جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای آریتمی

مهدی نجفی، بابک حقیقت، سید حسین احمدی تفتی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

آریتمی‌های دهلیزی و بطنی شایع‌ترین عوارض بعد از جراحی عروق کرونر هستند. استفاده از بای‌پس قلبی- ریوی کاهش منیزیم خون را باعث می‌شود. تأثیر سطح سرمی منیزیم و تجویز منیزیم کمکی در پیشگیری از ایجاد این آریتمی‌ها مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سطح سرمی منیزیم و رژیم‌های کمکی رایج (2 تا 4 گرم) با آریتمی‌های پیرامون عمل است.
روش بررسی: سطح سرمی منیزیم در بیماران کاندید جراحی عروق کرونری در سه نوبت (ابتدای بیهوشی، بدو ورود به بخش مراقبتهای ویژه و صبح روز اول پس از عمل) اندازه‌گیری شد. به‌علاوه بیماران از نظر ریتم اولیه و عوامل مؤثر بر سطح منیزیم سرم مانند کراتینین، حجم ادرار و دریافت دیورتیک بررسی شدند. مقدار منیزیم کمکی در اتاق عمل و بخش مراقبتهای ویژه ثبت شد و بیماران از نظر بروز آریتمی طی سه روز اول پس از عمل بررسی شدند.
یافته‌ها: میانگین منیزیم سرمی بیماران مورد بررسی در نوبت اول، دوم و سوم به ترتیب (5/0)2/2، (6/0)6/2 و (6/0)4/2 میلی‌گرم در دسی‌‌لیتر و میانگین منیزیم کمکی دریافتی (2/1)5/2 گرم بود. از 164 بیمار، 51 بیمار (31%) به آریتمی پس از عمل دچار شدند. هر‌چند اختلاف سطح سرمی منیزیم در سه نوبت قابل‌ملاحظه بود (001/0P<)، مقادیر در محدوده طبیعی قرار داشتند. هر‌چند سطح منیزیم بیماران دچار آریتمی از فاقد آریتمی بالاتر بود (25/2 در مقابل 14/2) دو گروه تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای نداشتند.
نتیجه‌گیری: با تجویز منیزیم به روش رایج در سطح منیزیم سرم تغییر قابل ملاحظه‌ای ایجاد نمی شود. همچنین برخلاف انتظار رابطه‌ای بین سطح سرمی منیزیم و آریتمی پس از عمل دیده نشد. بنابراین هر چند تجویز منیزیم در محدوده رایج تأثیری در میزان بروز آریتمی پس از عمل ندارد برای حفظ منیزیم سرم در حد طبیعی ضروری است.


وحید نیکویی، حمیدرضا پازکی طرودی، ستار استاد هادی، آناهیتا رحمنی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پذیرفته شده است که بازکننده‌های انتخابی کانال‌های پتاسیم وابسته به آدنوزین تری‌فسفات (KATP) نقش موثری در درمان بعضی از بیماری‌های قلبی- عروقی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر داروی دیازوکساید به عنوان یک بازکننده قوی کانال‌های پتاسیم وابسته به ATP بر دهلیز مجزای موش صحرایی و حصول دستاوردهایی کاربردی‌تر و دقیق‌تر از دیازوکساید در زمینه درمان بیماری‌های قلبی- عروقی به ویژه بیماری‌های مرتبط با دهلیز از جمله آریتمی دهلیزی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 48 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (Wistar) استفاده گردید. پس از بیهوش کردن حیوانات، دهلیز را جدا کرده و با ثبت توسط دستگاه فیزیوگراف، اثر مستقیم داروی دیازوکساید بر ضربان و قدرت انقباضی دهلیز مجزای موش صحرایی را در زمان‌های پنج، 10، 15 و 20 دقیقه بعد از اضافه کردن دیازوکساید با غلظت‌های µg/ml100-2 مورد بررسی قرار دادیم.
یافته‌ها: دیازوکساید در غلظت‌های µg/ml100-2 منجر به کاهش ضربان انقباضی دهلیز از هفت تا 49 درصد (وابسته به غلظت دارو) گردید (001/0≥P)، درحالی که این تغییرات کاهشی برای نیروی انقباضی از 5/1 تا 67 درصد (وابسته به غلظت دارو) بود (001/0≥P).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که دیازوکساید بر عملکرد قلبی اثر وابسته به غلظت مستقیمی دارد و منجر به کاهش ضربان و نیروی انقباضی قلب می‌گردد. به نظر می‌رسد این اثر در زمینه فعال کردن کانال‌های پتاسیم وابسته به ATP میتوکندریایی و یا سارکولمایی باشد. هم‌چنین ممکن است این دارو اثرات ضد آریتمی داشته باشد.


رضا عاطف یکتا، هدا کاوسی، پوریا عیسی‌ وند، منیر سادات حاکمی، عبدالوهاب برادران، زهرا تمرتاش،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درگیری قلبی در بیماری اسکلروز سیستمیک شایع می‌باشد. فیبروز میوکارد یافتهی اصلی درگیری قلبی در بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک می‌باشد. با توجه به اینکه درگیری قلبی به‌عنوان یک فاکتور با پیش‌آگهی بد بیماری در اسکلرودرمی شناخته شده است یافتن یک روش امکان‌پذیر و غیرتهاجمی ارزشمند خواهد بود. در مطالعات اخیر وجود Fragmented QRS complexes (FQRS) در نوارقلب در ارتباط با اسکار و فیبروز نشان داده شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مورد- شاهد از فروردین 1398 تا اسفند 1398 است که در بیماران مبتلا به اسکلرودرمی مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان شریعتی و افراد غیرایسکیمک مراجعه‌کننده به درمانگاه قلب بیمارستان شریعتی در گروه کنترل منطبق بر سن و جنس با گروه بیماران انجام شده است.
یافته‌ها: از میان ۱۴۱ فرد مبتلا به اسکلروز سیستمیک، 127 نفر (81/85%) زن و ۲۱ نفر (19/14%) مرد بودند. 61 نفر (2/%41) از مبتلایان به اسکلرودرمی و هشت نفر (9/%7)‌ از افراد گروه کنترل در این مطالعه دارای تغییرات FQRS در نوار قلب خود بودند. در این مطالعه در مقایسه‌ بین گروه بیماران مبتلا به اسکلرودرمی و افراد گروه کنترل، فاصله‌های QRS، QTc و Tp-e به‌طور معناداری در بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک بزرگ‌تر از افراد گروه کنترل بود. فراوانی تغییرات FQRS، LAHB و LPHB در مبتلایان به بیماری اسکلروز سیستمیک به شکل معناداری در مقایسه با افراد گروه کنترل بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: یافته FQRS در نوار قلب بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک که علایم قلبی واضحی ندارند ممکن است نشان‌دهنده فیبروز میوکارد باشد و پیش‌بینی کننده بروز اختلالات قلبی در آینده می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb