جستجو در مقالات منتشر شده


413 نتیجه برای IV

معصومه سیمبر، ایان س. فرایزر،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

علت 50% از موارد قطع مصرف کنتراسپتیوهای حاوی پروژسترون تنها، خونریزی های غیرطبیعی (Breakthrough bleeding: BTB) می باشد که با تغییر در شکل و شکننده شدن دیواره مویرگ ها همراه است. تغییرات ساختمانی و ترکیباتی غشا پایه می تواند منشا شکنندگی مویرگ های آندومتر در مصرف کنندگان این وسایل باشد. در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 32 زن سالم بارور داوطلب قبل و در زمان استفاده از کاشتنی های زیرجلدی آزادکننده لوونورجسترول نورپلانت مورد مطالعه قرار گرفتند. از هر زن سه بیوپسی از آندومتر، یکبار قبل از گذاشتن نورپلانت و دو بار پس از استفاده از نورپلانت گرفته شد. سپس با استفاده از روش های ایمونوهیستوکمیکال لامنین، کلاژن IV و هپارن سولفات پرتئوگلیکن موجود در غشا پایه رگ های آندومتر رنگ آمیزی و مورد مطالعه قرار گرفت. تراکم رگ های رنگ آمیزی شده با آنتی بادی هریک از آنها شمارش شد و با تراکم رگ های رنگ آمیزی شده با آنتی CD34 مقایسه گردید. رنگ آمیزی دوگانه CD34 و لامنین جهت نشان دادن رگ های بدون غشا پایه نیز بکار برده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که، کاهش معنی داری در تراکم رگ های رنگ آمیزی شده با آنتی بادی های مواد تشکیل دهنده غشا پایه رخ می دهد، بطوریکه تعداد رگ های آنتی لامنین-مثبت 8±179، آنتی کلاژن IV-مثبت 7±166 و آنتی هپارن سولفات پروتئوگلیکن 6±61 (میانگین±خطای معیار) رگ در mm² در آندومتر طبیعی است که بترتیب به تعداد 6±156، 6±144 و 3±44 رگ در mm²، پس از 13-2 هفته مصرف نورپلانت کاهش می یابد (P=0.01). این کاهش علیرغم افزایش تراکم رگ های کوچک رنگ آمیزی شده با آنتی CD34 رخ می دهد (17±254 رگ در mm² پس از 13-2 هفته مصرف نورپلانت در مقایسه با 8±193 و قبل از مصرف نورپلانت، P=0.001). کاهش تراکم رگ های رنگ آمیزی شده با آنتی بادی های اجزای غشا پایه، نه تنها در سه ماه اول پس از استفاده از نورپلانت رخ می دهد، بلکه پس از سه ماه تا یکسال پس از استفاده از نورپلانت نیز مشاهده شد. در این مطالعه همچنین درصد رگ هایی که غشا پایه را نشان می دهند، نیز محاسبه گردید. کاهش معنی داری در نسبت رگ هایی که غشا پایه را نشان می دهند در مصرف کنندگان نورپلانت نشان داده شد. درصد رگ های CD34 مثبت که لامنین-مثبت، CIV-مثبت و HSPG-مثبت نیز بودند، بترتیب از 3±97، 3±88 و 2±31 در آندومتر طبیعی به 3±79، 4±75 و 2±20 پس از مصرف نورپلانت (P<0.05) کاهش می یابد. کاهش درصد رگ های کوچک آندومتر که غشا پایه را نیز نشان می دهند، می تواند علت شکنندگی این رگ ها باشد. همچنین این کاهش می تواند بعلت پدیدار شدن رشته هایی از سلول های آندوتلیالی باشد که فاقد ساختمان لوله ای شکل هستند و یا ممکن است بدلیل کاهش آرتریول ها و افزایش سیاهرگ ها باشد. با رنگ آمیزی دوگانه رگ ها با آنتی بادی CD34 و آنتی لامنین، فقدان غشا پایه و یا کمرنگ بودن و ضعف آن بوضوح نشان داده شد. شناخت مکانیسم های موضعی خونریزی آندومتر رهگشایی برای پیدا کردن روش مناسب برای پیشگیری و درمان مناسب این نوع خونریزی و در نهایت افزایش میزان پذیرش این روش های جلوگیری خواهد بود.


محمود معتمدی، هژیر سیگارودی، رضا وثوقی، سیدجلال حسینی، محمدعلی صحرائیان،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

صرع یا اپی لپسی بیماریی است که شیوع بالایی دارد و با رانندگی تداخل نموده و ممکن است منجر به تصادف در حین رانندگی شود. این مطالعه یک بررسی مورد-شاهدی بر روی 100 نفر بیماران صرعی و 100 نفر گروه شاهد است که رانندگی می کرده اند. نمونه گیری بصورت مصاحبه حضوری و با تکمیل پرسشنامه بوده است. میانگین تصادف در گروه مورد به ازای ساعات رانندگی حدودا سه برابر گروه کنترل بوده است، که این تفاوت آماری در مردها و افراد گروه سنی کمتر از 30 سال قابل توجه می باشد. بیش از 60% تصادفات در افراد صرعی بعلت حملات صرعی نبوده است؛ تصادفات معمولی نیز در افراد صرعی از گروه شاهد بیشتر است. کمپلیانس دارویی در افراد صرعی تصادف کرده بدتر از افراد صرعی تصادف نکرده بوده است و کمپلیانس بدتر دارویی می تواند یک پیش گویی کننده احتمال بیشتری برای بروز تصادف باشد. در افراد صرعی که حمله حین رانندگی داشته اند نیز کمپلیانس دارویی نسبت به افراد صرعی که حین رانندگی حمله نداشته اند بدتر بوده است. 58% بیماران صرعی راجع به رانندگی با پزشک معالج صحبتی نکرده بودند. 43.3% حملات صرعی اتفاق افتاده در حین رانندگی از نوع فراگیر بوده است. هیچیک از بیماران مصروع موضوع بیماری خود را به اداره راهنمایی و رانندگی اطلاع نداده بودند.


سیدحمید میرخانی، سیدخلیل فروزان نیا،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

شایعترین عمل جراحی قلب در حال حاضر در اکثر نقاط دنیا از جمله کشور ما (Coronary artery bypass graft: CABG) می باشد. یکی از عوارض این عمل که سبب افزایش موربیدیتی و مورتالیتی شده انفارکتوس میوکارد Peri-operative است. شیوع عارضه براساس کتب مرجع و مقالات حدود 5.5-2.5% می باشد. در این مطالعه 300 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که کاندید عمل جراحی CABG بوده و از تاریخ 1376/11/5 لغایت 1377/9/1 در بخش جراحی قلب بیمارستان امام خمینی تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند از نظر شیوع انفارکتوس میوکارد Peri-operative و همچنین ریسک فاکتورهای ایجاد انفارکتوس میوکارد بررسی شدند. انفارکتوس میوکارد براساس الکتروکاردیوگرافی (موج Q جدید و ثابت) و اندازه گیری (Creatinine-phosphokinase MB: CPK-MB) بالای 100 واحد بود که در سه نوبت، قبل از انتقال بیمار به اتاق عمل، بعد از انتقال بیمار از اتاق عمل به (Intensive care unit: ICU) و صبح روز اول بعد از عمل انجام شد. در 300 بیمار مورد مطالعه 21 مورد (7%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت برای انفارکتوس و 38 مورد (12.7%) سطح سرمی CPK-MB بالای 100 واحد داشتند ولی فقط در 15 بیمار (5%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت به همراه CPK-MB بالای 100 وجود داشت که برای این گروه تشخیص انفارکتوس میوکارد گذاشته شد. در گروه دچار انفارکتوس میوکارد در این مطالعه که 15 بیمار (5%) بودند ریسک فاکتورها شامل سابقه دیابت، سابقه هیپرتانسیون، سابقه هیپرلیپیدمی، گرفتاری Jef main و انجام اندارکتومی بود که نسبت به گروه بدون انفارکتوس میوکارد از نظر آماری تفاوت معنی دار داشت.


ثریا سهیلی، ایرج کریمی، محمود محمودی، بهروز نبئی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که با هدف تعیین اثربخشی برنامه های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در ایران طی سال های 75-1371انجام گردیده است. جهت تعیین بازده یا عملکرد برنامه های کنترل جمعیت و تنظیم خانواده از شاخص های میزان پوشش وسایل پیشگیری از بارداری، پوشش زوج سال، میزان شکست کاربردی وسایل پیشگیری از بارداری و تعیین اثربخشی وسایل پیشگیری از بارداری استفاده شد. براساس یافته ها، پوشش زوج سال قرص از سال 1371 تا 1374 روندی نسبتا رو به افزایش داشته، اما در سال 1375 در مقایسه با سال های قبل مختصری کاهش دارد. پوشش زوج سال کاندوم در سال 1375 در مقایسه با سال های قبل کاهش یافته است. پوشش زوج سال آی یو دی، توبکتومی، وازکتومی، نورپلانت و آمپول های تزریقی طی سال های مذکور روندی رو به افزایش را نشان می دهد. یافته های مربوط به پوشش وسایل پیشگیری از بارداری نیز نشان دهنده افزایش پوشش از 42% در سال 1371 به 67% در سال 1375 است. میزان شکست کاربردی وسایل پیشگیری از بارداری طی سال های مذکور کاهش را نشان می دهد و بعبارتی بیانگر افزایش در میزان اثربخشی است.


مهین دخت کیهانی، منوچهر نخجوانی،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

دیابت یک بیماری اتوایمیون می باشد که نقش اتوآنتی بادیها در این بیماری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مرحله پره دیابتیک یعنی حداکثر 10 سال قبل از استقرار بیماری، اتوآنتی بادیها در سرم خون بیماری دیابتی نوع I و در وابستگان درجه اول آنها و افرادی که دیابت در آنها به تازگی تشخیص داده شده ظاهر می گردند. با اندازه گیری این اتوآنتی بادیها قبل از شروع علایم بالینی و آزمایشگاهی و یا میزان بالا رفتن قند خون و ظهور قند در ادرار می توان بیماری دیابت را تشخیص داد. مهمترین این اتوآنتی بادیها گلوتامیک اسید دکربوکسیلاز (GAD) می باشد که در اثر تخریب سلولهای بتا جزایر لانگرهانس بمرور زمان از سلولها آزاد شده و در سرم خون بیماران ظاهر می گردد. بنابراین اندازه گیری اتوآنتی بادی گلوتامیک اسید دکربوکسیلاز (GAD65-Ab) بعنوان یک تست پیشگویی کننده و غربالگری برای تعیین خطر آشکار شدن دیابت ملیتوس نوع I وابسته به انسولین (IDDM) در افراد می تواند مورد بررسی قرار گیرد. اندازه گیری GAD65-Ab در بیماران دیابتی نوع I و وابستگان درجه اول آنها و مقایسه ایندو با افراد سالم که هدف بررسی این مطالعه است توسط روش (RIA) انجام شد. از 30 بیمار دیابتی نوع I (کنترل مثبت) 63/3 درصد واجد تیتر مثبت Anti-GAD بودند که مدت ابتلای آنها به بیماری از یک هفته تا 20 سال بود. از 50 نفر وابستگان درجه اول بیماران (گروه پژوهش یا case) هشت درصد و از 80 نفر افراد سالم (کنترل منفی) صفر درصد واجد تیتر مثبت Anti-GAD بودند. بین افراد سالم با وابستگان درجه اول بیماران مبتلا به دیابت نوع I اختلاف معنی داری وجود داشت. این تست می تواند به عنوان ابزار پیش بینی کننده، در غربالگری وابستگان درجه اول بیماران و افراد مبتلا به دیابت، 10 سال قبل از بروز علائم بالینی کاربرد داشته باشد


منصور جمالی زواره ای، گیتی ایروانلو، سوسن فرزان،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

از آنجا که سرطان پستان از علل عمده مرگ و میر سرطان در زنان و شایعترین سرطان خانمها در ممالک غربی است و در کشور ما نیز براساس بررسی های به عمل آمده، شیوع بالایی دارد، توجه به کلیه یافته های کلینیکی و پاتولوژیکی این بیماری دارای ضرورت فراوان می باشد. در این مقاله رابطه بین درگیری غدد لنفاوی زیر بغل و درجه وخامت گرایی کارسینوم مهاجم مجرایی مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه از نوع گزارش مورد (Case Series) می باشد. مجموعا 90 نفر از زنانی که به علت تشخیص کارسینوم مجرای پستان، تحت عمل جراحی ماستکتومی رادیکال قرار گرفته اند و نمونه بافت ایشان به بخش پاتولوژی بیمارستان امام ارسال شده است در این مطالعه مورد بررسی واقع شدند. همزمان با این بررسی، نمونه های تهیه شده از غدد لنفاوی موارد فوق نیز مورد مطالعه قرار گرفت. شایع ترین سن ابتلا به بیماری، بین 31 تا 40 سال بود. پستان چپ بیشترین محل ضایعه شناخته شد. از مجموع بیماران، 11 نفر در grade I قرار داشتند که از ایشان 27/2% مبتلا به درگیری غدد لنفاوی بودند. از بیماران، 60 نفر در grade II قرار می گرفتند که میزان درگیری غدد لنفاوی ایشان 73/4% محاسبه شد. مابقی بیماران که در grade III قرار می گرفتند 100% درگیری غدد لنفاوی داشتند (P=0.00008). با نتایج آشکار فوق می توان نتیجه گرفت که میزان گرفتاری غدد لنفاوی زیر بغل با درجه وخامت گرایی کارسینوم مجرایی مهاجم پستان، به شدت ارتباط دارد و لذا در برنامه ریزی درمانی اینگونه بیماران باید بطور کامل مورد توجه قرار گیرد.


ملیحه کدیور، حسین محمدی نسب، عباس شاه محمدی،
دوره 59، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

میزان نمایه توده بدنی (BMI) که از رابطه وزن/قد محاسبه می شود و میزان طبیعی آن که با توجه به گروه سنی و جنسی بیمار تعیین می گردد، در ابتلا به بیماریهای مختلف و پیش بینی مرگ و میر آنها اهمیت دارد. در این مطالعه سعی شده که ارتباط بین نمایه توده بدنی و سرنوشت نهایی در گروه های سنی و جنسی مختلف، در ارتباط با ازمان بیماری، نوع بیماری زمینه ای، وجود سابقه بیماری خانوادگی، سابقه بستری در بخش و طول مدت بستری در PICU و تعداد بستری قبلی در بیمارستان، سابقه تهویه مکانیکی، جراحی، میزان آلبومین خون و معیار PRISM بیماران بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مرکز طبی اطفال تهران در یک مطالعه مقطعی با انتخاب نمونه ها به شکل نمونه گیری متوالی غیرتصادفی در طی 3 ماه در سال 1377 بررسی شود. هدف از این پژوهش مشخص کردن ارتباط بین BMI و میزان مرگ و میر اطفال بستری در PICU با توجه به متغیرهای فوق الذکر می باشد. در یک مطالعه مقطعی، تعداد 160 کودک مشتمل بر 90 نفر پسر (56/2%) و 70 نفر دختر (43/8%) بستری در PICU مورد بررسی قرار گرفتند. براساس این مطالعه به طور کلی، میزان مرگ و میر در بیماران با BMI غیرطبیعی (71 نفر) نسبت به افراد با BMI طبیعی (89 نفر) بررسی شده در PICU مرکز طبی کودکان تهران به طور معنی داری بالاتر (P=0.00001) می باشد. BMI کمتر از 15% و بالاتر از 85% براساس منابع معتبر و جداول خاص سن و جنس مختلف غیرطبیعی تلقی شد. نتیجه فوق در گروه سنی یک تا شش ماه در بیمارانی با طول مدت بستری در PICU کمتر از یک روز و یا بیشتر از 7 روز، در کودکان با معیار PRISM مساوی یا بالاتر از 10، در بیماران بدون سابقه جراحی و سابقه مثبت از نظر تهویه مکانیکی معنی دار شد (P<0.05). از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که میزان BMI می تواند به عنوان یکی از معیارها جهت تعیین سرنوشت نهایی بیماران مورد استفاده قرار گیرد.


مسعود مهرآذین، علیرضا محمد محمدی،
دوره 59، شماره 2 - ( 2-1380 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تومورهای هیپوفیز از علل عمده اختلالات بینایی به شمار می آیند. برای مشخص نمودن روش مناسب جراحی به منظور رسیدن به نتایج بهتر، از نظر بهبود بینایی در بیماران مبتلا به آدنوم هیپوفیز، یافته های یکصد بیمار به صورت گذشته نگر و تصادفی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این بیماران طی سالهای 1371-1377 به روش ترانس اسفنوئیدال یا ترانس کرانیال در بیمارستان دکتر شریعتی تحت عمل جراحی واقع گردیده اند. از این تعداد 29 نفر به روش ترانس کرانیال و بقیه به روش ترانس اسفنوئیدال عمل شده اند. بهبود میزان و میدان بینایی در بیمارانی که به روش دوم عمل شده اند، بخصوص در مورد میدان بینایی، بارزتر از گروه دیگر بوده است. علاوه بر این سایر عوامل احتمالی موثر در بهبود نتایج بینایی پس از عمل جراحی، مورد بحث و تفصیل بیشتری قرار گرفته اند.


محمدرضا میر،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده

اطلاعات 20 ساله (1377-1357) مربوط به 152 بیمار مبتلا به سرطانهای زبان مراجعه کننده به انستیتو کانسر جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ازاین افراد، 53/3 درصد بیماران مرد بودند و میانگین سنی مراجعین 56/49 سال (SD=16.23) و متوسط سنی زنان در حدود 2/5 سال بیشتر از متوسط سنی مردان است. نسبت مردان دارای لنفادنوپاتی مثبت بطور معنی دار بیشتر از زنان بود (P<0.05) و شکل ظاهری تومور عموما اولسراتیو بوده (66/7 درصد) و پاتولوژی آنها عموما SCC گزارش شده است (87/2 درصد). اکثر مراجعین در مرحله T1 قرار داشتند (62/8 درصد) و عموما جراحی شده اند. اطلاعات 88 بیمار مورد تجزیه و تحلیل بقا قرار گرفت و ملاحظه شد که 23/9 درصد بیماران فوت شده و احتمال بقای یک ساله 92/05 درصد و احتمال بقای سه ساله آنها 83/93 درصد بوده است و مشخص شد که با افزایش stage بیماری به شدت از احتمال بقا کاسته می شود (P<0.001).


مجید صادقی، بهروز قلی زاده،
دوره 59، شماره 4 - ( 5-1380 )
چکیده

ترکیب الکتروشوک E.C.T) Electro Convulsive Therapy) و لیتیوم همراه از نظر ایجاد دلیریوم مورد سو ظن بوده، به نحوی که در غالب کتب مرجع روانپزشکی، ترکیب این دو روش درمانی توصیه نشده است. در این مطالعه برای بررسی این موضوع، میزان بروز دلیریوم در بیمارانی که همزمان E.C.T و لیتیوم می گرفتند با بیمارانی که فقط E.C.T دریافت می کردند مقایسه به عمل آمده است. در این بررسی، 49 بیمار (Bipolar Mood Disorder (B.D.M.1 فاز مانیا وارد مطالعه شدند. از این عده 24 نفر ترکیب E.C.T و لیتیوم و 25 نفر فقط E.C.T گرفتند. تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر سن و جنس وجود نداشت. از گروه اول 3 نفر و از گروه دوم 2 نفر دچار دلیریوم شدند که بین آنها تفاوت آماری معنی دار بدست نیامد و تمامی موارد دلیریوم نیز در هر دو گروه در افراد بالای 35 سال بروز کرد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ترکیب E.C.T+لیتیوم نسبت به E.C.T به تنهایی دلیریوم بیشتری ایجاد نمی کند. از طرفی با توجه به بروز دلیریوم در تمامی موارد در سنین بالای 35 سال، به نظر می رسد که افزایش سن عامل موثری در بروز اختلالات ناشی بویژه دلیریوم باشد به نحوی که استفاده از این ترکیب در سنین بالای 35 سال باید با احتیاط بیشتری توام گردد.


رامش عمرانی پور، صادق نوری،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

با توجه به شیوع سرطان در دوسوم قدامی زبان و اهمیت برخورد صحیح با آن در مواردی که بیمار با عود غدد لنفاوی گردن مراجعه می نماید، مطالعه ای صورت گرفت. به منظور ارزیابی ضرورت دیسکسیون پروفیلاکتیک غدد لنفاوی گردن در کانسرهای دوسوم قدامی زبان، پرونده 62 بیمار که در مرحله T1،2 کانسر قدامی زبان در انستیتو کانسر دانشگاه علوم پزشکی تهران در فاصله سالهای 1379-1370 تحت عمل رزکسیون تومور زبان قرار گرفتند و بعلت عدم لمس غدد لنفاوی گردن، عمل دیسکسیون گردن در آنها انجام نشده بود استخراج گردید. اغلب بیماران در دهه 7 زندگی بودند و ابتلا مردان بیش از زنان بود. 34 بیمار (54/9 درصد) هیچگونه عودی در غدد لنفاوی گردن نداشتند و 28 بیمار (45/1 درصد) در طی دو سال دچار عود در غدد لنفاوی گردن شدند. در پیگیری بعدی مشخص شد، از 34 نفری که دچار عود گردن شدند، 12 نفر تحت رادیوتراپی پروفیلاکتیک گردن قرار گرفته اند که با حذف این بیماران، موارد عود گردن به 56 درصد می رسد. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، در شرایط مملکت ما با توجه به عدم پیگیری دقیق بیماران، انجام دیسکسیون الکتیو غدد لنفاوی گردن در کانسرهای دوسوم قدامی زبان (T1-T2) توصیه می شود.


کبری قاضی سعیدی، مهین جعفری جاوید، مهرداد خزائی کوهپر،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

استفراغ پس از عمل یک عارضه شایع است که تمامی متخصصان بیهوشی با عوارض و مشکلات ناشی از آن آشنا می باشند لذا تحقیقات دامنه داری در جهت شناخت بیشتر عوامل موثر بر میزان بروز تهوع و استفراغ پس از عمل و روشهای جلوگیری و درمان آن صورت گرفته است که البته کافی نیست و نیاز به ادامه این تحقیقات با پیشرفت سریع روشهای نوین بیهوشی و ابداع و تولید داروهای جدیدتر محسوس می باشد. در این مطالعه که کوهورت و آینده نگر می باشد 400 کودک 3 تا 12 ساله که جهت اعمال جراحی عمومی (غیر از چشم، گوش، توراکس و قسمت فوقانی شکم) و اعمال ارتوپدی به اتاقهای عمل بیمارستان حضرت امام (ره) و مرکز طبی کودکان آورده شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. از این میان 200 نفر از کودکان دارای والدین سیگاری بوده و طبق تعریف در گروه پاسیو اسموکر قرار گرفتند و 200 نفر دیگر غیرسیگاری بودند. حتی الامکان سعی شد بیماران در دو گروه از لحاظ جنس، سن، نوع عمل (ارتوپدی، جراحی عمومی) یکسان سازی شوند و در نهایت اطلاعات مربوط به هر فرد در پرسشنامه ای که به همین منظور آماده شده بود جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان بروز استفراغ پس از عمل در جمعیت مورد مطالعه 19/5 درصد بود که تفاوت محسوس بین دو گروه از این لحاظ دیده نشد. همچنین نتایج بررسی نشان داد بیمارانی که طول مدت عمل آنها بیش از 2 ساعت بود با میزان بالاتری از استفراغ پس از عمل مواجه گردیدند. همینطور در گروه بیماران پاسیو اسموکر افرادی که تحت تهویه کنتروله قرار گرفتند بیشتر دچار استفراغ پس از عمل شدند. غیر از این موارد بیماران چه از لحاظ جنس، نوع عمل و ... تفاوت بارزی از لحاظ استفراغ پس از عمل با یکدیگر نداشتند. بطور خلاصه، در صورتیکه طول عمل بیش از 2 ساعت باشد و یا در حین عمل بیمار نیاز به تهویه مکانیکی داشته باشد، تهوع و استفراغ بعد از عمل در کودکان پاسیو اسموکر بیش از کودکانی که والدین غیرسیگاری دارند مشاهده می شود.


محمدرضا نجفی، بابک تمیزی فر،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

مصرف دراز مدت AEDs) Anti Epileptic Drugs) در کودکان ممکن است تا 50 درصد با عوارض جانبی همراه باشد. توصیه شده است که در کودکان واجد شرایط، هرچه سریعتر نسبت به قطع داروهای ضدصرع کودکان اقدام شود. در هنگام تصمیم گیری نسبت به قطع داروهای ضدصرع می توان با توجه به خصوصیات EEG بیماران، وقوع مجدد حملات را تا حدودی پیش بینی کرد. در این مطالعه، جمعیت مورد مطالعه کودکانی است که سابقه حداقل 1 سال عدم عود حملات صرع را داشته و بصورت مداوم تحت درمان داروئی قرار گرفته اند. تعداد 133 کودک حائز شرایط جهت ورود به مطالعه بودند که از ایشان 106 مورد بررسی شدند. پس از تکمیل شرح حال و معاینات بالینی، از بیماران یک EEG در هنگام بیداری به عمل می آمد. هرکدام از الکتروانسفالوگرام ها برحسب وجود یا عدم وجود متغیرهای الف) فعالیت زمینه ای نوار (Background) ب) فعالیت آهسته موضعی (Focal slowing) ج) امواج سوزنی موضعی (Focal spike) د) امواج سوزنی نوک تیز منتشر (Generalized sharp and spike wave) در دو حالت بیداری و فعالیت (مثل هیپرونتیلاسیون) توسط یک نفر از متخصصین اعصاب مورد ارزیابی قرار می گرفتند. کودکان از نظر عود حملات به فواصل سه ماه، حداقل بمدت یکسال پیگیری شدند. نتایج حاصله از طریق آنالیز بقا کاپلان مایر و توسط آزمون Log-Rank مورد بررسی قرار گرفته اند. از بین 106 کودک مورد مطالعه، 62 نفر (58 درصد) پسر و 44 نفر (42 درصد) دختر بوده اند. میانگین مدت زمان پیگیری بیماران از زمان شروع به قطع داروها 26 ماه بود. احتمال عود حملات پس از یکسال پیگیری 24/8 درصد (28/5 درصد و 22/5 درصد 95C.I درصد) بدست آمد. در مورد وضعیت زمینه نوار مغز و وجود امواج نوک تیز سوزنی، منتشر موضعی و آهسته موضعی، (قبل از اقدام به قطع) در EEG بیماران با عود حملات ارتباط معنی داری یافت نشد. در مورد فاکتور مقایسه وضعیت فعلی EEG با نوارهای قبلی کودکان رابطه معنی داری یافت گردید (P<0.05). در مقایسه بین پسران و دخترانی که EEG غیرطبیعی در زمان قطع داروها داشته اند، عود این حملات در پسران بیشتر بوده است (P=0.045). خطر نسبی Relative Risk مربوط به فاکتور مقایسه EEG بیماران با دفعات قبل، در حدود 1/98 (3/91، 1/01، 95C.I درصد) محاسبه گردید (P<0.05). در این مطالعه احتمال عود یکساله این حملات در کودکان بعد از قطع داروهایشان 25/8 درصد بوده است. این میزان حدودا مشابه نتایج سایر محققین می باشد. در بررسی ما در کل دو جنس ارتباط معنی داری بین وجود EEG غیرطبیعی با عود این حملات یافت نشد، ولی در صورتی که این مقایسه به تفکیک جنسیت نیز صورت پذیرد، در گروه پسران این ارتباط معنی دار تلقی گردید (P<0.05). آنچه در نتایج ما جالب به نظر می رسد، اهمیت یافتن نقش مقایسه EEG کودکان قبل از اقدام به قطع داروها با اولین نوار مغز بیماران می باشد (P<0.05). سایر متغیرهای مورد بررسی در یک نوار مغز، با عود حملات ارتباطی نداشته اند. برآورد احتمال عود حملات صرع بایستی که صرفا جزئی از روند تصمیم گیری پزشک معالج بیمار قرار گیرد. در این راستا باید به مواردی مثل برآورد خطر عود و به خطر افتادن جان بیمار و جنبه های اجتماعی-اقتصادی آن و نیز برآورد خطر عوارض سو داروئی توجه نمود.


محمدحسن خالصی، رسول امیر فتاحی، حمید شیخ زاده، محمدتقی خرسندی، مسعود متصدی، سوسن عبدی،
دوره 59، شماره 5 - ( 6-1380 )
چکیده

هدف از این تحقیق، بررسی اثر برقراری فیدبک شنوائی در بهبود فرآیند تولید گفتار کودکان ناشنوائی است که از پروتز کاشت حلزون استفاده می کنند. برای این منظور، ویژگی های استاتیک واکه های اصلی زبان فارسی، شامل فرکانس گام، فرکانس فرمنت ها، دوام زمانی نسبی واکه ها و انرژی نسبی آنها از قسمت های میانی و پایدار این واکه ها در گفتار چهار کودک ناشنوای کاشت حلزون استخراج شده و در یک مطالعه دراز مدت پروتز-روشن و پروتز-خاموش مورد بررسی قرار گرفتند. این کودکان که در محدوده سنی هفت تا سیزده سال بوده وهیچگونه سابقه شنوائی نداشته اند، در کلینیک کاشت حلزون بیمارستان امیراعلم تهران تحت عمل جراحی قرار گرفته اند. آنها پنج جمله معنادار فارسی را در فواصل زمانی سه ماه، شش ماه و نه ماه بعد از عمل جراحی، یکبار در وضعیت پروتز-روشن و یکبار نیز پس از 30 دقیقه که از خاموش بودن پروتزشان، به منظور اطمینان از قطع کامل فیدبک شنوایی می گذرد در وضعیت پروتز-خاموش ادا کردند. نتایج بدست آمده نشان می دهند که به طور متوسط، انحراف ویژگی های استاتیک واکه ها در حالت پروتز-روشن نسبت به حالت پروتز-خاموش با گذشت 9 ماه از عمل جراحی به میزان 65 درصد نسبت به 3 ماه پس از عمل کاهش یافته است (میانگین روی همه واکه های مورد مطالعه و همه بیماران). بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که با گذشت زمان کافی، الگوهای موتوری گفتار این بیماران برای تولید ویژگیهای استاتیک واکه ها آموزش دیده و تثبیت می گردند به نحوی که تاثیر قطع مجدد فیدبک شنوائی از طریق خاموش کردن پروتز کاشت حلزون در تخریب دوباره این الگوها به تدریج کاهش خواهد یافت.


، ،
دوره 59، شماره 6 - ( 8-1380 )
چکیده


عباس ندیمی تهرانی، شهریار یحیوی،
دوره 60، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

تومور نورواکتودرمال بدخیم محیطی (Primitive Peripheral Malignant Neuroectodermal Tumor) یا PNET نئوپلاسمی است بدخیم با منشا بافت عصبی و مورتالیته بالا که عموما در نواحی قفسه صدری و مجاور مهره های ستون فقرات کودکان و نوجوانان بروز می کند. تشخیص این نئوپلاسم براساس مطالعات هیستوپاتولوژیک و شواهد ایمونوهیستوشیمی بوده، درمان آن شامل جراحی، پرتو درمانی و شیمی درمانی می باشد. در این مقاله، یک مورد نسبتا نادر از این تومور با منشا نسوج قدام گردن بدون شواهد متاستاز دوردست معرفی می شود. بیمار مذکور ابتدا تحت عمل جراحی اکسیزیون تومور قرار گرفته و سپس برای پرتودرمانی و شیمی درمانی به پرتودرمان معرفی شده است.


محمدرضا هادیان، خدیجه اوتادی، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان مقدم،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: با توجه به نقشهای پیشنهاد شده برای عضله چهار سر رانی (کوادریسپس) در ثبات و تحرک مفصل زانو در افراد عادی و ورزشکار و اهمیت این عضله در فیزیوتراپی و توانبخشی زانو، در مقاله حاضر به مقایسه میزان قدرت عضله چهار سر رانی در بین دوندگان سرعتی و افراد عادی غیر ورزشکار پرداخته می شود.

مواد روشها: مطالعه برروی 31 زن سالم (20 نفرافراد عادی غیر ورزشکار، 11نفر دونده سرعتی) با استفاده از دینامومتر Kin-Com انجام گرفت. در مرحله بررسی قدرت، افراد 5 حرکت فلکشن و اکستشن تکراری از نوع انقباض کانسنتریک و اکسنتریک با درنظر گرفتن نیروی Pre-load به اندازه 25 درصد حداکثر نیروی ایزومتریک عضله چهار سر رانی در دو سرعت 90°/s و 135°/s انجام دادند.

یافته ها: نتایج حاصل به این صورت بود که قدرت دوندگان سرعتی نسبت به گروه دیگر (P<0.02) در هر دو سرعت بیشتر بود. میزان قدرت انقباض کانسنتریک با افزایش سرعت در هر دو گروه کاهش یافته و میزان قدرت انقباض اکسنتریک با افزایش سرعت افزایش می یافت. همچنین میزان قدرت انقباض اکسنتریک در هر دو سرعت و در هر گروه از میزان قدرت انقباض کانسنتریک بیشتر بود (P<0.02).

نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به نتایج ملاحظه شده در این تحقیق اهمیت تمرینات اکسنتریک در دوندگان سرعتی مشخص می شود. نظر به اهمیت تمرینات اکسنتریک و ارتباط آن با آسیب پذیری و ضایعات ورزشی، نقش آن در فصول قبل از ورزش حین و پس از فصل ورزش اهمیت می یابد.


حسین کاویانی، سیدعلی احمدی ابهری، هدایت نظری، کوروش هرمزی،
دوره 60، شماره 5 - ( 5-1381 )
چکیده

مقدمه: افسردگی یک عارضه ناتوان ساز است که همه افراد ممکن است بطور کوتاه مدت یا طولانی در طی عمر خود آنرا تجربه کنند. متاسفانه هنوز تصویر روشنی از میزان شدت افسردگی در میان مردم و نیز انواع اختلال افسردگی در جامعه ایران بدست نیامده است.

 مواد و روش ها: هدف این مطالعه، بررسی شیوع اختلال های افسردگی در جمعیت 65-20 ساله شهر تهران بود. تعداد 1070 نفر از ساکنان شهر تهران بصورت خوشه های تصادفی از مناطق مختلف شهر در آزمون سرند (غربالگری) افسردگی با استفاده از آزمون سنجش میزان افسردگی بک (BDI)، شرکت کردند. سپس افراد دارای نمرات بالاتر از حد نصاب در پرسشنامه BDI، مورد مصاحبه روان پزشکی قرار گرفتند و بود و نبود و نیز نوع اختلال آنها تعیین گردید. مصاحبه کنندگان از دستیاران روان پزشکی بودند و آموزش های لازم را دیده بودند. ضمنا برای کنترل بیشتر، 5% از نمونه پایین تر از حد نصاب افسردگی به نمونه مورد مصاحبه افزوده شد.

یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی زنان (BDI=12.16) در کل نمونه بیشتر از مردان (BDI=8.47) است و نیز احتمال ابتلا زنان ( 30.50%) به افسردگی بیشتر از مردان (16.7%) است.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه تلاش شد تا با بهره برداری از روش شناسی دقیق، تصویر واقع بینانه تری به این اختلال (افسردگی) و جمعیت پایتخت ارائه شود. احتمالا عوامل استرس زا نقش تعیین کننده ای در تصویر همه گیر شناختی افسردگی در جامعه ایران دارد. ما یافته های حاصل از این تحقیق را با یافته های خارجی و داخلی مقایسه خواهیم کرد و به بحث درباره تفاوت ها و شباهت ها خواهیم پرداخت.


منصوره تقا، احسان مهدی زاده، سروش طهماسبی،
دوره 60، شماره 5 - ( 5-1381 )
چکیده

مقدمه: اغما حالتی شبیه به خواب است که طی آن بیمار پاسخ هدفمندی به محیط نمی دهد و بیمار را نمی توان از آن بیدار نمود. تعیین پیش آگهی بیمار و تصمیم گیری در جهت تعیین و تخصیص بودجه و تکنولوژی محدود برای بیماران اغمایی بستگی به آگاهی ما از شیوع و پیش آگهی انواع اغما دارد. در این تحقیق فراوانی انواع اغما و پیش آگهی اغمای غیر ترومایی و میزان همراهی علایم عصبی اولیه با پیش آگهی یک ماهه بیماران اغمایی غیر ترومایی تعیین شده است.

 مواد و روش ها: این مطالعه در طی یکسال (از آبان 1379 تا آبان 1380) در بیمارستان سینا بر روی 130 بیمار اغمایی شامل 80 مورد غیر ترومایی و 50 مورد ترومایی انجام شد.

یافته ها: 74% بیماران مرد و 26% زن بودند. در مجموع شایعترین علت اغما تروما (38.5%) بود. علل شایع بعدی بترتیب شامل بیماری های مغزی-عروقی (25.4%)، سرطان ها (10%) و هیپوکسی-ایسکمی (8.5%) بودند. شایعترین علت اغما در مردها تروما به سر (46.9%) و در زن ها علل عروقی (41.2%) بود. تروما 57.5% علل اغما در زیر 40 سال و 28% علل اغما در بالای 40 سال را تشکیل می داد. علل عروقی و سرطان ها در زیر 40 سال 15% و در بالای 40 سال 46.5% از علل اغما را تشکیل می دادند. در بین علل اغمای ترومایی هماتوم زیر دورا با 40% بیشترین فراوانی را دارا بود. در مطالعه ما هیچکدام از بیمارانی که در روزهای سوم و هفتم پس از اغما فاقد یکی از رفلکس های مردمک، اکولوسفالیک یا حرکتی بودند پس از یکماه به بهبود قابل قبول نرسیدند. با قرار دادن 4 رفلکس مردمک، قرنیه، اکولوسفالیک و حرکتی در یک گروه فقدان حداقل دو رفلکس از این بین در روزهای سوم و هفتم با پیش آگهی قابل قبول 0% همراه بود. از طرف دیگر وجود سه رفلکس یا بیشتر در روزهای سوم و هفتم احتمال بهبودی قابل قبول را نوید می دهد، بگونه ای که فراوانی نسبی بهبودی قابل قبول با وجود رفلکسهای مردمک، قرنیه، اکولوسفالیک در روز سوم 80% و در روز هفتم 88.9% بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: براساس مطالعه حاضر، بهترین پیش بینی پیش آگهی براساس معاینه نورولوژیک روز سوم و هفتم و در نظر گرفتن مجموعه چند رفلکس مردمک، قرنیه، اکولوسفالیک و پاسخ حرکتی بدست می آید، لذا پیشنهاد می شود در ارتباط با بکارگیری روش های درمانی و نیز اطلاع رسانی به خانواده بیمار نتایج حاصله مدنظر باشد.


محمدجعفر محمودی، منوچهر قارونی، سینا مرادمند،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده

مقدمه: بیماری عروق کرونر CAD) Coronary Artery Disease) و عوارض و حوادث مربوط به آن به عنوان شایعترین عامل مرگ و میر در دنیا شناخته می شود. در بین عوامل خطر این بیماری، بیماری دیابت ملیتوس DM) Diabetes mellitus) به دلیل ویژگیهای خاص آن، از اهمیتی بسزا برخوردار می باشد و به نظر می رسد که هرگونه تلاشی در جهت ارزیابی هر چه مناسب تر و سریعتر میزان در خطر CAD بودن افراد دیابتیک به پی گیری، پیشگیری و درمان عوارض بیماری دیابت کمک نماید. در این پژوهش سعی شده است تا فراوانی انفارکتوس قلبی و آنژین صدری ناپایدار با درجه و نوع ضایعات رتینوپاتیک در افراد دیابتیک بررسی شود.

مواد و روشها: متغیرهای مورد مطالعه شامل جنس، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، مدت ابتلا تحت درمان بودن، نوع درمان، تحت کنترل بودن، دیگر عوامل خطر مهم بیماری عروق کرونر، میزان و نوع ضایعات رتینوپاتیک، نوع دیابت و نوع بیماری قلبی (انفارکتوس قلبی و آنژین صدری ناپایدار) بوده است. این پژوهش، مطالعه ای مقطعی و توصیفی است که در سال 1377 بر روی 100 مورد از بیماران در بیمارستان های امیر اعلم، امام خمینی و فارابی صورت پذیرفته است.

یافته ها: یافته های مهم این پژوهش شامل موارد زیر است: 1) به نظر می رسد ضایعات چشمی NPDR) NR Non-Proliferative Diabetic Retinopathy) در جمعیت تحت بررسی از شیوع بیشتری برخوردار می باشد (چهل و یک مورد NPDR در مقایسه با 17 مورد PDR) PR Proliferative Diabetic Retinopathy) و 24 مورد طبیعی در بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی و نیز 12 مورد NPDR در مقایسه با 2 مورد PDR و 4 مورد طبیعی در بیماران مبتلا به آنژین صدری ناپایدار). 2) انواع ضایعات رتینوپاتیک دیابتی مشاهده شده به ترتیب فراوانی عبارت است از: گشادی وریدها (Venous dilation) بیست و سه مورد، انوریسم 22 مورد، هموراژی 18 مورد، نئوواسکولاریزاسیون 11 مورد، ادم ماکولا 10 مورد، جداشدگی رترورتینال 6 مورد و گلیوزیس 2 مورد. 3) در صورتیکه وجود یا عدم وجود ضایعات رتینوپاتی دیابتی DR را در نظر بگیریم، در نتیجه 72% افراد تحت مطالعه دارای درجاتی از DR بودند و تنها 28% فاقد هر گونه ضایعه DR بودند. NPDR با (53%)، نوزده نفر (19%) ضایعات PDR و 28 نفر هیچ ضایعه نداشتند. به نظر می رسد اطلاعات به دست آمده در مورد فراوانی انواع ضایعات رتینوپاتیک دیابتی در مطالعه حاضر به ترتیب عبارتند از: در افرادی که دچار MI شده اند 17 نفر مبتلا به PDR (حدود 20%)، چهل و یک نفر (50%) مبتلا به NPDR و 24 نفر فاقد ضایعه رتینوپاتیک (30%) بودند. در افرادی که دچار UA شده اند 2 نفر مبتلا به PDR (حدود 11%)، دوازده نفر (66%) مبتلا به NPDR و 4 نفر فاقد ضایعه رتینوپاتیک (23%) بودند. در کل، افرادی که مبتلا به MI شده اند، 58 نفر (70%) مبتلا به DR و 24 نفر فاقد ضایعه رتینوپاتیک (30%) بودند و در افرادی که دچار UA شده اند، چهارده نفر (77%) مبتلا به DR و 4 نفر فاقد ضایعه رتینوپاتیک (23%) بودند.

نتیجه گیری و توصیه ها: نظر به اینکه در این پژوهش به دلیل کمبود امکانات و محدودیت زمان نتوانستیم مطالعه ای آینده نگر ارائه دهیم، پیشنهاد می کنیم پژوهشی تحلیلی متشکل از گروههای شاهد و مورد در طی مدت زمانی مشخص بصورت مطالعه ای همگروه با حجم نمونه مناسب انجام گردد و از روشهای تشخیصی دقیقتر استفاده شود و نیز دیگر ضایعات میکرو واسکولر و ماکرو واسکولر DM، در نظر گرفته شود.



صفحه 2 از 21     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb