جستجو در مقالات منتشر شده


160 نتیجه برای زن

سعید چنگیزی آشتیانی، سید مصطفی شید موسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

انسداد میزنای با توقف جریان ادرار و افزایش فشار در بخش‌های بالایی مجاری ادراری سبب تضعیف پیشرونده در عملکرد کلیوی می‌شود. این مطالعه برای ارزیابی شرایط استرس اکسیداتیو و تغییرات متابولیسمی در بافت کلیوی طی انسداد حاد یکطرفه میزنای طراحی شده است.

روش بررسی: در رت‌های نر نژاد اسپراگ-دالی (10n= در هر گروه)، میزنای چپ به‌صورت استریل و تحت بیهوشی مسدود گردید. بعد از گذشت 24 ساعت از انسداد یکطرفه میزنای، هر دو کلیه برداشته و در oC70- حفظ شدند. در رت‌های گروه‌های شاهد و کنترل نیز کلیه‌ها خارج و ذخیره گردید. برای تعیین وضعیت متابولیسم، سطوح ATP و ADP، و برای ارزیابی وضعیت استرس اکسیداتیو، سطوح مالون دی آلدئید (MDA) و توانایی آنتی اکسیدانی/ احیاکنندگی آهن سه ظرفیتی (FRAP)، در بافت کلیوی ارزیابی شد.

یافته‌ها: مقایسه بین گروه دارای انسداد میزنای و گروه شاهد نشان داد که 24 ساعت انسداد حاد یکطرفه میزنای سبب افزایش میزان‌های MDA (nmol/gKW 86/1±42/51 در مقابل 02/1±64/38 با 001/0p<) و ADP (mol/gKWµ 44/0±678/0 در مقابل 04/0±474/0 با 05/0p<)، اما کاهش (همگی با 001/0p<) مقادیر FRAP (mol/gKWµ 16/0±44/2 در مقابل 27/0±28/4)، ATP(mol/gKWµ 10/0±09/1 در مقابل 19/0±26/2)، و ATP/ADP (149/0±64/1 در مقابل 56/0±11/5) در کلیه انسدادی شد. درحالی‌که در کلیه غیر انسدادی مقادیر ATP و ADP افزایش و ATP/ADP و MDA عدم اختلاف نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد داشتند.

نتیجه‌گیری: 24 ساعت انسداد یکطرفه میزنای سبب القاء شرایط استرس اکسیداتیو و کاهش متابولیسم هوازی در کلیه انسدادی، به‌همراه یک افزایش جبرانی متابولیسم و بدون بروز استرس اکسیداتیو در کلیه غیر انسدادی می‌گردد.


خدیجه شمشاد، محمد علی عشاقی، محمدرضا یعقوبی ارشادی، حسن وطن دوست، محمدرضا عبائی، ذبیح اله‌ زارعی، فرشته فقیه نائینی، ملیحه  جداری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

آنوفل سوپرپیکتوس یکی از ناقلین مهم مالاریا در ایران محسوب می‌شود. این گونه در تمام فلات ایران و نیز مناطق کوهستانی دامنه‌های سلسله جبال البرز و جنوب سلسله جبال زاگرس تا ارتفاع نزدیک به 2000 متر از سطح دریا و نیز در دشتهای ساحلی کناره بحر خزر و خلیج فارس یافت می‌شود. جمعیتهای مختلف این گونه نقشهای مختلفی در انتقال مالاریا در مناطق تحت اشغال خود به عهده دارند. بررسی‌های مورفولوژیک نشان داده که دو فرم متمایز بر اساس حلقه روی انتهای پالپ ماده‌ها در میان جمعیتهای مختلف این گونه وجود دارد.

روش بررسی: در این مطالعه سایر خصوصیات مورفولوژیک و نیز تنوع ژنتیکی دو فرم مذکور در 35 جمعیت مختلف این گونه در ایران مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات مولکولی به کمک تکنیک PCR-RFLP وPCR-direct sequencing بر روی ژن سیتوکروم اکسیداز شماره 1 (COI) ژنوم میتوکندری انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج بررسی‌های مورفولوژیک نشان دادند که دو فرم مذکور علاوه بر وجود و یا عدم وجود لکه روی پالپ از نظر طول نوار روشن انتهایی پالپ (01/0p<)، طول بال (05/0p<) و فاصله محل انشعاب رگبال 2 یا 4 تا انتهای بال (05/0p<) اختلاف معنی‌داری دارند. بررسی پراکندگی جغرافیایی دو فرم مورفولوژیک نشان داد که هر دو فرم در اکثر نقاط مختلف کشور به‌طور سیمپاتریک وجود دارند.

نتیجه‌گیری: ‌نتایج بررسی های تنوع ژنتیکی ژن سیتوکروم اکسیداز I به کمک 18 آنزیم مختلف و نیز تعیین توالی حدودbp 710 نشان داد که اختلافات مشخصی داخل یا بین جمعیتهای هر دو گروه وجود دارد ولی این تفاوتها ارتباطی با دو فرم مرفولوژیک مورد بررسی ندارند. برای تعیین وضعیت تاکسونومیک دقیق این هاپلوتایپهای ژنتیکی و نیز ارتباط آنها با انتقال مالاریا توصیه می‌شود مطالعات تکمیلی اکولوژیکی، سیتولوژیکی و ملکولی صورت پذیرد.


تقی گل‌محمدی، محمد انصاری، عبدالرحیم نیک ضمیر، رضا صفری ابهری، سپیده الهی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

مسمومیت با سرب یکی از مهمترین مشکلات زیستی شهرهای بزرگ جهان است و آثار زیان‌آور سرب روی اکثر بافتها مطالعه شده ولی روی رشد و وزن جنین در دوران حاملگی کمتر بررسی شده است. هدف این طرح بررسی وجود همبستگی بین غلظت سرب خون مادر، بندناف جنین و شیر مادر و اثر آن بر وزن نوزاد هنگام تولد می‌باشد.

روش بررسی: مطالعه از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. پس از تکمیل پرسشنامه، پنج میلی‌لیتر خون از 86 مادر و نوزاد و سه میلی‌لیتر شیر از مادران منطقه غیرآلوده و 85 نمونه خون مادر و نوزاد و شیر مادر منطقه آلوده جمع‌آوری و با روش اسپکترومتری جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین غلظت سرب خون مادران، نوزادان و شیر مادران در منطقه غیرآلوده به ترتیب: 1/4±6/7، 2/3±9/5 و 5/2±2/4 و در منطقه آلوده به ترتیب 41/8±07/9، 18/5±6/6 و 5/5±8/5 میکروگرم در میلی‌لیتر و میانگین وزن نوزادان در منطقه غیرآلوده 5/0±2/3 و در منطقه آلوده 4/0±2/3 کیلوگرم بود.

نتیجه‌گیری: بین میانگین غلظت سرب شیر مادران در دو منطقه غیرآلوده و آلوده تفاوت معنی‌داری وجود داشت (012/0(p=. با استفاده از آزمون Correlation و t-test، بین میانگین غلظت سرب خون مادران و نوزادان ومیانگین سرب شیر مادران و خون نوزادان در هر دو منطقه ارتباط معنی‌داری وجود داشت (001/0(p=. وزن نوزادان درهنگام تولد بین پنج تا دو کیلوگرم و به‌طور متوسط 5/3 کیلوگرم بود و با مقایسه آن با میانگین وزن نوزادان در منطقه آلوده و غیر آلوده احتمالا" آلودگی سرب برروی وزن نوزادان اثر چندانی ندارد (89/0p=).


بدرالسادات راجی، سید مهدی جلالی، محمد علی نویان اشرف، مسعود شریفی، حمیرا پیروی سرشکه،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

طب سوزنی یک از روش‌های موثر درمان درد در شرایط مختلف است، اما تاکنون تاثیر آن بر درد پس از عمل جراحی ترمیم فتق اینگوینال بررسی نشده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی طب سوزنی در کاهش درد پس از این جراحی می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی آینده‌نگر دوسوکور با کنترل توسط دارونما، 60 مرد 30 تا 60 ساله با وضعیت فیزیکی معادل ΙΙ و ASA Ι که کاندید عمل جراحی انتخابی ترمیم فتق اینگوینال تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان امام خمینی بودند، وارد شدند. همه بیماران به روش کاملا مشابه بیهوش و عمل جراحی شدند. بعد از اتمام عمل و بستن زخم، درحالی‌که هنوز بیهوشی ادامه داشت، بیماران به‌صورت تصادفی در گروه طب سوزنی (با تحریک نقاط GV.2، GV.4 و Sp.6 توسط سوزن‌های استریل مخصوص طب سوزنی) یا گروه کنترل (بدون تحریک توسط طب سوزنی)، قرار می‌گرفتند. سپس بیهوشی خاتمه داده می‌شد. در شش ساعت اول پس از عمل شدت درد هر ساعت سنجیده می‌شد. در صورت درخواست بیمار یا در صورت نیاز به بیمار mg25 پتیدین تزریق می‌شد. شدت درد و میزان مصرف کل پتیدین بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: بین میانگین سن اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. اما شدت درد در ساعات دو تا پنجم در گروه طب سوزنی به میزان معنی‌داری از گروه کنترل کمتر بود. همچنین مصرف پتیدین در شش ساعت اول پس از عمل در گروه طب سوزنی به‌میزان معنی‌داری از گروه کنترل کمتر بود (07/12±5/7 در برابر 91/12±65 گرم، 0001/0p=).

نتیجه‌گیری: استفاده از طب‌سوزنی در بیمارانی‌که تحت عمل جراحی ترمیم فتق اینگوینال قرار می‌گیرند به‌میزان معنی‌داری با کاهش شدت درد پس از عمل در ساعات دوم تا پنجم همراه است و با توجه به‌اینکه استفاده از طب سوزنی در درمان درد حاد و مزمن کاربرد گسترده‌ای داشته و با عارضه خاصی همراه نیست استفاده از آن برای تمام بیماران توصیه می‌شود.


فرخ لقا احمدی، اشرف علی مددی، محبوب لسان پزشکی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

در حالی که کیفیت عالی ارگان و وضعیت ایده‌آل پیوند بسیاری از عواملی که کارکرد زودرس کلیه را دچار اختلال می‌کند، کاهش داده است، اما کلیه پیوندی با عملکرد کند Slow Graft Function (SGF) هنوز بعد از پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده بوجود می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی شیوعSGF و تعیین عوامل خطر آن در پیوند کلیه از دهنده زنده است.

روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر در340 پیوند کلیه از دهنده زنده به مدت دو سال (1384 و 1383)در بیمارستان بقیه‌اله تهران انجام پذیرفت. گیرندگان پیوند به دو گروه کلیه پیوندی با عملکرد فوری Immediate Graft Function (IGF) با کراتینین کمتر ازmg/dl 3 در روز پنجم پس از پیوند و کلیه پیوندی با عملکرد کند (SGF) با کراتینین بیشتر یا مساوی mg/dl 3 در روز پنجم پس از پیوند، بدون نیاز به دیالیز تقسیم شدند. آنالیز متغیرها در هر یک از گروه‌هایSGF وIGF انجام شد و توسط تست‌های ضریب- دوکا، من ویتنی و T با هم مقایسه شدند.

یافته‌ها: انسیدانسSGF 2/6% (22 نفر) وIGF 8/89% (318 نفر) بود. میانگین BMI گیرندگان در IGF، kg/m2 9/3±1/22 و درSGF، kg/m28/3±3/25 بود. (24/1=OR 401/1-097/1 95%=CI 001/0=(p فراوانی نسبی SGF در دریافت‌کنندگان پیوند از مؤنث بیشتر از دریافت‌کنندگان از مذکر بود (862/2=OR 971/7-028/1 95%CI 044/0=(p. فراوانی نسبی کلیه پیوندی با عملکرد کند در گیرندگان Panel Reactive Antibody (PRA) مثبت بیشتر از منفی‌ها بود (849/7=OR 280/35-755/1 95%CI 007/0=p).

نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد PRA منفی و BMI پائین‌تر گیرنده اثر حفاظتی در برابر تأخیر عملکرد کلیه پیوندی دارند. گیرندگان با دهنده مؤنث شانس بالاتری برای ابتلاء به SGF دارند. ما توصیه می‌کنیم گیرندگانBMI خود را قبل از پیوند کاهش دهند، دهنده مذکر بر دهنده مؤنث ارجح است.


محمد بنازاده، غلامرضا مهاجری، منصور جمالی زواره‌ای،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به توصیه کمورادیوتراپی نئواجوان neoadjuvant در بیماران مبتلا به متاستاز غدد لنفاوی مدیاستن (N2) در کانسر ریه نوع non-small cell (stage IIIA)، تشخیص درگیری این غدد قبل از توراکوتومی اهمیت زیادی می‌یابد. تشخیص این درگیری، حین مدیاستینوسکوپی یا توراکوسکوپی، توسط روش‌های touch imprint و frozen section، این امکان را می‌دهد که در صورت نیاز به توراکوتومی این عمل در یک جلسه بیهوشی انجام شود.

روش بررسی: این بررسی طی سال 1385 بر روی 58 نمونه غده لنفاوی مدیاستن که از 27 بیمار مبتلا به کانسر ریه به‌دست آمده بود انجام شد. پس از نصف کردن غده لنفاوی و تهیه لام سیتولوژی از هر نیمه، هر دو نیمه غده لنفاوی جداگانه جهت فروزن سکشن و نهایتاً پاتولوژی permanent ارسال شد.

یافته‌ها: در گزارش فروزن سکشن یک مورد و در سیتولوژی، دو مورد منفی کاذب وجود داشت. هیچ موردی از مثبت کاذب در این دو روش مشاهده نشد. به این شکل حساسیت، ویژگی و دقت فروزن سکشن به‌ترتیب 5/95%، 100% و 2/98% و در مورد سیتولوژی به‌ترتیب 9/90%، 100% و 4/96% به‌دست آمد. نتایج هر دو روش از هر جهت مشابه بود (05/0p>).

نتیجه‌گیری: هر دو روش دقت بالایی در تعیین درگیری غدد لنفاوی مدیاستن در کانسر ریه دارند. در مراکزی که فروزن سکشن موجود نیست می‌توان به کمک روش ساده‌تر، سریع‌تر و ارزان‌تر touch imprint درگیری این غدد لنفاوی را کشف کرد.


فریبا یارندی، نرگس ایزدی مود، زهرا افتخار،  رضا نیاکان، صفورا تجزیه‌چی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده

مطالعات اپیدمیولوژیک در بسیاری از کشورها ارتباط قوی را بین ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) و کانسر سرویکس نشان داده‌اند که غیروابسته به سایر عوامل خطرساز دیگر می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی آلودگی با تیپ‌های HPV در زنان مراجعه‌کننده مبتلا به کانسر سلول سنگفرشی (SCC) و نئوپلازی داخل اپی‌تلیالی سرویکس با گرید بالا (CINII و CIN III) در بیمارستان‌ میرزا کوچک‌خان بود.

روش بررسی: 100 زن مبتلا به SCC و CINII و CINIII تایید شده توسط پاتولوژی مراجعه‌کننده بیمارستان میرزا کوچک‌خان در سال‌های 83-1378 به یک مطالعه مقطعی وارد شدند. نمونه‌های گرفته شده از آنها جهت استخراج DNA به روش واکنش پلیمراز زنجیره‌ای و سپس تایپینگ HPV مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: استخراج DNA در 77 نمونه امکان‌پذیر بود کهDNA ویروس پاپیلومای انسانی از 47 نمونه (از 77 مورد) جدا شد. آلودگی با HPV در بین مبتلایان به SCC در 32 نمونه (5/86%) و در گروه CINII و CINIII در 15 نمونه (5/37%) دیده شد. شایع‌ترین تیپ‌ها به ترتیب 16 و 18(38/59%) و بعد 33(38/34%) در گروه SCC و در گروه CINII و CINIII 16(33/53%) و 18(40%) بودند. در هر دو گروه شایع‌ترین عفونت همزمان با دو تیپ 16 و 18 به ترتیب در 62/40% و 7/26% موارد دیده شد.

نتیجه‌گیری: شایع‌ترین تیپ‌های HPV به‌دست آمده از بیماران مبتلا به SCC و CINIIو CINIII تیپ‌های 16 و ‌18 بودند که مشابه الگوی آلودگی در بسیاری از کشورها می‌باشد.


غلامرضا بابایی، مریم کشاورز، میترا پارسی‌نیا، پریدخت اشکواری،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

این پژوهش با به‌کارگیری آنالیز مسیری جهت تعیین اثر مستقیم و یا غیرمستقیم عوامل موثر در مرگ و میر نوزادان کم‌وزن انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه با پرسشنامه‌ای حاوی سئوالاتی در مورد سن مادر، سن ختم حاملگی، نمره آپگار، فشارخون حاملگی، وزن هنگام تولد در نمونه‌ای به‌حجم 445 جفت مادر و نوزاد انجام شد. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی ساده بود و نوزادان تمام خانم‌هایی که برای ختم حاملگی به 15 بیمارستان و زایشگاه دولتی و خصوصی شهر تهران در مدت پژوهش مراجعه داشتند بررسی شدند. وضعیت زنده ماندن نوزاد تا 24 ساعت پس از تولد ثبت شد.

یافته‌ها: بیشترین تغییرات در میزان مرگ و میر در اثر متغیر وزن هنگام تولد است و ضریب منفی آن به این معنی است که با وزن بیشتر نوزاد احتمال زنده ماندن بیشتر می‌شود. رتبه دوم در ایجاد تغییرات در میزان مرگ و میر متعلق به متغیر نمره آپگار نوزاد در بدو تولد است که بنا به ضریب منفی آن با افزایش نمره آپگار احتمال مرگ پایین می‌آید. سومین متغیر تأثیرگذار، سن ختم حاملگی است که ضریب منفی آن نشان می‌دهد با افزایش سن ختم حاملگی نوزاد از شانس زنده ماندن بیشتری برخوردار می‌شود. کمترین تغییرات در مرگ و میر ناشی از متغیر فشار خون حاملگی است.

نتیجه‌گیری: متدولوژی مورد بحث ما می‌تواند در سایر بررسی‌ها جهت ارزیابی، تشخیص و اندازه‌گیری فاکتورهای پیشگویی‌کننده بر روی نتیجه مورد استفاده قرار بگیرند.


فاطمه نیری، الهه امینی، مامک شریعت، بابک منصوری،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی سال‌های اخیر تغییرات زیادی در نحوه و میزان مراقبت از نوزادان با وزن کمتر از 1000 گرم یا  Extremely Low Birth Weight (ELBW) در کشور ما رخ داده است و میزان امید به حیات را در میان این گروه افزایش داده است.
روش
بررسی: در طی یک مطالعه آینده‌نگر 93 نوزاد یک‌قلویی را که وزن 1000 گرم و کمتر داشتند و در بیمارستان ولی‌عصر (عج) در طی چهار سال زنده متولد گردیدند تا موقع ترخیص یا فوت مورد مطالعه قرار دادیم و یک‌سری اطلاعات نوزاد و مادر ثبت گردید. با استفاده از تست‌های آماری مناسب، اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. 05/0p< ملاک معنی‌داری قرار گرفت.
یافته‌ها:
93 نوزاد وارد مطالعه گردید. امید حیات در میان آنها 6/36% بود که این میزان با احتساب مرگ‌های رخ داده در اتاق زایمان و بلافاصله بعد از تولد نیز بود. کمترین وزن تولد 400 گرم، متوسط وزن تولد 48/136±43/850 گرم و کمترین سن حاملگی 23 هفته، متوسط سن حاملگی 77/2±31/28 هفته بود. بیشترین عارضه بعد از تولد RDS با شیوع 89/69% و کمترین عارضه مربوط به انتروکولیت نکروزان آن با شیوع 4/6% بود. 08/44% آنها نسبت به سن حاملگی وزن پایین‌تر از صدک 10 در منحنی رشد داشتند و 4/48% آنها وزن متناسب با سن حاملگی داشتند.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت مراقبت های پره‌ناتال، کاهش زایمان‌های زودرس و نوزادان کم‌وزن، احیاء استاندارد نوزاد در اتاق زایمان، استفاده هرچه بیشتر از استروئید پیش از تولد و در نتیجه کاهش نیاز به رسپیراتور، باعث بهبود پیامد این گروه از نوزادان خواهد شد.


احمد اسماعیل زاده، لیلا آزادبخت،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی بهترین شاخص ساده تن سنجی جهت غربالگری مناسب برای عوامل خطر بیماری‌های مزمن در هر جامعه‌ای ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف ارزیابی مقایسه‌ای شاخص‌های تن سنجی جهت پیشگویی پرفشاری خون در زنان تهرانی صورت گرفت.

روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر برروی 926 زن60-40 ساله تهرانی که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به‌طور تصادفی از ساکنین شهر تهران انتخاب شده بودند صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری شد و شاخص‌های تن سنجی شامل قد، وزن، دور کمر و دور باسن طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌گیری و نمایه توده بدن (BMI)، دور کمر به باسن (WHpR) و دور کمر به قد (WHtR) محاسبه شدند. حدود مرزی مورد استفاده برای دورکمر، BMI، نسبت دور کمر به باسن  و دور کمر به قد به‌ترتیبcm 80، kg/m225، 8/0 و 5/0 بود. ارزیابی فشار خون به روش استاندارد صورت گرفت و پرفشاری خون بر طبق معیارهای JNC VI تعریف شد.

یافته‌ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه 6/5±7/48 سال و میانگین دور کمر، BMI ،WHpR و WHtR آنها به‌ترتیــبcm9/9±1/85 ، kg/m26/4±4/29، 06/0±82/0 و 06/0±55/0 بود. در هر دو رده سنی 49-40 و 60-50 سال دور کمر بیشترین حساسیت، ویژگی و دقت را جهت پیشگویی پرفشاری خون دارا بود. بیشترین سطح زیر منحنی ROC نیز در تمام موارد به دور کمر مربوط می‌شد. دور کمر در صد بالایی از پیشگویی صحیح را جهت ابتلا به پرفشاری خون در مقایسه با سایر شاخص‌های تن سنجی دارا بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهند که در جامعه زنان تهرانی، دور کمر شاخص بهتری برای غربالگری پرفشاری خون می‌باشد.


شهرزاد گل‌بابایی، مینا قنبر، خشایار همت‌پور،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طب سوزنی یک از روش‌های موثر درمان درد در شرایط مختلف است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی طب سوزنی در بیماران مبتلا به میگرن می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه تجربی مداخله‌ای از نوع قبل و بعد، 180 بیمار که ابتلاء آنها به سردرد میگرنی به اثبات رسیده و حداقل دو بار سردرد میگرنی در ماه در شش ماه گذشته داشته‌اند، و به یک کلینیک خصوصی درد مراجعه کرده بودند، وارد شدند. در همه بیماران تعداد، طول مدت (ساعت) و شدت حملات سر درد قبل از مطالعه بررسی می‌شد. به‌منظور درمان ابتدا نقطه حداکثر شدت درد تعیین می‌گردید و نصف‌النهار مربوطه مشخص می‌شد. سپس بر همین اساس نقاط طب سوزنی مرتبط تعیین می‌شدند و به‌وسیله تحریک الکتریکی نقاط از سطح پوست به مدت چند دقیقه تحریک می‌شدند. این عمل یک‌بار در هر هفته تکرار می‌شد و جلسات درمانی شش هفته به طول می‌انجامید. بعد از تکمیل جلسات درمانی، بیمار مجددا از نظر تعداد، طول مدت و شدت حملات سر درد ویزیت می‌شد. 

یافته‌ها: میانگین تعداد دفعات حملات (26/8±55/9 در برابر 77/6±50/3، 001/0=p)، طول مدت (59/6±11/9 در برابر 65/3±33/3، 001/0=p) و شدت حملات سر درد (38/0±83/1 در برابر 78/0±61/0، 001/0=p) همگی پس از درمان به‌میزان معنی‌داری کاهش یافتند. 

نتیجه‌گیری: استفاده از طب سوزنی در بیماران مبتلا به میگرن به‌میزان معنی‌داری باعث کاهش تعداد دفعات، طول مدت و شدت درد حملات می‌شود و استفاده از آن برای این دسته از بیماران قابل توصیه است.


لیلی چمنی تبریز، محمود جدی تهرانی، حجت زراعتی، سهیلا عسگری، مجید ترحمی، محسن معینی، جمیله قاسمی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کلامیدیا تراکوماتیس یکی از عوامل ایجادکننده عفونت‌های منتقله از راه تماس جنسی است که می‌تواند بی‌علامت و یا همراه با علایم باشد. PCR روی نمونه ادرار یک تست تشخیصی بسیار حساس و غیرتهاجمی برای غربالگری وجود عفونت کلامیدیایی می‌باشد. هدف این مطالعه تعیین شیوع عفونت ادراری تناسلی کلامیدیا تراکوماتیس در زنان متاهل و بررسی اهمیت غربالگری زنان از نظر آلودگی بدون علامت به این عفونت می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی- تحلیلی و به‌طور مقطعی بر روی 991 زن متاهل تهرانی در سنین 42-15 سال انجام گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه‌ و نمونه مورد استفاده، نمونه ادرار بود که به‌صورت روزانه جمع‌آوری و جهت استخراج DNA  و انجام PCR- RFLP به پژوهشکده ابن‌سینا منتقل گردید.

یافته‌ها: از 991 شرکت‌کننده، 127نفر (8/12%) دارای تست PCR مثبت بودند. میانگین سنی شرکت‌کنندگان 19/6±88/28 سال بود. عفونت در افراد دارای تحصیلات ابتدایی، شاغل و غیرباردار شیوع بیشتری داشت. در افرادی که از روش‌های پیشگیری از بارداری    استفاده می‌کردند شیوع عفونت بالاتر بود. عفونت در زنانی که از کاندوم استفاده می‌کردند بیش از سایر روش‌ها   شایع بود. براساس سابقه باروری، عفونت در افراد دارای سابقه ترشحات واژینال، درد زیر شکم، ناباروری و تولد نوزاد با وزن کم‌ شایع‌تر بود اما در افراد با سابقه سقط، زایمان زودرس و بارداری نابجا شیوع پایین‌تری داشت. براساس آنالیز انجام شده این تفاوت‌ها در هیچ مورد معنی‌دار نبود. 

نتیجه‌گیری: عفونت کلامیدیایی عفونتی شایع در جامعه مورد مطالعه است. براساس منابع موجود در جوامعی که فراوانی نسبی عفونت، بالای 4% است انجام تست غربالگری مورد نیاز می‌باشد؛ لذا به منظور کاهش بار بیماری در جامعه، غربالگری کلامیدیا می‌تواند به‌عنوان بخشی از برنامه‌های بهداشتی کشور در نظر گرفته شود.


فرزاد حدایق، آزاده ضابطیان، مریم توحیدی، فریدون عزیزی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اگر چه سندرم متابولیک مورد توجه پزشکان می‌باشد، اطلاعات پیرامون ارتباط این سندرم با بیماری‌های کرونری قلبی Coronary Heart Diseases CHD در جمعیت ایرانی محـدود می‌باشد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط سندرم متابولیک و اجزای آن بر اساس تعاریف مختلف با CHD است.

روش بررسی: در طی یک مطالعه مقطعی، جهت بررسی نسبت شانس سندرم متابولیک براساس هر یک از تعاریف IDF، ATP III و WHO با CHD، در 5981  شرکت کننده 30 سال و بالاتر، در هر دو جنس، تحلیل رگرسیون لجستیک (با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 5/11) در سه الگو انجام شد. الگوی یک، تعدیل شده برای سن و الگوی دو تعدیل‌شده برای سن، مصرف سیگار، سابقه CHD زودرس در بستگان درجه اول و LDL- کلسترول بود. الگوی سه علاوه بر برای عوامل فوق، برای اجزای سندرم متابولیک نیز تعدیل گردید.

یافته‌ها: سندرم متابولیک بر اساس هر سه تعریف فوق در الگوهای یک و دو با CHD ارتباط نشان داد. بالاترین نسبت شانس (95% فاصله اطمینان) سندرم متابولیک برای  CHDدر الگوی دو توسط تعریف WHO در مـردان (3-8/1)3/2 و تعریف ATP III در زنان (2-3/1)6/1 به‌دست آمد. در الگوی سه، سندرم متابولیک ارتباط خود را با CHD از دست داد ولی در مردان، قند پلاسمای ناشتای بالا و فشارخون بالا (به‌علاوه چاقی طبق تعریف WHO) و در زنان فشار خون بالا (به‌علاوه دور کمر بالا براساس ATP III، چاقی و قند مختل براساس WHO) ارتباط خود را با CHD حفظ کردند.

نتیجه‌گیری: در مردان و زنان ایرانی، با در نظر گرفتن عوامل خطرساز شناخته‌شده قلبی- عروقی، هر سه تعریف سندرم متابولیک با CHD ارتباط داشتند. بعد از تعدیل فراتر برای اجزای سندرم متابولیک، هیچ یک از تعاریف فوق، ارتباطی با CHD نشان ندادند و فقط فشارخون بالا در هر دو جنس و تمامی تعاریف، ارتباط خود را با CHD حفظ کرد.


شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی، نسترن ایزدی، هایده عدیلی پور،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: گزش حشرات می‌تواند سبب واکنش‌های موضعی یا سیستمیک شود. رابدومیولیز می‌تواند موجب نارسائی حاد کلیه در 7-5% موارد شود. گزش زنبور عسل یک علت نادر رابدومیولیز است، که به‌دنبال 50 گزش یا بیشتر می‌تواند رخ دهد. گزش بیش از 250 زنبور عسل قادر به ایجاد مرگ در انسان می‌باشد.

معرفی بیمار: در این مقاله ما دو مورد گزش متعدد زنبور عسل (>2000) را که با وجود بروز رابدومیولیز و همولیز و نارسائی حاد کلیه کاملاً بهبود یافتند و دو مورد دیگر را که با گزش بیش از 500 بار بدون بروز هیچگونه عارضه‌ای بهبود یافتند، گزارش می‌نماییم.


فریده دهقان منشادی، زینت قنبری، مژگان فروتن، جلیل کوهپایه‌زاده، زهرا مشتاقی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: درد مزمن لگنی عبارت‌است از هر گونه درد لگن بدون ارتباط با حاملگی، عادت ماهیانه و مقاربت که حداقل شش ماه یا بیشتر به طول انجامیده و علت ارگانیک شناخته شده‌ای برای آن مطرح نشده باشد. شیوع درد مزمن لگنی  در جوامع و مطالعات مختلف 49%-8/3% گزارش شده است، ولی تا به امروز مطالعه‌ای که فراوانی آن را در جامعه ما نشان داده باشد انتشار نیافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع درد مزمن لگنی در گروهی از زنان شاغل در شهر تهران است.

روش بررسی: 303 زن شاغل در دو مرکز آموزشی- درمانی شهر تهران با دامنه سنی (2/9±7/34) 63-19 در این طرح که به شکل مقطعی انجام شد، شرکت کردند. برای انجام این طرح پرسشنامه‌ای که علاوه بر اطلاعات دموگرافیک شامل سوالاتی در مورد علائم درگیری سیستم‌های زنان و زایمان، عضلانی- اسکلتی، ادراری و گوارشی بود، در اختیار زنان قرار گرفت. پس از جمع‌آوری اطلاعات از نرم‌افزار آماری مناسب برای تحلیل داده‌ها استفاده شد.

 یافته‌ها: 3/22% از زنان گزارش کرده بودند که در حال حاضر درد ناحیه لگن بدون ارتباط با عادت ماهیانه و مقاربت دارند، در حالی که درصد این درد در طول 12-6 ماه گذشته یا همان درد مزمن لگنی 2/10% بود. سابقه زایمان طبیعی، احساس عدم تخلیه کامل روده‌ها و تقلا و تلاش زیاد حین دفع با وجود درد ناحیه لگن در 12-6 ماه گذشته ارتباط نشان داد (0001/0=p و 036/0=p). همچنین کمر درد و درد ناحیه تحتانی بدن (مجاری تناسلی، مقعد، نشیمنگاه و استخوان دنبالچه) نیز با درد مزمن ناحیه لگن در 12-6 ماه گذشته مرتبط بودند (0001/0=p).

نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع قابل توجه درد لگن در جامعه مورد بررسی و همینطور همراهی مجموعه‌ای از علائم سیستم‌های ژنیکولوژیکی، عضلانی- اسکلتی، ادراری و گوارشی با آن، لزوم پرداختن به آن از طرف سیستم‌های بهداشت و درمان با داشتن نگاه جامع‌نگر و به شکل تیم چند تخصصی مطرح می‌شود. همچنین بر ضرورت اجرای مطالعات گسترده اپیدمیولوژیک به شکل جامعه محور و با تعداد نمونه بالاتر تاکید می‌شود.


فاطمه‌السادات نیری، نفیسه خردپیشه، مامک شریعت، پروین اکبری اسبق،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: کودکان نارس و کم‌وزن در معرض خطر بیشتری برای اختلالات رشد هستند لذا انجام پایش رشد این کودکان ضروری به‌نظر می‌رسد. پایش رشد در این کودکان در قیاس با منحنی‌های رشد نرمال صورت می‌گیرد.

روش بررسی: این مطالعه هم‌گروهی در یک درمانگاه پی‌گیری کودکان سالم انجام گردید و اطلاعات مورد نیاز (شاخص‌های آنتروپومتریک) جمع‌آوری تکمیل گردید. نوزادان در سه گروه Low Birth Weight (LBW)، Very Low Birth Weight (VLBW)، Normal Birth Weight (NBW) تقسیم شدند. تعداد 406 نوزاد در سه دسته قرار گرفتند: 303 نوزاد در گروه کنترل، 103 نوزاد در گروه LBW که 20 نفر از آنها در مجموعه VLBW قرار داده شدند. شاخص‌های رشد (وزن، قد، دور سر) در پی‌گیری‌های یک، دو، سه، چهار، شش، 9 و 12 ماهگی ارزیابی شد. در مرحله بعد اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویراست 15 و تست‌های آماری تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: کودکان گروه کنترل تقریبا همان الگوی رشد استاندارد که در کشور استفاده می‌شود را دارا می‌باشند. مقایسه گروه LBW با گروه کنترل نشان داد که تا پایان سال اول اختلاف بسیار معنی‌داری در وزن این کودکان وجود دارد. در حالی‌که پایش رشد مستمر آنها وزن‌گیری مناسب در هر مقطع و با سرعت مساوی بچه‌های نرمال را نشان می‌دهد. همین نکته در مورد قد و دور سر نیز صادق است. گروه VLBW از نظر وزن بعد از شش ماهگی خود را به گروه LBW می‌رسانند اما دور سر و قد آنها تا پایان سال هنوز تفاوت معنی‌داری با گروه LBW دارد.

نتیجه‌گیری: نوزادان ELBW و VLBW نیاز به منحنی رشد جداگانه‌ای برای پایش رشد دارند، اما استفاده از سن تصحیح شده برای گروه LBW ممکن است مناسب باشد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


فرین سلیمانی، حسین سورتجی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی یک سندرم با اختلال حرکتی غیرپیشرونده و دارای ریسک فاکتورهای مختلف است که در اثر ضایعه در مغز در حال رشد ایجاد می‌شود. اتیولوژی فلج مغزی معمولا ناشناخته است و در مقایسه با دهه‌های قبل و با وجود پیشرفت‌هایی که در مراقبت‌های مامایی و نوزادان اتفاق افتاده شیوع آن کاهش نداشته است. در حقیقت به نظر می‌رسد که در نوزادان ترم افزایش شیوع نیز داشته است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در بروز فلج مغزی تدوین گردید تا این عوامل را در نوزادان با شرایط محیطی و اجتماعی خاص ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان مشخص سازد. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی تمام کودکان 6-1 ساله ارجاع شده دارای فلج مغزی از مراکز بهداشتی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سال‌های 1387-1386، از نظر عوامل موثر و فاکتورهای خطر پری‌ناتال و نئوناتال با گروه شاهد (با تعداد برابر و همسان شده) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها: در طی مطالعه، 112 کودک در گروه مورد و 113 نفر در گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. عوامل اصلی در بروز فلج مغزی عبارت بودند از: تولد پیش رس، تشنج نوزادی، تشنج پس از نوزادی، نمره آپگار پایین در دقیقه بیستم، وزن کم هنگام تولد و حاملگی چند قلویی. اکثر کودکان با فلج مغزی از نظر سن حاملگی ترم بوده و تنها 8/37% قبل از 37 هفته بارداری متولد شده بودند. نتیجه‌گیری: تولد پیش‌رس، آنسفالوپاتی هیپوکسیک- ایسکمیک و وزن کم هنگام تولد عوامل موثر همراه در بروز فلج مغزی در این گروه بودند.
سوده ثاقب، محمدکاظم طرزمنی، رضا جواد رشید، افشار زمردی، ابوالفضل بهلولی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام کلیه دهنده زنده نفرکتومی شود، در هر سرویس جراحی متفاوت است ولی آناتومی عروقی ساده‌تر و بدون آنومالی از مهمترین دلایل انتخاب یک کلیه است. بنابراین نفرکتومی در دهنده زنده نیاز به بررسی دقیق آناتومی عروق کلیوی دارد. به نظرمی‌رسد سی‌تی ‌مولتی‌دتکتور بهترین روش برای تعیین آنومالی‌های عروقی کلیه و سیستم ادراری باشد.

روش بررسی: در این مطالعه 59 دهنده زنده کلیه توسط سی‌تی آنژیوگرافی چند لایه تحت بررسی قرار گرفتند. از تمام دهندگان، پس از تزریق ماده حاجب، تصاویر سی‌تی با ضخامت 6/0 میلی‌متر دریافت شد و بازسازی و پردازش سه بعدی صورت گرفت و وضعیت شریان‌های فرعی، زود شاخه شدن شریان کلیوی، تعداد وریدها و حالب‌ها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به‌دست آمده با نتایج نفرکتومی بیماران مقایسه شد.

یافته‌ها: سی‌تی آنژیوگرافی چند لایه شیوع شریان فرعی را 4/3% با دقت 98% و زود شاخه‌شدن شریان کلیوی را در 4/8% موارد با دقت 100% گزارش کرد. ورید کلیوی متعدد در 4/8% موارد دیده شد و دقت تشخیصی این روش 98% بود. حالب دوگانه در هیچ‌کدام از بیماران مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: دقت تشخیصی این روش در دیدن شریان و ورید فرعی حدود 98% و در زود شاخه شدن شریان کلیوی 100% است. این نتایج با آنژیوگرافی معمولی قابل مقایسه است و طبق مطالعات این روش در مقایسه با ام‌آر- آنژیوگرافی و دیژیتال ساب‌تراکشن آنژیوگرافی، ارزش بیشتری دارد، کم تهاجمی‌تر است و می‌توان آن را روش تشخیصی طلایی در تشخیص آنومالی‌های عروقی و سیستم ادراری در دهندگان زنده کلیه نام برد.


سعید چنگیزی آشتیانی، سیدمصطفی شیدموسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد میزنای سبب استرس اکسیداتیو، تضعیف متابولیسم انرژی و نقص دفع اسید در کلیه می‌گردد. هدف این مطالعه بررسی اثرات ال- کارنیتین به‌عنوان کوفاکتور تسهیل‌کننده اکسیداسیون اسیدهای چرب در میتوکندری و نیز زداینده رادیکال‌های آزاد و همچنین آلفاتوکوفرول به‌عنوان قویترین آنتی‌‌اکسیدان بر روی این اختلالات کلیوی در ساعات اولیه بعد از رفع انسداد حاد یک‌طرفه میزنای می‌باشد. روش بررسی: میزنای چپ تحت بیهوشی در 60 رت‌ مسدود ال- کارنیتین، آلفاتوکوفرول یا حامل‌شان (نرمال سالین و روغن زیتون) در چهار گروه مختلف به‌صورت داخل صفاقی (i.p) تزریق شد. هر رت مجدداً بیهوش و کانول‌گذاری گردید و انسداد میزنای دقیقاً 24 ساعت بعد از القای انسداد یک‌طرفه میزنای باز شد. طی یک دوره 30 دقیقه کلیرانس جمع‌آوری جداگانه ادرار از دو کلیه صورت گرفت. نمونه‌های جمع‌آوری شده ادرار و خون شریانی به سنجشگرهای خودکار داده شدند، و سطوح مالون دی‌آلدئید (MDA)، ATP و ADP در کلیه‌ها اندازه‌گیری گردیدند. گروه‌های شاهد و کنترل نیز وجود داشتند (10-8n= در هر گروه). یافته‌ها: در کلیه پس انسدادی گروه‌های دریافت‌کننده حامل نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد، مقادیر MDA (001/0p<)، ADP (01/0p<)، pH (001/0p<) ادراری و دفع مطلق (05/0p<) و نسبی بی‌کربنات (01/0p<) افزایش، ATP، ATP/ADP (هر دو 001/0p<) و PCO2 (01/0p<) ادراری کاهش نشان دادند. آلفاتوکوفرول توانست سطح MDA را به‌حد طبیعی بازگرداند اما تاثیری بر مقادیر تغییر یافته شاخص‌های متابولیسم انرژی و دفع اسید- باز نداشت، در حالی‌که ال- کارنیتین همه آنها به‌جز افت PCO2 ادراری را بهبود بخشید. نتیجه‌گیری: دفع بی‌کربنات افزایش یافته در کلیه پس انسدادی به‌علت نقص ترشح اسید در مجاری جمع‌کننده می‌باشد و به متابولیسم انرژی تضعیف شده و استرس اکسیداتیو کلیوی ناشی از انسداد میزنای مرتبط نمی‌باشد.
زینت قنبری، شیرین گودرزی، مامک شریعت، زهرا مشتاقی، فاطمه زمانی،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بی‌اختیاری استرسی ادرار شایع‌ترین بیماری کاهندۀ کیفیت زندگی در زنان است هر چند که روش‌های جراحی مختلفی تاکنون برای آن به‌کار رفته است اما همیشه پس از درمان جراحی برخی از مشکلات متاثر کننده کیفیت زندگی برطرف نمی‌شود لذا با این فرضیه این مطالعه به منظور بررسی روش جراحی ترانس ابتوراتور (TOT) در درمان و تأثیر آن در بهبود کیفیت زندگی این بیماران به انجام رسید.

روش بررسی: 54 بیمار مبتلا به بی‌اختیاری استرسی ادراری (SUI)، تحت جراحی TOT، با و یا بدون جراحی ترمیم پرولاپس (در صورت نیاز) قرار گرفتند. کیفیت زندگی، قبل و پس از عمل با استفاده از پرسشنامۀ اختصاصی بی‌اختیاری (I-QOL) بررسی شد. عوارض زودرس و دیررس جراحی همچون پارگی و آسیب به مثانه، حالب و روده، همچنین خونریزی و عفونت ارزیابی و ثبت شدند.

یافته‌ها: میزان کلی عوارض حین عمل و عوارض زودرس بعد از جراحی، به ترتیب 5/5% و 7/3% بودند. هیچ موردی از هماتوم، آسیب مثانه یا روده وجود نداشت. نمرات I-QOL به‌طور چشمگیر پس از جراحی بالاتر بودند. متوسط نمرۀ I-QOL، قبل از جراحی 6/23 و پس از عمل 64 بود. این بهبود، ارتباطی به ترمیم همزمان کف لگن، یائسگی، بیماری زمینه‌ای، تعداد زایمان، شاخص بوده بدن (BMI) و سن نداشت. اکثریت زنان از نتایج عمل رضایت داشتند.

نتیجه‌گیری: این مطالعه، ثابت می‌کند که درمان جراحی بی‌اختیاری ادراری در زنان با روش ترانس ابتوراتور (TOT) برای درمان SUI روش ایمن و مناسبی است، که می‌تواند کیفیت زندگی بیماران را نیز ارتقا بخشد.


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb