جستجو در مقالات منتشر شده


413 نتیجه برای IV

علی تقی‌زاده، لیلا پورعلی، مونا جودی، بهاره مکوندی، الهه حسن‌زاده، سعیده احمدی سیماب، گلشید نوری حسینی، مهرداد گزانچیان،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در میان زنان است به‌طوری‌که عامل 18% از تمام سرطان‌های زنان می‌باشد. متوسط سن بیماران در هنگام تشخیص 4/48 سال است و رایج‌ترین سن این بیماری در محدوده           49-40 سال است. در ایران، اطلاعات محدودی درمورد الگوهای عود و بقا براساس نوع زیرگروه سرطان پستان در مراحل اولیه بیماری موجود است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عود و بقای بیماران سرطان پستان اولیه (بدون درگیری لنفاوی) براساس انواع زیرگروه‌های آن می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر پرونده‌ی 500 بیمار مبتلا به سرطان پستان که درمدت 10 سال (فروردین 1385 تا اسفند 1395) به درمانگاه‌های بیمارستان امام رضا (ع) و امید مشهد مراجعه کرده بودند بررسی شد. آنالیز آماری با SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) انجام گردید. 05/0 از نظر آماری معنادار درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: 230 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین بقای کلی 7/130 ماه و بقای کلی پنج و 10 ساله به‌ترتیب 2/83%        و 8/78% بود. ارتباط معنادار بین مرحله بالینی بیماری با عود و متاستاز وجود داشت (000/0P=). زیرگروه سرطان پستان به‌طور معناداری با عود و متاستاز (01/0P=) مرتبط بود به‌طوری‌که بیماران تریپل نگاتیو در مقایسه با سایر انواع، بیشترین میزان عود و متاستاز را داشتند.
نتیجه‌گیری: زیرگروه سرطان پستان به‌طور معناداری با عود و متاستاز بیماری در ارتباط بود به‌طوری‌که بیماران با سرطان پستان تریپل نگاتیو بیشترین میزان عود و متاستاز را دارا بودند. همچنین این گروه از بیماران، کمترین میزان بقای کلی و نیز بقای بدون بیماری را داشتند.

 
نازلی فرنوش، شهرام سیفی، خدیجه ازوجی، اسدالله شاکری، کیوان لطیفی، پرویز امری مله،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تهویه فشار مثبت غیرتهاجمی Noninvasive ventilation (NIV) یکی از امیدوارکننده‌ترین روش‌هایی است که برای درمان نارسایی تنفسی هایپوکسیک در کووید 19 استفاده شده است.
روش بررسی: در این مطالعه، نتایج بالینی 80 بیمار مبتلا به نارسایی حاد تنفسی ناشی از COVID-19 که در طول دوره بستری خود تحت تهویه فشار مثبت غیرتهاجمی (NIV) قرار گرفته بودند، تا پیامد نهایی بررسی شد. میزان ترخیص از ICU بدون نیاز به انتوباسیون، به‌عنوان پیامد اولیه بررسی گردید و بیماران براساس آن بیماران به دو گروه شکست NIV و موفقیت NIV تقسیم شدند. میزان مرگ‌ومیر، طول مدت بستری در ICU، فراوانی بیماران لوله‌گذاری شده و فاکتورهای آزمایشگاهی بیماران به‌عنوان پیامدهای ثانویه در دو گروه شکست NIV و موفقیت NIV، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
یافته‌ها: در مورد پیامد مرگ و ترخیص، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود داشت به‌طوریکه تمامی بیماران مبتلا به کروناویروس بستری در ICU که NIV دریافت کرده بودند و به‌دلیل عدم پاسخ به NIV انتوبه شده بودند پیامد مرگ داشتند و بیمارانی که انتوبه نشدند همگی از بیمارستان ترخیص شدند. میانگین APACHEIIscore در بیماران گروه موفقیت با 05/5±07/11 NIV به‌طور معناداری کمتر از گروهی بودکه موفقیت با NIV نداشتند (96/4±16/20).  نتیجه‌گیری: مرگ‌ومیر در گروه لوله‌گذاری شده بیشتر از گروه NIV بود. ترکیب اسکور APACHEII و تعداد تنفس یک ساعت پس از دریافت NIV می‌تواند موفقیت با NIV را پیشبینی کند.

 
النا لک، اسکندر حاجیانی، جلال سیاح، زینب حسین‌پور، علیرضا صداقت،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: فیبروز کبدی مرحله نهایی بیماری مزمن کبدی است. دیابت با ریسک بالای فیبروز کبدی در بیماران کبد چرب غیرالکلی همراه است. همراهی پره‌ دیابت و فیبروز کبدی در مطالعات قبلی چالش انگیز بوده است. هدف این مطالعه مقایسه فیبروز کبدی در بیماران مبتلا به دیابت و پره‌دیابت بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-مقطعی بود که بر روی مبتلایان به دیابت و پره دیابت، مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی اهواز از فروردین تا اسفند1401 انجام گردید. فیبروز کبد با الاستوگرافی اندازه‌گیری شد. ارتباط بین فیبروز کبدی و سن، جنس، BMI، AST، ALT، ALKP، Bilirubin و نوع درمان در دو گروه بررسی شد.
یافته‌ها: در این مطالعه 53 نفر (9/63%) مبتلا به دیابت و 30 نفر (1/36%) مبتلا به پره دیابت بودند. 47 نفر مرد (6/56%) و 36 نفر زن (4/43%) بودند. میانگین سن افراد شرکت‌کننده در پژوهش 06/49 سال بود. بین میانگین شدت فیبروز کبدی در بیماران دیابتی و پره دیابتی اختلاف معنادار وجود داشت. میانگین شدت فیبروز کبدی در افراد دیابتی 29/11 و در افراد پره دیابتی10/9 بود. بین فراوانی درجه فیبروز کبدی در بیماران دیابتی و پره دیابتی اختلاف معنادار وجود داشت (044/0=P). درجه فیبروز کبدی در تمامی سطوح به جز در گروه با فیبروز خفیف یا بدون‌فیبروز     (F0-F1) در افراد دیابتی بیشتر از پره دیابتی بود. در بیماران دیابتی بین FBS و فیبروز کبدی ارتباط معنادار مشاهده شد (001/0=P).
نتیجه‌گیری: شدت فیبروز کبدی در بیماران دیابتی بیشتر از بیماران پره دیابتیک بود. پره دیابت نیز با ریسک افزایش‌یافته فیبروز کبدی همراه بود.

 
راضیه یوسفی، پیام ساسان‌نژاد، عیسی نظر، علی هادیانفر، محمد تقی شاکری، زهرا جعفری،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی عوامل تاثیرگذار بر طول مدت بستری بیماران مشکوک به سکته مغزی، می‌تواند در بهینهسازی استفاده از منابع بیمارستانی موثر باشد. لذا این مطالعه با هدف تحلیل بقای عوامل مرتبط با زمان بستری بیماران مشکوک به سکته‌ مغزی، که با اورژانس به بیمارستان قائم (عج) مشهد انتقال داده شده‌ بودند، انجام شد.
روش بررسی: در این کوهورت تاریخی، اطلاعات کلیه بیماران مشکوک به سکته مغزی که از ابتدای فروردین تا آخر اسفند 1397 با اورژانس 115 مشهد تماس گرفته و به بخش اورژانس بیمارستان قائم (عج) مشهد منتقل شده بودند جمعآوری شد. داده‌های اورژانس پیش بیمارستانی با استفاده از شناسه ماموریت با سوابق بیمارستانی ادغام شدند. پیامد نهایی مطالعه، طول مدت بستری بیماران بود. برای تحلیل داده‌ها، از نرم‌افزار Stata استفاده شد.
یافته‌ها: میانه طول مدت بستری بیماران هفت روز بود. از بین 578 بیمار شرکتکننده 386 مورد (67%) بهبود یافته و 190 مورد (33%) سانسور شده بودند. در تحلیل چند متغیره، رگرسیون کاکس به‌دلیل عدم‌برقراری فرض خطرات متناسب، نامناسب شناخته شد. پس از برازش مدل‌های پارامتری لگ نرمال، لگ لجستیک، نمایی و وایبل، مدل لگ نرمال با کمترین مقادیر AIC و BIC به ترتیب برابر 909/1273و 740/1356 به‌عنوان بهترین مدل انتخاب شد. از بین متغیرهای مورد‌بررسی اولویت پذیرش بیماران، بیمه، فصل بستری و حاشیه‌نشینی به‌عنوان متغیرهای معنا‌دار شناخته شدند.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد مدل‌های بقا می‌توانند به‌ خوبی جهت تحلیل داده‌های طول عمر به‌کار گرفته شوند و براساس معناداری متغیرها، به نظر می‌رسد که با تمرکز بر آمادگی بیشتر مراکز و تخصیص منابع، برنامه‌ریزی‌های مفیدتری قابل‌اجرا باشد.

 
حسین اسکندری، فرامرز سهرابی، عادله رضاقلی‌زاده شیروان، محمد عسگری، ندا شاهواروقی فراهانی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربه‌های رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهوم‌بندی پریشانی وجودی در مراقبت‌های تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بوده که جست‌وجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانک‌های اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافته‌ها: پس از جست‌وجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربه‌ی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کرده‌اند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانی‌های مربوط به روابط (نگرانی درباره‌ی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقش‌ها، فعالیت‌های لذت‌بخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامه‌های آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهره‌آور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتناب‌ناپذیر مرگ.
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوت‌های فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان می‌دهد که مفهوم‌سازی دقیق آن می‌تواند به توسعه‌ی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.

 
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماری‌های مزمن کبدی در جهان است که می‌تواند باعث بروز بیماری‌های قلبی- عروقی شود، از این‌رو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و به‌روش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمع‌آوری داده‌ها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش به‌صورت تصادفی به سه گروه هفت‌تایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد    (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخص‌هایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی داده‌ها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجه‌گیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخص‌های این ناهنجاری داشته باشد.

 
پرستو بکرنژادی، داود وهاب زاده، اسماعیل یوسفی راد، سمیه صبوری، کوروش قنادی، مهدی بیرجندی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: براساس مطالعات انجام‌گرفته احتمالاًرژیم غذایی التهابی و فیتوکمیکال‌های غذایی هر دو با خطر ابتلا به کبد چرب غیرالکلی در ارتباط است. در این مطالعه ما ارتباط بین رژیم غذایی التهابی و رژیم غذایی فیتوکمیکالی را با ابتلا به NAFLD بررسی کردیم.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی 112 بیمار تازه شناسایی شده مبتلا به NAFLD مراجعه‌کننده به کلینیک بیمارستان شهید رحیمی خرم‌آباد در فاصله دی1400 تا فروردین 1401 و 112 فرد سالم فاقد NAFLD و هرگونه بیماری مزمن دیگر به‌عنوان گروه شاهد، با دامنه سنی 59-23 سال انتخاب شدند. اطلاعات عمومی، دموگرافیک، میزان فعالیت فیزیکی و دریافت غذایی به‌ترتیب با استفاده از پرسشنامه اطلاعات عمومی، پرسشنامه فعالیت فیزیکی و پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک معتبر (FFQ) جمع‌آوری شد. انرژی دریافتی بین افراد دو گروه تعدیل شده بود. رژیم غذایی افراد بر اساس شاخص DII براساس چهارک‌بندی امتیازها به دو گروه ضدالتهابی و پیش‌التهابی تقسیم‌بندی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در بررسی ارتباط بین امتیاز DII و NAFLD در مدل خام، در مدل اول، در مدل دوم و در مدل سوم ارتباط معنادار بین امتیاز DII با بروز NAFLD وجود دارد. برای بررسی ارتباط امتیاز DPI و NAFLD در مدل خام، در مدل اول، در مدل دوم، و در مدل سوم مقادیر OR به‌دست آمده نشان‌دهنده ارتباط غیرمعنادار بین دو شاخص فیتوکمیکال‌های غذایی و بروز NAFLD بود.
نتیجه‌گیری: نتایج ارتباط معکوسی بین پیروی از رژیم غذایی ضدالتهابی و خطر NAFLD نشان داد. اما ارتباط بین دریافت رژیم غذایی با شاخص فیتوکمیکال بالا و NAFLD دیده نشد.

 
جمال‌الدین بگجانی، بهاره یغمایی، اعظم محمودی، محمد مهدی رجبی،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: طولانی شدن مدت‌زمان بستری در بخش مراقبت‌های ویژه سبب بدتر شدن پیش‌آگهی بیماران می‌شود و بار اقتصادی قابل‌توجهی به دنبال دارد. در مطالعات پیشین موثربودن اجرای تحرک زودهنگام بر کاهش مدت بستری بیماران بزرگسال در بخش مراقبت‌های ویژه گزارش شد، اما درباره اثرات آن در کودکان یافته‌های متناقضی گزارش شده است، لذا این پژوهش به بررسی تاثیر تحرک زودهنگام بر طول مدت بستری کودکان در بخش مراقبت‌های ویژه پرداخت.
روش بررسی: این مطالعه نیمه‌تجربی بر روی 60 کودک بستری در بیمارستان مرکز طبی کودکان از فروردین 1399 تا تیر 1400 انجام شد. برای گروه کنترل فیزیوتراپی روتین از روز دوم اینتوباسیون اجرا شد. برای گروه مداخله از یک پروتکل تحرک زودهنگام شامل تمرینات فعال و غیرفعال استفاده شد. در گروه مداخله تمرینات غیرفعال از روز دوم اینتوباسیون آغاز شد. در هر شیفت، پرستاران سطح آرام سازی و وجود دلیریوم را در بیماران بررسی کردند. در صورت عمیق نبودن آرام سازی و نبود دلیریوم، تمرینات فعال شروع می‌شد. در غیر این صورت کودک در مرحله تمرینات غیرفعال می‌ماند. مدت بستری بر‌اساس سوابق بیماران ثبت شد. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها با                     SPSS software, version 23 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که از نظر مدت زمان بستری کودکان در بخش مراقبت‌های ویژه، بین گروه کنترل (34/6±20/23 روز) و مداخله (18/6±60/22 روز) تفاوت معنا‌داری وجود نداشت (77/0=P).
نتیجه‌گیری: اجرای تحرک زودهنگام سبب کاهش معنادار مدت بستری کودکان در بخش مراقبت‌های ویژه نشد. به پژوهشگران توصیه می‌شود که به شناسایی و ارزیابی دستورالعمل‌های مبتنی بر شواهد برای اجرای تحرک زودهنگام در کودکان با تشخیص‌های مختلف بپردازند.

 
مریم بهمرام، محمد قاسم حنفی، احمد فخری زاده، مهسا اخوان صباغ، الهام فرهادی،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیر‌الکلی (NAFLD) یک بیماری مزمن و پیچیده است که به تجمع نامتعارف چربی در بافت کبد منجر می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی سایز کبد و ارتباط آن با درجه کبد چرب در بیماران مبتلا به NAFLD است.
روش بررسی: بیماران از میان مراجعه‌کنندگان به کلینیک رادیولوژی و سونوگرافی بیمارستان گلستان اهواز از خرداد 1401 تا اردیبهشت 1402 جهت سونوگرافی کبد انتخاب شدند. معیار انتخاب بیماران شرایط بالینی stable، و بازه سنی 60-30 سال بوده است. برای تمامی بیماران آنزیم‌های کبدی ALT و AST اندازه‌گیری گردیدند. پس از انجام سونوگرافی در افرادی که نتایج سونوگرافی آنها کبد چرب را نشان داد، grade کبد چرب و span کبد اندازه‌گیری گردید.
یافته‌ها: براساس نتایج سونوگرافی، span تمامی بیماران به‌طور میانگین 7/14±4/148 سانتی‌متر بود که این میزان به‌طور معناداری در بیماران با گرید دو NAFLD بالاتر بود (001/0>P). بین گریدهای مختلفNAFLD، از نظر شاخص توده بدنی (BMI) تفاوت معنادار دیده شد (001/0>P). میانگین BMI در گرید یک به‌طور معناداری از گرید‌های دو و سه کمتر بود (05/0>P). میانگین ALT در گرید یک به‌طور معناداری از گرید‌های دو و سه کمتر بود (05/0>P). بیشترین میزان AST در گرید سه دیده شد (001/0>P).
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد با پیشرفت NAFLD، آنزیم‌های کبدی و سایز کبد افزایش می‌یابند که افزایش سایز کبد بر‌اساس معیارهای سونوگرافی پیشنهاد کننده گرید دو NAFLD می‌باشند، در‌حالی‌که افزایش AST و BMI پیشنهاد کننده گرید سه NAFLD و پیشرفت به سمت سیروز می‌باشد.

 
مرادعلی زارعی‌پور، شهلا محمد خانی، بهجت خرسندی، فائزه افخمی عقدا، فاطمه مشیری‌ نیا، مهدیه حردانی نعیم‌زاده،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: انتخاب نوع زایمان یکی از مهمترین رویدادهای زندگی زنان است. هدف این مطالعه بررسی نوع زایمان و تاثیر آن بر سلامت مادر و نوزاد می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بر روی 69321 مادر زایمان کرده در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی شهر یزد از فروردین 1397 تا اسفند 1400 انجام شد و داده‌ها از وب‌سایت ایمان و پرونده‌ها جمع‌آوری شد. برای تحلیل از Independent samples t-test و Chi-square test و برای تعیین نسبت خطر نسبی از نسبت شانس استفاده شد. تمامی تحلیل‌ها در (SPSS software, version 26 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) با در نظر گرفتن سطح معنا‌داری انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین سن شرکت کنندگان 44/6±45/34 سال بود. پیامدهای نوزادی نشان داد که نوزادانی که از زایمان طبیعی متولد می‌شوند، نسبت به نوزادان زایمان سزارین، احتمال بیشتری برای داشتن نمره آپگار نامطلوب (بین چهار تا شش) دارند (55/1-99/0CI=، 05/0P=، 24/1OR=) و همچنین شانس بیشتری برای داشتن نمره آپگار کمتر از شش (03/1-90CI=، 001/0P=، 1/1OR=) دارند. نسبت شانس مرگ نوزادی در زایمان سزارین 22/1 بار بیشتر از زایمان طبیعی بود (25/1-19/1CI=، 001/0P<، 22/1OR=). همچنین احتمال بستری شدن مادران در بخش مراقبت‌های ویژه پس از زایمان سزارین تقریبا 9/4 برابر بیشتر از زایمان طبیعی بود (12/5-71/4CI=، 001/0P=، 9/4OR=). شانس بستری شدن مادران در اتاق عمل پس از زایمان سزارین نیز تقریبا 3/14 برابر بیشتر از زایمان طبیعی بود (31/1-53/3CI=، 001/0P=، 33/14OR=).
نتیجه‌گیری: باتوجه‌ به مطالعه انجام شده در بیمارستان‌های شهر یزد، نتایج نشان داد که زایمان سزارین عوارض بیشتری دارد، بنابراین ترویج زایمان طبیعی امری ضروری است.

عرفان دهقانی، پژمان باقری، زهرا منتصری، نیلوفر سهرابی، مهدی شرفی،
دوره 82، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کرونا جدیدترین عفونت انسانی شناخته شده است که منجر به یک پاندمی جهانی با میزان ابتلا و میرایی بالا در سراسر جهان شد. این مطالعه به ارزیابی خصوصیات بالینی و اپیدمیولوژیک موج‌های اپیدمی کرونا در قالب یک نظام مراقبت دانشگاهی در جنوب ایران پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که بر روی داده‌های 24132 نفر مبتلا به کووید 19 انجام گردید. در این مطالعه کل داده‌های به ثبت رسیده در مورد بیماران مبتلا مشتمل بر سن، جنسیت، تعداد ابتلا، میرایی، بستری و میزان بهبودی همراه با سویه غالب، درصد رعایت پروتکل‌ها پیش از رخداد اپیدمی، به تفکیک هر یک از پیک‌های رخ داده در طول مدت اپیدمی در بازه زمانی اسفند ماه سال 1399 تا پایان اسفند ماه سال 1400 اخذ و تحلیل گردید.
یافته‌ها: میزان بروز تجمعی بیماری 36/11% و فراوانی نسبی بستری در طول مطالعه 7/11% و به‌طور میانگین هفت روز بوده است. ارتباطات معناداری بین طول مدت بستری، فراوانی بیماری به تفکیک بیماری‌های زمینه‌ای و علایم بالینی بین موج‌ها مشاهده گردید (001/0P<). علایم سیستمیک شایعترین علایم بودند. از نظر ارزیابی رادیولوژیک بین موج‌ها اختلاف معناداری مشاهده شد (001/0P<).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه بر تاثیر قابل‌ملاحظه بیماری‌های زمینه‌ای و شدت علایم بالینی بر پیامدهای بستری شدن در بیمارستان تاکید می‌کند و نیاز به استراتژی‌های مدیریتی مبتنی بر شواهد مناسب و در نظر گرفتن تغییرات بالینی و الگوهای رادیولوژیکی را هنگام ارزیابی بیماری در گروه‌های مختلف برجسته می‌کند.

 
محسن سادات شهابی، احمد شالباف،
دوره 82، شماره 2 - ( 2-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال افسردگی عمده یکی از شایعترین و ناتوان‌کننده‌ترین اختلالات روانی می‌باشد. باتوجه به کاهش کیفیت زندگی این بیماران و ماهیت پیش‌رونده این بیماری‌ها، تشخیص به هنگام و درمان موثر این بیماری روانی ضروری می‌باشد. در این پژوهش از سیگنال‌های مغزی افراد برای تشخیص دقیق ابتلا به اختلال افسردگی عمده با استفاده از روش‌های هوش مصنوعی استفاده می‌شود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که از شهریور 1402 تا اسفند 1402 در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی انجام شده است، وجود اختلال افسردگی عمده در 58 مراجعه‌کننده به کلینیک روانپزشکی با استفاده از مصاحبه حضوری با روانپزشک متخصص بررسی شد و 30 نفر با اختلال افسردگی عمده تشخیص داده شدند. سیگنال مغزی الکتروانسفالوگرام از این افراد ثبت شده و پس از پیش‌پردازش و تمیز شدن سیگنال به‌عنوان ورودی به مدل‌های هوش مصنوعی داده شد. مدل‌های هوش مصنوعی EEGNet، ShallowConvNet و DeepConvNet که مبتنی بر مدل‌های یادگیری عمیق کانولوشنی توسعه یافتند، برای دسته‌بندی سیگنال‌های مغزی افراد سالم و افسرده استفاده شدند. دقت دسته‌بندی این مدل‌ها روی داده تست جداگانه گزارش شده است.
یافته‌ها: دقت تفکیک سیگنال مغزی افراد سالم و افسرده توسط مدل‌های EEGNet، ShallowConvNet و DeepConvNet به‌ترتیب برابر 3/92%، 2/83% و 2/92% می‌باشد. همچنین مدل EEGNet با حساسیت 9/98% و ویژگی 1/79% بهترین عملکرد را در میان مدل‌های بررسی شده داشته است.
نتیجه‌گیری: دسته‌بندی افراد افسرده و سالم از روی سیگنال EEG با دقت بالا و به‌صورت تعمیم‌پذیر امکان‌پذیر است و مدل‌های هوش مصنوعی پیشنهاد شده می‌توانند در کلینیک‌های روانپزشکی به‌عنوان ابزارهای کمک تشخیصی مورد استفاده قرار گیرند.

 
محمد اشرف عظیمی، رسول نیکدل، سید حسن سید شریفی،
دوره 82، شماره 2 - ( 2-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: احیای قلبی-‌ریوی یک درمان نجات‌دهنده برای ایست قلبی می‌باشد، در این مطالعه بیمار با پارگی کبد به‌دنبال احیای قلبی ریوی گزارش می‌گردد.
معرفی بیمار: بیمار خانم 76 ساله، با درد شکم که از یک هفته شروع شده، در دی 1402، به اورژانس بیمارستان امام‌علی (ع) بجنورد مراجعه کرده است. معاینه مطرح‌کننده شوک و پریتونیت بود. در گرافی قفسه‌سینه هوای آزاد شکم گزارش شد. شکم با برش میدلاین باز شد، باتوجه به گانگرن روده باریک، رزکسیون و ایلئوستومی انجام شد. به علت ارست قبلی بیمار، در انتهای جراحی احیای قلبی شروع شد. پس از شروع ماساژ بیمار دچار پارگی کبد شدکه با پک کردن متوقف شد و احیا ادامه پیدا کرد ولی متاسفانه بیمار فوت نمود.
نتیجه‌گیری: از عوارض نادر احیای‌ قلبی آسیب احشا مخصوصا پارگی کبد می‌باشد. با توجه به اینکه علائم آن با بیمار قلبی مشترک می‌باشد، تشخیص آن دشوار بوده و درصد مرگ‌ومیر بالایی دارد.

 

صفحه 21 از 21    
...
21
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb