43 نتیجه برای سونوگرافی
سید مصطفی قوامی، رامین عابدین زاده، فخرالسادات سجادیان،
دوره 74، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تومور اولیه در قلب جنین از موارد نادر دوران جنینی است. رابدومیوما در بیشتر موارد از بطنها منشاء میگیرد و گاهی ممکن است منشاء آن از دهلیزها و یا از سطح اپیکارد باشد. با وجود خوشخیم بودن ضایعه، قرارگیری در نواحی حساس قلب ممکن است منجر به آریتمی کشنده و انسداد حفرات قلب شود. رابدومیوماهای متعدد اکثراً همراه با بیماری توبروس اسکلروزیس است، این بیماری با عقبماندگی ذهنی و تشنج در شدتهای مختلف تظاهر مینماید. سونوگرافی در جریان بررسیهای روتین برای آنومالیهای جنینی بهترین روش برای تشخیص رابدومیوما است. در بررسی مقالات چاپ شده از ایران مورد مشابه گزارش نشده است.
معرفی بیمار: خانم باردار 24 ساله با جنین 31 هفته که در بررسی سونوگرافی در مرکز تصویربرداری دی تبریز، توده در بطن چپ قلب جنین مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تشخیص به موقع این تومور در دوران جنینی به دلیل برنامهریزی و پیگیری بیماری و عوارض آن، از جمله نارسایی قلبی و انسداد خروجی حفرات قلب و همراهی آن با بیماری توبروس اسکلروزیس حایز اهمیت است.
صغری خظردوست، فهیمه قطبیزاده، شیوا گلنواز، معصومه شفاعت،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: لوشیا دفع خونریزی مختصر بین ۲۴ ساعت تا ۱۲ هفته پس از زایمان است و استاندارد مشخصی جهت افتراق موارد طبیعی از غیرطبیعی وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط یافتههای سونوگرافیک رحم پس از زایمان طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا پس از زایمان بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۳ در بخش اورژانس زایمان بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انجام شد. افراد مورد مطالعه زنانی بودند که زایمان واژینال بهدنبال حاملگی ترم با سن حاملگی بیشتر از ۳۷ هفته و تک قلو داشتند و رضایت جهت شرکت در مطالعه داشتند. معیارهای خروج سابقهی سزارین یا هر اسکار دیگر رحمی بود. سونوگرافی ترانس واژینال طی ۴۸ ساعت اول زایمان انجام گردید و ضخامت و اکوژنیسیته اندومتر و سایز رحم مورد ارزیابی قرار گرفت و مادران به مدت شش هفته پس از زایمان جهت میزان و مدت دفع لوشیا پیگیری شدند.
یافتهها: از ۱۶۰ مادر وارد شده در مطالعه ۹۶ نفر (%۶۰) خونریزی بیش از شش هفته و یک نفر دفع لوشیای کمتر از چهار هفته داشت. از شاخصهای سونوگرافی، اندازه رحم و طول آندومتر ارتباطی با مدت زمان دفع لوشیا نداشتند، اما ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت (۰/۰۴P=). همچنین معیارهای بالینی شامل تعداد حاملگی، زایمان، تولد زنده، سقط و وزن تولد کودک، ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا نداشت. مدت زمان زایمان با مدت دفع لوشیا دارای ارتباط آماری معناداری بود. در تحلیل چند متغیره فقط ضخامت آندومتر ارتباط معناداری با طول مدت دفع لوشیا داشت.
نتیجهگیری: ضخامت آندومتر رحم در ۴۸ ساعت اول پس از ختم بارداری طبیعی با مدت زمان دفع لوشیا مرتبط است و میتواند بهعنوان فاکتور پیشبینی کننده مدت دفع لوشیا باشد.
راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 75، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: از سونوگرافی برای ارزیابی مورفولوژی عضله (طول، عمق، سطح مقطع، حجم و زاویهی پر شکل عضله) استفاده میشود. عضلهی سوپرااسپیناتوس متداولترین عضلهی درگیر در بین عضلات روتاتورکاف است. تاکنون هیچ مطالعه سونوگرافی برای بررسی پایایی اندازهگیری ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در وضعیت تستهای Empty can (EC)، Hug up (HU)، Full can (FC) انجام نشده است. هدف این مطالعه بررسی پایایی درونآزمونگر برای اندازهگیری ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت تستهای گفتهشده بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که بهمدت چهار هفته (بهمن تا اسفند ۱۳۹۵) روی ۱۰ زن سالم (۲/۷۶ ± ۲۲/۱۰ سال) بدون پاتولوژی تاندونی انجام شد. ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در وضعیت استراحت و وضعیتهای انقباضی (وضعیت تست EC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی اسکپشن و شست رو به زمین، وضعیت تست FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی اسکپشن و شست رو به سقف، وضعیت تست HU: آرنج خم و کف دست روی شانهی سمت مقابل با وزنهی مچی kg ۰/۵) توسط یک آزمونگر و در یک روز انجام شد.
یافتهها: تمام مقادیر ضریب پایایی برای اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک عضلهی سوپرااسپیناتوس بیش از ۰/۹۰ بهدست آمد. مقدار ضریب پایایی برای وضعیت استراحت ۰/۹۰ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۷-۰/۶۵)، وضعیت تستهای EC، FC و HU بهترتیب ۰/۹۶ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۸۷)، ۰/۹۷ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۹۰) و ۰/۹۶ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۸۶) بود.
نتیجهگیری: اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای استراحت و تستهای EC، FC و HU روشی پایا است و میتواند تغییرات ضخامت سوپرااسپیناتوس را بین تستهای فوق مقایسه کند.
طیبه میرهاشمی، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان، علی محمد فیضی، علیرضا صباغیان،
دوره 76، شماره 5 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یک راه ارزیابی تغییرات عضلانی، تعیین ضخامت اولتراسونیک عضلات است. لازمهی استفاده از این روش وجود تکرارپذیری بالا برای آن میباشد. تاکنون مطالعهای به بررسی تکرارپذیری ضخامت اولتراسونیک عضلات درگیر در شانه منجمد نپرداخته است. این مطالعه بهمنظور بررسی تکرارپذیری اولتراسونیک ضخامت عضلات درگیر در زنان مبتلا به سندرم شانه منجمد و زنان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آزمون-بازآزمون به مدت چهار ماه (خرداد تا مهر ۱۳۹۶) روی ۱۰ زن مبتلا به شانه منجمد (۹/۴۱±۵۱/۶ سال) و ۱۰ زن سالم (۸/۲۲±۳۵/۵ سال) انجام شد. بیماران شامل مراجعهکنندگان به چند کلینیک و بیمارستان در شهر تهران و افراد سالم شامل کارکنان و دانشجویان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودند که بهصورت غیرتصادفی ساده در دسترس در مطالعه شرکت کردند. ضخامت اولتراسونیک عضلات تراپزیوس فوقانی، سوپرااسپیناتوس و دلتویید در وضعیت استراحت توسط یک آزمونگر با فاصلهی ۴۸ ساعت اندازهگیری شد. سونوگرافی با پروب خطی ۷/۵ مگاهرتز در حالت استراحت انجام و ضخامت عضلات بر حسب میلیمتر به دست آمد.
یافتهها: در افراد بیمار و سالم بهترتیب ضریب پایایی درون آزمونگر در اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک تراپزیوس فوقانی (۰/۸۱ و ۰/۸۱)، سوپرااسپیناتوس (۰/۹۰ و ۰/۹۲) و دلتویید میانی (۰/۹۳ و ۰/۹۶) بهدست آمد. ضریب پایایی ضخامت اولتراسونیک سوپرااسپیناتوس و دلتویید میانی در افراد سالم بیشتر از بیماران بود.
نتیجهگیری: میتوان گفت سونوگرافی روش مناسبی برای بررسی ضخامت عضلات فوق در بیماران مبتلا به شانه منجمد و افراد سالم میباشد.
حسین قیومیزاده، مصطفی دانائیان، علی فیاضی، سیروس احمدی طوسی، نسرین احمدینژاد، میترا نوید،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یک بدخیمی رایج است که تشخیص زودهنگام مبتنی بر تصویربرداری از سرطان پستان نتیجه درمان را بهبود میبخشد. تصویربرداری حرارتی (ترموگرافی) شیوهای سریع، غیرتهاجمی، بدون تماس و انعطافپذیر برای تشخیص سرطان پستان میباشد.
معرفی بیمار: بیمار زن ۲۵ ساله است که در آبان ۱۳۹۳ و تیر ۱۳۹۶ جهت انجام معاینات کلینیکی به مرکز تحقیقات رادیولوژی نوین و تهاجمی در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمود. نتایج سونوگرافی پستان چپ و نواحی آگزیلاری دو طرف و بیوپسی تحت گاید سونوگرافی از ناحیه آگزیلاری چپ حاکی از آن است که منطبق بر برجستگی ملموس در ساعت ۱۱-۱۲ پستان چپ نسج ضخیم و اکوژن بدون یافته مشکوک دیده شد.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از دقت در شناسایی و همخوانی کیستهای بیمار در روش ماموگرافی و سونوگرافی با نتایج ترموگرافی در هر دو بازه زمانی آبان ۱۳۹۳ و تیر ۱۳۹۶ دارد.
معصومه گیتی، علی برهانی، مهرداد مکری، مجید شکیبا، مرتضی عطری، نسیم باتوانی،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطانهای پستان فاقد رسپتور استروژن دارای سیر بالینی، ویژگیهای پروگنوستیک و پاسخ به درمان متفاوتی میباشند، همچنین انکوپروتیین HER2/neu در کنترل رشد طبیعی سلول و تقسیم سلولی نقش دارد و با مهاجم بودن تومور ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه ارزیابی گذشتهنگر ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافی، سونوگرافی و MRI سرطانهای پستان استروژن منفی با و بدون بیان بیش از حد رسپتور HER2/neu بود.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر، ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافیک، سونوگرافیک و MRI و وضعیت رسپتور HER2/neu بیماران دارای سرطان پستان با رسپتور استروژن منفی مراجعهکننده به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از تاریخ مهر ۱۳۹۴ تا مهر ۱۳۹۶ بازنگری شد. دادههای کلینیکوپاتولوژیک و همچنین ارتباط ویژگیهای تصویربرداری با وضعیت رسپتور HER2/neu، بررسی شد.
یافتهها: از بین ۷۲ بیمار با سرطان پستان استروژن منفی، ۱۰۱(۵۸/۸%) بیمار برای رسپتور HER2/neu مثبت بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER2/neu و نوع پاتولوژیک تومور (۰/۰۰۴P=)، گرید هیستولوژیک تومور (۰/۰۲۴P=) و مرحلهی TNM (۰/۰۲۱P=) بهدست آمد. تومورهای با رسپتور HER2/neu مثبت با احتمال بیشتری دارای شکل نامنظم (۰/۰۳۴P=) و میکروکلسیفیکاسیون (۰/۰۰۴P=) بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER2/neu و ویژگیهای سونوگرافیک و یا MRI بهدست نیامد.
نتیجهگیری: بین سرطانهای پستان استروژن منفی، موارد HER2/neu مثبت نسبت به موارد HER2/neu منفی با گرید هیستولوژیک و مرحلهی بالاتری در هنگام تشخیص بروز مییابند، همچنین شکل توده و میکروکلسیفیکاسیون در ماموگرافی با وضعیت رسپتور HER2/neu در سرطان پستان استروژن منفی ارتباط دارند.
سمانه خلخالی، ناهید طحان، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: عضله عرضی شکم یکی از مهمترین عضلات ثبات دهنده تنه میباشد. تقویت عضلات ثبات دهنده تنه در ورزش حرفهای، پزشکی ورزشی و توانبخشی بیماران کمردردی امری بسیار مهم است، از اینرو شناسایی تمریناتی که به بهترین وجه سبب بهبود قدرت و استقامت این عضلات گردد چالشی مهم در درمان بیماران کمردردی میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و تحتانی بر روی ضخامت اولتراسونیک عضله عرضی شکم بود.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه پیش آزمون- پس آزمون میباشد که بر روی ۳۰ داوطلب مرد سالم با میانگین سنی ۲۳ سال در بیمارستان فوق تخصصی نور افشار تهران در فاصله زمانی شهریور تا آبان ۱۳۹۶ انجام شد. ضخامت اولتراسونیک عضله عرضی شکم حین استراحت و بیشینهی انقباض ایزومتریک در حرکات فلکشن، اکستنشن و ابداکشن اندام فوقانی و اندام تحتانی ثبت گردید.
یافتهها: ضخامت عضله عرضی شکم حین انقباض ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و اندام تحتانی در مقایسه با ضخامت زمان استراحت بهطور معناداری افزایش داشت (۰/۰۰۱P<). نوع حرکت اندام تحتانی بر ضخامت عضله عرضی شکم سمت غالب تاثیر معناداری داشت (۰/۰۵P<) بهطوری که بیشترین تغییر ضخامت عضله عرضی شکم حین انقباض ایزومتریک اکستنشن در اندام تحتانی سمت غالب وجود داشت (۰/۰۵P<). تفاوت معنادار آماری میان ضخامت عضله عرضی شکم در انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی در مقایسه با اندام تحتانی سمت مغلوب وجود داشت (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و اندام تحتانی بهخصوص در حرکت اکستنشن اندام تحتانی میتواند سبب افزایش ضخامت عضله عرضی شکم در سونوگرافی گردد.
آرش بابایی غازانی، سعیده نجارزاده، پژمان مدنی، مازیار آذر، بهناز تیراندازی،
دوره 77، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو یک بیماری دژنراتیو است که منجر به تخریب مفصل، درد و کاهش عملکرد آن میشود. یکی از درمانهای غیرجراحی این بیماری، تزریق داخل مفصلی اوزون است. در این مطالعه هدف ما مقایسه اثر درمانی کورتیکواسترویید با اوزون در درمان استئوآرتریت زانو گرید ۳ بود.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، ۳۲ بیمار با تشخیص استئوآرتریت زانو گرید ۳ که از مهرماه ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۳۹۷ به درمانگاههای طب فیزیکی و توانبخشی بیمارستانهای حضرت رسول اکرم (ص) و فیروزگر مراجعه کرده بودند که با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و بهصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در یک گروه مقدار mg ۴۰ تریامسینولون و در گروه دیگر ml ۱۵ اوزون- اکسیژن (μg/ml ۱۵) تحت گاید سونوگرافی داخل مفصل زانو تزریق گردید. ارزیابی بیماران با Visual analog scale (VAS)، دامنه حرکتی، میزان افیوژن مفصل زانو و پرسشنامه Western Ontario and McMaster Universities osteoarthritis index (WOMAC)، در فواصل معین انجام شد.
یافتهها: از ۳۲ بیمار وارد شده به مطالعه ۷ بیمار، مرد و ۲۵ بیمار زن بودند. نتایج مطالعه کنونی نشان داد که در هیچکدام از معیارهای (۰/۲۶۱P=)VAS ، (۰/۲۷۰P=) ROM، افیوژن مفصل (۰/۶۳۰P=) و پرسشنامه WOMAC (۰/۲۶۵P=) تفاوت بین دو گروه معنادار نبود. در گروه دریافت کننده استرویید نمره WOMAC در بازه زمانی پیش از تزریق و یک ماه پس از آن معنادار بود (۰/۰۰۸P=). در گروه اوزون کاهش افیوژن مفصل دیده شد (۰/۰۰۹P=).
نتیجهگیری: هیچ یک از دو درمان تزریق تحت گاید سونوگرافی کورتیکواسترویید و اوزون در بهبود درد، عملکرد، دامنه حرکتی و افیوژن مفصلی در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو گرید ۳، برتری نسبت به هم ندارند.
راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای روتاتورکاف از متداولترین عوامل درد شانه هستند و کمابیش عضلهی سوپرااسپیناتوس درگیر میشود. آزمونهای Full can (FC) و Empty can (EC)، آزمونهای استاندارد طلایی برای ارزیابی ضایعات شانه هستند. بهتازگی آزمون Hug up (HU) برای ارزیابی سوپرااسپیناتوس مطرح شده است. تاکنون هیچ مطالعه سونوگرافی به مقایسهی ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در این آزمونها نپرداخته است. هدف این مطالعه مقایسهی ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در آزمونهای HU، FC وEC در زنان سالم جوان است.
روش بررسی: ۴۰ زن سالم (میانگین سن ۲/۴±۲۱/۶۲ سال) در این مطالعهی مقطعی-مقایسهای از فروردین تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکدهی توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران شرکت کردند. ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای استراحت و انقباضی با وزنهی مچی kg ۰/۵ در ۱) وضعیت EC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی استخوان کتف و شست رو به زمین ۲) وضعیت FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی استخوان کتف و شست رو به سقف ۳) وضعیت HU: آرنج خم شده و کف دست با انگشتان باز روی شانهی سمت مقابل، اندازهگیری شد.
یافتهها: آزمون Bonferroni نشان داد، ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای EC، FC و HU بهطور معناداری بیشتر از وضعیت استراحت بود (۰/۰۰۱>P). ضخامت عضله در وضعیت EC بهطور معناداری از وضعیت FC کمتر بود (۰/۰۰۱=P) و وضعیت HU با وضعیتهای EC و FC اختلاف معنادار آماری نداشت.
نتیجهگیری: در تمامی وضعیتها میانگین ضخامت عضله نسبت به وضعیت استراحت افزایش داشت و بیشترین ضخامت در وضعیت FC بود. بهنظر میرسد ضخامت سوپرااسپیناتوس در آزمون HU با آزمونهای EC و FC مشابه است.
احمد کچویی، مصطفی واحدیان، فرخ سواددار، محسن اشراقی، عنایتاله نوری، سجاد رضوان، زهرا معینی،
دوره 78، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت عوامل خطر تبدیل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک به جراحی باز لازم و ضروری میباشد. هدف از این مطالعه بررسی یافتههای سونوگرافی پیش از عمل در پیشبینی طول جراحی کولهسیستکتومی لاپاراسکوپیک میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مقطعی بر روی 122 بیمار که از شهریور 1397 تا شهریور 1398 در بیمارستان شهید بهشتی قم تحت جراحی کولهسیسیتکتومی لاپاراسکوپیک قرار گرفتند انجام شد. پیش از جراحی اطلاعات بیماران شامل سن، جنس، یافتههای سونوگرافی در چکلیست ثبت شد. در نهایت مدت زمان عمل کولهسیستکتومی با توجه به متغیرهای مذکور به دو درجه عمل آسان (زیر 60 دقیقه و بدون عارضه) عمل دشوار (بالای 60 دقیقه به همراه عوارض) تقسیم شد. اطلاعات توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: 28 (4/22%) مرد و 97 (6/77%) زن با میانگین سنی 85/13±66/44 سال بررسی شدند. عملهای دشوار 35 مورد (28%) و عملهای آسان 90 مورد (72%) بود. تبدیل به جراحی باز در سه مورد اتفاق افتاد. در بین یافتههای سونوگرافی، بین افزایش ضخامت جدار کیسه صفرا و Impacted stone با مدت زمان عمل ارتباط معناداری وجود داشت (05/0P≤). اما بین یافته Presence of pericholecystic fluid با مدت زمان عمل ارتباط معناداری یافت نشد (05/0P>).
نتیجهگیری: نتیجه نشان داد که سونوگرافی پیش از عمل قادر به ارایه دادههای ارزشمند در پیشبینی مدت زمان عمل کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی میباشد.
محمد رعنائی، فرشته غراوی، آزیتا قنبرپور، مینا گالشی، شهلا یزدانی،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تراتوم کیستیک بالغ تخمدان از شایعترین تومورهای خوشخیم تخمدان است که بهدلیل تظاهرات وسیع آن در سونوگرافی ممکن است با دیگر ضایعات آدنکس در تشخیص افتراقی قرار گیرد. بنابراین ما در این مطالعه سعی داریم با بررسی یافتههای سونوگرافی و طبقهبندی ضایعات تخمدانی براساس آن، میزان نیاز به دستگاه فروزن پاتولوژی را کاهش دهیم.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر 200 بیمار خانم با تشخیص قطعی تراتوم کیستیک بالغ تخمدان که از بهمن 1388 تا بهمن 1398 در مرکز بیمارستان آیتالله روحانی جراحی شدند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. پس از بررسی پروندهها اطلاعات دموگرافیک، یافتههای سونوگرافی و حین عمل و پاتولوژی نهایی استخراج گردید و در نهایت دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل شدند.
یافتهها: طیف سنی بیماران با تشخیص تراتوم کیستیک بالغ تخمدان در پاتولوژی نهایی 71-14 سال بوده است. اکثر کیستها سایز cm 10-5 داشتهاند. 86% بیماران درگیری یک طرفه تخمدان با ارجحیت سمت راست داشتهاند. بیشترین اجزا تشکیلدهنده این کیست در گزارش ماکروسکوپی، مو 81% و چربی 80% بوده است. ارزش تشخیصی سونوگرافی جهت تشخیص تراتوم کیستیک بالغ تخمدان 5/74% بوده است. از دستگاه فروزن سکشن در جهت تشخیص و یا رد بدخیمی احتمالی برای 5/32% بیماران استفاده شده بود.
نتیجهگیری: ارزش تشخیصی سونوگرافی برای تراتوم بالغ تخمدان به علت وجود چربی و مو درآنها، بالا است. بنابراین میتوان از میزان استفاده از دستگاه فروزن سکشن (پاتولوژی حین عمل) در موارد غیرضروری کاست.
مرضیه خادمی، مریم مسائلی، مهدی آزرمنیا، مسعود شهابیان، مازیار کرمنژاد، محمد رضا عظیمی اول، آزاده اصغری بیربنه،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما یکی از شایعترین علل مرگومیر درتمام سنین میباشد. باتوجه به شیوع تروما در جامعه و عوارض و هزینههای آن، استفاده از ابزارهای کمکی جهت تشخیص و اقدامات به موقع مورد اهمیت میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که از فروردین تا اسفند ١٣٩٧ در اورژانس بیمارستان بعثت نهاجا اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعهکننده دارای لسراسیونهای (Lacerations) عمقی اندامهای فوقانی میباشند که آسیب عناصرسطحی/عمقی (تاندونها، اعصاب) در آنها وجود داشته است. برای تمامی بیماران که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، سونوگرافی در بالین با پروب سطحی فرکانس ۱۱ مگاهرتز توسط محقق و با نظارت رادیولوژیست انجام شد و با نتایج حاصل از اکسپلور موضعی تحت نظارت جراح مقایسه شد و پس ازاتمام حجم نمونه و جمعآوری دادهها، با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیزآماری انجام شد.
یافتهها: دراین پژوهش از ۱۴۴ نفر با ترومای نافذ اندام فوقانی ۵۶ نفر در ارزیابی مشکوک به آسیب عصبی و ۵۰ نفر مشکوک به آسیب تاندونی بودند. پس از ارزیابی با پروب سونوگرافی از ۲۳ مورد آسیب مشکوک عصبی در اکسپلور، ۲۱ مورد تایید و از ۲۸ نفر مشکوک به آسیب تاندونی در اکسپلور ۲۷ مورد تایید شد. دقت سونوگرافی در ارزیابی آسیب عصبی 64/%96 و در آسیب تاندونی %۹۲ برآورد گردید و همچنین حساسیت سونوگرافی در تشخیص آسیب عصبی 30/91% و در تشخیص آسیبهای تاندونی 42/96% محاسبه گردید.
نتیجهگیری: سونوگرافی ضمن تشخیص سریعتر و میدان دید وسیعتر، آسیبهای احتمالی ثانویه را نیزکم کرده، دقت تشخیص را افزایش میدهد.
سید حامد جعفری، مهشید منوچهرینسب، مهدی سعیدی مقدم، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 5 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سیتی اسکن یک روش تشخیصی مهم و استاندارد-طلایی در تشخیص سنگ کلیه و مجاری ادراری است. این تصویربرداری سبب پرتودهی به بیماران و افزایش ریسک ابتلا به سرطان میشود بهویژه در بیمارانی که نیازمند بررسی مکرر هستند. هدف این مطالعه مقایسه توانایی تشخیصی سونوگرافی در کشور نسبت به سیتی برای تشخیص سنگ کلیه در جمعیت بیماران با دردهای کولیکی پهلو است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی گذشتهنگر اطلاعات بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس که از اول فروردین 1398 تا 31 شهریور 1398 برای انجام سیتی به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده بودند بههمراه گزارش سونوگرافی آنها از سیستم پکس جمعآوری شد. برای مقایسه سونوگرافی و سیتی، حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی محاسبه گردید و درصد تفاوت تشخیصی دو مدالیته بررسی شد. کارآیی تشخیصی سونوگرافی در سنگهای با اندازههای مختلف و مکانهای متفاوت نیز بررسی شد.
یافتهها: 807 بیمار وارد مطالعه شدند. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت و منفی سونوگرافی در تشخیص اولیه سنگ بهترتیب 47/83%، 15/62%، 94/85% و 58/57% تخمین زده شد. تشخیص سونوگرافی تفاوت چشمگیری با سیتی نداشت.23=P و تشخیصهای سونوگرافی تنها در 11/2% از موارد با سیتی متفاوت بود. سونوگرافی در تشخیص سنگهای بزرگتر از mm 10 در مثانه و پیشابراه بیشترین موفقیت را داشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه مشخص کرد اگرچه سونوگرافی نسبت به سیتی حساسیت و ویژگی کمتری برای تشخیص نفرولیتیازیس دارد، اما استفاده از سونوگرافی میتواند بهعنوان آزمون تشخیصی اولیه در بیماران مشکوک به نفرولیتیازیس مفید باشد.
پریوش پرواسی، زهرا فاضلینژاد، فاطمه مهدیپور، شهرام باقری، محمد مومن غریبوند،
دوره 80، شماره 7 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: الاستوگرافی موج برشی (Shear wave elastography)براساس سرعت انتشار shear wave بهوسلیه امواج صوتی، میزان سفتی توده را تخمین میزند.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع آیندهنگر بوده و بر روی بیمارانی که با توده پستان به مرکز درمانی بیمارستان گلستان اهواز از فروردین 1399 تا فروردین 1400 مراجعه کردند انجام شد. تنها بیماران که دارای 5-4 BI-RAD بودهاند بررسی شدند. cutoff SWE برای میانگین و ماکزیمم الاستیسیتی جهت تشخیص تودههای خوشخیم از بدخیم مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه 115 بیمار مورد ارزیابی قرار گرفتند..5/63% (73) از بیماران دارای توده خوشخیم و 5/36% (42) از نوع بدخیم بودهاند. رابطه معناداری بین سایز تومور با میانگین و ماکزیمم الاستیسیتی دیده شد. (001/0P<). نتایج نشان داد که دقت تشخیصی SWE در شناسایی تودههای بدخیم نسبت به خوشخیم 100% بوده، به طوریکه میانگین (kPa 03/8±61/16) و ماکزیمم (kPa 88/8±14/21) الاستیسیتی در تودههای خوشخیم به طرز معناداری از میانگین (kPa 59/7±21/32) و ماکزیمم (84/8±62/91) الاستیسیتی تودههای بدخیم کمتر بودهاند (001/0P<). همچنین تفاوت معناداری بین زیرگروههای 4 BI-RAD دیده شد، به طوریکه در BI-RAD 4a، کمترین میانگین و ماکزیمم الاستیسیتی دیده شد. (001/0P<)
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پارامترهای SWE دارای دقت تشخیصی کافی در تشخیص تودههای بدخیم پستان میباشد. بنابراین، استفاده از پارامترهای کمی SWE همراه با سونوگرافی و طبقهبندی BI-RADS میتوان از بیوپسیهای غیرضروری جلوگیری کرد.
فریبا نصیرایی، لیدا گروسی، شبنم توفیقی، بهناز مولایی،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تستهای تشخیصی سلامت جنین ابزاری برای کاهش بروز عوارض و مرگ نوزادی میباشند، با این وجود ارزش تشخیصی آنها در ارتباط با پیامدهای مختلف همچنان مورد بحث است. این مطالعه با هدف بررسی ارزش تست بیوفیزیکال پروفایل و شاخص سونوگرافیک CPR در پیشبینی روش زایمان و پیامدهای نامطلوب نوزادی حین تولد انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 70 نفر خانم باردار ترم (41-37 هفته) کاندید ختم بارداری مراجعهکننده به بیمارستان آیتالله موسوی زنجان از آبان 1399 تا خرداد 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. پس از انتخاب مادران براساس معیارهای ورود، بهصورت دردسترس، تست بیوفیزیکال پروفایل (BPP) و شاخص سونوگرافیک CPR انجام شد. سپس روش زایمان، وزن نوزاد، آپگار دقیقه پنجم، نیاز به احیا و بستری نوزادان در NICU در هر مورد ثبت شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون Student’s t-test, Mann-Whiteny U test و منحنی ROC در SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد (05/0P≤).
یافتهها: در این مطالعه میانگین سن بارداری شرکتکنندگان 1/11±56/38 هفته بود. براساس دادهها، بین CPR و نیاز نوزاد به احیا و بستری در (021/0NICU (P= همچنین نمره آپگار (042/P=) ارتباط آماری معناداری وجود داشت. با این وجود بین CPR و روش زایمان، سن بارداری و وزن نوزاد حین تولد ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. امتیاز BPP نیز با هیچکدام از پیامدهای مورد بررسی ارتباط معناداری نداشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد بررسی CPR در حوالی زایمان میتواند در پیشبینی وضعیت نوزاد بلافاصله پس از تولد و آمادگی کادر درمان برای انجام اقدامات فوری مفید واقع شود.
سوده حامدی، مرضیه هادوی، فرهاد محمدی، سمیه بهزادی، کوروش سایهمیری،
دوره 80، شماره 9 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: همانطورکه میدانیم ندولهای تیرویید رایج هستند، اما بسیاری از آنها خوشخیم هستند و این نشان میدهد که نمونهگیری از تمام ندولها برای تشخیص خوشخیم بودن زیاد ضرورت ندارد. مقاله مورد نظر با هدف تعیین دقت تشخیصی ویژگیهای سونوگرافی برای تشخیص ندولهای بدخیم تیرویید در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه فجر شهر ایلام انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیف مقطعی بر روی 122 بیمار مراجعهکننده به درمانگاه فجر ایلام در مهر 1395 تا دی 1398 انجام شده است. وابستگی ویژگیهای سونوگرافی با بدخیمی تیرویید با استفاده از یک آزمون تجزیه و تحلیل چند متغیره، تعیین شد. این خصوصیت سونوگرافی با نتایج سیتولوژی آسپیراسیون با سوزن ظریف مقایسه شد و شاخصهای دقت تشخیص برای هر ویژگی سونوگرافی محاسبه شد. این مقاله با استفاده از Chi-square test، Independent samples t‐test، Mann-Whitney U test و Bivariate regression method با استفاده از SPSS software, version 19 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام شد.
یافتهها: دادههای این مقاله شامل (6/24%)30 ندول بدخیم و (4/75%)92 ندول خوشخیم بود. متغیرهای هیپواکوژنیسیته و میکروکلسیفیکاسیون در سطح خطای 5% ارتباط مثبت و معناداری با بدخیمی تیرویید نشان داد (05/0>P). هیپواکوژنیسیته دارای حساسیت 3/63% و ویژگی 04/67% و میکروکلسیفیکاسیون دارای حساسیت 60% و ویژگی 93/65% بود. وجود حداقل یک ویژگی سونوگرافی مثبت، بالاترین حساسیت (67/86%) را به همراه داشت، درحالیکه، وجود هر دو مشخصه دارای ویژگی تقریباً کامل (3/91%) و بالاترین نسبت احتمال مثبت (21/4) بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتیجه این مقاله، حضور متغیرهای میکروکلسیفیکاسیون و هیپواکوژنیسیته مهمترین معیار در پیشبینی بدخیمی تیرویید هستند، و در طبقهبندی TI-RADS نیز قرار گرفته شدهاند. بنابراین ندولهای دارای اندازه بزرگتر از cm 1 دارای ویژگی سونوگرافی میکروکلسیفیکاسیون و هیپواکوژنیسیته باید تمرکز اصلی ارزیابیهای تشخیصی باشند.
امین ابوالحسنی فروغی، جلالالدین بدرقه، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بزرگی پروستات یک مسئله رایج در بین مردان است که عوارض جانبی قابلتوجهی را برای مردان مسن ایجاد میکند. با توجه به شیوع بالای بزرگی پروستات و اعتیاد به تریاک و مشتقات آن، ارزیابی رابطه بین مصرف تریاک با بزرگی پروستات ممکن است موضوع جالبی باشد.
روش بررسی: دادهها بهصورت مقطعی جمعآوری گردید. جامعه هدف بیماران معتاد به تریاک مراجعهکننده به بیمارستانهای نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای سونوگرافی لگن از شهریور 1398 تا مرداد 1399 بودند. دو گروه در نظر گرفته شد. گروه موردنظر شامل مردانی با سابقه حداقل یک سال سوء مصرف تریاک بود. گروه کنترل مردانی در همان محدوده سنی که بهدلایل دیگری به جز مشکلات پروستات برای سونوگرافی مراجعه کرده بودند. حجم پروستات بیشتر از ml 20 بهعنوان پروستات بزرگ شده در نظر گرفته شد.
یافتهها: 212 مرد در مطالعه شرکت کردند که 78 بیمار معتاد در گروه موردنظر و 134 نفر سالم در گروه کنترل بودند. میانگین اندازه پروستات در گروه معتاد بهطور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (005/0=P). بین اندازه پروستات و سن در هر دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت. ارتباط معناداری بین سایز پروستات و شاخص توده بدن مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به کاهش میل جنسی افراد معتاد، ابتدا انتظار داشتیم در مردان معتاد با پروستات کوچکتر مواجه شویم. با اینحال، نتایج مطالعه خلاف آن را ثابت کرد. کاهش میل جنسی، احتمال تجمع ترشح در پروستات را افزایش میدهد که این ممکن است منجر به واکنشهای التهابی مزمن، در نتیجه هایپرتروفی، و هایپرپلازی پروستات شود. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که اعتیاد به تریاک و مشتقات آن میتواند احتمال بزرگ شدن پروستات را افزایش دهد.
محمد رضا ساسانی، لیلا فضلاللهپور، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی و سیتیاسکن بدون ماده حاجب دقیقترین روش برای تشخیص سنگ است. باتوجه بهاینکه تعیین اندازه سنگ ملاک اصلی در برنامهریزی درمانی است، هدف از این مطالعه مقایسه سونوگرافی و سیتیاسکن بدون کنتراست در تعیین اندازه سنگ کلیه میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، بیماران بیمارستان نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که از تیر تا مهر سال 1396 مراجعه کرده بودند موردبررسی قرار گرفتند. یک رادیولوژیست سیتیاسکن بیماران را با تصاویر سونوگرافی آنها ازنظر اندازه سنگ بررسی کرد. میزان همبستگی اندازه سنگ در سونوگرافی و سیتیاسکن در زیرگروههای مختلف با دستهبندی اندازه سنگ به سه زیرگروه ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین اندازه سنگ اندازهگیریشده با سونوگرافی و سیتیاسکن بهترتیب 26/5±23/11 و 7/4±48/9 میلیمتر بود که تفاوت معناداری داشت. بیشترین میزان همبستگی در سنگهای بیش از mm 10 (%81) و سپس در mm 5-10 (3/%69) مشاهده شد. کمترین تطابق در سنگهای کمتر از mm 5 (5/%37) مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سونوگرافی اندازه را در مقایسه با سیتیاسکن بیشازحد برآورد میکند. این تفاوت در هر سه زیرگروه مشاهده شد، اما این تفاوت در اندازه سنگ کمتر از mm 5 بیشتر بود. میزان همبستگی در کلیه راست بیشتر از کلیه چپ است. پنجره استخوانی اندازه سنگ را درمقایسه با پنجره بافت نرم کم تخمین است. استفاده از سونوگرافی بهعنوان غربالگری یا آزمایش اولیه برای تشخیص سنگ کلیه توصیه میشود. اما بهدلیل محدودیت آن سیتیاسکن یک روش تشخیصی استاندارد درنظر گرفته میشود.
عظیم معتمدفر، محمدمومن غریبوند، محمدقاسم حنفی، فاطمه نقاب،
دوره 81، شماره 5 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، مشخصکردن میزان دقت روش تصویربرداری سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک در مقایسه با نمونه پاتولوژی پس از عمل بیماران مبتلا به کانسر پاپیلاری تیرویید است.
روش بررسی: این مطالعه بهروش اپیدمیولوژیک توصیفی تحلیلی برروی 103 بیمار شناختهشده کانسر پاپیلاری تیرویید که جهت سونوگرافی گردن از شهریور 1400 تا اسفند 1401 به بیمارستان امام و گلستان اهواز مراجعه کردهاند انجام شده است. نتایج سونوگرافی در تشخیص لنفنودهای متاستاتیک با نتایج پاتولوژی پس از عمل بیماران مقایسه گردید.
یافتهها: طبق نتایج بهدستآمده، درگیری متاستاتیک گرههای لنفاوی گردنی در (6/36%)38 نفر از بیماران تشخیص داده شد، که از این میان (7/30%)32 نفر از بیماران مثبت واقعی بودهاند. نتایج سونوگرافی پیش از انجام عمل جراحی در (5/9%)6 نفر از بیماران بهصورت مثبت کاذب نشان داده شد. در (4/58%)60 نفر از بیماران پیش از انجام عمل جراحی متاستاز لنفاتیک رویت نشد که با نتیجه پاتولوژی پس از عمل تطبیق داشت (منفی واقعی). ارزش اخباری مثبت بررسی لنفنودهای متاستاتیک با روش سونوگرافی 2/84% و ارزش اخباری منفی 3/92% برآورد شد. دقت تشخیصی سونوگرافی 89% و میزان حساسیت 86% و میزان اختصاصیت 90% با سطح زیر منحنی884/0AUC= و 001/0P< برآورد زده شد. دقت سونوگرافی تحت تاثیر سایز تومور، تیروییدیت هاشیموتو و محل متاستاز قرار نمیگیرد (05/0P<).
نتیجهگیری: سونوگرافی بهتنهایی دارای دقت تشخیصی قابلقبولی در کشف لنفنودهای متاستاتیک ناشی از کانسر پاپیلاری تیرویید است. اما با کاهش سایز تومور بروز خطای منفی کاذب افزایش مییابد.
زینت آشناگر، محمدرضا هادیان، رحیمه محمودی،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پوسچر یا وضعیت پا بهعنوان یکی از عوامل موثر بر راستای اندام تحتانی در نظر گرفته میشود. لذا انحرافات آن از حالت طبیعی میتواند در آسیبهای اسکلتی–عضلانی اندام تحتانی و بهویژه مفصل زانو سهیم باشد. باتوجه به ارتباط بین پوسچر پا و انحرافات مفصل زانو، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه زاویه پنیشن در عضلات اکستانسور زانو با استفاده از سونوگرافی اسکلتی-عضلانی در خانمهای جوان با پوسچر پای پرونیت و پوسچر پای نرمال میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی روی 31 نفر خانم جوان با پوسچر پای پرونیت (شاخص پوسچر پا بین 12-6) و 31 نفر خانم با پوسچر پای نرمال (شاخص پوسچر پا بین یک تا پنج) و (دامنه سنی 35-18 سال)، در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکده توانبخشی تهران صورت گرفت. نمونهگیری به روش تصادفی غیرساده و از بین دانشجویان خانم دانشگاههای علوم پزشکی سطح شهر تهران و در بازهی مهر تا اسفند ۱۳۹۸ صورت گرفت. زاویه پنیشن عضلات وستوس مایل داخلی، وستوس داخلی و خارجی با استفاده از سونوگرافی اسکلتی-عضلانی اندازهگیری گردید.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که زاویه پنیشن در عضلات وستوس مایل داخلی، وستوس داخلی و وستوس خارجی بین دو گروه خانمها با پوسچر پای پرونیت و پای نرمال از لحاظ آماری تفاوت معناداری ندارد (05/0P>).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد میزان زاویه پنیشن عضلات اکستانسور زانو که در حالت عدمتحمل وزن اندازهگیری شد، در خانمهای جوان با پوسچر پای پرونیت پا با خانمها با پوسچر پای نرمال تفاوتی ندارد.