3 نتیجه برای اسیدهای چرب
پریناز آهنگر، محمدرضا سام، وحید نجاتی،
دوره 71، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در مراحل پیشرفته سرطان کولورکتال اغلب به درمانهای کلاسیک مقاوم است. بنابراین جستجو جهت ارایه روشهای درمانی جدید با حداقل عوارض در مدیریت سرطان کولورکتال مورد توجه است. در این زمینه، تاثیر مهار کننده قدرتمند رشد سلولی، ایکوزاپنتینوئیک اسید و دوکوزاهگزاینوئیک اسید روغن ماهی بر ضدسلولهای سرطانی نشان داده شده است. در مطالعه حاضر، اثر ضدسرطانی ایکوزاپنتاینوییک اسید (EPA) و دوکوزاهگزاینوییک اسید (DHA) به عنوان اسیدهای چرب غیر اشباع در سلولهای سرطانی کولورکتال LS174T بررسی گردید.
روش بررسی: سلولهای سرطانی در محیط کشت RPMI-1640 غنی شده با سرم جنین گاوی در 37 درجه و انکوباتور مرطوب کشت داده شدند. سلولهای سرطانی در غلظتهای 50، 100 و 150 میکرومول EPA یا DHA به مدت 72-24 ساعت تیمار شدند. پس از تیمار سلولی، پاسخ سلولی به دوزهای به کار رفته در زمانهای 72-24 ساعت با روشهای زنده مانی سلولی و آزمون MTT ارزیابی شد.
یافتهها: در بررسی زنده مانی سلولی نشان داده شد که اسیدهای چرب غیر اشباع، تکثیر سلولهای تیمار شده را در مقایسه با سلولهای تیمار نشده در غلظت 150 میکرومول DHA و EPA به میزان معناداری کاهش میدهند. در این زمینه میزان زنده مانی سلولها در غلظت 150 میکرومول DHA و EPA به ترتیب 1/5%±31% و 6/2%±30% محاسبه شد. علاوه بر این، تیمار سلولها با غلظتهای افزاینده DHA و EPA، به میزان معناداری، رشد سلولی را بهطور وابسته به دوز و زمان کاهش میدهد. پس از 72 ساعت تیمار سلولها با 150 میکرومول DHA و EPA، میزان رشد سلولی به ترتیب 5/5%±19% و 5%±20% در مقایسه با سلولهای کنترل تیمار نشده محاسبه شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهند که اسیدهای چرب امگا-3 تکثیر سلولی را کاهش میدهند و میتوانند دیدگاههای جدیدی در درمان تومورهای بدخیم فراهم کنند.
امیرنادر امامی رضوی، غلام بساطی، سهیلا عبدی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: جذب رودهای اسیدهای چرب ممکن است از طریق انتشار ساده و همینطور انتقال وابسته به پروتیین حامل انجام گیرد، اگرچه اهمیت نسبی هر کدام به شرایط محیط انتروسیتها بستگی دارد. یون کادمیوم بر جذب اسیدهای چرب توسط انتروسیتها تاثیر میگذارد و تاثیر آن در شرایط pH مختلف روده کوچک مورد بررسی قرار نگرفته است، بهویژه آنکه pH مجرای روده کوچک نقش مهمی در جذب اسیدهای چرب دارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات متقابل یون کادمیوم و pH مجرای روده بر جذب اسیدهای چرب در روده رت بود.
روش بررسی: در این پژوهش تجربی از 45 موش صحرایی (Wistar rat) سهماهه استفاده گردید. پساز بیرون آوردن روده کوچک، قسمت دئودنوم و ژژونوم از آنها جدا شده و Everted Gut Sac (EGS) تهیه گردید. سپس EGSها با محلول بافر پر شده و دو طرف آنها با نخ بسته شد. پساز قرار دادن EGSها در بافر حاوی اسید اولئیک، انتقال این اسید بهداخل EGS در حضور و در غیاب کادمیوم در pHهای مختلف اندازهگیری گردید.
یافتهها: تغییر pH بر جذب اسید اولئیک موثر بود و اثر مهاری کادمیوم در جذب آن تحت تاثیر pH قرار گرفت، بهطوریکه در pHهای قلیایی 5/7 و 2/9 میزان تاثیر کادمیوم در مهار جذب اسید اولئیک بهترتیب 32% و 36% بود. در حالیکه در pHهای اسیدی 5/2 و 5/4 میزان مهار جذب بهترتیب به 11% و 5% کاهش یافت (05/0P<).
نتیجهگیری: یون کادمیوم باعث کاهش جذب اسیدهای چرب در روده رت شده و pH اسیدی روده این اثر مهاری کادمیوم را کاهش میدهد.
روح انگیز باباخانیانزاده، ناهید مسعودیان، امیرنادر امامی رضوی، غلام بساطی،
دوره 73، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ذرات لیپوپروتیین با چگالی کم (LDL) ساختارهایی ناهمگن با بار الکتریکی مشخص هستند. تغییر در محتوای اسیدهای چرب ذرات LDL بر ویژگیهای ساختمانی، بار الکتریکی و در نهایت خواص فیزیولوژیک آنها تاثیر گذاشته و ممکن است در پاتولوژی بیماری شریان کرونری نقشی ایفا نماید. براین اساس، ارتباط بین محتوای اسیدهای چرب ذرات LDL و بار الکتریکی آنها در بیماران شریان کرونری در مقایسه با افراد کنترل مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی تعداد 40 بیمار شریان کرونری و 40 فرد کنترل از بین افرادی که در فاصله دی ماه 1392 تا آبان ماه 1393 به بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) ایلام مراجعه کردند بر اساس پارامترهای بالینی و آنژیوگرافی انتخاب شدند. محتوای اسیدهای چرب ذرات LDL و بار الکتریکی آنها بهترتیب با کمک دستگاههای کروماتوگرافی گازی GC-FID, Acme 6000 M (Young Lin Co., Korea) وZetasizer (Malvern Ltd., UK) اندازهگیری شدند. یافتهها: بیماران و افراد کنترل از لحاظ سن، جنسیت و شاخص توده بدنی با هم مطابقت داشتند. میزان بار الکتریکی ذرات LDL در بیماران بهطور معناداری کمتر از افراد کنترل بود (0001/0P=). در بیماران، بین محتوای اسیدهای چرب فاقد پیوند دوگانه ذرات LDL و بار الکتریکی آنها یک رابطه معکوس مشاهده گردید، در حالیکه بین محتوای اسیدهای چرب دارای پیوند دوگانه (دارای یک پیوند دوگانه و چند تا از اسیدهای دارای چند پیوند دوگانه) و بار الکتریکی آنها یک رابطه مستقیم مشاهده گردید (02/0P=). نتیجهگیری: افزایش محتوای اسیدهای چرب فاقد پیوند دوگانه و نیز اسید چرب لینولییک اسید در ذرات LDL سرم با کاهش بار الکتریکی این ذرات همراه بود و این وضعیت ممکن است در پاتوژنز بیماری شریان کرونری نقش داشته باشد.