجاد (ع) رامسر انجام شده است.
یافته‌ها: میزان درگیری غدد لنفاوی زیربغلی، ۷۰/۱% بود. متوسط سن بیماران، ۱۱/۶۲±۴۹/۶۴ سال بود. شایعترین گروه سنی، ۴۹-۴۰ سال بودند که بیشترین درگیری غدد لنفاوی (۲۴%) را داشتند. میانگین اندازه تومور cm ۳/۳۹ بود که بیشتر بیماران توموری با اندازه cm ۵-۲ () داشتند. تمام بیماران با اندازه تومور بالای cm ۵ ()، درگیری غدد لنفاوی داشتند. شایعترین نوع پاتولوژی تومور و درجه بافت‌شناسی، به‌ترتیب کارسینوم داکتال مهاجم (۹۳/۴%) و درجه ۲ (۵۲/۱%) بوده است. ۸۵/۱% از بیماران با درجه ۳ بیشترین درگیری غدد لنفاوی را داشتند. ۲۲/۲% از بیماران با تهاجم عروقی، درگیری غدد لنفاوی زیربغلی داشتند. ۶۳% تومورها هر دو گیرنده استروژن و پروژسترون را داشتند. درگیری غدد لنفاوی با اندازه (۰/۰۳۱=P)، نوع (۰/۰۰۷=P) و درجه بافت‌شناسی تومور (۰/۰۱۱=P)، گیرنده استروژن (۰/۰۰۸=P)، گیرنده پروژسترون (۰/۰۳۸=P) ارتباط آماری معناداری داشت. 
نتیجه‌گیری: درگیری غدد لنفاوی زیربغلی با اندازه تومور، نوع تومور، درجه بافت‌شناسی و وضعیت گیرنده‌های استروژن و پروژسترون مرتبط بود. درحالی‌که با سن و وضعیت توأم گیرنده‌های استروژنی و پروژسترونی ارتباط معناداری نداشت.

محمدرضا چشم‌یزدان، رضا دهنویه، موسی بامیر، آتوسا پورشیخعلی، سمیه نوری حکمت،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: جایگاه هر حوزه موضوعی در تولیدات علمی می‌تواند نشان‌دهنده توانمندی عملکرد علمی آن حوزه باشد. از آن‌جایی که زنان و زایمان یکی از مهمترین رشته‌های بالینی در حوزه علوم‌پزشکی است، از این‌رو این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تولیدات علمی حوزه زنان و زایمان پیش و پس از طرح تحول نظام سلامت انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه علم‌سنجی که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ در مقالات ایرانی از دیدگاه شاخص‌های تعداد مدارک تولیدی، تعداد استنادات دریافتی، میزان استناد به هر مقاله و شاخص H، حوزه زنان و زایمان که براساس پایگاه Web of Science انجام شده است.
یافته‌ها: میانگین میزان استناد به هر مقاله، تعداد مدارک و تعداد استنادات در ۵ سال پیش از طرح تحول نظام سلامت،  به‌ترتیب برابر با ۱۰/۴۴، ۱۹۶/۶ و ۱۷۵۰/۶ و در ۵ سال پس از اجرای طرح، برابر با ۳/۸۹، ۲۸۲/۶ و ۱۰۳۱/۴ می‌باشد. همچنین در حوزه، زنان و زایمان، میزان همکاری جهانی پیش و پس از طرح تحول سلامت، به‌ترتیب برابر با ۱۳/۰۶ و ۱۳/۲۵ می‌باشد. رمضانی تهرانی با ۱/۹۱ پرتولیدترین نویسنده و دانشگاه علوم پزشکی تهران با ۲۳/۷۷% بالاترین سازمان تولیدکننده و موضوع زنان و زایمان با ۶۶/۸۸% بیشترین سهم تولیدات علمی این حوزه را پوشش داده است.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد، تولیدات علمی حوزه زنان و زایمان، از لحاظ کمیت (تعداد مدارک) پس از طرح تحول نظام سلامت روندی رو به رشدی داشته، اما از نظر کیفیت (استناد، شاخص H) رو به کاهش است. همچنین همکاری‌های جهانی پس از طرح تحول نظام سلامت افزایش یافته است و بیشترین همکاری این حوزه با کشور آمریکا و کمترین با کشورهای آسیایی بوده است.

راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های روتاتورکاف از متداول‌ترین عوامل درد شانه هستند و کمابیش عضله‌ی سوپرااسپیناتوس درگیر می‌شود. آزمون‌های Full can (FC) و Empty can (EC)، آزمون‌های استاندارد طلایی برای ارزیابی ضایعات شانه هستند. به‌تازگی آزمون Hug up (HU) برای ارزیابی سوپرااسپیناتوس مطرح شده است. تاکنون هیچ مطالعه‌ سونوگرافی‌ به مقایسه‌ی ضخامت عضله‌ی سوپرااسپیناتوس در این آزمون‌ها نپرداخته است. هدف این مطالعه مقایسه‌ی ضخامت عضله‌ی سوپرااسپیناتوس در آزمون‌های HU، FC وEC  در زنان سالم جوان است.
روش بررسی: ۴۰ زن سالم (میانگین سن ۲/۴±۲۱/۶۲ سال) در این مطالعه‌ی ‌مقطعی-مقایسه‌ای از فروردین تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده‌ی توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران شرکت کردند. ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت‌های استراحت و انقباضی با وزنه‌ی مچی kg ۰/۵ در ۱) وضعیت EC:  شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحه‌ی استخوان کتف و شست رو به زمین ۲) وضعیت FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحه‌ی استخوان کتف و شست رو به سقف ۳) وضعیت HU: آرنج خم شده و کف دست با انگشتان باز روی شانه‌ی سمت مقابل، اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: آزمون Bonferroni نشان داد، ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت‌های EC، FC و HU به‌طور معنا‌داری بیشتر از وضعیت استراحت بود (۰/۰۰۱>P). ضخامت عضله در وضعیت EC به‌طور معنا‌داری از وضعیت FC کمتر بود (۰/۰۰۱=P) و وضعیت HU با وضعیت‌های EC و FC اختلاف معنا‌دار آماری نداشت.
نتیجه‌گیری: در تمامی وضعیتها میانگین ضخامت عضله‌ نسبت به وضعیت استراحت افزایش داشت و بیشترین ضخامت در وضعیت FC بود. به‌نظر می‌رسد ضخامت سوپرااسپیناتوس در آزمون HU با آزمون‌های EC و FC مشابه است.

معصومه بابایی، مهرداد هاشمی، بهزاد بنی‌اقبال،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات پرشمار نشان داده‌اند که miRNA در میان شاخص‌ها و علایم زیستی مختلف سرطان ریه، مهمترین هستند. با متوقف کردن miRNAهای مسبب بیماری (انکوژن) و ایجاد miRNAهای لازم و عملکردی (بازدارنده‌ی توموری)، این RNAهای کوچک تنظیم‌کننده می‌توانند کاربرد درمانی در سرطان داشته باشند. مرگ‌ومیر بالای ناشی از سرطان ریه این واقعیت را مشخص می‌کند که بیشتر بیماران در مرحله پیشرفته بیماری تشخیص داده می‌شوند. استفاده از بیومارکرهای سرمی می‌تواند به تشخیص زودهنگام کمک کند. از این‌رو در پژوهش کنونی میزان بیان miR-137 در سرم افراد مبتلا به سرطان ریه بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی-توصیفی از شهریور ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷ انجام گردید. برای انجام این پژوهش، ۱۰۰ نمونه سرم (۵۰ نمونه سرم افراد سالم و ۵۰ نمونه سرم افراد بیمار) از مراجعه‌کنندگان به بیمارستان مسیح دانشوری تهران تهیه و داده‌های فردی و کلینیکوپاتولوژیکی بیماران توسط پرسشنامه‌ای از تمامی افراد گردآوری گردید. سپس جهت بررسی کیفی میزان تغییرات بیان miR-137 از روش Real-time polymerase chain reaction (RT-PCR) استفاده شد.
یافته‌ها: داده‌های به‌دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری بین بیان سرمی ژن miR-137 مراحل اول و دوم بیماری وجود نداشت. درحالی‌که در سرم افراد مبتلا به سرطان ریه که در مراحل سوم و چهارم متاستاز بودند میزان بیان     miR-137 به‌ترتیب ۳/۲ (۰/۰۴۲P=) و ۶/۸ (۰/۰۰۳P=) برابر کاهش داشته است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، بین بیان miR-137 و سرطان ریه ارتباط معناداری به‌دست آمد.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb