جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای اسپاینال

محمدرضا مهاجر، کسری کروندیان، زاهد حسین‌خان، افشین جعفرزاده، سهیلا دبیران،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: بیماران تحت عمل جراحی عروقی اندام تحتانی که توسط جراحان متبحر عروق تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند از لحاظ تمهیدات بیهوشی بسیار پرخطر تلقی می‌گردند. در این مطالعه مقایسه دو روش بی‌حسی نخاعی در حالت‌های خوابیده به پهلو و نشسته از نظر همودینامیک و مدت بی‌دردی در بیماران تحت جراحی عروق اندام تحتانی توسط داروی بوپیواکایین (5/0%) هیپربار صورت پذیرفته است. روش بررسی: برای 40 بیمار که به دو گروه 20 نفره تقسیم‌بندی شدند در دو حالت نشسته (Sitting position) و حالت خوابیده به پهلو (Lateral position) داروی بوپیواکایین هیپربار 5/0% به‌میزان ml3 در فضای ساب آراکنویید تزریق گردید. سطح بی‌حسی بیماران T10 در نظر گرفته شد و نتایج از نظر همودینامیک و مدت بی‌دردی در دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: اختلاف آماری معنی‌داری بین تغییرات فشار خون متوسط شریانی، فشار خون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک دو گروه وجود داشت (05/0P<). اختلاف آماری معنی‌داری بین تغییرات ضربان قلب در کلیه زمان‌های مورد بررسی در دو گروه وجود داشت (05/0P<)؛ اما در مورد ضربان قلب در دقایق نخست و سی‌ام اختلاف آماری معنی‌داری را بین دو گروه نشان نمی‌داد (05/0P>). طول بی‌حسی در گروه خوابیده به پهلو به‌میزان معنی‌داری طولانی‌تر و میزان مایع مصرفی در گروه نشسته به‌میزان معنی‌داری بیشتر بود (05/0P<).

نتیجه‌گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه چنین استنباط می‌شود که میزان تغییرات همودینامیک در بیهوشی اسپاینال با بوپیواکایین در پوزیشن خوابیده به پهلو کم‌تر از نشسته می‌باشد.


شیوا رفعتی، حاجیه برنا، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، سید محمد باقر اخوی راد، زهرا عبداله‌پور،
دوره 74، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: جراحی و درد با تحریک سیستم هورمونی سبب افزایش کورتیزول می‌گردند. با کاهش استرس می‌توان اثرات نامطلوب کورتیزول را کنترل و روند درمان را تسریع کرد. اعمال مذهبی مانند گوش دادن به قرآن در کاهش اضطراب نقش مهمی دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر گوش دادن به قرآن بر سطح کورتیزول بندناف در سزارین به روش بیهوشی اسپاینال بود.

روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی در 60 زن باردار نخست‌زا (30 نفر مداخله، 30 نفر شاهد) که جهت سزارین انتخابی بستری شدند، انجام شد. در گروه مداخله، پرسشنامه‌ی داده‌های فردی تکمیل و علایم حیاتی ثبت شد. نمونه‌ی خون جهت اندازه‌گیری کورتیزول جمع‌آوری شد. سپس، آیات قرآن کریم پخش شد. پس از بی‌حسی اسپاینال، علایم حیاتی بار دیگر ثبت شد و از خون بندناف جهت اندازه‌گیری کورتیزول، نمونه‌گیری انجام شد. برای گروه شاهد، کلیه‌ی مراحل به‌جز پخش قرآن انجام شد.

یافته‌ها: دو گروه پیش از مداخله در مورد متغیرهای سن، هفته حاملگی، فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک، نبض و میزان کورتیزول از نظر آماری همگون بودند. میانگین و انحراف‌معیار کورتیزول در گروه مداخله پیش و پس از گوش دادن به قرآن به‌ترتیب 71/10±08/39، 05/5±41/10 بود (05/0P<). کاهش کورتیزول گروه مداخله، به‌طور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (035/0P=). فشارخون سیستولیک اتاق عمل در مقایسه با پیش از عمل در گروهی که به آیات قرآن گوش دادند، کاهش آماری معنادار داشت (043/0P=). در صورتی که در گروه شاهد فشارخون سیستولیک اتاق عمل در مقایسه با پیش از عمل کاهش آماری معنادار نداشت (357/0P=). گوش دادن به قرآن بر فشارخون دیاستولیک و تعداد نبض تاثیری نداشت.

نتیجه‌گیری: گوش دادن به قرآن پیش از انجام سزارین بر تغییرات سطح کورتیزول و فشارخون سیستولیک مؤثر است.


آرمان طاهری، محمد حسینی، حسین چایچی نخجیر،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس مطالعات انجام‌گرفته، استفاده از مورفین اینتراتکال جهت عمل سزارین، روش استاندارد طلایی جهت القای بی‌دردی مناسب معرفی گردیده است. با‌این‌وجود، این شیوه عوارض جانبی مختلفی مانند تهوع و استفراغ، احتباس ادراری، دپرسیون تنفسی و به‌ویژه خارش را به‌دنبال دارد. در این مطالعه برآنیم تا تاثیر پروفیلاکتیک پرومتازین عضلانی را بر عوارض ناشی از مورفین اینتراتکال، به‌ویژه خارش را مورد بررسی قرار دهیم.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر، داده‌های پرونده‌های پزشکی ۲۰۰۰ زن باردار کاندید سزارین در بیمارستان بهمن تهران، بین سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. گروه اول زنانی بودند که جهت سزارین، با استفاده از مورفین اینتراتکال بدون دریافت پرومتازین تحت بی‌حسی اسپاینال قرار گرفته بودند (گروه کنترل)، و گروه دیگر زنان بارداری که افزون‌بر دریافت مورفین اینتراتکال، mg ۲۵ پرومتازین عضلانی پس از بی‌حسی اسپاینال دریافت داشته‌اند (گروه پرومتازین). درپی‌آن، داده‌های گردآوری‌شده وارد SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و از نظر بروز و شدت خارش، درد و همچنین بروز تهوع و استفراغ در این دو گروه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: بروز تهوع (۰/۰۲۵P=) و استفراغ (۰/۰۴۶P=) اختلاف معناداری بین دو گروه مورد مطالعه داشته است. میانگین شدت درد براساس معیار Numeric rating scale (NRS) در دو گروه برابر بود. بروز عارضه‌ی خارش از نظر آماری در دو گروه برابر بوده است (۰/۳۰۲P=)، اما شدت خارش تفاوت آماری آشکاری بین دو گروه داشت (۰/۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استفاده‌ی پروفیلاکتیک از داروی پرومتازین عضلانی به‌میزان mg ۲۵ تاثیری در بروز خارش ندارد، اما می‌تواند بر عوارض ناخواسته مورفین اینتراتکال از جمله کاهش بروز تهوع و استفراغ و نیز کاهش محسوس شدت خارش و همچنین عدم تداخل با فعالیت بی‌دردی مورفین اینتراتکال سودمند باشد.

بهزاد ناظمرعایا، مهرداد مسعودی‌فر، مطهره رجبی‌مقدم،
دوره 79، شماره 5 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل همودینامیک در عمل‌های جراحی به‌ویژه عمل‌های جراحی ستون فقرات از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از شیوه‌های پیش‌گیری از تغییرات همودینامیک حین جراحی استفاده از داروهایی نظیر میدازولام (Midazolam) و دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine) است. اثر این داروها در بیهوشی اسپاینال بیماران در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است اما میزان اثر این دو دارو بر روی همودینامیک، مقدار خونریزی، رضایتمندی جراح و بیمار تاکنون مطالعه نشده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش کارآزمایی بالینی دوسوکور است که پس از تصویب آن در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در مرکز بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی ایران ثبت گردید. این مطالعه از اردیبهشت 1398 تا شهریور سال1398 در بیمارستان الزهرا (س) انجام شد. از بین بیماران کاندید عمل جراحی لامینکتومی تحت بیهوشی اسپاینال، 105 نفر به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه گروه میدازولام، دکسمدتومیدین و کنترل تقسیم شدند.
یافته‌ها: آزمون Analysis of Variance با تکرار مشاهدات نشان داد که هم اثر زمان (001/0>P) و هم اثر گروه (001/0>P) برای فشارخون سیتول، دیاستول و متوسط شریانی در سه گروه معنادار بود، اما اثر گروه (12/0=P) بر تعداد ضربان قلب و Spo2 معنادار نبود و همچنین با مقایسه میانگین مقدار خونریزی و مدت زمان اقامت در ریکاوری مشخص گردید بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف معناداری وجود داشت.
نتیجه‌گیری: حین عمل فراوانی عوارض در گروه دکسمدتومیدین کمتر از گروه میدازولام بود و فراوانی عوارض در ریکاوری ریکاوری نیز در گروه دکسمدتومیدین کمتر از گروه میدازولام بود.

گیتا شعیبی، میلاد صالحی، رضا عاطف یکتا،
دوره 79، شماره 7 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیهوشی اسپاینال نوعی بیهوشی نوراگزیال می‌باشد که دارای مزایای بسیاری است ولی به‌دلیل ترس از آن، بسیاری از افراد باردار از این نوع بیهوشی امتناع می‌کنند. در این مقاله، سعی در بررسی میزان و علل ترس از بیهوشی اسپاینال در افراد کاندیدای عمل جراحی سزارین داشتیم.
روش بررسی: مطالعه فوق یک مطالعه توصیفی بر روی 67 بیمار متحمل عمل جراحی سزارین که به اتاق عمل بیمارستان شریعتی تهران از شهریور 1397 تا شهریور 1398 مراجعه کردند، می‌باشد. پرسش‌نامه Matthey که شامل سه بخش (سوالات دموگرافیک، سابقه بیهوشی اسپاینال و میزان ترس از بیهوشی بهصورت سه گزینهای) بود، توسط این افراد پر شد و پس از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) بررسی گردید.
یافته‌ها: احساس درد با سابقه بیهوشی اسپاینال در چهار مادر باردار (9/12%) و در افراد بدون سابقه بیهوشی در 25 نفر (8/65%) ارتباط معناداری را نشان داد (0001/0P<). ترس از مشاهده عمل سزارین حین جراحی در هفت نفر (6/22%) دارای سابقه بیهوشی اسپاینال و 18 نفر (4/47%) بدون سابقه بیماری معنادار بود (0001/0P<). ترس از سوزن بیهوشی به طرز چشمگیری در هفت فرد (3/23%) دارای سابقه بیهوشی اسپاینال و 23 نفر (5/60%) از بیماران بدون سابقه بیهوشی اسپاینال دیده شد (0001/0P<). ترس از آسیب به کمر در نه کاندید (29%) از بیماران با سابقه بیهوشی اسپاینال و در 23 نفر (5/60%) از بیماران بدون سابقه بیهوشی دیده شد (033/0P<). ارتباط بین سابقه پیشین بیهوشی عمومی و ترس از تهوع و استفراغ (046/0P<). و همچنین ترس از سوزن بیهوشی (001/0P<) معنادار بود.
نتیجه‌گیری: بیماران با سابقه پیشین بیهوشی اسپاینال ترس کمتری از احساس درد، دیدن عمل جراحی، سوزن بیهوشی و آسیب به کمر داشتند. بیمارانی که سابقه بیهوشی عمومی داشتند نسبت به بقیه ترس بیشتری از سوزن بیهوشی اسپاینال، تهوع و استفراغ داشتند.

علی معذوری، مجید اکلملی، مهدیس محمدیان امیری، پگاه طاهری‌ فرد، دانش امین‌پناه، مهان معماریان،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه سلامت مادران و نوزادان در نظام‌های سلامت اهمیت ویژه‌ای دارد. تاکنون مداخلات مختلفی در راستای ارتقای سلامت مادران باردار اجرا شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر زایمان بی‌درد با استفاده از گاز انتونوکس با بی‌دردی اسپاینال مخدر سوفنتانیل بر آنالیز گازهای شریانی بندناف و آپگار نوزادان بستری انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه کاربردی حاضر به‌صورت کارآزمایی بالینی در بین 800 مورد از زنان باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی از تاریخ اردیبهشت ۱۳۹۹ الی بهمن 1400 انجام شد. مادران در دو گروه بی‌حسی اسپاینال و گروه دریافت‌کننده گاز انتونوکس تقسیم شدند. به‌منظور اندازه‌گیری اثربخشی، نمرات آپگار در دقیقه یک و پنج در کنار پارامترهای BE، HCO3، وPCO2  مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران دریافت‌کننده گاز انتونوکس به‌ترتیب 9/9 و 6/8 به‌دست آمد. همچنین، میانگین نمره آپگار دقیقه یک و پنج در گروه مادران با بی‌حسی اسپاینال به‌ترتیب 8/9 و 2/8 به‌دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل و مقایسه پارامترهای حاصل از گازهای شریانی بندناف نوزادان در بین هر دو گروه مادران تفاوت معنی‌داری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری در نمره‌های آپگار در بین هر دو گروه مادران یافت نشد.
نتیجه‌گیری: هیچگونه تفاوت معنا‌داری بین اثربخشی استفاده از گاز انتونوکس با بی‌دردی اسپاینال در زایمان بی‌درد مادران وجود ندارد، بنابراین در نظرگرفتن هزینه هرکدام از مداخلات در کنار اثر آنها ممکن است باعث ایجاد تفاوت در دو مداخله شود و یکی از مداخلات نسبت به دیگری اگرچه اثر بالینی تشخیصی یکسان داشته باشد، اما هزینه کمتر ایجاد نماید و از دید نظام سلامت ارجح شود.

 
عاطفه قصوری، میترا جبل‌عاملی، بهزاد ناظم‌رعایا، رکسانا نجفیان،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد پس‌از اسپاینال یک عارضه‌ی شایع می‌باشد. با‌توجه به اهمیت ‌این مسئله مطالعه‌ حاضر با هدف مقایسه‌ی تاثیر آتروپیننیوستیگمین و ‌اندانسترون در پیشگیری از بروز سردرد پس‌از اسپاینال انجام شد.
روش بررسی: ‌این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سو کور است که از اردیبهشت تا مرداد 1400 بر روی 60 زن کاندید سزارین انجام شد. افراد به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول 20 میکروگرم نیوستیگمین و 10 میکروگرم آتروپین به ازای هر کیلوگرم وزن تجویز شد و برای گروه دوم چهار میلی‌گرم ‌اندانسترون تجویز گردید و گروه سوم حجم مشابه نرمال سالین دریافت کردند. بیماران تا هفت روز پس‌از اسپاینال از نظر شدت سردرد در 24 ساعت اول هر شش ساعت و سپس روزانه با مقیاس NRS پیگیری شدند. اطلاعات پس‌از جمع‌آوری با SPSS software, Version 28.0.1 (IBM, USA) مورد تجزیه‌و‌تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: در مطالعه‌ی اخیر تفاوت معنادار آماری در میزان بروز سردرد، شدت آن و فاصله زمانی شروع اولین سردرد از زمان انجام پانکچر لومبار، در سه گروه مورد‌مطالعه مشاهده نشد. در نهایت مقایسه نمره میزان رضایتمندی بیماران در سه گروه نشان می‌دهد که از ‌این نظر نیز تفاوت معناداری در سه گروه وجود نداشته است. شیوع عوارض ناشی از درمان‌ها شامل اختلالات همودینامیک نیز در هر سه گروه اختلاف معنادار آماری نشان نداد.
نتیجه‌گیری: استفاده از مخلوط آتروپیننیوستیگمین و یا ‌اندانسترون در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری در جهت پیشگیری از سردرد پس‌از بیهوشی اسپاینال ‌ایجاد نکرده‌اند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb