جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای اسپرماتوژنز

نسرین تک زارع، سیده حمیده مرتضوی، غلامرضا حسن‌زاده، سحر صفایی، میرجمال حسینی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده از گیاهان دارویی بسیار متداول گشته است. بومادران با اسم علمی Achillea millefolium L. به‌دلیل وجود ترکیبات شیمیایی گوناگون، در طب سنتی و مدرن استفاده می‌شود. امروزه مسئله کنترل جمعیت اهمیت زیادی دارد و دارویی لازم است که بدون عوارض جانبی بوده و باعث مهار تولید اسپرماتوزییدها گردد. هدف این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی سرشاخه‌های گل‌دار گیاه بومادران برروی باروری و روند اسپرماتوژنز می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه 32 رت بالغ نر، نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول؛ هشت رت، mg/kg200 عصاره الکلی بومادران، گروه دوم؛ هشت رت، mg/kg400 از عصاره الکلی بومادران و گروه آزمایشی سوم؛ هشت رت، mg/kg800 عصاره الکلی بومادران را به‌صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد؛ هشت رت، آب مقطر استریل تزریقی را دریافت کردند. پس از 20 روز موش‌ها کشته شده و برش‌های بافتی از بیضه تهیه شد و روند اسپرماتوژنز مورد بررسی دقیق هیستولوژی قرار گرفت.
یافته‌ها: در مقایسه بین گروه‌های تجربی با گروه شاهد گروه‌هایی که دوز بالای عصاره را دریافت کرده بودند تغییراتی مانند ضخیم‌شدگی غشای پایه لوله اسپرم‌ساز، کاهش سلول‌های اپیتلیوم ژرمینال، پرخونی در بافت بیضه را نشان دادند (001/0P<).
نتیجه‌گیری: غلظت بالای عصاره منجر به ایجاد تغییرات ساختمانی و تغییر روند اسپرماتوژنز در بیضه می‌گردد. این امر می‌تواند زمینه بررسی‌های جامع‌تر جهت آزمایش برروی انسان به‌عنوان داروی ضد باروری طبیعی و بدون خطر گردد.


مریم خانه‌زاد، فرید ابوالحسنی، سید مرتضی کروجی، ایرج راگردی کاشانی، فرشته علی اکبری،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپرم‎زایی فرآیندی پیچیده و سازمان‎یافته از تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی است. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) به‌عنوان سلول‌های بنیادی منحصر به فرد با توان خود نوزایی، تمایز و انتقال داده‌های ژنتیکی به نسل بعد در حفظ باروری نقش اساسی دارند. همچنین سلول‌های سرتولی در تعادل بین تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی مؤثر هستند. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده SSCs به‌ویژه در درمان ناباروری، هدف از انجام این پژوهش نقش هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی در تعیین سرنوشت سلول‌های بنیادی اسپرماتوگونی بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی از آبان 1392 تا آذر 1393 در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر روی موش‌های ‎ NMRIنابالغ (6-3 روزه) انجام گرفت. ابتدا سلول‌های سرتولی و سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی از موش‌های نوزاد طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا شدند. ماهیت سلول‌های سرتولی با نشانگر ویمنتین و SSCs با نشانگر پروتیین انگشت روی لوسمی پرومیلوسیتیک (Promyelocytic leukemia zinc-finger, PLZF) تأیید شد. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی در دو گروه هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی و بدون هم‌کشتی (کنترل) قرار گرفتند. میزان بیان ژن تمایزنیافته مهارکننده اتصال DNA چهار (ID4) و تمایزیافته c-Kit توسط تکنیک واکنش زنجیره پلی‎مراز ارزیابی شدند.

یافته‌ها: درصد خلوص SSCs با روش فلوسایتومتری 66/91% گزارش شد. بیان ژن ID4 در گروه هم‌کشتی نسبت به کنترل افزایش معنا‌داری را نشان داد (045/0P=)، در حالی که بیان ژن c-Kit در گروه هم‌کشتی در پایان هر هفته در مقایسه با کنترل کاهش معنا‌داری داشت (046/0P=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای مدت بیشتری سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی را در مرحله تکثیر نگه می‌دارد، بنابراین می‌تواند جهت بهینه‌سازی محیط کشت در کلینیک استفاده شود.


علیرضا جهانشاهی، علیرضا خردمند، مهرنوش ذاکرکیش، حمیرا رشیدی، نرگس گودرزیان خوزانی،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان بیماری هایپوگنادیسم هایپوگنادوتروپین به‌عنوان یکی از علل ناباروری در مردان توسط گنادوتروپین (HMG و HCG) موضوع این پزوهش می‌باشد. این تحقیق بر روی میزان باروری توجه بیشتری شده است. اگر چه تغییرات صفات ثانویه اندازهء بیضه‌ها القای اسپرماتوژنز و فعالیت هورمونی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر و توصیفی-تحلیلی مردان مبتلا به هایپوگنادیسم هایپوگنادوتروپیک ایزوله براساس نرمال بودن سایر محورهای هیپوفیز که تمایل به باروری داشته‌اند و از آذر 1396 تا اسفند 1398 کلینک‌های غدد و اورولوژی اهوازجهت باروری به پزشک مراجعه کرده‌اند، مورد بررسی قرار گرفتند بیماران تحت درمان همزمان HMG میزان 75 واحد به‌صورت یک روز در میان (سه بار در هفته) و HCG به میزان 5000 واحد به‌صورت یک روز در میان دریافت کردند.
یافته‌ها: این پژوهش نشان داد سایز بیضه‌ها در 8/54% این بیماران افزایش یافت. صفات ثانویه (رویش موهای ثانویه) در 9/88 بیماران ایجاد شد. در 36 بیمار القای اسپرماتوژنز رخ داد و 29 نفر پدر شدند. در ضمن میل جنسی در 3/67% بیماران و فعالیت هورمونی در 4/69% بیماران افزایش یافت. زمان پاسخ به درمان جایگزین در بین بیماران نیز نشان داد که زمان پاسخ به درمان جایگزینی در 5/47% بیماران بیشتر از 12 ماه می‌باشد. در ضمن 6/6% از نمونه مورد مطالعه از روش‌های کمک باروری استفاده کرده بودند.
نتیجه‌گیری: استفاده از HMG و HCG در درمان بیماری هایپوگنادیسم و هایپوگنادوتروپیک در ایجاد صفات ثانویه جنسی و افزایش فعالیت هورمونی و ایجاد باروری موثر می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb